چکیده

هدف اساسی از انتخاب موضوع و انجام تحقیق در زمینه کارآفرینی معلمان و عملکرد آموزشی آنان، دستیابی به نتایجی است که احتمالا حاکی از ارتباط بین آنهاست. سؤال اصلی تحقیق عبارت است از
«آیا میان قابلیت های کارآفرینی معلمان مدارس متوسطه شهرستان ورامین، با عملکرد آموزشی آنان رابطه ای وجود دارد؟»
در این پژوهش پس از بررسی جامع پیشینه مطالعات کارآفرینی از دیدگاه های مختلف، شش ویژگی
به عنوان مؤلفه های شخصیت کارآفرین انتخاب شدند که عبارتند از: استقلال طلبی، گرایش به خلاقیت، توفیق طلبی، برخورداری از مرکز کنترل درونی، ریسک پذیری و تحمل ابهام.
بر همین اساس در سؤالات فرعی، بررسی رابطه هر یک از این مؤلفه ها با عملکرد آموزشی، مد نظر بوده است. برای انجام پژوهش از روش توصیفی (همبستگی) استفاده شده است. «قابلیت های کارآفرینی معلمان» به عنوان متغیر مستقل و «عملکرد آموزشی آنها» به عنوان متغییر وابسته در نظر گرفته شده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
به منظور بررسی سؤالات تحقیق، اطلاعات مورد نیاز از طریق اجرای دو پرسشنامه به شرح زیر جمع آوری شده است:
۱- پرسشنامه سنجش قابلیت های کارآفرینی
۲- پرسشنامه سنجش عملکرد آموزشی
جامعه آماری شامل کلیه دبیران مدارس نظری، فنی- حرفه ای و کار و دانش شهرستان ورامین به تعداد ۶۹۴ نفر بودند که تعداد ۴۰۷ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی طبقه ای بعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل نتایج و داده ها با بهره گرفتن از روش های آماری توصیفی و استنباطی مثل فراوانی، میانگین، انحراف معیار، تحلیل رگرسیون و… به وسیله بسته نرم افزار آماری SPSS صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی است ۵/۱۳% معلمان کارآفرینی بسیار قوی، ۱/۸۰% کارآفرینی قوی، ۱/۶% کارآفرینی ضعیف و ۲/۰% کارآفرینی بسیار ضعیف از خود نشان دادند که ۶/۹۳% بالاتر از حد متوسط و ۴/۶% نیز پائین تر از حد متوسط می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده، تأثیر مقیاسهای کارآفرینی معلمان در عملکرد آموزشی آنها معنی دار است. به این ترتیب نتایج تحلیل نمایانگر این نکته است که بین
خرده مقیاسهای کارآفرینی که عبارتند از توفیق طلبی، استقلال طلبی، گرایش به خلاقیت، ریسک پذیری، کنترل درونی با عملکرد آموزشی معلمان همبستگی معنا‌داری وجود دارد. (p<0/05) اما بین تحمل ابهام با عملکرد آموزشی معلمان همبستگی معنا‌داری وجود ندارد. (p>0/05)
واژه های کلیدی: کارآفرینی (توفیق طلبی، استقلال طلبی، گرایش به خلاقیت، ریسک پذیری، کنترل درونی و تحمل ابهام)، عملکرد آموزشی، نظری، فنی و حرفه ای، کار و دانش

 

 

فصل اول:

 

کلیات پژوهش

 

