(تصویر ۳-۳۶) نمایش دو طریقه تدفین در تابوت و خمره سفالین،متداولدر دوره پارتها در پای دیوار شرقی معبد ناهید(کامبخش فرد،۲۳۷:۱۳۷۴)

استفاده از چند خمره برای تدفین می تواند تأکیدی بر دفن جسد به حالت درازکش باشد، یا شاید نتوانسته بودند برای یک انسان بلند قد، خمره درخوری بسازند. آذرنوش در گزارش سومین و چهارمین مجمع سالانه کاوشهای باستان شناسی در ایران ذکر می کند که قبور اشکانی در محوطه شیرسنگ همدان نیز به همین صورت است. (آذرنوش، ۱۳۵۳: ۵۱ و۴۰) “یکی از شواهد در اثبات وجود پرستشگاه ناهید در کنگاور و کاربرد آن، وجود گورهای صخره ای، تابوت های سفالین و گور خمره ها در کف صخره و محوطه شرقی معبد ناهید (هخامنشی- پارتی) است.” (تصویر ۳-۳۷) (کامبخش فرد، ۱۳۷۹: ۲۰۹) شاید سابقه تدفین مردگان در جوار یا درون معابد مرتبط با تقدس زمین نیایشگاه بوده است. این رسم امروزه نیز اعتبار خود را همچنان حفظ کرده و ریشه در دیرینه دارد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
(تصویر ۳-۳۷) طرح خمره های معبد ناهید در کنگاور(کامبخش فرد،۲۳۹:۱۳۷۴)

