کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



علاقبند راد و شیرازی (۱۳۷۷)برنامه جامعی را در بخش فوق تخصصی روانپزشکی کودک و نوجوان بیمارستان روزبه تدوین واجرا نمودند. درطی این برنامه درمانی والدین کودکان مبتلا به ADHD طی ۱۰جلسه هفتگی، یک ساعت تحت آموزش قرار می گرفتند. هدف از این پژوهش درمانADHD با رویکرد شناختی- رفتاری بود. درطی این پژوهش پیش آزمون و پس آزمون صورت گرفت ونتایج نشان داد که روش اجرا موفقیت آمیز بوده است.
منعمی مطلق(۱۳۸۶)در پژوهشی برای ۲۱خانواده دارای کودک ونوجوان با اختلالات رفتاری فرایند حل مسأله را آموزش داده وپس از آموزش واجرا در این خانواده ها، نتیجه مثبت و ارتقاء سطح بهداشت روانی خانواده ها پیش بینی شده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
گرجی (۱۳۸۳) در پایان نامه دکتری رشته روانشناسی با عنوان « بررسی و مقایسه اثر بخشی کاربرد و روش های اصلاح رفتار توسط والدین و معلمان و ترکیب هر دو در کاهش نشانه های اختلال بیش فعالی و نقص توجه» به این نتیجه رسید که بسیاری از آزمودنیها از کارایی آموزش های ارائه شده راضی هستند.
تکنیکهای اصلاح رفتار در افزایش انگیزه تحصیلی این کودکان و افزایش اعتماد به نفس والدین در تربیت فرزندان خود، بسیار موثر است. آموزش والدین و معلمان احساس خود کارآمدی آنها را بالا برده و به افزایش سطح سلامت روان والدین و بهبود روابط فردی اعضاء خانواده کمک قابل توجهی ارائه خواهد کرد.
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
روانشناسان مدتها است که عنوان کردهاند که عملکرد والدین بر شکل گیری افکار، رفتار و هیجانات کودکان تأثیر معناداری دارد. بر این اساس پژوهشهای زیادی نقش عوامل مربوط به خانواده را به عنوان عامل زمینه ساز در آسیب پذیری کودکان مورد بررسی قرار دادهاند (هریس و کرتن[۴۵]، ۲۰۰۲). بنابراین، اختلال در روابط والدین و کودکان یک سطح بسیار مهم در مطالعات مربوط به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی را به خود اختصاص داده است و به نقش مهم شیوه فرزندپروری والدین[۴۶] و سلامت عمومی آنان در رشد روانی-اجتماعی کودکان اشاره شده است (بامریند[۴۷]،۱۹۷۱؛ خی و هینشاو[۴۸]،۲۰۰۲).
مطالعاتی که در حیطه تأثیر الگوهای تعامل خانوادگی در ایجاد کمبود توجه – بیش فعالی پرداختهاند از یک سو، این اختلال را نوعی واکنش کودک نسبت به نابسامانیهای خانوادگی مانند اعتیاد به الکل، اضطراب مزمن والدین و افسردگی مادر دانسته اند و از سوی دیگر، به علت فراوانی بیشتر مبتلایان به بیش فعالی در خانواده های پر جمعیت، آن را به محرکهای محیطی نامناسب مانند تعداد زیاد افراد و عدم رفاه خانواده نسبت دادهاند. با این حال هنوز مشخص نشده که علت کمبود توجه- بیش فعالی نتیجه مستقیم عوامل اقتصادی-اجتماعی- فرهنگی در ایجاد اختلال کمبود توجه- بیش فعالی است ( دادستان، ۱۳۸۳؛ جانستون و مش[۴۹]، ۲۰۰۱).
پیشینه درمانهای رفتاری کودکان ADHD حاکی از مؤثر بودن آنها است (واکر[۵۰] ۱۹۹۲). کافمن و هالاهان[۵۱] (۱۹۷۳) در پژوهشی که با بهره گرفتن از مدیریت مشروط، بر روی تعدادی پسر بیش فعال انجام دادند، موفق شدند طی شش روز رفتار هدف را از میانگین روزانه ۵۰ بار به کمتر از ده بار در روز کاهش دهند. در پژوهشی دیگر کریستین سن و اسپراگ [۵۲](۱۹۷۳) دو گروه همتا از کودکان بیش فعال انتخاب کردند. به گروه اول داروی متیل فنیدیت و به گروه دوم قرصهای دارو نمائی که از نظر ظاهر کاملاً شبیه داروی اصلی بود دادند. هر دو گروه همزمان و به طور یکسان مورد مدیریت مشروط نیز قرار گرفتند نتایج پس از ۱۳ جلسه درمانی نشان داد سطح فعالیت دو گروه کاهش یافته و تفاوت معنیداری بین آنها وجود ندارد. محققین از این پژوهش نتیجه گرفتند تأثیر رفتار درمانی (مدیریت مشروط) از ترکیب درمانهای داروئی و رفتاری کمتر نیست. از سوی دیگر، آموزش رفتاردرمانی به والدین و به کارگیری مدیریت مشروط توسط آنها، در درمان اختلالات کودکان سابقه فراوانی دارد(به نقل از هادیانفرد و همکاران، ۱۳۷۹). بارکلی[۵۳] (۱۹۸۱) یکی از اولین کسانی است که به ضرورت آموزش مدیریت رفتار به والدین در درمان کودکان ADHD اشاره می کند. شیوهای که او در درمان این کودکان به کار میگیرد از نظر کلی مشابه شیوهای است که برای سایر اختلالات کودکان بکار می رود. با این تفاوت که مشکلات خاص کودکان بیش فعال در این شیوه آموزشی لحاظ میشود. تحقیقات متعدد بارکلی بر مؤثر بودن این شیوه درمانی اشاره دارد. مطالعات پیگیری نیز نشان می دهند که اثر نتایج این نوع درمان حتی ۴ تا ۵ سال بعد از آموزش باقی مانده است. همچنین یافتهها نشان میدهند که تعمیم آموزش به موقعیتهای دیگر نیز رضایت بخش است (وبستر[۵۴] ،۱۹۸۴). در تحقیقی که اسکات[۵۵] (۱۹۸۷) انجام داد، به والدین کودکان، طی ۶ جلسه آموزشی ۹۰ دقیقهای اصول رفتار درمانی را آموزش داد. نتایج نشان داد که رفتار کودکانی که والدین آنها در جلسات آموزشی شرکت کردند، به طور معنیداری نسبت به گروه گواه بهبود یافت. این بهبودی در پیگیری سه ماهه و شش ماهه نیز ماندگار بود. این محقق معتقد است، آموزش هم به صورت گروهی و هم به صورت انفرادی میتواند کاربرد داشته باشد. پفیفنر ومک بورنت[۵۶] (۱۹۹۷) در یک تحقیق آزمایشی کودکان ADHD را با شیوه گمارش تصادفی به سه گروه مستقیم کردند.در گروه اول،کودکان به طور مستقیم مهارتهای اجتماعی را فرا گرفتند. در گروه دوم، والدین مهارتهای اجتماعی را فرا گرفتند تا در منزل با کودکان خود کار کنند. گروه سوم، هیچ مداخلهای دریافت نکرد. آموزش در گروه های اول و دوم، به صورت گروهی توسط یک کارشناس روان شناسی در ۸ جلسه انجام شد. نتایج بهبودی معنی داری در گروه های آزمایشی نسبت به گروه گواه نشان دادند. این نتایج در یک پیگیری ۴ ماهه نیز باقی مانده بودند. کازدین[۵۷] (۱۹۸۵) با بازنگری پیشینه پژوهشی متذکر می شود، آموزش رفتار درمانی به والدین در مقایسه با دارونما و عدم مداخله در اکثر پژوهشها تأثیر معنی داری داشته است. عموماً در مطالعات پیگیری نیز اثرهای این نوع مداخله رضایت بخش بوده است و اگر والدین بتوانند این شیوه را به خوبی پیاده کنند، تأثیر درمان از خانه و خانواده تجاوز می کند و حتی به محیط مدرسه و خارج از مدرسه نیز تعمیم می یابد. از سوی دیگر، تأثیر درمان در خانواده علاوه بر کودک مورد نظر، بر رفتار خواهران و برادران آنها نیز تأثیر می گذارد. حتی مشاهدات نشان می دهد این نوع درمان بر رفتار والدین نیز تأثیر می گذارد و آنها حتی با دیگران در خارج از خانواده بهتر رفتارمی کنند (بل[۵۸] ،۱۹۶۸).
گستره ادبیات پژوهشی مربوط به عوامل خطر ساز مشکلات رفتاری در کودکان، عمدتاً روی همبستههای خانواده به عنوان پیش بینی کننده مشکلات رفتاری تمرکز نموده است. این تحقیقات نشان میدهند که فرزندپروری یکی از مهم ترین عوامل در تحول این مشکلات است ( فریک[۵۹]، ۱۹۹۴). رابطه بین شیوه های فرزند پروری و رفتارهای والدینی با مشکلات رفتاری کودکان در پژوهشهای دیگری نیز به اثبات رسیده است. به عنوان مثال اسمارت[۶۰] در سال ۲۰۰۱ ( به نقل از هالنستین[۶۱]، ۲۰۰۴) در پژوهشی دریافته است که چگونگی تعامل والد- کودک اغلب به عنوان پیش بینی کنندهای برای مشکلات رفتاری کودکان میتواند مورد استفاده قرار گیرد. تعاملهایی که معمولاً همراه با خصومت متقابل، بدبینی، کنترل بیش از حد و خشونت هستند در بسیاری از آسیب شناسیهای دوران کودکی دخالت دارند. پژوهشی روی کودکان دبستانی نشان داده است، کودکانی که اختلال های رفتاری بیمارگونه داشتند، دارای مادرانی با میزان پرخاشگری بالاتر، افسردگی بیشتر، حمایت اجتماعی کمتر بودند که از شیوه های فرزندپروری توأم با طرد و تنبیه، استفاده میکردند (اوانز، جیوانی و وینسلو[۶۲]، ۲۰۰۱؛ به نقل از گیمپل و هالند، ۲۰۰۲).
هاروی[۶۳](۲۰۰۰) به بررسی رابطه همانندی (هماهنگی) در فرزندپروری والدین و مشکلات رفتاری مخرب و درون سازی مرضی در ۷۰ کودک با کمبود توجه- بیش فعالی پرداخت. هماهنگی در فرزندپروری کلی و هماهنگی در انضباط از سوی والدین با تعداد کمتر مشکلات رفتاری مخرب ارتباط داشت، اما رابطه ای با مشکلات درون سازی شده نداشت. هماهنگی در فرزند پروری با سازگاری زناشویی بیشتر و تعارض کمتر والدین رابطه داشت.. ماهونی ( ۲۰۰۹) رابطه ما بین فشار تربیت فرزند و کنش متقابل بین مادر – کودک با اختلالات رشدی فراگیر و ناتوانی رشدی را بررسی نمود و مشخص کرد ناتوانی شدید فرزندان یک پیش گوی معنادار از سطح فشار روانی تربیت فرزند برای مادر بود. هیلای و همکاران(۲۰۱۰) هم مشخص کردند که روش تربیت مثبت مادری در ارتباط با شدت نشانه های کمبود توجه -بیش فعالی کودکان است.
لیس و رنان (۲۰۰۴) در تحقیق خود به بررسی تأثیر آموزش مدیریت والدین بر مادران کودکان مبتلا به ADHD در سولو پرداخته است. نتایج تغییرات معنی داری را در گروه آزمایش در زمینه افزایش کار آمدی خانواده ، کاهش سطح استرس و افسردگی مادران شرکت کننده و بهبود روابط والد کودک نشان داده است.
دانفورت (۲۰۰۳)اثرات آموزش گروهی والدین را بر رفتار کودکان مبتلا به ADHD مورد بررسی قرار داده وگزارش دادند که این روش موجب کاهش مشکلات ،فزون جنبشی ، پرخاشگری و رفتار مقابله ای واسترس خانواده این کودکان شده است.همچنین وضعیت اقتصادی، تحصیلی وسن والدی به عنوان عوامل تأثیر گذار مطرح شدند.
