الف- رشته محور[۱۰]: سازماندهی سنتی برنامه درسی که حتما آن موضوعهای درسی یا حوزه های ابتدایی به شکل مجزا از یکدیگر در زمان های متصل عرضه میشوند.
ب- رشته های موازی[۱۱]: سازماندهی برنامهدرسی به گونهای که معلمان در تدریس محتوایی مربوط به رشته خویش هماهنگی لازم را با معلمان سایر دروسها به عمل میآورند و با روشها و مباحث دارای تناظر و تشابه بر اساس نظم وتوالی تفاهم نشده و به دانشآموزان عرضه شود.
ج- واحدهای درسی یا درسهای شکل گرفته از رشته های مکمل یکدیگر : به نوعی سازماندهی برنامه درسی اشاره دارد که طی آن، حوزه های محتوایی نزدیک به یکدیگر یا مکمل هم در یک قالب یک واحد درسی مستقل طراحی و عرضه میشوند نمونه حوزه های محتوایی نزدیک مجموعه حوزههایی هستند که با ترکیب آنها میتوان واحدی درسی تحت عنوان علوم انسانی تدوین کرد و نمونه حوزه هایی محتوایی مکمل واحد درسی مستقلی است که به بحث درباره اخلاق در علم می پردازد.
د- واحدهای درسی یا درسهای میانرشته ای: معرف کوششی است که در جهت ایجاد وحدت میان تمام یا بخش اعظم از مواد درسی که در برنامهدرسی مدارس گنجاندهاند. این مهم با بهره گرفتن از مفهوم یا موضوعی که قابلیت ایجاد چنین پیوندی را داشته شده انجام میشود.
م- الگوی روزتلفیق شده[۱۲]:در این الگو سازماندهی، پرسشها و علایق دانشآموزان به جای محتوای تجویز شده توسط مراجع جهت فعالیتهای یادگیری را تعیین میکند در حقیقت این الگو توجیه میکند یا برنامه یک روزه از روزهای هفته درمدارس به شکل روییدنی، یا از پیش تعیین نشده برخورد شود و دانشآموزان در تصمیمگیری درباره فعالیتهای خود محوریت پیدا کنند.
ن- برنامه کامل[۱۳]:معرف حد اعلا و افراطی تلفیق است که در آن برنامه درسی براساس تجربه ها، پیشینه، علایق و پرسشهای دانشآموزان شکل میگیرد به این رویکرد در برنامهدرسی از آن جهت برنامه کامل تلفیق گفته می شود که هدف آن، تلفیق تمام و کمال میان زندگی و موجبات دانشآموزان و آنچه که در مدرسه اتفاق میافتد است. جاکوبز شکلهای ۶گانه فوق را که معرف تلفیق برنامه درسی نیز میباشند برروی پیوستاری که شرح ذیل نمایش داده و همچنین تاکید میکند که مدراس، و نظامهای آموزشی باید بتواند از شکلهای مختلف به تناسب بهره جویند و حتی به تلفیق و ترکیب شکلهای تلفیق نیز دست بزنند.
برنامه کامل روزتلفیق شده میان رشته ای رشته های مکمل رشته های موازی رشته محور
نمودار -۲-۲ _ پیوستارالگوهای تلفیقی (جی کوبز)
صاحبنظر دیگری که به دستهبندی اشکال تلفیق پرداخته است کیس نام دارد ولی در نوشتاری با عنوان تفکر جدی درباره تلفیق برنامهدرسی چهار نوع سازماندهی تلفیقی برنامه درسی را به شرح زیر شناسایی کرده است.
۱-تلفیق محتوا[۱۴]: معرف تلفیق محتوای مربوط موضوعهای درسی مختلف با بهره گرفتن از یک مفهوم یا موضوع وحدت بخش است.
۲- تلفیق مهارتها و فرایندها[۱۵]: حکایت از سازماندهی برنامهدرسی یا محوریت مهارتها و قابلیت‌های فرایندی دارد.
