کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



ج) گزارش[۹۲]: برنامه ی است گاه مستقل و یا جزئی از یک برنامه که در آن محیط ، شرایط و فضای رویدادی خاص یا موضوعی خاص از سوی گزارشگر برای مخاطب منعکس می شود. در اغلب موارد موضوع گزارش یا رویداد شکلی تخصصی دارد. برای مثال گزارش گنکره ها و گردهمایی علمی یا مسابقات ورزشی.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
د) مسابقه[۹۳]: این دسته از برنامه ها با اهدافی دوگانه برای پخش از تلویزیون تهیه می شوند ، از یک سو با ایجاد رقابت بین شرکت کنندگان باعث بروز و تخلیه هیجان به شکلی صحیح شده و از سوی دیگر طرح سوالات عمومی و تخصصی در چنین مسابقاتی از لحاظ آموزشی و اطلاع رسانی نیز مفید فایده است. این شکل از برنامه معمولاً در قالب های متفاوت ارائه می شود ، گاهی مسابقه کاملاً علمی و تخصصی طراحی می شود ، گاهی مسابقه به صورت کاملاً ورزشی طراحی می شود ، گاهی مسابقه به شکل ترکیبی طراحی خواهد شد.
ه) ترکیبی[۹۴]: این قبیل برنامه ها ساختاری به شکل موزائیک دارند. به سخن دیگر در برنامه های ترکیبی از چندین شکل برنامه نظیر قطعات نمایشی ، موسیقی ، مصاحبه ، گزارش و گرافیگ (انیمیشن) در تلویزیون بهره جویی می شود که گرچه به لحاظ شکل ارائه و مدت زمان با هم متفاوتند ، اما در نهایت درون یک چهارچوب قرار می گیرند. ُجنگ نوعی برنامه ترکیبی است که کلیه بخش های آن حول یک محور حرکت می کنند و پیام برنامه در تمام بخش ها به شکل منطقی به نوعی تکرار می شود. برای نمونه برنامه های خانواده تهیه شده در صدا و سیما شکلی ترکیبی دارند.
بند سوم ) از لحاظ ساختار
بعد از اینکه با موضوعات قابل طرح در یک برنامه و قالب (شکل) برنامه برای ارائه آن ها آشنا شدیم ، مهم ترین ملاک طبقه بندی برنامه های تلویزیونی ساختار می باشد که نمود بارز معماری هر برنامه بوده و از ترکیب عناصر سه گانه « نیروی انسانی » ، «منابع مالی » ، « منابع تجهیزاتی و مواد مصرفی » شکل می گیرد و به واقع استخوان بندی برنامه را تشکیل می دهد. نتیجتاً پیام و محتوای برنامه در یک قالب تعیین شده ، با صرف وقت و هزینه در یکی از ساختارهای پذیرفته شده تلویزیون به بیننده عرضه خواهد شد که با توجه به فرم های شناخته شده برنامه سازی به ۳۲ ساختار و با توجه به ترکیب تمامی عوامل در ۴ طبقه خلاصه می شود :
الف) طبقه الف : آن گونه از برنامه ها که به جهت ویژگی های خاص نیازمند بهره جویی همه جانبه از سه عنصر مهم نیروی انسانی فعال و خوش ذوق ، منابع مالی عظیم ، تجهیزات و امکانات گسترده (نور صدا ، گریم ، لباس ، افکت ، فضا و…) و مکان های متعدد بوده و به همین دلیل در مدت زمانی طولانی ساخته می شوند. اگر چه تهیه برنامه های این طبقه مستلزم صرف هزینه و زمان بسیاری برای سازمان صدا و سیما می باشد ، اما بسته به اهمیت موضوع برای ساخت مجموعه های تاریخی یا مذهبی این هزینه ها صورت خواهد گرفت.[۹۵] در نتیجه مجموعه های داستانی همچون یوسف پیامبر و مختارنامه که با بهره گیری از امکانات بسیار گسترده از جمله بازیگران ، دکورهای متعدد (اعم از فضاهای مورد نیاز و افراد مورد نیاز جهت تهیه اثر همچون گریموران متعدد )، جلوه های ویژه و … ساخته شده اند ، در طبقه بندی ها در گروه الف جای خواهند گرفت.
ب) طبقه ب : گونه ای از برنامه های تلویزیونی در طبقه ب قرار می گیرند که به جهت محتوی نیازمند استفاده از عوامل سه گانه فوق در حجم گسترده نمی باشند. مجموعه های داستانی در تلویزیون در دو طبقه الف و ب جای می گیرند ، تفکیک میان این آثار به موجب مولفه هایی همچون زمان وقوع داستان، تعداد بازیگران ، تعداد دکور ، جلوه های ویژه ، طراحی گریم ، موسیقی امکان پذیر می باشد. زیرا بسته به بافت قصه و فیلمنامه و اینکه بخواهند فیلم را در چه محدوده زمانی بسازند ، امکانات و تجهیزات و نحوه طراحی دکور و تعداد دکور و حتی جلوه های ویژه تعبیه شده در آن ها متفاوت خواهد بود و این امر بدون شک در تعداد بازیگران اصلی و سیاهی لشگر و چهره پردازی و گریم آن ها از حیث محدوده مکانی و زمانی ساخت فیلم و حتی نحوه تنظیم موسیقی برای فیلم تاثیر خواهد گذاشت.[۹۶]
ج) طبقه ج : برنامه هایی که در این طبقه قرار می گیرند گرچه در مقایسه با دو طبقه الف و ب از امکانات و تجهیزات گسترده ی بهره نمی برند ، اما طیف وسیعی از برنامه ها را تشکیل می دهند. به طور کلی برنامه های با پس زمینه بیان واقعیت همچون مستندهای محض و گزارشی و همچنین برنامه های ترکیبی در این چهارچوب قرار گرفته و با امکانات به مراتب بسیار کمتر از دو طبقه الف و ب ساخته می شوند.[۹۷]
د) طبقه د : برنامه هایی که در این طبقه قرار می گیرند به جهت نحوه ساخت و تکنیک نیازمند حداقل امکانات و تجهیزات بوده و برنامه هایی همچون مسابقات ورزشی ، گزارش از مراسم ها در این گروه جای می گیرند.[۹۸] به عبارت دیگر در این طبقه تنها تصویربرداری از رویداد اهمیت پیدا خواهد کرد. بنابراین تهیه گزارش از مسابقات زنده فوتبال و سایر ورزش ها در این طبقه جای خواهد گرفت.
گفتار سوم : دست اندرکاران آثار تلویزیونی
در یک تعریف ساده می توان گفت : دست اندر کاران اثر تلویزیونی کسانی هستند که اثر با تلاش و همت آن ها البته با بهره گرفتن از ابزار و تجهیزات فنی ساخته می شود. به عبارت دیگر برنامه های تلویزیونی به دلیل دارا بودن ویژگی دیداری و شنیداری کاری کاملاً گروهی بوده که با همکاری عوامل بسیاری ساخته می شوند. این عوامل نیز بسته به نوع کارشان ممکن است کسانی باشند که به دلیل اینکه هدایت ساخت فیلم را بر عهده دارند یا فیلمنامه را به نگارش در می آورند و غیره …. به نوعی طراح اصلی برنامه باشند. یا اینکه تنها کسانی باشند که ابزار فنی را به کار انداخته و هیچ نقش موثری در طراحی برنامه نداشته باشند ، زیرا هر رشته هنری ابزار و وسایل خاصی در اختیار دارد که آفرینندگان با بهره گرفتن از آن ها می توانند ، ایده ها و خلاقیت های ذهنی خود را به بهترین شکل ممکن بروز دهد. آنچه تمایز میان برنامه های تلویزیونی را بیش از پیش پدیدار می سازد ، آن است که برنامه در استودیو یا در خارج از استودیو ساخته شود.
هر سازمان پخش معمولاً به تعداد زیاد استودیوی کوچک و بزرگ دارد که از لحاظ طراحی صحنه متفاوت بوده و هر یک برای برنامه خاصی استفاده می شوند. از لحاظ فنی این استودیوها با سه اتاق در ارتباط هستند که عبارتند از اتاق فرمان تصویر که درآن کیفیت رنگ صحنه و میزان نور آن کنترل و پردازش می شود. اتاق فرمان صدا که در آن صدابرداران کیفیت و مقدار صداها را کنترل کرده و در صورت نیاز و با هماهنگی کارگردان از افکت های متناسب با صحنه استفاده خواهند کرد. اتاق فرمان تولید که مهم ترین بخش استودیو بوده و کارگردان در آن علاوه بر کنترل همه جانبه صحنه و بازیگران ، نظارت کامل بر عملکرد اتاق فرمان صدا و تصویر نیز خواهد داشت.[۹۹]به عنوان مثال برنامه های ترکیبی مانند برنامه کودک ، برنامه خانواده ، برنامه خبری ، برنامه تحلیل مسائل سیاسی یا اجتماعی بدین صورت تهیه خواهد شد.
سری دیگر از برنامه ها خارج از استودیو تهیه می شوند. این گونه از برنامه ها توسط واحد سیار تهیه و تولید می شوند ، بدین تعبیر که فضای آزاد همانند استودیو فرض شده و پس از جاگیری عوامل در محدوده تعیین شده ، مسئولین سه اتاق توضیح داده شده ، در واحد سیار نزدیک به فضای مذکور وارد عمل شده و نهایتاً برنامه تولید شده را از طریق کابل های زمینی یا امواج رادیویی به مرکز پخش خواهند فرستاد.[۱۰۰] به عنوان مثال رویدادهای ورزشی مانند پخش مستقیم مسابقه فوتبال یا برنامه های گزارشی مانند پوشش جریان انتخابات یا خبررسانی از یک پدیده طبیعی مانند زلزله بدین صورت تهیه خواهد شد. البته برنامه های تلویزیونی چه در درون استودیو و چه خارج از آن تولید شده باشد ، ممکن است به صورت زنده و همزمان با تولید پخش شوند یا اینکه ابتدا ضبط شده و در فرصت مناسب پخش شوند. در این صورت کیفیت برنامه تغییر خواهد کرد ، زیرا در یک پخش زنده عکس العمل ها در لحظه اتفاق می افتد و نمی توان بخشی را حذف کرد.
سری دیگر از برنامه های تلویزیونی ، مجموعه ها و فیلم های تلویزیونی هستند که همانند فیلم سینمایی اما در شکل و اندازه کوچکتر ساخته می شوند. در ادامه مهم ترین اشخاصی که کادر تولید یک برنامه اعم از زنده یا ضبط شده را تشکیل می دهند ، بیان خواهد شد. هر چند ممکن است برخی از این مسئولیت ها بین اعضای دیگر گروه تقسیم شود و یا اینکه برای ارتقاء کیفیت برنامه از عوامل دیگری نیز استفاده شود. به عبارت دیگر در تهیه یک فیلم یا برنامه تلویزیونی علاوه بر ابزار فنی مختلف یا فنون و تکنیک هایی که در تهیه این گونه آثار به کار گرفته خواهد شد ، برای مثال گرافیک تلویزیونی و جلوه های ویژه افراد مختلفی نقش دارند که عبارتند از :
