کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



استفاده از متغیر های تاثیر گذار در این تحقیق امکان یادگیری سریعتر شبکه عصبی و فازی را با کاهش خطا به همراه داشت .
افزایش مدت داده های آموزش شبکه در آن دسته از شعبه هایی که تغییرات غیر عادی دارند خطای شبکه را افزایش می دهد و اصلح است که الگوی متفاوت تر و یا خاص تری برای این گونه شعب انتخاب شود .
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
با عنایت به اینکه تغییرات متغیرها بانکی انتخاب شده در این تحقیق بعنوان اصلی ترین پارامتر های پیش بینی ، تغییرات منابع مالی را در موسسات مالی و اعتباری شامل می شود می توان اذان داشت که شوک های اقتصادی و اطلاعات مالی در جریان جامعه ناخواسته به شبکه آموزش داده می شود و از طرفی شوک های اقتصادی کوتاه مدت بوده و استفاده از روش پیشنهادی برای بلند مدت نتایج مطلوبی بهمراه نخواهد داشت .
ورود سپرده عمده توسط اندکی از مشتریان خاص در مقطع مورد رسیدگی نتایج پیش بینی را بشدت تحت تاثیر قرار می دهد که استفاده از روش هدف گذاری بر اساس ۱۵۰ درصد پیش بینی به شرطی پیشنهاد می گردد که ضریب ۱۵۰ درصد برای این گونه شعبه ها کاهش یابد یا اینکه داده ها ورودی شبکه با خالص شدن از منابع این گونه مشتریان و همچنین شناسایی دوره تغییر نسبت سهم هر مشتری از سپرده های ازان قیمت و گران قیمت صورت بپذیرد .
هدف گذاری بر اساس ۱۵۰ درصد پیش بینی برای شعب با فعالیت بیش از ۲ سال نتیجه بهتری داشت .
هدف گذاری بر اساس ۱۵۰ درصد پیش بینی برای شعبه های که منابع گروه مالی و یا شرکت های زیر مجموعه در آنها حساب دارند پیشنهاد نمی گردد و بشدت نتایج پیش بینی را تحت تاثیر قرار می دهد.
تعداد زیاد متغیر ها ورودی در یادگیری پس از انتشار خطا در شبکه عصبی فازی موثر است.
روش یادگیری پس از انتشار خطا در شبکه عصبی فازی دارای برتری بیشتری نسبت به سایر روش ها دارد و با توجه به تعداد زیاد متغیر ها ورودی تابع زیگمویید موجب نتایج بهتر سیستم پیش بینی شد .
هدف فرعی در این پژوهش تدوین الگوی مناسب برای پیش‌بینی نبستاً دقیق منابع آتی و تعیین اهداف جذب منابع بر اساس آن بوده است که با توجه به نتایج حاصله ، فرمول ذیل برای محاسبه منابع آتی (متغیر مستقل) با بهره گرفتن از پارامتر های پیش بینی شده (متغیرهای وابسته) مناسب ارزیابی شده است .
نتایج تجمیع شده روابط بین متغیرها از الگوهای یادگیری پیش بینی بشرح جدول ۵-۶ و ۵-۷ می باشد :
جدول شماره ۵- ۶: روابط بین متغیرهای

 

نام اختصاصی نام متغیر رابطه مستقیم یاغیر مستقیم
  منابع ۱-شیب مثبت خط روندمنابع: منجر به افزایش منابع
۲-شیب منفی خط روندمنابع: منجر به افزایش منابع
  سپرده‌ها ۱-افزایش سپرده منجر به: افزایش منابع
۲-کاهش سپرده منجر به: کاهش منابع
  سپرده‌های ارزان‌قیمت ۱-افزایش سپرده‌های ارزان‌قیمت منجر به: افزایش منابع
۲-کاهش سپرده‌های ارزان‌قیمت منجر به: کاهش منابع
  سپرده‌های گران‌قیمت ۱-افزایش سپرده‌های گران قیمت منجر به: افزایش منابع
۲-کاهش سپرده‌های گران قیمت منجر به: کاهش منابع
  نسبت سپرده‌های ارزان‌قیمت به سپرده‌ها ۱-افزایش نسبت سپرده‌های ارزان‌قیمت به سپرده‌ها منجر به: افزایش منابع
۲-کاهش نسبت سپرده‌های ارزان‌قیمت به سپرده‌ها منجر به:
۲-۱-افزایش منابع می‌شود: اگر سپرده‌های گران‌قیمت افزایش یابد ( ۱ حاکم باشد)
۲-۲- کاهش منابع می‌شود: اگر سپرده‌های گران‌قیمت کاهش یابد (۲ حاکم باشد)
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 11:10:00 ق.ظ ]




