کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
|
|
|
نانو بایو تکنولوژی حوزه نو ظهور علمی و فنی است که گرایش چند رشته ای از علوم (شیمی، زیست شناسی، فیزیک، علم مواد) است. این حوزه از یک سو، به فعالیتهای همگام علم مواد و بیولوژی اشاره دارد و از سوی دیگر حد فاصل علم فیزیک و بیولوژی است. نانو بایوتکنولوژی با سیستمهایی در مقیاس نانو که با راهکار بالا به پائین ساخته شده اند (خرد کردن واحدهای بزرگتر به اجزای کوچکتر ) یا از روش پائین به بالا برای سامان دادن اجزا بهره میبرند، سر کار دارند. نانو بایو تکنولوژی بیش از آنکه شاخهای از بایوتکنولوژی باشد شاخه ای از نانو تکنولوژی است. بایوتکنولوژی از سازوارههای زنده در کاربردهای صنعتی مختلف است، ولی نانو بایوتکنولوژی استفاده از قابلیت های نانوتکنولوژی در کاربردهای زیستی است. بنابراین واژه نانو بایوتکنولوژی نیز مانند واژه هایی چون بیومکانیک و بیومتریال به استفاده از تکنولوژیهای مختلف، در کاربردهای زیستی اشاره دارد و نه به استفاده از قابلیت های ارگانیزمهای حیاتی در کاربردهای مختلف صنعتی. نانو کامپوزیتها جایگزین خوبی برای بطریهای پلاستیکی نوشیدنیها هستند استفاده از پلاستیک برای ساخت بطری باعث فساد و تغییر طعم نوشیدنی میشوند، نانوکامپوزیتها میتوانند به عنوان مواد بسته بندی جدید استفاده شوند، یک مثال نانوکامپوزیتهای تشکیل شده از نشاسته سیب زمینی و کلسیم کربنات است، این فوم مقاومت خوبی به حرارت دارد، سبک و زیست تخریب پذیر است و می تواند برای بسته بندی مواد غذایی به کار رود. افزودن ۵-۳% از نانو خاک رس به ماده پلاستیک آن را سبک تر، قویتر و مقاومتر به حرارت می کند و خواص ممانعت کنندگی بهتر در برابر اکسیژن، دی اکسید کربن، رطوبت و مواد فرار دارد (پاپر[۶۷]، ۱۹۹۹)
 ۲-۳- کامپوزیت و نانو کامپوزیت کامپوزیت مخلوط از پلیمر و پرکننده[۶۸] میباشد. و نانوکامپوزیت، کامپوزیتی است که حداقل یکی از ابعاد پرکننده (طول و عرض یا ضخامت) در مقیاس نانو (۱تا۱۰۰نانومتر) باشد. نانو کامپوزیتها مخلوطی از پلیمرها با افزودنی های آلی و غیر آلی هستند که شکلهای هندسی مشخصی (فیبرها، فلینگ ها، گوی ها و ذرات) دارند. استفاده از پرکننده هایی در ابعاد نانو منجر به ایجاد نانو کامپوزیتهای پلیمری می شوند که میتوانند جایگزین خوبی برای کامپوزیت های پلیمری مرسوم باشند. پرکننده ها می تواند به شکل های صفحه ای، رشته ای یا ذره ای باشد. با نازک کردن لایه ها، کوچک کردن قطر رشته ها و ریز کردن ذرات در حد نانو، به ترتیب در هر یک از پرکننده های ذکر شده میتوان نانو کامپوزیت را ایجاد نمود ( چیوارک[۶۹] و همکاران، ۲۰۰۹). این نسل جدید کامپوزیت ها بهبود چشمگیری در مقایسه با پلیمرهای اولیه نشان می دهند. همچنین منافع مازادی مانند دانسیته پایین، شفافیت، جریان خوب، ویژگی های سطحی بهتر و برگشت پذیری را به ارمغان میآورند. این ویژگی ها به دلیل سایز ذرات آنها میباشد. استفاده از نانوکامپوزیت ها در ساختار پلیمرهای بسته بندی غذایی موجب بهبود خواص نگهدارندگی پلیمرها می شود. کارایی بالای نانو ذرات و نانو لوله ها زمینه بکارگیری پلیمرهای زیست تجزیه پذیر را در صنعت بسته بندی مواد غذایی فراهم نموده است (سورنتینو[۷۰] و همکاران، ۲۰۰۷). ۲-۵- بایو نانو کامپوزیت در طول چند سال اخیر “بایو نانو کامپوزیت” تبدیل به یک اصطلاح رایج برای تعیین نانوکامپوزیت ها که شامل پلیمرهای طبیعی (بایو پلیمر ها) در ترکیب با مواد معدنی هستند و نشان دهنده حداقل یک بعد در مقیاس نانومتر هستند میباشد (روییز هیتزکی[۷۱] ،۲۰۰۵) . قسمت قابل توجه ای از تلاش ها در حال حاضر متمرکز است بر گسترش نانو کامپوزیت ها بر مبنای بایو پلیمر که ویژگی آن ها در مقایسه با نانو کامپوزیت های مشتق شده از پلیمر های سنتزی به خوبی شناخته شده است. (بهبود خواص مکانیکی ، پایداری حرارتی بالاتر ، مانع گازها) (الکساندر[۷۲]،۲۰۰۰). علاوه بر این ویژگیها بایو نانو کامپوزیت ها مزیت قابل توجه ای از زیست سازگاری، زیست تخریب پذیری و برخی موارد بهبود ویژگی های عملکردی به وسیله ارائه بایولوژی یا بخش معدنی نشان دادند. موجودات زنده تولید کننده نانو کامپوزیت ها ی طبیعی هستند که آرایش سلسه مراتبی شگفت انگیز از ترکیبات آلی و معدنی از مقیاس نانو تا مقیاس میکرو را نشان میدهد (داردر[۷۳]، ۲۰۰۷) ۲-۶- فلز تیتانیوم بسیاری از مهندسین و طراحان هنوز تیتانیوم را فلزی گران و ناشناخته قلمداد می کنند اما پیشرفت های اخیری که در زمینه تولید این فلز صورت گرفته است نشان می دهد که تیتانیوم ماده ای بسیار فوق العاده برای استفاده های مهندسی است. تیتانیوم با عدد اتمی ۲۲ و نماد Ti از عناصر گروه فلزات واسطه می باشد. نقطه ذوب ۱۶۶۸درجه سانتیگراد، نقطه جوش ۳۲۸۷ درجه سانتیگراد و وزن اتمی ۸۸/۴۷ دارد. یکی از ویژگی های مهم تیتانیوم چگالی پایین آن ۵۰۶/۴ گرم بر سانتیمتر مکعب می باشد. این ویژگی همراه با استحکام و مقاومت بالا در برابر خراشیدگی تیتانیوم را به فلزی ایده آل تبدیل کرده است. تیتانیوم عمدتاً در صنایع هوا فضا و همینطور در کارخانه ها و تجهیزات صنایع شیمیایی مورد استفاده قرار می گیرد. این فلز همچنین در ساخت عینک ها، مهندسی کنترل و فناوری پزشکی خصوصاً مواردی که حد تحمل بیولوژیک از اهمیت زیادی برخوردار است مورد استفاده قرار می گیرد. تیانیوم ماده ای غیر سمی حتی در مقادیر بالا می باشد. همچنین این ماده هیچ نقشی در سیستم طبیعی بدن انسان ایفا نمی کند. بطور تخمینی روزانه ۸ میلی گرم تیتانیوم وارد بدن انسان می شود. اگر چه تقریباً بدون جذب شدن از بدن دفع میگردد ( بهاور و همکاران، ۱۳۹۲). ۲-۶-۱- نانو دی اکسید تیتانیوم دی اکسید تیتانیوم در اندازه نانومتری یک فوتو کاتالیست ایده آل است که مهم ترین دلیل وجود این خاصیت در این ماده قابلیت جذب اشعه فرابنفش است. فوتون های فرابنفش بسیار پرانرژی هستند و در بیشتر موارد می توانند به سادگی باعث تخریب اجسام گردند. دی اکسید تیتانیوم با جذب اشعه فرابنفش و به واسطه خاصیت فوتوکاتالیستی خود می تواند پوششی ضد باکتری روی سطوح ایجاد کند و هم چنین مانع از عبور اشعه گردد. وجود همین خواص ویژه، نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم را تبدیل به گزینه ای مناسب برای استفاده در کرم های ضدآفتاب نموده است. حذف بوی نامطبوع و تجزیه سموم آلی و معدنی و میکروارگانیسم های مضر و بیماری زای موجود در آب و فاضلاب کاربرد عمده دیگر این ماده است. نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم خاصیت آب دوستی بالایی دارند ( بهاور و همکاران، ۱۳۹۲). ۲-۷- بسته بندی فعال تکنولوژی جدید در بسته بندی مواد غذایی در پاسخ به نیازهای مشتریان یا در راستای تولید صنعتی محصولات غذایی محافظت شده با روش های ملایم تر، تازه، لذیذ و راحت با عمر انباری زیاد و کیفیت کنترل شده توسعه می یابند. علاوه بر این تغییرات در نحوه توزیع(مثل جهانی سازی بازاردر نتیجه توزیع غذا در مسافت های طولانی) یا روش زندگی مصرف کنندگان ( بدلیل صرف زمان کمتر برای خرید غذای تازه از بازارو پخت و پز) مهمترین چالش ها در زمینه صنعت بسته بندی می باشد و به عنوان نیروی پیش برنده در جهت توسعه مفاهیم جدید بسته بندی و بهبود یافته می باشند که میزان مدت زمان نگهداری را افزایش داده در حالیکه موجب حفظ ایمنی و کیفیت مواد غذایی شده و آن را تحت نظارت دارد. در بسته بندی فعال به بسته بندی اجازه داده می شود تا با غذا و محیط اطرافش واکنش متقابل داشته باشد و نقش دینامیکی در نگهداری ماده غذایی بازی نماید. بسته بندی فعال به صورت زیر تعریف می شود: “در بسته بندی فعال شرایط حاکم بر غذای بسته بندی شده را به نحوی تغییر می دهد تا مدت زمان نگهداری آن را افزایش داده و ایمنی و خصوصیات حسی غذا را بهبود بخشیده در حالیکه کیفیت غذای بسته بندی شده را حفظ می