بهداشت عمومی چیست- فایل ۳ |
این آیه بهرهبرداری از منابع و منافع زمین را متعلق به همه انسانها، در همه زمانها میداند؛ که باید بهطور اصولی و صحیح، در جهت رفع نیازها و رعایت حقوق دیگر انسانها در همه دورهها صورتپذیرد.
در آیه دیگر خداوند میفرماید:
«وَ لَقَدْ مَکَّنّاکُمْ فِی الارْضِ وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ»[۳۴]
یعنی: شما را از امکانات زمین بهرهمند ساختیم و وسائل معیشت شما را در آن فراهم کردیم.
این آیه نیز، بیانکننده توانایی و امتیازی است که انسان روی زمین دارد، تا جایی که در آن وسائل زندگی او فراهم شده است. روشن است که داشتن محیط زیستی سالم، جزء اولین حقوق انسان برای زندگی در روی زمین است. بر همین اساس، خداوند نیز، پهنه طبیعت را زیستگاه انسانی قرار داده است.
در آیه ۱۰ سوره الرحمن[۳۵] آمده است:
«وَ الارْضَ وَضَعَها للانامِ»
یعنی: و (خداوند) زمین را برای همگان قرار داد.
بر مبنای این آیه کریمه، زمین و محیط زیست آن، حق همگانی است و همه حق دارند از آن بهرهمند شوند. بنابراین، استفاده از این حق، باید به گونهای باشد که امکان استفاده و بهرهبرداری از آن، برای نسل حاضر و نسلهای آینده حفظ شود.
نکتهای که باید بدان توجه داشت این است که، هرگاه حقّی برای انسان نسبت به چیزی پدید آید، در مقابل آن تکلیفی نیز خودنمایی خواهد کرد. به عبارت دیگر حق و تکلیف، دو روی یک سکّهاند. اگر استفاده و بهرهبرداری از طبیعت و محیط زیست برای انسان به رسمیت شناخته شده؛ این حق، تکلیفی نیز ایجاد میکند و آن این است که انسان، وظیفه دارد به گونهای از حق خود استفاده کند که به حقوق دیگران لطمهای وارد نکند. بر همین اساس، اگر انسان از محیط زیست استفاده میکند، باید استفاده او، به گونهای باشد که به حقوق دیگران در استفاده از آن خدشهای وارد نشود.
در دستهای از آیات قرآن، خداوند با نام بردن از عناصر محیط زیست، بر آفرینش آنها برای انسان تأکید میکند.
در سوره نحل خداوند میفرماید:
«وَ الانْعامَ خَلَقَها لَکُمْ فِیها دِفْءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ»[۳۶]
یعنی: چهارپایان را آفرید که برای شما از آنها گرما (جامههای گرم) و سودهای دیگر فراهم میآید و از آنها میخورید.
در همین سوره خداوند همچنین میفرماید:
«هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً…»[۳۷]
یعنی: اوست (خدایی) که از آسمانها آب فرستاد که از آن میآشامید و بدان درخت و گیاه میروید، که در آن (روییدهها)، دامهای خود را میچرانید.
و در آیه بعد میفرمایند:
«یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الاعْنابَ وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ» [۳۸]
یعنی: و با آن برایتان کشتزارها و درختهای زیتون و خرما و انگور و همه گونه محصول میرویاند.
در سوره نمل نیز خداوند میفرماید:
«وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَهٍ» [۳۹]
یعنی: برای شما از آسمان آب فرستاد، پس با آن آب، بوستانهایی شادیانگیز رویانیدیم.
این دسته از آیات که در قرآن فراوان هستند، همه یک پیام دارند و آن اینکه آنچه از عناصر محیط زیست در روی زمین است، برای انسانهاست و همه انسانها حق دارند از این الطاف الهی بهرهمند شوند و هیچکس نمیتواند این حق خدادادی را از آنها سلب کند.
تعبیراتی نظیر: «لکم (برای شما)»، «الناس (مردم)» و «الانام (همگان)»، آشکارا بر این مطلب دلالت دارند، که این نعمتها، برای همه مردم و حق همه آنهاست ـ صرفنظر از هرگونه عاملی، همچون مذهب، جنسیت، تابعیت و… ـ و همه حق دارند تا از این نعمت ارزشمند الهی بهرهمند شوند و در پناه آن، زندگی سالم و امنی داشته باشند.
دستهای از آیات قرآن هستند که در آنها از واژه «تسخیر» در مورد عناصر محیط زیست برای انسانها به کار رفته است. در این آیات، آفتاب و ماه، باد و باران، کوهها و درّهها، جنگلها و سبزهزارها، حیوانات و سایر منابع زمینی و خلاصه همه موجودات را در خدمت انسان در آورده و همه را فرمانبردار انسان ساخته است تا او بتواند از همه آنها بهره برده و زندگی سعادتمندی را داشته باشد.
در فرهنگ قرآن، واژه تسخیر به دو معنی آمده است: یکی در خدمت منافع و مصالح انسان بودن مانند تسخیر خورشید و دیگری زمام اختیارش در دست بشر بودن مانند دریاها و بسیاری از موجودات زمین. [۴۰]
برای اینکه حق انسان در استفاده و بهرهبرداری از طبیعت را در این قسم از آیات بیان کنیم، به چند نمونه اشاره میکنیم:
خداوند در سوره نحل میفرمایند:
«وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ…»[۴۱]
یعنی: خداوند، خورشید و ماه را مسخّر شما ساخت.
و در سوره دیگر چنین میفرماید:
«وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ…»[۴۲]
یعنی: خداوند، شب و روز را برای شما تسخیر کرد.
و در جای دیگر اشاره میکند:
«أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الارْضِ…»[۴۳]
یعنی: آیا ندیدید که خداوند آنچه در آسمانها و زمین است، مطیع شما کرد.
در جای دیگر نیز، خداوند با مضامین مشابه قبل میفرمایند:
«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی الارْضِ…»[۴۴]
یعنی: آیا ندیدی خداوند آنچه را در زمین است، مسخّر شما ساخت.
و موارد فراوان دیگری که بر همین معنا دلالت دارند[۴۵].[۴۶]
استاد شهید مرتضی مطهری، در مورد این آیات میفرمایند:
«در قرآن از مسخّر کردن ماه، خورشید، شب، روز، دریا، نهرها، کوهها، باد و هر چه در آسمان و زمین است، یاد شده است. بدیهی است که در همه این موارد، مقصود این است که این امور طوری آفریده شدهاند که رام انسان و مورد استفاده و بهرهبرداری انسان هستند».[۴۷]
از آنچه گفته شد معلوم میشود که طبیعت و محیط زیست در متون دینی، حق همه انسانها در همه دورانهاست. بنابراین، در مقابل حق استفادهای که خداوند برای انسان در محیط زیست و طبیعت قائل شده است، وظیفهای نیز بر عهده او گذاشته است که آن، حفظ و حمایت و بهرهبرداری صحیح از محیط زیست است؛ زیرا هدف خداوند از در اختیار گذاشتن طبیعت برای انسان این است که جهت رفاه، آسایش و تکامل خود از آن بهرهمند شود. بنابراین، اگر در استفاده از این امکانی که در اختیار او قرار گرفته، زیادهروی کند، بر خلاف آن هدف متعالی اقدام کرده که نتیجهاش به خطر افتادن حیات خود او و دیگران و بازماندن از سیر تکاملی در مسیر سعادت دنیا و آخرت خواهد بود.
به عنوان مثال، علم و فناوری، مهمترین ابزار تصرف انسان در طبیعت است. تلاش علمی و به کارگیری فناوری در طبیعت و محیط زیست برای این است، که انسان بتواند از محیط زیست و طبیعت، جهت فراهم آوردن یک زندگی سعادتمندانه همراه با امنیت و آرامش استفاده کند؛ اما اگر انسان در استفاده از علم و فناوری برای تصرف در محیط زیست زیاده روی کند، ثمرهای جز مقهوریت و مغلوبیت او در مقابل سلطه زندگی ماشینی و صنعتی نخواهد داشت. این همان چیزی است که امروزه شاهد آن هستیم و بهطور قطع هم خلاف دستورات و تعالیم اسلام است؛ زیرا اسلام، تسلط بر طبیعت را میخواهد، اما زیادهروی در این امر باعث شده که کار از دست انسان خارج شود؛ به گونهای که سلامت، امنیت و انسانیت او در میان پیچ و مهرههای این زندگی صنعتی و ماشینی گم شده است.[۴۸]
با این همه، تصرف در محیط زیست باید به گونهای باشد که انسان را در جهت دستیابی به حیات طیبه و توسعه متعادل که ضامن ارتقای وضع جسمی و روحی بشر است، یاری کند.[۴۹] به عبارت دیگر، تصرف در محیط زیست باید به شیوهای باشد که آدمی را به غایت و هدف خلقت برساند. بدین جهت، استفاده از آن بهطور دلخواه و بدون در نظر گرفتن اینکه این نعمتها وسیلهاند نه هدف، خود باعث گمراهی و انحراف انسان از مسیر حق خواهد بود. انسان به عنوان موجودی مختار، باید به این واقعیت تن دهد، که زمین همانگونه که محل رشد تکوینی و جسمی اوست، باید محیط تکامل روحی و معنوی او نیز باشد؛ و چون اسباب و مقدمات تکامل روحیاش، ارادی و اختیاری است، پس باید به شیوهای عالمانه و مدبّرانه از محیط زیست، برای این هدف متعالی استفاده کند؛[۵۰] زیرا رسیدن به تکامل روحی و معنوی بدون بهرهمندی از محیط زیستی امن و سالم امکانپذیر نخواهد بود.
مقام معظم رهبری میفرمایند:
«هدف متعالی اسلام، برخوردار ساختن همه نسلها از نعمتهای الهی، و ایجاد جامعهای سالم و به دور از فاصله طبقاتی، و مستعد برای رشد و شکوفایی است و الزامات شرعی، برای حفظ تعادل و توازن در استفاده از مواهب طبیعی، با پرهیز از زیادهروی، و تعبّد به عدم اضرار به غیر را، فراهم آورده است.»[۵۱]
بنابراین، تصرف انسان در طبیعت و محیط زیست مطلق و نامحدود نیست؛ بلکه مقید به چارچوبهایی است که باید آنها را رعایت کند. از جمله: عدم اضرار به غیر، رعایت حقوق دیگران و حفظ حقوق نسلهای آینده. عواملی همچون ایمان و اخلاق اسلامی از اموری است که میتواند رابطهای مسالمتآمیز بین انسان و محیط زیست برقرار کرده و به سلامتی و شادابی انسان و محیط زیست منجر شود.
بر همین اساس، در قرآن کریم، خداوند همان طور که حق بهرهبرداری از محیط زیست و طبیعت را برای انسان قرار داده، مسؤولیت عمران و آبادانی زمین را هم بر عهده او گذاشته است. در سوره هود آمده است:
«هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الارْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها»[۵۲]
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-02] [ 05:22:00 ق.ظ ]
|