در جایی دیگر از قانون جرایم رایانه‌ای، قانون‌گذار به افعال غیر حصری پرداخته که سلامت داده‌ها را مورد تعرض قرار داده و منجر به عدم دسترسی اشخاص و کاربران به داده‌ها یا سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی می‌شود. عین این ماده عبارت است از:
«هرکس به طور غیرمجاز با انجام اعمالی از قبیل مخفی کردن  داده‌ها، تغییر گذرواژه یا رمزنگاری داده‌ها مانع دسترسی اشخاص مجاز به داده‎ها یا  سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی شود، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای  نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد» (مادۀ ۱۰ قانون جرایم رایانه‌ای، مصوب ۱۳۸۸).
در این سه ماده به صورت کامل و غیر حصری، به شایع‌ترین اعمال ارتکابی که علیه تأسیسات حیاتی کشور انجام می‌شود پرداخته است. عنصر مادی بزه در سه مادۀ فوق، افعالی هستند که به صورت مصداقی برای هدف قرار دادن سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی که امور اجرایی کشور به آن‌ها وابسته است، اشاره شده است. این افعال شامل: حذف، تخریب، مختل و غیرقابل پردازش کردن داده‌ها در سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی، اقدام به وارد کردن، انتقال دادن، پخش کردن، حذف کردن،  مختل کردن، متوقف کردن، دست‌کاری یا تخریب داده‎ها یا امواج الکترومغناطیسی یا نوری سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی، منع دسترسی اشخاص، تغییر گذرواژه یا رمزنگاری داده‌ها، مخفی کردن داده‌ها، اقدام به وارد کردن، انتقال دادن، پخش کردن، حذف کردن، مختل کردن، متوقف کردن، دست‌کاری یا تخریب داده‎ها یا امواج الکترومغناطیسی یا نوریِ سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی است. همان طور که در ابتدای بحث اشاره گردید، مادۀ ۱۱ شباهت خاصی به تروریسم سایبری دارد و قانون‌گذار در مواد هشت الی ۱۰ به صورت جامع به افعال غیرمجاز پرداخته که اقدام شایسته‌ای در خصوص جرم‌انگاری غیرمستقیم افعال مرتبط با تروریسم سایبری است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
در خصوص دیگر مقررات مرتبط با افعال تشکیل دهنده تروریسم سایبری که از نظر قانون‌گذار منع شده تلقی و ضمانت اجراهایی نیز برای آن‌ها در نظر گرفته شده است، می‌توان به دسترسی غیرمجاز به داده‌ها یا سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی، شنود غیرمجاز و جاسوسی رایانه‌ای اشاره نمود (مواد یک الی چهار قانون جرایم رایانه‌ای، مصوب ۱۳۸۸). زیرا برای ارتکاب تروریسم سایبری در درجۀ اول، بزهکاران نیاز به شناسایی و سرقت داده‌ها به وسیلۀ جاسوسی، شنود و دسترسی غیرمجاز دارند. همچنین ابزارهای ارتکاب جرم رایانه‌ای یکی دیگر از افعال منع شده‌ای است که هرکدام در مورد تروریسم سایبری از قبیل ویروس‌های رایانه‌ای یا تروجان ها که برای تخریب اطلاعات یا جاسوسی به کار می‌روند، قابل استفاده هستند. در خصوص ابزارهای فوق، قانون‌گذار به عین اعلام می‌دارد:
«تولید، انتشار، توزیع، معاملۀ داده‎ها یا نرم‎افزارها یا هر نوع ابزار الکترونیکی که صرفاً برای ارتکاب جرائم رایانه‎ای به کار می‎روند» (بند الف مادۀ ۲۵ قانون جرایم رایانه‌ای، مصوب ۱۳۸۸). با استناد بر این مقررۀ قانونی، انتشار ویروس‌های رایانه‌ای که برای حملات سایبری توسط اشخاص تولید و انتشار داده شده‌اند، غیر قانونی اعلام شده و برای آن مجازات تعیین گردیده است. در بسیاری از موارد، نفوذ گران تروریستی با به‌کارگیری نرم افزارهای برنامه نویسی اقدام به ساخت بدافزار رایانه‌ای و انتشار آن در فضای اینترنت اقدام می‌کنند. این اقدام قانون‌گذار، گامی مهم در راستای جرم‌انگاری افعال بزهکارانی است که به واسطۀ ابزارهای رایانه‌ای به تأسیسات رایانه‌ای و مخابراتی تعرض و هجوم می‌آورند.