نماید"یا” بسته بندی فعال به عنوان زیر مجموعه ای از بسته بندی هوشمند طبقه بندی می شود و به شرکت افزودنی های خاص در فیلم های بسته بندی یا در داخل بسته با فرض نگهداری و افزایش عمر انبار مانی اطلاق می شود". بسته بندی فعال می تواند نقش های متعددی را داشته باشد که در بسته بندی های رایج وجود ندارد. این نقش ها عبارتنداز: فالیت ضدمیکروبی، گرفتن اکسیژن، رطوبت و اتیلن (ویژگی اسکاونجری)، رهاکردن مواد طعمی و یا اتانول ( بهاور و همکاران، ۱۳۹۲). ۲-۸- بسته بندی نانو یکی از کاربردهای تجاری نانوتکنولوژی در بخش غذایی بسته بندی است. پیشگوئی شده است که در ۲۵% بسته بندی های غذایی در دهه آینده از نانوتکنولوژی استفاده می شود. هدف اصلی در بسته بندی نانو افزایش عمر ماندگاری به وسیله بهبود عملکرد مانع در کاهش گاز، تبادل رطوبت و پرتو نور UV است. بالغ بر ۹۰ درصد بسته بندی نانو بر اساس نانو کامپوزیت است که بهبود دهنده عوامل حامل در لفاف های پلاستیکی برای مواد غذایی و بطری های پلاستیکی برای نوشیدنی های غیر الکلی و آبمیوه است. بسته بندی نانو می تواند خصوصیات ضدمیکروبی، آنتی اکسیدانی و گسترش مدت ماندگاری و غیره داشته باشد. به طور کلی کاربردهای فناوری نانو در بسته بندی و حفاظت از محصولات را می توان به صورت زیر خلاصه کرد: - نانوکامپوزیت های مغناطیسی مورد استفاده در حسگرهای برچسبی. - نانوکامپوزیت های پلیمری کلی(خاک رس) برای بهبود ویژگی های عایقی. - پلاستیک های جدید برای استفاده در بطری ها با خواص عایق در برابراشعه UVو نفوذ گازها. - برچسب های RFID . - نفوذ ذرات پرکننده پلیمرها. - نانو بارکدها و برچسب ها جهت بسته بندی و محافظت مقادیر کم. - ارتقای دوام و قابلیت استفاده و بسته بندی پلاستیک ها. - روکش های با نانو کامپوزیت های پلیمری و نانو الیافی. - نانومواد افزودنی برای بهبود عملکرد (استحکام، مقاوم به آب، جذب، رسانایی و …). - کاغذ و یا پلاستیک های با قابلیت حسگرها. - نانوکدهای ساخته شده از مواد کاغذی و یا پلاستیکها برای شناسایی و تأیید اهداف بسته بندی هوشمند (سورنتینو[۷۴] و همکاران، ۲۰۰۷). ۲-۹- فیلمهای خوراکی امروزه آلودگیهای ناشی از پلیمرهای سنتزی، توجه همگان را به استفاده از مواد زیست تخریب پذیر معطوف کرده است و در طی دو دهه اخیر مطالعه بر روی مواد زیست تخریب پذیر حاصل از پروتئین ها و کربوهیدارت ها گسترش وسیعی یافته است. این اکرومولکول ها به طور بالقوه میتوانند جایگزینی مناسب برای پلیمرهای سنتزی حاصل از مشتقات نفتی به شمار روند. بسته بندی های زیست تخریب پذیر که قابلیت خوراکی بودن و مصرف به همراه ماده غذایی را دارند به دو دسته فیلمها و پوشش های خوراکی تقسیم میشوند. فیلمهای خوراکی قبل از کاربرد در بسته بندی ماده غذایی به صورت لایه ای نازک تولید میشوند و بعد همانند پلیمرهای سنتزی برای بسته بندی به کار میروند. فیلم پوششی یکنواخت و یکپارچه با ضخامت کمتر از ۰۱/۰ اینچ است. فیلم ها می توانند به شکل لفاف، کپسول و کیسه تولید شوند که این محصولات با ضخامت مشخصی قالب گیری میشوند. پوشش های خوراکی بر خلاف فیلمها بر روی ماده غذایی تشکیل میشوند. بنابراین پوشش به عنوان بخشی از محصول بوده و موقع استفاده روی محصول باقی میماند. این کار توسط روش هایی نظیر واکس زدن، اسپری کردن و غوطه ور کردن صورت می گیرد. فیلم ها و پوشش های خوراکی در مقایسه با پلیمرهای سنتی دارای مزایای منحصر به فردی میباشند. زیست تخریب پذیری، بازدارندگی خوب از تبادل گازهای تنفسی CO2 و O2 و در نتیجه کنترل تنفس میوه ها و سبزیها، بازندارندگی از انتقال و تبادل ترکیبات بودار و طعم دار و همچنین حفاظت محصول در مقابل صدمات مکانیکی از جمله مهمترین مزایای فیلم ها و پوشش های خوراکی می باشند. زمان ماندگاری مواد غذایی از طریق برهمکنش های متعدد آنها با محیط اطراف کنترل شده و با بهره گرفتن از فیلم های محافظ افزایش مییابد. فیلمهای خورکی میتوانند با ایفای نقش با عنوان غشاهای انتخابی در برابر انتقال رطوبت، انتقال اکسیژن، اکسیداسیون لیپیدها و از دست رفتن ترکیبات فرار مؤثر در بو و طعم زمان ماندگاری و کیفیت ماده غذایی بهبود بخشند. یکی دیگر از مزایای فیلمها این است که می توانند به عنوان حامل برای افزودنیها و ترکیبات مختلف مانند مواد ضد میکروبی، آنتی اکسیدانها و غیره عمل کنند که در این حالت به آنها بسته بندی فعال گفته می شود ( کوآنگ یئون لی[۷۵] و همکاران، ۲۰۰۴). کاربرد فیلمهای خوراکی در محصولات غذایی به سال های بسیار دور بر میگردد. چینی ها در قرن دوازدهم و سیزدهم میلادی مرکبات را با موم پوشش میدادند تا از افت وزن و کاهش رطوبت آنها جلوگیری شود. در قرن شانزدهم میلادی گوشت را با چربی پوشش میدادند تا از چروکیدگی آن جلوگیری شود. در همان زمان برای نگهداری گوشت گوشت و سایر مواد غذایی آنها را با فیلم های ژلاتین پوشش میدادند. یوبانوعی فیلم ترکیبی از چربی و پروتئین خوراکی است که از قرن پانزدهم در شرق آسیا به طور سنتی از شیر سویا تهیه میشده است. در قرن نوزدهم فندق و بادام را با ساکاروز پوشش میدادند تا از اکسید شدن و تندی آنها جلوگیری شود. از دهه ۱۹۳۰ تا کنون صطح میوه ها را با موم ها و امولسیون روغن در آب پوشش می دهند. طی ۴۰ سال گذشته تحقیقات متعدی در زمینه تهیه، کاربرد و ویژگیهای فیلمها و پوشش های خوراکی انجام شده است. یکی از روشهای تولید فیلمهای تجزیه پذیر استفاده از بایو پلیمرهایی بر پایه نشاسته، پروتئین و سلولز است. در این میان موارد استفاده از پروتئین بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. این فیلم ها علاوه بر بهبود ارزش تغذیه ای ماده غذایی ویژگی های مکانیکی و تراوایی بهتری نسبت به فیلمهای تهیه شده از کربوهیدارت ها و چربی ها دارند. تاکنون پروتئین های فراوانی از جمله ژلاتین، کازئین، پرونتئین آب پنیر، زئین ذرت، گلوتن گندم و ایزوله پروتئین سویا برای این منظور بررسی شده اند. فیلم های پروتئینی به خوبی به سطوح هیدروفیل متصل می شوند و مانع خوب اکسیژن و دی اکسید کربن میباشند اما به نفوذ آب مقاوم نمیباشند ( کوآنگ یئون لی[۷۶] و همکاران، ۲۰۰۴). فیلمهای حاصل از نانو مواد و بیوپلیمر ها یا به اصطلاح نانو کامپوزیت های بیوپلیمری خواص کاربردی مطلوب تری نشان می دهند که مهم ترین آنها افزایش مقاومت مکانیکی و کاهش نفوذ پذیری به بخار آب، افزایش بازدارندگی در برابر نفوذ گازها، افزایش کارائی فیلم به عنوان بسته بندی فعال، افزایش مقاومت گرمایی ماده بسته بندی و بهبود خواص ظاهری فیلم از دیگر مزایای نانوکامپوزیت های بیوپلیمری می باشد ( کستر و فنما[۷۷]، ۱۹۹۸). ۲-۱۰- پلاستی سایزرها[۷۸] فیلمها و پوشش های خوراکی نیاز به کشش خوب وانعطاف پذیری، شکنندگی پائین، برای جلوگیری از ترک خوردن در طول حمل و نقل و ذخیره سازی هستند. بنابراین پلاستسسایزرها با وزن مولکولی پائین برای بهبود انعطافپذیری فیلمهای خوراکی به فیلم ها افزوده می شود. افزودن نرم کنندهها به ترکیبات اصلی سازنده فیلم ها و یا پراکنده شدن بین زنجیره های پلیمر، موجب جدا شدن زنجیرهای پلیمر، کاهش سفتی ساختمان و افزایش انعطاف پذیری فیلم می شود. بعلاوه پلاستیسایزرهای موجب کاهش شکنندگی، کاهش پیوندهای هیدروژنی بین زنجیره های پلیمر و افزایش فضاهای بین مولکولی آنها می شود. معمولاً بیشترین پلاستیسایزرهای استفاده شده پروپیلن گلایکول، گلیسرول، سوربیتول، الیگوساکارید (سوکروز) و آب هستند. اضافه کردن پلاستیسایزرهای ممکن است ممکن است سبب تغییرات قابل توجهی در خواص ممانعتی فیلم ها به عنوان مثال افزایش نفوذپذیری فیلم به گازها (یا ترکیبات آروما)، کاهش توانایی فیلم در جذب آب و یا کاهش استحکام کششی شود ( بارتو[۷۹] و همکاران، ۲۰۰۳). تالجا[۸۰] و همکاران (۲۰۰۷)، اعلام کرده اند که گلیسرول به منظور نرم کنندگی به فرمولاسیون فیلم افزوده می شود. پلاستیسایزرها