واژه لاتین Family، از واژه ی “Familia” به معنای بندگان یک خانواده ریشه گرفته است که شامل ۲ فرد یا بیشتر است که از طریق خونی یا ازدواج، با هم مرتبط شده اند. در سانسکریت خانواده به عنوان dhman به معنای محل سکونت یا محل قرار خوانده می شود. اکثر فرهنگ ها و زبان ها خانواده را به عنوان افراد مرتبط با هم تعریف می کنند(۳۱).
از بدو پیدایش انسان بر روی کره زمین، همواره زنان و مردان با تشکیل کانونی به نام خانواده عمری را در کنار یکدیگر گذرانیده اند و فرزندانی را در دامان خویش پرورانده و از این جهان رخت بر بسته اند. طبیعی ترین شکل خانواده این است که هیچ عاملی جز مرگ نتواند پیوند زناشویی را بگسلد. عناصر اصلی تشکیل دهنده خانواده یک زن و یک مرد است که مطابق آداب و رسوم اجتماعی خویش با یکدیگر پیوند زناشویی بسته اند و بعد فرزند یا فرزندانی بر جمع آنها افزوده شده است (۶۵).
خانواده یکی از نخستین نهادهای اجتماعی محسوب می شود که ساختارمشخص و معینی دارد که متاثر از تغییرات و تحولات اجتماعی است. خانواده کوچکترین واحد اجتماع است، این واحد اجتماعی مبدأ بروز عواطف انسانی و کانون صمیمانه ترین روابط وتعاملات بین فردی است. اهمیت خانواده به اندازه ای است که سلامت و بالندگی هرجامعه وابسته به سلامت ورشد خانواده درآن است(۶۶).
خانواده در زمره عمومی ترین سازمان های اجتماعی است و بر اساس ازدواج بین دست کم دو جنس مخالف شکل می گیرد و در آن مناسبات خونی واقعی و اسناد یافته به چشم می خورد. خانواده معمولاً دارای نوعی اشتراک مکانی است و کارکردهای گوناگون شخصی، جسمانی، اقتصادی، تربیتی را بر عهده دارد. خانواده نمادی اجتماعی است و همچون آیینه ای عناصر اصلی جامعه را در خود دارد و انعکاسی از نا بسامانیهای اجتماعی است. گذشته از این، خانواده از اهم عوامل موثر بر جامعه است. هرگز هیچ جامعه ای نمی تواند به سلامت رسد مگر آنکه از خانواده هایی سالم برخوردار باشد. خانواده نزدیک ترین واحد حیات به انسان است. اکثریت قریب به اتفاق انسان ها در خانواده به دنیا می آیند و نخستین گام های حیاتی را نیز در آن بر می دارند. اکثریت قاطع انسانها خود نیز خانواده ای بنا می کنند و تمام عمر را در ان به سر می برند. لذا شناخت این واحد اجتماعی، به جهت نزدیکی آن با انسان دشوار خواهد بود(۳۰).
خانواده به طرق مختلفی تعریف می شود. تفاوت تعریف خانواده وابسته به پیشینه نظری توصیف کننده دارد. برای مثال، نویسندگانی که از نظریه های تعامل گرا حمایت می کنند، خانواده را به عنوان عرصه تعامل شخصیت ها نگاه می کنند، بنابراین، در تعریف خود از خانواده، بیشتر بر خصوصیات پویایی تعاملی خانواده تاکید می کنند (۸).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
نویسندگانی که از دیدگاه سیستم های کلی حمایت می کنند، خانواده را به عنوان یک سیستم اجتماعی بازو کوچک تعریف می کنند که متشکل از اجزای به هم وابسته است وتحت تاثیر ساختار داخلی خود و محیط خارجی قرار می گیرد(۸). در این مطالعه، خانواده تحت تاثیر دیدگاه اخیر بررسی شده است. زیرا درک عملکرد کلی خانواده مستلزم درک عملکرد تک تک اعضای خانواده، عملکرد خانواده به عنوان یک واحد و همچنین ارتباط بین خانواده و جامعه می باشد، بنابراین، به نظر می رسد که تئوری سیستمهای خانواده که از نظریه سیستم های کلی نشآت گرفته است، یک نظریه مفید برای درک سطوح مختلف عملکرد خانواده باشد(۳۱). همچنین، درک خانواده به عنوان یک سیستم، کمک به شناسایی علت مشکل و استرس در خانواده می کند و به درمانگر یا مشاور خانواده اجازه می دهد که اهداف و روش های درمان را بهتر شناسایی کند(۴۹).
