جامعترین تقسیم بندی از کمال گرایی هشت بعد را معرفی کرده‌اند که عبارت اند از تمرکز بر اشتباهات، معیار های بالا برای دیگران، نیاز به تأیید، نظم و سازمان دهی، ادراک فشار از سوی والدین، هدفمندی، نشخوار فکر، تلاش برای عالی بودن.در این رویکردکمال گرایی در چارچوب انواع متداول قبلی یعنی کمال گرایی سازگار- ناسازگار( بهنجار- نابهنجار یا مثبت و منفی) قابل بحث است و بین جنبه‌های سازگارانه و ناسازگارانه کمال گرایی تمایز روشنی قائل شده است، بدین ترتیب که از مجموعه ابعاد نظم و سازماندهی، هدفمندی، تلاش برای عالی بودن، معیار های بالا برای دیگران جنبه سازگار و از مجموع ابعاد تمرکز بر اشتباهات، نیاز به تأیید، ادراک فشار از سوی والدین، نشخوار فکر جنبه ناساز گار کمال گرایی حاصل می شود.

 

کمال گرایی خود مدار از یک سو با مشخصه‌ های مثبت تلاش و رقابت برای پیشرفت، عزت نفس، خود شکوفایی(ترامیتزو و همکاران،۲۰۰۶) و از سویی دیگر با مشخصه‌ های منفی خود شیفتگی، خود سرزنش گری، خود انتقاد گری، احساس گناه و افسردگی و روان رنجور خویی( دانکی و همکاران،۲۰۰۶) ارتباط دارد.

 

کمال گرایی و آسیب شناسی روانی:

 

یکی از ویژگی های شخصیتی است و نقش مهمی را در علت شناسی، استمرار دوره ی باالینی آسیب شناسی روانی بازی می‌کند(شافران و همکاران،۲۰۰۲). به عقیده هویت و فلت، ۲۰۰۲ کمال گرایان در مقایسه با غیر کمال گرایان، با توجه به نگرش غیر واقع بینانه شان نسبت به زندگی با استرس بیشتری مواجه هستند، کمال گرایان علاوه بر عوامل استرس زای رایج برای هر فرد بهنجار خود به ایجاد استرسور ها می پردازند. در بسیاری از قلمرو ها به دنبال کمال می گردنند. رفتار کمال گرایانه که خود از تمایلات کمال گرایانه به شدت ارزیابی کردن خود و دیگران، تمرکز بر جنبه منفی عملکرد و تجربه اندک رضایت نشأت می‌گیرد، می‌تواند ایجاد استرس کند. کمال گرایی باعث افزایش یافتن اثرات منفی استرس می شود که منجر به فرسودگی می شود(فلت و هویت،۲۰۰۲).

 

پچ[۳۶](۱۹۸۴) کمال گرایی را موقعیتی می‌دانست که در آن ترس از اشتباه در مرکز است. او معتقد بود که کمال گرایی به خودی خود وجود ندارد بلکه تلاش برای کمال گرایی که وجود خارجی ندارد باعث آشفتگی در افراد شده و با تعدادی از مشکلات روانشناختی در ارتباط است. او دیدگاه به شدت منفی از کمال گرایی دارد و کمال گرایی را مشکلی گسترده و تضعیف کننده می‌داند که می‌تواند با دامنه ای از مشکلات در ارتباط باشد. برای مثال سندرم مونچ هاوزن، سندرم روده تحریک پذیر، افسردگی، بی اشتهایی عصبی، اختلال شخصیت وسواسی جبری ، پارانویا و رفتار های تیپA.

 

تحقیقات نشان داده‌اند که کمال گرایی هم در اختلالات خوردن(تولین[۳۷] و همکاران،۲۰۰۶؛ وو[۳۸]، ۲۰۰۹؛باردون[۳۹] و همکاران،۲۰۰۷) و هم در اختلالات وسواسی وجود دارد. افراد مبتلا به بی اشتهایی روانی، اختلالات خلقی و سالم را مقایسه ‌کرده‌است و سطوح بالای کمال گرایی خویشتن مدار و جامعه مدار را در مبتلایان به بی اشتهایی روانی را گزارش کرده‌اند. بالیک[۴۰] و همکاران(۲۰۰۳)، افراد مبتلا به اختلالات خوردن، افسردگی، و اضطرابی را در ابعاد کمال گرایی مقایسه و نشان دادند که نگرانی ‌در مورد اشتباهات در افراد مبتلا خوردن بالا است.

 

پژوهش های دیگری نیز بین ویژگی های کمال گرایی و میزان افسردگی و خود کشی در آن ها ارتباط دیده اند(هویت و فلت،۱۹۹۰،هویت و همکاران،۱۹۹۲؛ زورف[۴۱] و همکاران،۲۰۰۰).

