کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



باوجود اینکه استفاده از منابع استخدام و فرایندهای گزینش سنتی که هدف آن جذب متقاضیان فعال می‌باشد ، ساده تر است ، اما این روش همیشه نمی تواند بهترین استراتژی باشد . بنظر می‌رسد شرکت‌ها در فرایند استخدام، نیازمند به رویکردی با تاکتیک‌های ترکیبی از روش های جذب متقاضیان فعال و منفعل هستند (دی[۹] و کلین[۱۰]، ۲۰۱۱).

 

  • تدوین یک طرح برنامه استخدام

پایه و اساس لازم برای جذب استعدادها،‌ تدوین یک طرح است . ‌هدف‌های‌ شما چیست ؟ چه نیازهایی برای سال آینده دارید ؟

 

گردش مالی و محدودیتهای موجود چگونه نیاز شما را به منابع و نیز شناسایی و جذب متقاضیان در دوازده ماه آینده را زیر تاثیر قرار می‌دهد ؟

 

در همین راستا شما باید بازار نیروی کار فعلی ،‌رقابت برای جذب استعدادها‌،‌ مجموعه مهارت‌های ویژه مورد نیاز و متقاضیان در دسترس را در نظر بگیرید‌. بعد از تعریف شفاف هدفها، می توانید منابع خوبی که شما را به بهترین متقاضیان در مناسب ترین زمان می رساند ،‌ شناسایی و تعیین کنید(فلیندرز[۱۱] ۲۰۱۳؛ و استرام، مولر[۱۲] و برگمن[۱۳]، ۲۰۰۹).

 

سازمان‌های موفق، بین برنامه جذب و تمامی حوزه های مرتبط با آن ، تعامل شفاف برقرار می‌کنند . آن ها اطمینان می‌یابند که تمام ارتباطات شفاف و هماهنگ هستند‌، ‌رویکردهای گوناگونی برای هر یک از ‌هدف‌های‌ تعریف شده ، روش های پیگیری مناسبی برای هر مرحله تعیین گردیده ، برنامه زمان‌بندی برای اجرا، تدوین شده و در هر گام، ‌پاسخ‌گویی‌ های لازم صورت می پذیرد(الچاردوس[۱۴]، ۲۰۱۲؛ و آرام[۱۵]، ۲۰۱۴).

 

به منظور پیاده سازی یک استراتژی موفق جذب ،‌درک این موضوع که چه کسی را نیاز دارید جذب کنید و همچنین داشتن یک برنامه به منظور افزودن متقاضیان به فهرست استخدام خود ، ‌الزامی است . ممکن است این الزامات به سادگی برنامه های استخدام موجود شما را متحول سازند (فردمن[۱۶]، ۲۰۰۹؛ و بیهن[۱۷] ۲۰۱۱)

 

هر چند ، پیچیدگی فرایند جذب استعدادها می‌تواند بسیار طاقت فرسا و ملالت بار باشد، اما یافتن شرکت‌های ارائه دهنده خدمات حرفه ای در زمینه کارکنان و ایجاد ‌شراکت‌های استراتژیک می‌تواند رویکردی برای به کارگیری استراتژیهای موفق جذب استعدادها در برنامه های استخدامی و پیاده سازی فرایندهای مرتبط باشد .آیا شما انتظار دارید برای نیازهای استخدام آینده خود ،‌ منابع کافی در دسترس داشته باشید ؟ آیا فرایند استخدام فعلی، به صورت موفقی شما را به متقاضیان فعال و منفعل می‌رساند ؟ همین امروز زمانی را اختصاص دهید تا اطمینان یابید که یک طرح مناسب و درست برای جذب و ارتباط مستمر با متقاضیان مورد نیاز خود در آینده دارید (هارلو[۱۸] ۲۰۱۲)،

 

  • مدیریت یادگیری و پرورش

نیاز به یادگیری سازمانی، امروزه به خوبی در محیط کسب و کار، ثابت شده است. تحقیقات طولانی انجام گرفته که ارتباط مثبت بین سرمایه گذاری بر یادگیری و درآمد سهام‌داران را نشان می‌دهد، بر اساس گزارش ASTD 2006، شرکتهایی که سرمایه گذاری بیشتری روی یادگیری دارند و می توتنند زودتر و بهتر از رقبای خود یاد بگیرند، رضایت کارکنان و مشتریان، کیفیت محصولات و خدمات، بهره وری، درآمد و در مجموع سودبالاتری داشته اند.استعداد چیزی است که تصویر کلی از آن در خلقت هر مخلوقی به صورت بالقوه ،موجود است ولی فعالیت یافتن آن منوط به حصول فرصت مناسب است و از طرفی آموزش ، ابزاری مناسب برای رشد و شکوفایی استعداد ‌ها‌ است به طوری که در تعریفی از تربیت آن را پرورش دادن ، یعنی به فعالیت در آوردن استعدادهای بالقوه یک شخص بیان کرده‌اند.یکی از رویکردها در ساختار منابع انسانی این است که استعدادهای داخلی سازمان شناسایی و در فراین آموزش و پرورش قرارگیرند . هر سازمان بسته به شرایط و امکانات خود راهکارهای گوناگونی را برای آموزش به کار می‌گیرد. بعضی از سازمان‌ها کل یا بخشی از فرایند آموزش را برونسپاری می‌کند. بعضی از سازمان‌ها از روش های مختلفی، نظیر: برگزاری کلاس درس، استفاده از آموزش الکترونیک و کلاس‌های مجازی یا ترکیبی از آن ها، استفاده می‌کنند (بوونز[۱۹]، ۲۰۱۴).

