کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


آخرین مطالب


 



 

تاثیر رفتاری

 

مصرف کننده – باور– عاطفه

 

 

 

الف. سلسله مراتب درگیری ذهنی بالا
در سلسله مراتب درگیری ذهنی بالا ابتدا باورها به وجود می­آیند سپس عاطفه و در نهایت رفتار به وجود می آید این طبقه ­بندی تاثیرها همان گونه که از نامش پیداست زمانی رخ می دهد که مصرف ­کننده درحال درگیری ذهنی بالا قرار دارد. در این حالت مصرف کننده فعالیت­های حل مشکلات را افزایش می­دهد. و به شدت به دنبال اطلاعات در مورد کالاها یا خدمات جایگزین می­گردد. در نتیجه باورهای متعددی در مورد جایگزین­ ها شکل می­گیرد. به هر باوری یک بار عاطفی پیوند خورده است و مجموع این باورها نگرش­ها را می­سازند پس از شکل­ گیری باورها و نگرش­ها رفتار سر­می­زند.

 

 

  • سلسله مراتب درگیری ذهنی پایین

 

 

در سلسله مراتب درگیری ذهنی پایین مصرف­ کنندگان ابتدا باورهای خود درباره محصول یا خدمت را شکل می­ دهند سپس به دنبال این باورها به طور مستقیم رفتار استفاده انجام می­ شود. تنها پس از استفاده است که نگرش مصرف­ کنندگان نسبت به محصول ایجاد می­ شود در این روش فرایند استفاده تصمیم ­گیری محدود است. که در آن تنها چند جایگزین صوری در نظر گرفته می­ شود. در نتیجه مصرف کنندگان یاد شده تنها باورهای محدودی را درباره جایگزین­های محصول شکل می­ دهند. افزون بر این به دلیل آنکه آنان جایگزین­ها را ارزیابی نمی­کنند ممکن است هیچ نگرشی شکل نگیرد. در مجموع وقتی مصرف­ کنندگان دارای درگیری ذهنی کم در حال استفاده هستند تمایل دارند در فرایند محدود حل مشکلات درگیر شوند و از میان فرایند شکل­ گیری باور،رفتار و در نهایت شکل­ گیری نگرش عبور کنند.

 

 

  • سلسله مراتب تجربی

 

 

سلسله مراتب تجربی با یک پاسخ نیرومند عاطفی آغاز می شود. سپس رفتار از احساسات نیرومند به وجود می ­آید. در پایان هم باورها برای توجیه­کردن و توضیح­دادن رفتار ایجاد می­شوند. استفاده های بی­برنامه نمونه ­ای از سلسله­مراتب تجربی هستند. در یک استفاده بی­برنامه پس از اینکه احساس مثبت نیرومندی ایجاد شد استفاده انجام می­ شود. اگر از مصرف ­کننده در مورد استفاده سوال شود او قادر است دسته­ای از باور­ها را در پاسخ ارائه دهد در عین حال گفته­های او درباره باور ممکن است برای توجیه کردن تصمیم ابراز شده باشد.
پایان نامه - مقاله

 

 

  • سلسله مراتب تاثیر رفتاری

 

 

در سلسله مراتب تاثیر رفتاری، نیروهای قدرتمند موقعیتی یا محیطی مصرف ­کننده را تحریک می­ کنند تا در کاری درگیر شود بدون این که در آغاز هیچ احساس یا عاطفه­ای درمورد محصولی که قصد خرید آن را دارد به وجود آمده باشد. از این رو رفتار به طور مستقیم و بدون دخالت باورها یا نگرش­ها تحت­تاثیر قرار می­گیرد. وقتی رفتار به طور مستقیم از طریق کنش عوامل محیطی یا موقعیتی ایجاد می شود، سلسله مراتب تاثیرها درباره رفتار یاد شده به وجود می ­آید. این که آیا احساسات یا باورها به دنبال رفتار یاد شده فوق در این سلسله مراتب قرار می­گیرند هنوز به طور قطعی و با یقین پاسخ داده نشده است.
توضیحات بیشتر در مبحث رفتاری در مبحث مدل های پذیرش فناوری بیشتر مورد بحث قرار می گیرد.
2-2-3 سیستم اطلاعات مدیریت
موضوع اين بخش سيستم اطلاعات مديريت مي باشد سيستم اطلاعات مديريت به معني مديريت برپايه اطلاعات مي باشد همانطور که مي دانيم براي مديريت درقرن 21 نمي توانيم از دوعامل چشم پوشي کنيم:
ابتدا استراتژي رقابت؛ و بعدکاهش هزينه ها،  که خود يک سياست رقابت صادراتي مي باشد.براي لحاظ کردن اين دواستراتژي به کاربردن سيستم هاي اطلاعات مبني برفناوري هاي اطلاعت ضروري به نظر میرسد.
مديران امروز، باانبوهي اطلاعات روبرو هستند. اطلاعاتي که به عنوان داده هاي سيستم بايستي پردازش گرديده وقابل فهم، اصلاح، نگهداري وبازيابي گردد. از طرف ديگرسيستم هاي مديريت وابزارهاي کنترل درطول زمان تغييرات زيادي پيدا کرده اند اين تغييرات رامي توان درچهارزمينه کلي عنوان کرد (زاهدی، 1380):

 

 

  • کنترل سنتي

 

 

 

  • کنترل بروکراتيک

 

 

 

  • کنترل کاريزماتيک

 

 

 

  • کنترل اينفورماتيک .

 

 

