کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



 

جدول ۴-۵- میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر نمره در متغیر هوش هیجانی، دشواریهای تنظیم هیجانی و سبک های مقابله ای ۵۳
جدول ۴-۶- نتایج آزمون کلموگروف- اسمیرتف جهت بررسی پیروی داده ها از توزیع نرمال ۵۴
جدول ۴-۷- ضریب همبستگی بین هوش هیجانی و دشواریهای تنظیم هیجانی ۵۴
جدول ۴-۸- ضریب همبستگی بین دشواریهای تنظیم هیجانی و سبک های مقابله ای ۵۵
جدول ۴-۹- رگرسیون گام به گام هوش هیجانی و سبک های مقابله ای ۵۶

چکیده
مقدمه: هیجانات جزء جدایی ناپذیر رفتار انسانی است. یکی از معیارهای سلامت روان، کنترل و تنظیم هیجانات است. عوامل مختلفی می تواند روی تنظیم هیجانات تاثیر بگذارد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط هوش هیجانی و سبک های مقابله ای با تنظیم دشواریهای هیجانی بود. افرادی که بتوانند هیجانات خود را تنظیم کنند
روش اجراء: این پژوهش یک مطالعه همبستگی بود. تعداد ۱۳۹ دانشجو به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های از پرسشنامه های هوش هیجانی بار- آن(۱۹۸۰)، پرسشنامه سبک های مقابله ای فولکمن و لازاروس(۱۹۸۹) و پرسشنامه دشواریهای تنظیم هیجانی (گراتز، ۲۰۰۴) استفاده شد. داده ها با بهره گرفتن از آزمون های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته: یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی و دشورایهای تنظیم هیجانی رابطه معنادار وجود دارد همچنین یافته ها نشان دادند بین سبک های مقابله ای و دشواریهای هیجانی رابطه معنادار وجود دارد. یافته ها نشان دادند که هوش هیجانی و سبک های مقابله ای پیش بینی کننده دشورایهای هیجانی هستند.
نتیجه گیری: از آنجاییکه یافته های پژوهش نشان دادند که هوش هیجانی وسبک های مقابله ای با تنظیم هیجانی رابطه دارند، نتایج پژوهش پیشنهاد می کند که دوره های آموزشی لازم برای افزایش هوش هیجانی و استفاده از سبک های کارآمد مقابله ای برای دانشجویان برگزار شود.
پایان نامه - مقاله
فصل یکم
مقدمه ی پژوهش

 

        1. مقدمه

       

       

 

در کشور ما دانشجویان قشر بسیار بزرگی را تشکیل می دهند. در همه کشورهای دنیا دانشجویان بعنوان قشر تاثیر گذار در روند پیشرفت هر جامعه ی مورد توجه می باشند. شرایط روحی و روانی دانشجو همواره کانون توجه بسیاری از تحقیقات علمی بوده است. یکی از ویژگی های مهم دوران دانشجویی کنار آمدن با مسائل و شرایط روحی و روانی دوران تحصیل می باشد. هوش هیجانی بعنوان مولفه ای که می تواند افراد را در شرایط سخت راهگشایی عبور از پیچ و خم مشکلات باشد معرفی شده است(پاک نژاد و همکاران، ۱۳۹۳). تحقیقات در گروه های مختلف نشان داده اند که افرادی که دارای هوش هیجانی بالایی هستند توانایی مواجه به شرایط استرس آمیز و اضطراب آور را به خوبی دارند. آنها معمولا استرس و اضطراب کمتری را تجربه می کنند. هوش هیجانی بالا موجب بکارگیری شیوه های بهتر در مواجه با شرایط استراس آور می شود. این شیوه های به عنوان شیوه یا سبک های مقابله ای یاد می کنند. افراد دارای هوش هیجانی بالا دارای سبک های مقابله ای بهتر و کارآمد تر هستند(برکتین و همکاران، ۱۳۹۱). از طرفی استفاده از سبک های مقابله ای کارآمد موجب تنظیم هیجانات در شرایط وخیم می شود. مجموع این مولفه ها موجب می شود که فرد بتواند هیجانات خود را در شرایط دشوار تنظیم و تعدیل کند. سبک های مقابله ای، نحوه ی چگونگی کنار آمدن با مسائل، و دشواریهای تنظیم هیجانی، شناخت هیجانات و فائق آمدن بر هیجانات نامطلوب است(قاسم بروجردی و همکاران، ۱۳۹۱) روشن شدن رابطه بین هوش هیجانی، سبک های مقابله ای و دشورایهای هیجانی موجب ارائه یک الگوی بهتر برای فهم این چرخه می شود که این موضوع باعث می شود بتوان اقدامات بهتری را در راستای افزایش و ارتقا هوش هیجانی و کارآمد کردن سبک های مقابله ای و تنظیم هیجانات در شرایط سخت شود. بنا به مطالب ذکر شده این پژوهش با هدف بررسی سه متغیر هوش هیجانی، سبک های مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی در دانشجویان انجام گرفت تا شاید بتواند به ارائه مدلی جهت ارتقاء قشر شرایط روحی و روانی این قشر از جامعه ارائه دهد.

 

        1. بیان مسئله

       

       

 

