جدول ۵-۱-۲۳ توزیع فراوانی و درصدی طبقه های مختلف هنجار ذهنی تعداد مطلوب فرزند …………………………… ۷۰
جدول ۵-۱-۲۴ آماره های توصیفی نمره مقیاس کنترل درک شده بر روی داشتن فرزند ……………………………………. ۷۱
جدول ۵-۱-۲۵ سطوح کنترل درک شده زنان مورد مطالعه بر روی داشتن فرزند ……………………………………………… ۷۱
جدول ۵-۱-۲۶ توزیع فراوانی و درصدی تعداد ایدهآل فرزند از نظر پاسخگویان …………………………………………………. ۷۱
جدول ۵-۲-۱ نتایج ضریب همبستگی سن پاسخگو و تعداد ایدهآل فرزند ………………………………………………………….. ۷۲
جدول ۵-۲-۲ نتایج ضریب همبستگی سن ازدواج پاسخگو و تعداد ایدهآل فرزند ……………………………………………….. ۷۳
جدول ۵-۲-۳ نتایج ضریب همبستگی مدت زمان ازدواج پاسخگو و تعداد ایدهآل فرزند …………………………………….. ۷۳
جدول ۵-۲-۴ نتایج ضریب همبستگی بعد خانوار و تعداد ایدهآل فرزند ………………………………………………………………. ۷۳
جدول ۵-۲-۵ نتایج ضریب همبستگی تعداد خواهر و برادر پاسخگو و تعداد ایدهآل فرزند …………………………………. ۷۴
جدول ۵-۲-۶ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایدهآل فرزند برحسب وضعیت اشتغال ………………………………………………. ۷۴
جدول ۵-۲-۷ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایدهآل فرزند برحسب میزان درآمد ……………………………………………………. ۷۵
جدول ۵-۲-۸ نتایج ضریب میزان بهرهمندی از تسهیلات و تعداد ایدهآل فرزند ………………………………………………….. ۷۵
جدول ۵-۲-۹ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایدهآل فرزند برحسب میزان تحصیلات ……………………………………………… ۷۶
جدول ۵-۲-۱۰ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایدهآل فرزند برحسب میزان مطالعه ……………………………………………….. ۷۶
جدول ۵-۲-۱۱ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایدهآل فرزند برحسب طبقه اجتماعی …………………………………………….. ۷۷
جدول ۵-۲-۱۲ نتایج ضریب همبستگی میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی و تعداد ایدهآل فرزند ………………. ۷۷
جدول ۵-۲-۱۳ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایدهآل فرزند برحسب میزان آگاهی از روشهای جلوگیری از حاملگی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۷۸
جدول ۵-۲-۱۴ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایدهآل فرزند برحسب ترجیح جنسی فرزند ……………………………………. ۷۸
جدول ۵-۲-۱۵ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایدهآل فرزند برحسب میزان گرایش مذهبی ………………………………….. ۷۸
جدول ۵-۲-۱۶ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایدهآل فرزند برحسب نگرش نسبت به نقشهای جنسیتی ……………. ۷۹
جدول ۵-۲-۱۷ نتایج ضریب همبستگی نگرش نسبت به فرزند و تعداد ایدهآل فرزند ………………………………………… ۸۰
عنوان صفحه
جدول ۵-۲-۱۸ نتایج ضریب همبستگی هنجار ذهنی تعداد مطلوب فرزند و تعداد ایدهآل فرزند ……………………….. ۸۰
جدول ۵-۲-۱۹ نتایج ضریب همبستگی میزان کنترل اقتصادی درک شده و تعداد ایدهآل فرزند ……………………… ۸۱
جدول ۵-۲-۲۰ نتایج رگرسیون گام به گام تعداد ایدهآل فرزند …………………………………………………………………………… ۸۲
جدول ۵-۲-۲۱ ضرایب رگرسیونی متغیرهای تأثیرگذار بر شاخص هنجار ذهنی تعداد مطلوب فرزند ……………….. ۸۴
جدول ۵-۲-۲۲ ضرایب رگرسیونی متغیرهای تأثیرگذار بر شاخص میزان کنترل درک شده برای داشتن فرزند …۸۵
جدول ۵-۲-۲۳ میزان تأثیر مستقیم، غیر مستقیم و کل متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته تعداد ایدهآل فرزند…۸۷
جدول ۶-۱ نتایج آزمون فرضیه های تحقیق …………………………………………………………………………………………………………… ۹۵
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار ۳-۱: مدل کلی تئوری رفتار برنامه ریزی شده ……………………………………………………………………………………………. ۴۰
نمودار ۳-۲: مدل مفهومی تحقیق ………………………………………………………………………………………………………………………….. ۴۱
نمودار ۳-۳ مدل تجربی تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………………… ۴۲
نمودار ۵-۱ تحلیل مسیر …………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۸۶
فصل اوّل
کلیات
۱-۱- مقدمه
امروزه جغرافیای اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی جهان تحولات شگرفی را تجربه می کند. در این میان، تحولات جمعیتی در بین موضوعات انسانی، فنی و علمی به عنوان یک عامل مشترک اهمیت بسزایی دارد. بسیاری از متخصصان معتقدند که جمعیت و تحولات آن در طراحی برنامه های توسعه، متغیری کلیدی و مهم است. اثرات متغیرهای جمعیتی بر سایر متغیرهای اقتصادی و اجتماعی از جمله رشد اقتصادی، امنیت، محیط زیست و … اهمیت توجه به این گونه متغیرها را دو چندان می کند. در بسیاری از سیاستگذاریها و برنامه ریزیهای توسعه، مهمترین متغیری که به عنوان مبنای محاسبات در نظر گرفته می شود، جمعیت و دگرگونیهای آن در گذشته، حال و آینده است (مشفق و همکاران، ۱۳۹۱).
