(سایبانی ،۱۳۸۲، ۱۱۴)
در این بخش به مهمترین سنت ها، عادات، آداب و اعتقادات مردم منطقه سندرک اشاره می شود.
منشا اعتقادات:
در جوامع ابتدایی اعتقاد به ماوراء الطبیعه از مجموعه هایی که زندگی اقتصادی و اجتماعی گروه را در بر می گیرد جدا نیست. آنان عقیده داشتند که نیروهای ماورائی باعث به وجود آمدن حوادث، بیماریها و ناملایمات می شوند.
بدین جهت همیشه سعی داشتند با احتزاز و تصرف آنان بتوانند معیشت و آرامش زندگی خود را به راحتی تامین کنند. از آنجائی که منشا این نیروهای تهدید کننده برای بشر مشخص نبود خود را در محیط وحشت زده ای می دیدند. بنابراین عامه مردم سعی داشتند با توسل به تقاضا و استغاثه و بکارگیری راه و رسم های مختلف با آنان سر سازش بگیرند. به تدریج جادوگران با اعتقاد به نیروهای نامرئی و آزار دهنده مدعی شدند که می توانند ارواح خبیثه را فرمان دهند و به آنها امر و نهی کنند. به عنوان مثال آنها ادعا داشتند با شلاق زدن می توانند این نیروها را از طرف انسان دور کنند و یا اگر اراده کنند می توانند اجنبه را برای زیان رساندن دیگران وادار کنند(صادقی،۱۳۸۶،۴۹).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
۳-۱- مقدمه
در این فصل به روش تحقیق، رو ش اجرای تحقیق و روش و ابزارگردآوری اطلاعات، روش تجزیه وتحلیل اطلاعات، ادبیات شفاهی، ضرب المثل ها، قصه ها، اشعارمحلی ،مدح ها ،لالایی و شعرهای کودکان پرداخته شده است.
۳-۲- روش تحقیق
انتخاب روش تحقیق به عواملی مانندماهیت موضوع تحقیق ، اهداف وسؤالات تحقیق، دامنه موضوع تحقیق وامکانات اجرایی بستگی دارد.هدف ازانتخاب روش تحقیق آن است که محقق مشخص نماید ،چه شیوه وروشی را اتخاذ کند تا او را هرچه دقیق تر ، آسان تر ، سریع تر وارزان تردردستیابی به پاسخ هایی برای پرسش یاپرسش های تحقیق موردنظرکمک کند..از لحاظ روش گردآوری اطلاعات روش تحقیق حاضر توصیفی– قوم نگاری است. در قوم نگاری، فرهنگ انسانی نقش اساسی دارد و این همان چیزی است که محققان در اجرای روش مربوطه در صدد شرح ،توصیف و تحلیل آن بر می آیند(حسن زاده، ۱۳۸۹ ،۲۱۱).
۳-۳- جامعه و نمونه آماری
در این تحقیق جامعه و نمونه خاصی وجود ندارد .فقط در منطقه سندرک روی قوم میرشکار که این قوم در روستاهای این منطقه پراکنده شده اند کارشده است.قلمرو مکانی تحقیق، در منطقه های گرو، مازاوی، در جادون ،توکوه تهتان و چراک است.
۳-۴- روش اجرای تحقیق
پس از انتخاب موضوع و تأئید استاد راهنما و مشاور و مدیر گروه ، شروع به نوشتن پروپوزال نموده و بعداز تأئید پروپوزال به مدت ۶ ماه این کار با جمع اوری اطلاعات از کتاب ها ، مقالات موجود در مجلات و فصلنامه های علمی– پژوهشی و سایت معتبر علمی و کتاب های موجود در رابطه فرهنگ مردم هرمزگان، میناب، بشاگرد و سندرک و…همچنین مصاحبه با بزرگان قوم میرشکار آغاز گردیدو در آخر مطالب تنظیم و نتیجه گیری شد.
۳-۵- روش و ابزار گردآوری اطلاعات
علاوه بر استفاده از کتاب ها و پایان نامه ها از مقالات علمی– پژوهشی موجود در مجلات و فصلنامه ها،بیشتر اطلاعات به صورت میدانی و نقل قول از سالخوردگان و پیران دوران دیده قوم میرشکار می باشند که به نوعی از ذخایر فرهنگ بومی منطقه به شمار می آیند.
۳-۶- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
پس از یک مطالعه نسبی در مورد موضوع تحقیق و انجام کار میدانی.اطلاعات متناسب با موضوع تحصیل و برابر با مضمون تحقیق دسته بندی گردید.
۳-۷- ادبیات شفاهی
ادبیات شفاهی، هنر زبانی و کلامی مردم عامه است که میراث نسل های گذشته است و به صورت شفاهی در قالب آثار ذوقی به نسل های بعد انتقال یافته است گونه های متفاوت ادبیات عامه نزد مردم در سنین خاصی محبوبیت دارد. برای نوزادان لالایی، کودکان قصه، جوانان ترانه و تصنیف، بزرگسالان حکایت و ضرب المثل، همه این گونه ها، به خوبی بیانگر آداب و رسوم و نحوه ی زندگی انسانهای قدیمی است(صادقی، ۱۳۸۶،۹۶).