ادموند[۶۴] (۲۰۰۳ )معتقد است که جلسات آموزش خانواده تأثیر معناداری برنشانه های اختلال نارسایی توجه فزون جنبشی و سلامت روانی مادران دارد.
در پژوهش آبراموو تینر[۶۵](۲۰۰۱)روش آموزش والدین تأثیر معناداری در نشانه های نارسایی توجه فزون جنبشی و بهداشت روانی مادران داشته است.۵۳% از کودکان این گروه بهبود یافته بودند،در صورتی که در گروه مشاوره والدین وحمایتی۳۸%و گروه انتظار ۲۵% بهبود یافته اند. لذا مادران گروه آموزش والدین از سلامت روانی بهتری برخوردار بودند. تأثیر آموزش والدین بعد از ۱۵هفته پایدار بود.
انا ستو فولوس[۶۶](۱۹۹۳)در تحقیقی که برای کودکان دارای اختلال رفتاری همراه با فزون جنبشی طرح ریزی شده بود، تغییرات رفتاری والدین این کودکان را بعداز شرکت در جلسات آموزش والدین مورد آزمایش قرار داد.به این والدین طی ۹جلسه روشهایی را جهت کاهش نشانه های اختلال آموزش دادند که در مقایسه با گروه کنترل بهبودی معناداری را نشان می دادند واین بهبودی تا ۲ماه بعد از خاتمه درمان نیز قابل مشاهده بود. در جریان این تحقیق میزان احترام به نفس مادران شرکت کننده به طور قابل مشاهده ای افزایش یافت واسترس حاصل از اداره این کودکان در آنان کاهش چشمگیری پیدا نموده بود.همچنین در شدت نشانه های اختلال در کودکان نیز کاهش معناداری گزارش شده است.
کازینس و ویس[۶۷](۱۹۹۳)برنامه های آموزش والدین را همراه با آموزشهای مهارت اجتماعی به گروهی از کودکان دارای نارسایی توجه/ فزون جنبشی ارائه نمودند.دراین برنامه به والدین آموزش داده شد تا اطلاعات بیشتری در مورد رشد اجتماعی کودکان خود آموخته، از برنامه ها وشیوه های یادگیری اجتماعی، استفاده نموده و باعث رشد اجتماعی هیجانی کودکانشان شدند.
ارهارت وبیکر[۶۸] (۱۹۹۰)در تحقیقی به خانواده های دارای کودکان ADHD درطی ۱۰جلسه برنامه های اداره کردن کودکان را آموزش دادند و سپس طی پیگیری و ارزیابی مجدد، تغییرات قابل مشاهده ای در رفتارهای والدین وکودکان دیده شد. همچنین بهبودی در اعتماد به نفس والدین، در توانایی اداره کردن کودکان خود و مشکلات رفتاری کودکان و تعاملات والد فرزندی نیز دیده می شد.
برادون و بینی(۱۹۸۹)در پژوهش خود در ارتباط با وضعیت خانواده های کودکان مبتلا به ADHD به این نتیجه رسیدند که میزان افسردگی در والدین این کودکان بخصوص مادران بیشتر از والدین کودکان بهنجار است.
در مطالعه ای دیگر که به وسیله سوزان پیسترمن[۶۹]، تحت عنوان «درمان بیش فعالی همراه با کمبود توجه در کودکان پیش دبستانی» روی کودکانی که دارای علائم زود رس این اختلال بودند صورت گرفت ، بدین منظور ۴۶ خانواده کودک پیش دبستانی دارای اختلال کمبود توجه / بیش فعالی انتخاب و تحت درمان قرار گرفتند و پیش و پس از ۳ ماه از درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. ارزیابی مواردی همچون ارتباط متقابل والدین ـ کودک در هنگام بازی آزادانه ، کار معمولی ، فعالیتهایی که به راهنمای والدین انجام می شدند و تکمیل جدول نمره گذاری کانر نشان داد که در میزان آرامش ، نوع ارتباط والدین و مهارتهای مدیریت پیشرفت حاصل شد اما روی رفتاری های بی هدف آنها تاثیری نداشت.
اولیور جی ، دیوید[۷۰] و هلن ال و نتروب[۷۱] (۱۹۸۹)، در مطالعه ای در مورد نابسامانیهای ارتباطی و رفتار بیش فعالی همراه با اختلال سلوک ، ارتباط مادرـ فرزند را به عنوان عاملی موثر در افزایش اختلال سلوک کودکان بیش فعال ارزیابی کردند . در این مطالعه سه گروه کودک انتخاب شدند، اولین گروه کودکان بیش فعال با اختلال سلوک بودند که در تاریخچه رشد آنها و حتی در پیش از تولد آثار ضربه شدید مشاهده شده بود، در گروه دوم آثار ضرب دیدگی وجود نداشت و گروه سوم کودکان عادی بودند که به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند . یافته های پژوهش نشان داد که از نظر ارتباطی ، کودکانی که اختلال آنها احتمالاً ناشی از علل عضوی بوده با سایرین تفاوت معنی داری دارد اما در هر حال این دو گروه از نظر ارتباط بین مادر و فرزند نابسامانی بیشتری نسبت به کودکان طبیعی و کودکان بیش فعال بدون اختلال سلوک نشان دادند.
آرین میلکو[۷۲] و رامرکامان[۷۳] (۱۹۸۹) فعالیت حرکتی کودکان بهنجار و کودکان مبتلا به بیش فعالی / کمبود توجه را در مدت ۴۵ دقیقه ثبت کردند. میانگین فعالیت برای کودکان بهنجار برابر با ۷+۴۸ و برای کودکان ADHD در حد ۱۶+۷۹ بود.
خصوصیات مادر و ادراک وی از بیش فعالی شدید و موقعیتی، به عنوان تحقیقی صورت گرفته از سوی هرن بک، جفری اچ یانگ[۷۴]، هنت تارنوشی[۷۵] است که در آن، گروه ازمایشی شامل ۳۰ پسر ۶ تا ۹ ساله بودند که از سوی والدین خود به عنوان بیش فعال، شدید، موقعیتی و بدون فعال در خانه و مدرسه درجه بندی شدند . ویژگیهای مادرها و درک آنها از مشکل رفتاری فرزندانشان نیز گردآوری شد و مهارتهای کودکان هنگام اجرای نقش در یک نمایش ارزیابی شد. در نتیجه پژوهش مشخص شد که گزارش مادران بیش فعال نسبت به مادران کودکان فعال موقعیتی و بدون بیش فعالی نشانگر فشار روانی بیشتر آنها بوده است . این مادران نسبت به مادران دو گروه دیگر، افسرده تر، با احساس رقابت کمتر ، خشن تر و ناکام تر درجه بندی شدند. مادران کودکان بیش فعال موقعیتی اظهار داشتند که در مقایسه با گروه کنترل ، طبیعی بودند. در مجموع افراد گروه کنترل، به عنوان افرادی با مهارت اجتماعی بیشتری از پسران بیش فعال موقعیتی بودند.
اکثر مطالعات آموزش والدین متمرکز بر آموزش مادران می باشد. مارتین (۱۹۷۷) خاطرنشان می سازد که شرکت پدران در جلسات آموزشی عامل موثری در درمان و بهبودی رابطه بین مادر و فرزند نمی باشد اما در تحقیقی که آدسو و لیپسون انجام دادند شرکت هر دو والد را در برنامه های آموزشی حمایت می کنند. در این تحقیق که از چهار گروه
۱ـ آموزش مادران
۲ـ آموزش پدران
۳ـ آموزش دو والد
۴ـ گروه کنترل، تشکیل شده بود، نشان داده شد که هر چند سه گروه درمانی تغییرات سریع رفتاری درکودکان ایجاد می نماید اما گروهی که هر دو والد با هم در جلسات شرکت کرده بودند در اجرای برنامه های آموزش داده شده ثبات و تداوم بیشتری داشتند. آنها همدیگر را در این امر ترغیب و تقویت نموده و یگانگی بیشتری در رفتارهای خود نسبت به کودکان داشتند ( آدسو و لیپسون، ۱۹۸۱).
جمعبندی
اختلال بیش فعالی کم توجهی به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات روان پزشکی در کودکان و نوجوانان شناخته شده است (لویز، ۲۰۰۲). مبتلایان به این اختلال از مشکلات نافذ، طولانی مدت و شدیدی در سه حوزه ی توجه، فعالیت و تکانه رنج می برند (سادوک و همکاران، ۲۰۰۵) و بسیاری از این کودکان به اختلالات همراه رفتاری، هیجانی و یادگیری نیز مبتلا هستند (بیدرمن و همکاران، ۱۹۹۱) به عنوان مثال داپال (۱۹۹۱) مشاهده نمود که کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی در سنین پیش دبستانی سطوح بالاتری از عدم اطاعت پذیری را در بسیاری از موقعیت های ارتباطی میان کودک و والد نشان می دهند. تاثیر اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی بر روی خانواده ها نیز کاملا بارز و مشخص است. والدین کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی سطوح بالاتری فشارهای روانی مربوط به فرزندپروری را تجربه می کنند و احساس عدم کفایت دارند (آناستوپلز و همکاران، ۱۹۹۲) تعاملات کودک والد به خصوص در دوران نوجوانی در این خانواده ها به طور مشخص منفی تر و خصمانه تر از سایر خانواده ها می باشد (داپال و همکاران، ۲۰۰۱). همبودی اختلال نافرمانی مقابله جویی خطر تعاملات منفی میان مادر و کودک را افزایش میدهد.
خواهران و برادران این کودکان نیز سطوح بالاتری از تعارضات را در مقایسه با همسالان خود نشان میدهند (لویز، ۲۰۰۲). برخی عوامل مانند سطوح بالای افسردگی مادر، تعارضات زناشویی و افزایش الگوهای نامناسب فرزندپروری ، تداوم اختلالات رفتاری را در کودکان پیش دبستانی پیشگویی میکنند. مطالعهی جانستون (۱۹۹۶) در ارزیابی مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی نشان دهندهی آن بود که صرف نظر از شدت اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی والدین این کودکان در مقایسه با گروه کنترل، بیشتر از راهکارهای فرزندپروری منفی استفاده می کنند.
در زمینه اثربخشی آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر روی کاهش اختلال کودکان با رویکرد شناختی- رفتاری تحقیقات فراوانی شده است اما در رابطه با اثر بخشی آموزش مادران بر سلامت عمومی آنان تحقیقات بسیار اندکی انجام شده است. بنابراین این تحقیق در همین راستا انجام گرفته است.
فصل سوم
روش پژوهش
مقدمه:
در این فصل از پژوهش جامعه آماری، نمونه آماری و روش نمونهگیری، ابزار پژوهش و روش نمره گذاری، روایی و پایایی ابزار پژوهش ، نحوه اجرای پرسشنامه و روش های آماری استفاده شده به ترتیب مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
روش پژوهش
طرح کلی پژوهش با توجه به موضوع و هدف پژوهش طرح آزمایشی بوده است و از طرح تصادفی دو گروهی آزمایش و کنترل با انجام پیشآزمون و پسآزمون استفاده شده است. طرح این تحقیق به صورت زیر است:
جدول ۳-۱٫ طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل

 

گروه انتخاب نمونه پیشآزمون متغیر مستقل پسآزمون
آزمایش
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 09:38:00 ق.ظ ]




علاوه بر سهامداران، گروه‌های دیگری نیز وجود دارند که از اقدامات سازمان تأثیر می‌پذیرند و دارای منافع مشروعی از سازمان‌اند. ازجمله این گروه‌ها می‌توان به مشتریان، تأمین‌کنندگان مواد اولیه، دولت و جامعه اشاره کرد. برخی صاحب‌نظران براین باورند که پاسخ مثبت به ملزومات اخلاقی اجتماعی، با افزایش سود و ارزش افزوده در درازمدت، همراه است. چراکه موجب انگیزش نیروی انسانی، افزایش حسن نیت اجتماعی و اعتماد مردم به یکدیگر و نیز کاهش جریمه‌ها می‌شود.
دانلود پایان نامه
فصل سوم:
روش تحقیق
۳ـ۱ـ نوع روش تحقیق
تحقیق حاضر از جهت هدف، کاربردی و از جهت نحوه گردآوری داده‌ها از نوع تحقیقات توصیفی و در زمره مطالعات میدانی به شمار می‌آید. به لحاظ طبقه‌بندی پژوهش بر مبنای روش، این پژوهش یک پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی می‌باشد. هدف از تحقیقات پیمایشی (زمینه‌یاب) شناخت صفات، ویژگی‌ها، عقاید، نگرش‌ها، رفتارها و سایر مسائل افراد از طریق مراجعه به آن‌هاست (حافظ‌نیا، ۱۳۸۱). از جهت ارتباط بین متغیرهای تحقیق نیز از نوع همبستگی است، چون رابطه بین متغیرها مدنظر می‌باشد در آن به سنجش ابعاد مسئولیت اجتماعی و همبستگی آن با تعهد سازمانی و مؤلفه‌‌هایش در کارکنان بانک کشاورزی استان اردبیل می‌پردازد.
۳ـ۲ـ جامعه آماری
جامعه آماری تحقیق موردنظر تمامی کارکنان بانک کشاورزی استان اردبیل در سال ۱۳۹۳ که در این استان مشغول به کار می‌باشند که تعدادشان بنا به اطلاعات کسب‌شده از مدیریت استان ۳۴۵ نفر می‌باشد؛ که طبق آمار اعلامی از سوی مدیریت ۲۹۷ نفر آن‌ها مرد و ۴۸ نفر آن‌ها را زنان تشکیل می‌دهند.
۳ـ۳ـ نمونه و روش نمونه‌گیری
روش نمونه‌گیری پژوهش حاضر تصادفی طبقه‌ای می‌باشد. به این صورت که جامعه کارکنان بانک کشاورزی را با توجه به متغیرهایی که احتمالاً درنتیجه پژوهش مداخله داشته باشند به چند طبقه از نظر محل خدمت، جنسیت، سابقه، مدرک تحصیلی و . . . تقسیم کرده و بر اساس درصدهای اختصاص‌یافته به هرکدام از متغیرهای ذکرشده به‌صورت تصادفی ساده اقدام به نمونه‌گیری از کارکنان گردید؛ که درنهایت تعداد نمونه آماری پژوهش حاضر ۱۲۵ نفر انتخاب گردید.
۳ـ۴ـ ابزار گردآوری اطلاعات
ابزارهای استفاده‌شده در این پژوهش شامل:
پرسشنامه مسئولیت اجتماعی: این پرسشنامه ۳۵ سؤال دارد که چهار بعد مسئولیت اجتماعی را می‌سنجد که توسط حقیقتیان تدوین و تنظیم شده است. برای بررسی روایی ابزار پژوهش از روش تحلیل عامل استفاده شده است که گویه‌های این متغیر در ۴ بعد متمرکز شده‌اند (قانونی، اقتصادی، اخلاقی و بشردوستانه). به‌منظور قابلیت اعتماد داده‌ها از آزمون کفایت نمونه‌برداری (KMO[6]) استفاده گردید که مقدار آن ۸۶۴/۰ است. همچنین آزمون کرویت بارتلت در سطح ۹۵ درصد اطمینان معنی‌دار است. چهار عامل اصلی که از تحلیل عامل به‌دست ‌آمده‌اند به ترتیب عبارت‌اند از: اول خرده مقیاس قانونی با هفت گویه (سؤالات ۱، ۲، ۳، ۵، ۶، ۷، ۸)، عامل دوم مقیاس اقتصادی با هفت گویه (سؤالات ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴ و ۱۶) عامل سوم یا خرده مقیاس اخلاقی با نه گویه (سؤالات ۴، ۱۵، ۱۸، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۸ و ۳۱) و عامل چهارم یا خرده مقیاس بشردوستانه با دوازده گویه (سؤالات ۱۷، ۱۹، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۲۹، ۳۰، ۳۲، ۳۳، ۳۴ و ۳۵). روش نمره‌گذاری پرسشنامه نیز به‌صورت لیکرتی می‌باشد.
۲ـ پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و میر (۱۹۹۱) که شامل ۲۴ سؤال می‌باشد و سه شاخص فرعی عاطفی، مستمر و هنجاری را اندازه می‌گیرد و هرکدام از معیار‌ها دارای ۸ سؤال است.
اعتبار و روایی و نمره‌گذاری: ساعتچی؛ محمود، کامکاری؛ کامبیز، عسکریان؛ مهناز، در آزمون‌های روان‌شناختی، نشر ویرایش (۱۳۸۹) به‌منظور سنجش اعتبار این مقیاس از روش‌های مختلفی مانند محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. در مطالعه‌ای که در سال ۱۳۷۸ توسط احمدی‌پور در ایران انجام گرفت، با تأکید بر روش نامبرده، اعتبار هر یک از خرده مقیاس‌های پرسشنامه به‌دست‌آمده و مشخص شد که: ضرایب اعتبار تعهد عاطفی برابر با ۷۷%، ضرایب اعتبار تعهد مستمر برابر با ۷۹% و ضرایب اعتبار تعهد هنجاری نیز برابر با ۶۱% می‌باشد. ضرایب اعتبار به‌دست‌آمده با تأکید بر ویژگی‌های روان‌سنجی پرسشنامه مطلوب بوده و در سطح قابل قبولی قرار می‌گیرد. نتایج تحقیقات انجام‌گرفته، نشان‌دهنده روایی و اعتبار قابل‌پذیرش هر یک از خرده مقیاس‌های عاطفی، مستمر و هنجاری می‌باشد.
ضرایب اعتبار مقیاس تعهد عاطفی در تحقیقات انجام‌شده بیش از ۷۰% و در سطح قابل قبولی می‌باشد. همچنین، ضرایب روایی مقیاس مذکور در سطح آلفای ۰۱/۰ معنادار می‌باشد. ‌هاکت، باسیو و‌ هاسدروف در سال ۱۹۹۴ برای سنجش این مقیاس از تحلیل عوامل استفاده کرده‌اند.
ضرایب اعتبار مقیاس تعهد در تحقیقات انجام‌شده نیز بیش از ۷۰% بوده و در سطح قابل قبولی می‌باشد. همچنین، ضرایب روایی مقیاس مذکور در سطح آلفای ۰۵/۰، معنادار می‌باشد.
ضرایب اعتبار مقیاس تعهد مستمر در تحقیقات انجام‌شده نیز بیش از ۷۰% بوده و در سطح قابل قبولی می‌باشد. ضمناً، ضرایب روایی مقیاس مذکور در سطح آلفای ۰۵/۰ معنادار می‌باشد. به‌منظور اخذ روایی، همبستگی بین هر یک از خرده مقیاس‌ها با نمره کل به‌دست‌آمده و نتایج زیر حاصل شده است.