درساختاهاي سنتي فئودالي، کنترل ازطريق سنت، ادراک واعمال انجام مي شد، مقامات کنترلي به طورسنتي وموروثي به نسلهاي بعدمنتقل مي گرديد وجامعه نيزاين نوع ساختار کنترلي راچون سنت بود مي پذيرفت وبدان گردن مي نهاد. در وضعیت بروکراتیک، کنترل درساختارسازماني تعبيه مي شد، ساختاري که برقانون ومقررات استوار بود وجنبه غيرشخصي داشت وتبعيت از آن الزامي بود. دروضعيت کاريزماتيک، کنترل از طريق رابطه بين رهبرو پيروان اعمال مي گرديد. دراين حالت، رهبران کاريزما، شيوه عمل را انتخاب مي کردند وپيروان نيزازآنها تبعيت مي کردند زيرا آنها را قبول داشتند. در وضعیت اینفوماتیک، کنترل ازطريق نرم افزارها اعمال مي‌شود. مجموعه دانشها وآگاهي هاي تخصصي، بسياررشد کرده است واينفوکراسي مي تواند هرنوع اطلاعاتي را ازطريق شبکه هاي الکترونيکي بدست آورد. ازسيستم هاي خبره، استفاده کند وبه تمامي دانش هاي تخصصي وحرفه اي مجهز شود (زاهدي، 1380).
باتوجه به ويژگي خطيرسيستم هاي اطلاعاتي مديريت، مدير اين سيستم ها هم از ارزش بسيار زيادي برخوردارند. دامنه حقوق پراختي به اين افراد درآمريکا ساليانه 100000تا 300000 دلاراست (مومني، 1372). عملاً کار مدير سيستم اطلاعات مديريت ارائه گزارشات روزآمد واطلاعات مفيد به مدير شرکت يا موسسه براي برنامه ريزي هاي آينده وتصميم گيري مي باشد اين مدير براي گردآوري داده ها وپردازش آنها نياز به سيستم هاي اطلاعاتي ورايانه‌اي وحتي سيستم هاي خبره دارد. پس مديريت سيستم هم بايد ديد مديريتي وسيستمي داشته واز امکانات سيستم هاي اطلاعاتي وفناوري اطلاعات استفاده کند که لازمه اين استفاده، دانش رايانه‌اي و دانش اطلاعاتي مي باشد.
الف. مفاهيم سيستم ها
سيستم، گروهي از عناصر مي باشد که به خاطر خواسته مشترک رسيدن به يک هدف با هم ترکيب شوند (Mcleod, 1998). مثلاً دريک مرکز اطلاعاتي، منابع انساني، رايانه‌اي واطلاعاتي براي رسيدن به هدف مشترک که همان ارائه اطلاعات به کارکنان يا مديران آن موسسه مي باشد باهم ترکيب مي شوند. درهرسيستمي پنج عنصر درونداد، برونداد، تبديل، مکانيسم کنترل ودرنهايت اهداف وجود دارند. بطوريکه حرکت سيستم بطوري است که درونداد  به برونداد، تبديل مي‌شود. دراين ميان مکانيسم کنترل، فرايند تبديل رابراي اطمينان از رسيدن به اهداف سيستم، زيرنظر قرار مي دهد. مکانيسم کنترل توسط حلقه بازخور به جريان منابع متصل مي شود. بطوريکه حلقه بازخورد اطلاعات را از برونداد سيستم کسب مي کند وآن رابراي مکانيسم کنترل قابل دسترسي قرار مي دهد. مکانيسم کنترل، علائم بازخورد را با اهداف تطبيق داده ومنجر به علائمي به عنصر دررونداد مي شود تا وقتي که سيستم لازم است عملياتش راتغيير دهد (Mcleod, 1998).
هر سيستمي مي تواند عمليات خود را کنترل کند. يک سيستم بدون مکانيسم کنترل، حلقه بازخورد وعناصر اهداف، يک سيستم حلقه بازناميده مي‌شود. يک سيستم با سه عنصر کنترل (اهداف، مکانيسم کنترل وحلقه بازخورد) يک سيستم حلقه بسته ناميده مي شود (Mcleod, 1998). وهمانطور که مي دانيم حلقه‌اي که باز باشد، حلقه نيست. حال سيستم ها را از جهت ارتباط با محيط پيرامون خود به دودسته تقسيم مي کنند: سيستمي که با محيط پيرامون خود ارتباط داشته باشد را سيستم باز گفته وسيستمي که با محيط پيرامون خودارتباط نداشته باشد يک سيستم بسته است. البته قابل ذکراست که سيستم کاملاً بسته وجود ندارد. يک زيرسيستم بطور ساده، سيستمي درون سيستم ديگر مي باشد. مثلاً دريک اتومبيل يک سيستم کلي وجود داردبنام اتومبيل وچندين سيستم فرعي وشايد درون آن سيستم هاي فرعي،  سيستم هاي فرعي تري وجودداشته باشند مثلاً موتور خودرو يک سيستم ديگر  است که درون آن هم سيستم ديگري بنام کاربراتور قرار دارد. وقتي که يک سيستمي، جزء سيستم بزرگتر مي باشد، سيستم بزرگتر سوپرسيستم يا فوق سيستم ناميده مي شود. براي مثال سيستم دولتي يک شهر يک سيستم است، امادرعين حال قسمتي ازيک سيستم بزرگتر بنام سيستم دولتي يک استان يا ايالت مي باشد که آن هم خود يک زيرسيستم دولت ملي مي باشد. يک شرکت تجاري يک سيستم فيزيکي مي باشد. اين شرکت ازمنابع فيزيکي تشکيل يافته است. يک سيستم ادراکي، سيستمي است که از منابع ادراکي (فکري) چون اطلاعات وداده ها براي نشان دادن يک سيستم فيزيکي استفاده مي کند. يک سيستم ادراکي عموماً يک تصوير ذهني درذهن مدير مي باشد مانند تصاوير يا خطوطي که برروي يک برگه کاغذ يا درشکل الکترونيکي ذخيره شده دررايانه وجود دارد (Mcleod, 1998).
ب. روش سيستم ها وديدگاه سيستمي
بطورکلي هرموسسه اي براي تداوم جريان کاري خود نيازبه يک ديد سيستمي دارد. ديدسيستمي که همه بخش هاي درونداد وبرونداد وفرآيند تبديل را ازطريق مکانيسم کنترل وحلقه بازخورد ، زيرنظرداشته ويک نوع يکپارچگي درتصميم‌گيري، که لازمه موفقيت يک مؤسسه مي باشد، بوجود مي آورد که اثرات هرتصميم رادرديگر بخش هاي به ظاهر غيرمرتبط هم درنظرداشته باشد. افراد ماهر درحل مسائل کساني هستند که محيط خودرا شناخته وسيستم هاي موثر جمع آوري اطلاعات رابوجود آورند آنان لزوم معيارهاي عملکرد وشبکه هاي ارتباطي خوب را با کارمندان خودتشخيص داده اند. تمام اينها اجزاء پذيرش يک تفکرسيستمي است . اصطلاح مفهوم سيستمي براي نشان دادن اين ديدگاه استفاده مي شود. (مک لويد، 1378، ص136).
حل کنندگان مسائل بازرگاني جزواولين کساني نبودند که به بررسي فرآيند حل مسأله پرداختند. اين افتخار به دانشمندان علوم فيزيکي چون فيزيک‌دانان وشيمي‌دانان ودانشمند علوم رفتاري چون روانشناسان وجامعه شناسان باز مي گردد. اين دانشمندان حل نمودن مسأله رابه عنوان ابزاري جهت انجام آزمايشات کنترل شده مطالعه کردند (مک لويد، 1387، ص 200). مديران براي حل مسائل مربوطه به موسسات نيازمند نوع نگرش وديد سيستمي مي باشند که به روش سيستمي مشهوراست دراين روش اولين اقدام مديردرشکل گرفتن موسسه به عنوان يک سيستم مي باشد درمرحله دوم بايد ازآنجا که هرسيستمي با محيط خود ارتباط دارد، محيط موسسه درک شود. درمرحله سوم سيستمهاي فرعي وزيرسيستمهاي موسسه بايد شناسايي شوند بعدازاين مراحل به فاز تجزيه وتحليل مسأله مي رسيم يعني درمراحل قبلي شناخت کلي وداده هاي موردنياز به دست آمد وهرحال بايد آنها راپردازش کرد. اولين مرحله از اين فاز گذراز سيستم به سطح زيرسيستم مي باشد. دومين مرحله تحليل ترتيبي اجزاء سيستم مي باشد وحال به سومين فاز يعني فاز طراحي وترکيب مي رسيم.  اولين مرحله اين فاز شناسايي راه‌حل هاي گوناگون، دومين مرحله ارزيابي راه حل هاي شناخته شده، سومين مرحله انتخاب بهترين راه حل، مرحله بعدي اجراي راه حل وآخرين مرحله هم پيگيري جهت حصول اطمينان از تاثير گذاري راه حل مي باشد که همان مکانيسم کنترل در روش سيستمي مي باشد. متخصصان مديريت اغلب معتقدند که اگريک مديرسازمان خودرابه عنوان يک سيستم درنظرگيرد، مکانيسم حل مسأله آنها آسانتر وکارآمدتر خواهدبود (Mcleod, 1998). بايد متذکر شد که ايده مشاهده هرچيزي به عنوان يک سيستم، منحصر به اقتصاد نيست. درواقع يک نهضتي براي استفاده از مفهوم سيستم به عنوان يک وسيله فهم بهتر هرپديده اي بوجودآمده است. اين ايده اولين باردرسال 1937 توسط لودويگ وان برتالانفي[3] يک زيست شناس آلماني ارائه شد. او اين روش جديد را که اشاره به فرماليته کردن اصولي که درسيستم ها عموماً بکارمي روند ،چه ماهيت عناصر شکل دهنده يا روابط يا نيروهاي بين آنها، تئوري عمومي سيستم ها، نامگذاري کرد. بعدها درسال 1956 کنث بولدينگ[4] تئوري عمومي سيستم‌ها را به يک روش ديگر ارائه کرد. بولدينگ دورويکرد درتوصيف تئوري عمومي سيستم ها درنظرگرفت (Mcleod, 1998, p.152). حاصل نگرش سيستمي استفاده از مدلهابراي توصيف پديده هامي باشد. يک مدل چکيده چيزي است که يک موجود[5] ناميده مي شود. چهارنوع مدل وجوددارند. فيزيکي، داستان وار، گرافيکي ورياضي، همه اين مدلها به کاربر اجازه فهم بهتر وارتباط برقرار کردن با «موجود» رامي دهد، که ازاين طريق ،ديگر عناصرهم درک مي شوند. يک مدل عمومي سيستم هاي شرکت مي تواند براي تحليل هرنوع سازماني بکاررود، اما نمي‌توان انتظارداشت که يک مدل براي يک سازمان خاصي ساخته شود. ارزش واقعي مدل عمومي سيستم ها، وقتي که فردتازه فارغ التحصيل شده وکارش را شروع کند، آشکار مي شود. مدل به فردبراي تنظيم شرکتش کمک خواهد نمود. درآغاز، هرچيزي تازه خواهدبود:چهره هاي جديد، تسهيلات جديد، واژگان (ترمينولوژي) جديد، هيچ فرد را شگفت زده نخواهد کرد،به اين علت که مدل يک تصوير ذهني ازآنچه مورد انتظاراست رابراي فرد، فراهم خواهدکرد (Mcleod, 1998, p.154,155). بايد به يادداشته باشيم که بهترين سيستم ها درصورتيکه کاربران آن را بکارنبرند توفيقي نخواهد داشت. وامروز سيستم ها و مدلها با ابزارهاي وسيستم هاي رايانه‌اي طرح ريزي شده وبه ندرت از روشهاي دستي براي يک سيستم يا مدل استفاده مي‌شود.
ج. چرخه حيات سيستم
هرزيرسيستمي در سيستم‌هاي هاي اطلاعاتي رايانه‌محور مانند يک ارگانيسم زنده مي باشد:آن متولد مي شود، رشدمي کند،  تا به بلوغ مي رسد، عمل مي کند ونهايت مي ميرد. اين فرآيند تحول چرخه حيات سيستم[2] (SLC) ناميده مي‌شود وشامل مراحل ذيل مي باشد: برنامه ريزي، تحليل، طراحي، اجرا، به کاربردن. دوره حيات يک سيستم مستلزم گذر از مراحل استانداردي  است که هريک به فعاليتهاي مديريتي نيازدارد. سيستم ممکن است به دلايل فني يا ساير اشتباهات ياعدم مطابقت با تغيير محيط کمترمفيد وموثر واقع شود. همچنين احتمال دارد زماني که براي يک سيستم جديد برنامه ريزي مي شود، نقايص زيادترگردد. مرحله نهايي دوره حيات يک سيستم، جايگزيني آن است. طول حيات هريک ازاين مراحل درسيستم ها متفاوت است (رولي، 1380، ص198). البته قابل ذکراست چون که امروزه اکثرسيستم ها بصورت رايانه‌اي طرح ريزي مي شوند ورشد رايانه وفناوري ها واطلاعات وارتباطات زياداست دوره حيات سيستمهاي رايانه‌اي نسبتاً کوتاه مي باشد. اصل اساسي تجزيه وتحليل يک سيستم وطراحي، عبارت است ازتشخيص نيازيک سيستم به تجديد نظرويا جانشيني آن واصل دوم سلسله مراتب واولويت وآمادگي جانشين سازي سيستم قبلي است (مومنی، 1371، ص313). امروز براي نشان دادن چرخه حيات يک سيستم ازمنحني ها استفاده مي کنند وبه آن منحني عمومي حيات يک سيستم مي گويند که اين مدل داراي چهارجزء ومرحله متفاوت است که درکارآيي هرسيستمي تأثير بسزايي دارد (مومنی، 1371، ص 314):