قصه ها و افسانه ها هم به مانند لالایی ها، دوبیتی ها و ترانه های ساخته و پرداخته ذهن آدمیان گمنام و بی نام و نشان است و سینه به سینه منتقل شده تا امروز به دست ما رسیده است،این قصه ها و افسانه ها صحنه هایی وسیع از زندگانی قدیم مردمان را در مقابل چشم ما روشن می کنند و ما در پس پرده آن قصه ها نا دیدنی ها را می بینیم و نادانستنی ها را می آموزیم. چرا که قصه، قدیمی ترین میراث فرهنگی بشر است که از درون لبریز است و حرف ها و حکایت های ارزشسمند برای ما دارد(اورمزد،۱۳۹۰،۱۴).
۳-۸- ضرب المثل ها
سخنانی کوتاه به نثر یا نظم که بیانگر مفاهیم اخلاقی،اجتماعی و رویدادهای تاریخی است که حاصل تجربه های انسان در زندگی است.وجود زیاد مثل در هر ملت نشان خردمندی آن ملت است.
«نادر سنجان چو سخن ساختند گفتــه خــود از مثـــل آراستند»
ضرب المثل زیر گروه فرهنگ بوده و ناقل آن در قدیم بیشتر انسانهای تاجر، مهاجر، جهانگرد و علمای مذهبی بودند.به اعتقاد بسیاری از دانشمندان هیچ یک از زبانهای زنده دنیا به اندازه زبان فارسی امثله حکمت آمیز و اصطلاحات پر مغز ندارد.زیرا که این ملت بر اثر سابقه تاریخی و پیشرفت فرهنگ قدیمی که در اثر مبارزات و کشمکش ها با ملل مجاور، سرد و گرم حوادث روزگار را چشیده، تجاربی اندوخته ان که آن را به گونه حکمت، مثل و افسانه در آورده اند و سینه به سینه تحویل نسلهای بعد از خود داده اند(صادقی،۱۳۸۶،۱۲۴).
جملات و عبارات کوتاهی که نخست دل نشین می باشند و گاه حالت شعر دارند، یا شعری که بدان گونه استعمال می شود، مثل گویند.«مثل» علی رغم اختصار و کمی کلمات، بسیار جالب، نغز و دل پسند است. چه بسا که مثلی کوتاه، کار جمله ای بلند را انجام دهد.مثل، گاهی حکایت از واقعه ای تاریخی، داستانی، واهی و یا افسانه ای و تخیلی دارد. که به مرور زمان، سینه به سینه نقل شده و این چنین حفظ گشته و در مواقع مختلف، تیکه کلام مردم گردیده است.
مثل ها و دوبیتی ها در لهجه های ساحل نشینان، بسیار لطیف و دلکش است و آوازهای محلی به همراهی سازهای بومی که به تدریج از بین می روند،خوانده می شود.سوز عشق، غم یتیمی،درد و رنج فقیری، ناسازگاری روزگار، امید دراز و انتظار برای بازگشت مسافر،درد پیری و گرفتاری جوانی، ترس از ستم و امید به رهایی از ظلم در ترانه های محلی همه نقاط خلیج فارس منعکس است (فرهنگ مقالات،۱۳۸۷،۱۵۴).
رواج هزاران ضرب المثل در گویش رایج و لهجه های مختلف این منطقه نشانگر قدمت زبان و تاریخ این مردمان است که آنها را طی سالیان دراز به دست آورده اند که در اینجا تعدادی معدودی از این مثلها را ذکر می کنیم.
۳-۸-۱-آدم بد بخت، سگ اِی جمازی اگر ته
Adame bad baxt sag ey jamāzi ager eth
(آدم بدبخت در حالیکه سوار شتر است، سگ گازش می گیرد).برای آدمهای بدبخت و بد شانس استفاده می شود.
۳-۸-۲-آدم بد بخت هاشگی اِی لوک نارسه
Adam bad baxt hašīgī ey luek nārase
(آدم بدبخت بچه شترش به لوک نمی رسد).موقعی که آدم هر کاری می کند وضع زندگی اش بهتر نمی شود، مجبور می شود بچه شتر خود را قبل از بزرگ شدن برای مخارج زندگی بکشد یا بفروشد.
۳-۸-۳-آدم حلال زاده نُمه بگه، لَهره بموش
Adam halālzāda nomeh bege lahareh bemoš
(آدم حلال زاده نامش ببر، منزلش تمیز کن). هنگامی که نام کسی را ببرند و او فورا برسد، به کار می رود.
۳-۸-۴- اول بُپرس بعداً بتُرس
Aval bopors badan bettors
(اول بپرس بعد بزن).هنگامی که کسی بدون اطلاع از مسئله ای شروع به قضاوت یا زدن کند.
۳-۸-۵- ای تُ خوبی دنبال دایه بِرَستن
Ey to xobey donbāl dāya berasten
(تو خوب است دنبال مامایی در سرزمین دور بروی). برای آدم تنبل بصورت طعنه می گویند.
۳-۸-۶- ای کردار دو مار دُحتُم اِی دل رُو
Ey kerdar domār dohtom ey del row
(از کردار داماد دخترم از دلم رفت) .برای بد خلقی طرف مقابل می گویند.
۳-۸-۷- بَشکَن، بَش نداره
Baškan baš nadāre
(تقسیم کننده، سهم ندارد). هنگامی که تقاضا کنندگان زیادی برای گرفتن سهم خود بیایند. سهمی برای تقسیم گر نمی ماند.
۳-۸-۸- بُن رو گِنُن ای کُنجتی
Bone rugenon ey konjeti
(منشا روغن از کنجد است)
۳-۸-۹- پارَک تو گوسکن
Pārak to gowskon
(گوساله بزرگ همراه گوساله های کوچک).هنگامی که نوجوانی همراه بچه های کوچک و نادان بگردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...