 

خرده مقیاس ضریب همبستگی شاخص‌های فرعی با نمره کل
تعهد عاطفی ۰۶۸/۰
تعهد مستمر ۰۴۸/۰
تعهد هنجاری ۰۷۰/۰

روش نمره‌گذاری پرسشنامه نیز به‌صورت لیکرتی می‌باشد.
۳ـ پرسشنامه سنجش ویژگی‌های جمعیت‌شناختی کارکنان بانک کشاورزی: که توسط محقق برای سنجش این ویژگی‌ها طراحی شده است.
۳ـ۵ـ روش تجزیه‌وتحلیل داده‌ها
روش تجزیه‌وتحلیل داده‌ها به‌صورت توصیفی و استنباطی انجام‌شده که در روش توصیفی، اطلاعات و داده‌های خام با بهره گرفتن از روش‌های معین طبقه‌بندی‌شده و به‌صورت جداول و نمودارهای آماری نمایش داده شده است. در قسمت استنباطی به تعیین ارتباط و شدت و جهت ارتباط بین نظرات آزمودنی‌ها در مورد هر یک از ابعاد پرداخته می‌شود. جهت انجام این کار بر اساس نرم‌افزار SPSS 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:38:00 ق.ظ ]




جهش
جهش به صورت تصادفی یک فرزند را پس از تقاطع تغییر می‌دهد. جهش به شکل یک عملگر پشتیبان عمل می‌کند تا مواد ژنتیکی از دست رفته بازیابی شوند. جهش بیت-فلیپ[۶۹] رایج‌ترین عملگر جهش برای GAs انکدشده‌ی دودویی می‌باشد. این جهش با تبدیل ساده‌ی یک یا چند بیت به رشته‌ کروموزومی بر پایه‌ی احتمال جهش تحقق می‌یابد. عملگر جهش به صورت زیر، یک کروموزوم جهش‌یافته (جدید) از کروموزوم x می‌سازد.
پایان نامه

 

(‏۲‑۱۳)  

که در آن

 

(‏۲‑۱۴) j = 1, 2, … ,

مقدار [.]μ در رابطه‌ی فوق یک عملگر معکوس‌کننده‌ی بیت است که بیت فلیپ‌شده از ۰ به ۱ و برعکس را نشان می‌دهد. عمل جهش دودویی در شکل ۱-۴ نشان داده شده است. در الگوریتم‌های انکدشده‌ی حقیقی، مشابه آنچه که در مورد تقاطع گفته شد، عموماً جهش نیز با بهره گرفتن از تکنیک اختلال انجام می‌یابد؛ به جز مواردی که در آن‌ها مقدار اختلال نسبتاً کم است.
شکل ‏۲‑۱۲: عملیات جهش در نمایش دودویی
روش‌های انتخاب
برای دستیابی به مکانیزم انتخاب در GAs، فرایند انتخاب طبیعی شبیه‌سازی می‌شود. این کار اساس چگونگی به‌روز رسانی جمعیت را از یک نسل به نسل دیگر، تعریف می‌کند. عموماً کروموزوم‌های x بر اساس نیازهای راه حل که تحت عنوان تابع هدف تعریف شده‌اند، از جمعیت انتخاب می‌شوند تا یک جمعیت جدید بر اساس قانون “بقای اصلح” به وجود آید. این امر با بهره گرفتن از روش‌های گوناگون انتخاب قابل دستیابی است اما رایج‌ترین روش‌ها چرخ رولت، مسابقات، رتبه‌بندی و حالت پایدار است.
در انتخاب چرخ رولت، احتمال هر فرد برای انتخاب شدن در نسل بعدی متناسب با مقدار تناسب اوست. احتمال زنده ماندن با کروموزوم با بهره گرفتن از مقدار تناسب نرمالیزه شده محاسبه می‌گردد.

 

(‏۲‑۱۵)  

که در آن . از آنجایی که احتمال انتخاب، مبتنی بر نسبت تناسب در جمعیت می‌باشد، این روش، “متد انتخاب متناسب” نیز نامیده می‌شود.
انتخاب رتبه با رتبه‌بندی افراد از بهترین تا بدترین بر اساس معیار تناسب آن‌ها سروکار دارد. رتبه‌ی تناسب برای تشخیص احتمال زنده ماندن به کار می‌رود. سپس مقدار تناسب جدید که با رتبه رابطه‌ی عکس دارد، به هر کدام از افراد تخصیص داده می‌شود.
در انتخاب مسابقات، گروهی از افراد با برگزاری یک مسابقه مکرراً از انتخاب می‌شوند و یکی از آن‌ها که بیشترین مقدار تناسب را دارد، برای انتخاب می‌گردند تا موقعی که با تعداد مشخصی از افراد پر شود. اندازه‌ی مسابقات معمولاً با یک جفت از افراد تنظیم می‌شود ولی تا عدد ۵ قابل ارتقاست.
اگرچه سه روش انتخابی که در بالا ذکر شدند، برای راه‌اندازی الگوریتم به سمت همگرایی، فشار انتخاب خاصی را اعمال می‌کنند، همواره این خطر وجود دارد که فرد اصلح انتخاب نشود و از دست برود. این امر با حصول اطمینان از عبور بدون تغییر تعدادی از افراد به عنوان بهترین فرد به نسل بعد قابل اجتناب است. این روش، نخبه‌گرایی نام دارد و غالباً سرعت همگرایی را همراه با هزینه‌ی خطر گیر کردن حول راه حل‌های به اصطلاح نخبه افزایش می‌دهد. با این حال مکانیزمیبرای ایزوله کردن راه حل‌های نخبه از تأثیر بر روش انتخاب، قابل پیاده‌سازی است.
روش انتخاب حالت پایدار یک روند انتخاب قطعی را به کار می‌گیرد. در این متد، اکثر افراد زنده می‌مانند و تنها بخشی از جمعیت در هر نسل به‌روز می‌شوند. تعداد ثابتی از افراد به نام تولید و به جمعیت افزوده می‌گردند. سپس تعداد کروموزوم طبق مقادیر تناسبشان مرتب می‌شوند؛ تعداد کروموزوم با کمترین مقدار تناسب دور ریخته می‌شوند و بقیه‌ برای انتقال به نسل جدید زنده می‌مانند.
پیکربندی GAs مسئله‌ای بسیار خاص است. موفقیت هر الگوریتم ژنتیک به شکل وسیعی به نوع ساختار آن و سازگاریش با کاربرد معین بستگی دارد. سفارشی‌سازی و انطباق را می‌توان با انتخاب مناسب تابع هدف، نقشه‌ی انکدینگ کروموزوم، عملگرهای ژنتیک و روش‌های انتخاب به خوبی انجام داد. در کنار این پارامترها، پارامترها و شرایط دیگری نیز وجود دارند که بر بازدهی GA مؤثرند. اندازه‌ی جمعیت ()، احتمال تقاطع و جهش (به ترتیب و ) و ضوابط پایان، نقش مهمی در همگرایی GA دارند. علی‌رغم تلاش بسیار برای یافتن مقادیر پارامترهای بهینه، برای مسایل خاص، مقبول‌ترین معیار در پیکربندی یک GA، مطالعات سیستماتیک است.
عموماً پیکربندی و مفهوم اساسی GAsدر این بخش معرفی شد. در هر حال، GAs هیچ پیکربندی اکید و دستورالعمل خاصی را دنبال نمی‌کند. در نتیجه، تعداد زیادی از انواع GA با پیکربندی‌های متفاوت امروزه موجود است. این امر امکانات فراوانی در حوزه‌ی بهینه‌سازی فراهم می‌کند و به موجب آن، مسایلی که در دامنه‌ی روش‌های موجود قابل طرح نبودند، حل می‌شوند. با پیشرفت تکنولوژی مدارات مجتمع و افزایش قدرت محاسبات، شبیه‌سازی سیستم‌های تکاملی بسیار تسهیل شده و GAs برای بسیاری از مسائل دنیای واقعی از جمله تخصیص ضرایب وزنی نرون‌های شبکه‌های عصبی کاربرد دارند.
الگوریتم ازدحام ذرات (PSO)
الگوریتم ازدحام ذرات نخستین بار توسط Kennedy و Eberhart معرفی شد، یک الگوریتم جستجوی اجتماعی است که از روی رفتار اجتماعی دسته های پرندگان مدل شده است[[۷۰]]. این الگوریتم مانند سایر تکنیکهای محاسباتی تکاملی از یک جمعیت که شامل راه حل های بالقوه مسئله تحت بررسی است، به منظور اکتشاف درفضای جستجو استفاده می کند. در PSO ذرات در فضای جستجو جاری می شوند و هر ذره دارای یک بردار سرعت نیز هست که به وسیله تغییرات آن به جستجوی پیوسته فضای تصمیم می پردازد. این بردار دارای دو جزء است که شامل حرکت ذره به سمت بهترین موقعیتی که تا کنون ملاقات کرده (pbest) و همچنین بهترین موقعیتی که یک ذره در کل جمعیت به آن رسیده است (gbest) میباشد. تغییر مکان ذرات در فضای جستجو تحت تأثیر تجربه و دانش خودشان و همسایگانشان است. بنابراین موقعیت دیگر ذرات روی چگونگی جستجوی یک ذره اثر می‌گذارد. مدل سازی این رفتار اجتماعی فرایند جستجویی است که ذرات به سمت نواحی موفق میل م یکنند. ذرات در ازدحام از یکدیگر می آموزند و بر مبنای دانش بدست آمده به سمت بهترین همسایگان خود می روند.
اساس کار PSO بر این اصل استوار است که در هر لحظه هر ذره مکان خود را در فضای جستجو با توجه به بهترین مکانی که تاکنون در آن قرار گرفته است و بهترین مکانی که در کل همسایگی‌اش وجود دارد، تنظیم می‌کند. یکی از مهمترین کاربرد‌های این الگوریتم برای مسائل بهینه‌سازی در شبکه‌های عصبی می‌باشد که در علوم مختلفی از جمله مهندسی شیمی کاربرد‌های زیادی دارد.
اگر فضای جستجوی مسئله D بعدی باشد، بدین ترتیب موقعیت و سرعت ذره iام در جمعیت را می‌توان به وسیله دو معادله زیر تشریح کرد.

