بررسی تنوع ژنتیکی اقوام ایرانی با استفاده از STR- فایل ۲ |
In recent years studying genetic variation among population by determination of allele frequencies and genetic parameters became a new method that it has been done in different population all around the world. By using this method lots of similarities has been founded among population around the world. These similarities represent the same genetic pool and also it may show the same population in the past as well. So it seems that different population were one at the first and geographical situations or migrations were the reasons that caused its separation.
Studying short tandem repeats (STR) in genome is the best way to founding genetic variation in population. The aim of this study was to investigate the genetic variation of two population of Iran, Yazd and Kermanshah people.
For this purpose the genetic profile of 50 unrelated individual from each population prepared by using ABI kit. This kit contains fifteen str loci (D8S1179, D21S11, D7S820, CSF1PO, D3S1358, TH01, D13S317, D16S539, D2S1338, D19S433, VWA, TPOX, D18S51, D5S818 and FGA) and also amylogenin gene for sex determination. The result showed all the loci were in Hardy Weinberg equilibrium except two loci(D19s433 , D2s820) in Kermanshah and three loci (D19s433, D21s11 and VWA) in Yazd population. More over forensic parameters including PIC, PD, PE and MP have been calculated. After all the results have been compared with other population in neighbor countries.
This study revealed that these loci were the suitable loci for identification people and studying genetic population variation. Also the comparison showed that both of Yazd and Kermanshah people were similar to Turkish genetically, but were different from other countries. In addition Yazd has more homogeneous population than Kermanshah, that it could be due to pristine gene pool of this population in the past centuries.
Keywords: Short tandem repeats; Microsatellite markers; Population genetic
فصل اول
مقدمه
۱-۱ مقدمه
درگذشته مطالعهی تکامل و مهاجرتها از طریق کشف و بررسی بقایای اسکلتی و فسیلها انجام میشد. اما از حدود سه دههی پیش، باستانشناسان و زیستشناسان با بهکارگیری آنالیزهای DNA موفق به کشفهای بسیار دقیقی شدند که کمک فراوانی به ردیابی تاریخ مهاجرت بشر و تکامل انسانها نموده است. یکی از پرکاربردترین راههای آنالیز DNA، بررسی نشانگرهای[۱] ژنتیکی افراد است، که از مهمترین آنها میتوان به توالیهای کوتاه تکراری[۲] موسوم به STR اشاره کرد. STRها، توالیهایی به طول یک تا سیزده نوکلئوتید هستند که در ژنوم موجودات در نواحی غیرکدکننده موجود میباشند. هر فرد توالیهای منحصر به فردی دارد و هیچ دو نفری در جهان نیستند که توالیهای یکسانی داشته باشند. به همین دلیل ازSTR ها میتوان در مطالعات جمعیتی و بررسی تنوع ژنتیکی در جمعیتها سود جست [۱].
علاوه بر مطالعات جمعیتی ازSTR ها میتوان در موارد تعیین هویت، تعیین ابویت، تستهای پزشکیقانونی و سایر موارد استفاده کرد. به طور معمول STRهایی که برای تعیین هویت و مطالعات ژنتیکی جمعیت بهکار میروند، یکسان هستند و شامل پانزده جایگاه به نامهای D8S1179،D21S11 ، D7S820،CSF ،D3S1358 ،TH01 ، D13S317، D16S539،D2S1338 ، D19S433، VWA، TPOX،D18S51 ، D5S818،FGA ،VWA ، TPOXو TH01 میباشند [۱].
همچنین از روش مشترکی موسوم به تعیین الگوی DNA در این زمینهها استفاده میشود. هر فرد دارای الگوی DNA منحصر به فرد است که تا پایان عمر تغییر نخواهد کرد. محققان دریافتند که افراد یک جمعیت در الگوهای ژنتیکی خود دارای تشابهاتی هستند که منحصر به همان جمعیت است و با الگوی افراد جمعیتهای دیگر متفاوت است. از این تفاوتها میتوان برای ردیابی تاریخ مهاجرت و تکامل انسانها استفاده نمود (۱).