شکل(۴-۳): تاثیر رگرسیونی عناصر آمیخته بازاریابی بر رفتار خرید(آدیداس)
می توان معادلات رگرسیونی زیر را برای پیش بینی رفتار خرید مشتریان از روی عناصر آمیخته بازاریابی(محصول، قیمت، ترویج و توزیع) تنظیم کرد:
پایان نامه - مقاله - پروژه
محصول (۱۴۸/۰) + ۷۱۱/۳۰ = رفتار خرید مشتریان
قیمت (۲۷۶/۰) + ۲۲۵/۲۸ = رفتار خرید مشتریان
ترویج (۳۰۸/۰) + ۸۵۷/۲۵ = رفتار خرید مشتریان
توزیع (۳۵۶/۰) + ۰۰۲/۳۱= رفتار خرید مشتریان
شکل(۴-۴): تاثیر رگرسیونی عناصر آمیخته بازاریابی بر رفتار خرید(مجید)
می توان معادلات رگرسیونی زیر را برای پیش بینی رفتار خرید مشتریان از روی عناصر آمیخته بازاریابی تنظیم کرد:
ترویج (۲۲۲/۰) + ۳۴۶/۲۹ = رفتار خرید مشتریان
توزیع (۴۲۳/۰) + ۶۴۷/۳۰= رفتار خرید مشتریان
آدیداس: یافته‌های رگرسیونی فوق حاکی از این است که، بین عناصر آمیخته بازاریابی( محصول، قیمت، ترویج و توزیع) و رفتار خرید مشتریان پوشاک ورزشی آدیداس رابطه معنی‌داری وجود دارد. همچنین با توجه به ضریب رگرسیونی استاندارد شده می‌توان گفت، به ازای یک واحد تغییر در عنصر محصول، قیمت، ترویج و توزیع به ترتیب، ۲۲۸/۰، ۳۱۳/۰، ۳۳۷/۰ و ۲۰۱/۰ واحد تغییر در رفتار خرید مشتریان به وجود می آید. ( این فرضیه تحقیق با دلالت بر رابطه مستقیم بین عناصر آمیخته بازاریابی و رفتار خرید مشتریان پوشاک ورزشی آدیداس تأئید شد).
مجید: یافته‌های رگرسیونی فوق حاکی از این است که ، بین عناصر آمیخته بازاریابی(ترویج و توزیع) و رفتار خرید مشتریان پوشاک ورزشی مجید رابطه معنی‌داری وجود دارد. همچنین با توجه به ضریب رگرسیونی استاندارد شده می‌توان گفت، به ازای یک واحد تغییر در عنصر ترویج و توزیع به ترتیب، ۲۳۴/۰ و ۲۷۱/۰ واحد تغییر در رفتار خرید مشتریان به وجود می آید.( این فرضیه تحقیق با دلالت بر رابطه مستقیم بین عناصر ترویج و مکان آمیخته بازاریابی و رفتار خرید مشتریان پوشاک ورزشی مجید تأئید شد).
فرضیه چهارم:
فرض صفرعناصر آمیخته بازاریابی( محصول، قیمت، مکان و ترویج)، قابلیت پیش بینی مولفه های رفتار خرید مشتریان پوشاک ورزشی آدیداس و مجید( تبلیغ دهان به دهان، خرید مجدد و خرید رسانه ای) را ندارند.
فرض مخالف: عناصر آمیخته بازاریابی( محصول، قیمت، مکان و ترویج)، قابلیت پیش بینی مولفه های رفتار خرید مشتریان پوشاک ورزشی آدیداس و مجید( تبلیغ دهان به دهان، خرید مجدد و خرید رسانه ای) را دارند.
به منظور پیش بینی مولفه های رفتار خرید از طریق عناصر آمیخته بازاریابی(محصول، قیمت، ترویج و توزیع) در پوشاک ورزشی آدیداس و مجید از رگرسیون خطی ساده استفاده شده است.
جدول(۴-۱۹): مشخص‏کننده‌های تحلیل رگرسیونی تأثیر عناصر آمیخته بازاریابی برمولفه های رفتار خرید مشتریان(آدیداس)

 

عنصر مولفه پوشاک ورزشی ضریب همبستگی ® ضریب تعیین
( Rsqure)
ضریب تعیین تعدیل شده
(Adjusted Rsqure)
دوربین واتسون
(Durbin Watson)
F سطح معنی‌داری
(Sig)
محصول تبلیغ دهان به دهان ۱ ۱۷۶/۰ ۰۳۱/۰ ۰۲۶/۰ ۵۶۶/۱ ۱۵۹/۶ ۰۱۴/۰
خرید مجدد ۲
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:09:00 ق.ظ ]




 

 

 

 

 

V

 

Sig

 

Df

 

X2

 

 

 

۰.۴۴

 

۰.۰۰۰

 

۱

 

۱۲.۲۰۱

 

 

 

قضاوت آماری
از آنجا که خی دو برابر ۱۲.۲۰۱ و درجه آزادی برابر با ۱ می­باشد با توجه به این­که سطح معناداری محاسبه شده کمتر از ۰.۰۱ است (sig=0.000) لذا با ۹۹% اطمینان و ۱% خطا بین دو متغیر نوع پوشش مردان در تبلیغ با سازمان تبلیغات­گر رابطه­ معناداری وجود دارد. همچنین شدت این رابطه با توجه به وی کرامر۰.۴۴ است که شدت نسبتاً متوسطی محسوب می­ شود. بنابر این فرضیه هشتم تائید می شود.
تجزیه و تحلیل:
از مجموع ۳۵ تبلیغ دولتی که مرد در آن حضور داشته ۹۷.۱% مردان دارای پوشش عادی و متعارف بوده ­اند. و از مجموع ۲۷ تبلیغ خصوصی دارای مرد بیشترین میزان یعنی ۶۳% پوشش نامتعارف داشته اند.
این توزیع نشان می­دهد که نهادهای دولتی به ارزش نوع پوشش ایرانی توجه بیشتری داشته اند.
فصل ۵
نتیجه ­گیری و پیشنهادات
مقدمه
در این فصل به نتایج حاصل­شده از بررسی تبلیغات محیطی شهر تهران خواهیم پرداخت. به این­صورت که ابتدا در قالب بخش اول به سؤالات پژوهش پاسخ می­دهیم و سپس به طرح فرضیات و تجزیه و تحلیل نتایج آن­ها و در بخش پایانی به نتیجه ­گیری و پیشنهادات برای محققان آتی خواهیم پرداخت.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۵-۱- نتایج به­دست آمده از بررسی تبلیغات محیطی شهر تهران
۵-۱-۱- پاسخ به سؤالات تحقیق:

 

 

  • بیش از نیمی از تبلیغات محیطی شهر تهران، یعنی ۵۳% از نوع تبلیغات تجاری- اقتصادی بوده ­اند. کمترین نوع تبلیغات محیطی شهر تهران با ۸% تبلیغ مذهبی بوده است. با توجه به زمان عکاسی از تبلیغات محیطی که فروردین ۹۲ بوده است و تقارن فرورین با نوروز، تغییر فصل و تقاضای زیاد برای خرید اجناس در آغاز سال حجم تبلیغات تجاری قابل توجیه است اما حجم تبلیغات مذهبی با توجه به تقارن نوروز و ایام فاطمیه اول کم به­نظر می­رسد. همچنین ۳۰% تبلیغات محیطی تبلیغات فرهنگی-اجتماعی بوده که با توجه به تغییر فصل و آغاز سال نو طبیعی به­نظر می­رسد.

 

 

 

  • بیشترین محتوای تبلیغات محیطی به میزان ۲۰.۶% متعلق به آموزش مسائل اجتماعی و شهروندی بوده است. آموزش قوانین راهنمایی و رانندگی نیز در این مقوله قرار می­گیرد و در آستانه­ سال نو و سفرهای نوروزی فراوان مشاهده شده است که خود یکی از عوامل افزایش سهم این­گونه محتوا در مقایسه با سایر محتوای تبلیغات بوده است. پس از آن تبلیغات مناسبتی و تبلیغ مواد خوراکی به ترتیب با ۱۶.۶% و ۱۰.۹% بیشترین محتوای تبلیغات محیطی شهر تهران را تشکیل داده است. در این میان سهم تبلیغات مکان­های آموزشی با ۲.۹% از سایر تبلیغات کمتر است، که با توجه به محدوده­ زمانی صحیح به­ نظر می­رسد. سهم تبلیغات مناسبتی به نسبت سایر مقوله­ها اندکی زیاد است که با توجه به موقعیت زمانی فروردین و تقارن با عید نوروز و ایام فاطمیه قابل قبول است.

