کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


آخرین مطالب


 



۱-واقعیت را انکار نکند و درد و رنج موقعیتها را با انکار کردن نادیده نگیرد، بلکه با واقعیتها به صورت واقعگرایانهای روبرو شود.
۲-هویت موفق داشته باشد یعنی هم عشق و محبت بورزد و هم عشق و محبت دریافت کند. هم احساس ارزشمندی کند و هم دیگران احساس ارزشمندی او را تأیید کنند.
۳-مسئولیت زندگی و رفتارش را بپذیرد و به شکل مسئولانه رفتار کند. پذیرش مسئولیت کاملترین نشانه سلامت روانشناختی است.
۴-توجه او به لذت دراز مدتتر، منطقیتر و منطقی با موقعیت باشد.
۵- بر زمان حال و آینده تأکید نماید نه بر گذشته و تأکید بر آینده نیز جنبه دور نگری داشته باشد نه به صورت خیالپردازی باشد. واقعیت درمانی گلاس نیز بر سه اصل: قبول واقعیت، قضاوت در درستی یا نادرستی رفتار و پذیرش مسئولیت رفتار و اعمال استوار است و چنانچه در شخص این سه اصل تحقق یابد نشانگر سلامت روان- شناختی است(گلاس، ۱۹۶۵).
نظریهی اسکنیر[۳۴]:
سلامت روانی و انسان سالم به عقیده اسکنیر معادل با رفتار با قوانین و ضوابط جامعه است و چنین انسانی وقتی با مشکل روبرو شوند از طریق شیوه اصلاح رفتار برای بهبود و بهنجار کردن رفتار خود و اطرافیانش به طور متناوب استفاده میجوید تا وقتی که به هنجار مورد پذیرش اجتماع برسد، به علاوه انسان سالم بایستی آزاد بودن خودش را نوعی توهم بپندارد و بداند که رفتار او تابعی از محیط است و هر رفتار توسط حدودی از عوامل محیطی مشخص گردد. انسان سالم کسی است که تأییدات اجتماعی بیشتری به خاطر رفتارهای متناسب از عوامل متناسب از دیدگاه اسکینر این باشد که انسان بایستی از علم، نه برای پیشبینی بلکه برای تسلط بر محیط خودش استفاده کند. در این معنا فرد سالم کسی است که بتواند با هر روش بیشتر از اصول عملی استفاده کند و به نتایج سودمندانهتری برسد و مفاهیم ذهنی مثل امیال، هدفمندی، غایت نگری و غیره را کنار بگذارد(فرهیخته۱۳۸۹).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۲ تعارض کار- خانواده
تقابل میان کار و خانواده یکی از موضوعات مورد توجه بسیاری از پژوهشها در ۲۵ سال گذشته بوده است(گرین هوس و پاول[۳۵]، ۱۹۹۶). علوم مدیریت و روانشناسی نیز علاقه بسیاری به مطالعه اینکه چگونه مردان و زنان میان مسئولیتهای شغلی و خانوادگی خود تعادل ایجاد میکنند، داشتهاند (ادوارد و روثبارد[۳۶]، ۲۰۰۰؛ کرچ میر[۳۷]، ۱۹۹۲؛ کوسک، نویی و دمار[۳۸]، ۱۹۹۹)؛ در این میان با تغییر در ماهیت و ساختار نقشهای کاری و خانوادگی، مانند شاغل شدن زوجین، حضور بیشتر زنان در مشاغل و کم رنگ شدن برخی نقشهای سنتی در مسئولیتهای زندگی خانوادگی افراد (بارنت و هاید[۳۹]، ۲۰۰۱؛ ادوارد و روث بارد، ۲۰۰۰؛ جنکینز، رپتی و کروتر[۴۰]، ۲۰۰۰) مطالعات بسیاری در این زمینه انجام شده است (به نقل از شاین و چن[۴۱]، ۲۰۱۱). پیشینه مسائل مربوط به کار و خانواده عمدتاً بر روی تعارض میان حدود فعالیتهای شغلی و خانوادگی، یا همان تعارض کار-خانواده (WFC)[42]، تمرکز یافته است، گرچه اصطلاح کار-خانواده و کـار-زنـدگی[۴۳] اغلب بجای یکـدیگر استفاده میشـود؛ اما بین این دو تمـایز وجود دارد، چرا که عنوان کار-خانواده به مسائل مربوط به نقشهای همسری و والدینی در خانه اشاره دارد و کار-زندگی به سایر نقشهای غیر شغلی فرد مانند عضویت در گروه های اجتماعی، فعالیتهای مذهبی و غیره مربوط است.
براساس مطالعات کان (۱۹۶۴)؛ بیوتل و گرین هوس (۱۹۸۵) تعارض کار-خانواده را اینگونه تعریف کرده اند «نوعی از تعارض بین نقشی[۴۴]، که در آن فشار ناشی از نقشهای حیطه کار و خانواده در برخی از جنبه ها با یکدیگر ناسازگار هستند، از این رو انجام یک نقش (شغلی یا خانوادگی) باعث دشواری در انجام دادن نقش دیگر میشود» ( به نقل از، شاین و چن، ۲۰۱۱).
تعارض کار-خانواده زمانی رخ میدهد که انتظارات مربوط به یک نقش با توانمندیهای شخص برای اینکه سایر نقشهایش را نیز بتواند به طور کامل انجام دهد، تداخل میکند. گوود[۴۵](۱۹۶۰) بیان میکند که تعارض بین نقش نتیجه و پیامدی چارهناپذیر برای فرد در انجام نقشهای چندگانه است (شاین و چن، ۲۰۱۱). بنابراین تعارض کار-خانواده (WFC) غالباً در زیر مجموعه عوامل استرس‌زای ناشی از نقش دستهبندی و مطرح شده است، چرا که این تعارض گویای ناهمخوانی و تضاد بین الزامات و خواسته های دو نقش متفاوت است (کان و روزنتال[۴۶]، ۱۹۶۴؛ کتز و کان[۴۷]، ۱۹۷۸؛ به نقل از متشرعی، ۱۳۸۹) و لذا تعارض به هر شکلی که باشد منجر به استرس برای فرد خواهد شد.
جهتگیری تعارض کار-خانواده، دو جنبه را مد نظر دارد. جهتی که در آن کار و مسائل کاری با زندگی خانوادگی تداخل مییابد (WIF و یا W ®FC)[48]و در مقابل، جهتی که در آن مسائل خانوادگی با حیطه کاری تداخل مییابد (FIW و یا F ®WC)[49]. به عنوان مثال، تداخل خانواده- کار، زمانی رخ میدهد که فرد به دلیل بیدار ماندن و مراقبت کردن از کودک خردسالش که در طول شب نا آرامی میکرده، در روز بعد در محل کار خسته و ناکارآمد عمل میکند و مثالی از تداخل کار-خانواده زمانی است که فرد برای اتمام زمان کار و ماندن در پست خود در سازمان، نتواند در برنامهای مربوط به خانواده، مثل جشن فارغ التحصیلی فرزندش شرکت کند. تمایز میان این دو مفهوم در برخی مطالعات از جمله پژوهشهای، فرون، راسل و بارنز[۵۰] (۱۹۹۶) و گوتک، سرل و کلپا[۵۱] (۱۹۹۱)، بررسی و مورد تأیید قرار گرفتهاند (توتل[۵۲]، ۲۰۰۶). بطور کلی، مفهوم تعارض کار-خانواده میتواند در سه حیطه، دستهبندی شود (گرین هوس و بیوتل، ۱۹۸۵؛ نقل از توتل، ۲۰۰۶):
۱) تعارض مبتنی بر زمان[۵۳]
۲) تعارض مبتنی بر توان فرسایی[۵۴]
۳) تعارض مبتنی بر رفتار[۵۵].
تعارض مبتنی بر زمان نیز به دو شکل نمود پیدا میکند:
الف) هنگامی که فرد به دلیل حضور فیزیکی در محیط کار یا در خانواده نتواند به وظایف و انتظارات برخواسته از نقش دیگر خود بپردازد.
ب) فشار زمانی حتی هنگامی که فرد در محیط کار یا خانواده حضور فیزیکی ندارد، به دلیل ایجاد اشتغال ذهنی و فکری، باعث میشود فرد نتواند وظایف نقش دیگر خود را بخوبی انجام دهد.
تعارض مبتنی بر فشار روانی زمانی وجود دارد که فشار در یک نقش شغلی عملکرد فرد را در نقش دیگر تحت تاثیر قرار میدهد. تعارض مبتنی بر رفتار هنگامی رخ میدهد که شیوه رفتاری که فرد در محل کار نشان میدهد (بیعاطفه بودن، منطقی بودن، قدرت نمایی و استبدادگری) مورد علاقه افراد خانواده نباشد و در واقع این رفتارها در خانه ناکارآمد ارزیابی میشوند.
به طور طبیعی، ناسازگاری میان نقشهای فرد در خانواده و نقشهای فرد به عنوان یک کارکن منجر به تعارض میگردد. همانطور که گرین هوس و بیوتل در تشریح پیشایندهای تعارض کار-خانواده، نشان میدهند(جدول شماره ۱-۲) فشارهای حیطه های خانواده و حیطه های شغل منجر به این عدم سازگاریها میان دو نقش میشوند.

