کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



(1,1,1,1,1,1,1,1)

 

 

 

 

 

 

 

PBP-s

 

 

 

12.7 %

 

(1,1,1,1,1,1,1,1)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ROI

 

 

 

لازم به ذکر است که تمامی محاسبات صورت گرفته در این مرحله توسط نرم افزار Expert Choice صورت گرفته است و وزن های محاسبه شده با بهره گرفتن از [85]GAHP در این نرم افزار صورت گرفته است. برای مثال داده های جمع آوری شده در جدول 8 در نرم افزار وارد گردید و خروجی شکل 2-4 حاصل شد:
پایان نامه
شكل 2-4 اوزان بدست آمده براي شاخص هاي مالي با بهره گرفتن از نرم افزارExpert Choice
در روش AHP با محاسبه نرخ ناسازگاری میتوان به دقت پاسخهای داده شده از سوی گروه اطمینان حاصل کرد. نسبت سـازگاري0.1 يا كمـتر، نرخ سازگاري قابل قبول در مقايسـات را بيان مي‌كند (مهرگان،1383،ص173-170). و در صورت نرخ سازگاری غیر قابل قبول یک روش کارا برای بهبود سازگاری این است که در تنظیم مقایسه های زوجی فعالیت ها را با توجه به وزن هر کدام که در دور اول مقایسه ها به دست آمده مرتب نمود . بدین ترتیب سازگاری مسلما بهبود می­یابد (آذر و رجب زاده، 1391).
در خروجی این تحلیل همان طور که مشخص است نرخ ناسازگاری کمتر از 0.1 است و بنابراین نیازی به استفاده مجدد از پرسشنامه ها نمی باشد.
بدین ترتیب با جمع آوری مقایسات زوجی صورت گرفته توسط خبرگان بین هر گروه از عوامل و انتقال داده ها به نرم افزار وزن معیارها و زیر معیارها محاسبه گردید و در مواردی که نرخ ناسازگاری از 0.1 بیشتر بود مقایسات توسط خبرگان تکرار شد. بدین صورت نقطه نظرات خبرگان و تصمیم گیرندگان در این تحقیق انتقال داده شد. بدلیل کثرت وجود جداول مقایسات زوجی و محاسبات صورت گرفته در زیر معیار های کیفی از آوردن آن ها در بخش خودداری و خلاصه نتایج انجام محاسبات به صورت جدول 18-4 ارائه شده است.
همان طور که در جدول قابل مشاهده می باشد وزن زیر معیارهای نهایی از ضرب وزن های حاصله آن معیار در سطوح مختلف به دست آمده است. برای مثال وزن معیار C11 در سطح آخر سلسله مراتب به صورت زیر محاسبه گردیده است:
جدول19-4 وزن های نهایی به دست آمده از طریق مقایسات زوجی با توجه به ساختار سلسله مراتبی معیارها

 

 

جمع کل ا وزان در رویکرد کیفی

 

رویکردهای کیفی (34%)

 

approach

 

 

 

ریسک و بازده

 

تکنولوژی

 

جذابیت بازار

 

مزیت نسبی محصول

 

معیارهای استراتژِیک

 

Criteria

 

 

 

10 %

 

22 %

 

12 %

 

13 %

 

43 %

 

 

 

C 54

 

C 53

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-01] [ 11:22:00 ب.ظ ]




