جدول۵-۳۰ ضرایب رگرسیونی متغیرهای تاثیرگذار بر شاخص باروری و ایده‌آل‌های
باروری زنان ۸۵
جدول ۵-۳۱ اثرات مستقیم و غیرمستقیم و کلّ متغیّرهای مستقل بر باروری ۸۷
فهرست شکل­ها
عنوان صفحه
شکل ۳-۱ مدل تحلیلی تبیین باروری بر اساس نظریه­ هزینه­ها و منافع فرزندان ۲۱
شکل ۳-۲ چارچوب عرضه، تقاضا و هزینه­ های تنظیم باروری، مدل استرلین ۲۴
شکل ۳-۳ تبیین کاهش باروری در نظریه­ جریان ثروت بین نسلی ۲۷
شکل ۳-۴ مدل پارادایمیک: کم‌فرزندآوری به مثابه خود حمایتی، مدل محمودیان
و رضائی ۳۵
شکل ۳-۵ مدل نظری تبیین باروری و ایده­آل­های باروری زنان ۳۹
شکل ۵-۱ مدل تجربی عوامل مؤثّر بر باروری زنان ۸۶

فصل اوّل

کلیات

۱-۱)مقدمه:

همواره در طول تاریخ بشری تعداد جمعیّت ساکن در یک منطقه و سرزمین از اهیّمت به‌سزایی برخوردار بوده و همیشه معیاری برای اقتدار و افتخار نسبت به مناطق دیگر به حساب می‌آمده است. جمعیّت جهان تا اواسط قرن ۱۸ میلادی افزایش کُند و ناچیزی داشت،و همیشه بنا به‌دلایلی از جمله (شیوع بیماریهایی با تلفات سنگین، جنگ‌های دا‌‌منه‌دار و غیره…..) باعث می‌شده تا جمعیّت کل دنیا با نرخ رشد نسبتاً ثابت و البته بسیار کندی رو به جلو حرکت کند. امّا از انقلاب صنعتی به بعد با توسعه و پیشرفت تکنولوژی در همه زمینه­ ها و بخصوص پیشرفت در بهداشت و درمان و به دنبال آن کاهش میزان مرگ­و­میر بر حجم جمعیّت دنیا به سرعت افزوده شد. ابتدا در کشورهای توسعه ­یافته که شاهد انقلاب صنعتی و پزشکی در خود بودند، این افزایش روی داد و بعد هم با انتقال پیشرفت­های پزشکی به کشورهای در حال توسعه، در این مناطق نیز جمعیّت رشد چشمگیری پیدا کرد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
کشورهای جهان سوم با وجود بهره­مندی از بیش­ترین امکانات مادی و انسانی و منابع عظیم ثروت، نسبت به کشورهای اروپایی به لحاظ توسعه اقتصادی ـ اجتماعی در شرایط مناسبی به­سر نمی­برند. رشد سریع جمعیّت و ناهماهنگی میان رشد جمعیّت و رشد اقتصادی، موجب مشکلات زیادی در زمینه‌های مختلف اقتصادی ـ اجتماعی، تغذیه­ای، بهداشتی، آموزشی، اشتغال، مسکن و دیگر مسائل شده است و تداوم این مسائل و مشکلات و کاهش مرگ­و­میر باعث شد برنامه ­های تنظیم خانواده در بعضی از این کشورها از جمله ایران