 

 
  فشارهای حیطه خانواده   فشار نقش (ناسازگاری )   فشارهای حیطه شغل  
نگهداری از کودک
همسر شاغل
خانواده بزرگ
زمان   زمانیهنگامی که صرف وقت در یک نقش از رسیدگی به نقش دیگر جلوگیری کند.   زمان ساعات کار
برنامه غیر انعطاف کار
نوبتکاری/شیفت کاری
 
تعارض در خانه
کم حمایتی همسر
توان
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[یکشنبه 1400-08-02] [ 02:22:00 ب.ظ ]




شکل۵-۸: تغییرات ضریب تکثیر با درصد اکسید هافنیوم از حالت بحرانی ۶۹
شکل۵-۹: تغییرات ضریب تکثیر با درصد اکسید هافنیوم از حالت بحرانی ۷۰
شکل۵-۱۰: تغییرات ضریب تکثیر با درصد وزنی اکسید هافنیوم از حالت بحرانی ۷۱
شکل۵-۱۱: میزان از دست رفتن جرم لوله در اثر حرکت سیال حاوی نانوسیال آلومینا ۷۳
شکل۵-۱۲: تأثیر غلظت‌های متفاوت آلومینا بروی اصطکاک دیواره لوله ۷۴
شکل ۵-۱۳: تأثیر غلظت‌های متفاوت آلومینا بروی فرسایش دیواره لوله ۷۵
شکل ۵-۱۴: میزان از دست رفتن جرم لوله در اثر حرکت سیال حاوی نانوسیال مس ۷۶
شکل۵-۱۵: تأثیر غلظت‌های متفاوت نانوسیال مس بروی اصطکاک دیواره لوله ۷۷
شکل ۵-۱۶: تأثیر غلظت‌های متفاوت نانو سیال مس بروی فرسایش دیواره لوله ۷۸
شکل ۵-۱۷: : میزان از دست رفتن جرم لوله در اثر حرکت سیال حاوی نانوسیال تیتانیوم دی‌اکسید ۷۹
شکل ۵-۱۸ : تأثیر غلظت‌های متفاوت نانوسیال تیتانیوم دی‌اکسید بروی اصطکاک
دیواره لوله ۸۰
شکل ۵-۱۹: تأثیر غلظت‌های متفاوت نانوسیال تیتانیوم دی‌اکسید بروی فرسایش
دیواره لوله ۸۰
شکل ۵-۲۰: میزان از دست رفتن جرم لوله در اثر حرکت سیال حاوی نانوسیال
اکسید هافنیوم ۸۱
شکل ۵-۲۱: تأثیر غلظت‌های متفاوت نانوسیال اکسید هافنیوم بر روی اصطکاک
دیواره لوله ۸۲
شکل ۵-۲۲: تأثیر غلظت‌های متفاوت نانو سیال اکسید هافنیوم بر روی فرسایش
دیواره لوله ۸۳
عنوان صفحه
شکل ۵-۲۳: میزان فاکتور اصطکاک ناشی از نانوسیالات مختلف با مقادیر آمده
در جدول ۵-۷ ۸۴
شکل ۵-۲۴: تغییرات غلظت بوریک اسید در مقایسه با اکسید هافنیوم نسبت به زمان ۸۵
شکل ۵-۲۵: هزینه اولیه نانوسیال اکسید هافنیوم ۸۶
شکل ۵-۲۶: هزینه کلی خوردگی برای یک متر لوله در نیروگاه هسته‌ای ۸۷
دانلود پروژه
شکل ۵-۲۷: تغییر در توان پمپاژ در اثر وجود نانوسیال با درصدهای حجمی مختلف ۸۷
شکل ۵-۲۸: تغییر در افت فشار در اثر وجود نانوسیال با درصدهای حجمی مختلف ۸۸
شکل ۶-۱: تغییرات ضریب تکثیر نسبت به درصدهای حجمی مختلف نانوسیال ۹۱
شکل ۶-۲: تغییرات نرخ خوردگی برای نانوسیالات مختلف در طول زمان ۹۲
شکل ۶-۳: هزینه اولیه نانوسیالات مورد بررسی ۹۳
شکل ۶-۴: هزینه خوردگی ناشی از وجود نانوسیالات مختلف در آب ۹۴
فهرست اختصارات

 

MCNPX Monte Carlo N-Particle eXtended
Nu Nusselt Number
Re Reynolds Number
Pr Prandel Number
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 02:21:00 ب.ظ ]