کارگردان[۱۰۱]- کارگردان شخصی است که مسئولیت ساخت بصری و بیان هنری فیلم را بر عهده داشته و همه مراحل تولید فیلم زیر نظر او انجام می شود. بنابراین هدایت همه عوامل ساخت فیلم زیر نظر شخص کارگردان انجام می شود. در سازمان صدا و سیما ، کارگردان بدین شکل تعریف شده است: « کارگردان فیلم فردی است که ضمن شناخت اصول دراماتیک ، توانایی بهره گیری از عوامل گوناگون ساخت برنامه را داشته باشد ، البته این نقش کارگردان خلاق و آزاد است. در شیوه فیلمسازی تجاری ، معمولاً تهیه کننده در ساخت فیلم دخالت بارزتری دارد و کارگردان مجری نظرات اوست.»[۱۰۲]همچنین در تعریف کارگردان تلویزیونی آمده است: « کارگردان تلویزیونی فردی است که ضمن شناخت کیفیت هنری تصویر برای ضبط و پخش برنامه های تلویزیونی توانایی کار با میز تصویر و امکانات جانبی آن را داشته و به سناریو فرم و ساختی تلویزیونی می دهد. او در واقع مسئول سازمان دهی عوامل ، ابزار و تجهیزات جهت ساخت برنامه های تلویزیونی با بیانی هنری است.»[۱۰۳] ناگفته نماند که کیفیت یک برنامه به نحو چشمگیری به نوع آن برنامه بستگی دارد. برای مثال ، تهیه یک برنامه نمایشی مستلزم طرح نما به نما و تلاش طاقت فرسای گروه تولید است ، در حالی که در ضبط یک برنامه ورزشی مانند فوتبال ؛ کارگردان فقط به بصیرت و سرعت انتقال خود برای پیش بینی وقایع متکی است. در بعضی از برنامه ها، مثل اخبار ، نیازمندی های عمومی و گفتگو با مسئولان کارگردان نقش طراح و پیشنهاد دهنده دارد که بخش های تهیه شده توسط گروه تولید را طراحی و هماهنگ می کند.
تهیه کننده[۱۰۴]- در سینما تهیه کننده شخصی حقیقی یا حقوقی است که جنبه های مختلف تولید یک فیلم سینمایی را اعم از هنری ، مالی و فنی مورد توجه قرار می دهد. در حقیقت تهیه کننده متبحر باید اطلاعات کافی درباره فیلمنامه نویسی ، کارگردانی ، طراحی صحنه ، نورپردازی و … داشته باشد. در تلویزیون تهیه کننده فردی است که با شناخت رسانه ، جامعه و مخاطب و بهره برداری مناسب از امکانات و منابع بتواند ، انواع برنامه های تلویزیونی را در کلیه مراحل ساخت فراهم و اداره کند. یکی از وجوه تمایز تهیه کننده سینما و تهیه کننده تلویزیون این است که در سینما تهیه کننده صرفاً سرمایه گذار است ، حال آنکه در تلویزیون تهیه کننده صاحب فکر و نماینده سازمان (به عنوان صاحب سرمایه) محسوب می شود.[۱۰۵]
آهنگساز[۱۰۶]– آهنگساز شخصی است که آثار موسیقی تالیف می کند و در حقیقت نویسنده موسیقی است و با احاطه کامل به علم موسیقی ایده‌های فکری خود را در قالب موسیقی به رشته تحریر در می‌آورد. همگام با سیر تحول سینما ، موسیقی فیلم نیز تکامل یافته است. در آغاز تاریخ سینما موسیقی تنها همراهی ساده بود که نوازنده پای پرده اجرا می کرد ، اما به تدریج جایگاه جدی تر و کاربرد مشخص تری یافت و به منزله مکمل تصویر مطرح شد. تلویزیون رسانه ای است که همواره با طیف وسیعی از مخاطبان رو به رو بوده و به همین خاطر آهنگساز باید تلاش کند ، موسیقی که برای یک برنامه در قالب سریال ، برنامه کودک یا برنامه خبری و …. با توجه به موضوعات مطرح شده در آنها مناسب می باشد ، تنظیم نماید ، زیرا اثر موسیقی از کلام و تصویر به مراتب بیشتر است.
فیلمنامه نویس[۱۰۷]- وظیفه فیلمنامه نویس آن است که فیلم نامه ای کامل را بر اساس طرحی از خودش یا بر اساس طرحی که به او داده شده ، بنویسد. در هر صورت برنامه اعم از داستانی و مستند ، ناگزیر از داشتن سوژه است و سوژه همان موضوع فیلمنامه (چه بکر و چه اقتباسی) است که کلیه فعالیت های مربوط به تهیه و ساخت برنامه را دور خود متمرکز می کند. « تفاوت بین فیلمنامه سینمایی و تلویزیونی خیلی کم است. در تلویزیون باید در نظر داشت که فیلمنامه خطاب به انبوه تماشاگرانی است که تحمل صحنه های دور را نداشته ، پس تا حد امکان باید از این گونه تصاویر و صحنه ها احتراز شود و در عوض باید به صحنه ها و تصاویر نزدیک پرداخت تا بیننده بدون زحمت ، درون مایه آن را درک کند. » از طرف دیگر اقتباس برای فیلمنامه ، چه تقلید باشد چه نسخه برداری ادبی در برنامه سازی معمول است. همچنین در فیلم نامه نوشتن دیالوگ خوب مهارت است ، در برخی موارد به دلیل حساسیت کار یا به لحاظ حجم بالای کار ، نویسنده دیالوگ (گفت و گوی بازیگران ) فیلم از نویسنده فیلمنامه جدا بوده که بی شک به کیفیت بهتر اثر نیز کمک خواهد کرد.[۱۰۸]
تدوین گر[۱۰۹]- تدوین گر مسئول گزینش ، زمان بندی و ترتیب نماها در فیلم است. تدوین گر کار خود را با توجه به ویژگی های داستان فیلم و نوع فیلم نامه و همچنین نحوه طراحی بصری فیلم ساز انجام می دهد. تدوین گر صدا نیز کسی است که صدا ها را با تصویر همگام می کند ، جلوه های صوتی مورد نیاز را اضافه می کند ، شدت صدا را متناسب با فیلم کم یا زیاد می کند.[۱۱۰] در نتیجه می توان با تدوین قسمت هایی را به برنامه تلویزیونی اضافه کرد یا بخش های از برنامه را با اصلاح و سانسور حذف نمود.
تصویر بردار- تصویر بردار کسی است که تخیل کارگردان را به تصویر می کشد و از حیث زیبا شناختی اثر مسئول است. در ساخت برنامه تلویزیونی تصویر بردار نقشی اساسی داشته و بی شک او در ابتدا عکاس ماهری است که با بینش هنری ، سرعت عمل و آگاهی های لازم از مسائل روز (در زمینه هنری ، اجتماعی ، سیاسی و …. ) در نهایت حاصل کار گروه برنامه ساز را به تصویر می کشد.[۱۱۱]
صدا بردار[۱۱۲] - کسی است که در هنگام فیلم برداری ، مسئول ضبط صداست. در تلویزیون صدابردار حرفه ای کسی است که ضمن شناخت کیفیت هنری صدا ، با کاربرد وسایل و دستگاه های صوتی آشنا باشد. او باید بداند که چگونه به بهترین وجه صدا را در استودیو و خارج از آن ضبط کند تا صدا شفاف دقیق و متوازن باشد. این بخش علاوه بر صدا بردار ، شامل دستیاران صدا نیز هست ، برای مثال کسی که میکروفون را با فاصله ای مناسب بالای سر بازیگران نگه می دارد یا کسی که ابزار صدابرداری را آماده و تنظیم می کند.[۱۱۳]
نورپرداز[۱۱۴]– کسی است که در تصمیم گیری کارگردان و مدیر فیلم برداری درباره نوع نورپردازی صحنه مشارکت می کند و سرانجام منطبق با تصمیم گرفته شده ، نور صحنه را با ابزار و وسایل لازم تامین می کند. او برای انجام این کار ممکن است از یک یا چند دستیار و همچنین برق کار استفاده کند. طراحی نور و صحنه جزء نخستین عوامل تشکیل تصویر تلویزیونی هستند.[۱۱۵]به طور کلی نورپردازی بر برداشت بیننده نسبت به برنامه تلویزیونی هم از لحاظ اثر مستقیم دارد.
طراح لباس[۱۱۶]- کسی است که با توجه به نوع فیلم و ویژگی های آن و امکانات ضبط تلویزیونی و فیلمبرداری ، لباس هایی را طراحی می کند ، در سازمان های بزرگ تولید کننده برنامه های تلویزیونی ، انتخاب لباس بازیگران از مسئولیت های متخصصان است.
طراح صحنه [۱۱۷]- مسئولیت طراحی و خلق فضای کلی صحنه ای که قرار است فیلم برداری شود ، به عهده طراح صحنه است. او همچنین مسئول طرح نقشه ها و تعیین ویژگی های هر دکور و مسئول تزئین صحنه و انتخاب لوازم صحنه است. در تلویزیون طراح صحنه ، به کسی گفته می شود که مطابق با نیاز سناریو و نظر کارگردان و سایر اعضای درجه اول کادر تهیه فیلم ( احتمالاَ تهیه کننده و تصویر بردار ) دکورهای فیلم و اماکنی را که داستان فیلم در آنها می گذرد طرح ریزی می کند و تصاویری با زوایای مختلف از طرح مورد نظر خود تهیه می کند. همچنین در فیلم هایی با دکورهای عظیم ، ماکتی از دکورها تهیه کرده و ارائه می دهد که بعدها با نظارت او این اماکن ساخته می شود. طراحی صحنه در تلویزیون باید به گونه ای باشد که با جنبه های مختلف هنری ، اصول صحنه پردازی و مختصات دوربین فیلم برداری منطبق باشد. صحنه تلویزیونی ، پیشینه سینمایی دارد که به مرور زمان متحول شده و در مسیر این تحول نباید خصوصیات و محدودیت های رسانه تلویزیون را فراموش کرد.[۱۱۸]طراحی صحنه خود به نوعی روایتگر داستان فیلم یا برنامه تلویزیونی می باشد ، زیرا با فضاسازی موثر زمان و مکان داستان را بیان می کند و از طرف دیگر موجب می شود تا بازیگران با توجه به صحنه آرایی خود را در فضای موردنظر قرار داده و بتوانند فیلمنامه را به شکل مورد قبول ارائه دهند.
چهره پرداز [۱۱۹]- کسی است که بازیگر را اصطلاحاً گریم کرده و برای بازی آماده می کند. به چهره پرداز ، گریمور هم گفته می شود. اصول و اجرای گریم تلویزیونی تقریباً با روش سینمایی آن مشابه است ، اما چون اجرای نقش برخلاف سینما مداوم و بدون وقفه است ، خصوصیات اجرای تلویزیونی مانع تغییرات و اصلاحات نما به نمای گریم می شود که در سینما رایج است. برای دست یافتن به اهداف مشخص نمایش تلویزیونی ، برنامه ریزی و اجرای دقیق فعالیت های مربوط به گریم ضروری است.[۱۲۰]
بازیگران[۱۲۱]– در تقسیم بندی بازیگران یک فیلم می توان گفت : بازیگرانی که نقش های مهم فیلم را بر عهده دارند ؛ به ویژه نقش های اول و دوم ، بازیگران اصلی و به بازیگرانی که نقش کوچکی در فیلم داشته و بازی آن ها معمولاً با ذکر یک یا دو جمله همراه است ؛ بازیگران نقش جزئی می گویند. اما به بازیگری که در جمع یا تصادفی در صحنه حضور می یابد ، بدون آنکه حرفی به زبان آورد یا برخلاف بازیگر نقش جزئی نامش در عنوان بندی ذکر شود ، سیاهی لشگر می گویندبدل‌کار کسی است که پیشه اش انجام کارهای نمایشی خطرناک در فیلمها به جای هنرپیشه اصلی است. بازی گردان نیز کسی است که مسئولیت انتخاب بازیگران را بر عهده دارد ، نقششان را به آنها تفهیم می کند و با آنها تمرین می کند و سر انجام آنها را برای بازی نهایی جلوی دوربین آماده می کند. از طرف دیگر قالب بیشتر برنامه‌های تلویزیونی بر محور یک مجری تنها می‌چرخد. این شخص در نقش معرفی کننده برنامه‌ها ،‌ میزبان ، مجری ، گزارشگر ، مفسر ، گرداننده مراسم بزرگ ، گوینده اخبار ، مربی ،‌ کارشناس ،‌ معلم یا استاد ظاهر می‌گردد.
بند اول ) صاحبان حقوق در آثار تلویزیونی
در قانون فعلی مالکیت فکری ایران علی رغم حمایت از اثر سمعی و بصری به هر نحو اعم از پخش از وسایل ارتباط جمعی نظیر سینما به صورت اثر سینمایی ، رادیو و تلویزیون به عنوان اثر رادیویی و تلویزیونی از صاحبان حقوق و دست اندر کاران این قسم آثار سخنی به میان نیامده است. هر چند با تعریفی که در همان قانون از اثر مشترک[۱۲۲] به عمل آمده ؛ باید تمامی عوامل را صاحب حقوق دانست که این رویه در عمل ایجاد مشکل خواهد کرد. کنوانسیون برن نیز در این زمینه تعیین مولفان اثر مشترک و جمعی را به قوانین داخلی کشورها واگذار نموده است. اما در قوانین خارجی می توان دسته بندی های را مشاهده کرد که به موجب آن تنها برخی از دست اندر کاران صاحبان حق شناخته شده اند :
الف) کارگردان : در اینکه کارگردان در اغلب موارد مولف اثر سمعی و بصری باشد و صاحب حق شناخته شود ، تردید کمتری وجود دارد ، هر چند این بدان معنا نیست که کارگردان همیشه مولف اثر سمعی و بصری باشد ، زیرا در برخی آثار کارگردان نقش اساسی و مبتکرانه ای از خود بروز نمی دهد. برای مثال در سریال های سطحی و کم ارزش که تنها به موضوعات احساسی می پردازد[۱۲۳]یا برخی تبلیغات بازرگانی کارگردان را نمی توان صاحب حق دانست.[۱۲۴]
ب) تهیه کننده : در صنعت سینما ، به دلیل آنکه فراهم نمودن سرمایه و امکانات لازم برای ساخت فیلم و انتخاب سایر شرکاء با تهیه کننده است ، وی یکی از شرکای صاحب حق شناخته خواهد شد. در تلویزیون باید قائل به تفکیک شد : اگر تهیه کننده اقدام به بازنویسی نمایشنامه و هدایت ویرایش اثر (تدوین) نماید ، برای مثال در تهیه سریال های تلویزیونی ، می تواند به عنوان یکی از شرکای صاحب حق شناخته شود ، اما اگر تنها کنترل و سرپرستی برنامه را برعهده داشته باشد ، صاحب حق نخواهد بود. در این رابطه قانون کپی رایت آمریکا ، صرف سرپرستی و کنترل برنامه حتی در زمانی که فرد مستخدم سازمان صدا و سیما باشد ، به عنوان یکی از مولفان مشترک محسوب خواهد شد.[۱۲۵]
ج) آهنگساز: به موجب قانون مالکیت فکری انگلستان آهنگساز در نظر اول نمی تواند به عنوان مولف اثر شناخته شود ، زیرا آهنگ کاملاً جدا از اثر ساخته می شود و خود اثری مرکب می باشد که تلفیقی از ترانه ، ملودی ، ریتم و آهنگ است. به همین دلیل اگر شخص پس از خلق اثر موسیقایی اقدام به ساخت اثر نمایشی موزیکال نماید ، از دو حق مولف برخوردار خواهد شد ؛ یکی به خاطر اثر موسیقایی و دیگری به خاطر اثر نمایشی موزیکال. بر این اساس اگر نتوان کار آهنگساز را از اثر جدا کرد وی مولف مشترک محسوب خواهد شد و بالعکس اگر اثر موسیقایی بعداً به اثر اضافه شود ، نمی توان آهنگساز را مولف صاحب حق دانست.[۱۲۶]
د) فیلمنامه نویس: در بیان فیلمنامه نویس به عنوان مولف مشترک با دو مساله مواجه می باشیم : اول خصوصیت جداگانه و متمایز نمایشنامه به عنوان اثر می باشد در این صورت آنچه مهم است ، آنکه نمایشنامه به گونه ایی در ساخت فیلم ادغام شود که منجر به تولید یک اثر نهایی غیر قابل تفکیک باشد. به گونه ای که پس از ساخت فیلم ، دیگر نتوان نمایشنامه یا فیلمنامه را یک اثر جداگانه تصور کرد ، این وضعیت نسبت به نویسنده دیالوگ نیز قابل تصور است. دوم خلق نمایشنامه فیلم ، گاهی اوقات نمایشنامه در یک پروسه طولانی و توسط دو نویسنده که هیچ همکاری با هم ندارند ، نوشته می شود یا اثری اقتباسی یا ترجمه شده است که از پیش موجود است که برای ساخت فیلم مورد استفاده قرار می گیرد. بدین ترتیب اگر نویسنده بنا به درخواست تهیه کننده و برای ساخت فیلم اقدام به نگارش فیلمنامه کند ، مولف مشترک و صاحب حق محسوب خواهد شد. اما اگر از فیلمنامه یا کتاب نویسنده ایی بدون آنکه سفارش نگارش به او داده شده باشد ، برای ساخت فیلم به شکل کامل یا اقتباس گونه استفاده شود، از اثری ترکیبی اقتباس شده که باید حقوق مادی و معنوی آن رعایت شود ، اما نویسنده مولف مشترک و صاحب حق شناخته نخواهد شد.[۱۲۷]
ه) تدوین گر: بحث اندکی وجود دارد که تدوین گر می تواند به دلیل نقش خلاقانه خویش مولف اثر سمعی و بصری باشد و این نقش خلاق در آثار نمایشی به مراتب مشهودتر است. اما به موجب آنچه در ضوابط حق چاپ انگلستان لحاظ شده تدوین گر تابع دستورات کارگردان بوده و در شرایط خاص و استثنایی می تواند ؛ صاحب حق مولف مشترک اثر نمایشی باشد.[۱۲۸]
و) تصویر بردار: نقش تصویر بردار را به دلیل جنبه های زیبایی شناختی کار تصویری که از جنبه های اساسی اثر نمایشی می باشد ، نمی توان ندیده گرفت. فارغ از ارزش هنری کار با مهارت و کارشناسی تصویر بردار در ضرورت انطباق دوربین با حرکات بازیگر ، نمای باز و بسته تصویر و محل قرار گرفتن دوربین مواجه هستیم. با جمیع این ویژگی ها به سختی می توان تصویر بردار را به عنوان مولف مشترک و صاحب حق در نظر نگرفت. اما در تصویر برداری از زندگی واقعی مانند فیلم مستند یا تهیه یک برنامه تلویزیونی فیلمبردار تنها متصدی دوربین محسوب می شود که تابع دستورات محض کارگردان است و نمی توان او را به عنوان مولف مشترک مورد بررسی قرار داد.[۱۲۹]
ز) بازیگران : نسبت به بازیگران همواره این عقیده وجود دارد که او تنها اثر از پیش موجودی را اجرا کرده و اثری از خودش خلق نکرده است. این در حالی است که این عقیده اگرچه نسبت به بازیگران تئاتر مجری است ، اما آن را نمی توان نسبت به بازیگران فیلم که کارشان به نوعی مکمل ساخت اثر است ، قابل اعمال دانست. زیرا بازی در فیلم و اثر سینمایی به نوعی کارگردانی بازی است.
بنابراین شاید بتوان بازیگر را به صورت کاملاً ابتکاری و از سه طریق به عنوان مولف فیلم بررسی کرد : اول به واسطه چهره و نگاهش که عنصری ناکافی است ، زیرا چهره بازیگر قبل از بازی نیز وجود دارد و همچنین می تواند نتیجه گریم بازیگر باشد. دوم بواسطه روش بازی او در اجرای نمایشنامه که این عنصر نیز کارآمد نیست ، زیرا کارگردان وظیفه هدایت بازیگران را برعهده دارد و به همین دلیل بازیگر وظیفه اجرای دستورات کارگردان را برعهده دارد ، هر چند اگر کارگردان به بازیگر میدان دهد تا خود به اجرای بازی بپردازد ، وضع متفاوت خواهد بود. سوم بواسطه افزودن به سطر یا تغییرات گسترده به صحنه (بداهه گویی و حاضر جوابی ) در این موارد بازیگر می تواند یک اثر ابتکاری خلق کند که با اثر نهایی مرتبط و ادغام شود. اما در همین مورد نیز خلاقیت بازیگر به میزان قابل توجهی به مدت زمان فیلم و همکاران دیگر بستگی خواهد داشت.[۱۳۰] بدین ترتیب تعیین بازیگر به عنوان یکی از شرکای صاحب حق نیاز به یک بررسی جامع و کامل خواهد داشت.
بند دوم ) غیر صاحبان حقوق در آثار تلویزیونی
در این میان گروهی دیگر از عوامل ساخت و تولید برنامه ، اساساً نمی توانند به عنوان مولفین مشترک اثر و به بیان کامل تر صاحب حق محسوب شوند ؛ زیرا هیچ نقش خلاقانه ایی در تهیه اثر نداشته و بنا به دستور سایر عوامل تنها به کارهای فنی و غیر مسقیم با ساخت اثر نهایی یعنی همان تولید اثر سمعی و بصری مشغول می باشند :
الف) کارگردان هنری و دستیاران : کارگردان هنری و در صورت مقتضی دستیاران وی وظیفه ساخت یا طراحی دکور را برعهده دارد. بدیهی است ، این افراد نمی توانند صاحب حق شناخته شوند ؛ زیرا فعالیت های آنها حتی در صورت ابتکاری بودن جدا از اثر نهایی قرار گرفته و به همین دلیل تنها می تواند به عنوان اثر هنری مورد حمایت قرار بگیرد. با این توضیح مولفان دیگری از همین قسم شامل طراحان صحنه ، لباس و چهره نیز نمی توانند به عنوان مولف مشترک اثر و صاحب حق شناخته شوند.[۱۳۱]
ب) مسئولین فنی : دیگر افرادی که شکی در صاحب حق نبودن آنها تحت عنوان مولفین مشترک اثر نهایی وجود ندارد ، کارشناسان فنی صدا ، دوربین ، نور و سایر کارشناسان ساخت فیلم هستند که نمی توانند به هیچ عنوان مولف مشترک محسوب شوند ، زیرا آنها به طور دقیق از آموزش های کارگردان ، مدیر فیلمبرداری یا دیگر شرکاء فیلم بهره مند می شوند.[۱۳۲]
بنابراین این افراد تنها کارهای فنی ساخت فیلم را انجام می دهند و صاحب حق شناخته نمی شوند ، اما نامشان در تیتراژ پایانی فیلم یا برنامه تلویزیونی به عنوان افراد سازنده در ساخت اثر نهایی درج می شود.
فصل دوم
ماهیت و شرایط حمایت از آثار تلویزیونی
مبحث اول : ماهیت و شرایط حمایت از آثار تلویزیونی به موجب حق مولف
براساس برداشت کلی از تعریف حق مولف توسط حقوق دانان سه نکته مهم قابل فهم است : اول آنکه حق مولف رابطه اعتباری بین اثر فکری و صاحب اثر است. دوم آنکه رابطه اعتباری مذکور منجر به ایجاد حقوق مادی و معنوی برای مولف نسبت به اثر می گردد. سوم آنکه اصطلاح حقوق مولف بدین مفهوم در برابر حقوق مرتبط قرار می گیرد. علاوه بر این تحلیل در زمینه حق مولف دو نظام حقوقی در جهان مطرح است که هر یک نسبت به ماهیت آثار مورد حمایت دسته بندی های خاصی دارند.
نظام حق مولف[۱۳۳]برگرفته از سنت حقوقی سویل لا و بر مبنای نظریات فیلسوفانی مانند کانت ، مبتنی بر اهمیت بیشتر به حق معنوی بوده و کنوانسیون برن متاثر از این نظام تدوین شده است. نظام کپی رایت[۱۳۴] که برگرفته از سنت حقوقی کامن لا و بر مبنای اهمیت بیشتر بر حقوق مادی استوار می باشد و کنوانسیون ژنو متاثر از این نظام تدوین شده و نکته حائز اهمیت آنکه در این نظام حق مولف و حق مرتبط هر دو تحت عنوان کپی رایت و در یک قالب مورد حمایت قرار می گیرند. بر این اساس آثار سمعی و بصری در کشور انگلستان از کشورهای مطرح نظام کپی رایت ، به موجب حقوق مرتبط مورد حمایت قرار می گیرند. در حالی که همین آثار در کشور فرانسه به عنوان کشور مطرح نظام حق مولف ، به موجب حق مولف مورد حمایت قرار می گیرند. در این مبحث ابتدائاً به بررسی ایجاد و موجودیت حق مولف در آثار تلویزیونی از لحاظ اینکه جزء کدام دسته از آثار قرار می گیرند و سپس با درک درست از ماهیت چنین آثاری به شرایط برخورداری آن ها از حمایت مادی و معنوی خواهیم پرداخت.
گفتار اول : ماهیت اثر تلویزیونی
آثاری را که در نهایت برای پخش از رسانه تلویزیون و در قالب یک برنامه تلویزیونی ارائه می شوند ، به موجب حق مولف و از حیث ماهیت می توان به آثار ساده و مرکب تقسیم بندی نمود. مبنای این تقسیم بندی ، از یک سو تعداد اشخاصی هستند که در تهیه آثار همکاری می نمایند و از سوی دیگر بر مبنای استفاده از آثاری است که سابقاً موجود بوده اند. بدین تعبیر آن گاه که شخصی به تنهایی و بدون استفاده از آثار ادبی و هنری سابق اقدام به تهیه یک اثر می نماید ؛ برای مثال با بهره گرفتن از یک دوربین فیلمبرداری ؛ مستندی از حیات وحش تهیه نموده و در اختیار تلویزیون برای پخش قرار می دهد ، اثر تلویزیونی ساده تولید نموده است.
در مقابل اثری که با همکاری دو یا چند نفر تولید شده ، برای مثال یک فیلم سینمایی که با مشارکت عوامل بسیاری از جمله کارگردان ، تهیه کننده ، نویسنده ، آهنگساز و…. ساخته شده یا فیلمی که براساس اقتباس از رمان نویسنده ی معروف با همکاری عوامل پیش گفته ساخته شده و برای پخش در اختیار تلویزیون قرار گرفته ، اثری مرکب تلقی خواهد شد. پر واضح است آنچه غالباً اثر تلویزیونی محسوب می شود ، به دلیل تعدد پدیدآورندگان و گاهاً استفاده از آثار ادبی و هنری پیشین ماهیت مرکب داشته و خود آثار مرکب نیز در قالب سه دسته آثار ثانوی ، آثار مشترک ، آثار جمعی مورد بررسی قرار می گیرند. واضح است که این آثار به لحاظ ساختار دارای تفاوت ها و مولفه های خاصی می باشند که در تعاریف جداگانه در گفتار پیش رو به آن ها خواهیم پرداخت.
بند اول ) اثر ثانوی (یا اشتقاقی)[۱۳۵]
این دسته از آثار در قوانین مختلف با یک نام شناسایی نشده ، بلکه با عناوین گوناگونی همچون آثار فرعی ، آثار ترکیبی ، آثار اشتقاقی به کار گرفته شده اند. علی رغم این عدم هماهنگی در نام گذاری ، در بیان مصادیق این آثار تا حدود بسیاری زیادی تشابه وجود دارد. به نظر می رسد اصطلاح آثار ثانوی به دلیل اینکه خود از آثار اولیه مورد حمایت اقتباس شده ، در بیان مقصود جامع تر از سایر عناوین باشد. در ماده ۲ کنوانسیون برن در مقام بیان آثار قابل حمایت به آثار فرعی اشاره ای گذرا شده بدون ذکر هیچ تعریفی ؛ اما در پارگراف سوم همان ماده به مصادیق آثار ثانوی شامل ترجمه ، اقتباس ، تنظیم موسیقی ، تغییر و اصلاح سایر آثار ادبی و هنری اشاره شده که همانند آثار اصلی مورد حمایت می باشـند ، بدون اینکه به حقوق آثار اصلی خدشه ای وارد شود.[۱۳۶] مطابق ماده ۲- ۱۱۳ قانون مالکیت فکری فرانسه ، اثر ثانوی اثر جدیدی است که با بهره گرفتن از اثر قبلی اما بدون همکاری پدیدآورنده آن اثر به وجود می آید. البته در قانون مذکور به این نکته توجه شده که در صورتی از اثر جدید حمایت می شود که حقوق مولف اثر قبلی رعایت شده باشد. در بیان مثال نیز به نمونه هایی همانند اقتباس ، ترجمه ، تنظیم موسیقی و غیره اشاره شده است. در بیان دو ویژگی مهم آثار ثانوی می توان گفت : اول آنکه این آثار با بهره گرفتن از آثار قبلی ایجاد می شوند. دوم آنکه در تهیه اثر جدید ، پدیدآورنده آثار پیشین از حیث همکاری هیچ نقشی نداشته و بدین دلیل از پدیدآورندگان اثر به حساب نخواهد آمد.[۱۳۷]
قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان ایران ، در بند ۱۲ ماده ۲ در مقام بیان آثار قابل حمایت به آثار ترکیبی اشاره و آن را هر گونه اثر مبتکرانه از ترکیب اثر یا اثرهای مورد اشاره در بندهای قبلی ماده مذکور می داند. اگر چه در قانون ترجمه و تکثیر و نشر کتب و آثار صوتی ، ترجمه به عنوان یکی از مصادیق بارز آثار ترکیبی به صراحت مورد اشاره قرار گرفته و از ذکر سایر مصادیق در هر دو قانون فوق الاشاره سر باز زده شده ، اما با توجه به عمومیت مواد ۱ و ۲ و ۵ و ۲۴ قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان می توان استنباط نمود که مصادیق دیگر آثار ثانوی اعم از اقتباس ، اصلاح سایر آثار ادبی ، تنظیم موسیقی در ایران نیز قابل حمایت هستند. اما در پیش نویس لایحه جدید دو اصطلاح اثر اشتقاقی و اثر ترکیبی با وجود داشتن اشتراکات فراوان در دو بند به صورت جداگانه تعریف شده انــد : « اثر اشتقاقی، اثری برگرفته از یک یا چند اثر موجود است ، از قبیل اثر ترجمه ای ، اثر موسیقایی اقتباسی ، فیلم نامه یا نمایش نامه اقتباس شده از داستان ، تلخیص ، چکیده یا شرح اثر، اثر ویرایش شده و یا تصحیح شده ، اثر ترکیبی»[۱۳۸]و در تعریف اثر ترکیبی به عنوان نمونه ای از اثر اشتقاقی آمده اســت : « اثر ترکیبی، اثری است مرکب از چند اثر بدون اینکه پدیدآورندگان یکایک آن آثار در خلق این اثر جدید ، با یکدیگر همفکری نموده باشند ، از قبیل مجموعه یا گزیده آثار ، گلچین اشعار ، جنگ ادبی…»[۱۳۹] ماده ۳ لایحه مذکور از جمله شرایط حمایت از آثار اشتقاقی را داشتن اصالت و رعایت حقوق پدیدآورنده یا پدیدآورندگان اصلی می داند و در ادامه اثر ترکیبی را به شرط داشتن اصالت در آرایش و گزینش قابل حمایت می داند و در ماده ۴ مجدداً بر حمایت جداگانه از این گونه آثار در برابر آثار اولیه تاکید می کند. بنابراین هدف قانونگذار از این تعاریف جداگانه ، شاید توجه به این نکته ظریف بوده که اثر اشتقاقی تغییراتی محسوس در اثر اولیه به همراه دارد ، در حالی که اثر ترکیبی تنها جمع آوری آثار پیشین بدون دخل و تصرف در اثر اولیه می باشد..
در یک نگاه کلی و اجمالی نسبت به آثار ثانوی در قالب برنامه هایی که از تلویزیون پخش می شوند ؛ می توان گفت : در ساخت یک برنامه تلویزیونی گاهی اوقات اثر اولیه به طور وسیعی دچار تغییر و دگرگونی می شود ، برای مثال وقتی یک اثر ادبی مثل رمان یا داستان کوتاه برای نگارش فیلم نامه به جهت ساخت فیلم برای تلویزیون یا سینما مورد اقتباس قرار می گیرد ، بدون شک دچار تغییرات به سزایی می شود ، زیرا نگارش فیلم نامه مستلزم آن است که ساختار کلی یک داستان برای مثال ۴۰۰ صفحه ای به گونه ای جذاب و با نگارشی ساده تر از حیث دیالوگ به یک فیلم ۹۰ دقیقه ای تبدیل شود. تا جایی که قانون گذار فرانسه مولف اقتباس را در چنین آثاری ، از تولید کنندگان مفروض آثار سمعی و بصری و به طبع اقتباس کننده را دارای حق دانسته است. این نکته ظریف در قوانین فعلی ایران لحاظ نگردیده ، اما در قسمت انتهایی ماده ۵۷ پیش نویس لایحه جدید ، اقتباس کننده جزء پدیدآورندگان و نخستین مالکان مشترک اثر دیداری و شنیداری قرار گرفته است. یا وقتی یک فیلم خارجی برای پخش از تلویزیون دوبله (ترجمه) می شود ، نیز به همین صورت تغییرات محسوس خواهد بود. اما در مقابل گاهی اوقات تغییر در اثر اولیه بسیار جزیی و ناچیز است. برای مثال هنگامی که برای یک اثر ادبی مثل شعر، موسیقی تنظیم شده تا از تلویزیون پخش شود ؛ تغییرات اندکی اعمال می شود. در هر صورت تغییرات چه محسوس باشد و چه نا محسوس ؛ آثاری که بدین شکل و با بهره گیری از اثر اولیه تولید و نهایتاً به شکل اثر ثانویه از تلویزیون پخش می شوند ، به دلیل جای گرفتن در زمره آثار ثانوی از حیث رعایت حقوق پدیدآورنده (پدیدآورندگان) اثر اولیه حائز اهمیت می باشند.
بند دوم ) اثر مشترک[۱۴۰]
در یک تعریف ساده و سطحی اثری که در نتیجه هم فکری مولفان متعدد پدید می آید ، اثر مشترک محسوب خواهد شد. البته برای تمایز این اثر از آثار جمعی ، نیاز به یک تعریف جامع و مانع خواهیم داشت. در این زمینه ماده ۲- ۱۱۳ قانون مالکیت فکری فرانسه مقرر داشـته « اثر مشترک ، اثری است که در خلق آن اشخاص حقیقی متعدد مشارکت داشته باشند. » با توجه به این ماده و مواد دیگر قانون مذکور در تشریح و تعریف اثر مشترک می توان گفت : این آثار حاوی ویژگی های مهمی در برابر دیگر آثار مرکب می باشند ، از جمله آنکه پدیدآورندگان چنین آثاری لزوماً می بایست اشخاص حقیقی باشند که به صورت افقی و با هم فکری یکدیگر اثری را پدید آورند و تحت ریاست شخص حقیقی یا حقوقی اقدام به خلق اثر نکرده باشند.[۱۴۱] بنابر این تعریف میزان و نحوه همکاری شرکاء تاثیری در اشتراکی بودن اثر ندارد ، در این مفهوم فارغ از اینکه یکی از مولفان بخش اعظمی از اثر را خلق کرده باشد و دیگری تنها بخش کوچکی را به وجود آورده باشد ، همکاری در زمان واحد صورت گرفته یا در زمان های متعدد ، نحوه مشارکت قابل تشخیص و تفکیک باشد ( که در این صورت باعث ایجاد حق مادی جداگانه برای پدیدآورنده نسبت به همان قسمت خواهد شد ، البته در صورتی که بدون تضییع حق مشترک بر کل اثر قابل بهره برداری باشد.) یا اینکه به به طرزی ممزوج باشد که نتوان آن را از هم تفکیک نمود. اثر مشترک محسوب خواهد شد. واضح است که چنین اثری قابل حمایت بوده و بهره برداری مادی و معنوی از آن نیاز به رضایت کلیه پدیدآورندگان خواهد داشت ، چون چنین حقی ناشی از اثر مشترک بوده و همانند دیگر آثار مشاع با آن برخورد خواهد شد.
قانون مالکیت فکری آلمان و انگلستان برخلاف آنچه در قانون مالکیت فکری فرانسه آمده ، اثر مشترک را اثری دانسته اند که توسط چند پدیدآورنده به طور مشترک خلق شده باشد و امکان بهره برداری جداگانه هر یک از آنها از اثر پدید آمده وجود نداشته باشد. به بیان دیگر در صورتی می توان اثر را مشترک دانست که میزان مشارکت پدیدآورندگان در آن قابل تشخیص و تفکیک نباشد. فلذا به موجب چنین تعریفی اثر موسیقایی اثری مشترک نبوده و اثر سینمایی نیز نسبتاً مشترک محسوب می شود.[۱۴۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 04:19:00 ق.ظ ]




جهل‌ به‌ تفسیر قانون‌ نیز در حکم‌ جهل‌ به‌ قانون‌ است‌[۱۴۴] . به‌ نظر حقوق‌دانان‌، پذیرش‌ جهل‌ به‌ عنوان‌ عامل‌ رفع‌ مسئوولیت‌، سبب‌ ایجاد بی‌عدالتی‌ و هرج ‌ومرج‌ اجتماعی‌ خواهد شد . مطابق‌ مواد یک‌ تا سه‌ قانون‌ مدنی‌ ایران‌ نیز ادعای‌ جهل‌ به‌ قانون‌، پس‌ از تصویب‌ و انتشار قانون‌ و گذشتن‌ مهلت‌ مقرر از انتشار آن‌، پذیرفته‌ نمی‌شود . این‌ مسئله‌ در فقه‌ اسلامی‌ هم‌ مطرح‌ شده‌ است‌. بر مبنای‌ احادیث‌ بیان شده و برخی‌ آرای‌ فقهی‌، اشاعه‌ احکام‌ میان‌ مسلمانان‌، اماره‌ (نشانه‌) آگاهی‌ آنان‌ از احکام‌ است‌ و ازاین‌رو، ادعای‌ جهل‌ به‌ حکم‌ از سوی‌ افراد ساکن‌ در دارالاسلام‌ پذیرفتنی‌ نیست‌، مگر اینکه‌ این‌ جهل‌، قصوری‌ باشد[۱۴۵] .
بنابراین‌، قاعده‌ حقوقی ذکر شده‌ با قاعده‌ اصولی‌ “قبح‌ عقاب بلابیان‌” تنافی‌ ندارد، زیرا به‌ استناد اماره‌ بودن‌ نشر احکام‌ و قوانین‌، شخص‌ بی‌اطلاع‌ از آنها جاهل‌ مقصر است‌، نه‌ قاصر[۱۴۶] و تنها در موارد جهل‌ قصوری مکلف‌، به‌ قاعده‌ قبح‌ عقاب‌ بلابیان‌ تمسک‌ کرده‌اند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
بررسی‌ آثار وضعی جهل‌ بر کارهای‌ انسان‌، که‌ در تمامی‌ ابواب‌ فقه‌ در باره‌ مصادیق‌ آن‌ بحث‌ شده‌، بیانگر آن‌ است‌ که‌ گستره‌ این‌ تأثیر و نحوه‌ آن‌ در عبادات‌، معاملات‌ و احکام‌ جزایی‌ یکسان‌ نیست‌. فقها با استناد به‌ اینکه‌ در جهل‌ به‌ موضوع‌، بدون‌ نیاز به‌ تحقیق‌ و تفحص‌، می‌توان‌ اصل‌ برائت‌ را جاری‌ کرد، عبادات‌ فرد جاهل‌ به‌ موضوع‌ را صحیح‌ دانسته‌اند.
مثلا، حکم‌ داده‌اند که‌ نماز فرد جاهل‌ به‌ غصبی‌ بودن‌ مکان نماز، صحیح‌ است [۱۴۷]‌ ، ولی‌ در شبهات‌ حکمی‌، چون‌ فقط‌ پس‌ از تفحص‌ و دسترسی‌ نیافتن‌ به‌ دلیل‌ می‌توان‌ اصل‌ برائت‌ را به‌کار برد، عبادات‌ کسی‌ که‌ بدون‌ بررسی‌ به‌ اصل‌ برائت‌ تمسک‌ کرده‌، محل‌ تأمل‌ است‌؛ اگر اتفاقا عمل‌ او منطبق‌ بر تکلیف‌ واقعی‌ بوده‌، تنها با قصد قربت‌ صحیح‌ است‌ .
ولی درصورتی‌ که‌ عبادت‌ جاهل‌، ناسازگار با حکم‌ واقعی‌ باشد. حکم‌ تکلیفی‌ و وضعی جاهل‌ قاصر با مقصر متفاوت‌ است‌؛ یعنی‌، جاهل‌ مقصر، برخلاف‌ جاهل‌ قاصر، معذور نیست‌ و کار عبادی‌ او نیز صحیح‌ نیست‌ [۱۴۸].
گفتنی‌ است‌ در باره‌ حکم وضعی عبادات جاهل مقصر، به‌ اجماع‌ فقهای‌ شیعه‌ دو مورد استثنا شده‌ است‌: یکی‌ مسافری‌ که‌ بدون‌ تحقیق‌ در باره‌ وظیفه‌ شرعی‌ خود نماز را تمام‌، و نه‌ شکسته‌، خوانده‌ است‌ و دیگری‌ نمازگزاری‌ که‌ براثر جهل‌، در نمازهایی‌ که‌ باید سوره‌ را بلند قرائت‌ کند، آن‌ را آهسته‌ خوانده‌ باشد. مستند فقها در این‌ دو حکم‌، احادیث‌ خاص است‌ . در عین‌ حال‌، به‌ نظر برخی‌ فقها در این‌ دو مورد، جاهل‌ مقصر به‌سبب‌ تخلف‌ از حکم‌ تکلیفی‌، مستحق‌ مؤاخذه‌ است‌ .
قلمرو پذیرش‌ جهل‌ به‌ عنوان‌ عذر در احکام‌ جزایی‌ از دیگر ابواب‌ فقه‌، گسترده‌تر است‌. در فقه‌ جزایی‌ اسلام‌ ترتب‌ مسئوولیت‌ کیفری‌ مشروط‌ بر علم مرتکب‌ جرم‌ به‌ حکم‌ و موضوع‌ است‌ و جهل‌ به‌ آن‌ به‌ موجب‌ قاعده‌ ” دَرْءُ الحُدود” از عوامل‌ رافع‌ مسئوولیت‌ کیفری‌ یا مانع‌ کیفر شمرده‌ می‌شود.
مطابق‌ مفاد این‌ قاعده‌، هر شبهه‌ای‌ از جمله‌ جهل‌ به‌ حکم‌ یا موضوع‌ از اجرای‌ حدود جلوگیری‌ می‌کند و مدعی جهل‌، در صورت‌ اثبات‌ ادعای‌ خود، از محکومیت‌ جزایی‌ معاف‌ می‌شود . فقهای‌ امامی‌ در اینکه‌ جهل مکلف‌ به‌ موضوع‌، در صورت‌ احراز، در جرائم‌ مستوجب‌ حد، ساقط‌کننده‌ حد است‌ اتفاق‌نظر دارند. برای‌ مثال‌، به‌ نظر فقها حد شرب‌ خمر بر شخصی‌ که‌ به‌ تصور آب‌ بودن‌ مایعی‌ آن‌ را نوشیده‌ و سپس‌ متوجه‌ خمر بودن‌ آن‌ شده‌ است‌، جاری‌ نمی‌شود . برخی‌ فقها[۱۴۹] شمول‌ قاعده‌ “دراء” بر جاهل‌ به‌ حکم‌ را در جهل‌ قصوری‌ به‌طور مطلق‌ و در جهل‌ تقصیری‌ تنها درصورتی‌ پذیرفته‌اند که‌ فرد، متوجه‌ جهل‌ خود نبوده‌ باشد. قانون‌ مجازات‌ اسلامی‌ ایران‌ در بعضی‌ جرائم‌ مستوجب‌ حد، مانند سرقت‌ و شرب‌ خمر، جهل‌ به‌ حکم‌ و موضوع‌ را ــ بدون‌ هیچگونه‌ قیدی‌ ــ به‌ عنوان‌ عامل‌ رفع‌ مسئوولیت‌ کیفری‌، پذیرفته‌ است‌ . در فقه‌ اهل‌ سنت‌ نیز درباره‌ عذرآور بودن‌ جهل‌ به‌ حکم‌ و موضوع‌ در جرائم‌ مستوجب‌ حد، بحث‌ و در پاره‌ای‌ موارد پذیرفته‌ شده‌ است‌[۱۵۰] .
گفتنی‌ است‌ برخی‌ حقوق‌دانان‌[۱۵۱] در کتابهای‌ حقوق‌ جزا دو اصطلاح‌ جهل‌ و اشتباه‌ را در مفهومی‌ نزدیک‌ به‌ یکدیگر به‌ کار برده‌، ضمن‌ بحث‌ از عوامل‌ رافع‌ مسئوولیت‌ جزایی‌ به‌ بررسی‌ اشتباه‌ حکمی‌ (جهل‌ به‌ قانون‌ یا تفسیر آن‌) و اشتباه‌ موضوعی‌ (جهل‌ به‌ موضوع‌) پرداخته‌اند .
* روایات وارده در مورد معذور بودن جاهل
روایات بسیاری در مور جاهل به حکم و یا جاهل به موضوع وارد شده است. مدلول و مفاد این روایات موید مفاد قاعده ی درأ است که در اینجا به پاره ای از این روایات اشاره می شود :
* روایت صحیحه ای است که محمد بن مسلم که از امام باقر علیه اسلام گفت در خصوص مردی که او را به اسلام دعوت کردیم و او اسلام آورد و به آن اقرار نمود و بعد از آن رفت، شراب نوشید و زنا کرد و ربا خورد در حالی که او حلال و حرام را نمی دانست، آیا با وجود جاهل بودن، بر او حدی را جاری کنیم؟ امام فرمود: خیر، مگر اینکه بنیه ای اقامه شود که آن مرد حرمت اینها را قبلا می دانست.
یا در روایتی دیگر که عبدالصمد بن بشیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند که امام فرمود: “ای رجل رکب امرأ بجهاله فلا شی علیه” و یا در روایت عبدالاعلی از امام صادق علیه اسلام: سئوال کردم، دربارۀ کسی که چیزی از احکام نمی داند، آیا چیزی برای او هست(عقابی برای او هست)؟ امام فرمود: خیر.
این دو روایت اخیر را در باب برائت هم آورده اند که شیخ انصاری دلالت آن را بر برائت نمی پذیرند، بلکه معتقدند حدیث، ظهور در جاهل مرکب و یا غافل دارد، مثل اینکه در حدیث اول می فرماید “بجهاله” یعنی به سببیت جهالت مرتکب چیزی شده است مثل اینکه شراب خورده یا معامله ربوی کرده است.
جهالتی که سببیت برای ارتکاب به عملی را دارد همان جهل مرکب است نه بسیط، زیرا شک به ما هو شک، نمی تواند عامل برای ارتکاب به چیزی شود و درجۀ آن بسیار پایین تر از جهل مرکب است که خودش را عالم فرض می کند و البته جاهل مرکب هم در صورت تقصیر معذور نخواهد بود، گرچه در بیان شیخ، معذوریت آن مطلق آمده به خلاف جاهل بسیط که در صورت قاصر بود معذور است.
همان طوری که ملاحظه می شود، قلمرو این روایات بیشتر احکام تکلیفی است و آن هم بیشتر در جزاییات مطرح شده است، ولی با توجه به ادلۀ دیگر مثل روابط حرمت ازدواج با زن در عده که در مباحث آینده اشاره خواهد شد و روایاتی که در باب حرمت ربا و … وارد شده می توان با لحاظ کلی، ملاک حکم در این روایات را جهل دانست، نه صرف جهل در احکام تکلیفی، به عنوان نمونه در معاملات ربوی همان طوری که خواهیم دید، هم بحث تکلیفی آن مطرح است و هم وضعی و صحت یا بطلان معامله و یا مواردی که جهل، تنها در حکم وضعی مطرح است مانند جهل به خیار یا حق شفعه و غیره.
* روایات وارده در حرمت ربا
در گفتار آینده در این زمینه به فتاوای فقط اشاره خواهیم کرد که شارع در مقام امضای معاملات جاری بین عقلا، معاملات ربوی را استثنا کرده و به شدت از آن نهی نموده است، حال در این زمینه بعد از اجرای احکام اسلام، دو مسئله مطرح است، یکی پیرامون معاملات کفار که در زمان جهل به حکم شرعی اقدام به معاملات ربوی نموده و اموال زیادی از این طریق در دست آنهاست، حکم آن اموال و معاملات کدام است؟ و دیگر وضع معاملاتی که شخص مسلمان با جهل به حکم یا موضوع انجام داده چگونه است؟ پاسخ این سئوالات را در قسمت های آینده بررسی خواهیم کرد. در اینجا در راستای بحث معذوریت جاهل به چند روایت در این زمینه اشاره می کنیم :
* هشام بن سالم از ابی عبدا.. علیه السلام نقل می کند که سئوال شد، مردی ربا می خورد (معاملۀ ربوی می کند). در حالی که او گمان می کند ربا حلال است (جاهل مرکب به حکم)، امام فرمود: ضرری ندارد (به معامله لطمه نمی زند و بر او حرام نیست) تا اینکه عالم شود، بعد امام (ع) استشهاد به آیۀ کریمۀ قرآن کردند.
* حلبی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که امام (ع) فرمود: هر نوع ربایی که مردم از روی جهالت می خورند و سپس بعد از آگاهی از آن توبه می کنند پذیرفته می شود،وقتی که توبۀ آنها معلوم شود.
و روایات فراوان دیگری که حیث اطلاق و عموم برخی از آنها با یکدگیر معارضند، ولی اثر جهل در ربا به طور کلی از حیث تکلیفی، عدم حرمت و از حیث حکم وضعی به نظر غالب فقها، همان طوری که در استقرای موارد جهل خواهیم گفت، صحت معاملات ربوی در دوران جهل است، چه زمان کفر و چه زمان اسلام و بالاخره فقهای بزرگی مانند شیخ طوسی، صدوق، علامه و کثیر دیگر معتقدند که بعد از آگاه شدن از حرمت و بطلان معاملات ربوی، رد اضافی لازم نیست.
* صحیحه حلبی
عن الی عبد الله (ع) قال: لوان رجلا دخل فی الاسلام و اقربه، ثم شرب الخمروزنی و اکل الرباولم یتبین له شیءمن الحلال و الحرام، لم اقم علیه احد اذکان جاهلاً، الاّ ان تقوم علیه البیّنه انهّ قرء السّوره التی فیها الزنا و الخمر و أکل الربا، و اذا جهل ذلک، أعلمته و اخبرته فان رکبه بعد ذلک جلدته و أقمت علیه الحد:[۱۵۲]
چنانچه مردی به دین اسلام مشرف شود و بدان اقرار نماید، ولی پس از آن مرتکب شرب خمر و زنا و ربا خواری شود، در حالی که هنوز احکام حلال و حرام برای او بیان نشده است و نسبت به آنها جاهل باشد، مجازات نخواهد شد؛ مگر اینکه بینه ای اقامه شود که نام برده سوره ای را که احکام زنا، شرب خمر و اکل ربا در آن آمده، خوانده باشد. در این صورت، مستحق مجازات خواهد بود و اگر مسلمانی از احکام الهی بی خبر باشد، او را آگاه و با خبر می سازم و پس از آن اگر مرتکب آن اعمال شود او را مجازات خواهم نمود. این روایت تأییدی است بر اینکه در صورت جهل به حرمت عمل از ناحیه مرتکب، نمی توان بر او حد جاری ساخت.
* صحیحه محمد بن مسلم :
قال: قلت لا بی جعفر (ع) رجل دعوناه الی جمله الاسلام فاقربه، ثم شرب الخمر و زنی و أکل الربا و لم یتبین له شیء من الحلال و الحرام اقیم علیه الحد اذا جهله؟ قال(ع) لا اِلاّ أن تقوم علیه بینه انه قد کان أقر بتحریمها [۱۵۳]؛
مردی است که او را به صورت کلی دعوت به اسلام نمودیم و ایشان بدان ایمان آورد، ولی پس از آن مرتکب شرب خمر و زنا و اکل ربا شده است، در حالی که از احکام حلال و حرام الهی هیچ اطلاعی نداشته است. آیا با وجود جهل به حکم، مجازات می شود؟ امام فرمود: “خیر؛ مگر اینکه بینه ای اقامه شود که نامبرده به حرمت این عمل اقرار داشته است.”
* صحیحه ابی عبیده خداء : قال: قال ابوجعفر(ع) لو وجدت رجلا کان من العجم أقرّ بجمله الاسلام و لم یأته شیء من التفسیر زنی أو سرق أوشرب خمیرأ، لم أقم علیه الحداذا جهله، الاّ ان تقوم علیه بینهّ انه قد اقرّ بذلک و عرفه:
اگر مردی پیدا کنم که مسلمان شده ولی هنوز احکام الهی برای او بیان نشده است، با چنین حالی مرتکب زنا یا سرقت و یا شرب خمر شود، در صورتی که به احکام این اعمال جاهل باشد، او را مجازات نخواهم کرد؛ مگر اینکه بینه ای قائم شود که نامبرده به این احکام اقرار داشته و از آنها مطلع بوده است.
* صحیحه عبدالصمدبن بشیر:
عن ابی عبدالله (ع)… ای رجل رکب امرأ بجهالهٍ فلاشیء علیه…؛ هر کس در اثر جهل و نادانی مرتکب امری شود چیزی بر عهده او نیست.
این روایت مفید عموم است و کلیه شبهات حکمیه و موضوعیه و نیز مواردی را که مرتکب، جاهل قاصر یا مقصر باشد شامل می شود.
بنابراین با توجه به جمله مندرج در این صحیحه و مدلول عام آن، می توان گفت که در رفع مجازات از جاهل مرتکب ، فرقی بین شبهات موضوعیه و حکمیه و همچنین جاهل قاصر و مقصر وجود ندارد [۱۵۴]. البته دو روایت قبل، از ظاهر کلماتشان به دست می آید، اختصاص به شبیه های حکمیه دارند.
* روایت عبدالاعلی
از امام صادق (ع): سوال کردم، درباره کسی که چیزی از احکام نمی داند، آیا چیزی برای او هست (عقابی برای او هست)؟ اما فرمود: خیر. این دو روایت اخیر را در باب برائت هم آورده اند که شیخ انصاری دلالت آن را بر برائت نمی پذیرند، بلکه معتقدند حدیث، ظهور در جاهل مرکب و یا غافل دارد، مثل اینکه در حدیث اول می فرماید “بجهاله” یعنی به سبب جهالت مرتکب چیزی شده است مثل اینکه شراب خورد یا معامله ربو کرده است.
جهالتی که سبیت برای ارتکاب به عملی را دارد همان جهل مرکب است نه بسیط ، زیرا شک به ما هو ، شک نمی تواند عامل برای ارتکاب به چیزی شود و درجه آن بسیار پایین تر از جهل مرکب است که خودش را عالم فرض می کند و البته جاهل هم در صورت تقصیر معذور نخواهد بود، گرچه در بیان شیخ، معذوریت آن مطلق آمده به خلاف جاهل بسیط که در صورت قاصر بودن معذور است[۱۵۵].
روایت صحیحه ای است از محمد بن مسلم که از امام محمد باقر(ع) گفت در خصوص مردی که او را به اسلام دعوت کردیم و او اسلام آورد و به آن اقرار نمود و بعد از آن رفت، شراب نوشید و زنا کرد و ربا خورد در حالی که او حلال و حرام را نمی دانست، آیا با وجود جاهل بودن، بر او حدی را جاری کنیم؟ امام فرمود: خیر مگر اینکه بینه ای اقامه شود که آن مرد حرمت اینها را قبلا می دانست [۱۵۶].
یا در ورایتی دیگر از عبدالصمد بن بشیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند که امام فرمود [۱۵۷]“ای رجل رکب امرا بجهاله فلا شی علیه".
هشام بین سالم از ابی عبدالله (ع) نقل می کند که سوال شد، مردی ربا می خورد (معامله ربوی می کند). در حالی که او گمان می کند ربا حلال است (جاهل مرکب به حکم) امام فرمود: ضرری ندارد (به معامله لطمه نمی زند و بر او حرام نیست) تا اینکه عالم شود، بعد امام(ع) استشهاد به آیه کریمه قرآن کردند.
حلبی از امام صادق (ع) نقل می کند که امام (ع) فرمود: هر نوع ربایی که مردم از روی جهالت می خورند و سپس بعد از آگاهی از آن توبه می کنند پذیرفته می شود، وقتی که توبه آنها معلوم شود.
همان طوری که ملاحظه می شود، قلمرو این روایات بیشتر احکام تکلیفی است و آن هم بیشتر در جزاییات مطرح شده است. و ورایاتی که در باب حرمت ربا و … وارد شده می توان به لحاظ کلی، ملاک حکم در این روایات را جهل دانست، نه صرف جهل در احکام تکلیفی.
۴-۲-۲- ادله و مستندات عدم تأثیر جهل بر مسئوولیت کیفری
بعد از آشنایی اجمالی با ادله و مستندات و مبانی فقهی معذوریت جاهل که بیشتر از دیدگاه علم اصول مورد بررسی و مداقه قرار گرفت و در آن جاهل را در چه در حکم و چه در موضوع و نیز اعم از احکام تکلیفی و وضعی معذور شناختیم، جهل و موارد مشابه آن مانند نسیان و خطا عذر محسوب می شوند.
در مقابل آنها، از منابع فقهی و به ویژه مبانی آن یعنی اصول فقه به ادله ای بر می خوریم که درآنها جاهل را معذور نشناخته، بلکه امر به تعلم احکام نموده و احکام الهی را میان عالم و جاهل مشترک می داند و لذا امارات و دلایل احکام را راه رسیدن به واقع می داند و برخلاف مسلک عامه که قایل به تصویب هستند، مکتب اجتهاد را، مخطئه می شناسد که مجتهد گاهی فتوایش مطابق با واقع است و گاهی خطاست و نیز در موارد کشف خطا و عدم مطابقت با واقع، اعمال انجام یافته را مجزا نمی شمارد، مگر در موارد خاص که آنها هم محل اختلاف است.
از تامل و مداقه جدی در این مباحث که به رئوس کلی آنها اشاره شد و نیز روایات خاصه ای که در این باب وارد شده، می توان دریافت که جاهل معذور نیست، نه اعمال او در صورت او در فساد قابل پذیرش است و نه به خاطر جهل می تواند از مجازات فرار کند.
اما مطلب اساسی در ربط به این ادله مطرح است این است که این مباحث مانند اشتراک عالم و جاهل در احکام، مربوط به احکامی است که برای آنها واقع، عندالله در لوح محفوظ مفروض است، مانند اعمال عبادی، نماز و روزه و … یا حتی اعمال جزایی و مجازات اسلامی به اینها جزو مخترعات شارع هستند و غالب آنها تاسیسی است.
چند وجه را در این زمینه می توان مطرح کرد :
۱- کسانی که معتقد به عدم معذوریت جاهل هستند بدون توجه به منشا و مَعقد این بحث و نیز بدون تامل در دلایل معتقدان به معذرویت جاهل، نظر خود را در تمام ابواب فقه جاری می کنند نه فقط در این مورد و لذا در مقام تاسیس اصل، براساس این ادله معتقد به اصل عدم معذوریت هستند، در حالی که دلیل اینها اخص از مدعاست و برای تعیین قلمرو بحث و پرهیز از این خطا لازم است و به ادله اینها اشاره مختصری شود.
۲- با صرف نظر از مطلب اول، عده ای از فقها مانند مرحوم فاضل نراقی، معتقدند اعمال حقوقی یعنی عقد و ایقاع نیز دارای اسباب شرعی هستند و اینها دارای دو نوع حقیقت اند، حقایق واقعی که شارع مقدس در عالم واقع و نفس الامر برای آنها حکمی وضع نموده است، به عنوان مثال شارع ، عقد به زبان عربی را برای زوجیت قرار داده است که آن حکم در اصطلاح علم اصول “حکم واقعی اولی” است و دیگر حقایق ظاهری که مجتهد با استباط خویش به آنها رسیده است مثلا بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که نزد خداوند حکم واقعی و موثر در زوجیت، عقد به زبان فارسی هم هست. حال اجتهاد این فرد گاهی مطابق با واقع است و گاهی مطابق با واقع نیست! پس از دیدگاه این گروه از فقها ادله این گفتار در اعمال حقوقی هم موضوعیت پیدا می کند.
علاوه بر دو توجیه فوق ، روایاتی از معصومین وارد شده که امام (ع) در تعلیم و تفقه به احکام معاملات و تجارات امر فرموده تا آدم مرتکب حرام و معاملات ربوی نشود و نیز در احکام مربوط به ازدواج و طلاق که از آنها در تعلیم و تعلم ، حکم تکلیفی استنباط می شود.
بنابراین لازم است به ادله این گروه اشاره نموده و انها را با ادله قبلی مورد ارزیابی قرار دهیم :
۴-۲-۲-۱- قاعده اشتراک احکام میان عالم و جاهل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:18:00 ق.ظ ]




