کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



ارتکاب بعضی جرایم را در کیفیات و شرایط خاصی در مقام دفاع مشروع، از نحوه ارتکاب سایر جرایم تشخیص داده است و مشروعیت آن دسته از مستثنیات را اعلام دارند.[۱۹] بعضی نیز اعتقاد بر این دارند که « مشروعیت مورد نظر قانونگذار، مشروعیت دفاع که امری ذاتی و طبیعی است، نبوده، بلکه در مقام اعمال مشروعیت اعمالی است که اگر در غیر موارد دفاع اعمال گردد مجرمانه محسوب خواهد شد ».[۲۰]
برخی از تعاریف بعمل آمده از دفاع مشروع بدین شرح است :
ـ « شخص مورد تجاوز در صورت نداشتن وقت توسل به قوای دولتی به منظور رفع تجاوز، حق دارد به نیروی شخصی از ناموس، جان و مال خود دفاع کند. این دفاع را دفاع مشروع گویند. »[۲۱]
ـ « شخصی که برخلاف عدل و انصاف مورد حمله قرار گرفته و برای دفاع از خود مرتکب جرم شده در حال دفاع مشروع می باشد. »[۲۲]
پایان نامه - مقاله - پروژه
ـ « و هرگاه کسی به خاطر نفس و یا عرض و یا ناموس و یا آزادی خود یا دیگری و با رعایت شرایط پیش بینی شده در قانون مرتکب هر عملی گردد، عمل ارتکابی او جنبه مجرمانه خود را از دست داده، چنین شخصی معاف از مسؤولیت مدنی و کیفری است. »[۲۳]
بند دوم : در فقه امامیه
دفاع در اصطلاح فقهی دارای معانی گوناگونی است. زیرا گاهی به معنای جهاد بکار رفته است، مانند موقعی که دشمنان حمله کنند و مردم ناچار گردند که از جان و مال و عرض خود و دیگران دفاع نمایند.
حضرت امام قدس الله نفسه الزکیه در کتاب وزین تحریرالوسیله دفاع را به دو قسم تقسیم فرموده است[۲۴] :
۱ـ دفاع از حوزه اسلام.
۲ـ دفاع از نفس و مانند آن.
و در ارتباط با قسم اول می فرمایند :
اگر کشورهای اسلامی و یا مرزهای آنها از طرف دشمن خطرناکی مورد حمله قرار گیرد، به گونه ای که مجتمع اسلامی در معرض خطر باشد، دفاع بر همه واجب است و سپس این امر را بر استیلاء سیاسی و اقتصادی نیز تعمیم داده و می فرمایند : اگر روابط تجاری با دشمنان اسلام حوزه اسلام و بلاد مسلمین را از نظر سیاسی مورد خطر قرار دهد، بر همه مسلمانان واجب است از چنین روابطی خودداری نمایند ؛ و اگر بعضی از دولت های اسلامی و یا نمایندگان مجلس از نظر سیاسی و یا اقتصادی موجب آن گردند که اجانب از نظر سیاسی و اقتصادی در کشورهای اسلامی نفوذ پیدا کنند، چنین کسانی خائن محسوب شده و باید از مقامشان معزول گردند. ادله مشروعیت جهاد تدافعی ـ دفاع از خود، چه در حقوق داخلی و چه در حقوق بین الملل، یک حق مسلم طبیعی و قانونی است. اسلام، جنگ تدافعی و « رباط » را که برای دفع حمله و حفظ مرزهای دارالاسلام صورت می گیرد، مقرر داشته است. در شرع مقدس اسلام، در حقوق داخلی دفاع از جان و مال و ناموس، حتی در وقت ضرورت تا به حد قتل نفس جایز است و این حق، اساس جنگ دفاعی در عرصه بین المللی است که شریعت اسلامی نیز آن را به رسمیت می شناسد.
در شارع مقدس گستره دفاع مشروع محدود به موارد چهارگانه ذیل می باشد : دفاع از اسلام در مقابل فتنه گری دشمنان، دفاع از اتباع دولت اسلامی و مستأمنین، دفاع از دارالاسلام و کیان اسلامی، دفاع از بلاد اسلامی، از این موارد چهارگانه به دو مورد اخیر اشاره می گردد :
دفاع از دارالاسلام و کیان اسلامی ؛ هرگاه دارالاسلام به مخاطره بیفتد، دفاع از آن بر همه مسلمانان واجب است. همچنان که هنگام لشکرکشی نظامی روسیه به مناطق شمالی ایران در اواخر قرن نوزدهم میلادی و سال های انقلاب مشروطه، گروهی از فقهای بزرگ وقت که ساکن نجف بودند، طی نامه ای به علمای هندوستان خاطر نشان ساختند که چون دولت های عثمانی و ایران، مرکز ترویج دین اسلام و نقطه اعتماد مسلمانان هستند، حفظ اسلام در حفظ این دو دولت است و حمله نظامی روسیه و کشتار مسلمانان ایران، استقلال دولت و اصل اسلام را از بین خواهد برد.
هرگاه دشمن به سرزمین های اسلامی تجاوز کند و قصد اشغال یا استیلای سیاسی بر آن داشته باشد ولو آنکه متعرض مسلمین نشود، دفاع در مقابل این تجاوز نیز واجب است.
علامه طباطبایی در ذیل آیه ۱۹۰ بقره می فرماید[۲۵]: « ماهیت جهاد در اسلام دفاعی محض است که حق انسانیت که براساس فطرت سلیم، حق مشروع بشریت می باشد، بدان وسیله حفظ می گردد و دفاع هم بالذات محدود است و تجاوز همان خروج از آن حدود است و به همین جهت به دنبال آیه فوق فرمود : تجاوز نکنید که خداوند تجاوزگران را دوست ندارد. بنابراین یک سری از محدودیت ها، نه به جعل و قرارداد که ذاتی دفاع است از جمله : وقوع تجاوز ( بقره ۹۰ ) – اصل تناسب بقره : ۱۹۴ – در حد ضرورت : بقره ۱۹۳ – پایبندی به اصول انسانی و رعایت ارزش ها ولو آنکه طرف مقابل ناجوانمردی نماید. لذا اقدامی که به صورت دفاع از خود به عمل می آید باید در واکنش به یک تجاوز سابق بر آن و متناسب با رفع تجاوز و در همان حد که برای رفع تجاوز و خاتمه دادن به آن ضرورت داشته باشد و با رعایت اصول انسانی صورت گیرد. »
و سپس به بخش دوم پرداخته اند که مقصود ما نیز از دفاع مشروع همین بخش می باشد، در ابتدا روایات وارده در باب دفاع را تا حدی که مناسب باشد نقل می نمایم[۲۶]:
«۱ ـ محمد بن زیاد جبلی ازابی عبدالله (ع) نقل می کند که آن حضرت فرمودند : رسول خدا (ص) فرموده است : من قتل دون عقال ( عیال ) فهو شهید. ( وسائل الشیعه ۱۱/۹۲ )
۲ ـ عبداله بن سنان ازابی عبدالله (ع) نقل می کند که فرمودند رسول خدا (ص) فرموده است : من قتل دون مظلمه فهو شهید ( وسائل الشیعه ۱۱/۹۲ ) و مقصود از این دو حدیث و مانند آن این است که هرکس برای دفاع از مالش، ( عیالش ) و یا هر ستمی که به او شده است کشته شود حکم شهید را دارد.
۳ ـ هیثم که یکی از راویان حدیث است می گوید به امام باقر (ع) گفتم : دزد در خانه من وارد می شود و قصد جان و مال مرا دارد، در پاسخ فرمودند : او را بکش، خداوند و هرکس را که این سخن را می شنود شاهد و گواه بر این قرار می دهم که خون وی مباح است.
و در بعضی روایات آمده است : خداوند از بنده ای خشمگین است که دزد به خانه اش وارد شود و او به مقابله برنخیزد.
و در روایت وهب از امام جعفرصادق (ع) از پدرش (ع) آمده است که اگر فردی به خانه ات وارد شود و قصد اهل و مال تو را داشته باشد اگر بتوانی به زدن او مبادرت نمایی، زیرا دزد محارب با خدا و رسول است و از حضرت امام رضا (ع) سئوال شده که مردی در سفر است و کنیزی همراه اوست و گروهی می‌آیند تا کنیز او را بگیرند، آیا با اینکه می ترسد کشته شود از گرفتن او ممانعت نماید ؟ در پاسخ فرمودند: آری و سپس پرسیدم اگر زنی همراه او باشد همین حکم را دارد فرمودند آری پرسیدم مادر، دختر، دخترعمو، و خویشان نیز چنین هستند، هرچند بترسد که کشته شود؟ در پاسخ فرمودند : آری و اگر مالش نیز در معرض خطر باشد دفاع از آن واجب است هرچند از کشتن خود بیم داشته باشد. از این روایات استفاده می شود که دفاع از جان و مال و عرض خود و دیگران هرچند اجنبی باشند واجب است.»
فقها تعریفی از دفاع مشروع ارائه نداده اند ولی ضوابط و شرایط آنرا به طور روشن تعیین کرده اند. «عبدالقادر عوده» در تعریف دفاع مشروع می نویسد : « در شریعت بر هر انسانی در حمایت از جان خویش، یا جان دیگری دفاع مشروع خاص واجب است. در حمایت از مال خویش یا دیگری حق هر انسانی محسوب می شود تا آنان را از هرتجاوز فعلی و غیر مشروعی با قدرت لازم در حد دفع این تجاوز حفظ نماید ».[۲۷]
« داوود العطار » به رعایت قاعده « الاسهل فالاسهل » اعتقاد دارد و می نویسد : « دفاع شرعاً باید ضروری باشد ».[۲۸] امام خمینی (ره) نیز در تحریرالوسیله زیر عنوان مسئله ششم در باب شرایط دفاع فردی معتقد است که : « مراتب دفاع به ترتیب از فریاد کشیدن آغاز می شود و امکان دارد به قتل منتهی گردد و اضافه می کند هرگاه مراعات مراحل و مراتب دفاع موجب خوف قتل و یا غالب شدن معترض در بین باشد رعایت این مراتب واجب نیست ».[۲۹]
بند سوم : در حقوق موضوعه ایران
ـ دفاع مشروع در حقوق موضوعه ایران در قانون راجع به مجازات اسلامی و قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) پیش بینی شده است. حقوق موضوعه ارتکاب اعمالی را که در شرایط عادی جرم و مستوجب مجازات است در مقام دفاع جرم نمی شناسد و مسؤولیت کیفری و مدنی دفاع کننده را منتفی می داند. در ماده ۶۱ قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۷۰ آمده است : « هرکس در مقام دفاع از نفس یا عرض و یا ناموس و یا مال خود یا دیگری و یا آزادی تن خود یا دیگری در برابر هرگونه تجاوز، فعلی یا خطر قریب الوقوع انجام دهد که جرم باشد، در صورت اجتماع شرایط قابل تعقیب و مجازات نخواهد بود. »