تحرک زنجیره های پلیمر را با پرکردن فضاهای خالی بین شبکه پلیمر، افزایش می دهند و نیروهای پیوندی درون مولکولی کاهش یافته، شکنندگی کم، آبدوستیو قابلیت انتقال گاز و بخار آب زیاد می شود. بنابه گزارش ( گیلبرت[۸۱] و همکاران، ۱۹۹۶)، افزودن پلاستیسایزر با کاهش پیوندهای درون مولکولی بین زنجیره های پلیمر، خواص فیلم را اصلاح کره و WVP را افزایش میدهد. علیرغم این یافته فیلم های دارای فروکتوز و سوربیتولWVP کمتری را نسبت به فیلمهای بدون پلاستیسایزر نشان دادند. از آنجائیکه فیلم های بدون پلاستیسایزر بسیار شکننده اند، این امکان وجود دارد که منافذ بسیار ریزی داشته باشند که سرعت انتقال بخار آب را افزایش دهند. ۲-۱۰-۱- مقایسه پلاستی سایزرهای مورد استفاده سوربیتول به علت تمایل کمتر به اتصال با آب، نسبت به گلیسرول بازدارندگی بهتری را در برابر بخار آب ایجاد می کند. متأسفانه پلاستی سایزرهای افزوده شده، با گذشت زمان مهاجرت می کنند و خواص فیلم را تحت تأثیر قرار می دهند و موجب سختتر و شکنندهتر شدن فیلم میشوند این پدیده تقریباً غیر قابل اجتناب است و فرآیندی طبیعی است یک تفاوت مهم بین پلاستی سایزرهای گلیسرول و سوربیتول این است که سوربیتول در اثر مهاجرت بر روی سطح فیلم کریستالیزه می شود و موجب ظاهر نامطلوب می شود ولی مهاجرت گلیسرول به آسانی قابل تشخیص نیست چون گلیسرول بر خلاف سوربیتول در دمای اتاق بصورت کریستالیزه نبوده و مایعی شفاف است. معمولاً اولین نشانه های مربوط به کریستالیزاسیون سوربیتول بعداز چندین ماه ظاهر می شود. علاوه بر افزودن پلاستی سایزر، روش دیگری که می تواند برای افزایش انعطاف پذیری فیلم استفاده شود، کاهش وزن مولکولی و در نتیجه کاهش نیروهای بین مولکولی در امتداد زنجیر و افزایش فضاهای آزاد در پلی مر است این کار توسط هیدرولیز محدود انجام می شود این کار موجب کاهش نیاز به استفاده از غلظت های بالای پلاستی سایزر می شود و در نتیجه نفوذپذیری نسبت به بخار آب و اکسیژن کاهش مییابد و همچنین موجب افزایش حلالیت و امولسیونه شدن و بهبود هضم پذیری فیلمهای میگردد (ایران منش، ۱۳۸۸). ۲-۱۱- روشهای تولید فیلم به طور کلی فیلمهای خوراکی از محلول ها یا دیسپرسیون های ترکیبات فیلمساز پدید میآیند ( کستر[۸۲] و همکاران، ۱۹۷۶). اجزای اصلی فیلم سازی را میتوان به سه بخش شامل حلال، پلیمر و نرم کننده (پلاستیسایزر) تقسیم کرد. پلاستیسایزرها همچون پلیمرها باید محلول در حلال و نیز با آنها قابل امتزاج باشند ( محمود[۸۳] و همکاران، ۱۹۹۲). تولید فیلم مستلزم وجود دست کم یک ترکیب پلیمری است که قادر به ایجاد ساختار شبکه ای با استحکام و پیوستگی کافی باشد ( مارینلو[۸۴] و همکاران، ۲۰۰۳). در ارتباط با تولید فیلم های خوراکی نکات و ظرایف فراوانی وجود دارند که هر یک بر خواص نهایی فیلمهای تولید شده اثر قابل ملاحظه دارند. از جمله آنها می توان به اثر عواملی نظیر جنس و غلظت پلیمر فیلم ساز، PHمحلول لفاف ساز، دما، زمان، قدرت یونی محلول فیلم ساز، نوع و مقدار افزودنی های مورد استفاده، فشار، نوع ترکیب بندی فیلم از نظر ساده و یا مرکب بودن و مخلوط یا لایه ای بودن (قرار گیری دو یا چند لایه مجزا روییکدیگریا مخلوط شدن اجزاء)، جزئیات مربوط به خواص شیمیایی هر یک از اجزای فیلم ساز، حضور الکترولیت ها و روش تولید فیلم اشاره داشت ( لنت[۸۵] و همکاران، ۱۹۹۸). تولید این فیلم ها را می توان در دو قسمت شامل تشکیل فیلم به صورت مجزا و تشکیل فیلم به طور مستقیم بر سطح غذا مورد بررسی قرار داد. در حالت نخست، ابتدا فیلم ساخته شده و سپس بر سطح ماده غذایی پوشش داده می شود، حال آن که در حالت دوم تشکیل فیلم و پوشش دهی آن بر سطح غذا در یک مرحله صورت میگیرد. هر یک از روش های بالا که مورد استفاده قرار گیرند، نخستین مرحله در تولید فیلم، تهیه محلول فیلم ساز است. این محلول، حلال، پلیمر فیلم ساز و افزودنی ها را شامل می شود. در شیوه تشکیل مجزای فیلم، محلول فیلم ساز پس از تهیه شدن با یکی از روش های لایه سازی گسترانده و خشک می شود. فیلم حاصل با روش های روکش دادن بر سطح ماده غذایی پوشش داده می شود. معادل این شیوه ها در روش پوشش دهی مستقیم فیلم بر غذا، شیوه های افشانی، لایه سازی، برس زنی، غرقابی یا غوطه وری و پوشش دهی با بستر سیال را شامل می شود (کاگ[۸۶] و همکاران، ۱۹۹۵ ؛ کایا[۸۷] و همکاران، ۲۰۰۲). ۲-۱۲- ارزیابی خواص فیلم های خوراکی ۲-۱۲-۱- خواص ممانعتی خواص ممانعتی فیلمهای خوراکی به گازها/ بخارات در صنعت غذا، در شرایطی که جلوگیری از پدیده های نامطلوبی نظیر از دست رفتن رایحه، جذب بوهای نامطلوب از محیط، از دست رفتن رطوبت غذا و جذب رطوبت از اتمسفر به غذاهای خشک مطرح باشد، از اهمیت فراوان برخوردار است ( دبیوفورت[۸۸] و همکاران، ۱۹۹۴). به طور کلی فیلم های خوراکی به دلیل آبدوست بودن، از خواص ممانعتی مطلوب به O2 و CO2 به ویژه در رطوبت نسبی پائین برخوردارند. عوامل محیطی دما و رطوبت نسبی در میزان تراوایی این فیلمها مؤثرند ( آیدینلی[۸۹] و همکاران، ۲۰۰۳). زیاد بودن رطوبت در مواد غذایی باعث واکنش های شیمیایی و آنزیمی مخرب و زایل شدن بافت آنها می شود. به طور کلی خواص ممانعتی فیلمهای زیست پلیمری به رطوبت به دلیل خاصیت آبدوستی آنها، برخلاف خواص ممانعتی به اکسیژن و سایرگازها، ضعیف است ( آنکر[۹۰]، ۲۰۰۱). ممانعت به عبور بخار آب با شاخص “تراوائی بخار آب =WVP، سرعت گذر بخار آب = WVTR و ممانعت به عبور اکسیژن با شاخص” تراوائی اکسیژن =OP ” یا ” سرعت گذر اکسیژن = OTR ” سنجیده می شود ( آیرانسی[۹۱] و همکاران، ۲۰۰۲). OTR= oxygen transmission rate OP= oxygenpermeability WVP=water vapor permeability WVTR=water vapor transmission rate استفاده از پوشش های خوراکی به ویژگی های ممانعت در برابر گاز، بخار آب، آروما و روغن وابسته است که به ترکیبات شیمیایی و ساختار پلیمر تشکیل دهنده و ویژگی های محصول و شرایط نگهداری بستگی دارد. کاهشOTR موجب کاهش اکسیداسیون چربی (رنسیدیتی)، اکسیداسیون میوگلوبین (قهوه ای شدن رنگ)، کاهش تصعید مواد فرار از محصول و جلوگیری از نفوذ مواد فرار از محیط می شود. در مورد نفوذپذیری به بخار آب از میان ماتریکس پلیمر فیلم میزانWVP برای فیلمهای خوراکی بستگی به پلاستیسایزر، دما، رطوبت نسبی و … دارد. میل ترکیب شدن با آب در فیلم ها به ترکیبات هیدروفیلیک موجود در پلیمر نسبت داده شود ( اسکورتیسو[۹۲] و همکاران، ۲۰۰۲). سوبرال[۹۳] و همکارانش در سال (۲۰۰۱) بیان کردند که WVP فیلمهای ژلاتینی بطور خطی با غلظت سوربیتول افزایش مییابد. منشاء ژلاتین روی مقادیرWVP اثر داشته است، در بیش از ۲۵ گرم سوربیتول در ۱۰۰ گرم ژلاتین فیلم هایBHG (ژلاتین گاوی) بیشتر از فیلم های PSG(ژلاتین خوکی) نسبت به بخار آب نفوذ پذیر هستند. لیژا[۹۴] و همکارانش در سال ۲۰۰۹ اثر pH و افزودن روغن ذرت بر WVP فیلم ژلاتینی را بررسی کردند و بیان داشتند که زمانی که pH محلولهای تشکیل فیلم بیش از ۷ تنظیم شود و میزان روغن ذرت افزوده شده به بیش از ۲۵/۲۷% افزایش یابد WVP کاهش مییابد. OP رابطه خطی و مستقیم باpH و میزان روغن ذرت افزوده شده دارد. کارولین[۹۵] و همکارانش در سال (۲۰۰۹)، اثر پلاستیک کننده های هیدروفوبیک روی خواص عملکردی فیلم های ژلاتینی را بررسی کردند و اظهار نمودند که با افزایش غلظت پلاستیسایزرهای هیدروفوبیک مشتق شده از اسید سیتریک و لستین سویاWVP افزایش مییابد. آنها همچنین بیان داشتندکه فیلمهای ژلاتینی حاوی عصارهیوکاWVP کمتری درمقایسه با فیلمهای حاوی لستین دارند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 09:07:00 ق.ظ ]
|
|
- باغستانی، م.ع و ا. زند. ۱۳۸۴. بررسی ویژگیهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک مؤثر در رقابت گندم زمستانه در مقابل یولاف وحشی. مجله پژوهش و سازندگی. شماره ۶۷ . ص ۴۱ تا ۵۶.