۱- مقدمه

از میان نظام های مختلف اجتماعی، امروزه نظام آموزش و پرورش از بزرگترین و پیچیده ترین ابداعات بشری محسوب می گردد. لذا در هر کشور سرمایه های فراوانی در اختیار گروه بی شماری از معلمان و دبیران برای پروراندن و آگاه کردن جمعیت انبوهی از کودکان، نوجوانان و جوانان قرار می گیرد.
از جمله عناصر در جریان آموزش و پرورش تأثیر و نقش معلم است که اهمیت آن بارزتر از سایر عناصر است. نحوه انتخاب و گزینش معلم، تربیت و پرورش، علاقه، انگیزه ها و نحوه ارتباط وی با دانش آموزان، میزان تحصیلات و عوامل دیگر تعیین کننده است. بنابراین چه از دیدگاه انسانی و چه از دیدگاه آموزشی همواره معلم به عنوان یک فرایند تأثیر گذار بر تدریس و آموزش مطرح می شود. (قاسم زاده دیزجی، ۱۳۷۷)
از آنجا که معلم، برجسته ترین نقش را در آموزش و پرورش پذیرفته و حساس ترین مسئولیت را دارد،
شایستگی های او در ایفای نقش و اجرای مسئولیت های خطیرش همواره مد نظر بوده است.
حتی امروز که پیشرفت دانش و تکنولوژی، رسانه های آموزشی بسیاری را در دسترس مردم قرار داده است، باز هم ارزش و اعتبار معلم و تدریس او به قوه خود باقی و در جامعه مطرح است.
از طرفی نیل به موفقیت تحصیلی و افزایش درصد قبولی دانش آموزان از جمله اهداف مهم آموزش و پرورش می باشد و تمام کوشش های مدرسه و نظام آموزشی به این نیت و هدف متمرکز می شود و انتظار آن است که دانش آموزان پس از طی محدوده زمانی مشخص بر ملاک ها و معیارهای پیشرفت دست یابند و ارتقا پیدا کنند، اما عوامل پیچیده و گاه ناشناخته ای این عملکرد آموزشی معلمان را تحت تأثیر قرار
می دهند. شناخت این علل که باعث پایین بودن درصد قبولی و گاهی اوقات افت تحصیلی می گردد علاوه بر جلوگیری از کاهش ضایعات اقتصادی و مهمتر از همه انسانی، باعث تخفیف مشکلات روانی و اجتماعی بسیاری در خانواده و جامعه می گردد.
همانگونه که بر همگان روشن است از مهمترین، آفت های نظام آموزشی جهان و کشور ما افت تحصیلی و پایین بودن درصد قبولی دانش آموزان است که همه ساله به صور گوناگون تعداد بسیار زیادی از استعدادهای بالقوه انسانی و منابع اقتصادی جامعه را هدر داده و نابسامانی های فردی و اجتماعی برجا
می گذارد. (حاجی، ۱۳۸۲)
عوامل بسیاری در افزایش درصد قبولی دانش آموزان و ارتقای کیفیت عملکرد آموزشی معلمان مؤثرند که یکی از مهمترین آن عوامل، می تواند قابلیت های کارآفرینی معلمان باشد.
کارآفرینی[۱] موضوعی است که از اواخر قرن بیستم مورد توجه محافل آموزشی کشورهای جهان قرار گرفته است. جهان در اواخر قرن بیستم، شاهد تغییرات بسیار گسترده در تمام عرصه های کسب و کار بوده است به طوری که مفاهیمی چون جهانی شدن، افزایش رقابت، توسعه فناوری اطلاعات، توجه به کیفیت کالاها و خدمات، مشتری مداری و مانند اینها، اداره امور را در بخش عمومی با چالش های جدی روبه رو کرده است. از جمله راهکارهای مؤثر دولتی برای رویارویی با این چالش ها، روی آوردن به بحث کارآفرینی در جامعه است. (نیازی و نصرآبادی، ۱۳۸۶)
کارآفرینی، به عنوان عامل کلیدی رشد و توسعۀ اقتصادی در عصر مدرن شناخته شده است و در مرکز رقابت بین المللی، این شرکت های کارآفرین اند که لبۀ تیز رقابتی آنها معطوف به انعطاف سازمانی و استراتژی تغییر مستمر در فرآیندها، محصول ها و طرح هاست. (پروکوپنکو و پاولین[۲]، ۱۹۹۱)
کارآفرینی فرایندی است که مستلزم خلاقیت و نوآوری، خطرپذیری و برنامه ریزی است و از آن به عنوان موتور حرکت توسعه ی پایدار یاد می شود. بدون شک بررسی توانمندی های کارآفرینی در جامعه و گسترش آن می تواند گره گشای بسیاری از مشکلات، اقتصادی و اجتماعی موجود باشد. (کوراتکو و هاجتس[۳]، ترجمه محرابی و تبریزی، ۱۳۸۳) شومپیتر[۴] معتقد است کارآفرین یک مدیر صاحب ابتکار و فکر است که همراه با خلاقیت، خطرپذیری، هوش، اندیشه و وسعت دید، فرصت های طلایی می آفریند. کارآفرینی دارای ابعاد مختلف توفیق طلبی، مرکز کنترل درونی، خطرپذیری، استقلال طلبی، تحمل ابهام و خلاقیت است. (روحانی سروستانی و همکاران، ۱۳۸۸) کارآفرینی، بر خلاف صورت ظاهری آن، به معنای ایجاد کار نیست و به صورت غلط متداول شده است؛ در حالی که ایجاد کار ممکن است یکی از نتایج کارآفرینی باشد. (صباغیان و همکاران، ۱۳۸۴) سه دلیل عمده کشورها برای توجه به مقوله کارآفرینی، تولید ثروت، توسعۀ تکنولوژی و اشتغال مولد است در حالی که در کشور ما، این مفهوم به اشتباه با اشتغال زایی مترادف شده است. (قاسم نژاد مقدم و سیدی، ۱۳۸۸)
کارآفرینی چیزی فراتر از ایجاد یک کسب و کار است. هرچند ایجاد کسب و کار یکی از واقعیت های مهم کارآفرینی شمرده می شود، اما تصویر کاملی از کارآفرینی نیست. خصوصیاتی همچون، جست وجوی فرصت ها، ریسک پذیری و اصرار بر تحقق ایده ها، ازجمله نشانه ها و ویژگی های کارآفرینان است. همچنین کارآفرینی، نشانه تلاش و موفقیت در کسب و کار است. کارآفرینان پیشگامان موفق در کسب و کارهای امروزی اند. درک فرصت ها، نوآوری و توانایی موفقیت آنها استانداردی است که امروزه، بنگاه های اقتصادی مستقل را با آن می سنجند و این استاندارد در تمام جهان پذیرفته شده است. (ایمنی قشلاق، ۱۳۸۸)