تبصره ۴ – کارفرمایان موظفند به کارگران با قرارداد موقت به نسبت مدت کارکرد مزایای قانونی پایان کار به مأخذ هر سال یک ماه آخرین مزد پرداخت نمایند.
ب- بند ذیل به عنوان بند (ح) به متن ماده (۱۰) قانون کار اضافه می‌شود:
ح- شرایط و نحوه فسخ قرارداد
ج- بند ذیل به عنوان بند (ز) به متن ماده (۲۱) قانون کار اضافه شود:
ز- فسخ قرارداد به نحوی که در متن قرارداد پیش بینی گردیده است.
د- بند (ح) به شرح زیر به ماده (۲۱) قانون کار اضافه می‌شود:
ح- کاهش تولید و تغییرات ساختاری در اثر شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و لزوم تغییرات گسترده در فن آوری مطابق با مفاد ماده (۹) قانون تنظیم بخشی از مقررات تسهیل و نوسازی صنایع کشور.
ه- بر اساس ماده (۱۰۱) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران دولت موظف است ظرف سه ماه از تاریخ تصویب و ابلاغ این قانون نسبت به اصلاح روابط کار در ماده (۲۷) قانون کار و دیگر مواد مربوطه اقدام نماید.
۳-۱-۱-۱- بند (ز) ماده هشت قانون رفع برخی از موانع تولید و سرمایه گذاری صنعتی
در بند (ز) ماده‌ی هشت قانون رفع برخی از موانع تولید و سرمایه گذاری صنعتی مصوب ۱۳۸۷ آمده است : «فسخ قرارداد به نحوی که در متن قرارداد پیش بینی گردیده است»
در لایحه اصلاحی برخی از مفاد قانون کار مصوب ۱۳۹۱ که در ادامه به طور مفصل به آن خواهیم پرداخت در ماده‌ی (۴) توافق بین کارگر و کارفرما جزء مواردی بیان شده که به متن ماده ۲۱ قانون کار اضافه خواهد شد.
در نظریاتی که از طرف برخی از صنعتگران و مدیران کشور برای اصلاح قانون کار پیشنهاد شده است آمده که در کنار بند (ح) اضافه شده به ماده ۲۱ قانون کار در لایحه اصلاحی یعنی توافق بین کارگر و کارفرما، بند (ز) ماده‌ی هشت قانون رفع برخی از موانع تولید و سرمایه گذاری صنعتی نیز اضافه گردد و بند (ح) در لایحه پیشنهادی مفادی از قانون کار به این صورت اصلاح گردد:
پایان نامه - مقاله - پروژه
«توافق بین کارگر و کارفرما و همچنین فسخ قرارداد به نحوی که در متن قرارداد پیش بینی گردیده است»
با توجه به موارد فوق‌الذکر متوجه می‌شویم که توافق بین کارگر و کارفرما و حتی شروطی که در خود قرارداد فی مابین مطرح می‌شود می‌تواند باعث خاتمه قرارداد کار شود. حال سؤالی که به ذهن می‌رسد این است که آیا توافق طرفین مانند ماده ۱۰ قانون مدنی هرچه باشد قابل قبول است؟؟
با توجه به سابقه رابطه کارگری و کارفرمایی و توافقاتی که همیشه به نفع کارفرما صورت می‌گرفت چون دارای قدرت و ثروت بود و همچنین با توجه به تاریخچه چگونگی به وجود آمدن قانون کار که برای حمایت از کارگران به وجود آمده می‌توان نتیجه گرفت که اگر توافقات بین کارگر و کارفرما را بخواهیم بدون محدودیت و بر اساس ماده‌ی (۱۰) قانون مدنی در نظر بگیریم مجدداً به جای پیشرفت و رفع مشکلات در قانون کار به دوران قبل از قانون و استعمار کارگر توسط کارفرما خواهیم رسید چون کارفرما بنا به قدرت و ثروتی که دارد هر شرطی را که بخواهد می‌تواند در قرارداد بیاورد و کارگر هم بر اساس نیاز خود به کار مجبور به قبول کلیه شروط می‌باشد وگرنه کارفرما قرارداد کار را با شخص دیگری منعقد می‌کند. در این حالت امنیت شغلی کارگران به دلیلی شرایط مندرج در قرارداد به خطر می‌افتد به دلیلی اینکه دست کارفرما برای اخراج کارگر بسیار باز است.
با توجه به اینکه قانون رفع برخی از موانع تولید و سرمایه گذاری صنعتی مصوب ۲۵ آبان ماه ۱۳۸۷ و همچنین لایحه اصلاحی برخی از مفاد پیشنهادی قانون کار مصوب ۱۳۹۱ به دنبال پیشرفت قانون کار و همچنین کاهش مشکلات موجود در این قانون بوده‌اند، لذا می‌توان با در نظر گرفتن ماده (۸) قانون کار جمهوری اسلامی ایران که بیان می‌دارد «شروط مذکور در قرارداد کار یا تغییرات بعدی آن در صورتی نافذ خواهد بود که برای کارگر مزایایی کمتر از امتیازات مقرر در این قانون منظور ننماید.» بیان داشت که توافقات صورت گرفته در قرارداد کار برای خاتمه قرارداد نباید با مفاد و مندرجات قانون کار جمهوری اسلامی ایران که یک قانون خاص و حامی کارگران است مغایرت داشته باشد.
۳-۱-۱-۲- بند (ح) ماده هشت قانون رفع برخی از موانع تولید و سرمایه گذاری صنعتی و تطابق آن با ماده (۹) قانون تنظیم بخشی از مقررات تسهیل و نوسازی صنایع کشور
در بند (د) قانون رفع برخی از موانع تولید و سرمایه گذاری آمده است «بند (ح) به شرح ذیل به ماده (۲۱) قانون کار اضافه می‌شود:
در بند (ح) قانون فوق‌الذکر آمده است: «کاهش تولید و تغییرات ساختاری در اثر شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و لزوم تغییرات گسترده در فن آوری مطابق با مفاد ماده (۹) قانون تنظیم بخشی از مقررات تسهیل و نوسازی صنایع کشور»
این بند در پیش نویس لایحه پیشنهادی اصلاح مفادی از قانون کار در ماده (۴) این لایحه به عنوان بند (ز) به این صورت به ماده (۲۱) قانون کار اضافه گردیده است : «کاهش تولید و تغییرات ساختاری که در اثر الزامات قانون و مقررات با شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و با لزوم تغییرات گسترده در فن آوری منجر به تعطیل تمام یا بخشی از کار شود.» و در تبصره (۲) پیشنهادی برای ماده (۲۱) قانون کار آمده است: «موارد مذکور در بند (ز) در کارگاه‌های بیش از ۵۰ نفر کارگر باید به تأیید اکثریت هیأتی مرکب از استاندار یا معاون وی، مدیر کل کار و امور اجتماعی، مدیر کل دستگاه صادر کننده مجوز اصلی کارگاه، مدیر کل تأمین اجتماعی، رئیس کل دادگستری، نماینده تشکل کارگری حائز اکثریت استان، نماینده تشکل کارفرمایی استان، نمایندگان کارگران و کارفرما یا نماینده تام‌الاختیار وی برسد. چنانچه به تشخیص هیأت مذکور تمام یا بخشی از کار تعطیل شود به همان نسبت مشمول خاتمه کار و مقررات بیمه‌ بیکاری می‌شود.»
با توجه به بند (ز) لایحه پیشنهادی اصلاح مفادی از قانون کار و همچنین بند (ح) ماده هشت قانون رفع برخی از موانع تولید و سرمایه گذاری صنعتی اصلاحات صورت گرفته در این زمینه بیشتر به نفع کارفرمایان است تا کارگران که این از دیدگاه جامعه‌ی کارگری به نوعی ناعادلانه به نظر می‌رسد.
با این حال با دقت در بند (ز) لایحه و همچنین تبصره (۲) پیشنهادی ماده (۲۱) قانون کار می‌توان نتیجه گرفت حمایت از کارفرمایان در کارگاه های کمتر از ۵۰ نفر کارگر به طور قابل توجهی مورد حمایت قرار گرفته است در حالی که با توجه به تبصره‌ی پیشنهاد شده دست کارفرمایان در کارگاه های بیش از ۵۰ نفر کارگر باز هم بسته مانده و شرایط برای آن‌ها سخت می‌باشد.
به طور کلی با توجه و دقت نظر در اوضاع و احوال سیاسی و اقتصادی جامعه وجود بند (ز) پیشنهادی لایحه برای الحاق به ماده (۲۱) قانون کار جمهوری اسلامی ایران برای حمایت از صنعت و تولید و به نوعی آسوده کردن خیال سرمایه گذاران و کارفرمایان الزامی به نظر می‌رسد.
در ادامه به بحث پیرامون ماده ۹ قانون تنظیم بخشی از مقررات تسهیل و نوسازی صنایع کشور و بررسی آیین نامه‌ی اجرایی آن خواهیم پرداخت :
در ماده (۹) قانون فوق‌الذکر آمده است : «به منظور ارتقای سطح کیفی و بهره‌وری نیروی انسانی شرکت‌های صنعتی با مشارکت تشکل کارگری و مدیریت هر شرکت مشخص می‌گردد. در صورت توافق طرفین در زمینه نیروی انسانی مورد نیاز و مازاد، نیروی مازاد با دریافت حداقل دو ماه آخرین مزد و مزایا بابت هر سال سابقه کار در واحد یا به وجه دیگری که توافق شود مطابق ضوابط بند (الف) ماده (۷) قانون بیمه بیکاری مصوب ۲۶/۶/۱۳۶۹ تحت پوشش بیمه بیکاری قرار می‌گیرند. در صورت عدم حصول توافق بین تشکل کارگری واحد و کارفرما، موضوع با نظرات طرفین به کار گروهی متشکل از نمایندگان دولت (وزارتخانه‌های صنایع و معادن، کار و امور اجتماعی و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور) و سازمان تأمین اجتماعی و تشکل‌های عالی کارفرمایی و کارگری احاله و حسب نظر کمیته مذکور کارگران مازاد با پرداخت حق سنوات مقرر در قانون کار مطابق ضوابط بند (الف) ماده (۷) قانون بیمه بیکاری مصوب ۲۶/۶/۱۳۶۹ تحت پوشش بیمه بیکاری قرار می‌گیرند.
ضوابط این ماده تا پایان برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، قابل اجرا می‌باشد. در صورت کافی نبودن منابع صندوق بیمه بیکاری برای پوشش اصلاح ساختار نیروی انسانی واحدهای صنعتی، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور موظف است هر ساله اعتبارات مورد نیاز را در یک ردیف مشخص و جداگانه در قالب بودجه سالانه کل کشور در اختیار سازمان تأمین اجتماعی قرار دهد.
هیئت وزیران در جلسه مورخ ۹/۱/۱۳۸۳ بنا به پیشنهاد مشترک وزارتخانه های صنایع و معادن، امور اقتصادی و دارایی، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و سازمان تأمین اجتماعی و به استناد ماده (۲۲) قانون تنظیم بخشی از مقررات تسهیل نوسازی صنایع کشور و اصلاح ماده (۱۱۳) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران – مصوب ۱۳۸۲ – آیین نامه اجرایی ماده (۹) قانون یاد شده را به شرح زیر تصویب نمود:
آیین نامه اجرایی ماده (۹) قانون تنظیم بخشی از مقررات تسهیل نوسازی صنایع کشور و اصلاح ماده (۱۱۳) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
ماده ۱ – شرکت‌های صنعتی مشمول این آیین نامه، واحدهای صنعتی دارای پروانه بهره برداری از وزارت صنایع و معادن یا سایر مراجع قانونی خواهند بود.
ماده ۲ – در صورت توافق تشکل کارگری (موضوع تبصره (۴) ماده (۱۳۱) قانون کار) و مدیریت هر شرکت، تعداد نیروی انسانی مازاد هر بخش در چهارچوب طرح ارتقای کیفیت و بهره‌وری، طی صورت‌جلسه ای تعیین می‌گردد.
ماده ۳ – کارفرما فهرست اسامی افراد موضوع ماده (۲) این آیین نامه را به انضمام صورت‌جلسه فوق‌الذکر، طی نامه ای به سازمان تأمین اجتماعی محل اعلام می کند و افراد معرفی شده با رعایت ضوابط مقرر در بند (الف) ماده (۷) قانون بیمه بیکاری تحت پوشش قرار می‌گیرند.
تبصره – کارفرما موظف است یک نسخه از فهرست اسامی را به واحد کار و امور اجتماعی محل و کارگروه استان جهت اطلاع منعکس نماید.
ماده ۴ – در صورت عدم توافق تشکل کارگری و مدیریت شرکت در مورد نیروی مازاد، کارفرما می‌تواند درخواست خود را به انضمام نظرات طرفین به دبیرخانه موضوع تبصره (۱) ماده (۵) این آیین نامه ارسال نماید.
ماده ۵ – اعضای کارگروه موضوع ماده (۹) قانون فوق‌الذکر عبارتند از :
۱-نماینده سازمان صنایع و معادن استان.
۲-نماینده اداره کل کار و امور اجتماعی استان.
۳-نماینده سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان.
۴-نماینده اداره کل تأمین اجتماعی استان.
۵-یک نفر از تشکل کارگری استان با معرفی تشکل عالی کارگری.
۶-یک نفر از تشکل‌های صنعتی (کارفرمایی) استان با معرفی تشکل عالی کارفرمایی.
تبصره ۱- ریاست کارگروه با نماینده وزارت صنایع و معادن بوده و دبیرخانه کارگروه در سازمان صنایع و معادن استان تشکیل می‌شود.
تبصره ۲- دبیرخانه موظف است برای کلیه جلسات از اعضای کارگروه کتباً دعوت به عمل آورد.
جلسات با حضور دو سوم اعضاء رسمیت یافته و با حداقل ۴ رای تصمیمات آن لازم‌الاجرا خواهد بود.
تبصره ۳– دبیرخانه، تشکل عالی کارگری و کارفرمایی را از وزارت کار و امور اجتماعی استعلام می‌کند.
ماده۶ – تصمیم‌های کارگروه مذکور به سازمان تأمین اجتماعی محل و کارفرما برای اجرا ابلاغ می‌گردد.
ماده ۷ – تاریخ شروع پرداخت مقرری بیمه بیکاری بر اساس اعلام ترک کار توسط کارفرما مبتنی بر صورت جلسات موضوع مواد (۳) و (۶) این آیین نامه (حسب مورد) خواهد بود.
ماده ۸ – کسری اعتبارات مربوط به اجرای آیین نامه توسط سازمان تأمین اجتماعی در هر سال پیش بینی و به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور جهت بررسی، تأیید و درج در بودجه‌های سالیانه پیشنهاد می‌گردد.
در اینجا بهتر به نظر می‌رسد برای رفع ابهامی که ایجاد می‌شود و در هیئت دولت نیز مطرح بوده و منجر به صدور قانون تفسیر قانون اصلاح مواد (۹) و (۱۰) قانون تنظیم بخشی از مقررات تسهیل نوسازی صنایع کشور و اصلاح ماده (۱۱۳) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران گردیده بپردازیم.
موضوع استفساریه
ماده واحده – با توجه به متن مواد (۹) و (۱۰) قانون تنظیم بخشی از مقررات تسهیل نوسازی صنایع کشور و اصلاح ماده (۱۱۳) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و لایحه اصلاحیه دولت برای تسری آن به قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران که نامی از صندوق خاصی نیاورده است و منظور کلیه صندوق‌های بازنشستگی است و همچنین ماده (۴) آیین نامه اجرایی مصوب هیأت وزیران به شماره ۸۷۹۴/ت ۳۰۳۷۰ ه مورخ بیست و هفتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۳ که به سازمان تأمین اجتماعی و سایر صندوق‌های ذیربط تصریح کرده است، آیا مراد قانون‌گذار در قانون فوق‌الذکر و تبصره آن از بیمه شدگان واحدها و کارگاه های تولیدی و صنعتی در مواد (۹) و (۱۰)، بیمه شدگان تحت پوشش کلیه صندوق‌های بازنشستگی می‌باشد؟
نظر مجلس: بلی.
قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علنی روز دوشنبه مورخ بیست و نهم بهمن ماه یک هزار و سیصد و هشتاد و شش مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۸/۴/۱۳۸۷ از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام موافق با مصلحت نظام تشخیص داده شد.
قانون فوق‌الذکر در جلسه علنی روز دوشنبه مورخ بیست و نهم بهمن ماه یک هزار و سیصد و هشتاد و شش مجلس شورای اسلامی تصویب و با توجه به ایراد شورای نگهبان، در جلسه مورخ ۸/۴/۱۳۸۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب نهایی رسیده و طی نامه شماره ۷۸۵/۲۳۷۷۸ مورخ ۱۸/۴/۱۳۸۷ مجلس شورای اسلامی به هیأت دولت جهت اجرا ابلاغ گردیده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:22:00 ب.ظ ]