پژوهش‌های مدیریت منابع انسانی. سال اول. شماره سوم. ص ۲۵- ۵۰
غلام زاده، داریوش؛ پارسا، امین و درویش، سمانه.(۱۳۸۷).مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس توسعه منابع انسانی:
الگوی آسیب شناسی ارتباطات داخلی“.تهران: انتشارات سرآمد.
غلام زاده، داریوش؛ درویش، سمانه و علیزاده حسن.(۱۳۸۷).مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس توسعه منابع انسانی:
فرایند مدیریت عملکرد کارکنان: شرکت مدیریت پروژه‌های نیروگاهی ایران-مپنا“.تهران:انتشارات سرآمد.
کارت رایت، راجر.(۱۳۸۶).مدیریت استعداد“.ترجمه: علی محمد گودرزی و سید جمال حسینی. تهران: موسسه خدمات
فرهنگی رسا.
لیمن، امی.(۱۳۸۹).گزیده مقالات سی و پنجمین همایش بین المللی منابع انسانی: خلق محیط متعالی برای کار
پایان نامه - مقاله - پروژه
کردن: درسهایی از یک صد شرکت برتر“.ترجمه محمد علی بابایی زکلیلی.ایتالیا: مرکز مدیریت.
مدیریت خدمات مدیران شرکت ایران خودرو.(۱۳۸۷).مراکز ارزیابی و توسعه از تئوری تا عمل“.تهران: انتشارات فراز
اندیش سبز.
منابع انگلیسی
Annunzio Green, N.D.(2008).”Management The Talent management pipeline”.
International journal of contemporary hospitality management. Vol.20,
No.7 ,pp.807-819.
Armstrong, M.(2010). ”Armstrong’s Essential Human Resource Management
Practice”. London and Philadelphia:kogan page.
Armstrong,M.(2009).”Armstrong’s Handbook of Performance Manangement”
(۴ ed).London and Philadelphia: kogan page
Ashton, C & Morton, L. (2005).”Managing talent for competitive advantage”.
Strategic Human Resources Review. Vol.4, No. 5, pp. 28-31.
Axelrod, R.(2000).”Terms lf engagement: Changing the way we change
organizations”. San francisco: Berrett-Koehler.
Ayers, D.F.(2005).”Organizational Climate in its Semiotic Aspect”.
Apostmodern Community College Undergoes Renewal. Community College
Review.
Bakker, A.B., &Demerouti, E. (2008). Towards a model of work engagement. Career Development
International, 13(3), 209-223.
Bakker, A.B., Schaufeli, W.B., Leiter, M.P. &Taris, T.W. (2008). Work engagement: An emerging
concept in occupational psychology.Work & Stress۲۲(۳), ۱۸۷-۲۰۰.
Balain, S & Sparrow, P.(2009).”Engaged to perform: A new perspective on employee
engagement”.Lancaster: Lancaster University Management School.
Barkhuizen, E.N., &Stanz, K.J. (2010). Linking organisational energy and individual well-being: The
Influence of Leader’s TalentMindset. Paper published in the peer reviewed conference proceedings
of the 12th Annual Conference of Global Business andTechnology Association, Kruger National
Park, South Africa, 5-9 July, pp. 50- 57, Gbata, USA, ISBN: 1-932917-06-3.
Barkhuizen, E.N., &Veldsman, G. (2012, July). The impact of Talent Management Practices on the
Retention of Employees in an Electricity Supply Company. Poster presented at the 30th
International Congress of Psychology, Cape Town.
Barlow, L.(2006).”Talent development: the new imperative? “.Development and
learning in organizational Journal. Vol. 20, No. 3, pp.6-9.
Barron, p.(2008).”Education and Talent management implications for the hospitality
industry”. International Journal of contemporary Hospitality management. Vol.
۲۰, No. 7, pp.730-740
Berger, L & berger, D.(2004). “The Talent Management Handbook”.cleveland: Mc Graw
Hillcompanies.
Berry, M.(2007).”Talent management tops Eropean challennges list”.personnel
today.Vol.19, p .8 .
Bhatnagar, J. (2007).”Talent Management Strategy of employee engagement in
indian ITES employees”.Employee Relations. Vol.29, No.6, pp. 640-633
Birschel, D.(2006).”Critical issues in HR drive: number1 is talent managemen”.
Benefits Quarterly. Vol.22, No.1, p. 64
Bledow.(2008).”Work engagement as a dynamic process: Events, emotions, and
Resources”. San Francisco: Paper Presented at the Annual Convention for the

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 02:21:00 ب.ظ ]




- نقش پورتال کامل: که در آن خدمات در سایت پورتال ارائه می‌شود.(جمعه پور،۱۳۸۴)
۲-۳-۸٫ پورتال داخلی
هدف پروژه توسعه پورتال داخلی دولت به‌عنوان بخش مرکزی برای کارکنان بخش دولتی عبارت است از:
پایان نامه - مقاله - پروژه
- دسترسی به اطلاعات داخلی منتشر شده توسط سازمان‌های دولتی برای دیگر سازمان‌های دولتی (به‌عنوان مثال، اقدامات دولت، مقررات و اطلاعیه‌ها)
- دسترسی به خدمات داخلی دولت برای دولت الکترونیک که میان سازمان‌های دولتی(مانند دستور پرداخت) و برنامه‌های به‌اشتراک گذاشته شده ملی دولت(مانند مکاتبات دولتی) و پایگاه داده دولت، ارائه شده است.
۲-۴٫مدل‌های اطلاع‌رسانی و ارائه خدمات الکترونیک
۲-۴-۱٫مدل انتشاری
مبنای این مدل، انتشار اطلاعات دستگاه‌ها و سازمان‌های دولتی برای همه اقشار جامعه است تا بر اساس آن بتوانند بهتر تصمیم‌گیری کنند. این مدل به شهروندان کمک می‌کند که بدانند چه خدمات دولتی ارائه می‌شوند و چگونه می‌توان به آنها دسترسی پیدا کرد. همچنین در این مدل، اطلاعات مربوط به اقدامات و عملکرد دولت در اختیار حوزه وسیعتری از مردم قرار می‌گیرد. مزیت این مدل آن است که یک شهروند مطلع بهتر می‌تواند از خدمات ارائه ‌شده استفاده کند. استفاده از این مدل وضعیت فقدان اطلاعات که در کشورهای در حال توسعه متداول است، را اصلاح می‌کند. از ویژگی‌های اصلی این مدل عبارت است از:
- قراردادن قوانین و مقررات دولتی به صورت آنلاین
- در دسترس قراردادن نام، آدرس، پست الکترونیکی و شماره تلفن و فاکس ادارات و سازمان‌های دولتی و اطلاعات خدمات ارائه ‌شده توسط آنها به صورت آنلاین
- در دسترس قراردادن اطلاعاتی از قبیل طرح‌ها، بودجه، هزینه و گزارش عملکرد سازمان‌های دولتی به صورت آنلاین
خصوصیات انواع دولت الکترونیکی