 

 

  • بسط وگسترش[6]

 

 

 

  • رشد[7]

 

 

 

  • اشباع[8]

 

 

 

  • استهلاک[9]

 

 

د. اطلاعات
براي فهم واقعي معني اطلاعات وعدم اختلاط آن باداده ها ماابتدا تعريفي ازاين دو را ارائه مي نماييم:داده ها شامل واقعيتها واشکالي هستند که براي کاربر، بي‌معني مي باشند. وقتي که اين داده ها پردازش شدند تبديل به اطلاعات مي شوند. پس اطلاعات، داده هاي پردازش شده يا داده هايي با معني مي باشند. تبديل داده ها به اطلاعات توسط يک پردازنده اطلاعات انجام مي شود. پردازنده اطلاعات يکي از عناصر کليدي سيستم ادراکي است. پردازنده اطلاعات مي تواند شامل عناصر رايانه‌اي، عناصر غيررايانه‌اي يا ترکيبي ازآن دوباشد (Mcleod, 1998, p.15,16). اطلاعات درسيستم هاي سازماني مختلط انسان وماشين ازمنابع زيرتغذيه مي شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[یکشنبه 1400-08-02] [ 02:54:00 ق.ظ ]




۲- یکپارچه سازی داده ها : ترکیب منابع متعدد، پراکنده و احیاناً ناهمگن داده ها.
۳-انتخاب داده ها : بازیابی داده های مربوط به عمل کاوش از پایگاه دادها.
۴- تبدیل داده ها : تبدیل داده ها به اشکالی مناسب برای به کار بردن روش های مختلف.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۵- داده کاوی : مرحله ضروری از فرایند KDD است که در آن از روش های مختلف آماری و یادگیری ماشین برای استخراج الگوها استفاده می شود، که شامل مراحل زیر است:
الف- انتخاب استراتژی داده کاوی : رده بندی، خوشه بندی، پیش بینی، تعیین وابستگی.
ب- انتخاب روش داده کاوی : شبکه های عصبی، درخت تصمیم، ماشین های بردار پشتیبان، تقویت کننده تطبیقی، توابع پیش بینی کننده خطی و غیر خطی.
ج- داده کاوی و جستجو برای یافتن الگوی مناسب.
۶- ارزیابی الگوها شناسایی الگوهای جذاب ارائه دانش، براساس معیارهای جذابیت.
۷- ارائه دانش ارائه دانش استخراج شده با بهره گرفتن از تکنیک های نمایش اطلاعات.
شکل ۳-۱ مراحل داده کاوی: ۱.پاکسازی داده ­ها ۲.یکپارچه سازی داده ­ها ۳.انتخاب داده ­ها ۴. تبدیل داده ­ها ۵.تبدیل داده ­ها[۴۰]
در دیدگاه دیگر، داده کاوی به عنوان مجموعه ای از فرآیندها که از تعریف اهداف تا ارزیابی
نتایج را در بر می گیرد، معرفی شده است. مراحل مختلف داده کاوی عبارتند از:
الف- تعریف اهداف تحلیل
ب- انتخاب و سازماندهی داده ها
پ- تحلیل کاوشگرانه داده ها و انجام تبدیلات
ت- مشخص کردن روش های آماری مورداستفاده در مرحله تحلیل
ج- تحیلی داده ها بر اساس روش انتخابی
چ- ارزیابی و مقایسه روش های مورداستفاده و انتخاب مدل نهایی برای تحلیل
ح- تفسیر مدل حاصل و استفاده از آن در فرایند تصمیم گیری.
پیش پردازش داده ها
کیفیت داده ها در استخراج نتایج مطلوب و اطلاعات حقیقی بسیار موثر هستند. پایگاه داده های بزرگ شامل داده های مزاحم، گمشده و ناایستا هستند. به همین جهت برای ارتقاء کیفیت داده ها، لازم است داده ها به صورت مراحل زیر پیش پردازش شوند:
پاکسازی داده ها
برای انجام یک داده کاوی مطلوب لازم است مقادیر گمشده جایگزین شوند، داده ­های مزاحم شناسایی و به نحو مناسب با آنها برخورد و نا ایستایی ها اصلاح شوند.
الف- مقادیر گمشده: داده هایی هستند که به هر دلیلی در هنگام تحلیل داده ها در اختیار تحلیلگر قرار ندارند. در مورد مقادیر گمشده در داده ها بایستی به گونه ای مناسب تصمیم گیری شود به عنوان مثال ممکن است رکورد مربوطه حذف یا به جای آن یک مقدار ثابت، میانگین مقادیر صفت مورد نظر، میانگین نمونه­های مشابه یا محتمل ترین مقدار جایگزین گردد. این جایگذاری ممکن است با بهره گرفتن از رگرسیون یا سایر روش های مدلسازی انجام شود.
ب- داده های مزاحم: انحرافی تصادفی یا غیرتصادفی در یک متغیر اندازه گیری شده هستند، که به عنوان مثال می توانند نتیجه خطای اندازه گیری یا یک اثر پنهان باشند و باید علت وجود یک داده مزاحم به خوبی بررسی و در مورد آن تصمیم گیری شود. خوشه بندی و برازش یک تابع رگرسیونی به داده ها از جمله راه های هموارسازی داده ها هستند.
ج- داده های ناپایدار: این گونه داده ها شامل تغییراتی بی قاعده هستند که تحلیل آنها را دچار مشکل می سازد. برخی از انواع این داده ها را می توان با تبدیل مناسب اصلاح کرد.
یکپارچه سازی داده ها
با توجه به اینکه داده ­ها از منابع مختلف جمع آوری می شوند، ممکن است دارای ناسازگاری هایی مانند تفاوت در مقیاس باشند یا خصیصه­ های مختلف به گونه ای با یکدیگر مرتبط باشند که برخی از آنها بر حسب تعدادی دیگر قابل حصول باشند. در این گونه موارد لازم است داده ها به گونه ای یکپارچه شوند که حتی الامکان دارای کمترین تفاوت باشند و از ورود خصائص مشابه یا تکراری در تحلیل داده ها پرهیز شود. برخی از خصائص زائد را می توان از طریق تحلیل همبستگی کشف کرد. همبستگی بین دو متغیر به این معنی است که می توان اطلاعات یکی را از دیگری به دست آورد و بنابراین حضور هر دوی این خصیصه ها لزومی ندارد.
تبدیل داده ­ها
گاهی برای خلاصه سازی یا بکارگیری روش های تحلیل داده ها، لازم است به یکی از روش های زیر، داده ها به شکلی مناسب تبدیل شوند:
الف- هموارسازی : برای حذف افت و خیز شدید در داده ها از تکنیک های هموارسازی مانند خوشه بندی و رگرسیون استفاده می شود.
ب-انبوهش: نوعی خالصه سازی است که با عملیات جبری بر روی برخی مقادیر و به دست آوردن مقادیر کلی تر اجرا می شوند. به عنوان مثال مقادیر فروش روزانه می توانند به صورت مقادیر ماهانه یا سالانه انباشته شوند.
ج- تعمیم داده ها :با بهره گرفتن از سلسله مراتب مفاهیم، داده های ابتدایی یا سطح پایین مانند سن بوسیله مفاهیم سطح بالاتر مانند جوان، میانسال و کهنسال جایگزین می شوند.
د- نرمال سازی داده ها :داده ها به یک نحوی مقیاس بندی می شوند که در داخل یک محدوده مشخص و کوچک قرار گیرند.
