کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



نوپدیدارگروی مکتبی است که به شناخت حقیقت انسان به عنوان یکی از پدیده‌های موجود در عالم علاقه نشان می‌دهد. این مکتب نگرشی است تجربی فلسفی به ماهیت جهان پیرامون؛ این نگرش در اصل در حیطه دیدگاه‌های مادی طبقه‌بندی می‌شود. این رویکرد، پدیده‌های موجود در طبیعت را زاییده تعاملات موجود در طبیعت می‌داند.[۱۴۴] از این روست که این دیدگاه کاملاً خود را پایبند به مطالعه تجربی در باب فرایندهای مادی در طبیعت می‌داند. این دیدگاه تلاش دارد علل غایی را بشناسد تا از این طریق بتواند تبیین نهایی از پدیده‌ها در جهان طبیعت ارائه دهد؛[۱۴۵]
تفاوت‌های موجود میان انسان ودیگر موجودات زنده، نوپدیدارگرایان را به وجود بعدی فراتر از ماده و اجزاء مادی انسان راهنمایی می‌کند. این بعد در سنت‌های مطالعاتی گوناگون نام‌های متفاوت پیدا کرده است. نگاه سنتی، آن را نفس می‌نامد اما نگرش مادی آن را از بُعد جسمانی می‌نگرد و از این رو نام ذهن بر آن می‌نهد.
سؤالی که کلایتون در صدد پاسخگویی به آن می‌باشد این است که به لحاظ وجودی ماهیت ذهن چیست و چه رشته مطالعاتی ما را به ماهیت ذهن آگاه می‌کند؟[۱۴۶] سؤال دیگر برای کلایتون این است که چه رابطه‌ای میان سلسله اعصاب موجود در مغز و آنچه ما ‌آن را ذهن می‌نامیم هست؟ از این سؤال در دیگر سنت‌ها به مشکل رابطه نفس و بدن تعبیر می‌شود. یه نظر کلایتون سرسپردگی افراطی به مطالعه و فهم جهان طبیعی مستلزم اتخاذ رویکردی زیست شناختی نسبت به ذات بشر نیست؛ حتی کمتر مستلزم این است که افعال اشخاص از طریق مجموعه‌ای از علوم تبیین‌گر که در نهایت به فیزیک منجر می‌شود توضیح داده و تبیین شود از این طریق او می‌خواهد وجود سطوحی فراتر از ماده که برخاسته از خود ماده می‌باشند اما قابل تقلیل به ماده نیستند را به اثبات برساند.[۱۴۷]
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
به دلیل مشکلاتی که تقلیل‌گرایی مادی در تعریف ماهیت اشیاء به بار می‌آورد و به دلیل شواهدی که بر وجود بعد دیگری در بشر سراغ داریم، کلایتون وجود یکپارچه مرکب از جسم و روح را برای ذات انسان می‌پذیرد. به نظر او به واسطه وجود این ابعاد نمی‌توان حقیقت انسان را به امر مادی تقلیل داد؛ کلایتون مدعی است: اظهار اینکه ذات بشری متشکل از واحد یکپارچه جسمانی روانی است، بیان این است که انسان وجودی است که به طور پیچیده‌ای در این جهان طراحی شده و هر واحد آن برخوردار از مجموعه‌هایی از ویژگی‌های طبیعی است و هر کدام از این ویژگی‌ها برای درک شدن به علمی متناسب با پیچیدگی آن نیازمند است. می‌توان وجود این لایه‌های چندگانه در انسان را تکثرگرایی هستی شناختی و نیاز به سطوح چندگانه از تبیین را تکثرگرایی تبیینی نامید؛[۱۴۸]
بدون نگاه نوپدیداری حداکثری درکی از علَیَت روحی و روانی نخواهیم داشت مگر اینکه اصلا تأثیر ذهن (‌نفس) را بر جهان پیرامون انکار کنیم و صرفاً به ذهن به عنوان یک پدیده نگاه کنیم نه چیزی دارای تأثیر علَی و حقیقتی فعَال در طبیعت. طبیعتاً برای دوری جستن از چنین استنتاجی باید نوپدیداری حداکثری را بپذیریم؛[۱۴۹] به نظر کلایتون که به سیر تکامل طبیعی پایبند است،‌ نمی‌توان به درستی تبیینی طبیعی از نوپدید شدن حقیقت آگاهی به عنوان ویژگی ذهن، از شبکه‌های عصبی ارائه داد. به منظور رهایی از چنین مشکلی نوپدیدارگرایان فرارویدادگی را به عنوان تبیینی از چگونگی ارتباط میان ذهن و بدن ارائه می‌دهند. به نظر آنان این تبیین می‌تواند رهیافتی برای برون رفت از معضل حل نشدنی رابطه ذهن با شبکه‌های عصبی به شمار رود. بر اساس تعریفی که کلایتون از فرارویدادگی ارائه می‌دهد، یک سطح یا ویژگی از نظر وجودی بر سطحی پایین‌تر مبتنی است به گونه‌ای که خصوصیات سطح زیرین یا فرورویداده تعیین کننده ویژگی‌های سطح زبرین یا فرارویداده است؛ به دلیل ویژگی فوق، تغییرات در سطح فرارویداده مبین تغییرات در سطح فرورویداده است. بر اساس بحث فرارویدادگی می‌توان این نتیجه را گرفت که اگر بتوانیم سطح فرورویداده را پس از انفصال یا ازمحلال مجدداً بازسازی کنیم، می‌توانیم سطح فرارویداده را مجدداً شاهد باشیم؛
فصل دوم
دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی
و
علامه طباطبایی در باب نفس
۲-۱٫ مقدمه
صدرالمتألهین محمد قوامی شیرازی معروف به ملاصدرا (۱۰۵۰-۹۸۰٫ق)[۱۵۰] و علامه محمد حسین طباطبایی (۱۴۰۲-۱۳۲۱٫ق)[۱۵۱] یکی از فیلسوفان اسلامی معاصر و مدرس مکتب ملاصدرا، در جایگاه کسی که به دنبال شناخت حقیقت هستی و عالم موجود می‌باشد، خود را موظف به مطالعه در باب نفس می‌دانند. برای آشنا شدن با دیدگاه آنان و به منظور بررسی آراء فیلیپ کلایتون در باب نفس و آراء ایشان به مطالعه نگرش این دو اندیشمند در باب نفس در حد گنجایش این نوشتار می‌پردازیم.
از آنجا که سید محمد حسین طباطبایی به عنوان یکی از معروف‌ترین مدرسین مکتب ملاصدرا، در زمان معاصر شناخته می‌شود و عموماً مطالب و نظرات خود را به عنوان حاشیه یا تعلیقه بر نظرات ملاصدرا بیان داشته است، از این رو نظرات طباطبایی ضمن نظرات ملاصدرا خواهد آمد و فصل جدیدی به منظور ارائه دیدگاه ایشان در مورد نفس اختصاص داده نشده است. در مواردی که نظری از طباطبایی نقل نمی‌شود به این دلیل است که در این زمینه اظهار نظر نداشته است و به دلیلی که گفته شد، عدم اظهار نظر وی در موضوعی به معنای موافقت با دیدگاه ملاصدرا محسوب می‌شود.
در باب روش علمی این دو فیلسوف باید عنوان شود که ملاصدرا در ابتدای بحث در باب نفس و تعریف آن تصریح می‌کند که بحث از نفس در زمره علوم طبیعی به شمار می‌رود.[۱۵۲] در عین حال هر جا او و طباطبایی در مورد نفس سخنی از زاویه علوم طبیعی به میان می‌آورند در حقیقت با نگاهی عقلانی و فلسفی به آن می‌نگرند. مطالعات طبیعی برای آن دو، همچون پلی است برای اثبات مدعای عقلانیشان.
۲-۲٫ ترسیم کلیات دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی و طرح مسئله
مقصود اصلی از بررسی نفس از نگاه صدرالدین شیرازی و علامه طباطبایی در این نوشتار این است که بدانیم چه اعتقادی نسبت به حقیقت نفس، نحوه پیدایش آن و ارتباط میان نفس و بدن دارند. بدین منظور مباحث فصل دوم به چهار بخش تقسیم می‌شود: بیان چیستی نفس، چگونگی پیدایش نفس، نحوه وجودش و در نهایت چگونگی تعامل و ارتباط آن با بدن. ملاصدرا در هر چهار بخش دارای نظر است. گذشته از اثبات وجود نفس ملاصدرا با سه سوال رو به روست. اول سوال از چگونگی پیدایش نفس، که برای پاسخ گویی به آن به جسمانی بودن نفس در مرحله پیدایش اعتقاد پیدا می‌کند؛ دوم در مورد نحوه وجود نفس است که بر اساس دیدگاه خود از وحدت نفس دفاع می‌کند تا جایی که کثرت قوای نفس نیز در پرتو وحدت آن تعریف می‌شود؛ سوم پرسش از چگونگی رابطه نفس و بدن است که در مرحله تبیین رابطه نفس با بدن، دیدگاه او با مسئله پیدایش نفس پیوند می‌خورد. اصالت وجود، تشکیک مراتب وجود، جوهر، حرکت و نیز حرکت جوهری مفاهیمی است که نقش مهمی در فهم اندیشه ملاصدرا دارند از این رو قبل از پرداختن به پاسخ سؤالات بالا آن را به طور مختصر تعریف می‌کنیم.
۲-۳٫ بررسی مفاهیم
اندیشه ملاصدرا مبتنی است بر مفاهیم و اصولی بنیادین که شناخت آن در ارائه آنچه مقصود این نوشتار است مهم به نظر می‌رسد از این رو باید قبل از ورود به بحث نفس و بررسی دیدگاه ملاصدرا، به طور اجمال توضیح داده شود؛ این مفاهیم و اصول عبارت اند: وجود و اصالت وجود، مفهوم جوهر، مفهوم حرکت و حرکت جوهری.
۲-۳-۱٫ وجود و اصالت آن
اصل واقعیت خارجی، بدیهی و غیر قابل انکار است زیرا تمام انسان‌ها رفتار خود را براساس قبول واقعیَات خارجی انجام می‌دهند. به نظر اینان حتی کسانی هم که در اصل واقعیت خارجی دچار تردید شده‌اند، زندگی خود را براساس قبول آن استوار ساخته‌اند. به نظر این دو اندیشمند این خود دلیل بر بدیهی بودن واقعیت خارجی نزد انسان هاست. اما عموم فیلسوفان براساس اصل علیت، به وجود واقعیت خارجی پی برده‌اند. به این بیان که ادراکات آدمی (مثلاً احساس سوزش بر اثر گرمی آتش) معلول علتی است و علت آن یا در خود انسان است یا خارج از آن. اما ما انسانها علت آن نیستیم، زیرا هرگز تمایلی به چنین احساسی نداشته‌ایم؛ بنابرین علت آن، چیزی خارج از وجود انسان است و آن واقعیت خارجی است.
این واقعیات خارجی، هنگامی در ظرف ذهن قرار می‌گیرند معمولاً به صورت قضیه هلیه بسیطه در می‌آیند که حداقل از دو مفهوم مستقل تشکیل شده است که یکی از آنها موضوع و دیگری محمول قرار می‌گیرد. معمولاً مفهومی که موضوع قرار می‌گیرد و قالب مفهومی متعلق به آن واقعیت خارجی می‌باشد، به آن ماهیت می‌گویند و مفهومی که محمول قرار می‌گیرد مفهوم موجود و هستی است که از معقولات ثانیه فلسفی است. از این رو، دو مفهوم مختلف از یک واقعیت خارجی به دست می‌آید که یکی را ماهیت و دیگری را وجود و هستی می‌نامند. مثلاً از واقعیت خارجی درخت و انسان دو مفهوم درخت و هستی و انسان و هستی در ذهن حاصل می‌شود که قالب مفهومی واقعیت خارجی نظیر درخت و انسان را ماهیت و مفهوم دیگر را هستی و وجود می‌‌گویند.
در این مسئله اختلاف است که اصالت با کدامیک از وجود و ماهیت است یعنی مصداق واقعیت عینی، مابازاء کدامیک از این مفاهیم است وجود یا ماهیت؟ اصالت وجود، بدین معناست که واقعیت عینی، مصداق بالذات مفهوم وجود است و مفهوم ماهیت تنها از حدود واقعیت حکایت می‌کند و بالعرض و بالتبع بر آن حمل می‌شود و معنای اصالت ماهیت این است که واقعیت عینی مصداق بالذات مفهوم ماهیت است و مفهوم وجود بالعرض و بالتبع به آن نسبت داده می‌شود.
عقیده رایج بر آن است که اولین کسی که تفکر و نظام فلسفی خویش را بر مبنای اصالت وجود پی‌ریزی کرد و مبتکر آن است، ملاصدراست، زیرا که اصالت وجود یا ماهیت، قبل از ملاصدرا به صورت مسئله مستقلی مطرح نبوده است، هر چند که در میان فلاسفه پیشین گرایش‌هایی به یکی از دو طرف مسئله به چشم می‌خورد ولی نمی‌توان هیچکدام از دو قول را به صورت قطعی به مکتب فلسفی خاصی نسبت داد.
ملاصدرا دلیل خود را در باب اصالت وجود چنین بیان می‌کند: چون حقیقت هر شیء همان خصوصیت وجودش است که برای آن ثابت است پس وجود در حقیقت‌داشتن سزاوارتر از آن شیء بلکه از هر شیء است همان‌طور که سفید در سفیدی اولی از اشیاء غیر سفید است که سفیدی بر آنها عارض می‌شود، بنابرین وجود بذاته موجود است و اشیاء دیگر غیر از وجود بالذات موجود نیستند، بلکه به سبب وجوداتی که عارض آنها می‌شود موجودند.[۱۵۳]
علامه طباطبایی نیز در این مورد می‌گوید: قول حق، عقیده مشائین است که به اصالت وجود عقیده دارند و برهان آن عبارت است از این که ماهیت در حد ذاتش چیزی جز خودش نیست و نسبت آن به وجود و عدم، علی السویه است. حال اگر ماهیت که از مرحله استواء خارج شده و به سطح وجود رسیده به طوری که آثار بر آن مترتب می‌شود به خاطر وجود نباشد، انقلاب در ذات پدید خواهد آمد و انقلاب یعنی اینکه یک ذاتی بدون هیچ علتی به چیز دیگری متحول شود ضرورتاً محال است؛ پس این وجود است که ماهیت را از حد استواء خارج کرده است، بنابرین این وجود است که اصیل است.[۱۵۴]
دلیل ملاصدرا بر اصالت وجود در بیان سبزواری یکی از شارحان اندیشه او چنین آمده است: ما وقتی به ماهیت نگاه می‌کنیم می‌بینیم موجود بودن و یا معدوم بودن هر دو برای ماهیت حالات لااقتضاء دارد. یعنی ماهیت در ذات خودش نه ایجاب می‌کند موجودیت را و نه ایجاب می‌کند معدومیت را. مثلاً انسان نه ذاتش اقتضای وجود دارد و نه اقتضای عدم (زیرا ذات انسان چیزی جز حیوان ناطق نیست یعنی جوهری که جسم است و نمو می‌کند و حساس و متحرک بالاراده و ناطق است. در ذات انسان وجود و عدم نهفته نیست، زیرا اگر در ذات انسان وجود نهفته بود دیگر نمی‌توانستیم بگوییم انسان معدوم است و همچنین عدم نیز نهفته نیست چون اگر عدم نهفته بود دیگر نمی‌توانستیم بگوییم انسان موجود است چون اجتماع تناقض حاصل می‌شود پس ذات انسان حالت لااقتضاء دارد نه اقتضای وجود و نه اقتضای عدم. حال که انسان موجود شده و از آن حالت بی تفاوتی ذاتی خارج گردیده، چه چیزی باعث شده است که ماهیت انسان از حالت استوا خارج شود؟ آن چیزی غیر از وجود نیست و این معنای اصالت وجود است.[۱۵۵]
۲-۳-۲٫ تشکیک مراتب وجود
به نظر صدرا وجود هرچند وحدت دارد ولی امری تشکیکی است یعنی دارای مراتب است. تشکیک وجود به تقدم و تأخر و شدَت وضعف است. مراتب وجود یک حقیقت است. وجود داری دوگونه کثرت است، کثرت طولی و کثرت عرضی. کثرت طولی مراتب نازله، به لحاظ شدَت و ضعف و نیز علَیت و معلولیت معلول مراتب عالیه است. ولی کثرت عرضی، آن است که هیچکدام علت و معلول دیگری نیستد بلکه همه در یک مرتبه قرار دارند. برای تبیین این مطلب از مثال نور استفاده شده است. نور هم دارای دو کثرت است طولی و عرضی. نوری که از خورشید طالع می‌شود، بسیار شدید است ولی هر چه فاصله می‌گیرد ضعیف‌تر می‌شود، مراتب شدید علت و منشاء مراتب ضعیف و مراتب ضعیف معلولند. میان مراتب مزبور کثرت طولی برقرار است. ولی میان رابطه نور تابیده به نقاط مختلف زمین که هیچکدام معلول دیگری نیستند کثرت عرضی بر قرار است.