‏۲-۱
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:37:00 ق.ظ ]




 

    1. شهر

 

 

 

 

 

کلمه‌ی شهر از شار و شارستان گرفته شده است و شهرستان همان شارستان است و بخشی از محل تمرکز و سکونت و اجتماع شهر نشین قدیم بوده است. در آن زمان شهر یک هسته‌ی مرکزی داشته که شارستان می گفتند و دارای حصاری و دیواری و برج و بارویی و یا یک قلعه بوده است .ظاهراً ابتدایی ترین شهرها به شکل دایره بوده است .معادل این کلمه در عربی مدینه و در رومی اورب است یا (village) و مترداف آن کامپانی که از [۵](کمپ) گرفته شده و به معنی محل اتراق اردوگاه نظامی است. (رضوانی، ۱۳۷۴: ۹). ).شهر از دیدگاه سازمان ملل متحد کالبدی است برای فعالیتهای اجتماعی سازمان یافته، شهر کانون جمعیتی با اهمیتی است که به هدف یک زندگی آمایش یافته باشد و این آمایش مبنای گرایش شهرنشینی را تشکیل می دهد و بخش قابل ملاحظه ای از جمعیت آن از طریق فعالیتهای غیر کشاورزی و یا کشاورزی به حیات خود ادامه می دهند(دولفوس،۱۳۷۴: ۴۹۷).
مقاله - پروژه

 

 

  •  

 

 

 

 

 

  •  

 

 

  •  

 

 

  • شهرنشینی

 

 

 

 

 

 

منظورازشهرنشینی، فرآیندتمرکز جمعیت درشهرهاست .به عبارت دیگر شهرنشینی تغییردرنسبت جمعیت ساکن درمناطق شهری وفرآیند انتقال جمعیت به شهرهاست.درواقع شهرنشینی یک فرایند است وبه لحاظ جمعیتی یعنی افزایش درتمرکز جمعیت(تعدادوتراکم) ،دراین فرایند هم تعداد نقاط متمرکز بیشتر می­ شود و هم تعداد افراد متمرکز در این نقاط. معمولاً شهرنشینی را به صورت درصدی از کل جمعیت کشور که درنقاط شهری ساکن هستند ،گزارش می­ کنند(شارع پور،۱۳۸۷: ۱۳) امروزه شهرنشینی جزو مهمترین و بارزترین نمودهای تکامل جوامع انسانی به شمار می­رود (صدر موسوی، ۷۶:۱۳۸۵). شهرنشینی فرایندی است که در آن تغییراتی در سازمان اجتماعی سکونتگاه های انسانی، به دلیل افزایش، تمرکز و تراکم جمعیت به وجود می آید. از نظر سازمانی، در شهرنشینی دگرگونی هایی در ساخت اجتماعی ، اقتصادی و کارکردهای جمعیتی ظاهر می شود که این روند، تغییراتی در ساخت فضای داخلی شهرها به وجود می آورد. ( شکوئی، ۱۳۸۵: ۷۷).

 

 

  •  

 

 

 

 

 

  •  

 

 

  •  

 

 

  • سیستم شهری

 

 

 

 

 

 

سیستم شهری آرایشی است از شهرهایی که در یک فضای معین و در ارتباط با هم از طریق تحرکهای جمعیتی، جریان کالا و عرضه خدمات، گسترده می شوند و سازمان میابند. جریان کالا، افکار، تحرکهای جمعیتی و عرضه خدمات، نیروی حیاتی و محرکه سیستم شهری است و آن را پویا می سازد. بدین سان هیچ شهری نمی تواند به صورت منفرد، مجزا و بدون روابط متقابل با دیگر شهرها و سکونتگاه های انسانی به حیات خود ادامه دهد.(شکویی،۱۳۸۵ :۳۳۱ )

 

 

  •  

 

 

 

 

 

  •  

 

 

  •  

 

 

  • حریم شهر

 

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:37:00 ق.ظ ]