۳- تلفیق مدرسه و فرد: معرف کوششی است که در جهت ایجاد تلفیق میان زندگی خارج از مدرسه دانش آموزان(زندگیواقعی) و زندگی یا حیاتی که او در درون نظامآموزشی تجربه میکند این نوع تلفیق به عبارت دیگر درصدد است تا دنیای بیرون از مدرسه فرد را به دنیای درون مدرسه پیوند بزند محوریت این سازماندهی برنامه درسی یا پرسشها و مسائل، موضوعهای مورد علاقه و محسوس و ملموس دانشآموزان است.
۴- تلفیقکلگرا[۱۶]: ناظر به ایجاد پیوند میان تمام اجزاء و مولفه های تجربه های است که دانشآموزان در نظام آموزشی کسب میکند این تجربه ها در بردارنده تجربه های پیش بینیشده یا قصد شده و تجربه های قصد نشده و مرتبط با حوزه برنامهدرسی پنهان است. مجموعه این تجربه ها باید مکمل، موید و همخوان با یکدیگر باشد پس از آشنایی با انواع دستهبندیهای درباره تلفیق میتوان تلفیق را به دو شاخهی کلی تقسیم کرد.(هاشمیان نژاد،۱۳۸۳)
الف)تلفیق محتوامدار ب)تلفیق مهارت محور
الف)تلفیق محتوا محور[۱۷]: تلفیق محتوا محور به موضوعات درسی و شکستن مرز محتوای بین علوم تاکید دارد و با اصطلاحاتی چون بینرشته ای، فرارشتهای، موازی، مانند اینها مشخص میشود هدف آن یادگیری محتوای سطح بالا و عقاید کلی است. به طوری که درک عمیق و کلی از موضوعات موقعیتهای خاص حاصل نشده
ب)تلفیق مهارت محور: معرف سازماندهی تلفیقی با هدف تقویت مهارتهای فرایندی از قبیل تفکر انتقادی و نوشتن، ارتباط برقرارکردن و امثال آن است در حقیقت یکی مهارت فرایندی به محور وحدت بخش حوزه های مختلف محتواییتبدیل میشود(نیپوفیک سوواک،۱۹۹۵)به عبارتی این نوع تلفیق کاربردی عملی است و هدف آن افزایش توانایی دانشآموزان در جهت فراگیری مهارتهای تفکر و راهبردهای کلی همراه با کاربرد وسیع آنها در موضوعات درسی است، تا در نتیجه توانایی درک موقعیتها و نهایتا حل مساله را کسب کنند و در این رویکرد همه موضوعات درسی به وسیله مهارتهای تفکر با یکدیگر مرتبط و به صورت یک کل تصور می شود آن چه در یک زمینه از برنامه ها به کار میرود در زمینه های دیگر تقویت میشود یا تعمیم مییابد. بدین ترتیب یک مهارت بهگونهای تفاوت و به طرق گوناگون با بهره گرفتن از محتوای خاص، فرایند یادگیری، درک ارتباط، انتقال تعمیم و تکرار و تقویت، تحلیل، خلق و قضاوت و بررسی را میپیماید و به کسب مهارتهای تفکر منتهی میشود. در این رویکرد یادگیرنده به کارگیری مهارتهایی را در انواع زمینه های آموزشییاد میگیرد و درنهایت انتقال کاربرد و تعلیم آموخته ها را در هر یک از موضوعات درسی و همچنین در زندگی واقعی فرا میگیرد(مانندمطالعاتاجتماعی) بنابراین میتوان گفت برنامهدرسی تلفیقی در معنی وسیعآن نه تنها به معنای تلفیق موضوعات درسی است بلکه شامل تلفیق مهارتها، محتوا نیز می باشد بر این اساس با دو دیدگاه تلفیق از برنامه درسی مواجه خواهیم شد.
مقاله - پروژه
الف) برنامه درسی محتوامحور ب) برنامه درسی مهارت محور
برنامه درسی محتوامحور: این برنامه شامل محتوا و مفاهیم اساسی دانش درباره جهان است در این یادگیری محتوا برای همهی دانشآموزان از ابتدایی تا متوسطه ضرورت دارد و به این معنی که حتی در مقطع ابتدایی که ظاهرا تاکید بر مهارتهاست، بر محتوا هم تمرکز دارد. در سطح متوسطه نیز برنامه درسی حول محور محتواست هرچند گاهی دو یا چند موضوع به صورت مرتبط با هم مانند اطلاعات اجتماعی _ تدریس می شوند(بین رشتهای )
برنامه درسی مهارت محور : شامل استراتژیها و مهارتهای یادگیری براساس نقش آنها در کمک به دانش آموزان در دو مورد زیر است.