البته باید توجه داشته باشیم بر اساس نظام فکری ملاصدرا در مثال نور، شدت و ضعف مربوط به وجود نور است نه ماهیت نور، چون ماهیت شدت و ضعف ندارد بلکه آنچه تشکیک بردار است وجود است.
رابطه میان وجود جهان‌های مختلف، عقول، نفوس و جهان طبیعت، وحدت است که در ذات خود دارای تشکیک است، یعنی وحدتی که همراه کثرت طولی است. هریک از آنها در رتبه متقدم بر دیگری قرار دارد. ولی رابطه میان موجوداتی که در یک مرتبه قرار گرفته‌اند، مانند رابطه میان انسانهای مختلف با یکدیگر، هر چند وحدت است، ولی همراه با کثرت عرضی. انسانهای مختلف هیچ کدام علت دیگری نیستند.[۱۵۶]
پس بنا بر نظریه صدرا، وجود وحدت فردی ندارد تا تمام موجودات قطعه ای از آن باشند، بلکه کثرتی با عرض عریض دارد که یک مرتبه‌اش بی حد و نهایت است که واجب است و مرتبه دیگرش موجودات محدودند که ممکنات را تشکیل می‌دهند. و رابطه میان مراتب به شدت وضعف، تقدم و تأخر وعلیت و معلولیت است.
۲-۳-۳٫ حرکت
ساده‌ترین تعریف برای حرکت «تغییر تدریجی» است که تغییری ممتد در طول قطعه‌ای از زمان است و از آن به خروج تدریجی قوه به فعل نیز تعبیر می‌کنند. وقتی چیزی در حال تغییر وعوض شدن تدریجی است دارای صفتی است که از آن به حرکت تعبیر می‌کنیم. هر حرکت بدین گونه صورت می‌پذیرد که شیئ از حالی که هم اکنون در آن است در آید و تدریجاً به حالتی که به آن می‌تواند برسد دست یابد. پس در هر حرکت، شیئ متحرک به تدریج و به صورت متصل چیزی را ترک می‌گوید و چیزی را می‌یابد؛ از حالتی می‌گذرد و به حالتی دیگر می‌رسد؛ از او چیزی زایل می‌شود و در او چیزی حادث می‌شود؛ این زوال و حدوث مستمر است که ماهیت و طبیعت حرکت را تشکیل می‌دهد. در هر حرکت ابتدا قوه‌ای وجود دارد و آنگاه این قوه تدریجاً و مستمراً به فعلیَت می‌رسد؛ از حالت امکان به در می‌آید و به واقعیت می‌رسد؛ یعنی هر متحرک آنچه را که ندارد اما می‌تواند داشته باشد تدریجاً بدل به دارایی می‌کند.
هیچ حرکتی از اجزاء منفصلی که در کنار هم قرار گرفته‌اند درست نمی‌شود، بلکه حرکت، چیزی جز امتداد واحد و یکپارچه نیست. به سخن دیگر وقتی یک قطعه حرکت را در پیش روی داریم، چه دست بر مبدأ آن بگذاریم و چه بر مقصد آن، در هر دو حال دست بر یک موجود نهاده‌ایم و کشدار بودن حرکت، وحدت شخصی آن را از آن نمی‌گیرد. بر همین اساس می‌توان گفت نمودار حرکت اولاً خطی است یکنواخت، یعنی خطی است که درطول آن شکستی نیست و ثانیاً هیچ جزئی از آن بر محور زمان عمود نیست بلکه موازی با آن است.
۲-۳-۴٫ حرکت جوهری
حرکت جوهری به معنای تغییر و تحول در ذات و جوهر اشیاء است. به واسطه این ویژگی ذات اشیاء و نه عوارض آنها تحول خیز، روان و سیال می‌باشد؛ بر این اساس، جسم علاوه بر سه امتداد و سه بُعد فضایی آن، که برای همه قابل درک است، بُعد و امتداد دیگری هم دارد که منطبق بر امتداد زمان است. این بُعد مانند سه بُعد اول به کمک حواس قابل درک نیست و فقط با عقل می‌توان به وجود آن پی برد. پذیرفتن چنین بعدی برای جسم به این معناست که کل جسم، همین شیئ سه بُعدی نیست که در یک آن می‌بینیم، بلکه کل آن در کل مدتی از زمان موجود است، که همراه با تقسیم زمان، این جسم نیز تقسیم می‌شود و به ازاء هر جزء فرضی زمان برای این جسم نیز جزئی فرضی وجود دارد که فقط منطبق بر همان جزء فرضی از زمان است. پس هرگز کل جسم در یک آن از زمان وجود ندارد، بلکه در یک آن از زمان فقط مقطعی فرضی از جسم وجود دارد. مدعای حرکت جوهری این است که شیئ متحرک دمادم هویتی نوین می‌یابد و از مرز پیشین هستی خود، فراتر می‌رود. این هویت‌های نوین به دلیل اتصال و پیوستگی وجودی، یک هویت شخصی واحد را تشکیل می‌دهند، و به همین دلیل است که می‌توان از بقاء موضوع، در عین تحول جوهری‌ آن سخن گفت.
۲-۴٫ حقیقت نفس از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
ملاصدرا معتقد است نفس در مسیر استکمال خود مادامی که به صورت عقل مفارق[۱۵۷] در نیامده در مرحله وجود جسمانی است و دارای صورتی مادی است و در این مرحله به تناسب شدَت و ضعف وجودیش دارای کمال و نقصان است.[۱۵۸] از این مطلب می‌توان این نتیجه را گرفت که نفس دارای مراحلی است و یکی از مراحل ابتدایی آن مرحله جسمانی نفس است و در نهایت از جسمانی بودن فاصله گرفته و وارد مراحلی می‌شود که یکی از آنها مرحله عقل مجرد است. مرحله عقل مجرد مرحله‌ای کامل‌تر نسبت به مراحل پیشین محسوب می‌شود.
هر چند ملاصدرا در بخش‌هایی از کتاب حکمه متعالیه با آنچه فیلسوفان پیشین در باب نفس گفته‌اند هم آوایی نشان می‌دهد[۱۵۹] و درصدد تبیین جوهر مطلق بودن نفس است و درجایی دیگر نفس را جوهری در کنار جسم عنوان می‌کند که علت صوری آن است[۱۶۰]، اما در واقع وی نفس و بدن را دو جوهر مجزا نمی‌بیند، بلکه بدن را مرتبه‌ای از نفس می‌داند. ملاصدرا برای اثبات ادعای خود مبنی بر رد دوگانه بودن جوهر نفس و بدن، به ویژگی جوهر مفارق اشاره می‌کند. به نظر او اگر نفس در آغاز پیدایشش جوهری ملحق به بدن باشد آن گونه که ملاصدرا به جمهور فلاسفه نسبت می‌دهد، لازمه‌اش این است که بگوییم حالتی برایش پیش آمده و آن را از عالم قدس جدا کرده و به بدن ملحق کرده است. این امر محال است زیرا برای جوهر مفارق حالی که ذاتی آن نباشد پیش نمی‌آید و از طرفی اگر بگوییم که تعلق نفس به بدن ذاتی است جدا شدن نفس از بدن در پی مرگ آن را نقض می‌کند زیرا ذاتی شیئ زایل شدنی نیست.[۱۶۱] طباطبایی با این نگرش ملاصدرا مخالفتی ندارد. تنها نکته‌ای که طباطبایی ابراز می‌دارد این است که جمهور فلاسفه منعی در اتحاد مجرد و مادی به عنوان یک نوع مستقل نمی‌بینند و لذا تبعاتی که ملاصدرا بر اتحاد مجرد و مادی قائل است را قبول ندارند.[۱۶۲]
ملاصدرا حقیقت نفس را ترکیبی اتحادی میان نفس و بدن می‌داند. در مقابل ترکیب اتحادی، ترکیب انضمامی قرار دارد. او در باب رابطه میان ماده و صورت به این نتیجه می‌رسد که نفس عین بدن است و ترکیب میان نفس و بدن ترکیبی اتحادی است. به بیان ملاصدرا نفس به صفات معیَن بدن متصف می‌گردد و هر چیزی که به صفات معین یک شیئ متصف گردد، عین آن شیئ است؛ پس نفس عین بدن است. شکل استدلال او این چنین است:
مقدمه۱: هرکس بالوجدان می‌داند که آنچه با لفظ «من» به آن اشاره می‌کند، متحرک، جالس، خورنده، بوکننده و چشنده است؛ پس می‌گوییم: من می‌نشینم، می‌خورم و…..؛ بدون اینکه مجاز یا استعاره‌ای در کار باشد، با این که این صفات، صفاتی بدنی هستند که «من» یا نفس به آنها متصف شده است.
مقدمه۲: در جای خود ثابت شده است که صفت واحد معین، نمی‌تواند متکی بر دو موصوف باشد، زیرا وجود عرض فی نفسه همان وجود تعلقی آن به موضوعش می‌باشد و ممکن نیست که وجود یک عرض وابسته به دو موضوع مختلف باشد مگر آن که آن دو چیز به یک وجود موجود باشند یعنی به نحوی اتحاد وجودی داشته باشند؛
نتیجه: با اثبات این دو مقدمه نتیجه گرفته می‌شود که صورت عین ماده است. از این استدلال ملاصدرا چنین برداشت می‌کند که نفس عین بدن است.[۱۶۳]در این حال ملاصدرا به این نکته نیز توجه نموده است که این رابطه ماده و صورت به رابطه میان مجرد و مادی نمی‌انجامد.[۱۶۴]
۲-۵٫ چگونگی پیدایش نفس از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
پیدایش یا حدوث نفس به نظر ملاصدرا جسمانی است. ملاصدرا برای اثبات دیدگاه خود ابتدا به رد دیدگاه مخالف یعنی کسانی که قائل به روحانی بودن حدوث نفس می‌باشند می‌پردازد و در نهایت مطلوب خود را نتیجه می‌گیرد. جسمانیت الحدوث بودن نفس نزد ملاصدرا مسئله ای است که نیازمند تبیین است زیرا ممکن است به ذهن بیاید که او نگرشی مادی به حقیقت نفس انسانی دارد و در این صورت می‌تواند مکتب او با مکاتب مادی اشتباه شود اما در واقع این چنین نیست زیرا نگاه ملاصدرا به نفس نگاهی مادی نیست هر چند او ماده را امری دارای حقیقت خارجی می‌داند از این رو ملاصدرا رئالیست است نه ایده آلیست. در عین حال ملاصدرا نفس انسانی را حقیقتی مجرد نیز می‌داند. جمع نمودن میان مادی بودن نفس و مجرد بودن آن نیازمند تبیین می‌باشد.
مسئله حدوث جسمانی نفس آنگاه بهتر تبیین می‌شود که دیدگاه روحانی بودن حدوث نفس نیز مطرح شود و با دلایلی که ملاصدرا می‌آورد رد شود. زیرا رد دیدگاه مخالف خود بخشی از اثبات نظریه نزد فلاسفه اسلامی تلقی می‌شود از این رو ابتدا به طرح مسئله جسمانیت الحدوث بودن نفس می‌پردازیم سپس دیدگاه مخالف را طرح کرده و دلایل ملاصدرا بر رد آنها را نیز می‌آوریم.
۲-۵-۱٫ پیدایش جسمانی نفس
ملاصدرا قائل به مراتب گوناگون وجودی برای نفس است. اصل این مطلب که آیا عالم هستی دارای مراتب گوناگون می‌باشد یا خیر مطلبی است که در جای خود مورد بررسی و مداقه قرار گرفته و با عنوان مراتب تشکیکی وجود مورد پذیرش ملاصدرا و علامه طباطبایی می‌باشد. ملاصدرا معتقد است نفس حقیقتی است دارای مراتب اما این سؤال که نفس چگونه می‌تواند مراتب وجود را طی کند مسئله حرکت جوهری را مطرح می‌کند. به نظر ملاصدرا ذات نفس اقتضای استکمال دارد و چون استعداد هنگفتی در ذات نفس نهفته است موجب می‌شود که خود به خود مسیر استعدادهایش را بروز دهد. در حین بروز استعدادهای نهفته نفس مسیر عبور نفس از مراحل مختلف وجودی قابل مشاهده می‌باشد.[۱۶۵] به نظر ملاصدرا حدوث نفس جسمانی است[۱۶۶] معنای این کلام نزد ملاصدرا این است که نفس در مرحله ابتدایی وجود خود جسم است. این جسم همان نفس نباتی است که مرحله اولیه تحقق نفس است اما این مرحله هنوز استعداده های بسیاری را برای تحقق با خود دارد از این رو همین نفس نباتی به نفس حیوانی تبدیل می‌شود. تا این مرحله از حرکت نفس در مسیر بروز کمالات ذاتی‌اش هنوز در دائره مادیات است و ذاتاً حقیقتی مادی است اما از این مرحله به بعد نفس به مرز مجرد بودن نزدیک می‌شود. در این مرحله نفس انسانی در انسان حادث می‌شود به این معنا که همان نفس حیوانی به نفس انسانی تبدیل می‌شود.
۲-۵-۲٫ رد پیدایش روحانی نفس
ماده و صورت در خارج همچون جنس و فصل با یکدیگر متحدند. این اصل مورد پذیرش جمهور فلاسفه است. نفس، صورت جسم طبیعی انسان است، به همین خاطر باید در حدوث و بقا مانند اتحاد ماده و صورت با بدن متحد باشد. از طرفی روشن است که اتحاد موجود مجرد با موجود مادی امکان پذیر نیست؛ در همین حال اتحاد نفس با بدن در نخستین مراحل تکوین انسان امری مسلم و تردید ناپذیر تلقی شده است.[۱۶۷] به عبارت دیگر: نفس تمام بدن است و از نفس و ماده بدنیه، یک نوع کامل جسمانی یعنی انسان حاصل می‌شود، در حالی که اگر نفس از ابتدای حدوث، مستقل و مفارق و مجرد باشد و نفس بودن امری لاحق به آن باشد ممکن نیست از ترکیب یک امر مجرد و امر مادی، یک نوع کامل مادی حاصل شود. تالی فاسد است؛ یعنی می‌بینیم که از ترکیب آن دو، یک نوع طبیعی مادی حاصل شده است؛ پس مقدم نیز باطل است.؛ یعنی نفس در ابتدای حدوث، یک جوهر مفارق بالفعل نیست و اتحاد آن با بدن، ذاتی اوست که به جهت وجود خاص خود چنین است. این استدلال مؤید این مطلب است که نفس همچون جوهری سیال در ذات خود متحرک است و دارای مراتبی می‌باشد؛ برخی از این مراتب جسمانی و برخی نیز مجرد می‌باشند. به نظر ملاصدرا اگر نفس در ابتدای پیدایشش جوهری جسمانی و صورتی منتبع در ماده باشد، مشکل ناسازگاری مجرد با مادی را در ابتدای پیدایش ندارد زیرا نفس در این مرتبه در حقیقت با بدن مادی متحد است نه جوهری مفارق که به جوهری جسمانی یعنی بدن مادی ملحق شده باشد [۱۶۸]
۲-۵-۳٫ نفس پیش از پیدایش مادی
به واسطه دیدگاه خاص ملاصدرا در باب نحوه پیدایش نفس سؤالاتی مطرح می‌شود. یکی از این سؤالات در مورد نحوه وجود نفس پیش از تحقق مادی آن است. ملاصدرا برای این سؤال پاسخ مناسبی دارد. او چون برای نفس مقام‌ها و مرتبه‌های فراوان قائل است، درباره هر مقام، حکم خاصی ارائه می‌دهد. از نظر او نفس قبل از پیدایش جسمانی وتعلق به بدن نوعی وجود خاص دارد؛ ملاصدرا در این رابطه چنین می‌گوید: اما راسخان در علم و آنانی که نظر و برهان را با کشف وشهود همراه ساخته‌اند، نفس را دارای شئون و اطوار فراوان و در عین بساطت، برخوردار از وجودهای گوناگون و مراتب وجودی مختلف دانسته‌اند که برخی قبل از طبیعت و برخی نیز همراه آن و پاره‌ای نیز بعد از آن است. ‌آنها بر آنند که نفوس انسانی قبل از تعلق به بدن، از وجودی عقلانی که به وجود علل و مبادی عالی وابسته است، برخوردارند، زیرا سبب کامل، لزوماً مسبب را همراه دارد. پس چون سبب نفس دارای ذات کامل و تام است،‌ نفس نیز به نوعی همراه آن موجود است.[۱۶۹]
از این عبارت پیداست که سؤال پیش روی ملاصدرا چگونگی نفس پیش از پیدایش مادی آن است. ملاصدرا نفس را پیش از تحقق مادی آن، از سنخ حقایق عالم عقول و در سایه آن عالم می‌داند. بر این اساس تحقق این وجودهای عقلانی رقیق در عالم ماده عبارت است از وجود حقایق عالم عقول در عالم ماده، بدون این که برای آن حقایق تجافی از مقام خود پیش آید.[۱۷۰]دلیل عدم بروز تجافی در این مقام هم همان دارای مراتب بودن نفس است؛ به همین خاطر کسانی که نفس را دارای مراتب ندانسته‌اند، هبوط نفس بر پایه نظر آنها به تجافی می‌ انجامد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 03:56:00 ق.ظ ]




نمودار ۱-۲ : روش Segregated
Update properties
Solve continuity , momentum , energy , and species equations simultaneously
Solve turbulence and other scalar equations
Converged?
Stop
نمودار ۱-۳ : روش coupled
در صورتی که سیالی غیر قابل تراکم داشته باشیم در معادله بقاء مومنتم معادله مستقلی برای شیب فشار وجود ندارد لذا معمولا یک میدان فشار حدس زده می شود و با معادله تصحیح فشاری که از معادله‌ی پیوستگی به دست می آید، تصحیح می شود (روش Segregated). در صورتی که سیال گاز باشد فشار با چگالی و دما ارتباط دارد و می توان معادلات را هم زمان حل کرد (روش Coupled).
دانلود پایان نامه
۱-۵-۴ ) نرم افزارهای CFD
همانطور که قبلاً گفته شده، استفاده از زبان‌های برنامه‌نویسی با توجه به سلیقه‌های مختلف برنامه‌نویسان و محققان CFD منجر به ظهور نرم‌افزارهای مختلفی جهت مطالعه دینامیک سیالات یا کاربردهای مختلف گردید. برخی از این نرم‌افزارها عبارتند از:
Fluent ( UK and US )
Fidap (US)
Polyflow (Belgium )
Phoenix ( UK )
Star CD ( UK )
Ansys / CFX ( UK )
Flow 3d ( US )
Esi / Cfdrc ( US )
Scryu ( japan )
Viscous ( US )
Nastran ( US )
بیشتر نرم افزارهای CFD به روش المان محدود[۱۳] ، در حالت ۲D و ۳D (حجم محدود) عمل می کنند.
جریان های فازی
تعداد زیادی از جریان‌های فرآیندی شامل مخلوطی از فازها هستند. فازهای فیزیکی مواد شامل گاز، مایع و جامد است. اما مفهوم فاز در سیستم جریان چند فازی به معنی گسترده‌تری به کار برده می‌شود. در جریان چند فازی، یک فاز قسمتی از جریان است که قابلیت تفکیک آن وجود دارد و نسبت به میدان پتانسیلی که در آن قرار می‌گیرد پاسخ داده و با سایر فازها برهمکنش دارد. مثلاً ذرات جامد با اندازه‌های مختلف از همان ماده را می‌توان به عنوان فازهای متفاوت در نظر گرفت چون هر مجموعه ذرات با اندازه یکسان دارای عکس العمل دینامیکی مشابه به میدان جریان خواهند بود.