-
- حسن زاده دلویی، م.، م. نصیری محلاتی، ق. نورمحمدی وح. رحیمیان مشهد. ۱۳۸۲ . تعیین تیپ ایده آل گندم در رقابت برای نور با یولاف وحشی (Avena ludoviciana L.) و شلمی(Rapistrum rugosum) با بهره گرفتن از روش شبیه سازی. مجله علوم زراعی ایران. ج ۵ ، ش ۳ . ص ۱۸۴–۱۷۶.

- جعفر نژاد، ا. و ح. رحیمیان مشهدی. ۱۳۸۲. مطالعه رقابت بین ارقام گندم با یولاف وحشی و منداب. مجله علوم کشاورزی و منابع طبیعی. شماره ۱. ص ۳۹ تا ۵۴.
- خواجه پور، م. ر. ۱۳۸۹. اصول و مبانی زراعت (نگارش سوم)، انتشارات جهاددانشگاهی واحد صنعتی اصفهان.۶۳۱ ص.
- دیانت، م. م، ع، باغستانی. ا، زند. ح، رحیمیان مشهدی و ح، م، علیزاده. ۱۳۸۵. بررسی صفات مهم در قدرت رقابتی گندم (Triticum aestivum) در مقابل علف هرز چاودار (Secale cereale). مجله پژوهش و سازندگی ۷۱ : ۶۶–۵۸ .
- راشد محصل، م. ح.، م. راستگو، ک . موسوی، ر. ولی الله پور و ع . حقیقی. ۱۳۸۵. مبانی علم علف های هرز (ترجمه). انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد. ۵۳۴ ص.
- راشد محصل، م.ح .، ح. نجفی، م. د. اکبرزاده. ۱۳۸۰. بیولوژی و کنترل علفهای هرز. انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد. ۴۰۴ص.
- ساتوره، ای. اچ. و جی. آ. اسلافر. ۲۰۰۵. گندم– اکولوژی، فیزیولوژی و برآورد عملکرد. مترجمان: محمد کافی، احمد جعفرنژاد و مجید جامی الاحمدی. انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد. ۴۷۸ص.
- سادات عمادی، م.، پ. حسیبی و ع. عظیمی. ۱۳۹۲. اثر محلول پاشی پوترسین و عناصر غذایی بر عملکرد دانه و کیفیت دو رقم گندم نان. مجله علوم زراعی ایران. ج.۱۵، ش.۳ : ۲۶۱–۲۴۷.
- سلیمی، ح. و ج. انگجی. ۱۳۷۴. تعیین بحرانی ترین مراحل رویشی و تراکم یولاف وحشی در رقابت با گندم آبی. گزارش سالیانه بخش تحقیقات علفهای هرز موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی تهران. ۵۴ ص.
- سرمدنیا، غ. و ع. کوچکی.۱۳۷۲. فیزیولوژی گیاهان زراعی ترجمه انتشارات دانشگاه مشهد. ۴۶۸ ص.
- سرخی للّه لو، ف.، ع. دباغ محمدی نسب و ع. جوانشیر. ۱۳۸۷. بررسی ویژگیهای برگ و نسبت ریشه به ساقه در تداخل اندامهای زیرزمینی و تراکمهای مختلف یولاف وحشی. مجله علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی. ش ۴۵. ص ۴۳۵ تا ۴۴۶.
- سنجری، پیرایوانلو، ا. ۱۳۷۵. بررسی تعیین تراکم مناسب در ارقام گندم در شرایط دیم . چهارمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران.
- سلیمانی، ف.، احمدوند، گ. و ب. سعادتیان. ۱۳۸۹. بررسی شاخص های رشد و عملکرد کلزا Brassica napus)( در رقابت با خردل وحشی(Sinapis arvensis) تحت تأثیر مقادیر مختلف نیتروژن. مجله بوم شناسی کشاورزی. ج ۲ ، ش ۴، ص۵۳۷ -۵۴۷ .
- سعادتیان، ب .، گ. احمدوند و ف. سلیمانی. ۱۳۹۲. تأثیر خصوصیات رشدی علفهای هرز چاودار (Secale cereal) و خردل وحشی(Sinapis arvensis) بر افت عملکرد گندم (Triticum aestivum L.)مجله فناوری تولیدات گیاهی، ج.۱۳، ش.۱.
- شیرانی، فر، ب. ۱۳۷۴. تاثیر تراکم های مختلف بوته بر روند پنجه زنی و رابطه آن با عملکرد در سه رقم گندم در شرایط آب و هوایی اهواز . پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شهید چمران اهواز.
- صفاهانی لنگرودی، ع.، ب. کامکار، ا. زند و م. باغستانی. ۱۳۸۷. ارزیابی توانایی تحمل ارقام مختلف کلزا Brassica napus)( در برابر علف هرز خردل وﺣﺸـﻲ (Sinapis arvensis) با بهره گرفتن از مدلهای تجربی در استان گلستان. مجله علوم کشاورزی و منابع طبیعی ( ویژه نامه زراعت و اصلاح نباتات). ج ۱۵ ، ش ۵ ، ص ۱۱۱–۱۰۱.
- عنافچه، ز. ق، ا، فتحی. ف، ابراهیم پور. ا، زند و ع، ا، چعب. ۱۳۸۷ مطالعه توان رقابتی یولاف وحشی (Avena fatua L.) با گندم رقم چمران (Triticum aestivum L.). مجله دانش علف های هرز ۴ : ۴۶–۳۵.
- قبادی، م. و . ع، کاشانی و ر، مامقانی. ۱۳۷۹ .بررسی تاثیر تراکم های مختلف بوته بر عملکرد و اجزاء عملکرد چهار رقم گندم در منطقه اهواز، مجله علوم زراعی ایران . جلد ۲ ، شماره ۱ : صفحه ی ۴۸ ـ ۵۸.
- قربانی، ر، میرعلوی و م. ثابت تیموری. ۱۳۹۱.تأثیر تراکم و تاریخ کاشت گندم پاییزه (Triticum aestivum L.) بر تراکم و زیست توده علف های هرز در شرایط آب و هوایی شیروان. نشریه بوم شناسی کشاورزی ،ج.۴، ش.۴ : ۳۰۶–۲۹۴ .
- کافی، م.، ا. برزوئی، م. صالحی، ع. کمندی، ع. معصومی و ج. نباتی. ۱۳۸۸.فیزیولوژی تنشهای محیطی در گیاهان. انتشارات جهاددانشگاهی. مشهد. ۵۰۲ ص.
- کوچکی، ع. و . ج. خلقانی. ۱۳۷۴. شناخت مبانی تولید محصولات زراعی. ترجمه انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد. ۵۳۶ ص.
۲۶. گاردنر، اف. پی.، آر. ب. پیرس. و ر. ال. میشل. ۱۳۸۲. فیزیولوژی گیاهان زراعی؛ ترجمهی کوچکی ع. و غ. سرمدنیا. چاپ هشتم، انتشارات جهاددانشگاهی. مشهد. ۴۰۰ ص.
- ﻣﺮادی ﺗﻼوت، م .ر. ،س. ع. ﺳﻴﺎدت، ق . ﻓﺘﺤﻲ، ا. زﻧﺪ و خ. ﻋﺎﻟﻤﻲ ﺳﻌﻴﺪ. ۱۳۸۹. اﺛﺮ ﻣﺼﺮف ﻧﻴﺘﺮوژن و ﻋﻠﻒ ﻛﺶ ﺑﺮ رﻗﺎﺑﺖ ﮔﻨﺪم و ﻳﻮﻻف وﺣﺸـﻲ. ﻣﺠﻠﻪ ﻋﻠـﻮم زراﻋﻲایران. ۱۲ (۴) ۳۷۶–۳۶۴.
