کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



شکل ۷-۲ چارچوبی برای اتصال اهداف بلند مدت استراتژیک به اهداف و مقاصد کوتاه مدت
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
منبع: نقشه استراتژیک، نورتون و کاپلان
۵-۲-بررسی دلایل نیاز به تلفیق مدل های کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری
۱-۵-۲-دلایل نیاز به تلفیق دو مدل کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری
کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ابزار مشابهی هستند. هر دو به دنبال بهبود عملکرد، همسو سازی راهبردها و یکپارچه سازی اهداف برای کلیه سطوح موجود در سازمان هستند، با این همه در برخی از حوزه ها نیز با هم متفاوتند. نخست اینکه کارت امتیازی متوازن یک رویکرد مبتنی بر عملکرد است و نتایج مربوطه را مورد نظر قرار می دهد، که در این زمینه نتایج حاصل از آن حائز اهمیت می باشند. از سوی دیگر، هوشین کانری یک رویکرد مبتنی بر فرایند است و نه تنها بر نتایج مربوطه متمرکز می باشد بلکه روش و یا نحوه تحقق آنها را مد نظر قرار می دهد. دراین راستا، کارت امتیازی متوازن هدف گرا و هوشین کانری روش گرا می باشند. به منظور نشان دادن تفاوتهای موجود میان این دو، نقاط قوت و ضعف آنها نیز باید بیان شوند.(تنانت و ویچر[۳۵]،۲۰۰۳)
کارت امتیازی و هوشین کانری هر دو قابلیت‌های محوری هستند. به این مفهوم که هر کدام از این دو برای مدیریت راهبردی شرکت، رویدادهای محوری و مرکزی هستند. مدیریت راهبردی در واقع به مدیریت کلی و عمومی اهداف بلند مدت سازمان اطلاق میشود(علی یونسیان، ۱۳۸۸: ۵۷)
کانجی و سا (۲۰۰۲) بر این باورند که کارت امتیازی متوازن رویکردی مشارکتی نبوده بلکه رویکردی بالا به پایین دارد. بر اساس نظر ایشان کارت امتیازی متوازن صرفاً از چارچوبی مفهومی برخوردار است. لوهمان و همکارانش(۲۰۰۴) گزارش کرده اند که در سازمان مورد بررسی خود کارت امتیازی متوازن از توسعه، ارتباطات و پیاده سازی راهبرهای مربوطه پشتیبانی نکرده است. بر این اساس، فقدان متدولوژی پیاده سازی میتواند باعث انحراف از ماهیت خود مفهوم شود. از سوی دیگر، دست اندرکاران فرایند هوشین کانری از تعیین اهداف اصلی شکایت داشته و تضادهایی را در تنظیم این قبیل موارد در یک چارچوب واحد تجربه کرده اند. یکی از فواید قابل ذکر هوشین کانری در این زمینه فرایند توپ گیری است که به ارتباطات راهبردی و ابتکارات عملی در سازمان کمک میکند.(مالینا و سلتو[۳۶]، ۲۰۰۱)
کارت امتیازی متوازن فاقد متدولوژی برای استقرار و مدیریت اهداف در قالب اولویتهای کوتاه مدت در سطح فعالیتهای روزمره است . کاپلان و نورتون نظام ارزیابی متوازن را نظامی در سطح کلان معرفی میکنند که میتواند مرجعی برای سایر سطوح سازمانی فراهم آورد تا نظام های مرتبط با سطوح خود را طراحی کنند. اما سیستم پیاده سازی این نظام به روشنی معرفی نشده است. به عبارت دیگر، بکارگیری مدل کارت امتیازی متوازن به تنهایی، کلید برقراری ارتباط میان استراتژی و فعالیت ها نیست، بلکه وجود فرایند هایی که باعث تحقق این ارتباط میشوند نیز اهمیت ویژه ای دارند. به همین خاطر فقدان سیستمی مانند هوشین کانری، جهت پیاده سازی و مدیریت اهداف در سطحی از سازمان برای مدیریت بهبودهای عملیاتی، مورد توجه قرار گرفته است (ویتچر و چاو[۳۷]، ۲۰۰۷). در شکلهای ۱-۵-۲ فرایند های دو مدل نشان داده شده اند. از سوی دیکر هدف اصلی مدل هوشین کانری، کنترل فرایندها در جهت بهبود کیفیت محصول یا خدمت است. به عبارتی این مدل اولویت را به کیفیت میدهد، چرا که اساساً مدل به عنوان بخشی از کنترل کیفیت جامع توسعه یافته است. بنابراین این مدل توجه کمتری به ذینفعان سازمان دارد. گستره توجه به فرایندهای داخلی و شرکای سازمان محدود میشود و منظر مشتری که یکی از بخشهای کلیدی کارت امتیازی متوازن است کمتر در این مدل مورد بررسی قرار میگیرد. در حالی که هدف اصلی مدل ارزیابی متوازن خلق ارزش شرکت از طریق بهبود عملکرد مالی است و با بکارگیری چارچوب منظرها، ذینفعان متعددی نظیر سهامدار، مشتری، تامیین کننده، کارکنان و … را مورد توجه قرار میدهد.
شکل ۸-۲ فرایند اجرای مدل هوشین کانری، منبع: یانگ و یه[۳۸]، ۲۰۰۹