چرا هنگام برنامه ریزی برای ارائه مراقبت بهداشتی، کار با خانواده حیاتی است؟
محققین بهداشت جامعه در یافته اند که خانواده بخش هسته ای مراقبت های بهداشتی می باشد(۶۷) زیرا خانواده یک واحد اساسی است که به طرز با اهمیتی، تکامل افراد را تحت تاثیر قرار می دهد، بطوریکه ممکن است موفقیت یا شکست زندگی شخص را تعیین کند. دو هدف اساسی هر خانواده، بر آوردن نیاز های جامعه ای که خانواده قسمتی از آن است و برآوردن نیازهای خود اعضاء خانواده می باشد.
خانواده منبع حیاتی برای ارائه مراقبت های بهداشتی موثر برای افراد است. دلایل زیر اهمیت تمرکز بر واحد خانواده در ارائه مراقبت بهداشتی را آشکارتر می کند:
۱- خانواده منبع حیاتی برای ارائه مراقبت بهداشتی به افراد و خانواده ها می باشد. وقتی تمرکز یک خانواده بر تامین مراقبت بهداشتی برای اعضاء خود می باشد، اثربخشی مراقبت افزایش می یابد. همچنین، یکی از اهداف مراقبت بهداشتی اولیه، افزایش سطح احساس خوب بودن خانواده است، که درسطوح بعدی، احساس خوب بودن اعضای خانواده افزایش می یابد.
۲- در واحد خانواده، هر عملکرد معیوب( ناخوشی، آسیب، جدایی و …) که یک عضو خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد، از طرق مختلف اعضای دیگر و همچنین، واحد خانواده به عنوان یک کل را تحت تاثیر قرار می دهد. زیرا خانواده یک شبکه وابسته بهم است.
۳- رابطه متقابل قوی بین خانواده و وضعیت بهداشتی اعضای آن وجود دارد که نقش خانواده در هر شکل از مراقبت بهداشتی تک تک اعضای خانواده از مرحله ارتقاء بهداشت تا مرحله نوتوانی، بسیار تعیین کننده است.
۴- بیماریابی یک دلیل دیگر خوب برای ارائه مراقبت بهداشتی خانواده محور است. بررسی مشکل بهداشتی یک عضو، ممکن است منجر به پوشش بیماریها یا ریسک فاکتورهای اعضا دیگر خانواده شود که این عمل معمولا هنگام ویزیت خانواده با یک مشکل بهداشتی مزمن اتفاق می افتد. پرستار خانواده محور، غالبا با یک فرد خانواده کار می کند تا به اعضاء دیگر آن دسترسی پیدا کند.
۵- یک راه دیگر برای توانایی دست یافتن به درک واضح و جامع از افراد و عملکرد آنها این است که آنها را در زمینه خانواده بررسی کنیم(۸و۶۷-۶۹).
وضعیت بیماری/سلامت خانواده و اعضاء آن بطور متقابل بر هم اثر می گذارند. یک بیماری در خانواده بر کل خانواده و تعاملات آن اثر می گذارد. در حالی که خانواده نیز در مقابل، بر وضعیت سلامت/ بیماری اعضا اثر می گذارد(۸).
خانواده ها تمایل دارند که به مشکلات بهداشتی اعضاء خانواده عکس العمل نشان دهند و عامل تشخیص مشکلات بهداشتی آنها باشند. تحقیقات در حوزه بهداشت خانواده، نشان می دهد که خانواده ها اثر قدرتمند بر سلامت فیزیکی اعضاء خود دارند. از طرف دیگر، خانواده گرایش دارد که در تصمیم گیری در مورد رویه های درمانی در هر مرحله از بیماری و سلامتی اعضاء خانواده، از مرحله ارتقاء سلامت و راهبردهای پیشگیری تا تشخیص، درمان و بهبودی دخالت کند.
فرایند” بیمار” شدن ودریافت خدمات بهداشتی یک رشته از تصمیمات و وقایع را می طلبد که لازمه آن تعاملات تعدادی از افراد، شامل خانواده، دوستان و مراقبین بهداشتی می باشد. با وجود این، نقشی که خانواده در این فرایند ایفا می کند، در هر زمان وابسته به بهداشت افراد، نوع مشکل بهداشتی(مانند اینکه مشکل، حاد یا مزمن است) و میزان مشارکت خانواده است.
۶ مرحله سلامت/بیماری و تعامل خانواده عبارتند از: ۱- تلاش های خانواده در ارتقاء بهداشت
۲- ارزیابی خانواده ازعلائم بیماری ۳- جستجوی مراقبت ۴- بدست آوردن مراقبت
۵- پاسخهای حاد به بیماری توسط بیمار و خانواده ۶- سازگاری با بیماری و بهبودی(۸).