 

 

 

  • ارزش­های فرهنگی ایرانی-اسلامی موجود در تبلیغات محیطی شهر تهران عبارت است از: احترام به والدین و خانواده­دوستی، تقویت روحیه تلاش و امید و همکاری، تشویق به رعایت اخلاق اسلامی، تقویت روحیه مسئولیت­ پذیری، احترام به قوانین راهنمایی و رانندگی، حمایت از تولید ملی و سرمایه ایرانی، تشویق به مشارکت سیاسی- اجتماعی و در نهایت تشویق به اصلاح الگوی­مصرف و صرفه­جویی. از میان ارزش­های مذکور، ارزش «تقویت روحیه­ی تلاش و امید و همکاری» با ۳۲.۶% بیشترین سهم از تبلیغات دارای ارزش ایرانی- اسلامی را به خود اختصاص داده است. در ابتدای سال به جهت ترویج روحیه­ی شادی و نشاط این­ سهم از ارزش­های فرهنگی متناسب با زمان است. پس از آن «احترام به قانون راهنمایی و رانندگی» و «تشویق به رعایت اخلاق اسلامی» به ترتیب با ۱۴.۶% و ۱۴% بیشترین درصد ارزش­ها را در تبلیغات محیطی تشکیل داده است. کمترین درصد متعلق به ارزش «حمایت از تولید ملی» است که ۴.۵% ارزش­های موجود در تبلیغات را به خود اختصاص داده است. با توجه به این­که شعار سال ۹۱ حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی بوده است، این­که ارزش حمایت از تولید ملی تا این حد در بین تبلیغات محیطی کم­رنگ باشد عجیب به نظر می­رسد. ارزش­های «مسئولیت­ پذیری»، «مشارکت سیاسی، اجتماعی» و «احترام به والدین و خانواده­دوستی» فراوانی­های کم وبیش مشابهی دارند که نشان از توزیع به­نسبت همگون آن­ها در تبلیغات دارای ارزش­های فرهنگی ایرانی- اسلامی دارد.

 

 

 

  • در تبلیغات محیطی شهر تهران ارزش­های بیگانه با فرهنگ ایرانی- اسلامی زیر وجود داشت: مصرف­گرایی وگرایش به مادیات، تجمل­گرایی و مدپرستی و لذت­گرایی و رفاه­طلبی. نتایج حاکی از آن است که ارزش «مصرف­گرایی و گرایش به مادیات» با ۴۱.۱% بیشترین سهم از تبلیغات دارای ارزش بیگانه را به خود اختصاص داده است. پس از آن «تجمل­گرایی و مدپرستی» با ۳۷.۷% بیشترین درصد ارزش­های بیگانه در تبلیغات محیطی را تشکیل داده است. کمترین درصد متعلق به ارزش «لذت­گرایی و رفاه­طلبی» است که ۲۱.۲% ارزش­های بیگانه­ی موجود در تبلیغات را به خود اختصاص داده است. پس می­توان نتیجه گرفت که صاحبان تبلیغات درآغاز سال نو برای فروش هرچه بیشتر خود شهر را پر از تبلیغات تجاری پرزرق و برقی کرده ­اند که ارزش­های فرهنگی بیگانه را رواج می­دهد.

 

 

 

  • بر اساس یافته­ ها بیشترین درصد تبلیغات محیطی به میزان ۸۱.۱% فاقد عامل انسانی و تنها حدود ۱۹% دارای عامل انسانی بوده ­اند که در میان آنان مردان با ۱۳.۱% بیشترین درصد را تشکیل داده­اند. سهم زنان در تبلیغات محیطی بسیار کم به میزان ۱.۱% و سهم زن ومرد بایکدیگر(چند زن ومرد) ۲.۹% بوده است. خانواده و جمعیت انسانی هرکدام با ۰.۹% کمترین درصد تبلیغات دارای عامل انسانی را تشکیل داده­اند. بنابراین توزیع نامتناسبی بین عوامل انسانی در تبلیغات وجود دارد و بیشتر تبلیغات محیطی شهر تهران نیز بدون عامل انسانی هستند. این موضوع که در تبلیغات محیطی بیشتر از مردان استفاده شده است احتمالاً به علت فرهنگ اسلامی و ممنوع بودن استفاده­ی ابزاری از زنان به شکل غربی در تبلیغات است.

 

 

 

  • در بررسی پوشش زنان در تبلیغات این نتیجه حاصل شد: از مجموع کل تبلیغات بررسی شده یعنی ۳۵۰ تبلیغ محیطی ۹۴.۶% تبلیغات فاقد زن بوده است و در ۵.۴% باقی­مانده نیز توزیع تقریباً متناسب است. از کل تبلیغات دارای زن ۵۲.۶% در تبلیغات از پوشش کامل و متعارف برخوردار بوده ­اند و ۴۷.۴% پوشش ناکافی و غیر متعارف داشته اند. البته منظور از پوشش ناکافی و غیر متعارف پوششی است که با ارزش­­های اسلامی مغایر بوده است. مانند پوشش مانتوهای تنگ و داشتن آرایش و… که طبق مشاهدات تمامی ۴۷.۴% پوشش ناکافی زنان مربوط به تبلیغات سریال­ها یا فیلم­های سینمایی بوده است.

 

 

 

  • در بررسی پوشش مردان در تبلیغات این نتیجه حاصل شد: ۸۲.۳% تبلیغات محیطی فاقد مرد بوده است و در مقدار باقی­مانده(۱۷.۷%) نیز توزیع به این صورت است: از مجموع ۶۲ تبلیغ دارای مرد، ۸۲% از پوشش عادی و متعارف برخوردار بوده ­اند و ۱۸% باقی­مانده پوشش غیر متعارف داشته اند. پوشش نامتعارف مردان بیشتر مربوط به تبلیغات پوشاک و فیلم­های سینمایی بوده است.

 

 

 

  • از بررسی مدل موی مردان در تبلیغات این نتیجه حاصل شد: از مجموع ۶۲ تبلیغ دارای مرد، ۹۵% مدل موی ساده و ۵% مدل موی مدرن داشته اند.