روش تحقیق
روش تحقیق در این پایان نامه توصیفی تحلیلی است و با بهره گرفتن از اطلاعات موجود در سازمان گمرکات کشور، سازمان مناطق آزاد ، اداره کل بنادر و دریا نوردی گیلان ، مرکز آمار ایران و … نسبت به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شده است.

پیشینه تحقیق
کتب و مقالات بسیاری توسط پژوهشگران ونویسندگان در رابطه با مسائل ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک در حوزه دریای کاسپین به رشته تحریر درآمده است که از جمله آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
- ژئوپلیتیک دریای خزر از زهرا احمدی پور
- ژئوپلیتیک در قرن بیست و یکم از عزت اله عزتی
- جغرافیای استراتژیک ایران از عزت اله عزتی
- ماهنامه بندر و دریا (مجموعه مقالات)
- تحلیل ساختار ژئوپلیتیک کشورهای حوزه کاسپین از یوسف زین العابدین
- دریاچه کاسپین و قدرت بزرگ از محمدعلی کاظم بیگی
- یزدانی، عنایت اله و دیگران، در مقاله ژئواستراتژی قدرت ها در پهنه ی ژئوپلیتیک دریای مازندران و خلیج فارس، در دوماهنامه سیاسی، اقتصادی، سال بیست و سوم، مطالب ارزنده ای در مورد ژئوپلیتیک ناحیه بیان نموده است.

ضرورت تحقیق
ضرورت موضوع فوق از آنجاست که توسعه مسائل ژئواکونومیکی و تاثیر جهان از نظامی گری به اقتصادمداری موجب تقویت مولفه های تاثیرگذار بر ژئواکونومیک شده است. دراین راستا بنادر بعنوان مولفه ای تاثیرگذار در توسعه ژئواکونومیک کشورها و مناطق مطرح بوده که در ایران نیز بنادر استان گیلان بعنوان بازوی اقتصادی در شمال کشور عهده دار این نقش می باشد.

سازماندهی پژوهش
گردآوری اطلاعات در تحقیق حاضر بر اساس مطالعات اسنادی ( اسناد و مدارک کتابخانه ای،اداری،نقشه و پایگاه های کامپیوتری ) و مطالعات میدانی (مصاحبه و عکس ) می باشد. برای دستیابی به اطلاعات و داده های مورد نیاز اعم از کتابخانه ای و میدانی از ابزارهایی نظیر فیش برداری،جدول،نقشه،مصاحبه با کارشناسان سازمان ها و مدیران محلی و پایگاه های کا مپیوتری و اینترنتی استفاده شده است. پس ازجمع آوری اطلاعات و داده ها بر اساس شرح خدمات برای ساماندهی اطلاعات گردآوری شده و دستیابی به جداول و نمودارهای مختلف از نرم افزار اکسل استفاده شده و از طریق مطالعات اسنادی ضمن سازماندهی اطلاعات و متغیر های تحقیق از روش های کمی و کیفی برای تحلیل فرضیه ها کمک گرفته شده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه

محدودیت ها و تنگناها
متاسفانه در ایران بدلیل پایین بودن فرهنگ پژوهش و تحقیق ، پژوهش ها غالبا با مشکلات و محدودیتهای عدیده روبرو هستند. علاوه بر این کاغذ بازی و تشریفات زائد اداری در ادارات نیز باعث اتلاف وقت و دلزدگی محقق می گردد. نبود مراکز آماری و اطلاعاتی جامع ، منابع کافی ، مناسب و جدیدو عدم همکاری و مساعدت نسبت به ارائه آمار و اطلاعات صحیح و واقعی ، نیز از عوامل محدود کننده می باشد.
فصل دوم
مبانی نظری تحقیق
۲-۱- ژئوپلیتیک
واژه ژئوپلیتیک برای اولین بار در سال ۱۸۹۹ توسط رودلف کیلن استـاد علـــــوم سیاسی دانشگاه اوپـــسالا (وگوته برگ)که تحت تاثیر کتاب “جغرافیای سیاسی” فردریک راتزل(۱۸۹۷٫م) و کتاب “تاثیر نیروی دریائی در تاریخ” آلفرد ماهان(۱۸۹۸٫م) قرار داشت ارائــه شد. و منظور وی از این واژه ((مطالعه ساختار جغرافیایی حکومت)) بود (میرحیدر،۳۵،۱۳۸۶). از این رو ، او با اتخاذ مفهوم ((دولت ارگانیک)) راتزل، ظهور آلمان به عنوان قدرتی بزرگ را اجتناب ناپذیر و مطلـوب بر می شمرد. از نگـاه وی، نیازهای سوئد در چهارچوب بلوک تازه ای در اروپای مرکزی از کشورهای اسکاندیناوی و بالتیک تا اروپای شرقی و بالکان که تحت سلطه آلمان باشد، برآورده خواهد شد(زین العابدین،۱۳۸۹،۳۹).
کیلن در ابتدا ژئوپلیتیک را یکی از پنج اصل برای درک دولت می دانست که چهار اصل دیگر عبارتند از اکونوپلیتیک، دموپلیتیک، سوسیوپلیتیک و کراتوپلیتیک. ژئوپلیتیک به عنوان نقطه اتکای تمامی موارد بالا، همه آن ها را نیز در خود دارد. رهیافت ارگانیک پویا، کیلن را به حمایت از این دکترین سوق داد که فرایندهای سیاسی به لحاظ فضایی تعیین می گردند. به علاوه، از آنجایی که دولت های بزرگ در اروپا تنها از طریق جنگ می توانند بوجود آیند، وی ژئوپلیتیک را در وهله نخست ((علم جنگ))می دید (کوهن،۵۲،۱۳۸۷).
هرچند، نظرات کیلن انتزاعی بود و او کشورها را دارای ماهیّتی نظیر موجودات زنده می دانست؛ امّا، چنین نتیجه گرفت که حیات کشورها نهایتاً در دست انسان است. او پیدایش چندین قدرت بزرگ را حاصل توسعه طلبی کشورهای قوی می دانست. در فاصله میان دو جنگ جهانی، پیروان کیلن و راتزل به منظور ایجاد چهاچوبی برای توسعه طلبی ملی آلمان، ژئوپلیتیک را بکار گرفتند(زین العابدین،۱۳۸۹،۴۰).
۲-۲- مفهوم ژئوپلیتیک
رودلف کیلن که اصطلاح ژئوپلیتیک را در سال ۱۸۹۹ وضع کرد، آن را به عنوان ((تئوری دولت به عنوان یک ارگانیسم جغرافیایی یا پدیده ای در فضا)) توصیف می کند. از دید کارل هاوسهوفر، پدر ژئوپلیتیک آلمان، ژئوپلیتیک علم ملی تازه ای از دولت می باشد،… دکترینی بر جبر فضایی تمامی فرایندهای سیاسی که بر بنیان های گسترده ای از جغرافیاف به ویژه جغرافیای سیاسی قرار دارد. در آستانه جنگ جهانی دوم، درونت ویتلسی، کارشناس آمریکایی در زمینه جغرافیای سیاسی، ژئوپلیتیک را به عنوان یک ((اصل جزمی … که بر مبنای آن دولت به واسطه جایگاه آن در جغرافیای جهان اهمیت دارد)) رد کرد. ریچارد هارتشورن آن ها را به عنوان ((جغرافیای مورد استفاده برای اهدافی خاص که فراتر از تعقیب دانش قرار می گیرد)) تعریف کرد. بر خلاف جغرافی دانانی همچون ویتلسی و هارتشورن، ادموند والش، به عنوان یک دانشمند سیاسی تعریفی بر مبنای عدالت بین المللی ارائه داده و می گوید ژئوپلیتیک ((مطالعه ای مرکب از جغرافیای انسانی و علم سیاسی کاربردی می باشد که تاریخ آن را به دوران ارسطو، مونتسکیو و کانت باز می گردد))(کوهن،۴۲،۱۳۸۷).
جرارد اتوتایل معتقد است، ژئوپلیتیک در قرن بیستم از تاریخ پرفرازو نشیبی برخوردار بوده وتوانسته است در رساندن معنی ارتباط کلی بین جغرافیا و سیاست موثر باشد ولی معنی کردن ژئوپلیتیک کاری بس مشکل است. زیرا معنی مفاهیمی چون ژئوپلیتیک تمایل به تغییر و تحول دارند و متأثر از دوره های تاریخی و ساختارهای نظام جهانی اند که انها خود تحول پیدا میکنند. او معتقد است کیلن و سایر متفکرین امپریالیستی، ژئوپلیتیک را به عنوان بخشی از دانش استعماری غربی فهمیده اند که از روابط بین سیاست عناصر طبیعی زمین بحث می کند(عزتی،۷۴،۱۳۸۲).
پیتر تایلور جغرافیدان سیاسی انگلیسی وبنیانگذار فصلنامه معروف ((جغرافیای سیاسی)) مینویسد: ((ژئوپلیتیک عبارتست از، مطالعه توزیع جغرافیایی قدرت بین کشورهای جهان، به ویژه رقابت بین قدرت های بزرگ و اصلی)). او در این تعریف موضوع ژئوپلیتیک را قدرت دانسته که کیفیت پخش آن بین دولت ها در فضا و رقابت ها و مناسبات قدرت بین آنها را مورد مطالعه قرار می دهد(حافظ نیا،۱۳۹۰،۲۹).
فرهنگ وبستر تعاریف متعددی را بیان می کند که دو مورد آن بدین شرح است:
الف - ((ژئوپلیتیک عبارتست از تاثیر عوامل جغرافیایی، اقتصادی و جمعیتی بر سیاست ها، به ویژه سیاست خارجی کشور)).
ب - ((ژئوپلیتیک عبارتست از، ترکیب عوامل سیاسی وجغرافیایی به نحوی که باعث مشخص شدن کشور یا منطقه ویژه ای شود)) (حافظ نیا،۱۳۹۰،۲۷).
ایولاکست جغرافیدان فرانسوی، ماهیت ژئوپلیتیک را رقابت بین نیروها و قدرت های متخاصم و رقیب برای تصرف و کنترل سرزمین ها می داند وطبیعتـاً الگـوهای رقابت قدرت ها را برای کنترل زمین مـوضوع ژئوپلیتیک می پندارد (حافظ نیا،۱۳۹۰،۳۳).
سائول برنارد کوهن جغرافیدان و ژئوپلیتیسین معاصر آمریکایی، در کتاب “ژئوپلیتیک نظام جهانی” تعریف زیر را ارائه می دهد: ژئوپلیتیک به عنوان تحلیل تعامل میان زمینه های جغرافیایی و دیدگاه های مرتبط با آن از یک سو و فرایندهای سیاسی از سوی دیگر تعریف می شود. زمینه ها از ویژگی ها و الگوهای جغرافیایی و ((مناطق چند لایه)) منتج از آن ها، ترکیب یافته انـد. ((فرایندهای سیــاسی)) نیـز شامـل نیروها در سطوح بین المللی و داخـلی (که بر رفتار بین المللی تأثیرگــذار هستند) می شوند. زمینه هـای جغرافیایی و فـرایندهای سیــاسی هر دو پویـا بوده و بـر یکدیگر تأثیر گذاشته و تأثیر مـی پذیرند. ژئوپلیتیک پیامــدهای ایـن تعامـل را مـورد توجـــه و بررسی قرار می دهد (کوهن،۱۳۸۷،۴۳).
عزت اله عزتی استاد جغرافیای سیاسی در کتاب “ژئوپیتیک در قرن بیست و یکم” می نویسد: ژئوپیتیک عبارت است از: درک واقعیتهای محیط جغرافیایی به منظور دستیابی به قدرت، به نحوی که بتوان در بالاترین سطح وارد بازی جهانی شد و منافع ملی و حیاط ملی را حفظ کرد؛ به عبارت دیگر ژئوپلیتیک عبارت است از: علم کشف روابط محیط جغرافیایی و تأثیر آن بر سرنوشت سیاسی ملل. امروزه در تعریف قدرت که می تواند تولید سیاست کند منابعی ارزشمندند که نامرئی باشند و در حقیقت آنها منابع واقعی قدرت به شمار می روند که دراین صورت عوامل متغیر ژئوپلیتیکی نقش اساسی خواهند داشت (عزتی،۱۳۸۰،۷).
محمدرضا حافظ نیا استاد ژئوپلیتیک در کتاب “اصول و مفاهیم ژئوپلیتیک” پس از بررسی تعاریف و نگرش های مختلف دانشمندان ، تعریف علمی ژئوپلیتیک را در قالب یک مفهوم ترکیبی از سه عنصر جغرافیا ، قدرت و سیاست قابل تبیین می داند.
ترکیب سه عنصر جغرافیا ، قدرت و سیاست الگوهای رفتاری گروه های متشکل انسانی را نسبت به یکدیگر تعیین می کند. که می توان آن ها را در اشکال رفتاری مختلفی شامل موارد زیر ملاحظه کرد:
نوسان قدرت، رقابت، همگرایی، واگرایی، نفوذ، بحران، سلطه، زیر سلطه، ائتلافف صلح، همکاری، جنگ، امنیت،آرامش وثبات، تجارت ومبادله و غیر آن.
الگوهای رفتاری مزبور محصول ترکیب پارامترهای سه گانه یاد شده می باشد که می تواند به عنوان مبانی فلسفی پایداری برای ژئوپلیتیک به حساب آید بر این اساس موضوع ژئوپلیتیک را روابط متقابل عناصر مزبور و رفتار گروه های انسانی متشکل نسبت به یکدیگر بر پایه ترکیب جغرافیا ، قدرت و سیاست تشکیل می دهد. بنابراین می توان گفت: ژئوپلیتیک عبارتست از ((علم مطالعه روابط متقابل جغرافیا، قدرت و سیاست و کنش های ناشی از ترکیب آن ها با یکدیگر)) (حافظ نیا،۳۷،۱۳۹۰).
نمودار شماره ۲-۱- روابط متقابل جغرافیا، قدرت و سیاست . منبع:( حافظ نیا،۳۷،۱۳۹۰)
بطورکلی می توان ژئوپلیتیک را علمی گفت که به بررسی نقش و عوامل جغرافیایی در سیاست برای رسیدن به قدرت می پردازد.
۲-۲-۱- رابطه ژئوپلیتیک و توسعه
آگاهی به اهمیت مسایل ژئوپلیتیک، از اواخر قرن نوزدهم قدرت های بزرگ را ترغیب کرد تا با بهره گرفتن از دست آوردهای علمی، از موقعیت های جغرافیایی کشورها به نفع اهداف ملی خود بهره گیرند. لذا، ژئوپلیتیک از زمان پیدایش تاکنون دارای فراز و نشیب هایی بوده که آن را در سه دوره مجزا می توان مورد بررسی قرار داد:
۲-۲-۱-۱- پیدایش
تولد ژئوپلیتیک با ظهور جغرافیا پیوند نزدیکی دارد(زین العابدین،۱۳۸۱،۸). اما؛ در بین دو جنگ جهانی اول و دوم بسیار پرفروغ شد. به همین دلیل، چنین تصور می شد که عامل اصلی جنگ جهانی دوم، ژئوپلیتیک بوده است. در ابتدا تمام کشورهای جهان جهت قدرتمند شدن دنبال گسترش سرزمینی بودند. بنابراین، از زمان مطرح شدن ژئوپلیتیک در اواخر قـــرن نــوزدهم تا پایان جنگ جهانی دوم را اصطلاحاً ژئوپلیتیک سنتـــی (کلاسیک) می گویند که تمام نظریه های ژئوپلیتیکی در این دوره بر اساس نظامی گری و گسترش تصاحب سرزمینی شکل گرفته است (زین العابدین،۱۳۸۱،۱۲).
۲-۲-۱-۲- دوره افول
بعد از جنگ جهانی دوم تا اواسط دهه ی ۱۹۷۰ به مدت تقریبا ۴۰ سال، ژئوپلیتیک به عنوان یک مفهوم و یا روش تحلیل، به علت ارتباط آن با جنگ های نیمه اول قرن بیستم، منسوخ گردید. جغرافیای سیاسی در این دوره، توجه خود را به مفاهیمی غیر مرتبط با مسایل نظامی و استراتژیک معطوف کرد و تعریف ژئوپلیتیک در این دوره متحول شـد، بــه گونه ای کـه ژئوپلیتیک به جغرافیـای سیاسی بــا تأکید بر واقعیـات جغرافیایی دولت هـا اطلاق مـی گردید. برای تبدیل شدن نقش فعال جغرافیا در تعریف ژئوپلیتیک به نقش انفعالی سه دلیل عمده قابل ذکر است : اول این که جغرافی دانان بعد از شکست آلمان در جنگ، ژئوپلیتیک خاص آلمان را مقصر اصلی عنوان کردند و سیاست های آلمان نازی را متأثر از این مکتب می دیدند. در نتیجه، خود را از مطالعات در مقیاس جهانی کنـار کشیده، تـوجه خود را به دولت ها و درون مرزهـــای سیاسی بین المللـی معطـوف داشتند و واژه ژئـوپلیتیک برچسب غیرعلمی بودن به خود گرفت و از محافل علمی و دانشگاهی طرد شد. از نظر محتوایی هم تعداد معدود جغرافی دانانی که هنوز نقشه ی سیاسی جهان را مورد مطالعه قرار می دادند عناوین دیگری برای نوشته ها و کتابهای خود انتخاب کردند. دلیل دیگری که موجب افول نقش جغرافیا در جنگ سرد شد ظهور استراتژی “بازدارندگی هسته ای” بود. گفته می شد که با توانایی پرتاب سلاح های هسته ای به وسیله هواپیما و موشک به فاصله های دور، دیگر نه فاصله و نه عوامل جغرافیایی مثل ناهمواری ها و اقلیم چندان مهم تلقی نمی شوند. بنابراین از دید کارگزاران نظامی می بایست توجه از دفاع سرزمینی به مسأله توازن هسته ای جلب می شد. دلیل سوم که شاید از هر دو دلیل دیگر مهم تر است ظهور ایدئولوژی به عنوان عامل تعیین کننده ی جهت گیری سیاست ها بود. در دوره جنگ سـرد، ایدئولوژی در پوشش استدلال های جغرافیایی عمل می کرد که جغرافیا در حفظ امنیت ملی و درگیری های محلی، همچنان اهمیت خود را حفظ کرده بود. ژئوپلیتیک جنگ سرد و ژئوپلیتیک عصر هسته ای از مشخصات دوره افول ژئوپلیتیک هستند (همان،۱۲-۱۴).
۲-۲-۱-۳- دوره احیا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ب.ظ ]