جمعیت و ابعاد آن، نقطهی مرکزی هر نظام اجتماعی محسوب می شود. تحولات جمعیتی، تقریباً تمام جنبه های زندگی انسان و جهان پیرامون وی را تحت تأثیر قرار میدهد و اثرات متعددی بر خردهنظامهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و محیطی وارد می کند و منشأ تحولات چشمگیری در این حوزه ها می شود. در مقابل، جمعیت نیز متأثر از تحولات نظام اجتماعی، سیاستها و برنامه های توسعه است. این ارتباط تعاملی جمعیت و جامعه، در چارچوبی مفهومی- تحلیلی تحت عنوان «جمعیت، توسعه و برنامه ریزی» مطرح شده و گسترش یافته است (صادقی، ۱۳۸۸). این چارچوب هر چند از موضوعات قدیمی اندیشه و دانش جمعیتشناسی محسوب می شود، اما در دوران معاصر از پویایی خاصی برخوردار بوده و همواره بر اهمیت علمی و کاربردی آن افزوده شده است (عباسی شوازی و حسینی چاوشی، ۱۳۹۰).
ایران همانند بسیاری از کشورهای دنیا بعد از جنگ جهانی دوم، مراحل انتقال جمعیتی را با کاهش اساسی و مستمر مرگ و میر آغاز کرد. در فاصلهی سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۶۰، ایران با رشد جمعیت بیسابقه و شتابان مواجه بود. به طوری که میانگین رشد سالانهی جمعیت در این چهار دهه، به رقمی حدود ۳ درصد رسید. رشد سالانهی ۳ درصد سبب شد جمعیت ایران از رقمی کمتر از ۱۹ میلیون نفر در سال ۱۳۳۵ به رقمی نزدیک به ۵۰ میلیون نفر در سال ۱۳۶۵ برسد و در سال ۱۳۹۰ به حدود ۷۵ میلیون نفر افزایش یابد. پیشرفت بهداشت و گسترش آن و به تبع آن کاهش میزانهای مرگ و میر، به ویژه مرگ و میر نوزادان و اطفال، نقشی اساسی و تعیین کننده در شتاب رشد جمعیت ایران داشته است (مشفق و همکاران، ۱۳۹۱).
روند رشد جمعیت ایران از گذشته تا به حال نشان میدهد که متوسط میزان رشد سالانهی جمعیت در دهه ۱۳۴۵- ۱۳۳۵ برابر با ۱/۳ درصد در سال بوده است، لیکن در دهه پس از آن یعنی در فاصلهی سالهای ۱۳۵۵-۱۳۴۵ با کاهش روبرو شد و به میزان رشد جمعیت ۷۱/۲ درصد در سال رسید. در دهه ۱۳۶۵- ۱۳۵۵ به سبب تحولات سیاسی- اجتماعی این دهه، میزان رشد جمعیت کشور به ۹/۳ درصد در سال افزایش یافت (مشفق و حسینی، ۱۳۹۱).
بدون شک، باروری یکی از مهمترین مؤلفه های تحولات جمعیتی در هر کشور است و از اینرو، سیاستهای جمعیتی در دنیا به طور عمده حول محور کاهش یا افزایش باروری اعمال می شود (عباسی شوازی و حسینی چاوشی، ۱۳۹۰).
پس از انجام سرشماری ۱۳۶۵ و وقوف به جمعیت ۵۰ میلیونی کشور و از آن مهمتر وقوف به روند بیسابقه رشد شتابان جمعیت، دولت و دستگاههای برنامه ریزی، لزوم اتخاذ سیاستهایی در جهت تعدیل میزان رشد جمعیت از طریق تشویق و ترغیب برنامه های تنظیم خانواده و کاهش سطح زاد و ولد را اجتنابناپذیر دانستند؛ به طوری که از سال ۱۳۶۷، این سیاستها در متن اولین برنامهی توسعه اقتصادی و اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی قرار گرفت (امانی، ۱۳۸۰). خانوادهها و زوجین نیز به دلیل آشنایی قبلی با برنامههای تنظیم خانواده، توجه به بهداشت و آموزش فرزندان و به طور کلی توسعهخواهی و توجه به کیفیت زندگی، از برنامههای تنظیم خانواده و تحدید موالید استقبال کردند.