۲- بیان مسأله

امروزه جوامع با تحولات و تهدیدات گسترده بین المللی روبه رو هستند. تحولات و دگرگونی های نظام اجتماعی- اقتصادی عصر حاضر ناشی از پیشرفت شگرف علمی و تکنولوژیک است که به نوبه خود به دیدگاه ها، ضرورت ها و نیازهای جدید منجر شده است. (تاج آبادی، مشایخی و مرادی نژاد، ۱۳۸۷)
تغییرات سریع محیطی، پیچیدگی و رقابتی شدن جوامع در عرصه های جهانی و از سویی رشد سریع جمعیت و افزایش نرخ بیکاری، اضطراب های اجتماعی ناشی از توزیع ناعادلانه درآمد، کیفیت نامطلوب زندگی برای برخی اقشار جامعه در عرصه ملی از سوی دیگر، معضلات و چالش هایی است که درگیر آنیم. برای پاسخ به این نیازها و همراهی با تحولات و دگرگونی های مزبور، دیگر نمی توان به فرایند های موجود اکتفا کرد. از این رو تداوم حیات و بقای جوامع نیازمند ارائه راه ها و روش های جدید به منظور مقابله با مشکلات است. به همین دلیل نوآوری، ابداع، تولید محصولات جدید، فرایندها و روش های نو و در یک کلام «کارآفرینی» بیش از پیش ضرورت می یابد؛ (تاج آبادی، مشایخی و مرادی نژاد، ۱۳۸۷) چرا که انسان کارآفرین می تواند به مثابه منبعی نا محدود و محوری اصلی برای توسعه، پاسخگوی این مشکلات باشد.
نقطه آغاز تحولات و حل مشکلات را باید در نظام آموزشی جستجو کرد و گام نخست را ایجاد زمینه رشد و شکوفایی روحیه کارآفرینی در فراگیران دانست. (شیرزادی اصفهانی، ۱۳۸۵) امروزه، دانشجویان و
دانش آموختگان دانشگاه ها نیز دریافته اند که وارد محیط های کاری متغیر، پویا و پیچیده خواهند شد. عواملی مانند جهانی شدن، رقابت و رشد سریع فناوری، دنیای فرصت های کاری و انتظارات کارفرمایان را تغییر داده است و آنها نیاز به کارکنانی دارند که رفتارها و گرایش های کارآفرینانه از خود نشان دهند. (دراکر[۵]، ۱۹۸۵)
در سال های اخیر، نیاز به دانش آموختگان و دانشجویان کارآفرین افزایش یافته است و هدف بسیاری از مراکز آموزشی معتبر جهان، پرورش دانش آموختگان کارآفرین است. در واقع، پرورش استعداد کارآفرینانه
دانش آموختگان به عنوان دستور کار ملی، به منظور توسعه کارآفرینی مورد توجه کشورهای مختلف قرار گرفته و این امر، نیازمند داشتن مراکز آموزشی کارآفرین است.
مراکز آموزشی، زمانی کارآفرین خواهند بود که علاوه بر پرورش ویژگی های کارآفرینی فردی در میان
دانش آموختگان، از سیستم تشویق مناسب برای فعالیت های کارآفرینانه استفاده شود تا افراد انگیزه بالایی برای ارائه ایده ها و اجرای نوآوری ها داشته باشند و نیز آموزش های لازم به اساتید و معلمان داده شود. دانشگاه ها نیز در فرایند تکاملی خویش باید پس از عبور از «دانشگاه آموزش محور» و «دانشگاه پژوهش محور» به سمت «دانشگاه کارآفرین» گام بردارند. (قاسم نژاد مقدم، ۱۳۸۹)
هدف نهایی تعلیم و تربیت، ارائه برنامه و فرصت هایی است که فراگیران، دانش ها، مهارت ها، توانایی ها، نگرش ها، باورها و ارزش هایی را به دست آورند که آنها را قادر سازد زندگی ثمربخشی برای خود و دیگران بسازند. به عبارتی تعلیم و تربیت دو مقصد اصلی داشته است: آماده کردن افراد به عنوان اعضای مولد جامعه و قادر کردن آنان در رشد قابلیت های بالقوه شخصی خویش. (تندسته، ۱۳۸۷)