در این زمان زنان نسبت به جایگاه اجتماعی فروتر خود واقف و خواهان برابری در فرصت های برابر شدند. اولین متون باستان شناسی جنسیت در اعتراض به تفاسیر باستان شناختی به ویژه ارائه تصاویر کم رنگ یا حذف زنان، غلبه تمایلات مردانه در جوامع گذشته متمرکز بود پدیدار گشت. پژوهشگران ریشه این سیر تاریخی را در تفاوت های جسمی میان زن و مرد می دانستند، بدین معنی که ویژگی های زیستی زنان مانند تولید مثل یا مراقبت از کودکان، در طول تاریخ برای همه ی زنان موقعیتی فرودست را بدنبال داشته است. تقسیم کار اجتماعی در جوامع گذشته از مهم ترین دغدغه های پژوهشگران جنسیت به ویژه در آغاز این مطالعات بود. مردان نیروی غالب در خارج از خانه در حالیکه، زنان به حاشیه رانده شده بودند که پیامد ضعف های زیست شناختی آن ها محسوب می گردید. تفوق مردان و رویکردهای مردسالارانه در تحقیقات باستان شناسی مانند اختصاص بخش عمده بودجه های پژوهش به مطالعات در مورد مردان انتقاداتی را بر باستان شناسی وارد نمود. این انتقادات غالبا از سوی باستان شناسان زن که اکثریت باستان شناسان جنسیت را تشکیل می دادند مطرح می شد. این نقدها در چندین جلد توسط مارگارت کونکی، گرو و ژانت اسپکتر[۱۶] منتشر شدند و اولین متون تخصصی باستان شناسی جنسیت را بنیان نهادند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
تحولات نظری دهه ۸۰ بیش از آنکه بصورت یک مکتب با چارچوب نظری مطرح شود شامل مجموعه ای از نقدها و بازاندیشی ها نسبت به خط مشی باستان شناسی فرآیندی بود به همین دلیل نیز از تحولات نظری دهه ۸۰ غالبا تحت عنوان باستان شناسی فرافرآیندی یاد می شود. باستان شناسی فرافرآیندی دیدگاه اجتماعی برای درک گذشته اتخاذ کرده و شامل موضوعاتی مثل دین، نژاد، قومیت و جنسیت می شود.موارد ذکر شده مولفه های اجتماعی هستند که باستان شناسی جنسیت یکی از موضوعات نظری است که در این رویکرد به شکوفایی رسید و در گسترش چارچوب نظری آن بسیار موثر واقع شد. مطالعات زنان به معنی بررسی نقش و جایگاه زنان در جوامع گذشته به عنوان شاخه ای از باستان شناسی جنسیت در این زمان در دستور کار باستان شناسان قرار گرفت.
۳-۴-۳- اهداف فعالیت های دهه های ۶۰-۸۰ میلادی
فعالیت های این دوران در دهه های ۶۰-۸۰ میلادی بر این اهداف متمرکز بود: اعتراض به حذف زنان از تفاسیر باستان شناختی یا کم رنگ جلوه دادن نقش آنها در جوامع گذشته، جستجوی علت موقعیت فروتر و ضعیف زنان در اغلب جوامع، اعتراض به موقعیت نازل زنان باستان شناس در مجامع دانشگاهی و موقعیت های مدیریتی در مقایسه با مردان.
۳-۴-۴- روند شکل گیری باستان شناسی جنسیت
توجه به مسئله جنسیت در بدو امر متاثر از تحولات سیاسی ـ اجتماعی مانند جنبش های مبارزه با تبعیض نژادی، جنبش های خواستار تساوی حقوق زن و مرد بود که جنبش اخیر تاثیرات شگرفی بر مطالعات جنسیت در حوزه باستان شناسی بر جای نهاده است. جنسیت در ابعاد مختلف آن، تبعیض ها و نابرابری های جنسی، اختلاف در حقوق و شکل مناسبات اجتماعی، در تعیین جایگاه افراد در اجتماع، تنش های چندی در علوم اجتماعی و سیاست برانگیخت. در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم به ویژه در امریکای شمالی و اروپا، جنبش های شکل گرفتند که خواهان برابری حقوق افراد و رفع تبعیض های نژادی ، گروهی و جنسیتی بودند. تبعیض های میان زن و مرد عموما بر مبنای جنسیت بیولوژیک بر افراد اعمال می شد. تبعض های عدم حق رای برای زنان و نابرابری های اجتماعی از مهمترین نمودهای تبعضی جنسی علیه زنان بودند. جنبش های مبارزه برای زنان، عموما در کنار دیگر گروهای اقلیت قومی نژادی به مبارزه برای اعاده حقوق زنان می پرداختند. این جنبش ها عموما مدعی بهرکشی از زنان، برتری دیدگاه های پدرسالانه، محرومیت و نادیده گرفتن زنان در اموراجتماعی بودند. جنبش زنان به ویژه در دهه های آغازین و میانی سده ی بیستم تصویر سنتی زنان نامریی و مردان مقتدر را به چالش کشیده است.
۳-۴-۴-۱- باستان شناسی جنسیت
باستان شناسی جنسیت به موازات پرسش های جنسیتی در علوم اجتماعی و زیر شاخه ی انسان شناسی در دهه ۷۰ توسعه یافته است. جنسیت اصطلاحیست که از زبان شناسی گرفته شده است. در زمینه های گسترده تر از قوم نگاری و باستان شناسی، جنسیت برای مقوله های زیستی غربی تعریف شده است. این اصطلاح از لحاظ فرهنگی براساس مقوله های جنسی آن فرهنگ، به شدت تغییر پذیر است. در دهه ۷۰ باستان شناسی جنسیت، تغییری را متحمل شده و بر باستان شناسی زنان تمرکز کرده بودوعلت نبود زنان ، ارائه نادرست از زنان در رکوردهای باستان شناسی و درک جنسیت بعنوان یکی از سیستم های اصلی در هر فرهنگ را نشان می دهد. در این زمینه، باستان شناسی جنسیت بعنوان یکی از نقدهای در حال ظهور از باستان شناسی پسامدرن در دهه ۸۰ مطرح شد.
باستان شناسی جنسیت، بررسی نقش ایدئولوژی، هویت زنان و مردان و تفاوت بین آنهاست و به این دلیل به وجود آمد تا با بذل توجه به فعالیت زنان، به همان میزانی که به مردان توجه می شود، توجه باستان شناختی در مردان و زنان را متعادل کند. باستان شناسی جنسیت نشان می دهد که زنان در همه فرهنگ ها یکسان نیستند و در نتیجه فعالیت های آنها برای مطالعات مقایسه ای مورد توجه است و به باستان شناسی کمک می کند رشته ای باشد که بجای آنکه صرفاً به اشیا بپردازد به مردم نیز توجه کند.
۳-۴-۴-۲- جنبش زنان و باستان شناسی جنسیت
با گسترش جنبش زنان در سطح جهانی، نیاز به انسان شناختی جنسیتی احساس شد. اما ایده باستان شناسی جنسیتی کندتر از آن پیش می رفت تا به صورت یک باور پذیرفته شود. مطالعات جنسیت و مطالعات زنان در انسان شناسی از پیشینه ی زیادی برخوردار است. اولین پژوهش های باستان شناسی از مطالعات انسان شناسی بهره بردند و در مطالعات خود آن ها را مد نظر قرار دادند. توجه به مسئله جنسیت در باستان شناسی کمی دیرتر از دیگر رشته های دانشگاهی رخ داد. شاید ناشی از ماهیت خاص داده های باستان شناختی و مهم تر نگرش سنتی حاکم بر پژوهش های باستان شناختی دانست. این مفهوم با شمار فزاینده زنان باستان شناس که می دیدند دسترسی آنها به آموزش، اشتغال برابر با مردان نیست، تشدید می شد. برخی زنان در تلاش برای درک موقعیت و جست وجو کردن راهی برای یکسان نگری، نحوه مورد غفلت واقع شدن زنان قدیم در گزارش های باستان شناختی را به بحث گذاشتند.
در اوایل دهه ۱۹۷۰ در اروپا، استرالیا و امریکا برانگیختن علاقه و توجه نسبت به جنسیت در باستان شناسی پیش از تاریج محسوس شد. مارگارت و گرو اظهار داشتند که اهداف اولیه برای درک باستان شناسی جنسیت، شناسایی یا درک حضور زنان در سایت های پیش از تاریخ است. ارزش این مطالعات با بازشناسی کار زنان در طیف وسیعی از فعالیت ها شروع شد. با این حال، بعد از دو دهه از چنین کاوش ها، این آشکار شد که این سوالات اگرچه مهم هستند ولی کافی نیستند. علی رغم همه بحث ها،واضح است که تحقیقات جنسیت در باستان شناسی مردم را در گذشته در نظر می گیرد، به ویژه روابط زن و مرد در اجتماع اقتصاد و ایدئولوژی خاص جامعه. هدف ساختن بیانیه ای بزرگ درباره گذشته زنان نیست، حتی وقتی که کنار گذشته مردان قرار داده می شوند، بلکه استنباط انواع رفتارها، سیستم های سمبولیک و قراردادهای اقتصادی می باشد.
۳-۴-۴-۳- گردهمایی ها و کنفرانس های باستان شناسی جنسیت
اولین گردهمایی که جهت متمرکز شدن روی زنان بعنوان موضوع باستان شناسی در نروژ روی داد. اگرچه در دهه ۷۰ تعداد کمی از زنان باستان شناس در اسکاندیناوی شروع به در نظر گرفتن زنان در دوران قبل از تاریخ کردند اما اولین نقد فمینیستی از تعصب مردانه در باستان شناسی تا سال ۱۹۴۸ منتشر نشده بود.کارگاه های آموزشی و کنفرانس ها، پژوهشگران علاقه مند در یکپارچه سازی باستان شناسی، نظریه فمینیستی و مطالعات زنان را گرد هم آورد. به دنبال آن چندین نشریه منتشر شد، مانند به وجود آمدن باستان شناسی (کونکی و گرو)، باستان شناسی تاریخی (سینوت ۱۹۹۱) و چندین مقاله دیگر(کونکیـ سینوت،۱۹۹۱).