- مظفریان، و. ا. ۱۳۷۸. فلور استان خوزستان، انتشارات مرکز تحقیقات منابع طبیعی و امور دام خوزستان،۶۷۰ ص.
- مظفری، ا . ، س. ع. سیادت و س. ا. هاشمی دزفولی. ۱۳۷۷. بررسی تاثیر تراکم های مختلف بوته روی خصوصیات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی چهار رقم گندم دوروم (Triticum turgidum var.durum ) تحت شرایط دیم.
- موسوی، س.ه.۱۳۹۲. بررسی تاثیر تراکمهای مختلف یولاف وحشی بر صفات اکو فیزیولوژیک ارقام گندم نان بهاره در شرایط آب و هوایی اهواز. پایا نامه دکتری زراعت. ۲۱۸ ص.
- راستگو، م.ع. قنبری و ح.رحیمیان مشهدی. ۱۳۸۴. اﺛﺮ میزان و زمان ﻣﺼﺮف ﻧﻴﺘﺮوژن در گندم زمستانه (Triticum aestivum) بر میزان خسارت خردل وﺣﺸـﻲ (Sinapis arvensis). اولین همایش ﻋﻠـﻮم علفهای هرز ایران. بهمن ۱۳۸۴. ص ۵۱.
- رادسوویچ، ا. ج.، ج. هالت، و ک. گرسا. ۱۳۸۳.اکولوژی علفهای هرز (کاربردهای مدیریتی) ترجمه: زند، ا.، ح. رحیمیان.، ع. کوچکی.، ج. خلقانی.، ک. موسوی. و ک. رمضانی. انتشارات جهاددانشگاهی. مشهد. ۵۵۸ ص.
- ناصری، ر. خ. فصیحی، م. م. پور سیاه بیدی، ع. سلیمانی فرد و ا. میرزایی. ۱۳۹۰. اثر تراکم بوته یولاف وحشی(Avena ludoviciana L.) بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه سه رقم گندم مجله علوم زراعی ایران.۱۳(۲):۳۲۴–۳۱۰.
- نقشبندی، م. م، ع، باغستانی. ا، زند و س، منصوریان. ۱۳۸۷. تأثیر علف کش متری بوزین بهمراه تراکمهای مختلف کاشت بر کنترل علفهای هرز گندم (Triticum aestivum L.). مجله دانش علف های هرز ۴ : ۹۵–۸۵ .
- نور محمدی، ق. ،ع. ا. سیادت و ع. کاشانی. ۱۳۸۴. زراعت غلات. انتشارات دانشگاه شهید چمران، اهواز. ۴۴۶ ص.
- هاپکینز، و. ج. ۱۳۸۵. مقدمهای بر فیزیولوژی گیاهی. جلد اول. مترجمان: علی احمدی، پرویز احسان زاده و فرهاد جباری. انتشارات دانشگاه تهران. ۶۵۳ ص.
- هاشمی دزفولی ا. ح.، ع کوچکی و م. بنایان اول. ۱۳۷۷. افزایش عملکرد گیاهان زراعی. انتشارات جهاددانشگاهی، مشهد، ۲۸۷ ص.
- Abrahimpour Noorabady, F., A. Agnehband, Gh. Nour Mohammadi, H. Moosavinia and M. Mesgarbashi. 2007. Study of some wheat ecophysiologic indices as influenced by wild oat interaction. Pajouhesh & Sazandegi. 73: 117-125. (In Persian with English abstract).
- Abdolsalam, A. A., A. H, Ibrahim and A. H. ElGarhi. 1994. Comparative of application or foliar spray or seed coating to maize on a sand soil . Annal. Agric. Sci. Moshthor. 32: 660-673.
- Ahmadi, A., Bazgir, A. and Mousavi, S. K. 2007. Effect of date and density of planting on interference of weeds on pea field in Lorestan. 2nd Congress of Weed Science in Iran: 15-17. (In Persian with English summary).
- Ahmadvand, G., F. Mondani and F. Golzardi. 2009. Effects of crop plant density on critical period of weed competition in potato. Scientia Horticulturae. 121: 249-254.
- Aldrich, R.J. 1984. Weed-Crop Ecology: Principles of Weed Management, Breton Publishers. North Scituate, Mass. pp: 171-190.
- Anonymus .1986.Report on wheat Improvement،Mexico،D.F.325PP.
- Asana ،R.D., and Singh, D.N. 1967. The Relation between flowering time, root growth, and soil moistuee extraction wheat undernon –irrigated cultivation. Indian J.PI.Physiol.10:154-160.
- Askew, S. D. and Wilcut, J. W. 2002. Ladysthumb interference and seed production in cotton. Weed Science, 50:326-332.
- Balyan, R. S., R. K. Malik, R. S. Panwar and S. Singh. 1991. Competition ability of winter wheat cultivars with wild oat. Weed Sci. 39: 154-158.
- Berglund, D. R. 2002. Soybean Production Field Guide for North Dakota and Northwestern Minnesota. Published in cooperative and with support from the North Dakota Soybean Council, 136p.
- Blackshaw, R.E. 2005. Nitrogen fertilizer, manure and compost effects on weed growth and competition whit spring wheat. Agron. J. 97: 1612-1621.
- Bussan, A. and B. Maxwell. 2000. Grant submitted to Montana noxious weed trust fund. Montana State University. Ann. No. 4: 28-32.
- Blackshaw. R. E. 2004. Application method of nitrogen fertilizer affects weed growth and competition with winter wheat. Weed Biol. Manag. 4: 103- 113
- Bybordi, A. and M. J. Malakouti. 2007. Effects of zinc fertilizer on the yield and quality of two winter varieties of canola. Zinc crops; International Congress of Improving Crop Production and Human Health, 24– ۲۶ May, Istanbul, Turkey.
- Cakmack, I. 2002. Plant nutrition research: Priorities to meet human needs for food in sustainable ways. Plant Soil. 247: 3-24
- Cakmak I. 2008. Enrichment of cereal grains with zinc: Agronomic or genetic biofortification? Plant Soil 302:1-17.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مدیریت دانش از طریق اطلاعات و دانش به برنامه ریزی، هدایت و تصمیم گیری صحیح کمک می کند دانش می تواند در تصمیمات مناسب باشد و از این طریق منجر به کسب رقابتی برای افراد گردد و در نهایت میزان کارافرینی را به صورت چشمگیر افزایش دهد.(دیندارلو،۱۳۹۰) مدیریت دانش به عنوان یک فرایند سیستماتیک جهت پیدا کردن، انتخاب، سازماندهی، چکیده سازی و ارائه اطلاعات در جهت افزایش درک و فهم کارکنان از حوزه خاص مورد علاقه شان می باشد . مدیریت دانش به سازمان در کسب، درک و بینش حاصل از تجربه خود کمک می کند. فعالیت های خاص مدیریت دانش به تمرکز سازمان بر اکتساب، ذخیره سازی و به کار گیری دانش برای مواردی از قبیل حل مسئله، یادگیری پویا، برنامه ریزی استراتژیک و تصمیم گیری کمک می کند که در نهایت موجب کارآفرینی می شود.(باقری،۱۳۸۹)
 دانش و تجربه افراد در کنار هم، موجب توسعه کارآفرینی می شوند. مدیریت دانش از طریق مدیریت بهتر ایده ها ، افزایش توانمندی و بهره وری کارکنان و رهبری موثر دانش می تواند منجر به کارآفرینی در افراد گردد. مدیریت دانش از طریق تزریق اطلاعات و دانش در سازمانها به کارآفرینی در فرایند تصمیم گیری، برنامه ریزی، هدف گذاری کمک می کند .(طاهری ، ۱۳۸۹)
