کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


آخرین مطالب


 



بر اساس جدول ۴-۲ همان طور که تیمار شاهد نشان می دهد غلظت بور برگ طی فصل تشکیل و نمو میوه روندی کاهشی دارد به طوری که غلظت این عنصر یک هفته پس از برداشت میوه حدود ۹۳ درصد نسبت به غلظت آن قبل از اولین محلول پاشی کاهش یافت. محلول پاشی با سولفات روی اثر مثبت معنی داری بر غلظت بور داشت به طوری که با افزایش سطح سولفات روی محلول پاشی شده میزان افت غلظت بور برگ به طور معنی داری کاهش یافت. نتایج این آزمایش ظاهرا نشان داد که افزایش غلظت سولفات روی محلول پاشی شده باعث افزایش غلظت بور از خاک توسط نخل خرمای برحی کشت بافتی شده است. که نشان دهنده رابطه سینرژیستی این دو عنصر با هم دیگر است. که این نتایج با مشاهدات گروهی از محققان مشابهت دارد[۷۴ ،۲۹].
محلول پاشی با اسید بوریک نیز، اثر مثبت و معنی داری بر افزایش غلظت بور برگ داشت. به طوری که با افزایش غلظت اسید بوریک محلول پاشی شده، غلظت بور برگ نیز افزایش پیدا کرده است. این افزایش غلظت بور احتمالا به طور کامل ناشی از جذب اسید بوریک محلول پاشی شده باشد در حالی که افزایش بور برگ ناشی از محلول پاشی سولفات روی به طور منطقی می تواند به دلیل اثر سینرژیستی سولفات روی بر جذب بور از خاک باشد. اثر اسید بوریک محلول پاشی شده بر میزان افزایش غلظت بور برگ بیشتر از اثر سولفات روی محلول پاشی شده بوده است. به طوری که برترین تیمار که باعث بیشترین درصد تغییر غلظت اسید بوریک برگ (۰۵/۷۶ درصد) شده است تیمار ۲ گرم بر لیتر اسید بوریک می باشد. نتایج مشابهی توسط عارف (۲۰۱۲) و موسوی (۲۰۱۱) گزارش شده است.
تیمارهای ترکیبی اسید بوریک و سولفات روی نیز مشابه با تیمارهای تک عنصری آنها اثر مثبت معنی داری بر افزایش محتوای بور برگ نشان دادند به طوری که با افزایش غلظت از ۵/۰تا ۲ گرم بر لیتر اسید بوریک و سولفات روی این روند افزایشی غلظت بور برگ به طور متناسب مشاهده شد.
۴-۱-۲-۲- روی
بر اساس جدول ۴-۲، با توجه به تیمار شاهد، غلظت عنصر روی در برگ یک هفته پس از برداشت میوه کاهشی ۱۸ درصدی نسبت به ابتدای فصل یعنی قبل از ظهور گل آذین ها دارد.
محلول پاشی با سولفات روی اثر مثبت و معنی داری بر غلظت روی برگ داشت. به طوری که با افزایش غلظت سولفات روی محلول پاشی شده از ۵/۰ به ۲ گرم بر لیتر غلظت روی برگ هم افزایشی خطی یافته است و در غلظت ۲ گرم بر لیتر بیشترین غلظت درصد تغییر غلظت رسیده است (۷۶/۳۱۱%) مشاهده می شود این میزان تغییر غلظت روی برگ، بیشترین مقدار در میان همه تیمارهای تغذیه ای اعمال شده می باشد و تفاوت معنی داری با همه آن ها دارد.
محلول پاشی با اسید بوریک نیز همانند سولفات روی، اثر مثبت معنی داری بر افزایش غلظت عنصر روی برگ دارد که این را نیز می توان به اثر سینرژیستی این دو عنصر بر جذب یگدیگر نسبت داد. اسید بوریک محلول پاشی شده تا غلظت ۱ گرم بر لیتر روند افزایشی را در میزان درصد تغییر غلظت روی نشان می دهد به اما با افزایش غلظت به ۲ گرم بر لیتر افت معنی داری در این روند مشاهده می شود. دامنه سمیت و کمبود بور بسیار باریک است [۷۴]. با افزایش غلظت بور ایجاد سمیت آن کاهش جذب روی رخ می دهد [۵۲].
تیمارهای ترکیبی نیز مشابه با تیمارهای تک عنصری اسید بوریک و سولفات روی اثر مثبت و معنی داری بر افزایش غلظت روی در برگ نشان دادند و همانند تیمارهای تک عنصری اسید بوریک این افزایش تا غلظت ۱ گرم بر لیتر ادامه دارد و افت معنی دار روند افزایشی تغییر غلظت روی در غلظت های بالاتر تیمارهای ترکیبی احتمالا به خاطر افزایش سطح غلظت اسید بوریک تیمار ترکیبی می باشد.
۴-۱-۲-۳- آهن
مطابق جدول ۴-۲ غلظت آهن برگ در درخت شاهد یک هفته پس از برداشت میوه حدود ۲۷ درصد نسبت به غلظت آن در ابتدای فصل (قبل از ظهور گل آذین ها) کاهش یافت. این کاهش غلظت، در محلول پاشی با سولفات روی تا غلظت ۲ گرم بر لیتر هم مشاهده می شود ولی در مقایسه با شاهد این کاهش به طور معنی داری کمتر بوده است که با مشاهدات موسوی (۲۰۱۲) و رجایی (۲۰۰۹) مغایرت دارد.
محلول پاشی اسید بوریک به تنهایی نتایج متفاوتی را در خصوص تغییر آهن برگ نشان داد. محلول پاشی اسید بوریک با غلظت ۵/۰ گرم بر لیتر باعث کاهش غلظت آهن بیشتری نسبت به تیمار شاهد شد (کاهش ۴۳ درصدی در مقابل کاهش ۲۷ درصدی تیمار شاهد)، اسید بوریک در غلظت ۱ گرم در لیتر باعث افزایش غلظت حدود ۲۸ درصدی آهن برگ شد که این بالاترین تغییر غلظت مثبت آهن برگ میان همه تیمارهای اعمال شده بود. افزایش غلظت اسید بوریک محلول پاشی شده به ۲ گرم بر لیتر نتوانست اثر بسیار مثبت معنی دار غلظت ۱ گرم بر لیتر را نشان دهد و تنها قادر شد که در مقایسه با تیمار شاهد از درصد کاهش غلظت آهن برگ به طور معنی داری بکاهد. از میان تیمارهای ترکیبی نیز تنها تیمار ۱+۱ گرم بر لیتر اسید بوریک و سولفات روی توانست تراز تغییر غلظت آهن برگ را مثبت نگهدارد. مقایسه ۲ تیمار ترکیبی دیگر برتری معنی دار تیمار ۲+۲ گرم بر لیتر اسید بوریک و سولفات روی را نسبت به تیمار ۵/۰+۵/۰ گرم در لیتر نشان می دهد. مقایسه نتایج بدست آمده نشان می دهد که محلول پاشی هر ۲ عنصر اسید بوریک و سولفات روی چه به صورت تک عنصری و چه به صورت ترکیبی اثر مثبتی بر تغییر غلظت آهن برگ دارند هر چند اثر و سهم عنصر اسید بوریک در این زمینه بیشتر و برجسته تر است. اسید بوریک باعث افزایش جذب آهن می شود۵ [۸]. کاربرد اسید بوریک باعث افزایش محتوای عناصر ماکرو و میکرو میشود[۵۵].
۴-۱-۲-۴- مس
همان طور که از جدول ۴-۲ آشکار است درصد تغ
ییر غلظت مس در برگ درخت شاهد به میزان ۲۱ درصد مثبت بوده است. این افرایش غلظت مس برگ را ممکن است بتوان به غلظتی از مس که از طریق کود آبیاری جذب درخت شده است نسبت داد. در تیمارهای محلول پاشی با سولفات روی تا غلظت ۱ گرم بر لیتر، درصد تغییر غلظت مس برگ روندی کاهشی را نشان داد اما در غلظت ۲ گرم بر لیتر تغییری تقریبا ۲ درصدی بر غلظت مس برگ رخ داد. این شکل برهمکنش سولفات روی و مس در آزمایش حاضر برای ما قابل تفسیر نبوده است [۷۴]. بر خلاف اثر سولفات روی بر غلظت مس، محلول پاشی با اسید بوریک در غلظت ۵/۰ و ۱ گرم بر لیتر باعث تغییر غلظت بسیار مثبت و معنی دار مس برگ شد. در حالی که در غلظت ۲ گرم بر لیتر باعث کاهش حدودا ۱۰ درصدی آن شد. این نتایج می تواند اثر سینرژیستی اسید بوریک بر جذب مس را تا یک سطح مشخص را و اثر آنتاگونیستی آن را در بالاتر از آن سطح مشخص نشان دهد. اثر تیمارهای ترکیبی بر وضعیت تغییر غلظت مس برگ اثری کاهشی بود هر چند نوسان بیشتر از اثر اسید بوریک بر افزایش جذب مس گزارش شده است [۷۲ ، ۸۵].
دانلود پروژه
۴-۱-۲-۵- منگنز
مطابق جدول ۴-۲ غلظت منگنز برگ در درخت شاهد کاهش ۲۶ درصدی را در پایان فصل نشان می دهد. کاربرد سولفات روی به صورت محلول پاشی با غلظت ۵/۰ گرم بر لیتر اثر مثبت معنی داری بر تغییر غلظت منگنز برگ نشان داد. اما با افزایش غلظت سولفات روی تا ۲ گرم بر لیتر نه تنها روند افزایشی غلظت منگنز برگ متوقف شد بلکه روندی معکوس غلظت منگنز کاهش معنی داری یافت. که مطابق با مشاهدات طریق و همکاران (۲۰۰۷) می باشد.
محلول پاشی اسید بوریک در غلظت ۵/۰ گرم بر لیتر درصد افت منگنز برگ را نسبت به شاهد کاهش معنی داری داد هر چند خود نیز افت ۲۱ درصدی را نشان داد. این عنصر در غلظت ۱ گرم بر لیتر افزایش ۶۳/۴ درصدی را در غلظت منگنز برگ در پایان فصل باعث شد اما با افزایش غلظت به ۲ گرم بر لیتر این میزان کاهش یافت که با مشاهدات گروهی از محققان مشابهت داشت [۷۰،۵۵، ۷۲، ۷۴، ۵۸، ۸۵]. تیمارهای ترکیبی اسید بوریک و سولفات روی کمترین غلظت (۵/۰+۵/۰ گرم بر لیتر) اثر مثبتی بر تغییر غلظت منگنز برگ داشت و با افزایش غلظت عناصر محلول پاشی شده این اثر مثبت کاسته شد به طوری که در بالاترین غلظت (۲+۲ گرم بر لیتر) افت حدودا ۱۱ درصدی غلظت منگنز را نشان داد.
جدول ۴-۲- مقایسه میانگین اثر تیمار های تغذیه ای اسید بوریک و سولفات روی به صورت محلول پاشی برگی بر میزان درصد تغییر غلظت عناصر ریز مغذی برگ