وجود یک بیماری مزمن و جدی در یکی از اعضای خانواده معمولا تاثیرعمیق بر سیستم خانواده، مخصوصا بر ساختار نقش فرد و انجام عملکردها ی خانواده می گذارد. خانواده ها اولین مراقبت کنندگان در بیماریهای مزمن هستند. وقتی هر کدام از موقعیتهای فرد جدی است و عضو خانواده یک شخص محوری و مهم در عملکرد خانواده است، تاثیر برعملکرد خانواده کمی بیشتر احساس می شود(۹).
عملکرد خانواده :
عملکرد خانواده، عموماً به عنوان پی آمد یا نتیجه ساختار خانواده شرح داده می شود. برخی از مولفان اصطلاح “عملکرد” را به معنی “دست آورد” یا “نتیجه” تلقی می کنند، بنابراین، عملکرد خانواده را به عنوان آنچه خانواده انجام می دهد، می دانند(۸).
منظور از عملکرد خانواده، توانایی خانواده در هماهنگی با تغییرات ایجاد شده در طول حیات، حل تعارضات، همبستگی بین اعضا، اجرای مقررات حاکم براین نهاد، با هدف حفظ کل سیستم خانواده می باشد(۳). عملکرد خانواده شامل رفتارها و فعالیتهایی است که توسط اعضاء خانواده جهت حفظ خانواده و بر آوردن نیازهای خانواده و اعضاء انجام می شود(۷۰).
wright و Lehy بررسی عملکرد خانواده را به ۲ قسمت تقسیم کرده اند: عملکرد ابزاری و عملکرد بیانگر. عملکرد ابزاری به فعالیتهای روزانه زندگی مانند جذب و دفع، خواب، استراحت، دریافت انسولین و… اشاره می کند.
نوع دوم از بررسی عملکرد خانواده، عملکرد بیانگر یا جنبه های عاطفی و روانی خانواده می باشد که شامل:
ارتباطات عاطفی: مانند اینکه آیا خانواده قادر به بیان میزان احساسات شامل خشم ،خوشحالی و ناراحتی است؟
ارتباطات کلامی و غیر کلامی: ارتباط کلامی به معنای کلمات تمرکز می کند و ارتباط غیر کلامی نوعی ارتباط که شامل صداها، اشارات، تماس چشمی، لمس یا سکوت می باشد. یک مثال، از ارتباط غیر کلامی این است که مثلا وقتی که همسر صحبت می کند، شوهر به پنجره خیره می شود!
- حل مساله برمی گردد به اینکه خانواده چگونه مشکل را حل می کند. چه کسی مشکل را شناسایی می کند؟ چه نوع از مشکلات شناسایی شده است؟ چه الگوهایی برای حل مشکل استفاده شده است؟
- نقش ها به الگوهای تثبیت شده رفتار بر می گردند. نقش ها ممکن است در خانواده ایجاد شوند، محول شوند، مذاکره شوند. این باعث می شود افراد خانواده یک شخص را در نقش خاصی بپذیرند. نقش های رسمی، ممکن است در خانواده، تحت تاثیر مذهب، فرهنگ و سایر سیستم های اعتقادی قرار گیرد(۲۵).
در ادامه مطلب، ابعاد عملکرد بیانگر خانواده طبق الگوی مک مستر تشریح می شوند:
برای فهم ساختار، سازمان و الگوهای تعاملی خانواده، در این الگو به بررسی و فرمول بندی ۶ بعد از زندگی پرداخته شده است، شامل: حل مساله، ارتباطات، نقش ها، پاسخگویی عاطفی، آمیزش عاطفی و کنترل رفتار. این موارد ابعادی از عملکرد بالینی هستند که تصور میشود در بالین مفید باشند.
۱- حل مساله
بعد حل مساله به عنوان توانایی خانواده برای حل مسائلی که عملکرد موثر خانواده را ابقا میکند، تعریف میشود(۷۱). همچنین، ثنایی از این بعد، به عنوان توانایی خانواده برای حل مساله به گونهای که تعاملات موثر در خانواده استمرار یابد یاد میکند(۷۲). مشکل خانواده به عنوان موضوعی در نظر گرفته میشود که خانواده برای یافتن راه حل آن تردید دارد و این مشکل یکپارچگی و ظرفیت عملکردی خانواده را تهدید میکند(۱۳،۷۱، ۷۳).