جوآن گرو و آلیس ویلای با تمرکز روی مساله سازماندهی عمل باستان شناختی در سال ۱۹۸۳ مقالاتی را منتشر کردند که بسیار تاثیرگذار بود(گروـ ویلای،۱۹۸۳). گرو تبیین های مردمحورانه ابزار سازی را در سطوح مختلف به چالش کشیده است: فرض عمومی این که ابزارسازی تقریبا به طور انحصاری در ارتباط با مردان بوده، بطور قطع نادرست است. حداقل زنان به مراتب بیشتر از مردان در کانتکست های داخلی (خانگی) به تولید ابزارهای مورد نیازشان می پرداختند. فرض اینکه مردان دارای قدرت بدنی بیشتری هستند توسط گرو رد شد. وقتی که نقد و تبعیض جنسیتی در باستان شناسی اواخر دهه ۸۰ ظاهر شد،بحث در مورد نقد مفاهیم سیاسی ـ اجتماعی در حال حاضر بشدت دو قطبی شد.اولین مقاله در باستان شناسی در ارتباط با مطالعه جنسیت در آمریکا و انگلیس ظاهر شده، در نتیجه اولین مقاله توسط باستان شناسان پیش از تاریخ، مارگارت کونکی و ژانت اسپکتر نوشته شد. آنها هم باستان شناسی دنیای قدیم و هم جدید را شرح دادند. این مقاله توضیح می دهد که چرا باستان شناسی جنسیت موضوع مهمی است و چگونه می توان با توجه به جنسیت نتایج برخی از محوطه ها را بهبود بخشید(کونکی ـاسپکتر،۱۹۴۸).
گردهمایی ها و کنفرانس ها افزایش یافتند. جوآن گرو و مارگارت کونکی یک کنفرانس ترتیب دادند که به باستان شناسی جنسیتی: زنان در بیش از تاریخ[۱۷] منتج شد. تقریبا در همان زمان مارگارت ارنبرگ “زنان در پیش از تاریخ” را منتشر کرد.
۳-۴-۴-۳-۱- گردهمایی چاکمول
یک سال بعد از مقاله کونکی و اسپکتر، سازمان دانشجویان فارغ التحصیل از یک کنفرانس سالانه، باستان شناسی جنسیت را بعنوان موضوع برای کنفرانس چاکمول در ۱۹۸۹ انتخاب کردند. بزرگترین گروه باستان شناسان علاقه مند به جنسیت در این کنفرانس در کانادا گرد هم آمدند. تنها جلسات قبلی در مورد کنفرانس جنسیت در انجمن باستان شناسی تاریخی و چندین کنفرانس در نروژ و انگلستان سالانه بود. مجموعه مقالات چاکمول حداقل دو سال بعد نیز منتشر شد شرکت کنندگان در کنفرانس چاکمول بعنوان اولین زنان حرفه ای که در آن حضور داشتند، اثبات شدند. آنها به دلیل شرکت در فعالیت های فمینیستی و بورس تحصیلی به موضوع این کنفرانس ها جذب شده بودند. بنابراین کنفرانس چاکمول برای شرکت کنندگان یک فرصت برای ادغام تعهدات فمینیستی با حرفه های مورد علاقه در باستان شناسی ارائه کرد. کسانی که در کنفرانس چاکمول حضور داشتند،به طور متناوبی زنان بودند و این زنان و بیشتر مردان، از گروه های بودند که در اواخر دهه ۷۰ و ۸۰ به این رشته وارد شده بودند، زمانی که نمایندگان زنان در باستان شناسی آمریکای جنوبی دو برابر شدند. اکثر کسانی که در این کنفرانس حضور داشتند،زنان طبقه متوسط بودند که می خواستند تحصیلات خود را تکمیل کنند و برخی امنیت هایی شغلی را، زمانی که اولین جنبش ها در مورد زنان و جنسیت در باستان شناسی در اواسط دهه ۸۰ آغاز شده بود، را بدست آورند. بررسی نظرسنجی ها این نکته را روشن می کند که، سوال در مورد زنان و جنسیت ضرورتاً طرح های فمینیستی را منعکس نمی کند و برخی شرکت کنندگان در این کنفرانس ها فمینیست نبوده اند.
تعدادی از کارگاه های آموزشی کوچک و کنفرانس ها در استرالیا، آمریکای جنوبی و انگلستان سازماندهی شد. منابع و مقالات مشروح از باستان شناسی جنسیت در کنفرانس سال های ۱۹۶۲-۱۹۹۲ ارائه شد. دکتر مارگارت موری با همکار خود در کنفرانس ها حضور می یافت.این گرایش های تاریخی، به ویژه حضور زنان در باستان شناسی را منعکس می کرد. موری با کسب مدرک زبان شناسی برای اولین بار یک باستان شناس شد و همراه با چندین زن دیگر در حفاری های مهم مصر در اواخر دهه ۱۸۹۰ شرکت کردند(موری،۱۹۹۲).
۲-۵- زنان و باستان شناسی آمریکا
اگرچه زنان در تاریخ باستان شناسی اولیه آمریکا غائب هستند، آنها برای توسعه باستان شناسی برای قرن ها مشارکت داشته اند. در دهه ۱۸۸۰،انسان شناسان زن شروع به نگه داشتن موقعیت های حاشیه ای در موزه ها کردند(رسیتر،۱۹۸۹-۵۰)[۱۸]. در حالیکه مشارکت آنها در باستان شناسی متفاوت بود. زنان دیگری نیز در باستان شناسی آمریکا در جنگ جهانی اول فعال بودند و هیچ شکی در مشارکت آنها در توسعه این رشته نیست. اما مشارکت آنها محدود و مشروط بود. اولین نسل از زنان در باستان شناسی آمریکا از شبکه های ارتباطی رسمی و غیر رسمی حذف شده و فرصت های شغلی کمی برای آنها فراهم بوده است. توماس پترسون حضور زنان در باستان شناسی را از شروع باستان شناسی آمریکا نشان داده: «تعدادی از زنان باستان شناسی را بعنوان یک حرفه یا کارجزئی در دهه ۱۸۹۰ تا ۱۹۲۰ دنبال کردند. درصد زنان در سال های ۱۹۳۵ تا ۱۹۶۴، از ۳۷ درصد به ۴۵ درصد تغییر یافته است. در دهه ۱۹۵۶، کمتر از ۱۶ درصد اعضای جامعه باستان شناسی آمریکا زن بودنند. در دهه ۱۹۶۹،درصد حضور زنان هیچ تغییری نکرد وعلی رغم تعداد کم زنان در باستان شناسی انسان شناسی، تعداد زنان در دهه ۷۰ افزایش یافته و در جامعه باستان شناسی آمریکا قابل مشاهده بودند».
۳-۶- زنان و باستان شناسی استرالیا
قبل از اینکه باستان شناسی بعنوان رشته حرفه ای در استرالیا شناخته شود، زمانی که آن عمدتا شامل جمع آوری آثار برای نمایش در موزه ها بود، بسیاری از اطلاعات آن توسط انسان شناسان جمع آوری شده بود. اطلاعات درباره جمع آوری غذا و تقسیم جنسی کار توسط زنان انسان شناس حرفه ای جمع آوردی گردید و بعدها توسط باستان شناسان مورد استفاده قرار گرفت.در فاصله دو جنگ جهانی، افراد شاغل در موزه ها، پژوهش های باستان شناسی را که چیزی فراتر از ساختن مجموعه ای برای نمایش بود، انجام دادند. بهترین و شناخته شده ترین این افراد، ف.د. مک کارتی و ن.ب. تیندل[۱۹] هستند. همچنین زنان در این دوره نیز فعال بودند.اگرچه کار آنها بخوبی مستند نشده بود. بعد از شروع زود هنگام در انگلستان، آموزش های باستان شناسی در چندین دانشگاه استرالیا آغاز شد.جک. جالسون به دپارتمان نوپای بیش از تاریخ در دانشگاه ملی استرالیا منصوب شد. در سال ۱۹۶۱، شروع به جذب فارغ التحصیلان از استرالیا وسایر نقاط دنیا کرد. زنان نقش مهمی در تحولات در دیگر نقاط نیز داشتند. در دانشگاه وسترن استرالیا آموزش باستان شناسی در بخش مردم شناسی در سال ۱۹۷۰ توسط هالام شروع شده بود. باستان شناسی تاریخی،در حال حاضر به یک جنبه قابل توجهی از این رشته تبدیل شده و جودی بیرمنگام[۲۰] برای آن تلاش زیادی کرده است. بیرمنگام به دپارتمان باستان شناسی منصوب شد. او در سال ۱۹۷۰ دبیر موقت انجمن باستان شناسی تاریخ استرالیا و در ۱۹۷۱ دبیر رسمی انجمن شد و به صورت جدی شروع به کار کرد.
در دهه ۱۹۸۰ نیز، در بریتانیا مقاله هایی را راجع به جنسیت منتشر شد. شمار مقاله هایی که راجع به جنسیت در باستان شناسی نوشته می شد افزایش می یافت. مجله زن در باستان شناسی به عنوان اولین مجله تخصصی باستان شناسی جنسیت در نروژ منتشر شد.
۳-۷- جنسیت در باستان شناسی پیش از تاریخ و تاریخی
زن در باستان شناسی پیش از تاریخ با نبود عکس و نوشته ای برای مطالعه و بررسی، فوری دنبال نشد. لذا در باستان شناسان تاریخی، از زمان مطرح شدن این موضوع، با داشتن انواع مطالب مکتوب همراه با دست سازه های بشری،ابزارهایی برای بحث به این موضوع داشتند. اسپنسر باستان شناس تاریخی اولین جلسه مربوط به جنسیت را در گردهمایی باستان شناسی تاریخی در سال ۱۹۸۶ ترتیب داد.
جوآن و اسکات بیان می کنند که جنسیت، با طبقه بندی مفید از “تجزیه و تحلیل تاریخی” روشن می شود و درک بهتر از چگونگی کاربرد جنسیت، شناسایی روابط قدرت می باشد(اسکات،۱۹۸۶-۱۰۶۷).در باستان شناسی تاریخی، تمرکز بر روی جنسیت سوالات تحقیقاتی را دگرگون ساخته که در آن باستان شناسان از روش های دیگری برای پاسخ به این سوالات استفاده می کند.
برای مدت زمان طولانی تاریخ باستان شناسی، برای مطالعه فرهنگ های گذشته، عمدتاً بر روی تجارب و دستاوردهای مردان متمرکز بوده، با توجه کمی که به سهم زنان برای تغییرات تاریخی در مورد جنسیت پرداخته می شود. بسیاری از باستان شناسان نیز اهمیت جنسیت را بعنوان یک جنبه ساختاری از فرهنگ را نادیده می گیرند. باستان شناسی جنسیت (گاهی باستان شناسی فمینیست یا زن)،از طریق تلاش های عامدانه بسیاری از محققان برای تغییر این گرایش توسعه یافته بود.
در تلاش برای نشان دادن جنسیت در رکوردهای باستان شناسی، یکی از مفیدترین گام ها، فرمول بندی اجزای متفاوت سیستم جنسیتی بود که توسط رایت کندی و ژانت اسپکتر در سال ۱۹۸۴ توسعه یافته بود: نقش جنسیتی به مشارکت های متفاوت زن و مرد در جامعه،اقتصاد، سیاست و نهادهای مذهبی داخل یک محیط فرهنگی خاص منسوب می شود.اسپکتر در میان اولین باستان شناسان تاریخی که در کار خود یک رویکرد به صراحت فمینیستی بکار برد. او از روش “چارچوب کار متمایز” با بهره گرفتن از شواهد تاریخی برای توسعه مدل های که، آثار مکشوفه، سازه ها و تجهیزات به احتمال زیاد همراه با مردان و زنان بوده، استفاده کرد(کونکی و اسپکتر ۱۹۸۴). اسپکتر چیزی که به معنی درفش بود را در میان مردان و زنان داکوتای مورد بررسی قرار داد. تفسیر اسپکتر با تمرکز بر روی یک مصنوع (درفش) آغاز شد. مشخص شد که توسط زنان بکار می رفت و همچنین در قرن ۱۹ توسط یک زن در مینه سوتا استفاده می شد. تحقیقات اسپکتر مداخلات کلیدی مطالعات جنسیتی را در باستان شناسی تاریخی را نشان می دهد.