 

تیمار تغذیه ای (گرم بر لیتر) تغییر غلظت عنصر برگ(%)
B Zn Fe Cu Mn
۰(شاهد) ۴۵/۹۳- j ۰۴/۱۸- j ۷۱/۲۶- ef ۶۳/۲۰ b ۲۵/۲۶-i
۵/۰Zn ۴۱/۶۱-i ۳۰/۶۴d ۲۱/۱۱- cd ۴۶/۱۳- g ۳۸/۶b
۱Zn ۳۰/۲۶- f ۳۰/۱۶۵ b ۰۷/۲۳- e ۰۴/۱۶- h
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[یکشنبه 1400-08-02] [ 05:30:00 ق.ظ ]




۱-۳) اهمیت و ضرورت تحقیق
تقاضاهای روزافزون نسبت به آموزش عالی، نشان از وجود حس جمعی اعتماد، به بالندگی و صعود در کارراهه‌های شغلی در زمینه این نهاد کارساز اجتماعی دارد. محدودیت منابع همراه با افزایش شرایط رقابتی به ویژه در عصر یک پارچگی بازارها و جهانی شدن موجب می‌شود که به هر اندازه ” آموزش عالی” اهمیت کانونی در زندگی، اقتصاد و توسعه جوامع می‌یابد، به همان میزان نیز حساسیت شدیدی نسبت به کیفیت خدمات ارائه شده، روابط و کنش‌های علمی و تولیدات آن پدید آید (Brennan, 2000). ذی نفعان آموزش عالی، چه در سطح بازار کار و سرمایه و بنگاه های صنعتی و خدماتی، چه در سطح دولت و چه در سطح مالیات دهندگان و سایر مشتریان آن، گرچه بقا و توسعه خود را در گرو همکنشی با ” آموزش عالی” برآورد می‌کنند، اما در مقابل، نسبت به اخلاق حرفه‌ای و بستر حقیقت جویی و کنش های اخلاقی آن نیز کنجکاو هستند.
فراستخواه (۱۳۸۵) در مقاله‌ای با عنوان «اخلاق حرفه‌ای علمی رمز ارتقای آموزش عالی» می‌نویسد: نظام اخلاقی حرفه‌ای و آموزش عالی، منعکس کننده‌ی هنجار‌های درونی علمی– حرفه‌ای و احساس تعلق اخلاقی از سوی خود حرفه ای ها و نهادهای تخصصی آنهاست و پایه و اساس آن، خود فهمی حرفه‌ای و عبور از مفهوم معیشتی کسب و کار حرفه‌ای است. این نظام اخلاقی، نه قابل تقلیل به پند و اندرز است و نه موضوع نظارت ها و مراقبت های بیرونی و دستورالعمل های رسمی به ویژه از سوی دولت است. توسعه اخلاق حرفه‌ای و آموزش عالی، مستلزم رویکردی سامانمند و ایجاد زمینه و بسترهای مساعد ساختاری و سازوکارهای انگیزشی است. هنجارها، ارزش ها و منش های اخلاقیات حرفه ای، نه بر اساس الگو‌های فرهنگ سازی از بالا، بلکه با الگوی شیوع و انتشار درونزا در بستر فعالیت‌های خودجوش از سوی انجمن‌های تخصصی، نهادهای حرفه‌ای دانشگاهی و مراکز پژهشی توسعه می‌یابد و کمک می‌کند با اعتلای احساس اخلاقی کنشگران علم و آموزش عالی، پشتوانه‌ای برای فرهنگ خودارزیابی و خود تنظیمی و التزام به کیفیت به وجود بیاید و با درونی شدن ارزش ها و استانداردهای اخلاقی، امکان توسعه درونزای فرهنگ ارزشیابی و ارتقای مداوم کیفیت علم و آموزش عالی تسهیل شود (فراستخواه، ۱۳۸۵). بر این اساس اخلاق حرفه‌ای با سرمایه اجتماعی در کنشی پویا قرار می‌گیرد که فراتر از مناسبات فردی، به کنش های گروهی و اشاعه هنجارهای اخلاقی- حرفه‌ای می‌ انجامد (شالباف، ۱۳۸۸).
پایان نامه - مقاله - پروژه
با توجه به دامنه فعالیت‌های دانشگاه، اخلاق حرفه‌ای در آموزش عالی امری ضروری به نظر می‌رسد و به کارگیری سرمایه اجتماعی بدین منظور می‌تواند امری قابل توجه در ارتقای اخلاق حرفه‌ای تلقی شود. لذا این تحقیق ضروری است زیرا توجه به سرمایه اجتماعی به عنوان عامل ارتقا و بسط اخلاق حرفه‌ای در بستر دانشگاهی پیامدهایی به قرار زیر خواهد داشت:

 

    • ارتقای سطح مبادله اجتماعی و همکاری اعضای هیأت علمی با انجمن های علمی، کمیته‌های تخصصی و جوامع علمی جهانی و پایین آمدن سطح هزینه‌های تبادلات و ارتباطات با دانشجویان و همکاران.

 

    • افزایش میزان اشتراکات علمی کارکنان درون دانشگاه و درک مشترک میان آنان و رهبران دانشگاهی و افزایش ارتباط میان اعضای هیأت علمی و دانشجویان.

 

    • افزایش جریان اعتماد، هنجارهای تحقیق و آموزش و ارتقاء منزلت اجتماعی اعضاء هیأت علمی دانشگاه.

 

    • ایجاد یک الگوی منظم و ساختاری مستحکم از روابط درون دانشگاهی میان همکاران دانشگاهی.

 

(همان منبع)
۱-۴) اهداف تحقیق
الف- هدف اصلی:
تعیین ارتباط میان سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفه‌ای در اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان.
ب- اهداف فرعی:
۱- تعیین ارتباط میان سرمایه شناختی و اخلاق حرفه‌ای در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان.
۲– تعیین ارتباط میان سرمایه ارتباطی و اخلاق حرفه‌ای در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان.
۳- تعیین ارتباط میان سرمایه ساختاری و اخلاق حرفه‌ای در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان.
۱-۵) فرضیه‌های تحقیق
الف- فرضیه اصلی:
۱- بین سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفه‌ای در اعضای هیأت علمی رابطه معنی داری وجود دارد.
ب- فرضیات فرعی:
۱- بین سرمایه شناختی و اخلاق حرفه‌ای در اعضای هیأت علمی رابطه معنی داری وجود دارد.
۲- بین سرمایه ارتباطی و اخلاق حرفه‌ای در اعضای هیأت علمی رابطه معنی داری وجود دارد.
۳- بین سرمایه ساختاری و اخلاق حرفه‌ای در اعضای هیأت علمی رابطه معنی داری وجود دارد.
۱-۶) چارچوب نظری تحقیق
چارچوب نظری بنیانی است که تمامی پژوهش بر آن استوار است. این چارچوب شبکه‌ای است منطقی، توصیفی و پرورده مشتمل بر روابط موجود میان متغیرهایی که در پی اجرای فرایند‌های چون مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه، بررسی پیشینه شناسایی شده اند. این متغیرها ناگزیر با مساله پژوهش مربوط اند. در همین جا این نکته آشکار می‌شود که برای یافتن راه حل مساله، پژوهشگر ابتدا باید مساله را به درستی شناسایی کند سپس به شناسایی متغیرهایی که در مساله سهم دارند بپردازد. پس از شناسایی متغیرهای مناسب باید شبکه‌ای از روابط میان متغیرها تدوین شود تا بتوان فرضیه‌های مرتبط با آن را پدید آورد و سپس آزمود. بر پایه نتایج آزمون فرضیه‌ها ( که متضمن تایید یا عدم تایید است ) درجه حل شدن مشکل به یاری یافته‌های پژوهش آشکار می‌شود. بدین ترتیب، چاچوب نظری گام مهمی در فرایند پژوهش به شمار می‌رود (سکاران، ۱۳۸۸).
همانطور که در بیان مساله ذکر گردیده است، در بررسی عوامل مرتبط با اخلاق حرفه ای، سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عواملی که می‌تواند با اخلاق حرفه‌ای ارتباط داشته باشد مطرح گردیده است.
در پی این مطلب رضاییان و قاضی نوری (۱۳۸۹) بیان می‌کنند که بین سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفه‌ای رابطه مستقیمی وجود دارد. به عبارت دیگر آنان اشاره می‌کنند که یکی از عناصر موفقیت سیستم مدیریت توجه به مسائل فرهنگی می‌باشد. در همین رابطه سرمایه اجتماعی و اخلاقیات را در ارتباط با این موضوع قابل طرح می‌باشد. سرمایه اجتماعی، مجموعه‌ای از خصایص و مفاهیم مانند: اعتماد، هنجار‌ها و شبکه هست که تسهیل کننده همکاری اعضاء برای رسیدن به منافع مشترک است. از نشانه قوت سرمایه اجتماعی، افزایش بهره وری نیروی انسانی، هزینه پایین تر تعاملات، نرخ پایین جابجایی، تسهیم دانش و نوآوری بهبود کیفیت محصولات است. اخلاق حرفه ای به مسائل و پرسش های اخلاقی و نیز اصول و ارزش های اخلاقی یک نظام حرفه ای - مانند حرفه پزشکی، حرفه وکالت، حرفه مهندسی و …. می‌پردازد و ناظر بر افعال ارادی حرفه ای ها در حیطه فعالیت های حرفه ای خودشان است. بنابراین داشتن اصول اخلاقی خود از سرمایه اجتماعی به حساب می‌آید (علی زاده اقدام و همکاران، ۱۳۹۰). در این تحقیق سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر مستقل بر گرفته از دیدگاه ناهاپیت و گوشال بوده و مولفه‌های آن عبارتند از: (۱) سرمایه شناختی (۲) سرمایه ارتباطی (۳) سرمایه ساختاری (, ۱۹۹۸ Nahapiet & Ghoshal). اخلاق حرفه‌ای متغیر وابسته می‌باشد و ابعاد آن عبارت اند از: (۱) مسولیت علمی (۲) باور به خودکارایی (۳) حس تعلق به اجتماع علمی (۴) باور به مسولیت اجتماعی (Armito et al , 2011). لذا با بهره گیری از مطالعات انجام شده و مرور مبانی نظری، مدل تحقیق به قرار شکل زیر ارائه می‌گردد.