داشتن توانایی های درونی یکی از ملزومات کنار آمدن با مشکلات و استرس های زندگی روزمره، و همچنین حفظ سلامت روانی است. تحقیقات بسیاری از هوش هیجانی بعنوان یک جنبه از هوش که تاثیر بسیاری زیادی بر زندگی افراد دارد، گزارش شده اند(بخشی،۲۰۰۸). هوش هیجانی مجموعه ای از توانایی های شناختی و هیجانی به هم پیوسته است(سیاروچی، فورگاس و مایر، ۲۰۰۱، به نقل از سیاروچی، دین و اندرسون، ۲۰۰۲). که به فرد کمک می کند تا با درک، ارزیابی و بیان دقیق هیجان ها، از احساساتی که افکار را تسهیل می نمایند، آگاهی یابد(مایر، سالووی، کاروسو و سیتارونیوس، ۲۰۰۱) و با برقراری توازن میان افکار و هیجان های خود، تصمیم گیری های عاقلانه و رفتار مسئولانه داشته باشد(برکتین، توکلی و نشاط دوست، ۱۳۸۷). از دیگر مولفه های مهم در کنار آمدن با مشکلات و استرس ها، سبک های مقابله ای می باشد. مفهوم مقابله از دهه های گذشته به طور رسمی در حوزه روانشناسی مطرح شده است و طی سال های اخیر مطالعات زیادی در خصوص فرایند مقابله و انواع سبک های مقابله ای انجام شده است( پکنهام، ۲۰۰۱، ایرلند وپارکر ، ۲۰۰۵، زیدنر و اندلر، ۱۹۹۷). اندلر و پارکر(۱۹۹۰) سه نوع سبک مقابله ای را مطرح کردند که عبارتند از سبک های مقابله مساله مدار، سبک مقابله هیجان مدار و سبک مقابله اجتنابی. سبک های مقابله فرایندی است که از طریق آن افراد استرس های ناشی از عوامل استرس زا را کنترل می کنند و هیجانات منفی ایجاد شده بوسیله این عوامل را تحت کنترل در می آورند(کلینس، ۱۹۹۹، ترجمه محمد خانی، ۱۳۸۶؛ ریو، ۲۰۰۱؛ ترجمه سید محمدی،۱۳۸۳). اما مولفه سوم که در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد، دشواریهای تنظیم هیجانی است. کوتینهوریبیر، فرری رین ها و دایس[۱] (۲۰۱۰) براساس مطالعات پیشین عنوان می کنند که تنظیم هیجانی، به مرحله ای اشاره دارد که افراد به واسطه آن بر هیجانات خود و اینکه آن ها چگونه هیجاناتشان را بیان و تجربه می کنند، تأثیر می گذارد. مطالعات مختلفی در خصوص ارتباط متغیرهای هوش هیجانی، سبک های مقابله ای و تنظیم دشواریهای هیجانی صورت گرفته است. نور بخش، بشارت و زارعی[۲](۲۰۱۰)؛ بساک نژاد، اصفهانی اصل و محمودی قلعه نوی(۱۳۹۱) در پژوهش های خود نشان دادند که بین هوش هیجانی و سبک های مقابله ای رابطه معنادار وجود دارد. همچنین سهریان آذر، اسدی مجره، اسدنیا و فرنودی (۱۳۹۳) در مطالعه خود گزارش کردند که بین راهبردهای مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی در دوره نوجوانی رابطه وجود دارد. هیجانات نقش غیر قابل انکاری را در روابط افراد دارند. گروهی از افراد جامعه مانند دانشجویان بیشتر درگیر روابط اجتماعی هستند و بر این اساس آنها دچار هیجانات بیشتری در روابط با افراد مختلف می شوند. همچنین این گروه با تنش های بیشتری مواجه هستند، استرس های بیشتری را تجربه می کنند و در روابط اجتماعی خود نیازمند داشتن مهارت ها و توانایی های بهتر برای کنار آمدن با این گونه شرایط هستند. از طرفی در سال های اخیر هوش هیجانی و نقش آن در بسیاری از مولفه های روان شناختی مورد بررسی قرار گرفته است. نقش هوش هیجانی در تنظیم هیجانات غیر قابل انکار می باشد. اما سئوالی که این پژوهش به دنبال پاسخگویی به آن است، اینست که، رابطه مولفه هوش هیجانی با سبک های مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی در گروه دانشجویان چگونه است ؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 01:35:00 ب.ظ ]