۲-۴-۲٫مدل جریان اطلاعات حساس
این مدل مبتنی بر انتشار اطلاعات حساس مورد نیاز مخاطبان خاص می‌باشد. اطلاعات حساس در یک دولت ناکارآمد به سهولت در دسترس قرار نمی‌گیرند. به عنوان مثال می‌توان اطلاعات مربوط به فساد درباره یک وزارتخانه یا زیرمجموعه‌های آن را به صورت آنلاین به سازمان‌های بازرسی اطلاع داد و یا اطلاعاتی را در اختیار گروه‌های خاصی قرار داد که معمولاً افشا نمی‌شوند، مانند اطلاعات در مورد اثرات مخرب زیست محیطی صنایع مختلف.(بلوچی،۱۳۷۴)
۲-۴-۳٫مدل تحلیل مقایسه‌ای
این مدل برای کشورهای در حال توسعه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در این مدل نقاط ضعف و قوت دولت با هم مقایسه شده و جنبه‌های مختلف نقاط ضعف و اثر آن بر مردم بررسی و تحلیل می‌شود. این مقایسه را می‌توان در یک بازه زمانی انجام داد تا بتوان با تحلیل وضعیت گذشته و آینده، میزان اثربخشی را تعیین نمود. این مدل بر استفاده از ICT برای به ‌دست‌ آوردن اطلاعات در دسترس، در حوزه عمومی یا خصوصی و مقایسه آن با مجموعه اطلاعات شناخته ‌شده مبتنی است. نتیجه این مقایسه، یادگیری و استدلال‌های راهبردی است. در این مدل به ‌طور پیوسته بهترین روش‌ها در قلمرو دولت جمع‌ آوری می‌شوند و سپس به ‌عنوان معیاری برای ارزیابی سایر روش‌های به‌کار گرفته ‌شده مورد استفاده قرار می‌گیرند.(بدرقه،۱۳۸۵)
۲-۴-۴٫مدل مشارکت عمومی
این مدل یکی از رایج‌ترین مدل‌های دولت الکترونیکی است و به کمک آن می‌توان بر روندهای عمومی تصمیم‌گیری، تأثیر گذاشت. این مدل روی جریان برنامه‌ریزی و هدایت اطلاعات بنا شده است و به ساختن گروه‌های مجازی کمک می‌کند که می‌توانند اقداماتی را در دنیای واقعی انجام دهند.
توانایی این مدل در تنوع ایده‌ها، تخصص‌ها و منابع نهفته در جوامع مجازی حاصل از این شبکه‌بندی است. این مدل قادر است منابع انسانی و اطلاعات را فراتر از مرزهای جغرافیایی، ‌سازمانی و دیوان‌سالاری بسیج کند. بعضی راه‌های به‌ کارگیری این مدل به شرح زیر می‌باشد:
- حمایت از بحث‌های عمومی در مورد مباحثی که از اقبال عمومی بیشتر برخوردارند.
- ایجاد گروه‌های فشار در مورد مسایل کلیدی برای اینکه تصمیم‌گیران را مجبور کنند که ملاحظات خود را بیان کنند.
- انتشار عقاید گروه‌هایی که در تصمیم‌گیری دخیل نیستند به حوزه عمومی
- تسهیل مشارکت وسیع‌تر در فرایند تصمیم‌گیری
-تشکیل گروه تخصصی در موارد خاصی که اطلاعات متمرکز برای کمک به تصمیم‌گیران وجود ندارد.(وزنگر،۱۳۷۲)
۲-۴-۵٫مدل ارائه خدمات به صورت تعاملی
این مدل نسبت به مدل قبلی از توانایی بیشتری برخوردار است و امکان مشارکت مستقیم اشخاص در فرآیندهای دولتی را فراهم می‌کند.
در این مدل کانال ارتباطی دوطرفه‌ای میان شهروندان و دولت ایجاد می‌شود. اساساً فناوری اطلاعات و ارتباطات این قابلیت را دارد که هر شخص وارد شبکه دیجیتال شود و ارتباط تعاملی (دوطرفه) برقرار کند. در این مدل از قابلیت‌های ICT برای امور دولت به‌طور کامل استفاده می‌شود و می‌تواند منجر به شفافیت بیشتر فرایند تصمیم‌گیری شود.
بعضی راه‌های به‌کارگیری این مدل به شرح زیر است:
- برقراری کانال ارتباطی دوطرفه با تصمیم‌گیران کلیدی
- انجام رأی‌گیری الکترونیکی برای انتخاب مسئولانی که می‌بایست با رأی مردم انتخاب شوند.
- انجام نظرسنجی در مورد موضوعاتی که مورد توجه عمومی هستند.
- دریافت شکایت، پیشنهاد و گزارش‌های مردمی توسط کارمندان معتمد
- برقراری دولت غیرمتمرکز
- ارائه خدمات دولتی به صورت آنلاین از قبیل بیمه، مالیات، تدارکات دولتی، پرداخت و آموزش.(سعیدی،۱۳۷۷)
۲-۴-۶٫مدل توسعه دولت الکترونیک
فرایند حرکت به سوی دولتی ایده‌آل در ارائه خدمات، چه به شهروندان، چه به کارمندان و چه به دولت‌‌های دیگر (در هرکدام از قالب‌ها و مدل‌های دولتی G2X) دارای سه بخش اصلی می‌باشد.
دوره سازمانی
دوره فناوری و سازمان
دوره تبدیل
دوره سازمانی
در این دوره ابتدا زیرساخت‌های لازم برای پیاده سازی دولت الکترونیک در کل حکومت شکل می‌گیرد. بدین صورت که به ابتدا وظایف حکومت در مقابل ذی‌نفعانش و همچنین بالعکس مشخص می گردد.
سپس همین وظایف برای زیرساختارهای حکومتی مشخص شده و به همین ترتیب تا سطوح پائین حکومت تمام وظایف مشخص می‌گردد.
گام دوم مشخص کردن فرآیندها است و باید معین شود که هر درخواستی را حکومت چگونه پاسخ می‌گوید. باید توجه داشت که در این دیدگاه ما حکومت را به عنوان یک سامانه واحد درنظر می‌گیریم و هر مخاطب، مخاطب کل حکومت است و هر فرایند او نیازی واحد برای او محسوب می‌شود و ارتباط بین دستگاهی در اصل بر عهده حکومت بوده و دیگر نیازی نیست شهروند برای تامین نیازی واحد از دستگاهی به دستگاهی دیگر مراجعه کند.
در اصل فناوری اطلاعات این امکان را برای دستگاه‌ها فراهم خواهد آورد تا با داشتن ارتباط با یکدیگر (البته به صورت الکترونیکی) کاربران را از مراجعه به دستگاه‌های دیگر بی‌‌نیاز کنند. در حالت ایده‌آل در انتهای این مرحله فعالیت سازمان‌ها مشتری محور شده و هر دستگاه در نقطه تماس با مراجع، خود را موظف به رفع نیاز او می‌داند. چنین نتایجی نه تنها نیازمند تغییر در فرآیندهای موجود هستند بلکه می‌بایست بر پایه تحولات فرهنگی در کل کارکنان و اعضای سامانه حکومت استوار باشند. گاه به دلیل غیرمحسوس بودن این مرحله از حرکت به سوی دولت ایده‌آل، در بعضی مدل‌ها آن را حذف می‌کنند.اما به نظر می‌آید درست است که بدون استفاده از فناوری ایجاد چنین دیدگاهی در سازمان مشکل است، اما گاه حتی بدون فناوری نیز چنین تفکری می‌تواند بسیار سودمند باشد. این مرحله را می‌توان انجام یک مهندسی مجدد در حکومت دانست. که هم زمینه را برای ایجاد دولت الکترونیک آماده می‌کند و هم باعث افزایش کیفیت در سازمان‌ها و شفاف‌سازی می‌گردد. بعضی معتقدند مهندسی مجدد و فناوری اطلاعات لازم و ملزوم یکدیگر هستند و هر کدام تواناساز دیگری است. با این دید پیش‌نیاز حرکت به سوی دولت الکترونیک، مهندسی مجدد حکومت است.(جلالی،۱۳۸۵)
۲-۵-فناوری اطلاعات و ارتباطات
مسیری است که داده را به اطلاعات، اطلاعات را به درک، درک را به راه حل، راه حل را به دانایی و دانایی را به ثروت تبدیل می کند.هم اکنون صاحبنظران زیادی، لقب «عصر اطلاعات» را به دورانی که در آن هستیم می‌دهند. این نامگذاری شاید به این دلیل باشد که امروزه اطلاعات، به جزء تفکیک ‌ناپذیر زندگی بشر تبدیل شده است. اگر چه اطلاعات از دیر باز، در زندگی بشر تاثیر بسزایی داشته و انسان برای تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌هایش همواره محتاج آن بوده است، ولی آن چه که امروزه اهمیت آن را صد چندان کرده، شرایط نوین زندگی و افزایش سهم اطلاعات در آن است. اختراع رایانه، امکان پردازش سریع و ذخیره حجم انبوهی از داده‌ها را فراهم آورد و پیشرفت‌های بعدی در زمینه ارتباط بین رایانه‌ها و امکان تبادل داده بین آنها، تبادل و انتقال اطلاعات را در سطح وسیعی ممکن ساخت. این رویدادها به همراه سایر پیشرفت‌های صورت گرفته در زمینه الکترونیک و ارتباطات اعم از میکروالکترونیک، نیمه‌هادی‌ها، ماهواره‌ها و روباتیک به وقوع انقلابی در زمینه نحوه جمع‌ آوری، پردازش، ذخیره‌سازی، فراخوانی و ارائه اطلاعات منجر گردید که شکل گیری «فناوری اطلاعات و ارتباطات» حاصل این رویداد بود(احمدی،نقش فناوری،۱۳۸۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 02:20:00 ب.ظ ]