۱-۷) تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
۱-۷-۱) متغیر مستقل ( سرمایه اجتماعی )
الف) تعریف مفهومی:
سرمایه‌ی اجتماعی به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه اجتماعی به عنوان منبعی با ارزش اشاره دارد و از طریق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می‌گردد (قنادان و اندیشمند، ۱۳۸۸).
سرمایه اجتماعی همچنین عبارت است از پیوندهای بین افراد (شبکه های اجتماعی) و هنجارهای اعتماد و کنش و واکنش متقابل که از این پیوندها ناشی می‌شوند (پانتام، ۱۳۸۰).
ب) تعریف عملیاتی:
منظور از سرمایه اجتماعی در این تحقیق میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۱ تا ۱۲ پرسشنامه سرمایه اجتماعی است. که در سه بعد سرمایه شناختی، سرمایه ارتباطی، سرمایه ساختاری عملیاتی شده است.
۱-۷-۱-۱) سرمایه شناختی
الف) تعریف مفهومی:
این بعد در برگیرنده میزان اشتراک کارکنان درون یک شبکه اجتماعی در یک دیدگاه، یا درک مشترک میان آنان است؛ و به ماهیت ارتباطات میان افراد در یک سازمان، پرداخته و شامل موارد زیر می‌گردد: زبان و کدهای مشترک و روایت های مشترک (Nahapiet & Ghoshal,1998).
ب) تعریف عملیاتی:
منظور از سرمایه شناختی در این تحقیق میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۸ تا ۹ پرسشنامه سرمایه شناختی است.
۱-۷-۱-۲) سرمایه ارتباطی
الف) تعریف مفهومی:
این بعد ماهیت روابط در یک سازمان را در بر می‌گیرد. به عبارت دیگر، در حالیکه بعد ساختاری بر این امر متمرکز می‌گردد که آیا کارکنان در یک سازمان، با هم در ارتباط هستند یا خیر، بعد ارتباطی بر ماهیت و کیفیت این ارتباطات متمرکز می‌گردد. این بعد شامل اعتماد هنجارها، تکالیف و انتظارات و احساس هویت می‌شود (Nahapiet & Ghoshal, 1998).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 05:29:00 ق.ظ ]