امروزه سازمان ها در کشورمان نگاه جدی به مقوله کارآفرینی ندارند و حمایت کافی از کارآفرینان صورت نمی گیرد. حال آنکه سازمان های امروزی در محیطی پویا، پر ابهام و متحول فعالیت می کنند و این تغییر و تحولات به قدری زیاد است که برای آنها چاره ای جز انطباق و پاسخگویی به این تغییرات را باقی نمی گذارد. از این رو تضمین و تداوم حیات و بقا سازمان ها نیازمند یافتن راه حل ها و روش های جدید با مشکلات است که به نوآوری، برای خلق محصولات و فرایندها و روش های جدید بستگی دارد می توان گفت یکی از چالش های مدیران عدم استفاده کافی از مدیریت دانش در سازمان است. در اغلب سازمان ها از توانایی کارکنان استفاده نمی شود. به عبارت دیگر افراد توان بروز خلاقیت، ابتکار، نوآوری و فعالیت های بیشتری دارند و اما در محیط سازمانی به دلایلی از این قابلیت ها به طور مطلوب بهره برداری نمی شود. به همین دلیل و با توجه به قابلیت های مدیریت دانش نظیر خلق دانش، ذخیره و نگهداری دانش، انتقال و به کارگیری دانش می توان تا حد زیادی به سوی کارآفرینی و بالاخص کارآفرینی سازمانی حرکت کرد. مدیریت دانش با ایجاد توسعه و ترویج دانش و تمرکز بر دارایی های غیر فیزیکی سازمان(تجارب و دانش کارکنان) شرایطی را برای بروز رفتار کارآفرینانه فراهم می نماید و باعث بوجود آمدن سازمان های کارآفرین می شود که مجموعه این اقدامات تاثیر مستقیم بر روی رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان دارد. در واقع می توان گفت سازمان ها اگر بخواهند از رویکرد کارآفرینی برای نیل به اهداف خود یعنی بقا رشد و توسعه بهره مند شوند بایستی با مدیریت بر دانش شرایطی را برای بروز رفتار کارآفرینانه فراهم نمایند. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین مدیریت دانش با کارآفرینی سازمانی در شرکت ایران خودرو می باشد. تا بدین وسیله سازمان مذکور با استقرار مدیریت دانش و از مجرای کارآفرینی سازمانی، مزیت رقابتی خود را ارتقا بخشد. در چند سال اخیر به واسطه محدودیت های پدید آمده، کمبودهایی در صنعت خودرو شکل گرفته و اعتبار خودروسازان را نزد مشتریان مخدوش کرده است برای جبران این کمبودها انجام امور اصلاحی برای افزایش کیفیت و جلب رضایت مشتری آغاز شده است. با توجه به مزیت رقابتی که هر دو موضوع برای سازمان ها ایجاد می کنند باعث شد که تحقیق حاضر به بررسی تاثیر این دو مقوله در شرکت ایران خودرو که نیاز به تحول و نوآوری در محصولات و سازمان و همچنین رقابت در بازار بین الملل دارد بپردازد. بنابراین با توجه به اهمیت مدیریت دانش و کارآفرینی مساله اصلی این تحقیق این است که مدیریت دانش بر کارآفرینی سازمانی در شرکت ایران خودرو چگونه تاثیر می گذارد؟ ۱-۳- اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق: کارآفرینی سازمانی راهبردی برای توسعه اقتصادی محسوب می شود و سازمانها این استراتژی را در پاسخ به نیازی که به آنها تحمیل شده است به کار می گیرند که عبارتند از: ۱-افزایش سریع رقبای جدید ۲-ایجاد حس بی اعتمادی نسبت به شیوه های مدیریت سنتی در سازمانها ۳-خروج بهترین نیروهای کار از سازمانها و اقدام آنان برای کارآفرینی مستقل که این موارد موجب شده است تا حیات سازمان هر چه بیشتر در معرض خطر قرار گیرد و مدیران سازمانها دائما به فکر یافتن راه حلی برای رهایی از این مشکلات باشند تا بتوانند با تطبیق هر چه بیشتر با شرایط متغییر اقتصادی و پذیرش ریسک و اعمال نوآوری در محصولات و خدمات، سود کلانی را عاید سازمان سازند. برخی از دلایل عمده ضرورت کارآفرینی در سازمان عبارتند از: عقب نماندن از رقبا ضرورت ریسک پذیری پیشرفت سریع دانش و فناوری تعامل سازمان با تحولات بازار خروج بهترین نیروهای کاری از شرکت ها و اقدام به کارآفرینی مستقل ضرورت ایجاد واحدهای مستقل کاری در بنگاه های بزرگ توجه ویژه به کارآفرینی در سازمان به دو دلیل اساسی صورت می گیرد: ۱-کارکنان و تفکراتشان را در سازمان فعال و پویا نگه دارد. ۲- به ساختار سلسله مراتبی سازمان، حیاتی دوباره ببخشد(پارداختچی، شافعی،۲۰۰۵) یکی از ویژگی های مهم سبز فایل، ظهور پدیده مدیریت دانش است. در سال های اخیر، سازمان ها و شرکت های مختلف، پیوستن به روند دانش را آغاز کرده و مفاهیم جدیدی چون کار دانشی، دانشکار، مدیریت دانش و سازمان های دانشی خبر از شدت یافتن این روند می دهند. پیتر دراکر با بکارگیری این واژگان خبر از ایجاد نوع جدیدی از سازمان ها می دهد که در آنها به جای قدرت بازو قدرت ذهن حاکمیت دارد. بر اساس این نظریه در آینده جوامعی می توانند انتظار پیشرفت و توسعه داشته باشند که از دانش بیشتری برخوردار باشند. به این ترتیب برخورداری از منابع طبیعی نمی تواند به اندازه دانش مهم باشد. سازمان دانشی به توانمندی های دست می یابد که قادر است از نیروی اندک قدرتی عظیم بسازد. مدیریت دانش از یک طرف با جذب دانش های جدید به درون سیستم و از طرفی دیگر با اداره موثر آن دانش ها می تواند مهم ترین عامل تغییر یک سازمان باشد. دانش سازمانی و کارآفرینی، در دنیای پر شتاب معاصر، فرصت مناسبی است برای سازمان هایی که به خوبی آن را نمی شناسند و به کار می گیرند. در عین حال تهدیدی جدی برای سازمان هایی است که به تحولات محیطی کم توجه بوده و آن را نمی شناسند. در حال حاضر مدیریت دانش و کارآفرینی یک مفهوم جدید و پرطرفدار محسوب می شود و فرایندی است که به سازمان کمک می کند تا اطلاعات و تخصص های مهمی را که قسمتی از حافظه سازمان هستند و معمولا به یک حالت بدون ساختار در سازمان وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی، توزیع و منتقل نمایند.(لاجوردی و خان بابایی،۱۳۸۶) پس لازم است مدیران عالی سازمان به مفهوم کارآفرینی به طور اعم و کارآفرینی سازمانی به طور اخص حساس باشند و آن را به عنوان یکی از عوامل عمده برای بقا و رشد سازمان در شرایط پر تلاطم و شدیدا رقابتی دنیای امروز در نظر بگیرند. این تحقیق در پی بررسی رابطه مدیریت دانش بر توسعه کارآفرینی سازمانی در شرکت ایران خودرو می باشد. هدف از انجام این مهم این است که بدانیم مدیریت دانش و ابعاد آن بر گرایش به سمت کارآفرینی سازمانی و در نهایت افزایش سودآوری و ماندن در صحنه رقابت موثر است. ۱-۴- هدفهای تحقیق : ۱-۴-۱- اهداف اصلی: تعیین تاثیر مدیریت دانش بر کارآفرینی سازمانی در شرکت ایران خودرو ۱-۴-۲- اهداف فرعی تعیین تاثیر خلق دانش بر کارآفرینی سازمانی تعیین تاثیر ذخیره و نگهداری دانش بر کارآفرینی سازمانی تعیین تاثیر انتقال دانش بر کارآفرینی سازمانی تعیین تاثیر به کارگیری دانش بر کارآفرینی سازمانی ۱-۵- چارچوب نظری تحقیق : مدیریت دانش یک پدیده جدید، یک مدل تجاری میان رشته ای با همه منظرهای دانش در قالب سازمان می باشد. مدیریت دانش فرایند ایجاب، جذب، بکارگیری و به کار گیری مجدد دانش فردی و سازمانی است بات(۲۰۰۰) مدیریت دانش را “فرایند ایجاد، تایید، ارائه، توزیع و کاربرد دانش می داند” مدیریت دانش درباره ی کسب و ذخیره کردن دانش کارکنان و قابل دسترسی کردن دانش به دیگران در داخل یک سازمان است.(نوناکا،۱۹۹۵) در راستای نو آوری وسیعتر به عنوان یک عامل اساسی در ازدیاد توسعه محصولات و خدمات بوده است.(مک آدام،۲۰۰۰) ترسیم جریان دانش، چارچوبی را برای به تصویر کشیدن دانش فراهم می کند که به طور آسان قابل ارزیابی، تغییر و تسهیم به وسیله دیگر کاربران می باشد. نیسن(۲۰۰۰) یک مدل ترکیبی از فرایند مدیریت دانش با گام های زیر ارائه می دهد: جمع آوری دانش سازماندهی دانش ذخیزه کردن دانش قابل دسترسی کردن دانش استفاده و بهره برداری از دانش ارزیابی دانش با بهره گیری از اطلاعات و داده های مناسب است. با ابداع مفهوم مدیریت دانش واتر هاوس استراتژی های تجاری در مدیریت دانش، نوناکا و تاکوشی(۱۹۹۱) با طرح بازبینی تجاری هاروارد و با نگارش کتاب شرکت دانش آفرین(۱۹۹۵)، تام استوارت(۱۹۹۱) با اهمیت به سرمایه فکری، پیتر دراکر (۱۹۹۴)با طرح منبع دانش، رومر(۱۹۹۵) با طرح دانش به عنوان منبع بی پایان و… را ارائه دادند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲۰
۰ ۵/۰توئین ۵/۰اسپان ۵/۰لسیتین ۵توئین ۵اسپان ۵ لسیتین
۹/۴۳/۲۰ ۷/۳۴/۲۳ ۳/۳۲/۱۴ ۴/۴۱/۱۶ ۳/۰۴/۲ ۵/۰۲/۳ ۶/۱ ۳/۷
۸/۶۱/۱۲ ۰/۱۲/۵ ۱/۱۹/۷ ۷/۲۰/۸ ۷/۵۵/۳۱ ۵/۵۶/۲۷ ۵/۹ ۱/۲۱