  • مدیریت عملکرد

در مطالعه ادبیات به سازمان‌هایی که برنامه های مدیریت عملکرد را به کار می‌برند، به عنوان سازمان‌هایی با عملکرد برتر اشاره شده است. در واقع از مدیریت عملکرد مؤثر به عنوان اهرم کلیدی تغییر، برای افزایش دستاوردهای تیمی و فردی یاد شده است. مؤلفه‌ اصلی سیستم مدیریت عملکرد، ارزیابی عملکرد است. اما ارزیابی، شرط لازم برای هر برنامه مدیریت عملکرد مؤثر است. در مدیریت عملکرد مؤثر، در کنار ارزیابی عملکرد فعالیت‌های نظیر: آموزش، جانشین‌پروری، پرداخت بر پایه عملکرد و… قرار دارند، اما ارزیابی، شرط لازم برای هر برنامه مدیریت عملکرد مؤثر است.یکی از اهداف اصلی ارزیابی عملکرد توسعه و توانمندسازی منابع انسانی است،برای حصول ‌به این نتیجه ضروری است که نتایج ارزیابی عملکرد ،یکی از منابع مهم شناسایی نیازهای ،موزشی افراد و سازمان باشد ،جنانچه یک نظام ارزیابی عملکرد کارکنان ، مثمر ثمر شناخته شود کارمندان آن را مفید دانسته و در چنین شرایطی پاداشها هم می‌تواند کارساز باشد .در چنین شرایطی علاوه بر ایجاد انگیزش در بین کارکنان مدیران ‌به این نتیجه می‌رسند که پاداشها نه تنها موجب افزایش کارایی بلکه باعث افزایش رضایت کارکنان گردیده اند (پاور[۲۰]، ۲۰۱۳).

 

  • پرداخت بر مبنای عملکرد

یک رویکرد مناسب برای پرداخت به کارکنان، این است که پایه و اساس پرداخت به آنان، بستگی به عملکرد آن ها با یک تأکید ویژه بر روی خروجی و در آمد سازمان داشته باشد . همچنین این موضوع مهم است که شما نیم نگاهی هم به میزان پرداخت در بازار و رقبا داشته باشید . ‌بنابرین‏ شما می توانید یک تحلیل برروی شکاف میان پرداخت سازمان و بازار و رقبا داشته باشید. هنگامی که کارکنان احساس می‌کنند که آنچه که از سازمان دریافت می‌کنند کمتر از ارزش واقعی آن ها‌ است، تمایل زیادی به ترک سازمان پیدا می‌کنند (آبت[۲۱]، ۲۰۰۸ و فریدسون[۲۲]، ۲۰۱۱)

 

‌در پرداخت ‌بر اساس عملکرد باید موارد زیر را در نظر گرفت:

 

    • تعیین آنچه فرد با توجه به عملکردش در برابر اهداف تعریف شده شفاف، باید دریافت کند.

 

    • محاسبه تفاوت، بین پرداخت مبتنی بر هدف و پرداخت‌های رایج،

 

    • تخصیص بودجه برای پرداخت مبتنی بر هدف،

 

    • به کارگیری برنامه های پرداخت متغیر برای اهداف فوق العاده، ‌بر مبنای‌ عملکرد،

 

  • ارتقا حقوق کارکنان هنگامی که آن ها مهارت‌های جدیدی را به دست می آورند (‌با درنظر گرفتن این امر که این مهارت‌ها به خروجی سازمان وابسته هستند(تامسون[۲۳]، ۲۰۱۳).

۷-مدل بلوغ مدیریت استعداد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-21] [ 02:19:00 ق.ظ ]




۶۲۱۸۷–۴۶۰۴۵۸۲۰۰۹

نسبت جمعیت مهاجر–۷/۷۵۷/۷۰–۸/۱۶۶/۲۱

مأخذ: مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۸۵-۱۳۴۵

 

۴-۱-بررسی و‌یژگی‌های اجتماعی مهاجران وارده به شهر بندرعباس

 

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های اجتماعی مهاجران وارده به شهر بندرعباس ترکیب جنسی مهاجران است. بررسی نسبت جنسی در بین مهاجران سال‌های ۸۵-۱۳۷۵ نشان می‌دهد که از مجموع ۸۲۰۰۹ نفر جمعیت کل مهاجرین، تعداد ۴۵۸۸۰ نفر را مردان (۹/۵۵ درصد) و تعداد ۳۶۱۲۹ نفر را زنان (۱/۴۴ درصد) تشکیل می‌دهند. بر این اساس نسبت جنسی مردان به زنان در بین مهاجرین رقم ۱۲۷ درصد را نشان می‌دهد که از گرایش مردگزینی (تک خانواری- تک نفره) در بین آن ها حکایت می‌کند.

 

مباحث ذکر شده در مطالب قبلی چشم‌انداز کلی از روند مهاجرت و ویژگی‌های اجتماعی آن ها در شهر بندرعباس را به تصویر می‌کشد، اما روند مهاجرت و تحلیل مرتبط با آن در مطالعات طرح‌های پیشین و بالاخص طرح‌های فرادست می‌تواند از وضعیت مهاجرت در سال‌های گذشته و تغییرات الگوی آن نسبت به وضع کنونی شهر را روشن‌تر سازد. از این جهت در ادامه به الگوهای غالب بر روند مهاجرت در شهر بندرعباس به مهم‌ترین نکات به صورت اختصار اشاره می‌شود.(مهدوی ، ۱۳۸۸)

 

نتایج حاصل از طرح‌های فرادست پیرامون مهاجرت به شهر بندرعباس حاکی از آن است که:

 

بر اساس مطالعات طرح جامع (مهندسین مشاور شارستان، ۱۳۶۲) اکثر متولدین شهر بندرعباس در منطقه ۲، مهاجرین روستاهای بخش مرکزی شهرستان بندرعباس در منطقه ۴ و اکثر متولدین استان‌های دیگر در منطقه ۳ گرد آمده‌اند. کمتر از ۴۰ درصد مهاجرین ساکن در منطقه ۳ قصد اقامت دائم را دارند. اکثر این مهاجرین افرادی هستند که به دلیل مشاغل اداری یا تجاری و… موقتاً ‌به این شهر آمده اند و بافت و سیمای شهری غیربومی آنان را جذب ‌کرده‌است و چه‌بسا که خود آنان به وجود آورنده این بافت باشند.

 

جدول شماره ۳: توزیع (نسبت درصدی) مهاجرین از نقاط مختلف در هر یک از مناطق پنج‌گانه در زمستان ۱۳۶۲

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

محل تولد منطقه ۱ منطقه ۲ منطقه ۳ منطقه ۴ منطقه ۵ کل شهر شهر بندرعباس ۳۷/۵۸ ۳۱/۶۰ ۷۳/۳۳ ۱۲/۵۲ ۴۱/۶۳ ۶۲/۵۱ روستاهای اطراف بندرعباس ۶۰/۳ ۴۹/۱۴ ۹۹/۴ ۹۸/۳۸ ۶۳/۱۴ ۶۷/۱۴ بخش‌های خمیر، جاسک، حاجی‌آباد ۴۴/۱ ۹۴/۰ ۶۱/۲ – ۲۲/۱ ۳۲/۱ شهرستان میناب ۸۸/۲ ۳۱/۳ ۳۸/۲ ۶۳/۷ ۲۲/۱ ۵۷/۳ شهرستان قشم ۷۲/۰ ۷۹/۰ ۲۴/۰ – – ۴۶/۰ شهرستان بندرلنگه ۱۶/۲ ۴۷/۰ – – – -۴۰/۰ دیگر استان‌ها ۷۸/۲۸ ۶۹/۱۹ ۸۲/۵۵ ۲۷/۱ ۵۱/۱۹ ۶۹/۲۷ خارج از کشور ۱۶/۲ – ۲۴/۰ – – ۲۶/۰ جمع ۱۰۰ ۱۰۰ ۱۰۰ ۱۰۰ ۱۰۰ ۱۰۰

مأخذ: نمونه‌گیری مهندسین مشاور شارستان، ۱۳۶۲

 

در طرح مطالعات توسعه و عمران (جامع) ناحیه‌ای بندرعباس (پیشاهنگان آمایش، ۱۳۸۳) در خصوص روند مهاجرت و حرکات مکانی در ناحیه بندرعباس، اذعان می‌دارد که طی سال‌های ۷۵-۱۳۶۵ برابر ۹۱۱۶۰ نفر وارد ناحیه بندرعباس شده‌اند که حدود ۶۷درصد از مهاجرین در مناطق شهری ساکن شده‌اند. همچنین نتایج این طرح نشان ‌دهنده این است که بیشتر مهاجران به شهر بندرعباس را مهاجران برون استانی و سپس داخل استانی تشکیل می‌دهند.

 

همینطور، مهاجرت‌های صورت گرفته ازاستانهای دیگرو مناطق بزرگ جمعیتی در شهر بندرعباس متمرکز گردیده اندکه پدیده‌ای فرامنطقه‌ای است؛ در مقابل شهرستان‌های کوچک‌تر استان ومناطق روستایی این ناحیه با پدیده درونی و داخلی مهاجرت و جابجایی مواجه بوده است. (حلاجی ، ۱۳۹۱)

 

نتایج تحقیقات می‌دانی طرح توانمندسازی غیررسمی شهر بندرعباس (مهندسین مشاور ساپ، ۱۳۸۲) نیز نشان می‌دهد که سرعت فزاینده جمعیت‌پذیری و فقدان ابزار و سیاست‌های لازم جهت اسکان مطلوب جمعیت، موجب بروز ناهنجاری‌های گسترده در نظام کالبدی و اجتماعی و ایجاد اجتماعات نابسامان شهری شده است. ترکیب جمعیت برای سال‌های ۱۳۵۵ و ۱۳۶۵ و ۱۳۷۵ نشان دهنده نسبت بالای مردان به زنان در سن کاری است که به بندرعباس مهاجرت کرده‌اند. سهم استان هرمزگان در فرستادن مهاجر به شهر بندرعباس افزایش پیدا ‌کرده‌است. دیگر استان‌های مهاجرفرست، استان‌های همسایه نظیر بوشهر، فارس، کرمان و یزد هستند و کمترین سهم، متعلق به استان‌های شمال غربی ایران هستند. (مرتضوی ، ۱۳۸۸)

 

نکته مهمی در طرح راهبردی- ساختاری شهر بندرعباس (مهندسین مشاور شارمند، ۱۳۸۴) تأکید شده وآن این است که در شهر بندرعباس طی سال‌های ۷۵-۱۳۶۵ شکل مهاجرت‌ها از مهاجرت‌های فردی به خانوادگی تغییر ‌کرده‌است. علاوه بر این به موج جدید مهاجران در طی سال‌های منتهی به تهیه طرح (۱۳۸۴) اشاره می‌کند که اغلب آن ها از روستاهای استان وارد شهر شده و محلات حاشیه‌ای شهر را دچار بحران اسکان کرده‌اند. ‌به این ترتیب اسکان غیررسمی به یکباره سطح وسیعی از شهر را دربر گرفته است این در حالیست که نتایج سرشماری ۱۳۸۵، نشان از وجود ۸۰ درصد از مهاجرین برون استانی دارد.