توجه به ویژگی‍های شخصیتی مصرف‍کننده می‍تواند بر واکنش‍های احساسی مصرف‍کننده از قبیل لذت(شاد یا غمگین)، چیرگی(توانایی کنترل خود یا فرمانبردار بودن)، تحریک(تحریک‍شدن یا بی‍اشتیاق شدن) اثر بگذارد. بسیاری از خرده فروشان و محققان بر اهمیت محیط درون فروشگاهی به عنوان ابزاری در جهت ایجاد تمایز و مزیت رقابتی اقرار کرده‍اند(لایر، ۱۹۸۹؛ لوی و ویتز[۹۴]، ۱۹۹۵). این امر ممکن است به جلب توجه مصرف‍کننده و ایجاد علاقه نسبت به محیط کمک کند(پک و چیلدرز[۹۵]، ۲۰۰۶). خریدارانی که محیط فروشگاه را دوست داشته باشند ممکن است به علت احساس خوبی که جو فروشگاه برای آنان ایجاد کرده، پول بسیار بیشتری را در فروشگاه خرج کنند. حتی اگر افراد به هنگام ورود به فروشگاه احساس خوبی نداشته باشند، محیط فروشگاه می‍تواند احساس خوشایندی در آنان ایجاد نموده بنابراین مصرف‍کننده پول بیشتری نسبت به آنچه که قصد داشته، خرج کند(شرمان و همکاران[۹۶]، ۱۹۹۷). این تحریک حسی همچنین می‍تواند خودکنترلی و مقاومت فرد را کاهش داده و راهی برای رضایت آنی فراهم کند(آدلار و همکاران، ۲۰۰۳).
پایان نامه - مقاله
مکان‍های خرده فروشی در زمینه‍ی فراهم‍آوری نمایش جذاب کالاها و ارتقا جذابیت و رفاه محیط خرید توسعه یافته‍اند. گشت وگذار، بررسی و رویاپردازی مالکیت در میان نمایش مجلل کالا نه فقط در انحصار عده‍ای خاص بلکه برای عموم آزاد گشته است(لانکستر[۹۷]،۱۹۹۵:۱۷). بلاچ و همکاران[۹۸](۱۹۸۹) گشت و گذار درون‍فروشگاهی را به عنوان بررسی درون فروشگاهی کالاهای خرده فروشان برای تفریح و یا کسب اطلاعات تعریف کرده‍اند. زمانی که افراد زمان بیشتری را در فروشگاه صرف می‍کنند، با محرک‍های بیشتری مواجه می‍شوند که این امر احتمال خرید آنی را افزایش می‍دهد(جاربو و مک دانیل[۹۹]،۱۹۸۷). به عبارت دیگر، به هر میزانی که فرد زمان بیشتری را به گشت و گذار در محیط فروشگاه اختصاص دهد، آنی‍گرایی وی افزایش میابد(بیتی. فرل،۱۹۹۸). خرده فروشان نیاز دارند تا دائماً برای ایجاد محیط خرید خوشایند تلاش کنند(بلاچ و ریچینز،۱۹۸۲) تا مصرف‍کنندگان ادراک منفی‍شان نسبت به خرید‍آنی را عوض کنند(داناوان و روسیتر،۱۹۸۲) زمانی که مصرف‍کننده به این نتیجه برسد که کالاها چیزی فراتر از بعد فیزیکی آنهاست و تمایلات ذهنی و جسمی آنان را برآورده می‍سازد راحت‍تر با رفتارهای خریدآنی کنار می‍آیند(هاسمن،۲۰۰۰) لذا بازاریابان و خرده فروشان می‍توانند محیط را پیچیده‍تر سازند و جو خوشایندی را ایجاد کنند که همین امر می‍تواند برای افزایش تصمیمات خرید آنی مفید باشد.
محرک‍های درون فروشگاهی تکنیک‍های ترفیعی هستند که خرید بدون برنامه‍ریزی و آنی محصولات را افزایش می‍دهد(آبرات و گودی[۱۰۰]،۱۹۹۰). با افزایش شمار تصمیمات درون فروشگاهی اتخاذ شده بوسیله مصرف‍کنندگان(برل[۱۰۱]،۱۹۹۵)، بازایابان منابع بیشتر و بیشتری را برای تحریم خرید آنی در فروشگاه به کار می‍گیرند(میلنر[۱۰۲]،۲۰۰۲). همانطور که پیش‍تر ذکر شد، محیط درون فروشگاهی شامل عوامل فیزیکی و غیرفیزیکی مختلفی است(اراگلو و ماچلیت، ۱۹۹۳). بیکر(۱۹۸۶)این متغیرهای درون‍فروشگاهی را به محیط[۱۰۳](خصیصه‍های یک فروشگاه، مانند دما،رایحه، نورپردازی، صداو موزیک)، طراحی(محرک‍هایی که در صف اول وجود دارند مانند معماری، رنگ، چیدمان و مواد اولیه) و عوامل اجتماعی(شرایط اجتماعی، علاقه، شمار، نوع و رفتار کارکنان و مشتریان)(بیتنر، ۱۹۹۲).
برمن و ایوانز(۱۹۹۵) دسته‍بندی کاملی از متغیرهای مربوط به فضا ارائه کردند که این دسته‍بندی مبنای بسیاری از مطالعات بعدی قرار گرفت. در این دسته بندی فضا به چهار دسته فرعی تقسیم می‍شود که عبارتند از: متغیرهای خارجی، متغیرهای کلی(عمومی) داخلی، متغیرهای طراحی و چیدمان، متغیرهای مربوط به دکوراسیون و محل خرید. بطوری که هر دسته نیز خود به ویژگی‍های فرعی‍تری تقسیم می‍شود.
متغیرهای عمومی داخلی دربرگیرنده متغیرهایی همچون: پوشش‍کف، نورپردازی، موسیقی، بکارگیری بلندگو جهت اطلاع‍رسانی، بوی مطبوع داخل، پهنای راهروها، ترکیب دیوارها، رنگ، مدل سقف، اجناس، دما و پاکیزگی است. براساس متون روانشناسی و بخصوص در روانشناسی رنگ‍ها اغلب افراد مایلند مراکز خرید با رنگ‍های روشن و در عین حال آرام بخش و یا آبی روشن رنگ آمیزی شود. زیرا اینگونه رنگ‍ها علاوه بر ایجاد آرامش محیط را نیز وسیع‍تر و تمیزتر نشان می‍دهند(شروه، ۱۳۸۴).
از طرفی دمای محیطی که فرد در آن قرار گرفته مستقیما بر رفتارهای رویکردی اثرگذار است بدین معنا که در دماهای بسیار سرد یا بسیار گرم فرد تمایل به باقی ماندن در آن فضا را ندارد. یکی از متغیرهای این دسته بسیار مورد توجه بازاریابان و خرده فروشان است وآن معطر بودن فضای خرده فروشی است. البته در این مورد می بایست به فرهنگ هر کشور و گرایشات جمعی افراد توجه کرد.
ولی در مجموع براساس پژوهش‍های مختلف ارتباط منطقی بین اجناس داخل فروشگاه و بوی داخل در افراد احساس خوبی ایجاد می‍کند. همچنین رایحه فروشگاه چنانچه با اجناس ارائه شده برای فروش در فروشگاه از نظر ماهیت یکسان نباشد(تفاوت داشته باشد) تاثیر منفی بر احساس مشتری از آن فروشگاه خواهد داشت(الن و بن[۱۰۴]، ۱۹۹۹).
پخش موسیقی‍های مورد علاقه بازار هدف نیز یکی دیگر از متغیرهای مهم این دسته است. یالچ و اسپنبرگ(۱۹۸۸) بیان می‍کنند که موسیقی بر احساس افراد اثرگذار است حتی اگر از آن اطلاع نداشته باشند یا به آن توجهی نکنند. در مورد نورپردازی هم بیان می‍شود که در مورد فضاهای خرده فروشی بهتر است از نور زیاد ولی غیرمستقیم استفاده گردد(آرنی و کیم[۱۰۵]، ۱۹۹۴).
در این تحقیق عوامل موزیک، رایحه، نورپردازی، کف پوش، دما، پاکیزگی و عدم استعمال دخانیات به عنوان عوامل محیطی فروشگاه در نظر گرفته شدند.
موزیک قادر به برانگیختن احساسات و واکنش‍های رفتاری در مصرف‍کننده(ماتیلا و ویرتز[۱۰۶]، ۲۰۰۱) در محیط خرده فروشی است(میلیمان[۱۰۷]،۱۹۸۲؛ یالچ و اسپانگنبرگ[۱۰۸]، ۱۹۹۰). یک موزیک متشکل ازسه بعد است، بعد فیزیکی، مایه احساسی و بعد ترجیحی(برنر[۱۰۹]، ۱۹۹۰). احتمالاً مصرف‍کننده در محیطی که آهنگ دلخواهش پخش می‍شود در مقایسه با محیطی که آهنگ متناسب با سلیقه وی نیست، زمان بیشتری را صرف می‍کند(میلیمان،۱۹۸۲؛ یالچ و اسپانگنبرگ، ۱۹۹۰). موزیک همچنین به مصرف‍کننده کمک می‍کند تا تنش‍ها را بهبود بخشد و اثرات مثبتی را خلق می‍کند(لام، ۲۰۰۰).
رایحه به سه بعد تقسیم شده است(لزوماً مستقل از هم نیستند)، حالت احساسی رایحه، طبیعت تحریک‍کنندگی آن و شدت آن(اسپانگنبرگ و همکاران، ۱۹۹۶). محیط خوشبو با محیط غیرخوشبو متفاوت است، حتی زمانی که این رایحه از شیء بخصوصی ناشی نشده باشد اما در محیط وجود داشته باشد بر درک افراد از فروشگاه و محصولات تاثیرگذار است(ماتیلا و ویرتز، ۲۰۰۱). رایحه بر درک افراد از فروشگاه و محصولات مؤثر است(گولاس و بلاچ،۱۹۹۵). در گذشته، تحقیقات نشان داده است که مصرف‍کنندگان واکنش مثبت‍تری را در محیط خوشبو نسبت به محیط غیرخوشبو از خود نشان می‍دهند(ماتیلا و ویرتز، ۲۰۰۱). گولاس و بلاچ(۱۹۹۵) به این نتیجه رسیدند که محیط خوشبو بر واکنش احساسی و رفتارهای خرید افراد تاثیرگذار است. زمانی که رایحه‍ی مطبوع در محیط فروشگاه جریان دارد نسبت به زمانی که رایحه‍ی نامطبوع در فروشگاه جریان دارد، مصرف‍کننده تمایل به صرف زمان بیشتری در فروشگاه دارد و فروشگاه و کالاهایش را مثبت‍تر ارزیابی می‍کند(میشل و همکاران[۱۱۰]، ۱۹۹۵؛ اسپانسبرگ و همکاران، ۱۹۹۶).
نورپردازی درون فروشگاهی یک مؤلفه بسیار مهم از محیط است و اثرات آن بر رفتار مصرف‍کننده می‍تواند از طریق سطح انگیختگی که میان مصرف‍کننده ایجاد می‍کند ارزیابی شود(محرابیان[۱۱۱]، ۱۹۷۶). در یک محیط برانگیزاننده، مصرف‍کننده تحریک به خرید می‍شود در حالیکه در یک محیط غیرانگیزاننده مصرف‍کننده بی‍حال و خواب‍آلود می‍شود(گیفورد[۱۱۲]،۱۹۸۸). فروشگاه‍هایی که نورپردازی بالایی شده‍اند نسبت به فروشگاه‍های تاریک، تحریک‍کننده‍تر است و احتمال اتخاذ تصمیمات خرید آنی را افزایش می‍دهد(بیرن[۱۱۳]، ۱۹۶۹). خرده فروشان میزان زمانی که مشتریان برای خرید صرف می‍کنند و حالت احساسی مصرف‍کننده را با انتخاب سطح نورپردازی درون فروشگاهی تحت تاثیر قرار می‍دهند(آرنی و کیم[۱۱۴]، ۱۹۹۴).