بند چهارم : در اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی رم
در جزء (ج) بند ۱ ماده ۳۱ اساسنامه دادگاه بین المللی کیفری، دفاع مشروع از جمله مبانی معافیت از مسؤولیت کیفری شناخته شده است. برای آن که متهم تحت این عنوان تبرئه گردد، لازم است که « در برابر توسل غیرقانونی و قریب الوقوع به زور، به شیوه ای پذیرفتنی و متعارف در مقام دفاع از خود یا فرد دیگری و یا در مورد جنایات جنگی، برای دفاع از مالی که برای ادامه حیات خود او یا فرد دیگری مورد نیاز است یا دفاع از مالی که برای دستیابی به اهداف یک مأموریت نظامی، ضروری است، اقدام نماید. این دفاع باید متناسب با درجه خطری باشد که خود مدافع یا شخص ثالث یا مالی را که از آن محافظت شده، تهدید می کرده است ». با این حال، این امر که متهم در یک عملیات دفاعی که توسط قوای مسلح صورت می پذیرفته، دخالت داشته است، به تنهایی موجب احراز شرایط دفاع مشروع و معافیت از او مسؤولیت کیفری نخواهد بود.[۳۰]
مبحث دوم : بازشناسی دفاع مشروع از مفاهیم مشابه
در این مبحث برای بازشناسی، مفاهیم در کنار هم مقایسه می شوند و شباهت ها و تفاوت های هرکدام گفته می شود تا بتوانیم دفاع مشروع را از مفاهیم مشابه بشناسیم.
گفتار اول : دفاع مشروع و دفاع شخصی
در مقابل دفاع مشروع self defence ))، که یک تأسیس حقوقی و از علل موجهه جرم به حساب می آید، دفاع شخصی ( personal defence) وجود دارد که یک تأسیس جرم شناختی ـ جامعه شناختی است که چه بسا ممکن است از نظر قانون جرم باشد.
دفاع شخصی از خود، ممکن است دو شکل داشته باشد : شکل انفعالی و شکل فعال. شکل انفعالی مثل اینکه کسی دور خانه اش را سیم خاردار یا چراغ یا نرده می کشد یا اینکه بر روی خودروی خود دزدگیر نصب کند. بنابراین به این وسیله افراد دفاع از خانه یا خودروی خود را تقویت می کنند. این شکل از دفاع شخصی جنبه انفعالی دارد و بر پیشگیری وضعی از جرم تأکید می ورزد و جرم نیست. اما شکل فعال دفاع شخصی مانند اینکه کسی روی دیوار خانه است و بدون اطلاع از مقصود و غرض وی، به سمت او تیراندازی شود. در این صورت شخص مرتکب جرم شده و نمی تواند دفاع مشروع را مطرح نماید.[۳۱]
بنابراین، به موازات ناامن شدن جوامع و تشدید احساس ناامنی میان شهروندان، گرایش به توسل به دفاع شخصی از خود بیشتر می شود. و دفاع شخصی، دفاع مشروع نیست بلکه به دلایل فوق الذکر با هم فرق دارند.
گفتار دوم : دفاع مشروع و اضطرار
حالت ضرورت موقعیت فردی است که برای حفظ مصلحت و منفعتی مهم و یا دفع مفسده عظیم، مرتکب رفتاری می شود که در شرایط عادی ممنوع می باشد. دفاع مشروع نیز عبارت است از اقدام فرد در معرض تهدید برای حفظ یکی از حقوق خود. نقاط مشترک فراوان میان این دو عامل توجیه کننده جرم سبب شکل گیری دیدگاهی شده است که مبنای این دو نهاد را واحد می داند. اما علی رغم نقاط مشترک فراوان، حفظ منفعت مهمتر و دفع مفسده بیشتر در حالت ضرورت و صیانت از کرامت انسانی در اصل تعرض ناپذیری ناروا در دفاع مشروع، سبب تمایز این دو نهاد حقوق جزا در مبانی و در نتیجه شکل گیری تفاوت هایی در ارکان و آثار آن دو خواهد شد.[۳۲] اضطرار مانند دفاع مشروع مبتنی بر نفع اجتماعی است ولی این دو تأسیس حقوقی از جهاتی با یکدیگر متفاوت هستند. زیرا لازمه دفاع مشروع وجود حمله قبلی است در حالی که در مورد اضطرار، ارتکاب جرم توسط مضطر بدون تهاجم و تعرض قبلی انجام می شود.[۳۳] به عقیده برخی از حقوقدانان[۳۴] از آنجا که دفاع مشروع و اضطرار هردو جزو اسباب اباحه محسوب می شوند، دامنه کاربرد آنها ممکن است با یکدیگر مداخله پیدا کند. امتیاز دفاع مشروع آن است که استفاده از زور بیشتر در مقابل تجاوز ایرادی ندارد ؛ حال آنکه اضطرار بر پایه توازن مطلق منافع، بنا شده است. به علت وجود این امتیاز دفاع مشروع در فشار قرار می گیرد. نظریه پردازان مکرراً تلاش می کنند تا مواردی را از قلمرو اضطرار به داخل محدوده دفاع مشروع بکشانند. برخی دیگر از حقوقدانان نیز تفاوت را چنین مطرح می کنند : « در دفاع مشروع به کسی ضرر زده می شود که در صدد اضرار به مدافع بوده است. ولی، در مورد اضطرار، برای احتراز از ضرری که زیان دیده مسئول آن نبوده است به او ضرر زده
می شود ».[۳۵]
گفتار سوم : دفاع مشروع و منازعه
تبصره یک ماده ۶۱۵ ق.م.ا را باید از ابداعات مقنن در سال ۱۳۷۵ نامید که مطابق آن : « در صورتی که اقدام شخص، دفاع مشروع تشخیص داده شود مشمول این ماده نخواهد بود ».
در بررسی این تبصره توجه به موارد ذیل ضروری است[۳۶] :
الف. منظور از « شخص » کسی است که ارتکاب منازعه از سوی وی قطعی است.
ب. گاهی ممکن است ورود شخص به منازعه به انگیزه دفاع باشد. فرض کنید چند نفر به قصد نزاع به منزل دیگری مراجعه نمایند و ساکنان منزل در مقام دفاع ناچار به نزاع شوند. در این صورت ورود به نزاع به منظور دفاع است و به همین دلیل، عمل مدافع، موجه تشخیص و در قبال نتایج سوء حاصله هیچ گونه مسؤولیتی نخواهد داشت. به عبارت دیگر جرم ارتکابی ( منازعه ) به دلیل دفاع وصف مجرمانه خود را از دست می دهد. اما اگر شروع به منازعه با انگیزه دفاع نباشد ولی در جریان منازعه با وضعیتی مواجه شود که ناچار به دفاع شود آیا از او پذیرفته می شود ؟ ورود به نزاع حتی با انگیزه های سوء مانعی برای دفاع در صورت احراز شرایط از قبیل ضرورت، تناسب و غیره نخواهد بود مشروط بر اینکه اقدامات طرف مقابل، قانونی نباشد.
ج. مدافع ممکن است در مقام دفاع، مباشرت به ارتکاب جنایت در اثناء منازعه نماید مانند آن که در مقام دفاع مرتکب قتل شود و یا اینکه اتهام او صرفاً منازعه باشد بدون اینکه بتوان ارتکاب جنایتی را به وی نسبت داد. مانند آن که در منازعه ای شرکت کند که منتهی به قتل گردد ولی قاتل مشخص نشود. در هر دو صورت، مشمول حکم تبصره یک خواهد بود و از هر دو عنوان مجرمانه تبرئه می شود.
د. موجه بودن عمل یکی از منازعین، تأثیری بر اتهام یا اتهامات دیگران اعم از اینکه همدستان یا مخاصمین او باشند نخواهد داشت.
و. دفاع در جریان منازعه صرفاً علیه طرف نزاع ( مهاجم ) پذیرفته است و لذا اگر در این شرایط و در مقام دفاع مرتکب جنایتی علیه دیگری شود که مهاجم نیست اعم از اینکه از منازعین یا غیر آنها باشد، جانی محسوب و برحسب نوع جنایت مجازات خواهد شد هرچند که اتهام شرکت در منازعه علیه او منتفی باشد. فرض کنید شخص الف در جریان منازعه و در مقام دفاع از خود به مهاجمی که از منازعین محسوب می شود شلیک کند ولی گلوله در اثر بی احتیاطی به عابر، همدست او یا منازعی که طرف مقابل شخص او نیست اصابت و منتهی به قتل شود. در این صورت مرتکب هرچند از اتهام منازعه به دلیل دفاع مبری می شود ولی در مقابل قتل ارتکابی پاسخگو خواهد بود اگرچه مبنای عمل او مشروع بوده است. بنابراین باید توجه داشت که صرف داشتن انگیزه دفاع در منازعه کافی برای توجیه جنایت ارتکابی نیست بلکه رعایت شرایط دفاع در مقابل مهاجم یا مهاجمین ضروری است. البته اگر کسی به قصد دفاع ناچار به منازعه شود ولی به طور مشخص مرتکب جنایتی نشود مشمول تبصره یک ماده ۶۱۵ ق.م.ا بوده و خروج از شمول ماده بلامانع است. بنابراین باید میان کسی که به قصد دفاع مشروع به منازعه می کند و کسی که با قصد مجرمانه وارد نزاع می شود و در جریان منازعه ناچار به دفاع از خود می شود قایل به تفصیل بود.
ه. اشتباه در هویت مجنی علیه در جریان منازعه تأثیری بر عمدی بودن جنایت ارتکابی ندارد.
فصل دوم : مبانی دفاع مشروع
در این فصل طی دو مبحث به بررسی مبانی تاریخی و فلسفی دفاع مشروع در حقوق جزای ایران و اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی می پردازیم تا ببینیم در طول زمان دفاع مشروع در حقوق جزای ایران و اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی چه تغییراتی را سپری کرده است.
مبحث اول : مبنای تاریخی دفاع مشروع
اصل دفاع مشروع از کهن ترین دوران مورد پذیرش بابلی ها، یونانی ها، رومی ها و هندی ها بوده است.[۳۷] در قوانین یونان قدیم، الواح دوازده گانه روم قدیم و سایر قوانین دنیای قدیم مقرراتی در این زمینه وجود داشته است.[۳۸] در قوانین امروزی نیز دفاع مشروع پذیرفته شده است. در این مبحث طی دو گفتار به مبانی تاریخی دفاع مشروع در حقوق ایران و اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی دائمی رم می پردازیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 06:41:00 ق.ظ ]