شکل۹-۲ فرایند اجرای مدل کارت امتیازی متوازن
منبع: یانگ و یه[۳۹]، ۲۰۰۹
با وجود اینکه هوشین کانری استراتژی سازمان را به اهداف سطوح پایین تر و فعالیت ها بر اساس چرخه دمینگ[۴۰] مرتبط می سازد، هنوز تنها به بخشی از چشم انداز و استراتژیها می پردازد، زیرا این مدل بیشتر به بهبود کیفیت و کاهش هزینه می پردازد، بنابراین سیستمی برای مدیریت کامل چشم انداز و استراتژی ارائه نمیکند. در حالیکه کارت امتیازی متوازن با شروع از چشم انداز و استراتژی انواع ارزشهای پیشنهادی به مشتری را در بر می گیرد. کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ابزارهای مکمل یکدیگرند. این دو مدل چارچوبی دوبخشی در کنار یکدیگر قرار میدهند. کارت امتیازی متوازن مدیریت استراتژی بلند مدت و هوشین کانری پیاده سازی و اجرای کوتاه مدت استراتژی بلند مدت را دنبال میکند. به این ترتیب که کارت امتیازی متوازن در سطح کلان در ارتباط با عناصر بلند مدت مدیریت استراتژیک طراحی میشود و هوشین کانری برای ترجمه استراتژیهای سطح کلان به عناصر کوتاه مدت در همه سطوح وظیفه ای شرکت یا سازمان بکار برده میشود.(ویتچر و چاو[۴۱]،۲۰۰۷)
وابستگی و ارتباط قوی میان کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در نقش یک چارچوب استراتژی وجود دارد. چهار منظر ارزیابی مشابه چارچوبی است که هوشین کانری مورد استفاده قرار میدهد. ایده ابعاد چهارگانه کارت امتیازی متوازن شبیه به نوعی گروه بندی اهداف به نام QCDE[42] در هوشین کانری است و به این ترتیب که مقیاسها و اهداف کلی کیفیت[۴۳] قابل مقایسه با بعد مشتری در کارت امتیازی متوازن است. زیرا در نهایت این مشتریان هستند که معنای کیفیت را تعریف میکنند. به همین شکل هزینه ها[۴۴] تداعی کننده اهداف مقیاس مالی هستند. تحویل[۴۵] پوشش دهنده بعد فرایندهای داخلی کسب و کار است و در نهایت آموزش[۴۶] نیز مشابه با بعد رشد و یادگیری در کارت امتیازی متوازن است. طبق گفته اشنایدرمن، کلید ایجاد رابطه بین استراتژی و عمل خود کارت امتیازی متوازن نیست، بلکه فرایندهای زمینه سازی است که آنرا عملی می سازد (اشنایدرمن[۴۷]،۲۰۰۱). جدول ۱-۵-۲ به طور خلاصه بررسی مقایسه ای مدل های کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری را نشان میدهد.

 

  کارت امتیازی متوازن هوشین کانری
تمرکز چشم انداز و استراتژی چشم انداز و اهداف اصلی محدود
مشخصه بر مبنای عملکرد بر مبنای فرایند
گرایش نتیجه گرا روش گرا
نقطه قوت چارچوب مفهومی ساختار یافته فرایند توپ گرای مراوده ای
نقطه ضعف مشارکتی نبودن و جاری سازی مشکل تعیین اهداف اصلی

جدول ۱-۲ مقایسه مدل های کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری منبع: آسان و تانیاس[۴۸]، ۲۰۰۷

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-01] [ 11:20:00 ب.ظ ]