در یک ارزیابی اجمالی، مطالعات بررسی شده در این بخش را می توان به دو دسته تقسم کرد: یک دسته از تحقیقات بیان شده علیرغم بهرهگیری از تکنیکهای آماری قوی از لحاظ نظری و استفاده از نظریههای موجود ضعیف بوده و دسته دیگر از تحقیقات انجام شده از نظر بهرهگیری از نظریات و مطالعات دیگران نسبتاً خوب بوده ولی از لحاظ روش تحقیق از تکنیکهای آماری پیشرفته و کارآمدی استفاده ننموده اند و صرفاً به توصیف درصدی داده ها پرداختهاند. اما با این حال تحقیقات انجام شده چه در داخل و چه در خارج علاوه بر آنکه اطلاعات جدیدی را در اختیار محققان و افراد قرار می دهد از دوبارهکاریها و تحقیقات تکراری نیز جلوگیری به عمل می آورند.
با توجه به اینکه تحقیقات قبلی رابطه بعضی از متغیرهای مختلف اجتماعی را با مشارکت سیاسی اندازه گیری کردهاند در تحقیق حاضر علاوه بر مطالعه تطبیقی مشارکت سیاسی و ابعاد آن در بین دانشجویان دو دانشگاه، عوامل اجتماعی متعددی از جمله: سن، جنس، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال، پایگاه اقتصادی اجتماعی، دینداری، و میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی یک جا با میزان مشارکت سیاسی دانشجویان مورد سنجش و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
فصل دوم
مبانی نظری تحقیق
۲-۱ مقدمه
محدودیت مشارکت در نظامهای استبدادی و تمرکزگرا که دوران زیادی از تاریخ بشر را در برمیگیرند باعث شده است تا دانشمندان و نظریهپردازان سیاسی بحث مشارکت مردم در سرنوشت خویش را بطور جدی دنبال کنند. امروز نیز بحث مشارکت درحکومتهای مردم سالار اندیشمندان را به سوی شیوه ها و راه های آن کشانده است و این امر باعث شده است تا نظریههای مختلفی در ارتباط با قبض و بسط مشارکت و راهکارهای متفاوت آن ارائه گردد. مشارکت سیاسی یکی از مباحث جامعهشناسی سیاسی است و یکی از شاخصهای توسعه سیاسی در کشورها به شمار میرود. توسعه سیاسی خود یکی از ابعاد توسعه همه جانبه است. از این رو پرداختن به مقوله به مشارکت سیاسی میتواند روشنگر یکی از ابعاد توسعه یافتگی باشد.
وجود و یا ایجاد نظریه ، راهنما و یا مبنائی برای محقق می باشد و او را در مسیر مشخصی هدایت می کند . قضایایی از نظریه بر می خیزد که محور اصلی تحلیل داده ها را تشکیل می دهند. (دواس، ۱۳۷۶ :۳۴ ) به رغم دیدگاه ترنر، نظریه ها شرحی بر چگونگی و چرائی رخ دادن حوادث هستند. از اینرو نظریه های جامعه شناختی، شرحی بر این موارد هستند که انسانها چگونه رفتار می کنند، ارتباط برقرار می کنند و خودشان را سازماندهی میکنند (Turner,1998). ارائه تبیین مناسب، متضمن دو فرایند مرتبط به هم هستند: نظریه پردازی[۲۳] و نظریه آزمایی یا نظریه آمائی[۲۴]، نظریه پردازی فرایندی است که با یک رشته مشاهدات (یعنی توصیف ) آغاز شده، به ساختن نظریه های پی در پی درباره این مشاهدات منتهی می شود. اما در نظریه آمایی شروع کار با نظریه می باشد. به عبارتی، تفاوت نظریه آمایی با نظریه پردازی در این است که در نظریه آمایی کار از نظریه آغاز می شود. با بهره گرفتن از نظریه می توانیم پدیده ای معین را از منظر خاصی ملاحظه کنیم، و یا از منظر یک نظریه معین، یک پدیده در دنیای واقعی امروز به چه نحو خواهد بود. و بنا بر این احتمالا بتوانیم آنرا پیش بینی کنیم. اگر پیش بینی ما صحیح باشد منجر به تائید نظریه میشود. اما اگر پیش بینی ما با واقیت منطبق نباشد، در آن صورت یا نظریه مناسب و دقیق انتخاب نشده است، و یا پیش بینی ما بطور غیر منطقی از نظریه استفاده شده است. ( دواس، ۱۳۷۶: ۲۱ ـ ۲۰).
مقاله - پروژه
در این بخش هدف نظریه آزمایی است، اما نه نظریه ای مشخص و واحد، بلکه نظریه ای که با بهره گرفتن از نظریههای متعدد نظم یافته است، (پلورالیسم انسجامی) نظریههای مورد بررسی در حوزه روان شناسی اجتماعی، جامعه شناسی و جامعه شناسی سیاسی میباشند.
یکی از پدیده های مهم اجتماعی در بررسیهای جامعه شناختی کنش اجتماعی است. یعنی کنش انسانی در محیطهای مختلف اجتماعی کنش اجتماعی هم از مکانیسمهای روانی و هم از عوامل مرکب اجتماعی و ساخت سیاسی متاثر است و مدد میجوید. از این نظرگاه کنش اجتماعی یک واقعیت تام و کامل است که شخصیت فردی را در بر میگیرد و تحت تأثیر قرار میدهد، و در ضمن بافت محیط اجتماعی را شکل میبخشد. ( روشه، ۱۳۷۴: ۲۰ ـ ۱۲).
پس با توجه به متاثر بودن کنش فرد از جنبه های فردی و روانی، و نیز روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری از محیط زندگی که در بحث اجتماعی شدن فرد اتفاق میافتد، و همچنین برخوردها و بازخوردهای فرد در مواجهه با نهادهای سیاسی ـ اجتماعی. بطور خلاصه میتوان گفت ریشه های رفتار سیاسی افراد یک جامعه در سه مقوله زیر بسته بندی میشود :
۱ـ نیازها و انگیزه های شخصی
۲ـ روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری از محیط زندگی
۳ـ برخوردها و عکس العملهای تشویقی یا تنبیهی فرد در مواجهه با نهادهای سیاسی ـ اجتماعی و عملکرد آنها برخی از نویسندگان از توضیح متغیرهای فوق به دو دسته از عوامل شخصیتی و محیطی اشاره می کنند. عوامل شخصیتی تأثیر مستقیم در رفتار سیاسی دارند، اما عوامل محیطی به عکس به طور غیر مستقیم و از طریق شخصیت فرد تأثیر می گذارند ( فیرحی ۱۳۷۷: ۵۵ ). بعضی دیگران، عوامل تاثیر گذار را در سه دسته یا سطح دسته بندی می کنند؛ الف: کلان و ساختاری؛ که تابعی از رشد و توسعه سیاسی و عوامل اقتصادی – اجتماعی در هرکشور و جامعه است ، ب: تلفیق خرد و کلان ( میانی) با هم توأماً مورد مطالعه قرار میدهند. و ج: در سطح خرد؛ که بر اساس ویژگی های فردی افراد در معرض مشارکت مورد بررسی قرار میدهند.
عوامل ساختاری و محیطی
محرکها و انگیزه های مالی از عوامل محیطی
اراده و تصمیم
مشارکت سیاسی
عوامل مؤثر در موقعیت اجتماعی و جامعه پذیری و تعلیم و تربیت
نظام شخصیتی فرد گرایش ها ، عقاید و سوابق زندگی شخصی
شکل شمار (۲-۱) عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی
(فیرحی، ۱۳۷۷ : ۵۵ ).
۲-۲ تعریف مشارکت سیاسی
قبل از تعریف مشارکت سیاسی لازم است مفاهیم مشارکت و سیاست تعریف شوند و سپس بر اساس این تعاریف، مفهوم مشارکت سیاسی تعریف شود.
۲-۲-۱ مشارکت[۲۵]بنیادیترین اندیشه زیرساز مشارکت فراگردی است که از راه آن مردم به دگرگونی دست مییابند و دگرگونی را در خود پدید میآورند. مشارکت در چنین مفهومی بر رشد شخصیت انسانی تأکید نموده و به عنوان راهبردی به شمار میرود که فرصتهای نیکویی میآفرینند تا مردم برای از میان برداشتن دشواریها و گشودن مرزهای بسته به راه های تازه دست پیدا کنند (نیازی، ۱۳۸۱: ۲۸).
فرنچ[۲۶] جامعهشناس فرانسوی مشارکت را عبارت از درگیر شدن ذهنی و عاطفی یک فرد در یک وضعیت گروهی که این درگیری او را تشویق و برانگیخته میکند تا به هدفهای گروه کمک کند و خود را در مسئولیتهای آن گروه نیز سهیم بداند و برای انجام رساندن مقصود گروه تلاش کند میداند (انصاری، ۱۳۸۵).
مشارکت جریان پیچیدهای است که افراد و خانواده ها وگروههای بزرگ و اجتماعات را در بر میگیرد و برای مردان و زنان و افراد جوان و سالمند فرصتهای یکسانی در زمینه برخورداری از منافع موجود اجتماعی فراهم میآورد. به عبارت دیگر مشارکت یکی از عناصر اساسی اعطای قدرت به مردم است(فرخی راستابی، ۱۳۷۷: ۱۳).
به نظر هال[۲۷] تعارض بین دیدگاه های عملگرایانه[۲۸]و دیدگاه های عمدتاً فلسفی از مشارکت موجب شده که مفهوم مشارکت تبدیل به یک مفهوم چند وجهی و در طی زمان با معانی متفاوتی هویدا شود (ازکیا وغفاری، ۱۳۸۰: ۱۲). مشارکت عبارت از دخالت مستقیم گروه های حاشیهای و کنار مانده در فرایند توسعه که هدف آن توانا ساختن مردم است تا بتواند برمنابع، منافع و فرصتها دسترسی و کنترل یابند، کیفیت زندگی را بهبود بخشند و اعتماد به نفس پیدا کنند. ارنشتاین[۲۹] مشارکت را نوعی توزیع مجدد قدرت قلمداد میکند که به سبب آن شهروندانی که در حال حاضر در فرایند سیاسی و اقتصادی کنار گذاشته شدهاند را قادر می سازد تا بتدریج درآینده شرکت داده شوند (نیازی، ۱۳۸۱: ۳۰).
در خصوص زمینه های فکری مشارکت میدگلی معتقد است مشارکت اجتماعی ایده کاملاً ایدئولوژیکی است که بازتاب اعتقادات ناشی از نظریههای اجتماعی و سیاسی در خصوص اینکه جوامع چگونه باید سازماندهی شوند میباشد و منطق آن مبتنی بر واکنش در برابر تمرکزگرایی، انعطافناپذیری و در دسترس نبودن دولت است (همان: ۳۲).
از دیدگاه جامعهشناختی باید بین مشارکت بعنوان حالت (امر مشارکت کردن) و مشارکت بعنوان عمل و تعهد(عمل مشارکت) تمیز قایل شد. مشارکت در معنای اول از تعلق به گروهی خاصی و داشتن سهمی در هستی آن چیز خبر میدهد و در معنای دوم شرکتی فعال در گروه را میرساند (بیرو، ۱۳۷۰: ۲۵۷).
هرچند در این پژوهش هر دو نوع مشارکت مورد نظر است لیکن مشارکت در معنای دوم آن بیشتر مورد نظر است، خصوصاً زمانی که مشارکت جنبه سیاسی پیدا میکند و افراد باید با حضور آگاهانه و فعال در امور سیاسی سرنوشت خویش را تعیین کنند.
۲-۲-۲ سیاست[۳۰]
سیاست والاترین فعالیتی است که دیگر فعالیتها را دربرمیگیرد، زیرا ماهیتی عمومی مییابد و سازماندهی عالی حیات را در جامعه مطمح نظر دارد. از نظر بوردو، هر امر، هر و اطاعت، که در جهت تحقق غایتی مشترک پدید میآیند، دلالت دارد (بیرو، ۱۳۸۰: ۲۸۰). فعل یا وضعی، در یک گروه انسانی دارای خصلت سیاسی است چون بر روابط مبتنی بر اقتدار سیاست در برداشت عملی آن با تصمیمات و اقدامات یک دستگاه رسمی اعمال کننده قدرت رابطه مییابد و از همین رو با عامل زور و قدرت نیز به نوعی پیوند مییابد. بدین ترتیب سیاست را میتوان مشتمل بر کل آن ظرفیتها و توانائیهای ذهنی و عینی قلمداد کرد که برای تضمین هدف مشخص در کوتاه مدت یا دراز مدت به کارگرفته شده است. به همین سبب کار ویژه پیگیری اهداف و تحقق مقاصد و دستیابی به غایات در مدل تحلیلی چهار وجهی تالکوت پارسونز برعهده خرده نظام سیاست گذاشته شده است و همین خرده نظام است که باید بین منابع و اهداف نظام اجتماعی را در سطح کلی برآورده سازد (توسلی، ۱۳۷۶: ۲۵۷ – ۲۳۷).
۲-۳ مشارکت سیاسی[۳۱]
ساموئل هانتینگتون و جان نلسون مشارکت سیاسی را عبارت از کوششهای شهروندان غیردولتی برای تأثیر بر سیاستهای عمومی میدانند (مصفا، ۱۳۷۵: ۲۰).
گیدنز در بحث از مشارکت سیاسی به مردم سالاری مشارکتی اشاره نموده و آن را نظامی میداند که در آن تصمیمات به طور جمعی توسط کسانی که این تصمیمات بر زندگی شان تأثیرگذار است، گرفته میشود (نیازی، ۱۳۸۱: ۳۲). پس میتوان مشارکت سیاسی را جزئی از مشارکت اجتماعی به حساب آورد و در مفهومی محدودتر میتوان مشارکت سیاسی را چنین تعریف کرد: وضعیتی که به گزینش رهبران سیاسی منجر میشود و سیاست عمومی را تعیین میکند یا بر آن اثر میگذارد (رضایی، ۱۳۷۵: ۱۴). مایرون وینر در مقاله معروف خود درباره مشارکت سیاسی، این تعریف را ارائه میدهد: در مشارکت سیاسی هر عمل داوطلبانه، موفق یا ناموفق، سازمان یافته یا بدون سازمان، دورهای یا مستمر شامل روش های مشروع یا نامشروع برای تأثیر بر انتخاب رهبران و سیاستها و اداره امور عمومی در هر سطحی ازحکومت محلی یا ملی است (مصفا، ۱۳۷۵: ۲۰). مشارکت سیاسی یعنی مداخله در یک فعالیت سازمان یافته و عمدی که درصدد است تا خصلت، کارکرد، ساخت، سیاستها، رفتار چندین نهاد و یا فرایند قدرت در این حوزه ها را تحت تأثیر قرار دهد و آن را تغییر دهد. در این راستا تلاش برای حذف موانع در مورد این فعالیت و ایجاد کانالهای جدید و در صورتهای بدیل قدرت در جایی که دسترسی به کانالهای موجود نفی شده و ناکارا هستند را باید به عنوان مشارکت سیاسی در نظر گرفت (زنجانی زاده، ۱۳۸۲: ۳۲). در تعریف دیگری آورده است: هر عمل داوطلبانه موفق یا ناموفق، سازمان یافته یا بی سازمان مستمر یا دورهای شامل روش های مشروع یا نامشروع برای تایید بر انتخاب سیاستهای عمومی، اداره عمومی و انتخاب رهبران سیاسی در هرسطحی از حکومت ملی یا محلی (همان، ۱۳۸۲).
و بالاخره در دایره المعارف علوم اجتماعی این تعریف به چشم می خورد:«مشارکت سیاسی عبارتست از آن فعالیت داوطلبانهای که اعضای یک جامعه در انتخاب حکام به طور مستقیم یا غیرمستقیم و در شکلگیری سیاستهای عمومی انجام می دهند» (McClosky, 1972 : 252).
در این تحقیق، تعریف مایکل راش که پس از نقد و بررسی سایر تعاریف توسط وی ارائه شده پذیرفته شده است:«مشارکت سیاسی، درگیر شدن فرد در سطوح مختلف فعالیت در نظام سیاسی از عدم درگیری تا داشتن مقام رسمی سیاسی است» (راش، ۱۳۸۱: ۱۲۳).
از آنجا که مشارکت سیاسی موضوعی است بین رشته ای میان علوم سیاسی بطور اعم و جامعه شناسی سیاسی بطور اخص، لذا در تتبع پیرامون این موضوع ، با دیدگاه های متنوع و بعضا متفاوتی مواجه می شویم که هر یک از این نظریات از منظر و نگاه حوزه تخصصی صاحبنظر و یا بر اساس سطح تحلیل فرایند، مشارکت سیاسی را مورد بررسی قرار داده اند. برای فهم بهتر و تبیین دقیق تر نظریه های پیرامون مشارکت سیاسی شیوه های متفاوتی وجود دارد. یکی از این شیوه ها دسته بندی نظریه های در این حوزه بر اساس سطح تحلیل و یا معیار های تحلیل است. بنا بر این با مراجعه به هر یک از نظریه ها و تعیین روش شناسی آن می توان آنها را در دو دسته بندی متفاوت تقسیم بندی کرد. نظریه های مشارکت سیاسی: الف : بر اساس سطح تحلیل. ب : بر اساس معیار های تحلیل.
۲-۴-۱ نظریه های مشارکت سیاسی بر اساس سطح تحلیل
دسته بندی نخست را می توان براساس سطح تحلیل نظریات صاحبنظرانی که پیرامون مشارکت سیاسی و عوامل موثر بر آن، نظریات خود را ارائه داده اند. و یا زمینه ها و مضامینی که پیرامون آن، این نظریه ها شکل گرفته اند، ایجاد کرد. با مروری اجمالی بر دیدگاه صاحبنظران در این حوزه به سه گروه از صاحبنظران و دیدگاه های نظری آنها بر می خوریم که هر گروه، مشارکت سیاسی را با توجه به سطح تحلیل از منظری ویژه مطالعه کرده اند. الف: نظریه های کلان. ب: نظریه های خرد. و ب: نظریه های تلفیقی خرد و کلان.
۲-۴-۱-۱ نظریه های کلان ( مشارکت سیاسی )
گروه اول ؛ صاحبنظرانی هستند که فرایند مشارکت سیاسی را صرفا در سطح کلان و تابعی از رشد و توسعه سیاسی و عوامل اقتصادی- اجتماعی در هر جامعه و کشوری مورد بررسی قرار می دهند. و یا بهعبارتی نگاه این افراد بیشتر به ساخت سیاسی و اقتصادی-اجتماعی جامعه معطوف می گردد. فرآیندهای ساختاری و زمینه های اجتماعی نظیر ساختار دولت، رشد شهرنشینی، گسترش وسایل ارتباط جمعی، ساخت قدرت حاکم، پویایی های گروهی، ساختار منزلت اجتماعی و بسیاری عوامل ساختاری دیگر را بر مشارکت سیاسی مؤثر دانسته اند. بزعم آنان حرکت های ساختار اجتماعی- اقتصادی، نگرش های مثبت و منفی توسعه ایی و مشارکتی افراد را شکل می دهند. این نیروها از مجرای ساخت خانوادگی و عوامل تربیت اجتماعی بر کنش کنشگران اجتماعی تأثیر می گذارند. در نگاه این صاحبنظران ویژگی ها و متغیر های فردی افراد ملاک مطالعه آنها نیست. و یا اگر هم ملاک تاثیر باشد پیش شرط آن توسعه سیاسی و عوامل اقتصادی اجتماعی باید باشد. از اینرو موقتا آنرا در نظر نمی گیرند و ویژگی فردی تاثیر زیادی در میزان و نحوه مشارکت سیاسی آنها ندارد. در این گروه افرادی چون مارکس، مارچر، وربا و نای و لیپست قرار دارند. در اینجا به عنوان نمونه مروری بر نظرات کارل مارکس ونیز مارتین لیپست خواهیم داشت.
۲-۴-۱-۲ نظریه طبقاتی – اقتصادی کارل مارکس
کارل مارکس از سردمداران این دیدگاه است. وی اساساً قدرت سیاسی را ناشی از قدرت اقتصادی می داند و معتقد است که در هر جامعه، طبقه حاکم اقتصادی طبقه حاکم سیاسی نیز می باشد. او در بیانیه حزب کمونیست به صراحت اعلام میکند که دولت مدرن چیزی جز کمیته اجرای طبقه بورژوازی نیست (Marx and Engels, 1977: 110-111 به نقل از پناهی، ۱۳۸۶ : ۳۱). در واقع در تحلیل مارکس، اقتصاد زیر بنا بوده و تعیین کننده سیاست است که در روبنای اجتماعی قرار دارد. بنابراین در این دیدگاه، میزان و چگونگی مشارکت سیاسی افراد را موقعیت طبقاتی و اقتصادی آنان تعیین می کند.
هر چند در همه مباحث مارکس، قدرت سیاسی از قدرت اقتصادی ناشی می شود، در نوشته های او همگونی کاملی درباره نحوه رابطه اقتصادی و قدرت سیاسی وجود ندارد. گاهی وی رابطه ابزاری بین طبقه حاکم اقتصادی و دولت یا قدرت سیاسی برقرار می کند، چنان که در بیانیه حزب کمونیست اشاره شد. ازاین منظر طبقه حاکم اقتصادی دولت را شکل می دهند تا به وسیله آن، منافع اقتصادی و طبقاتی خود را حفظ می کند. و از آن برای سرکوب طبقه استثمار شده، بهره بگیرد. گاهی هم مارکس رابطه بین طبقه حاکم اقتصادی و دولت را ساختاری می داند، به طوری که در ساختار جامعه سرمایه داری، دولت و نظام سیاسی بگونه ای سازمان یافته است که در جهت منافع طبقه سرمایه دار عمل می کند. گاهی نیز این رابطه را سیاسی تعبیر می کند. بدین معنی که طبقه حاکم اقتصادی به سبب داشتن قدرت اقتصادی قادر است خود را سازماندهی کرده و به قوی ترین قدرت سیاسی جامعه تبدیل شود و به کمک آن حکومت و دولت را دراختیار خود بگیرد. این منظور مارکس در هیجدهم برومرلوئی بناپارت کاملاً مشهود است. مارکسیستها و غیر مارکسیستها نیز به سبب ناهمگونی مشهود در نوشته های مارکس یکی از این دیدگاه ها را عمده کرده و آن را مهمترین نوع پیوند بین طبقه اقتصادی و قدرت سیاسی تلقی می کنند.
۲-۴-۱-۳ نظریه عوامل اجتماعی – اقتصادی مارتین لیپست
سی مور مارتین لیپست، جامعه شناس آمریکایی از واقعیت گرایان اجتماعی و کارکردگرایان است که صاحب تألیفات متعددی در حوزه مشارکت و عوامل مرتبط با آن است. او همچون دیگر اصحاب حوزه واقعیت اجتماعی معتقد است افراد در بطن نیروهای اجتماعی قرار دارند و رفتارشان متأثر از این نیروها و عوامل است. لیپست در کتاب «انسان سیاسی» تلاش می کند تا مدل نظری مشارکت سیاسی خود را ارائه نماید. لیپست همچنین در کتاب «دموکراسی اتحادیه» که با همکاری جیمز کلمن و مارتین ترو نوشته است، می کوشد تا دلایل فقدان ساز و کارهای الیگارشی و وجود مشارکت بالا را در سازمان اتحادیه چاپ نشان دهد.
«دموکراسی اتحادیه» در بررسی و تبیین مشارکت سیاسی نشان می دهد که در اتحادیه چاپ ؛ دموکراتیک بودن تصمیم گیری ها، به توسعه گروه های ثانویه انجامیده است. منظور آن ها از گروه های ثانویه، گروه هایی مثل کلوپ های ورزشی اجتماعی و غیره هستند که به منظور برآوردن نیازهای تفریحی و اوقات فراغت آن ها ایجاد شده اند (عنبری، ۱۳۷۷: ۳۸). این گروه ها به شدت در توفیق اتحادیه چاپ و جلب بیشتر مشارکت اعضاء مؤثر بوده است. در این اتحادیه، فعالیت های فراخوانی، روابط غیر رسمی بین همکاران در محیط های کاری و غیر کاری، پیوستگی و کارایی افراد را بالا برده است. لیپست و همکارانش درجه بالای روابط اجتماعی بین کارگران چاپ را به واسطه عوامل زیر تبیین می کنند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 05:29:00 ق.ظ ]




۰۰/۱

 

۲۸۸/۰-

 

۲۹۳/۰

 

 

 

تمرین۱

 

۰۴۳/۰-

 

۱۰۲/۰

 

۰۰/۱

 

۳۳۳/۰-

 

۲۴۸/۰

 

 

 

تمرین۲

 

۰۶۶/۰

 

۱۰۲/۰

 

۰۰/۱

 

۲۲۵/۰-

 

۳۵۷/۰

 

 

 

براساس نتایج جدول۴-۶ در زمان های نمونه گیری در میان آزمون وپس آزمون در مقایسه با پیش آزمون تفاوت معنی داری در غلظت آلبومین سرم مشاهده نشد. همچنین بین گروه ها نیز این تفاوت معنی دار نبود. براین اساس فرضیه های ۱۳ و ۱۴ پذیرفته نمی شوند. به عبارت دیگر تمرینات مقاومتی نتوانسته است تغییرات معنی داری را در غلظت آلبومین سرم ایجاد کند همچنین شدتهای مختلف تمرین نیز بدون اثر بوده اند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۴-۹-بررسی تغییرات حجم تمرین، شاخص های آمادگی جسمانی و همبستگی
حجم تمرین در میان آزمون وپس آزمون در مقایسه با پیش آزمون به طرز معنی داری افزایش یافت(P=0.001)، افزایش در حجم تمرین اجرای اصل اضافه بار را توجیه می کند. با این وجود بین گروه های تمرین تغییرات معنی داری در حجم تمرینات بوجود نیامد. شاخص های آمادگی جسمانی(قدرت بالا تنه، قدرت پایین تنه، استقامت عضلانی بالا تنه و استقامت عضلانی پایین تنه) در میان آزمون وپس آزمون در مقایسه با پیش آزمون افزایش معنی داری را نشان داد. همچنین بین گروه های تمرین تفاوتهای معنی داری مشاهده شد. مقایسه های دو به دو نشان داد که قدرت بالا تنه(۱-RM پرس سینه) در گروه تمرین ۳ در مقایسه با گروه تمرین۱ به طرز معنی داری افزایش یافت. همچنین قدرت پایین تنه(۱-RM پرس پا) در گروه های تمرین ۳ و ۲ در مقایسه با گروه تمرین ۱به صورت معنی داری افزایش یافت. اما تفاوت بین گروه های تمرین ۳ و ۲ در مورد قدرت بالا تنه وپایین تنه معنی دار نبود. استقامت عضلانی بالا تنه(تکرار های بیشینه با۷۰%۱-RM پرس سینه در پیش آزمون) و استقامت عضلانی پایین تنه(تکرارهای بیشینه با ۷۰%۱-RM اسکوات در پیش آزمون)در گروه تمرین۱ در مقایسه با گروه تمرین ۳ افزایش معنی داری نشان دادند اما بین گروه های تمرین ۱ و تمرین ۲ و همچنین تمرین ۳ و ۲تفاوتهای معنی داری مشاهده نشد. همبستگی معکوس معنی داری بین استقامت عضلانی بالاتنه(r=-0.531,p=0.008)و پایین تنه(r=-0.518,p=0.001) با GGT و استقامت عضلانی پایین تنه باAST(r=-.757,p=0.001ALT(r=-0.820,p=0.001)و استقامت عضلانی بالاتنه با AST(r=-0.634,p=0.001) وALT(r=-0.495,p=0.014) مشاهده گردید(پیوست د).
فصل پنجم
بحث ونتیجه گیری
۵-۱-مقدمه:
گنجاندن تمرینات مقاومتی به عنوان بخش مکمل برنامه های تمرین درمانی توسط انجمن قلب آمریکا[۵۴](Pollack et al ,2000,828-83)، دانشکده طب ورزشی آمریکا[۵۵](Pescatello et al,2004,533-553) و انجمن دیابت آمریکا[۵۶] (Sigal et al,20042518-2539)توصیه شده است. در حالیکه این توصیه ها اصولا برپایه اثرات تمرینات مقاومتی روی قدرت عضله استوار است مطالعات مقطعی نشان داده اند که توده عضلانی به طور معکوسی با همه دلایل مرگ و میر و شیوع سندرم متابولیک قطع نظر از سطوح آمادگی قلبی تنفسی رابطه دارد(Strasser and schobersger,2011,1-9). تمرینات مقاومتی معمولا به هدف افزایش قدرت و توده عضلانی و یا هر دو انجام می شوند. علاوه بر بهبود قدرت و توده عضلانی، تمرینات مقاومتی همچنین به تغییرات مطلوب در ترکیب بدنی، استقامت عضلانی، تراکم استخوانی، فاکتورهای خطر بیماری قلبی، سلامت روانی و متابولیسم منجر می شود. استراسر[۵۷] و اسکوبرسبرگر[۵۸] در مقاله ای مروری جامع نتیجه گرفتند که تمرینات مقاومتی به ایجاد تغییرات مطلوب در ترکیب بدن(کاهش توده چربی و افزایش توده خالص بدن) می انجامد که این وضعیت به کاهش توده چربی در بیماران چاق بعد از تمرینات ورزشی یا برنامه های محدودیت دریافت انرژی کمک می کند و در کاهش دادن چاقی شکمی موثراست. شیوه های معمول تمرینات مقاومتی شامل استفاده از هالتر و دمبل، باندهای مقاومتی، ماشینهای تمرینات قدرتی و تمرینات مختلف با بهره گرفتن از وزن بدن می باشند. توصیه های بهداشت عمومی در مورد فعالیت بدنی وسلامتی، مردم را به پرداختن به فعالیتهای قدرتی منظم تشویق می کنند. علی رغم فواید عملکردی و سلامتی مهم که تمرینات مقاومتی می تواند فراهم کند، هنوز استراتژی موثر منحصر به فردی برای کاهش وزن بدن بحساب نمی آید. علاوه براین، ترکیب تمرینات مقاومتی و کاهش کالری دریافتی فواید کاهش وزن بیشتری را همانطوریکه در برنامه های رژیم غذایی به تنهایی مشاهده می شود به همراه ندارد. این به معنی دلسرد شدن از استفاده از تمرینات مقاومتی به عنوان بخشی از برنامه های مدیریت وزن نیست. اگر چه گنجاندن تمرینات مقاومتی ممکن است در دوره کوتاهی به کاهش وزن منجر نشود، آن می تواند به تغییرات سلامتی در ترکیب بدنی(کاهش توده چربی و افزایش توده خالص بدن) می انجامد و ممکن است که نقش مهمی در مدیریت وزن موفق در طولانی مدت بازی کند. همچنین گزارش شده که افرادیکه در تمرینات مقاومتی شرکت می کنند افزایش معنی داری در میزان متابولیک استراحتی و میزان متابولیک خواب را در مقایسه با افرادیکه فعالیت بدنی منظم ندارند را تجربه می کنند. علاوه براین هزینه انرژی ۲۴ ساعت نیز افزایش پیدا می کند و مقادیر معادل متابولیک تنفسی خواب واستراحتی در افرادیکه تمرینات مقاومتی انجام می دهند کاهش می یابد. کاهش در معادل تنفسی اتکای بیشتری را به سوخت چربی نشان می دهد(Sword-2012,47-55). در این فصل ابتدا خلاصه ای از نتایج حاصل از پژوهش گزارش می شود و سپس این یافته ها با نتایج مطالعات موجود موردتجزیه و تحلیل قرار می گیرد، در آخر هم پیشنهاداتی به منظور مطالعات بیشتر در این خصوص ارائه می شود.
۵-۲- بحث
پیشنهاد شده که NAFLD یکی از مشخصه های سندرم متابولیک است و در افراد چاق شیوع زیادتری دارد. برخی از شواهد علمی از نقش کاهش وزن از طریق تعدیل شیوه زندگی و انجام تمرینات هوازی در بهبود NAFLD (که معمولا با کاهش آنزیمهای کبدی همراه است)حمایت کرده اند(Gasteyger et al,2008,1141-1147 ). از طرفی مستقل از کاهش وزن مشخص شده که تمرینات مقاومتی جایگزین مناسبی برای تمرینات هوازی هستند، بخاطر اینکه قدرت و توده عضلانی و کاربری متابولیکی را بهبود می بخشند و همچنین بی خطر وایمن هستند(Larose et al,2010,1439-1447). در این مطالعه اثر هشت هفته تمرینات مقاومتی با شدتهای مختلف روی تغییرات نشانگران آنزیمی و غیر آنزیمی عملکرد کبد در مردان چاق بررسی گردید. محاسبه تغییرات بعد از پایان پژوهش نشان داد که بین آزمودنیها تغییرات معنی داری در میانگینهای بعضی از متغییرها ایجاد شده است. در خط شروع پژوهش کالری دریافتی آزمودنیها با همدیگر تفاوتی نداشت(P>0.05) اما در مقایسه با گروه کنترل گروه های تمرین در میان آزمون وپس آزمون کالری دریافتی بیشتری را از طریق فرم یادآمد خوراک گزارش کردند. احتمالا افزایش کالری دریافتی در گروه های تمرین ناشی از اثر تمرین باشد. اگر چه در وزن،BMI وWHR آزمودنیها کاهش معنی داری مشاهده نشد اما بعد از پایان پژوهش در مقایسه با گروه کنترل در گروه های تمرین کاهش معنی داری در درصد چربی بدن ایجاد گردید. در مقایسه با گروه کنترل در گروه های تمرین کاهش معنی داری در نشانگران آنزیمی(AST، GGT،ALT) مشاهده شد، همچنین نتایج بهتری در مقایسه با گروه های دیگر تمرین در گروه تمرین ۱ در نشانگران آنزیمی بوجود آمد(شکل۱). با این وجود نتایج تمرینات مقاومتی با شدتهای مختلف در گروه های تمرین در مقایسه با گروه کنترل برای نشانگران غیر آنزیمی(TB،ALB) معنی دار نبود. واین احتمالا به خاطر این باشد که این متغییرها در خط شروع در دامنه نرمال قرار داشتند.
شکل۱-۵ درصد تغییرات نشانگران آنزیمی عملکرد کبد در پایان هشت هفته تمرین در مقایسه با قبل از تمرینات. در مقایسه با گروه کنترل در گروه های تمرین کاهشهای معنی داری در آنزیمهایALT،AST،GGT بوجود آمد. در بین گروه ها کاهشهای غیر معنی داری در این آنزیمها مشاهده شد. در گروه های تمرین در مقایسه با گروه کنترل درصد چربی بدن(BF%) در پس آزمون به طور معنی داری کاهش یافت. کاهش درصد چربی بدن در گروه تمرین ۱ در مقایسه با گروه تمرین۳ تفاوت معنی داری را نشان داد(P=.017). با این وجود تفاوت بین گروه های تمرین۱ وتمرین۲، و تمرین ۳ با تمرین۲ معنی دار نبود(p>.05).
حجم تمرین در میان آزمون و پس آزمون افزایش معنی داری را نشان داد، این موضوع اعمال اصل اضافه بار را توجیه می کند. با این وجود بین گروه های تمرین تفاوت معنی داری در حجم تمرینات مشاهده نگردید. شاخص های آمادگی جسمانی (قدرت بالاتنه و پایین تنه ) در پایان پژوهش افزایش یافتند. افزایش قدرت بالاتنه در گروه تمرین ۳ در مقایسه با گروه تمرین ۱ معنی دار بود. همچنین افزایش قدرت پایین تنه در گروه های تمرین ۳ و تمرین ۲ در مقایسه با تمرین ۱ معنی دار بود. استقامت عضلانی بالاتنه و پایین تنه در گروه تمرین ۱ در مقایسه با گروه های دیگر تمرین به صورت معنی داری افزایش یافت. در پایان پژوهش همبستگی معکوس معنی داری بین استقامت عضلانی بالاتنه وپایین تنه با نشانگرانGGT،ALT وAST مشاهده گردید. اما بین قدرت بالا تنه و پایین تنه با نشانگران همبستگی مشاهده نشد. آمینوترانسفرازهای سرم(ASTوALT) به عنوان مارکرهای آسیب کبد گزارش شده اند(Kew,2000,591-592). ALT به عنوان مارکر حساستری برای آسیب هپاتوسلولار است، به خاطر اینکه آن منحصرا در کبد وجو دارد، در حالیکهAST در بعضی از اندامهای دیگر مخصوصا عضله اسکلتی نیز وجود دارد(Ozer et al,2008,194-205). عملکرد کبد نرمال برای متابولیسم لیپیدها اهمیت دارد و ممکن است تحت تاثیر تمرینات ورزشی باشد. اگر چه بیشتر مطالعات اثر تمرینات هوازی را روی تعدیلALT وAST بررسی کرده اند(Botezelli et al,2010- Baba et al2006) شواهد گواه این است که این مشاهدات در مدل تمرینات مقاومتی کم پشت هستند. علاوه براین آنزیمهای عملکرد کبد به عنوان مارکرهای آسیب عضله در سرم نیز گزارش شده اند و ممکن است که به طور معنی داری بعد از تمرین مقاومتی افزایش یابند(Levinger et al,2009,220-227-Machado et al,2010,18-26 Pettersson et al,2008,253-259).در این مطالعه افزایش در آنزیمهای عملکرد کبد متعاقب تمرینات در هیچ یک از زمان های نمونه گیری مشاهده نشد، حتی در میان آزمون و پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون کاهش معنی داری در مقایسه با گروه کنترل در این آنزیمها در گروه های تمرین مشاهده گردید. دلیل تناقض بین نتایج مطالعه ما و مطالعات گذشته می تواند این باشد که آنها آنزیمهای کبدی را به عنوان شاخص آسیب عضلانی بلافاصله بعد از اتمام تمرین اندازه گیری کرده اند در حالیکه در مطالعه ما بین آخرین جلسه تمرین و نمونه گیری ۴۸ ساعت فاصله بود. با توجه به اینکه نیمه عمر ALT 47 ساعت و نیمه عمر AST 17 ساعت است(Slentz et al,2011,1033-1039) اندازه گیری این آنزیمها بلافاصله بعد از پایان تمرینات احتمال افزایش آنزیمها را زیاد می کند که در این مطالعه این اثر به حداقل رسید. از طرف دیگر تعداد جلسات تمرین و حجم تمرین می تواند روی شدت آسیب عضلانی تاثیر داشته باشد. گزارش شده در آزمودنیهای که به تمرینات مقاومتی عادت می کنند آسیب عضلانی کمتر است( Howatson et al,2007,557-563-Mchugh,2003,88-97-Howatson,2008,483-503). در مطالعه ما نمونه گیری بعد از پایان ۱۲ و ۲۴ جلسه تمرین مقاومتی انجام شد که در این مدت در اثر عادت کردن به تمرینات وایجاد سازگاری به تمرین آسیب عضلانی کمتر خواهد بود. همچنین تغییرات در حجم تمرین(شدت، مدت، تکرار و تعداد ست) و تعداد جلسات تمرینی در هفته می تواند با عث آسیب عضلانی جدید تر شود. از بین متغییرهای حجم تمرین تغییرات در شدت تمرین سهم بیشتری در آسیب عضله دارد، در این مطالعه بین نمونه گیری و تغییرات در شدت تمرین دو هفته فاصله بود، این شرایط احتمال آسیب عضلانی جدید را کاهش می دهد. فراجاکو مو و همکاران(Frajacomo et al,2012,448-454) نشان دادند که تغذیه غنی از کلسترل باعث افزایش معنی داری در سطوحALT در جوندگان می شود. این نتیجه مستقل از اثر تمرین بود. در این مطالعه جوندگانی که تمرینات مقاومتی با شدت زیاد را به همراه تغذیه استاندارد(معمولی) انجام می دادند افزایش معنی داری را در مارکرهای AST و ALT بعد از تمرین مقاومتی نداشتند اما در گروهی که تمرینات مقاومتی با شدت زیاد را به همراه تغذیه پرکلسترول انجام می دادند افزایش معنی داری در AST وALT داشتند و این موضوع از نقش تغذیه نامتعادل در افزایش این مارکرها حمایت می کند.
در زمینه تاثیر تمرینات مقاومتی روی عملکرد کبد پژوهشهای کمی انجام شده است. نتایج این پژوهش با یافته های باسچی[۵۹] وهمکاران(Bacchi et al,2013,1439-1447) که تاثیر تمرینات مقاومتی و هوازی را روی مقدار چربی کبد در بیماران NAFLD و دیابتی نوع دو بررسی کرده اند و کاهشهای غیر معنی داری را در گروه تمرین مقاومتی در آنزیمهای AST،ALTو GGT گزارش کردند همراستا است. بدین مظور که بعد از پایان تمرین در هردو تحقیق کاهش آنزیمها گزارش شده اما کاهش های مشاهده شده در پژوهش ما معنی دار بودند و این ممکن است ناشی از تفاوت در شدت های تمرین باشد. در پژوهش دیگری(Slentze et al,2011,1033-1039) که اثرات تمرین مقاومتی و هوازی را روی آنزیمهای کبدی، ذخایر چربی احشایی و کبدی بررسی کرده گزارش شده که در مقایسه با تمرینات هوازی، تمرینات مقاومتی نتوانسته است در آنزیمهایALT وAST تغییرات معنی داری ایجاد کند با این وجود در گروه تمرین ترکیبی(هوازی و مقاومتی) کاهش معنی داری در ALT گزارش شده است. همچنین در مطالعه ای(Damor et al,2014,114-124) که اثر تمرینات مقاومتی فزاینده با شدت متوسط بر مقدار چربی کبد را بررسی کرده است کاهش غیر معنی داری درALT و عدم تغییرات معنی دار در آنزیمهایALPوAST را علی رغم کاهش معنی داری در چربی کبدی گزارش کرده است. هاسورث[۶۰] و همکاران(Hallsworth et al,2011) علی رغم گزارش عدم تغییرات معنی دار در ALT نشان دادند که هشت هفته تمرینات مقاومتی (۵۰-۷۰% ۱-RM) باعث کاهش ۱۳% لیپدهای کبد شده است. تفاوتهای روش شناسی، همچنین وضعیت آزمودنیها(سن، جنس، فعالیت روزانه، غلظت آنزیمها در خط شروع و غیره) می تواند دلیل وجود تفاوت در نتایج پژوهشها باشد. البته نشان داده شده که آنزیمهای کبدی در بیماری کبدی مزمن ممکن است غیر حساس و غیر اختصاصی باشند(Mofrad et al,2003,1286-1292).
GGT در حفظ دفاع آنتی اکسیدانتی داخل سلولی از طریق مداخله در انتقال گلوتاتیون خارج سلولی به داخل انواع سلولها نقش محوری دارد(Kugelman et al,1994,5865-5892-Takahashi et al,1997,388-396- Karp et al,2001,3798-3804). استرس اکسیداتیو با شرایط پاتولوژیک زیادی مثل التهاب، مواد سرطانزا، افزایش سن، آتروسکلروسیس و آسیب بر اثر جاری شدن مجدد خون در شرایط کم خونی بافتی همبستگی دارد(Drogr,2002,47-92). استرس اکسیداتیو همچنین در بیماریزای دیابت و کبد چرب نقش بازی می کند. به طور کلی غلظت GGT سرم ارتباط نزدیکی با آنزیمهای دیگر عملکرد کبد(ASTوALT) دارد(Lee et al,2003,359-364). افزایش غلظتهای GGT به عنوان مارکری در تفسیر شرایط آسیب کبدی و یا مصرف زیاد الکل، استاتوز کبدی و یا مقاومت به انسولین کبد استفاده می شوند(Tescke et al,1997,718-728-Perre et al,732-737). فعالیت GGT می تواند در پاسخ به استرس اکسیداتیو برای افزایش تسهیل انتقال پیش سازهای گلوتاتیون به داخل سلول افزایش یابد، علاوه براین درشرایطی مثل تغییر وتبدیل سلولی به حالت طبیعی و استرس سلولی GGT به داخل سرم تراوش می کند. مکانیسمهای ترشحGGT به داخل سرم شامل افزایش استرس اکسیداتیو، پروتئولیز، گلیکوزیلاسیون، سنتزGGT و آسیب سلولی اندوتلیال هستند(Ikada et al,1995,126-130-Joyce et al,2001,9468-9477). بنابراین افزایش GGT در سرم می تواند در تشخیص استرس داخل سلولی واسترس اکسیداتیو مفید باشد. در این مطالعه کاهش معنی دار GGT در مقایسه با گروه کنترل در گروه های تمرین احتمالا بر اثر کاهش استرس اکسیداتیو و افزایش حساسیت انسولین ایجاد شده است.
افزایش سطوحALP در سرم می تواند دو منشاء داشته باشد: کبد و استخوان. زنان حامله افزایش سطوح ALP سرم را در نتیجه ریزش ALP جفت به داخل خون مادر خواهند داشت. در افرادیکه گروه های خونیO یاB دارند ممکن است بعداز خوردن غذای چرب ALP به خاطر ریزش از روده(ALPروده ای) افزایش یابد. همچنین سطوح ALP با افزایش سن تغییر می کند، در نوجوانان حال رشد ALP در نتیجه تراوش از استخوان به خون دوبرابر افراد بزرگسال افزایش می یابد. همچنین سطوح ALP در افرادیکه اختلالات کبدی(کولستاتیک مزمن) دارند افزایش می یابد(Pratt and Kapalan,2000,1266-1271). در این مطالعه عدم کاهش معنی دار در مقایسه با گروه کنترل و بین گروه های تمرین احتمالا به خاطر این باشد که در خط شروع سطوح ALP آزمودنیها در محدوده نرمال قرار داشت.
آلبومین در کبد سنتز می شود و نیمه عمر آن ۲۱ روز است. کاهش آلبومین ممکن است در نتیجه کاهش سنتز آن(بیماری کبدی) یا افزایش دفع آن از طریق کلیه یا از طریق بخش معده ای روده ای باشد(Hassan and Owyed,2003,27-31).احتمالا در این مطالعه به دلیل اینکه آلبومین در گروه های مورد مطالعه در خط شروع در محدوده نرمال بود تغییراتی ایجاد نشده است.
نسبت AST/ALT به عنوان یک شاخص جایگزین، نکروز والتهاب هپاتوسیتها مورد ملاحظه است که در آن نسبت بیشتر از ۱به آسیب هپاتوسیتی اشاره دارد(Anderson et al,1991,224-229). در این مطالعه نسبت AST/ALT در هیچیک از زمان های اندازه گیری در آزمودنیها تفاوت معنی داری را نشان نداد. اگر چه در این مطالعه آزمودنیها از لحاظ بافت شناسی و نمونه برداری کبد بررسی نشدند، این احتمال وجود دارد که بهبود در آنزیمهای کبدی به دنبال کاهش استاتوز کبدی و نکرو اینفلامتری باشد.
کبد اندام مهمی برای مدیریت لیپید است و فعالیت بدنی ممکن است باعث افزایش گذرای مارکرهای نشان دهنده عملکرد کبد شوند(Aoi et al,2004,31173128) . اگر چه توافق عمومی در مورد نوع و حجم تمریناتی که می تواند باعث تغییرات پارامترهای شیمیای کلینیکی کبد شود وجود ندارد بعضی از نویسندگان AST و ALT را به عنوان مارکرهای عملکرد کبد در پاسخ به تمرین بررسی کرده اند(Larson-Meyer et al,2008,1355-1362-sreenivas baba et al,2006191-198).افزایش فعالیت آنزیمهای کبدی (AST،GGTو ALT) که نشانگران آسیب هپاتوسلولار هستند با مقاومت به انسولین، سندرم متابولیک و بیماری دیابت نوع دو رابطه دارند(Rantala et al,2000,230-238) از طرفی سطوح آنزیمهای کبد غالبا در آزمودنیهای چاق بالا است و این وضعیت با استاتوز کبدی در ارتباط است که بواسطه افزایش اثر انسولین در کبد اتفاق می افتد. اعتقاد بر این است که کبد چرب باعث مقاومت به انسولین کبدی می شود و در پیشرفت مقاومت به انسولین سیستمیک و هایپرانسولینمیا در چاقی مشارکت دارد(Cho et al,2007,2566-2568). نتایج مطالعات نشان داده که تمرینات مقاومتی باعث افزایش حساسیت انسولین، کاهش چربی کبد، بهبود مقاومت به انسولین، کاهش چربی احشایی، چربی زیر پوستی و توده چربی بدن می شود(Bacchi et al,2013,1287-1295-Damor et al,2014,114-124-Hallsworth et al,2011-Slentze et al,2011,1033-1039). همچنین مشخص شده که در بیماران NAFLD(BMI=30) در مقایسه با افراد سالم به طرز معنی داری درصد توده چربی (Fat Mass%) افزایش می یابد ودر مناطق احشایی جایگزین می شود. علاوه براین در این بیماران توده عضله و استخوان و آب داخل سلولی نیز بواسطه افزایش درصد چربی کمتر است(Oshakbaye et al,2011,60-67). همچنین با افزایش درصد چربی بدن میزان متابولیک پایه کاهش می یابد(Oshakbaye et al,2011,60-67). از طرفی نشان داده شده است که تمرینات ورزشی(مخصوصا تمرینات مقاومتی) باعث افزایش میزان متابولیک پایه می شوند(،Campbell et al,1996,167-175-Evans,2001,141-152-Treuthe et al,1995n2140-2146).مطالعات نشان داده که تمرینات منظم ابزار مهمی در جلوگیری و درمان استاتوز کبدی، مقاومت به انسولین و غلظت لیپیدهای درگردش هستند. اثر اصلی تمرینات ورزشی روی هپاتوسیتها افزایش اکسیداسیون لیپیدی است که سطوح تریگلیسرید ذخیره شده را کاهش می دهد، همچنین تمرینات ورزشی حساسیت به انسولین و IGF1 را که از فعال کننده های قوی ترمیم کبد و آنابولیسم هستند را افزایش می دهد(Lange et al,2004,74-99-Feldstein et al,2003,437-443) اگر چه در این پژوهش میزان متابولیک پایه، مقاومت به انسولین و تغییرات بافت کبد بررسی نشدند این امکان وجود دارد که کاهش درصد چربی بدن آزمودنیها و متعاقبا کاهش در آنزیمهای کبدی در اثر افزایش توده عضلانی(داده ها نشان داده نشده اند) و افزایش میزان متابولیک پایه، بهبود مقاومت به انسولین و کاهش چربی کبد باشد.
۵-۳-نتیجه گیری
بر اساس نتایج این پژوهش مشخص گردید که علی رغم عدم کاهش وزن بدن وBMI تمرینات مقاومتی می توانند در بهبود سطوح آنزیمهای کبدی(AST،GGT،ALT) و درصد چربی بدن موثر باشند. علاوه براین تمرینات مقاومتی با شدت سبک(۳۰% ۱-RM) با تکرارهای ۳۰-۲۰ می تواند در حصول بهبودیهای بهتر موثر واقع شود. همچنین مشخص گردید که بین نشانگران آنزیمی(AST،ALTوGGT) با آمادگی جسمانی همبستگی معکوس معنی داری وجود دارد.
۵-۴- پیشنهادات برای پژوهش های آینده
در این زمینه پیشنهاد می شود که تاثیر نوع تمرینات مقاومتی، طول دوره تمرینات و تمرینات با حجمهای متفاوت نیز بررسی گردد.
فهرست منابع و ماخذ
محمد رحیمی، غلام رسول، عطار زاده حسینی، سید رضا(۱۳۹۲)، تاثیر تمرین هوازی و رژیم غذایی بر نیمرخ لیپیدی و آنزیمهای کبدی زنان چاق مبتلا به دیابت نوع دو، مجله دانشور پژشکی دانشگاه شاهد،شماره ۱۰۸ریال ص ۱۱-۱.
داودی، محسن، موسوی، حامد، نیکبخت، مسعود(۱۳۹۱) تاثیر هشت هفته تمرینات استقامتی بر روی پارانشیم کبد و انزیمهای کبدی(ALTوAST) مردان مبتلا به بیماری کبد چرب، مجله دانشگاه علوم پژشکی شهر کرد، دوره۱۴، شماره ۱، ص ۹۰-۸۴٫
نصیری زاهد، مژگان، خسروی، نیکو(۱۳۸۹)، تاثیر تعاملی یک دوره تمرین استقامتی و یک جلسه تمرین وامانده ساز بر میزان فعالیت آْنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز و آلانی آمینو ترانسفراز پلاسمایی در موشهای صحرایی، مجله پژوهش در علوم ورزش، شماره ۲۷، ص۹۹-۸۱.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 05:28:00 ق.ظ ]