۱-۲ نشانگر چیست؟
صفاتی را که میتوانند به عنوان نشانهای برای شناسایی افراد حامل آن صفت مورد استفاده قرار گیرند، نشانگر مینامند. مندل[۳] نخستین کسی بود که از نشانگرهای ظاهری برای مطالعه چگونگی توارث صفات در نخودفرنگی استفاده کرد. اما گاهی صفات به سادگی و با چشم غیر مسلح قابل مشاهده نیستند، مانند گروه خونی. برای مشاهده چنین صفاتی باید آزمایشهای خاصی صورت گیرد. به طور کلی هر صفتی که بین افراد متفاوت باشد، ناشی از تفاوت موجود میان محتوای ژنوم آنها میباشد. حتی بروز صفات به صورت متفاوت در میان افراد (در شرایط محیطی یکسان)، به علت تفاوت در ژنوم آنها است. این تفاوتها میتوانند به عنوان نشانه یا نشانگر ژنتیک به کار گرفته شوند. به طور کلی برای آنکه صفتی به عنوان نشانگر ژنتیک مورد استفاده قرار گیرد، باید دست کم دو ویژگی داشته باشد:
۱-در بین دو فرد متفاوت باشد (چند شکلی[۴])
۲-به توارث برسد (۲).
۱-۳ انواع نشانگرهای ژنتیکی
نشانگرهای ژنتیکی عبارتند از:
۱-نشانگرهای مورفولوژیک
۲-نشانگرهای پروتئینی
۳-نشانگرهای مولکولی در سطح DNA و RNA
۱-۳-۱ نشانگرهای مورفولوژیک
کاربرد نشانگرهای مورفولوژیک به دهها سال پیش از کشف DNA مربوط میشود. نشانگرهای مورفولوژیکی که پیامد جهشهای قابل رویت در مورفولوژی هسته، از ابتدای این سده مورد استفاده قرار گرفتند. صفات مورفولوژیکی که عمدتا توسط یک ژن کنترل میشوند، میتوانند به عنوان نشانگر مورد استفاده قرار گیرند. این نشانگرها شامل دامنه وسیعی از ژنهای کنترلکننده صفات فنوتیپی هستند و جز نخستین نشانگرها به شمار میآیند و از زمانهای بسیار دور یعنی از زمانی که محل ژنها روی کروموزوم مشخص شد، مورد استفاده قرار میگرفتند (۲).
معایب نشانگرهای مورفولوژیک
- اغلب دارای توارث غالب و مغلوب بوده و اثرات اپیستازی و پلیوتروپی[۵] دارند.
- تحت تاثیر شرایط محیطی و مرحله رشد موجود قرار میگیرند.
- فراوانی و تنوع کمی دارند.
- گاهی برای مشاهده و ثبت آنها باید منتظر ظهور آنها ماند.
- اساس ژنتیک بسیاری از نشانگرهای مورفولوژیک هنوز مشخص نشده است(۲).