یکی دیگر از حمایت‌های کیفری در این قانون، حمایت از کلمات عبور و هر داده‌ای است که ممکن است اشخاص به وسیلۀ دسترسی به این داده‌ها، به اطلاعات و سیستم‌های دیگران، دسترسی غیرمجاز داشته باشند. در این زمینه قانون‌گذار کیفری به عین اعلام می‌دارد:
«فروش یا انتشار یا در دسترس قرار دادن گذرواژه یا هر داده‎ای که امکان دسترسی غیرمجاز به داده‎ها یا سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی متعلق به دیگری را فراهم می‎کند» (بند ب مادۀ ۱۹ قانون جرایم رایانه‌ای، مصوب ۱۳۸۸). این مقرره، جرم‌انگاری خاصی را در مورد افرادی که در داخل سازمان اقدام به «حملات خودی»[۷۷] اقدام می‌کنند انجام داده است. این گونه از حملات یکی از شایع‌ترین حملات سایبری است که به طور غالب توسط کارکنان ناراضی و اخراج شدۀ سازمان‌ها و شرکت‌ها انجام می‌شود.
امروزه پایگاه‌های اینترنتی، به بزرگ‌ترین و آسان‌ترین منبع برای دسترسی کاربران به ابزارهای رایانه‌ای هستند. در کنار انتشار و ارائۀ نرم افزارها و آموزش‌های مفید در اینترنت، متأسفانه امکاناتی از قبیل آموزش‌های چگونگی نفوذ در منابع رایانه‌ای به وفور مشاهده می‌شود. بدین منظور قانون‌گذار چنین اقداماتی را که به اشاعۀ چنین اعمال غیرقانونی منجر می‌شود، جرم‌انگاری و برای آن‌ها مجازات در نظر گرفته است. در این خصوص قانون جرایم رایانه‌ای به عین بیان می‌دارد:
«آموزش نحوۀ ارتکاب جرایم دسترسی غیرمجاز، شنود غیرمجاز، جاسوسی رایانه‌ای، تخریب و اخلال در داده‌ها یا سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی» (بند ج مادۀ ۲۵ قانون جرایم رایانه‌ای، مصوب ۱۳۸۸).
هرچند این اقدام قانون‌گذار، منجر به ممنوع جلوه دادن این فعالیت‌ها شده، اما ضمانت اجرای قوی نداشته و میزان مجازات نیز به قدر کافی ارعاب انگیز نیست؛ به طوری که در حال حاضر به طور علنی و رسمی نیز به تبلیغ و ارائۀ فعالیت‌های آموزشی دربارۀ نفوذ پرداخته می‌شود.
علاوه بر حمایت‌های ماهوی در این قانون، حمایت شکلی از بزه‌دیدگان یکی از را راهکارهایی است که در بیشتر نظام‌های حقوقی به منظور رعایت حقوق بزه‌دیده به کار گرفته می‌شود. در خصوص حمایت شکلی از بزه‌دیدگان حقوقی تروریسم سایبری، می‌توان به قواعد مربوط به صلاحیت اشاره نمود. “در این قانون در صورت وقوع گستردۀ جرم علیه سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی دولتی، نهادها یا مؤسسات عهده دار خدمات عمومی و تارنماهای قوای سه‌گانه و رهبری و همچنین تارنماهای دارای دامنه مرتبۀ بالای کد کشوری، دادگاه‌های ایران بر اساس این قانون، صالح به رسیدگی دانسته شده‌اند” (بند ج مادۀ ۲۸ قانون جرایم رایانه‌ای، مصوب ۱۳۸۸)
در خصوص دیگر حمایت‌های آیین دادرسی مدار، قانون جرایم رایانه‌ای در بخش سوم مقررات مختلفی را به منظور حمایت از بزه‌دیدگان جرایم سایبری که قاعدتاً تروریسم سایبری از جملۀ این جرایم است پرداخته است. حمایت‌های آیین دادرسی مدار شامل دو فصل است. فصل اول راجع به صلاحیت است و فصل دوم که تحت عنوان جمع آوری ادلّۀ الکترونیک است، شامل پنج مبحث است. مبحث اول، به نگهداری داده‌ها، مبحث دوم به حفظ فوری داده‌ها، مبحث سوم، به افشای داده‌ها، مبحث چهارم، به تفتیش و توقیف داده‌ها و سیستم و مبحث پنجم به شنود داده‌ها اشاره دارد. بخش چهارم این قانون نیز راجع به معاضدت قضایی است. با توجه به خصیصۀ فراملّی بودن غالب حملات تروریستی سایبری، همکاری قضایی بین کشورها و سازمان‌های بین‌المللی در زمینۀ بازرسی و تعقیب مرتکب یا مرتکبان حملات تروریستی سایبری، ضرورت دو چندانی دارد. در این زمینه قانون‌گذار،"به ارتقای همکاری‎های بین‌المللی در زمینۀ جرائم رایانه‌ای اشاره نموده است و وزارتخانه‌های متولی را به تدوین لوایح و پیگیری امور مربوط جهت پیوستن ایران به اسناد بین‌المللی و منطقه‎ای و معاهدات راجع به همکاری و معاضدت دوجانبه یا چندجانبه قضایی مکلف نموده است” (مادۀ ۵۲ قانون جرایم رایانه‌ای، مصوب ۱۳۸۸)