 

 

 

  • یافته­ ها نشان می­دهد، از مجموع ۳۴۱ تبلیغ محیطی دارای نوشتار ۶۱.۶% تبلیغات دارای واژه­ی فارسی با نوشتار فارسی بوده ­اند و بیشترین درصد را به خود اختصاص داده­اند. واژه­ی خارجی با نوشتار فارسی و لاتین با ۱۶.۴% و واژه­ی فارسی با نوشتار فارسی و لاتین با ۱۱.۴% در رتبه ­های بعدی قرار دارند. کمترین نوع نوشتار، واژگان تلفیقی به میزان ۲.۳% در تبلیغات است. از ۳۴۱ تبلیغ محیطی، ۱۲۳ تبلیغ واجد واژه­ی خارجی بوده ­اند که این میزان زیادی است.

 

 

 

  • بر اساس نتایج حاصله از مجموع ۳۴۱ تبلیغ محیطی دارای نوشتار ۸۶% تبلیغات دارای حروف تایپی و ۱۴% تبلیغات دارای خط سنتی ایرانی مانند نستعلیق، شکسته و … بوده ­اند و این نشانه­ی بی­توجهی به فرهنگ و عدم تناسب تبلیغات با فرهنگ ایرانی دارد.

 

 

 

  • نتایج حاکی از آن است که سهم تبلیغات خصوصی در سطح شهر تهران بیشتر از تبلیغات دولتی بوده است به نحوی که بیشترین درصد تبلیغات به میزان ۵۴% متعلق به سازمان­های خصوصی و ۴۶% تبلیغات باقی­مانده به سازمان­های دولتی اختصاص داشتند، البته میزان تفاوت چندان زیاد نبوده و نزدیک به یکدیگر است که شاید به علت نوروز و تبلیغات فرهنگی وسیع شهرداری این اتفاق افتاده است.

 

 

 

  • بیشتر تبلیغات محیطی شهر تهران جذابیت زیادی داشته اند؛ از مجموع ۳۳۲ تبلیغ محیطی دارای جذابیت، بیشترین درصد تبلیغات به میزان ۳۸% دارای جذابیت زیاد و کم­ترین درصد تبلیغات به میزان۱۹% دارای جذابیت کم بوده است. ۵.۱% از تبلیغات نیز فاقد جذابیت بوده است.

 

 

 

  • یافته­ ها نشان می­دهد که در تبلیغات محیطیِ دارای فضای مشخص بیشتر فضای سنتی ایرانی حاکم بوده است؛ از مجموع ۱۳۰ تبلیغ محیطی دارای فضای مشخص، بیشترین درصد تبلیغات به میزان ۸۵% دارای فضای سنتی ایرانی و کم­ترین درصد تبلیغات به میزان۱۵% دارای فضای غیر ایرانی بوده است. ۶۲.۹% عدد از تبلیغات نیز فاقد فضای مشخص بوده است. لازم به ذکر است که بیشتر تبلیغات دارای فضای سنتی تبلیغات رستوران­ها و غذاخوری­های مختلف بوده است.

 

 

 

  • جاذبه­های مورد استفاده در تبلیغات محیطی شهر تهران شامل جاذبه­ی منطقی، جاذبه­ی احساسی، جاذبه­ی طنز و خنده، جاذبه­ی ترس، جاذبه­ی تداعی و جاذبه­ی اخلاقی بوده ­اند که بیشترین درصد تبلیغات به میزان %۳۷.۵ دارای جاذبه­ی منطقی و کم­ترین درصد تبلیغات به میزان۴.۴% دارای جاذبه­ی طنز و خنده بوده است. پس از جاذبه­ی منطقی، بیشترین درصدها متعلق به جاذبه­ی اخلاقی با ۲۹.۷% و پس از آن به جاذبه­ی تداعی با ۱۱.۵% و در نهایت به جاذبه­ی احساسی با ۱۰.۸% می­باشد. جاذبه­ترس نیز با ۶.۱% سهم نسبتاً ناچیزی دارد. در کل ۸۴.۶% تبلیغات دارای جاذبه­های تبلیغاتی بوده ­اند که نشان­دهنده حرفه­ای­تر شدن تبلیغات محیطی و فعالان این عرصه است که با بهره گرفتن از جاذبه­های تبلیغاتی شناخته­شده در تبلیغات برای جذب مخاطب تلاش می­ کنند.

 

 

 

  • نتایج حاکی از آن است که تبلیغ کالاهای داخلی و خارجی تقریباً باهم برابر است به نحوی که از مجموع ۱۱۵ کالای تبلیغ­شده ۵۰.۴%، تبلیغاتِ کالاهای داخلی و ۴۹.۶%، تبلیغاتِ کالای خارجی بوده­ است که نشان از توزیع به نسبت موزون تبلیغات کالاهای داخلی و خارجی می­دهد. براساس یافته­ ها تولیدکننده­ی ایرانی به­خصوص در بخش کالاهای بادوام توجه چندانی به اهمیت و نقش تبلیغات محیطی ندارد. چون آن­گونه که در فصل پیش مشاهده شد تبلیغات کالاهای ایرانی بیشتر محدود و منحصر به مواد خوراکی یا نهایتاً پوشاک بوده است، یا شاید تولیدکننده­ی داخلی از نظر مالی توان رقابت چندانی با کالاهای خارجی را ندارد و به همین علت سعی می­ کند از سرمایه اندکش برای تبلیغات از رسانه­های پرمخاطب­تر مانند رادیو یا تلویزیون بهره گیرد.