۳-۸- ارزیابی مطالعات زنان در باستان شناسی
دستاوردهای مطالعات زنان در باستان شناسی از دهه ۸۰ میلادی به بعد این بود که تصور رایج در مورد زنان به عنوان موجوداتی ضعیف که در مقایسه با مردان در رده ی دوم قرار داشته و در تحول جامعه نقش چندانی به عهده نداشته اند با کشف نمونه های تاریخی به شدت مورد سوال قرار گرفته و تلاش های فراوانی برای یافتن مدارک تاریخی و باستان شناختی در حال انجام است. به طور کلی، امروزه مطالعات جنسیت بسیار فراتر از مطالعه ی زنان است(رنفرو و باهن،۲۰۰۰)[۲۱]. یکی از تغییرات بنیادین آن فاصله گرفتن از تعریف جنسیت بر مبنای ویژگی های زیست شناختی است. جنسیت در باستان شناسی تأثیر تلفیقی روی روش ها و نظریه ها داشته است، اگرچه تأثیر آن رو به افزیش است. باستان شناسی جنسیت به خوبی با اهداف و روش های باستان شناسی پساروندگرا متناسب بود و به طور کلی در اروپا مورد استقبال قرار گرفته است. به طور کلی، جنسیت در باستان شناسی تغییر دیدگاه ها در مورد نقش و جایگاه افراد و به ویژه، زنان در جوامع گذشته را بدنبال داشته و باعث رشد باستان شناسی و بسط چارچوب فکری و نظری شده است.
۳-۹- تاریخچه حضور زنان در مطالعات باستان شناسی جهان
زنان خیلی دیر وارد رشته باستان شناسی شدند. در واقع، تحقیق برای شناسایی نفوذ اولین زنان مبتکر و راهنما قبل از سال ۱۹۱۵ تقریباً خالی است. علت این تأخیر وابسته به تعریف و ارزیابی باستان شناسی بعنوان یک رشته و مهمتر از همه کلیشه های فرهنگی باستان شناسان در ارتباط با نقش زنان در جوامع بزرگتر می باشد. مشکل اصلی از سفرهای اکتشافی باستان شناسی حاصل می شود.این گرایش فرهنگی و علمی بخوبی توسط زنان باستان شناس قبل از جنگ جهانی اول نشان داده شده است.اولین نسل از زنان پیشگام باستان شناس از ایدئولوژی ویکتوریا درباره موقعیت فرودست زنان ظاهر شدند. حرکت فمینیستی در دهه ۶۰ و ۷۰ اثر قابل توجهی در تشویق فعالیت زنان باستان شناس در این رشته داشته است. بسیاری از زنان وارد رشته باستان شناسی شدند. در دهه ۱۹۵۰ فقط چند زن این مرحله را کامل کردند. واضح است که زنان در چاکو کانیون از ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۴ در فعالیت های باستان شناسی حضور داشته بودند. قراردادهای جدید دهه های ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰ فرصت های اشتغالی جدید را به عنوان یک باستان شناس ارائه می دهد.کار فیزیکی حفاری باستان شناسی فرصت مناسب برای زنان بیکار در پروژهای جدید در نظر گرفته شده بود که در ابتدا تا حدودی باور کردنی نبود(کلاسن )[۲۲]. ژان کلیی(۱۹۹۲) اگرچه به طور کلی مخالف ترکیب علوم با جامعه شناسی است. اشاره می کند که مسائل جامعه شناختی به طور غیر معمولی در باستان شناسی مهم هستند. در اواخر دهه ۱۹۸۵ یادآوری می کند که باستان شناسی گذشته مرد جنسیتی شده اگرچه زنان در این رشته در تمام این مدت حضور داشتند.
مطالعات نشان می دهد که موقعیت زنان در باستان شناسی تغییر یافته است. در سال های اولیه تعداد کمی از زنان گرایش برای ورود به کارهای حرفه ای باستان شناسی داشتند، درحالیکه امروزه تعداد زیادی وارد باستان شناسی شده اما پیشرفت آنها به کندی انجام می شود. در واقع، زنان بیشتر به دنبال اشتغال غیر آکادمیک بوده وانواع متنوعی از اشتغال را نسبت به مردان باستان شناس دارند(وایت لسی)،تعدادی از زنان در موزه ها کار می کنند و موضوعات تحقیقاتی مرتبط با مردان را دارند(فورد). این کلیت توسط مطالعات دهه ۶۰ ایجاد شده است. زنان در مطالعات آکادمیک همیشه در اقلیت بودند و تعداد کمی از زنان باستان شناس مطالعات دانشگاهی داشتند. امروزه موسسات زنان فقط ۱۵ درصد از ۳۰ دپارتمان آکادمیک باستان شناسی را شامل می شود(فورد).
۳-۹-۱- زنان پیشگام در باستان شناسی جهان
۳-۱- ژان دیولافوا[۲۳]
۳-۹-۱-۱- ژان دیولافوا
وی اولین نفر از زنان پیشگام در باستان شناسی می باشد (۱۹۱۶-۱۸۵۱). مادام ژان دیولافوا[۲۴] همسر مارسل اوگوست، مهندس راه و ساختمان و باستان شناس فرانسوی بود و به همراه همسرش از سوی دولت فرانسه برای انجام کاوش های باستان شناسی، سه بار به ایران سفر کردند. اولین مسافرت آنها در سال ۱۸۸۱ به بنادر جنوبی ایران صورت گرفت و شهرهای باستانی تخت جمشید و شوش را نیز مورد بررسی قرار داد. همکاری آنها در کاوش های باستان شناسی، نقشه برداری و اسناد تصویری مهم بود(گران، ۲۰۰۴-۵۹-۶۰). مادام دیولافوا مطالعات و مشاهدات اجتماعی و یافته های باستان شناسی همسرش را به صورت یادداشت های روزانه جمع آوری کرد و در دو کتاب جداگانه انتشار داد(دیولافوا،۱۹۱۶).
کتاب اول با نام مسافرت دیولافوا در ایران ، شوش و کلده است.این کتاب یکی از منابع مفید برای تحقیق در تاریخ دوره قاجاریه و آشنایی با اوضاع اجتماعی و اقتصادی مردم ایران در عصر مذکور به شمار می رود.طرح ها و نقاشی ها و عکس هایی که مولف از مکان ها و اشخاص تهیه کرده در کتاب به چاپ رسیده است.
کتاب دوم مشتمل بر یادداشت های سفر دوم و سوم آنهاست و سال های ۱۸۸۴ تا ۱۸۸۶ را در بر می گیرد.
اشیای باستانی پر شماری بوسیله این زوج از کاخ های هخامنشی به موزه لوور پاریس انتقال یافت، که اکنون در معرض نمایش قرار دارد.
۳-۲ – استرون دیمن
members.bib-arch.org
۳-۹-۱-۲- استرون دیمن
بیوگرافی استر ون دیمن[۲۵](۱۹۳۷-۱۸۶۲) توسط کاترین ولش (۲۰۰۴) نوشته شده بود.اقدام اصلی دیمن کشف ساختمان آجرکاری روم به منظور ایجاد گاهنگاری می باشد. منابع کاترین از دیمن، متون آرشیوی خود ون از چندین کالج آمریکایی و تعدادی عکس و بایگانی های آمریکا در روم می باشد. متاثر از یک جامعه کشاورز پیشگام در غرب آمریکا،که در آن استقلال زنان مورد تقدیر قرار گرفته است، ون بعنوان شخصیت قوی و غیر قابل انعطاف معرفی شد(ولش،۲۰۰۴-۶۹). او تحصیلات خوبی اخذ کرد(ولش،۲۰۰۴-۴۱) و در سال ۱۸۹۸ بعنوان اولین زن، به اخذ مدرک دکترا در رشته لاتین از دانشگاه شیکاگو نائل شد و پایان نامه خود را در مورد فرقه وستا کار کرد.
معمولا جایگاه استادی در کالج های زنان برگزار می شود. اما مک کلینتوک از همکاران استر ون انتخاب دیگری کرد و بعنوان یک محقق تجربی در آزمایشگاه کار کرد (کلر ۱۹۸۳). به نظر می رسد استر ون یک موقعیت تدریس داشته است. بعد از چند سال بعنوان یک معلم در کالج مرنت هولیوک تدریس کرد. بورس تحصیلی در مدرسه آمریکایی مطالعات کلاسیک در روم در سال ۱۹۰۱، امکان انجام کار میدانی برای وی را ممکن ساخت.
در زمان رسیدن ون به رم، شهر به مدت سی سال پایتخت ایتالیا بوده و به سرعت گسترش یافت. کارهای مرمت و بازسازی در نوسان کامل بود و بر انجمن رم متمرکز شده بودند. ولش (۲۰۰۴-۷۱-۷۳) بر این واقعیت تاکید کرده که استر ون، به عنوان یک زن و فرد خارجی، اجازه استفاده از این موارد مهم را برای انجام تحقیقاتش بدست آورد. ولش همچنان اشاره می کند که روش استر ون برای تحقیقاتش از همکاران زن خود متفاوت بود.
ولش (۲۰۰۴-۸۳-۸۴) اهمیت استرون را برای تحقیقات آینده بیان می کند. وی در حین انجام کار میدانی در روم و حومه اطراف آن، ون استفاده از عکس، برای اسناد را توسعه داد و بیش از ۳۰۰۰ از عکس های وی حفظ شده است (۱۹۹۱ جفکن ).ولش بر ارزش تاریخی این عکس ها تاکید کرده (۲۰۰۴-۹۱-۹۵-۱۰۰) و بحث جالبی در مورد موتیف و جنسیت ارائه می دهد.
۳-۲-۱- دیمن، کاوش در شمال غرب روم
Aqueducthunter.com
۳-۴- مارگارت موری
bentley.umich.edu
۳-۹-۱-۳- مارگارت موری
زندگینامه وی توسط مارگارت دروور (۲۰۰۴) نوشته شده است. مانند موری، دروور در کالج لندن کار می کرد و به خاطرات شخصی موضوع خود دسترسی داشت (دروور،۲۰۰۴- ۱۳۲-۱۳۳). اطلاعات آرشیوی نادر می باشد، اما دروور از زندگینامه موری[۲۶] نیز استفاده کرده است (موری ۱۹۶۳). جالب است توجه داشته باشیم ، اهمیتی که موری به رویدادهای خاصی از زندگییش در رابطه با دیگران داد، موجب شد که وی مورد کم توجهی قرار گیرد (دروود،۲۰۰۴-۱۱۵). این در باره مسئولیتی که موری در جهان علمی داشته، مشکل است. چنانچه دروور در تخصص سازی کارهای علمی موری در رابطه با جامعه پژوهش معاصر، نشان می دهد که چگونه تلاش های علمی موری بر اساس موقعیت اش، وی را بعنوان تنها زن در آکادمی مردانه متصور ساخته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

سرعت چرخشی کاهیده ()

 

 

 

 

 

کار محوری انجام شده روی سیال گاز

 

 

 

 

 

ضریب بی‌مرکزی

 

 

 

 

 

بعد مکان

 

 

 

 

 

جزئی از طول خط لوله اصلی، لوپ شده با یک خط لوله موازی

 

 

 

Z

 

ضریب تراکم‌پذیری

 

 

 

فصل اول: اهمیت گاز طبیعی؛ خطوط لوله انتقال گاز و شبیه سازی
مقدمه
گاز طبیعی به عنوان سوخت شهری و صنعتی و ماده خام در کارخانجات مورد استفاده قرار می‌گیرد. از موارد استفاده گاز طبیعی به عنوان سوخت شهری می‌توان به گرمایش خانگی، آبگرمکن‌ها، اجاق گازها اشاره کرد. به عنوان یک سوخت صنعتی در کارخانجات سیمان، آجر سفال، شیشه‌سازی، دیگهای بخار صنعتی و کارخانجات صنایع غذایی استفاده می‌شود. همچنین به عنوان ماده خام صنایع پتروشیمی ‌برای تولید هیدروژن و آمونیاک استفاده می‌شود.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
از دیدگاه زیست محیطی، گاز طبیعی یک سوخت پاک تلقی می‌شود زیرا در مقایسه با سایر سوخت‌های فسیلی دارای امتیازات زیست محیطی مهمی ‌است. دلیل برتری گاز طبیعی نسبت به نفت خام یا ذغال‌سنگ این است که آلودگی‌های دی‌اکسید‌گوگرد، دی‌اکسید ‌نیتروژن و دی‌اکسید‌‌کربن آن، بسیار کم است. این موضوع به کاهش مشکلات ناشی از باران‌های اسیدی، تخریب لایه ازن یا مشکلات ناشی از گازهای گلخانه‌ای کمک می‌کند[۱]. پر‌اهمیت‌ترین راه انتقال گاز طبیعی از مبادی تولید تا نقاط مصرف، خطوط لوله انتقال گاز می‌باشد. شبیه‌سازی جریان گاز درون خط لوله برای بررسی وضعیت و کارآیی خطوط لوله در شرایط مختلف کاربرد دارد.
در این فصل ضمن اشاره به جایگاه ایران در منابع گازی جهان، مفاهیم اساسی گاز طبیعی، شامل رفتار فازی، ترکیب گاز طبیعی، سیستم خطوط لوله و تجهیزات مورد استفاده در خطوط لوله و ایستگاه‌های تقویت فشار مورد بحث قرار گرفته است. همچنین اهمیت و کاربردهای شبیه‌سازی جریان گاز درون خطوط لوله بیان شده‌است.
جایگاه ایران در منابع گازی جهان
ذخایر گاز نیز مانند ذخایر نفت به سه دسته ذخایر تثبیت شده، ذخایر احتمالی و ذخایر ممکن تقسیم می‌شوند. طبق جدول (۱-۱) براساس جدیدترین گزارش‌ها تا پایان سال ۲۰۱۰، میزان ذخایر گاز جهان در حدود ۱/۱۸۷ تریلیون متر‌مکعب برآورد شده است که کشور روسیه با ۸/۴۴ تریلیون متر‌مکعب و با سهم ۹/۲۳ درصد دارای بیشترین منابع گازی جهان و پس از آن، ایران با ۶/۲۹ تریلیون متر‌مکعب و با سهم ۸/۱۵ درصد، دومین منبع گازی جهان و کشور قطر با ۳/۲۵ تریلیون مترمکعب و با سهم ۵/۱۳ درصد از کل ذخایر جهان، سومین منبع گازی جهان می‌باشند[۲].
جدول۱-۱ ذخایر تثبیت‌شده گاز طبیعی در جهان[۲]

 

 

ذخایر تثبیت‌شده

 

انتهای سال ۱۹۹۰

 

انتهای سال ۲۰۰۰

 

انتهای سال ۲۰۰۹

 

انتهای سال ۲۰۱۰

 

 

 

تریلیون مترمکعب

 

تریلیون مترمکعب

 

تریلیون مترمکعب

 

تریلیون مترمکعب

 

سهم از کل جهان

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ب.ظ ]