|
|
اسم، فعل، حرف، بنیاد تمامی کلمات میباشند، چرا که نشانه های افعال و حروف چه در جمله و چه در غیر جمله مشخص است و کلمات دیگر غیر از این موارد یا اسم است و یا در زیر مجموعهی اسم قرار میگیرد. نتیجه این که با توجه به بررسی نظرات برخی از دستور نویسانی که به آنها اشاره شد و با توجه به نکات طرح شده میتوان اقسام کلمات را با نگاهی تفصیلی به اسم، فعل، حرف، ضمیر، قید، صفت و شبه جمله تقسیم نمود.
۳-۵ انواع نقش در دستور سنتی و جدید
در دستور زبان جدید، «هر گروه اسمی در جمله یکی از نقشهای زیر را بر عهده دارد: الف:نقشهایاصلییامستقیم:نهاد، مفعول، متمم، مسند، منادا. ب : نقشهای تبعی : بدل، معطوف، تکرار. پ: نقشهای وابسته:مضافالیه.»(وحیدیانکامیار، ۱۳۸۴: ۹۵) قابل ذکراست؛ همانگونهکه در تعداد انواع کلمات میان دستور نویسان اختلاف نظر وجود دارد این اختلاف نظر در تعداد نقش کلمات و قرار گرفتن آن در دسته بندی نیز دیده میشود. بهطورمثال «مدرسی» علاوهبرمضافالیه، صفت و قید و متمماختیاری را هم جزء نقشهای وابسته(نقشهای فرعی) محسوب میکنند. (مدرسی، ۱۳۸۷: ۳۸۷) در دستور زبان سنتی نقشها در دو دسته قرار میگیرند که عبارتند از: الف: « نقشهای اصلی : نهاد، مفعول، متمم، مسند، تمیز، منادا. ب : نقشهای وابسته: صفت، قید، بدل، معطوف، تأکید، مضاف الیه. »(انوری وگیوی، ۱۳۸۹: ۱۵) چند نکته: ۱ـ پذیرش نقش نحوی، مستلزم قرار گرفتن کلمات در جمله میباشد. ۲-از مواردی که باعث اختلاف تعداد نقشها در دستور سنتی و جدید گردیده، مبحث مسند و تمییز است. “مسند” در دستور زبان جدید دایرهی وسیع تری را شامل میشود و تنها به آن دسته از گروه اسمی که فعل اسنادی برای تکمیل معنایی و ساختاری جمله به آن نیاز دارد اطلاق نمیگردد؛ بلکه در بر دارندهی کلماتی است که در دستور سنتی با عنوان ” تمیز"یاد میشود.
 وحیدیان کامیار، « در ساخت انواع جمله» جمله های چهار جزئی با مفعول و مسند را بیان کرده است که نشان دهندهی عدم اعتقاد او به وجود نقش تمییزی است. فرشیدورد، تمییز را همان مسند دانسته و از مسند در بخش صفات سخن گفته و آن را “صفت بواسطه” نامیده است. در تعریف فعل اسنادی میگوید: فعل ناقص آنست که تام نباشد و معنی اش به وسیلهی صفت اسنادی یا کلمه یا گروهی که جانشین آناست تمام شود. مانند: “رازی دانشمند بود. ” وی با دسته بندی افعال ناقص به دو قسم لازم و متعدی، افعال بسیاری را در زمرهی فعلهای ربطی قرار میدهد. در تعریف فعل ناقص متعدی آورده است : فعل ناقصی است که مفعول هم داشته باشد و مکمل آن مفعول را وصف کند؛مانند: “او را عاقل پنداشتم” که «عاقل» مکمل «پنداشتم» و وصف مفعول (او) است. (۱۳۸۲ : ۲۵۶-۲۵۹) انوری و گیوی، تمییز را یکی از نقشهای اسم میدانند که ابهام را از جمله برطرف میکند. (۱۳۸۹ : ۲۰) اما زبان شناسان با ارائه دلایلی نقشهای تمییزی و مسندی را از هم جدا ساختهاند. آقای راسخ مهند در مقالهای به بررسی ویژگیهای تمییز پرداخته است و به سه دلیل اثبات میکند که تمییز یک عنصر غیرحاشیهای - یعنی حذف آن باعث نادستوری شدن یا تغییر معنی میشود-است؛ الف) حذف آن از جمله باعث نادستوری شدن جمله میگردد. مانند: “علی را همهی بچه ها مینامند. “به جای مثلاً : علی را همهی بچه ها” عمو ” مینامند. ب) نمیتوان آنرا در جمله متعدد ساخت. مانند :” مرکز خوزستان را اهواز و اندیمشک مینامند. “در اینجا تمیز-اهواز و اندیمشک – متعدد شده، لذا از لحاظ نحوی و معنایی، غیر دستوری است. پ) معیار سومی که نشان میدهد تمییز از عناصر غیر حاشیهای است و با متمم فعل همگروه است و نمیتواند ادات باشد این استکه؛ هر فعلی تعداد و نوع متمم خود را انتخاب میکند اما در مورد ادات چنین محدودیتی وجود ندارد. به همین دلیل افعال لازم و افعال متعدی یک مفعولی نمیتوانند تمییز بگیرند. تنها افعالی میتوانند تمییز بگیرند که به دو مفعول نیاز داشته باشند و البته فقط آن گروهی که در آنها مفعول صریح و تمییز به نوعی مصداق و مرجع واحد داشته باشند. مانند: “همه تختی را جهان پهلوان میخوانند. “در این نمونه تختی و جهان پهلوان دارای مصداق واحدی است. (۱۳۸۴ : ۵۰-۵۱) طبیب زاده نیز تمییز را متمم اجباری افعالی چون: ” جازدن، ارزیابی کردن، بار آوردن، پنداشتن، تعبیر کردن، دانستن، خواندن، صدا زدن، کردن(سببی)، لقب دادن، نامنهادن، نامیدن” میداند، که به نوعی با مفعول جمله همعرض است. مانند: “همدان را [هگمتانه] مینامیدند. “(همدان=هگمتانه)(۱۳۹۰: ۱۱۵-۱۱۶) وی در مورد ویژگیهای جمله های اسنادی که آنها را از بقیهی جمله های زبان متمایز میکند، مینویسد: « در اکثر جمله های اسنادی مخصوصاً وقتی مسند، صفت یا اسم است، هم از فعل ایستاییِ «بودن» میتوان استفاده کرد و هم از فعل ربطی نتیجهای «شدن» : الف) او خسته است او خسته شد ب) او مهندس است او مهندس شد دیگر این که تمام جملههای اسنادی غیر سببی هستند و تمام آنها مخصوصاً اگر مسندشان صفت باشد دارای یک صورت متناظر سببی هستند که با بهره گرفتن از فعل سببی «کردن» ساخته میشوند : الف) او خسته است شد کار او را خسته کرد ب) او مهندس است شد مادرش اورا مهندس کرد» (همان:۱۱۵ ) نتیجهاین که؛ فرشیدورد، اصلاً مسند را مکمل مینامد و می گوید: مسند مکملی از ویژگیهای صفت است و اسمها و گروه ها یا کلمات دیگری هم که این حالت را پیدا میکنند، در حقیقت جانشین صفتاند. حاصل چنین تفکراتی باعث شده که مبحث مسند و تمییز خلط گردد. از طرف دیگر وقتی صفت از وابستههای اسم محسوب گردد و تمییز و مسند جزء وابستههای فعل، تقسیم بندیها جزئیتر و دقیقتر میشود و در نهایت آموزش سریعتر صورت میگیرد. با توجه به این که زبان شناسان از روش های علمی برای اثبات نظریات خود استفاده میکنند، لذا با شواهد و نمونه های ارائه شده ، مشخص گردید که مسند و تمییز هر یک به تنهایی یک نقش هستند. ۳-افتراقات دیگر دستور سنتی و جدید که نسبتا کم اهمیت تر است ایناست که؛ در دستورزبان جدید، ممیز و شاخص[۲] از وابستههای اسم است در صورتی که، در دستور زبان سنتی، از شاخص نامی برده نشده است و به ممیز هم، عنوان صفت شمارشی مرکب نهادهاند. و همین طور تکرار و عطف نیز اخیراً وارد دستور شده است. مانند:دکتر محمد قریب، دو کیلو شکر، ایثار ایثار . شاخص ممیز واژه دوممؤکدواژهیاول علی و زهرا با هم ازدواج کردند. عطف به علی
فصل چهارم
شبهجمله
۴-۱ پیشینهی اصطلاح جمله در نزد نحویان
اصطلاح “جمله” نزد نحویان به گونههای مختلفی بهکار گرفته شده است؛ « “سیبویه” اصطلاح جمله را در «الکتاب» خود به کار نبرده است و تنها میتوان گفت این واژه نزد وی گاهی به معنای لغوی آن به کار رفته است. شاید از “مبرّد” به عنوان اولین کسی که اصطلاح جمله را به کار برده است بتوان نام برد. وی در «المقتضب» میگوید: فاعل از آن جهت مرفوع است که با فعل جملهای قابل سکوت تشکیل میدهد به گونهای که برای مخاطب دارای فایده است و شاگردش “ابن سرّاج” پس از او در تقسیم جمل میگوید: جمل مفید بر دو قسم است: یا فعل و فاعل و یا مبتدا و خبر . »(نجفی، ۱۳۸۶: ۱۳۰) در تعریف و تقسیم بندی جمله در زبان فارسی و عربی تفاوت چندانی ـ اگر هم باشد درالفاظ است نه در مضمون ـ وجود ندارد . اما گونهای تقسیم بندی در جملات عربی وجود دارد که در فارسی دیده نمیشود و آن تقسیم بندی به جملهی اسمیه، فعلیه و در برخی موارد شرطیه است. ملاک در زبان عربی صدر جمله میباشد به طوری که اگر صدر و اول جمله؛ اسم، فعل و ادوات شرطیه باشد جمله به ترتیب اسمیه، فعلیه و شرطیه خواهد بود و نکتهی قابل توجه در فرق بین تقسیم بندی جملات در فارسی و عربی در این است که ؛ در زبان فارسی برخلاف زبان عربی- که به صدر جمله توجه میشود- به فعل جمله دقت میشود و فعل مرکز ثقل جمله است و با توجه به فعل است که جملات از زوایای مختلف تقسیم بندی میشود. یک تفاوت دیگر آنکه برخی از نحویها مانند “زمخشری” و “ابن یعیش” جمله و کلام را مترادف میدانند.
۴-۱-۱ تعریف جمله:
از اجماع نظر دستورنویسان در باب تعریف جمله میتوان گفت:
-
- در زنجیرهی واحدهای زبانی - که در دستور سنتی از واج، واژک، واژه، گروه و جمله و در دستور جدید از واج، هجا، تکواژ، واژه، گروه، بند و جمله تشکیل شدهاست - بزرگترین و آخرین واحد جمله است.
-
- همهی زنجیره های قبل از خود را شامل میشود.
-
- به دو قسمت نهاد و گزاره بخش پذیر است.
۴-دارای معنای کامل و تمام است. ۵- هدف از ایجاد جمله انتقال پیام است. ۶- از نظر ساختمان به دو نوع ساده و مرکب تقسیم میشود.
۴-۱-۲جملهی ساده:
«جملهای که دارای یک جمله ژرف ساختی یا جمله نمای اصلی باشد.» (مشکوهالدینی، ۱۳۷۴: ۷۶) به عبارت ساده تر جملهای که از یک فعل تشکیل شود. ۱)نهاد+مسند+فعل ۲)نهاد+متمم+فعل ۳)نهاد+مفعول+فعل
۴-۱-۳جملهی مرکب
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 03:33:00 ق.ظ ]
|
|
Rosenbaum Walter (1975), “Political culture“, press publishers, p. 58. Seligson. A. Mitchell. (2000), “Toward A model of democratic stability: Political Culture in Central American". Studios interdisciplinarios de America Latin y el caribe, (july-december) volume 11, no. 2. 2000, pp. 5-22, T.Hunter Shirin and Malik Huma (2005), “Modernization, Democracy And Islam“, Published in cooperation with the center for strategic and international studies, Washington, D.C Tom W. Smith. (2004), “The Generation Gap Revisited, Policy Brief“. Issue 6, University Of Philadelphia, October. Verba Sidney and L.W.Pye (1963), “Political culture and Political”. University press. Young Malcom B. and Seligson Mitchell A. et al (1998), Indicators of Political Values in Quetzatenango: Democratic Attitudes and Participation, Commissioned by USAID Guatemala, Office of Democratic. Abstract Research subject is “Comparative analysis the democratic values in between three generation in sari city". Today, some intellectuals and the masses of people support democracy. It is thought to promote a democratic political culture among citizens and create necessary to ensure the survival of democracy in society. The first chapter of this research is dedicated democratic political culture. The part of scientific resources , in addition to the main issue to investigate view about political culture , democracy, sociolization political, Iranian political culture, and … Was paid. In the second chapter, the following methodology discussed, sampling and hypothesis are described. Political culture in this study, a survey has been investigated. Population with the historical experiences of war and revolution were divided into three generations. The first generation, 48-year high and the experience of war had revolutionary. Second generation, 34 to 47 years and has experience and active participation in the war the third generation 17 to 33 years of experience of war or revolution not have. In this study, from the viewpoint of the accepted value Ingelhart Generational experience - and The above material and consequently the value is built of democratic theory. To assess the political culture was used of view in three dimensions and cognitive, affective and Evaluative Dimensions Verba and Almond. Cluster Sampling in the field of 16 interviewers were selected and the block people of different, random were selected. In the third chapter, research findings, tables and graphs to describe and test hypotheses using appropriate, are testing. findings of this study are: the tendency of democratic values among the three generations differ seen, but only the generation gap between first and second generation has occurred. Interest rate of the democratic values in all three generations have been high. All three generations of relatively have poor assessment of the status of observance of democratic values in society. The most important priority in all generations of the population value is “economic growth” has been. Second priority that the second generation of the most frequent value in this case has had “free speech” and the third priority in all generation is “jobs” has been. Any time such individuals political knowledge is higher, the Democrats are more. Keywords: democratic values, political culture, political freedom, political participation, political tolerance, democracy, generation. پیوست بسمه تعالی پاسخگوی محترم. پرسشنامهای که در دست شماست، یک کار پژوهشی دانشگاهی است که جهت بررسی ارزشهای مردم سالاری در بین افراد جامعه تنظیم شده است. شما به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شدهاید و ذکر نام شما لازم نیست. بنابراین میتوانید با آسودگی خاطر و آرامش به سؤالات پاسخ دهید و با همکاری صمیمانه و نظرات صادقانۀ خود مرا در انجام این تحقیق دانشگاهی یاری رسانید.
 ۱٫به نظر شما کدامیک ازموارد زیر از همه مهمترند؟ سه مورد را به ترتیب الویت مشخص کنید: ۱- رشد اقتصادی ۲- جامعه انسانیتر ۳- حفظ نظم عمومی ۴- نیروی دفاعی قویتر ۵- شهری زیباتر ۶- مبارزه با جرم ۷- مشارکت بیشتر مردم در سیاست ۸- احترام به آراء و اندیشهها ۹- آزادی بیان ۱۰- مبارزه با افزایش قیمت ۱۱- اقتصاد با ثبات ۱۲- اشتغال ۱-۱٫ …………………………… ۱-۲٫ ………………………….. ۱-۳٫ ………………………….
-
- نظر خود را در مورد جملات زیر بیان کنید
ردیف |
گویه |
کاملاً مخالف |
مخالف |
نظری ندارم |
موافق |
کاملاً موافق |
|
۲-۱ |
وضعیت کنونی جامعه خوب است و باید آنرا همینطور حفظ کرد. |
|
|
|
|
|
|
۲-۲ |
وضعیت کنونی مناسب نیست ولی باید آنرا به تدریج اصلاح کرد. |
|
|
|
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اطلاع قهرمان از آینده و پیشگویی کردن از ویژگیهای اساطیری قصههاست. این امر گاه با خواب دیدن رخ میدهد «در اساطیر سخن از آیندهبینی و پیشگویی است؛ به طور مثال سالم زنده بودن زال را در کوه البرز به خواب دید» (شمیسا«۲»، ۸۴:۱۳۸۳). در این قصه هم شخصیت اصلی با دیدن خوابی آیندهی خود را میبیند و تمام تلاشش را به کار میگیرد تا به آنچه در خواب دیده، دست یابد. - عاشق شدن عاشق شدن، آن هم در نگاه نخست از کنشهای اساطیری است که در قصهی ۸ به آن پرداخته شد؛ اما نکتهی قابل توجه در این قصه عاشق شدن دختر حاکم بر پسر خیاط و اظهار عشق ازسوی اوست. این نوع عشق؛ یعنی آزادانه عشق ورزیدن ازسوی زنان یادآور باورهای مادر سالارانه است (رجوع شود به قصهی ۱۲). ¨ موجودات و پدیده های اساطیری ______________ ■ عناصر اجتماعی ¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها این قصه، قصهی خیاطی است که با هوش و ذکاوت به دامادی دو حاکم میرسد. خیاطان از صاحبان حرفه در نظام اجتماعی ایران بوده و تقریبا حز طبقات متوسط محسوب میشدند. زنان در این قصه، نقش کلیدی دارند، در واقع این دختر حاکم است که با عشقش به خیاط موجب رهایی وی از زندان و پیوند او با خانواده حاکم میشود. ¨ آداب و رسوم ________ ¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت ______________ ■ عناصر روانشناسی از لحاظ روانشناسی در این قصه خواب و خواب دیدن قهرمان مورد توجه است. برطبق روانشناسی یونگ، خواب جایگاهی است که جنبهی ناخوداگاه وجود ما مجالی برای بروز مییابدکه در دنیای عینی و منطقی از درک آنها عاجز ماندهایم (یونگ، ۵۱:۱۳۷۸، نقل به مضمون). در این قصه قهرمان از طریق خواب؛ یعنی از طریق پیوند با ناخودآگاهش آیندهاش را میبیند و در پایان قصه هم با ازدواج با دختران دو حاکم هم به کمال روانی و هم به کمال دنیوی میرسد.
 ■ باورهای عامیانه و خرافی از باورهای عامیانه و مردمی که در این قصه دیده میشود، تعریف نکردن خواب است. هنوز هم بزرگان و پیران معتقدند با تعریف کردن خواب، آن دیگر تعبیر نمیشود. ■ سایر عناصر بخشهایی از این قصه به داستان حضرت یوسف اشاره دارد، زندانی بودن قهرمان بدون اینکه مرتکب گناهی شده باشد و حل مشکل حاکم از این موارد است. ۳-۲۰- آقا تنگلو * خلاصهی قصه پیرزنی بود که با پسرش آقا تنگلو زندگی میکرد. روزی تنگلو به مادرش گفت که آش سرکه میخواهد. پیرزن گفت:« تو سرکه بیاور تا برایت آش سرکه درست کنم». تنگلو کوزهای از مادرش گرفت و راه افتاد. در راه به گربه، کلاغ و میخ برخورد و آنها هم با او همراه شدند. به خانهی پیرزنی که خمهای سرکه داشت، رسیدند. وارد خانه شدند. تنگلو به هرکدام از آنها وظیفهای محول کرد و خود منتظر شد تا پیرزن بیرون بیاید.تنگلو با کمک دوستانش مقداری سرکه دزدید و به خانه بازگشت. مادرش با آن سرکه آش درست کرد. بعد از خوردن آش تنگلو ماجرا را برای مادرش شرح داد و او را برای عذرخواهی به خانهی پیرزن فرستاد. مادر تنگلو هم به اندازهی یک پیراهن، پارچهی گلدار برداشت و به نزد پیرزن رفت و از او قول گرفت که سرش را جایی فاش نکند، آنگاه ماجرای دزدی تنگلو را برای او بازگفت. پیرزن هم آنها را بخشید. ■ عناصر اساطیری ¨ شخصیتهای اساطیری ___________ ¨ کنشهای اساطیری __________ ¨ موجودات و پدیده های اساطیری _____________ ■ عناصر اجتماعی ¨ طبقات اجتماعی،شخصیتها و روابط بین آنها در این قصه سخن از طبقه یا طبقات خاص اجتماعی نیست؛ اما از بافت قصه چنین برمیآید که شخصیت اصلی قصه، تنگلو، جز طبقات محروم و فقیر جامعه است. در قسمتی از قصه که پیرزن کوزهی دسته شکستهای را به پسرش میدهد، این مطلب را تایید میکند. یکی از آفتها و آسیبهای فقر در جامعه که در قصه هم به آن اشاره کرده، رواج دزدی است. تنگلو که قادر به خرید سرکه نیست، برای رفع نیاز به دزدی روی میآورد؛ اما این موضوع مسکوت نمیماند. وی خود حقیقت را به مادرش میگوید و مادرش هم با تحفهای برای معذرتخواهی به نزد پیرزن میرود. در قصه، تنلگو از اشیاء و حیوانات پیرامونش برای رسیدن به هدف کمک میگیرد، این امر را میتوان چنین توضیح داد که هر کس به فراخور استعدادی که دارد، میتواند در جامعه فردی مفید باشد، در واقع کارآمدی همهی افراد جامعه منظور نظر راویان قصه بوده است. ¨ آداب و رسوم __________ ¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت _____________ ■ عناصر روانشناسی استفاده از موجودات دیگر برای رسیدن به هدف، علاوه براینکه میتواند مؤید این مطلب باشد که میتوان از استعدادها و توانایی های موجود در محیط پیرامون بهره گرفت، میتواند به گونهای دیگر نیز تفسیر شود. یونگ معتقد است که این موجودات و اشیاء نماد تواناییها و نیروهای درون فرد است که در موقع لزوم از ژرفای ناخوداگاه فرد بیرون میآید و به کمک وی میشتابد؛ مانند سیندرلا زن پدر سیندرلا از او خواست مقدار زیادی نخود و لوبیا را از یکدیگر جدا کند. اگر چه این کار بسیار توانفرسا بود؛ اما سیندرلا با بردباری شروع به جداسازی کرد که ناگهان تعدادی قمری یا به روایتی مورچه به کمک وی شتافتند. این موجودات نماد کششهای یاریدهندهیی هستند که از ژرفای ناخودآگاه میآیند و به نوعی ما را راهبری میکنند. معمولا چیزی در ژرفای وجود ما میداند به کجا باید برویم و چهکار باید بکنیم (یونگ،۱۳۷۸ :۲۶۸). در این قصه هم تنگلو در مسیر رفتن به خانهی پیرزن با دو حیوان و یک شیء روبهرو میشود و به کمک آنها موفق به انجام کارش میشود. ■ باورهای عامیانه و خرافی ______________ ■ سایر عناصر از عناصر اخلاقی که در این قصه به چشم میخورد، عذر خواستن به خاطر عملی زشت که فرد مرتکب شده و حلالیت خواستن است. ۳-۲۱- آقا جغده و خانم کبکه * خلاصهی قصه جغدی بود که با کبک کوهی عروسی کرد. روزی از روزها با هم دعوایشان شد. جغد به دشت پناه برد. مدتی گذشت و کبک که دلش برای جغد تنگ شده بود، به سوی دشت روانه شد. کنار شالیزاری جغد را یافت. روی آب راکد شالیزار تودهی کف سفیدی دید،علت را از جغد پرسید. جغد جواب نداد. کبک هرچه دلبری کرد. جغد به او اعتنایی نکرد و فقط مدام میگفت: «هوهو، این کفو هو». کبک که از بیاعتنایی جغد ناراحت شده بود، برای همیشه قهر کرد و رفت. آقا جغده که فکر نمیکرد او قهر کند و از کار خود پشیمان شده بود، این طوری خانم کبکه را صدا زد تا برگردد « این کفوهو، هوهو، این هو». خانم کبکه دیگر هرگز برنگشت. او در کوه بود و آقا جغده در دشت. ■ عناصر اساطیری ¨ شخصیتهای اساطیری ___________ ¨ کنشهای اساطیری ________ ¨ موجودات و پدیده های اساطیری - جغد جغد از پرندگان اساطیری است که نام آن در اوستا هم ذکر شده، با این حال جایگاه این پرنده و نوع نگاه به آن از گذشته تا کنون تغییر فراوانی کرده است. مطابق روایات کهن ایرانی، نام مذهبیاش «اشوزدشت» است که بر عکس آنچه در مورد جغد معروف است، پرندهای باشگون است، اوستا را از بر دارد و وقتی آن را میخواند، شیاطین هم به وحشت میافتند. در فرهنگهای غربی هم مانند ایران باستان، جغد پرندهای میمون و باشگون است. در یونان او را سمبل و نشانهی آتن میدانند. جغد در فرهنگ اسلامی به نحوست مشهور و در اعتقادات عوام هم جغد بدیمن است و جایگاه او را در خرابه میدانند (یاحقی، ۲۸۹:۱۳۸۶-۲۹۰). در این قصه به خوشیمنی یا بدیمنی این پرنده اشاره نشده است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- در خواندن با توجه به متن ، کلمات را حدس می زند و حدس خود را بیان می کند . - در خواندن کلمه ای که در آن مشکل دارد، هم معنی اش را بیان می کند . - کلمات را فقط از روی حرف اول و آخر آن می خواند . - علیرغم خواندن صحیح قادر به درک و فهم معنای کلمه و متن نمی باشد . ۹- ۳- ۲- اختلال درنوشتن : باور همگان بر این است که بیشتر مردمان در امر نوشتن کاهلند، و اغلب اموری را ترجیح می دهند که خالی از تکلیف نوشتن باشد. می توان گفت که شکل نوشتاری زبان و عادی ترین و پیچیده ترین شکل ارتباط است. در سلسله مراتب مهارت ای زبان، نوشتن آخرین مرحله ای است که آموخته می شود. آموخته های بنیادی و تجارب مفید مهارت های زبانی در گوش دادن، سخن گفتن و خواندن در واقع پیش نیازی برای نوشتن محسوب می شوند(فریار و رخشان، ۱۳۷۹، ص۲۴۸). مشکلات نوشتن در بین کودکان با صدمات مغزی، کودکان با آسیب های خفیف مغزی و کودکان با نارسایی های ویژه ی یادگیری دیده می شود. اصطلاح دیس گرای برای کودکانی که علی رغم هوش طبیعی بسیار بد می نویسند، به کار می رود. این کودکان معمولا آئینه نویسی یا وارونه نویسی می کنند، یا بسیار بد خط می نویسند. برخی از محققان عقیده دارند که بد نویسی این کودکان معمولا به دلیل عدم هماهنگی حرکتی آنان است؛ اما به هر حال نوشتن باید به عنوان یک عمل پیچیده که شامل رشد ذهنی مهارت های حرکتی و بینایی است در نظر گرفته شود. اهمیت درست نوشتن یا خوانا نوشتن به گونه ای که قابل خواندن برای دیگران باشد، کاملا روشن و آشکار است. اکثر متخصصان برای نوشتن نقشی اساسی قائل هستند و از آن برای یاد دادن خواندن و هجی کردن استفاده می کنند(نادری و نراقی، ۱۳۸۲، ص۳۴-۳۵).
 این اختلال نیز در گروه اختلال یادگیری قرار می گیرد و به نقص جدی در مهارتها ی مربوط به نوشتن اشاره می کند. و به شکل نارسا یا بد خط نویسی، اختلال در املاء نویسی و اختلال در انشاء نویسی دیده می شود. البته برای این کودکان خصوصا آنهایی که بیشتر در گروه نارسا نویسی قرار می گیرند اصطلاح دیس گرافی را نیز بکارمی برند. این اختلال بیشتر بصورت اشتباه های دستوری نقطه گذاری در جمله ها، جمله بندی ضعیف، اشتباههای متعدد املایی (شامل جا انداختن کلمه یا حرف، جابجا کردن حروف، تمیز حروف مشابه، اشتباه در حروف عربی و …) و دستخط بسیار بد مشخص می شود. این مشکلات به حدی است که باعث اختلال در پیشرفت تحصیلی در زندگی روزمره مستلزم مهارت های نوشتاری می شود و به نقص حسی و عدم امکانات آموزشی نیز مربوط می شود. ویژگی اصلی بیان نوشتاری توانایی پایین سازمان دهی و ارائه اطلاعات به شکل نوشتاری در مقایسه با توانایی قویتر در سازماندهی و ارائه اطلاعات به شکل شفاهی- کلامی (مانند گویههای کلامی در آزمون هوش) است. در صورتی که مشکل فقط به صورت املانویسی باشد و بیان افکار به صورت نوشتاری مشکلی نداشته باشد، احتمال وجود نارسایی در پردازش واج شناختی به عنوان یکی از ویژگیهای اختلال خواندن بیشتر است. اگرچه افرادی که اختلال بیان نوشتاری دارند معمولاً ضعف املا نیز دارند ولی در دستور زبان، اصول نگارش و موضوع برای نوشتن نیز ممکن است مشکل داشته باشند. نوشتههای آنها بسیار ساده و کوتاه است و به علت داشتن مشکلات دستور زبان و خطاهای اصول نگارش نمیتوان مطلب را به خوبی دنبال کرد. ضعف در مهارتهای نوشتن چند دلیل دارد. در برخی از موارد، نارساییهای موجود در یکپارچه سازی دیداری ادراکی و هماهنگی حرکتی عامل بروز مشکل هستند(تبریزی، ۱۳۸۰). برخلاف اختلال خواندن، اختلال زبان نوشتاری بعد از کلاس اول مشخص میشود. نیازهای محدود و نسبی نوشتاری دانش آموز کلاس اولی به ندرت ممکن است به اندیشه یا کاربرد دستور زبان وابسته باشد. بنابراین، والدین و معلمان ممکن است ظهور اختلال بیان نوشتاری را به صورت مشخص در کلاس سوم یا چهارم گزارش کنند. در واقع، کلاس سوم و چهارم زمانی است که به علت ماهیت برنامههای درسی مدرسه مشکلات نوشتن ظاهر میشود. در فاصله سالهای کلاس سوم تا ششم رشد افکار مربوط به نوشتن و استفاده از دستور زبان بسیار افزایش مییابد و بیشتر مشکلات نوشتن در همین سالها بروز میکنند. الف : مشکلات مربوط به دست نویسی یا خط یکی از مشکلاتی که کودکان دچار اختلال یادگیری دارند مشکلات نوشتن است. برای کودکانی که با وجود هوش طبیعی بسیار بد می نویسند اصطلاح دیس گرافی را به کار می برند . این بد نوشتن می تواند به شکلهایی مانند آیینه نویسی ، وارونه نویسی و یا بسیار بد خط نویسی دیده شود . نارسا نویسی می تواند در اثر عدم رشد مهارتهای هماهنگی چشم ودست ، مهارتهای حرکتی ( حرکات ظریف ) مهارتهای پایه مثل چرخاندن ، فشار دادن ، گرفتن و … باشد . نارسا نویسی ( بد خط نویسی ) می تواند به صورتهای زیر بروز کند(نراقی و نادری، ۱۳۷۹). دستنویسی یا خط، ملموس ترین صورت مهارت های ارتباطی است، مثلا دست خط کودک را می توان مستقیما دید، ارزیابی کرد و نگاه داشت. خط، متفاوت از مهارت دریافتی خواندن است چرا که سنجش مهارت هم خواندن اساسا به طور غیر مستقیم، یعنی از راه پرسش حاصل می شود و کودک باید فهم خود را از موضوع به صورت کلام درآورد تا نتوان درباره آنچه او خوانده است آگاهی یافت. دستنویسی همینطور با مهارت بیانی سخن گفتن نیز تفاوت دارد بدین معنی که سخن گفتن از نظر برون داد حالت ثابتی دارد، در حالی که نوشتن مستلزم مهارت بینایی و حرکتی است. معمولا اشکال در دستنویسی به صورت نارسانویسی بروز می کند و این نقیصه بازگوکننده بسیاری دیگر از اختلالاتی است که در وراء آن وجود دارد. کودکان دارای مشکل دستنویسی ممکن است قادر به انجام کارآمد اعمال حرکتی مورد نیاز نوشتن یا رونویسی حروف یا اشکال نباشند، همین طور نتوانند اطلاعات درون داد بینایی را تبدیل به اعمال حرکتی ظریف –برنداد- نمایند(فریار و رخشان، ۱۳۷۹، ص۲۴۸-۲۴۹). کج نویسی بیش از حد، راست نویسی بیش از حد، پرفشار نویسی بیش ازحد، کم رنگ نویسی بیش از حد، زاویه دار نویسی بیش از حد، فاصله گذاری بیش از حد، و یا در هم نویسی ( عدم رعایت فاصله )(تبریزی، ۱۳۸۳). - کلمات را بیش از حد بی رنگ یا پر رنگ می نویسد و یا بیش از اندازه به مداد فشار می آورد . - کلمات را کج ، نا مرتب و نا خوانا می نویسد . - در نوشتن ، بین کلمات بیش از حد معمول فاصله گذاشته یا به هم نزدیک می نویسد . - گاهی با دست راست و گا هی با دست چپ می نویسد . - مطالب درسی را از چپ به راست ، بر روی خط زمینه می نویسد. (آیینه نویسی ). ب : مشکلات مربوط به بیان نوشتاری ( انشا ) - خزانه واژگان محدودی دارد . - در انتقال افکار ، نظرات و تمایلاتش بر روی کاغذ دچار مشکل است . - در به کار بردن قواعد دستور زبان فارسی مانند : زمان ها ، ضمایر و غیره دچار مشکل است . - در موارد استفاده از علائم نمادی مانند : کاما ، نقطه ، علامت سوال ، تعجب و غیره دچار مشکل است . ج : مشکلات مربوط به املا مشکل املایی غالبا با مشکل خواندن مرتبط است. در بعضی کودکان، مشکل املایی، یک مشکل مستقل است. اگرچه چنین کودکانی متوسط توانایی خواندن را دارند، مطالعات پژوهشی نشان می دهند که مشکلات ظریف خواندن در چنین کودکانی با آزمون ویژه کشف می شود(سلیکوویتز، ۱۳۸۱، ص۱۰۳). مشکلاتی که در این اختلال مشاهده می شود به شرح زیر می باشد . ناتوانی در نوشتن حروف : برخی از کودکان در یادگیری شکل نوشتاری حروف مشکل دارند و ممکن است حتی نتوانند شکل حرف را کپی کنند. اشتباه نوشتن حروف : حروف را اشتباه می نویسد مثلا ب را د می نویسد. تمیز حروف : حروف شبیه به هم را تشخیص نمی دهد مثلا ح و خ ب و پ ت و ث در این صورت تمیز دیداری مشکل دارد . یا س و ز ب و د که مشکل در تمییز شنیداری است . حذف حروف و کلمات : برخی حروف یک کلمه و یا حروف اضافه ، ربط و یا آخر فعل یا اسم را حذف می کند سارا سا ا آمدند آمدن حروف عربی : برخی صداهایی که با دو یا سه نوع حرف نوشته می شود تشخیص نمی دهد با کدام حرف باید نوشته شود و غالبا اشتباه می کند . مریض مریز منظور منزور صابون سابون استثناها : مثلا خواب را می نویسد خاب . کبری را می نویسد کبرا . اردک را می نویسد اوردک حذف یا جابجایی در سرکش و تشدیدها و یا کم و زیاد کردن دندانه ها : گرگ کرک جابجایی نقطه ها ( مربوط به توجه ) ت ب ج خ معکوس نویسی وارونه نویسی مشکل در ترکیب حروف (ب و ا )را می نویسد ولی (بابا) را نمی تواند بنویسد . توالی : کودک حروف را می شناسد ولی هنگام نوشتن کلمات در توالی حروف مشکل دارد مثلا ندارد را دندار می نویسد . سرعت : سرعت نوشتن کودک کم است و معمولا از دیگران جا می ماند و این امر باعث جا انداختن کلمات می شود - در نوشتن حروفی که دارای صدا ی مشابه ، اما شکل نوشتاری متفاوت دارند دچار اشتباه می شود . طوطی را توتی می نویسد. - کلمات یا حروف را جا می اندازد ، حذف یا اضافه می کند . - بسیار کند و آهسته عمل می کند به طوری که از دیگر دانش آموزان عقب می ماند . - کلمات را به صورت معکوس می نویسد مانند ” رود ” را ” دور “ یا آیینه نویسی می کند / مانند ” نان ” را می نویسد . - کلمات را همان گونه که تلفظ می کند می نویسد. مثلا : ” صبح ” را ” صب ” می نویسد . - حرفی را به جای حرفی دیگر به کار می برد . مانند : “چوب” را “چوپ" می نویسد . راهکارهای نوشتن برای دانش آموزان دارای اختلال نوشتاری - رئوس افکارتان را مشخص کنید. دریافت مفهوم اصلی نوشتهها و به روی کاغذ آوردن آنها بدون تلاش برای پرداختن به جزییاتی نظیر هجی کردن، نقطه گذاری و … بسیار حایز اهمیت است. سعی کنید فقط یک لغت اصلی یا کلمه را در هر بند بنویسید؛ سپس برای تکمیل جزییات به نوشته خود برگردید. - از مفهوم هر بند یک شکل بکشید، افکارتان را روی یک نوار ضبط کرده و به آن گوش کرده و بنویسید. - کار با صفحه کلید رایانه را تمرین کرده و از آن برای سازمان دهی اطلاعات و بازبینی هجیها استفاده کنید. - هنگام نوشتن باخودتان بخوانید تا بدین ترتیب امکان بازخورد شنیداری باارزشی فراهم شود. - به هر کلمه نگاه کرده، سپس چشمهایتان را بسته و آن را تصویر کنید. - چندین بار قبل از نوشتن، ابتدا با نگاه کردن به کلمه و سپس بدون نگاه کردن، آن را با صدای بلند هجی کنید. -سعی کنید آخر حروف را هجی کنید تا اینکه ترتیب دوبارهای از نوشتهها به دست آورید و صحیح به نظر برسد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
فاصله گزینه های پژوهش از راه حل یده آل منفی
فاصله نسبی از گزینه ایده آل مثبت
ایجاد یک ماتریس تصمیم گیری شامل m گزینه و n معیار. در این پژوهش m یا گزینههای مورد بررسی عوامل حیاتی موفقیت در پیادهسازی سیستمهای هوش تجاری در سازمانهای کوچک و متوسط میباشد که از ادبیات موضوع و بررسی کارهای پیشین و بررسی پرسشنامه تهیه شده توسط خبرگان، بدست آمده است. برای سنجش این عوامل از ۵ معیار (بسیارکم،کم،متوسط،زیاد،بسیارزیاد) استفاده شده است که برای هرکدام از این معیارها ۵ عدد(۱-۵) اختصاص داده شده است.
 نرمال نمودن ماتریس تصمیم گیری که به صورت زیر انجام میگیرد: Nij = به دلیل وزندار بودن گزینهها و به دلیل بار مثبت و منفی که گزینهها میتوانند در این روش دارا باشند، قبل از شروع کار ماتریس تصمیم نرمالیزه میشود. اعداد به دست آمده از پرسشنامه توزیع شده بین افراد ماتریس تصمیم را میسازد. به این صورت که هر فرد برای هر گزینه یا هر عامل حیاتی موفقیت یک عدد یا یک معیار خاص از معیارهای نام برده شده در قسمت قبل را انتخاب می کند. به این ترتیب تعداد افراد، که آن معیار خاص را انتخاب نمودند در سلول مربوط به آن جدول قرار خواهد گرفت. همین منوال ادامه مییابد تا تمام سلولها به این ترتیب مقدار بگیرند، سپس ماتریس مطابق فرمول فوق نرمالیزه شده و برای مرحله بعد مهیا میشود. اختصاص وزن به ماتریس تصمیم گیری نرمال شده که به صورت زیر محاسبه میشود: Vij = wj × nij در این پژوهش برای محاسبه ماتریس وزندار از روش آنترپی استفاده شده است. وزن هر ستون از انحراف معیار آن ستون بر مجموع انحراف معیارهای آن ستون بدست میآید. سپس عدد بدست آمده در اعداد ماتریس نرمال شده ضرب شده و ماتریس وزندار حاصل میآید. تعیین راه حل یا گزینه ایدهآل و غیر ایدهآل که مطابق با روش زیر محاسبه میگردد: = = در این مرحله گزینههای ایدهآل مثبت و منفی بدست میآید تا بتوان دورترین گزینه به راه حل ایدهآل منفی و نزدیکترین گزینه به راهحل ایدهآل مثبت را یافت. برای هر ستون از ماتریس وزندار گزینه ایدهآل مثبت (یعنی عامل حیاتی موفقیتی که در این معیار خاص بیشترین امتیاز را کسب کرده است) و گزینه ایدهآل منفی (یعنی عامل حیاتی موفقیتی که در این معیار خاص کمترین امتیاز را کسب کرده است) محاسبه شده تا بتوان با روش اقلیدسی فاصله تا گزینه ایدهآل مثبت و منفی را یافت. محاسبه مرزهای جدایی با بهره گرفتن از فاصله اقلیدسی n بعدی. تعیین فاصله هر گزینه از راه حل ایده آل به صورت زیر محاسبه میشود: = و از راه حل غیر ایده آل به صورت زیر محاسبه میشود: = محاسبه نزدیکی نسبی به گزینه ایده آل همان گونه که در فرمول زیر مشاهده میشود این شاخص بیانگر وزن نسبی فاصله ای است که آلترناتیو i ام از ایده آل منفی دارد،بنابراین هرچقدر مقدار Ci برای گزینه ای بیشتر باشد،فاصله از ایده آل منفی بیشتر و در نتیجه رتبه بالاتری نسبت به سایر گزینهها خواهد داشت. و در صورتی که این مقدار را از یک کم کنیم،این شاخص نشانگر فاصله از ایده آل مثبت خواهد بود،بنابراین هر چقدر میزان آن برای گزینه ای کمتر باشد رتبه بالاتری خواهد داشت. = در آخر بهترین گزینه، گزینه ای است که نزدیکی نسبی بیشتری به راه حل ایده آل داشته باشد و در واقع دارای Ci بالاتری باشد. متغییرهای مستقل و وابسته تحقیق با توجه به موضوع تحقیق بررسی و شناسایی تمامی عوامل حیاتی موفقیت در پیادهسازی سیستمهای هوش تجاری کاری بس دشوار و زمانبر میباشد و از طرف دیگر مستلزم تعیین معیارها و شاخصهای بسیاری است که با پاسخگویی اعضای جامعه آماری به سوالات پرسشنامه، تحلیل آماری پیچیدهای خواهد داشت. با توجه به مطالب ذکر شده در مرور ادبیات و بررسی مقالات متفاوت، عواملی که بر سازمانهای کوچک و متوسط ایرانی بیشترین تاثیر را دارند، انتخاب و الویت بندی مینماییم. متغییرهای مستقل و وابسته تخقیق به شرح زیر است: متغییرهای مستقل تحقیق: حمایت مدیریت ارشد سازمان : جهت اجرای موفقیت آمیز هر پروژه در سازمان حمایت مادی و معنوی مدیریت ارشد امری ضروری است. حتی در سازمانهای کوچک و متوسط حمایت مدیریت ارشد یکی از مهمترین عوامل حیاتی موفقیت محسوب میشود. با حمایت مدیریت راه برای دستیابی به اهداف پروژه هموار شده و نیروی انسانی بیشتر تشویق و ترغیب میشوند تا در راستای اهداف و موفقیت پروژه گام بردارند. همچنین حمایت مدیریت ارشد یکی از مهمترین عوامل برای ارزیابی پروژه هوش تجاری محسوب میشود. با مدیریت قوی و حمایت میتوان بر کمبودهایی که در طی اجرای پروژه به وجود میآید غلبه کرد. از طرفی نگاه واقع بینانه مدیریت میتواند دیرکردهای پروژه را جبران کند. همچنین اگر مدیریت ارشد حامی پروژه باشد و در مراحل مختلف پروژه از آنالیز تا پیاده سازی همراه گروه باشد حس تعلق به پروژه را خواهد داشت. یکی از مواردی که ممکن است در پروژههای هوش تجاری پیش آید این است که مدیریت بیش از حد تهاجمی باشد و بخواهد دادههای دیگری را به پروژه اضافه نماید که در طرح اولیه گنجانده نشده باشد و به زمان پیاده سازی چندین ماه بیافزاید. [۴۴] مدیران و تیم با تجربه کافی : در شرکتهای کوچک و متوسط انتخاب مدیر و تیم شایستهای که توانایی پیشبرد اهداف را داشته باشند،بسیار با اهمیت است؛ چرا که شرکتهای کوچک و متوسط از لحاظ مالی و سایر منابع دارای محدویت هستند و یک انتخاب نادرست در تیم میتواند منجر به عدم موفقیت در پیادهسازی سیستم مورد نظر و شکست سازمان شود. مدیران در شرکتهای کوچک و متوسط برای یادگیری ابزارهای نرم افزاری و فناوریها بسیار پر مشغله بوده و کمتر با فرایند تصمیم سازی برای پیاده سازی تعامل دارند. از طرفی اغلب تجهیزات (IT) بر اساس هزینه آن انتخاب میشوند نه بر اساس قابلیتها و سازگاری آن با سازمان. همین موضوع باعث انتخاب پرسنلی خواهد شد که توانایی و تجربه کافی را ندارند. از طرفی مدیران شرکتهای کوچک به نرم افزار به چشم هزینه نگاه میکنند تا یک دارایی استراتژیک و فناوریهای پیشرفته را غیر ضروری دانسته و هزینه بر میدانند و آن را کاهنده بهره وری میدانند. در حالی که شرکتهای کوچک و متوسط به هوش تجاری نیاز دارند که قابلیت به کارگیری بالایی داشته باشد و مهمتر از آن که هدف از پیاده سازی هوش تجاری یکپارچه سازی سیستم ها در سطح دادهها و انتخاب ابزارها و فناوریهای مناسب است. اما اگر همان گونه که بیان شد مدیر چنین دیدگاهی داشته باشد و تیم تشکیل شده دارای تواناییهای لازم نباشد این اهداف از هوش تجاری محقق نشده و سیستم طراحی شده قابلیتهای لازم را نخواهد داشت. دیدگاه و برنامهریزی کاری واضح : نظرات و دیدگاههایی که افراد سازمان و مدیران آن نسبت به تغییرات آتی دارند باید به صورت واضح بیان شوند. برنامهکاری ، مراحل اجرای پروژه،ضعفها و قوتهایی که سیستم هوشتجاری دارد و مشکلات احتمالی که ممکن است در طی پیادهسازی سیستم رخ دهد، باید به صورت واضح و بدون ابهام بیان شوند. اگر دیدگاهها و برنامهکاری به صورت واضح بیان نشوند،ممکن است افراد سازمان درپی برطرف سازی نیاز خاصی به سراغ سیستم آمده باشند در حالی که این سیستم به طور کامل قادر به برطرف سازی این نیاز نباشد و به این ترتیب منابع شرکت در راه نادرست از بین خواهد رفت. از طرفی ایجاد انبار داده ای موثر وابسته به آن است که سازمان برنامه و استراتژی خوبی را آغاز کرده باشد. وجود برنامه ریزی و دیدگاه به شناخت آشکار هوش تجاری کمک کرده و مشخص میسازد که سیستم هوش تجاری چه چیزی را باید تحویل نماید و چه میزان تحلیل و منابع برای پیاده سازی مورد نیاز است. از جمله مواردی که باید معین گردد تا سیستم با موفقیت پیاده سازی گردد، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- لیستی از گزارشات و دادههایی که کاربران نیاز دارند
بودجه کافی : مهمترین مساله در شرکتهای کوچک و متوسط مساله تامین منابع مالی است.قبل از آغاز پروژه باید منابع تامین مالی شناسایی شود و تخمینی از میزان هزینهها و درآمدهای پروژه در دست داشته باشیم. برای پیشبرد پروژه بودجه کافی نقشی اساسی دارد به همین دلیل باید با شناخت هوش تجاری و کسب اطلاعات در زمینه هزینههای آن، برای بودجه اختصاصی برنامهریزی انجام داد. و برای صرفهجویی در هزینهها از اطلاعات و برنامههای کاربردی رایگان در اینترنت استفاده کرد. بودجه بیش از اندازه و بودجه ناکافی هر دو باعث ایجاد آشفتگی در پروژه خواهد شد. اگر بودجه بیش از اندازه باشد هزینهها را افزایش میدهند تا بودجه به اتمام برسد و اگر نا کافی باشد ابزارهای ارزان قیمت انتخاب خواهند شد. بدین ترتیب ممکن است ابزارها و فناوریهای مناسب برای سازمان به منطور پیاده سازی هوش تجاری انتخاب نشوند . همان گونه که در بخشهای گذشته ذکر شد هوش تجاری مجموعه ای از ابزارها و فناوریها است که باید به گونه ای صحیح کنار هم قرار گیرند تا بیشترین بازدهی را داشته باشند، بدین ترتیب بودجه میتواند در میزان موفقیت هوش تجاری موثر باشد. [۴۰] مدیریت موثر تغییرات : در شرکتهای کوچک و متوسط افراد سازمان به دلیل سلسه مراتب سازمانی کمتر، قادر به اعتراض و مقابله با تغییرات هستند. و در صورت عدم همکاری و مقاومت، به دلیل کمبود نیروی انسانی، پیشرفت و توسعه پروژه با تاخیر مواجه شده و یا به طور کامل پروژه انجام نخواهد گرفت. در شرکتهای کوچک و متوسط ممکن است مدیریت تغییرات با مدیریت پروژه اشتباه گرفته شود. مدیریت پروژه تمرکز بر وظایف, خطوط زمانی و فناوریها دارد در حالی که مدیریت تغییر بر این تمرکز دارد که کدام افراد مورد تاثیر تغییرات قرار خواهند گرفت و چه برنامههایی برای کاهش ترس وجود دارد. در دنیای کنونی فناوری الزاما متعلق به افراد فنی نیست و این موضوع در هوش تجاری نمود بیشتری مییابد. در دنیای هوش تجاری کار با تکنولوژی وظیفه همه است. چون عملا هوش تجاری مجموعه ای از ابزارها و فناوریها است و برای ایجاد تغییر همه افراد باید با این فناوریها آشنایی پیدا کنند. بنابراین همسو سازی افراد سازمان با تغییرات و مدیریت موثر تغییرات نقش اساسی خواهد داشت. [۳۸] خوش تعریف بودن مشکلات و مسائل کاری : لازم است قبل از آغاز پیادهسازی سیستم هوش تجاری مشکلات احتمالی در مسیر پیادهسازی به صورت واضح و بی ابهام بیان شوند تا دیدی واقعبینانه نسبت به سیستم ایجاد شود. همچنین ارائه راهحل برای حل این مسائل و مشکلات بسیار با اهمیت است. شناسایی این مسائل و بررسی میزان هزینه برای مقابله با این مشکلات میتواند آمادگی لازم را ایجاد کرده و میزان موفقیت در پروژه را افزایش داده و یا اثبات نماید که سازمان هنوز آمادگی لازم برای پیاده سازی سیستمهای هوش تجاری را ندارد. [۳۷, ۳۹, ۴۵] همسویی راهحل هوش تجاری با انتظارات کاربران : سیستم هوش تجاری باید توانایی پوشش نیازهای کاری کاربران را داشته باشد و در بهبود عملکرد و کارایی کاربران تاثیر مثبتی باقی گذارد.دادهها واطلاعاتی که سیستم هوش تجاری ایجاد می کند باید قابلیت پوشش کامل کسب و کار تمام کاربران در تمام سطوح سازمانی را داشته باشد در غیر این صورت پروژه هوش تجاری با شکست و عدم پذیرش کاربران مواجه خواهد شد. [۳۶] کیفیت دادهها : مهمترین بخش در سیستمهای هوش تجاری دادهها میباشند. جمع آوری دادهها از منابع مختلف و سپس یکپارچهسازی دادههای جمع آوری شده که امکان تحلیل و جستجو در بین آنها وجود داشته باشد. دادههای یکپارچه شده باید به اطلاعات تبدیل شوند تا بتوانند به سوالات کاربران پاسخ مناسب دهند. در این بخش بحث کیفیت اطلاعات مطرح میشود که از دو دیدگاه قابل بررسی است: یکی کیفیت دسترسی به اطلاعات که تا چه حد قابل دسترس، دقیق و قابل بهکارگیری است و دیگری کیفیت محتویات این اطلاعات است که تا چه حد بهروز، کارآمد، قابل اعتماد و قابل اتکا میباشد. دادههای ناهمگونی که قابلیت اعتماد، کیفیت محتوایی و دسترسی نداشته باشند، سبب شکست هستند. اطلاعات با کیفیت بدست آمده زمانی مفید واقع خواهد شد که بتوان از آن در فرایندهای کسبوکار بهره گرفت و تمامی افراد سازمان بتوانند در فرایندکاری خود از این اطلاعات استفاده کرده و به سوالات آنان پاسخ داده شود. اساس کار هوش تجاری بر پایه دادههای مجتمع شده که از منابع مختلف استخراج شدهاند میباشد. برای در اختیار قرار دادن اطلاعات صحیح, در زمان مناسب کیفیت اطلاعات اهمیت فوق العاده ای مییابد. سیستم های هوش تجاری داده گرا هستند بنابراین دادههای استخراج شده از انواع مختلف پایگاه داده باید یکپارچه شوند. از کنار هم قرار گرفتن دادهها، اطلاعات بدست میآید که این اطلاعات هم باید به نوبه خود باید با کیفیت باشند، یعنی هم محتویات اطلاعات صحیح در اختتیار کاربران قرار گیرد و هم سرعت دسترسی با آن بالا باشد. از طرف دیگر باید بتوان اطلاعات حاصل شده را در فرآیندهای کاری مورد استفاده قرار داد. [۴۴, ۴۳] ابزارها و فناوریهای مناسب : هوش تجاری مجموعهای از فناوریها و ابزارها است. انتخاب مناسب این فناوریها، متناسب با نیازها و حوزه کاری سازمان نقش اساسی در میزان موفقیت در پیادهسازی سیستمهای هوش تجاری ایفا میکند. شرکتهای کوچک و متوسط ممکن است به دلیل بودجه ناکافی ابزارها و فناوریهایی را مورد استفاده قرار دهند که ارزان قیمت تر هستند و کارایی دلخواه را ندارند. از طرفی هوش تجاری مجموعه ای از ابزارها و فناوریها برای استخراج و مجتمع سازی دادهها است. به همین علت بهکارگیری ابزارهای مناسب (با توجه به سازمان و نیازهای آن) امری ضروری به نظر میرسد. [۴۰, ۴۱, ۴۵] کاربرپسند بودن : بعد از اجرای یک پروژه و طراحی سیستم جدید بحث پذیرش سیستم توسط کاربران مطرح میشود. اگر سیستم به صورت کاربرپسند و ساده و قابل فهم طراحی نشده باشد و کاربران برای کار با سیستم با مشکل مواجه باشند سیستم در سازمان مورد پذیرش قرار نگرفته و ممکن است در این مرحله بعد از هزینههای گزاف سیستم دچار شکست شود. روشی که با آن میتوان میزان موفقیت یک پروژه هوش تجاری را سنجید میزان پذیرش کاربران نهایی است. بدین صورت که چند نفر از افراد سازمان به نرم افزارهای هوش تجاری دسترسی دارند و عملا از آن در کسب و کار خود استفاده میکنند و به گزارشاتی که ارائه میدهد دسترسی داشته و در تصمیمات استراتژیک و عملیاتی به افراد سازمان یاری میرساند. اگر هوش تجاری برای دستیابی به اهداف یا ارضای هدف خاصی مفید واقع شود توسط کاربران نهایی مورد پذیرش قرار خواهد گرفت. طبق آنچه در سایت Yellowfin ذکر شده است به دو دلیل پروژههای هوش تجاری با شکست مواجه میشوند: کمبود تمرکز بر کسب و کار و عدم پذیرش کاربران نهایی. به همین علت میتوان کاربر پسند بودن را یکی از عوامل حیاتی موفقیت در پروژههای هوش تجاری دانست. [۴۲]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|