تلخیص داده ها
برای کاهش داده ­ها از تکنیک هایی مانند کاهش بعد، فشرده سازی و مجزاسازی داده استفاده می شود .
وظایف داده کاوی
داده کاوی با همه عظمت و بزرگی خود که امروزه در تمامی موضوعات جهان ورود پیدا کرده است شامل شش عمل و وظیفه مهم است که میتوان بسیاری از مسائل محیط اطراف خود را در قالب یکی از این شش عمل و وظیفه زیر گنجاند [۵] :
دسته بندی
تخمین
پیش بینی
گروه بندی شباهت
خوشه بندی
توصیف و نمایه سازی
دسته بندی، تخمین و پیش بینی همگی داده کاوی هدایت شده هستند که هدف آنها یافتن ارزش یک متغیر هدف خاص است. گروه بندی شباهت و خوشه بندی جزو داده کاوی غیرهدایت شده هستند که در آن هدف، یافتن ساختار پنهان درون داده ها بدون توجه به یک متغیر هدف خاص است. نمایه سازی، عملی توصیفی است که میتواند هم هدایت شده و هم غیرهدایت شده باشد.
دسته بندی
دسته بندی که یکی از معمولترین کارکردهای داده کاوی است، یکی از واجبات بشر است. ما برای و درجه بندی شناخت و برقراری رابطه درباره دنیا، به طور مداوم دسته بندی، طبقه بندی می کنیم. دسته بندی شامل بررسی ویژگیهای یک شیء جدید و تخصیص آن به یکی از مجموعه های از قبل تعیین شده میباشد. عمل دسته بندی با تعریف درستی از دسته ها و مجموعهای از ویژگی­ها که حاوی موارد از پیش دسته بندی شده هستند، مشخص می گردد. این عمل شامل ساختن مدلی است که بتوان از آن برای دسته بندی کردن داده های دسته بندی نشده، استفاده نمود. اشیایی که باید دسته بندی شوند، معمولاً به وسیله اطلاعاتی در جدول پایگاه داده یا یک فایل ارائه می شوند و عمل دسته بندی شامل افزودن ستون جدیدی با کد دسته بندی خاصی است. از جمله تکنیک تکنیک­های درخت تصمیم و نزدیکترین همسایهای دسته بندی می باشند. شبکه های عصبی و تحلیل پیوند نیز در شرایط خاصی عمل دسته بندی را انجام می دهند.
تخمین
تخمین، با نتایج مجزایی که با ارقام پیوسته نشان داده شده ­اند، سروکار دارد. در تخمین، داده ­های ورودی در قالب متغیرهای ورودی مختلف به سیستم داده می­ شود و متغیرهای خروجی آن رقمی مثل درآمد یا تراز کارت اعتباری می­باشد. در عمل تخمین اغلب برای انجام دسته بندی استفاده می­ شود. روش تخمین فواید زیادی دارد که مهمترین آنها، این است که در آن اطلاعات را می توان مطابق تخمین به دست آمده مرتب نمود. مدل­های رگرسیون و شبکه های عصبی از جمله تکنیک­های مناسب داده کاوی برای تخمین می­باشند.
پیش بینی
پیشبینی مانند دسته بندی یا تخمین است با این تفاوت که اطلاعات، مطابق برخی از رفتارهای پیش بینی شده آینده یا ارقام تخمین زده آینده، دسته بندی می­شوند. در عمل پیش بینی، تنها روش برای بررسی صحت دسته بندی، انتظار دیدن آینده است.هر یک از تکنیک­های استفاده شده در دسته بندی و تخمین را می­توان برای استفاده در پیش بینی تطبیق داد، جایی که متغیری باید پیش بینی شود از قبل معلوم است و داده ­های پیشین برای آن وجود دارد. از داده ­های پیشین برای تهیه یک مدل که بیانگر رفتار مشاهده شده کنونی است استفاده می­ شود؛ وقتی این مدل برای ورودی­های کنونی به کار رفت، نتیجه کار، پیش بینی رفتار آینده خواهد بود. بسیاری از تکنیک های داده کاوی در صورت وجود داده ­های مناسب، برای استفاده در پیش بینی مناسب هستند. انتخاب تکنیک به ماهیت داده های ورودی و نوع متغیری که باید پیش بینی شود بستگی دارد.
گروه بندی شباهت یا قوانین وابستگی
گروه بندی شباهت یا قوانین وابستگی برای تعیین ویژگی های همزمانی هستند که در وقوع یک پدیده رخ می دهند. به عبارت دیگر عمل گروه بندی شباهت احتمال وقوع و یا عدم وقوع همزمان ویژگی­ها را تعیین می نماید. به عبارت ساده تر عمل گروه بندی شباهت تعیین می کند که چه چیزهایی با هم جورند؛ مثال معمول این موضوع تعیین کالاهایی است که با هم در یک سبد خرید قرار می گیرند، چیزی که آن را تحلیل سبد بازار نام دارد. فروشگاه های زنجیرهای خرده فروشی می توانند از گروه بندی شباهت برای تعیین چیدمان کالاها در قفسه های فروشگاه، در یک کاتالوگ و یا صفحه وب فروش اینترنتی استفاده کنند تا اقلامی که اغلب با هم خریده می شوند در کنار هم قرار گیرند. از گروه بندی شباهت می توان برای تعیین شرایط فروش­های متقابل و همزمان و همچنین برای طراحی بسته بندی­های جذاب و یا دسته بندی محصولات و خدمات استفاده کرد .
خوشه بندی
خوشه بندی به عمل تقسیم جمعیت ناهمگن به تعدادی زیرمجموعه ها یا خوشه های همگن گفته میشود. وجه تمایز خوشه بندی از دسته بندی این است که خوشه بندی به دسته­های از پیش تعیین شده تکیه ندارد. در دسته بندی بر اساس یک مدل هر کدام از داده ­ها به دسته­های از پیش تعیین شده اختصاص می­یابد؛ این دسته ها یا از ابتدا در طبیعت وجود داشته اند مثل جنسیت، رنگ پوست و … یا از طریق یافته­های پژوهشهای پیشین تعیین گردیده­اند. در خوشه بندی هیچ دسته از پیش تعیین شده وجود ندارد و داده ­ها صرفاً براساس تشابه گروه­بندی می­شوند و عناوین هر گروه نیز توسط کاربر تعیین می­گردد. خوشه بندی معمولاً به عنوان پیش درآمدی برای به کارگیری سایر تحلیل­های داده کاوی یا مدلسازی به کار می­روند.
نمایه سازی
گاهی اوقات هدف داده کاوی، تنها توصیف آن چیزی است که در یک پایگاه داده­ای پیچیده در جریان است. نتایج نمایه سازی درک ما را از مردم، محصولات یا فرآیندهایی که داده ­ها را در
مرحله اول تولید کرده ­اند افزایش می دهد. توصیف خوب رفتار، اغلب توضیح خوبی هم به همراه دارد؛ یک توصیف خوب حداقل نشان می­دهد چه زمانی می­توان انتظار یک توضیح مناسب را داشت. درخت­های تصمیم ابزار مفیدی برای نمایه سازی می­باشند؛ قوانین وابستگی و خوشه بندی را نیز می توان برای نمایه سازی ها استفاده نمود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 02:54:00 ق.ظ ]