بدین ترتیب، برنامه ریزی، مساعدت دولت، آمادگی و استقبال خانوادهها و زوجین در دهه ۱۳۷۰، سطح باروری را در ایران با سرعتی استثنایی که در سطح بین المللی کمسابقه و شاید هم بیسابقه بود، کاهش داد (کلانتری و همکاران، ۱۳۸۵).
در دهه دوم انقلاب، موفقیتهای چشمگیر برنامهی تنظیم خانواده در کشور باعث کاهش نرخ موالید و کنترل جمعیت شد. در این دهه، نرخ رشد جمعیت از ۹/۳ درصد در دهه ۱۳۶۵- ۱۳۵۵ به ۹۶/۱ درصد در دهه ۱۳۷۵- ۱۳۶۵ کاهش یافت و در دهه ۱۳۸۵- ۱۳۷۵ به نرخ رشد ۶۱/۱ درصد رسید (مشفق و حسینی، ۱۳۹۱).
کاهش باروری در همه استانهای کشور صورت گرفته و با وجود زمینه های متفاوت اقتصادی- اجتماعی، شباهتهای زیادی از نظر جمعیتشناختی در بین آنها مشاهده می شود. هر چند هنوز سطح و الگوهای متفاوتی از باروری در نقاط مختلف کشور وجود دارد، ولی روند مشابه کاهش باروری در شهر و روستا و در همه استانها، بیانگر نوعی «همگرایی رفتارهای باروری» در کشور است (عباسی شوازی، ۱۳۸۰).
به طور کلی، تغییرات و تحولات جمعیتی در ایران طی دهههای گذشته بسیار چشمگیر و قابل ملاحظه میباشد. در مقیاس بین المللی نیز تحولات جمعیتی ایران از برجستگی زیادی برخوردار است و به عنوان یک نمونه مثال زدنی، مورد توجه جمعیتشناسان میباشد. در واقع، تحولات سطح موالید در ایران طی دهههای اخیر از جمله کمسابقهترین تجربه های مربوط به انتقال سطح باروری در تاریخ جوامع بشری معرفی شده است (مک دونالد[۱]، ۲۰۰۵). به طوری که میزان باروری کل از حدود ۷ فرزند برای هر زن در سال ۱۳۵۹ به ۲/۶ فرزند برای هر زن در سال ۱۳۶۴ و ۳۸/۴ فرزند در سال ۱۳۷۰ کاهش مییابد؛ این میزان باز هم در سال ۱۳۷۵ به ۷۲/۲ تنزل مییابد. بر مبنای داده های «بررسی ویژگیهای بهداشتی- جمعیتی ایران» میزان باروری کل در سال ۱۳۷۹ به حدود ۱/۲ کاهش یافته و بسیاری از نقاط شهری نیز باروری پایینتر از حد جانشینی را تجربه نموده اند (عباسی شوازی و همکاران، ۲۰۰۴).
نکتهی جالب توجه در انتقال سطح باروری ایران این است که روند نسبتاً تدریجی کاهش میزانهای باروری طی سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۶۵ بسیار بطئی و کند است. به عبارت دیگر، کاهش اساسی نرخ زاد و ولد در ایران عمدتاً مربوط به دو دهه اخیر میباشد، به طوری که سطح باروری از حدود شش فرزند برای هر زن در سال ۱۳۶۵ به طور شگفتانگیزی به تقریباً دو فرزند برای هر زن در سال ۱۳۸۰ تنزل یافته است. این بدان معناست که چنین تحول چشمگیری در انتقال باروری ایران در یک دوره زمانی نسبتاً کوتاه به وقوع پیوسته است (فروتن، ۱۳۸۸). چنین تحول جمعیتی عمیق و شتابانی می تواند به عنوان یک نمونه تجربی برای این ایده باشد که اگر چه تغییر در جوامع سنتی معمولاً به کندی صورت میپذیرد ولیکن وقتی چنین تغییری شروع شد به صورت یک حرکت طوفانآسا و نیروی قدرتمند غیر قابل کنترل عمل خواهد کرد (ویکس[۲]، ۱۹۹۴).
سطح باروری در بسیاری از کشورهای صنعتی و پیشرفتهی غربی و آسیایی در چند دههی اخیر، در سطح پایین (زیر سطح جایگزین) باقی مانده است و ساختار جمعیت آنها به طور فزاینده در حال سالخورده شدن میباشد (سازمان ملل[۳]، ۲۰۱۱). جمعیت ایران نیز، اگرچه تاکنون مانند کشورهای صنعتی به طور جدی درگیر پدیده سالخوردگی جمعیت نشده است، اما کمابیش مانند کشورهای پیشرفته در حال تجربه باروری سطح پایین است (عرفانی، ۱۳۹۲).
[یکشنبه 1400-08-02] [ 04:18:00 ق.ظ ]
|