شکل ۳-۶- منحنی تنش به کرنش فیلمهای نشاسته حاوی سورفاکتانتهای مختلف شکل۳-۷- تأثیر میزان فیبر سلولزی بر روی استحکام کششی فیلم نشاسته یکی از مهمترین پیشرفتها که در طی سالهای اخیر در این زمینه حاصل شده است ورود فناوری نانو در این عرصه میباشد. فناوری نانو علمی است که با شناسایی، تولید و دستکاری ساختارهای بیولوژیکی و غیربیولوژیکی با ابعاد کوچکتر از nm100 سروکار دارد. فناوری نانو به دلیل تعامل نزدیکی که با سایر رشتههای علوم دارد به سرعت در حال گسترش است و در این میان علم پلیمر را نیز از مزایای خود بیبهره نگذاشته است. استفاده از فناوری نانو در زمینهی علم پلیمر به تولید پلیمرهای نانوکامپوزیت منجر شده است. نانوکامپوزیتها پلیمرهایی هستند که در آنها از ترکیبات آلی یا غیر آلی مختلفی که دارای اشکال مختلف صفحهای، کروی و یا به صورت ذرات ریز بوده و اندازهای در حد ابعاد نانو دارند، بعنوان فیلر یا پرکننده استفاده میشود. ایدهی اولیهی تولید پلیمرهای نانوکامپوزیت به سال ۱۹۸۶ برمیگردد. در این سال واحد تحقیقات شرکت ماشین سازی تویوتا دریافتند که با افزودن ۵ درصد نانورس به پلیمر نایلون۶ میتوان پلیمری مستحکم، مقاوم در برابر آتش و در عین حال سبک تولید کرد(سینگ و کور،۲۰۰۹) این فناوری روز به روز گسترش پیدا کرد و در مورد سایر پلیمرها نیز مورد استفاده قرار گرفت تا اینکه طی سالهای اخیر استفاده از این نانو مواد در مورد فیلمهای زیستتخریبپذیر نیز مورد توجه قرار گرفته است. فیلمهای حاصل از ترکیب نانو مواد و بیوپلیمرها و یا به اصطلاح نانوکامپوزیتهای بیوپلیمری خواص کاربردی مطلوبتری از خود نشان میدهند که مهمترین آنها افزایش مقاومت مکانیکی و کاهش نفوذپذیری نسبت به بخار آب میباشد. افزایش بازدارندگی در برابر نفوذ گازها، افزایش کارایی فیلم در استفاده به عنوان بستهبندی فعال، افزایش مقاومت حرارتی مادهی بستهبندی و ایجاد شفافیت و بهبود خواص ظاهری فیلم از دیگر مزایای نانوکامپوزیتهای بیوپلیمری میباشد. پلیمرها بر پایه نانوکامپوزیتهای خاک رس(PCN)[55] یک طبقه از مواد مطمئن و آسوده خاطر میباشند که با مواد پلیمر آلی و پرکنندههای خاک رس ارگانوفیلیک ترکیب شدهاند که از سال ۱۹۸۰ توسط محققین تویوتا مرسوم شدهاند. آنها یک افزایش جزئی در خصوصیات حرارتی و مکانیکی نایلون با اضافه کردن مقدار کمی نانو ذرات خاک رس گزارش کردند. این پلیمرها در بخشهای غذایی و غیر غذایی، از جمله ساختمان سازی، صنعت اتومبیل، هوافضا، نظامی، الکترونیک و به عنوان پوشش و بستهبندی مواد غذایی کاربرد پیدا کردهاند. چون که این مواد مقاومت مکانیکی، مقاومت به حرارت بالایی دارند و خصوصیات محافظتی را بهبود میدهند. خصوصیات و ساختار نهایی PCN به وسیله کنترل واکنشهای بین پلیمر و خاک رس در طول فرایندهای صنعتی آنها قابل کنترل میباشد (سینگ و کور، ۲۰۰۹). . شکل ۳-۱۰: نوعی بسته بندی برپایه نانوکامپوزیتهای خاک رس- نشاسته که قادر است به مدت ۳هفته بدون نشتی آب را نگه دارد. پلاستیکهای زیستتخریبپذیر بر پایه نشاسته در آینده صنعت بستهبندی جهان مهم هستند ولی در مطالعات صورت گرفته به دوام و تجزیه پذیری این پلاستیکها توجه کافی نشده است. تجزیهپذیری یک فرایندی است که در نتیجه فاکتورهایی مانند نور، حرارت و …خصوصیات پلیمرها تحت تاثیر قرار گرفته و یا از بین میرود و درنتیجه مدت ماندگاری ماده کاهش پیدا میکند. از این رو مطالعات پایداری و تجزیه این پلیمرها باید به درستی بررسی شود تا مدت ماندگاری بیشتری برای محصول تأمین کند.
 فصل چهارم کاربردهای تخمیری ۴-۱- تولید بیواتانول ۴-۱-۱- مقدمه در دنیای امروز مسئله آلودگی محیط زیست و مصرف انرژی از اساسیترین مشکلات بشر به شمار آمده و بیتوجهی به آن میتواند خطرات بزرگی را بدنبال داشته باشد. به همین دلیل بسیاری از کشورهای صنعتی تحقیقات گستردهای را در زمینه روش های مختلف کاهش آلودگی محیط زیست به انجام رسانیدهاند. روند رو به رشد صنعت خودروسازی و به دنبال آن افزایش مصرف انرژی و آلودگی محیط زیست لزوم بهرهگیری از تکنولوژیهای نو را در جهت کاهش مصرف انرژی و آلودگی محیط زیست، آشکار میسازد. سوخت زیستی در حال حاضر به عنوان یکی از مهمترین منابع سوختی مطرح شده است که میتواند به گونهای که آسیبی به طبیعت وارد نکند نیاز سوختی جوامع را تأمین نماید. سوختهای گیاهی عمدهترین منابع جایگزین سوختهای فسیلی میباشند. این سوختها نسبت به سوختهای فسیلی آلودگی کمتری داشته و میتوان آنها را از بقایای مواد کشاورزی و پسماند مواد غذایی برای استفاده در موتورهای احتراق داخلی به دست آورد. بیواتانول مهمترین نوع سوخت زیستی به حساب میآید که از تخمیر قندهای حاصل از محصولات کشاورزی تهیه میشود. بیواتانول یکی از انواع الکل ها با فرمول C2H5OH است که بطور کامل در آب و حلالهای آلی حل میشود. اتانول یا به طور کلی بیواتانول از جمله ترکیباتی میباشد که از پتانسیل بالایی برای جایگزینی بنزین مصرفی در سوخت خودروها برخوردار است. بیواتانول دارای عدد اکتان بالایی است و به همین دلیل از آن به عنوان یک افزایندهی عدد اکتان در موتورهای اشتعال جرقهای استفاده میشود (آراپوگلووهمکاران،۲۰۱۰). در بسیاری از کشورهای اروپایی استفاده از بیواتانول به عنوان یک مکمل سوخت در مقدار حدود ۱۵درصد پیشنهاد شده است. تولید سوخت اتانول به طور قابل ملاحظهای در نتیجه تقاضای جهانی برای کاهش واردات نفت به طور قابل ملاحظهای افزایش یافته است. تولید اتیلالکل در جهان تقریباً در حدود ۵۱۰۰۰ میلیون لیتر میباشد که آمریکا و برزیل بزرگترین تولیدکنندگان آن میباشند. به طور میانگین ۷۳ درصد الکل تولیدی در جهان به عنوان سوخت، ۱۷ درصد آن به عنوان مشروبات الکلی و ۱۰ درصد به صورت الکل صنعتی مصرف میشود. طبق دستور (EC/30/2003) اتحادیه اروپا بیواتانول به عنوان سوخت قابل تجدید مورد استفاده قرار گرفت. از جمله منابع گیاهی برای تولید بیواتانول در بسیاری از کشورهای گرمسیری مانند برزیل و هند، نیشکر میباشد. در آمریکای شمالی و اروپا، سوخت اتانول از منابع نشاسته مخصوصاً ذرت حاصل میشود. کشورها میتوانند با بهرهگیری از دانش فنی و دید اقتصادی مناسب به تکنولوژی تولید اتانول زیستی از طریق تخمیر دست پیدا کنند. برآورد شده است که ۵۵-۲۰ درصد هزینههای تولید بیواتانول از طریق تخمیر مربوط به ماده اولیه میباشد (لین و تاناکا، ۲۰۰۶). زائدات صنایع فراوری سیبزمینی (بهخصوص پوست سیبزمینی) دارای مقادیر قابل ملاحظهای قندهای قابل تخمیر و نشاسته میباشند که خوراک مناسبی برای تولید بیواتانول بهشمار میروند. اتانول و بیودیزلها به دلیل اینکه دارای پایه گیاهی میباشند یک سوخت تجدیدپذیر محسوب میشوند و از نظر شیمیائی یک اکسیژن اضافی در ساختار مولکولی خود دارند. پس برای احتراق نیاز به اکسیژن کمتری نسبت به سوخت دیزل و بنزین دارند. ۴-۱-۲- تولید بیواتانول از ضایعات پوست سیبزمینی مشکل مدیریت ضایعات پوست سیبزمینی[۵۶] سبب توجه خاص و نگرانی نسبت به ضایعات صنایع سیبزمینی در اروپا شده است که لازم است یک چاره و راهحل در مورد این ضایعات در نظر گرفته شود تا مشکلات محیط زیست و آلودگی مربوط به ضایعات سیبزمینی نیز حل گردد. پوست سیبزمینی از جمله ضایعات بیارزش کارخانهجات فرآوری سیبزمینی است. اگر چه مصرف سیبزمینی به طور میانگین کاهش پیدا کرده است امّا محصولات فرآوری شده آن از جمله فرینچفرایز، چیپس و پوره به طور فزایندهای افزایش پیدا کرده است. ضایعات ایجاد شده تحت پوستگیری سیبزمینی، یعنی پوستگیری با بخار، روش سایشی یا پوستگیری با قلیا در حدود ۴۰-۱۵ درصد متفاوت است که بستگی به روش پوستگیری دارد (سیبر و همکاران، ۲۰۰۱). فرآیندهای پایین دستی در صنعت سیبزمینی برشته در شکل ۴-۱ آورده شده است. ضایعات پوست سیبزمینی شامل مقادیر کافی از نشاسته، همیسلولز، لیگنین و قندهای قابل تخمیر میباشد که این موارد استفاده از آن را به عنوان خوراک تولید اتانول تضمین