) رژیم های چند فازی
رژیم‌های جریان چند فازی را می‌توان به چهار دسته کلی زیر طبقه‌بندی کرد:
جریان‌های گاز – مایع و یا مایع – مایع
جریان‌های گاز – جامد
جریان‌های مایع – جامد
جریان‌های سه فازی
جریان‌های گاز – مایع یا جریان های مایع – مایع
رژیم‌های زیر جریان‌های گاز – مایع یا مایع – مایع هستند:
جریان حبابی[۱۴] – جریان گسسته‌ی گازی یا حباب‌های سیال در یک محیط پیوسته است.
جریان قطره[۱۵] – جریان گسسته‌ی قطرات سیال[۱۶] در یک فاز پیوسته است.
جریان اسلاگ[۱۷] – جریان حباب‌های بزرگ گاز در یک سیال پیوسته است.
جریان سطح –آزاد / لایه‌ای[۱۸] - جریان سیالات غیرقابل امتزاج شده با یک فصل مشترک تعریف شده‌ی آشکار است.
جریان های گاز – جامد
رژیم های زیر جریان های گاز – جامد هستند :
جریان های پر – ذره[۱۹] – جریان ذرات جامد با نسبت وزنی بالا در یک گاز است.
انتقال نیوماتیک[۲۰] – حمل ذرات جامد توسط جریان گاز است که به فاکتورهایی از قبیل مقدار جامد، عدد رینولدز و خواص ذرات بستگی دارد. الگوهای نمونه شامل جریان شنی[۲۱]، جریان اسلاگ و جریان یکنواخت[۲۲] می‌باشند.
بستر سیال [۲۳]– متشکل از یک استوانه‌ی عمودی حاوی ذرات است که در آن گاز از طریق توزیع کننده وارد می‌شود. گازی که از میان بستر بالا می‌آید ، موجب معلق نگه داشتن ذرات جامد می‌شود. تشدید اختلاط داخل بستر به شدت جریان گاز، ظاهر شدن و بالا رفتن حباب‌ها از میان بستر بستگی دارد. برای تشریح این رژیم‌ها شکل ۱-۲ را ببینید.
شکل ۱-۲ : رژیم های جریان چند فازی
جریان‌های مایع – جامد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:55:00 ق.ظ ]




جدول شماره ۴-۷ به مقایسه میزان اثربخشی بیرونی و درونی دوره‌های آموزشی می‌پردازد. همانطور که یافته‌های جدول نشان می‌دهد علی رغم این که بالاترین میانگین متعلق به اثربخشی بیرونی دوره‌های آموزشی است اما بر اساس مقدار (۰۶/۱=t ) به دست آمده در درجه آزادی ۱۱۴ تفاوت معناداری بین میزان اثربخشی درونی و بیرونی دوره‌های آموزشی وجود ندارد.
جدول ۴-۷٫ نتایج آزمون تی تست وابسته جهت مقایسه اثربخشی
درونی و بیرونی دوره‌های آموزشی

 

متغیر میانگین انحراف استاندارد مقدار t درجه آزادی سطح معناداری
اثربخشی بیرونی ۶۶/۹۷ ۱۵/۱۲ ۰۶/۱ ۱۱۴ ۲۹/۰
اثربخشی درونی ۸۶/۹۵ ۹۴/۱۵

۴-۳- خلاصه­ی یافته­ ها
با توجه به هدف و پرسش‌های پژوهش، یافته­های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ­های این پژوهش به طور خلاصه به شرح زیر می‌باشند:
اثر‌بخشی درونی دوره‌های آموزشی از دیدگاه کارکنان پایین‌تر از حد مطلوب است.
اثر‌بخشی بیرونی دوره‌های آموزشی از دیدگاه مدیران پایین‌تر از حد مطلوب است.
از دیدگاه کارکنان با مدرک تحصیلی مختلف بین میزان اثر‌بخشی درونی دوره‌های آموزشی برگزار شده تفاوت معناداری وجود ندارد.
از دیدگاه کارکنان زن و مرد بین میزان اثر‌بخشی درونی دوره‌های آموزشی برگزار شده تفاوت معناداری وجود ندارد.
از دیدگاه مدیران بین میزان اثر‌بخشی بیرونی دوره‌های آموزشی برگزار شده در بین کارکنان با مدرک تحصیلی مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد.
از دیدگاه مدیران بین میزان اثر‌بخشی بیرونی دوره‌های آموزشی برگزار شده در بین کارکنان زن و مرد تفاوت معناداری وجود ندارد.
بین اثربخشی درونی و بیرونی دوره‌های آموزشی تفاوت معناداری وجود ندارد.
فصل پنجم
بحث و نتیجه‌گیری

مقدمه

هدف از انجام این پژوهش ارزیابی میزان اثر بخشی درونی و بیرونی دوره‌های آموزشی بخش خصوصی درر اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان فارس بوده است. دراین فصل نتایج حاصل از مطالعاتی که در فصول قبل ارائه گردید با توجه به سوالات مطرح شده مورد بحث و بررسی قرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد.
۵-۱ سؤال اول: اثربخشی درونی دوره‌های آموزشی بخش خصوصی ارائه شده در اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از دیدگاه کارکنان آموزش دیده به چه میزان است؟
بر اساس نتایج حاصل از آمار توصیفی اثربخشی درونی کلی دوره‌های آموزشی بخش خصوصی ارائه شده در اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در سطح مطلوبی قرار ندارد. این یافته نشان دهنده این است که، از نظر کارکنان شرکت‌کننده در دوره، اثربخشی درونی دوره‌های آموزشی پایین‌تر از حد مطلوب می‌باشد. نتایج حاکی از آن است که کارکنان از کیفیت ‌دوره‌های آموزشی برگزار شده در زمینه‌هایی چون هدف، طول دوره، روش تدریس مربیان، محتوای آموزشی، زمان، مواد آموزشی، شیوه‌های ارزشیابی، ارتباط و تعامل با مربی و کارکنان دیگر رضایت نداشته‌اندنتایج حاصل از آمار توصیفی این پژوهش با نتایج مال هلند (۲۰۰۱)، بزاز جزائری (۱۳۸۴)، معصومی سوته (۱۳۸۰)، همسو و با نتایج پژوهش هداوندی و هداوندی (۱۳۸۹)، محمدی (۱۳۸۸)، وفادار (۱۳۸۸)، ترک‌زاده، نیکنام و محمدی (۱۳۸۸)، دهشیری (۱۳۸۸)، محمدزاده (۱۳۸۶)، امیری (۱۳۸۶)، ساعد‌پناه (۱۳۸۶)، محمدزاده (۱۳۸۶)، هداوندی (۱۳۸۲) و کاظمی شیاده‌ (۱۳۸۱) نا‌همسو می‌باشد.
بنابراین پایین بودن اثربخشی درونی را می‌توان به نقص و کاستی در حلقه‌ سوم از سیستم چرخه تصمیم‌گیری آموزش (فصل دوم) یعنی برنامه‌ریزی و اجرا نسبت داد. در این چرخه‌ توجه به تعیین اهداف مورد انتظار از آموزش و منابع مورد نیاز در این راستا از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردار است. بنابراین شاید بتوان بخشی از ضعف مشاهده شده در اثربخشی درونی از دیدگاه کارکنان را به ضعف ناشی از عدم برنامه‌ریزی مناسب در زمینه ناشی از عدم برنامه‌ریزی مناسب در زمینه تعیین و تأمین ۱- منابع انسانی مورد نیاز از جمله اساتید، مربیان مجرب و کادر اجرائی مجرب و ۲- منابع مادی مورد نیاز از جمله امکانات فیزیکی از قبیل کلاس درس، آزمایشگاه، کارگاه، رایانه و اینترنت و همچنین منابع مالی در زمینه‌ هزینه‌های جاری و سرمایه‌ها نسبت داد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۵-۲ سؤال دوم: اثربخشی بیرونی دوره‌های آموزشی بخش خصوصی ارائه شده در اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از دیدگاه مدیران به چه میزان است؟
نتایج حاصل از آمار توصیفی نشان داد که اثربخشی بیرونی دوره‌های آموزشی اداره میراث فرهنگی، از نظر مدیران از سطح کفایت مطلوب برخوردار نبوده و به طور معناداری پایین‌تر از حد مطلوب می‌باشد. این نتیجه بدان معناست که آموزش نتوانسته در دستیابی به اهداف نهایی خود که همان کاربرد آموخته‌ها در عمل و انتقال یادگیری به محیط کار است موفق باشد. در حقیقیت از دید مدیران، آموزش نتوانسته منجر به توانایی کارکنان در انجام وظایف، افزایش استقلال حرفه‌ای و اعتماد به نفس و همچنین کاهش خسارات و آسیب‌های احتمالی حین کار شود. نتایج حاصل از این پژوهش با نتایج پژوهش ودادهیر (۱۳۸۲) و بزاز جزائری (۱۳۸۲) همسو، و با نتایج مال هلند (۲۰۰۱)، ترک‌زاده، نیکنام و محمدی (۱۳۸۸) و ترک‌زاده، مجیدی و نورمحمدی (۱۳۸۸)، کاظمی، سهرابی نژاد و همراهی (۱۳۸۸)، وفادار (۱۳۸۸) ناهمسو می‌باشد.
از آنجا که اثربخشی بیرونی عبارت است از کارآمدی یادگیری‌های حاصل از آموزش در موقعیت‌‌های خارج از فرایند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:55:00 ق.ظ ]




 

 

سلولی

 

انتقال اکسیژن و دی اکسید کربن

 

 

 

لخته کردن خون

 

 

 

خنثی کردن وضعیت اسیدی – بازی

 

 

 

عملکردهای ایمنی

 

 

 

ترمیم و انهدام بافت

 

 

 

مایعی

 

لخته کردن خون

 

 

 

به گردش در اوردن اجزای سلولی و محتویات آنها

 

 

 

انتقال حرارت و تنظیم دما

 

 

 

انتقال و تبادل آب

 

 

 

به گردش در آوردن هورمون‌ها

 

 

 

خنثی کردن وضعیت اسید – بازی

 

 

 

به گردش در آوردن متابولیت‌ها – مواد مغذی و فرآورده‌های زاید

 

 

 

۲-۱- ۲۳-۲ اجزای سلولی
بخش سلولی خون تقریبا ۴۵ درصد کل حجم خون را تشکیل می‌دهد. هماتوکریت زنان کمتر از مردان است. و مقدار آن متناسب با وضعیت آبرسانی تغییر خواهد کرد. در افراد دارای جثه متوسط، کل حجم خون تقریبا ۵ لیتر است. ولی مقدار آن در افراد دارای جثه بزرگ تر، افراد کاملا ورزیده استقامتی و افراد خو گرفته با ارتفاعات، بیشتر است. ذخیره خون در بدن محدود است. و توده عضلانی بزرگی که هنگام فعالیت ورزشی درگیر می‌شود، می‌تواند شدت ظرفیت قلب و خون را در انتقال اکسیژن به عضلات فعال هنگام فعالیت ورزشی شدید با چالش روبه رو سازد.
خون از سلولهایی گوناگون تشکیل می‌شود که منشا همه آنها سلول بنیان مستقر در مغز استخوان است. سلول بنیان به سلول‌های هسته داری که هموگلوبین را سنتز می‌کنند تبدیل می‌شود. این سلول‌ها زمانی که هسته خود را از دست می‌دهند، وارد جریان خون می‌شوند و سپس سلولهای قرمز نابالغ خون (رتیکولوسیت) نام می‌گیرند. رتیکولوسیت‌ها بقایایی از RNA را دارند و به سنتز هموگلوبین ادامه می‌دهند. متمایز شدن سلول بنیان به رتیکولوسیت به دو روز زمان نیاز دارد و بالغ شدن رتیکولوسیت به یک اریتروسیت بالغ احتمالا به دو روز زمان دیگر نیاز داشته باشد.
افزایش تولید اریتروسیتها به افزایش تعداد سلول‌های قرمز خون منجر می‌شود. این وضعیت را اصطلاحات پلی سیستمی می‌گویند. برعکس ناکافی بودن یون در یافتی، خونریزی شدید یا تخریب بیش از حد اریتروسیت می‌تواند به کاهش تعداد سلولهای قرمز خون یا آنمی منجر شود.(گائینی ،‌۱۳۸۹)
۲-۱-۲۳-۳ بخش مایع خون
بخش مایع خون را پلاسما می‌گویند. پلاسما واسطه‌ای است که در داخل آن سلول‌های خون، ‌متابولیت‌ها، ‌هورمونها و مواد مغذی در سرتاسر بدن منتقل می‌شوند. زمانی که خون از بدن خارج می‌شود، فرایند لخته شدن باعث تشکیل فیبرینوژن شده و باقی مانده بخش مایع خون را سرم می‌گویند.
پلاسما ۵۵ درصد کل حجم خون را تشکیل می‌دهد. لذا حجم آن در یک فرد بزرگسال با جثه متوسط تقریبا ۳ لیتر برآورد می‌شود. حجم پلاسما را می‌توان با تزریق ماده‌ای که قابلیت اقامت در جدار عروق را داشته باشد، سنجید. سپس می‌توان حجم کل خون را با بهره گرفتن از معادله‌های ساده ی رقیق سازی برآورد کرد. حجم پلاسما پس از کسر میزان هماتوکریت، ‌به دست می‌آید. حجم پلاسما با توجه به نسبت وزن خالص بدن (LBM) فرق می‌کند. این نسبت بر اساس وزن کل بدن یا حتی آمادگی بیشتر تغییر می‌کند. با وجود این، ‌حجم پلاسما بسیار متغیر است و نسبت آن با توجه به وضعیت بدن، فعالیت ورزشی، کاهش آب بدن و قرار گرفتن در معرض ارتفاع حتی خیلی کوتاه به سرعت تغییر می‌کند.
۲-۱-۲۳-۴ قلب
قلب اندامی عضلانی است که باید بدون کنترل ارادی منقبض شود. می‌توان تعداد ضربان قلب و نیز حجم خون پمپ شده در تمام طول زندگی را برآورد نمود. آنچه در مورد قلب از همه چیز هیجان انگیزتر است آن است که قلب می‌تواند طوری تنظیم شود که تعد ضربان‌هایش از ارزشهای استراحتی کمتر از ۵۰ ضربه در دقیقه تا ارزش‌های بیشنیه بیشتر از ۲۰۰ ضربه در دقیقه به سرعت افزایش یابد. با افزایش تعداد دفعات پمپاژ قلب ( ضربان قلب ) خون فرصت کمتری خواهد داشت تا حفره‌های قلب را پر کند. همچنین زمان کمی برای تزریق خون از قلب وجود دارد. مع هذا، بر اثر فعالیت ورزشی، تواتر قلبی افزایش می‌یابد که پیامد آن بهتر شدن عملکرد قلبی است. بنابراین هنگام فعالیت ورزشی فزاینده، خون بیشتری توسط قلب دریافت و به همان نسبت با هر تواتر قلبی، خون بیشتری پمپاژ می‌شود. (کنی وهمکاران ۱۹۹۲)
دانلود پروژه
قلب سالم هنگام پمپاژ خون می‌تواند فشار خون متوسطی را تولید کند. این فشار می‌تواند از ۹۰ تا بیشتر از ۱۴۰ میلی متر جیوه افزایش یابد. بدون آنکه علایم یا نشانه‌ای مبتنی بر اختلال در عملکرد قلب مشاهده شود، توانایی تولید این فشار برای عملکرد قلب و عملکرد استراحتی بدن حیاتی است. خون بر اساس یک شیب فشاری در سرتاسر بدن به گردش در می‌آید. زمانی که خون قلب را ترک می‌کند، بیشترین فشار و زمانی که به قلب باز می‌گردد، ‌کمترین فشار را دارد.
خون از راه بزرگ سیاهرگ فوقانی و بزرگ سیاهرگ تحتانی به دهلیز راست بر می‌گردد، سپس از راه دریجه سه لتی به درون بطن راست جریان یافته و با انقباض بطن راست از راه دریچه ریوی به درون گردش خون ریوی پمپاژ می‌شود و به دهلیز چپ باز می‌گردد، در گام بعدی خون از راه دریچه دولتی به درون بطن چپ انتشار می‌یابد، خون موجود در بطن چپ از راه سرخرگ آئورت به طرف سایر قسمتهای بدن یا گردش خون سیستمیک پمپاژ می‌شود. همانطور که پیشتر نیز گفته شد قلب مثل دو پمپ عمل می‌کند. و دریچه
‌های یکطرفه‌ای برای جلوگیری از پس زدن خون و کاهش اثر بخشی این پمپ در قلب تعبیه شده است. یک پمپ نیمه راست قلب، خون را از گردش خون سیستمیک دریافت و در گردش خون ریوی پمپ می‌کند. پمپ دیگر نیمه چپ قلب، خون را از گردش خون ریوی دریافت و در گرش خون سیستمیک پمپ می‌کند. نیمه‌های راست و چپ قلب هم زمان منقبض می‌شوند. و خون را پمپ می‌کنند. در نتیجه خون در مداری بسته به حرکت در می‌آید. در یک پمپ و مدار بسته حجم خون پمپاژهای نیمه‌های راست و چپ قلب باید برابر باشد، در غیر این صورت نوعی انباشتگی خون در گردش خون ریوی یا گردش خون سیستمیک به وجود خواهد آمد که پیامد آن آسیب جدی تنفس سلولی و ریوی است. (گائینی، ۱۳۸۳).
۲-۱- ۲۴ ارتباط کربوهیدرات با عضله قلب
سوخت اولیه عضلات، کربوهیدرات است. عضلات مخطط در موقع کار مقداری از گلیکوژن خود را مصرف کرده و در حال استراحت مجددا مقدار کافی گلیکوژن ساخته و کمبود آن را ترمیم می کنند، ولی عضله قلب که دائما در حال کار است، نمیتواند برای ترمیم گلیکوژن استراحت کند. از این رو، به طور طبیعی دارای مقدار کافی گلیکوژن است و هیپوگلسیمی‌های کوتاه، با اینکه ایجاد تغییراتی در الکتروکاردیوگرام می کند، ولی معمولا ایجاد نشانگان بالینی در قلب نمی کند. (دوستی ،۱۳۶۸).
۲-۱- ۲۵ سازگاری‌های کوتاه مدت با فعالیت ورزشی
عضلات اسکلتی فعال هنگام فعالیت ورزشی بیشتر از ۹۰ درصد اکسیژن مصرفی را به خود اختصاص می‌دهند. هر چه اکسیژن با سرعت بیشتری وارد عضلات فعال شود، سرعت اکسیژن مصرفی نیز افزایش خواهد یافت.
الف – عملکرد قلبی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:54:00 ق.ظ ]




حاضرند منابع لازم را برای به دست آوردن محصول مبادله کنند
پایان نامه - مقاله - پروژه
بنابراین، هرگاه امکان بالقوه برای داد و ستد وجود داشته باشد، بازار نیز وجود دارد. البته گاهی می توان مفهوم بازار را به عنوان مبادله منابع یا داد و ستدهایی در نظر گرفت که الزاما با پول سروکار ندارد؛ برای مثال در بازار انتخابات، داوطلب نمایندگی مجلس قول ها و وعده هایی برای رسیدگی به اوضاع اجتماعی و اقتصادی حوزه انتخابی خود به رای دهندگان می دهد تا در مقابل آنان به او رای بدهند.

۲-۱-۳) مفهوم اطلاعات بازار[۳۳]

جهانی شدن[۳۴] رو به افزایش تجارت و ظهور شرکت های چند ملیتی که نقش عمده ای در معادلات اقتصاد جهانی ایفا می نمایند، اهمیت روزافزون استفاده از اطلاعات بازار را نشان داده و به تحقیق های زیادی در سال های اخیر در ارتباط با این موضوع منجر شده است. برخی تحقیق ها به طور عمده بر منابع اطلاعات بازار تمرکز کرده و برخی بر اولویت های امکان پذیر استفاده و کاربرد اطلاعات متمرکز شده اند (Leonidou & Katsikeas, 1997, p 66). تحقیق های اخیرمطالعه ی خود را تا حد زیادی بر کاربرد اطلاعات بازار ، نظیر شیوه های کسب اطلاعات ، ابعاد و مقیاس های کاربرد اطلاعات و تأثیر کاربرد اطلاعات بر عملکرد متمرکز نموده اند (Diamantopoulos et al, 2003, p 20 ).
برادشاو و بوریج[۳۵] (۲۰۰۰) اطلاعات بازار را به عنوان اطلاعاتی تعریف می کنند که مبنای دانش سازمان را در ارتباط با مفروضات بازاریابی افزایش دهند (Bradshaw & Burridge, 2000, p 269).
مورمن [۳۶](۱۹۹۵) اطلاعات بازار را به عنوان داده هایی که مورد توجه سهام داران خارجی کنونی یا بالقوه شرکت هستند، تعریف می کند (Moorman, 1995, p 321). به طور تخصصی تر، انواع مهم اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری درباره ی چگونگی ورود به بازار، روش مناسب ورود به بازار هدف، آمیخته بازاریابی و استراتژی مورد نیاز در برگیرنده ی موارد ذیل است (Richey & Myers, 2001, p 336):
اطلاعات سیاسی، مالی و قانونی
اطلاعات فرهنگی
اطلاعات درباره ی زیر ساختارهای اساسی در بازار
اطلاعات ویژه محصول

۲-۱-۴) منابع اطلاعات بازار

پس از مرور گسترده ادبیات تحقیق های بازاریابی بین المللی در ارتباط با موضوع گردآوری اطلاعات بازار، منابع اطلاعات که عموماً در کسب اطلاعات بازار مورد استفاده قرار می گیرند به شرح زیر قابل دسته بندی می باشند (Sinkula, 1994, p 38):
الف) تحقیق های بازاریابی: یکی از قوی ترین ابزارهای موجود جهت کسب اطلاعات است. در دهه ۱۹۹۰ تحقیق های بازاریابی یکی از اجزای مکمل مراحل تصمیم گیری تلقی و تعریف آن به این شرح ارائه شده است، فعالیت هایی که ارتباطات لازم را بین مصرف کنندگان، خریداران، عامه مردم و مدیران بازاریابی از طریق تبادل اطلاعات برقرار می کند.
ب) منابع شخصی : کسب اطلاعات از آن ها به وسیله ی ارتباطات شخصی صور ت می گیرد، نظیر کتاب ها، مجلات و نشریه های بازرگانی و غیره.
پ) مساعدت های دولتی: شامل اطلاعاتی است که عموماً توسط بخش های دولتی گردآوری می شود.

۲-۱-۵) کاربرد اطلاعات بازار

کاربرد اطلاعات بازار به وسیله ی توفتن و اولسن[۳۷] (۲۰۰۳) این گونه بیان شده است: داده های سازماندهی شده، تغییر شکل داده شده و فیلتر شده در ارتباط با مشتریان بین المللی کنونی و بالقوه که با شیوه مفهومی- ابزاری و نمادین به کا ر می روند و در صورت ایجاد دانش به بهبود در تصمیم گیری و عملکرد شرکت منجر می شوند( Toften & Olsen, 2003, p 97). در ادبیات تحقیق، کاربرد اطلاعات بازار در سال های اخیر با سه بعد ابزاری، مفهومی و نمادین تعریف می شود(Diamantopoulos & souchon1999, p 3) :
استفاده ابزاری : مبتنی بر کاربرد مستقیم اطلاعات به منظور دست یابی به یک هدف ویژه به صورت فوری است مانند معرفی یک محصول به یک بازار جدید .
استفاده مفهومی : مبتنی بر کاربرد غیرمستقیم اطلاعات است که در آن از اطلاعات برای کاربردهای عام و در چندین بخش متفاوت و برای اهداف گوناگون استفاده شده و معمولاً اطلاعات به منظور استفاده در آینده ذخیره و نگهداری می شوند.
استفاده نمادین : مبتنی بر کاربرد اطلاعاتی است که با یک هدف رسمی و مشخص سازگار نیستند، در واقع این اطلاعات بیش تر برای تأیید تصمیمی استفاده می شوند که قبلاً گرفته شده و مبنای اخذ آن نیز بیش تر شخصی و ذهنی بوده است.
از آن جا که تنها تفاوت میان کاربرد ابزاری و مفهومی زمان استفاده از اطلاعات است که در کاربرد ابزاری استفاده آنی و در کاربرد مفهومی کاربرد برای آینده اطلاعات مدنظر است، پس می توان هر دو بعد را در یک سازه قرار داد.

۲-۱- ۶ ) مزیت

اگرچه نوشته‌ها و آثار مربوط به تجارت بین‌الملل در کشورهایی مانند انگلیس، اسپانیا، فرانسه، پرتغال و هلند به قبل از قرن هجده میلادی بازمی‌گردد، اما نظریه مدرن تجارت بین‌الملل به‌عنوان تعمیمی از نظریه عمومی اقتصاد، با ارائه مفهوم مزیت مطلق در کتاب ثروت ملل اسمیت[۳۸] (١۷۷۶) شروع می‌شود. اسمیت نشان داد؛ چنان چه هر کشوری در تولید و صدور کالایی تخصص یابد که در آن در قیاس با کشور دیگر، کارایی بیشتری (مزیت مطلق) دارد، تجارت به نفع هر دو کشور بوده و سبب افزایش رفاه مردم جهان می‌شود. بااین‌وجود، نظریه مزیت مطلق تنها می‌توانست بخشی از تجارت جهانی (نظیر تجارت بین کشورهای درحال‌توسعه و توسعه‌یافته) را توضیح دهد و بخش اعظم تجارت جهانی به‌ویژه تجارت بین کشورهای درحال‌توسعه با نظریه مزیت مطلق قابل توضیح نبود. برای رفع این کاستی، ریکاردو[۳۹] در سال ١٨١۷ و در کتاب اصول اقتصاد سیاسی و مالیات، نظریه مزیت نسبی را مطرح نمود (احتیاطی و حسینی، ١٣٨۵، ص ۱۷۰) ریکاردو نشان داد؛ حتی اگر کشوری در تولید هیچ کالایی کارایی بیشتری (مزیت مطلق) نداشته باشد؛ بازهم با تخصص در تولید و صدور کالایی که دارای عدم مزیت مطلق کم تر یا دارای مزیت نسبی است، می‌تواند از تجارت سود ببرد و درنتیجه تجارت بین‌الملل سبب افزایش رفاه مردم جهان خواهد شد و این مساله سبب شد تا نظریه مزیت نسبی به یکی از مشهورترین نظریه‌های اقتصاد تبدیل شود؛ اما کاربرد نظریه ریکاردو برای اقتصاد نوین جهانی بعدها موردانتقاد واقع شد و برای اصلاح آن تلاش‌هایی صورت گرفت در گذر زمان، نظریه‌های تجارت بین‌الملل را به دلیل تغییر ماهیت تجارت جهانی دستخوش تغییرات بسیاری نمود و سرانجام در نیمه دوم قرن بیستم مواردی چون شکاف و مزیت فن آوری مطرح شدند سرانجام پورتر[۴۰] در سال ١٩٨۵ به شرح نظریه مزیت رقابتی پرداخت (راسخی و ذبیحی لهرمی،١٣٨۷،ص۳۳-۳۲).

۲-۱-۷) تعریف مزیت رقابتی

مزیت رقابتی طی سال‌های اخیر، در مرکز بحث استراتژی‌های رقابتی قرارگرفته و بحث‌های زیادی درباره‌ی آن مطرح‌شده است. بااین‌وجود، ارائه‌ یک تعریف دقیق از مزیت رقابتی دشوار می‌باشد. ازیک‌طرف، مزیت رقابتی به معنای بازده بیش‌ازحد معمول تلقی شده و از طرف دیگر، به عملکرد بازار سرمایه و انتظارات مرتبط شده است.با این‌وجود،پورتر(١٩٨۵) مزیت رقابتی را در چهارچوب استراتژی رقابتی موردتوجه قرار داده و استراتژی رقابتی را به‌عنوان تعیین موقعیت بنگاه در محیط رقابتی قلمداد می‌کند.هدف از استراتژی رقابتی، تدبیر بازار از طریق درک و پیش‌بینی عوامل اقتصادی به‌ویژه رفتار سایر رقباست. استراتژی رقابتی، موجب می‌شود بنگاه محصولی را تولید کند که از سوی رقبا قابل‌تولید نیست.به این ترتیب، استراتژی رقابتی، استراتژی‌ای است برای خلق بازار رقابت ناقص. به عقیده‌ی پورتر، مزیت رقابتی در مرکزیت عملکرد بنگاه رقابتی قرار دارد. وی مطرح می‌کند که مزیت رقابتی ارزش‌های قابل‌ارائه‌ بنگاه برای مشتریان است به‌نحوی‌که ارزش‌های ایجادشده از هزینه‌های مشتری بالاتر باشند (Porter, 1985, p 47). هی و ویلیام سون[۴۱] (١٩٩١) مزیت رقابتی را تشخیص ظرفیت‌ها و موقعیت بازاری تلقی می‌کنند که موجب برتری بنگاه در مقایسه با رقبایش می‌شوند. به‌بیان‌دیگر، مزیت رقابتی موقعیت بی‌نظیر یک سازمان در برابر رقبایش است که از طریق الگوی توسعه‌ی منابع، بسط پیدا می‌کند. در این چهارچوب، مزیت رقابتی شامل مواردی است که یک بنگاه می‌تواند انجام دهد ولی بنگاه‌های دیگر قادر به انجام آن‌ها نیستند که خود موجب تقاضای بیش تر و یا هزینه‌ی کم تر برای آن بنگاه می‌شود (Hay & Williamson, 1991, p 57). پیتراف [۴۲](١٩٩٣) مزیت رقابتی را حفظ درآمد بالاتر از حد طبیعی تعریف می‌کند (Peteraf, 1993, p 183) و کی[۴۳] (١٩٩٣) بر این باور است که مزیت رقابتی بنگاه؛ ظرفیت‌های اختصاصی و ممتاز آن می‌باشد و این ظرفیت‌ها ناشی از رفتارهایی است که سایر بنگاه‌ها فاقد آن هستند (Kay, 1993, p 49). بسکانو و همکارانش[۴۴] (٢٠٠٠) بر این باورند، درصورتی‌که بنگاه در مقایسه با متوسط نرخ سود اقتصادی، به نرخ بالاتری در بازار یکسان دست یابد، دارای مزیت رقابتی است(Besanko et al, 2000, p 61) و سالونر و همکارانش [۴۵](٢٠٠١) نیز بیان نموده‌اند که مزیت رقابتی عمدتاً به این معناست که بنگاه می‌تواند خدمات یا کالاهایی را تولید کند که مشتریان آن‌ها را باارزش‌تر از کالاها یا خدمات تولیدشده سایر رقبا تلقی نمایند(Saloner et al, 2001, p 34). از طرف دیگر ، بارنی [۴۶](٢٠٠٢) بر این باور است که بنگاه هنگامی مزیت رقابتی را تجربه می‌کند که فعالیت‌های آن در صنعت یا بازار، ارزش اقتصادی ایجاد کند و تعداد کمی از بنگاه‌ها مشغول فعالیت‌های مشابه باشند. بارنی مزیت رقابتی را به عملکرد بنگاه ارتباط می‌دهد و مطرح می‌کند که بنگاه هنگامی عملکرد بالاتر از حد طبیعی را مشاهده می‌کند که ارزش بیشتری نسبت به ارزش انتظاری منابع در اختیار، ایجاد کند (Barney, 2002, p 54)؛ اما باوجود تمام تعاریف ارائه‌شده،رایج‌ترین تعریف مزیت رقابتی در حوزه‌ استراتژی رقابت و در چهارچوب خلق ارزش، هر آنچه موجب شود درآمد بیش از هزینه افزایش یابد تجلی پیدا می‌کند(Rumelt, 2003, p 3).

۲-۱-۸) نظریه‌های موجود در خصوص مزیت رقابتی

نظریه های موجود در خصوص مزیت رقابتی به شرح زیر است :

۲-۱-۸-۱) نظریه سازمان صنعتی[۴۷]

نظریه‌یمزیت رقابتی به شکل منظم و منسجم از آغاز دهه ١٩۶٠در دانشگاه هاروارد[۴۸] مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت و برای تبیین مزیت رقابتی، براثر محیط بیرونی بر استراتژی بنگاه تمرکز گردید. بر اساس این دیدگاه، بنگاه‌ها در صنعت یکسان، داده‌های یکسانی را دریافت می‌کنند و درنتیجه باید استراتژی‌های یکسانی را بپذیرند و درنهایت نتایج یکسانی را مشاهده کنند. در این وضعیت، امکان کسب مزیت رقابتی وجود ندارد و تفاوت عملکرد بنگاه‌ها احتمالاً تنها در کوتاه‌مدت امکان‌پذیر است(Agha et al,2012, p 194). در دهه‌ ١٩٨٠، پورتر به دنبال پاسخ به برخی سؤال‌ها، از قبیل این‌که چرا بعضی بنگاه‌ها موفق و بعضی دیگر ناموفق هستند؟ و چرا برخی کشورها در یک صنعت با یک دیگر رقابت می‌کنند درحالی‌که بعضی دیگر حتی درباره‌ وجود چنین صنعتی آگاهی نیز ندارند؟ نظریه خود را ارائه داد. نظریه‌ پورتر مبتنی بر سه عنصر است: محیط بیرون، رفتار بنگاه و نتایج بازاری که بنگاه با اعمال استراتژی‌اش مشاهده می‌کند. درباره‌ محیط بیرون، پورتر به تبیین پنج نیرو در بازار می‌پردازد. این پنج نیرو عبارت‌اند از تهدید تازه‌واردها، تهدید کالاهای جانشین، قدرت چانه‌زنی عرضه‌کنندگان، قدرت چانه‌زنی خریداران و شدت رقابت (Chahal & Kaur, 2013, p 125) که تعامل این نیروها بر سود بنگاه تأثیر می‌گذارد و بنگاه پس از تشخیص این پنج نیرو بازار را درجاهایی که این نیروها ضعیف هستند،توسعه می‌دهد(.(Porter, 2011, p33 پورتر اظهار نموده است که بنگاه درباره‌ انتخاب استراتژی‌های مختلف اقدام به تصمیم‌گیری می‌کند. انتخاب از میان سه استراتژی صورت می‌گیرد(Porter, 2011, p 35) :
رهبری هزینه : که در این حالت، بنگاه محصول را باقیمت پایین‌تری در مقایسه با رقبا عرضه می‌کند.
تمایز: که در این حالت، بنگاه محصول متفاوت را (باکیفیت و کارایی بیشتر) در قیمت متفاوت عرضه می‌کند.
تمرکز : در این حالت، بنگاه یکی از دو استراتژی قبلی را دنبال و بر بخش محدودی از بازار تمرکز می‌کند.
هنگامی‌که بنگاه تصمیم بگیرد که استراتژی رهبری هزینه (استراتژی تمایز) را در بخش محدودی از بازار دنبال کند، تمرکز هزینه (تمرکز تمایز) مطرح خواهد بود. پورتر معتقد است که قیمت پایین یا تمایز محصول، موفقیت استراتژی را تضمین نمی‌کند؛ مگر این‌که برای مشتری ارزش ایجاد شود. او در سال ١٩٨۵در تکمیل استراتژی خود به بیان زنجیره‌ ارزش[۴۹] پرداخت (شکل ٢-۱) و آن را ارزش خلق‌شده از سوی بنگاه در مقایسه با صنعت و محیط رقابتی‌اش تعریف نمود. بر اساس دیدگاه پورتر، هر بنگاه مجموعه‌ای از فعالیت‌هاست و بنگاه این فعالیت‌ها را برای طراحی، تولید، بازاریابی، تحویل و پشتیبانی محصول انجام می‌دهد.

شکل) ۲-۱) مدل زنجیره ارزش (Porter, 2011)

در سال ١٩٩٠ پورتر ضمن بررسی علل موفقیت کشورها،نظریه جدید خود را ارائه و چهار نیروی کلیدی موردنیاز را برای موفقیت صنعت معرفی کرد که به مدل دیاموند (الماس) پورتر معروف شده است این چهار عامل کلیدی عبارت‌اند از(Porter, 2011, p 36 ) :
وضعیت نهاده (کار، سرمایه و زمین)؛
شرایط تقاضا؛
صنایع حمایتی و مرتبط (صنایعی که فنّاوری، اطلاعات و مواد خام را عرضه می‌کنند)
استراتژی، ساختار و رقابت‌پذیری بنگاه
البته پورتر علاوه بر این عوامل، به بررسی نقش دولت و شوک‌های ناگهانی (مثل جنگ، شوک نفتی و اختراعات) به‌عنوان عنصر مؤثر پنجم پرداخته است. پیام مهم پورتر برای دولت‌ها، توسعه‌ مدل الماس است و نشان می‌دهد که نبود هر یک از این عناصر، چگونه می‌تواند به از بین رفتن مزیت ملی منجر شود. هم چنین اظهار داشته است که بنگاه‌ها از طریق رهبری هزینه و یا تمایز قادر به دست یابی به مزیت رقابتی‌اند و همواره بایستی از ماندن میان این دو حالت پرهیز کنند (راسخی و ذبیحی لهرمی، ١٣٨۷، ص ۴۱).

۲-۱-۸-۲ ) نظریه منبع محور[۵۰]

در این نظریه، برای دست یابی به مزیت رقابتی پایدار به نقاط ضعف و قوت درون بنگاه ها توجه شده است. این نظریه تاکید را از محیط رقابتی بنگاه به منابع مورد نیاز بنگاه برای رقابت، انتقال می دهد. مشخصا نظریه منبع محور روی گروه منابع جذاب و رفتار آن ها متمرکز شده است ( راسخی و ذبیحی لهرمی،۱۳۸۷، ص ۴۱). بارنی در مقاله خود در سال ۱۹۹۵ به بررسی این نظریه و اجزاء مهم آن ازجمله منابع، قابلیت‌ها و صلاحیت‌های اصلی و متمایز پرداخت و شرایطی را که از آن طریق صلاحیت‌های اصلی به مزیت رقابتی پایدار تبدیل می‌شوند، بیان نمود (Barney, 1995, p 51). در سال ۱۹۹۶ زو و کواسگیل[۵۱] در مقاله‌ای به تفکیک نظریه های سازمان صنعتی و منبع مدار پرداخت و خصوصیات هرکدام را موردبحث قراردادند (Zou & Cavasgil, 1996, p 55) و پس‌ازآن، این خصوصیات را در محیط استراتژی جهانی بررسی نمود. در سال ۱۹۹۷، کمپ بل و لاچ[۵۲] با گردآوری تعدادی از مقالات موجود درزمینه نظریه منبع محور به تألیف کتابی به نام استراتژی بر پایه صلاحیت‌های اصلی پرداختند (Campbell & Luches, 1997, p 7) و سرانجام در سال ۱۹۹۸، میلر[۵۳] در کتاب مدیریت استراتژیک خود، با ارائه مدلی ابتدایی، به بررسی نحوه تأثیرگذاری صلاحیت‌های شرکت بر سود آن پرداخت (Miller, 1998, p 14-22) و در همان سال، هیل و جونز [۵۴]یکی از کامل‌ترین مدل‌های ارائه‌شده در زمینه مدل‌های منبع محور را ارائه نمودند. این دو محقق در ویرایش دوم کتاب خود، تحت عنوان نظریه مدیریت استراتژیک، در تکمیل عقاید قبلی خود، به توضیح کامل هر یک از اجزاء مدلشان شامل منابع، قابلیت‌ها، صلاحیت‌ها، مزیت رقابتی و سود پرداختند و چهار بعد کیفیت، کارایی، نوآوری و پاسخ‌گویی به مشتریان را به‌عنوان ابعاد مزیت رقابتی مطرح نمودند (Hill & Jones, 1998, p 105-127). این نظریه دو فرض اساسی مدل‌های محیطی یعنی همگنی منابع و فرصت‌ها در میان بنگاه‌های صنعت مشابه و تحرک کامل منابع را کنار گذاشته و تأکید خاصی بر منابع [۵۵]، قابلیت‌ها[۵۶] و صلاحیت‌های[۵۷] بنگاه دارد (Agha et al., 2012, p 194) که هر یک از آن‌ها به شرح زیر می‌باشند.
الف) منابع :منابع، عوامل تولیدی هستند که بنگاه با به کارگیری آن ها کالاها و خدمات باارزش را برای مشتریان خود تولید می کند (Wheleen & hunger,2000,p 42) منابع ملموس شامل دارایی‌های فیزیکی مانند زمین، ساختمان و مواد خام است که بر اساس ترازنامه، به‌آسانی قابل‌محاسبه می‌باشند و منابع غیرملموس همان دانش، نام تجاری و شهرت بنگاه است که در ترازنامه آورده نمی‌شوند و به دلیل اهمیت دانش، خلق شهرت و سختی دست یابی به آن‌ها، شاخص مهمی در اعمال استراتژی به‌حساب می‌آیند (راسخی و لهرمی، ١٣٨۷، ص ۴۲)؛ اما بارنی[۵۸] (١٩٩١) بر این باور است که منابع بنگاه شامل تمامی دارایی‌ها، ظرفیت‌ها، فرآیندهای سازمانی، ویژگی‌های بنگاه، اطلاعات، دانش و غیره است که بنگاه را قادر می‌سازد تا استراتژی‌هایی را به‌کارگیرند که کارایی و بهره‌وری‌اش را افزایش دهد. برای منابع، دسته‌بندی‌های مختلفی ارائه‌شده است که عبارت‌اند از (Barney, 1991, p 102) :
منابع سرمایه‌ای فیزیکی: زیرساخت‌ها، مکان‌های جغرافیایی و دسترسی به مواد خام
منابع سرمایه‌ای انسانی: آموزش‌ها، قضاوت و تصمیم‌گیری، هوشمندی روابط و بینش مدیران و کارکنان
منابع سرمایه‌ای سازمانی: ساختار رسمی گزارش دهی، فرآیندهای رسمی و غیررسمی برنامه‌ریزی، سیستم‌های کنترل و راهبری شبکه‌های داخلی و خارجی
ب) قابلیت‌ها: قابلیت‌ها عبارت‌اند از مهارت‌های موردنیاز بنگاه برای کسب مزیت کامل از منابع موجود. به‌عبارت‌دیگر، قابلیت‌ها به‌عنوان مهارت‌های یک بنگاه در هماهنگ‌سازی منابع و استفاده بهره‌ور از آن‌ها تعریف می‌شوند (راسخی و ذبیحی لهرمی، ١٣٨۷، ص ۴۳). تیس و همکارانش[۵۹] (١٩٩۷) قابلیت سازمان را توانایی سازمان برای تغییر و پذیرش تحولات مالی، فن آورانه و استراتژیکی تعریف نموده و اظهار داشته‌اند که اساساً بهبود قابلیت‌های سازمان درگرو ارتقای سرمایه‌های انسانی است. بااین‌وجود، همواره توافقی در خصوص تعریف قابلیت‌ها صورت نگرفته و همواره، تمایز قابلیت‌ها از صلاحیت‌ها کار دشواری می‌باشد (Teece et al., 1997, p 511).
پ) صلاحیت‌ها :در صورتی که دارایی ها و قابلیت های بنگاه را کنار یک دیگر قرار دهیم، صلاحیت های بنگاه به وجود می آیند(Wheleen &Hunger, 2000, p 29 (. صلاحیت‌های اصلی آن‌هایی هستند که یک بنگاه به‌خوبی می‌تواند آن را انجام دهد و زمانی که این صلاحیت‌ها بهتر از صلاحیت‌های رقبا باشند؛ صلاحیت‌های متمایز نامیده می‌شود. در حقیقت، صلاحیت‌ها در دو گروه کلی جای می‌گیرند که عبارت‌اند از( Lin & Wu, 2014, p 409):
صلاحیت‌های ضمنی[۶۰] : که درنتیجه‌ فرایند یادگیری ذهنی و شخصی در امور روزمره توسعه می‌یابد، در شاغلان تجسم‌یافته و قابل‌تبدیل به قوانین روشن و یا هنجارهای رفتاری نمی‌باشند؛ مانند فرایند یادگیری با انجام کار[۶۱].
صلاحیت‌های صریح[۶۲] : که در قوانین سازمانی، کدهای رفتاری و منابع دانش مکتوب موجود تجسم‌یافته‌اند. این دسته از صلاحیت‌ها به علت دسترسی به قوانین و به دلیل تشخیص آسان به‌وسیله کارکنان، کسب‌شده و توسعه داده می‌شوند .
در حقیقت،نظریه منبع محور بر این امر تأکید دارد که بنگاه‌ها به‌منظور دست یابی به مزیت رقابتی باید استراتژی‌های مؤثری برای بهره‌برداری و محافظت از منابع اتخاذ نمایند تا استفاده از منابع برای بنگاه آسان گردیده و برای رقبا میسر نباشد و تدابیری را به کار گیرد که شیوه‌ بهره‌برداری از منابع برای رقبا غیرقابل تقلید گردد (Barney, 1995, p 52). درمجموع بر اساس نظریه منبع محور، هر بنگاه برای خود صلاحیت‌ها، شایستگی‌ها و توان مندی‌هایی ایجاد می‌کند. این صلاحیت‌ها با تأثیر بر ابعاد معروف مزیت رقابتی (کیفیت، کارایی، نوآوری، پاسخ‌گویی به مشتریان) موجب مزیت رقابتی برای بنگاه می‌شود و درنتیجه سودآوری بنگاه را تحت تأثیر قرار می‌دهد (Lin & Wu, 2014, p 410).
بخش دوم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:54:00 ق.ظ ]