تحقیقات انجام شده در رابطه با شبیه سازی و مدل سازی ریاضی زنجیره تامین خدمات شرکت ... |
۴- آزمون کفایت مرز
این آزمون در هر سه دسته از آزمونهای ساختار، رفتار و سیاست وجود دارد. در این آزمون روابط ساختاری لازم برای تحقق هدف مدل را در نظر میگیرند و آیا متغیرهای تاثیرگذار اصلی به صورت درون زا دیده شده اند؟ آیا محدوده زمانی به طرز مناسبی در نظر گرفته شده است؟
۵- آزمون سازگاری ابعاد
این آزمون شامل تحلیل دیمانسیونی معادلات میباشد. در عین سادگی این آزمون، بسیاری از مدلها از این آزمون رد میشوند و یا تنها به وسیله پارامترهایی که معنی کم یا هیچ معنایی ندارند، پذیرفته میشوند.
۲-۴-۴-۶-۲- آزمونهای رفتار مدل
آزمون رفتارهای مدل کفایت ساختار مدل را از طریق تحلیل رفتار تولید شده بوسیله ساختار ارزیابی می کنند. این آزمونها شامل موارد زیر است:
۱- آزمون بازتولید رفتار
این آزمون بررسی می کند که چقدر رفتار تولید شده به وسیله مدل با رفتار مشاهده شده از سیستم واقعی مطابقت دارد. در نتیجه به طور کلی اگر مدل نتواند نشان دهد که چگونه سیاستهای داخلی، رفتار مشاهده شده را تولید می کنند، مدل دلیل قانعکننده ای برای اثبات بهبود رفتار نمیتواند ارائه کند. وقتی شخص بتواند نشان دهد که یک رفتار مشاهده شده یک نتیجه لازم از ساختار مدل است، اطمینان بیشتری نسبت به مدل ایجاد می شود.
۲- آزمون پیش بینی رفتار
آزمونهای پیش بینی رفتار شبیه آزمونهای بازتولید رفتار است. در حالیکه آزمونهای بازتولید رفتار روی بازتولید رفتار تاریخی تمرکز می کنند، آزمونهای پیش بینی رفتار روی آینده تمرکز می کنند. آزمون پیش بینی رفتار بررسی می کند که آیا مدل الگوهای کیفی درستی از رفتار را تولید می کند یا خیر.
۳- آزمون رفتار غیرمعمول
در این آزمون می توان با نشان دادن اینکه اگر فرضیات تغییر داده شود چگونه رفتار غیرموجه بروز می کند، از فرضیات کاربردی مدل دفاع کرد.
۴- آزمون رفتار متعجب کننده
هرچقدر یک مدل SD بهتر و جامعتر باشد احتمال بیشتری دارد که رفتاری را در سیستم واقعی نشان دهد که در حال حاضر وجود دارد ولی شناسایی نشده است. در چنین حالتی سازنده مدل متعجب می شود و باید به دنبال دلایل این رفتار غیرمنتظره بگردد و دلایل را با سیستم واقعی مقایسه کند. وقتی این رویه به شناسایی رفتارهایی که قبلاً در سیستم واقعی تشخیص داده شده بودند برسد، باعث اطمینان بیشتر مدل می شود.
۵- آزمون حساسیت رفتار
تمرکز این آزمون ، روی حساسیت رفتار مدل به تغییرات در مقادیر به تغییرات در مقادیر پارامترها میباشد. آزمون حساسیت رفتار بررسی می کند که آیا تغییرهای ممکن در پارامترهای مدل می تواند منجر به این شود که مدل در رفتارهای قبلی که پذیرفته بود، رد شود. آزمون حساسیت رفتار معمولاً بوسیله آزمایش مقادیر مختلف پارامترها و تحلیل اثر آن روی رفتار، انجام میپذیرد. نکته مهم این است که پیدا کردن یک پارامتر حساس الزاماً مدل را نامعتبر نمیکند حتی اگر اثر بزرگی روی رفتار داشته باشد.