میکند. اگرچه نشاسته یک خوراک پر بازده برای تولید بیواتانول است امّا هیدرولیز آن لازمه تولید بیواتانول توسط تخمیر میباشد. نشاسته به طور سنتی توسط اسید هیدرولیز میشود اما به دلیل انتخابی بودن و شرایط ملایم واکنش و همچنین عدم حضور واکنشهای ثانویه منجر به استفاده از آمیلاز به عنوان کاتالیست در هیدرولیز ضایعات پوست سیبزمینی شده است. فرآوری نشاسته یک تکنولوژی است که از ساکاریفیکاسیون و روانسازی آنزیمی[۵۷] استفاده میکنند که یک جریان نسبتاً تمیز از گلوکز ایجاد میشود که به وسیله مخمر ساکارومایسس به اتانول تخمیر میشود. شکل ۴-۱: نمودار فرایند تولید سیبزمینی برشته آنزیمها در مقایسه با هیدرولیز اسیدی مزیتهای بسیاری دارند زیرا آنها تحت شرایط ملایم کار میکنند، زیست تخریبپذیر هستند، باعث افزایش بازده شده و انرژی و مصرف آب را کاهش میدهند. استراتژی استفاده از آنزیم برای تولید بیواتانول از نشاسته شامل ۲ مرحله است- ۱) روان سازی ۲) ساکاریفیکاسیون در روان سازی، آلفا آمیلاز که از باکتریهای مقاوم به حرارتی مثل باسیلوس لشینیفورمیس، یا از سویههای مهندسیشده اشرشیا کولی یا باسیلوس سوبتلیس بدست آمده است، برای کاهش ویسکوزیته در مخلوط آبکی[۵۸] یا تولید دکسترین استفاده میشوند. در ساکاریفیکاسیون، آنزیمها دکسترینها را برای تولید گلوکز استفاده میکنند. ترکیبات ضایعات پوستسیبزمینی خشک شده در جدول ۴-۱ آمده است. قند محلول، قند احیاء و نشاسته، کل کربوهیدراتها را در این بخش سیبزمینی تشکیل میدهد (لیگنین ارزیابی نشده است). همانطور که مشاهده میشود ضایعات پوست سیبزمینی میزان بالایی نشاسته دارد (۵۲ درصد وزن خشک) امّا قندهای احیاء قابل تخمیر خیلی کم میباشند (۶/۰ درصد وزن خشک). به خاطر این دلیل، تخمیر مواد خام اولیه مفید و سودمند نمیباشند و یک هیدرولیز اولیه (آنزیمی یا اسیدی) کربوهیدراتها لازم و ضروری است. ۴-۱-۳- هیدرولیز اسیدی جهت هیدورلیز، ۴۰ گرم پوست سیبزمینی (حاوی ۸۵ درصد رطوبت، ۶ گرم ماده خشک (۱۵٪)، ۰۹/۵۲٪ نشاسته بر حسب وزن خشک) در یک ارلنمایر (ml 250) تحت تله تخمیر[۵۹] همراه با ۵/۰درصد NH4NO3، ۱/۰ درصد پپتون و ۱۲۰ میلیلیتر HCL 5/0 مولار ابتدا مخلوط و سپس تحت دمای ۱۲۱درجهسانتیگراد به مدت ۱۵ دقیقه استریل شده بود. بعلت هیدرولیز اسیدی در طول استریلیزاسیون، قندهای پوست سیبزمینی تبدیل به قندهای قابل تخمیر شده بود. بعد از هیدرولیز PH توسط NaoH یک مولار به ۱۵/۴ رسانده شده بود. جدول۴-۱: ترکیبات شیمیایی ضایعات پوست سیبزمینی خشک شده
پارامترها
وزن خشک (٪)
رطوبت٪ کربوهیدراتکل قندهایمحلولکل قنداحیاء نشاسته نیتروژن پروتئین(۲۵/۶N) چربی خاکستر
۰۶/۸۵ ۷/۶۸ ۱ ۶۱/۰ ۱۴/۵۲ ۳/۱ ۸ ۶/۲ ۳۴/۶
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آب حیات که سرمنزل پهلوانان اهورایی و نیک سرشت است، برای اسکندر که سزاوار رسیدن به آن نیست، دست نیافتنی است.» (همان، ۱۳۹۰:۱۴۴)

سه دیگر به تاریکی اندر دو راه پیمبر سوی آب حیوان کشید |
|
پدید آمد و گم شد از خضر شاه سر زندگانی به کیوان کشید (همان: ۸۳۷) |
نمادینگی عنصر آتش آتش، یکی از عناصر چهارگانه حیات، گرم و خشک است و نماد احساسات عمیق و آتشین همچون عشق، نفرت، تعصب، خشم، ترحم، دلسوزی و مانند اینها و نیز آرزوهای معنوی و روحانی (و تلاش برای پیشگویی کردن) است. «آتش به عنوان عنصری پاک کننده، از روزگاران کهن در نزد بشر، جایگاهی ویژه داشته است. در اوستا «اتر» atar و «آترش» atarsh هر دو آمده و این دو در پهلوی «اتور» atur، «اتر» atar و آتش atash شده. در پارسی، آذر، آرد، آتش، آدیش و تش و در لهجه ی تهرانی و شیرازی به صورت آتیش آمده است.» (فرهنگ لغت معین: ذیل واژه آتش) «آذر، نام یکی از ایزدان مزدیسنا است .آذر ایزد، در اوستا بیشتر پسر اهورامزدا خوانده شده است و از این تعبیر خواسته اند بزرگی مقام او را اراده کنند. برخی از حکما، طبیعت را آتش محسوسی به شمار آورده اند. گروهی از قدما نیز بر این باورند که نفس ناطقه، یک شعله ی ملکوتی است که تعلق آن به بدن همانند تعلق آتش به هیزم است. صدرالمتألهین می گوید: در قرآن مجید به گونه ای بسیار لطیف، به این مسئله اشاره شده است. وی آیه ی ۲۴ از سوره ی بقره را اشاره به این معنی دانسته است و آن را در این باب قابل تفسیر به شمار آورده است: «فَاتَّقُوا ا لنَّار الَّتِی وقُودها النَّاس والْحِجارهُ أُعِدت لِلْکَافِرِین» (۲۴). از آتشی بترسید که هیزم آنان، بدن های مردم (گنهکار) و برای کافران، آماده شده است. صدرالمتألهین می گوید که آنچه در این آیه ی شریفه آمده، اشاره به این است که طبیعت و نفس ناطقه، دو آتش باطنی به شمار می آیند. یکی از آنها در اجسام مرده اثر می گذارد و دیگری اجسام زنده را دگرگون می سازد. آتش به عنوان معجزه ی پیامبران نیز یادشده است. در بعثت موسی (ع)، خداوند نخستین بار در گفت وگو با موسی، به صورت آتش متجلی می شود. در بیابانی تاریک و سرد، موسی و خانواده ی تنهای او آتشی می بینند که از درون درختی شعله می کشد. آتش از دیرباز در اساطیر ایرانی جایگاهی ویژه داشته است. زرتشت به آن جنبه ی اخلاقی و معنوی داد و آن را علامت و نشانه ی زنده ای از پاکی و طهارت دانست. به عقیده ی زرتشتیان توجه آنها به آتش، دلیل بر آتش پرستی نیست، بلکه مانند توجه مسلمانان به قبله و احترام مسیحیان به صلیب است. آتش در دین زرتشتی، نماد اهورامزدا و کانون عبادت های روزانه ی آنان است. با این حال، هنوز به آتش (جنگجو) خطاب می کنند، زیرا از مقدس ترین آتش ها یعنی آتش بهرام درخواست می شود که با دیوان خشکسالی، بلکه با دیوان مینوی تاریکی نبرد کند.» (کوشش و کفاشی، ۱۳۹۰: ۱۴۶) «مظهر و نماد اشعه (نیروی راستی در مقابل نیروی دروغ)، آتش است و آتشگاه جایگاه برخواندن و ستودن اهورا مزد است. زرتشت درپی گذر از آتش و نهادن فلزِ گداخته بر سینه اش است که راستی پیام خویش را به ثبوت می رساند و در پایان جهان، با گذر از آتش و فلز گداخته است که کردار مردمان را به رستاخیز می سنجند و داد می دهند.» (بهار، ۱۳۷۴: ۲۰) در جهان بینی ایران باستان، تاریخ، جاودانه نیست و تکرار نمی شود، بلکه در فرجام کار به وسیله ی طوفانی عالمگیر و آتشی بزرگ که نشانه ی رستاخیز است، به پایان خواهد رسید. زیرا فاجعه ی نهایی که تاریخ را به پایان خواهد رساند، در عین حال، درباره ی آن به داوری نیز خواهد پرداخت. در شاهنامه، برای نخستین بار در داستان هوشنگ است که به آتش برمی خوریم. کشف و پیدایش آتش را به او نسبت داده اند. وی پس از دست یافتن به آتش، آن را نیایش می کند:
بگفتا فروغیست این ایزدی |
|
پرستید باید اگر بخردی (فردوسی، شاهنامه: ۱۰) |
پس از آن ، تقریباً آتش در همه ی موارد نقشی میانجی می یابد و معمولاً آتشکده، جایگاه نیایش و آتش، واسطه ی میان انسان و خداست. اما نمادین ترین آتش شاهنامه، با تمامی ویژگی های رازناک آن را می توان در داستان سیاوش یافت. این آتش، آتش آزمون است که نمودار پالایش است. در این داستان سیاوش برای اثبات بی گناهی خود، در برابر تهمتی که سودابه به وی زده بود، تن به آتش می سپارد، چرا که می داند که آتش بر بی گناهان کارگر نیست و در نتیجه با صحت و سلامت از آتش بیرون می آید. (ر ک کوشش و کفاشی، ۱۳۹۰: ۱۴۷)
سیاوش، سیه را به تندی بتاخت ز هر سو زبانه همی برکشید یکی دشت با دیدگان پر زخون چو او را بدیدند برخاست غو |
|
نشد تنگدل جنگ آتش بساخت کسی خود و اسب سیاوش ندید که تا او کی آید ز آتش برون که آمد ز آتش برون شاه نو |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|