همینکه پای نهادب بر آستانهی عشق به دست باش که دست از جهان فروشویی(۵۸۲/۱۰)
دیگر ابیات مرتبط با پذیرش مانع: ۲۳۰/۷، ۳۸۲/۳، ۴۳۰/۱۰، ۴۳۸/۱۲، ۶۱۸/۲، ۴۳۸/۱۱، ۴۵۴/۴، ۵۱۸/۱و …
۴-۳-۱-۳٫نسبیت مانع
یکی از مهمترین ویژگیهای عشق در ادب فارسی این است که فهمیدن آن با تجربه امکان پذیر است. یعنی باید عاشق بود تا حال عاشق را درک کرد. این ادراک با خواندن و شنیدن حاصل نمیشود:
قدر مجموعهی گل مرغ سحر داند و بس که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست(۴۸/۲)
ای که از دفتر عـقل آیـت عـشق آموزی ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست(۴۸/۷)
بنابراین، عشق و سختیها و موانع موجود در مسیر عاشقان را فقط خود آنان درک میکنند و نه غیر. ممکن است آنچه را که عاشق مانع به حساب میآورد، برای دیگران چندان اهمیت نداشته باشد. این مطلب را سعدی در بسیاری از ابیات مطرح کرده است: از نظر او جور خوبروی پیش طایفهای تلخ است؛ اما از معتقد باید شنید که شکر میپراکنند(۲۰۶/۴). اگر پای عاقل به سنگ برآید؛ تازه میفهمد که چرا فرهاد سنگ بریده است؛ اما آن کس که سخن گفتن شیرین نشنیده است؛ بر دل بیچارهی فرهاد رحمت نخواهد کرد (۸۲/۴-۵). علاوه بر بیتجربگان عشق، معشوق نیز سختیهای عشق و حال عاشق را در نمییابد:«بر تخت جم پدید نباشد شب دراز/ من دانم این حدیث که در چاه بیژنم»(۱۲۲/۱۰)؛«تو کجا نالی از این خار که در پای من است»(۴۳۸/۸)؛«تو سبکبار و قویحال کجا دریابی/ که ضعیفان غمت بارکشان ستمند»(۴۸۲/۱۰).
پایان نامه - مقاله - پروژه
۴-۳-۱-۴٫مانع برای معشوق
در قالب دست عاشق و دامان معشوق بیان شده است. دست عاشق، دامان یا رکاب معشوق را گرفته و مانع حرکت او میشود:«دیگر به کجا میرود آن سرو خرامان/ چندین دل صاحبنظرش دست به دامان»(۱۸/۱)؛«چون تواند رفت و چندین دست دل در دامنش»(۱۴۲/۵)؛ «ما نمیداریم دست از دامن دلدار خویش»(۳۲۲/۹)؛ «باور مکن که من دست از دامنت بدارم»(۱۷۸/۷). گاهی این آرزو چنان برای عاشق دور از دسترس به نظر میرسد که آن را فقط به واسطهی خداوند و در روز قیامت محقق میبیند: «دامن او به دست من روز قیامت اوفتد»(۲۳۰/۶) و «تا دامنت نگیرد دست خدایخوانان»(۱۷۸/۴).
۴-۳-۲٫ حافظ
طرحوارهی قدرتی بهکاررفته در سخن حافظ به سه گروه متمایز تقسیم میشود: وجود مانع، پذیرش مانع و برداشت مانع.
۴-۳-۲-۱٫وجود مانع
وجود مانع در شعر حافظ را میتوان به سه گروه تصویر دام، تصویردر بسته و تصویر راهزنی تقسیم کرد.
در غزل حافظ مفهوم عاشق شدن با عبارت به دام افتادن بیان شده است . معشوق با زیبایی خود که با مجاز جزء از کل، در قالب دام زلف و دانهی خال نمود یافته است؛ در مسیر زندگی عاشق دام گسترده و مرغ دل(۱۱۰/۲ و ۳۹۵/۵)، مرغ روح(۳۱۰/۶)، مرغ خرد(۱۵۰/۲)را گرفتار کرده است:«به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است»(۵۰/۱)؛ «به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل/ لطیفههای عجب زیر دام و دانهی توست»(۳۴/۲)؛ «زلف او دام است و خالش دانهی آن دام ومن…»(۶۲/۳).
زندگی یک مسیر است و معشوق چون راهزن در کمین عاشق : «مغبچهای میگذشت راهزن دین و دل»(۱۷۵/۴)؛ «شد رهزن سلامت زلف تو، واین عجب نیست/ گر راهزن تو باشی صد کاروان توان زد»(۱۵۴/۹)؛ «من سرگشته هم از اهل سلامت بودم/ دام راهم شکن طرهی هندوی تو بود»(۲۱۰/۵). مفهوم مرگ و گذر زمان نیز در قالب راهزن تصویر شده است:«به مأمنی رو و فرصت شمر غنیمت وقت/ که در کمینگه عمرند قاطعان طریق»(۲۹۸/۴)؛ «ذخیرهای بنه از رنگ و بوی فصل بهار/ که میرسند ز پی رهزنان بهمن و دی»(۴۳۰/۲).
مقصد و هدفِ عاشق که در بیشتر ابیات معشوق است، پشت در بسته تصویر میشود که عاشق به آن راه نمیبرد:«هر راهرو که ره به حریم درش نبرد/ مسکین برید وادی و ره در حرم نداشت»(۷۸/۶)؛ «زلفت … راه هزار چارهگر از چارسو ببست»(۳۰/۱)؛ «زاهد ار راه به رندی نبرد معذور است»(۱۵۸/۴)؛ «اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست»(۴۷۰/۶)؛ «گفتم به نقطهی دهنت خود که برد راه»(۱۹۸/۳)؛ «به بارگاه تو چون باد را نباشد بار/ کی اتفاق مجال سلام ما افتد»(۱۱۴/۴)؛ «به نا امیدی از این در مرو بزن فالی»(۱۱۴/۷)؛ «چو بر در تو من بینوای بی زر و زور/ به هیچ باب ندارو ره خروج و دخول»(۳۰۶/۳)؛ «بگشود نافهای و در آرزو ببست»(۳۰/۲)؛ «بر اهل وجد و حال در های و هو ببست»(۳۰/۶)؛ «در میخانه ببستند خدایا مپسند/ که در خانهی تزویر و ریا بگشایند»(۲۰۲/۶).
بیتهایی هم جنبه هشدار دارند: «مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است»(۲/۶)؛ «هر شبنمی در این ره صد بحر آتشین است»(۱۲۶/۳)؛ «در ره عشق از آن سوی فنا صد خطر است»(۳۱۴/۴)؛ «در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا/ سرها بریده بینی بیجرم و بی جنایت»(۹۴/۴).
۴-۳-۲-۲٫پذیرش مانع
حافظ بر خلاف سعدی در چند بیت از پذیرش مانع سخن میگوید. البته در این ابیات بیشتر به لزوم مانع و فلسفهی وجود آن میپردازد. او معتقد است که «خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد/ سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی»(۴۳۴/۷) و میداند که روندگان طریقت ره بلا را طی میکنند و رفیق عشق غمی از نشیب و فراز ندارد (۲۵۸/۲) و «در عاشقی ز سوز و ساز گریزی نیست»، بنابراین هم خود چون شمع ایستاده (۳۳۸/۴) و سخن هاتف میخانه را به کار بسته است «که در مقام رضا باش وز قضا مگریز»(۲۶۶/۷) و هم به دیگران هشدار میدهد که «با دل خونین لب خندان بیاور»(۲۸۶/۴) و «گر رنج پیشت آید و گر راحت ای حکیم/ نسبت مکن به غیر که اینها خدا کند»(۱۸۶/۴).
۴-۳-۲-۳٫برداشت مانع
سعدی از برداشتن مانع از سر راه سخن نگفته؛ اما این موضوع دغدغهی اصلی حافظ است. موانع مطرح شده هم مختلف و متعدد است و محدود به عشق مجازی نمیباشد. عامل برداشت مانع را میتوان به دو گروه معنویت و شراب تقسیم کرد.
حافظ از تأثیر آه و دعای خود سخن میگوید که چون آتش است و خرقهی پشمینه را میسوزاند(۳۶۶/۷) و چون تیر است که نه تنها دل سنگین معشوق؛ بلکه از گردون هم میگذرد(۱۰/۶-۷)؛ حتی اگر چنین اطمینان به تأثیر دعا وجود نداشته باشد؛ باز نا امید نمیشود:«از هر کرانه تیر دعا کردهام روان/ باشد که زان میانه یکی کارگر شود»(۲۶۶/۴)؛ «دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند»(۲۰۲/۲)؛ « بس در بسته به مفتاح دعا بگشایند»(۲۰۲/۲). به معشوق تذکر میدهد که «در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب»(۱۴/۷)؛ اما معشوق اهل حذر کردن نیست:«یا رب تو آن جوان دلاور نگاه دار / کز تیر آه گوشهنشینان حذر نکرد»(۱۳۸/۳).
گاه با تلمیح به شخصیتهای مذهبی و دینی از برداشتن موانع حرف میزند:
جان رفت در سر می و حافظ به عشق سوخت
عیسی دمی کجاست که احیای ما کند(۱۸۶/۸).
بار غــمی که خاطــــر ما خسته کرده بود عیسی دمی خدا بفرستاد و بر گرفت(۸۶/۵).
آن همه شعبدهها عقل کــه میکرد اینجا سامری پیش عصا و ید بیضا میکرد(۱۴۲/۷).
گرت چو نوح نبی صبر هست بر غم طوفان بلا بگردد و کــام هـزار سـاله برآید(۲۳۴/۶).
حافظ از دست مده دولت این کشتی نـوح ورنه طـوفان حـــوادث ببرد بنیادت(۱۸/۷).
عـزیـز مـصـر بــه رغـم بــرادران غــیـور ز قعر چـاه برآمد به اوج ماه رسید(۲۴۲/۵).
کجاست صوفی دجـال فـعـل ملحد شکل بگو بسـوز که مـهدی دینپناه رسید(۲۴۲/۶).
شراب و می نیز وسیلهای برای از میان بردنِ مانع مهمی چون غم و اندوه (غم فردی، اجتماعی، سیاسی و دینی) معرفی شده است: هوای میکده غم از دل میبرد(۱۹۸/۵)؛ شاعر گریان و دادخواه به آنجا میرود تا مگر از دست غم خلاص یابد(۲۶۶/۳)؛ جام شراب یکمنی هم بیخ غم را میکند و هم گردن سالوس و تقوی را میشکند(۴۷۸/۱ و ۵) و هم شاعر به کمک آن هول روز رستاخیز را از دل میبرد(۲۶۶/۵)؛ دور باده رنج دور گردون را برطرف میکند(۵۴/۶)؛ گشایش در میکدهها مساوی است با گره گشایی از کار فروبسته(۲۰۲/۱)؛ تأثیر مفتاح دعا نیز به صفای دل رندان صبوحیزدگان است(۲۰۲/۳) و نیز ابیات ۱۸۶/۷، ۳۶۲/۴،۲۱۴/۴، ۷۴/۱، ۲۷۸/۳ به تأثیر شراب میپردازد و در ابیات ۲۶۶/۸، ۳۴۲/۷ ، ۳۵۸/۸، ۲۷۴/۶، ۱۳۴/۴، ۳۸/۴، ۳۶۲/۷ و ۱۳۸/۲ نیز برداشت مانع مطرح شده است.