نتایج بسیاری از تحقیقات نشان می دهد که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تا حد نسبتاً زیادی به ویژگی های فردی و حرفه ای معلم مانند مقدار تجربه و سابقه تدریس معلم، مدت و نوع آموزش پیش از خدمت، سطح تحصیلات، علاقه، انگیزه و احساس تعهد معلمان نسبت به شغل خود بستگی دارد. (قاسم زاده دیزجی، ۱۳۷۷)
از جمله ویژگی های فردی و حرفه ای معلمان که تا کنون کمتر به آن پرداخته شده است، ویژگی های کارآفرینی آنان است.
البته در چند سال اخیر موضوع کارآفرینی در نظام آموزش و پرورش کشورمان مطرح شده و مورد استقبال واقع شده است. حتی برای آموزش کارآفرینی در مدارس مقطع متوسطه و هنرستان های فنی و حرفه ای کتابی تحت عنوان کارآفرینی تدوین شده و آموزش داده می شود. اما نظام آموزش و پرورش کشور، به طور جدی و اساسی به موضوع کارآفرینی و توسعه و آموزش آن در مدارس نپرداخته است و صرفا سوار بر موج پر تلاطم کارآفرینی شده است. با این رویه در بلندمدت با چالش هایی مواجه خواهیم شد که شاید
بی توجهی به هر یک از این چالش ها و عدم تبدیل آن به فرصت، آثار زیان باری را بر نظام آموزش و پرورش تحمیل نماید.
در نظام تعلیم و تربیت کشور، تا کنون به ویژگی های اساسی و کلیدی کارآفرینی از جمله توفیق طلبی، استقلال طلبی، گرایش به خلاقیت، ریسک پذیری، کنترل درونی و تحمل ابهام توجه نشده و در اولویت های برنامه های آموزشی قرار نگرفته اند. لذا نظام آموزش و پرورش کشور به عنوان بسترساز توسعه کشور باید نقشی بیش از پیش داشته و فعالانه در صدد رفع این چالش ها برآید.
متأسفانه نظام آموزشی ما در فرایندهای خود، توجهی به کارآفرینی نداشته است و با وجود تلاش همه جانبه مسئولان برای کاستن مشکلات ساختاری این بخش، به دلایل عدم ثبات مدیران مجرب و همگام نبودن مراکز آموزشی با استانداردهای روز جهانی، سیاست های اتخاذ شده برای حل معضل، مؤثر واقع نشده است. (فیض بخش، ۱۳۸۰)
از سوی دیگر از آنجا که در کشور ما، برای گزینش معلمان براساس ضوابط و قوانین خاص، معمولاً از ملاکهایی کاملاً روشن، تبعیت نشده است و صرفاً با توجه به مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی، تجربه، سن و یا حتی جنس بسنده شده است، می توان این فرضیه را مطرح کرد که ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه معلمان می تواند در بهبود و ارتقای کیفیت عملکرد آموزشی آنان اثر گذار باشد. (فلاح رضوی، ۱۳۸۸)
با این توصیف، احتمال آن می رود که وجود معلمانی که از نظر ویژگی ها و قابلیت های کارآفرینانه، در سطح مناسب و رضایت بخشی قرار ندارند، یکی از عوامل عدم توفیق مراکز آموزشی در ارتقای وضعیت تحصیلی دانش آموزان و حصول پیشرفت تحصیلی آنان می باشد.
با توجه به مطالب ذکر شده، مسأله پژوهش حاضر عبارتست از:
بررسی رابطه میان قابلیت های کارآفرینی معلمان با عملکرد آموزشی آنان در مدارس متوسطه شهرستان ورامین

۳- اهمیت و ضرورت پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...