۳-۱-۱-۱-۲- قانون تجارت الکترونیکی مصوب ۱۳۸۲
علاوه بر قانون جرایم رایانه‌ای که به طور اختصاصی به موضوع جرایم الکترونیکی پرداخته است، قانون تجارت الکترونیک نیز از زمرۀ قوانینی است که به حمایت از برخی بزه‌دیدگان جرایم سایبری توجه نموده است. این قانون مشتمل بر ۸۱ ماده است که در بخش‌ها و فصل‌های متفاوت، به مباحثی در زمینۀ ارزش اثباتی امضای الکترونیکی، مبادلۀ داده پیام، حمایت از داده پیام شخصی، حفاظت از داده و پیام در بستر مبادلات الکترونیکی، جبران خسارت و دیگر مسائل متفرقه پرداخته است. حمایت کیفری صورت گرفته در این قانون، شامل داده‌هایی است که در بستر مبادلات الکترونیکی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
این قانون به حمایت از داده‌های شخصی پرداخته و هرگونه تعرض به آن‌ها را بدون رضایت دارندۀ آن‌ها غیرقانونی تلقی کرده و مجازات‌هایی را برای مرتکب در نظر گرفته است (مواد ۵۹ و ۵۸ قانون تجارت الکترونیک، مصوب ۱۳۸۲). در مقرراتی دیگر از قانون فوق، به حمایت کیفری ویژه از داده پیام‌های شخصی پرداخته که مرتکب این دسته از جرایم اشخاص خاصی هستند که توسط نهادهای مسئول و دفاتر خدمات صدور گواهی الکترونیکی ارتکاب می‌یابند؛ در این صورت برای مرتکب حداکثر کیفر تعیین شده است (مادۀ ۷۲ قانون تجارت الکترونیک، مصوب ۱۳۸۲). با توجه به این که داده‌ها، عمده‌ترین بزه‌دیدۀ تروریسم سایبری محسوب می‌شوند، می‌توان استدلال نمود که در این قانون به حمایت کیفری از بزه‌دیدگان تروریسم سایبری پرداخته شده است.
۳-۱-۱-۱-۳- قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰
در میان مقررات قانون مجازات اسلامی، موادی را می‌توان یافت که با تعمیم مفاد آن می‌توان به تحقق حمایت‌های کیفری از بزه‌دیدگان تروریسم سایبری استدلال نمود. با توجه به این که زیرساخت‌های اطلاعاتی، عمده‌ترین بزه‌دیدگان تروریسم سایبری به شمار می‌روند، قانون مجازات اسلامی، زیرساخت‌های کشور را مورد توجه قرار داده و در این خصوص به عین بیان می‌دارد:
«هر کس در وسایل و تأسیسات مورد استفادۀ عمومی از قبیل شبکه‌های آب و فاضلاب، برق، نفت، گاز، پست و تلگراف و تلفن و مراکز فرکانس و ماکروویو (مخابرات) و رادیو و تلویزیون و متعلقات مربوط به آن‌ها اعم از سد و کانال و انشعاب لوله کشی و نیروگاه‌های برق و خطوط انتقال نیرو و مخابرات (کانال‌های هوایی یا زمینی یا نوری) و دستگاه‌های تولید و توزیع و انتقال آن‌ها که به هزینه یا سرمایۀ دولت یا با سرمایۀ مشترک دولت و بخش غیردولتی یا توسط بخش خصوصی برای استفادۀ عمومی ایجاد شده و همچنین در علائم راهنمایی و رانندگی و سایر علائمی که به منظور حفظ جان اشخاص یا تأمین تأسیسات فوق یا شوارع و جاده‌ها نصب شده است، مرتکب تخریب یا ایجاد حریق یا از کار انداختن یا هر نوع خرابکاری دیگر شود بدون آن که منظور او اخلال در نظم و امنیت عمومی است به حبس از سه ماه تا ده سال محکوم خواهد شد» (مادۀ ۶۸۷ قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۷۰). در ادامه قانون‌گذار قصد خاص بزهکار را مد نظر قرار داده و در صورت داشتن سوءنیت خاص مبنی بر مقابله با نظام و اخلال در نظم جامعه، مجازات محارب را برای مرتکب یا مرتکبین در نظر گفته است (تبصرۀ یک مادۀ ۶۸۷ قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۷۰).