۳-۳-۴ محوطه شیر سنگ
در محوطه شیرسنگ همدان، گورستانی روی تپه ای طبیعی کشف شده است. “احتمالاً این محوطه پرستشگاه ناهید بوده است. در این گورستان دفن در صخره ها به صورت تاق باز، تدفین جمع شده، جنینی، دفن تابوت و خمره تشخیص داده شده است. در مواردی چندین خمره به یکدیگر پیوند خورده و تابوتی را تشکیل داده بودند، بدین نحو که با بریدن قاعده و کف خمره ای و قرار دادن آنها در دهانه خمره دیگر فضای مناسبی برای جا دادن جسد که بلند قد بوده فراهم آمده است.” (کامبخش فرد، ۱۳۷۹: ۲۴۱) با پیوند چند خمره و ایجاد یک تابوت جهت تدفین این سوال مطرح می شود که آیا یکی از دلایل کاربرد تابوت الزام آیینی در تدفین بصورت درازکش بوده است؟ روشن شده این موضوع مستلزم انجام شدن بررسی های دقیق تر و علمی است.
۳-۳-۵ تپه خرمن
تپه مذکور در یکی از روستاهای حواشی بالهارود بین ایران و جمهوری آذربایجان واقع شده است. در این منطقه اموات را درون خمره هایی با طول بیش از ۵/۱ متر و روبه مشرق و طلوع آفتاب دفن کرده اند. به نظر حفار جسد به حالت جنینی و با دست و پای جمع شده در داخل خمره قرار داده شده است و در کنار آنها کوزه های سفالین و ظروف زئومورفی[۶] مانند شتر، گاو، اسب و قوچ گذارده شده است. تعداد دیگری ظرف، تعداد زیادی خمره های ذخیره به صورت عمودی و سکه نقره ای از بلاش سوم پادشاه اشکانی نیز در زیر جمجمه یکی از اجساد یافت شد. (کامبخش فرد، ۱۳۷۷: ۶)
۳-۳-۶ تپه کن یری
یکی دیگر از تپه های حاشیه بالهارود، تپه کن یری می باشد. در این تپه بسیاری از گور خمره ها در اثر حفاری قاچاق از بین رفته اند. با این حال در عمق ۵۰ سانتیمتری دو گور خمره یکی بزرگ و دیگری کوچک یافت شد. اسکلت ها در اثر نفوذ هوا کاملاً پوسیده بود. جهت خمره ها شرقی- غربی و دهانه آنها روبه طلوع آفتاب است و به صورت مایل در خاک قرار داده شده است. بیرون خمره ها دو کوزه سفالین قرمز رنگ نهاده بودند. از درون خمره بزرگ دانه هایی از دو رشته گردنبند شامل عقیق تراشیده و شیشه و فریت و سنگ های الوان به دست آمده در زیر دهانه و گردن خمره کوچک سکه نقره ای از بلاش سوم پادشاه اشکانی کشف شد. (کامبخش فرد، ۱۳۷۷: ۶) به نظر می رسد سنگ در این نوع تدفین بیانگر مفاهیم خاصی بوده، زیرا سنگهای خاصی را در خمره ها قرار داده اند. بین روح و سنگ ارتباطی نزدیک وجود دارد. “بر طبق افسانه ای سنگها زاینده نوع بشراند، و عطر آدمی را دارند. سنگ و انسان حرکت مضاعف صعود و نزول را انجام می دهند. انسان از خود به وجود می آید و به خدا باز می گردد. سنگ نتراشیده از آسمان فرود می آید، دگردیسی می شود و به طرف او بالا می رود.” (شوالیه، ۱۳۸۲: ۶۳۱) بنابراین شاید بر این نظریه بتوان صحه گذاشت که عامه معتقدند سنگ عقیق نماد تکامل و تعالی است. همچنین نیروی معنوی رنگ عقیق موجب تسهیل زایمان در زن باردار می شود. درکنار سنگ عقیق پس از تدفین مرحله باززایش به سهولت رخ می دهد. همچنین خمره شکسته دیگری یافت شد که محتویات آن شامل چند عدد سنجاق، دو گوشواره برنزی و یک مجسمه مجوف قوچ سفالین بود و در داخل خمره نیز بر اثر شکستگی و فشار و نفوذ هوا، اسکلت آسیب دیده بود. (همان، ص۶) سنجاق و گوشواره از لوازم آرایش یک زن است. بنابراین به نظر می رسد این گور متعلق به یک فرد مونث و بالطبع نشانه باروری و عشق است.
۳-۳-۷ آیری زمین (تپه نخود)
این تپه نیز در حواشی بالهارود واقع شده است. در این تپه ۸ خمره به دست آمد که دهانه آنها را با تخته سنگهایی مسدود کرده بودند. درون یکی از خمره ها دو اسکلت در کنار یکدیگر به پهلو و با دست و پای جمع شده دفن شده و دستها به موازات دهان پیش آمده بود. از این خمره مقداری دانه های گردن بند از عقیق و شیشه دو پوسته که پوسته زیرین آنها آب طلا داده شده است به دست آمد. درون خمره دیگر نیز اسکلت به پهلو و به شکل جنین در رحم قرار گرقته و ابریق به هیئت گوزن قرار داده شده بود. قبور عموماً حاوی تعدادی گردن بند و سنجاق و حلقه های برنزی و نقره ای و چندین گوشواره بودند که به ندرت مزین به خطوط تزئینی هستند. پیه سوز سفالین که دهانه اش دود زده است مدلل می دارد که به هنگام دفن میت پیه سوز را روشن کرده اند. (کامبخش فرد، ۱۳۷۷: ۸)
با توجه به سکه های به دست آمده از بلاش اول و بلاش سوم از درون خمره ها تاریخ این تدفین ها به سده دوم میلادی می رسد. (همان، ص ۱۱)
۳-۳-۸ تپه پیه درق
از درون دو خمره این محل دو ظرف سیاه رنگ به دست آمد که بدنه آنها براق و شفاف است. حفار آن را تاثیر نفوذ هنر اژه و آناتولی می داند. ادوات و ابزار جنگی منحصر به یک تیغه پیکان پهن به طول ۱۵ سانتیمتر است. چهار مجسمه مجوف سفالی حاصل کاوش در قبور خمره ای تپه بود که با هیئت گاو، شتر، شانه به سر و قوچ قابل تشخیص بود (ظروف زئومورفی). زینت آلات شامل تعدادی حلقه نقره و برنز و نیز آینه برنزی است که پشت آن مزین به گل لوتوس (نیلوفر آبی) و خطوط کنده شده موازی و دایره ای شکل در پیرامون آینه است. (همان ، ص۱۴) از خطوط دایره ای پیرامون آینه می توان این احتمال را داد که نقوش متأثر از آیین مهرپرستی است.
۳-۳-۹ تپه همت سلاله
یکی دیگر از تپه های باستانی درآذربایجان شرقی تپه همت سلاله است. در این تپه خمره های یافت شد که بعضی گچ اندود شده بود و پوشش قطور مدخلشان را با تخته سنگ و ملات گچ مسدود کرده بودند. به همین جهت اسکلت مردگان سالم مانده بود و مواد آلی از قبیل چوبی و پارچه و سبد و حصیر و حتی موی سر پوشیده شده ولی گسیخته نشده بود. از دو خمره و زیر جمجمه مردگان دو سکه از گودرز پادشاه اشکانی و بلاش اول به دست آمد و به همین دلیل تاریخ دفن خمره ها کهن تر از یافته های آیری زمین و پیه درق وکن یری است. (همان، ص۱۶)
شاید گور خمره های این تپه کوشش همه جانبه ای جهت جلوگیری از نفوذ هوا و سالم ماندن جسد و محتویات گورها بوده است.
۳-۳-۱۰ چوجیران
تپه چوجیران نیز در آذربایجان شرقی واقع شده است. طرز دفن درون خمره ها مانند محلهای دیگر بوده است. در این مجموعه خمره ها تعداد بسیار زیادی دانه های عقیق، سنگ های الوان و دانه های شیشه ای یافت شد که همه به صورت گردن بندهای زیبایی درآمده اند. در این محل ظرف استثنایی کشف شده که در انتهای آن دو لوله کوتاه سوراخدار است. حفار اعتقاد دارد مورد استعمال آن در شب عروسی و برای نوشیدن زن و مرد از شراب یا مایع دیگری در آن واحد بوده است. حفار به جام میثاق سکایی به عنوان شاهد اشاره کرده است. (کامبخش فرد، ۱۳۷۷: ۱۷)
۳-۳-۱۱ گرمی
گرمی یکی از تپه های باستانی آذربایجان شرقی است که با وسعت تقریبی ۸۰۰ کیلومترمربع در دشت مغان واقع شده است. یکی از انواع تدفین در این تپه باستانی تدفین خمره ای است. این قبور متعلق به سال های ۴۰ تا ۵۱ میلادی است. در این دوره از خمره های بزرگ و کوچکی جهت مدفن استفاده شده که بیشتر آجری رنگند و بسیار سخت ساخته شده اند. طول بزرگترین آنها ۱۸۰ سانتیمتر و کوچکترین آنها دارای ۹۰ سانتیمتر است. در این دوره مرده را در خمره نهاده و سپس در شیب تپه ها به رودخانه ها خمره را در عمق ۲۵۰ تا ۳۰۰ سانتیمتری از سطح زمین قرار داده و پس از گذاشتن یک یا دو تخته سنگ بر دهانه آن با اندود گچ تمام منافذ و درزهای آن را مسدود می کردند. (تصویر ۳-۳۸) و (تصویر ۳-۳۹)
(تصویر ۳-۳۸) گورخمره مکشوفه از کن یری (چایچی،۱۲۰:۱۳۸۴)