کسب محتوای برنامه درسی تدریس شده
توسعه مهارتها تفکر و یادگیری مستقل
تلفیق در این نوع برنامهدرسی به این معناست که مهارتهای تفکر در حین آموزش محتوا تدریس میشوند بنابراین در همهی موضوعات درسیو همهی پایه ها قابل کاربرد هستند، این امر سبب میشود که ارتباط بین دروس برای دانشآموزان روشنتر گردد.
هدف اساسی از تلفیق مهارتها و یا محتوای آن است که حوزه های مختلف گوناگون با هدف رشد قابلیت های خاص مانند سازماندهی اطلاعات حلمساله در دستور کار قرار گیرند و این مهارتها را برای دانش آموزان از حالت خشک، بی روح، انتزاعی و مجرد در نتیجه به معنا خارج کند.
۲-۲- ۶- ویژگی های برنامه درسی
ادوارد کلارک۲۰۰۲، معتقد است که برنامهدرسی تلفیقی چیزی بیش تر از ترکیب صرف موضوعات درسی است که با سوالاتی مهم و گسترده دربارهی موفقیت دانشآموز در جامعه و محیط آغاز میگردد. برنامه درسی تلفیقی یک رویکرد آموزشی است؛ که دانشآموزان را برای یادگیری بلندمدت و مادام العمرآماده می کند و بر این باور است که در هدف از تعلیم در مدارس باید به عنوان فرایند ایجاد توانایی های مورد نیاز برای زندگی در قرون آینده باشد. به طور خلاصه میتوان ویژگیهای برنامه تلفیقی را به شرح زیربیان کرد(هاشیمان نژاد ،۱۳۸۳)
- ترکیبی از موضوعات وجود دارد که یک موضوع خاص.
- برنامه درسی انعطاف پذیراست گروه بندی شاگردان نیز انعطاف پذیر است.
- بین مفاهیم ارتباط وجود دارد .
- تاکید بر روی پروژه هاست.
- منابع فراتر از کتاب درسی است.
- مسائل مورد علاقه در اولویت سازماندهی قرار دارند.
- گروهبندی دانشآموزان و امکان انعطافپذیری آن بیشتر است.
- روابط بین عناوین و موضوعات داخلی و بیرون کلاس برای دانشآموزان آشکار است.
- دانشآموزان در کارهایشان مشارکت دارند.
- احترام و همکاران و احساس مسئولیت در بین شاگردان قوی است.
- نقش معلم صرفا انتقال دهنده و اطلاعات نیست بلکه تسهیل کننده است.
- ارزشیابی مبتنی بر اعتماد است و با روش های جدید مانند سنجش عملکرد انجام می پذیرد.
- می توان رشته را بر محور موضوعات و مسایل برگرفته از زندگی افراد سازماندهی کرد.
- دید فراگیر بسط داده میشود و جزم اندیشی کاهش می یابد.
- دانشآموزان علاوه برکسب مهارتهای ساده درفهم کلگرایی پیچیدهگیهای درگیرمیشوندکه وظایف عملی آنان را در محیط خارج از مدرسه منعکس میسازد.
- اهداف محتوا و فرایند با هم تلفیق می شوند.
- هردو بعد زندگی فردی و اجتماعی دانشآموزان تحت پوشش قرار داده میشوند.
- دا نشآموزان فرصت کسب تجربه عملی مهارتها را دارند.
- مرزهای ساختگی بین آموزش و پرورش از میان میرود.
- دانشآموزان خود رهبر و خود آموزند.
- نسبت به آموزش سنتی، معلمان مشارکت بیشتری در فرایند یاددهی _یادگیری دارند.
- مهارتهای اساسی مانند حل مساله مورد تاکید است.
- آموزش و پرورش در چهارچوب زمانی و مکانی محدود نیست.
- بین معلمان و برنامهریزان جهت تعیین هدفهای نهایی مقاصد آموزشی و مهارتهای اساسی درابعاد گوناگون و محتوای آموزشی باید همکاری وجود داشته باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...