عنصر مادی در مادۀ فوق شامل تخریب، سوزاندن، از کار انداختن و خرابکاری است. این ماده تشابه زیادی با تروریسم سایبری دارد؛ بدین دلیل که در تروریسم سایبری، آن چه مورد نظر تروریست‌ها است، خرابکاری و ایجاد هرگونه نابسامانی در وضعیت سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی است. مقررۀ فوق، فقط به بزه‌دیدگان حقوقی تروریسم سایبری، یعنی تأسیسات مورد استفادۀ عمومی اشاره نموده است اما بهتر بود به زیرساخت‌هایی اشارۀ ویژه می‌نمود که مبتنی بر فناوری اطلاعات هستند. این مقرره به نوعی هم شامل تروریسم و تروریسم سایبری می‌شود، زیرا قانون‌گذار به احصاء روش ارتکاب نپرداخته و هرگونه عملی را که منجر به تخریب یکی از تأسیسات مورد استفادۀ عمومی شود، مشمول این ماده می‌داند.
علاوه بر عام بودن روش ارتکاب در مادۀ فوق، یکی از اشکالات عمدۀ این ماده این است که مجازات مرتکب را هنگامی که قصد مرتکب اخلال در نظم یا مقابله با حکومت باشد، محارب تعیین نموده است.
در خصوص عمده‌ترین منبع کیفری مرتبط با تروریسم، می‌توان به محاربه اشاره نمود که در مواد ۱۹۳ و ۱۸۳ قانون مجازات اسلامی نمود یافته است. بحثی که در این جا مطرح است این است که آیا می‌توان تروریسم سایبری را مصداقی از تروریسم دانست؟ برای روش شدن این موضوع باید برخی از افعال تشکیل دهندۀ تروریسم سایبری را مورد بررسی قرار داد و این که آیا می‌توان فناوری اطلاعات، رایانه و فضای سایبر را به عنوان اسلحه تلقی نمود؟ برای تبیین و پاسخگویی به این سؤال ابتدا باید ماهیت و مفهوم اسلحه را مورد بررسی قرار داد. بدین منظور در تعریف اسلحه آمده است:
«هر آلتی که برای جنگیدن یا دفاع کردن ساخته شده است اسلحه نامیده می‌شود. بنابراین داس، بیل، اره و تبر اسلحه نیستند چون آن‌ها را برای جنگ و دفاع نساخته‌اند» (آخوندی، ۱۳۸۳: ۱۹۹).
البته باید تصریح کرد که معیار شناسایی اسلحه از غیر آن عرف است و مفهوم اسلحه از زمانی به زمان دیگر متغیر است. آن چه مسلّم است این که ابزار و وسایل فناوری اطلاعات را نمی‌توان به راحتی اسلحه نامید، قدر متیقن این که فضای سایبر، رایانه و سخت افزار رایانه به هیچ وجه اسلحه نیستند و عرف نیز مصداق این ادعا است. تنها در خصوص اسلحه شناختن بدافزارهای رایانه‌ای تردید وجود دارد و نیاز به تأمل بیشتری دارد. حتی اگر برخی بر این عقیده باشند که ویروس‌های رایانه‌ای اسلحه محسوب می‌شوند، باز هم یک اشکال وجود دارد که تنها برخی از مصادیق تروریسم سایبری به کمک ویروس‌های رایانه‌ای ارتکاب می‌یابد و در موارد دیگر اشخاص تروریست می‌توانند بدون استفاده از آن‌ها به اختلال و تخریب داده‌ها و سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی اقدام کنند. علاوه بر این موارد، بر خلاف اصول حقوقی است که بدون تصریح قانون‌گذار، تروریسم سایبری را تحت عنوان محاربه قلمداد نمود. بنابراین اگر قانون‌گذار در صدد مقابلۀ کیفری با این بزه است، باید در مرحلۀ اول، تروریسم سایبری را به عنوان جرمی مستقل جرم‌انگاری کند و در درجۀ بعد، اگر بر اساس روال قبل بخواهد آن را در حکم محاربه قرار دهد باید صریحاً مشخص نماید که از چه جهاتی در حکم محاربه است.