  • امکان کدگذاری مجوزها و بروز نگهداشتن آنها

 

  • امکان پرداخت حقوق و عوارض گمرکی از طریق سیستم الکترونیکی بانکی

 

  • امکان اظهار کالا از راه دور

 

۱۰- حذف دفاتر سنتی مالی و آماری
۱۱-ارائه گزارش دفتر مالی
۱۲- حسابداری درآمدهای گمرکی و صدور قبض رسید به طور خودکار
۱۳- امکان نگهداری حساب اعتباری و کسر خودکار حقوق و عوارض آنها
۱۴- انتخاب مسیر اظهارنامه بوسیله کامپیوتر (Selectivity)
۱۵- امکان در اختیار داشتن کلیه اطلاعات و اقدامات که در مورد اظهارنامه انجام شده
۱۶- تبدیل اطلاعات اظهارنامه به کدهای EDI [۹]
۱۷- ارائه آمار صحیح و بموقع برای واحدهای مختلف آماری
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۱۸- تنظیم اظهارنامه متمم و حفظ ارتباط دو اظهارنامه
۲-۴-۹- قواعد صادرات موفق
اصولاً بازارهای جهانی خیلی پیچیده‎تر و بزرگتر از بازارهای منطقه‎ای است. نرخ رشد در بسیاری از بازارهای برون مرزی بسیار سریعتر از رشد بازارهای داخلی می‎باشد. رقابت با رقیبان خارجی می‎تواند به شرکت‎ها کمک کند تا به استاندارد لازم در میهن‎شان دست یابند. ( تیموری، ۱۳۸۵)
صادرات می‎تواند بسیار سودآور باشد اما همواره با خطرها و هزینه‎های واقعی روبرو است.
ده توصیه مهمی که جهت صادرات موفق باید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از: (محترم قلاتی،۱۳۸۱)
۱- مطمئن شوید که مدیرعامل تعهد دهد که بر مشکلات اولیه و نیازهای مالی صادرات چیره شود. گرچه توجیه کردن هزینه‎ی تأخیرات و هزینه‎های اولیه ضمن صادرات در مقایسه با شرکت‎های داخلی تأسیس شده مشکل است، صادرکننده باید دید گسترده‎ای از این فرایند داشته باشد و با دقت تلاش‎های بازاریابی بین‎المللی را مورد بازبینی قرار دهد.
۲- پایه و زیرساختی برای عملیات سودآور و رشد منظم ایجاد نمایید و تحقیق‎های برون‎ مرزی را نادیده نگیرید.
۳- نپندارید که یک تکنیک بازار و محصول معین به صورت اتوماتیکی در همه کشورها موفق می‎شود، روشی که در ژاپن کارساز است ممکن است در عربستان ناتوان باشد باید به صورت جداگانه‎ای برخورد و رفتار کرد تا حداکثر موفقیت را تضمین کنیم.
۴- شورای مشورتی شایسته و صلاحیت‎دار بگیرید و قبل از صادرات یک برنامه کامل بین‎المللی بازاریابی طراحی کنید. برنامه باید به وضوح اهداف را شرح دهد و مشکلات اجتماعی را مورد توجه قرار دهد.
۵- در هنگام انتخاب توزیع کننده‎های خارجی توجه کافی نمایید. پیچیدگی در ارتباطات و حمل و نقل برون مرزی نیاز دارد که توزیع کننده‎های بین‎المللی نسبت به همتاهای داخلی‎شان با استقلال عمل بیشتری کار کنند.
۶- زمانی که بازار منطقه‎ای رونق می‎یابد توجه مداوم به تجارت و صادرات اختصاص دهید. خیلی از شرکت‎ها زمانی که تجارت افت می‎کند به صادرات روی می‎آورند و زمانی که تجارت داخلی دوباره رونق می‎یابد معاملات صادراتی خود را نادیده می‎گیرند یا آن ‎را در درجه دوم قرار می‎دهند.
۷- با توزیع کننده‎های خارجی و داخلی به طور مساوی و مشابه رفتار نمایید شرکت‎ها معمولاً در بازار داخلی تبلیغات وسیع انجام می‎دهند و با ارائه تخفیف‎های ویژه برنامه‎های فروش مشوق و انگیزه‎زا، برنامه‎های شرایط اعتباری ویژه، ارائه وارانتی می‎نمایند اما معمولاً این خدمات به توزیع کننده‎های برون مرزی ارائه نمی‎گردد.
۸- برای محصول، خدمات آماده و در دسترس مشتری قرار دهید. محصول بدون پشتیبانی خدمات لازم ممکن خیلی سریع بد نام شود.
۹- مشتاقانه در پی آن باشید که محصولات شما برای مورد پسند واقع شدن در فرهنگ‎ها و کشورهای دیگر به حد اعتدال برسد.

 

  • پیام‎های خدمات، فروش و ورانتی را به زبان‎های منطقه‎ای چاپ کنید. گرچه ممکن است یک مدیر شعبه توزیع کننده انگلیسی صحبت کند اما بعید به نظر می‎رسد که تمام پرسنل فروشی و خدمات این توانایی را داشته باشند.

 

مسئول سرویس
ارزیابی
بانک و اخذ
رسید وجه
دریافت اطلاعات
و چاپ اظهارنامه
تطبیق اسناد و … و عهد اظهارنامه
ارزیاب
کارشناس
ارزش
آزمایشگاه
درب خروج کالا
مهر نمودن پروانه
و تحویل
صندوق و
پروانه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 05:28:00 ق.ظ ]