۱-۱۰- روش گردآوری داده ­ها
از آنجایی که روش گردآوری داده ­ها، روش کتابخانه­ای- میدانی می­باشد، بر همین اساس، تحقیق حاضر نیز برای گردآوری و تدوین ادبیات تحقیق و بررسی سوابق مربوطه از روش کتابخانه­ای استفاده گردید. بدین منظور از کتب و مقالات موجود در کتابخانه ­ها و همچنین پایان نامه­ های فارسی و لاتین استفاده شده است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
همچنین، در این تحقیق با تعدادی از اساتید، متخصصین و صاحب­نظران خبره، نیز در زمینه موضوع مربوطه مصاحبه ­هایی ساختاریافته انجام گرفت. در نهایت جهت جمع­آوری داده ­ها، پرسشنامه­هایی به کار گرفته شد.
۱-۱۱- روش­ها و ابزارهای مورد استفاده در تحقیق
به منظور تجزیه و تحلیل داده ها بدست آمده از پرسشنامه، از تحلیل عاملی، آمار توصیفی و آمار استنباطی به فراخور هر یک از بخش های پرسشنامه استفاده خواهد شد. از آمار توصیفی به منظور تنظیم داده ها و تعیین شاخص های مرکزی، پراکندگی استفاده خواهد شد و از آمار استنباطی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده خواهد گردید. همچنین جهت تعیین اهمیت و اولویت­ بندی عوامل و مؤلفه­ های تأثیرگذار بر موفقیت کارآفرینان برتر استان هرمزگان از تکنیک­های MADM از جمله AHP و TOPSIS استفاده خواهد شد.
لازم به ذکر است به منظور انجام آزمون­های آماری از نرم افزارهای آماری معروف از جمله SPSS 15.0 و … استفاده خواهد شد.
۱-۱۲- جمع­بندی
در این فصل، نخست به بیان مسأله و ضرورت انجام تحقیق پرداخته شد. سپس با توجه به ضرورت و اهمیت انجام تحقیق، اهداف پژوهش بیان شد. همچنین در ادامه به کاربرد نتایج حاصل از انجام تحقیق اشاره شده و سؤالات پژوهشی که این تحقیق درصدد پاسخگویی به آنها می‌باشد، مطرح گردید. در این راستای اهداف پژوهش، نوع و روش انجام تحقیق، جامعه آماری تحقیق وابزار جمع‌ آوری داده‌های مورد نیاز که محقق را در رسیدن به اهداف تعیین شده خویش یاری می‌رساند به همراه قلمرو تحقیق عنوان شد. در نهایت به روش­ها و تکنیک­های مورد استفاده در تحقیق پرداخته شد.
فصل دوم
۲-۱- مقدمه
پس از گذشت سالها از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و رشد آگاهی­ها و دانش در حوزه صنعت و اقتصاد، سئوالات بسیاری همچون درجه موفقیت بعضی از افراد جامعه نسبت به دیگران و علل آن؛ ذهن هر مدیری را در کشور به خود مشغول می کند . شاید به جرات بتوان گفت که این دغدغه مدیریتی هر مدیر مسلمان ایرانی است که در مرحله بلوغ انقلاب اسلامی و کمال مدیریت با آن زندگی می کند .در چنین شرایطی ، باید بتوان برای عرصه های اقتصادی و صنعتی همچون عرصه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و … پاسخی معتبر و بی بدیل یافت .باید بتوان راهبردهای رایج که ملهم از ایدئولوژی افراطی و تفریطی است را تعیین و تبیین نمود .لذا با توجه به تحولات و دگرگونیهای نظام های اجتماعی -اقتصادی و صنعتی عصر حاضر، بدون تردید یافتن راه حل ها و روش های جدید مقابله با مشکلات حادث از تهدیدات گسترده بین المللی که به نوآوری، ابداع، خلق محصولات ،فرآیندها و خدمات جدید بستگی زیاد دارد؛ نیاز بیش از پیش به کارآفرینان را به عنوان موتور حرکت توسعه اقتصادی و صنعتی یادآور می شود .در واقع کارآفرین و بررسی مسائل پیش روی موفقیت آنان عامل اصلی رشد صنعت کشور خواهد بود. لذا با توجه به فرایند تغییر و تحول مستمر و پرشتاب در آغاز هزاره سوم میلادی ، از عمده ترین جریان های حاکم بر حیات بشری و از مهم ترین مشخصات بارز آن به شمار می رود و کارآفرین و کارآفرینی اساس و بستر ساز تغییر، تحول و دگرگونی است که دراین خصوص نقش بسیار بنیادین و تعیین کننده ای ایفا می کند.افراد، سازمانها و جوامعی که نتوانند خود را با این تحولات پرشتاب همگام کنند دچار حالت ایستایی، توقف و سکون شده و بی شک در آینده حضور فعالی نخواهند داشت و سرانجام دچار اضمحلال می شوند .در این میان افرادی هستند که در این دریای پرتلاطم انقلاب های پی در پی بر روی موج ها سوار بوده و در زمانی که همگان بر هرج و مرج تناقض و عدم تعادل اذعان دارند ، کارآفرینان به دنبال بدست آوردن فرصتی هستند تا بتوانند با ارائه محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه تعادل را برقرار کرده و اوضاع صنعت را سامان بخشد و ارزشی از خود بر جای گذارند.
بهرحال، سرمایه گذاری کارآفرینانه، که شکل غالب و امروزی سرمایه گذاری در بسیاری از اقتصادهای کشورهای جهان است، چه در بخش صنعت و یا دیگر بخش های اقتصادی پویا، اجرای تصمیمی است که در قسمت های انتهایی فرایند کارآفرینی اتخاذ می شود و نیروی محرکه آن فرد کارآفرینی است که فرایند سرمایه گذاری را با تلاش مضاعف خود به پیش می برد. با نگاهی اجمالی به کارآفرینان ایرانی که کسب و کارهای بسیار موفقی را در داخل و بویژه در خارج از کشور، راه انداخته و هدایت می کنند، به نظر نمی رسد، که تعداد یا درصد کارآفرینان بالقوه ایرانی ناگهان کاهش یافته باشد، بلکه ظن قوی­تر آنکه عدم توجه به عوامل موثر در موفقیت کارآفرینان و ایجاد شرایط و بسترهای مناسب توسعه موفقیت­های کارآفرینان باعث بروز میل کاهنده به کارآفرینی شده است. این تحقیق به پاسخ این دست سؤال ها پرداخته است.
۲-۲- کارآفرینی و روند پیدایش آن
واژه کارآفرینی از قرنها پیش قبل از آنکه به زبان امروزی مطرح شود، در زبان فرانسه متداول گردید. این واژه معادل کلمه فرانسوی Enterprendre به معنای «متعهد شدن» و معادل Under Take در زبان انگلیسی می باشد که در سال ۱۸۴۸ توسط جان استوارت میل به کارآفرینی[۴] در زبان انگلیسی ترجمه شد (خنیفر، ۱۳۸۵). در اوایل سده شانزدهم میلادی کسانی را که در کار مأموریت نظامی بودند کارآفرین خواندند و پس از آن نیز برای مخاطرات دیگر نیز همین واژه با محدودیت هایی مورد استفاده قرار گرفت. از حدود سال ۱۷۰۰ میلادی به بعد درباره پیمانکاران دولت که دست اندرکار امور عمرانی بودند، از لفظ کارآفرین زیاد استفاده شده است. کارآفرینی و کارآفرین اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و همه مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریه های خود تشریح کرده اند. ژوزف شومپیتر با ارائه نظریه توسعه اقتصادی خود در سال ۱۹۳۴ که همزمان با دوران رکورد بزرگ اقتصادی بود، موجب شد تا نظر او در خصوص نقش محوری کارآفرینان در ایجاد سود، مورد توجه قرار گیرد و به همین دلیل وی را «پدر کارآفرینی» لقب داده اند. از نظر وی کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است(پورداریانی، ۱۳۸۱)
۲-۳- تعاریفی از کارآفرینی
روبرت رونشتات [۵] (۱۹۸۵) معتقد است که کارآفرینی فرایند پویای ایجاد ثروت بیشتر است. این ثروت را افرادی ایجاد می‌کنند که مخاطره بزرگ را برحسب سرمایه، زمان و تعهد شغلی در قبال تعیین ارزش کالا یا خدمات می‌پذیرند. کارآفرین با تأمین کردن و تخصیص دادن مهارتها و منابع ضروری باید به طریقی این ارزش را در کالاها یا خدمات ایجاد کند.
ویلکن [۶] (۱۹۹۲) کارآفرینی را یک متغیر میانجی می‌داند و از ویژگی تسریع‌کنندگی برای تشریح کارآفرینی در توسعه اقتصادی استفاده می‌کند. وی معتقد است که کارآفرینی به عنوان یک تسریع کننده، جرقه رشد و توسعه اقتصادی را فراهم می‌اورد. او چهار دسته از عوامل را برای ظهور کارآفرینی مهم می‌شمارد:

 

    • عوامل اقتصادی: مزیتهای بازار، فراهم بودن سرمایه

 

    • عوامل غیر اقتصادی: مقبولیت کارآفرینی (از نظر فرهنگی)، تحرکات اجتماعی، امنیت و عواملی همچون طبقه اجتماعی، قدرت و کنترل

 

    • عوامل روانشناختی: نیاز به توفیق، انگیزه‌ها و مخاطره‌پذیری

 

    • ترکیب عوامل تولید: به منظور ایجاد تغییر در تولید محصولات و خدمات

 

