موانع جغرافیایی
تفریح و سرگرمی
نمودار ۱-۱: مدل مفهومی پژوهش
منبع: محققق ساخته (بر اساس بررسی ادبیات پژوهش)
با توجه به بررسی­های انجام شده، مؤلفه­ های محدودیت­های گردشگران خارجی غیرمسلمان در ایران در قالب مدلی همانند آن چه که در نمودار ۱-۱ مشاهده می­ شود، شناسایی و جهت انجام پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفتند.
۹-۱ شرح واژگان و اصطلاحات به کار رفته در پژوهش
محدودیت سفر: هر آن چه که گردشگر را از مشارکت در انجام سفر به مقصد خاصی بازمی­دارد، محدودیت نام دارد (جکسون، ۱۹۸۸).
۱۰-۱ خلاصه فصل اول
در این فصل نگاهی مختصر به موضوع پژوهش داشتیم. در ابتدا بیان مسأله و ضرورت انجام این پژوهش پرداخته شد. سپس برخی از مهم­ترین مطالعات انجام شده در خصوص محدودیت­های سفر معرفی شدند. پس از آن چارچوب نظری پژوهش ارائه، و در نهایت، برخی از واژگان و اصطلاحات به کار رفته در پژوهش به اختصار توصیف گردید.
فصل دوم: مبانـی نظـری و پـیشینه پـژوهش
۱-۲ مقدمه
مردم برای ارضای نیازهای مختلف خود به کشورهای دیگر سفر می­ کنند. با این حال کسانی نیز هستند که تمایلی برای سفر ندارند. با این وجود دو سوال اساسی به وجود می ­آید: نخست اینکه، چرا مردم به مسافرت می­روند و چه مزایایی از سفر به دست می­آورند؟ دوم اینکه، چرا برخی از مردم علی­رغم علاقه و اشتیاق، به مسافرت نمی­روند (اویسال[۱۲]، ۱۹۹۶؛ اُه، اویسال و ویور[۱۳]، ۱۹۹۵؛ پیو، اویسال و مک­لیلان[۱۴]، ۱۹۸۹)؟
پایان نامه - مقاله - پروژه
یکی از مهمترین اهداف پژوهش­های اوقات فراغت، درک رفتار افراد در زمان فراغتشان است. لذا بررسی علل بازدارنده افراد از فراغت، اهمیت دارد (زیونگ[۱۵]، ۲۰۰۶). موضوع موانع و محدودیت­های فراغت توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است (الکساندریس و کارول[۱۶]، ۱۹۹۷). از آنجا که محدودیت­های فعلی افراد، نقش تعیین­کننده ­ای در مشارکت آنان دارد، بررسی آن بسیار ارزشمند است (الکساندریس، کوتوریس و ملیگدیس[۱۷]، ۲۰۰۶؛ دراکو، جورج و کریاکی[۱۸]، ۲۰۰۸). توجه به محدودیت­هایی که افراد را از مشارکت در فعالیت­های فراغتی بازمی­دارد، به یکی از حوزه ­های پژوهش­های تخصصی ادبیات فراغت و تفریح تبدیل شده است (هال و پیج، ۲۰۰۶).
بازاریابی گردشگری بین ­المللی[۱۹] در ایران به وفور به وسیله مشکلاتی درباره تصور ملی در ارتباط با وابستگی­های سیاسی و منطقه­ای و همچنین موضوعات فرهنگی و اجتماعی، با چالش روبرو شده است(باتلر و هینچ[۲۰]، ۲۰۰۷). این در حالی است که، ایران یکی از مهمترین کشورهای جهان از نظر وسعت و قدمت مکان­های تاریخی و فرهنگی به شمار می­رود. بر همین اساس، پتانسیل بسیار زیادی برای جلب گردشگران بین ­المللی دارد. متأسفانه کشورهای اروپایی و امریکا علی­رغم روابط پایدار خود با کشورهایی نظیر ژاپن، ترکیه، روسیه، کشورهای آسیای میانه و سایر کشورهای اسلامی (شیعه)، تمام تلاش خود را جهت انزوای بیشتر این کشور به کار می­گیرند. این امر مشکلات متعددی را برای گردشگران بین ­المللی ورودی به ایران ایجاد کرده است؛ برای مثال، تحریم­های بین ­المللی باعث افت خدمات خطوط هوایی داخلی ایران شده است. علی­رغم تمامی این مشکلات، ایران همچنان در مسیر رشد برای جذب گردشگران خارجی قرار دارد (کوپر، ابوبکر و ارفورت[۲۱]، ۲۰۰۱؛ کزاک[۲۲]، ۲۰۰۲؛ گلدنر و ریچی[۲۳]، ۲۰۰۶؛ لاوز، پریدو و موسکاردو[۲۴]، ۲۰۰۶). این فصل در چهار بخش «ادبیات نظری پژوهش»، «صنعت گردشگری در ایران»، «مروری بر پژوهش­های پیشین»، و «مدل مفهومی پژوهش» سازماندهی شده است و به تشریح مبانی نظری پژوهش می ­پردازد.
۲-۲ بخش اول: ادبیات نظری پژوهش
۱-۲-۲ نگاهی به صنعت گردشگری
پروفسور جعفر جعفری در مقدمه کتاب مبانی برنامه­ ریزی گردشگری می­نویسد:
«امروزه گردشگری فراتر از یک صنعت به پدیده­ای اجتماعی ـ اقتصادی در سطح جهان تبدیل شده است. سال­هاست که گردشگری به مثابه مقوله­ای حیاتی در راستای تبدیل جهان به جامعه­ای متحد و متمرکز فعالیت نموده است؛ جامعه­ای که آن را دهکده جهانی می­نامیم. بر اساس پژوهش­ها، در صورتی که گردشگری به گونه ­ای صحیح به کار گرفته و برنامه­ ریزی شود، می ­تواند عامل ایجاد همبستگی و مانع بروز جدایی گردد. صنعت گردشگری حقیقتاً گستره­ای جهانی یافته است؛ به گونه ­ای که، همه کشورهای شمال و جنوب در آن نقش دارند: خواه در نقش بازارهای مولد گردشگر، خواه مقاصد گردشگری، یا هر دو. این صنعت ثابت کرده است که دارای قدرت ترمیم­پذیری بسیاری می­باشد و در برابر تأثیرات حوادث اخیر نظیر بحران انرژی، جنگ­های خلیج فارس و حتی شیوع بیماری سارس و حملات ۱۱ سپتامبر پایداری چشمگیری از خود نشان داده است. استناد به تاریخچه موفق گردشگری این اطمینان را به وجود می ­آورد که گردشگری همچنان باقی خواهد ماند» (حیدری چیانه، ۱۳۸۷).
شاید مهمترین و نخستین موضوع در مطالعه صنعت گردشگری، چیستی، ماهیت و در نهایت تعریف آن است که به سبب گستره سریع عوامل و زمینه ­های مؤثر در این صنعت، این امر با چالش عمده­ای مواجه شده است. گلدنر و ریچی (۲۰۰۳) گردشگری را علم، هنر و تجارت تهیه مطلوب نیازهای بازدیدکنندگان تعریف می­ کنند. جعفری[۲۵] (۱۹۹۷) نیز معتقد است که صنعت گردشگری بررسی و مطالعه مقولات مرتبط با شخصی است که از محیط عمومی خود دور شده است. از سوی دیگر، سازمان جهانی گردشگری[۲۶] (۱۹۹۳) تعریفی را به صورت استاندارد و بین ­المللی پیشنهاد کرده است که در آن عمدتاً عوامل زمان و محیط زندگی مد نظر قرار گرفته است. این صنعت به عنوان یک علم، علم میان رشته­ای محسوب می­ شود که در گرو درآمیختن چندین علم مختلف با همپوشی مناسب است. جغرافیا، محیط زیست، معماری، کشاورزی، فضای سبز، بازاریابی، تاریخ، حقوق، تربیت بدنی، تجارت، بازرگانی، حمل و نقل، هتلداری، مدیریت رستوران، جامعه شناسی، اقتصاد، روان­شناسی و علوم سیاسی برخی از این علوم محسوب می­شوند که هر یک به صورت جداگانه رابطه­ای خاص با مطالعات گردشگری دارند (جعفری، ۱۹۸۷).
سازمان جهانی گردشگری که بسیاری از دولت­ها در آن عضویت دارند، راهی را برای ارائه تعریفی عمومی از گردشگری نشان داده است. در سال ۱۹۹۱ سازمان جهانی گردشگری و دولت کانادا، یک کنفرانس بین ­المللی دربارره مسافرت و آمارهای گردشگری در اتاوا، کانادا تشکیل دادند که نظر و پیشنهادهایی مربوط به گردشگری (تعریف و طبقه ­بندی آن) ارائه دادند. گردشگر کسی است که حداقل یک شب در یک اقامتگاه عمومی یا خصوصی در محل مورد بازدید به سر برد (گی، ۱۹۹۷، ترجمه پارساییان و اعرابی، ۱۳۸۲). گردشگران بین ­المللی به افرادی گفته می­ شود که به خارج از کشور محل سکونت خود (به مدت حداکثر ۱۲ ماه) مسافرت نموده و هدف اصلی آنها دیدار از آن کشور است. گردشگران بین­امللی عبارتند از دیدارکنندگان یک شبه که حداقل یک شب را در یک اقامتگاه عمومی یا خصوصی در محل بازدید به سر می­برند و دیدارکنندگان گذری (یک روزه) که شب را در کشور مورد بازدید نمی­گذرانند. این مورد شامل مسافران کشتی­ها و خدمه هواپیما می­ شود. حتی اگر کشتی یا هواپیما بیش از یک شب در یکی از مکان­های آن کشور توقف کند. هنگام طبقه ­بندی خاستگاه دیدارکنندگان انتساب آنها به کشور محل سکونتشان بهتر است تا توجه به ملیت آنها. هر کشوری باید یک نظام طبقه ­بندی خاص داشته باشد تا بتواند مبدأ مسافران خارجی به کشور را مشخص کند.
در مارس ۱۹۹۳ کمیسیون آمار ملل متحد[۲۷] تعریف ارائه شده از گردشگری توسط سازمان جهانی گردشگری[۲۸] را پذیرفت. بر اساس این تعریف، گردشگری عبارت است از مجموعه فعالیت­های افرادی که به مکان­هایی خارج از محل زندگی و کار خود به قصد تفریح و استراحت و انجام امور دیگر مسافرت می­ کنند و بیش از یک سال متوالی در آن مکان­ها نمی­مانند. به گردشگری باید از دیده تعاملی بین عرضه و تقاضا نگریست؛ طراحی و توسعه یک محصول، به منظور مرتفع ساختن یک نیاز، همین تعامل است که آثار اقتصادی، زیست­محیطی، اجتماعی، فرهنگی و دیگر آثار را تعریف می­ کند (داس ویل، سال، ۱۹۹۷، ترجمه اعرابی و ایزدی، ۱۳۸۶).
عده­ای چنین می­پندارند که گردشگری موجب تخریب و آسیب فرهنگ یک جامعه می­گردد و نسبت به عناصر فرهنگی خویش در طی زمان بیگانه می­گردد. در مقابل، برخی دیگر معتقدند که گردشگری یک گفتگوی گسترده و فرهنگی است و سیاحت­گران و گردشگران به گونه ­ای پیام­آوران فرهنگی هستند و به رشد و سازگار شدن فرهنگ­ها با یکدیگر یاری می­ دهند. در تمام طول تاریخ بشری تا دوران حاضر، گردشگری زمینه دیدار و گفتگوی مردمانی از فرهنگ­های گوناگون با یکدیگر بوده که نتیجه قهری و حتمی آن، غنی­تر شدن همه فرهنگ­هاست. بریدگی و انزوای فرهنگی علاوه بر آن که در فرهنگ­ها خفقان و تیرگی به وجود می ­آورد و به پژمردگی و پوسیدگی آنها می­انجامد، یک اثر ناگوار دیگر هم دارد و آن دور ماندن انسان­ها از یکدیگر و بیگانه­تر شدن آنها با هم است. در پژوهش­های جامعه ­شناسی گردشگری، روابط گردشگر و مردم کشور میزبان در قالب این الگو که از بیگانگی تا یگانگی به صورت یک پیوست تنظیم شده قابل مطالعه و بررسی است (دیبایی، ۱۳۷۱).
از دیدگاه سازمان جهانی گردشگری، گردشگری بین ­المللی با گردشگری داخلی متفاوت است و به محدوده مرزی کشور مربوط می­ شود. ولی این بدان معنا نیست که هر مسافر بین ­المللی یک بازدیدکننده تلقی شود. مسافر کسی است که برای خارج شدن از محل سکونتش سفر می­ کند. برای مثال، کارگری که برای کار از مرز خارج می­ شود بازدیدکننده محسوب نمی­ شود. گردشگری بین ­المللی همیشه در وهله اول از نظر اقتصادی مد نظر قرار می­گیرد؛ زیرا، این شکل از گردشگری نقش مهمی در بازرگانی و جریان ارزی ملت­ها بازی می­ کند (داس ویل، سال، ۱۹۹۷، ترجمه اعرابی و ایزدی، ۱۳۸۶).
آن چه در حوزه گردشگری حائز اهمیت است، این است که دولت­ها با آغاز قرن ۲۱ دیگر نمی­توانستند از رشد و توسعه گسترده صنعت گردشگری و حجم رقابتی شدید آن و همچنین گسترش بازارهای بین ­المللی گردشگری چشم­پوشی کنند. اگر چه رقابت در این زمینه بسیار متفاوت­تر از تمامی صنایعی است که پیش از این در آن رقابت به وقوع می­پیوست؛ زیرا، کشورها برای صادرات گردشگری، مجبور به جذب گردشگران به داخل کشور خود هستند (کوپر، ابوبکر و ارفورت، ۲۰۰۱؛ کزاک، ۲۰۰۲؛ گلدنر و ریچی، ۲۰۰۶؛ لاوز و همکاران، ۲۰۰۶). در این صنعت، قیمت و کیفیت محصول و همچنین تصویر بازار هدف نقش کلیدی در تشخیص روند و حرکت­های گردشگران به یک مقصد خاص دارد (کرامپتون[۲۹]، ۱۹۷۹؛ آندریو، بیگنی و کوپر[۳۰]، ۲۰۰۰؛ کزاک، ۲۰۰۲؛ آندریو، کزاک، آرکی و سیفتر[۳۱]، ۲۰۰۵).
۲-۲-۲ تاریخچه محدودیت در ادبیات گردشگری
منشاء پژوهش­هایی که در خصوص محدودیت­های گردشگران انجام شده ­اند، به دهه ۱۹۶۰ و همچنین خاستگاه پارک­ها و جنبش­های تفریحی امریکای شمالی در قرن ۱۹ برمی­گردد (گودیل و ویت[۳۲]، ۱۹۸۹). توجه به موانع و محدودیت­ها در دهه ۶۰ بیش از آن که آکادمیک باشد، عملی بود. توجه به جمعیت معلول فیزیکی و ذهنی، و مشاوره فراغت افراد با نیازهای خاص، محور پژوهش­های دهه ۷۰ را شکل می­داد. این پژوهش­ها بیشتر جنبه درمانی داشتند و بر متمرکز بر فعالیت­های خاص متمرکز بودند (جکسون، ۱۹۹۱؛ سیرل و جکسون[۳۳]، ۱۹۸۳). هاگرسترند[۳۴] برای نخستین بار در سال ۱۹۷۰ واژه محدودیت را ارائه کرد و بدین ترتیب سه نوع محدودیت را از هم متمایز نمود:
محدودیت­های حاکمیتی که با قانون تحمیل می­ شود. برای مثال ساعت شروع به کار فروشگاه­ها؛
محدودیت­های جفت­شدگی که از خانه، دوستان و همکاران ناشی می­ شود؛ و
محدودیت­های ظرفیت که موجب دسترسی جزییات سفر و منابع مالی می­ شود (هاگرسترند، ۱۹۷۰).
در دهه ۸۰ پژوهش­های قابل توجهی در مورد عوامل عدم مشارکت و محدودیت­های مشارکت در تفریح صورت گرفت (جکسون، ۱۹۹۱؛ سیرل و جکسون، ۱۹۸۳) و توجه پژوهش­ها از تمرکز بر موانع و محدودیت­های خاص، به سوالاتی کلی­تر در مورد محدودیت­هایی که منجر به عدم مشارکت می­شوند، منعطف گردید (جکسون و اسکات[۳۵]، ۱۹۹۹).
تحول دیگری که در اواخر دهه ۸۰ رخ داد، تغییر در واژگان مورد استفاده در پژوهش­ها بود. موانع به هر فاکتوری اطلاق می­شد که فراوانی، شدت و مدت مشارکت یا کیفیت تجربه یا رضایت کسب شده از فعالیت­های تفرجی را کاهش می­داد (الیس و ریدماچر[۳۶]، ۱۹۸۶؛ جکسون، ۱۹۸۸؛ آرنولد و شاینیو[۳۷]، ۱۹۹۸).
مطالعات موانع فراغتی در دهه ۹۰ رشد زیادی یافت. تغییر دیگر بر اساس نظر جکسون (۱۹۹۱) این بود که واژه تفرج با فراغت جایگزین شد تا پژوهش­ها حوزه ­های وسیع­تری را دربرگیرند (بکمن و کرامپتون[۳۸]، ۱۹۹۰). به هر حال، نکته جالب توجه این است که دانشمندان علوم اجتماعی و جامعه­شناسان در دو یا سه دهه اخیر است که پژوهش­های خود در مورد محدودیت­های گردشگران را به صورت سیستماتیک و نظام­مند و به عنوان زیرشاخه­ای مشخص در زمینه محدودیت انجام می­ دهند (جکسون[۳۹]، ۲۰۰۰)؛ به بیان دیگر، تا همین اواخر پژوهش­های کمی در مورد چارچوب محدودیت­های اوقات فراغت در گردشگری انجام شده بود. اما از ابتدای قرن ۲۱ همکاری­های متعددی برای درک محدودیت­های گردشگری صورت پذیرفته است (هینچ و جکسون[۴۰]، ۲۰۰۰).
۳-۲-۲ تعریف محدودیت
جکسون تأکید دارد که همه افراد با محدودیت­های خاص خود مواجهند و با شدت­ها و ترکیب­های متفاوتی از آن روبرو می­شوند و نمی­ توان کسی را کاملآً فارغ از هر گونه محدودیتی دانست. محدودیت­ها، موقتی و تحت تأثیر تغییراتی است که در مراحل مختلف زندگی فرد رخ می­دهد. می­توان گفت رابطه هر دسته محدودیت با ویژگی­های فردی تقریباً ثابت است (هینچ، هایکی و جکسون[۴۱] ۲۰۰۱). امروزه محدودیت­های فراغت به عنوان شاخه­ای از علوم دانشگاهی شناخته شده است (جکسون، ۱۹۹۱) که به عنوان مکانیزمی برای درک بهتر محدودیت­های مشارکت در فعالیت­های فراغتی مورد استفاده قرار می­گیرد (بوچانن و آلن، ۱۹۸۵؛ جکسون و سیرل، ۱۹۸۵). علاوه بر این، از محدودیت­های فراغت برای توضیح روندهای در حال تغییر ترجیحات فراغتی در طی زمان (جکسون، ۱۹۹۱) و برای درک تفاوت انتخاب­ها و تجربه ­های فراغتی بخش­های مختلف جامعه (لی، ۲۰۱۰) نیز استفاده شده است. محدودیت­های فعالیت فراغتی، چه ادراک­ شده و چه واقعی، در مشارکت بسیار مؤثرند. شرایط ایده­آل آن است که محدودیت­ها به کمترین حد ممکن خود برسند تا همه گروه ­های اجتماعی از فرصت­های عادلانه­ای برخوردار باشند. به هر حال، باید توجه داشت که شکاف و فاصله میان نظریه و عمل، با انجام پژوهش­هایی در این حوزه کاهش یافته و کاهش خواهد یافت (گودیل و ویت، ۱۹۸۹).