هرچه مصرف‍کننده زمان طولانی‍تری در یک فروشگاه صرف کند و احساس مثبت‍تری داشته باشد، احتمال اینکه واکنش آنی داشته باشند افزایش می‍یابد(شرمان و همکاران، ۱۹۹۷). بنابراین عوامل محیطی نظیر موزیک، رایحه و نورپردازی تصمیمات خرید یک مصرف‍کننده را تحت تاثیر قرار می‍دهد.
۲-۸-۱-۱-۲ عوامل طراحی فروشگاه
در تحقق حاضر عوامل طراحی فروشگاه عبارتند از:
رنگ بندی دیوارها و دکوراسیون می‍تواند واکنش‍های زیستی غیرارادی بوجود آورد، واکنش‍های احساسی خاصی خلق کند و توجهات را جلب کند. بلیزی و همکاران[۱۱۵](۱۹۸۳:۲۲)گرایش رنگ را به عنوان قدرت رنگ محرک بر جلب توجه در حین و بعد از نمایش این محرک معرفی کردند. خرده فروشان برای قراردادن مصرف‍کنندگان در حالت خرید از رنگ استفاده کرده‍اند. استفاده از رنگ‍های گرم مانند قرمز و زرد بسته‍بندی و رنگ‍های سرد مانند آبی و یاسی در دیوارها و زمینه توجه مشتری را جلب می‍کند(بلیزی و هایت[۱۱۶]، ۱۹۹۲). در تحقیقات پیشین آشکار شده بود که رنگ‍های گرم به جلب مشتری و رنگ‍های سرد به ایجاد پاسخ مطلوب از سوی مشتری به فروشنده کمک می‍کند(لام، ۲۰۰۱)، بنابراین رنگ بر رفتار مشتری در فروشگاه تاثیرگذار است.
طراحی و تخصیص مناسب فضا و جایگذاری کالاها در جاهای مناسب وظیفه فروشگاه را نمایان می‍سازد(لایر، ۱۹۸۹:۴۲). مشخصات شرایط درون فروشگاهی(بلاچ و ریچینز، ۱۹۸۳) ممکن است علاقه نسبت به جنبه‍های متمایز محیط را افزایش دهد و در نتیجه منجر به جلب توجه مشتری گردد(آندرهیل[۱۱۷]، ۱۹۹۹). متغیرهای مختلف طرح بندی طراحی فروشگاه نظیر مکان قفسه‍ها، مکان محصولات و نوع نمایش محصولات است(کلات و ویلت، ۱۹۶۹). آندرهیل(۱۹۹۹) بیان می‍دارد که غالب خریدهای برنامه‍ریزی نشده در نتیجه ی لمس است و فروشندگان و بازاریابان می‍باسیتی محیطی را ایجاد کنند تا مشتری بتواند کالا را لمس نماید(پک و چیلدرز، ۲۰۰۶). متغیرهای طراحی فروشگاه مشتری را در جهت لمس و در نهایت افزایش احتمال خرید آنی تشویق می‍کنند. کاکس(۱۹۶۴) دریافت که خرید آنی همچنین به میزان فضای قفسه‍ی اختصاص یافته به طبقه محصول بستگی دارد. به هر میزان که این فضا بیشتر باشد خرید آنی آن قلم افزایش خواهد یافت. نمایش مناسب محصول در فروشگاه حیاتی است. به هر میزان که نمایش محصولات بهتر باشد شانس برای خرید آنی مصرف‍کننده بیشتر است(آبرات و گودی، ۱۹۹۰).
محل‍های مخصوص نگهداری کودکان از جمله عواملی است که در طراحی امروزه فروشگاه‍ها مورد توجه قرار می‍گیرد. از آنجایی که خرید به عنوان فرآیندی فرح بخش معرفی شده است و خانواده‍ها در پی آن هستند، محل نگهداری کودکان در فروشگاه سبب می‍شود تا والدین با خیالی آسوده به خرید خود بپردارند.
قراردادن تجهیزات لازم جهت حمل خرید موجب رفاه هرچه بیشتر مشتریان می‍شود و افزایش حجم خرید ایشان را در پی دارد. که متقابلاً فروشگاه نیز از بابت آن منتفع می‍شود.
نگاه اجمالی به ادبیات موجود در رابطه با این متغیرها نشان‍دهنده این است که ارتباط مثبتی بین نحوه ارائه اجناس و فروش واحد وجود دارد. این ارتباط البته بسته به جنس(اجناس)، و موقعیت‍های مختلف درون فروشگاه یکسان و همیشگی نیست و متفاوت است(کورهان، ۱۹۷۳:۵۶). همچنین در رابطه با نحوه‍ی ارائه اجناس بر این نکته تاکید می‍شود که عموما زمانی که جنس کاملاً قابل رویت باشد مهم تلقی می‍شود و میزان فروش را افزایش می‍دهد(کورهان، ۱۹۷۴؛ ویلکینسون، ماسون و پاکسوی[۱۱۸]، ۱۹۸۲). به عنوان مثال با بهره گرفتن از این نکته میزان فروش نوعی کرم تا ۱۵۷ % در داروخانه و میزان فروش نوعی بیسکوئیت در خواربار فروشی تا ۳۸۸ % افزایش یافت(کاگنان و اوسترهاس[۱۱۹]، ۱۹۸۵).
قفسه ها و ردیف‍های فروش بر حسب ارتفاع و سایر خصوصیات در میزان فروش موثر می‍باشند. طبقاتی از قفسه اجناس که با چشم در یک سطح قرار دارند بیشتر مورد نظر واقع شده و در نتیجه فروش بیشتری خواهند داشت. بطورکلی می‍توان گفت که قفسه‍ها و طبقاتی که کارآیی آنها بیشتر بوده و اجناس پرفروش در آنها قرار دارند باید طوری مستقر شوند که خریدار برای رسیدن به آنها فاصله بیشتری بپیماید.
دلیل این موضوع این است که مشتری برای خرید آنچه می‍خواهد از کنار ردیف‍ها و قفسه‍های مختلف گذشته و سایر کالاهایی که به نمایش گذارده شده مشاهده نماید. بدین ترتیب ممکن است تقاضای جدیدی در او تحریک شده و بیش از آنکه قبلا تصمیم گرفته بود خرید کند. هرگاه بیش از یک نوع جنس در قفسه یا طبقه ای قرار دارد باید ترتیبی داده شود که از مخفی شدن هریک از آنها جلوگیری به عمل آید.
هنگام چیدن اجناس مختلف در ردیف‍های هر قفسه توجه به این نکته لازم است که حرکت چشم از چپ به راست راحت انجام می‍گیرد تا از بالا به پائین یا از راست به چپ(شکل ۲-۱).
شکل ۲-۱: مقایسه چیدن اجناس در قفسه ها
شکل ۲-۱ نحوه چیدن کالا در قفسه
۲-۸-۱-۱-۳ عوامل نیروی انسانی
این طبقه بندی شامل ازدحام مشتری یا تراکم آن، حریم شخصی، ویژگی‍های رفتاری مشتریان، ویژگی‍های پرسنل یا کارکنان، لباس فرم کارکنان می‍باشد. این طبقه، محیطی است که مؤلفین به تازگی به مدل برمن و ایوانز[۱۲۰](۱۹۹۵) اضافه کرده‍اند. تراکم و رفتار مشتریان و کارکنان فروشگاه در محیط تاثیر بسزایی در فرایند تصمیم‍گیری مشتریان دارد. با افزایش تعداد مشتریان و کارکنان، محیط فروشگاه شلوغ شده و لذت خرید مشتریان کاهش می‍یابد(اراگلو و ماچلیت، ۱۹۹۰). در محیط شلوغ افراد کنترل کم‍تری نسبت به محیط خواهند داشت و رضایت کاهش می‍یابد(هوی و بیتسون،۱۹۹۱). یک محیط پر ازدحام لذت خرید را در خریدار از بین می‍برد و تصمیمات خرید آنی کاهش خواهد یافت. از سوی دیگر رفتار مناسب از سوی سایر مشتریان و کارکنان فروشگاه می‍تواند به عنوان محرک مثبت عمل کرده و شانس واکنش‍های آنی را افزایش دهد(بیکر و همکاران، ۱۹۹۲؛ لام، ۲۰۰۱).
اثرات متغیرهای انسانی، می‍تواند به ۲ طبقه تقسیم شود که شامل سایر خریداران و اثر کارکنان خرده فروشی می‍باشد. بیشتر ادبیات در مورد اثرات متغیرهای محیطی بر ازدحام است. ازدحام در فروشگاه شامل ۲ جزء است: ۱)تراکم واقعی خریدار[۱۲۱]، ۲) ازدحام درک شده توسط مشتری[۱۲۲]
هارل و هات[۱۲۳](۱۹۷۶) و باتسون و های[۱۲۴](۱۹۸۷)، مدلی را بسط داده‍اند که اشاره می‍کند که برخی مشتریان محیط خود را تحت سلطه قرار می‍دهند و اثر منفی مرتبط با جمعیت را تعدیل می‍بخشند. همچنین هارل، هات و اندرسون[۱۲۵](۱۹۸۰)، یافتند که استراتژی‍هایی که مصرف‍کننده در هنگام داشتن درک بالایی از از ازدحام اتخاذ می‍کنند، بر رضایت آنها مؤثر است.
اروگلو و ماچلیت[۱۲۶](۱۹۹۰)، یافتند که خریدارانی که به قصد خرید وارد می‍شوند، ازدحام بیشتری را نسبت به کسانی که خریداران غیراقدام‍کننده به خرید هستند، ادراک می‍کنند. مطالعه نشان داده است که ازدحام ادراکی، اثر منفی بر ارزیابی مصرف‍کننده از تجربه خرید دارد. ازدحام، اثر منفی بر رضایت(اراگلو و ماچلیت،۱۹۹۰)، گشت‍وگذار[۱۲۷]و خرید بر مبنای مقایسه[۱۲۸]، تعداد خریدها، رفتن به فروشگاهی دیگر گراسبارت، هامپتن، راماهان و لاپیدوس[۱۲۹]،۱۹۹۰)، هیجان از خرید[۱۳۰]و ادراک از کیفیت[۱۳۱] ویکفیلد و بلاجت[۱۳۲]، ۱۹۹۴) دارد.
طبقه‍ی دیگر متغیرهای انسانی مربوط به ظاهر پرسنل خرده فروشی است. ظاهر کارکنان خرده فروشی بسیار حیاتی است؛ چرا که نشان دهنده‍ی ایده‍آل‍های شرکت است(سولومون[۱۳۳] ۱۹۸۵). در مطالعه‍ای کمی، بیتنر[۱۳۴](۱۹۹۰) یافت که محیط سازمان‍دهی نیافته، که کارکنانی با لباس کمتر حرفه‍ای دارند، می‍تواند بر نسبت مشتریان و رضایت آن‍ها در زمانی که عدم توانایی در خدمت‍رسانی ایجاد می‍شود، اثر گذارد. اثر نشانه‍های اجتماعی[۱۳۵](تعداد/ مساعدت کارکنان) در بخشی از مطالعه‍ی بیکر، لوی و گرووال[۱۳۶](۱۹۹۲)، مورد بررسی قرار گرفته که در آن یافته‍اند که هرچقدر نشانه‍های اجتماعی بیشتری در محیط فروشگاه وجود داشته باشد، برانگیختگی بیشتر افراد را به همراه دارد. مطالعه‍ی متعاقب آن که توسط بیکر، لوی، گرووال[۱۳۷](۱۹۹۴) صورت پذیرفت، اثرات پیش‍بند پوشیده شده پرسنل فروش و خوش‍آمدگویی به مشتریان بر ادراک از کیفیت خدمات در محیط خرده فروشی بررسی کرد. یافته شده است که فروشگاه‍های با تصویر آبرومند از عوامل اجتماعی(یعنی تعداد بیشتری از پرسنل در طبقه، پوشیدن پیشبند و خوش‍آمدگویی به مشتریان) منجر به درک بهتری از کیفیت خدمات می‍شوند.