۳-۱-۱-۱-۴- قانون مجازات اخلال‌گران در تأسیسات آب، برق، گاز و مخابرات کشور مصوب ۱۲ دی ماه ۱۳۵۱
بزه‌دیدگان مورد حمایت در این قانون، تأسیسات فنّی آب، برق، گاز و مخابرات دولتی و وسایل و متعلقات آن‌ها و همچنین دستگاه‌های مخابراتی و ارتباطی و حتی اشخاص حقیقی هستند. امروزه بیشتر تأسیسات مذکور، از طریق سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی اداره و کنترل می‌شوند. در خصوص حمایت کیفری و جرم‌انگاری رفتارهای منع شده، یکی از مقرره‌های این قانون به عین بیان می‌دارد:
«هرکس به منظور اخلال در نظم و امنیت عمومی در تأسیسات فنّی آب، برق، گاز و مخابرات دولتی و وسایل و متعلقات آن‌ها اعم از سد و کانال و انشعاب لوله کشی و دستگاه های تولید و توزیع و انتقال آن‌ها و همچنین دستگاه‌های مخابراتی و ارتباطی مملکتی از قبیل تلفن و رادیو و تلویزیون و مکروویو و وسایل مربوط که به هزینۀ دولت یا با سرمایۀ مشترک دولت و بخش خصوصی یا از طرف بخش خصوصی به منظور استفادۀ عمومی ایجاد شده مرتکب تخریب یا ایجاد حریق یا از کار انداختن و یا هر نوع خرابکاری دیگر بشود…» (مادۀ یک قانون مجازات اخلال‌گران در تأسیسات آب، برق، گاز و مخابرات کشور، مصوب ۱۳۵۱).
با استناد به مادۀ فوق که از «هر نوع خرابکاری» در تأسیسات مذکور و قصد خاص مرتکب به منظور اخلال در نظم و امنیت عمومی اشاره نموده، می‌توان به شمول ارتکاب تروریسم سایبری که از طریق فضای مجازی به تخریب دستگاه‌های مذکور می‌ انجامد نظر داد. در ادامه همین مقرره، اقدامات فوق را که منجر به مرگ شخص یا اشخاص گردد، مجازات اعدام را تعیین نموده است (مادۀ یک قانون مجازات اخلال‌گران در تأسیسات آب، برق، گاز و مخابرات کشور، مصوب ۱۳۵۱). در خصوص اقداماتی که منجر به مرگ یا صدمۀ شدید جسمانی می‌شود، می‌توان به مواردی اشاره نمود که با اختلال و تخریب در تأسیسات مخابراتی، مانند اورژانس یا تأسیسات سد که منجر به تخلیۀ یکبارۀ آب داخل آن شود، به سادگی تروریست‌های سایبری می‌توانند تبعات جانی را برای بزه‌دیدگان حقیقی به وجود آورند.
۳-۱-۱-۱-۵- قانون راجع به مجازات اخلال‌گران در صنایع نفت مصوب ۱۶ مهر ۱۳۳۶
بزه‌دیدگان مورد حمایت در این قانون، شامل تأسیساتی هستند که در صنایع نفت مورد استفاده قرار می‌گیرند و از طریق تخریب که مصادیق آن نیز بیان نشده است، به حمایت از این دسته از بزه‌دیدگان پرداخته شده است. با توجه به مفاد عام این قانون که انهدام واحدهای عمدۀ صنایع نفت را با هر وسیله‌ای ممنوع و جرم‌انگاری نموده است (مادۀ یک قانون راجع به مجازات اخلال‌گران در صنایع نفت، مصوب ۱۳۳۶)، می‌توان به شمول تروریسم سایبری نیز که به انهدام و اختلال در تأسیسات مذکور منجر می‌شود، استدلال نمود. ذکر واژۀ (هر وسیله‌ای) بر این موضوع دلالت دارد که قانون‌گذار نخواسته است فعل مادی ارتکاب جرم را محدود نماید و به صورت کلی هرگونه عملی را که منجر به انهدام و آتش گرفتن تأسیسات نفتی شود، از جمله تخریب و اختلال به وسیلۀ حملات سایبری را مورد جرم‌انگاری قرار داده است. از دیگر حمایت‌های کیفری اشاره شده در این قانون، شامل تأسیسات ارتباطاتی و مخابراتی متعلق به صنایع نفت است که در نتیجۀ اعمال غیر حصری به سوختن یا انهدام تأسیسات مذکور می‌ انجامد (مادۀ دو قانون راجع به مجازات اخلال‌گران در صنایع نفت، مصوب ۱۳۳۶). در مقررات دیگر از این قانون، واحدهای عمدۀ صنایع نفت مورد حمایت قانون‌گذاری قرار گرفته‌اند و در این خصوص به عین بیان می‌دارد:
«هر کس به منظور خرابکاری (سابوتاژ) عملی کند که بدون آن که منتهی به انهدام یکی از واحدهای مذکور در مادۀ یک گردد و موجب تعطیل تمام یا قسمتی از آن‌ها بشود به حبس مجرد از دو سال تا ده سال محکوم خواهد شد» (مادۀ سه قانون راجع به مجازات اخلال‌گران در صنایع نفت، مصوب ۱۳۳۶). در ادامه این قانون به موردی پرداخته که در اثر “عملیّات‌های خرابکارانه بدون آن که تأسیسات دچار نقص شوند، موجب تعطیلی موقت امور اجرایی گردد که مجازات حبس را در نظر گرفته است” (تبصرۀ مادۀ سه قانون راجع به مجازات اخلال‌گران در صنایع نفت، مصوب ۱۳۳۶). در ماده‌ای دیگر از این قانون، به حمایت از نقشه‌ها، دفاتر یا اسنادی پرداخته که در صنایع نفت به کار برده شده است (مادۀ پنج قانون راجع به مجازات اخلال‌گران در صنایع نفت، مصوب ۱۳۳۶). به نظر می‌رسد اشاره به اسناد صنایع نفت، شامل داده‌های الکترونیکی نیز بشود که در سیستم‌های رایانه‌ای مراکز و پالایشگاه‌ها ذخیره و پردازش می‌شوند. بنابراین در صورت وقوع حملۀ سایبری به تأسیسات رایانه‌ایِ مراکز نفتی و تخریب داده‌های حساس، می‌توان به حمایت کیفری از بزه‌دیدگان مذکور اشاره نمود. علاوه بر مواد فوق، می‌توان به موارد دیگر از جمله موانعت در اجرای وظایف تأسیسات آتش نشانی اشاره نمود که اختلال در سیستم‌های ارتباطی آتش نشانی، می‌تواند یکی از اقدامات تروریستی سایبری محسوب شود. در این صورت برای مرتکب یا مرتکبین، کیفر شش ماه تا سه سال را تعیین نموده است (مادۀ شش قانون راجع به مجازات اخلال‌گران در صنایع نفت، مصوب ۱۳۳۶). با توجه به این که جاسازی بدافزارهای رایانه‌ای در دستگاه‌های خریداری شده از خارج کشور، یکی از روش‌های جاسوسی و متعاقب آن تخریب و اختلال در سایر تأسیسات رایانه‌ای است، در سال‌های اخیر به یکی از شایع‌ترین روش‌های مجرمانه تبدیل شده است که توسط شرکت‌های تولید کنندۀ خارجی ارتکاب می‌یابد. در همین راستا قانون مجازات اخلال‌گران در صنایع نفت، دستگاه‌ها و تأسیساتی را که در صنایع نفت از خارج تهیه می‌شوند، درحالی‌که نامناسب، ناقص یا معیوب باشند را مورد حمایت قرار داده و برای مسبب چنین اعمالی مجازات تعیین نموده است (مادۀ ۱۳ قانون راجع به مجازات اخلال‌گران در صنایع نفت، مصوب ۱۳۳۶).
در مقررات این قانون، به دسته‌ای از بزه‌دیدگان اشاره کرده که زیرساخت انرژی را تشکیل می‌دهند؛ اما همانند بسیاری از مقررات قبلی به روش ارتکاب و احصاء دقیق ارتکاب جرم نپرداخته و همچنین ترساندن جامعه که رکن دیگر تروریسم سایبری است، در این دو مقرره وجود ندارد. در خصوص جبران خسارت نیز به بزه‌دیدگان مذکور، هیچ گونه تدابیری جهت ترمیم خسارت‌های حاصله اندیشیده نشده است.
۳-۱-۱-۱-۶- قانون‌ کیفر بزه‌های مربوط به راه آهن مصوب ۳۱ فروردین ۱۳۲۰ و اصلاحات بعدی
حمایت‌های کیفری در قانون کیفر بزه‌های مربوط به راه آهن، شامل تأسیسات، اموال و تجهیزات راه آهن و جان مسافران است که در اثر اعمال خرابکارانه تخریب و منجر به آسیب تأسیسات مذکور می‌شود. در راستای جرم‌انگاری افعال مذکور علیه تأسیسات راه آهن، قانون مذکور به عین اعلام می‌دارد:
«هر کس خاک ریز- خاک بر - پل - تونل - دیوار - سد - ابنیه - بالاست تراورس - ریل - پیچ و مهره ریل - اتصالی ریل - علائم خط - تیرهای تلفن و تلگراف و سیم‌های آن و وسائل نقلیه راه آهن را خراب کند و به طور کلی عملی نماید که موجب خروج قطار از خط یا تصادم یا حادثه مهم دیگری شود به حبس با اعمال شاقه از پنج تا ۱۵ سال محکوم می‌شود و اگر در نتیجۀ حادثه یک یا چند نفر کشته شوند مرتکب محکوم به اعدام خواهد شد…» (مادۀ یک قانون‌ کیفر بزه‌های مربوط به راه آهن، مصوب ۱۳۲۰).