محل این مقبره ها به واسطه شیب زیاد احتیاج به حفر محل از بالا و سطح زمین نبوده است. (تصویر ۳-۴۰) در داخل این گورها نیز زیر سر اموات سکه ای از گودرز پادشاه اشکانی و تعدادی سکه از بلاش سوم یافت شد. در پاره ای قبور دو تا سه اسکلت یکجا دفن شده اند. (کامبخش فرد، ۱۳۷۹: ۴۰۱ و۴۰۰) این مطلب بیانگر این است که احتمالاً در این دوره گورهای مشترک و فامیلی مرسوم بوده است، یا شاید به دلیل فوت همزمان چند نفر و عدم فرصت کافی جهت حفر گودال و آماده سازی خمره، این افراد را بصورت مشترک در یک خمره دفن می کردند.
(تصویر ۳-۳۹) گورخمره مکشوفه از کن یری (کامبخش فرد،۱۳۷۹:تصویر ۱۲۹)

“یکی از مهمترین دستاوردهای این حفاری ها تکه پارچه پشمی است که دارای یک نقش اصلی صلیب شکسته (سواستیکا) در محدوده نقوش فرعی شطرنج و کنگره های کلید یونانی است. ظروف زئومورفی متنوعی نیز وجود دارد.” (تصویر ۳-۴۱) (کامبخش فرد، ۱۳۷۷: ۳) درباره نقش سواستیکا نظریات متعددی ابراز شده و اینکه چگونه پدید آمده و در چه زمانی رایج گردیده است. “بر اساس نظریات باستان شناسان نماد گردونه خورشید ظاهراً نخستین بار در خوزستان یافت شده که تاریخ تقریبی آن ۵۰۰ ق.م است.” (بختورتاش، ۱۳۶۵: ۹)
(تصویر ۳-۴۰) طرح پلان گورخمره های گرمی(چایچی،۱۱۹:۱۳۸۴)

در زمان اشکانیان نقش و نماد مذکور در پرچم و منسوجات به کار رفته است. شاید یکی از نمادهای قدرت در زمان اشکانیان نقش گردونه خورشید بوده است.
(تصویر ۳-۴۱) منسوجی با نقش صلیب شکسته از داخل گورخمره گرمی (چایچی،۱۲۲:۱۳۸۴)

۳-۳-۱۲ طاق بستان
خمره های یافت شده در طاق بستان مربوط به دوره پارت بوده و اکثراً روبه خورشید مشرق در خاک مدفون شده اند. (تصویر ۳-۴۲ و ۳-۴۳) (کامبخش فرد، ۱۳۷۷: ۴۵) شاید بتوان گفت تدفین روبه خورشید به آن علت است که خورشید همیشه به عنوان عنصری مقدس در طول تاریخ، مورد احترام بشر بوده است.
(تصویر ۳-۴۲) قبرستان گورخمره ای تاق بستان (کامبخش فرد،۴۲۱:۱۳۷۹)