در این پژوهش به بررسی تأثیر غلظت باکتری (چگالی نوری)، مدت زمان مایه زنی[۶۱] ریزنمونه ها با باکتری و مدت زمان هم کشتی بر کارایی انتقال ژن پرداخته شد. همچنین آزمایش مقدماتی برای تعیین غلظت بهینه آنتی بیوتیک کانامیسین به عنوان ماده گزینشگر صورت گرفت. این پژوهش به صورت مشترک در بخش علوم باغبانی و پژوهشکده بیوتکنولوژی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷ انجام شد.
پایان نامه - مقاله - پروژه

۴-۲-۱- آزمایش مقدماتی

 

۴-۲-۱-۱- گزینش با کانامیسین

برای گزینش با کانامیسین از غلظت های ۰، ۲۵، ۵۰، ۱۰۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ میلی گرم در لیتر استفاده شد. نتایج در جدول ۳-۴ نشان داده شده است.
فشار گزینش[۶۲] یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر کارآیی انتقال ژن می باشد. اگر فشار گزینش خیلی پایین باشد تعداد بیشتری گیاهان گریخته به علت غلظت های پایین مواد گزینشی باززایی می شوند. در مقابل، اگر فشار گزینش خیلی بالا باشد بافت ها یا یاخته های تراریخت به سبب مواد دفعی از یاخته های غیر تراریخت مرده یا در حال مرگ و نیز ایجاد مزاحمت در انتقال عناصر ضروری (zhang et al, 2004) توسط این بافت ها یا یاخته های در حال مرگ نمی توانند رشد کنند یا حتی می میرند.
مقاومت گیاه به مواد گزینشی بستگی زیادی به گونه گیاهی دارد (Firoozabady et al, 1995). حتی درون یک گونه گیاهی، تحمل می تواند بسته به نژادگان متغیر باشد. به این منظور ارزیابی آستانه مواد گزینشی برای کشتن یاخته، بافت یا گیاه غیر تراریخت باید آزمایش شود. در این پژوهش بدون آلودگی باکتریایی، تشکیل پینه به وسیله کانامیسین در غلظت های آزمایش شده برای رقم ’Panamera‘زیر تأثیر قرار نگرفت در حالی که برای رقم’Rendz-Vous‘ تشکیل پینه به طور کامل زمانی که غلظت کانامیسین به بالاتر از ۱۰۰ میلی گرم در لیتر رسید جلوگیری شد.
جدول ۳-۴- اندام زایی از ریزنمونه های برگ دو رقم میخک روی محیط دارای کانامیسین با و بدون آلودگی توسط Agrobacterium tumefaciens LBA 4404.

 

تعداد شاخساره باززایی شده به ازای هر ریزنمونه   تشکیل شاخساره (%)   تشکیل پینه (%) کانامیسین (mg l-1)
با آلودگی با کتریایی شاهد با آلودگی با کتریایی شاهد با آلودگی با کتریایی شاهد
                ’رندز-ووس‘
۳/۴ ۱/۳   ۵/۳± ۴/۱۴ ۳/۶±۳/۳۱   ۱۰۰ ۱۰۰ ۰
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:40:00 ق.ظ ]




 

Keran

 

۲۰۱۳

 

فرآیندی که اطلاعات و دارایی های ذهنی را به ارزش های ماندگار تبدیل می کند.

 

 

 

۳-۲ تاریخچه مدیریت دانش
مدیریت دانش از اواخر دهه ۱۹۷۰ مطرح گردید. در اواسط دهه ۱۹۸۰ و با آشکار شدن جایگاه دانش و تأثیر آن بر قدرت رقابت در بازارهای اقتصادی، اهمیت آن مضاعف شد. در این دهه نظام مبتنی بر هوش مصنوعی و نظام های هوشمند برای مدیریت دانش به کار گرفته می شد و مفاهیمی چون « فراهم آوری دانش»، «مهندسی دانش[۴۹]»، «نظام های دانش محور[۵۰]» و مانند آن رواج یافت. در اواخر دهه ۱۹۸۰ سیر صعودی انتشار مقالات مربوط به مدیریت دانش در مجلات حوزه های مدیریت، تجارت، علوم کتابداری و اطلاع رسانی را می توان مشاهده کرد. در همین دوران کتاب های مربوط به این حوزه منتشر شدند. در آغاز دهه ۱۹۹۰ فعالیت گسترده سازمان های آمریکایی، اروپایی و ژاپنی در حوزه مدیریت دانش به نحو چشمگیری افزایش یافت. ظهور وب جهانی در اواسط دهه ۱۹۹۰، تحرک تازه ای به حوزه مدیریت دانش بخشید. شبکه بین المللی مدیریت دانش[۵۱] در اروپا و مجمع مدیریت دانش ایالت متحده آمریکا[۵۲] فعالیت های خود را در شبکه اینترنت گسترش دادند. در سال ۱۹۹۵ اتحادیه اروپا طی برنامه ای به نام «اسپریت[۵۳]» بودجه قابل ملاحظه ای را برای اجرای طرح های مدیریت دانش اختصاص داد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
به تدریج شرکت های بزرگی مانند «ارنست و یانگ[۵۴]»، « بوز آلن[۵۵]» و « همیلتون[۵۶]» و ده ها شرکت دیگر به شکل تجاری وارد عرصه مدیریت دانش شدند. اکنون مدیریت دانش در سال های آغازین قرن ۲۱ برای بسیاری از کشورهای پیشرفته به عنوان نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت و توسعه است. شرکت های بزرگ اروپایی از سال ۲۰۰۰ به بعد حدود ۵۵ درصد درآمد خود را به مدیریت دانش اختصاص داده اند(حسن زاده، ۱۳۸۶).
جدول ۲-۲: گاه شمار مدیریت دانش (حسن زاده ،۱۳۸۶)

 

 

زمان

 

روند پیشرفت مفهوم مدیریت دانش

 

 

 

دهه ۱۹۷۰

 

مدیریت دانش مطرح شد .

 

 

 

دهه ۱۹۸۰

 

بر اهمیت مدیریت دانش افزوده شد و انتشارات مدیریت دانش سیر صعودی یافت.

 

 

 

اول دهه ۱۹۹۰

 

فعالیت شرکت های آمریکایی، اروپایی و ژاپنی در حوزه مدیریت دانش شدت یافت.

 

 

 

اواسط دهه ۱۹۹۰

 

شبکه های بین المللی مدیریت دانش پدید آمد.

 

 

 

اواخر دهه ۱۹۹۰

 

مدیریت دانش در زمره فعالیت های تجاری سازمان ها درآمد.

 

 

 

هزاره سوم

 

سازمان های بزرگ اروپایی حدود ۵۵ درصد درآمد خود را به مدیریت دانش اختصاص دادند.

 

 

 

۴-۲ مدل های مدیریت دانش
مدیریت دانش موضوعی پیچیده و پویاست، موفقیت مدیریت دانش مستلزم نگرشی سیستمی است که کلیه ی عوامل و اجزاء و فرآیندهای مدیریت دانش را مدنظر قرار دهد (ابطحی و صلواتی ،۱۳۸۵). سیستم مدیریت دانش پیاده سازی شده باید بین افراد ارتباط برقرار کند بطوری که آن ها را قادر سازد تا باهم فکر کنند و در جهت تسهیم اطلاعات و دیدگاه ها و تجاربی که برای شرکتشان مفید است زمان صرف کنند (Mladkova,2012). بسیاری از سازمان ها بر این باورند که دانش مهمترین دارایی آنهاست، اما در عمل کمتر به آن پایبندند. یکی از دلایل عمده ی این امر آن است که سازمان ها نمی دانند که چگونه به سراغ مدیریت دانش بروند. برای این منظور در این قسمت مدل های مختلف مدیریت دانش مورد بررسی قرار می گیرند. بر اساس نگرش و رویکردی که صاحبنظران نسبت به مدیریت دانش اتخاذ کرده اند، مدل های مختلفی شکل گرفته اند (ابطحی و صلواتی ،۱۳۸۵).می توان علت اختلاف در تعاریف و مدل های مدیریت دانش را در نوع پارادایم حاکم بر دانش دانست. یک پارادایم محاسباتی است که سیستم محور و تکنولوژی محور بوده و تنها از دانش آشکار به صورت مکانیکی و ایستا جهت بهینه سازی استفاده می کند و پارادایم دیگر، پارادایم ارگانیکی بوده که با توجه به ابعاد اجتماعی- سازمانی خود، تنها انسان محور بوده و به صورتی پویا و با بهره گرفتن از دانش صریح و ضمنی به دنبال حداکثر سازگاری می باشد(Hazlett et al ,2011). اثربخشی هرکدام از این مدل ها به موقعیت و جایگاهی بستگی دارد که سازمان در آن قرار گرفته است (ابطحی و صلواتی ،۱۳۸۵).
۱-۴-۲ مدل هفت سی
این مدل توسط انجمن بهره وری و کیفیت آمریکا[۵۷] در سال ۱۹۹۶ ارائه گردیده است و بر مبنای هفت واژه که حرف اول آن ها «C» است، بنا شده است و از این رو با نام مدل « هفت سی» شناخته می شود. اجزاء این مدل به شرح زیر است:
خلق و ایجاد[۵۸] دانش
در دام انداختن[۵۹] (مقید کردن : تعیین ایده های بهتر و مستند نمودن آن ها )
بسط و تسهیم[۶۰] : تسهیم ایده های خود برای کمک به دیگران
همکاری[۶۱] : تبادل دانش در سطح عمومی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:40:00 ق.ظ ]