 

الگوی مهاجرت، نیاز به تولید واحدهای مسکونی را افزایش داده است که این نیاز منجر به رشد واحدهای غیررسمی وغیراستاندارد شده است. از آنجا که مهاجرین عمدتاًً کم درآمد و فاقد تخصص بوده‌اند، تقاضای مؤثر برای مسکن وجود نداشته است. این به معنی افزایش تعداد خانواده های کم

 

درآمد شهر است. علاوه بر این مهاجرین داخل استانی و نسل دوم مهاجرین برون استانی جزء گروه‌های تملک کننده اراضی حاشیه شهر محسوب می‌شوند که ترجیح می‌دهند به دلیل فقدان نظارت‌های

 

کامل و نهادی شده دولتی، جهت اسکان خود، به شکلی کاملاً سازمان نیافته و مغایر با اصول شهرسازی اقدام به ساخت و سازهای غیررسمی در شهر می‌کنند.

 

گروه‌های جدید مهاجر را می‌توان در دو دسته جای داد:

 

گروه‌های متخصص که به صورت موقت به شهر وارد می‌شود و عموماً بعد از طی زمان محدودی مجدداً شهر را ترک می‌کنند.

 

گروه‌های مهاجر و جویای کار (بومی و یا غیربومی) که عمدتاًً با انگیزه کسب درآمد و ایجاد یک زندگی باثبات اقتصادی به عرصه شهر وارد می‌شود.

 

در تأثیر این وضعیت بر مسأله مسکن می‌توان گفت: هر دو گروه مهاجر، بار مضاعفی را بر بازار مسکن شهر وارد می‌کنند که بازار رسمی از ‌پاسخ‌گویی‌ منطقی به آن عاجز است. نتیجه قطعی این ناتوانی،

 

گسترش محدوده‌های اسکان غیررسمی و نابسامان شهری است که بر اساس آخرین برآوردها حدود ۲۰ درصد از مساحت شهر (حدود ۲۲۰۰ هکتار) را بخود اختصاص می‌دهد. جمعیت ساکن در این

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:39:00 ق.ظ ]




 

در اصل فوق نکات ذیل قابل‌توجه است:

 

الف: صلح یا ارجاع دعاوی به داوری

 

ب: اموال عمومی و دولتی

 

ج: تصویب هیئت دولت برای هر مورد و اطلاع مجلس شورای اسلامی

 

د: تصویب مجلس شورای اسلامی در موارد مهم و هنگامی که طرف دعوا خارجی است.

 

موارد (الف) و (ب) از موضوعات داوری است و موارد (ج) و (د) از شروط داوری است. در این اصل نامی از دستگاه دولتی به میان نیامده است. این امر بدان معنا است که مهم نیست طرف داوری دستگاه دولتی باشد یا غیردولتی، بلکه آنچه اهمیت دارد «اموال عمومی و دولتی» و اتخاذ تصمیم در خصوص صلح یا ارجاع دعاوی مربوط به آن‌ ها به داوری است، ولو اینکه این اموال در ید اشخاص غیردولتی باشد. برعکس اگر مالی غیر از «اموال دولتی و عمومی» در تصرف و ید دستگاه دولتی باشد شروط مذکور در اصلق۱۳۹ق.ا و ق.آ.د.م برای ارجاع اختلاف راجع به آن‌ ها به داوری شامل آن‌ ها نمی‌شود تا لازم‌الرعایه باشد.[۸۷]

 

‌بنابرین‏ ‌در صورتیکه موضوع داوری در خصوص اموال عمومی و دولتی باشد یا طرف مقابل خارجی باشد و یا موضوع دعوا از موضوعاتی باشد که قانون آن را مهم تشخیص داده به ترتیب پس از تصویب هیئت‌وزیران و اطلاع مجلس شورای اسلامی و ‌در مورد دوم علاوه بر تصویب هیئت‌وزیران به تصویب مجلس شورای اسلامی نیز نیاز دارد در غیر این صورت موافقت‌نامه داوری بی‌اعتبار است و از موارد ابطال رأی داوری محسوب می‌شود و هر یک از طرفین داوری می‌تواند درخواست بطلان رأی داوری را بنمایند.

 

در ق.د.ت.ب قابلیت داوری اختلاف شرط صحت موافقت‌نامه داوری ذکر نشده است ولی در بند (۱) ماده ۳۴ متذکر شده است که چنانچه موضوع اصلی اختلاف به‌موجب قوانین ایران قابل حل‌وفصل از طریق داوری نباشد، رأی داور اساساً باطل و غیرقابل اجرا است.[۸۸]

 

در نتیجه تمام مواردی که در خصوص داوری ناپذیری اختلاف در ق.آ.د.م بیان کردیم در ق.د.ت.ب نیز از موارد بی‌اعتباری موافقت‌نامه داوری محسوب می‌شود و طرفین نمی‌توانند در خصوص این موارد موضوع را به داوری ارجاع نمایند.

 

گفتار دوم: چگونگی ابطال رأی داوری به جهت تجاوز داوران از حدود اختیار و موضوع

 

در این گفتار با توجه به شباهت بند (ه) ماده ۳۳ ق.د.ت.ب و بندهای (۲)،(۳) ماده ۴۸۹ ق.آ.د.م، مطالب به صورت مقایسه‌ای بیان‌شده و به ترتیب به بررسی حدود صلاحیت داوران (بند نخست)، چگونگی ابطال رأی داوری به جهت تجاوز داوران از حدود اختیارات و موضوع (بند دوم) و چگونگی ابطال به جهت بی‌اعتباری قسمتی از رأی (بند سوم) پرداخته می‌شود.