 

۲-۴-۴-۳- سرمایه فرهنگی تجسم یافته

اکثر خواص سرمایه فرهنگی را می توان از این نکته استنتاج کرد: این سرمایه در حالت بنیادین خود با کالبد بوده و مستلزم تجسد است. انباشت سرمایه فرهنگی در حالت متجسد، یعنی به شکل آنچه فرهنگ و پرورش و تربیت نامیده می شود، پیشاپیش پی ایند تجسد بخشیدن و به صورت جزیی از کالبد درآمیدن، به کالبد پیوستن و جزیی از آن شدن است. این سرمایه متجسد را که به جز جدا نشدنی وجود شخص و محدوده اعمال عادت گونه او تبدیل شده را نمی توان فورا (بر خلاف پول، حقوق مالکیت، یا حتی القاب اشرافی) با هدیده یا خرید و مبادله، انتقال داد(تاج بخش، ۱۳۸۴: ۱۴۰-۱۳۷).
سرمایه فرهنگی را، بسته به دوره زمانی، جامعه و طبقه اجتماعی، می توان به اندازه های مختلف به دست آورد. این سرمایه را نمی توان فراتر از ظرفیت های متناسب با یک فرد انباشت کرد، بلکه بر عکس، همراه خود فرد رو به افول می نهد و می میرد(صالحی،سپهرنیا،۲۶:۱۳۹۰).
از آنجا که سرمایه مذکور بدین ترتیب از راه های متعدد با شخص به لحاظ قرابت زیست شناختی پیوند دارد، در معرض انتقالی وراثتی است که همواره پنهان است. سرمایه فرهنگی بدین گونه موفق می شود شان خصایل ذاتی را با فضیلت های اکتسابی در هم آمیزد و باز از آنجا که شرایط اجتماعی انتقالش در مقایسه با شرایط سرمایه اقتصادی مستترتر است، پس پیشاپیش آماده است تا همچون سرمایه نمادین عمل کند، یعنی به عنوان سرمایه محسوب نشود، بلکه به عنوان صلاحیتی مشروع و در مقام نوعی اقتدار که تأثیری به صورت عدم شناخت اعمال می کند، شناخته شود(تاج بخش، ۱۳۸۴: ۱۴۱).
سرمایه فرهنگی بوردیو در بخش فردی شامل نگرش، آگاهی، مهارت و دانش است. در راستای ارزیابی این حوزه شاخص هایی از قبیل میزان اثرگذاری تحصیلات والدین بر تحصیلات و انتخاب شغل های مدیریتی توسط فرزندان، میزان ارتباط طبقه اجتماعی و اقتصادی خانواده بر پیشرفت یا عدم پیشرفت تحصیلی فرزندان، بررسی نوع سلائق و ارتباط آنها با نوع طبقات اجتماعی، نوع و میزان مصارف محصولات فرهنگی آنها و ارتباط بیم قدرت تصمیم گیری والدین بر روی توسعه سلامتی و کارهای متنوع دیگری از این دست انجام پذیرفته است که گوتهی ارتباط ارتقا سرمایه فرهنگی افراد با این مولفه ها بوده است(صالحی،سپهرنیا،۲۷:۱۳۹۰).

۲-۴-۴-۴- سرمایه فرهنگی عینیت یافته

در خصوص سرمایه فرهنگی عینیت یافته باید گفت که این نوع از سرمایه فرهنگی چند خصوصیت دارد: سرمایه فرهنگی که به شکل اشیا مادی و رسانه هایی چون نوشته ها، نقاشی ها، بناهای تاریخ، ابزارها و غیره عینیت پیدا می کند، در حالت مادیت قابل انتقال است. برای مثال، مجموعه ای از تابلوهای نقاشی را می توان درست مانند سرمایه اقتصادی منتقل کرد، در واقع کالاهای فرهنگی را می توان هم به طور مادی به تملک درآورد(که مستلزم سرمایه اقتصادی است) و هم به طور نمادین(که مستلزم سرمایه فرهنگی است). این بدان معناست که مالک ابزار تولید باید راهی بیابد که یا سرمایه مضمون را که پیش شرط یک مالکیت مشخص است، یا خدمات صاحبان این سرمایه را، از آن خود کند.(روحانی،۲۵:۱۳۸۸)
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
محل شکل گیری و خاستگاه این بخش از سرمایه در اجتماع و در بین گروه هاست، چراکه هیچ هنرمندی بدون حضور و توجه تماشاگر به ارائه هنر نمی پردازد. به عبارت دیگر، ذائقه و سلیقه تماشاگر، هنرمند را برای تولید هنر ترغیب می کند. منشا این سلائق به گفته بوردیو در طبقات کارگر برگرفته از نیازهای زیبایی شناسی افراد رقم می خورد ولی در طبقات بالا و نخبگان این سلائق با استناد به آموزه های خانوادگی، علمی و دانشگاهی شکل می پذیرد و معمولا تسط این طبقات تولید هنر، تولید فکر، تولید معیار، بازتولید سلائق و ارزش ها صورت می گیرد(صالحی،سپهرنیا،۲۸:۱۳۹۰).

۲-۴-۴-۵- سرمایه فرهنگی نهادینه شده

این سرمایه فرهنگی به کمک ضوابط اجتماعی به دست آوردن عناوین برای افراد کسب موفقیت می کند. این بخش از سرمایه فرهنگی قابل واگذاری و انتقال نیست و به دست آوردن آن برای افراد به شرایط معین بستگی دارد. بوردیو معتقد است که سرمایه اقتصادی می تواند برای صاحب خود، سرمایه فرهنگی و اجتماعی ایجاد کند و سرمایه فرهنگی نیز با کارکرد خود سرمایه اقتصادی بوجود آورد(روح الامینی،۱۱۷:۱۳۸۶).
به لحاظ تحلیل این سه نوع سرمایه ای که بوردیو از آن نام می برد، می توانند با هم جمع نشوند، مثلا فرد مورد نظر با وجود اینکه ذوق ادبی دارد، فاقد مدرک تحصیلی در زمینه ی ادبیات است. بسیاری از هنرمندان فاقد مدرک تحصیلی رسمی در زمینه شعر و ادبیات و یا هنر آکادمیک خاصی هستند. بالعکس، ممکن است فرد مورد نظر مدرک تحصیلی رسمی در زمینه هنر یا ادبیات داشته باشد، اما فاقد ذوق هنری و ادبی باشد. همچنین وجود منابع و کتب ادبی در منزل الزاما رابطه ای با تمیلات ادبی ندارد و ممکن است جنبه نمادین و تزیینی داشته باشد. نکته اساسی در بحث سرمایه فرهنگی این است که سرمایه به ارث نمی رسد، بلکه به طور ضمنی در طی فرایند جامعه پذیری انتقال پیدا می کند.(نوربخش،۱۱۲:۱۳۸۹)