مورد قبول افراد واقع شود و باروری با سرعت زیادی پایین آمد. به­ طوری که در حال حاضر کاهش باروری به عنوان یکی از مهّم­ترین عوامل رشد جمعیّت در معرض تهدید واقع شده است و به زیر حدّ جایگزینی رسیده است. شواهد گویای آن است میزان باروری در ایران از ۷ بچّه برای هر زن در سال ۱۳۵۷ به ۷/۱ بچّه برای هر زن در سال ۱۳۸۵ کاهش یافت (مرکز آمار ایران ۱۳۸۵). این کاهش باروری به طور همزمان در همه مناطق جغرافیایی و گروه ­های سنّی تولید مثل صورت گرفت. بر اساس بررسی­های انجام شده در طول دوره­ گذار باروری در ایران، گروه ­های قومی و استان­های ناهمگن از نظر قومی و مذهبی سطوح متفاوت امّا روندهای باروری مشابهی با سطوح و روندهای ملّی باروری و اکثریّت فارس تجربه کرده ­اند (عباسی­شوازی و حسینی، ۲۰۰۸). هرچند برنامه­ی تنظیم خانواده نقش مؤثّری در سرعت کاهش باروری و استمرار آن از نیمه­ی دهه­ ۱۳۶۰ به بعد داشته است، امّا فرایند گذار باروری متناسب با تحوّلاتی بوده است که در ابعاد مختلف اقتصادی ـ اجتماعی و نیز برخی از ابعاد سنّتی خانواده به وقوع پیوسته و به تغییراتی در ایستارهای مرتبط با ازدواج و در نهایت رفتارها و تمایلات فرزندآوری مردم منجر شده است. همچنین طی سه دهه­ اخیر، در اثر تغییرات فرهنگی ـ اجتماعی به­ ویژه تحت تأثیر تحوّلات پدید آمده در خانواده، حضور زنان در عرصه ­های اجتماعی افزایش یافته است. تغییرات ساختار خانواده از خانواده­ی گسترده به هسته­ای، جدا شدن فعالیت­های تولیدی از خانواده و تبدیل به یک واحد مصرفی، کاهش تعداد فرزندان خانواده و مشارکت زنان در فعالیت­های اجتماعی و کارهای درآمدزا از این تغییرات است. در تبیین این انتقال و تغییرات به رشد تحصیلات و سیاست‌های آموزشی و بهداشتی، حمایت مقامات مذهبی، کاهش مرگ ومیر نوزادان، مشکلات تامین نیازهای مادّی، فشار اقتصادی منجر به تعلیق ازدواج، بالا رفتن سن ازدواج و تغییر نگرش‌ها اشاره شده است. این انتقال اگر زمانی معلول مداخله‌های مستقیم نهاد‌های دولتی و غیردولتی بوده امروزه به مرحله‌ی تثبیت رسیده است و زنان تا حدِّ زیادی و نه کاملاً خود متمایل به این کم‌فرزندی هستند و به عبارتی خود را عاملان کم‌فرزندی و آن‌‌را نتیجه‌ی انتخاب عقلانی خود می‌دانند(محمودیان و رضائی،۱۳۹۱).