مشکلات بطور ادراکی قابل تقسیم به انواع مشکلات ابزاری و مشکلات عاطفی هستند. مشکلات ابزاری، مشکلات روزمره زندگی هستند، مانند مدیریت پول یا تصمیمگیری برای مکان زندگی و مشکلات عاطفی آنهایی هستند که با تجارب عاطفی و احساسی مرتبط هستند(۷۱،۷۴).
۲- ارتباطات
بعد ارتباطات به عنوان اینکه اطلاعات چگونه در خانواده تغییر مییابد تصور میشود(۷۱،۷۶) و طبق تعریف ثنایی ارتباط یعنی خانواده چگونه اطلاعات را در درون خود مبادله میکند(۷۲). ارتباط یک فرایند خود تنظیمی، هدفدار و سازمان یافته در خانواده است. وظیفه اولیه خانواده، برقراری ارتباط میباشد، زیرا ارتباطات موجب رشد و تکامل، افزایش اعتماد به نفس و اجتماعی شدن اعضاء خانواده میگردد(۱۳،۷۰).
در خانواده تمرکز بیشتر بر ارتباطات کلامی است. جنبه های غیرکلامی ارتباطات در خانواده با وجود اهمیتشان، از الگو خارج شده اند، زیرا سنجش آنها به منظور تحقیق مشکل است. بعد ارتباطات نیز مانند بعد حل مساله به حوزه های عاطفی و ابزاری قابل تقسیم است که میتواند بین این ۲ حوزه، تداخل وجود داشته باشد(۷۱،۷۴،۷۵). در الگوی مک مستر ارتباط، به عنوان یک اصطلاح کلی برای توصیف رفتارهای سالم در خانواده به کار برده میشود(۷۳، ۷۶).
چهار شیوه ارتباط شامل:
۱- ارتباط واضح و مستقیم: در این نوع ارتباط هم هدف و هم پیام واضح است.
۲- ارتباط واضح و غیر مستقیم
۳- مستقیم و پوشیده (مستتر)
۴- غیر مستقیم و پوشیده
لازم به ذکر است که در خانواده های سالم ارتباطات خانواده در هر ۲ حوزه عاطفی و ابزاری، مستقیم و واضح است(۷۴).
ارتباط و حل مساله، مهمترین جزء فرایند عملکرد خانواده میباشد که ممکن است تخصیص و ابقاء نقشها را تسهیل کنند(۷۶). همچنین، میلانی نیز ارتباط موثر را سنگ بنای یک خانواده سالم و موفق میداند و بیان میکند که “ارتباطات برای برآوردن نیازهای اعضاء، عملکرد درست و موثر و دستیابی به اهداف خانواده اساسی است"(۷۰).
۳- نقش ها
الگوهای تکراری از رفتارها که افراد خانواده از طریق آنها واکنشهای خانواده را تحقق می­بخشند (۱۳،۷۲،۷۴،۷۵،۷۶). خانواده ها مجبورند که برای حفظ اثربخشی سیستم خانواده، برخی رفتارهای تکرار شونده را انجام دهند. نقشها به ۳ حوزه ابزاری، بیانگر و ترکیبی از این دو تقسیم میشوند. ۵ عملکرد ضروری خانواده شامل:
۱- تدارک منابع: نقش هایی که در این حوزه قرار میگیرند بیشتر ابزاری هستند. مانند تهیه غذا، پوشاک و سرپناه برای خانواده
۲- تربیت و حمایت: نقشهای این حوزه به عنوان عملکرد عاطفی تلقی میشوند که در شامل تامین آسایش، امنیت، اطمینان خاطر و حمایت از اعضاء میباشد.
۳- رضایت جنسی: جزو عملکرد عاطفی است، برای زوجین بسیار مهم است که احساس رضایت از رابطه جنسی داشته باشند.
۴- تکامل شخصیت: نقشهای این حوزه هم عاطفی و هم ابزاری میباشند که شامل وظایف وابسته به تکامل کودک وکسب مهارتهای زندگی میباشد، مانند کمک به کودک جهت شروع مدرسه، یا کمک به نوجوان برای بر عهده گرفتن یک حرفه.
۵- بقاء و مدیریت سیستم خانواده: این حوزه نیز مانند بند ۴، شامل چند نوع عملکرد است که تکنیکها و اقدامات مورد نیاز برای تثبیت استانداردهای جاری در خانواده را در بر میگیرد (۷۴).
در الگوی مک مستر خانواده هایی با بهترین عملکرد، آنهایی هستند که هر کدام از اعضاء، نقش هایی را بر عهده دارند و مسئول انجام وظایف مربوط به آن نقش خاص میباشند(۷۶،۷۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...