۲-۴-۵- نظریه بازتولید

روبه هم رفته نظریه های بازتولید را می توان به دو گروه تقسیم کرد: ۱) بازتولید اجتماعی ۲) بازتولید فرهنگی:
برای نظریه بازتولید اجتماعی که عمدتا از آرا مارکس متاثر است، سرمایه اقتصادی رکن اساسی نابرابری است و نقش مهمی در بازتولید اجتماعی ایفا می کند. در نظریه بازتولید فرهنگی، که متاثر از قرائت وبر از نابرابری است، سرمایه فرهنگی نقش مهمی در حفظ و تداوم نابرابری دارد. (همان:۹۹)

۲-۴-۵-۱- بازتولید اجتماعی

نظریه بازتولید اجتماعی در نیمه دوم قرن بیستم در اروپای غربی و به وسیله نظریه پردازانی که غالبا مارکسیست یا نئو مارکسیست بودند، همچون یانگ، برنشتاین، بوردیو، پاسرون و باولز، مطرح شد. بر اساس نظریه بازتولید اجتماعی، ویژگی های ساختار اجتماعی در طی دوره های زمانی حفظ یا دائمی می شود(گیدنز،۸۱۵:۱۳۷۳).
انتقاد اصلی نظریه بازتولید متوجه پابرجایی و تداوم نابرابری های اجتماعی از یک نسل به نسل دیگر و نقش مدرسه در انتقال این نابرابری هاست. این نظریه پردازان معتقدند که تجارب حاصل از مدرسه به حفظ تفاوت های اجتماعی-اقتصادی میان خانواده کمک می کند. در واقع مدارس با جای دادن نسل های جدید در نظام اجتماعی در عوض اصلاح نابرابری های اجتماعی به توجیح آن می پردازد.(نوربخش:،۹۹:۱۳۸۹)
پارکین معتقد است که در جوامع سرمایه داری مدرن، بورژوازی ابتدا با به انحصار درآوردن نهادهای مالکیت و سپس با صلاحیت های تحصیلی و علمی و مدارک، خودش را به عنوان یک طبقه تثبیت می کند. جین تیس و باولز نیز با ارائه نظریه همخوانی[۳۴]بر این نکته صحه می گذارند که فعالیت ها و بازده های آموزشی با کل جامعه همخوانی دارد. براساس نظریه همخوانی که قائل به تناظر میان نظام آموزشی و اقتصادی است، نقش مدارس عبارت است از آماده کردن شواهد عینی به شکل نمرات آزمون های استاندارد شده و میزان سالهای تحصیلی که تفاوت شدید بین افراد را از نظر قابلیت ها (یعنی از لحاظ قدرت تولیدی) نشان می دهد. بدین ترتیب، از طریق تجارب به فرزندان چنین تفهیم می شود که کاستی ها یا ضعف های بنیادی نظام موجود، در عدم ایجاد کار سودمند و مفید برای قشر وسیعی از مردم، ناشی از کمبود انگیزه ها و توانایی های خود آنان است.(همان:۱۰۱)
به عبارت دیگر، همه ی نظام های آموزشی در خدمت جوامع مربوط به خود هستند؛ به طوری که مناسبات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بخش آموزش، آیینه ی تمام نمای جامعه ای است که این نظام جزیی از آن است.(کارنوی،لوین،۲۵:۱۳۶۷)
به طور مشخص اگر جامعه ای نابرابری شدید مردم در زمینه موقعیت و پایگاه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را تایید می کند، آنگاه مدارس آن جامعه هم همان وضعیت را دقیقا منعکس می کنند؛ یعنی عدم تساوی وسیع جامعه، در مدارس به صورت بازده های آموزش نابرابر چه از نظر اختلاف در سال های تحصیلی و چه از لحاظ اختلاف کیفی آموزشی ظاهر می شود.(همان:۳۵). بنابراین، مدارس با ارائه تجارب تحصیلی که هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی با یکدیگر متفاوت اند در خدمت تولید نیروی کار برای سطوح مختلف سلسله مراتب کار هستند.
باولز و جین تیس خاطر نشان می سازند که تغییرات در ساختار آموزش و پرورش، ارتباط تاریخی با تغییرات در سازمان اجتماعی تولید دارد. این حقیقت که تغییرات در ساختار تولید جلوتر از تغییرات مدرسه بوده است، نمونه کاملا روشن و بدیهی بر اهمیت ساختار اقتصادی به عنوان یک تعیین کننده ی اصلی ساختار آموزشی است (نوربخش:۱۳۸۹،۱۰۱). آنها همچنین معتقدند مدیران و دانش آموزان، معلمان و والدین، ارزش ها و هنجارهای شان را درباره کار، موفقیت، رقابت و پایگاه اجتماعی، عمدتا از ارزش ها و هنجارهای جهان بینی رسمی سرمایه داری اخذ می کنند. بنابراین مدارس آگاهانه و هم از طریق آموزش های تخصصی می کوشند که نیازهای سازمان سرمایه داری را برآورند و این کار از طریق تبدیل کودکان طبقات پایین به کارگران برتر، تبدیل کودکان طبقه متوسط به مدیران کارآمد در اقتصاد صنعتی و نیز از طریق بازتولید مناسبات اجتماعی تولید در مدرسه، یعنی تلقین ارزش ها و هنجارهای حافظ سازمان کار سرمایه داری به اطفال شکل می گیرد.(همان:۱۸)
به عقیده بوردیو و پاسرون، فهم هیچ پدیده ی آموزشی از قبیل نمودار حضور گروه های مختلف اجتماعی در مراحل آموزشی یا نمودار درصد دوجنس(زن و مرد) یا درصد فارغ التحصیلان و … امکان پذیر نیست مگر اینکه آن پدیده به نظام آموزشی و بنیان روابط طبقاتی ارجاع شود.(اسماعیل علی،۱۷۲:۱۳۷۷)