 

بند نخست: حدود صلاحیت داوران

 

هیئت داوری که در اختلافات تجاری بین‌المللی قضاوت می‌کند، صلاحیت خود را از قرارداد داوری می‌گیرد. قرارداد داوری تنها منبع ایجاد صلاحیت برای هیئت داوری است. اگر هیئت داوری فاقد صلاحیت باشد، اقدامات او که در رأی نهایی منعکس گردیده غیرقابل اجرا و بلااثر می‌گردد. مخصوصاً اگر بدون هیچ صلاحیتی رأی صادر کرده باشد. ولی اگر ضمن رسیدگی به موضوعاتی که در صلاحیت اوست، به اختلافاتی بپردازد و ‌در مورد آن تصمیم بگیرد که خارج از محدوده صلاحیتی (قرارداد داوری) است در این صورت هیئت داوری از حدود صلاحیت خود خارج‌شده است.

 

در زمینه‌ی حقوق داخلی نیز موضوع به همین صورت است، مرجع داوری که برای فصل اختلاف مشخصی تشکیل گردیده در محدوده‌ای کاملاً متفاوت از دادگاه دولتی اقدام می‌کند. اختیارات دادگاه دولتی برای فصل اختلاف بسیار وسیع است. در مقابل، اختیار مرجع داوری منحصر به آن‌هایی است که طرفین در محدوده مقررات به داور داده‌اند و یا مرجع مذبور در اجرای قانون دارا می‌شود. البته اختیارات علی‌الاصول ‌به اندازه‌ای است که به مرجع داوری اجازه می‌دهد به گونه مناسب و کاملی وظیفه خود را در چهارچوب مطلبی که موضوع داوری بوده است به سرانجام برساند.[۸۹]

 

بند دوم: چگونگی ابطال رأی داوری به جهت تجاوز داوران از حدود اختیار و موضوع

 

قانون‌گذار در بند (۳) ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مقرّر می‌دارد: «داور خارج از حدود اختیار خود رأی صادر نموده باشد…» این فرضی است که داور به عنوان‌مثال حق اظهار عقیده ‌در مورد قرارداد بیع معینی داشته، اما در خصوص قرارداد وکالتی که ارتباط با آن داده‌شده است نیز اظهار عقیده نموده و رأی صادر کرده باشد.

 

مرجع داوری باید حدود اختیارات خود را رعایت و در آن محدوده اقدام به صدور رأی نماید. ‌بنابرین‏ چون دعوا ورشکستی، دعوای راجع به اصل نکاح، فسخ آن، طلاق و نسب و مسائل مربوط به وقوع جرم قابل ارجاع به داوری نمی‌باشد، صدور رأی در موارد مذبور خارج از حدود اختیار داور می‌باشد. همچنین داور تنها اختیار رسیدگی به دعوای اشخاصی را دارد که دخالت و شرکت در تعیین داور ‌داشته‌اند (ماده ۴۹۵ ق.آ.د.م) افزون بر آن ‌در صورتیکه داور اختلاف را به سازش خاتمه داده باشد بی‌آنکه اختیار صلح داشته باشد، خارج از حدود اختیار خود رأی صادر ‌کرده‌است.[۹۰]

 

مشابه همین موضوع در بند (ه) (۱) ماده ۳۳ ق.د.ت.ب وجود دارد: «داور خارج از حدود اختیار خود رأی داده باشد…»

 

مطابق این بند چنانچه داوران از اختیارات اعطایی تجاوز نمایند، رأی صادره قابل‌ابطال است. به عبارت دیگر تصمیم داوران در موضوعاتی که به آن‌ ها ارجاع نشده مثل این است که در خصوص آن موضوعات موافقت‌نامه داوری وجود ندارد. تجاوز داوران از حدود اختیارات زمانی مطرح می‌شود که داوران از حدود موافقت‌نامه داوری به معنای اعم تجاوز کرده‌اند. موافقت‌نامه داوری به معنای اعم تنها ناظر به موافقت‌نامه کتبی منعقده قبل از بروز اختلاف نیست طرفین ممکن است در مراحل داوری نیز به طور صریح یا ضمنی محدوده موافقت‌نامه داوری را گسترش داده باشند. مثل‌اینکه در «ارجاع نامه»[۹۱] محدوده داوری توسعه‌یافته باشد و یا در طول رسیدگی طرفین به طور ضمنی بر توسعه قلمرو موافقت‌نامه داوری توافق کرده باشند. مسئله تجاوز از حدود اختیارات اصولاً زمانی مطرح می‌شود که موضوع در فرایند رسیدگی توسط یکی از طرفین ابرازشده ولی دیوان داوری به آن توجه نکرده است.[۹۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-09-20] [ 11:58:00 ب.ظ ]




جامعترین تقسیم بندی از کمال گرایی هشت بعد را معرفی کرده‌اند که عبارت اند از تمرکز بر اشتباهات، معیار های بالا برای دیگران، نیاز به تأیید، نظم و سازمان دهی، ادراک فشار از سوی والدین، هدفمندی، نشخوار فکر، تلاش برای عالی بودن.در این رویکردکمال گرایی در چارچوب انواع متداول قبلی یعنی کمال گرایی سازگار- ناسازگار( بهنجار- نابهنجار یا مثبت و منفی) قابل بحث است و بین جنبه‌های سازگارانه و ناسازگارانه کمال گرایی تمایز روشنی قائل شده است، بدین ترتیب که از مجموعه ابعاد نظم و سازماندهی، هدفمندی، تلاش برای عالی بودن، معیار های بالا برای دیگران جنبه سازگار و از مجموع ابعاد تمرکز بر اشتباهات، نیاز به تأیید، ادراک فشار از سوی والدین، نشخوار فکر جنبه ناساز گار کمال گرایی حاصل می شود.

 

کمال گرایی خود مدار از یک سو با مشخصه‌ های مثبت تلاش و رقابت برای پیشرفت، عزت نفس، خود شکوفایی(ترامیتزو و همکاران،۲۰۰۶) و از سویی دیگر با مشخصه‌ های منفی خود شیفتگی، خود سرزنش گری، خود انتقاد گری، احساس گناه و افسردگی و روان رنجور خویی( دانکی و همکاران،۲۰۰۶) ارتباط دارد.

 

کمال گرایی و آسیب شناسی روانی:

 

یکی از ویژگی های شخصیتی است و نقش مهمی را در علت شناسی، استمرار دوره ی باالینی آسیب شناسی روانی بازی می‌کند(شافران و همکاران،۲۰۰۲). به عقیده هویت و فلت، ۲۰۰۲ کمال گرایان در مقایسه با غیر کمال گرایان، با توجه به نگرش غیر واقع بینانه شان نسبت به زندگی با استرس بیشتری مواجه هستند، کمال گرایان علاوه بر عوامل استرس زای رایج برای هر فرد بهنجار خود به ایجاد استرسور ها می پردازند. در بسیاری از قلمرو ها به دنبال کمال می گردنند. رفتار کمال گرایانه که خود از تمایلات کمال گرایانه به شدت ارزیابی کردن خود و دیگران، تمرکز بر جنبه منفی عملکرد و تجربه اندک رضایت نشأت می‌گیرد، می‌تواند ایجاد استرس کند. کمال گرایی باعث افزایش یافتن اثرات منفی استرس می شود که منجر به فرسودگی می شود(فلت و هویت،۲۰۰۲).

 

پچ[۳۶](۱۹۸۴) کمال گرایی را موقعیتی می‌دانست که در آن ترس از اشتباه در مرکز است. او معتقد بود که کمال گرایی به خودی خود وجود ندارد بلکه تلاش برای کمال گرایی که وجود خارجی ندارد باعث آشفتگی در افراد شده و با تعدادی از مشکلات روانشناختی در ارتباط است. او دیدگاه به شدت منفی از کمال گرایی دارد و کمال گرایی را مشکلی گسترده و تضعیف کننده می‌داند که می‌تواند با دامنه ای از مشکلات در ارتباط باشد. برای مثال سندرم مونچ هاوزن، سندرم روده تحریک پذیر، افسردگی، بی اشتهایی عصبی، اختلال شخصیت وسواسی جبری ، پارانویا و رفتار های تیپA.

 

تحقیقات نشان داده‌اند که کمال گرایی هم در اختلالات خوردن(تولین[۳۷] و همکاران،۲۰۰۶؛ وو[۳۸]، ۲۰۰۹؛باردون[۳۹] و همکاران،۲۰۰۷) و هم در اختلالات وسواسی وجود دارد. افراد مبتلا به بی اشتهایی روانی، اختلالات خلقی و سالم را مقایسه ‌کرده‌است و سطوح بالای کمال گرایی خویشتن مدار و جامعه مدار را در مبتلایان به بی اشتهایی روانی را گزارش کرده‌اند. بالیک[۴۰] و همکاران(۲۰۰۳)، افراد مبتلا به اختلالات خوردن، افسردگی، و اضطرابی را در ابعاد کمال گرایی مقایسه و نشان دادند که نگرانی ‌در مورد اشتباهات در افراد مبتلا خوردن بالا است.

 

پژوهش های دیگری نیز بین ویژگی های کمال گرایی و میزان افسردگی و خود کشی در آن ها ارتباط دیده اند(هویت و فلت،۱۹۹۰،هویت و همکاران،۱۹۹۲؛ زورف[۴۱] و همکاران،۲۰۰۰).

 

مطالعه هیل و همکاران،(۱۹۹۷) نشان داده است که در بین رویه های عامل روانرنجوری به طور معین رویه های پرخاشجویی به طور مثبت و ضعف در مقابله با فشار روانی به طور منفی پیش‌بینی کننده های معنا دار کمال گرایی خویشتن مدار و رویه افسردگی پیش‌بینی کننده های معنا دار کمال گرایی جامعه مدار است.

 

ساسورالی[۴۲] و همکاران(۲۰۰۸) نشان دادند که بعد نگرانی ‌در مورد اشتباهات کمال گرایی در در هر سه گروه ا زافراد مبتلا به اختلالات خوردن، اختلالات وسواسی جبری و افسردگی اساسی بالا است.

 

علل کمال گرایی:

 

بسیاری از محققان بر نقش خانواده و محیط اجتماعی در ایجاد و رشد کمال گرایی در فرزندان اتفاق نظر دارند و اعتقاد دارند که کمال گرایی ریشه در تجربه های دوران کودکی به خصوص رابطه والدین – کودک دارند(انس[۴۳] و همکاران،۲۰۰۲).

 

تمایلات کمال گرایانه ممکن است پیامد محیط دوران کودکی باشدف محیطی که یکی از مؤلفه‌ های آن سبک والد گری است. تعداد زیادی از پژوهشگران کمال گرایی را نتیجه تعامل کودکان با والدینشان می دانند. خیلی از کودکان کمال گرا در خانواده هایی زندگی می‌کنند که عملکرد کمتر از کامل را مورد انتقاد آشکار و ضمنی قرار می‌دهند. در نتیجه احتمال دارد فرزندان این خانواده ها شیوه های انتقادی ارزیابی از عملکرد خود بیاموزند(کاوامورا[۴۴] و همکاران،۲۰۰۲).

 

کاوامورا همکاران،۲۰۰۲به نتایج مشابهی دست یافتند و بر اساس این یافته ها انتظار می رود که انسجام و انعطاف پذیری خانواده بر کمال گرایی این فرزندان تاثیر داشته باشد، آن ها ارتباط بین کمال گرایی مثبت و منفی و سبک های فرزند پروری را در نمونه ای از دانشجویان آزمودند نتایج مطالعه نشان دهنده ی ارتباط بین سبک های تربیتی سخت گیرانه و استبدادی با کمال گرایی منفی در زنان و مردان بود. نتایج داده ها در خصوص سبک های فرزند پروری موجود در خانواده ها افراد کمال گرایی مثبت و سبک فرزند پروری اقتدار رابطه وجود دارد.

 

اکثر پژوهش های انجام شده در زمینه کمال گرایی مربوط به جمعیت بزرگسالان می شود. اگرچه که مطالعات کمی در زمینه کودکان و نوجوانان وجود دارد، که مشابه جمعیت بزرگسال با ناسازگاری هایی همچون افزایش علائم اضطرابی و افسردگی و اختلالات خوردن همراه است(کوک و کرنی،۲۰۰۹؛دیکریگر[۴۵]،۲۰۰۵؛نوبل[۴۶]،۲۰۰۷(.

 

فلت و هویت ، اولیور[۴۷] و مک دونالد[۴۸](۲۰۰۲) در پژوهشی مروری بر عوامل ایجاد کمال گرایی و مدل نظری را پیشنهاد دادند که متمرکز شدند بر نقش محیط خانوادگی به خصوص رفتار های والد گری والدین بود. فلت و همکاران مدل فرزند پروری مضطرب گونه را بر اساس قضیه منطقی که والدین مضطرب کمال گرایی را از طریق تمرکز بر اشتباهات و پیامد های منفی اشتباهات در کودک خود ترغیب می‌کنند.

 

ون گاستل[۴۹] و همکاران(۲۰۰۹)، بعد ها متوجه شدند که کودکان با علائم اضطرابی دارای والدینی که رفتار های والد گری کمال گرایانه دارند این مدل مراقبت با اضطراب کودکان همراه است و مسیری بالقوه را برای آغاز اضطراب در کودکان می‌باشد. سبک والدگری مضطرب گونه کمال گرا با نگرانی والدین در باره امنیت کودکشان و پیشگیری از خطرات وهمچنین رفتار های مراقبتی کمال گرا می‌باشد. این مدل والد گری به طور خاص با اضطراب کودک همراه است زیرا ممکن است یک ‌شاه‌راهی برای شروع اختلالات اضطرابی باشد.

 

خود ‌کارآمدی

 

یکی دیگر از متغیر های پژوهش که در بروز علائم اضطرابی کودک نقش دارد خود ‌کارآمدی والدینی می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ب.ظ ]




از جمله مهم ترین مواردی که بر سیاست های تامین مالی تاثیر دارد، می توان به جریان نقد آزاد اشاره کرد. زیرا، جریان های ورود و خروج وجه نقد یک واحد تجاری جزء اساسی ترین رویدادهایی است که شالوده­ی بسیاری از تصمیم گیری ها و قضاوت های سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان درباره آن واحد می‌باشد. در تئوری جریان نقد آزاد از وجوه مازاد به عنوان معیار ارزیابی قدرت باز پرداخت بدهی یاد شده است. زیرا پرداخت بدهی در سررسید به وجوهی بستگی دارد که به صورت مازاد نگهداری می‌شوند. از آنجا که بستانکاران و اعتبار دهندگان هر شرکتی انتظار دارند که مطالباتشان در سررسید تعیین شده بازپرداخت شوند، لذا جهت سرمایه گذاری و اعتباردهی به شرکت هایی که جریان نقد آزاد بالایی دارند علاقه و تمایل بیشتری از خود نشان می‌دهند. جریان نقد آزاد، مبلغ نقد در اختیار شرکت است که می‌تواند برای انجام سرمایه گذاری های مورد نظر، پرداخت سود سهام، بازپرداخت بدهی یا برای افزایش نقدینگی مورد استفاده قرار می‌گیرد (رضوانی راز و حقیقت، ۱۳۸۴).

 

جریان نقد آزاد از این حیث دارای اهمیت است که به مدیران اجازه می‌دهد تا فرصت هایی را جست و جو کنند که ارزش سهام شرکت را افزایش می‌دهد. بدون در اختیار داشتن وجه نقد، توسعه محصولات جدید، انجام تحصیل های تجاری، پرداخت سودهای نقدی به سهام‌داران و کاهش بدهی ها امکان پذیر نیست. از طرف دیگر، وجه نقد باید در سطحی نگهداری شود که بین هزینه­ نگهداری وجه نقد و هزینه­ وجه نقد ناکافی تعادل برقرار شود. مقدار مثبت جریان نقد آزاد برای شرکت نشان می‌دهد که شرکت پس از پرداخت هزینه ها و سرمایه گذاری ها دارای وجوه نقد مازاد است. از طرف دیگر، مقدار منفی نشان می‌دهد که شرکت درآمد کافی به منظور پوشش هزینه ها و فعالیت های سرمایه گذاری اش ایجاد نکرده است. به همین دلیل، سرمایه گذاران باید در بارزیابی دلایل این رویداد کاوش‌های عمیق تری به عمل آورند. این امر می‌تواند علامتی از مشکلات حاد شرکت مورد رسیدگی باشد (شیخ و همکاران، ۱۳۹۱).

 

۲-۲-۴- کاربرد جریان های نقد آزاد

 

جریان نقدی آزاد می‌تواند در ارزیابی سلامت مالی یک شرکت مفید باشد، چرا که تمام مفروضات حسابداری موجود در ساختار سود را کنار می‌گذارد. از نظر سهام‌داران واحد تجاری حریان های نقد آزاد می‌تواند به عنوان معیاری به منظور ایجاد ارزش برای آنان تلقی شود. زیرا واحدهای تجاری که جریان های نقد آزاد مثبت بالایی داشته باشند، انتظار می رود که با سرمایه گذاری وجوه مذکور در طرح های سرمایه گذاری جدید بتواند برای سهام‌داران خود ایجاد ارزش نماید (مهام و همکاران، ۱۳۸۴).

 

همچنین جریان های نقد آزاد می‌تواند به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد مدیران باشد. با توجه به اینکه سود خالص توسط مدیران واحد تجاری عموماً مدیریت می شود، نمیتواند معیار مناسبی برای ارزیابی واحد تجاری قلمداد شود. اما با توجه به اینکه دستکاری جریان های نقد آزاد امری دشوار است می‌تواند معیار مناسبی برای ارزیابی عملکرد باشد. البته باید توجه داشت که جریان های نقد آزاد کم یا منفی لزوماًً نشانگر عملکرد ضعیف واحد تجاری نمی باشد. زیرا واحدهای تجاری در حال رشد به دلیل سرمایه گذاری زیادف معمولاً از وجه نقد آزاد منفی یا پایینی برخوردار هستند که این امر در شرکت های پویا امری طبیعی است و به تنهایی نمی تواند نشانگر وضعیت نامطلوب واحد تجاری باشد. در صورتی که این سرمایه گذاری ها بازده بالایی داشته باشد می‌تواند در بلندمدت نتایج مطلوبی همراه داشته باشد. در حالی که شرکت هایی که از نظر رشد در حال نزول می‌باشد ممکن است به دلیل عدم سرمایه گذاری دارای وجه نقد آزاد بالایی باشند (شیخ و همکاران، ۱۳۹۱).

 

جریان های نقد آزاد از دیدگاه مدیران واحد تجاری می‌توانند کاربردهای مهمی در تقسیمات نقدی سود، بازخرید سهام، بازپرداخت بدهی ها و تادیه تعهدات واحد تجاری، تحصیل شرکت های دیگر توسط واحد تجاری داشته باشد. اگر جریان های نقد آزاد برای تحصیل شرکت های دیگر با سرمایه گذاری مجدد در پروژه های سرمایه ای به طور مؤثری سرمایه گذاری گردد می‌تواند جریان های نقدی مازادی برای واحد تجاری ایجاد نماید (همان منبع).

 

۲-۳- مفهوم مدیریت سود

 

فلسفه مدیریت سود، بهره گیری از انعطاف روش استاندارد و اصول پذیرفته شده حسابداری می‌باشد. البته تفسیرهای گوناگونی که ‌می‌توان از روش های اجرایی یک استاندارد حسابداری برداشت کرد، از دیگر دلایل وجود مدیریت سود ‌می‌باشد. این انعطاف پذیری دلیل اصلی تنوع موجود در روش­های حسابداری است. در زمانی که تفسیر یک استاندارد بسیار انعطاف پذیر است، یکپارچگی داده ­های ارائه شده در صورت های مالی کمتر می­ شود. اصول تطابق و محافظه کاری نیز می ­تواند باعث مدیریت سود شود. بنابرگفته گتشو[۱۱] (۱۹۸۶)، شرکت ‌کار باید[۱۲]، سود سه ماهه نخست سال مالی خود را بدون اضافه نمودن به موجودی نقد و تنها با بهره گرفتن از روش تعهدی حسابداری استهلاک، معافیت­های مالیاتی سرمایه ­گذاری­ها و به حساب دارایی بودن بهره، افزایش داد. مدیران شرکت تأکید کرده ­اند که این کار برای ارائه ی صورت­های مالی واقعی تر و قابل مقایسه کردن صورت­های مالی شرکت، با سایر شرکت­های در صنعت مشابه، صورت گرفته است. تحلیل گران مالی و حسابرسان از این پدیده به عنوان «ترفند حسابداری» نام می­برند. این در حالی است که تمامی این اقدامات در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری صورت گرفته است (نوروش ودیگران ،۱۳۸۴).

 

مفهوم مدیریت سود از زوایای مختلفی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است و تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است. برای نمونه از نظر گاردون و همکارانش، اگر زمانی مدیران روش خاصی از روش های حسابداری را برگزینند و نوسانات سودهای گزارش شده کاهش یابد، نتیجه مدیریت سود است. آن ها همچنین متذکر می­شوند که مدیران در حدود قدرتشان که ناشی از آزادی عمل در چارچوب اصول وروش های پذیرفته شده حسابداری است می ­توانند روی سود گزارش شده اثر بگذارند. به عقیده هیلی و والن[۱۳] (۱۹۹۹) مدیریت سود هنگامی رخ می­دهد که مدیران از قضاوت های شخصی خود در گزارشگری مالی استفاده کنند و ساختار معاملات را جهت تغییر گزارشگری مالی دست کاری می­نمایند. این هدف به قصد گمراه نمودن برخی از صاحبان سود در خصوص عملکرد اقتصادی شرکت با تأثیر بر نتایج قراردادهایی است که انعقاد آن ها منوط به دستیابی به سود شخصی می‌باشد، صورت ‌می‌گیرد (پری تود و دیگران ،۲۰۰۹ به نقل از نامدار، ۱۳۸۹)[۱۴]۳.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:13:00 ب.ظ ]