۲-۴-۴-۶-۳- آزمونهای سیاست مدل
اگرچه همه آزمونهای مدل SD هدفشان نشان دادن مفید بودن مدل به عنوان ابزاری برای تحلیل حساسیت میباشد، این دسته از آزمونها تمرکز بیشتری بر روی مقایسه تغییرات در یک مدل و در واقعیت متناظر دارند.
۱-آزمون بهبود سیستم
در این آزمون بررسی می شود که پیشنهاداتی که توسط مدل برای بهبود در سیستم ارائه شده اند، واقعاً در دنیای واقعی باعث بهبود میشوند. البته اشکال این آزمون این است که تا مدل اجرا نشود نمی توان مطمئن بود که بهبودی حاصل می شود و همچنین دلیل محکمی وجود ندارد که بهبود ایجاد شده در اثر سیاست پیشنهاد شده است یا در اثر عوامل دیگر.
۲- آزمون پیش بینی رفتار تغییریافته
این آزمون شامل اعمال سیاستهای دنیای واقعی در مدل، بررسی نتایج آنها و صحتسنجی تغییرات رفتاری نتیجه شده از این سیاستها در مدل میباشد. بطور مثال شخص می تواند پاسخ مدل به سیاستهایی که در سیستم واقعی پیاده شده اند را بررسی کند تا ببیند که آیا مدل به یک تغییر سیاست آنچنان که سیستم واقع پاسخ میدهد، پاسخ میدهد یا نه؟
۲-۵- مبانی نظری مدلهای ریاضی زنجیره تامین
به طور کلی مدلهای طراحی و تحلیل زنجیره تامین، با رویکرد مدلسازی را میتوان به چهار طبقه تقسیم کرد. این مدلها براساس اهداف تحقیق و طبیعت ورودی ها در این چهار طبقه قرار میگیرند.
(۱) مدلهای تحلیلی قطعی که متغیرها در آن شناخته شده و مشخص هستند، (۲) مدلهای تحلیلی احتمالی که در آن حداقل یکی از متغیرها شناخته است و فرض می شود که از یک توزیع احتمال مشخص پیروی می کند، (۳) مدلهای اقتصادی و (۴) مدلهای شبیهسازی (جانسون، ۱۹۹۹، ۴۵).
در زیر به معرفی مدلهای ریاضی زنجیره تامین به طور مختصر پرداخته می شود.
۲-۵-۱- مدل کوهن و لی[۹۹]
کوهن و لی(۱۹۹۸)، یک مدل برنامه ریزی ریاضی غیرخطی، عدد صحیح مختلط و قطعی براساس تکنیکهای مقدار اقتصادی سفارش ارائه کرده اند. این مدل به ادعای نویسندگانش به دنبال توسعه سیاست کاربرد منابع جهانی است. به طور دقیقتر تابع مورد استفاده در مدل آنها سود بعد از مالیات برای تسهیلات تولید و مراکز توزیع را حداکثر می کند.
این تابع هدف دارای محدودیتهایی شامل محدودیتهای مدیریتی ( محدودیتهای تولیدی و منابع) و محدودیتهای سازگاری منطقی ( امکانپذیری، در دسترس بودن، محدودیتهای تقاضا و نامنفی بودن متغیرها ) است.
خروجیهای ناشی از مدل آنها شامل موارد زیر می شود:
- تخصیص محصولات نهایی و زیرمونتاژها به کارخانههای تولیدی، فروشندگان به مراکز توزیع، مراکز توزیع به نواحی بازار.
- مقادیر قطعات، زیرمونتاژها و محصولات نهایی که باید بین فروشندگان، تسهیلات تولیدی و مراکز توزیع حمل شوند.
- مقادیر قطعات، زیرمونتاژها و محصولات نهایی که در تسهیلات تولیدی باید تولید گردد.
علاوه بر این، مدل مذکور نیازمندیهای مواد و تخصیصها را برای تمامی محصولات مادامی که سودهای پس از مالیات را حداکثر می کند، توسعه میدهد (جولکا و همکاران، ۲۰۰۲، ۱۷۷۱).