۲-۴-۵-۲- بازتولید فرهنگی

مفهوم بازتولید فرهنگی اشاره به وسایلی دارد که به کمک آنها، مدارس بر یادگیری ارزش ها، نگرش ها و عادت ها تأثیر می گذارند و ارزش های متفاوت فرهنگی و شیوه های نگرش فراگرفته شده در اوایل زندگی را تقویت می کنند(نوربخش: ۱۰۲،۱۳۸۹).به طور نمونه کودکانی که از زمینه های اجتماعی و خانوادگی طبقه پایین برخاسته اند، به ویژه کودکان گروه های اقلیت، شیوه های گفتار و رفتاری شان با شیوه های گفتار و رفتار مسلط در مدرسه مغایر است. این گروه که خود را در یک محیط فرهنگی بیگانه می یابند، نه تنها کمتر احتمال دارد که در جهت عملکرد آموزشی بهتر برانگیخته شوند، بلکه شیوه های گفتار و رفتار عادی آنها نیز با شیوه های گفتاری و رفتاری معلمان همخوانی ندارد، حتی اگر هر یک تمام تلاش و کوشش خود را برای برقراری به عمل آورند(گیدنز،۱۳۷۳: ۴۶۱).
مفهوم بازتولید فرهنگی، اولین بار به وسیله پی یر بوردیو در اوایل دهه ی هفتاد مطرح شد. بوردیو معتقد است که کارکرد آموزش و پرورش، بازتولید فرهنگ طبقات مسلط است. او در اثر خود با عنوان «وارثین»(۱۹۶۴) و همچنین «بازتولید»(۱۹۷۰)، نهاد های آموزشی را به عنوان ارگان های بازتولید ساخت و توزیع سرمایه فرهنگی، مورد نقد قرار می دهد و از توزیع نابرابر سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی سخن می گوید. از نظر وی سیاست دمکراتیزاسیون نهادهای آموزشی، مدرسه و دانشگاه، شکست خورده است و نهادهای آموزشی عملا همان ساخت سنتی توزیع سرمایه ی فرهنگی را رعایت کرده و نظم پیشین را بازتولید می کنند؛ در نتیجه، از این نهادها، یاز همان «وارثین» هستند که با موفقیت سیر آموزش خود را طی می کنند و از مسابقه ی فرهنگی پیشرفت تحصیلی سربند بیرون می آیند؛ چرا که فقط سرمایه اقتصادی نیست که منشا نابرابری هاست، سرمایه فرهنگی نیز هست. میزان تحصیلات فرد و خانواده اش و امکان دسترسی به آنچه که بوردیو اموال سمبولیک،(فرهنگ، زمان، درک زیباشناختی) می نامد، به امکانات مالی ارتباط ندارد بلکه به دو عادت واره، در خصلت و در شیوه بودن وی بستگی دارد(شریعتی،۱۳۸۴).
بوردیو مدعی است که نظام آموزش و پرورش به بهترین وجه ساختار توزیع سرمایه ی فرهنگی را در بین طبقات (و بخش هایی از یک طبقه) بازتولید می کند. نظام آموزشی و مدرسه نقش مهمی را عهده دار است که همانا مشروعیت بخشیدن به آثاری است که در مدرسه آنها را به عنوان آثار ارزشمند و قابل ستایش عرضه می کند و بدین طریق در شکل گیری سلسله مراتب سرمایه فرهنگی که در جامعه ای مشخص و در زمانی معین اعتبار می یابد، کمک می کند . به نظر بوردیو، در هم شکستن توالی و تسلسل نتایج فزاینده ای که موجب جذب و انباشت سرمایه های فرهنگی می شود، کاری بسیار دشوار است؛ زیرا در واقع، مدرسه فقط در آن حد عمل می کند که دستگاه اشاعه ی فرهنگ ابزار خود را آزادانه و به طور عینی بدون هیچ گونه تلاش و مداخله برای ارائه آن چیزهایی که به تعدادی از افراد از طریق توارث خانوادگی رسیده است، به دیگر افراد از طریق پیام آموزشی به حرکت در می آورد(بوردیو،۱۰۹:۱۳۸۷).
برخلاف نظریه بازتولید اجتماعی که تحت تأثیر نظریه مارکس و بویژه تحلیل او در مورد سرمایه ی اقتصادی و حفظ و تداوم نابرابری های اجتماعی-اقتصادی است، نظریه بازتولید فرهنگی متاثر از تحلیل مارکس وبر در باب نقش و جایگاه گروه های منزلتی در جوامع معاصر است (نوربخش:۱۳۸۹،۱۰۴). به نظر وبر، گروه های منزلتی، اغلب سبک زندگی یا شیوه های رفتاری ای دارند که آنان را از بقیه افراد جامعه متمایز می سازد. در حالی که عضویت طبقاتی به میزان قدرت شخص در نظام اقتصادی دلالت می کند، گروه های منزلتی برحسب قدرتی ترسیم می شوند که از آبروی اجتماعی یا حیثیت توزیع شده در نظام منزلتی سرچشمه می گیرد(گرب،۷۸:۱۳۷۳)
با تاسی از نظریه وبر، نظریه پردازان بازتولید فرهنگی بر نقش گروه های منزلتی و شیوه های زندگی آنان، ارزش ها، نگرش ها و باورهای آنان تاکید دارند و آموزش و تحصیلات را یکی از ساز و کارهای اصلی حفظ و تداوم تفاوت در سبک زندگی، ارزش ها، هنجارها و نگرش های گروه های مختلف اجتماعی می دانند. بنابراین می توان گفت که نقش بنیادی آموزش و پروش در قشربندی باید بیشتر براساس سرمایه فرهنگی و منزلت که در اختیار گروه ها قرار می گیرد، تعیین شود تا بر اساس قدرت اقتصادی و طبقه. در اینجا می توان نظریه پردازان دیدگاه کارکردگرایی را، که معتقد آموزش و پرورش برای کلیه افراد جامعه کارکرد دارد و به آنها منزلت می بخشد، نقد کرد و به آنها این مساله را گوش زد کرد که آموزش و پرورش منزلت را به گونه ای نابرابر توزیع می کند. در نظریه بازتولید فرهنگی، به مدارک، مستقل از مهارت های خاص یا پاداشی که دربردارند، به عنوان ارزش منزلتی مهم نگریسته می شود که ر تملک و کنترل نخبگان قرار می گیرد ت به موقعیت های پرمنزلت تر که پیش روی آنان است، دست یابند(نوربخش،۱۳۸۹: ۱۰۴-۱۰۵).
باسیل برنشتاین با طرح مفهوم( قالب های زبانی) در چارچوب نظریه بازتولید فرهنگی به بررسی رابطه متقابل زبان و تعامل اجتماعی پرداخته و توانایی های زبانی را عامل مهمی در بازتولید فرهنگی طبقات می داند. زبان محدود نوعی گفتار است که با محیط فرهنگی یک اجتماع یا طبقه پایین پیوند دارد. بسیاری از افراد طبقه پایین در یک فرهنگ نیرومند خانوادگی یا همسایگی که در آن ارزش ها و هنجارها بدیهی و مسلم انگاشته شده اند، و در زبان بیان نمی شود، زندگی می کنند. برعکس، تکامل زبانی کودکان طبقه متوسط، به نظر برنشتاین، متضمن فراگیری یک زبان بسیط یافته است؛ یک شیوه سخن گویی که در آن معانی واژه ها می تواند فردیت یافته و با وضعیت های خاص متناسب شود. شیوه هایی که کودکان طبقه متوسط به کمک آنها کاربرد زبان را یاد می گیرند کمتر به زمینه های خاص محدود می شود، کودک آسان تر می تواند اندیشه های انتزاعی را تعمیم دهد و آن را بیان کند. بدین سان مادران طبقه متوسط، هنگامی که کودکان خود را کنترل می کنند، اغلب دلایل و اصولی را که مبنای واکنش های شان نسبت به رفتار کودک است، توضیح می دهند. به گفته برنشتاین، کودکانی که زبان گفتاری بسط یافته را فرا گرفته اند، بیشتر از کودکانی که از قالب زبان محدود فراتر نرفته ند می توانند تقاضای آموزش و پرورش رسمی را برآورده سازند(گیدنز،۴۵۷:۱۳۷۳)
بنابراین، کدهای زبانی به عنوان بخشی از سرمایه فرهنگی طبقات می تواند به نابرابری های تحصیلی و سرانجام به نابرابری های اجتماعی –اقتصادی منجر شود. کدهای زبانی طبقات مسلط و هنجار زبانی آنان، مطلوب و معیار مورد توجه مدارس و نظام آموزش و پرورش قرار می گیرد(ترادگیل،۱۳۷۶: ۱۴۷).
روی هم رفته، نظریه پردازان دیدگاه بازتولید فرهنگی با تاکید بر شیوه های جامعه پذیری و انتقال ارزش ها، هنجارها و الگوهای رفتاری و گفتاری به کودکان و به عبارتی انتقال سرمایه فرهنگی از والدین به فرزندان، انتقال نابرابر سرمایه ی فرهنگی در بین طبقات مختلف اجتماعی و حفظ و بازتولید این فرایند از طریق نظام آموزش و پرورش را به عنوان جایگزین تحلیل های مارکسیستی (بازتولید اجتماعی)، وارد حوزه ی جامعه شناسی کرده اند.