۴-۳-۳٫ تحلیل شناختی: نگاهی گفتمانمدار به عشق
در آثار هر شاعر یا نویسندهای، نگرش شخصی و ذهنیت هستیشناختی، ارزشها، تلقیها، باورها، احساسات و پیشداوریهای زمانهی وی، به طور خودآگاه یا ناخودآگاه نمودار میشود(فتوحی، ۱۳۹۰: ۳۴۵) و استعاره نه تنها در تشخیص آن به ما کمک میکند؛ بلکه خود فرآیندی واقعیت آفرین است؛ یعنی واقعیتهای تازهای خلق مینماید و قسمت خودآگاه و ناخودآگاه ذهن را به هم پیوند میدهد. بنابراین برای شناسایی و تبیین محتوای ناهوشیار ذهن ابزاری قدرتمند محسوب میشود(همان: ۳۴۲-۳۴۱).
از نظر لیکاف و جانسون نیز استعاره، دیدگاه های گوناگون دربارهی جهان را منعکس میکند و واقعیتها، به ویژه واقعیتهای اجتماعی را میآفریند(رضاپور و آقاگلزاده، ۱۳۹۱: ۷۲). آن واقعیت اجتماعیای که بهواسطهی طرحوارهی قدرتی در غزلیات سعدی و حافظ آفریده میشود«پرداختن به سیاست از وجه هنری»(قاسمزاده و گرجی، ۱۳۹۰: ۳۴)میباشد.
عدهای برآنند که در عرصهی ادبیات خلاق، مفهوم ادبیات سیاسی معنا ندارد؛ اما برخی دیگر به ویژه ناقدانی که به نقد ایدئولوژیک نظر دارند، هر متنی را بازتاب ایدئولوژیهای برتر جامعه و از جملهی گفتمان غالب و برآمده از آن میدانند(همان: ۳۵-۳۴).
در قسمت قبل گفتیم که سعدی و حافظ عشق را به منزلهی مانع تصویر کردهاند. معمولاً آنچه ناخوشایند و نامطلوب است، در قالب مانع تصویر میشود و آیا عشق ناخوشایند و نامطلوب است؟ هدف این دو شاعر از تصویر عشق- با وجود تقدس و احترامی که برای این مفهوم قائلاند- در قالب مانع چیست؟پرسش دیگری که مطرح میشود این است چرا عاشق و معشوق باید رو در روی هم قرار بگیرند؟ فرضیه ما در پاسخ به این پرسش این است که معشوق نماد پادشاه است و عاشقان بسیاری که دارد نماد ملت تحت سلطهی او هستند. این دو شاعر بزرگ به دلیل عدم وجود فضای باز سیاسی، انتقاد و اعتراض خود را نسبت به ظلم و ستم پادشاهان مستبد پوشیده و در لباس تغزل عرضه کردهاند. آنان که از «اهمیت بازیهای زبانی در شکلدهی به جهان پیرامون»(قاسمزاده و گرجی، ۱۳۹۰: ۳۵) آگاه بودند؛ «ظرفیتِ جهانآفرینیِ واژهها»(همان) را به خدمت گرفتند و ایدئولوژی خود را در لباس غزل عرضه کردند و شخصیت اول غزلیات خود را فردی تصویر کردند که در ظاهر به معشوق و در باطن به پادشاه شباهت دارد و به قول سعدی«صاحب دوستروی دشمنخوی»(۲۶۶/۲) میباشد.
برای تحلیل دقیقتر دیدگاه سعدی و حافظ در این زمینه، از مباحث مطرح در حوزهی تحلیل گفتمان استفاده شده، هرچند نظریهی خاصی مبنای تحلیل قرار نگرفته است.
گفتمان در اصطلاح عبارت است از گفتار یا نوشتاری که دارای ساختار و سرشت اجتماعی باشد. از نظر نورمن فرکلاف گفتمان عبارت است از زبان به منزلهی کنش اجتماعی(فتوحی، ۱۳۹۰: ۳۴۶) و استعارهی مفهومی، یکی از راه های آشکار کردنِ انگیزهای سیاسیِ پنهان در گفتمان است(رضاپور و آقاگلزاده، ۱۳۹۱: ۷۰).
پیروان این رویکرد، ادبیات را سرشار از اظهارات فراواقع میدانند که حقیقت در پشت آنها نهفته است. این حقیقت نهفته، با انعکاس نظامهای رفتاری و اجتماعی، سند تاریخی بهشمار میآید و میتوان آن را تاریخی فعال بهشمار آورد(مقدادی، ۱۳۸۷: ۱۳۳-۱۳۱). حتی ادبیات را جدیترین قالب از نظر درآمیختگی با ابعاد اجتماعی و فرهنگی بهشمار آوردهاند که اهمیت آن زمانی آشکار میشود که جوامع دچار دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی شوند(صالحی و نیکوبخت، ۱۳۹۱: ۷۷).
در متون سیاسی استفاده از ساختارهای گفتمانمدار بیشتر برای بیان ایدئولوژی به معنای منفی آن، یعنی ترویج گرایشهای یک گروه خاص در جامعه به کار میرود؛ اما در متون ادبی برای بیان ارزشهای فرهنگی و اجتماعی مردم جامعه استفاده میشود؛ به ویژه اینکه سعدی و حافظ وابستگی به گروه یا طبقهی خاصی نداشتند.
۴-۳-۳-۱٫ عشق به منزلهی پادشاهی
آنچه نگاه گفتمانی به عشق را قوت میبخشد تمایز و تعارض دو گروه در غزلیات سعدی و حافظ است: گروه عاشق و گروه معشوق . «گفتمانها اساساً در ضدیت و تفاوت با یکدیگر شکل میگیرند و هویت تمامی آنها منوط به وجود غیر است»(عامری و قادری، ۱۳۹۱: ۱۳۶). قطبیسازی در گفتمان عشق به کمک استعارهی «معشوق به منزلهی پادشاه»، شکل گرفته است. همانگونه که در گذشته «اجتماع به دو قطب فرماندار و فرمانبردار تقسیم میشد و قدرت ابزاری بود در اختیار عدهای خاص که در جهت منافع خود بر عدهای دیگر اعمال میکردند»(سلطانی، ۱۳۸۴: ۱۷)؛ در غزل نیز تمرکز قدرت در دست معشوق است و او هرگونه که بخواهد از آن بهره میگیرد.
پادشاه یک نفر است و در برابر توده های مردم قرار دارد. در غزلیات سعدی و حافظ، اغلب از عاشق با فعل و ضمیر جمع یاد میشود اما معشوق یکی است:
حافظ: «به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل»(۳۱۴/۲)؛ «ای بسا مرغ خرد را که به دام اندازد»(۳۱۰/۶)؛ «یک مرغ دل نماند نگشته شکار حسن»(۳۹۵/۵)؛ « در زلف چون کمندش…/ سرهابریده بینی…»(۹۴/۴) و … سعدی: «ما سپر انداختیم گر تو کمان میکشی/ گو دل ما خوش مباش گر تو بدین دلخوشی»(۸۶/۱)؛ «بیا که ما سپر انداختیم…»(۷۴/۶)؛ «هزار صید دلت پیش تیر باز آید/ بدین صفت که تو دادی کمان ابرو را»(۴۲۶/۲)؛ «گرچه تو امیر و ما اسیریم، گرچه تو بزرگ و ما حقیریم/ گرچه تو غنی و ما فقیریم، دلداری دوستان ثواب است(۵۷۸/۱۵) و … سعدی به جای «من و تو»، نه «ما و شما»؛ بلکه «ما و تو» به کار میبرد. «منظور از «من»، فرد، آزادیها و حریم شخصی اوست». «ما» اجتماعی است که فرد در آن جای دارد»(جاهدجاه و رضایی، ۱۳۹۲: ۵۷). اگر منظور از «ما» عاشقانی باشند که به دنبال معشوق واحدی هستند. رسیدن یکی از آنان به هدف ناکامی دیگران را درپی خواهد داشت. چنین گروهی چگونه ممکن است که صدای مشترکی داشته باشند؟
۴-۳-۳-۲٫پادشاه نامیده شدن معشوق
یکی از مؤلفه های مهم در تحلیل انتقادی گفتمان، نامدهی است. فرکلاف میگوید:«گزینش واژه های یک متن به روابط اجتماعیِ میان شرکتکنندگان بستگی دارد و به تشکیل آن کمک میکند». درواقع هر متنی با بهره گرفتن از ظرفیتهای واژه های مختلفی که زبان در اختیار آنها میگذارد؛ اقدام به تولید و بازنمایی واقعیت به شیوه های خاص میکند و به این طریق سبب تقویت یا طرد گفتمانی خاص میشود»(فقیه ملک مرزبان و فردوسی، ۱۳۹۱: ۱۳).
در رابطه عاشقانهی شعر حافظ، معشوق «شهسوار»(۳۱/۴»، «پادشاه حسن»(۳۳/۳)، «سلطان خوبان»(۱۴/۱)، «پادشاه کشور حسن» که بر سر هر راه دادخواهی دارد(۷۶/۷)، «پادشاهی کامران» که از گدایی عار دارد(۷۷/۳)، «شه خوبان» که چون حافظ عاشق مفلس نمیخواهد(۱۲۱/۹-۸)، «خسرو شیرین»(۱۹۰/۴)، «شاه ترکان»(۴۷۰/۴) و … نامیده میشود.
سعدی بیش از حافظ بر پادشاه نامیدن معشوق اصرار میورزد و از رفتار خصمانهی معشوق در کنار پادشاه بودنش انتقاد میکند: «جور بکن که حاکمان جور کنند بر رهی»(۳۶۰/۲)؛ «چه مرا به از گدایی چو تو پادشاه دارم»(۱۸۰/)؛ «شهر آن توست و شاهی…»(۱۰۷/۲)؛ «.. سر بندگی به حکمت بنهم که پادشاهی»(۸۹/۱)؛ «تو صاحب منصبی جانا…»(۲۹۳/۶)؛ «چندان که خواهی ناز کن چون پادشاهان بر خدم»(۲۳۴/۵)؛ «در پای رقیبش چه کنم گر ننهم سر / محتاج ملک بوسه دهد دست غلامان»(۱۸/۵)؛ «گدایی پادشاهی را به شوخی دوست میدارد»(۶۳/۲)؛ «نوع تقصیری تواند بود ای سلطان حسن»(۵۹۰/۲)؛ «نه عجب چنین لطافت که تو پادشاه داری»(۲۸/۸)؛ «ای پادشاه سایه ز درویش وامگیر»(۱۱۰/۵)؛ «حیف باشد دست او در خون من/ پادشاهی با گدایی میزند»(۱۱۴/۷)؛ «که بار نازنین بردن به جور پادشاه ماند»(۳۸۲/۳) و …