۲-۱)مساوات بی حرمتی به خون یک مسلمان با بی حرمتی به خون تمام مسلمین:
خون مسلمانان محترم است وهیچ کس حق تعدی به آن راندارد.بی حرمتی به جان یک مسلمان بابی حرمتی به کل مسلمانان برابر است وبامیدان دادن به متجاوزان حیات سایر انسان هادرخطر مرگ قرار می دهد.
زیراکسی که دست به خون انسان بی گناهی می آلاید آمادگی داردکه انسان های بی گناه دیگری راکه باآن مقتول ازنظرانسانی وبی گناهی برابرندموردحمله قراردهدوبه قتل برساند.[۳۳۰]دراین قسمت از آیه۳۲/مائده« فکأنما قتل الناس جمیعا »چنان حرمتی برای جان انسان ها قائل است که کشتن اورابرابر باکشتن همه انسان ها وزنده نگه داشتن اورا برابر بازنده بودن همه می داند. یک فرداز انسان آن حقیقتی را که باخود حمل می کند وباآن زنده است وبا آن می میرد ،حقیقتی است که در همه افراد یکی است وفرقی بین بعضی ازافراد وکل افراد نیست وفردواحد وافراد بسیار در آن حقیقت واحدند.ولازمه ی این معنا این است که کشتن یک فرد به منزله ی کشتن نوع انسان باشد.[۳۳۱] تشبیه قتل یک نفر به قتل همه انسان ها به خاطر آن است که هرگاه شخصی یک نفر را می کشد دیگران از اونفرت و عداوت دارند وخصم او هستند.ونتیجه ی جنایت جانی بسیار سنگین است گویا همه ی جهانیان راکشته است.اگر او همه مردم را می کشت چگونه به قتل می رسید حال باید همان گونه کشته شود وفرقی به حال اوندارد.[۳۳۲]ترس ازمجازات قصاص، قاتل راازنابودکردن حیات یک شخص بازمی دارد.پس اوراازتعدّی کردن به حیات کل انسان هابازمی داردزیراکه تعدّی به حیات یک شخص برابرباتعدّی به کل انسان هاست.[۳۳۳]
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۱)تأثیر احترام خون وإحیای آن:
محترم بودن خون مسلمان باعث می شودتااوراازخطرمرگ نجات دهدوبرای حفظ آن تلاش شودتامورد بی حرمتی قرارنگیرد.
احترام به حیات نزدشرایع آسمانی به ویژه اسلام به حیات این شخص وآن شخص منحصرنیست بلکه حیات هرکسی که باشدمحترم است باهرخصوصیت وتفاوتی که باشد.فرقی میان طفل شیرخواروفرماندارشهریامیان مؤمن صالح ومردم نیست مهم این است که حیات محترم است.[۳۳۴] این قسمت ازآیه۳۲/مائده«من أحیا نفسا فکأنماأحیی الناس جمیعا» إحیای جان یک نفررا برابر با إحیای جان همه انسان هاتشبیه کرده است وتشبیه شئ به شئ از وجوه حقیقت ومجاز است پس تشبیه فعل به فعل جایز نیست چون یک إحیا به دوإحیا شباهت ندارد.پس تشبیه درمعنی إحیا است .[۳۳۵]که إحیای یک فردبرابرباإحیای کل افراداست.درمورد إحیای جان چند نظر وجوددارد:
۱-کسی که انسانی را از مرگ نجات دهد مانند کسی است که همه ی مردم را از مرگ نجات بخشیده است.
۲-هر کس نفسی را از غرق شدن یا سوختن درآتش نجات دهد اجر و پاداش کسی را دارد که همه مردم را از مرگ نجات داده است.
۳-کسی که از کشتن نفسی که مستوجب قصاص است ، بگذردمانند این است که همه ی مردم را عفو کرده واز جرمشان گذشته است .
۴-اگر کسی مانع قتل نفس شود ونهی از آن نماید یابین نفس وکسی که می خواهد آنرا به قتل برساند فاصله ایجاد کند ،مانند کسی است که آن کاررا برای جمیع مردم انجام داده است.[۳۳۶]
۵- به معنی سرزنش کردن درمورد کشتن شخص است که برای قتلش باید دیه دهد چون حرمت قتل اوعظیم است همان طور که خداوند ریختن خونش را حرام کرده است.وإحیا وجه مجاز است یعنی نجات از هلاک شدن همان طور که نمرود گفته بود من زنده می کنم ومی میرانم.[۳۳۷]
به نظر می رسد نظر اول صحیح تر وجامع تر باشد چون در بردارنده ی سایر نظرات با نتیجه ی یکسان است وآن نجات دادن از مرگ می باشد.[۳۳۸]چون همه جنایت های خطرناک مانندجرح وقطع به مرگ منتهی می شود.وإحیای انسان نجات اوازمرگ است وإحیا بعدازمرگ برای انسانها مقدورنیست.[۳۳۹]
۲)بازدارندگی مجازات متعدی به خون مسلمان واهمیت حرمت خون اودرروایات:
۱-۲)ترس ازقصاص عامل بازدارنده ازتعرّض به خون مسلمین:
زمانی که به خون مسلمانان تعّرض شود اجرای قصاص قاتل یکی ازراه هایی است که ازتضییع خون مسلمان جلوگیری می کند.
باوضع حکم قصاص ، کسی راکه می خواهدمرتکب قتل به ناحق شودازقتل بازمی داردوفکراین که باقصاص مجازات خواهدشدموجب ترس وبیم اوومانع اقدامش به قتل خواهدشددرنتیجه زندگانی افرادتأمین خواهدشد.[۳۴۰] ابی خالد کابلی ازامام سجاد(ع)درتفسیر گفتار خداوند متعال «ولکم فی القصاص حیاه»نقل کرده است: «لکم یاامه محمد فی القصاص حیاهلأن من همّ بالقتل فعرف إّنه یقتصّ منه فکفّ لذلک عن القتل کان حیاهللذی همّ بقتله وحیاهلهذا الجانی الذی أراد أن یقتل وحیاهلغیرهما من الناس إذا علمواأنّ القصاص واجب لایجسرون علی القتل مخافه القصاص.» [۳۴۱] برای شما ای امت محمد در قصاص حیات است چون شخصی که اراده کشتن رادارد ،پس بداندکه ازآن قصاص می شودبه خاطر قصاص از قتل خودداری می کند.دراین صورت حیات هم برای کسی است که قصدقتلش راکرده بودوهم برای جنایتکاری است که می خواست مرتکب قتل شود. وهم حیات برای غیراین دو از مردم است ،هرگاه بدانندکه قصاص واجب است به خاطر ترس ازقصاص جرأت به ارتکاب قتل نیابند.
پس ترس از قصاص موجب تأمین حیات برای قاتل،مقتول واجتماع می شودکه خون مسلمان راحفظ می کند.
۲-۲)مجازات قصاص عامل حفظ حرمت خون مسلمان:
علاوه برترس ازمجازات قصاص که موجب حفظ حرمت خون مسلمان است خودماهیت قصاص به گونه ای است که عامل بازدارنده ازتعدّی به خون مسلمان است.
درحکم قصاص اگرچه که تنهاقاتل کشته می شود اما انسان هایی زنده می شوند یعنی انسان هایی که بعدها ممکن بودگرفتاردست ستمکاران شوند.حکم قصاص جلوی همه قتل هاراگرفته است.[۳۴۲]امام سجاد(ع)ازپدرپدرایشان ازامام علی(ع)نقل کردندأربع أنزل الله تعالی تصدیقی بها فی کتابه قلت القتل یقلّ القتل فأنزل الله «ولکم فی القصاص حیاه یا اولی الالباب».[۳۴۳] خداوندچهارکلمه رانازل فرموده که مرا باآن درکتابش تصدیق کرده است یکی ازآن کلمات قتل است گفتم:قتل،قتل راکم می کند.پس خداوند آیه «ولکم فی القصاص حیاه یا اولی الالباب»رانازل کرد.
پس هدف از قصاص حفظ حرمت خون هاوبازداشتن ازتعدّی به آن است.[۳۴۴]
۳-۲)بازدارندگی مجازات اخروی قاتل، ازبی حرمتی به خون مسلمان:
درروایات به بیان اهمیت خون مسلمان از طریق بیان مجازات اخروی که بسیار سنگین است می پردازد.مجازت اخروی برخلاف قصاص که مجازات دنیوی است ماندگارتر،شدیدتروغیرقابل بخشش است.بیان این مجازات عظیم که نشانگر اهمیت خون مسلمان است ،می تواندعامل بازدارنده ازازتکاب بی حرمتی به خون مسلمان قرارگیرد. بابیان روایاتی دراین مورد به بازدارندگی مجازات اخروی که مانع ازتعدّی به حرمت خون مسلمان است،می پردازیم.
ابی حمزه ثمالی از امام سجاد(ع)از رسول خدا(ص)نقل کرده استلایغرنّکم رحب الذّراعین بالدّم فإنّ له عندالله عزوجل قاتلا لایموت قالوایارسول الله وماقاتل لایموت قال النار[۳۴۵]شمارا نفریبد کسی که باتوانایی که دارد، دستش به ریختن خون،بازوگشاده شده است زیرا نزد خدا قاتلی خواهدداشت که نمی میرد.پرسیدندیارسول الله آن قاتلی که نمی میردچیست؟فرمودند:آتش .مجازات آتش که ازبین برنده همه هستی دراین دنیاست به طبع درآخرت شدیدتراست وترس ازچنین مجازاتی عامل بازدارنده ازارتکاب جنایت بر حیات مسلمانان می شود.
جابر بن زیداز امام محمدباقر (ع) از رسول خدا (ص) نقل کرده استاوّل مایحکم الله عزوجل فیه یوم القیامه الدّماءفیوقف ابنا آدم فیفصل بینهما ثم ّالذین یلونهما من اصحاب الدماء حتی لایبقی منهم أحدثمّ الناس بعدذلک حتی یأتی المقتول بقاتله فیتشخّب فی دمه وجهه فیقول هذا قتلتنی فیقول انت قتلته فلا یستطیع أن یکتم الله حدیثا[۳۴۶] اولین چیزی که خداوند درروز قیامت به آن حکم می کند ریختن خون انسان ها است پس پسران آدم(ع)رانگه می دارد وبین آنها حکم می کندسپس کسانی که بعداز قابیل اقدام به ریختن خون انسانها کرده اند،می آورندتا آنکه أحدی ازاصحاب دماءباقی نماند سپس مردم بعد ازآن ،تااینکه مقتول باقاتلش را می آورددرحالی که خون ازصورتش جاری است. پس می گوید این شخص مراکشت، پس به قاتل گفته می شود: تواورا کشته ای.قاتل نمی تواندسخنی رااز خدا پنهان کند.رسیدگی به مجازات قاتلان که نخستین موردی است که خداوند درروز قیامت به آن می پردازد،بیان کننده اهمیت خون مسلمین است وبه خاطراهمیت آن نحوه رسیدگی دقیق مجازات را بیان می کندکه حتی أحدی ازمردم باقی نمی مانندتااینکه همه قاتلان مجازات شوند.وافراددراین دنیااجازه تعدّی به خون مسلمان راندهند.
عبدالله بن سنان باواسطه ازشخصی از امام صادق(ع)نقل کرده است:« لایدخل الجنهسافک الدّم ولاشارب الخمر ولا مشّاء بنمیم.» [۳۴۷]خون ریز ،شراب خوار وسخن چین واردبهشت نمی شوند.عدم ورود به بهشت کنایه ازمجازات اخروی دوزخ داردتاخون مسلمانان حفظ شودچون منزلگاه اخروی آدمیان یادربهشت است یادردوزخ وقتی که انسانی وارد بهشت نشودوارددوزخ می شودهرچندکه هریک دارای مراتبی می باشد.
ازامام صادق(ع) درموردشخصی که دیگری را به عمد کشته بودسؤال شد.امام (ع)فرمودند:« جزاؤه النّار»:جزاءش آتش است.وجودروایاتی که دلالت بر مجازات آتش برقاتل عمدداردفراوان است ومافقط به چندمورداکتفاءکردیم.این روایات حاکی ازقطعی بودن مجازات متعرّضین به خون مسلمان است وهم قبح ارتکاب چنین افعالی رابیان می کند تاخون مسلمین محفوظ بماند.
امام علی (ع)از رسول خدا(ص) درموردجایگاه خاص متعرّضین به خون مسلمانان نقل کرده است:« إنّ فی جهنّم وادیا یقال سعیراإذا فتح ذلک الوادی ضجّت النّیران منه أعدّه الله للقتّالین.» [۳۴۸] درجهنم درّه ای است که سعیر نام دارد هنگامی که در آن باز می شود آتش از آن جافریاد می زند که آن برای (مجازات)قاتلان آماده شده است.
بنابراین خداوند مجازات متعرّضین به خون مسلمان وبی حرمتی کردن به آن راشدیدقرارداده است.[۳۴۹]تا خون مسلمانان بیشترمورداحترام باشدوازتعدی محفوظ بماند.
۴-۲)بیان اهمیت حرمت خون مسلمان:
درروایت ارزش واهمیت خون مسلمان هم بیان شده است.ارزش واهمیت خون مسلمان درآیات بابیان انواع مجازات هامانندقصاص مورد اهمیت قرارگرفته است.ودرروایات باصراحت به بیان آن می پردازد.هرچه که دارای ارزش واهمیت است باید محفوظ بماندتاازبین نرود.خون مسلمان هم که دارای ارزش واهمیت است باید حفظ شودبا بیان ارزش خون مسلمان می توان به حرمت تعدی آن دست یافت.
حرمت درمال به معنی حرمت تصرف ودرجان به معنی حرمت ریختن خون است. [۳۵۰] همان طور که درحدیث وصیت پیامبر(ص)به أباذرآمده است:« سباب المسلم فسوق و قتاله کفر و أکل لحمه من معاصى الله و حرمه ماله کحرمه دمه. »دشنام مسلمان فسق است ،جنگ بااو کفراست ،خورن گوشتش نافرمانی خداست وحرمت مالش مانند حرمت خونش است.[۳۵۱]پس اتلاف مال مومن مانند اتلاف جانش موجب ضمان است.[۳۵۲]که اتلاف جان ضمانش قصاص است.وجودقصاص نشان ازاهمیت خون مسلمان دارد.
درروایت بعدی کشتن انسان مومن وشکستن حرمت خونش راکه قاتل مرتکب قتل شده وارزشی برای خون مسلمان قائل نبوده است رانوعی خروج ازاسلام می داند .
دین اسلام به محافظت ازخون انسان ها توجه ویژه داشته است وجنایتکارانی که به خون انسان ها تعدی می کنند،موردتهدیدشدید قرارمی دهد.[۳۵۳] تامهم بودن حرمت خون مسلمان رامتذکر شود.
امام صادق(ع)درمورد مردی که مردمؤمنی راکشت فرمود: «یقال له مت أىّ میته شئت إن شئت یهودیّاً و إن شئت نصرانیّاً و إن شئت مجوسیّاً».به اوگفته می شود،بمیرهرمردنی راکه بخواهیداگرمی خواهیدیهودی واگر می خواهیدمسیحی واگر می خواهید زرتشتی.[۳۵۴]ریختن خون مسلمان مانند این است که قاتل را از حمایت وسلطه اسلام خارج می کند.واسلام دیگر قاتل رادرون خودجای نمی دهد.چون مهم ترین احکام اسلام یعنی محترم بودن خون مسلمانها رازیرپانهاده است.
خون مسلمان به اندازه ای مهم است که پیامبر(ص)درمراسم بازگشت ازمنی’ این اهمیت راصریحا به مردم اعلام می کندوحرمت خون مسلمان راباحرمت مکه وروزحج برابر می داند.ابی اُسامه زید الشحام ازامام صادق(ع)نقل کرده استأنّ رسول الله (ص)وقف بمنیً-حین قضی مناسکها فی حجه الوداع الی أن قال –فقال أیّ یوم أعظم حرمهفقالواهذا الیوم-فقال فأیّ شهر أعظم حرمهفقالوا هذا الشهر –قال فأیّ بلد أعظم حرمه قالوا هذا البلد –قال فإنّ دماءکم وأموالکم علیکم حرام-کحرمهیومکم هذا فی شهرکم هذا فی بلدکم هذا –إلی یوم تلقونه فیسألکم عن أعمالکم –ألا هل بلّغت قالوا نعم-قال اللهم إشهد ألامن کانت عنده أمانه-فلیؤدّها إلی من ائتمنه علیها –فإنه لا یحلّ دم امرئ مسلم ولاماله إلّا بطیبه نفسه _ولاتظلموا أنفسکم ولاترجعوا بعدی کفّارا.» [۳۵۵] رسول خدا(ص)در حجه الوداع پس ازانجام مناسک منی توقف کرد(به پا ایستاد)راوی گفت رسول خدا(ص)فرمودند:کدام روز حرمتش بیشتر است؟مردم گفتند:امروز.فرمود:کدام ماه حرمتش بیشتر است؟گفتند:همین ماه.فرمود:کدام سرزمین حرمتش بیشتر است ؟گفتند:همین سرزمین(مکه).فرمود:به راستی که خون شما واموالتان محترم است مانند احترام این روز تان واین ماهتان واین سرزمینتان تاروزی که خدارا ملاقات کنید وازشما اعمالتان را بپرسند.بعد فرمود:آیا تبلیغ نمودم گفتند:آری.فرمود:بارالهاشاهد باش .هرکس امانتی نزدش هست آن رابه کسی که اورابرآن امین داشته بازگرداندزیرا ریختن خون مسلمان وازبین بردن مال او حلال نیست مگر به رضایت اوپس به خودتان ستم نکنیدوپس از من به کفر بازنگردید.بیان این گونه ی حرمت داشتن خون مسلمان نشان ازتوجه شارع به حفظ خون مسلمین است.
شارع به محافظت ازخون انسانها توجه ویژه داشته است ومتعرّضین به خون مسلمان راشدیدا تهدید می کند.[۳۵۶]وموردمجازات قرار می دهد.تاشخصی مرتکب بی حرمتی به خون مسلمان نشود.تهدید شدید نشان ازاهمیت داشتن زیاد حرمت خون مسلمان است که اگر فردی مرتکب تعدی به آن شودشدیدا مجازات خواهدشد.
۵-۲) مجازات اخروی تعرّض به خون یک مسلمان برابر بامجازات تعرض به خون همه مسلمانان:
همان طورکه بی حرمتی به خون یک مسلمان برابر با بی حرمتی به خون همه مسلمین است درمجازات اخروی قاتل هم اینگونه است یعنی قاتل یک مسلمان دردوزخ به جایگاهی فرستاده می شودکه قاتل چندمسلمان درآن جاقراردارد.بااین تفاوت که عذاب قاتل چندمسلمان به مراتب بیشتر است.
به این ترتیب اهمیت مرگ وحیات انسان کاملاروشن می شود باتوجه به اینکه آیات قصاص درمحیطی نازل شده که خون بشردرآن ارزشی نداشت.[۳۵۷] محمدبن مسلم از امام محمد باقر (ع) درموردگفتارخدای عزّوجلّ « من قتل نفسا بغیر نفس أوفساد فی الارض-فکأّنما قتل االنّاس جمیعا»نقل کرده است :«قال له فی النّار مقعدٌ – لوقتل النّاس جمیعا لم یرد الّا ذلک المقعد.» [۳۵۸]امام (ع)فرمودند:درآتش جایگاهی است اگر قاتل همه مردم را بکشدفقط همان جایگاه برای اوست.
هم چنین حمران ازامام محمدباقر(ع)درموردمعنای گفتارخدای متعال درآیه« من أجل ذلک کتبناعلی بنی اسرائیل أنّه من قتل نفسا بغیر نفس أوفساد فی الارض فکأّنما قتل االنّاس جمیعا »نقل کرده استقلت کیف کأنّما قتل الناس جمیعا فإنّما قتل واحدا-فقال یوضع فی موضع من جهنّم إلیه ینتهی شده عذاب أهلها –لو قتل النّاس جمیعایدخل ذلک المکان –قلت ُفإنّه قتل آخرقال یضاعف علیه [۳۵۹] به امام عرض کردم چگونه مانند این است که قاتل همه مردم راکشته درحالی که اوفقط یک نفر رابه قتل رسانده است.امام(ع) فرمودند:اودر موضعی از جهنم قرار می گیرد که شدیدترین مراتب عذاب راداردواگرقاتل همه مردم رابکشد داخل آنجا می شود.پرسیدم:اگر قتل دیگری انجام دهد مجازاتش چگونه است ؟فرمود:عذابش دوبرابر می شود.
برابری در مجازات قاتل یک مسلمان وقاتل چندمسلمان توجه واهمیت بیشتربه خون مسلمانان رابیان می کند.که سخت ترین مجازات هاازبی حرمتی به خون اولین انسان آغازمی شودومختص قتل های زنجیره ای نیست تاتنها به سبب تعدادافرادبیشترمجازات شدیدترباشد.
۶-۲)عمومیت داشتن احترام خون انسان ها:
خداوندحکیم اولین بی حرمتی به خون انسان ها رایعنی کشتن هابیل توسط قابیل رانهی کرده است.وبرای خون انسان ها حرمت قائل است.
درحدیثی ازامام علی(ع)نقل شده است:«وأمّا مالفظه خصوص ومعناه عموم فقوله عزّوجلّ« من أجل ذلک کتبناعلی بنی اسرائیل أنّه من قتل نفسا بغیر نفس أوفساد فی الارض فکأّنما قتل النّاس جمیعا ومن أحیا ها فکأنمّا أحیا النّاس جمیعا»فنزل لفظ الایهفی بنی اسرائیل خصوصاوهو جارعلی جمیع الخلق عامّا لکل العباد من بنی اسرائیل وغیرهم من الاُمم.» لفظ آیه۳۲/مائده خاص ولی معنایش عام است.لفظ گفتار خداوند عزیز وجلیل در «من أجل ذلک کتبناعلی بنی اسرائیل أنّه من قتل نفسا بغیر نفس أوفساد فی الارض فکأّنما قتل النّاس جمیعا ومن أحیا ها فکأنمّا أحیا النّاس جمیعا»درموردبنی اسرائیل نازل شده است وحکم آن برهمه ی مردم جاری است چون عام است برای همه بندگان از بنی اسرائیل وغیر بنی اسرائیل است.[۳۶۰]پس قبح آدم کشی به اندازه ای است که خدای متعال آن راازابتدای خلقت تاقیامت موردنهی قرارداده است.چون که قتل خون انسان هاراپایمال می کندووجود بشریت راکه روح أقدس الهی درآن دمیده شده است نابودمی کندگویا قتل هم بی حرمتی به خالق است وهم مخلوق.تداوم نهی ازقتل عامل حفظ حرمت همه خون هاست.
نتیجه اینکه دلیل حرمت خون،کرامت است وبه سبب اعطای این نعمت انسان ازسایر موجودات متمایزشده است.وخونش مورداحترام واقع شده است.آیه کرامت وروایات به این مهم اشاره می کند.شارع برای این کرامت ارزش والائی قائل است.وبرای تضییع کنندگان این نعمت که معمولاازطریق ریختن خون انسان هاباارتکاب قتل به وقوع می پیوندد ،مجازات درنظرگرفته است .انواع مجازات درانواع قتل وسایر بی حرمتی ها متفاوت است .گاهی قصاص است ،گاهی دیه وسایر موارد.واولین مجازات بی حرمتی به خون را از اولین مرتکب یعنی قابیل به سبب کشتن برادرش هابیل ،به منصه اجرانهاده شد.این مجازاتها در آیات حدودمانند مجازات محارب وبه خطرافتادن خون مسلمان،آیات قصاص:مانند بیان قتل عمد،مساوات دراجرای مجازات ،استیفای حق قصاص وموارددیگربیان شده است.درآیات دیات:به بیان دیه درقتل خطایی می پردازد ودیه رابرای جبران خون مسلمان درنظر گرفته است.روایات هم مانندآیات اشتراکات زیادی با محتوای آیات دارند .
فصل سوم :استثنائات حرمت خون مسلمان
درفصل قبل بااستفاده ازآیات وروایات حدود،قصاص ودیات حرمت خون مسلمان راموردبررسی قراردادیم .وگفتیم که خون مسلمان نبایدموردتعرّض قراربگیردوازشایع ترین شیوه های بی حرمتی به خون مسلمان قتل است ودرانواع قتل وجرایمی که منجربه قتل می شوند این بی حرمتی ها وجوددارد.بااجرای مجازات برقاتلان وهتاکین خون مسلمان ازهدرشدن خون اوجلوگیری می شودوامنیت جان ها راتأمین می کند.
حفظ حرمت خون مسلمان اگرچه واجب است وبایدنسبت به آن کوشا بوداما این حرمت همیشگی نیست وحفظ حرمت خون برخی مسلمین همانندسایر افرادنیست وجواز بی حرمتی کردن نسبت به آن ها وجوددارد. دراین فصل آن مواردی راکه موجب حرمت نداشتن خون برخی مسلمین می شودبیان خواهیم کرد.مواردی که به خاطرمصلحت وحفظ کیان اسلام است مانندتتّرس،مواردی راکه خودمسلمان به سبب ارتکاب برخی افعال مانند ارتداد حرمت خونش راازدست می دهد.و زمانی که مسلمان درمقام دفاع باشدکه خون مهاجم مسلمان حرمت ندارد.اکنون به بیان این استثنائات درحرمت خون مسلمان می پردازیم.
عوامل حرمت نداشتن خون مسلمان:
بخش اول:حرمت نداشتن خون مسلمان درتَتَّرُس:
اصل اولیه درموردخون مسلمان حرمت است اما همان طور که گفته شد این حرمت همیشگی نیست.بلکه بنابرشرایطی که یکی از آنها تتّرس است این حرمت ازبین می رود به این صورت که هرگاه مسلمانان درجنگ بادشمن مشرک وکافرهستند وبه سوی سپاه دشمن تیر پرتاب می کنند،ممکن است سپاه دشمن، مسلمانان راسپردفاع خودقراردهدتاتیرهای سپاه مسلمانان به سپری که ازمسلمانان تشکیل شده است،اصابت کند.این کاردشمن برای تضعیف روحیه نظامی مسلمانان است تابه هم دین خودیعنی همان مسلمانان سپرواقع شده، تیرنزنند وجنگ راواگذارکنند.درچنین حالی است که زدن تیر به سپر مسلمین جایز است.وبرای آن فرض هایی وجوددارد که هریک راتوضیح خواهیم داد.دراین زمان اگرسپاه مسلمین سپرمسلمانان رانزنند ممکن است خون کل سپاه مسلمانان درخطر مرگ قرارگیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ق.ظ ]




۲-۲-۲- اجزای یک سیستم خبره
اجزای اصلی یک سیستم خبره برای نمونه در (تصویر۲-۴) ارائه شده است. «پایگاه دانش[۴]» محلی است که دانش خبره به صورت کد گذاری شده و قابل فهم برای سیستم ذخیره می شود. به کسی که دانش خبره را به صورت کد گذاری شده در می آورد و به شکل عبارات شرطی و قواعد وارد پایگاه دانش می کند، مهندس دانش گفته می شود. «امکانات اکتساب دانش» یکی دیگر از اجزای سیستم خبره می باشد. اکتساب دانش شامل تمام مراحلی است که طی آن دانش به فرم قابل استفاده در یک سیستم خبره تبدیل می گردد. اولین وظیفه مهندس دانش آشنایی با محدوده کاربردی موردنظر و درک مفاهیم پایه ای و فرضیه ای می باشد. این اطلاعات اغلب در کتاب ها، مراجع، مستندات و جز اینها یافت می شوند. اما از آنجایی که این منابع دانش به سرعت کهنه می شوند و به مصاحبه با افراد متخصص نیاز می باشد. از دیگر تکنیک های کسب دانش می‌توان به؛ مشاهده، مطالعات موردی، تحلیل پروتکل، نقش بازی، شبکه فهرست و جز اینها اشاره کرد. «موتور استنتاج[۵] » برنامه ای است که قواعد و دانش انباشته شده در پایگاه دانش را تحلیل کرده و به نتیجه گیری منطقی راه می یابد. موتور استنتاج در حقیقت ستون فقرات یک سیستم خبره است زیرا شامل تکنیک هایی است که سیستم خبره توسط آن مسائل را حل می کند. همان طور که قبلاَ ذکر شد در سیستم های مبتنی بر قانون، موتور استنتاج به این صورت کار می کند که یک قانون را برای تست انتخاب می کند و بررسی می کند آیا شرایط این قانون صحیح هستند یا خیر. این شرایط ممکن است از طریق سوال از کاربر بررسی شود و یا ممکن است از واقعیت هایی ناشی شود که در طول مصاحبه به دست آمده اند. وقتی شرایط مربوط به یک قانون صحیح باشند، آنگاه نتیجه آن قانون نیز درست خواهد بود. پس این قانون فعال شده و نتیجه آن به پایگاه دانش افزوده می شود. همچنین ممکن است این نتیجه به عنوان اطلاعات در واسط کاربر نمایش داده شود. دو نوع موتور استنتاج در سیستم های مبتنی بر قانون استفاده می شود: استنتاج پیشرو و استنتاج پسرو. روش استنتاج پیشرو از واقعیات یا حقایق، شروع به استدلال می کند تا به نتایجی برسد. استنتاج پسرو با روشی معکوس استدلال می کند به این ترتیب که سعی دارد از فرضیه یعنی یک نتیجه ی بالقوه که باید ثابت شود به واقعیات یا حقایقی که پشتیبان این فرضیه هستند برسد. انتخاب موتور استنتاج بستگی به نوع مساله دارد. در مسایل تشخیصی بهتر است با روش پسرو کار کنیم در حالی که در مسایل پیش بینی، نظارت و کنترل، بهتر است از روش پیشرو استفاده کنیم. «امکانات توضیح[۶]» استفاده از یک زبان قابل فهم برای کاربر برای نشان دادن مراحل نتیجه گیری سیستم خبره برای یک مساله و یا واقعیت خاص به کار می رود. این امکانات این فایده را دارد که کاربر با دیدن مراحل استنتاج اطمینان بیشتری به تصمیم گرفته شده توسط سیستم خواهد داشت. و خبره ای که دانش او وارد پایگاه دانش شده است اطمینان حاصل خواهد کرد که دانش او به صورت صحیح وارد پایگاه دانش شده است. «واسط کاربر» یک سیستم خبره، طبیعتاً باید از قدرت تبادلی بالایی برخوردار باشد تا ساختار تبادل اطلاعات به شکل گفتگوی یک متقاضی و انسان خبره صورت گیرد. واسط کاربر سیستم خبره کاربر را قادر می سازد تا به سوالات پاسخ دهد.
پایان نامه - مقاله
تصویر۲-۴- اجزای اصلی یک سیستم خبره
ماخذ:( Goodarz, 2009:70)
۲-۲-۳- ابزارهای ساخت سامانه خبره
«اﺻﻄﻼح اﺑﺰار ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﺧﺒﺮه، ﻧﺮم اﻓـﺰاری را ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺮای ﺳﺎﺧﺖ ﻳﻚ ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﺧﺒﺮه ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻲ رود. اﺻﻠﻲ ﺗﺮﻳﻦ اﺑﺰارﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺎﻣﺎﻧﻪﻫﺎی ﺧﺒﺮه ﺑﻪ ﺻﻮرت ذﻳﻞ دﺳﺘﻪ ﺑﻨﺪی ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. ۱)زﺑﺎن ﻫﺎی ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻧﻮﻳﺴﻲ؛ ۲) ﭘﻮﺳﺘﻪﻫﺎی ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﺧﺒﺮه؛۳) ﺟﻌﺒﻪﻫﺎی اﺑﺰار ﻫﻮش ﻣﺼﻨﻮﻋﻲ.
زﺑﺎنﻫﺎی ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﻳﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺮای ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﻫﺎی ﺧﺒﺮه ﺑـﻪ ﻛـﺎر ﻣﻲروﻧﺪ ﺑﻪ دو دﺳﺘﻪ زﺑﺎن ﻫﺎی ﻗﺮاردادی و زﺑـﺎن ﻫـﺎی ﻫـﻮش ﻣـﺼﻨﻮﻋﻲ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. از زﺑﺎن ﻫﺎی ﻗﺮاردادی ﻣﻲ ﺗﻮان ﺑﻪ Smalltalk ،ﻛﻮﺑﻮل، وﻳﮋوال ﺑﻴﺴﻴﻚ، C++ ،C ، C#، ﻓﺮﺗﺮن و جز اینها اﺷﺎره ﻛﺮد. راﻳﺞﺗﺮﻳﻦ زﺑﺎن‌ﻫﺎی ﻫﻮش ﻣﺼﻨﻮﻋﻲ ﻧﻴﺰ ﻟﻴﺴﭗ و ﭘﺮوﻟﻮگ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﭘﻮﺳﺘﻪ ﻫﺎ، ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﻫﺎی ﺧﺒﺮه ای ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﺎﻟﻲ از ﻗﻮاﻋﺪ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﻛﺎرﺑﺮ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﻳﺪ ﭘﺎﻳﮕﺎه داﻧﺶ آﻧﻬﺎ را ﺗﻬﻴﻪ ﻧﻤﺎﻳﺪ. اﻳﻦ ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑـﺮای ﻫﺮ ﻛﺎرﺑﺮد ﺟﺪﻳﺪ ﻻزم ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﺧﺒﺮه را از اﺑﺘﺪا ﺳﺎﺧﺖ. از ﭘﻮﺳﺘﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻋﻤﻮﻣﺎً در دﺳﺘﺮس ﻫـﺴﺘﻨﺪ ﻣـﻲ ﺗـﻮان ﺑـﻪ VP-Expert ،Crystal و Clips اﺷﺎره ﻛﺮد. ﺟﻌﺒﻪﻫﺎی اﺑﺰار ﻫﻮش ﻣﺼﻨﻮﻋﻲ ﻳﺎ از دﻳﮕﺮ اﺑﺰارﻫﺎی ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ ﺑﺮای ﺳﺎﻣﺎﻧﻪﻫﺎی ﺧﺒﺮه ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ محیط آنها ﻧﻮﻋﺎً ﺷﺎﻣﻞ ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻛﺪ ﺑﺮای ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ای از ﻛﺎرﻫﺎی ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﺧﺒﺮه ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ. اﻳﻦ اﺑﺰارﻫﺎ ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ ﺗﺮ از ﭘﻮﺳﺘﻪﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ اﻣﺎ ﺑـﻪ دﻟﻴﻞ ﭘﻴﭽﻴﺪﮔﻲ آﻧﻬﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ از زﺑﺎن ﻫﺎی ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﻳﺴﻲ و ﭘﻮﺳﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﻬﺎرت ﻧﻴﺎز دارﻧﺪ. راﻳﺞ‌ﺗﺮﻳﻦ ﺟﻌﺒﻪﻫﺎی اﺑﺰار ﻫﻮش ﻣﺼﻨﻮﻋﻲ “ART-IM” و “۵Object Level” ﻫﺴﺘﻨﺪ»(گودرز و همکاران،۴۷:۱۳۸۹).
۲-۳- فیزیک رنگ
نور در حقیقت گونه ای از انرژی است. نور قسمتی از طیف الکترومغناطیسی است که با چشم انسان قابل دیدن است. چشم انسان می تواند نور طول موج های بین ۴٠٠ و ٧٠٠ میلی میکرون را درک کند(Xin,J.2006:7-8). امواج نورانی به طور فیزیکی رنگی نیستند بلکه رنگ ها در سیستم دیداری انسان شکل می گیرند. رنگ دریافت شده با طول موج یا فرکانس موج تعیین می شود. رنگ های طیف که با چشم انسان قابل دیدن هستند شامل: بنفش، آبی، فیروزه ای، سبز، زرد، پرتقالی و قرمز هستند. ارتباط بین طول موج ها و رنگ ها بصورت زیر هستند (تصویر ۲-۵).
تصویر۲-۵ - نور مرئی درطیف الکترومغناطیسی
انرژی یک موج الکترومغناطیسی زمانی که در تمام باند مرئی، برابر باشد، ما سفید تشخیص می دهیم، و هنگامی که هیچ انرژی در طول باند مرئی موجود نباشد، ما سیاه می بینیم.
