خشک؛ توجه نامناسب به دارایی های انسانی و فرایند ایجاد دانش؛ ایستا و غیرپویا
عدم امکان مقایسه بیرونی

 

 

 

سرمایه
فکری

 

بخش زیادی از ارزش افزایی یک شرکت؛ ناشی از منابع ناملموس است، و بنابراین این منابع باید مثل منابع فیزیکی، پیگیری شوند.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

انعطاف پذیر؛ مدل پویا؛ تا حدی امکان مقایسه بیرونی؛ قابل کاربرد برای شرکت- های دولتی.

 

ادبیات پیچده و مبهم؛ توسعه شاخص های کمّی هنوز در مراحل اولیه است؛ تمرکز بسیار زیاد بر ذخایر.

 

 

 

مأخذ: قلیچ لی و همکاران. طراحی مدل اندازه گیری و گزارش دهی سرمایه فکری؛ چشم انداز مدیریت، شماره ۳۲ /پاییز۸۸/ص۱۳۸
۲-۲-۸ ارزش بازار سهام
این ارزش در اثر انجام معامله بر روی سهام در بورس اوراق بهادار و یا بازارهای خارج از آن و یا حتی بین کارگزاران و معامله گران خصوصی بدون اجبار و منع قانونی به وجود می آید. به عبارت دیگر در اثر برخورد آزادانه ی عرضه و تقاضا برای سهام به خصوصی؛ قیمت بازار سهم مزبور، تعیین می گردد. در این بازارها ارزش مطلقی برای سهام وجود ندارد و عوامل متعددی می تواند بر روی قیمت بازار سهم تأثیر بگذارد؛ از جمله: دورنمای درآمدی شرکت، اطلاعات مالی که توسط شرکت منتشر می شود، وضعیت خاصی که شرکت در صنعت دارد، ادوار تجاری، سیکل بازار سهام، روند نرخ های بهره، تورم، عوامل سیاسی و حکومتی، عوامل روانی، تقاضا برای سهام جهت ایجاد کنترل بر شرکت و عوامل بین المللی.
۲-۲-۹ ارزش دفتری
ارزش دفتری از روی ترازنامه قابل محاسبه است. برای محاسبه ارزش دفتری کافی است که تفاوت کل دارایی ها و بدهی ها را بر تعداد سهام شرکت، تقسیم نماییم. بنابراین ارزش دفتری بیانگر ارزش شرکت به قیمت تمام شده می باشد. هر قدر حجم اندوخته ها افزایش یابد، ارزش دفتری بیشتر می شود. استفاده از سهام با ارزش اسمی پایین به جای سهام با ارزش اسمی بالا، به دلیل شامل بودن اندوخته ها در محاسبات، تأثیری بر روی ارزش دفتری سهام، نمی گذارد. ارزش دفتری به ندرت به وسیله سرمایه گذاران به عنوان یک عامل تعیین کننده در ارزیابی قیمت سهام مورد توجه قرار می گیرد، زیرا اقلام ترازنامه بیانگر ارزش ابتدایی دارایی ها در زمان خرید است و نه ارزش فعلی آنها. دو شرکت مشابهی که قیمت خرید دارایی ها، متفاوت باشد ولی دارای درآمد یکسان باشند؛ احتمالاً با وجود تفاوت در ارزش دفتری، ارزش بازار یکسانی خواهد داشت و شرکتی که توانایی کسب بازدهی مطلوبی را از دارایی هایش نداشته باشد ولی قادر باشد، دارایی هایش را تقریباً به قیمت ابرازی در ترازنامه به نقد تبدیل کند در این صورت ارزش بازارش ممکن است نزدیک به ارزش دفتری باشد.[۲۲۷]
عموماً ارزش بازارشرکت ها، بیشتر از ارزش دفتری آن است. علت این امر هم عدم انعکاس کامل ارزش سرمایه فکری و دارایی های نامشهود در ترازنامه است و در نتیجه باعث می شود که صورت های مالی، سودمندی ارزش و اثربخشی اطلاعات خود را از دست بدهند. این امر موجب ایجاد علاقه به موضوعات مرتبط با سرمایه فکری می شود. امروزه دیگر دارایی های مشهود به تنهایی کلید کامیابی جوامع و شرکت ها نمی باشد. بلکه برخورداری از سرمایه های فکری و مدیریت این سرمایه ها است که در عرصه محیط پرتلاطم و چالشی امروز، رمز موفقیت محسوب می شود. به دلیل اهمّیت روز افزون سرمایه فکری در فرایند برتری استراتژیک شرکت ها، این تحقیق به بررسی ارتباط نرخ رشد سرمایه فکری بر عملکرد حسابداری، بازار و مالی؛ شرکت های متوسط و بزرگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد.
۲-۳ بخش دوم – ارزش افزوده اقتصادی
۲-۳-۱ مفهوم ارزش افزوده اقتصادی
یک معیار نسبتاً جدید برای اندازه گیری عملکرد مدیریتی عبارت از ارزش افزوده اقتصادی EVA) ( می باشد.این مقیاس امروزه بطور گسترده ای از طرف شرکت ها به منظور جبران دادن خدمت مدیران اجرایی با حداکثرسازی ثروت سهامداران بکار می رود. ارزش افزوده اقتصادی مقیاسی برای اندازه گیری سود واقعی یک شرکت است. وقتی حسابداران سود خالص را محاسبه می کنند، هزینه سرمایه بابت وام های گرفته شده(هزینه نرخ بهره) از سود خالص کسر می گردد. اما در محاسبه مربوط به سهام عادی هیچ هزینه ای برای هزینه سرمایه این سهام کسر نمی گردد. بنابراین از نظر مفهوم اقتصادی؛ سود خالص بیشتر از سود واقعی می باشد. ارزش افزوده اقتصادی این شکاف حاصله از قراردادهای حسابداری را پر می کند.[۲۲۸] ارزش افزوده اقتصادی یکی از عوامل تعیین کننده ی ارزش و عملکرد شرکت ها محسوب می شوند. به نحوه ی که با افزایش سرمایه فکری شرکت ها؛ ارزش افزوده اقتصادی نیز افزایش می یابد.
فلسفه ی زیربنای ارزش افزوده اقتصادی از آنجایی است که سرمایه گذاران در قبال فراهم آوردن منابع مالی و متحمل شدن ریسک تجاری در انتظار دریافت پاداش هستند. سودعملیاتی شرکت باید به منظور خلق ارزش برای سهامداران از هزینه سرمایه، سبقت گیرد. در محاسبه ی سود حسابداری فقط هزینه ی تامین مالی از طریق بدهی منظور می شود و مدیران وجوه فراهم شده ی سهامداران را بدون هزینه، فرض می کنند. امّا در مفهوم ارزش افزوده اقتصادی، هزینه ی تامین مالی از طریق صاحبان سهام نیز منظور می شود؛ زیرا پول به خودی خود وارد شرکت نمی شود و هر وجهی هزینه ای دارد. استوارت معتقد است که سود هر سهم و رشد سود؛ معیارهای گمراه کننده ای از عملکرد شرکت ها هستند و در این میان، ارزش افزوده اقتصادی، بهترین معیار ارزیابی عملکرد است. شرکتی که ارزش افزوده ی اقتصادی آن برای سال های متوالی مثبت است؛ سبب می شود که سهام به صرف؛ فروش رفته و برای سهامدار ایجاد ارزش می کند امّا اگر شرکتی قادر به کسب بازدهی بیش از هزینه ی سرمایه نباشد؛ نه تنها برای سهامدار ایجاد ارزش نکرده ؛ بلکه سبب از بین رفتن ارزش شده است(یانگ،۱۹۹۷).
از مزایای ارزش افزوده اقتصادی، ارتباط این مفهوم با ارزش بازار است؛ به عبارتی دیگر ارزش شرکت تابعی از ارزش افزوده اقتصادی آتی پیش بینی شده است. ارزش افزوده اقتصادی؛ معیاری است که اختلاف عملکرد واقعی شرکت به عملکرد پیش بینی شده را نشان می دهد، در نتیجه می توان بیان کرد که ارزش افزوده اقتصادی مثبت؛ بیان کننده ی این مطلب است که ارزش شرکت با در نظر گرفتن هزینه ی سرمایه به کار گرفته شده، افزایش یافته است. همچنین کاربرد ارزش افزوده اقتصادی برای تعیین اهداف، اندازه گیری عملکرد، ارزیابی راهبردها، تخصیص سرمایه، طراحی سیستم پاداش، افزایش سرمایه وقیمت گذاری، عملی است.
ارزش افزوده اقتصادی به لحاظ اینکه، هزینه ی فرصت منابع به کار گرفته شده را بر مبنای ارزش دفتری آنها محاسبه می کند؛ می تواند تا حدی گمراه کننده باشد(به لحاظ اتکاء بر ارقام تاریخی؛ فاقد ویژگی مربوط بودن در تصمیم گیری است). همچنین گاهی اوقات، انجام تجزیه و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی غیرعملی است. به این ترتیب به عنوان قاعده ای کلی، تجزیه و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی برای شرکت های تازه تأسیس و شرکت های سرمایه گذاری مناسب نیست.
از دیگر معایب؛ این است که برای تجزیه و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی شناسایی همه ی منابعی که در یک شرکت اسفاده شده است؛ ضروری می باشد؛ در شرایطی که بسیاری از دارایی های که در فعالیت های یک شرکت به کار گرفته می شوند؛ دارایی نامشهود هستند که شناسایی، تعیین ارزش و تعیین هزینه ی سرمایه برای آنها مشکل است.[۲۲۹]
۲-۳-۲ تعریف اصطلاحات
۲-۳-۲-۱ سرمایه به کار رفته(Capital)
عبارت است از؛ جمع کل منابع مالی مورد استفاده برای تأمین دارایی ها که شامل جمع کل بدهی ها و
حقوق صاحبان سهام است؛ به عبارت ساده تر؛ سرمایه به کار رفته یعنی؛ جمع کل دارایی ها.
۲-۳-۲-۲ نرخ بازده کل سرمایه®
این نرخ از؛ تقسیم سود خالص عملیاتی پس از مالیات بر کل سرمایه به کار رفته، به دست می آید.
۲-۳-۲-۳ نرخ هزینه سرمایه©
حداقل بازدهی است که؛ شرکت باید از سرمایه گذاری های خود بدست آورد تا قیمت بازار سهام، تغییر نکند.
۲-۳-۲-۴ قیمت سهام(p)
عبارت است از؛ مبلغی که سرمایه گذار در یک بازار رسمی عرضه سهام؛ برای هر سهم یک شرکت حاضر
است، بپردازد که این قیمت تابع عوامل متعددی مانند: میزان عرضه و تقاضای آن سهم می باشد. بنابراین در این تحقیق منظور از قیمت سهام،قیمت بازار سهام است که توسط بازار بورس تعیین می گردد و نه قیمت اسمی آن.
۲-۳-۲-۵ نرخ رشد سود سهام(g)
عبارت است از؛ درصد افزایش در سود سهام یک سال، نسبت به سال قبل.
۲-۳-۲-۶ هزینه سرمایه
عبارت است از حداقل نرخ بازدهی که شرکت باید به دست آورد تا بازده مورد نظر سرمایه گذاران در شرکت تامین شود.
۲-۳-۲-۷ پاسخگویی نسبت به سرمایه
عبارت است از؛ حسابدهی یا استدلال منطقی یک مدیر یا فردی که وظیفه استفاده از سرمایه؛ یک سرمایه گذار را برای نیل به هدف مورد نظرش به عهده دارد؛ در زمینه روشی که برای رسیدن به هدف سرمایه گذار در پیش گرفته است(عمدتاً هدف سرمایه گذار رسیدن به سود و ثروت بیشتر است).
۲-۳-۲-۸ هزینه سهام عادی
عبارت است از؛ حداقل بازدهی که شرکت، از سرمایه گذاری های انجام شده توسط سهام عادی، بدست می آورد تا قیمت آن بدون تغییر، باقی بماند.
۲-۳-۲-۹ میانگین موزون هزینه سرمایه(WACC)
عبارت از؛ نرخ بازده مورد نیاز به منظور جلب رضایت سرمایه گذاران در شرکت یا خریداران اوراق قرضه و همچنین سهامداران آن می باشد.
۲-۳-۳ مزایای معیار ارزش افزوده اقتصادی
حداکثر کردن ارزش سهام شرکت؛ هدف اولیه و اساسی مدیریت هر واحد انتفاعی است و حداکثر
کردن ارزش شرکت تنها از طریق حداکثر کردن ارزش افزوده اقتصادی امکان پذیر است. زیرا اگر شرکتی؛ ارزش افزوده مثبت داشته باشد، ارزیابی جامعه ی سرمایه گذار در مورد شرکت؛ مثبت خواهد بود که منجر به صرف سهام خواهد شد ولی اگر ارزش افزوده اقتصادی منفی باشد، نتیجه عکس خواهد شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...