پژوهش های کارشناسی ارشد در مورد پایان نامه.doc130.doc150- فایل ۶ |
ابتدا حمایت به آذریها و درمرحله بعد بی طرفی
چچن
جدایی طلبان چچنی با دولت روسیه
استقلال و جدایی طلبی
از ناحیه کشورهای عربی واسلامی
عدم مداخله و اعلام نگرانی
گرجستان
اقوام اوستیا و آبخازیا با دولت گرجی یا دولتهای گرجستان و روسیه
استقلال طلبی همراه با مداخلات خارجی
آمریکا- روسیه
عدم مداخله و به شکل اعلام نگرانی و برقراری صلح و همراه با استراتژی صبر و انتظار
۷-۲- اشتراکات و مولفه سیاست خارجی در بحران :
سیاست خارجی هر یک از کشور در حول هر موضوع بین المللی، بایستی در راستای اهداف ملی و امنیتی آن کشور تبیین شود. آنچه که اهداف ج.ا. ایران را در آسیای مرکزی و قفقاز تبیین می کند ،امنیت مرزها،حاکمیت و استقلال ملی، حفظ تمامیت ارضی خود، توسعه و اقتصادی ایران می باشد،که همگی این اهداف در راستای ثبات منطقه ای قابل دسترس است. به طور کلی اصول کلی سیاست خارجی ج.ا.ایران در موارد زیر است :
۱-نفی سلطه گری و سلطه پذیری۲-استکبار زدایی و عدالت خواهی.۳-حمایت از مستضعفان و مسلمانان حهان۴-همزیستی مسالمت آمیز و صلح طلبی۵-احترام متقابل و عدم دخالت درامور داخلی کشورها.۶-تعهد در قراردادهای بین المللی.[۲۳۷]
در همین راستا اهداف و مولفه های سیاست خارجی ایران در این دو منطقه در قبال بحران های منطقه ای نیز قابل ارزیابی است.ولی آنچه که این اهداف را در این منطقه در مقایسه با خاورمیانه متمایز می کند، تاکید بیشتر بر مولفه های ژئوپلتیک و اقتصادی است. در حالی که در خاورمیانه نگاه سیاست خارجی ایران ، مولفه های ایدئولوژیک و اعتقادی بسیار دخیل است. ولی در این دو منطقه به خصوص آسیای مرکزی کمتر ایدئولوژیک و بیشتر بر اهداف ژئوپلیتیک تاکید می شود.
در قبال بحران های منطقه ای نیز سیاست خارجی ایران در موارد زیر خلاصه می شود: ۱-حفظ و ثبات و امنیت مرزها و کشورهای مجاور خود.۲-تاکید بر حفظ تمامیت ارضی کشورهای منطقه و مخالفت با هرگونه اقدامات جدایی طلبانه.۳-مخالفت با هرگونه دخالت و نفوذ از جانب کشورهای خارج از منطقه(ایران نگران آن است که این همسایه های شمالی پایگاهی برای دشمنان خود مثل آمریکا، اسرائیل و ناتو گردد).۴ حمایت از کشورهای مقتدر و باثبات ومشروع است زیرا ایران کشورهایی که با بحران های مسروعیت و اقتدار برخوردارند را منشا بحران منطقه ای می داند .[۲۳۸].۵- حل مناقشات منطقه ای قفقاز با بهره گرفتن از مدل امنیتی خود(۳+۳) است ،که درآن علاوه بر کشورهای سه گانه قفقاز، بازیگران همسایه ، روسیه ، ترکیه و ایران در حل مناقشات مشارکت داشته باشند.البته در مواردی سازمان همکاری و امنیت اروپا نیز در این طرح امکان مشارکت دارند۶-اولویت قرار گرفتن اهداف ملی در مواردی که حتی متعارض با امنیت منطقه ای یا سبب افزایش بحران گردد۷ -تاکید بر نقش خاص روسیه در مواردی که امکان حل یک بحران وجود ندارد و سو گیری خاص سیاست خارجی تهران به مسکو در یک بحران و استفاده از چنین فرصتی برای اهداف دیگر. ۸- تاکید بر اصل ۱۵۳ قانون اساسی ایران مبنی بر حمایت از جنبشهای آزادی خواهانه و اسلامی و همچنین سیاست «نه شرقی و نه غربی»
۵-مولفه های متعارض سیاست خارجی در بحران :
اگر بخواهیم موارد بالا را به عنوان اصول و مولفه های مهم سیاست خارجی ج.ا.ایران در برخورد با بحران های منطقه در نظر گیریم،به این نتیجه می رسیم که سیاست خارجی ایران همه بحران ها ،بر پایه این اصل که « تدبیرهر بحران در هر مرحله از فرایند آن نیازمند راهبردهای خاص آن شرایط است» به صورت یکسان عمل نکرده است.به طوری که در مواردی متباین و حتی متعارض عمل کرده.به عنوان مثال در بحران قره باغ در دو مقطع دو گرایش تقریبا متفاوت از جانب دستگاه سیاست خارجی ایران اجرا شد.در یک مقطع نگاه ایدئولوژیک به مسئله و گرایش به مخالفت با هرگونه همکاری با کشورهای ابر قدرت آن زمان( اتحاد شوروری سابق و آمریکا) که مبتنی بود بر شعار«نه شرقی و نه غربی»صورت گرفت. در حالی که با سقوط شوروی، این نگاه به مخالفت با غرب و آمریکا تبدیل شد.یعنی ساختار های بین المللی در تغییر سیاست خارجی ایران در قبال بحران ها نقش داشت.