مطالعه موانع و محدودیت­های فراغت به عنوان مکانیزمی برای درک بهتر موانع مشارکت در فعالیت­های فراغتی در نظر گرفته می­ شود (بوچانن و آلن، ۱۹۸۵؛ جکسون و سیرل، ۱۹۸۵؛ سامدال و همکاران، ۱۹۹۷). گودیل و ویت (۱۹۸۹) چنین بیان کرده ­اند که ارائه خدمات تفرجی، ریشه در تلاش برای غلبه بر شرایط محدودکننده­ای دارد که مشارکت در تفرج برای افراد و گروه­ ها محدود یا غیرممکن می­سازد. توجه به دلایل عدم مشارکت در فعالیت­های تفرجی و نبود فرصت­های فراغتی همیشه مسأله مهمی برای پارک­ها و خدمات تفرجی ـ فراغتی بوده است (جکسون و اسکات، ۱۹۹۹). واژه­نامه آکسفورد[۴۲] نیز، واژه «محدودیت» را به عنوان حدگذاری و محدود کردن عمل و جنبش توصیف می­ کند. در ابتدا، مانع و محدودیت فراغتی به هر فاکتوری اطلاق می­شد که تکرار، شدت، مدت یا کیفیت مشارکت در فعالیت تفرجی را کاهش می­داد (الیس و ریدماچر، ۱۹۸۶؛ ویت و گودویل، ۱۹۸۹). جکسون در سال ۱۹۸۸ تعریف نهایی را ارائه داده است: «محدودیت­ها مجموعه دلایلی برای عدم اتخاذ رفتاری خاص هستند و شامل محدودیت­هایی می­شوند که از مشارکت فرد در فعالیت فراغتی جلوگیری می­ کنند». محدودیت­های فراغتی مهمترین عواملی هستند که می­توانند باعث جلوگیری، کاهش یا تعدیل مشارکت شوند یا تأثیر منفی بر کیفیت تجربه فراغتی داشته باشند (تائه، ۲۰۰۷). محدودیت­ها، فاکتورهای غیرمطلوبی هستند که دامنه بسیار گسترده­ای از تجربیات ناخوشایند سفر گرفته تا تهدیدات جدی برای سلامت و جان مسافران را شامل می­ شود (سونمز و گرائف[۴۳]، ۱۹۹۸).
در مجموع، پژوهشگران همواره در تلاش بوده ­اند تا محدودیت­ها را به شیوه­ای گسترده­تر و صحیح­تر تعریف کنند تا تمامی جنبه­ های ممکن را در بر گیرد. هندرسون، استالنیکر و تایلور[۴۴] (۱۹۸۸) بیان کرده ­اند که محدودیت­ها بیش از آن که واقعی باشند، ادراک شده[۴۵] هستند (مک­گویگان، رابین[۴۶]، ۲۰۰۴).
جدول ۱-۲: خلاصه­ای از تعاریف محدودیت­های گردشگری

 

تعریف نویسنده
هر فاکتوری که تکرار، شدت، مدت یا کیفیت مشارکت در فعالیت تفرجی را کاهش دهد. (الیس و ریدماچر، ۱۹۸۶؛ گودویل و ویت، ۱۹۸۹).
مجموعه دلایلی برای عدم اتخاذ رفتاری خاص هستند و شامل محدودیت­هایی می­شوند که از مشارکت فرد در فعالیت فراغتی جلوگیری می­ کنند. (جکسون، ۱۹۸۸)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...