در ماده‌ای دیگر از این قانون، به دسته‌ای از اعمال مجرمانه از قبیل “از خط خارج شدن قطار، اعمال غیرقانونی که منجر به اختلال حرکت قطار یا بروز حوادث دیگر مرتبط با تأسیسات مذکور اشاره نموده و به جرم‌انگاری غیر حصری افعالی که منجر به نتیجۀ مورد نظر گردد، اقدام نموده است” (مادۀ دو قانون‌ کیفر بزه‌های مربوط به راه آهن، مصوب ۱۳۲۰).
علاوه بر حمایت‌های صورت گرفته در مقرره‌های فوق، مقرراتی دیگر در این قانون، “تخریب وسایل نقلیۀ راه آهن و از خاصیت انداختن آن‌ها را مورد توجه قرار داده و با جرم‌انگاری اعمال منع شده در رابطه با تأسیسات راه آهن و امور اجرایی آن، به حمایت کیفری از آن‌ها پرداخته است” (مادۀ هفت قانون‌ کیفر بزه‌های مربوط به راه آهن، مصوب ۱۳۲۰). با توجه به عام بودن مقرره‌های فوق و ذکر عباراتی چون اعمالی که موجب تخریب یا از خط خارج شدن و اعمالی از این قبیل، با در نظر گرفتن دیگر شرایط و تفسیر و تطبیق، بزه تروریسم سایبری مشمول مقررات این قانون خواهند شد و در طی آن تأسیسات راه آهن و جان مسافرین را مورد حمایت قرار داده است.
۳-۱-۱-۱-۷- لایحۀ مبارزه با تروریسم
در راستای بررسی دیگر قوانین کیفری مرتبط با حمایت از بزه‌دیدگان تروریسم سایبری، می‌توان به لایحۀ مبارزه با تروریسم اشاره نمود. بزه‌دیدگان مورد حمایت در این لایحه، تأسیسات مورد استفادۀ عمومی دولتی و غیردولتی هستند که در اثر تخریب اشخاص تروریست، منجر به تخریب یا اختلال در کارکرد آن‌ها می‌شود (بند دو لایحۀ مبارزه با تروریسم).
از آن جایی که با پیشرفت تکنولوژی، تأسیسات عمومی کشور به شدت به فناوری اطلاعات وابسته شده است، بر اساس مقررۀ فوق هر گونه عملی که منجر به تخریب تأسیسات عمومی شود، عمل تروریستی محسوب می‌شود. اگر چه در این لایحه از بزه‌دیدگان تروریسم سایبری، عنوانی به میان نیامده؛ اما همانند دیگر مقررات اشاره شده در این بخش، از مفاد عام این لایحه می‌توان به حمایت کیفری از برخی بزه‌دیدگان بزه مذکور اشاره نمود.
۳-۱-۱-۲ حمایت کیفری ویژه یا افتراقی
حمایت کیفری ویژه، یعنی جرم‌انگاری بزه با توجه به ویژگی‌های خاص یک بزه‌دیده، مانند اشخاص کهن سال، زنان و کودکان که به سبب وضعیت خاص آن‌ها باید بیشتر مورد حمایت قرار گیرند (رایجیان اصلی،۱۳۹۰ الف: ۸۴). حمایت کیفری تشدیدی، از آورده‌های بزه‌دیده شناسی حمایتی است که با تشخیص بزه‌دیدگانِ دارای شرایط خاص، به حمایت ویژه از آنان می‌پردازد. به منظور بررسی حمایت‌های کیفری ویژه، به بررسی قوانین کیفری مربوطه در این خصوص می‌پردازیم که در ذیل به تشریح آن‌ها پرداخته می‌شود.