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:34:00 ب.ظ ]




به عمق یا ارتفاع ساختار اشاره دارد.با افزایش سطوح سلسله مراتب سازمانی،تفکیک عمودی افزایش یافته و پیچیدگی سازمانی بیشتر می شود. (رابینز،۱۳۸۷،ترجمه الوانی و دانایی فر: ۸۴)
۱-۱۴-۶)رسمیت:
رسمیت به میزان یا حدی که قوانین ،رویه ها ،دستورالعمل ها و ارتباطات مکتوب و هم غیر مکتوب بوده، اشاره دارد.(رابینز،۱۳۸۷،ترجمه الوانی و دانایی فر: ۸۹)
۱-۱۴-۷)تمرکز:
تمرکز به میزانی که تصمیم گیری در یک نقطه واحد سازمان متمرکز شده،اشاره دارد.تمرکز به مسئله میزان پراکندگی اختیارات تصمیم گیری بر می گردد . (رابینز،۱۳۸۷،ترجمه الوانی و دانایی فر: ۹۸)
فصل دوم:
مبانی نظری تحقیق
بخش اول: ساختار سازمانی
۲-۱-۱-مقدمه
ویژگی ها و خصوصیات درونی یک سازمان میتواند یکی از ریشه های موفقیت سازمان بشمار آید . شناسایی اینکه چه ویژگی های درونی یک سازمان برای موفقیت سازمان ضروری است و اینکه چطوری این ویژگی ها عملکرد سازمانی را تحت تاثیر قرار می دهند به طور فزاینده ای ، در حال افزایش است . بدون شک یکی از ویژگی های درونی که در موفقیت سازمانها نقشی حیاتی دارد ساختار سازمانی است ( ژنگ و دیگران ،‌۲۰۱۰) بدیهی است که ساختار ، با توجه به ویژگی های محتوایی ، ابعادی و محیطی خود اثر قابل ملاحظه ای بر توسعه سازمان دارد ، و در واقع آنچه سازمانهای خلاق و بهره ور را از سایر سازمانها متمایز می سازد ،‌همین خصوصیات ساختاری است که مناسب موقعیت و جایگاه آن است . به هر حال ، کوشش در جهت ارتقا بهره وری سازمان ، با توجه به ساختار و تشکیلات سازمان امکان کشف نارسایی های ساختاری نهفته در آن را فراهم ساخته و کارکنان را برای انجام موثر وظایف واداره بهتر امور آماده می سازد. (نوری ، حسن ، ۱۳۸۸ : ۳۹)
پایان نامه - مقاله - پروژه
ساختار مناسب،ضمن اینکه باعث حرکت هر فرد در چارچوب اهداف سازمانی می شود،کارکنان را با شرایط تدوین شده سازمان خود، منطبق می سازد.(مینتزبرگ، ۱۳۷۱ ،ترجمه فقیهی و وزیری : ۷)
از این رو اگر یک سازمان ،به هر علتی ساختار نامناسبی را اتخاذ نماید و نتواند خود را با شرایط در حال تغییر سازگار کند ، محکوم به شکست خواهد بود.(هال ، ریچارد اچ ، ۱۳۸۳ ، ترجمه پارسائیان و اعرابی : ۱۰۶)
یکی از مشکلات اساسی بر سر راه کارایی و اثر بخشی سازمان ها در ایران (بویژه سازمان ها و موسسات دولتی ) مسائل ساختاری است . به گونه ای که ساختارهای سازمان ها ، ساختارهای کهنه و مبتنی بر مفروضات سنتی است که با وظایف فعلی آنها سازگاری نداشته ، پویایی و تحولات محیط امروز را مد نظرقرار نداده و علاوه بر آن مطابق نیازهای کنونی جامعه اسلامی ایران بنا نشده و به ابعاد انگیزشی و انیانی نیروی کار توجهی نگردیده است .(مقیمی ، ۱۳۷۷ : ۴۹)
لذا در دنیای واقعی و شرایط پیچیده و متغیر امروز، انتظار می­رود موفقیت سازمان­هایی تضمین شود که با ایجاد ساختار­های سازمانی مناسب و ساز و کارهای مربوطه، شرایطی فراهم آورند که نیروی ذهنی سازمان با دسترسی آسان به اطلاعات مورد نیاز، ضمن اتخاذ تصمیمات مناسب و به موقع، در جهت تحقق اهداف سازمانی بسیج شود.(حاجی علیان ، علی ، ۱۳۹۰ : ۱۵)
۲-۱-۲-تعریف سازمان
وبر۱برای نخستین بار توانست «سازمان» را از سایر نهادهای اجتماعی تفکیک کند. به عقیده او، سازمان «یک رابطه اجتماعی بسته است که طبق مقررات به افراد خارجی اجازه ورود نمی­دهد … دستورات برای عملیات، بوسیله افراد خاصی که عهده دار این وظیفه هستند و در رأس سازمان قرار می­گیرند، اعمال می­ شود و معمولاً یک ستاد اداری و اجرایی دارد.»وی به رابطه متقابل و مشروع بین اعضای سازمان توجه می­ کند که آنها در
…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….

 

۱-Weber

پی تأمین هدف­های ویژه هستندو به همین منظور کارهای مشخصی را انجام می­ دهند. این تعریف، مبنا و پایه تعریف­هایی قرار گرفت که دیگران، ارائه کردند، (هال،ریچارد اچ ، ۱۳۸۳ ، ترجمه پارسائیان و اعرابی : ۴۸)
تعدادی از تعاریف سازمان که توسط اندیشمندان مدیریت ارائه کردید عبارتند از:
یک سازمان ، یک پدیده اجتماعی هماهنگ شده است که دارای حد و مرز مشخصی بوده و برای تحقق هدف و یا اهداف مشترکی فعالیت می نماید . در تعریفی دیگر سازمان را فرایندی نظام یافته از روابط متقابل افراد برای دست یافتن به هدف های معین است .(رابینز،استیفن، ۱۳۸۷ ،ترجمه الوانی و دانایی فر : ۲۱)
شرمرهورن۱و همکاران در ۱۹۹۴ سازمان را مجموعه ­ای از افراد که برای تحقق اهدافی معین همکاری می­ کنند تعریف نمودند. در همه سازمان­ها از انسان­ها استفاده می­ شود و همه آنها هدفمند بوده و از «تقسیم کار» بهره می­گیرند. یک تقسیم کار خوب، با در نظر گرفتن زنجیره­هایی از اهداف، هدف­های عملکردی هر سطح را به مثابه ابزاری برای دستیابی به هدف­های عملکردی سطج بالاتر بکار می­گیرد. سازمان­های موفق محصولات یا خدمت با ارزشی را به محیط خارجی خود ارائه می­ کنند و در ازای آن سعی می­ کنند با دریافت منابع اولیه مورد نیاز، عملیات خود را استمرار بخشند. «رضاییان ، علی ، ۱۳۸۷ : ۱۰»
۲-۱-۳-ساختار سازمانی :
پارادایم مدیریت، طی چندین مرحله مشخص به سوی تکامل پیش رفته است و در تمام این مراحل تکامل،
ساختار سازمانی در مرکز توجه بوده است. چون ساختار سازمانی، چارچوب تصمیم­ها و فرایند­های
…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….

 

۱- Shermerhorn

سازمانی را شکل می­دهد، خود محرک اولیه تغییر بوده است.(وانگ و احمد۱ ، ۲۰۰۰ : ۱۲)
راه یا شیوه ای است که از طریق آن فعالیت های سازمان ، تقسیم ، سازماندهی و هماهنگ می شوند . سازمانها ،‌ساختار هایی را به وجود می آورند تا فعالیت اعضا را هماهنگ و کنترل کنند . ساختار سازمانی ، چهار چوب روابط حاکم بر مشاغل ، سیستم ها ، فرآیندهای عملیاتی و افراد و گروههایی است که برای نیل به هدف تلاش میکنند. (بارنی و گریفن۲ ، ۱۹۹۲ : ۳۱۵)
ساختار ، توزیع قدرت در سازمان را نشان می دهد و صرفا یک ساز و کار هماهنگی نیست ، بلکه فرآیندهای سازمانی را تحت تاثیر قرار می دهد ، ساختار سازمانی به الگوهای روابط درونی سازمان ، اختیار و ارتباطات دلالت دارد (فردریکسون۳ ، ۱۹۹۶ :۲۸۲)
از طریق ساختار سازمانی ، عملیات و فعالیت های داخل سازمان هماهنگ و خطوط مسئولیت و اختیار مشخص می شود . ساختار ، تجلی فکر سیستمی است .(فروهی ، مهشید ، ۱۳۸۵ : ۱)
ساختار «می­سازدیاساختهمی­شود» یعنیازیکدیدگاه،ساختار،شکلکارهاراتعیینمی­کندوازدیدگاهدیگر،کارهاوفعالیت­هایسازمانی،شکلساختارراتعیینمی­کنند. (هال،ریچارد اچ ، ۱۳۸۳ ، ترجمه پارسائیان و اعرابی : ۱۵۵-۱۵۶)
ساختار سازمانی تصریح می کند که وظایف چگونه تخصیص داده شوند ،‌چه شخصی به چه کسی گزارش می دهد و ساز و کارهای هماهنگی رسمی و همچنین الگوهای تعاملی سازمانی که باید رعایت شوند
کدامند. (رابینز، استیفن ، ترجمه الوانی و دانایی فر ۱۳۸۷ : ۲۲)
…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….

۱- Wang & Ahmed 2- Barney& Griffin 3-Ferdricson
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:34:00 ب.ظ ]




 

 

منطق الطیر(۴۳۲۵-۴۳۳۱)

 

 

 

۳) مفاهیم عرفانی: ملاپریشان با توجه به وادی هفت گانه، فقر وفنا مراحل هفت گانه را بیان داشته است، امّا قبل از عطارکسی اسمی بر وادیهای عرفانی نگذاشته است، اسم گذاری این وادی به هفت وادی و به کار بردن اسم و عدد از شاهکارهای عطار است. امّا اوّلین کسی این لفظ را به کار برد، محمّد بن علی حکیم ترمزی در قرن سوّم به نام عقبه توبه و… و در کتاب منازل القاصدین الی الله تا این که عطار آن را با شماره ومراحل سلوک اسم کذاری نموده است.(ر. ک. منطق الطیر،۷۰۰:۱۳۸۳)، بعدها مور استقبال واستفاده عرفا گردید از جمله مولانا تا این که در قرن هشتم ملای لک پریشان در اثر ماندگارش که حاوی مطالب آموزشی اخلاقی، اجتماعی، دینی و عرفانی است به مانند ملای روم به خوبی از عهده کار بر آمده است. اهمیت بسیاری که معرفت شناخت خود برای شناخت خداوند دارد، معرفت حق تعالی از طریق تجلّیات ربانّی بسیار بدان پرداخته شده است. «حضرت علی (ع) در اهمیت خودشناسی و تأثیرآن در نیل به معرفت حق می فرماید: «هَلَکَ إمْرُءٌ لَمْ قَدْرَهُ» و نیز فرمود: «کَفَی بَالمَرءِ جَهلاً ألاّ یَعْرِفَ قَدْرَهُ». همچنین حضرت علی(ع)، خودشناسی را مقام علماء میخواند و میفرماید: «العالِمُ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ» وبالاخصّ حدیث مشهور «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدعَرَفَ رَبَّهُ»، در ضرورت خود شناسی به کرّات در تعابیر عرفانی مورد استنادصوفیه قرار گرفته است.» (فتح الهی، ۱۳۸۰: ۵۱-۵۲)، مولوی در لزوم خودشناسی گفته است:
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

هـــرکه محجـــوبست از خـــود کودک اسـت

 

 

 

مـــرد آن بــاشــد کـه بیــرون از شک اسـت

 

 

 

(مثنوی۵/۳۳۴۶)

 

 

 

خــویشتــن نشنــاخــت، مســکــین آدمــی

 

 

 

از فـــزونــــی آمـــــد و شــــد در کـــمی

 

 

 

 

 

 

 

(مثنوی۳/۱۰۰۰)

 

 

 

بِــرایِ دِینِــی مِــنْ هُشــدَار وَ دِلـخواه

 

 

 

هُــدهُـــدجِبْــرِئیِل مِــرْخَلْ خَلْقُ اللّه

 

 

 

۱) ترجمه بیت: ای برادر دینی من به شما هشدار می دهم، اما با طیب خاطر همانند(جبرئیل حامل وحی به حضرت سلیمان) هدهد خبر رسان حضرت سلیمان به بلقیس و یا مرغان همراه سیمرغ برای رسیدن به حق باشید، به انسان ها راه درست را می نمایم اختیار با خودشان است.
۲) نکات بلاغی و لغوی: خواه با الله: کلمه قافیه است، بِرایِ دیِنِی: برادر دینی، هُدهُد جبرئیل: شانه به سر قاصد حضرت سلیمان به سوی بلقیس استعاره از خود شاعر ملا پریشان است، مِرْخَلْ: مرغ ها به داستان سیمرغ ازمنطق الطیراشاره دارد، مرغ نماد انسان، سیمرغ نماد خداوند و مقام توحید، هدهد: رمز انسان کامل و پیراست، و به سوره مبارک النمل آیه(۱۶) اشاره دارد: (وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّیْرِ وَأُوتِینَا مِن کُلِّ شَیْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ).
۳) مفاهیم عرفانی: هُدهُد: شانه بسر، پوپک، هدهد سیرت زیبا وبصیرت وبینش هدهد، تا جایی است که اعماق زمین را میبیند و آبهای زیر زمینی را تشخص میدهد، امّا این پرنده زیبا و نیکو سیرت در برابر دام ودانه ناتوان است. اشاره دارد به آیه(۲۰- ۲۲) سوره نمل که میفرماید: (وَتَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقَالَ مَا لِیَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ کَانَ مِنَ الْغَائِبِینَ، لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِیدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ، فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُکَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقِینٍ). هدهد میگوید: ای سلیمان من از سبا برای تو خبر آوردم اما از خداوند علمی دریافت نکردی سلیمان جواب میدهد، که هر که برای خودش شیوه ای از سلوک دارد، و هدهد را به اخلاق نیکو نصیحت میکند، تا عبرت دیگران باشد. هدهد نامه حضرت سلیمان را به بلقیس ملکه سبا برد که با بسم الله شروع گردید.اشاره به آیه (۳۰)سوره نمل که می فرماید: (إِنَّهُ مِن سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ)، تاج وری هدهد ناظر بر عامه مردم است. تیز بینی هدهد ضرب المثل است، امّا در برابر دانه ضعیف است. و (بسم الله) در منقار این پرنده! بیانگر رهبر و راهنمای مرغان است که هدایت گر است، که چندین صوتی ومعنوی داشته است. تاج سرش نماد فَرَّه ایزدی است که پادشاهان ایران آن را جز لوازم شهریاری خود محسوب می کردند، ودر دوره اسلامی اولیاء الله نماد این تاجند. شاهد صوتی هدهد در رهبری مرغان جنبه هدایت گری دارد، در صورتی که هدایت از دیدگاه صوفیه امری (آن سرّی) است که به هدایت الهی بستگی دارد. رهبری هدهد با سعی و مجاهدت نبوده است، بلکه به نظر حضرت سلیمان است در صورتی که هدهد در ظاهر بوی بدی دارد، امّا انتخاب آن توسط پیامبرحق دلایلی داشته است. از جمله توجه به بعد مادی ومعنوی هدهد است که از همان ابتدا مورد توجه عرفا بوده است. (ر. ک، منطق الطیرعطار، ۱۳۸۳ : ۱۵۶و۱۷۰ – ۱۷۱)، «مرغ: مردم عادی هستند که برای رسیدن به حق درتلاشند امّا در نیمه های راه باز می مانند و اندکی به حق می رسند. در نفس ناطقه غالباً از مرغ به روح، رمز و کنایه تعبیر می کنند، درمنطق الطیرعطارهریک ازمرغان نمودار و مظهر و نشانه و رمزی ازشخصی یا گروهی ازمردم باصفات خاص است». (سجادی ضیاالدین، ۱۳۸۸ : ۲۷۷ – ۲۷۸)، «سیمرغ : واصلان اند که جای آنها (آن سوی) مرزهای این حیات مادی است، و با (هرخیالی) که ما می بافیم به آن عالم نمی توان رسید». (استعلامی، شرح مثنوی دفتر۶/ ۱۳۸۷ : ۴۴۸) هدهد: رهبران الهی هستند که هادی و راهنمای مردم هستند، و درمنطق الطیرمنظوراین است که قدرت ونشاط سلیمان در ولایت و سلطنت نتیجه دانشی بود که از عالم غیب به اوآموخته بودند. مولانا میگوید تو از طیر معنی مرغان هوا را میفهمی و نمیدانی که (طیورِ مِنْ لَدُن) آگاهی ازعالم معناست. (ر. ک، استعلامی،شرح مثنوی دفتر۶/ ۱۳۸۷ : ۴۴۸)

 

 

ازمنازل های جـانش یــــادداد

 

 

 

و زســفرهـای روانـش یــاد داد

 

 

 

وز زمانی کز زمان خالی بدُه ست

 

 

 

وز مقـام قدس که اجلالی بُده ست

 

 

 

وز هوایی کـاندر او سیمرغ روح

 

 

 

پیش از این دیده ست پرواز و فتوح

 

 

 

 

 

 

 

(مثنوی۱/ ۱۴۴۹- ۱۴۵۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:33:00 ب.ظ ]




۴-۱ مقدمه
پژوهشگر پس از این که روش تحقیق خود را مشخص کرد و با بهره گرفتن از ابزارهای مناسب، داده‌های مورد نیاز را برای آزمون فرضیه‌های خود جمع آوری کرد، اکنون نوبت آن است که با بهره گیری از تکنیک‌های آماری مناسبی که با روش تحقیق، نوع متغیرها و… سازگاری دارد، داده‌های جمع آوری شده را دسته‌بندی و تجزیه و تحلیل نماید و در نهایت فرضیه‌هایی را که تا این مرحله او را در تحقیق هدایت کرده‌اند در بوته آزمون قرار دهد و تکلیف آن ها را روشن کند و سرانجام بتواند راه‌حل و پاسخی برای پرسش تحقیق بیابد. پیوند دادن موضوع تحقیق به رشته ای از اطلاعات موجود مستلزم اندیشه‌ای خلاق است، معمولاً موضوعی به ذهن محقق خطور می‌کند که یافتن منابع داده‌های موجود برای بررسی آن مستلزم خلاقیت ذهنی محقق است، آرایش و تنظیم داده‌ها نیز مستلزم خلاقیت است. فرایند تجزیه و تحلیل داده‌ها فرآیندی چند مرحله ای است که طی آن داده هایی که از طریق بکارگیری ابزارهای جمع آوری در جامعه (نمونه) آماری فراهم آمده‌اند خلاصه، کد بندی و دسته‌بندی… و در نهایت پردازش می‌شوند تا زمینه برقراری انواع تحلیل ها و ارتباط ها بین این داده‌ها به منظور آزمون فرضیه‌ها فراهم آید.
پایان نامه - مقاله - پروژه
تجزیه و تحلیل اطلاعات به عنوان مرحله ای علمی از پایه های اساسی هر پژوهش علمی به شمار می‌رود که به وسیله آن کلیه فعالیت های پژوهش تا رسیدن به نتیجه، کنترل و هدایت می‌شوند. در این فصل نیز به توصیف داده‌های پژوهشی و تجزیه و تحلیل تجزیه و تحلیل داده‌هایی که به وسیله پرسشنامه از افراد نمونه گردآوری شده‌اند پرداخته خواهد شد و سپس به هر یک از سوالات و فرضیات پاسخ داده می‌شود.
۴-۲آمار استنباطی و بررسی وضعیت متغیرهای تحقیق
آمار استنباطی آن ‌قسمت ‌از آمار است‌ که ‌به ‌برآورد و آزمون فرضیه ها در خصوص پارامترهای‌ جامعه ‌ازروی ‌نمونه ‌می‌پردازد.استنباطهایی ‌که ‌از نمونه ‌می‌شود نمی‌تواند قطعی ‌باشد و این ‌استنباطها احتمالی‌ هستند و لذا باید مبانی‌ نظریه‌ احتمال‌ را در بیان‌ آنها بکار گیریم‌. در واقع هدف نهایی آمار استنباطی برآورد ویژگیهای جامعه است. به منظور تحلیل داده های پژوهش از تحلیل های گوناگون استفاده شده است. در مرحله اول به منظور شناسایی آمیحته بازاریابی در خرید یخچال از آزمون فرض آماری میانگین یک جامعه یا به عبارتی از آزمون T یک نمونه‌ای (One-Sample Test)استفاده گردیده است که در واقع تفاوت بین میانگین نمونه مورد بررسی را با یک مقدار مفروض مورد آزمون قرار می‌دهد. پس از آن به رتبه بندی این عوامل با بهره گرفتن از تحلیل سلسله مراتبی پرداخته می‌شود.
۴-۲-۱ شناسایی عوامل موثر بر خرید یخچال
در مرحله اول به بررسی وضعیت متغیرهای تحقیق از آزمون فرض آماری میانگین یک جامعه یا بعبارتی از آزمون T یک نمونه ای (One-Sample Test )استفاده گردیده است که در واقع تفاوت بین میانگین نمونه مورد بررسی را با یک مقدار مفروض مورد آزمون قرار می‌دهد. بدین وسیله شناسایی عوامل صورت می‌پذیرد.
با استناد به نمرات بدست آمده از نمونه و انجام آزمون T یک نمونه ای نتایج تحلیل در جدول ۵-۴ و ۶-۴ آمده است. همانطور که مشاهده می‌شود مقدارp-value یا بعبارتی مقدار Sig برای ۲۴ مولفه از مقدار ۰۵/۰α= کوچکتر گردیده است لذا فرض صفر مبنی اینکه میانگین این ۲۴ مولفه مساوی ۳ می‌باشد تایید نگردیده است؛ از طرفی دو عدد نشان داده شده در ستون مربوط به فاصله اطمینان ۹۵ درصدی تفاوت میانگین شامل عدد صفر نمی‌باشد لذا این عامل خود موید رد فرض صفر می‌باشد. مثبت بودن حد بالا و پایین این فاصله نیز بیانگر این نکته می‌باشد که میانگین این ۲۴ مولفه بیشتر از عدد ۳ می‌باشد. نتیجه کلی بدین صورت قابل تبیین خواهد بود که وضعیت این ۲۴ مولفه با توجه به میانگین آنها در جامعه آماری در حد نسبتاً بالایی می‌باشد. همچنانکه در جدول پائین مشخص است مقدار آماره t از ۹۶/۱ بزرگتر است و در ناحیه بحرانی آزمون قرار دارد و به بیان دیگر اختلاف میانگین از عدد ۳ معنی‌دار می‌باشد.
ولی برای ۶ مولفه مشخص شده در جدول(بسته بندی، مرجوعی ها، شرایط اعتبار، سرعت و کیفیت ترابری، کانال توزیع الکترونیکی و اینترنتی، بهره گیری از اینترنت) دارای میانگین نمونه پایین بوده و آماره تی آن که از ۹۶/۱ کوچکتر می‌باشد که نشان دهنده این موضوع می‌باشد که این مولفه ها بر خرید مشتریان موثر نمی‌باشند و باید از مدل تحقیق حذف گردند.
جدول ۴-۱ : آماره های یک نمونه ای

 

  One-Sample Statistics
    تعداد میانگین انحراف معیار خطای انحراف از میانگین
تنوع محصول q1 ۳۴٫۰۰۰ ۴٫۴۷۱ ۰٫۵۶۳ ۰٫۰۹۷
نام و نشان تجاری q2 ۳۴٫۰۰۰ ۴٫۲۰۶ ۰٫۴۷۹ ۰٫۰۸۲
ارضای نیازهای مشتریان q3 ۳۴٫۰۰۰ ۴٫۰۵۹ ۰٫۸۸۶ ۰٫۱۵۲
بسته بندی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:33:00 ب.ظ ]