۲-۵-۲- مدل جایارامان و پیرکول[۱۰۰]
جایارامان و پیرکول(۲۰۰۱)، مدل یکپارچه از نوع برنامه ریزی مختلط صفر و یک ارائه دادند و سعی در بهینهسازی تصمیمات مدیریت زنجیره عرضه نمودند. در مدل آنها چندین عرضهکننده، مرکز تولید، محصول و مرکز توزیع وجود دارد که این امر مدل آنها را واقعی نموده است به نحوی که در شرایط واقعی نیز آن را تست کرده اند.
آنها در مدل خود کل زنجیره عرضه را بصورت همزمان در نظر گرفته و با حل مدل مقدار خرید مواد اولیه از هر عرضه کننده، ترکیب تولید در مراکز تولید و نهایتاً جریان محصولات نهایی به مشتریان را مشخص کرده اند.
تابع هدف مدل آنها از نوع حداقل کردن هزینه های زنجیره عرضه با توجه به محدودیتهای تقاضا، ظرفیت تولید، ظرفیت انبارها، عرضه مواد اولیه است.
تابع هدف این مدل هزینه های کل زنجیره عرضه را حداقل می کند. این هزینه شامل هزینه ثابت استقرار و عملیات مراکز تولید و انبارها، هزینه متغیر و توزیع، هزینه های حمل و نقل مواد اولیه از فروشندگان به مراکز تولید و نهایتاً هزینه حمل و نقل محصولات نهایی به مشتریان از طریق انبارها است (جولکا و همکاران، ۲۰۰۹، ۱۷۶۹)
۲-۵-۳- مدل کوهن و مون[۱۰۱]
کوهن و مون(۱۹۹۱) با ارائه یک مدل ریاضی سعی در بهینه نمودن جریان مواد و محصولات و ترکیب تولید محصولات در یک شبکه زنجیره عرضه با ساختار ثابت نمودند. مدل آنها در حقیقت توسعه مدل کوهن و لی بود با این تفاوت که اثرات پارامترهای متعدد بر هزینه زنجره عرضه و همچنین مسایل اضافی در مورد تعیین اینکه کدام تسهیلات تولیدی مراکز توزیع باید راه اندازی شوند را در نظر میگیرد.
به طور دقیقتر، کوهن و مون زنجیره عرضهای شامل عرضهکنندگان مواد اولیه، تسهیلات تولیدی، مراکز توزیع و خردهفروشان را در نظر گرفتند. این سیستم محصولات نهایی و واسطهای را تولید می کند و از مواد اولیه متعددی استفاده می کند.
با بهره گرفتن از این سیستم مشخص، مدل، هزینه های تولید و حمل و نقل متعددی را به عنوان ورودی قبول می کند و در نتیجه خروجیهای آن عبارتند از:
- کدام یک از تسهیلات تولیدی و مراکز توزیع در دسترس باید باز شوند.
- مقادیر سفارش مواد اولیه و واسطه ای برای فروشندگان و تسهیلات تولیدی
- مقادیر تولید محصول برای هر محصول بوسیله هرکدام از تسهیلات تولیدی
- مقادیر حمل شده محصول از تسهیلات تولیدی به مراکز توزیع به مشتریان
تابع هدف مدل، یک تابع هزینه است که شامل هزینه های ثابت و متغیر تولید و هزینه های حمل و نقل میگردد. محدودیتهای مدل نیز محدودیتهای مربوط به تقاضا، عرضه، ظرفیت، نیازمندیهای مواد اولیه و ساختار زنجیره است.
براساس نتایج بدست آمده از زنجیره تامینی که کوهن و مون ارائه کرده اند، آنها نتیجه میگیرند که تعدادی از عوامل وجود دارند که در دامنهای از موقعیتها، از هزینه های مسلط زنجیره تامین هستند و هزینه های حمل و نقل معناداری در هزینه های کلی عملیات زنجیره تامین بازی می کند (کیچن، ۲۰۰۴، ۵۱).
۲-۵-۵- مدل چاندرا و فیشر[۱۰۲]
چاندرا و فیشر (۱۹۹۴) مدلی با عنوان برنامه ریزی هماهنگ تولید و توزیع ارائه دادند. هدف از ارائه مدل توسط آنها بررسی ارزش هماهنگ بین برنامه ریزی تولید و توزیع بود.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-08-01] [ 08:13:00 ب.ظ ]
|