۱-۲)بیان مسأله

رشد جمعیّت بشر نه‌تنها افزایش تصاعدی ندارد بلکه در حال کاهش است. در طی سی سال گذشته از تعداد فرزندان به‌دنیا آمده توسط زنان جهان کاسته شده است. در مقیاس جهانی، زنان معاصر به اندازه نصف مادران خود بارور می‌شوند. نگاهی دقیق‌تر به اعداد و آمار تأیید کننده این واقعیت مستند خواهد بود. چهل سال پیش هر مادر به‌طور متوسط بین ۵ تا ۶ کودک به دنیا می‌آورد ولی در حال حاضر به نصف مقدار قبلی رسیده است(پیرس، ۲۰۰۸)[۱]. خانواده اصلی­ترین واحدی است که تصمیمات باروری، هدف­های فرزند​آوری و رفتارهای باروری در آن شکل می‌گیرد(تافلر[۲] ، ۱۳۸۳). و در برنامه‌های تنظیم خانواده همیشه زنان جزء گروه های هدف بوده‌اند و زنان در سیاستهای کنترل جمعیّت و تنظیم خانواده جزء گروه‌های هدف اصلی به حساب می‌آیند. به ویژه در برنامه‌های کنترل باروری و موالید این امر اهمیّت بیشتری دارد. در طی اجرای برنامه‌های کنترل جمعیت در ایران در دهه ۷۰ بیشترین برنامه‌ها معطوف به زنان بود. سیاست کنترل موالید در ایران توانست سطح باروری را به سطح جایگزین و زیر جایگزین برساند و به این وسیله ایران در همه‌ی مناطق شهری و روستایی انتقال باروری را تجربه کرد. اعمال سیاستهای کنترل موالید موجب تغییرات شگرفی در ساختار جمعیتی جوامع شد که مهمترین آن می‌توان به انتقال باروری اشاره کرد، یعنی انتقال از باروری کل سطح بالا به باروری کل سطح جایگزین و زیر حدّ جایگزین. این تغییر شگرف با مدت زمان های مختلف و کیفیتهای گوناگون در کشورهای جهان اتفاق افتاد. ایران از آن‌جمله کشورها بود که در اواخر قرن ۲۰ به جرگه‌ی این گفتمان پیوست و به‌طور جدی کنترل موالید را تجربه کرد. به‌ شکل‌هایی که کمتر از یک دهه باروری کل آن کاهش چشمگیری یافت و در بسیاری از مناطق به سطح جایگزین رسید و در یک دهه اخیر، بسیاری از استانها و مناطق شهری و روستایی آن شاهد باروری سطح جایگزین و زیر حدّ جایگزین است. در این‌جا منظور از باروری سطح جایگزین، سطحی از فرزندآوری است که در آن یک نسل از زنان تنها آن تعداد فرزند کافی برای جایگزینی خود و والدینشان را به‌دنیا می‌آورند که برابر با ۱/۲ فرزند برای هر زن است(ویکس[۳]، ۶۸:۲۰۰۵). نیل به این هدف بدون شک مدیون سیاست‌های جدی معطوف به رفتار تولید مثل زنان و البته مشارکت و تصمیم گیری خود آنها نیز بوده است.
ایران در چند دهه­ اخیر تحوّلات جمعیّت​شناختی چشمگیری را تجربه کرده است. کاهش باروری از حدود ۷ فرزند در سال ۱۳۵۸ به حدود ۱/۲ فرزند در سال ۱۳۷۹ مؤید همین مطلب است ­(­عباسی شوازی و دیگران، ۲۰۰۹). کاهش چشمگیر میزان باروری کل[۴] از ۱۳۷۹ به بعد و حتی کمی پیش­تر از آن علائم باروری پایین­تر از حد جایگزینی در نیمه اول دهه­ ۱۳۷۰، باعث شد که ایران به جرگه­ی کشورهایی بپیوندد که دارای باروری زیر حد جایگزینی[۵] هستند.
تحقیقات پیمایشی نشان از این واقعیّت دارد که باروری مشاهده شده همواره کمتر از منتهای بُعد خانوار ایده​آل خانواده­هاست. به بیان دیگر، افراد و خانواده­ها در دنیای کنونی، رفتارهای باروری­شان بر­خلاف آن چیزی است که در ذهن اندیشه می­ کنند. همین خود گویای این واقعیّت است که آنها در تحقّق ایده​آل​های باروری­شان با موانعی مواجه هستند. بنابراین، چنانچه موانعی که باعث این تفاوت­ها شده است از میان برداشته شود، امکان افزایش باروری در آینده دور از انتظار نیست(­حسینی،۳۳۰:۱۳۸۶).
بررسی­ها­ (­عباسی­شوازی و همکاران، ­۱۳۸۱؛ عباسی­شوازی، حسینی­چاووشی و مک­دونالد، ۱۳۸۳؛ حسینی­چاووشی و عباسی​شوازی، ۱۳۸۸؛ عباسی شوازی و حسینی، ۱۳۸۸) نشان دادند که در ایران نوعی همگرایی در رفتار، ایده­آل­ها و تمایلات فرزندآوری در میان زنان واقع در سنین تولید مثل در بسترهای مختلف اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی ایجاد شده است. تحقیقات نشان از این واقعیّت دارد که استان کردستان بر­اساس شاخص­ های توسعه و میزان توسعه ­یافتگی در سال ۱۳۹۰، در بین ۳۰ استان کشور رتبه­ی ۲۲ را کسب کرده است­­ (­شیخ بیگلو،­۶۴:۱۳۹۰). با وجود سطح پایین توسعه در این استان، میزان باروری کل به طور قابل توجهی کاهش یافته و به ۷/۱ در سال ۱۳۹۰ رسیده است (اداره کل ثبت احوال استان کردستان).
شهر سنندج نیز به عنوان یکی از شهرستان­های این استان از این قاعده مستثنی نیست. در این شرایط، پرسش این است که آیا نباید اقداماتی برای جلوگیری از کاهش بیش­تر باروری و ثبات باروری، دست­کم در سطح جایگزینی، صورت بگیرد؟ پاسخ به این پرسش و اتّخاذ هر گونه برنامه­ی عمل در این زمینه، مستلزم انجام مطالعات زمینه­ای با هدف و آگاهی از شناخت این مسأله است که زنان چگونه کم فرزندی را انتخاب کرده‌‌اند؟ چه عواملی در روند این تصمیم‌‌گیری دخیل می‌باشد؟ بی­تردید، توافق در آرمان­ها و اهداف یکی از مقدّمات ضروری برای هر نوع سیاست­گذاری است. هدف هر چه باشد، محقّق نخواهد شد مگر این­که یک سیاست و یا یک برنامه­ی عمل در قالب یک سیاست جامع جمعیّتی به اجرا گذاشته شود.
اولین گام در فرمول­بندی یک سیاست جمعیّتی، تعیین و شناسایی دقیق وضعیّت فعلی جمعیّت است. با توجّه به زمینه ­های متنوّع قومی ـ فرهنگی جامعه­ ایران، تغییرات جمعیّتی دهه­های اخیر و ضرورت اتّخاذ سیاستی مشخّص در زمینه­ باروری و آهنگ رشد جمعیّت در آینده، آگاهی و شناخت از رفتارها، ایده­آل­ها و تمایلات فرزندآوری گروه ­های قومی و تعیین­کننده­ های آن نقش مهمّی در درک پویایی­های جمعیّت و روندهای آن خواهد داشت. بی­توجهی به اهمیّت تفاوت­های قومی در نگرش­ها و تمایلات باروری و پاسخ­های متفاوت قومی به سیاست­های جمعیّتی دولت به یک ترکیب قومی متفاوت منجر خواهد شد؛ که پیامدهای اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی مهمّی در سطح منطقه­ای و ملّی خواهد داشت (حسینی و عباسی­شوازی ۱۳۸۸).
بحث تنها در مورد تاثیر یک متغیر در مورد چرایی کنش کم فرزندآوری زنان بسیار کار سختی است و به هیچ وجه نمی‌توان تنها با در نظر گرفتن یک متغیر بتوان به تفسیر و تفصیل در مورد عوامل تاثیر‌گذار بر این پدیده بحث کرد. ولی زنان امروزه فرزندان را مانعی برای توسعه و پیشرفت و گاهاً تفریح خود می‌دانند.
یکی از مهم‌ترین معانی که زنان در درون کنش کم‌فرزندآوری خود در نظر دارند همانا حمایت از خودشان به‌عنوان یک زن است. این امر گویای این موضوع است که زنان حمایت از شرایط و وضعیت‌های جسمانی، روانی و اجتماعی خود را به‌عنوان استدلالی برای تمایل به کم‌فرزندآوری در نظر دارند(محمودیان ورضائی، ۲۱۳:۱۳۹۱).
دولت باید به این موضوع نگاه ویژه داشته باشد و در این زمینه برنامه ریزی گسترده انجام دهد، کاهش فرزندآوری خلأهای بین نسلی را در آینده رقم می‌زند که آسیبهای اقتصادی و فرهنگی بسیار زیادی را موجب می شود. ذکر این نکته ضروری می‌‌باشد که تنظیم خانواده به معنای کاهش فرزندآوری نیست بلکه به معنای برنامه ریزی برای برخورداری از خانواده مطلوب با جمعیت متعادل است.
بنابراین، انجام مطالعات زمینه­ای به منظور درک تعیین کننده‌‌‌های باروری زیرحد جایگزین می‌‌تواند نقش مهمّی در زمینه­ سیاست­گذاری جمعیّتی، دست­کم در مقیاس محلّی و منطقه­ای داشته باشد. بنابراین، پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که تعیین کننده‌‌های باروری زیر حدّ جایگزین زنان کُردِ ۴۹-۱۵ ساله شهر سنندج چه می‌باشد؟ آیا تفاوت آماری معنی​داری در این تعیین کننده‌ها در بین زنان مذکور وجود دارد؟ چه تفاوت­ها و شباهت‌هایی از نظر تعداد باروری در میان این زیر گروه ­های جمعیّتی در شهر سنندج وجود دارد؟ عوامل و تعیین کننده­ های این تفاوت­ها و شباهت­ها کدامند؟

۱-۳)اهمیت و ضرورت تحقیق

انتشار نتایج اولیّه­ی سرشماری ۱۳۹۰ کل کشور، که نرخ رشد جمعیّت ایران را ۳/۱ محاسبه کرده است؛ موجب اظهارنظرها و ابراز نگرانی­­هایی درباره آینده جمعیّت کشور شد. ایران در ۵۰ سال گذشته فراز و فرودهایی در میزان رشد جمعیّت داشته است. اعمال سیاست­های کنترل جمعیّت از دهه­ ۱۳۷۰ نرخ رشد جمعیّت را به شدّت کاهش داد. باروری نیز یکی از عوامل مؤثّر و مهم در تغیر و تحوّل ساختار جمعیّتی هر جامعه­ای می­باشد. اهمیّت این موضوع به قدری است که عمدتاً در مسأله رشد جمعیّت تنها عاملی که بیش از عوامل دیگر بر آن تأکید می​شود، ​باروری است. عوامل متعددی وجود دارد که مستقیم یا به طور غیر مستقیم، در رفتار و پدیده­ باروری تأثیر می​گذارند، به عنوان مثال می­توان از عوامل زیست­شناختی، اجتماعی و عوامل جسمانی نام برد­(میرزایی،۲۹:۱۳۷۷). در حقیقت تلاش­ های تحقیقاتی منظم علوم اجتماعی باروری را در کانون توجّه خود قرار داده­اند. انگیزه این توجّه ناشی از اهمیّت و پیامدهای همه جانبه­ی باروری و تغییرات آن می­باشد.
باروری به عنوان رکن اصلی رشد و تغییرات جمعیّت و همچنین به عنوان یکی از عوامل تغییر در ساختار جمعیّت، نقش اساسی در برنامه­ ریزی­های خُرد و کلان کشوری و منطقه­ای دارد. علاوه بر این، از آن­جایی که باروری به طور مستقیم تحت تأثیر تصمیم ­گیری­های فردی و خانوادگی، و به طور غیر مستقیم تحت تأثیر عوامـــل اقتصادی ـ اجتماعی، جمعیّتی و فرهنگی می­باشد، شناخت کامل و همــه‌جانبه‌ی باروری زیر حدِّ جایگزین زنان در زیرگروه‌های مختلف جمعیّتی و عوامل و تعیین‌کننده‌های آن کمک مؤثّری در اتّخاذ سیاست‌های جمعیّتی متناسب با زمینه‌های مختلف اجتماعی ـ فرهنگی جامعه‌ی ایران خواهد داشت. شناخت نحوه‌ی تغییرات در باروری و پیش ­بینی آن مستلزم شناخت دقیق و کامل عوامل تأثیر گذار بر باروری زیر حدّ جایگزین و تغییرات در موقعیّت تصمیم‌گیران اصلی این عوامل، یعنی زنان است. همچنین عباسی شوازی بر این باور است که سطح باروری در آینده بستگی به نگرش​ها و تصمیماتی دارد که توسّط نسل کنونی و آتی گرفته خواهد شد(۱۳۸۰).
بیشتر تحقیقات در ایران به بررسی عوامل تأثیر­گذار بر تغییرات خانواده و تحوّلات باروری پرداخته­اند و عواملی که می­توانند بر باروری -زیر حدِّ جایگزین- زنان تأثیر گذار باشند،­ کم­تر پرداخته شده است. و همچنین طبق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰، زنان نصف جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند، و از آنجا که زنان یکی از ارکان اصلی برای تصمیم گیری و اقدام به بچّه‌دار شدن هستند سنجش تفکر و رویکرد آنان نسبت به این مهم بسیار حائز اهمیّت می‌باشد. و این امر باید مورد توجّه سیاست­گذاران و برنامه­ ریزان جمعیّتی قرار گیرد.
استان کردستان یکی از استان­هایی است که تا قبل از اجرای سیاست­های کنترل جمعیّت، سطح بالایی از باروری یعنی ۵/۶ را داشته است؛ امّا پس از اجرای سیاست­ها و تقریبآً حدود یک دهه پس از آن سطح باروری آن به زیر سطح جایگزینی رسیده و تا جایی که امروزه برخی از شهرستان­های آن سطح باروری پایین­تر از ۲ را تجربه می­ کنند. این در حالی است که به لحاظ مذهبی و قومی متمایز از گروه ­های اکثریت مذهبی و قومی جغرافیایی ایران است؛ امّا به لحاظ سطح باروری همسو و هم‌سطح با بسیاری از مناطق توسعه ­یافته ایران می­باشد(محمودیان ورضائی، ۱۳۹۱). بر این اساس، همانطور که می‌دانیم چند سالی است که موضوع بازنگری در سیاست‌های جمعیّتی کشور از طرفی در دستور کار مقامات رسمی دولتی قرار گرفته و از سوی دیگر، به موضوع بحث و بررسی محافل علمی و دانشگاهی تبدیل شده است. اگرچه برآیند همه‌ی نشست‌ها بازنگری در سیاست‌های جمعیّتی و اتّخاذ سیاست‌هایی در راستای تشویق موالید است،‌ امّا واقعیّت این است که اتّخاذ هرگونه برنامه‌ی عمل در این زمینه مستلزم آگاهی و شناخت از نیّات باروری زنان و عوامل و تعیین‌کننده‌های آن در بسترها و زمینه‌های گوناگون اجتماعی ـ فرهنگی جامعه‌ی ایران و نیز در میان زیرگروه‌های مختلف جمعیّتی است.