جدول ۵-۱-۲۳ توزیع فراوانی و درصدی طبقه ­های مختلف هنجار ذهنی تعداد مطلوب فرزند …………………………… ۷۰
جدول ۵-۱-۲۴ آماره­ های توصیفی نمره مقیاس کنترل درک شده بر روی داشتن فرزند ……………………………………. ۷۱
جدول ۵-۱-۲۵ سطوح کنترل درک شده زنان مورد مطالعه بر روی داشتن فرزند ……………………………………………… ۷۱
جدول ۵-۱-۲۶ توزیع فراوانی و درصدی تعداد ایده­آل فرزند از نظر پاسخگویان …………………………………………………. ۷۱
جدول ۵-۲-۱ نتایج ضریب همبستگی سن پاسخگو و تعداد ایده­آل فرزند ………………………………………………………….. ۷۲
جدول ۵-۲-۲ نتایج ضریب همبستگی سن ازدواج پاسخگو و تعداد ایده­آل فرزند ……………………………………………….. ۷۳
جدول ۵-۲-۳ نتایج ضریب همبستگی مدت زمان ازدواج پاسخگو و تعداد ایده­آل فرزند …………………………………….. ۷۳
جدول ۵-۲-۴ نتایج ضریب همبستگی بعد خانوار و تعداد ایده­آل فرزند ………………………………………………………………. ۷۳
جدول ۵-۲-۵ نتایج ضریب همبستگی تعداد خواهر و برادر پاسخگو و تعداد ایده­آل فرزند …………………………………. ۷۴
جدول ۵-۲-۶ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایده­آل فرزند بر­حسب وضعیت اشتغال ………………………………………………. ۷۴
جدول ۵-۲-۷ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایده­آل فرزند بر­حسب میزان درآمد ……………………………………………………. ۷۵
جدول ۵-۲-۸ نتایج ضریب میزان بهره­مندی از تسهیلات و تعداد ایده­آل فرزند ………………………………………………….. ۷۵
جدول ۵-۲-۹ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایده­آل فرزند بر­حسب میزان تحصیلات ……………………………………………… ۷۶
جدول ۵-۲-۱۰ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایده­آل فرزند بر­حسب میزان مطالعه ……………………………………………….. ۷۶
جدول ۵-۲-۱۱ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایده­آل فرزند بر­حسب طبقه اجتماعی …………………………………………….. ۷۷
جدول ۵-۲-۱۲ نتایج ضریب همبستگی میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی و تعداد ایده­آل فرزند ………………. ۷۷
جدول ۵-۲-۱۳ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایده­آل فرزند بر­حسب میزان آگاهی از روش­های جلوگیری از حاملگی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۷۸
جدول ۵-۲-۱۴ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایده­آل فرزند بر­حسب ترجیح جنسی فرزند ……………………………………. ۷۸
جدول ۵-۲-۱۵ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایده­آل فرزند بر­حسب میزان گرایش مذهبی ………………………………….. ۷۸
جدول ۵-۲-۱۶ نتایج تحلیل واریانس تعداد ایده­آل فرزند بر­حسب نگرش نسبت به نقش­های جنسیتی ……………. ۷۹
جدول ۵-۲-۱۷ نتایج ضریب همبستگی نگرش نسبت به فرزند و تعداد ایده­آل فرزند ………………………………………… ۸۰
عنوان صفحه
جدول ۵-۲-۱۸ نتایج ضریب همبستگی هنجار ذهنی تعداد مطلوب فرزند و تعداد ایده­آل فرزند ……………………….. ۸۰
جدول ۵-۲-۱۹ نتایج ضریب همبستگی میزان کنترل اقتصادی درک شده و تعداد ایده­آل فرزند ……………………… ۸۱
جدول ۵-۲-۲۰ نتایج رگرسیون گام به گام تعداد ایده­آل فرزند …………………………………………………………………………… ۸۲
جدول ۵-۲-۲۱ ضرایب رگرسیونی متغیرهای تأثیر­گذار بر شاخص هنجار ذهنی تعداد مطلوب فرزند ……………….. ۸۴
جدول ۵-۲-۲۲ ضرایب رگرسیونی متغیرهای تأثیر­گذار بر شاخص میزان کنترل درک شده برای داشتن فرزند …۸۵
دانلود پایان نامه
جدول ۵-۲-۲۳ میزان تأثیر مستقیم، غیر مستقیم و کل متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته تعداد ایده­آل فرزند…۸۷
جدول ۶-۱ نتایج آزمون فرضیه ­های تحقیق …………………………………………………………………………………………………………… ۹۵
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار ۳-۱: مدل کلی تئوری رفتار برنامه­ ریزی شده ……………………………………………………………………………………………. ۴۰
نمودار ۳-۲: مدل مفهومی تحقیق ………………………………………………………………………………………………………………………….. ۴۱
نمودار ۳-۳ مدل تجربی تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………………… ۴۲
نمودار ۵-۱ تحلیل مسیر …………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۸۶
فصل اوّل
کلیات
۱-۱- مقدمه
امروزه جغرافیای اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی جهان تحولات شگرفی را تجربه می­ کند. در این میان، تحولات جمعیتی در بین موضوعات انسانی، فنی و علمی به عنوان یک عامل مشترک اهمیت بسزایی دارد. بسیاری از متخصصان معتقدند که جمعیت و تحولات آن در طراحی برنامه ­های توسعه، متغیری کلیدی و مهم است. اثرات متغیرهای جمعیتی بر سایر متغیرهای اقتصادی و اجتماعی از جمله رشد اقتصادی، امنیت، محیط زیست و … اهمیت توجه به این گونه متغیرها را دو چندان می­ کند. در بسیاری از سیاست­گذاری­ها و برنامه­ ریزی­های توسعه­­، مهم­ترین متغیری که به عنوان مبنای محاسبات در نظر گرفته می­ شود، جمعیت و دگرگونی­های آن در گذشته، حال و آینده است (مشفق و همکاران، ۱۳۹۱).
جمعیت و ابعاد آن، نقطه­ی مرکزی هر نظام اجتماعی محسوب می­ شود. تحولات جمعیتی، تقریباً تمام جنبه­ های زندگی انسان و جهان پیرامون وی را تحت تأثیر قرار می­دهد و اثرات متعددی بر خرده­نظام­های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و محیطی وارد می­ کند و منشأ تحولات چشمگیری در این حوزه ها می­ شود. در مقابل، جمعیت نیز متأثر از تحولات نظام اجتماعی، سیاست­ها و برنامه ­های توسعه­ است. این ارتباط تعاملی جمعیت و جامعه، در چارچوبی مفهومی- تحلیلی تحت عنوان «جمعیت، توسعه و برنامه­ ریزی» مطرح شده و گسترش یافته است (صادقی، ۱۳۸۸). این چارچوب هر چند از موضوعات قدیمی اندیشه و دانش جمعیت­شناسی محسوب می­ شود، اما در دوران معاصر از پویایی خاصی برخوردار بوده و همواره بر اهمیت علمی و کاربردی آن افزوده شده است (عباسی شوازی و حسینی چاوشی، ۱۳۹۰).
ایران همانند بسیاری از کشورهای دنیا بعد از جنگ جهانی دوم، مراحل انتقال جمعیتی را با کاهش اساسی و مستمر مرگ و میر آغاز کرد. در فاصله­ی سال­های ۱۳۳۰ تا ۱۳۶۰، ایران با رشد جمعیت بی­سابقه و شتابان مواجه بود. به طوری که میانگین رشد سالانه­ی جمعیت در این چهار دهه، به رقمی حدود ۳ درصد رسید. رشد سالانه­ی ۳ درصد سبب شد جمعیت ایران از رقمی کمتر از ۱۹ میلیون نفر در سال ۱۳۳۵ به رقمی نزدیک به ۵۰ میلیون نفر در سال ۱۳۶۵ برسد و در سال ۱۳۹۰ به حدود ۷۵ میلیون نفر افزایش یابد. پیشرفت بهداشت و گسترش آن و به تبع آن کاهش میزان­های مرگ و میر، به ویژه مرگ و میر نوزادان و اطفال، نقشی اساسی و تعیین کننده در شتاب رشد جمعیت ایران داشته است (مشفق و همکاران، ۱۳۹۱).
روند رشد جمعیت ایران از گذشته تا به حال نشان می­دهد که متوسط میزان رشد سالانه­ی جمعیت در دهه­ ۱۳۴۵- ۱۳۳۵ برابر با ۱/۳ درصد در سال بوده است، لیکن در دهه­ پس از آن یعنی در فاصله­ی سال­های ۱۳۵۵-۱۳۴۵ با کاهش رو­برو شد و به میزان رشد جمعیت ۷۱/۲ درصد در سال رسید. در دهه­ ۱۳۶۵- ۱۳۵۵ به سبب تحولات سیاسی- اجتماعی این دهه، میزان رشد جمعیت کشور به ۹/۳ درصد در سال افزایش یافت (مشفق و حسینی، ۱۳۹۱).
بدون شک، باروری یکی از مهم­ترین مؤلفه­ های تحولات جمعیتی در هر کشور است و از این­رو، سیاست­های جمعیتی در دنیا به طور عمده حول محور کاهش یا افزایش باروری اعمال می­ شود (عباسی شوازی و حسینی چاوشی، ۱۳۹۰).
پس از انجام سرشماری ۱۳۶۵ و وقوف به جمعیت ۵۰ میلیونی کشور و از آن مهم­تر وقوف به روند بی­سابقه­ رشد شتابان جمعیت، دولت و دستگاه­های برنامه­ ریزی، لزوم اتخاذ سیاست­هایی در جهت تعدیل میزان رشد جمعیت از طریق تشویق و ترغیب برنامه ­های تنظیم خانواده و کاهش سطح زاد­ و ولد را اجتناب­ناپذیر دانستند؛ به طوری که از سال ۱۳۶۷، این سیاست­ها در متن اولین برنامه­ی توسعه اقتصادی و اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی قرار گرفت (امانی، ­۱۳۸۰). خانواده‌ها و زوجین نیز به دلیل آشنایی قبلی با برنامه‌های تنظیم خانواده، توجه به بهداشت و آموزش فرزندان و به طور کلی توسعه­خواهی و توجه به کیفیت زندگی، از برنامه‌های تنظیم خانواده و تحدید موالید استقبال کردند.
بدین ترتیب، برنامه­ ریزی، مساعدت دولت، آمادگی و استقبال خانواده­ها و زوجین در دهه­ ۱۳۷۰، سطح باروری را در ایران با سرعتی استثنایی که در سطح بین ­المللی کم­سابقه و شاید هم بی­سابقه بود، کاهش داد (کلانتری و همکاران، ۱۳۸۵).
در دهه­ دوم انقلاب، موفقیت­های چشمگیر برنامه­ی تنظیم خانواده در کشور باعث کاهش نرخ موالید و کنترل جمعیت شد. در این دهه، نرخ رشد جمعیت از ۹/۳ درصد در دهه­ ۱۳۶۵- ۱۳۵۵ به ۹۶/۱ درصد در دهه­ ۱۳۷۵- ۱۳۶۵ کاهش یافت و در دهه­ ۱۳۸۵- ۱۳۷۵ به نرخ رشد ۶۱/۱ درصد رسید (مشفق و حسینی، ۱۳۹۱).
کاهش باروری در همه استان­های کشور صورت گرفته و با وجود زمینه ­های متفاوت اقتصادی- اجتماعی، شباهت­های زیادی از نظر جمعیت­شناختی در بین آن­ها مشاهده می­ شود. هر چند هنوز سطح و الگوهای متفاوتی از باروری در نقاط مختلف کشور وجود دارد، ولی روند مشابه کاهش باروری در شهر و روستا و در همه استان­ها، بیانگر نوعی «همگرایی رفتارهای باروری» در کشور است (عباسی شوازی، ۱۳۸۰).
به طور کلی، تغییرات و تحولات جمعیتی در ایران طی دهه­های گذشته بسیار چشمگیر و قابل ملاحظه می­باشد. در مقیاس بین ­المللی نیز تحولات جمعیتی ایران از برجستگی زیادی برخوردار است و به عنوان یک نمونه­ مثال زدنی، مورد توجه جمعیت­شناسان می­باشد. در واقع، تحولات سطح موالید در ایران طی دهه­های اخیر از جمله کم­سابقه­ترین تجربه ­های مربوط به انتقال سطح باروری در تاریخ جوامع بشری معرفی شده است (مک دونالد[۱]، ۲۰۰۵). به طوری که میزان باروری کل از حدود ۷ فرزند برای هر زن در سال ۱۳۵۹ به ۲/۶ فرزند برای هر زن در سال ۱۳۶۴ و ۳۸/۴ فرزند در سال ۱۳۷۰ کاهش می­یابد؛ این میزان باز هم در سال ۱۳۷۵ به ۷۲/۲ تنزل می­یابد. بر مبنای داده ­های «بررسی ویژگی­های بهداشتی- جمعیتی ایران» میزان باروری کل در سال ۱۳۷۹ به حدود ۱/۲ کاهش یافته و بسیاری از نقاط شهری نیز باروری پایین­تر از حد جانشینی را تجربه نموده ­اند (عباسی شوازی و همکاران، ۲۰۰۴).
نکته­ی جالب توجه در انتقال سطح باروری ایران این است که روند نسبتاً تدریجی کاهش میزان­های باروری طی سال­های ۱۳۳۵ تا ۱۳۶۵ بسیار بطئی و کند است. به عبارت دیگر، کاهش اساسی نرخ زاد و ولد در ایران عمدتاً مربوط به دو دهه­ اخیر می­باشد، به طوری که سطح باروری از حدود شش فرزند برای هر زن در سال ۱۳۶۵ به طور شگفت­انگیزی به تقریباً دو فرزند برای هر زن در سال ۱۳۸۰ تنزل یافته است. این بدان معناست که چنین تحول چشمگیری در انتقال باروری ایران در یک دوره­ زمانی نسبتاً کوتاه به وقوع پیوسته است (فروتن، ۱۳۸۸). چنین تحول جمعیتی عمیق و شتابانی می ­تواند به عنوان یک نمونه­ تجربی برای این ایده باشد که اگر چه تغییر در جوامع سنتی معمولاً به کندی صورت می­پذیرد ولیکن وقتی چنین تغییری شروع شد به صورت یک حرکت طوفان­آسا و نیروی قدرتمند غیر قابل کنترل عمل خواهد کرد (ویکس[۲]، ۱۹۹۴).
سطح باروری در بسیاری از کشورهای صنعتی و پیشرفته­ی غربی و آسیایی در چند دهه­­ی اخیر، در سطح پایین (زیر سطح جایگزین) باقی مانده است و ساختار جمعیت آن­ها به­ طور فزاینده در حال سالخورده شدن می­باشد (سازمان ملل[۳]، ۲۰۱۱). جمعیت ایران نیز، اگرچه تاکنون مانند کشورهای صنعتی به­ طور جدی درگیر پدیده­ سالخوردگی جمعیت نشده است، اما کمابیش مانند کشورهای پیشرفته در حال تجربه­ باروری سطح پایین است (عرفانی، ۱۳۹۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:18:00 ق.ظ ]




 

بانکداری الکترونیکی: می تواند به دو جریان مجزا تقسیم شود : یکی عبارت است از محصولات پول الکترونیکی، به ویژه در شکل محصولاتی که ارزش را ذخیره می کنند و دیگری عبارت است از تحویل یا دسترسی الکترونیکی به محصولات.
پول الکترونیکی: ارزش پول واحدهای پول منتشره از سوی دولت یا بخش خصوصی است که به شکل الکترونیکی بر روی یک وسیله الکترونیکی ذخیره شده است.
خدمات اینترنتی: به خدماتی گفته می‌شود که بر بستر اینترنت ارائه می‌شود و هدف آن انجام سریع معاملات و عدم نیاز به حضور فیزیکی در محل بانک است.
بانکداری اینترنتی: بانکداری اینترنتی به معنی انجام تراکنش‌های بانکی و مالی به کمک اینترنت و تفاوت آن با سایر تراکنش‌های مالی شبکه‌های در نوع شبکه‌ای است که مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

      1. روش شناسی تحقیق

     

     

 

این پژوهش، کمی و نظری می باشد که با بهره گرفتن از روش کتابخانه­ای بصورت مطالعه موردی برای بانک رفاه ایران با بهره گرفتن از داده ­های سری زمانی از روش های اقتصادسنجی فرضیه های مطروحه را با بهره گرفتن از نرم­افزارهای آماری مورد بررسی و آزمون قرار می دهد.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

      1. جامعه آماری

     

     

 

در این تحقیق بانک رفاه کارگران ایران در بازه پنج ساله ۱۳۸۶ الی ۱۳۹۰ و به صورت ماهانه به عنوان جامعه آماری انتخاب شده است. قابل به ذکر است که ابتدا و انتهای بازه زمانی داده های به دست آمده دارای کمی تلورانس هم بوده است.

 

      1. روش نمونه گیری

     

     

 

نمونه گیری از میان مشتریان و تراکنش­های صورت گرفته و از میان مشتریان بانک رفاه در بازه پنجساله ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ انجام گرفته است. در این میان متاسفانه اطلاعات مورد نیاز در بعضی دوره های زمانی مربوط به معدودی از متغیرها در دست نبوده است.

 

      1. روش تحلیل داده ها

     

     

 

برای تجزیه و تحلیل داده ­های جمع­آوری شده، از روش­های آماری در قالب آمار توصیفی و برای مقایسه نتایج بدست آمده از آزمون توزیع نرمال استفاده می شود.

 

      1. خلاصه فصل اول

     

     

 

در این فصل پس از تعریف مسئله و تشریح اهمیت آن اهداف کلی و جزئی و سوالات تحقیق را بیان نمودیم، و پس از تشریح فرضیات تحقیق و متغیرهای موجود در این فرضیات، روش انجام این تحقیق، جامعه آماری و روش جمع­آوری اطلاعات و در آخر نیز روش آزمون و تحلیل داده ها را بیان نمودیم. در فصل دوم به تشریح ادبیات و پیشینه تحقیق و معرفی کلی بانکداری الکترونیک خواهیم پرداخت.
۲

فصل دوم: ادبیات و پیشینه تحقیق

 

 

    1. مقدمه
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:17:00 ق.ظ ]




شکل ‏۳‑۸: اثر نرخ زاویه پیچش بر روی سرعت گروه با بهره گرفتن از تئوری گرادیان کرنشی

شکل ‏۳‑۹: اثر نرخ زاویه پیچش بر روی سرعت گروه با بهره گرفتن از تئوری غیر محلی ارینگن
در نهایت تغییرات سرعت گروه برای ضرایب بستر الاستیک مختلف در شکل (۳-۱۰) آورده شده است.نتایج این شکل با شکل­ (۳-۶) مقایسه شده که اثر بستر در شکل (۳-۱۰) نشان داده شده است. در شکل (۳-۶) اثر بستر الاستیک نادیده گرفته شده و با افزایش فرکانس انتشار، سرعت گروه در حال افزایش می­باشد. در حالیکه در شکل (۳-۱۰) با در نظر گرفتن اثر بستر الاستیک، سرعت گروه با افزایش فرکانس انتشار با کاهش همراه می­باشد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

شکل ‏۳‑۱۰: اثر بستر الاستیک بر روی سرعت گروه با بهره گرفتن از تئوری گرادیان کرنشی

فرکانس قطع

به علت محدودیت شرایط مرزی برای تابع موج، فرکانس­ها و شکل­های محدودی برای انتشار موج در محیط انتشار وجود دارد. کمترین فرکانسی که می ­تواند در یک شرایط مشخص، انتشار یابد را فرکانس قطع گویند. در واقع در انتشار موج با فرکانس قطع، عدد موج صفر می­ شود. نمودار
شکل­های (۳-۱۱) و (۳-۱۲)به ترتیب اثر ضریب وینکلر و زاویه پیچش را بر فرکانس قطع برای تئوری­های گرادیان کرنشی و غیر محلی ارینگن نشان می­ دهند. ضریب وینکلر نشان دهنده خاصیت کشسانی محیط اطراف نانو تیر بوده و با افزایش این ضریب، پایداری سیستم افزایش می­یابد. چنانچه این نمودار نشان می­دهد با افزایش ضریب وینکلر در سیستم، فرکانس قطع افزایش یافته است.همچنین با افزایش زاویه پیچش، فرکانس قطع کاهش می­یابد.

شکل ‏۳‑۱۱: اثر ضریب وینکلر بر فرکانس قطع بر حسب زاویه پیچش (تئوری گرادیان کرنشی)

شکل ‏۳‑۱۲: اثر ضریب وینکلر بر فرکانس قطع بر حسب زاویه پیچش (تئوری غیر محلی ارینگن)

فرکانس فرار

فرکانس فرار، حداکثر فرکانسی است که موج با آن در محیط هادی انتشار می­یابد. به عبارتی دیگر در این فرکانس عدد موج بیشترین مقدار خود را داراست. شکل­های (۳-۱۳) و (۳-۱۴) فرکانس فرار نانو تیر پیچیده شده بر حسب نرخ زاویه پیچش را برای تئوری­های گرادیان کرنشی و غیر محلی ارینگن نشان می­دهد. در این نمودار با افزایش نرخ زاویه پیچش، فرکانس فرار به صورت ناچیز افزایش می­یابد.

شکل ‏۳‑۱۳: اثر فرکانس فرار برحسب نرخ زاویه پیچش با بهره گرفتن از تئوری گرادیان کرنشی

شکل ‏۳‑۱۴: اثر فرکانس فرار برحسب نرخ زاویه پیچش با بهره گرفتن از تئوری غیر محلی ارینگن
در شکل (۳-۱۵) اثرات مقیاس طول بر فرکانس فرار با مقایسه سه تئوری کلاسیک، تنش کوپل اصلاح شده و گرادیان کرنشی نشان داده شده است. در این شکل می­توان دریافت فرکانس فراری که با بهره گرفتن از تئوری گرادیان کرنشی بدست می ­آید بسیار بیشتر از تئوری تنش کوپل اصلاح شده و کلاسیک می­باشد.

شکل ‏۳‑۱۵: اثر تئوریهای مختلف مقیاس طول بر روی فرکانس فرار
شکل­های (۳-۱۶) و (۳-۱۷) به ترتیب نمودار عدد موج برحسب فرکانس انتشار موج در
ضخامت­های مختلف نانو تیر پیچیده شده برای تئوری­های گرادیان کرنشی و غیر محلی ارینگن می­باشد. نمودارها نشان می­ دهند که با افزایش ضخامت نانو تیر، عدد موج کاهش می­یابد. همچنین با افزایش فرکانس انتشار موج، عدد موج در نانو تیر پیچیده شده افزایش می­یابد.

 

شکل ‏۳‑۱۶:اثر ضخامت بر عدد موج بر حسب فرکانس انتشار موج (تئوری گرادیان کرنشی)

شکل ‏۳‑۱۷: اثر ضخامت بر عدد موج بر حسب فرکانس انتشار موج (تئوری غیر محلی ارینگن)
در شکل­های (۳-۱۸) و (۳-۱۹)به ترتیب اثرات تغییر زاویه پیچش بر عدد موج نانو تیر پیچیده شده در فرکانس­های مختلف انتشار موج برای تئوری­های گرادیان کرنشی و غیر محلی ارینگن بیان شده­است. نمودار بیانگر تغییرات ناچیز عدد موج بر اثر تغییر زاویه پیچش می­باشد.

شکل ‏۳‑۱۸:تغییرات عدد موج بر اثر تغییرات زاویه پیچش بر حسب فرکانس انتشار(تئوری گرادیان کرنشی)

شکل ‏۳‑۱۹: تغییرات عدد موج بر اثر تغییرات زاویه پیچش بر حسب فرکانس انتشار(تئوری غیر محلی ارینگن)

تحلیل کمانش نانو تیر پیچیده شده

ضریب فنر وینکلر و ضریب برشی پاسترناکباعث پایداری بیشتر سیستم می­شوند. بنابراین با افزایش این ضرایب، انتظار می­رود، بار کمانش بحرانی افزایش یابد. نمودار شکل­های (۳-۲۰) و
(۳-۲۱)، بیانگر اثرات این ضرایب را بر بار کمانش بحرانی نسبی در طول نانو تیر پیچیده شده
می­باشد و به خوبی افزایش بار کمانش بحرانی بر اثر افزایش ضریب وینکلر و پاسترناک را نشان
می­دهد. همچنین افزایش اختلاف نمودارها با افزایش طول نانو تیر مؤید این نکته می­باشد که با افزایش طول، و در نتیجه افزایش اثر محیط الاستیک بر نانو تیر پیچیده شده، سیستم پایدارتر شده ودر نتیجه بار کمانشی افزایش می­یابد.

شکل ‏۳‑۲۰: بار کمانش بحرانی نسبی بر حسب تغییرات طول تیر در مقادیر مختلف ضریب وینکلر (تئوری غیر محلی ارینگن)

شکل ‏۳‑۲۱: بار کمانش بحرانی نسبی بر حسب تغییرات طول تیر در مقادیر مختلف ثابت برشی پاسترناک (تئوری غیر محلی)
شکل (۳-۲۲)، اثر پارامترمقیاس کوچک طول بر بار کمانش بحرانی را نمایش می­دهد. افزا
یش پارامتر مقیاس کوچک طول، باعث افزایش سفتی نانو تیر پیچیده می­ شود و انتظار می­رود افزایش سفتی با افزایش بار کمانش بحرانی همراه شود. نمودار شکل (۳-۲۲) خلاف این گفته را نشان
می­دهد و با افزایش پارامتر مقیاس کوچک طول، بار کمانش بحرانی کاهش می­یابد و این نقصان تئوری غیر محلی ارینگن در توصیف کمانش را نشان می­دهد.

شکل ‏۳‑۲۲: تغییرات بار کمانش بحرانی تیر بر اثر تغییرات پارامتر طول در مقادیر مختلف ضریب مقیاس کوچک طول

تحلیل ارتعاشات نانو تیر پیچیده شده

با توجه به نمودار شکل (۳-۲۳)، افزایش زاویه پیچش باعث افزایش فرکانس طبیعی سیستم می­ شود که این افزایش در ضخامت­های بالاتر مشهود­تر است.

شکل ‏۳‑۲۳: اثرات زاویه پیچش بر فرکانس طبیعی در ضخامت­های مختلف
در نمودار شکل (۳-۲۴) اثر ضریب وینکلر بر فرکانس طبیعی بر حسب ضخامت نشان داده شده است. در این نمودار نیز افزایش پایداری سیستم بر اثر افزایش ضریب وینکلر مشاهده شده و فرکانس طبیعی سیستم با افزایش ضریب وینکلر افزایش می­یابد. با افزایش ضخامت تیر و در نتیجه افزایش سطح مقطع، اثر ضریب وینکلر بر پایداری و در نتیجه فرکانس طبیعی کاهش یافته و نمودارها همگرا می­شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:17:00 ق.ظ ]