مورد متعارض آمیز دیگر به سیاست خارجی ایران در قبال بحران گرجستان بر می گردد.در حالی که یکی از مولفه های سیاست ایران در منطقه، تاکید بر حفظ تمامیت ارضی کشورها بود.در این بحران با اینکه خاک گرجستان مورد اشغال از جانب روسیه همراه بود، ایران سیاست سیاست صبر و انتظار و رد هرگونه محکومیت اقدام روسیه را در پیش گرفت.
مورد دیگر مربوط به بحران چچن می باشد.یکی از اهداف ایران در قفقاز حفظ حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورهاست و ایران باور دارد که حرکتهای جدایی طلبانه در سطح ملی از تهدیدات امنیتی در قفقاز است.[۲۳۹]ولی کمکهای مالی و نظامی ایران به جدایی طلبان چچنی که درمنابع روسیه گزارش شده در تضاد با این اصل است. در توجیه این اقدامات می توان گفت که ، با اینکه ایران در این دو منطقه یک کشور امنیت جو است و به دنبال اهداف امنیتی و اقتصادی است ولی از آنجا که انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب ایدئولوژیک است،طبعا ملاحظات عقیدتی نیز در سیاست خارجی تاثیر پذیرفته است.کمکهای ایران را نیز می توان در همین چارچوب در نظر گرفت
درکل اگر بخواهیم سیاست خارجی ج.ا.ایران را نسبت به بحران های اسیای مرکزی و قفقاز مورد بررسی قرار دهیم که در پاسخ به سوال اصلی این پژوهش هم باشد به نتیجه رسیم که اقدامات و سیاست خارجی ایران نسبت به بحران های این مناطق که ناشی از صلح و ثبات منطقه ای ، حفظ تمامیت ارضی و افزایش پرستیژ بین المللی بود، در بسیاری موارد احتیاط آمیز و منفعلانه بود و درعین حال سعی می شد که مواضع صورت گرفته مخالف دیدگاه های روسیه در منطقه نباشد.این دیدگاه تقریبا مطابق با فرضیه نیز هست. وجود یک الگوی مناسب برای مطالعه سیاست خارجی امری ضروری است ، زیرا با بهره گرفتن از یک الگوی مشخص سیاستگذاران قادر به نگرش ، درک و تفسیر رفتار دیگران خواهند بود. البته ممکن است الگوها به مرور بر اثر تغییرات داخلی و بین المللی دچار دگرگونی شود. با این حال دو مساله در این زمینه مهم است. نخست، بسیاری از نخبگان سیاسی به رغم این تحولات ، از الگوهای گذشته پیروی می کنند.دوم ،وجود این الگوها باعث می شود اختلافات نظام سیاسی از حالت بلاتکلیفی و انفعالی در تصمیم گیری های سیاست خارجی خارج شود.[۲۴۰]
در نظام سیاسی ایران تصمیم گیرندگان فاقد یک تحلیل مشخص با معیارهای معین اند،تدبیر بحران در جامعه و به تبع آن در دولت نیز از یک قاعده علمی خاصی پیروی نمی کند و فاقد یک چارچوب کلی و عینی است. در نتیجه اگر بخواهیم این سیاست ها را تبیین کنیم که در آینده قابلیت پیش بینی پذیر داشته باشد به این نتیجه می رسیم که ایران به عنوان یک بازیگر عاقل به دنبال منافع ملی و منطقه ای خود است، بنابراین از الگو و مدل خاص و جامعی پیروی نمی کند، بلکه با توجه به مقتضیات و شرایط حاکم در منطقه و محیط بین الملل، سیاست های متفاوت و گاهی متعارضی نیز در پیش می گیرد. در چنین حالتی تبیین یک الگوی جامع و مانع که بتواند رفتارهای سیاستگزاران و مجریان سیاسی را تبیین کند مشکل است. در نتیجه با توجه به منابع محدود و در دسترس شکل شماره ۷-۱ در این پژوهش به رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-02] [ 12:33:00 ب.ظ ]
|