در ١۶٧۶ ، نیوتن نشان داد که اشعه نور سفید می تواند توسط یک منشور اپتیکی شکسته شود تا یک باند چند رنگی لایه به عنوان طیف نور سفید نشان دهد(تصویر ۲-۶).
تصویر۲-۶ - عبور نور سفید از منشور و ایجاد طیف رنگی
۲-۳-۱- بازنمایی رنگ
دانستن تئوری رنگ و دانش آن جهت درک اندازه گیری رنگ کمک می کند و فهم چگونگی نمایش رنگ های متفاوت دربرنامه های پردازش تصویر را آسان تر می کند. خواص رنگ به طور ریاضی می تواند توسط سیستم ها یا بازنمایی های متعددی تعریف شود.
یک سیستم رنگی خوب باید سه خصوصیت داشته باشد. اول آنکه برای نمایش رنگ ها تمام مواد به طور استاندارد تهیه شوند، دوم آنکه تمام رنگ ها باید به طور پیوسته و مرتب کد گذاری شوند و سوم آنکه فواصل گام رنگ ها باید یکسان باشد. پنج سیستم رنگی که در این پروژه از آنها به دلیل اعتبار، معمول بودن و تبدیل سیستم ها به یکدیگراز آنها استفاده شده، شامل موارد ذیل می باشد:
۱) سیستم HSB
سیستم HSB براساس ادراک انسان از رنگ پایه ریزی شده است. در سیستم HSB تمام‌رنگی براساس سه مشخصه اساسی توصیف می شوند.
نما (Hue): فضای رنگ را توصیف می کند، مانند قرمز، پرتقالی یا سبزبودن آن که بوسیله طول موج نور بازگشتی از جسم یا عبوری از آن تعیین می شود. نما به عنوان اندازه گیری از مکان روی دایره رنگهای استاندارد در زوایای بین ٠ تا ٣۶٠ درجه، بیان می شود.
اشباع (Saturation): قدرت یا خلوص یک رنگ را اندازه گیری می کند. اشباع مقدار خاکستری بودن را برحسب نسبت های نما بیان می کند وبه صورت درصدی از صفر درصد (خاکستری ) تا صد درصد (کا ملاً اشباع شده یا خالص) اندازه گیری می شود.
روشنایی (Brightness): روشنی یا تیرگی نسبی رنگ می باشد و معمولاً به صورت درصد از صفر (سیاه)تا ١٠٠ ( سفید) اندازه گیری می شود. روشنایی معمولاً به شدت نور (Intensity) نیز تعبیر می شود، بنابراین مدل (HSB) ، مدلHIS نیز نامیده می شود.
۲) سیستم RGB
سیستم RGB برای توصیف رنگ ها استفاده می شودکه به منابع نور روشن کننده مربوط است. این رنگ ها از قانون سیستم های افزایشی[۷] پیروی می کند. سیستم RGB با سه پرتو قرمز، سبز و آبی، که رنگ های اصلی در این سیستم اند، معرفی می شود. در این سیستم هر یک از نورهای اصلی به صورت یک متغیر داده پذیر به کار گرفته می شوند. در این سیستم اگر هر سه متغیر به حداکثر برسند نور سفید به دست خواهد آمد و اگر هر سه متغیر در حداقل قرار گیرند، رنگ سیاه که نبود نور است ایجاد می شود.
۳) سیستم CMYK
درحالی که سیستم RGB برای توصیف رنگهای افزایشی به کار می رود. سیستم CMYK نیز برای توصیف رنگهای کاهشی استفاده می شود. CMYK سیستمی است که اُگدِن رود[۸] آن را ارائه نمود. او دریافت که رنگ ها دارای ویژگی های هم جواری هستند، یعنی با کنار هم قرار دادن نقاط کوچکِ رنگ های مختلف می توان ترکیب های رنگی دیگری به غیر از همان رنگ ها ایجاد کرد. چرا که چشم انسان دارای خطاهایی است که در نتیجه آن در فاصله ای مشخص رنگ ها را به صورت ترکیب شده می بیند. این رنگ ها به یک منبع نور برای تولید رنگ احتیاج دارند. سیستم CMYK براساس کیفیت جذب جوهر چاپ شده روی کاغذ، پایه ریزی شد. هنگامی که نور سفید به جوهر مات برخورد می کرد، قسمتی از طیف جذب می شد. رنگ هایی که جذب نمی‌شوند در چشم منعکس می شوند. اکنون نیز اساس فرایند چاپ رنگی بر پایه نظر اگدن رود استواراست. به طوری که در تئوری، فیروزه ای و ارغوانی خالص و رنگ دانه های زرد باید ترکیب شوند تا تمام رنگ را جذب کرده و رنگ سیاه را بوجود آورند. از آنجایی که تمام جوهرهای چاپی ناخالصی دارند، ترکیب این سه رنگ با یکدیگر رنگ قهوه ای تیره بوجود می آورد که باید با جوهر سیاه مخلوط شود تا رنگ سیاه واقعی را بوجود آورد. در چاپ رنگی، سه مرکب فیروزه ای©، ارغوانی(M)، زرد (Y)، معمولاً با هم جواری قادرند بسیاری از رنگ ها را بازنمایی کنند(Xin,J.2006:167)، اما برای ایجاد کنتراست از مرکب سیاه (K) نیز استفاده می شود. به همین دلیل این سیستم رنگی CMYK نامیده می شود. انتخاب حرف k برای مرکب سیاه به دو دلیل انجام گرفته است. اول آن که با حروف رنگ آبی در سیستم RGB اشتباه گرفته نشود زیرا ممکن است B به آبی تعبیر شود. دوم آن که حرف k عنصر پتاسیم را نشان می دهد که ماده اصلی مرکب سیاه است و در جدول عناصر نیز هست.
۴)سیستم XYZ
در سال ١٩۳۱، CIEاقدام به معرفی یک مجموعه رنگ پایه ی جدید به نام XYZ برای برطرف کردن مشکلات فضای رنگ RGB نمود. مشکل فضای رنگ قبلی در این بود که برای مشاهده گرهای مختلف نظیر انسان ها، سنسورها و … تعریف واحدی برای دریافت اطلاعات رنگی موجود نبود. یعنی در فضای RGB ، مشخصات رنگی نیمه شهودی و وابسته به وسایل اندازه‌گیری است. در این فضای رنگ پایه ی جدید، اجزای رنگ های پایه رنگ های واقعی نیستند. میزان درخشندگی رنگ در این فضا برخلاف فضای قبل فقط به یک پارامتر(Y) بستگی دارد و بقیه پارامترها، ویژگی های رنگی را پوشش می دهند.
۵) سیستم L*a*b*
سیستمL*a*b* براساس مدل رنگ پایه بوسیله کمیسیون بین المللی (CIE[9])d’Eclairoge در سال ١٩٣١ به عنوان استاندارد بین المللی برای اندازه گیری رنگ مطرح شد. در ١٩٧۶ ، این سیستم اصلاح شده CIE L*a*b* نامیده شد(Xin,J.2006:58). مدل رنگی L*a*b* مرکب از جزء روشنایی (مقدار L که دامنه ای از صفر تا ۱۰۰ دارد ) و دو جزء رنگی (دامنه ای از ۱۲۰ - تا ۱۲۰‌+) شامل جزء a (دارای طیف رنگی سبز تا قرمز ) و جزء b (دارای طیف رنگی آبی تا زرد) می‌باشد (Yam,2004 :138).
سیستم CIE 1976 L*a*b* بر پایه فضای رنگ CIE 1931 XYZ استوار شده است تا به کمک آن قابلیت درک رنگ‌های متفاوت به صورت خطی حاصل گردد‌. این سیستم بازنمایی کننده تمام رنگ هایی است که انسان می تواند ببیند. در حقیقت این سیستم براساس نظریه های مشهور رنگ بینی انسان ایجاد شده است(تصویر۲-۷).
تصویر۲-۷ - سیستم رنگ CIE
۲-۳-۲- منابع نوری
برای گرفتن مشاهده رنگ ها و عکاسی، داشتن منبع نوری مناسب خیلی مهم می باشد. زیرا قسمتی از رنگ الیاف در منسوج بستگی به طیف بازتابیده شده از آن دارد. از این رو قدرت پخش طیف نوری می بایستی استاندارد باشد. استاندارد های متعدد نور را بر اساس اصول حس کردن رنگ توسط چشمان انسان، تعیین کرده است. استاندارد منبع نوری متداول در صنعت نساجی D65، A، TL84و نور ماوراء بنفش می باشد. منبع نوری C، D65و D به عنوان تقلیدی از نور های مختلف روز در نظر گرفته شده اند(Yam,2004 :138).
۲-۳-۳-تبدیل سیستم های رنگی
برای حرکت از یک فضای رنگی به سمت فضای رنگی دیگر فرمول هایی وجود دارد. در این پروژه نیز از تبدیل سیستم های رنگی برای نمایش مولفه های رنگی استفاده شده است. از تبدیل سیستم RGB به L*a*b* و بالعکس و استفاده از سیستم XYZ به عنوان واسط در فرمول کمک گرفته شده است. (جدول ۲-۴) نمایاننده این فرمول ها می باشد. به طوری که می توان برای تبدیل سیستم رنگی RGB به CIE L*a*b* و یا بالعکس؛ مولفه رنگی در سیستم RGB در ابتدا به مدل CIE XYZ و سپس به مدل CIE L*a*b* و یا بالعکس تبدیل می شوند.
جدول۲-۴- فرمول تبدیل سیستم های رنگی
ماخذ: (http://www.cs.rit.edu)

 

نکته های پیاده سازی فرمول نوع تبدیل سیستم رنگی
۹۸٫۰۷۴
۱۰۰٫۰۰۰
۱۱۸٫۲۳۲
۹۵٫۰۴۷
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم