منابع پایان نامه در مورد مطالعه ی کیفی ابعاد سیطره ی جنسیت بر زندگی تبدیل خواهان جنسی۹۳- فایل ... |
«دیگه به جایی رسیده بودم که تو رفتار نمیتونستم خودمرو کنترل کنم. اگه قبلا راحتتر مثلا روسری سرم میکردم دیگه نمیتونستم روسری سرم کنم. خیلی تندمزاج شده بودم. با همه درگیری پیدا میکردم. از زمین و زمان شاکی بودم. واسه اینکه میدونستم این اندام من نیست. من نمیتونستم با جسم خودم ارتباط برقرار کنم. اگه روسری رو به خاطر خانوادم میگذاشتم میومدم و تو کوچه بغلی درمیاوردم».
مشارکتکننده شماره ۹:
«چون اون (دوست دخترم) مثل بقیه نبود که فقط ظاهر منرو ببینه. درون من رو دیده بود. همیشه بهم میگفت که کاش میتونستی که تغییر جنسیت بدی. میدید که باطن این آدم با ظاهرش خیلی فرق میکنه».
-
- بررسی و تحلیل تم و مقایسه دو گروه مبتنی بر سیطرهی جنسیت (۱۶۱۰ و ۱۶۲۰)
این تم در مورد هر دو گروه از تبدیلخواهان، تجریبات همسانی را عنوان می کند. در واقع هر دو گروه نارضایتی خود را از ناهماهنگی بین ذهن (روح ) و جسم خود بیان می کنند و اینکه تمایل دارند که از اسارت جسم بیولوژیک خود خارج شده و نهایتا جسم خود را با روحشان سازگار سازند و بنابراین همواه در تلاشند که راهی بیابند که بتوانند از این بحران خارج شوند. این ناهماهنگی باعث شده که اینان دچار یکی از انواع دوگانگی شوند که این دوگانگی همواره باعث آزار و اذیت روانی می شود. یکی از تفاوتهایی که بین این دو گروه دیده می شود در عمق این دوگانگی است. به بیان دیگر تبدیلخواهان جنسی MtF ناچارند تحت فشارهای اجتماعی و وارد شدن فشار از سوی خانواده ، به حفظ ظاهر بپردازند و خود واقعی خود را بروز نداده و پنهان سازند.
فشارهای بیرونی است که تبدیلخواهان جنسی MtF وادار می کند، نتوانند شخصیت زنانهی خود نشان دهند اما گروه دوم، با وجود تجربه این دوگانگی، آنرا با مکانیسمی متفاوت ادراک می کنند: فشارهای درونی. البته در تمهای بعدی بیشتر به توضیح این امر خواهیم پرداخت. نکتهای که در خصوص این تم مورد توجه پژوهشگر قرار گرفته، اینست که تبدیلخواهان جنسی FtM، با سهولت بیشتر، و با تحمل مقاومت کمتری درباره عدم تطبیق بین روح و جسم خود با خانواده و با دیگر افراد صحبت می کنند، در واقع همواره به دنبال حرف زدن و آوردن دلایل منطقی برای دیگران هستند اما در مورد گروه دیگر نمی توان این را گفت. اینان جسارت حرف زدن و روبهرو شدن با خانوادهی خود را ندارند. شاید خودشان هم خودشان را به نوعی گناهکار میدانند و بنابراین حرفی برای دفاع از خود نمییابند. اینان برای اینکه به خواستهی خود برسند، راههای دیگری را انتخاب می کنند، مانند آرایشکردن، رفتن در پوشش زنانه و رفتارهایی که در جامعه ما، به عنوان رفتارهای زنانه تعریف شده است. و بدین ترتیب خانوادهی خود را در عمل انجام شده قرار می دهند.
کد ۱۶۱۱: نمودِ زنانگی در قالب تجربه آرایش
مشارکتکننده شماره ۶ :
«گاهی واسه خودم یه لوازم آرایشی میخریدم. خودم رو به صورت یه زن تصور میکردم. وقتی تنها بودم لباس زنونه میپوشیدم و آرایش میکردم. حتی من تو رابطه های جنسی که میگذاشتم خیلی دوست داشتم لباس زنونه بپوشم».
مشارکتکننده شماره ۱:
«از اون به بعد(پس از افشا برای خانواده و مراجعه به دکتر مهرابی) شخصیت دوگانه من شد یکی شدم خودم. همه کارهایی که دوست داشتم انجام میدادم، صبح از خواب بلند میشدم خیلی غلیظ میکاپ میکردم»
مشارکتکننده شماره ۵:
«من یه زنم. درسته که جسمم پسرونهست ولی من روانم کاملا زنه. دوست دارم موهامرو رنگ کنم. دوست دارم آرایش کنم. دوست دارم که با یه مرد تو رابطه باشم».
کد ۱۶۲۱: نمود مردانگی در قالب مقاومت در برابر آرایش، برداشتن مو، رنگ مو،اندازهی مو به مثابهی افکار «زنبودگی»
مشارکتکننده شماره ۱۱ :
«مادرم به زور میخواست به من تلقین کنه که تو حسهای دخترونه داری. به زور منرو وادار میکرد که من آرایش کنم ولباسهای دخترونه تنم میکردند. به زور منرو برد آرایشگاه که ابروهامو بردارم و تو اون سن ۱۶ سالگی میخواست که من موهامرو رنگ کنم».
مشارکتکننده شماره ۷:
«من بزرگتر میشدم میدیدم که همه مو بلند می کنند و ناخن بلند می کنند ولی من اصلا اینجوری نبودم».
-
- بررسی و تحلیل تم و مقایسه دو گروه مبتنی بر سیطرهی جنسیت (۱۶۱۱ و ۱۶۲۱)
این تم در خصوص هر دو گروه از تبدیلخواهان صادق است اما به صورتی کاملا معکوس. تبدیلخواهان MtF آرایش را راهی میدادند در جهت اثبات زنانگی خود اما ، تبدیلخواهان FtM با فرار کردن از آرایش کردن میخواهند مردانگی خود را نشان دهند. نکتهی بسیار جالب در این تم، که ممکن است هر خوانندهای را به فکر وادارد، تعریف این افراد از زنانگی است: تمام مشارکتکنندگان MtF در این تحقیق، »آرایش غلیظ» را تنها راهی میدانند که از طریق آن میتوانند زن بودن خود را در درون خود به اثبات برسانند. در حقیقت این تبدیلخواهان، کمبودهای خود از دنیای زنانه را با تنها امکان پیشِرو، یعنی آرایش پوشش می دهند. یکی از مشارکتکنندگان در این زمینه میگوید «ما خودمان را در آرایش خفه میکنیم».
خانوادههای گروه دوم، در جهت مقابله با حسهای پسر انه، آنان را وادار به آرایش، برداشتن ابرو، اصلاح صورت و رنگکردن مو می کنند تا جنبه دخترانهی روحیات آنان تقویت گردد. این در حالی است که برخی از این اتفاقات در سنینی میافتد که اقدامات مذکور با ممنوعیتهایی از سوی مدرسه همراه است؛یعنی مدرسه نمیپذیرد دختران در این سنین با موی رنگکرده و ابروی برداشته در کلاس حضور یابند!
هر دو گروه در مبارزهای دایمی برای اثبات درون واقعی خویش هستند؛ آرایش و رفتارهای عادتا زنانهای همچون رنگ مو وبرداشتن ابرو، میدان این تنازع میان تبدیلخواه و خانواده است: ممانعت با گروه نخست و اجبار گروه دوم! مساله این است که «زنانگی» در چنین اِلمانهایی است که بازنمایی می شود. به همین دلیل است که تلاش خانواده ها برای ممانعت از همسانی با دختران(گروه اول) و تلاش برای «دختر- سازی»(گروه دوم) در این نقطه است که به کشمکش منتج میگردد. بدین ترتیب بیرونیترین وجه زنانگی مدنظر قرار گرفته و نوعی «تهیدگی» ارزشهای زنانه حاصل چنین تنازعی است، زیرا، گویی با تقلیل زنانگی به این حوزه ها برداشتی یکسره سطحی از اصل زیستن زنان در جریان است.
کد ۱۶۱۲: تجربه بروز تعارضات درونی در فرایند تبدیلخواهی جنسی: تلاش برای سرکوب زنانگی درونی
مشارکتکننده شماره ۱:
«بعد از اون(شکست عاطفی) همه حسای زنونهی خودم رو سرکوب کردم. هیچ چیز رو بروز نمیدادم چون از دست دادن آدمها میترسیدم و کارهایی میکردم که دقیقا خلاف شخصیتم بود. فقط شبها خودم بود. همش گریه میکردم».
کد ۱۶۲۲: تجربه بروز تعارض میان الزامات اجتماعی بیرونی حاکم بر بدن دخترانه در برابر تمایلات و تظاهرات برخاسته از ذهنیت مردانه
مشارکتکننده شماره ۸:
«البته یه مدت سعی کردم دختر باشم. مدت یک سال و نیم سعی میکردم خودمرو عوض کنم. موهامرو بلند کردم. اول دوم راهنمایی بودم چون سینه خیلی کم داشتم حتی پنبه میگذاشتم تا ببینم که چه حسیه. گفتم شاید این کارای پسرونه از سرم بیفته».
مشارکتکننده شماره ۱۲:
«حتی یه مدت سعی کردم که مثل خواهرام بشم. کارهای اونارو تقلید میکردم.احساس میکردم که من دارم یه راه دیگهای رو میرم و بقیه یه راه دیگه. خیلی تلاشم رو کردم که برگردم. راه من انگار که از بقیه جدا بود. زندگی عادی یه دختر نبود. با خودم میگفتم که چرا اینجوریم من. نمیدونستم که ماجرا از چه قراره. هیچی هم اون موقع نبود که آدم بخواد از طریق اون یه تحقیق بکنه. اون زمان همه حتی تلفن هم نداشتند، چه برسه به اینترنت. ادای خواهرامو درمیاوردم. هی زیر نظرشون میگرفتم که ببینم چیکار می کنند. من هم همون کارها رو میکردم».
مشارکتکننده شماره ۹:
«یه دورهای تو راهنمایی به مدت یه سال میگفتم باید چادر سر کنم یه سال چادری بودم. با گریه میخواستم چادر سرم کنم. چون مادرم میگفت که تو هنوز معنی چادر رو نمیدونی. ولی من مجبور کردمشون که واسم چادر بگیرند. حتی من گوشام سوراخ نبود. گریه کردم که باید گوشامرو سوراخ کنم. گفتم شاید اینا رو من تاثیر بذاره ولی واقعا هیچ تاثیری نداشت».
-
- بررسی و تحلیل تم و مقایسه دو گروه مبتنی بر سیطرهی جنسیت (۱۶۱۲ و ۱۶۲۲)
مردسالاری هژمونیک در این دو گونه تبدیلخواهی دو برخورد متفاوت دارد: از یک سو ترنسهای MtF قرار دارند که خواسته ها و تمایلاتشان از طریق تحقیر، تهدید، اخراج، طرد و بایکوت مالی و ضرب و شتم، بازداشت و دادگاه پاسخ داده می شود. اما جالب این است که در ترنسهای FtM نمودِ این مخالفتها در بسیاری از موارد در قالب درونی شدهای بر ذهنیت مردانهی درونی آنان تاثیر می گذارد به گونه ای که این فشارها در قالب تعارضات درونی آنان نمود مییابد. به بیان دیگر و در حالت کلی اطرافیان و جامعه در صدد تنبیه و اعمال فشار شدید و مستقیم بر پسرانی است که میخواهند دختر شوند، اما در خصوص دخترانی که میخواهند پسر شوند بیشتر از طریق خود آنان این کنترل صورت میگیرد؛ یعنی این خود دختران هستند که تحت فشار اجتماعی تلاش می کنند ماندن در جنس دوم را بپذیرند. در این خصوص مثال جالبی از ویلیام جی.گود راهگشاست. گود در کتاب خود با عنوان «خانواده و جامعه»(۱۳۵۲)، به تحقیقی اشاره می کند که در سال ۱۹۶۰ در ایلات متحده امریکا صورت گرفته است. در این تحقیق میزان تقبیح جامعه نسبت به حالتهای مختلف روابط میان زن و مرد به تصویر کشیده شده است. طبق فهرستی که گود در اختیار ما می گذارد، موارد تقبیح اجتماعی به شرح زیر است: «انواع عدم مشروعیت:
-
- وصلت آزاد (پیوند غیرقانونی)
-
- نوعی همزیستی که مورد قبول اجتماع میباشد (چون در چین و ژاپن قدیم)
-
- عدم مشروعیت موجود در طبقهی پایین
-
- ارتباط اشرافزادگان با رفیقههای خود در جوامع غربی در دوره قبل از صنعتی شدن
-
- فرزندآوری در دوران نامزدی
-
- روابط جنسی که به ازدواج منتهی گردد
-
- زنای مرد متاهل با زن مجرد
- پیوند و همزیستی زن یا مرد مجرد با زن یا مرد مجرد و یا متاهل
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-02] [ 06:58:00 ق.ظ ]
|