۱-۴) اهداف تحقیق

 

۱-۴-۱) هدف اصلی

هدف اصلی این پژوهش آگاهی از تعیین کننده‌های باروری زیر حدِ جایگزین زنان کُردِ ۴۹-۱۵ ساله شهر سنندج می­باشد. از این رو تصوّر می‌شود انجام این پژوهش می‌تواند باعث روشن­تر شدن بینش و درکی نسبت به این مسأله باشد. جهت دستیابی به این هدف کلّی، اهداف فرعی زیر را دنبال­ خواهیم کرد:

۱-۴-۲)اهداف فرعی

بررسی ارتباط عوامل جمعیّتی(سن، بُعد خانوار، وضعیت تأهّل و وضعیّت اشتغال) بر باروری و ایده‌آلهای باروری زنان.
بررسی دیدگاه زنان نسبت به تقدیر گرایی بر باروری و ایده‌آلهای باروری زنان.
بررسی رابطه پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی با باروری و ایده‌آلهای باروری زنان.
بررسی رابطه تفکر کم‌فرزندآوری بازاندیشانه با باروری و ایده‌آلهای باروری زنان.
بررسی رابطه برابری جنسیتی در خانواده با باروری و ایده‌آلهای باروری زنان.

فصل دوّم

پیشینه تحقیق
یکی از مهم‌ترین مراحل در نوشتن تحقیق، اشاره به مطالعاتی است که قبلاً در این زمینه انجام شده است. آگاهی از پیشینه انجام شده، ضمن آشکار ساختن ابعاد جدید مسأله، از تکرار بیهوده تحقیق در مورد جنبه‌هایی که دیگران بررسی کرده‌اند جلوگیری خواهد کرد. همچنین سئوالات یا فرضیه‌های تحقیق دقیق‌تر خواهند شد و امکان شراکت در تجربیات محققان قبلی فراهم می‌شود.

۲-۱) تحقیقات داخلی

کلانتری و همکاران در تحقیقی تحت عنوان عوامل جمعیتی مؤثر بر رفتار باروری زنان یزد در سال ۱۳۸۳، با بررسی زنان ۴۹-۱۵ ساله شهر یزد به نتایج زیر دست یافتند: افزایش تحصیلات زنان و همچنین شوهران تأثیر زیادی در کاهش باروری داشته و در این میان افزایش تحصیلات زنان از بی‌سوادی به ابتدایی تأثیر زیادی بر باروری ندارد، امّا ارتقای سطح تحصیلی آنان به راهنمایی و دبیرستان و حتّی بالاتر، تأثیر زیادی در باروری زنان داشته است. در مورد مردان، افزایش تحصیل از بی‌سوادی تا تمام مقاطع بالاتر، در کاهش باروری مؤثر بوده است. اشتغال و سطح تحصیلی زنان، رابطه معکوسی با باروری داشت. ۱/۶۳ درصد از پاسخگویان از طریق مراکز آموزشی و رسانه‌های جمعی با وسایل جلوگیری از بارداری آشنا شده‌اند و ۷۴ درصد از آنان در حال حاضر از یکی از روش‌های جلوگیری استفاده می‌کنند. بر اساس نتایج حاصل از مدل رگرسیونی، ارتباط باروری با متغیرهای تحصیلات، مشارکت مردان در تنظیم خانواده، سن ازدواج زنان و مرگ و میر کودکان، معنی‌دار بوده و وارد معادله شده‌اند. همه متغیرها، غیر از مرگ ومیر کودکان، با باروری رابطه‌ی منفی و معکوس داشتند. یعنی هرچه بر میزان آنها افزوده می‌شود، باروری کاهش می‌یابد. بر اساس مقدار بتا، دو متغیر تحصیلات زنان و مشارکت مردان در تنظیم خانواده، بیشترین تأثیر را در تبیین تغییرات باروری داشته‌اند (کلانتری و همکاران، ۱۳۸۴).
در پژوهشی که با عنوان بررسی عوامل مؤثر در باروری با روش تجزیه و تحلیل مسیری در استان مازندران توسط سلیمانی انجام شد، سن مادر، سواد مادر، تعداد سال‌های زناشویی، سن مادر هنگام ازدواج و سن اوّلین حاملگی، به‌عنوان فاکتورهای مؤثر بر باروری در استان مازندران مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق، ۱۳۴۳ خانوار به روش نمونه گیری دو مرحله‌ای تصادفی به‌عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و با تکنیک پرسشنامه‌ای مشتمل بر سه بخش دمگرافیک، اطلاعات باروری و بخش تنظیم خانواده، اطلاعات مورد نظر گرداوری شدند. داده‌های به‌دست آمده به‌وسیله روش آنالیز مسیر اثر علیتی (اثر مستقیم و غیر مستقیم) و اثرات غیر علیتی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌های پژوهش بدین شرح بود: از بین متغیرهای مورد بررسی، تعداد سال‌های زناشویی دارای بیشترین ضریب اثر مستقیم بر باروری بود. بعد از آن سن مادر بیشترین تأثیر مستقیم را داشت. همچنین سواد مادر به‌عنوان مؤثرترین عامل مستقیم تأثیر منفی بر باروری شناخته شد (سلیمانی، ۱۳۸۴).
منصوریان و خوشنویس در تحقیقی تحت عنوان ترجیحات جنسی و گرایش زنان همسردار به رفتار باروری: مطالعه موردی شهر تهران، به تبیین جایگاه مفهوم رضایت از ترکیب جنسی فرزندان بر گرایش زنان به رفتار باروری پرداخته‌اند. تحلیل‌های تفکیکی این تحقیق نشان داد که در سطح متغیرهای مربوط به خصوصیات فردی، متغیرهای تحصیلات و سن زن، در سطح متغیرهای جمعیت شناختی، متغیرهای تعداد کل فرزندان، مدت ازدواج، تعداد فرزندان دختر، ترکیب جنسی و تعداد فرزندان مطلوب، در تبیین گرایش زنان به رفتار باروری نقش عمده‌ای بر عهده دارند. تحلیل‌های چند متغیره در الگوی رگرسیون لجستیک، در سطح مجموع متغیرهای اصلی تحقیق نیز نشان داد که متغیرهای ارزیابی ترکیب جنسی فرزندان بر مبنای ترجیحات جنسی، سال‌های ازدواج و محل تولد، در مجموع در پیش‌بینی گرایش زنان همسردار به رفتار باروری مشارکت دارند و حدود ۸۴ درصد از تغییرات متغیر وابسته را پیش‌بینی می‌کنند (منصوریان و خوشنویس، ۱۳۸۵).
شیخ عطار (۱۳۸۸) در تحقیقی تحت عنوان بررسی عوامل اقتصادی و فرهنگی موثر بر رفتار باروری: مطالعه موردی زنان متأهل شاغل در دانشگاه شیراز، به تبیین تأثیر عوامل فرهنگی مانند قومیت، سطح تحصیلات و باورهای مذهبی، بر رفتار باروری و شناخت و بررسی عوامل اقتصادی مانند نوع منزل شخصی، درآمد و غیره بر رفتار باروری پرداخته است. در این پژوهش مشخص شده که متغیرهای محل تولد، فعالیت‌های ورزشی، قومیت و اعتقادات مذهبی، تأثیر معناداری بر باروری ایده‌آل نمونه آماری ندارد. از دیگر مسایلی که در این تحقیق به‌طور ضمنی بررسی گردیده است، تأثیر سقط جنین یا فرزند مرده به‌دنیا آمده، بر رفتار باروری بوده است و مشخص گردید که تعداد فرزند دختر مرده یا سقط شده بر رفتار باروری ایده‌آل نمونه آماری، تأثیر گذار می‌باشد و بدین معناست که کسانی که سابقه سقط جنین یا فرزند دختر مرده به‌دنیا داشتند، خواهان فرزند دختر نبوده‌اند (شیخ عطار، ۱۳۸۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...