وسپر (۱۹۸۱) کارآفرینی را فرایند معرفی رقبای مستقل کوچک و بزرگ به شرکتهای فعلی می‌داند و کارآفرین را فردی معرفی می‌کند که رقابت را بالا می‌برد و شرکتهای موجود را به مبارزه می‌طلبد. او به دنبال شکافهای بازار و نیازهای ارضاء شده در بازار، انتقال فن‌آوری، ارائه ایده‌های جدید و اجرای آنها می‌باشد. او سرمایه‌گذاری را ترتیب و مشاغل جدید را ایجاد می‌کند.
از نظر استیونسون و گامپرت [۷](۱۹۸۵) کارآفرینی فرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهره‌گیری از فرصتها می‌باشد. از آنجا که کارآفرین هیچگاه بر تمامی منابع لازم تسلط ندارد، دنیال کردن فرصت، مستلزم «پر کردن شکاف منابع» خواهد بود. این فرایند نیز به نوبه خود مستلزم یک رشته انتخابهایی است که می‌بایست به نحوی اتخاذ گردد تا هم به لحاظ درونی با بازار همخوانی داشته و هم به لحاظ برونی با آن متناسب باشد.
۲-۳- تعاریفی از کارآفرین[۸]
تعدادی از تعاریف ارائه شده در مورد کارآفرین به شرح زیر می باشد:
بنا بر تعریف واژه نامه دانشگاهی وبستر[۹] ، کارآفرین کسی است که متعهد می­ شود مخاطره­ های یک فعالیت اقتصادی را سازمان دهی، اداره و تقبل کند (رازلیقی،‌۱۳۸۰)
خریداری نیروی کار و مواد اولیه به بهائی نامعین و به فروش رساندن محصولات به بهائی طبق قرارداد (Bernard, 1700).
کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولات قابل عرضه به بازار، ارائه می کند (Cantillon, 1730).
کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب می کند و مسئولیت ارزش تولیدات، بازیافت کل سرمایه، ارزش دستمزدها، بهره، اجاره ای و همچنین سود حاصل را برعهده می گیرد (Baptiste, 1803).
کارآفرین پلی است بین جامعه به عنوان یک کل، به ویژه جنبه های غیراقتصادی جامعه و مؤسسات انتفاعی تأسیس شده برای تمتع از مزیت های اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی(cole, 1946).
پیتر دراکر (۱۹۸۵) معتقد است که کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می کند.
کرشهوف [۱۰] (۱۹۹۴) کارآفرینان را افرادی می‌داند که شرکتهای جدیدی را که سبب ایجاد و رونق شغلهای جدید می‌شوند، شکل می‌دهند. بنابراین کارآفرینان به وضوح مدیر مالکانی هستند که به منظور بهره‌برداری از نوآوریها، شرکتهای جدید و مستقلی را راه‌اندازی می‌کنند. آنها فعالیت خود را با دارایی شخصی خیلی کم و با آرزوی به دست آوردن ثروت هنگفت برای خودشان آغاز می‌کنند.
آلبرو مارتین[۱۱] (۱۹۷۱) در خصوص کارآفرین به نتایج زیر دست یافت:

 

    • فردی که صاحب یک مؤسسه است و یا دستورات مربوط به کار را صادر می‌کند، ضرورتأ کارآفرین نمی‌باشد.

 

    • فردی که مخاطره سرمایه خود را برعهده می‌گیرد ضرورتأ یک کارآفرین نیست، بلکه فقط یک سرمایه‌گذار است. اما فردی که شهرت حیثیت و آبرو یا بخشی از یک سازمان بزرگ را در نتیجه نوآوری خود که از طریق آن شناخته شده است به خطر بیندازد، بعضی از پیش شرطهای کارآفرینی را دارا می‌باشد.

 

    • یک فرد خلاق در معنای هنری یا ادبی ضرورتأ کارآفرین نمی‌باشد. کارآفرین از طریق فکرهای خلاق اقدام به نوآوری نمی‌کند، بلکه از طریق شناختن ارزش فکرها و بهره‌گیری از آنها چیزهای نو را خلق می‌کند.

 

    • لیبنشتاین [۱۲] (۱۹۶۸) کسی را کارآفرین می‌داند که با اجتناب از بی‌کفایتی‌هایی که دیگران (یا سازمانها) دارند به کامیابی دست می‌یابد. ویژگی عمده دیدگاه وی آن است که تأکید می‌ورزد در دنیای واقعیات، کامیابی استثناء است و شکست قاعده می‌باشد. از نظر او کارآفرین کسی است که یکی از فعالیتهای زیر را انجام دهد:

 

    • بازارها را یکپارچه و مرتبط سازد.

 

    • خلاءها و شکافهای بازار را پر نماید.

 

    • با صرف وقت، خود را درگیر تغییرات ساختاری و سازمانی نماید.

 

    • کلیه عوامل را برای تولید و بازاریابی یک محصول مهیا نماید.

 

کی‌یرلوف [۱۳] (۱۹۷۹) سه وظیفه اساسی را برای همه کارآفرینان موفق تعیین کرده است. این وظایف عبارتند از نوآوری (کارآفرین باید فرصتهای تجاری ناشی از تغییرات در تقاضا و فن‌آوری جدید را شناسایی کند)، سرمایه گذاری (توانایی و تمایل به یافتن و فراهم کردن سرمایه مخاطره آمیز برای یک شرکت) و مدیریت (هنگامی که شرکت تأسیس شده است).
کارآفرین فردی است که یک کسب و کار را راه اندازی می کند و یا از طریق روش های نوآورانه، آنرا بهبود می بخشد (Fry, 1993).
کارآفرین کسی است که سیاست گذاری کسب و کار با اوست و به حساب خود ریسک مالی آن را بر عهده می گیرد، موسسه اقتصادی خصوصاً کسب و کاری را که مستلزم ابتکار و ریسک قابل توجهی باشد سازماندهی و اداره می کند و فرصت های بازار را درک و جهت استفاده از آن فرصت ها، سرمایه و دارایی لازم را فراهم می کند(صمد آقایی، ۱۳۷۸)
کارآفرین فردی است که سازماندهی، مدیریت و تقبل ریسک یک کسب و کار را به عهده می گیرد. در سال های اخیر کارآفرینان کارهای زیادی انجام داده اند که لازم است این تعریف توسعه داده شود. کارآفرین فردی است نوآور و توسعه دهنده که فرصت ها را شناسایی و درک می کند و آن ها را به ایده های علمی و قابل عرضه در بازار تبدیل می کند و از طریق صرف وقت،تلاش، سرمایه یا مهارت، ارزش افزوده ایجاد می­ کند و ریسک­های بازار رقابتی را جهت اجرای این ایده­ ها متقبل می­ شود و پاداش این تلاش­ها را نیز دریافت می­ کند(Kuratk & Hodgetts,2001).
لایوسی [۱۴](۱۹۸۲) کارآفرین را چنین تعریف می‌کند: کسی که فرصت بازار را درک می‌کند و سرمایه لازم برای بهره‌برداری را یکپارچه می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 02:53:00 ق.ظ ]