۱-۳-۲ نشانگرهای پروتئینی
در دهه ۱۹۵۰، نشانگرهای پروتئینی قابل مشاهده توسط الکتروفورز پروتئینها تحول شگرفی را ایجاد نمودند. برخی از تفاوتهای موجود در ردیفDNA بین دو موجود ممکن است به صورت پروتئینهایی با اندازههای مختلف تجلی کنند، که به روشهای مختلف بیوشیمیایی قابل ثبت و مطالعه میگردند. این قبیل نشانگرها را نشانگرهای مولکولی در سطح پروتئین مینامند که از آن جمله میتوان به سیستم آیزوزایم[۶]/آلوزایم[۷] اشاره کرد. معمولترین نوع نشانگرهای پروتئینی آیزوزایمها هستند که فرمهای مختلف یک آنزیم را نشان میدهند. آیزوزایمها به طور گسترده در بررسی تنوع ژنتیکی بهکار گرفتهشدند. نشانگرهای پروتئینی تغییرات را در سطح ردیف و عمل ژن به صورت نشانگرهای همبارز نشان میدهند. اما این دسته از نشانگرها هم دارای معایبی هستند. برخی از معایب آنها عبارتاند از:
- محدود بودن فراوانی این نوع نشانگرها؛
- تعداد آیزوزایمهای قابل ثبت و مشاهده که میتوان از آنها به عنوان نشانگر استفاده کرد به یکصد عدد نمیرسد؛
- محدود بودن تنوع ژنتیکی قابل ثبت در آیزوزایمها(نداشتن چند شکلی)؛
- پیچیدگی فنوتیپهای الکتروفورزی آیزوزایمها به دلیل دخیل بودن آنزیمهای مرکب از چند پلیپپتید مستقل در ترکیب برخی از آیزوزایمها(۳).
اما پیشرفتهایی که در زمینهی الکتروفورز دوبعدی با قدرت تفکیک زیاد پدید آمده، تجزیه تحلیل همزمان هزاران پروتئین را میسر ساخته و مجددا بهعنوان فناوری پیشتاز در عرصه نشانگرهای مولکولی مطرح شدهاند. تاثیرپذیری نشانگرها از محیط که بهطور معمول بهعنوان یکی از محدودیتها و نکات منفی نشانگرهای مولکولی یاد میشود، در مورد این نشانگرها تبدیل به برتری شده و جایگاه متمایزی را در بین سایر نشانگرها به ارمغان آورده است. پروتئومیکس(مطالعه سراسری کل پروتئینهای موجود در یک سلول یا یک ارگانیسم) میتواند بهطور همزمان برای مطالعه بیان ژن و همچنین برای شناسایی پروتئینهای واکنش دهنده به شرایط محیطی مورد استفاده قرار گیرد(۳).
۱-۳-۳ نشانگرهای مولکولیDNA وRNA
دستهای دیگر از تفاوتهای موجود در سطح DNA هیچ تظاهری ندارند. نه صفت خاصی را کنترل میکنند و نه در ردیف اسیدهای آمینه پروتئینها تاثیری برجای میگذارند. این دسته از تفاوتها را میتوان با روشهای مختلف شناسایی، قابل دیدن و ردیابی کرد و به عنوان نشانگر مورد استفاده قرار داد. این نشانگرها که تعدادشان تقریبا نامحدود است، فقط از راه تجزیه و تحلیل مستقیم DNA قابل ثبت هستند. بنابراین به آنها نشانگرهای مولکولی در سطح DNA گفته میشود. نشانگرهای مولکولی فراوان و در هر موجود زندهای میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. تاکنون تعداد زیادی از نشانگرهای DNA معرفی شدهاند. این نشانگرها از نظر بسیاری از ویژگیها مانند درجهی چندشکلی، غالب یا همبارز بودن، تعداد جایگاههای تجزیه شده در هر آزمایش DNA، توزیع در سطح کروموزوم، تکرارپذیری، نیاز یا عدم نیاز به توالییابی DNA الگو و هزینهی مورد نیاز با همدیگر متفاوتاند. انتخاب بهترین نشانگر به هدف مطالعه (انگشت نگاری، تهیه نقشه پیوستگی[۸]، ژنتیک جمعیت و روابط تکاملی) و سطح پلوئیدی موجود مورد مطالعه بستگی دارد(۴).
مزایای کاربرد نشانگرهای مولکولی
- عدم تاثیرپذیری آنها از شرایط محیطی خارجی و داخلی موجود؛
- امکان بهکارگیری آنها در مراحل نخستین رشد جنینی حیوانات و مراحل نخستین رشد موجودات؛
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-08-01] [ 10:46:00 ب.ظ ]
|