ویل دورانت در این باره می گوید: “خورشید همواره در گذشته دارای مقام بالایی بوده است، همانگونه که ماه نیز مورد احترام قرار می گرفت. اما اینکه از چه زمانی اهمیت خورشید برای حکومت آسمانی به عنوان جانشین ماه برای مردمان پیشین مطرح شد مشخص نیست. ویلیام دورانت، مورخ و دانشمند مشهور معاصر، در خصوص این زمان، آغاز عصر کشاورزی را پیشنهاد کرده است. در واقع زمانیکه ارزش نور آفتاب در کاشت و برداشت محصولات کشاورزی برای بشر روشن گردید. در میان بسیاری از جوامع ابتدایی گذشته حتی شاهد وجود خدایانی به عنوان خدای خورشید هستیم.” (دورانت، ۱۳۷۰: ۷۳)
(تصویر ۳-۴۳) طرح گورخمره های تاق بستان(کامبخش فرد،۲۳۶:۱۳۷۴)

“اموات در داخل خمره ها به پهلو قرار داشتند و اگرچه خمره ها بسیار مجلل و باوقار می نمودند، میراث آنها رشته های گردنبند و دانه های شیشه و سنگ و منجوق بوده و به ندرت حلقه انگشتری و دستبند از برنز و آهن پوسیده نیز یافت شد.” (کامبخش فرد، ۱۳۷۷: ۴۵) همانطور که از تصاویر برمی آید خمره های مکشوفه در این محل به صورت سالم بوده و مانند نمونه های گرمی دارای درپوش سنگی هستند. در این محل متجاوز از ۴۰ خمره دفن جسد کشف شده است. این خمره ها بدون لعاب و دارای تزئیناتی به صورت نوارهای زنجیره ای افزوده برگرداگرد بدنه هستند. جهت قبور شرقی- غربی است. “احتمالا بزرگسالان را در داخل این قبور دفن می کرده اند. اجساد به حالت نیمه جمع شده و خوابیده بر پهلوی راست قرار گرفته اند.” (تصویر ۳-۴۴) (کامبخش فرد، ۱۳۷۴: ۲۳۹) شاید نوارهای زنجیره ای روی خمره ها به منظور تزئین و یا استحکام بخشی بوده است. همچنین در خصوص جهت تدفین می توان چنین نتیجه گیری کرد که اینگونه تدفین، ارتباط نزدیکی با این اعتقاد دارد که شکل بازگشت به بطن زمین باید به همان گونه باشد که جنین در داخل رحم مادر قرار گرفته و تولد می یابد.
(تصویر ۳-۴۴)خمره های مکشوفه از تاق بستان(چایچی،۱۱۸:۱۳۸۴)
۳-۳-۱۳ گهرتپه
گهرتپه یکی از مهمترین محوطه های باستانی کشور است که در استان مازندران واقع شده است. در دومین حفاری توسط گروه باستان شناسی در این محوطه بقایای اسکلت کودکی به دست آمد که در دل یک حفره دفن شده بود. از آنجایی که تدفین های خمره ای متعلق به دوره اشکانی است تدفین خمره ای گهرتپه احتمال حضور اشکانیان را تقویت می کند. اما کشف خمره در بالاترین سطح گورستان و درست در کنار گورهای عصر آهن III (800 تا ۵۵۰ ق.م) این احتمال را به وجود می آورد که شاید در هزاره اول ق.م برخی کودکان را به دلایل نامعلومی در خمره دفن میش کردند.[۷] (www.cais.soas.com)
۳-۳-۱۴ تنگه هرمز
باستان شناسان در کاوش های خود در نزدیک تنگه هرمز موفق به کشف یک گورستان اشکانی متعلق به ۲۲۰۰ سال پیش شدند. سیامک سرلک، سرپرست حفاری های باستان شناسی در این محوطه باستانی احتمال می دهد این گورستان متعلق به ساکنان این دژ است. به گفته سرلک گور دخمه ها سرپوش دارند و اجساد به حالت نشسته (چمباتمه) قرار گرفته اند. به همراه این اجساد سفالینه های منقوش دو رنگ و سه رنگ دوره اشکانی و اشیا زینتی چون گردن بند عقیق، دانه های گردنبند از سنگ صابون و صدف به دست آمد. همچنین سرلک موفق به کشف گور خمره ای شد که در کنار آن یک حیوان دفن شده بود. (تصویر ۳-۴۵) (www.chn.ir)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...