 

مطالعه هیل و همکاران،(۱۹۹۷) نشان داده است که در بین رویه های عامل روانرنجوری به طور معین رویه های پرخاشجویی به طور مثبت و ضعف در مقابله با فشار روانی به طور منفی پیش‌بینی کننده های معنا دار کمال گرایی خویشتن مدار و رویه افسردگی پیش‌بینی کننده های معنا دار کمال گرایی جامعه مدار است.

 

ساسورالی[۴۲] و همکاران(۲۰۰۸) نشان دادند که بعد نگرانی ‌در مورد اشتباهات کمال گرایی در در هر سه گروه ا زافراد مبتلا به اختلالات خوردن، اختلالات وسواسی جبری و افسردگی اساسی بالا است.

 

علل کمال گرایی:

 

بسیاری از محققان بر نقش خانواده و محیط اجتماعی در ایجاد و رشد کمال گرایی در فرزندان اتفاق نظر دارند و اعتقاد دارند که کمال گرایی ریشه در تجربه های دوران کودکی به خصوص رابطه والدین – کودک دارند(انس[۴۳] و همکاران،۲۰۰۲).

 

تمایلات کمال گرایانه ممکن است پیامد محیط دوران کودکی باشدف محیطی که یکی از مؤلفه‌ های آن سبک والد گری است. تعداد زیادی از پژوهشگران کمال گرایی را نتیجه تعامل کودکان با والدینشان می دانند. خیلی از کودکان کمال گرا در خانواده هایی زندگی می‌کنند که عملکرد کمتر از کامل را مورد انتقاد آشکار و ضمنی قرار می‌دهند. در نتیجه احتمال دارد فرزندان این خانواده ها شیوه های انتقادی ارزیابی از عملکرد خود بیاموزند(کاوامورا[۴۴] و همکاران،۲۰۰۲).

 

کاوامورا همکاران،۲۰۰۲به نتایج مشابهی دست یافتند و بر اساس این یافته ها انتظار می رود که انسجام و انعطاف پذیری خانواده بر کمال گرایی این فرزندان تاثیر داشته باشد، آن ها ارتباط بین کمال گرایی مثبت و منفی و سبک های فرزند پروری را در نمونه ای از دانشجویان آزمودند نتایج مطالعه نشان دهنده ی ارتباط بین سبک های تربیتی سخت گیرانه و استبدادی با کمال گرایی منفی در زنان و مردان بود. نتایج داده ها در خصوص سبک های فرزند پروری موجود در خانواده ها افراد کمال گرایی مثبت و سبک فرزند پروری اقتدار رابطه وجود دارد.

 

اکثر پژوهش های انجام شده در زمینه کمال گرایی مربوط به جمعیت بزرگسالان می شود. اگرچه که مطالعات کمی در زمینه کودکان و نوجوانان وجود دارد، که مشابه جمعیت بزرگسال با ناسازگاری هایی همچون افزایش علائم اضطرابی و افسردگی و اختلالات خوردن همراه است(کوک و کرنی،۲۰۰۹؛دیکریگر[۴۵]،۲۰۰۵؛نوبل[۴۶]،۲۰۰۷(.

 

فلت و هویت ، اولیور[۴۷] و مک دونالد[۴۸](۲۰۰۲) در پژوهشی مروری بر عوامل ایجاد کمال گرایی و مدل نظری را پیشنهاد دادند که متمرکز شدند بر نقش محیط خانوادگی به خصوص رفتار های والد گری والدین بود. فلت و همکاران مدل فرزند پروری مضطرب گونه را بر اساس قضیه منطقی که والدین مضطرب کمال گرایی را از طریق تمرکز بر اشتباهات و پیامد های منفی اشتباهات در کودک خود ترغیب می‌کنند.

 

ون گاستل[۴۹] و همکاران(۲۰۰۹)، بعد ها متوجه شدند که کودکان با علائم اضطرابی دارای والدینی که رفتار های والد گری کمال گرایانه دارند این مدل مراقبت با اضطراب کودکان همراه است و مسیری بالقوه را برای آغاز اضطراب در کودکان می‌باشد. سبک والدگری مضطرب گونه کمال گرا با نگرانی والدین در باره امنیت کودکشان و پیشگیری از خطرات وهمچنین رفتار های مراقبتی کمال گرا می‌باشد. این مدل والد گری به طور خاص با اضطراب کودک همراه است زیرا ممکن است یک ‌شاه‌راهی برای شروع اختلالات اضطرابی باشد.

 

خود ‌کارآمدی

 

یکی دیگر از متغیر های پژوهش که در بروز علائم اضطرابی کودک نقش دارد خود ‌کارآمدی والدینی می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...