این آیه بهره‏برداری از منابع و منافع زمین را متعلق به همه انسانها، در همه زمانها می‏داند؛ که باید‌ به‌طور اصولی و صحیح، در جهت رفع نیازها و رعایت حقوق دیگر انسانها در همه دوره‏ها صورت‏پذیرد.
در آیه دیگر خداوند می‏فرماید:
«وَ لَقَدْ مَکَّنّاکُمْ فِی الارْضِ وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ»[۳۴]
یعنی: شما را از امکانات زمین بهره‏مند ساختیم و وسائل معیشت شما را در آن فراهم کردیم.
این آیه نیز، بیان‏کننده توانایی و امتیازی است که انسان روی زمین دارد، تا جایی که در آن وسائل زندگی او فراهم شده است. روشن است که داشتن محیط زیستی سالم، جزء اولین حقوق انسان برای زندگی در روی زمین است. بر همین اساس، خداوند نیز، پهنه طبیعت را زیستگاه انسانی قرار داده است.
پایان نامه
در آیه ۱۰ سوره الرحمن[۳۵] آمده است:
«وَ الارْضَ وَضَعَها للانامِ»
یعنی: و (خداوند) زمین را برای همگان قرار داد.
بر مبنای این آیه کریمه، زمین و محیط زیست آن، حق همگانی است و همه حق دارند از آن بهره‏مند شوند. بنابراین، استفاده از این حق، باید به گونه‏ای باشد که امکان استفاده و بهره‏برداری از آن، برای نسل حاضر و نسلهای آینده حفظ شود.
نکته‏ای که باید بدان توجه داشت این است که، هرگاه حقّی برای انسان نسبت به چیزی پدید آید، در مقابل آن تکلیفی نیز خودنمایی خواهد کرد. به عبارت دیگر حق و تکلیف، دو روی یک سکّه‏اند. اگر استفاده و بهره‏برداری از طبیعت و محیط زیست برای انسان به رسمیت شناخته شده؛ این حق، تکلیفی نیز ایجاد می‏کند و آن این است که انسان، وظیفه دارد به گونه‏ای از حق خود استفاده کند که به حقوق دیگران لطمه‏ای وارد نکند. بر همین اساس، اگر انسان از محیط زیست استفاده می‏کند، باید استفاده او، به گونه‏ای باشد که به حقوق دیگران در استفاده از آن خدشه‏ای وارد نشود.
در دسته‏ای از آیات قرآن، خداوند با نام بردن از عناصر محیط زیست، بر آفرینش آن‌ها برای انسان تأکید می‏کند.
در سوره نحل خداوند می‏فرماید:
«وَ الانْعامَ خَلَقَها لَکُمْ فِیها دِفْ‏ءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ»[۳۶]
یعنی: چهارپایان را آفرید که برای شما از آن‌ها گرما (جامه‏های گرم) و سودهای دیگر فراهم می‏آید و از آن‌ها می‏خورید.
در همین سوره خداوند همچنین می‏فرماید:
«هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً…»[۳۷]
یعنی: اوست (خدایی) که از آسمانها آب فرستاد که از آن می‏آشامید و بدان درخت و گیاه می‏روید، که در آن (روییده‏ها)، دامهای خود را می‏چرانید.
و در آیه بعد می‏فرمایند:
«یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الاعْنابَ وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ» [۳۸]
یعنی: و با آن برایتان کشتزارها و درختهای زیتون و خرما و انگور و همه گونه محصول می‏رویاند.
در سوره نمل نیز خداوند می‏فرماید:
«وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَهٍ» [۳۹]
یعنی: برای شما از آسمان آب فرستاد، پس با آن آب، بوستانهایی شادی‏انگیز رویانیدیم.
این دسته از آیات که در قرآن فراوان هستند، همه یک پیام دارند و آن این‌که آنچه از عناصر محیط زیست در روی زمین است، برای انسانهاست و همه انسانها حق دارند از این الطاف الهی بهره‏مند شوند و هیچ‏کس نمی‏تواند این حق خدادادی را از آن‌ها سلب کند.
تعبیراتی نظیر: «لکم (برای شما)»، «الناس (مردم)» و «الانام (همگان)»، آشکارا بر این مطلب دلالت دارند، که این نعمتها، برای همه مردم و حق همه آنهاست ـ صرف‏نظر از هرگونه عاملی، همچون مذهب، جنسیت، تابعیت و… ـ و همه حق دارند تا از این نعمت ارزشمند الهی بهره‏مند شوند و در پناه آن، زندگی سالم و امنی داشته باشند.
دسته‏ای از آیات قرآن هستند که در آن‌ها از واژه «تسخیر» در مورد عناصر محیط زیست برای انسانها به کار رفته است. در این آیات، آفتاب و ماه، باد و باران، کوه‏ها و درّه‏ها، جنگلها و سبزه‏زارها، حیوانات و سایر منابع زمینی و خلاصه همه موجودات را در خدمت انسان در آورده و همه را فرمانبردار انسان ساخته است تا او بتواند از همه آن‌ها بهره برده و زندگی سعادتمندی را داشته باشد.
در فرهنگ قرآن، واژه تسخیر به دو معنی آمده است: یکی در خدمت منافع و مصالح انسان بودن مانند تسخیر خورشید و دیگری زمام اختیارش در دست بشر بودن مانند دریاها و بسیاری از موجودات زمین. [۴۰]
برای این‌که حق انسان در استفاده و بهره‏برداری از طبیعت را در این قسم از آیات بیان کنیم، به چند نمونه اشاره می‏کنیم:
خداوند در سوره نحل می‏فرمایند:
«وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ…»[۴۱]
یعنی: خداوند، خورشید و ماه را مسخّر شما ساخت.
و در سوره دیگر چنین می‏فرماید:
«وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ…»[۴۲]
یعنی: خداوند، شب و روز را برای شما تسخیر کرد.
و در جای دیگر اشاره می‏کند:
«أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الارْضِ…»[۴۳]
یعنی: آیا ندیدید که خداوند آنچه در آسمانها و زمین است، مطیع شما کرد.
در جای دیگر نیز، خداوند با مضامین مشابه قبل می‏فرمایند:
«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی الارْضِ…»[۴۴]
یعنی: آیا ندیدی خداوند آنچه را در زمین است، مسخّر شما ساخت.
و موارد فراوان دیگری که بر همین معنا دلالت دارند[۴۵].[۴۶]
استاد شهید مرتضی مطهری، در مورد این آیات می‏فرمایند:
«در قرآن از مسخّر کردن ماه، خورشید، شب، روز، دریا، نهرها، کوه‏ها، باد و هر چه در آسمان و زمین است، یاد شده است. بدیهی است که در همه این موارد، مقصود این است که این امور طوری آفریده شده‏اند که رام انسان و مورد استفاده و بهره‏برداری انسان هستند».[۴۷]
از آنچه گفته شد معلوم می‏شود که طبیعت و محیط زیست در متون دینی، حق همه انسانها در همه دورانهاست. بنابراین، در مقابل حق استفاده‏ای که خداوند برای انسان در محیط زیست و طبیعت قائل شده است، وظیفه‏ای نیز بر عهده او گذاشته است که آن، حفظ و حمایت و بهره‏برداری صحیح از محیط زیست است؛ زیرا هدف خداوند از در اختیار گذاشتن طبیعت برای انسان این است که جهت رفاه، آسایش و تکامل خود از آن بهره‏مند شود. بنابراین، اگر در استفاده از این امکانی که در اختیار او قرار گرفته، زیاده‏روی کند، بر خلاف آن هدف متعالی اقدام کرده که نتیجه‏اش به خطر افتادن حیات خود او و دیگران و بازماندن از سیر تکاملی در مسیر سعادت دنیا و آخرت خواهد بود.
به عنوان مثال، علم و فناوری، مهمترین ابزار تصرف انسان در طبیعت است. تلاش علمی و به کارگیری فناوری در طبیعت و محیط زیست برای این است، که انسان بتواند از محیط زیست و طبیعت، جهت فراهم آوردن یک زندگی سعادتمندانه همراه با امنیت و آرامش استفاده کند؛ اما اگر انسان در استفاده از علم و فناوری برای تصرف در محیط زیست زیاده روی کند، ثمره‏ای جز مقهوریت و مغلوبیت او در مقابل سلطه زندگی ماشینی و صنعتی نخواهد داشت. این همان چیزی است که امروزه شاهد آن هستیم و‌ به‌طور قطع هم خلاف دستورات و تعالیم اسلام است؛ زیرا اسلام، تسلط بر طبیعت را می‏خواهد، اما زیاده‏روی در این امر باعث شده که کار از دست انسان خارج شود؛ به گونه‏ای که سلامت، امنیت و انسانیت او در میان پیچ و مهره‏های این زندگی صنعتی و ماشینی گم شده است.[۴۸]
با این همه، تصرف در محیط زیست باید به گونه‏ای باشد که انسان را در جهت دستیابی به حیات طیبه و توسعه متعادل که ضامن ارتقای وضع جسمی و روحی بشر است، یاری کند.[۴۹] به عبارت دیگر، تصرف در محیط زیست باید به شیوه‏ای باشد که آدمی را به غایت و هدف خلقت برساند. بدین جهت، استفاده از آن‌ به‌طور دلخواه و بدون در نظر گرفتن این‌که این نعمتها وسیله‏اند نه هدف، خود باعث گمراهی و انحراف انسان از مسیر حق خواهد بود. انسان به عنوان موجودی مختار، باید به این واقعیت تن دهد، که زمین همان‏گونه که محل رشد تکوینی و جسمی اوست، باید محیط تکامل روحی و معنوی او نیز باشد؛ و چون اسباب و مقدمات تکامل روحی‏اش، ارادی و اختیاری است، پس باید به شیوه‏ای عالمانه و مدبّرانه از محیط زیست، برای این هدف متعالی استفاده کند؛[۵۰] زیرا رسیدن به تکامل روحی و معنوی بدون بهره‏مندی از محیط زیستی امن و سالم امکان‏پذیر نخواهد بود.
مقام معظم رهبری می‏فرمایند:
«هدف متعالی اسلام، برخوردار ساختن همه نسلها از نعمتهای الهی، و ایجاد جامعه‏ای سالم و به دور از فاصله طبقاتی، و مستعد برای رشد و شکوفایی است و الزامات شرعی، برای حفظ تعادل و توازن در استفاده از مواهب طبیعی، با پرهیز از زیاده‏روی، و تعبّد به عدم اضرار به غیر را، فراهم آورده است.»[۵۱]
بنابراین، تصرف انسان در طبیعت و محیط زیست مطلق و نامحدود نیست؛ بلکه مقید به چارچوبهایی است که باید آن‌ها را رعایت کند. از جمله: عدم اضرار به غیر، رعایت حقوق دیگران و حفظ حقوق نسلهای آینده. عواملی همچون ایمان و اخلاق اسلامی از اموری است که می‏تواند رابطه‏ای مسالمت‏آمیز بین انسان و محیط زیست برقرار کرده و به سلامتی و شادابی انسان و محیط زیست منجر شود.
بر همین اساس، در قرآن کریم، خداوند همان طور که حق بهره‏برداری از محیط زیست و طبیعت را برای انسان قرار داده، مسؤولیت عمران و آبادانی زمین را هم بر عهده او گذاشته است. در سوره هود آمده است:
«هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الارْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها»[۵۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...