۲-۴-۶- سرمایه فرهنگی از منظر پل دیماجیو

دیماجیو نخستین کسی بود که نظریه سرمایه فرهنگی را در قالب مدل تحرک فرهنگی مطرح نمود. او معتقد بود که در جوامع مدرن غربی که متکی به اقتصاد بازار هستند نظم پایگاهی سنتی از بین رفته است و حریم هایی که در جوامع قبل برای تمایز گروه های پایگاهی مورد استفاده قرار می گرفتند متغیر و سیال شده اند. به همین دلیل تاکید بر مشارکت در فرهنگ پایگاهی اهمیت بیشتری نسبت به عضویت در این پایگاه ها پیدا کرده است. و این مشارکت صرفاً در خانواده صورت نمی گیرد و در هر جایی ممکن است نماد های فرهنگ پایگاهی آموخته شود. در چنین دنیای سیالی تجارب دوران کودکی و پیشینه خانوادگی تنها ممکن است تعیین کننده ضعیفی برای سرمایه فرهنگی فرد باشد. از آنجا که عضویتگروهی منجر به تغییراتی در تجارب افراد و پیشینه آنها می گردد، و استراتژی منطقی و مفیدی برای مشارکت در فعالیت های فرهنگی طبقه متوسط است، می تواند باعث افزایش سرمایه فرهنگی و تحرک عمودی طبقات و گروه های پایین تر شود. بنابراین نکته اساسی این است که سرمایه فرهنگی تنها نقش بازتولید را نداشته باشد، بلکه در تعدیل پایگاه اجتماعی هم موثر باشد(DiMaggio,1982).
تفاوت اساسی بین دو مدل بازتولید اجتماعی بوردیو – که در ادامه بدان خواهیم پرداخت- و تحرک فرهنگی دیماجیو، در توافق پایگاه اجتماعی است. بوردیو در نظریه خود پایگاه اجتماعی را دارای ابعاد گوناگون دانسته که با یک دیگر سازگاری و هماهنگی زیادی دارند. اعضای طبقات بالاتر بخشی از دارایی اقتصادی خود را به سرمایه فرهنگی تبدیل می کنند که فرزندان آنها، به ارث می برند. به همین نحو، افرادی که در طبقات پایین هستند و تحصیلات پایینی دارند، سرمایه اقتصادی کافی در اختیار ندارند تا آن را به سرمایه فرهنگی تبدیل نمایند، بنابراین فرزندان آنها در قلمرو دارایی های فرهنگی هم فقیر باقی می مانند. در مقابل این رویکرد، دیمجیو سخن از گروه های پایگاهی پراکنده می نماید. او و همفکرانش مستقیما با همخوانی پایگاهی مخالفت می کنند و برآنند که سرمایه فرهنگی به وسیله پایگاه اجتماعی تعیین نمی گردد. آنها نظریه خود را به شکل ساده بر پایه وجود پایگاه های ناسازگار بنا می کنند. گرچه همبستگی بالای بین برتری ها و مزایا از یک سو و شرایط نامساعد از سوی دیگر را در جوامع مدرن انکار نمی کنند ولی معتقدند که این همبستگی ها کامل نیست و برتری در یک بعد، لزوما منجر به برتری در ابعاد دیگر نمی گردد.(جانعلیزاده؛خوش فر؛سپهر،۲۲۱:۱۳۸۹-۲۲۳)

۲-۴-۷- سنجش سرمایه فرهنگی

همانطور که گفته شد، تعریف واحدی از مفهوم سرمایه فرهنگی نمی توان ارائه داد. با این وجود، می توان وجه مشترکی را در این تعاریف یافت. در نظریه سرمایه فرهنگی ابعاد و عناصر فرهنگی می توان به عنوان منابع تسهیل کننده برای دسترسی به موقعیت ها، امتیاز ها و پاداش های کمیاب و ارزشمند تلقی شود. مفهوم سرمایه فرهنگی بر چنین منابعی(ذهنی و عینی) اشاره دارد. به عبارتی روشن تر و در نگاهی تلفیقی می توان اشاره نمود که سرمایه فرهنگی شامل دارایی ها، فعالیت ها و اطلاعات فرهنگی، مدارج تحصیلی، منش، انتظارات، تعاملات فرهنگی در عرصه ی اجتماعی، و نیز گرایش و نگرش عامل اجتماعی به ارزش ها و عناصر فرهنگی می باشد.
به طور کلی شاخص های بکار گرفته شده برای سنجش سرمایه فرهنگی عبارتند از:

 

    1. مدارک تحصیلی، که در تقسیم بندی بوردیو از انواع سرمایه فرهنگی شکل خاصی از این سرمایه یعنی سرمایه نهادینه شده محسوب می شود. این شاخص برای تمایز قائل شدن بین آموخته های خود شخص که هر لحظه ممکن است زیر سوال برود و سرمایه فرهنگی کسب شده از طریق مراحل آموزشی که دارای اعتبار ضمانت قانونی است یه کار می رود.

 

    1. دارایی های فرهنگی که در قالب اشیا مادی و کالاهای متعلق به فرهنگ متعالی مثل نوشته ها، نقاشی ها، مجسمه ها، ابزارها و کار ها هنری، آلات موسیقی، مثل کتاب، امکانات لازم برای مطالعه، ابزار و وسایل دقیق و غیره عینیت یافته اند. این نوع از دارایی ها به دلیل ارتباط تنگاتنگ استفاده از آنها با دانش و بیینش خاص آنها متمایز از کالاهای اقتصادی یا مادی مثل اتوموبیل یا منزل مسکونی است.

 

    1. مصرف و استفاده از کالاهای فرهنگی خاص مثل تماشای توع خاصی از برنامه های تلویزیون و مصرف موسیقی خاص، عادت های مطالعه که شامل نوع و میزان خواندن کتاب، استفاده از اینترنت و همچنین فعالیت های فرهنگی مثل خلق هنرهای بصری و فعالیت های علنی از قبیل رفتن به موزه ها، تئاترهای زنده، سینما و مشارکت در هنرهای زیبا، پیگری حوادث هنری، مسافرت های فرهنگی، شرکت در کلاس های فرهنگی و هنری را شامل می شود.

 

    1. دانش فرهنگی غیر رسمی افراد که شامل :

 

الف) آشنایی، درک ارزش و دانش تاریخی درباره عرصه های گوناگون فرهنگ و هنر مسلط، مثل ادبیات، موسیقی، هنر و غیره
ب) دانش زبانشناختی افراد که شامل میزان آشنایی و تکلم با زبان مسلط فرهنگی، آشنایی و تکلم به زبان های گوناگون، دامنه واژگان فعال و غیر فعال افراد و میزان گستردگی الگوهای زبانی آنها در مکالمات جاری می شود.
ج) دانش افراد از نهادها و سازمان های رسمی در تعامل و پیگیری منافع خود.
۵- شاخص های رابطه ای سرمایه فرهنگی که شامل:
الف) شاخص های مربوط به روابط فرهنگی فضای درون خانواده که نشانگر کیفیت و کمیت ارتباطات فرهنگی بین اعضای خانواده با یکدیگر است، و شامل بحث ها و گفتگوهای آنها درباره مسائل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و فعالیت های آنها می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 02:20:00 ب.ظ ]