دانلود مطالب در مورد ارزیابی تأثیر وفور منابع طبیعی پایان پذیر (با تاکید بر نفت) بر فساد ... |
مکاتب نهادگرایی قدیم و جدید، به واسطه بیاعتنایی اقتصاد نئوکلاسیکی متعارف نسبت به نهادها، ظهور یافتهاند. موضوع تاثیر نهادها درشکلدهی رفتار و عملکرد اقتصادی، اعتقاد اصلی هر دو مکتب نهادگرایی قدیم و جدید است. نهادگرایان قدیم، رویکرد نئوکلاسیکی در تاکید بر انسان معقول اقتصادی را رها کردهاند و در مقابل به بررسی رفتار اقتصادی در فضایی فرهنگی روی آوردهاند؛ اما نهادگرایان جدید یا لااقل نسبت قریب به اتفاق آنها، نه تنها رویکرد متعارف نئوکلاسیکی- که برپایه الگوی انتخاب عقلایی بنیان گذاشته شده است را رها نکردهاند، بلکه آنرا گسترش داده یا به عبارتی تعدیل نمودهاند. از نمونه های دیگر افتراق میتوان، اعتقاد به فلسفه کلگرایی و نفی صوریگرایی در نهادگرایی قدیم و در مقابل آن فردگرایی روش شناسانه و صوریگرایی وسیعتری را نام برد که در نهادگرایی جدید وجود دارد. با تمامی این اوصاف، در نگاهی کلی، تفاوت بنیادین این دو مکتب در تمایل نهادگرایان جدید به بررسی چگونگی توسعه و عملکرد نهادها نهفته شده است (حسین امامی ۱۳۸۶). مبانی فکری مکتب نهادی طبق اندیشههای اقتصاددانان پیرو این مکتب بر شش اصل مهم و اساسی به شرح زیر متکی است:
۱- اقتصاد باید به عنوان یک سازمان با مجموعه کامل و واحد تشکیلات که تمامی اجزای آن با یکدیگر ارتباط دارد، مورد بررسی قرار گیرد. در این مورد، مطالعه یک دوره کامل از یک سازمان را نمیتوان صرفا با بررسی اجزای آن به صورت قسمتهای مجزا و منفصل از یکدیگر قرار داد.
۲- مکتب نهادی نقش موسسات و نهادها را در زندگی اقتصادی مورد تاکید قرار میدهد. «نهاد» تنها یک موسسه برای انجام هدف خاصی نظیر تعلیم، هماهنگی، خدمات اقتصادی، اتحادیه یا بانکی نیست، بلکه الگویی متشکل از رفتار جمعی یا گروهی است که به عنوان جزءو بخش اساسی یک فرهنگ پذیرفته میشود.
۳- نظریه تکامل داروین در تجزیه و تحلیل اقتصادی باید مورد استفاده قرار گیرد؛ زیرا جامعه و نهادهای آن دائما در حال تغییر نیست. به جای وجود تعادل همواره حرکت تغییر وجود دارد. این مکتب با نظریه تعادل ایستای اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک به مخالفت بر میخیزد. تکامل نهادهای اقتصادی باید زمینه اصلی تحولات اقتصادی را تشکیل دهد. بنابراین مکتب نهادی نظریه کلاسیکها و نئوکلاسیکها را، مبنی بر وجود تعادل ساکن و عادی در جامعه اقتصادی، مردود دانسته وبه جای آن بر اصل سلسله علل یا تغییرات تراکمی که در جریان حصول به هدفهای اجتماعی و اقتصادی ممکن است منجر به نتایج مثبت یا منفی گردد، تکیه میکند.
۴- بیشتر مکاتب اقتصادی در نظام سرمایهداری بر پایه فرضیههای مورد استفاده در نظریههای خود وجود هماهنگی در منافع افراد جامعه را استنتاج میکنند، در حالی که مکتب نهادی معتقد به وجود تضاد منافع است و انسان را موجودی اجتماعی میداند که برای حفظ منافع متقابل و مشترک خود با دیگران اقدام به تشکیلات گروهی میکند. با این وجود، دولت باید تضادهای مربوط به رفاه عمومی و تضادهای مربوط به عملکرد کارآمد سیستم اقتصادی را با یکدیگر آشتی دهد.
۵- مکتب نهادی ازبرنامه اصلاحات اجتماعی به منظور توزیع عادلانهتر ثروت و درآمد حمایت میکند. این مکتب، با وجود عقاید کلاسیکها مبنی بر این که قیمتهای بازار شاخص رفاه فردی و اجتماعی بوده و بازار بدون دخالت دولت میتواند تخصیص موثر منابع و توزیع بهینه درآمد را انجام دهد، توجه خود را به هزینهها و منافع اجتماعی معطوف میدارد. به عبارت دیگر، این مکتب اقتصاد آزاد سرمایهداری را محکوم میکند و به نقش بسیار مهم دولت در امور اقتصادی و اجتماعی مردم اعتقاد دارد.
۶- از نقطه نظر روش شناسی، مکتب نهادی روش استقرا را بر قیاس ترجیح داده و بر این عقیده است که برای درک بهتر عملکرد نظام اقتصادی میباید مطالعات دقیق تری از طرز کار آن به عمل آورد. از این نظر، اقتصاددانان نهادی با اقتصاددانان تاریخی هم عقیده و معتقدند که روش استدلال منطقی روشی است که از حقایق شخصی آغاز میشود و از حالات خاص به نتایج کلی میرسد. چنان چه این روشی به درستی به کار رود از لحاظ تحقیق علمی حائز اهمیت بوده و به قانونمندیهای علمی منجر میشود(حسین امامی ۱۳۸۶).
۷٫۲ بررسی ابعاد مختلف نفرین منابع در اقتصادهای وابسته به منابع طبیعی
۸٫۲ نفرین منابع
مسئلهی نفرین منابع امروزه در علم اقتصاد کاملا شناخته شده است. اصطلاح نفرین منابع اولین بار در سال۱۹۹۳ توسط آتی[۲۰] مطرح شد. آتی این بحث را در کتابی با عنوان ” توسعه حمایت شونده دراقتصادهای معدنی: قضیهی نفرین منابع[۲۱] ” مطرح نمود. وی در این کتاب این بحث را مطرح میکند که گر چه بر طبق دیدگاهی سنتی در توسعه، نقش منابع طبیعی در توسعه کشورها در مراحل اولیهی توسعه حیاتی است، اما شواهدی که از تلاش کشورها در راه صنعتی شدن پس از جنگ جهانی دوم بهدست آمده است و همچنین عملکرد کشورهای در حال توسعه دارای منابع معدنی از سال ۱۹۶۰ نشان میدهد که ممکن است این منابع برای کشورهایی با درآمد پایین و متوسط، کمتر سودمند باشد.
آتی ادامه میدهد:” شواهد جدید نشان میدهد نه تنها ممکن است که کشورهای دارای منابع طبیعی غنی[۲۲] در استفاده از این موهبتها شکست بخورند بلکه ممکن است به طور بالقوه عملکردی بدتر از کشورهای کمتر بهرهمند [۲۳] از منابع طبیعی داشته باشند. این نتایج بحث بر انگیز بنیان نظریه نفرین منابع است” یک سال پس از اینکه آتی این بحث را مطرح نمود، دی لانگ و ویلیامسون [۲۴] ۱۹۹۴ نشان داد که عملکرد بد کشورهای دارای منابع طبیعی، معطوف به دوران پس از جنگ جهانی نبوده است و مقایسه عملکرد کشوری غنی مانند اسپانیای قرن ۱۷ که به منابع طلای آمریکای جنوبی دست یافته بود، در برابر سوئیس یا ژاپن در برابر روسیه در قرن نوزدهم، نشان میدهد که این مسئله قدمتی طولانی دارد ( استی جنز[۲۵] ۲۰۰۵ ). در واقع در بحث نفرین منابع نیز سوال این بود که چرا کشورهایی که دارای منابع فراوانی هستند، رشد آهستهتری از کشورهایی دارند که از نظر منابع طبیعی فقیر هستند (ساچ و وارنر ۲۰۰۱). اما در حالیکه در بحث بیماری هلندی تاکید بر مدلهای اقتصادی بود.
در بحث نفرین منابعبه مباحث اقتصاد سیاسی و انگیزههای سیاسی توجه بیشتری میشود (رابینسون، توریک و ردیر [۲۶]۲۰۰۶ ) با این حال تبیینهای مختلفی دربارهی علل وقوع نفرین منابع وجود دارد. همانطور که رابینسون و همکاران (۲۰۰۶) و توریک (۲۰۰۹) اشاره مینمایند این نظریهها را میتوان به چند گروه تقسیمبندی کرد. با اتکا به تقسیمبندیهای این اندیشمندان میتوان در مجموع این نظریهها را به صورت ذیل تقسیمبندی کرد:
-
- گروه اول شامل نظریههای مرتبط با سنت بیماری هلندی است که نمونه بارز آن مقاله ساچس و وارنر (۱۹۹۵)، و تورویک (۲۰۰۱) است و همچنان بر مسائلی مانند مزیت نسبی، صادرات و بهرهوری کل عوامل تولید تاکید دارد.
-
- گروه دوم شامل نظریههایی است که بر بحث رانتجویی تاکید میکنند: نمونه بارز آنها همانطور که رابینسون و همکاران (۲۰۰۶) اشاره میکنند، مقالههایی که توسط بالند و فرانکوایس[۲۷] (۲۰۰۰) ، لین و تورنل[۲۸] (۱۹۹۹) و تورویک (۲۰۰۲) نوشته شدهاند. این نظریهها در تبیین خود اشارهای به نقش نهادها نمینمایند.
-
- گروه سوم شامل نظریههایی است که بر نقش نهادها تاکید مینمایند.
۹٫۲ پدیده نفرین منابع و توسعه اقتصادی
ادبیاتی که تحت عنوان نفرین منابع شهرت یافته نشان میدهد که کشورهای دارای منابع غنی طبیعی نسبت به کشورهایی که از منابع طبیعی کمتری برخوردارند از توسعه اقتصادی کمتری برخوردارند. (ساچ[۲۹] و وارنر[۳۰]، ۲۰۰۱( نفرین منابع برای منابعی مانند نفت که از نظر جغرافیایی متمرکزتر هستند بسیار شدیدتر اتفاق میافتد تا منابعی مانند کشتزارها که پراکنده هستند. علاوه بر این اثرات منفی رشد برای کشورهایی که از نهادهای ضعیفی برخوردارند بیشتر نمایان میشود. (تورویک[۳۱]، ۲۰۰۶)
برخی از منابع طبیعی (بطور خاص مانند نفت و منابع طبیعی) یک اثر منفی و غیر خطی از طریق آثار زیانبارشان روی کیفیت نهادی رشد میگذارند. معمولا اسراف و فساد ناشی از نفت بیشتر از بیماری هلندی مسئول عملکرد ضعیف بلند مدت اقتصاد بوده است.
در ادبیات تئوریک اقتصادی سه دلیل برای کاهش رشد ناشی از وفور منابع طبیعی معین شده است:
-
- منابع طبیعی رانتهایی را ایجاد میکند که منجر به ایجاد رفتارهای رانتجویانه و اثر ولع[۳۲] میشود.
-
- وفور این منابع مالکیت منابع طبیعی کشورها را در معرض بی ثباتی قرار میدهد، به خصوص در مورد قیمت کالاها که میتواند اثر معکوس بر رشد داشته باشد.
-
- مالکیت منابع طبیعی، کشورها را مستعد پذیرش بیماری هلندی میسازد.
منابع طبیعی از طریق آثار معکوسی که بر نهادهای اقتصادی میگذارد، رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد. (ایشام[۳۳]، ۲۰۰۳)
در هنگام تعادل در اقتصاد، ممکن است منابع طبیعی مانند نفت و مواد معدنی بصورت یک نفرین برای اقتصاد عمل کنند و یا اینکه نفرین نباشند. اما مطالعات نشان میدهد که یقیناً این منابع دارای اثر بشدت زیانباری بر روی نهادهای داخلی هستند که از این طریق رشد بلندمدت اقتصادی را تحت تأثیر قرار میدهند. (سالای مارتین و سابرامانیان[۳۴]، ۲۰۰۳)
در کارهای تورویک، بلندو فرانکویس[۳۵] نشان داده میشود که افزایش در درآمد حاصل از منابع طبیعی ممکن است منجر به تخصیص ناکارای سرمایه انسانی از حالت کارآفرین مولد به رانتجو گردد. هادلر[۳۶](۲۰۰۶) نشان داد در جایی که اختلاف طبقاتی، حمایت از حقوق مالکیت را تضعیف میکند رانت جویی گسترش پیدا میکند و در نتیجه رشد اقتصادی کاهش مییابد.
مهمترین عوامل گسترش رانتها پروژههای ملی و وامهای یارانهای[۳۷] میباشد. یکی از راههای ایجاد رانت، پروژههای ملی مانند سدها، جادهها و بیمارستانها بدست بروکراتها میباشد که مخارج پروژه را بیش از حد واقعیت برآورد میکنند. ما به التفاوت هزینههای اعلام شده پروژه و هزینههای واقعی میان پیمانکار و بروکراتها تقسیم میشود.
وامهای یارانهای نیز معمولا توسط بانکهای دولتی برای تشویق پروژههای سرمایهگذاری پرداخت میشود. کارآفرینانی که به این وامها دسترسی دارند ممکن است وامها را برای اهداف غیر از پروژه مورد نظر صرف کنند.
سؤالی که ممکن است مطرح شود این است که چرا بسیاری از کشورها با وجود منابع طبیعی فراوان فقیر هستند؟
-
- این سؤال، دو پاسخ متفاوت را در میان اقتصاددانان در پی داشته است:
بیماری هلندی
بیان میکند که وفور منابع طبیعی منجر به انتقال عوامل تولید به بخشهایی میشود که تولید در آنجا یک مزیت نسبی محسوب میشود. گیلفاسون و دیگران [۳۸](۱۹۹۹)، ماتسویاما [۳۹](۱۹۹۲)، کروگمن [۴۰](۱۹۸۷) و وینبرگن [۴۱](۱۹۸۴) همگی بیان میکنند که وفور منابع طبیعی در یک بخش ممکن است موجب انتقال عوامل تولید به آن بخش و کاهش رشد تولید شود.
همه مقالاتی که راجع به بیماری هلندی بحث کردهاند بر این مسئله اتفاق نظر دارند که وفور منابع طبیعی ممکن است باعث کاهش تولید و رفاه گردد به این دلیل که رقابت تولیدی تغییر میکند زیرا رقابت تولیدی است که سطح تولید یا نرخ رشد آن را مشخص میکند.
پاسخ دیگر به این سؤال که چرا منابع طبیعی بیشتر ممکن است تولید و رفاه را کاهش دهد، رانتجویی میباشد. در یک اقتصاد با چندین گروه قدرتمند که همگی دسترسی آزاد به تولید دارند، بهرهوری بیشتر ممکن است نرخ رشد سرمایهگذاری و بنابراین رشد اقتصادی را کاهش دهد. دلیل این اتفاق آنست که وقتی بهرهوری افزایش مییابد هر گروه سعی میکند سهم بیشتری از تولید را با افزایش تقاضای عوامل تولید بدست آورد. افزایش جابجایی عوامل تولید منجر به افزایش نرخ مالیات و کاهش بازگشت خالص سرمایه میشود. این اثر ممکن است بر اثر مستقیم افزایش بهرهوری غلبه کند. (تورنل و لین[۴۲]، ۱۹۹۹)
-
-
- ساز و کارهای انتقال اثر درآمدهای عظیم منابع بر عملکرد اقتصادی
-
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-02] [ 06:44:00 ق.ظ ]
|