 

 

۵-۱-۲- نتایج تبیینی پژوهش(نتایج آزمون فرضیات تحقیق):

 

 

  • بیشترین تبلیغ دارای ارزش مصرف­گرایی با ۵۸.۱% مربوط به تبلیغ کالاهای خوراکی، پوشاک و لوازم بهداشتی، آرایشی بوده است. طبق یافته­ ها چنین استنباط می­ شود که صاحبان این نوع تبلیغات از خصوصیت کم­دوام بودن این کالاها استفاده و بر آن تأکید کرده ­اند و در تبلیغات خود به­ طور مستقیم یا غیر مستقیم مخاطب را به مصرف بیشتر تشویق و درواقع ضد ارزش صرفه­جویی عمل کرده ­اند. پس ازآن، بیشترین تبلیغ دارای ارزش مصرف­گرایی به میزان ۱۷.۷% تبلیغ بانک، بیمه، مؤسسات مالی، اعتباری و پروژه­ های ساختمانی بوده است که مؤید این معناست که این­گونه مؤسسات با تبلیغات خود مردم را بیش از سایر تبلیغات به مادی­گرایی، شانس و اقبال­گرایی و پول­پرستی تشویق می­ کنند. همچنین بیشترین ارزش تجمل­گرایی و مدپرستی به میزان ۶۴.۹% در تبلیغات لوازم خانگی و الکترونی مشاهده شد.این­گونه تبلیغات که شامل تبلیغ کالاهای بادوامی چون مبل­های سلطنتی، ماکروفر، یخچال سایدبای­ساید، گوشی­های موبایل، تبلت و… است، بیشترین تجمل­گرایی و مدپرستی را در جامعه ترویج می­ دهند. این نوع کالاها جزو نیازهای دسته چندم افراد محسوب شده و بود ونبود بسیاری از آن­ها تأثیری در روند زندگی فرد نداشته و گاهی اصلاً نیاز محسوب نمی­ شود. شاید بتوان گفت محتوای این­گونه تبلیغات بر تغییرات سریع و گاه ماهیانه­ی گوشی­های موبایل، تبلت و… توسط جوانان بی­تأثیر نبوده است. همچنین بیشترین ارزش لذت­گرایی و رفاه طلبی نیز به میزان ۵۶.۳% در تبلیغ کالاهای خوراکی، پوشاک و لوازم آرایشی دیده شده است. این مطلب نشان می­دهد که صاحبان این نوع تبلیغات ارزش لذت­بخش بودن را بر خاصیت­داشتن ماده­ غذایی، دوام و قوام داشتن پوشاک و به­طورکل کیفیت کالا مرجح دانسته و با تأکید بر آن سعی بر ترغیب مخاطب به خرید آن کالا دارند. براساس نتیجه­ آزمون خی­دو فرضیه­ اول پژوهش مبنی بر وجود رابطه­ معنادار بین محتوای تبلیغات و ارزش­های فرهنگی بیگانه تبلیغات محیطی تهران تائید گردید.

 

 

۲ . بیشترین ارزش مصرف­گرایی و گرایش به مادیات در تبلیغات محیطی شهر تهران با ۶۹% در تبلیغات کالاهای داخلی دیده شده است. این مسأله نشان می­دهد که کالاهای داخلی بیشترین مصرف­گرایی را تبلیغ می­ کنند که با توجه به تعریف عملیاتی مصرف­گرایی که شامل کالاهای کم­دوام و مدت­دار می­ شود این توزیع صحیح به­ نظر می­رسد. همچنین بیشترین ارزش لذت­گرایی و رفاه­طلبی با ۹۰.۹% در تبلیغات کالاهای داخلی ترویج شده است. متأسفانه کالاهای داخلی بیشتر از کالاهای خارجی به ترویج لذت­گرایی و مصرف­گرایی در تبلیغات خود پرداخته­اند که نشان می­دهد این نوع ارزش­های بیگانه بین تبلیغ­گران و بالتبع بینندگان آن­ها جای خود را باز کرده و شاید دور نباشد که جامعه­ ایرانی نیز به تبعیت از نظام سرمایه­داری این ارزش­های بیگانه را جزئی از ارزش­های خودی تلقی کند. البته چون دو ارزش یاد شده در این پژوهش بیشتر شامل مواد خوراکی و کالاهای کم­دوام بوده است به­ طور قطع نمی­ توان نتیجه گرفت که کالاهای ایرانی بیش از کالاهای خارجی این دو ارزش را ترویج کرده ­اند نکته این است که کالاهای داخلی سبک تبلیغاتی بومی نداشته و به علت کپی­برداری از سبک تبلیغات غربی خواسته یا ناخواسته ارزش­های جامعه­ بیگانه را نیز تبلیغ می­ کنند. همچنین بیشترین ارزش تجمل­گرایی و مدپرستی به میزان ۸۶.۷% در تبلیغ کالاهای خارجی دیده شده است. براساس نتیجه­ آزمون خی­دو فرضیه­ دوم پژوهش مبنی بر وجود رابطه­ معنادار بین نوع کالای تبلیغ­شده و ارزش­های فرهنگی بیگانه در تبلیغات محیطی تهران تائید گردید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:09:00 ق.ظ ]




لقد بلوتُ الحُزنَ حین یَزحَمُ الهواءَ کالدُخانِ
ثم بلوتُ الحزنَ حینَ یَلْتَوی کأَفعوانِ
ثم بلوتُ الحزنَ حینَما یفیضُ جدولاً مِنْ اللَّهیبِ
لکن هذا الحزنَ مِسخٌ غامِضٌ ، مُسْتَوحشٌ ، غریبٌ
( عبدالصبور ؛ ۱۹۹۸ :۱/۲۰۷،۲۰۸ )
ترجمه :
حزن را آزمودم آن هنگام که هوا مانند دود تیره و تاریک بود
سپس حزن را آزمودم وقتی چون اژدها به خود می پیچید
آن گاه حزن را آزمودم که چون تنور آتش زبانه می کشید
و لیکن این حزن ، هیولای مبهمی است ، درنده و نا آشنا
شاعر در ابیات فوق از حزن سخن گفته و آن را این گونه مخرب توصیف می کند . در بیت آغازین آن را به دودی تیره و تاریک تشبیه می کند . تشبیه موجود در این بیت تشبیه مفصل مرسل می باشد که الحزن ، مشبه و الدخان ، مشبه به و کاف ، ادات تشبیه و حین یزحم الهواء ، وجه شبه این تشبیه می باشند . در بیت دوم شاعر حزن را به اژدهایی درنده مانند می کند که از شدت گرسنگی و درندگی به خود می پیچد که این تشبیه نیز تشبیه مفصل مرسل است و الحزن ، مشبه و أَفعوان ، مشبه به و کاف ، ادات تشبیه و حین یلتوی ، وجه شبه این تشبیه می باشند . در بیت سوم نیز شاعر برای تاثیر گذاری بیشتر و نشان دادن عمق حزن و اندوه در جوامع انسانی آن را به تنور داغ آتشی تشبیه می کند که شرارهای آن همواره در حال زبانه کشیدن ایت . تشبیه موجود در این بیت مفصل موکد است که الحزن ، مشبه و اللهیب ، مشبه به و ادات در این تشبیه حذف گردیده است و وجه شبه ، یفیض جدولاً می باشد . شاعر در بیت پایانی غم و اندوه را به هیولایی درنده و وحشی و ناآشنایی توصیف می کند که تشبیه این بیت از نوع تشبیه مفصل موکد و تمثیل است که در آن الحزن ، مشبه و مسخٌ ، مشبه به و ادات تشبیه حذف شده است و وجه شبه آن غامضٌ ، مستوحشٌ و غریب می باشد .
پایان نامه - مقاله - پروژه
شاعر برای گریز از غم و اندوهی که گریبان گیر جامعه ی بشری شده و یافتن امیدی برای رسیدن به سعادت و شادمانی ابیات زیر را می سراید تا با تکیه بر تشبیه ذوق شعری خویش را زیباتر جلوه دهد .
سَنعیشُ رغمَ الحزن ، نَقهرُهُ ، و نصنعُ فی الصباحِ
أفرَحنا البیضاءَ ، و أفراحَ الَّذین لهم صَباحِ
( عبدالصبور ؛ ۱۹۹۸ : ۱/۳۹۱ )
ترجمه :
با وجود غم و اندوه زندگی خواهیم کرد ، بر آن غلبه می کنیم و بامدادان را می آفرینیم
شادمانی های سپیدمان را ، همچون شادمانی های کسانی که شب را به صبح رساندند .
شاعر در بیت دوم بر غم و اندوه زندگی غلبه می کند و بر آن پیروز می شود سپس سرور آرمانی خود را به شادی کسانی مانند می کند که بعد از سپری کردن سختی ها و درازی شب ، با دیدن سپیده دم روحی تازه در کالبد جسمشان می دمد . تشبیه موجود در بیت دوم از نوع تشبیه مجمل موکد است که أفرحنا البیضاء ، مشبه و أفراح الذین لهم صباح ، مشبه به این تشبیه می باشند و ادات تشبیه و وجه شبه در این تشبیه محذوف می باشند .
صلاح عبدالصبور در زمانی زندگی می کرد که جامعه اش شاهد بسیاری از حوادث و مشکلات و رنج و اندوه ها بود . انسان در این جامعه با بیعدالتی و ظلم و ستم و فقر مواجه بود ، ارزش انسان لگد مال شده بود ؛ اما صلاح در این امور تدبر کرده و با فریاد بلند اشعارش ضعف و ناتوانی انسان معاصر و خنده هایی که از شدت رنج و درد است را بیان می کند و با اشعار خود به دفاع از انسان بر می خیزد ؛ و این غم و اندوه را این گونه به تصویر می کشد .
الناسُ فی بلادی جارحونَ کالصُّقور
غناؤُهُم کرجفهِ الشتاءِ فی ذؤابهِ المطرِ
و ضَحکُهُم یَئزُ کاللّهیبِ فی الحطبِ
خطاهُمُو ترید أن تسوخَ فی التُرابِ
و یقتلونَ ، یسرقونَ ، یشربونَ ، یجَشَأون
لکنَّهُم بشرٌ
( عبدالصبور ؛ ۱۹۹۸ : ۱/۲۹ )
ترجمه :
مردم سرزمین من چون عقابها زخم می زنند
نغمه هایشان چون لرزش زمستان در گیسوان باران
و خنده هایشان چون زبانه کشیدن آتش است در هیزم
گام هایشان می خواهد در خاک فرو رود
می کشند ، می دزدند ، می نوشند ، آروغ می زنند
اما بشرند
شاعر در بیت آغازین شعر خود خلق و خوی مردم سرزمین خویش را به عقاب های درنده ای تشبیه می کند . تشبیه موجود در این بیت تشبیه مفصل مرسل است که الناس ، مشبه و صقور ، مشبه به و کاف ، ادات تشبیه و وجه شبه جارحون می باشد . در بیت بعد شاعر نغمه های این مردم را به سردی زمستان مانند می کند . در این بیت تشبیه مجمل مرسل وجود دارد که غناوهم ، مشبه و رجفۀ الشتاء فی ذوابۀ المطر ، مشبه به و کاف ، ادات تشبیه و وجه شبه در این تشبیه محذوف می باشد . در بیت سوم شاعر گرمی خنده ها و شادی های مردم سرزمین خویش را به زبانه های شعله ور آتش تشبیه می کند که تشبیه موجود در این بیت نیز از نوع تشبیه مفصل مرسل است که در آن ضحکهُم ، مشبه و اللهیب فی الحطب ، مشبه به و کاف ، ادات تشبیه و یئز ، وجه شبه می باشد .
صلاح عبدالصبور اوصاف گوناگون اندوه را در جامعه ی انسانی معاصر ترسیم می کند . اندوه همانند دزدی در دل آرام شب است که جامعه ی بشری را ویران می کند و در نهایت حاکمان طغیان گر ، ظالم را بر جامعه ی انسانی مسلط می کند .
حزنٌ تَمدّدَ فی المدینۀ ِ
کاللَّصِ فی جوفِ السکینۀِ
و أقامَ حکاماً طغاۀً
( عبدالصبور ؛ ۱۹۹۸ : ۱/ ۳۸ ، ۳۷ )
ترجمه :
اندوه در شهر جاری می شود
همچون دزدی در دل آرام شب
حاکمان سرکش را بر تخت می نشاند
شاعر در بیت فوق همه گیر شدن حزن را در جامعه ی انسانی به دزدی که در دل شب آهسته نفوذ می کند ، مانند می کند . تشبیه موجود در این بیت از نوع تشبیه مرکب ، مجمل و مرسل است که در آن حزنتمدد فی المدینۀ ، مشبه و اللص فی جوف السکینۀ ، مشبه به و کاف ادات تشبیه و وجه شبه در آن حذف گردیده است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:08:00 ق.ظ ]




داروهای آرام بخش
پرخوری یا کم خوری عصبی

 

عصبانیت زود هنگام
رفتارهایتند
مشکلات ارتباطی
بدرفتاری اجتماعی

 

عملکرد ضعیف
کاهش بهره وری
ضعف مدیریت زمان

 

 

 

انگیزشی

 

کاهش اشتیاق
کاهش شور و حرارت
خیالبافی
ناامیدی
فرسودگی
تضعیف روحیه

 

کاهش علاقه به دیگران
بی تفاوتی
دلسردی

 

کاهش انگیزش کاری
مقاومت در برابر کار
عدم ابتکار در کار
روحیه پایین

 

 

 

منبع ( اشمایل، ۲۰۰۹)

۲-۴-۵-۱٫ مدل میشیگان

مدل میشیگان دارای چهار گروه متغییر اصلی است که به صورت توالی علی دسته ‏بندی شده‏اند، ویژگی‏های سازمانی (بزرگی شرکت، سلسله مراتب سازمانی و شرح شغل) ممکن است به عوامل استرس زا مانند: تعارض نقش، ابهام نقش و سنگینی نقش تبدیل شوند . هنگامی که توقعات و درخواست‏ها به سختی قابل برطرف شدن هستند. و یا متقابلاً ناسازگارند. ابهام نقش هنگامی رخ می‏دهد که که کارمند اطلاعات جامع و کافی درباره ماهیت خود نقش ندارد. نهایتاً گرانباری نقش به طور ساده، داشتن وظایفی بسیار زیاد برای انجام دادن و یا فرد نقش خود را بسیار سنگین و مشکل درک می‏نماید. این عوامل فشار زا در عوض ممکن است باعث به وجود آمدن واکنش‏های استرس با احساس فشار شوند. احساس فشار همان پاسخ‏های عاطفی، فیزیولوژیکی و رفتاری فرد می‎باشند (مانند نارضایتی شغلی، فشارخون بالا، افزایش ضربان قلب و غیبت کارکنان). استرس‎ها نهایتاً می‏توانند فرد را به بیماری روانی و جسمی هم‏چون افسردگی، بیماری قلبی، سرطان و زخم معده مبتلا کنند. میان چهار گروه اصلی از متغییرها از طریق ظرفیت تحمل کارمند، روابط بین فردی بسته به نوع شخصیت کارمند به آن پاسخ داده می‏شود مثلاً شخصیت نوع الف تکانشی عمل می‏کند و نوع ب با آرامش با مسائل روبرو می‏شوند (اشمایل، ۲۰۰۹).
پایان نامه - مقاله

شکل ۳-۲٫ مدل استرس شغلی .منبع ( اشمایل، ۲۰۰۹)

اگرچه مدل فوق فراگیر و همه جانبه و دارای ارزش اکتشافی می‏باشد و تاکنون تحقیقات و بررسی‏های زیادی را برانگیخته، ولی هنوز انتقادات مختلفی بر آن باقی است. یکی از مهم‏ترین انتقادات درباره مدل میشیگان آن است که این مدل بر پایه یک دیدگاه نظری که منجر به یک فرضیه معین شود، نمی‎باشد. بنابراین معتبر ساختن این مدل با روش علمی بسیار مشکل و نیازمند اصلاحات بیشتری می‏باشد (بهزادی،۱۳۸۴).

۲-۴-۵-۲٫ مدل تقاضا – کنترل- حمایت

از سال‏های ۱۹۸۰ به بعد مدل کنترل شغلی، تحقیقات علمی را در مورد استرس و سلامت روانی شغلی را تحت سلطه خود قرار داده است. این مدل در سال ۱۹۷۹ توسط کاراسک معرفی شد و بعدها توسط تئورل و کاراسک توسعه یافت و مورد آزمون قرار گرفت ( اشمایل، ۲۰۰۹). جانسون و هال این مدل را با اضافه کردن بعد حمایت اجتماعی محل کار بسط و گسترش دادند. این مدل توسعه یافته مدل تقاضا – کنترل - حمایت نام گرفت (DCS). به منظور درک اصول هر دو مدل ابتدا به درباره مدل تقاضا – کنترل شغلی بحث می‏کنیم.
مدل تقاضا – کنترل شغلی فرض را براین گذاشته است که منابع اولیه فشار روانی، درون دو ویژگی اساسی شغلی قرار دارند: توقعات روانی از شغل و آزادی عمل در تصمیم گیری شغلی. با توجه به این مدل، مشاغلی که به طور معمول میزان بالایی از واکنش های فشار روانی شغلی را نشان می‏دهند (مانند خستگی و بیماری قلبی و عروقی)، مشاغلی هستند که ترکیبی از توقعات بالا و آزادی عمل در تصمیم‏ گیری پایین می‏باشند. این ترکیب فشار بالا نامیده می‏شود (ربع اول مربع). موفعیت مخاف نیز فشار پایین نام دارد، یعنی مشاغلی را شامل می‎شود که در آن‏ها توقعات شغلی پایین و آزادی عمل در تصمیم‏ گیری بالا می‏باشد (ربع سوم مربع). در این موقعیت مدل واکنش‎های فشار روانی پایین‏تر از متوسط را پیش‎بینی می‎کند.
دومین فرضیه مهم مدل تقاضا این است که انگیزش، یادگیری و رشد شخصی در موقعیت های که هم توقعات شغلی و هم میزان آزادی عمل در تصمیم‏ گیری بالاست (مشاغل فعال) رخ می‏دهد (ربع دوم مربع). این فرضیه به آنچه که فشار روانی خوب خوانده می‏شود نزدیک است. ار آن‏ جای که فشارزاهای شغلی به عمل مستقیم برمی‏گردد، احساس می‎شود که مقدار کمی فشار می‎تواند باعث ایجاد استرس شغلی شود. متضاد این ضعیت در شغل‏های منفعل دیده می‏شود که در آن‏ها مهارت‏ها و توانایی‏ها تحلیل می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏رود (ربع چهارم مربع). تقاضاهای روانی و آزادی در تصمیم‏ گیری بر دو مکانیسم روانشناختی تأثیر می‏گذارد که با قطرهای A و B در شکل ۲-۲ نشان داده شده اند. مکانیزم نخست بر سلامتی کارمند تأثیر دارد (قطر A) در حالی که دیگری بر انگیزش کار و رفتارهای آموخته شده کارمند تأثیر دارد (قطر B) ( اشمایل، ۲۰۰۹).
مدل گسترش یافته تقاضا – کنترل – حمایت برای آزمون اثرات به هم پیوسته سه مشخصه شغلی از دو ویژگی اصلی سازمان کار به وجود آمده است. مشخصه‏ های شغلی سازمان مثل تقاضا یا الزامات شغلی،کنترل شغلی و حمایت اجتماعی در محل کار در این مدل گسترش یافته است. هر دو فرضیه فشار و فعالیت به دو موقعیت فردی و جمعی تقسیم می‏شوند و این فرایند از نو تعریف می‎شود.

۲-۵٫ پیشینه پژوهشی

خسروی و همکاران (۱۳۸۷)، بر روی رابطه بین اخلاق کار با تعهد سازمانی و رضایت شغلی در دبیران شهرستان ارسنجان کار کردند که نتایج حاصله نشان داد رابطه بین اخلاق کار و تعهد سازمانی معنادار بود ولی بین اخلاق کار و رضایت شغلی رابطه معناداری وجود نداشت ؛ همچنین اخلاق کار با ابعاد تعهد سازمانی رابطه داشت ، اخلاق کار با بعد سرپرست رضایت شغلی رابطه داشت ؛ بین ابعاد سازمانی با ابعاد رضایت شغلی رابطه وجود داشت، رضایت شغلی و تعهد سازمانی ۵ درصد از واریانس اخلاق کار را پیش بینی می کند که البته نقش تعهد سازمانی در این پیش بینی بالاتر می باشد؛ به علاوه دبیران زن و مرد از لحاظ اخلاق کار و رضایت شغلی تفاوتی با یکدیگر نداشتند ، اما میانگین تعهد سازمانی دبیران زن به صورت معناداری از دبیران مرد بیشتر بود.
انصاری و شاکر اردکانی (۱۳۹۲) در پژوهشی به بررسی اخلاق کار اسلامی و تعهد سازمانی در میان کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پرداختند. نتایج پژوهش آنان نشان داد که مؤلفه های اخلاق کار پیش بینی کننده معنیداری برای سه مؤلفه تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری محسوب میشوند.
گلپرور و نادی (۱۳۹۰) در پژوهشی بررسی نقش میانجی وفاداری سازمانی در رابطه بین اخلاق کار اسلامی با رفتارهای انحرافی در محیط کار در میان کارکنان شرکت نفت استان اصفهان پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که اخلاق کار همبستگی منفی با رفتارهای انحرافی در محیط کار دارد. همچنین وفاداری سازمانی همبستگی منفی با رفتارهای انحرافی در محیط کار دارد. در ادامه نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که وفاداری سازمانی نقش میانجی را در رابطه اخلاق کار اسلامی با رفتارهای انحرافی در محیط کار ایفا میکند.
آقاجانی و همکاران (۱۳۹۱) برروی اخلاق کار به مثابه بهبود عملکرد سازمانها در عصر جهانی سازی کار کردند که هدف از این مقاله نشان دادن ضرورت توجه به اخلاق در سازمانها و تشریح رابطه بین اخلاق کار و عملکرد سازمان است ؛ این مقاله با تشریح ضرورت و اهمیت اخلاق شروع و سپس چگونگی رابطه اخلاق کـار بـا عملکـرد بـررسی شـده و نهایتاً تأثیرات مثبت اخلاق کـار و عملکـرد و مـوفقیت سازمان تـوضیح داده می شود.
مدنی (۱۳۸۲)، میزان تعهد سازمانی کارکنان و عوامل مؤثر بر آن را بررسی کرده است که یافته های پژوهش نشان داد که روابط بین برخی از متغیرهای مستقل و وابسته ی پژوهش را می توان براساس نظریه های مبادلـه، برابر با انتظار و سلسله مـراتب نیازهای مـازلـو تبیین کرد ؛ ولـی با در نظر گرفتن تعامـل بین متغیرها ، نتایـج پـژوهش بـا نظریه ی سیستم ها و ساختاربندی ، پـردازش بهتر و مناسب تـری دارد.)
قدیری و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهش خود به بررسی رابطه جو اخلاقی با خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و قصد ترک شغل در میان کارکنان شرکت گاز استان اصفهان پرداختند. نتایج نشان داد که هریک از پنج بعد اخلاقی با تعهد سازمانی و خشنودی شغلی و قصد ترک شغل رابطه دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان دادند که ترکیب خطی انواع جو اخلاقی حدود ۴۶ درصد تعهد سازمانی، ۳۱ درصد خشنودی شغلی و ۲۸ درصد واریانس ترک شغل را تبیین میکنند.
سلیمانی، عباسزاده و نیازآذری (۱۳۹۱)، رابطه اخلاق کار با رضایت شغلی و استرس شغلی کارکنان در سازمان آموزش فنی و حرفه ایی شهر تهران را مورد بررسی قرار دادند که نتایج پژوهش نشان دادندکه بین ادراکات کارکنان از اخلاق حاکم برکار با رضایت شغلی آنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد ، اما بین ادراکات کارکنان از اخلاق حاکم برکار با استرس شغلی آنان رابطه منفی معنادار وجود دارد ؛ نتایج تحلیل رگرسیونی نشان دادکه سه بعد اخلاق کار(دلبستگی و علاقه، پشتکار و جدیت، روابط سالم و انسانی( در کار پیش بینی کننده های معناداری برای رضایت شغلی هستند .همچنین،دیگرنتایج تحلیل رگرسیونی نشان دادندکه دو بعد اخلاق کار (دلبستگی و علاقه، پشتکار وجدیت درکار( پیش بینی کننده های معناداری برای استرس شغلی کارکنان بشمار می روند.
اسدی، فیروز راد و علیزاده اقدام (۱۳۸۸) در پژوهشی به بررسی اخلاق کار با تاکید بر عوامل سازمانی در میان کارکنان دانشگاههای دولتی کلانشهر تبریز پرداختند. نتایج نشان داد که بین اخلاق کار با رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
رندال و کت[۳۹] (۱۹۹۱)، در بین کارمندان دانشگاه کالیفرنیاانجام دادند؛ یک مدلی از تعهد شغلی که ارتباطات چند متغیری میان تعهد سازمانی،برجستگی شغلی،پیوند گروهی در کار،درگیری شغلی و اخلاق کار مشخص می کرد ارائه دادند یکی از نتایج این تحقیق بدست آمده این بود که رابطه معنا داری بین اخلاق کار و تعهد سازمانی وجود دارد.
بلک[۴۰] (۱۹۹۹)، در پژوهشی دریافت که تعهد سازمانی کار پیش بینی کننده ی اخلاق کار فرد است و تأثیر ویژه ایی بر روی تعهد عاطفی دارد.
در تحقیقی که توسط درویش یوسف[۴۱] (۲۰۰۰)، صورت گرفت رابطه بین اخلاق کار و تعهد سازمانی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج بدست آمده نشان داد که رابطه متعادل بین اخلاق کار و تعهد سازمانی وجود دارد و همین نتایج تجزیه و تحلیل مسیر نشان داد که اخلاق کار در ابعاد مختلف تعهد سازمانی تأثیر مثبت و مستقیم دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:08:00 ق.ظ ]