۲-۸-۱-۱-۴ شرایط فروش
در این مطالعه، قیمت کالاها، نمایش مناسب کالا در نقطه خرید، کارت‍ها و علائم شناسایی کالا، تخفیفات، دستورالعمل‍های استفاده مناسب از کالا، نمایش قیم‍ت‍ها تحت عنوان شرایط فروش سنجیده خواهند شد. قیمت و ترفیعات فروش درون‍فروشگاهی به عنوان عوامل عمده در خرید آنی مطرح شده‍اند. گاف[۱۳۸](۱۹۹۵:۱۲۴) معتقد است قیمت حتی به عنوان موثرترین محرک برای خرید آنی محصول است و خرید اسباب بازی‍های کوچک را برای خردسالان بخاطر ارزان بودنشان آسان‍تر می‍کند(کلاچن[۱۳۹]، ۲۰۰۲). بروستین[۱۴۰](۱۹۷۳:۱۱۳) اصل اساسی را مطرح می‍کند که وولورس[۱۴۱] کسب و کار موفق خود را بر پایه آن نهاد: اگر کالای جذابی با قیمت معقولی ارائه گردد، مشتری در صورت نیاز آن را خواهد خرید اما اگر قیمت کالا پایین باشد مشتری در اثر یک محرک لحظه‍ای اقدام به خرید می‍نماید، چه آن کالا را نیاز داشته باشد چه نداشته باشد. پیشنهادها و ترفیعات خرید ویژه میل شدید را در ذهن مشتری ایجاد می‍نماید(میلنر،۲۰۰۲)، مشتری خرید آنی را سودمند می‍بیند و خرید می‍کند، که ممکن است واکنش پس از خرید مثبتی بهمراه داشته باشد(آدلار و همکاران، ۲۰۰۳). بنابراین، قیمت و ترفیعات خرید بر تصمیمات خرید مصرف کننده اثرگذار است. قیمت پایین محصول و ترفیعات خرید مطلوب ممکن است به خرید آنی منجر شود.
ثبت قیمت فروش بر روی اجناس یکی از ضروریات در هر فروشگاه است. ثبت قیمت بر رو جنس نه تنها فروشنده را از قیمتها مطلع می‍کند بلکه مشتری هنگام بازدید از فروشگاه به سهولت قادر است از قیمت اجناس مورد نظر اطلاع حاصل نماید. از طرفی فروشنده با اطلاع قبلی از بهای فروش جنس هنگام مواجه با مشتریان کوشش خود را صرف ارائه سایر اطلاعات مربوط به کالا می‍نماید.
امروزه از ماشین‍های مخصوص برای برچسب‍زدن استفاده می‍گردد. برچسب انواع مختلفی دارد که هر نوع آن برای اجناس مخصوص بکار برده می‍شود. انواع برچسب شامل: برچسب‍های چسبی، مناسب برای قوطی‍ها، چینی آلات، شیشه و فلز؛ برچسب‍های سنجاقی، مناسب برای البسه؛ برچسب‍های نخی، مناسب برای اغلب اجناس؛ برچسب‍های مستطیل شکل بزرگ، اغلب برای البسه مورد استفاده قرار می‍گیرد؛ برچسب‍های ویترینی شامل فلزی و چوبی بصورت با پایه و بدون پایه است.
۲-۸-۱-۱-۵ سایز فروشگاه
سایز فروشگاه و تعداد اقلام کالاها در فروشگاه تحت عنوان سایز فروشگاه در بوته آزمون قرار می‍گیرند. سایز فروشگاه نقشی اساسی در خلق خرید آنی دارد. برای یک فروشگاه کوچک، محرک‍های درون فروشگاهی نسبتاً کمتر هستند(برای مثال تخفیفات). یک فروشگاه کوچک برای برآورده ساختن نیازهای اساسی مصرف کننده طراحی شده است. اگرچه فروشگاه‍های کوچک(برای مثال قنادی‍ها) محصولات را به معرض نمایش می‍گذارند، به ندرت فردی برای گذران وقت به چنین فروشگاه‍هایی مراجعه می‍کند. از سوی دیگر در فروشگاه‍های بزرگ، مشتری می‍تواند محصولات را لمس کند، با حوصله برانداز کند و در نهایت انتخاب خود را انجام دهد. تعداد اقلام موجود در فروشگاه نیز به فراخور سایز انداره فیزیکی فروشگاه، موجب برطرف کردن نیازهای بیشتری از مشتری می‍شود.
۲-۹ پیشینه تحقیق عوامل درون فروشگاهی
۲-۹-۱ داخل کشور
محمد محمودی(۱۳۹۱) تحقیقی با عنوان تأثیرات اجتماعی، روان شناختی و ویژگی محصول بر رفتار خرید تفننی مشتریان انجام داده است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی عوامل موثر بر رفتار مشتریان در خرید‍های تفننی می‍باشد. محقق خرید تفننی را خریدی بدون برنامه و تصمیم‍گیری که به صورت لحظه‍ای شکل میگیرد و مصرف‍کننده در برابر محرک‍های محل خرید احساس مثبتی دارد. این احساس دربردارنده واکنش شناختی، عاطفی یا هر دو است. در این مطالعه مدلی ترکیبی برای توجیه و تشریح رفتار خرید تفننی ارائه شده است. در این مدل، متغیرهای درونی مشتریان(اجزای عاطفی و شناختی، گرایش به خرید تفننی و لذت بخش بودن خرید)، متغیرهای موقعیتی(نوع و قیمت محصول) و اجتماعی(ارزیابی هنجاری) مورد مطالعه قرارگرفته است. نمونه‍ای متشکل از ۳۲۹ نفر از مشتریان ۵ شعبه فروشگاه شهروند انتخاب و بررسی شده است. یافته‍ای پژوهش نشان می‍دهند که ارزیابی هنجاری، لذت بخش بودن خرید برای مشتریان،گرایش مشتریان به خرید تفننی جزء عاطفی فرایند خرید تفننی و نوع محصول به ترتیب بیشترین تاثیر را در خرید تفننی مشتریان دارند. همچنین بین اجزای عاطفی و شناختی با لذت بخش بودن خرید، جزء شناختی خرید تفننی و قیمت محصولات با رفتار خرید تفننی رابطه معناداری مشاهده نشده است.
فریز طاهری کیا و نوید نخبه زعیم(۱۳۹۱) به بررسی برخی از عوامل تاثیرگذار بر تمایل به خرید تفننی پرداختند. در این تحقیق مدلی از پیش زمینه‍های موثر بر تمایل به خرید تفننی ارائه شده است که به طور عملی و با بهره گرفتن از داده‍هایی که در یک مسیر زمانی(پاسخ به پرسشنامه، پس از خرید) گردآوری شده‍اند، در مراکز خرید مورد استفاده قرار گرفته است. در این بررسی تاثیر برخی متغیرهای موقعیتی(زمان موجود و پول موجود) و متغیرهای تفاوت فردی(لذت بردن از خرید و گرایش به خرید تفننی) بر روی گروهی از متغیرهای درونی شامل احساسات مثبت و منفی، فعالیت‍های جستجوی خرید و نهایتاً بر تمایل احساس شده برای خرید تفننی، مورد آزمون قرار گرفته است. از میان تمام فرضیه‍های در نظر گرفته شده صرفاً لذت از خرید به عنوان عاملی اثرگذار در بروز تمایل به خرید تفننی مؤثر است.
محسن نظری و امیرحسین قدری عابد(۱۳۹۰) به ارائه مدلی جهت بررسی عوامل مؤثر بر رفتار خرید ناگهانی پرداخت. هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل موثر بر خرید ناگهانی در بین مصرف‍کنندگان ایرانی و به طور خاص میان دانشجویان دانشکده مدیریت دانشگاه تهران است. در این مطالعه خرید ناگهانی به همراه عوامل مختلف جمعیت شناختی، روان شناختی، آمیخته بازاریابی و موقعیت تاثیرگذار بر آن بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که تنها به خرید رفتن، سطح عزت نفس، تحریک پذیری، نوع محصول و ابزارهای ترفیعی تاثیر معناداری بر رفتار خرید ناگهانی داشته و تاثیر عوامل جنسیت، محیط خرید، راهنمایی فروشنده، فرد گرایی و قیمت محصول مورد تائید قرار نگرفته است.
کامبیز حیدرزاده و عبداله نوروزی(۱۳۸۹) به بررسی تاثیر پیچیدگی ذهنی خرید بر شناخت محصولات فایده باور(مبتنی بر فایده آنی) و محصولات لذت جویانه(مبتنی بر لذت آنی) در فرایند تصمیم‍گیری خرید مصرف‍کنندگان پرداخت. در این پژوهش ارتباط بین پیچیدگی ذهنی خرید و شناخت محصول که یکی از مقوله‍هایی است که در حافظه بلند مدت نگهداری می‍شود با در نظر گرفتن متغیر تعدیل‍گری به نام محصول بررسی می‍شود. به عبارتی روابط بین پیچیدگی ذهنی خرید و شناخت عینی محصول و شناخت ذهنی محصول در دو نوع فایده باور و محصول لذت جویانه مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان می‍دهد که پیچیدگی ذهنی خرید بیانگر تغییرات شناخت محصول است و بر آن تاثیرگذار می‍باشد، اما این تاثیر در محصولات مختلف و بر حسب انواع مختلف شناخت متفاوت است.
۲-۹-۲ خارج از کشور
کاکس(۱۹۶۴) به مطالعه رابطه‍ی میان فضای قفسه و فروش آنی محصولات پرداخت. نمونه‍ی این مطالعه خریداران واقعی سوپرمارکت بود و تاثیر متغیر مستقل فضای قفسه و طبقه‍بندی محصولات را بر فروش سنجید. محقق رابطه‍ی میان فضای قفسه و فروش محصولات برای ۴ محصول را تبیین می‍کند(ذرت، جوش شیرین، پودر قهوه و چاقو). ذرت تنها محصولی بود که موجب افزایش چشمگیر فروش به دلیل فضای قفسه شده است. مؤلف اشاره می‍کند که فضای قفسه بر فروش کالاهای ضروری مؤثر است نه آنی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:36:00 ق.ظ ]