ـ گنجایش حداکثر و حداقل مدرسه
ـ فضای آموزشی درنظر گرفته شده برای هر دانش آموز.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲- ملاکهای نیروی انسانی
ـ حداقل کارکنان آموزشی و غیر آموزشی مورد نیاز مدرسه
ـ تعداد ساعت کار معلمان در دروس گوناگون
ـ حداقل تخصص و تجربه مورد نظر برای کارکنان.
ملاکهای یاد شده را می توان با توجه به نیازها و شرایط محیط، بر تعداد آنها افزود و یا از آنها کاست؛ برای مثال ملاک فاصله مطلوب میان خانه و مدرسه بر حسب شهر و روستا، سن و جنسیت دانش آموزان و امنیت حاکم در جامعه متفاوت خواهد بود. تأکید استاندارد لازم و معمول در این زمینه بر این است، که هیچ کودکی بیش از یک تا یک کیلومتر و نیم برای رسیدن به مدرسه ابتدایی نباید پیاده طی کند، زیرا طی فاصله طولانی تر باعث خستگی درنتیجه کاهش اثربخشی آموزش می شود (Mcginn and Borden, 1995, p.179).
ج) حمایتهای اداری و سازمانی
انتخاب مکان بهینه برای استقرار مدارس امری است فنی و بسیار وقت گیر. از این رو برنامه ریز آموزشی به همکاری و حمایتهای اداری و سازمانی در سطوح افقی و عمودی نظام آموزشی نیاز دارد.
بنابر توصیه یونسکو در انتخاب مکان مناسب جهت استقرار مدارس لازم است این نکات رعایت شود:
ـ توزیع جغرافیایی عرضه آموزش، متناسب باشد و در هر ناحیه آموزشی، میان عرضه و تقاضا برای آموزش تعادل درنظر گرفته شود
ـ از ملاکهایی بویژه از نظر طی مسافت پیاده میان خانه و مدرسه و گنجایش مدارس پیروی شود
ـ در حد امکان به بازدهی ـ هزینه توجه شود (UNESCO, 1991, P.72).
بعلاوه لازم است در پیش بینی بنای مدارس به گسترش آن در سالهای آینده نیز توجه شود. همچنین تدارک تجهیزات برای مدارس، امکان استفاده از آنها در برنامه های آموزشی دیگر در خارج از ساعات آموزش رسمی نیز می تواند موردنظر قرار گیرد؛ برای مثال پیش بینی تشکیل کلاسهای آموزش بزرگسالان و آموزش مداوم در محل مدارس می تواند حمایت جامعه محلی را در مرحله نیاز سنجی جلب نماید.
۴-۲- برنامه ریزی استقرار مدارس
به طور کلی برنامه ریزی برای استقرار محل مدارس در مقیاس خرد شامل این سه مرحله متمایز است. که در مورد هر یک توضیح داده خواهد شد:
الف) تشخیص وضعیت موجود
ب) پیش بینی نیازهای آینده
ج) ترسیم شکل مدارس (انتخاب محل مناسب جهت استقرار مدارس).
الف) تشخیص وضعیت موجود:
همانطور که گفته شد، هدف برنامه ریزی جهت انتخاب بهینه مکان واحدهای آموزشی (مدارس)، تنظیم شبکه ای است که بتواند با کارایی و رعایت برابری فرصتها، در حد امکان به تقاضای حال و آینده آموزش پاسخ دهد. این هدف کلی هدفهای ضمنی دیگری را نیز در بردارد که عبارتند از:
ـ فراهم ساختن برابر شانس در دستیابی به آموزش
ـ بهبود شرایط تدریس ـ یادگیری
ـ به کارگیری مؤثرتر منابع انسانی و کالبدی.
بنابراین اولین گام در مرحله تشخیص به تحلیل وضعیت موجود محل استقرار مدارس و میزان پاسخگویی آن به اهداف و سیاستهای آموزشی از یکسو و تقاضای آموزش در مقیاس خرد از سوی دیگر، اختصاص می یابد. برای این منظور به داده های آماری در زمینه های زیر در سطح خرد نیاز است:
۱ـ سطح پوشش نظام آموزشی و پراکندگی جمعیت.۲- کارآیی نظام آموزشی از دیدگاه تکرار و افت تحصیلی
۳- کیفیت منابع انسانی و تجهیزات فیزیکی.
ب) پیش بینی تقاضای آموزش و انتخاب محل مناسب جهت استقرار مدارس بعد از تشخیص وضع موجود می توان تقاضای آموزش جمعیت لازم العلیم را همزمان با روند سیاستهای آموزش پیش بینی کرد. دو مرحله پیش بینی تقاضای آموزش و انتخاب محل مناسب جهت استقرار مدارس، به همراه هم مستلزم طی این گامهاست:
۱- پیش بینی شمار ثبت نامها بر حسب جمعیت ۲- تعیین ظرفیت مدارس موجود و تعیین حوزه زیر پوشش آنها.
پس از تعیین ظرفیت مدارس موجود و حوزه زیر پوشش آنها، فهرستی از شبکه مدارس که باید گسترش یابد، بازسازی یا ساخته شود تهیه می گردد.بنابر این تصمیم گیری درباره ساختن مدرسه جدید، گسترش یا بازسازی و تعمیر مدارس موجود می تواند در پاسخ به تقاضای آموزش جوامع محلی و با مشارکت افراد ذی ربط، ذی نفع و ذی علاقه در این جوامع انجام پذیرد. مکانیابی مدارس با درنظر گرفتن توزیع جمعیت لازم التعلیم، مسافتی که میان مدرسه و خانه باید پیموده شود و قابل دسترس بودن مدارس سطوح بالاتر تعیین می گردد (مشایخ، ۱۳۸۰، ص۱۴۷).
ج) ترسیم شکل مدارس : در این مرحله بعد شناسایی مکانها مناسب و تطبیق آنها با استانداردها اقدام به ترسیم شکل می گردد.
۵-۲- راهبرد نیازهای اساسی
در جوامع کهن منابع فراوان و جمعیت کم محدودیتی ایجاد نمی کرد ولی با گذشت زمان، جمعیت افزایش یافت به طوری که برخی در دستیابی به نیازهای خود ناکام ماندند. از این رو نیازهای اساسی وارد عرصه تحقیقات و تفکرات بشر شد. نیازسنجی به طور اعم از دهه ۱۹۷۰ مورد توجه محافل علمی قرار گرفته است.
این توجه عموماً از سه انگیزه سر چشمه می گیرد:
۱- از دیدگاه انسانی و بشر دوستانه: در این دیدگاه سؤال بر سر آن است که، انسانها به چیز نیاز دارند تا خوشبخت شوند؟
۲- از دیدگاه سیاست: از این دیدگاه بیش از پیش به این نکته پی برده شده است که ثبات جامعه در حد زیادی به این وابسته است که تا چه حد نیازهای انسانهای آن جامعه ارضاء شده باشد.
۳- از دیدگاه اقتصاد:
از این دیدگاه نیازسنجی به دو دلیل مورد توجه است:
اولاً به منظور میزان تقاضا و ثانیاً به جهت انحراف نیازها و تمرکز کردن آنها روی کالاهایی که قبلاً تولید شده اند و یا در شرایط اقتصادی یک کشور قابل تولیدند (رضوی، ۱۳۷۷، ص۱۰۹).
دسته بندی نیازهای اساسی به یک صورت نیست برخی آنرا در دو گروه جای داده اند. اولین دسته به نیازهای مصرفی شخصی مانند غذا، مسکن و پوشاک مربوط است. و دسته دوم به خدمات عمومی اساسی مانند بهداشت، آموزش، حمل و نقل، آب آشامیدنی سالم و تسهیلات فرهنگی مربوط می شوند (فرجادی، ۱۳۷۳، ص۴۵۲).
آنچه مسلم است اینکه، فضای روستایی برای زیست، تطابق بیشتری با خلق و خوی انسانها دارد. اگر بتواند برای زیستن امکانات کافی فراهم آورد، مسلماً در جذب جمعیت و عرضه قدرت بالقوه تولیدی خود موفق خواهد بود (مطیعی لنگرودی، ۱۳۷۰، ص۲۸۹). اما نتایج تحقیقات علمی و تجارب عملی ثابت کرده اند که تأمین نیازهای جامعه روستایی به تنهایی نتوانسته است موفقیت لازم را در این زمینه کسب کند، بلکه تأمین این نیازها، بدون وجود بستر اقتصادی مناسب در روستا، موجب افزایش روحیه مصرف، کاهش توان تولید، وابستگی شدید به شهر، تغییرات فرهنگی و بروز نیازهای بیشتر شده است (رفیع پور، ۱۳۶۹، ص۵). و در مواردی ایجاد تسهیلات زیربنائی، علاوه بر اینکه تأثیری در افزایش تولید ندارد، سبب هدر رفتن بودجه اندک نواحی روستایی می گردد. به طوریکه در بین روستاهای تخلیه شده، سرمایه های سنگینی از خدمات رفاهی (برق، آب لوله کشی، حمام و …) همپای امکانات خصوصی تولیدی آب و زمین، مساکن و تأسیسات مربوط، برجای مانده است، که خود رقم سنگینی از ثروت ملی را تشکیل می دهد. امکانات موجود در روستا با تکیه بر تعداد جمعیت ساکن در روستا شکل می گیرد. به طوری که روستاهای پر جمعیت از امکانات بیشتری برخوردار می باشند. (مطیعی لنگرودی، ۱۳۸۲، ص۳۸).
۶-۲- روش های تعیین مراکز خدمات روستائی
مراکز خدمات روستایی، نقش بسیار مهمی در ارائه امکانات و خدمات مورد نیاز روستاهای تحت نفوذ خود دارا می باشند. زیرا، مراکز خدمات رسانی به عنوان پایگاهی برای ایجاد تحرک و میل به زیستن در نواحی روستایی، تلقی می شوند.
در ارتباط با تعیین مکان مناسب برای خدمات رسانی روستایی در سطح دهستان و یا مجموعه روستایی، مهمترین مورد، تعیین و تنظیم چگونگی ساخت سلسله مراتبی در سطح مجموعه روستاها، برای توزیع هر چه مناسبتر خدمات است، تا جامعه روستایی بتواند از امکانات خدماتی موجود در سطوح بالاتر سلسله مراتبی، به نحوی هر چه بهتر سود برد. یکی از دلایل اصلی عقب ماندگی روستایی و عدم میل به ماندگاری جمعیت در نواحی روستایی، ضعف امکانات خدمات رسانی، و عدم دسترسی آسان این جمعیت به مراکز ارائه خدمات است. عدم دسترسی آسان به خدمات موردنیاز و فقدان مراکز بازار برای داد و ستد، مشکلاتی را از نظر زیستی برای روستاییان ایجاد می نماید زیرا مکانیابی درست مراکز خدمات روستایی در سطح دهستان و یا مجموعه روستایی، سبب کاهش هزینه و زمان سفر برای دستیابی به خدمات گردیده، که خود در ایجاد رغبت هرچه بیشتر، برای انجام سفر بسیار مؤثر است. همچنین، ارتباطات هرچه بیشتر در سطح دهستان و بین روستایی، سبب تحرک و زمینه ساز امور مشارکتی گردیده، که در ایجاد میل به زیستن در محیط روستا مؤثر است (منبع قبلی، ص۱۲۱).
البته منظور از خدمات روستایی، خدمات عمومی و اساسی می باشد که منحصراً توسط دولت صورت می گیرد. و خدمات عمومی اموری است که کلیه افراد یک اجتماع از آن بهره مند گردند. به عبارت دیگر مردم یک جامعه دارای یک سلسله نیازهای مشترک می باشند، که هر یک به تنهایی قادر نیستند آنها را منفرداً برای خود تأمین کنند.
«ریچارد لونزدیل»[۱]۱ بیان نموده است «یک خدمت عمومی آن است که امکان دسترسی به آن برای همگان میسر باشد و شامل مواردی است که مردم راساً قادر به تأمین آن برای خود نمی باشند. مراد از خدمات، خدماتی است که به افراد ارائه می گردد. به طور کلی هر خدمتی که دولت در آن مشارکت نماید خدمت عمومی تلقی خواهد شد» (آسایش، ۱۳۷۹، ص۸۰). بنابراین، با توجه به مطالب گفته شده، جهت مکانیابی مراکز خدمات آموزشی از روشها و مدلهای مختلفی استفاده می شود که در زیر به آن اشاره می کنیم:
۱-۶-۲- جمعیت شاخصی از مرکزیت
نقشی که یک نقطه به خصوص در رابطه با دیگر نقاط، به عنوان مراکز خدمات، تسهیلات، کالاها، و روابط متقابل اجتماعی اجرا می کند، در اصطلاح «مرکزیت» و آنچه این مرکزیت را مشخص
می کند، «شاخص مرکزیت» خوانده می شود (مطیعی لنگرودی، ۱۳۸۲، ص۱۳۱).
مرکزیت و رتبه سلسله مراتبی یک سکونتگاه تابعی از توسعه نهادی آن است. ساده ترین روش این است که جمعیت به عنوان شاخصی درنظر گرفته شود. با فرض اینکه حجم آن با توسعه نهادی همبستگی نزدیک داشته باشد. در این روش پس از تعیین جمعیت هر سکونتگاه می توان آنها را در یک ناحیه موردنظر، طبقه بندی کرد (میسرا، ۱۳۵۲، ص۲۶).
در این روش میزان جمعیت به منزله منعکس کننده، میزان نقش کارکرد ناحیه، در جوابگویی به سطحی از نیازهای خدماتی است. بنابراین با بهره گرفتن از شکل های جمعیتی می توان مکانی بهینه را انتخاب نمود ومکانیابی هایی را که انجام گرفته مورد ارزیابی قرار داد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 02:53:00 ق.ظ ]




Boverin

 

B. bassiana

 

سوسک کلرادو

 

شوروی سابق

 

 

 

Boverol

 

B. bassiana

 

سوسک کلرادو

 

چک

 

 

 

Boverosil

 

B. bassiana

 

سوسک کلرادو

 

چک

 

 

 

Pae-sin

 

P. fumosoroseus

 

سفیدبالک­ها

 

مکزیک

 

 

 

Laginex

 

L. giganteum

 

لارو پشه­ها

 

ایالات متحده

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در شناسایی جدایه­های گونه­ B. bassiana از روش RADP-PCR استفاده شده است (یورتز و رایس[۵۶]، ۱۹۹۷). همچنین رهنر و بوکلی[۵۷] (۲۰۰۳) از ریز ماهواره­ها برای بررسی ساختار جمعیت و حدود گونه ­ای B. bassiana بهره گرفته­اند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
با توجه به رنگ سفید کنیدیوفور و کنیدی قارچ B. bassiana، توده­ی ریسه­های تشکیل شده روی لاشه­ی میزبان به رنگ سفید دیده می­ شود و از این رو بیماری ایجاد شده به موسکاردین سفید مشهور است. این قارچ در محیط کشت مصنوعی و خاک به فرم ریسه رشد کرده و کنیدی تولید می­ کند. قارچ به محض ورود به همولنف، ممکن است از طریق اجسام هیفی مخمّر مانند توسعه پیدا کند. فاز اخیر مرحله­ انگلی اجباری بوده و در حالت طبیعی در بیرون از حشره­ی میزبان مشاهده نمی­ شود. در موقع مرگ میزبان، سلول­های قارچی در همولنف به فاز ریسه­ای تغییر یافته و بافت­های باقیمانده را کلونیزه می­ کنند. فاز ریسه­ای از کوتیکول خارج شده و کنیدیوفورهای بی­رنگ را در سطح میزبان ایجاد می­ کند (بوسیاس و پندلند[۵۸]، ۱۹۹۸). تندش و رشد کنیدی قارچ در واکنش به منابع قابل استفاده کربن (مانند گلوکز و کیتین) و نیتروژن بروز می­ کند (اسمیت و گرولا[۵۹]، ۱۹۸۱). در محیط کشت مایع بر حسب محتوای غذایی محیط تولید بلاستوسپور، کنیدی یا هر دوی آنها را می­ کند (توماس[۶۰]و همکاران، ۱۹۸۷).
قارچ B. bassiana در تمام نقاط جهان وجود داشته و به صورت ساپروفیت همه­جایی خاکزی دیده می­ شود. این عوامل بیماری­زا به صورت گسترده­ای به عنوان یکی از گونه­ های امیدبخش برای توسعه بالقوه در کنترل بیولوژیک عملی است. همچنین دارای طیف میزبانی وسیع بوده و به ویژه در گونه­ های راسته پروانه­ها (بال پولکداران)، سوسک­ها (سخت بالپوشان) و سن­ها (ناجوربالان) ایجاد بیماری می­ کند، همچنین آلودگی در مگس­ها (دوبالان) و زنبورها (بال­غشائیان) نیز دیده شده است (تانادا و کایا[۶۱]، ۱۹۹۳).
سنت لجر[۶۲]و همکاران (۱۹۹۲) تنوّع طبیعی بالایی را در جمعیت­های B. bassiana در بررسی ۱۳۸ جدایه از این قارچ در آنالیز ایزوآنزیمی مشاهده نمودند که نشان ­دهنده دامنه متغیر مناطق جغرافیایی بود. مطالعات دیگر به­وسیله ونگ[۶۳]و همکاران (۲۰۰۳) با بهره گرفتن از RADP-PCR، ۲۸S-rDNA و ریز ماهواره­ها مشخص کرد که میانگین شاخص تنوّع ژنتیکی جمعیت­های جغرافیایی به­ طور معنی­داری پایین­تر از شاخص جمعیت­های مشتق بر اساس حشره­ی میزبان بود که نشان می­دهد که ارتباط ژنتیکی جدایه­هایB. bassiana بیشتر از گونه­ حشره­ی میزبان به موقعیت جغرافیایی ارتباط دارد.
۲-۲-۵-۳- سموم قارچی
بیشتر مطالعات انجام شده در این زمینه مربوط به گونه­ های M. anisopliae وB. bassiana می­باشد. و مطالعات کمتری روی گونه­ های دیگر نظیر Tolypocladium spp.،Isaria fumosorosea،Verticillium lecanii و Hirsutella thompsonii (Fischer) انجام گرفته است. این قارچ­ها تولید انواعی از متابولیت­های ثانویه را می­نمایند که بعضی از آنها در سطح گونه اختصاصی بوده در حالی که بقیه توسط تعداد زیادی از قارچ­ها تولید می­شوند. توکسین­ها بسته به رشته­ های علمی مختلف دارای تعاریف متفاوتی هستند. پاتولوژیست­های گیاهی توکسین­ها را به ترکیبات با وزن مولکولی پایین محدود کرده ­اند که در بیشتر موارد محصول “متابولیسم ثانویه[۶۴]” هستند (گرانیتی[۶۵]، ۱۹۷۲). ترکیباتی که در فرآیندهای متابولیکی اولیه­ موجودات زنده نقش مشخصی ندارند، متابولیت­های ثانویه نامیده می­شوند. مروری در منابع نشان می­دهد که تعداد قابل توجهی از متابولیت­های ثانویه با وزن مولکولی پایین از قارچ­های بیمارگر حشرات جداسازی شده ­اند که تعداد زیادی از آنها دارای فعالیت حشره­کشی هستند (گیلسپی و کلایدون، ۱۹۹۸). به نظر می­رسد متابولیت­های تولید شده به وسیله­ قارچ­های بیمارگر حشرات دارای عملکردهای زیر باشند.
۱- برای میزبان سمّی بوده و به مرگ میزبان کمک می­نمایند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 02:53:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم