کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



۳۲٫—————- دوره مقدماتی حقوق مدنی،اموال و مالکیت. تهران.نشرمیزان. چاپ شانزدهم. ۱۳۸۶٫
۳۳٫لاولاک،کریستوفر.اصول مدیریت بازیابی خدمات.بهمن فروزنده.اصفهان ،آموخته چاپ دوم.۱۳۸۶٫
۳۴٫متین،احمد.مجموعه رویه قضایی قسمت حقوقی.تهران.آثار اندیشه.۱۳۸۷٫
منابع انگلیسی
۳۵٫Finocchiaro G, Electronic ontracts and software Agents 19 (1) computer law, And security Report,2003.
۳۶٫Gronroos ,cYservice management and marketing , John wiley &sons Ltd,2000.
۳۷٫Palme,A,principles of service marketing mc Graw Hill,Greal Brilain , hird Edition ,2001.
مقاله
۳۸٫چاووشی ،محمد صادق و دانشوری ،حسین .“تروریسم در فضای سایبر”.مدرسه حقوق، ۸(۸/۱۳۶۲):۶۹٫
۳۹٫حاتمی ،علی اصغر؛ذاکری نیا ،هانیه . “ماهیت قرار دادهای ساخت و ساز". مطالعات فقه و حقوق اسلامی. سال دوم، ۲ (۴/۸۹).
۴۰٫داراب پور ،مهراب .“ثمن شناور". تحقیقات حقوقی.زمستان ۱۳۷۶ تا تابستان ۱۳۷۷٫
۴۱٫شریعت باقری،محمد جواد."حاکمیت اراده بر قراردادهای بین المللی خصوصی”.فصلنامه دیدگاه های حقوق قضایی، (شماره ۵۸ ، تابستان،۱۳۹۱ ): ۱۴۰ - ۹۷ .
۴۲٫طاهرخانی، حسین.“قرارداد با عوض شناور از دیدگاه اصول حقوقی". مجله حقوقی دادگستری. تابستان ۱۳۸۲٫شماره ۴۳٫
۴۳٫کشتکار، مریم ."کارت های پرداخت الکترونیک، نیازها، ضرورت های آن برای اقتصاد ایران".تازه های اقتصادی.شماره ۱۲۰ و (۴/۱۳۷۸).
دانلود پایان نامه

 

    1. مافی،همایون و کاویار،حسین."بررسی تطبیقی قانون حاکم بر قراردادهای الکترونیکی منعقده در محیط اینترنت ازمنظرنظامهای حقوقی آمریکا، اتحادیه اروپا و ایران “.مجله مطالعات حقوق تطبیقی.دوره چهارم (شماره۱،بهار و تابستان ۱۳۹۲ ): ۱۵۵-۱۷۵٫

 

۴۵٫محمودی، اصغر."ماهیت حقوق مالکیت فکری و جایگاه آنها در حقوق اموال“.دو فصلنامه علمی-پژوهشی دانش حقوق مدنی.دوره اول(شماره ۲، ۱۰/۱۳۹۱).
پایان نامه

 

    1. اسکینی،ربیعا."تعیین و پرداخت ثمن در بیع تجاری بین‌المللی".رساله دکتری حقوق خصوصی ۱۳۶۳٫

 

۴۷٫رحمانی ،مهدی ."ماهیت قرارداد استفاده از فضای مجازی در حوزه حقوق بین الملل“. پایان نامه ارشد حقوق خصوصی. دانشگاه نراق. سال۱۳۸۳٫
۴۸٫کرمی،سکینه.“شروط ناعادلانه قراردادی". رساله دکتری حقوق خصوصی.دانشگاه شهید بهشتی. بهمن ۱۳۹۲٫
۴۹٫مازندرانی، محمد صالحی. “جزوه حقوق مدنی".دوره کارشناسی ارشد حقوق خصوصی. دانشگاه قم. سال ۱۳۹۱٫
منابع اینترنتی
۵۰٫http://www.iranserver.blogfa.co. ۵۱٫www.irternic.net/alpha.html.
۵۲٫www:http/MehrHost.com.
۵۳٫www.Parsdata.com/web-Hosting/for

 

    1. www. Seqlegal.com/Legal-Services/demain-agreament

 

    1. www.morvahast.com/agreement 20/7/93

 

۵۶٫www.tbs-set.gc.cal/pol/Doc-eng.acp?evttooo.
۵۷٫www.racks pace.co,uk/legal/managed-hosting-terms.
۵۸٫azrights. Com/ online- business/ hostiny-agreements/co.
۵۹٫www .cyber police. Ir/cyber space/ 40631.
۶۰٫www.google.com/search?q=hosting +services+agreement.
۶۱٫www.tebyan. net/ new index. aspx?.
۶۲٫www-space.blogffa.com.
۶۳٫www.ba-engelab.blogsky.com.
۶۴٫Forum. Hammihan. Com/thread 80477.html.
www.Irpdf.com.-65
۶۶٫www.rfc-editor.org/rfc/rfc22Ltxt.
۶۷- http://convention Coe. Int/treaty/en/treaties/html.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 05:08:00 ق.ظ ]




«لوسین پای»[۲۵] یکی از نخستین پژوهشگران برجسته ای است که مفهوم توسعه را عمیقاً تحلیل کرد و تأثیر انکار ناپذیری بر کل مطالعات درباره توسعه سیاسی گذاشت. وی تأکید کرد که نخستین گام در راه توسعه سیاسی تکامل یافتن نظام دولت ملی ست. او توسعه سیاسی را مفهومی اساسی می‌داند که به تدریج در سراسر جامعه گسترش می‌یابد و می‌توان از آن به عنوان فرهنگ جهانی یاد کرد (عالم،۱۳۸۶: ۱۲۳). نقطه شروع تحلیل پای مسلماً در کلاسیک‌ترین شیوه های توسعه گرایی قرار دارد. در حقیقت وی چنین برداشت می‌کند که تمام جوامع عوامل مشترکی از نو گرایی دارند (بدیع،۱۳۷۹: ۶۹) بر همین اساس پای سه ویژگی اساسی را برای مفهوم توسعه سیاسی در نظر می‌گیرد :
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱-برابری: از این لحاظ توسعه سیاسی به مشارکت توده ای و اقدام عمومی در فعالیت‌های سیاسی مربوط است. نکته اصلی در این مشارکت تبدیل شدن مردم به شهروندان فعال است. همچنین نیز قوانین باید دارای ماهیت همگانی باشد و در اجرا کم و بیش از جنبه تفاوت‌های شخصی خارج شود.
۲-ظرفیت: این ویژگی توسعه سیاسی به توان نظام سیاسی در دادن برون داده‌ها و به میزان تأثیر آن بر جامعه و اقتصاد اشاره دارد. ظرفیت همچنین با اجرای وظایف حکومتی و شرایط اثر گذار بر این اجرا همواره که تمایلی ست به تخصصی کردن حکومت، به عقلانی کردن مدیریت و دنیایی کردن جامعه در ارتباط است.
۳-تغییر تدریجی: این ویژگی توسعه سیاسی بر گسترش و اختصاصی کردن ساختارها دلالت می‌کند. مقامات و کارگزاری‌ها تمایل می‌یابند وظایف مشخص و محدودی و تقسیمم کار متعادلی در درون حکومت وجود داشته باشد (عالم،۱۳۸۶: ۱۲۵-۱۲۶).
البته برای پای این ویژگی‌ها چیزی جز تأییدات ساده ای با اندک دستاوردهای تحلیلی نیست. اساس کار به این بر می‌گردد که تعیین کنیم هر جامعه ای چگونه با این نشانه‌ها آشنا شد و چگونه در مقابل پیدایش آن‌ها عمل کرد. به عقیده وی چنین برخوردی بدون تنش و گسیختگی نخواهد بود. این برخورد مایه اصلی نگرش بحران است که هر یک به دیگری مربوط و نظام‌ها باید بر ان‌ها فائق آیند تا پیشرفت توسعه سیاسی خود را تضمین کنند. این بحران‌ها عبارتند از :
۱- بحران هویت : که به این ضرورت بر می‌گردد که باید بین مردم مورد نظر، احساس عمیق هویت ملی را تحریک و در نتیجه در هر فرد احساسی پایدار از تعلق به یک جماعت گرد آمده در یک سرزمین محدود را به وجود آورد.
۲- بحران مشروعیت : این بحران از اشکال در قبولاندن مراجع و مسئولیت‌های یک مرکز حکومت واحد ناشی می‌شود. این مرکز باید اشکال مختلف اجبار مشروع را در انحصار خود آورد. این بحران در دولت‌های جدید مسائل ملموس شناخته شده ای را به وجود می‌آورد مثل اینکه رابطه بین دستگاه اداری مرکزی و مراجع محلی سنتی چگونه باید باشد؟
۳- بحران نفوذ : از این ضرورت سرچشمه می‌گیرد که ساختارهای حکومتی موجود باید سیاستی را در پیش گیرند که قادر باشند تمامی جمعیت را در برگرفته و با زندگی روزمره مردم مماس گردد.
۴- بحران مشارکت : این بحران از سیلان ناگهانی بازیگران جدید در صحنه بازی سیاسی ناشی می‌شود. افزایش شمار بازیگران سیاسی ناگزیر یک سلسله تنش‌ها را به وجود می‌آورد که نشان از جا نیفتادگی نهادی موجود دارد.
۵- بحران ادغام : از مشکلات مربوط به ورود کنش سیاسی توده‌ها در چرخه های کارکردی ناشی می‌شود. این مشکل رفع نمی‌شود مگر با ایجاد شبکه مهمی از روابط متقابل که بین این سازمان‌های سیاسی و سپس بین این سازمان‌ها و شهروندان پیوند برقرار کند.
۶- بحران توزیع : این بحران به شیوه قدرت‌های حکومتی در توزیع کالاها، خدمات و ارزش‌ها در صحنه جامعه مربوط می‌شود. حل چنین مشکلی عموماً از طریق تقویت مداخلات دولتی توسعه دستگاه‌های اداری امکان پذیر است (بدیع،۱۳۷۹: ۷۱-۷۰).
به عقیده پای این بحران‌ها در همه جا به یک سیاق اتفاق نمی‌افتد تناوب آن‌ها تابع منطق و آهنگی است که بر حسب جامعه فرق کرده است. این فرضیه نسبتاً بدیع، پای را به استنتاج سه جهت گیری در پژوهش سوق می‌دهد که در تحلیل تمامی نظام‌های سیاسی به کار می‌آیند: یک نظام سیاسی با چه بحرانی مواجه بوده؟ چگونه آن را پشت سر گذاشته؟ و نحوه رویارویی نظام با مشکلات چگونه بوده است؟ وی با اهمیت دادن به سؤال آخر تاکید می‌کند که مشکلات وقتی توان‌فرسا می‌شود که بحران‌های توسعه همزمان به وجود آید. برای مثال بریتانیای به این دلیل شاهد نوگرایی موزون و مداومی بود که توانست با هر یک از این بحران‌ها به گونه ای مجزا و با آهنگی آرام و قابل تحمل مقابله کند. بر عکس آلمان و ایتالیا شاهد تنش‌های سیاسی وخیمی بودند زیرا مجبور شدند با بحران‌های مشروعیت و هویت همزمان مقابله کنند (بدیع،۱۳۷۹: ۷۲).
علاوه بر پای نظریهپردازان دیگری چون «به رایس»[۲۶] و «فریدریش»[۲۷] به تبیین مفهوم توسعه سیاسی پرداخته‌اند. آن‌ها توسعه سیاسی را پیشرفتی در جهت دموکراسی لیبرالی در نظر میگرفتند. جان کلام مکتب توسعه سیاسی این است که همه جوامع از مراحل پی در پی توسعه سیاسی میگذرند که در طی آن‌ها جوامع ابتدایی سنتی سرانجام به جوامع مدرن صنعتی تبدیل میشوند در این نظریهها تخصصی شدن فزایندهی نقشها در جامعه یا تقسیم کار، تغییر از یکی انگاری و وفاداری محلی و قبیلهای یا نگرشهای خاصگرایانه به یکی انگاری اجتماعی یا ملی یا نگرشهای عام گرایانه، تغییر از منزلت اجتماعی مبتنی بر سنتها یا پایگاه انتسابی به شایستگی و دستاوردهای شخصی یا پایگاه اکتسابی و توسعهی فرایندها و نهادهای مناسب برای همسازی با این تغییرات، مورد تأکید قابل ملاحظهای قرار میگیرند. این دیدگاه ها در عین حال که همیشه مترادف با نظریه کارکردگرایی نیستند به شدت از آن تأثیر پذیرفته و بر تمایز یا تخصصی شدن نقشها و توسعهی فرایندها و ساختارهای مناسب تأکید ویژهای داشتهاند. (راش،۱۳۷۷: ۲۴۵).
همان طور که ملاحظه می‌شود توسعه سیاسی پدیده ای است که در نهایت منجر به استقرار نظام دموکراسی خواهد شد. به تعبیر «آدریان لفتویچ» در کتاب دموکراسی و توسعه، اگر سیاست را کلیه تضادها، همکاریها و مذاکراتی بدانیم که برای استفاده، قواعد، و توزیع منابع مادی و معنوی چه در سطح محلی یا بین المللی و چه در قلمروی فردی یا همگانی به کار میرود؛ هر گونه توسعه ای نیز لاجرم مسئله سیاسی خواهد بود نه مدیریتی یا اجرایی. زیرا در مراحل مختلف توسعه، آنچه اهمیت حیاتی دارد چگونگی استفاده از منابع و روش های جدید توزیع آن بحث و جدلهای اجتنابناپذیری است که محاربات افراد و گروه ها در مورد بازماندگان و برندگان این روشها در پی دارد. به همین خاطر است که امروزه ادعا میشود (برخلاف باورهای کهن)، حکومت دمکراتیک خوب، نتیجه یا پیامد توسعه نیست بلکه شرط ضروری آن است (لفتویچ،۱۳۷۸: ۷-۵).وی معتقد است حمایت عمومی از آزادی فردی به عنوان ارزشی بنیادی در امر توسعه، بیشتر بر این ویژگی خود به مثابه وسیلهای برای بقای انسانها و پیشرفت اقتصادی متکی است تا به ارزش آزادی فردی به عنوان هدف فینفسه (لفتویچ،۱۳۷۸: ۲۴). لفتویچ با اشاره به نظریه دموکراسی توسعه گرا عقیده دارد که افزایش تغییرات دمکراسی، احتمالاً تأثیرات مثبتی در زمینه توسعه به وجود خواهد آورد و چنین فرض میشود که میان اهداف توسعه مانند رشد، دموکراسی، ثبات، برابری و خود مختاری مغایرتی وجود ندارد. به علاوه از این باور جدید می‌توان نتیجه گرفت که صرف نظر از ساختار اجتماعی، شرایط اقتصادی، سنتهای سیاسی و روابط خارجی مختلف میتوان تقریباً در هر یک از مراحل توسعه، دمکراسی را در هر کشوری تزریق یا نهادینه کرد و روند توسعه را سرعت بخشید (لفتویچ،۱۳۷۸: ۳۵). علاوه بر این نظریهپردازان نوگرا علاقه شدیدی به عدالت اجتماعی دارند. آنان معتقدند اگر دموکراسی با فقر و ثروت مفرط همراه باشد یک دموکراسی ضایع شده یا اشتباه است. وقتی که دولتها در جوامع مدرن به وضع مقررات عادلانه در مورد گروه های اجتماعی مکمل و مطابق با آرزوی اعضای آن‌ها میپردازند، میتوان از دمکراسی به عنوان شکل مؤثری از نهادهای اجتماعی در خدمت توسعه دفاع کرد. بر عکس، مقررات خفقان آوری که اقشار اجتماعی را به زیر یوغ میکشد و آنان را از نیروی خلاقشان تهی میکند. از دموکراسی-به رغم تأثیر این اقشار بر توسعه – منحرف میشود (لفتویچ، ۱۳۷۸ :۵۳).
همان‌طور که اشاره شد، مشارکت و رقابت گروه های اجتماعی در زندگی سیاسی به عنوان هدف توسعه سیاسی مطرح می‌شود که خود مستلزم تحقق لوازم بلافصلی است که در حقیقت اجزای تعریف توسعه سیاسی را تشکیل می‌دهند. «حسین بشریه» در کتاب موانع توسعه سیاسی در ایران به نقل از گابریل آلموند، از جمله مهم‌ترین ویژگی بلافصل توسعه سیاسی را این‌گونه بر می‌شمرد :
۱- سازمان یابی گروه‌ها و نیروهای اجتماعی
۲- آزادی آن‌ها در مشارکت و رقابت سیاسی
۳- وجود مکانیسم‌های حل منازعه نهادمند در درون ساختار سیاسی
۴- خشونت زدایی از زندگی سیاسی
۵- کیش زدایی از سیاست در جهت تقویت ثبات سیاسی
۶- مشروعیت چارچوب‌های نهادی و قانونی برای رقابت و سازش سیاسی و جز آن (بشیریه،۱۳۸۸: ۱۲).
همان طور که ملاحظه می‌شود استقرار نظام دموکراسی با توسعه سیاسی رابطه مستقیم دارد. به زعم ناصر فکوهی مسئله مهم، برپایی نظام دموکراسی و حفظ آن است که تحقق این امر ما را به توسعه سیاسی رهنمون می‌کند. وی همچنین بر این باور است که در تجربه دو قرنی که از به وجود آمدن دولت‌های ملی می‌گذرد گروهی از مکانیسم‌های سیاسی توانستند قابلیت خود را در ایجاد این گونه توسعه‌یافتگی به اثبات رسانند که همین مکانیزم‌ها را باید در آن واحد شرایط اساسی توسعه سیاسی دانست. مهم‌ترین این مکانیزم‌ها عبارتند از:
۱- انتخابی بودن نهادهای سیاسی
۲-نظارت مردم بر نهادهای سیاسی و مسوول بودن آن‌ها در برابر مردم، و حق مردم به تعقیب و مجازات این نهادها و مسئولین آن‌ها
۳- ضمانت حقوق اقلیت‌های گوناگون دینی، سیاسی و قومی و غیره
۴- تقسیم قدرت، ثروت و امتیازات اجتماعی بدون ضربه زدن به انگیزه های فردی برای تولید این قدرت و ثروت و امتیازات، از طریق مکانیسم‌های حوزه سیاسی در همراهی با مکانیسم‌های دیگر در حوزه اقتصادی و اجتماعی.
۵- تفکیک روشن و واقعی نهادهای سیاسی در سه حوزه اجرایی، قضایی و قانون گذاری به نحوی که هر یک از این سه قوه نسبت به دیگران مستقل بوده و دارای قدرت تصحیح کننده خنثی کننده بر دیگران باشد.
۶- تفکیک حوزه سیاسی مدرن تا حد اکثر ممکن چه در نهادها و چه در بازیگران خود از حوزه قدرت سیاسی سنتی
۷- وجود مکانیزم‌های شفاف اطلاعاتی و ضمانت تداوم فعالیت آن‌ها در حوزه سیاسی (فکوهی، ۱۳۷۹: ۳۱)
در یک نتیجه گیری کلی می‌توان گفت که توسعه سیاسی با عملکرد نظام سیاسی ارتباط دارد. اگر نظام سیاسی به روند دموکراتیزه کردن شتاب بخشد، در راستای تحقق توسعه سیاسی پیش خواهد رفت و در چنین حالتی جنبه مثبت یا فراروی و رشد نهادها خود را نشان خواهد داد. اما اگر نظام سیاسی نتواند نهادهای دموکراتیک را مستقر یا حفظ کند، در یک سیر قهقرایی فرو خواهد غلتید. بنابراین با توجه به آنچه که در بالا در مورد توسعه سیاسی گفته شد می‌توان مهم‌ترین شاخص‌های آن را به صورت زیر دسته بندی کرد. شاخص‌هایی که نشان می‌دهد کشوری در چه مرحله از توسعه سیاسی قرار دارد؛ در مرحله فراروی و رشد نهادهای مردمی یا در مرحله توسعه بی ثباتی و فروپاشی نهادها (عالم،۱۳۸۶: ۱۲۸).
شاخص‌های مثبت توسعه سیاسی :
دولت‌مداری یا یکپارچگی سرزمینی؛ شکل گیری ملت یا یکپارچگی ملت؛ افزایش حق رأی و انتخابات آزاد با رأی دهندگان زیاد؛ سیاسی شدن یا مشارکت بیشتر مردم در روندهای سیاسی؛ مشارکت مردم در هیئت‌های تصمیم گیری؛ آزادی مطبوعات و رشد رسانه های جمعی؛ تمرکز زدایی سیاسی و اداری؛ بردباری ناراضیان و کنترل جنبش‌های مختلف؛ گسترش پایگاه اجتماعی نخبگان سیاسی؛ علنیت در کار حکومت و مسئولیت حاکمان در برابر مردم؛ استقلال قوه قضایی و حاکمیت قانون؛ نیروی مسلح غیر سیاسی؛ سیاست‌های اجتماعی با بهره گرفتن از روش‌های قانون اساسی (عالم،۱۳۸۶: ۱۲۸).
شاخص‌های منفی توسعه سیاسی (فروپاشی سیاسی) :
انتخابات تقلبی و عدم رعایت قوانین و مقررات؛ تظاهرات اعتراض آمیز با بهره گرفتن از خشونت؛ فساد سیاسی به خاطر منافع شخصی؛ پراکندگی احزاب سیاسی؛ سرکوبی ناراضیان؛ بت شدن فرمانروایان؛ متمرکز شدن اختیارات؛ سیاسی شدن نیروهای مسلح؛ توقیف‌های جمعی، مداخله خارجی‌ها در امور داخلی کشور (عالم،۱۳۸۶: ۱۲۹).
توسعه اجتماعی
مفهوم توسعه اجتماعی تا قبل از قرن بیستم بیشتر بار فلسفی و سیاسی داشت. لیکن از ابتدای قرن بیستم با پیشرفت جامعه شناسی و اقتصاد رفاه به عنوان یک فرایند تغییر و تحول در سازمان نظام اجتماعی رونق گرفت. در تعاریف جدید که به صورت راهبردهایی جهت توسعه در خاورمیانه و شمال آفریقا توسط کارشناسان سازمان ملل تدوین گردید توسعه اجتماعی در بر گیرنده بعدی از توسعه است که بر کنش و واکنش‌های انسانی، نهادها، و روابط اجتماعی با یکدیگر تأکید می‌ورزد و بر آن‌ها تمرکز می کند. در تعریف دیگر که توسط همان گروه در سال ۲۰۰۳ میلادی آماده گردید توسعه اجتماعی به عنوان دگرگونی اجتماعی مثبت تلقی شد (موسایی،۱۳۸۸: ۱۰۲).
نرخ رشد، تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه از شاخص‌های فریبنده توسعه اقتصادی است که در پرده ای سنگین در مقابل نابرابری‌های طبقاتی، تراکم سرمایه در دست بخش محدودی از جامعه بار سایر تبعیض‌های اقتصادی-اجتماعی می‌کشد. به همین دلیل است که به جای پرداختن به تولید ناخالص ملی، باید به فکر رفاه ناخالص ملی و توسعه اجتماعی باشیم (کلانتری،۱۳۷۷: ۲۰۸).
نکته حائز اهمیت دیگر این است که مفهوم توسعه اجتماعی جامع تراز مفهوم توسعه اقتصادی است. رشد اقتصادی صرف، فینفسه به معنای توسعه نیست. رشد باید با مجموعهای از اهداف تعریف شده انسانی– اجتماعی و فرهنگی اتصال یابد. رشد اقتصادی به منزلهی ابزار توسعه انسانی شناخته شده است (حاجی هاشمی،۱۳۸۴: ۱۳).
در واقع در توسعه اجتماعی دگرگونی و تغییر جامعه در کلیت آن مورد نظر است. توسعه اجتماعی الف- متمایز از دیدگاه تکاملی در علوم اجتماعی است؛ ب- بر تغییر و بهبود نحوه زندگی تأکید می‌کند و نه تغییر یک سازمان و یا نهاد اجتماعی؛ ج- بیشتر جامعه شناختی است تا اقتصادی؛ د- تغییر را امری کلان و عام در حیطه نهادها و سازمان‌ها می‌داند؛ ه- تاکید اساسی بر ارزیابی جریان‌های اجتماعی و تحول اجتماعی دارد. این بدان معناست که استراتژی توسعه اجتماعی در جهت بهبود کیفیت زندگی انسانی است و پاسخگویی به نیازهای اساسی انسانی را مد نظر دارد. از این رو استراتژی توسعه اجتماعی به فصول متعددی که ریشه در نیازهای انسانی دارد، قابل تقسیم است. نیازهای حیاتی و زیستی، نیازهای فرهنگی و روانی، نیاز در تطبیق پذیری و نیاز به رشد و ترقی که در مجموع از عمده‌ترین نیازهای انسان در جامعه جدید است، ماهیت روند توسعه اجتماعی را تعیین می‌کنند. لازم به ذکر است که همه نیازهای به طور سازگار و یکسان در طراحی استراتژی توسعه موثر نمی‌باشند. تأکید بیشتر بر هر یک از آن‌ها به منزله نادیده گرفتن یک وجه و سطح از توسعه اجتماعی است و توسعه را در یک زمینه خاص سوق می‌دهد (آزاد ارمکی،۱۳۸۶: ۱۷۵).
از همین رهگذر می‌توان گفت که توسعه اجتماعی از مفاهیمی است که با چگونگی و شیوه زندگی افراد یک جامعه پیوندی تنگاتنگ دارد و در ابعاد عینی بیشتر ناظر بر بالا بردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینه های فقرزدایی، بهداشت، مسکن، اشتغال، آموزش و چگونگی گذران اوقات فراغت است. بر این مبناست که گفته شده «منظور از توسعه اجتماعی اشکال متفاوت کنش متقابلی است که در یک جامعه خاص همراه با توسعه تمدن رخ میدهد». توسعه اجتماعی و توسعه فرهنگی جنبه های مکمل و پیوسته یک پدیدهاند و هر دو نوع الزاماً به ایجاد وجود تمایز فزاینده جامعه منجر میشوند. پس توسعه اجتماعی در پی ایجاد بهبود در وضعیت اجتماعی افراد یک جامعه است که برای تحقق چنین بهبودی در پی تغییر در الگوهای دست و پاگیر و زاید رفتاری، شناختن و روی آوردن به یک نگرش، آرمان و اعتقاد مطلوب‌تری است که بتواند پاسخگوی مشکلات اجتماعی باشد. همچنین توسعه اجتماعی در قیاس با مفاهیمی چون توسعه اقتصادی و رشد اقتصادی حوزه وسیعتری را در بر میگیرد. در دورهی جدید مباحث مربوط به جامعه مدنی، دموکراسی اجتماعی، عدالت اجتماعی، رفاه اجتماعی و سرمایه اجتماعی موضوعات محوری توسعه اجتماعی را تشکیل میدهند (ازکیا و غفاری،۱۳۸۴: ۴۷).
در تعاریف مختلفی که از توسعه اجتماعی وجود دارد جامعه‌شناسان معمولاً به ابعادی چون تفکیک و تمایز اجتماعی نقش‌ها و دگرگونی در کنش‌ها و غالب شدن کنش‌های عقلانی و منطقی در بین افراد جامعه توجه دارند. به گونه ای که از لحاظ اجتماعی نوسازی جامعه و نهادهای اجتماعی زمانی رخ داد که محدودیت‌های گذشته از میان برداشته شد و افراد توانستند آزادانه خصوصاً از روستاها به شهر برای داد و ستد و یا پیدا کردن کار کوچ کنند. اما افراد زمانی متجدد شدند که قید و بندهای فکری از طریق آموزش و پرورش سواد و رسانه های جمعی از بین رفت و این خود باعث شد که افراد به گونه ای دیگر به جهان بنگرند و به اصطلاح آگاهانه انتخاب کنند (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۴: ۱۶۸).
از تعاریف مطرح در حیطه توسعه اجتماعی نظریاتی است که اندیشمندان رفاه گرا بیان کرده‌اند. آن‌ها مفهوم توسعه اجتماعی را حرکت به سوی کیفیت بهتر زندگی می‌دانند. به عنوان مثال از نظر «وارنر»[۲۸] توسعه اجتماعی عبارت است از امکانات زندگی مردم در جامعه. در دیدگاه مارکسیستی نیز بر ارزش‌های مبتنی بر برابری اجتماعی تأکید می‌شود. همچنین از نظر «دونگ کیم»[۲۹] توسعه اجتماعی درجه ای از ساختار اجتماعی ست که به اکثریت محروم جامعه نه تنها اجازه تقاضا برای برخورداری از سهم خود از منابع ملی را می‌دهد، بلکه در رسیدن به آن هدف آن‌ها را یاری می‌کند. از نظر او اگر تغییر ساختاری جامعه در مسیری باشد که فرصت‌های لازم برای دستیابی توده محروم به سهم خود از منابع ملی در اختیار آن‌ها قرار دهد این مسیر در اصل همان فرایند توسعه است. در واقع فرایند توسعه اجتماعی از دیدگاه آنان فرایندی ست در جامعه عاری از استعمار و استثمار اجتماعی (کلانتری،۱۳۷۷،۲۰۹).
علاوه بر این تعاریف، «مایرون وینر»[۳۰] که در خصوص نوسازی، جامعه‌شناسان و انسان شناسی اجتماعی در درجه اول به جریان متنوع و متمایز شدن که از خصوصیات جوامع جدید است علاقه دارند. آنان درباره طرز پدید آمدن ساخت‌های نو برای عهده دار شدن وظایف جدید و یا بر عهده گرفتن وظایفی که قبلاً ساخت‌های دیگری انجام می‌دادند، تحقیق می‌کنند و توجه آن‌ها معطوف به تنوع‌هایی ست که با پیدایش مشاغل و دستگاه های پیچیده، آموزش و پرورش نو و انواع نوین اجتماعات در ساخت‌های اجتماعی پدید می‌آید. جامعه‌شناسان همچنین بعضی از جنبه های مخرب جریان نوسازی را مطالعه می‌کنند از قبیل افزایش تعارض‌ها، بیماری‌های روانی، خشونت، طلاق، انحرافات جوانان، تنازع‌های نژادی، مذهبی و طبقه ای و غیره … (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۴: ۱۶۸).
در این میان متفکران دیگری نیز بوده‌اند که به بررسی مفهوم توسعه اجتماعی پرداخته‌اند. به عنوان مثال «پایوا» افزایش ظرفیت و توانی مردم برای فعالیت مداوم در جهت تأمین رفاه خود و جامعه و توسعه تحول نهادهای اجتماعی در جهت رفع نیازهای مردم در تمام سطوح به خصوص سطوح پایین را دو بعد اصلی توسعه اجتماعی می‌داند. بدان گونه که در این فرایند روابط بین مردم و نهادهای اجتماعی و اقتصادی ابزارهای تأمین نیازهای اجتماعی را فراهم کرده و از طریق تغییر نهادهای اجتماعی و استفاده از منابع موجود در جامعه تعادل بین نیازهای کمی و کیفی جامعه پدید می‌آید. بنابراین از نظر او ارتباط نزدیکی بین توسعه اجتماعی و عدالت اجتماعی وجود دارد و هدف نهایی توسعه اجتماعی دستیابی جامعه ای انسانی‌تر از طریق نهادها و سازمان‌هایی است که بهتر مناسب پاسخگوی نیازهای مردم باشد (کلانتری،۱۳۷۷: ۱۱۰).
بر اساس آنچه که گفته شد شاخص‌های توسعه اجتماعی را می‌توان به سه دسته زیر تقسیم بندی کرد: اولین دسته شامل شرایط زندگی همچون بهداشت و تأمین اجتماعی است. دسته دوم به جنبه های اطلاعاتی و فرهنگی از جمله سوادآموزی و آموزش رسمی اطلاق می‌شود. دسته سوم مربوط به برخی از پدیده‌ها نظیر مشارکت و نرخ بیکاری ست. بنابراین می‌توان گفت بهبودی در هر شاخص که بر افزایش کیفیت زندگی منجر می‌شود یک شاخص اجتماعی ست (موسایی،۱۳۸۸: ۱۰۹).
توسعه فرهنگی
نزدیک به دو دهه پس از شروع نخستین برنامه ریزی‌های توسعه بر محوریت انتقال تکنولوژیکی، مشخص گردید که این انتقال به خودی خود نمی‌تواند مشکل کشورهای توسعه نیافته را حل کند. در زمینه انتقال تکنولوژیکی مشخص شد که ابزارهای وارداتی به محض ورود به کشورهای در حال توسعه به دلیل نداشتن هماهنگی با زمینه فرهنگ میزبان، کارایی خود را تا حد زیادی از دست می‌دهند و پس از گذشت دوره ای کوتاه به هیچ روی نمی‌توانستند سرمایه های هزینه شده برای دستیابی به آن‌ها را توجیه کنند. در بخش آموزش نیز هرچند با سرمایه گذاری‌های سنگین، تکنسین‌های زیادی تربیت شدند اما این متخصصان عملاً نمی‌توانستند چندان تأثیری در سرعت گرفتن چرخ‌های توسعه داشته باشند، زیرا آموزش دریافت شده با واقعیت توسعه نایافته این کشورها هماهنگی نداشت، به این معنی که محتوای آموزش تکنولوژیک محتوایی بود که بر اساس شرایط توسعه‌یافتگی تدوین شده بود و برای اجرای آن در واقعیت نیاز به برخورداری از همان شرایط برای مثال سطح مشخصی از فرهنگ در بین کارگران و رده های مختلف کارکنان، وجود زیر ساخت‌های صنعتی نظم یافته و وجود نظام‌های اداری منطقی شده و عقلانیت یافته داشت (فکوهی،۱۳۷۹: ۹۰).
بدین ترتیب از اواخر دهۀ ۷۰ میلادی این فکر به تدریج شکل گرفت که شاید انتقال تکنولوژیک به خودی خود نتواند مشکلی از مشکلات کشورهای در حال توسعه را حل کند و شاید نیاز بدان وجود داشته باشد که این انتقال با گروهی از اقدامات فرهنگی همراه شود. مفهوم توسعه فرهنگی از همین زمان به صورت جدی مطرح گردید (فکوهی،۱۳۷۹: ۹۱). در واقع مفهوم فرهنگ که تا پیش از آن به آثار هنری، آفرینش‌های ادبی و میراث فرهنگی اشاره داشت از اوایل دهه ۱۹۸۰ به بعد از طرف یونسکو؛ به عنوان یک سازمان فرهنگی؛ برای ایجاد آگاهی و بینش در مورد توسعه فرهنگی به کار رفت (محلاتی،۱۳۷۸: ۲۹). طبق تعریف یونسکو توسعه فرهنگی فرایندی است که در طی آن با ایجاد تغییراتی در حوزه های ادراکی، شناختی، ارزشی و گرایشی انسان، قابلیت‌ها، رفتارها و کنش‌های مناسب در افراد پرورش می‌یابد از دید یونسکو فرهنگ کلیت تامی از ویژگی‌های معنوی، مادی، فکری و احساسی است که یک گروه اجتماعی را مشخص می‌کند. فرهنگ نه تنها هنر و ادبیات را در بر می‌گیرد بلکه شامل آیین زندگی، حقوقی اساسی نوع بشر، نظام‌های ارزشی، سنت‌ها و باورها است.
از دیدگاهی دیگر بعد فرهنگی توسعه مجموعه ای از ترکیب‌های روانی – جامعه شناختی، عوامل اقتصادی فن شناختی و علمی را در بر می‌گیرد که برای بهبود شرایط زندگی و اخلاق مردم، بدون ایجاد جهش و حرکتی خشن در شیوه زندگی و چگونگی اندیشه و برای موفقیت طرح‌ها و برنامه های توسعه به کار می‌روند. یک توسعه متوازن تنها با دخالت دادن عوامل و داده های فرهنگی در راهبردهایی که هدفشان اجرای توسعه است تحقق می‌یابد. بنابراین باید این راهبردها را در پرتوی زمینه های تاریخی، اجتماعی و فرهنگی هر جامعه طراحی و تدوین کرد (محلاتی،۱۳۷۸: ۲۹).
از همین منظر می‌توان گفت که توسعه فرهنگی به لحاظ مفهومی نسبت به سایر بخشهای توسعه همچون توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی و توسعه سیاسی از ابعاد و بار ارزشی بیشتری برخوردار است و تأکید بیشتری بر نیازهای غیر مادی افراد جامعه دارد. بنابراین فرآیندی است که در طی آن با ایجاد تغییراتی در حوزه های ادراکی، شناختی ارزشی و گرایشی انسانها، قابلیت‌ها و باورها شخصیت ویژهای را در آن‌ها به وجود میآورد که حاصل این باورها و قابلیت‌ها، رفتارها و کنشهای خاصی است که مناسب توسعه میباشد. به عبارتی حاصل فرایند توسعه فرهنگی کنار گذاشتن خرده فرهنگهای نامناسب توسعهای است (ازکیا و غفاری،۱۳۸۴: ۴۷).
نکتهای که در بحث مفهومی توسعه فرهنگی حایز اهمیت می کند این است که در مواردی توسعه فرهنگی را با فراموش کردن و بریدن و گسستن با سنتهای گذشته یکسان میانگارند در حالی که به تعبیری توسعه فرهنگی به معنای گسستن از سنتهای گذشته نیست، زیرا سنتها انباشت و ذخیره تجارب گذشته یک جامعه است. توسعه بر مبنای گسترش سنتها و تجارب گذشته انجام میگیرد و نه بر اساس نفی آن‌ها. چرا که توسعه فراگردی است که در آن سنتها و تجارب گذشته از نو و بر اساس نیازها و شرایط تازه بازاندیشی و بازسازی میشوند و از این طریق جامعه خود را باور میکند و توانایی های بالقوه انسانها شکوفا میشود. از این جهت مفهوم «هویت فرهنگی»[۳۱] از مفهوم توسعه جدا نیست. به عبارت بهتر، توسعه فقط میتواند در جایی که از آن ریشه گرفته است یعنی در فرهنگ و سنتهای همان کشور رشد کند، زیرا توسعه فرآیندی همه جانبه و مرتبط با ارزشهای هر جامعه و فراخوان مشارکت همه افراد و گروههایی است که هم بنیانگذار آن هستند و هم از آن منتفع میشوند به عنوان مثال عامل تعیین کننده در توسعه اقتصادی ژاپن درونزا بودن فرایند توسعه و ریشه داشتن آن در ساختار فرهنگی اجتماعی کشور بوده که با خاصیت مبدع و پویای آن حمایت می‌شد و در عین حال حرکت هماهنگ و پیشرو اقتصاد را تضمین می‌کرد. (یونسکو،۱۳۷۶: ۱۵ ).
با این توصیف می‌توان گفت، توسعهای که از مشارکت بعد فرهنگی بهرهمند است، رهیافتی به سوی توسعه خلق میکند که نه تنها توسعه واقعی در حوزههایی اصیل مثل آموزش و پرورش، ارتباطات، علم و تکنولوژی، کشاورزی، مسکن و بهداشت و … را در بردارد، بلکه نیروهای خلاق مردم را برای یافتن راهحلهای محلی مشکلات به کار میگیرد. تجربه ژاپن نشان داده است که یک کشور در انتخاب الگوهای توسعه و تکنیکهایی که قابلیت همسانی فرهنگی دارند، آزادی انتخاب دارد. توسعهای که بعد فرهنگی را نادیده میگیرد و متکی بر الگوهای خارجی است، خلاقیت فرهنگ بومی را از رشد باز میدارد و ظرفیت جامعه برای مقابله با فرهنگ و الگوهای ناخواسته خارجی و وارداتی را می‌کاهد و این امر باعث بیقاعدگی فرهنگی میشود (یونسکو،۱۳۷۶: ۱۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:07:00 ق.ظ ]




این در حالی‌است که تفاوت معنی‌داری در سطوح خونی ACE در مطالعه ویلیامز و همکاران[۳۱] در پاسخ به یک جلسه فعالیت ورزشی هوازی یا مقاومتی مشاهده نشد [۱۰]. سطح سرمی بالای ACE در کودکان در مطالعه آروای و همکاران[۳۲] در پاسخ به ورزش‌های فزاینده گزارش شده است [۸]. همچنین فیرکیوست و همکاران[۳۳] تغییر معنی‌داری را پس از دوی ماراتون در سطح سرم ACE آزمودنی‌ها مشاهده نکردند [۱۶]. بارتی و همکاران[۳۴] در تحقیق خود بر روی رت‌های زوکر بیان کردند ده هفته تمرین هوازی منجر به افزایش غیرمعنی‌داری سطوح سرمی ACE شد [۶۸].
هارپ و همکاران[۳۵] در سال ۲۰۰۲ با بررسی اثر یک هفته انرژی مصرفی ثابت (۵۵% کربوهیدرات، ۲۰% پروتئین و ۲۵% چربی) و بعد از آن ۵ هفته کاهش ۴۰% انرژی مصرفی قبلی در ۱۶ زن و مرد چاق دریافتند که فعالیت ACE در نتیجه کاهش وزن در آنها کم شده است. در این تحقیق ACE در حالت خوابیده و ایستاده نیز اندازه‌گیری شد که سطوح ACE ایستاده به طور معنی‌داری بالاتر از وضعیت خوابیده آن بود، که با نسبت دور کمر به دور باسن رابطه مستقیمی داشت، و این در حالی بود که فشار سیستول و دیاستول، فعالیت رنین پلاسما در حالت خوابیده، سطوح آلدوسترون سرم وانسولین ناشتا با کاهش وزن کم شده‌اند، اما گلوکز، سطح سدیم (در ۲۴ساعت قبل و بعد از کاهش وزن) و آلدوسترون در حالت ایستاده تغییری نکرده است [۱۱].
وودز و همکاران[۳۶] در سال ۲۰۰۴ پاسخ ACE خون یک گروه را در مقابل یک جلسه تمرین مقاومتی (۴ ست ده تایی اکستشن پا) با ۷۵% ۱RM و گروهی دیگر را در یک جلسه تمرین هوازی زیر بیشینه (۲۰ دقیقه دوچرخه سواری) با ۷۰-۸۰% ضربان قلب بیشینه، را در بلافاصله، ۱۵، ۳۰، ۴۵ و ۶۰ دقیقه بعد از تمرین مورد بررسی قرار داد و متوجه شد ACE خون در هیچ کدام از گروه‌ها تفاوتی نیافته است (۶۷).
انگلی و همکارانش در سال ۲۰۰۵ با بررسی اثر ۱۳ هفته کاهش انرژی مصرفی همرات با تمرینات ژیمناستیک در آب در ۱۷ زن چاق یائسه که کاهش ۵درصدی در وزنشان داشتند دریافتند که سطوح ACE در خون بعد از کاهش وزن به طور معنی‌داری در بدن کم شده است، همین طور گزارش کردند که بیان ACE در بافت چرب نیز کاهش یافته است، علاوه بر این آلدوسترون، رنین و آنژیوتانسیوژن پلاسما به طور معنی‌داری کاهش داشتند و کاهش بیان آنژیوتانسوژن در بافت چرب کاهش معنی‌داری داشته است، همین طور کاهش دور کمر، فشار سیستول و دیاستول نیز گزارش شده است [۳].
وانگ و همکارانش در سال ۲۰۱۱ با بررسی اثر ۸ هفته رژیم غذایی با کالری پایین (درحدود MJ/d 3/3) و به دنبال آن کسانی که ۸% کاهش وزن داشتند ۶ ماه متوالی رژیم غذایی تداخلی که ۴ رژیم غذایی مختلف در مقدار پروتئین و شاخص گلایسمی (GI) که شامل پروتئین بالا و GI بالا، پروتئین بالا و GI پایین، پروتئین پایین و GI بالا، پروتئین پایین و GI پایین بود را بر سه هورمون جنسی و سی ویک پروتئین ۴۸ زن اندازه‌گیری کردند و بیان کردند که ACE مهم ترین پیش بین کاهش وزن است [۲].
۲-۴- جمع بندی و نتیجه گیری کلی:
در مجموع میتوان گفت با وجود تحقیقات گسترده در خصوص اثر فعالیت ورزشی و به طور خاص ورزش طولانی مدت بر اضافه وزن و ارتباط آن با ACE هنوز دانش و آگاهی ما در خصوص مکانیسم های اثر بخش آن اندک است. به نظر میرسد کاهش وزن در پاسخ به فعالیت ورزشی و یا رژیم غذایی منجر به کاهش این آنزیم می‌شود. به هر حال در خصوص اثر فعالیت ورزشی بر تغییرات پلاسمایی ACE نتایج متناقضی وجود دارد که برای تفسیر نتایج بهدست آمده ابعاد بسیاری را میباید در نظر گرفت. به طور مثال مدت زمان برنامه تمرین (کوتاه یا طولانی مدت)، نوع پروتکل تمرینی مورد استفاده (هوازی، مقاومتی) و نوع آزمودنی‌ها از جمله متغیرهایی هستند که در تفسیر نتایج میباید مورد توجه قرار گیرند.
پایان نامه - مقاله
فصل سوم
روش شناسی پژوهش
۳-۱- مقدمه
همان گونه که در فصل‌های پیش عنوان گردید هدف از این پژوهش، بررسی تغییرات سطح ACE پلاسمایی در زنان دارای اضافه وزن در پاسخ به یک دوره تمرینات هوازی بوده است. در این فصل به شرح و توضیح روش‌شناسی پژوهش شامل روش پژوهش، جامعه آماری مورد مطالعه، نحوه انتخاب نمونه‌ها، چگونگی اندازه‌گیری متغیرهای پژوهش و روش تجزیه و تحلیل داده‌ها خواهیم پرداخت.
۳-۲- طرح پژوهش
با توجه به ماهیت این پژوهش، اهداف آن و میزان کنترل متغیرهای ناخواسته از سوی پژوهش‌گر، این بررسی از نوع نیمه تجربی می‌باشد.
۳-۳- جامعه و نمونه آماری پژوهش
آزمودنی‌های تحقیق حاضر را زنان سالم ۴۵-۲۰ سال شهرستان بابلسر که مایل به اجرای تمرینات ورزشی جهت تعدیل وزن و بهبود وضعیت فیزیولوژیک خود بودند، توسط محقق شناسایی شدند. برای افراد داوطلب توضیحات کاملی درباره‌ی روند اجرای پژوهش، فواید و مضرات احتمالی مطالعه بیان شد و رضایت‌نامه کتبی از داوطلبین اخذ گردید (پیوست۱). ۱۴ نفر از زنان کم تحرک و دارای دوره‌ی قاعدگی منظم و با شاخص توده‌ی بدنی ۲۵BMI> (بر اساس WHO) انتخاب شدند. این گروه دارای میانگین سنی ۰۹/۲±۵/۳۲، میانگین قد ۶/۱±۲/۱۶۰بودند. هم‌چنین بر اساس پرسشنامه‌ی پیشینه‌ تندرستی (پیوست ۲) سابقه هرگونه بیماری و میزان فعالیت بدنی روزانه افراد بررسی شد در ضمن به آزمودنی‌ها توصیه شد رژیم غذایی معمولی خود را در طی دوره تحقیق رعایت نمایند.
۳-۴- متغیرهای پژوهش
۳-۴-۱- متغیر مستقل
متغیر مستقل این تحقیق عبارت است از ۸ هفته تمرین هوازی، سه جلسه در هفته با شدت ۴۰ تا ۸۰% حداکثر ضربان قلب ذخیره که به مدت ۲۵ دقیقه در هفته اول اجرا شد و به ۴۵ دقیقه در هفته هشتم رسید.
۳-۴-۲- متغیر وابسته
متغیر وابسته پژوهش حاضر عبارت از سطوح پلاسمایی ACE می‌باشد.
۳-۴-۳- متغیر کنترل
متغیر کنترل پژوهش حاضر جنسیت و اضافه وزن می‌باشد.
۳-۵- برنامه تمرینی آزمودنی‌ها
برنامه تمرین گروه هوازی شامل ۸ هفته و هر هفته ۳ جلسه بود. یک جلسه تمرین شامل ۱۵ دقیقه گرم کردن با انواع دوها، حرکات کششی و نرمشی بود، سپس دویدن در سالن با ۴۵-۴۰ درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به مدت ۲۵ دقیقه در هفته اول شروع شد که در هفته هشتم به ۴۵ دقیقه با ۸۰ -۷۰ درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره رسید (هر هفته ۵ دقیقه به زمان و ۵ درصد به شدت افزوده شد) (۹۱). ضربان قلب بیشینه از فرمول (سن- ۲۲۰) محاسبه و شدت تمرین با بهره گرفتن از ضربان‌سنج پولار، کنترل گردید. در انتهای هر جلسه، عمل سرد کردن با اجرای دو نرم، حرکات کششی و نرمشی به مدت ۱۰ دقیقه اجرا گردید (جدول ۳-۱)
جدول ۳-۱- مراحل اجرای طرح پژوهش

 

خون گیری اولیه (فاز میانی لوتئال) و اجرای آزمون‌های اولیه
هفته جلسه شدت تمرین مدت تمرین مدت گرم کردن
هفته اول جلسه اول ۴۵-۴۰% ۲۵ دقیقه ۱۰ دقیقه
جلسه دوم
جلسه سوم
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:07:00 ق.ظ ]




شتاب دهنده مورد استفاده در این تحقیق محلول نفتانات کبالت[۱۱۲] بود که به میزان ۳/۰ درصد وزن پلی استر به مخلوط رزین افزوده شد تا واکنش پخت پلی استر آغاز گردد.
۳ -۲ ساخت فراورده مرکب
برای تسریع درعمل خشک کردن، از گرده بینه ها بوسیله گندگی و اره نواری تخته های شعاعی تهیه شد که چند روز اول در فضای باز و سپس در محیط آزمایشگاه قرار داده شدند. برای خشک کردن تخته ها در کارگاه، طبق استاندارد چوب خشک کنی در هوای آزاد، با بهره گرفتن از چوبدستک ها دسته بندی انجام شد. بعد از گذشت حدود یک ماه گرده بینه های برش خورده مقدار قابل توجهی آب خود را از دست داده و به رطوبت حدود ۱۵-۱۲ درصد رسیدند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
پس از آماده شدن تخته ها و رسیدن آنها به رطوبت تعادل، ابتدا سطح آنها توسط گندگی صاف شد و سپس این تخته ها بوسیله اره گرد به بلوک های شعاعی و مماسی تبدیل شدند. این بلوک های چوبی دارای طولی معادل ۵۰ میلی متر، عرض
۲۵ میلی متر و ضخامت های ۹ میلی متر و ۱۹ میلی متر بود.
در مرحله بعد طبق شرایط استاندارد ساخت پانل ساندویچی، به منظور بدست آوردن کیفیت مطلوب تولید، بلوک ها به مدت ۱۰ روز در اتاق کلیمای کوچک با شرایط درجه حرارت ۳  ۲۳ درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی ۵  ۵۰ درصد نگهداری شدند که رطوبت بلوک ها قبل از استفاده در لایه مغزی پانل تا حد ۹% کاهش یافت.
برای ساخت پانل از دو شیشه ضخیم به عنوان سطوح کار استفاده شد و به منظور سهولت جدا شدن فرآورده مرکب از سطوح کار، قبل از شروع کار این سطوح کاملا آغشته به مواد جداکننده گردیدند. برای آماده سازی رزین و ادغام آن با سایر مواد افزودنی (کاتالیست ها و شتاب دهنده در صورت لزوم) رزین مورد نیاز آماده و درصد مصرفی هریک از مقادیر افزودنی قبلا محاسبه گردید.
طریقه آماده کردن رزین ها به این صورت بود که مقدار رزین مورد نیاز برا‍ی هر رویه پانل (حدود ۲۵۰ گرم) در بشری ریخته شد و کاتالیزورها و در صورت لزوم شتاب دهنده (در رزین پلی استر) به نسبت های مشخص توسط سرنگی به آنها اضافه و کاملا مخلوط گردید.
پس از آماده سازی رزین توسط کاتالیست ها، لایه های الیاف شیشه از قبل آماده شده را به ترتیب بر روی سطح کار (شیشه
سه میل) به ابعاد ۵۵×۱۵سانتی متر مربع قرار داده و چسب زنی و آغشته سازی آنها با بهره گرفتن از قلم مو انجام شد و به منظور هواگیری، گرفتن رزین های اضافی ازلایه ها و یکنواخت کردن رزین بر روی سطح آنها از غلتکی فلزی استفاده گردید.
قبل از شروع ساخت پانل، بلوک های آماده شده به منظور چینش منظم شان کنارهم در مرکز پانل و صرف زمان کمتردرجلوگیری از منعقد شدن رزین، در کنار هم و به صورت تصادفی بر روی تخته ای پوشیده شده با پلاستیک چسبانده شدند. برای اتصال از رزین های مورد استفاده در هر نوع پانل (اپوکسی یا پلی استر) به میزان کم و به صورت قطره ای استفاده گردید. جهت گیرا شدن رزین تخته ای بر روی سطح بلوک های چیده شده قرار داده و توسط دو گیره آنها را محکم کردیم و یک ساعت آن را به همان حال قرار دادیم. بلوک های چسبیده به پلاستیک بر روی چند لایه فایبرگلاس آغشته به رزین قرار داده شد و سپس پلاستیک به آرامی از سطح بلوک ها جدا شد. سطوح بلوکها و تخلخل اندک بین آنها توسط قلم مو، آغشته به رزین گردید و در نهایت لایه گذاری لایه های فایبرگلاس، آغشته سازی آنها با رزین و غلتک زدن آنها برای ساخت لایه رویه سطحی به طریقه قبل تکرار گردید. در نهایت شیشه آغشته به جداکننده بر روی پانل فرار گرفت و وزنه ای مسطح با وزن ۵۵۰۰ گرم روی آن قرار گرفت. قطعه حاصله به مدت حدود ۴۸ ساعت تا خشک شدن کامل رزین در شرایط محیط قرار گرفت تا گیرا و سخت گردد. پانل های ساخته شده به مدت چند روز در شرایط رطوبت ۵۰% و درجه حرارت C˚۲۳ بر طبق شرایط استاندارد ASTM پانل ساندویچی قرار داده شدند. سرانجام پانل ها کناره بری شده و نمونه های آزمونی از آنها تهیه گردید. مراحل ساخت پانل ساندویچی در شکل ۳-۲ مشاده می‌شود.
شکل ۳-۳ مراحل ساخت چند سازه پانل ساندویچی
۳-۲ بررسی خواص فیزیکی و مکانیکی پانل ها
جهت بررسی مقاومت های مکانیکی، نمونه های آزمایشی توسط دستگاه آزمون خواص مکانیکی PT100L مجتمع دانشگاهی گنبد کاووس تحت آزمون قرار گرفتند. لازم به ذکر است نمونه ها‍ی پانل توسط استاندارد ASTM مربوط به پانل های ساندویچی تهیه گردیدند و قبل از انجام آزمایش طبق دستورالعمل ذکر شده در استانداردASTM ، نمونه ها در شرایط درجه حرارت C˚ ۲۳ و رطوبت نسبی ۵۰ درصد قرار گرفتند. نمونه های شاهد چوب ماسیو نیز طبق استاندارد ISO مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت از نتایج به دست آمده برای هر تیمار با تعداد ۵ تکرار میانگین آماری گرفته شد تا شاخصی از خواص تیمار باشد. میانگین به دست آمده برای هر تیمار و نتایج آزمایشات در فصل چهارم ارائه گردیده است.
۳-۲-۱ آزمون تعیین مقاومت به خمش
آزمون خمش به منظور ارزیابی و مقایسه مقاومت فرآورده های مرکب با تیمارهای مختلف نسبت به تنش خمشی می‌باشد. اکثر فراورده چوبی تحت تاثیر نیروهای خمشی می‌باشند و در طی فرایند خم شدن، نمونه به طور همزمان تحت تاثیر نیروهای خمش و کشش قرار می‌گیرد. بنابراین یکی از ویژگیهای مهم در کاربرد فرآورده های مرکب مقاومت خمشی می باشد که میتواند معیار خوبی از استحکام آن باشد. در آزمون خمش علاوه بر مدول گسیختگی (MOR) که نماینده مقاومت خمشی پانل است، مدول الاستیسیته خمشی (MOE) نیز مورد اندازه گیری قرار گرفت. علاوه بر موارد بالا، تنش برشی مرکز پانل و تنش خمشی رویه نیز از طریق این آزمون بر اساس روابط موجود در استانداردASTM آیین نامه C393_00 مورد ارزیابی قرار گرفتند .
ویژگی پانل های ساخته شده از طریق آزمون خمش سه نقطه و بر اساس دستورالعمل ذکر شده در استاندارد ASTM آیین نامه C393–۰۰ اندازه گیری شدند. نمونه های‌آزمونی قطعات مستطیل شکل با ابعاد اسمی۲۹۰×۶۰×۲۴ و و۱۷۰×۳۰×۱۴ میلی متر بودند. بر طبق دستورالعمل ذکر شده سرعت بارگذاری در آزمون ۳ میلی متر در دقیقه بود و فاصله دو تکیه گاه یا در واقع طول دهانه برای پانل های با ضخامت ۱۹ میلی متر(لایه مغزی) ۲۴ سانتی متر و برای پانل های با ضخامت ۹ میلی متر(لایه مغزی) ۱۲ سانتی متر در نظر گرفته شد. نمونه های شاهد (چوب پالونیا) نیز بر طبق استاندارد ISO 3133 به ابعاد اسمی۳۰۰×۲۰×۲۰ میلی متر و رطوبت تعادل ۱۲ درصد تهیه گردیدند و تحت آزمون خمش قرار گرفتند. طول دهانه نیز بر طبق این استاندارد ۲۲۰ میلی متر و سرعت بارگذاری ۳ میلی متر بر دقیقه در نظر گرفته شد.
مقاومت خمش و مدول الاستیسیته نمونه های تیمار شده و شاهد چوب پالونیا با بهره گرفتن از روابط زیر محاسبه گردید:
(رابطه ۳-۱(
MOE =
=MOE مدول الاستیسیته (مگاپاسکال)
Ppl =بار در حد تناسب (نیوتون)
L =طول دهانه (میلی متر)
= B عرض نمونه (میلی متر)
= H ضخامت نمونه (میلی متر)
= Y خیز در حد تناسب (میلی متر)
(رابطه ۳-۲(
MOR =
MOR =مدول گسیحتگی (مگاپاسکال)
= Puحداکثر بار گسیختگی (نیوتون)
L =طول دهانه (میلی متر)
= Bعرض نمونه (میلی متر)
= H ضخامت نمونه (میلی متر)
(رابطه ۳-۳(
 =ז
ז =تنش برشی مرکز(مگاپاسکال)
P =بار نهایی در آزمون خمش (نیوتون)
d = ضخامت پانل ساندویچی (میلی متر)
c = ضخامت مرکز پانل (میلی متر)
b =پهنای ساندویچ (میلی متر)
(رابطه ۳-۴(
= β
β = تنش خمشی رویه (مگاپاسکال)
= Puحداکثر بار گسیختگی (نیوتون)
= L طول دهانه (میلی متر)
t =ضخامت رویه (میلی متر)
d = ضخامت پانل ساندویچی (میلی متر)
c = ضخامت مرکز (میلی متر)
b =پهنای ساندویچ (میلی متر)
شکل ۳-۴ نحوه بارگذاری پانل ساندویچی درآزمون خمش
۳-۲-۲ آزمون مقاومت به فشارلبه ای
مقاومت به فشار در واقع نشان دهنده میزان تنش برای فشردگی و تغییرشکل نمونه ها تا حد شکست می‌باشد. آزمون مقاومت به فشار لبه ای پانل های ساندویچی، خواص فشاری این ساختار را در جهت موازی با صفحات رویه پانل محاسبه می‌کند. این ویژگی پانل های ساخته شده بر اساس دستورالعمل ذکر شده در استاندارد ASTMآیین نامه C364–۹۹ اندازه گیری شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:06:00 ق.ظ ]




۲-۱-۲-۷-شرایط علی طلاق عاطفی
مطابق مدل الگویی اشتراوس و کوربین، شرایط علی به حوادث یا وقایعی دلالت می کند که به وقوع یا رشد پدیده ای منتهی می شود ((اشتراوس[۲۴] و کوربین[۲۵]، ۱۳۸۵، ص ۱۰۱) منظور از شرایط علی، وقایع مربوط به زندگی مشترک زن و مرد است که به وقوع یا رشد طلاق عاطفی می انجامد.
مطابق شکل ۲-۱، شرایط علی طلاق عاطفی در سه دسته نادیده گرفته شدن نیازها، انتظارات، و نظرات زن توسط مرد قرار گرفته اند. لازم به ذکر است برخی مقولات در بیش از یک دسته قرار گرفته اند، به عنوان مثال با بی توجهی مرد، زن هر سه مورد نادیده گرفته شدن نیازها، انتظارات و نظرات را تجربه کرده است.
شکل ۲-۱: شرایط علی طلاق (باستانی و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۱-۲-۸-شرایط علی طلاق
عدم تأمین نیاز عاطفی که به دلیل فقدان محبت یا عدم ابراز محبت است، منجر به سرد شدن رابطه زن و مرد و گسست عاطفی می شود. در مواردی فقدان محبت و عاطفه از سوی مرد و علاقه یک طرفه زن به همسرش از ابتدای زندگی مشترک و تبدیل تدریجی آن به نفرت می شود. در مواردی نیز عدم ابراز محبت کلامی و رفتاری مورد انتظار زن به دلیل نگرش متفاوت زن و مرد در زمینه ابراز محبت، می شود (باستانی و همکاران، ۱۳۸۹).
بی توجهی مرد به فعالیت های زن در زندگی مشترک، با ایجاد این تلقی در ذهن زن که همسرش قدردان تلاش‌های او در زندگی مشترک نیست، احساسات منفی زن نسبت به همسرش را افزایش داده و از این طریق در افزایش فاصله زن و مرد موثر است. بی توجهی مرد به ظاهر زن (آرایش و پوشش زن در منزل) نیز، به نوعی واکنش منفی مرد نسبت به دل‌ربایی زن محسوب می شود، که مرد به آن بی توجه است. در این صورت، زن نوعی نادیده گرفته شدن را تجربه می کند (باستانی و همکاران، ۱۳۸۹).
بی توجهی مرد به زن در مقایسه با توجه به دیگران و نیز بی توجهی به دلیل وابستگی بیش از حد مرد به خانواده خود، یکی از مدل های کیفیت زناشویی پایین در نظریه مارکز را، که الگوی وابستگی – فاصله ای نام دارد، به ذهن متبادر می سازد. در این الگو یک همسر ( اغلب زن) با زاویه همسری اش می آمیزد و بنابراین به آن وابسته است، در حالی که همسر دیگر با سومین زاویه مستقل خود درگیر است و بنابراین از رابطه زناشویی فاصله می گیرد (مارکز، ۱۹۸۹، ص۱۹). در اینجا درگیر شدن مرد با زاویه سوم که شامل دیگران از جمله خانواده خود بوده است، سبب فاصله گرفتن او از زاویه همسری شده و به این ترتیب در افزایش فاصله زن و مرد از یک دیگر و در نتیجه طلاق عاطفی موثر است (باستانی و همکاران، ۱۳۸۹).
پایان نامه - مقاله - پروژه
مشکلات ارتباطی، از جمله مقولات مهم است. عوامل مختلفی از جمله کم حرف بودن زن یا مرد، عدم اختصاص وقت توسط مرد برای گفت و گو، بی توجهی مرد به زن در حین گفت و گو و مشاجرت لفظی، با ایجاد اختلال در ارتباط کلامی زن و مرد، باعث کاهش صمیمیت و افزایش فاصله آن ها از یکدیگر است. هم چنین ضعف زن و مرد در برقراری ارتباط، نداشتن مهارت حل اختلافات و قهرهای مکرر و گاه طولانی مدت زن و مرد، با کاستن از تعاملات مثبت و افزایش تعاملات منفی همسران، موجب رنجش آنان از یکدیگر شده و به این ترتیب در ایجاد فاصله آنان از هم موثر است (باستانی و همکاران، ۱۳۸۹).
تفکر و نگرش ناهماهنگ زن و مرد نسبت به مسائل مختلف نیز از عواملی است که منجر به ایجاد مشاجره و تنش بین همسران و در نتیجه کاهش ارتباط مثبت آن ها است. هم چنین عامل مهم ناهماهنگی شخصیتی زن و مرد، به ویژه در برخی از ویژگی های شخصیتی مانند میزان برون گرایی، در ایجاد مشکل در رابطه آن ها موثر است (باستانی و همکاران، ۱۳۸۹).
عدم همدلی و هم راهی مرد با زن در موقعیت های دشوار شامل دوران بارداری، هنگام بیماری، و مواجه با مشکل و ناراحتی از عواملی است که از طریق دریافت نکردن حمایت از سوی همسر در موقعیت های مورد انتظار و در نتیجه ایجاد احساس تنهایی در زن، موجب افزایش فاصله زن و مرد است. در بسیاری موارد عدم درک مرد از موقعیت و روحیات زن، که توسط زنان بیشتر به صورت درک نکردن شرایط مطرح است، موجب عدم همدلی و هم راهی با زن است. مطابق نظریه نظم خرد (چلبی، ۱۳۷۵) در صورت ایجاد مشکل در هم دلی و هم گامی بین همسران در تعامل همسران اختلال ایجاد می شود که اختلال در بعد اظهاری تعامل همسران، از عوامل مهم ایجاد کننده طلاق عاطفی است (باستانی و همکاران، ۱۳۸۹).
عدم تعامل روحی مرد نیز از جمله مواردی است که در کاهش تعاملات موثر است. در چنین شرایطی زود عصبانی شدن و کنترل نداشتن بر خود، با ایجاد احساس اضطراب در زن، منجر به کاهش گفت و گو و تعامل همسران و در نتیجه افزایش فاصله آنها است (باستانی و همکاران، ۱۳۸۹).
بد دل و شکاک بودن مرد، و بی اعتمادی مرد یا زن به دلیل رازدار نبودن همسر، نیز با کاستن از صمیمیت کلامی همسران، در افزایش فاصله آنها موثر است. نارضایتی جنسی هم از جمله علل موثر در افزایش فاصله همسران است. نارضایتی جنسی به دلایل مختلف اهمیت ندادن مرد به رابطه جنسی، سردی مرد در رابطه، ناتوانی جنسی مرد، سردی زن در رابطه، نیاز غیر طبیعی مرد، و اختلاف زن و مرد در زمینه رابطه، با ایجاد اختلال در رابطه جنسی، رضایت زن و مرد از رابطه همسری را کاهش می دهد (باستانی و همکاران، ۱۳۸۹).
((نادیده گرفته شدن نیازها)) توسط مرد، از طریق عدم تأمین نیازهای زن، نقش مهمی در نارضایتی او از رابطه همسری و ایجاد طلاق عاطفی دارد. ((نادیده گرفته شدن انتظارات)) زن توسط مرد، منجر به عدم تأمین انتظارات او از مرد و رابطه همسری و در نتیجه دل زدگی او از رابطه همسری می شود. (( نادیده گرفته شدن نظرات )) زن توسط مرد نیز با ایجاد این احساس در زن که همسرش در زندگی مشترک، برای او جایگاهی شایسته او قائل نیست و به او بی توجه است، موجب نارضایتی زن و افزایش فاصله او از مرد می شود (باستانی و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۱-۲-۹-شرایط میانجی طلاق عاطفی
مطابق مدل الگویی اشتراوس و کوربین، شرایط میانجی شرایط کلی و وسیع تری هستند که بر چگونگی کنش/کنش متقابل اثر می گذارند و عبارت از زمان، فضا، فرهنگ، پایگاه اقتصادی، سطح تکنولوژی، شغل، تاریخچه و وقایع زندگی فرد است (اشتراوس و کوربین، ۱۳۸۵، ص ۱۰۴) منظور از شرایط میانجی، شرایط کلی و وسیع تری مانند فرهنگ، پایگاه اقتصادی، شغل، تاریخچه زندگی فردی و خانواده زن و مرد است که بر طلاق عاطفی اثر می گذارد (باستانی و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۱-۲-۱۰-شرایط میانجی خانوادگی
دخالت خانواده ها در زندگی فرزندشان عاملی است که به صورت های گوناگون از چمله با ایجاد تنش در رابطه زن و مرد، در افزایش فاصله آنها از یکدیگر موثر است. ناهماهنگی خانواده ها در زمینه فرهنگی و اقتصادی هم از عوامل موثر بر بروز مشکل در زندگی مشترک زن و مرد است. اختلاف سطح اقتصادی خانواده زن و مرد، با ایجاد اختلاف در سطح انتظارات مالی زن و مرد، موجب بروز تنش و مشکلات در روابط همسران است. ناهماهنگی در زمینه فرهنگی نیز، از طریق تفاوت در نگرش ها، و آداب و رسوم، منجر به بروز اختلاف و افزایش فاصله همسران است (باستانی و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۱-۲-۱۱-شرایط میانجی فردی
بحران های مالی ناشی از مشکلات شغلی مرد، با افزایش مشغله کاری و ذهنی مرد و در نتیجه کاهش توجه او به همسر و زندگی مشترک، نقش مهمی در افزایش فاصله همسران از هم است. عدم ثبات شغلی نیز از طریق ایجاد فشار اقتصادی، بر روحیه مرد و در نتیجه رابطه همسری موثر است. دوری زن و مرد از هم، به دلیل کار کردن مرد در شهر دیگر، نیز از عوامل افزایش فاصله همسران است (باستانی و همکاران، ۱۳۸۹).
اعتیاد مرد به مواد مخدر و ازدواج مجدد مرد نیز از عوامل موثر بر دوری عاطفی مرد از همسر و افزایش نارضایتی زن است (باستانی و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۲- پیشینه‌ پژوهشی
۲-۲-۱- پیشینه‌ داخلی
امیری، اسدی و راغب (۱۳۹۰)، در پژوهشی با عنوان وضعیت فرسودگی شغلی در میان کارکنان بانک و ارائه راه کارهای بهبود وضعیت آن نتیجه گرفتند که فرسودگی شغلی در وضعیت تأمل برانگیز قرار داشته و ضرورت دارد مدیریت به عوامل ایجاد این وضعیت که احساس خستگی و فشار شغلی و ارزیابی منفی از عملکرد خود از مهم‎ترین آ‎ن‎ها هستند توجه نماید. همچنین نتایج پژوهش نشان می‎دهد، متغیرهای جنسیت، وضعیت تأهل، تعداد فرزندان، مدرک تحصیلی، استان محل خدمت و سابقه‎ی کار نیز بر میزان فرسودگی شغلی کارکنان تأثیر دارند.
آزادی، سهامی، قهرمانی و قلی پور (۱۳۸۹)، در پژوهشی با عنوان ارزیابی عوامل اجتماعی زمینه ساز طلاق عاطفی در میان کارکنان زن شرکت بهره برداری نفت گچساران نشان دادند که عوامل پوشش و ظاهر نا آراسته همسر، عدم رضایت جنسی، رسیدگی بیش از حد همسر به فرزند تأیید و عوامل عدم پایبندی به ارزش های دینی، عدم بهداشت فردی، میزان ساعات کاری رد شدند.
پورافکاری و گردافشاری (۱۳۸۸)، تحقیقی با عنوان بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر وقوع طلاق در شهرستان بندرعباس به انجام رسانیده اند. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد بیکاری، اعتیاد، مهاجرت، پایگاه اقتصادی- اجتماعی پایین بر طلاق تأثیرگذار است. …
طلایی، مخبر، محمدنژاد و ثمری (۱۳۸۷)، در پژوهشی با عنوان فرسودگی شغلی و عوامل وابسته به آن در کارکنان بیمارستان های دانشگاهی مشهد نتیجه گرفتند که فرسودگی شغلی در عملکرد خانوادگی و فردی مؤثر است و نقش حمایتی خانواده باعث کاهش فرسودگی شغلی می شود.
قهرمانی (۱۳۸۵)، در پژوهش خود تحت عنوان بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر طلاق سرد در میان پزشکان و پرستاران شهرستان گچساران به این نتیجه رسید که تعلق داشتن زوجین، اثر شغل، ساعات کاری زوجین و … می توانند رابطه متقابلی با طلاق سرد داشته باشند.
نریمان وند (۱۳۸۴)، در مورد بررسی شیوع طلاق عاطفی بین همسران افراد معتاد پژوهشی در مرکز بازتوانی بهزیستی کرج به انجام رساند که هدف آن ر بررسی تأثیر اعتیاد بر طلاق عاطفی دانست.
بهاری و صابری (۱۳۸۳)، در پژوهشی تحت عنوان مقایسه عملکرد خانوادگی زوج های در حال طلاق و زوج‌های غیرمطلقه به این نتیجه رسیدند که عملکرد خانواده نقش بسزایی در وقوع طلاق دارد.
بنی جمالی و همکاران (۱۳۸۲)، در پژوهشی با عنوان ریشه یابی علل از هم پاشیدگی خانواده ها در رابطه با ویژگی‌های روانی، اجتماعی دختران و پسران قبل از ازدواج به بررسی خصوصیات فرهنگی و شخصیتی زوجین پرداخته اند و نتیجه گرفته اند که فقر اقتصادی، پایین بودن سطح شغلی، دخالت اطرافیان و … از عوامل تهدید‌کننده زندگی مشترک زوجین بوده است.
۲-۲-۲- پیشینه‌ خارجی
المالکی و همکاران[۲۶] (۲۰۱۲)، در پژوهشی در منطقه جازان، عربستان سعودی نشان دادند که پاسخ دهندگان از زندگی کاری خود ناراضی هستند.The major influencing factors were unsuitable working hours, lack of facilities for nurses, inability to balance work with family needs, inadequacy of vacations time for nurses and their families, poor staffing, management and supervision practices, lack of professional development opportunities, and an inappropriate working environment in terms of the level of security, patient care supplies and equipment, and recreation facilities (break-area). مهم‌ترین عوامل مؤثر عبارت بودند از: ساعات کار نامناسب، کمبود امکانات برای پرستاران، عدم توانایی به تعادل کار با نیازهای خانواده، ناکافی بودن زمان تعطیلات برای پرستاران و خانواده‌های آن‌ها، نیروی انسانی ضعیف، مدیریت و شیوه‌های نظارت، فقدان فرصت‌های توسعه حرفه‌ای و نامناسب محیط کار در شرایط سطح امنیت، مراقبت از بیمار و تجهیزات و امکانات تفریح ​​و سرگرمی.Other essential factors include the community’s view of nursing and an inadequate salary.
لوسا آیگلسیاس[۲۷] و همکاران (۲۰۱۰)، در پژوهشی با عنوان میزان فرسودگی شغلی پرستاران نشان دادند که بخش‌های ویژه خستگی عاطفی را در سطح بالا و مسخ شخصیت را در سطح متوسط می باشد.
شرما[۲۸] و همکاران (۲۰۰۶)، در پژوهشی با تأکید بر اثرات منفی فرسودگی شغلی نشان دادند که فرسودگی شغلی بر مشکلات خانوادگی و زناشویی، ترک حرفه و استفاده از مواد مخدر و الکل تأثیر دارد.
کالمگلو و کسکین[۲۹] (۲۰۰۶)، در پژوهشی نشان دادند که میزان فرسودگی شغلی کارکنان مراقبت سلامت در خدمات اورژانس ۵/۳۲% بوده است.
میرجانا[۳۰] و همکاران (۲۰۰۶)، در مطالعه ای که تحت عنوان بررسی میزان فرسودگی شغلی در یک شغل پراسترس که در میان کارکنان مراقبت ویژه در کرواسی انجام دادند میزان متوسطی از خستگی هیجانی و مسخ شخصیت را بیان کرده اند.
لوپز[۳۱] و همکاران (۲۰۰۵)، در تحقیق خود میزان فرسودگی شغلی پرستاران در ابعاد خستگی هیجانی و مسخ شخصیت را باالا و در بعد کفایت شخصی، پایین گزارش کرده اند.
ابوالرباب[۳۲] (۲۰۰۴)، در مطالعه ای نشان داد که حمایت های مدیران منجر به عملکرد شغلی بهتر و پیشگیری از فرسودگی شغلی می شود.
هارتر[۳۳] و همکاران (۲۰۰۳)، در پژوهشی نشان دادند که محل کار و فرسودگی شغلی مستقل از هم نیستند.
فراتحلیلی که توسط تت[۳۴] و همکاران (۲۰۰۳)، صورت گرفته نشان داده است که ویژگی‌های شخصیتی، پیش‌بینی کننده‌های خوبی برای فرسودگی شغلی هستند.
فصل سوم
روش تحقیق
به طور کلی هر تحقیق ابتدا درپی طرح مساله یا مشکلی مطرح می شود که سوالات زیادی را در ذهن محقق ایجاد می کند و موجب پیدایش فرضیاتی می شود. پژوهشگر با جمع آوری اطلاعات و آمار مورد نیاز و تجزیه و تحلیل آنها، به پاسخ به سوالات پژوهشی و تایید و یا رد فرضیات مطرح شده می پردازد. لذا جمع آوری اطلاعات و چگونگی تجزیه وتحلیل آنها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و به عنوان یک مقوله از فرایند علمی است که نظریه ها در قالب آمار و ارقام علمی تجلی می یابد، ثمره آن به صورت کمی جلوه گر شده و مدل نظری تحقیق قابل سنجش و محاسبه می شود.
به همین منظور در این فصل با در نظر گرفتن هدف تحقیق، روش تحقیق مشخص شده و با انتخاب جامعه آماری و نمونه مشخص و توزیع پرسشنامه به جمع آوری اطلاعات پرداخته تا بتوان روابط بین متغییر های تحقیق را از دیدگاه شرکت کنندگان در مطالعه کشف و شناسایی کرد.
۳-۱- روش تحقیق
روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. زیرا کلیه متغیرهای مورد بحث به کمک مطالعات میدانی و در وضعیت طبیعی و در میدان ازمایش موردبررسی قرار می‌گیرد وبراساس مشاهدات واقعی، اطلاعات مورد نیاز برای انجام این تحقیق فراهم می‌شود.
تحقیقات توصیفی: این تحقیق وضع موجود را بررسی می کند وبه توصیف منظم وضعیت فعلی آن می‌پردازد و ویژگی هاوصفات آن را مطالعه ودر صورت لزوم ارتباط بین متغیرها را بررسی می نماید.
تحقیقات همبستگی:در این تحقیق محقق می خواهد بداند که آیا بین دوگروه اطلاعات، رابطه وهمبستگی وجود دارد یا خیر. یعنی اینکه تغییر دریکی با تغییر در دیگری همراه است یا خیر(خلیلی شورینی، ۱۳۸۳ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:05:00 ق.ظ ]