۳-۱-۱-۲-۱- قانون جرایم رایانه‌ای مصوب ۱۳۸۸
در زمینۀ حمایت‌های کیفری افتراقی از بزه‌دیدگان تروریسم سایبری، می‌توان به مواد مختلفی از این قانون اشاره نمود که به واسطۀ موضوع جرم، به تشدید مجازات مرتکب پرداخته است. از جمله حمایت کیفری ویژه در این قانون، “حمایت ویژه از داده‌های سرّی است که در سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی یا حامل‌های داده در حال انتقال یا ذخیره هستند” (مادۀ سه قانون جرایم رایانه‌ای، مصوب ۱۳۸۸). تروریست‌های سایبری، به منظور طرح ریزی و انجام عملیّات‌های خود نیاز به اطلاعاتی دارند که بتوانند هدف را به خوبی شناسایی نموده و به نقاط ضعف سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی پی ببرند؛ لذا جاسوسی رایانه‌ای رکن اصلی، برای تحقق این بزه به شمار می‌آید. در این ماده نیز به سبب سرّی بودن داده‌ها، حمایت کیفری ویژه‌ای برای آن‌ها در نظر گرفته شده است. قانون‌گذار نیز در این راستا، این مسئله را مورد توجه قرار داده است و به جرم‌انگاری این عمل غیر قانونی اقدام نموده است. یکی از ایرادتی که در خصوص مادۀ سه وارد است این است که به زیرساخت‌های اطلاعاتی کشور اشاره‌ای ننموده و فقط به سرّی بودن داده‌ها اشاره گردیده که جا داشت در مادۀ ۱۱یا مادۀ ۲۶، به منظور تشدید مجازات مرتکب به زیرساخت‌های اطلاعاتی کشور اشاره می‌شد. نمونه‌ای دیگر از حمایت‌های کیفری تشدیدی در ابن قانون، مقرره‌ای است که به تشدید مجازات مرتکبین اشاره نموده و بدین وسیله، بزه‌دیدگان خاصی را مورد حمایت قرار داده است. در این ماده به “سازمان یافته بودن، گسترده بودن، کارمند بودن مؤسسات دولتی و غیردولتی عمومی و متعلق بودن داده یا سیستم‌های رایانه‌ای به دولت یا مراکز ارائه دهندۀ خدمات عمومی اشاره گردیده که قانون‌گذار با این توصیفات، موضع خاصی را در مقابل مرتکب یا مرتکبان این اعمال اتخاذ نموده و مرتکب را به بیش از دو سوم حداکثر یک یا دو مجازات مقرر محکوم کرده است” (مادۀ ۲۶ قانون جرایم رایانه‌ای، مصوب ۱۳۸۸). اقدام قانون‌گذار در جهت تشدید اعمال مرتکبانی که داده‌ها یا سیستم‌های رایانه‌ای مراکز حساس را مورد هجوم قرار داده و باعث مختل شدن فعالیت آن‌ها می‌شوند، گامی مهم در جهت حفاظت از زیرساخت‌های حیاتی کشور به عنوان عمده‌ترین بزه‌دیدگان تروریسم سایبری است.
۳-۱-۱-۲-۲- قانون تجارت الکترونیکی مصوب ۱۳۸۲
علاوه بر بیان حمایت‌های کیفری تشدیدی در قانون جرایم رایانه‌ای، می‌توان به قانون تجارت الکترونیکی مصوب ۱۳۸۲ اشاره نمود که به حمایت کیفری ویژه از داده پیام‌های شخصی پرداخته است. این جرایم علیه داده‌ها توسط نهادهای مسئول و دفاتر خدمات صدور گواهی الکترونیکی ارتکاب می‌یابد که در این صورت برای مرتکب، حداکثر کیفرِ تعیین شده در مادۀ ۷۱ را مقرر کرده است. با توجه به حساس بودن داده‌های شخصی به خصوص در حوزۀ مالی، قانون‌گذار اشخاصی را که با داده‌های مذکور درگیر هستند، مورد توجه ویژه قرار داده و بدین وسیله بزهکاران بالقوه را نیز از ارتکاب چنین اعمالی باز داشته است.
۳-۱-۱-۲-۳- قانون مجازات اخلال‌گران در تأسیسات آب، برق، گاز و مخابرات کشور مصوب ۱۲ دی ماه ۱۳۵۱
این قانون تأسیساتی را مورد حمایت ویژه قرار داده که به طور معمول مورد تهاجم تروریست‌های سایبری قرار می‌گیرند. تأسیسات مذکور شامل: تأسیسات فنّی آب، برق، گاز و مخابرات دولتی و وسایل و متعلقات آن‌ها از جمله انشعاب لوله کشی و دستگاه‌های تولید و توزیع و انتقال آن‌ها و همچنین دستگاه‌های مخابراتی و ارتباطیِ کشوری، از قبیل تلفن و رادیو و تلویزیون و … هستند. علاوه بر موارد فوق، قانون‌گذار اقدام به تعیین حداکثر کیفر نموده و آن “در صورتی است که خرابکاری در تأسیسات مذکور، منجر به مرگ شخص یا اشخاص گردد (مادۀ یک قانون مجازات اخلال‌گران در تأسیسات آب، برق، گاز و مخابرات کشور، مصوب ۱۳۵۱). این اقدام قانون‌گذار، نمونه‌ای از حمایت‌های کیفری افتراقی از بزه‌دیدگان حقیقی است که قانون‌گذار کیفری، اقدام به جرم‌انگاری اعمال غیرقانونی فوق علیه آن‌ها نموده است که از معدود منابع کیفری در رابطه با حمایت از اشخاص حقیقی در مقابل تهدیدات تروریسم سایبری محسوب می‌شود.
۳-۱-۱-۲-۴- قانون راجع به مجازات اخلال‌گران در صنایع نفت مصوب ۱۶ مهر ۱۳۳۶

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...