۸ - رباخواری و حرام‌خواری
ربا به معنی بخش زیاد شده، فزونی یافته، فزونی، زیادی، افزوده… است، و معادل « بهره» در زبان فارسی است. وقتی چیزی به کسی می دهیم و زیـاده از آنچه بوی داده ایم از وی پس میگیریم، آن بخش زیادی ربا نامیده می شود. درقرآن از ربا خورنده و ربا خوردن صحبت شده و تحریم شده است. در آیه ۱۳۱ سوره آل عمران ربا خوردن (بهره گرفتن) نهی شده است. در آیه ۲۷۵ سوره بقره از ربا گیرندگان صحبت شده، و در ادامه حرام بودن ربا مطرح شده. در آیه ۲۷۸ گفته شده «ربا نگیرید» و در آیه ۲۷۹ همان سوره عمل کسانی که ربا می گیرند را بمثابه اعلام جنگ با خداوند قلمداد نموده است.
( یَا اَیُّهَاالـذّینَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ ذَرُوا مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا اِن کُنتُم مُؤمِنِینَ - فَاِن لَم تَفعَلُوا فَأذَنـُوا بِحَربٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ وَ اِن تُبتُم فَلَکُم رُءُوسُ اَموالِکُم لاتَظلِمُونَ وَ لاتُظلَمُونَ)؛[۱۱۹]« ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا پروا کنید و اگر مؤمن هستید آن چه از ربا باقی مانـده است وا گذاریـد و اگر [ چنین] نکردید بدانید به جنگ با خدا و فرستاده ی وی برخاسته اید و اگر توبه کنید سرمایه های شما از خودتان است . نه ستم می کنید و نه ستم می بینید . »
در حقیقت ، ربا مخالفت با حکم خداوند است که حرمت آن صریحاً در آیه ی ۱۳۰ آل عمران تشریع شده است: ( یَااَیُّهَا الَّذینَ ءَامَنُوا لاتَأکُلُوا الرِّبا . . . ) . از طرف دیگر رباخواری ، مخالفت با رسول خداست چون آن جناب حکم خدا را تبلیغ می کردند .
رباخوار در واقع به مخالفت با خدا و فـرستاده ی او بـر خاسته است . این معنی جنگیدن رباخوار با خـدا و رسول خـدا می باشد. امّا جنگیدن خدا و رسول اکرم (ص) با رباخوار معنایش این است که رسول خدا به امر او، رباخوار یا هر کس از مسلمانان که حکمی از احکام را نمی پـذیرد ، او را مجبور به تسلیم کنـد اگر تسلیم شد که هیچ وگرنه مسلمانان را مأمور کند تا با او جنگ کنند تا تسلیم خدا شود .
۹ - فساد در زمین:
کلمه‌ی فساد خارج شدن چیزى از حد اعتدال، چه کم و اندک و چه زیاد و آن نقیض کلمه‌ی صلاح است[۱۲۰]. از بررسی آیات قرآنی استفاده می‌شود هر عملی که انسان و جامعه‌ی بشری را از رسیدن به سعادت واقعی دور کند، فساد نام دارد و واژه‌ای که در قرآن مقابل فساد به کار برده شده است صلاح است. ( وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ)[۱۲۱]؛ « و هنگامى که به آنها گفته شود، در زمین فساد نکنید مى‏گویند ما فقط اصلاح کننده‏ایم».
مفاسد اجتماعی عبارت است از عواملی که سبب تباهی و نابودی جامعه‌ی بشری می‌گردند و آن را از مسیر سعادت وخوشبختی مادی و معنوی خارج می‌کنند و حالت غیر ضروری و آشکار دارند[۱۲۲].
یکی از اهدافی را که همیشه بشر دنبال کرده است و پیامبران, حکما, فلاسفه و مصلحین برای تحقق بخشیدن به آن سخت کوشا بوده اند اصلاح جامعه است و برای رسیدن به آن از وسائل و راه های مختلف استفاده کرده اند .
مقاله - پروژه
دین مقدس اسلام که بعثت پیامبران را برای تزکیه و تعلیم[۱۲۳] افراد بشر معرفی میکند بیشتر باین مساله عنایت داشته است تا بتواند در روند تحول فکری و عقیدتی راه خود را به سوی هدف نهائی که حرکت بسوی الله باشد بگشاید.
خداوند در آیه ۲۰۵ بقره جزاى مفسدین را که در کار تولید و نیروى انسانى جامعه فساد مى‏کنند معین کرده است .( لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ).
اسلام برای این آرمان مقدس مبارزه با فساد را وجهه نظر خود ساخته و از نظر شمولی که در قوانین مقدسه اسلام است و از هر جهت غنی است از راه وضع قوانین حدود, تعزیرات, قصاص و دیات خواسته است باین آرمان مقدس دست یابد.
فصل سوم
اتهام به خشونت طلبی با تمسک به احکام اجتماعی و جزایی در اسلام و قرآن و نقد آن
بخش اول : احکام اجتماعی
بخش دوم : احکام جزایی
درآمد
هر نظامی جهت اداره جامعه به احکام و قوانین خاصى نیاز دارد، تا در سایه آن عدالت در جامعه برقرار شود و گسترش یابد، نظم و امنیت جامعه حفظ شود و مردم از خطرات و نابسامانیهاى اجتماعى ناشى از جرایم و جنایات مصون بمانند.
یکی از مهمترین و حساس ترین بخشهای هر نظام حقوقی، نظام کیفری آن است که تعیین کننده جرایم و مجازاتها، چگونگی رسیدگی و شیوه‌های اثبات جرایم و اجرای مجازاتها می‌باشد. اهمیت این بخش از نظام حقوقی به دلیل رابطه مستقیم آن با مصالح مهم اجتماعی از یک طرف، و با حیثیت و شخصیت انسانها از طرف دیگر می‌باشد. نبود یک نظام کیفری کارآمد موجب اختلال در نظم و امنیت اجتماعی و متزلزل شدن ارکان یک حیات اجتماعی سالم خواهد شد، خشونت و سخت گیری بیش از اندازه و اعمال مجازاتهای غیر انسانی و عدم دقت در رسیدگی نیز موجب تعدی به حقوق انسانی و اجتماعی افراد می‌شود، نظام حقوقی اسلام با توجه به مصالح و منافع فردی و اجتماعی و طبقه‌بندی نمودن آنها نظام کیفری خود را به صورت یک نظام کیفری دو گانه و ترکیبی ارائه نموده است[۱۲۴]. با این حال، عده ای از معاندان و اسلام ستیزان، شریعت الهی اسلام و احکام اجتماعی و جزایی آن را متّصف به خشونت و فرهنگ آن را بستر ایجادکننده خشونت معرفی کرده و با جسارت تمام گفته اند که این سیاهی از چهره اسلام پاک شدنی نیست و دین اسلام دین خشونت است؛ اکنون این سؤال مطرح می شود که آیا احکام اجتماعی و جزایی ممکن است پاره ای مجازات های خشونت آمیز را ایجاب کند؟ و آیا در احکام جزائی اسلام چنین قانون هایی وجود دارد؟
قبل از نقد و بررسی اشکالات و شبهاتی که برخی از معاندان و دشمنان اسلام به احکام اجتماعی و جزایی وارد نموده اند لازم است تا با برخی از اهداف این احکام آشنا شویم . در پایان، روشن می شود که لازمه‏ یک دین‏ اجتماعی ‏وجود چنین مقرّراتی است و از آن‏جا که خداوند نسبت به بندگان خود محبت می‏ورزد و محبت رسانیدن خیر به آن‏ها می‏باشد، لازمه چنین محبتی جعل چنین احکامی است که می‏توانند در یک نگاه سطحی ، غیرمغرضانه و واقع‏بینانه به صفت «خشن» متصف گردند. اما با شناخت مصالح و مفاسد و درک‏ حکمت ‏جعل‏ این ‏احکام، قضاوت افراد به گونه دیگری خواهد بود.

اهداف احکام اجتماعی - جزایی در اسلام

یکی از موضوع های مهم در هر نظام کیفری ، اهداف مجازات ها و کیفرهاست. ژرف نگری در مورد اهداف مجازات ها در هر نظام حقوقی ، از آن رو که در نهایت ، به تبین سیاست کیفری آن می انجامد از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
در حقوق کیفری اسلام که شاهد مقررات جزایی ویژه ای در مورد جرایم هستیم ضرورت تبیین اهداف مجازات ها دو چندان می شود ، زیرا از یک طرف ، اسلام در پی اعتلای شخصیت و کرامت انسان هاست و از طرف دیگر ، در مورد برخی جرایم ، شاهد مقررات شدید کیفری هستیم که امروزه طرفداران حقوق بشر غربی اشکال های متعددی بر آنها وارد می کنند . با تبیین اهداف مجازات های اسلامی روشن خواهد شد که آیا اعمال این نوع کیفرها ، در تقابل با کرامت انسانی است یا همسو با دفاع از آن است.
در یک تفسیم بندی ، دو نوع مجازات وجود دارد:
۱ – مجازات تکوینی : این مجازات بر پایه قانون علت و معلول و ارتباط نتایج با مقدمات تحقق پیدا می کند. جوامع بر اثر انحراف از مسیر حق ممکن است با این نوع مجازات روبه رو شوند . مطابق سنت الهی ، انسان ها و ملت های منحرف باید مجازات تکوینی الهی که نمود خشم خداوند است ، تحمل نمایند. [۱۲۵]
۲ – مجازات قضایی : این نوع مجازات ، مجازات هایی است که در نظام کیفری و قوانین جزایی پیش بینی می شود و حاکمان (قضات ) اسلامی ، مکلف به اجرای آنان هستند. [۱۲۶]
در اینجا اهداف این نوع مجازات ها را به صورت مختصر بیان می کنیم.[۱۲۷]

الف ) اجرای عدالت و اقامه قسط

در نظام حقوقی اسلام ، رعایت عدالت در مقام قانون گذاری و اجرا از اهمیت ویژه ای برخوردار است[۱۲۸]. مکتب اسلام که نشأت گرفته از حکمت و عدالت ربوبی است ، تمام دستورها و مقررات خود را بر اساس عدالت و برای تأمین آن در زندگی فردی و اجتماعی انسان تشریع نموده است که این عدالت در بعد جزایی نمود بیشتری دارد.
در نظام حقوقی اسلام که عدالت پایه و اساس آن را تشکیل می دهد قوانین و مقررات به طور کلی و قوانین کیفری به صورت خاص برای برقراری دوباره عدالت تشریع شده است. (لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط).[۱۲۹]
حال این سئوال بوجود می آید که تحقق عدالت ، در سیستم کیفری چگونه و با چه راهکاری امکان پذیر است ؟
یکی از راهکارهای تحقق عدالت ، مقابله به مثل است و اقتضای اولیه عدالت کیفری این است که مجرم به همان صورتی که جرم را مرتکب شده است ، مجازات شود. در اسلام مقابله به مثل[۱۳۰]، جایز دانسته شده است و بزه دیده می تواند تجاوز به حق خود را همان گونه که رخ داده است ، پاسخ دهد. اگر جواب تجاوز مثل عمل خود متجاوز داده شود ، احسان به انسانیت و حقوق اوست. آیات متعددی بیانگر این نکته است که می توان مجرم را به اندازه جرم خودش مجازات کرد و در این مجازات ، تساوی و عدالت باید رعایت شود[۱۳۱].
به این ترتیب ، یکی از اهداف مجازات در نظام کیفری اسلام ، تأمین عدالت است.

ب) خوار ساختن بزه کار

یکی از اهداف مجازات ها ، خوار ساختن مجرم است. برای نمونه ، مجازاتی که در قرآن مجید برای محاربان و مفسدان فی الارض در نظر گرفته شده ، مجازات سنگین و شدیدی است . شدت مجازات به دلیل حفظ جان انسان ها و اموال آنان است و برای اینکه از تهاجم و مزاحمت های آدم های متجاوز جلوگیری شود ، چهار نوع مجازات (قتل، آویختن به دار، اول قطع دست راست و سپس پای چپ و نفی بلد) را به تناسب درجه جرم برای آنان پیش بینی کرده است. در ذیل آیه ، به طور صریح یکی از اهداف و حکمت های این مجازات ها خوار ساختن مجرمان معرفی شده است: (… ذلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیا)[۱۳۲]. می توان گفت این آیه یکی از مواردی است که اهداف مجازات ها به طور روشن در قرآن کریم ذکر شده است.

ج ) اصلاح و بازپروری بزهکار

هدف اصلی اسلام از شریعت و ارسال رسل ، اصلاح و تزکیه انسان هاست که در ایات متعددی این مقصد با تعبیر « یزکیهم »[۱۳۳] بیان شده است. در قرآن گاهی پس از بیان احکام و تکالیف چنین آمده است که « خداوند حرج و سختی در دین را نمی خواهد ، بلکه تطهیر شما را می خواهد و تکالیف ، نعمت الهی برای بندگان خداوند است »[۱۳۴] . مراد از طهارت در این ایه ، طهارت ظاهری نیست ، بلکه مراد طهارت باطنی و معنوی است و عمل به احکام سبب بخشش گناهان می شود. [۱۳۵]
بدون شک ، سقوط کیفر بر اثر توبه ، همسو با اصلاح مجرم قابل ارزیابی است و نشان می دهد یکی از اهداف اصلی مجازات های اسلامی ، اصلاح مجرم است. درباره مجازات های اسلامی مانند حد محارب ، سرقت و حد قذف باید دانست در صورتی که مجرم توبه کند و از رفتار بزهکارانه خود پشیمان شود ، با شرایط خاصی ، مجازات ، ساقط می شود. در این حالت، جزای تعیین شده در برابر رفتار بزهکارانه ای که حق الله را نقض کرده باشد دیگر اجرا نمی شود. (إِلاَّ الَّذِینَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیم).[۱۳۶]
بدین ترتیب بسیار روشن است ، توبه – که بازگشت انسان به حالت پاکی و دوری از جرم است – حد را از بین می برد. این امر نشان دهنده آن است که هدف اسلام که اصلاح مجرم است ، تحقق یافته است. پس دیگر نیازی به اقامه حد نیست . اصلاح فرد بر اثر توبه به جایی می رسد که توبه کننده محبوب خداوند قرار می گیرد. [۱۳۷]

د) پاسداری از کیان جامعه

ادیان الهی نمی توانند در مورد کیان جامعه و امنیت اجتماعی برنامه ای ارائه ندهند. در اسلام ، سعادت اخروی از مسیر تلاش های انسان در دنیا ، دست یافتنی است. رها کردن انسان در زندگی اجتماعی و ارائه برنامه ای برای سعادت فردی و اخروی ، نادیده انگاشتن تلاش های انسان در رسیدن به خوشبختی حقیقی است. از دیدگاه اسلام تکامل واقعی انسان و رسیدن او به مراتب کمال و سعادت در یک جامعه اجتماعی تحقق می یابد[۱۳۸]. گوشه نشینی ، پرداختن به مسائل فردی و دوری از اجتماع و در یک کلمه رهبانیت از دیدگاه اسلام نفی شده است. رسولخدا(ص) مردم را از آن رهبانیتی که خلاف خواست خدا بود، بر حذر میداشتند و مسلمانان را از آنچه که در اسلام نیست، منع میکردند. رسولخدا(ص) از پشت پا زدن به زندگی مادی که به صورت منفی و در شکل انزوای اجتماعی انجام میگرفت، نهی میکردند و مسلمانان را تشویق میکردند که آن را در شکل مثبت آن یعنی جهاد در راه خدا و روزه و … جستجو کنند. ایشان رهبانیت امت خویش را جهاد، نماز،  روزه و حج و عمره معرفی کردهاند.[۱۳۹]
بر این اساس ، اسلام برای تأمین حیات اجتماعی سالم و سازنده و عاری از هرگونه فساد و از هم گسیختگی برنامه های مختلفی را ارائه نموده است . از همین رو ، فرد و اجتماع در اسلام هر دو جایگاه ویژه ای دارند و آموزه های اسلامی به صورت متناسب بر اهمیت فرد و جامعه تأکید می ورزند.
اسلام به جامعه با دید تکریم می‏نگرد و در ساختار آن سعی بلیغ دارد. اهتمام اسلام به جامعه در حدّی است که نوع احکامش را به روال جمعی تنظیم کرده است و در هنگام تزاحم مصلحت فرد و جامعه، صلاح جامعه را بر صلاح و سود فرد مقدم داشته است، علاوه بر این، آیاتی در رابطه با جامعه و لزوم وحدت و پرهیز از تفرقه و لزوم نظارت عمومی بیان شده که نشانه اهتمام اسلام به جامعه است.[۱۴۰]
با یک نگاه اجمالی به مجموعه احکام اسلام معلوم می‏شود که روح جمعی در همه احکام و حکم اسلامی پخش است .
در برنامه های اسلام ، در کنار اهتمام به فرد و حفظ حقوق او ، پاسداری از کیان جامعه مورد نظر است تا آدمی در گرو برنامه های مشخص اجتماعی ، زندگی سالمی داشته باشد و به اهداف انسانی خویش در هر دو جهان برسد.
مهمترین مصالح که پایه های زندگی اجتماعی به حساب می آید و بدون رعایت و حراست از این منافع ، حیات اجتماعی ناممکن می شود عبارتنداز : مصلحت دین ، نفس ، عقل ، نسل و مال . [۱۴۱]
معتبر بودن این اصول (دین ، نفس ، عقل ، نسل و مال) از دیدگاه اسلام ، از طریق توجه به احکام و مقررات اسلامی به خوبی قابل اثبات است. غزالی در این زمینه می گوید : « آنچه اسلام برای مردم می خواهد پنج چیز است و آن این است که اسلام در پرتو قوانین خود می تواند ، دین ، جان ، خرد و اندیشه ، ناموس و نسل مردم و بالاخره اموال آنها را حفظ نماید و هر چه مستحق حفظ این اصول پنج گانه باشد ، مصلحت است و هر چه که این اصول را از بین ببرد مفسده است و دفع آن مصلحت است. »[۱۴۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ب.ظ ]




یک سبزی که به صورت خام لای نان گرم یا همراه با تخم مرغ خورده می­ شود.
۵-۲-۱۶-۴ بهاری
نوعی سبزی که به صورت آب­پز مصرف می­ شود.
۵-۲-۱۶-۵تُرُشَه
این سبزی به صورت خام مصرف می­ شود.
۵-۲-۱۶-۶ چُنْدُری
نوعی سبزی شبیه اسفناج که با چند سبزی دیگر پخته می­ شود.
۵-۲-۱۶-۷ خَرِنی
نوعی سبزی که به صورت خام مصرف می­ شود.
۵-۲-۱۶-۸خُلْفَه
این سبزی نیز به صورت خام مصرف می­ شود.
۵-۲-۱۶-۹خَنْدَلی
این سبزی را به صورت آب­پز آماده می­ کنند و با دوغ یا ماست می­خورند.
۵-۲-۱۶-۱۰سَرْمی
این سبزی نیز مانند خندلی مصرف می­ شود.
۵-۲-۱۶-۱۱کَکْزَ
این سبزی به صورت خام با نان مصرف می­ شود.
۵-۲-۱۶-۱۲کَمْپُر
ریشه این سبزی را از زیر خاک در­آورده، پوست آن را گرفته و مغزش را مصرف می­ کنند.
۵-۲-۱۶-۱۳ کُوَنْد (انجیر کوهی)
برگ­های این سبزی را پخته به تنهایی یا با ماست مصرف می­ کنند.
۵-۲-۱۶-۱۴گل گوهر
بوته­ای است خار­دار که گلهایی به رنگ بنفش دارد و قسمت خوراکی گل آن را که در انتهای گل قرار دارد، مصرف می­ کنند.
۵-۲-۱۶-۱۵ لِشی
نوعی سبزی که به صورت خام مصرف می­ شود.
۵-۲-۱۶-۱۶مِیَل
نوعی سبزی که به صورت خام مصرف می­ شود.
۵-۲-۱۶-۱۷هِسْک
این سبزی با چند سبزی دیگر پخته و مصرف می­ شود. بهاری، هِسک و چُندُری را با هم مخلوط کرده، بعد از شستن داخل آب در حال جوش ریخته و پس از پخته شدن آبکش کرده با ماست مصرف می­ کنند.
۵-۲-۱۷ گیاهان دارویی پر­کاربرد و خواص آنها
- سَلَنْدُرس یا سانِر: این گیاه که همان اسپند است، کاربردهای فراوانی از جمله: میکروب­زدایی، دفع چشم زخم از زن زائو و نوزاد، جوش خوردن سریع زخم­های حاصل از جراحی و … دارد. برای این موارد اسپند را مخصوصاً در شب­های چهار شنبه و جمعه دود می­ کنند، همچنین آن را در کیسه­ای ریخته و به گهواره کودک آویزان می­ کنند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
هنگام دود کردن اسپند این اشعار خوانده می­ شود:
صد دونه سپند سیصد و صد دونه سپند
پیغمبر خدا و بی بی فاطمه رسول الله اُش کِرده پسند
اسپند بیار دود کنیم چشم حسود کور کنیم
همسایه­ها خبر کنیم دشمــنان اَدَر کـــــنیم
وَنگی: این گیاه خلط­آور است و جوشانده آن برای رفع سرفه مفید است، در کوه می­روید و برگ­هایی کوچک شبیه کنار دارد.
بالنگی: فقط در کوه می­روید که هم به عنوان داروی گیاهی استفاده می­ شود و هم طعم دهندۀ خوبی برای چای است.
سِر بَرزَه[۱۴۳]: بوته­ای کوچک است که گل­های زردی دارد. جوشاندۀ آن برای رفع سر درد و تب مناسب است.
مَروِ تَهر:برای درمان دردهای معده، اسید معده و خونریزی معده مفید است. معمولاً این گیاه را با مَروِخَش و زِنِّینْ، ترکیب کرده و به صورت جوشانده استفاده می­ شود. این گیاه به صورت بوته­ای است، در کوه­ها می­روید و طمعی بسیار تلخ دارد.
دریمِه[۱۴۴]یا درمنَه: بوته­ای است پهن، که برگش سبز و شاخه آن سفید می­باشد. برای رفع تب، نفخ و همچنین صفرا به کار می­رود.
پُدَه[۱۴۵] یاپونه: گیاهی است با طبیعت بسیار گرم. معمولاً همراه با گیاهان دیگر به کار می­رود. برای درمان سرما خوردگی مورد استفاده قرار می­گیرد، همچنین جوشاندۀ آن برای زود فارغ شدن زن زائو به کار می­رود.
جَفْت[۱۴۶]: این گیاه از خانواده بادام کوهی بوده و خواص فراوانی دارد از جمله: تنظیم قند خون، تقویت معده، رفع سوزش معده و باز کردن گرفتگی رگ­های قلب. برای کسی که معده­اش ترش کرده یا نازک شده یا خونریزی معده دارد نیز از این گیاه استفاده می­ کنند. این گیاه، لایه­ای مانند رنگ غلیظ تولید می­کرده که به معده می­چسبد و از سوزش معده جلوگیری می­ کند و خاصیّتی شبیه شربت معدۀ امروزی دارد. در قدیم که برای درست کردن دوغ و ماست از مشک پوستی استفاده می­کردند، وقتی گیاه جفت را داخل مشک می­ریخته اند، قُطر مشک را دو برابر می­کرده وهم مشک محکم­تر می­شده و هم خاصیّت گیاه جفت را به خود می­گرفته است که در این صورت به آن «مًَشک جَفتی» می­گفته­اند.
گازیر[۱۴۷]این گیاه بوته­ای است و در صحرا می­روید. برای کسانی که در اثر تصادف یا پرت شدن از کوه یا ارتفاع، ضرب دیدگی پیدا می­ کنند استفاده می­ شود. برای این منظور قسمتی از گیاه گازیر را آسیاب کرده، آن را در روغن سرخ می­کردند و روی عضو آسیب دیده می­گذاشتند. قسمتی از گیاه را نیز به شخص آسیب دیده می­خوراندند. گاهی اوقات برای رفع کمر درد نیز استفاده می­ شود.
کِرِشْک[۱۴۸]: در بعضی مناطق به این گیاه کلپوره نیز می­گویند. کِرِشْک خاصیتی شبیه «آمپی­سیلین» دارد. معمولاً آن را روی سنگ مخصوص کوبیدن و نرم کردن گیاهان دارویی که در زبان محلّی به آن «چَخْسَو» می­گویند، نرم می­ کنند. با آب ِکرِشْک نقاط آسیب دیده را شست و شو می­ دهند که انواع میکروب را از بین می­برد و حالت میکروب­زدایی دارد. خوردن آن نیز حالت خشک کنندگی دارد. در بعضی مناطق نیز مکان زخم را با دود حاصل از سوزاندن این گیاه ضدعفونی می­کردند. معمولاً این روش برای زنی که سزارین شده استفاده می­ شود.
گُنیز[۱۴۹](گون): این گیاه هم در صنعت داروسازی مصرف بالایی دارد و هم در کارخانه­های چسب­سازی، برای سرما خوردگی نیز بسیار مفید است. برای رفع سرفه، چوب گُنیز را در هاون می­کوبند و سپس می­جوشانند. جوشاندۀ آن که خیلی تلخ است، برای رفع سرفه مفید است و در شکست و بست هم استفاده می­ شود که طریقه مصرف آن در قسمت طبابت توضیح داده شده است.
انغوزه: یکی از گیاهان دارویی مشهور منطقه لارستان انغوزه است که در لهجۀ محلی به آن اِنگزه[۱۵۰] می­گویند. این گیاه تا امروز یکی از اقلام صادراتی مشهور بوده است.
«ادوارد پولاک» نوشته است: «چون انغوزه در نواحی گرم لارستان و سایر مناطق آن می­رویده، می­توان به این نتیجه رسید که این گیاه به آب و هوایی گرم­تر و ارتفاع کمتر نیاز دارد. در قدیم بیشتر محصول صمغ انغوزه به هندوستان صادر می­شد و در آن­جا مصرف خوراکی دارد و مصرف طبی آن در ایران بسیار است و به خصوص در درمان رعشه و تشنّج به کار می­رود» (۱۳۶۰، ص ۴۵).
این گیاه کمیاب در مناطق اطراف لارستان در صورت بارش باران خوب و مناسب، فراوان یافت می­ شود. شیرابۀ این گیاه کمیاب چند کاربرد محلی و صنعتی دارد از جمله:
- مصرف آن انواع میکروب­های بدن مثل: کرم معده را از بین می­برد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:19:00 ب.ظ ]




۳-نقطه سیلان یا ریزش : عبارت است از پایین ترین درجه حرارتی که نفت تحت آن دما سیال خواهد بود. نقطه ریزش پایین، هنگام حمل محموله های دریایی به ویژه در مناطق قطبی و نیز در مواقع نشت نفت حائز اهمیت است. چنانچه نقطه سیلان نفت حمل شده، پایین تر از درجه حرارت محیط باشد، تمام نفت به هنگام نشت نفت منعقد شده و جمع آوری و کنترل آن ساده تر می باشد. نقطه سیلان تابعی از چگالی بوده که با ازدیاد چگالی افزایش می یابد.
۴-درجه حرارت تقطیر جزء به جزء : ترکیبات یا اجزاء تشکیل دهنده نفت با روش تقطیر جزء به جزء از یکدیگر تفکیک می شوند (۱۲).
۱-۱۱-۲ خواص شیمیایی نفت خام
نفت خام به علت منشأ تشکیل یافتن آن مخلوطی پیچیده از مولکول هایی است که اغلب آن ها هیدروکربنی هستند، مقدار کمی نیز ترکیبات گوگردی و اکسیژن دار در آن وجود دارد.
ترکیبات پایه و اولیه نفت خام عبارتند از :
کربن ۸۴ تا ۸۷ %
هیدروژن ۱۱ تا ۱۴ %
گوگرد ۰ تا ۵ %
نیتروژن ۰ تا ۵ %
اکسیژن ۰ تا ۱ % (۱۲)
۱-۱۲ باکتری های بی هوازی
به هر اندامگانی که برای رشد به اکسیژن نیاز نداشته باشد و حتی شاید در حضور اکسیژن بمیرد، اندامگان بی هوازی (imAnaerobic organis) یا باکتری بی هوازی (Anaerobic bacteria) گفته می شود (۱۵).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۱-۱۳ دسته بندی باکتری های بی هوازی
دسته ای که در حضور اکسیژن توانایی زندگی نخواهند داشت.
دسته ای که توانایی استفاده از الکترون موجود در اکسیژن را هم دارند، در واقع قابل شیفت شدن به هوازی در محیط های حاوی اکسیژن اند (۱۵).
۱-۱۳-۱ باکتری های بی هوازی احیاکننده نیترات
باکتری هایی هستند که در شرایط بی هوازی خاص با حذف و کاهش نیترات در نفت خام روی ویژگی های آن تاثیر میگذارد .
۱-۱۴ اندامگان بی هوازی
شکل ۱-۳ شناسایی اندامگان بی هوازی و هوازی در محیط کشت مایع تایوگلایکولیت
اندامگان بی هوازی انواع باکتری های هوازی و غیر هوازی را می توان با قرار دادنشان در محیط کشت مایع تایوگلایکولیت (Thigolycollate Broth ) شناسایی نمود، که حاصل آن در شکل بالا مشخص شده است:
۱-هوازی اجباری: آن دسته که تنها در حضور اکسیژن توانایی زندگی دارند.
۲-بی هوازی اجباری: آن دسته که در حضور اکسیژن توانایی زندگی ندارند.
۳-بی هوازی اختیاری : آن دسته که توانایی استفاده از الکترون موجود در اکسیژن را هم دارند و در واقع قابل تغییر دادن متابولیسم خود به هوازی در محیط های حاوی اکسیژن اند.
۴-خرد هوازی : آن دسته که به اکسیژن نیاز دارند، اما غلظت عادی اکسیژن موجود در جو برای آنها بیش از اندازه و مرگبار است.
۵-تحمل کننده هوا : آن بی هوازیانی که در حضور اکسیژن هم می توانند به فعالیت خود ادامه دهند ولی قادر به استفاده از الکترون اکسیژن نیستند (۱۶).
به هر اندامگانی که برای رشد به اکسیژن نیاز نداشته باشد و حتی شاید در حضور اکسیژن بمیرد، اندامگان
بی هوازی (Organism Anaerobic) گفته می شود (۱۷).
۱-۱۵ متابولیسم بی هوازی ها
باکتری های بی هوازی اجباری فسفوریلاسیون اکسیداتیو را انجام نمی دهند. علاوه براین، آنها در حضور اکسیژن کشته می‌شوند. این باکتریها فاقد آنزیمهای خاصی مثل کاتالاز (که پراکسید هیدروژن را به آب و اکسیژن تجزیه می کند )، ( که به واسطه آنH + NADH2O2به DAN ,O2 تبدیل می شود. ) و سوپر اکسید دیسموتاز ( که به واسطه آن سوپر اکسید به پراکسید هیدروژن تبدیل می شود ) هستند.
در سایر باکتری ها این آنزیم ها وجود دارند و آنها سمیت پراکسید و رادیکال های آزاد اکسیژن را که طی متابولیسم در حضور اکسیژن تولید شده اند برطرف می کنند. ارگانیسم های بی هوازی اختیاری مانند اشریشیا کولی می توانند بین انواع هوازی و غیر هوازی دگرگشت ( متابولیسم ) تغییر جهت دهند.
تحت شرایط بی هوازی، آنها به وسیله تخمیر یا تنفس بی هوازی رشد کرده، اما در حضور اکسیژن به سمت تنفس هوازی بر می گردند. ارگانیسم های تحمل کننده هوا فقط متابولیسم غیر اکسیداتیو دارند ولی به دلایلی مانند وجود آنزیم های فوق در برابر اکسیژن مقاومند (۱۶).
۱-۱۶ بیوسورفکتانت
باکتری های هدف یعنی باکتری های بی هوازی و هالوفیل می بایست توانایی این امر را داشته باشند که از نفت به عنوان تنها منبع کربن و انرژی استفاده کنند. بنابر این تولید فاکتور های کمکی میزان دسترسی زیستی به ترکیبات نفتی را بالا می برد. یکی از این ترکیبات مورد بررسی بیوسورفکتانت می باشد (۱۷).
۱-۱۷ تعریف بیوسورفکتانت ها
ترکیبات آمفی فیلیکی هستند که در سطوح زنده توسط میکروارگانیسم های مختلفی تولید می شوند. این مولکول ها یا در سطح سلول قرار میگیرند و یا به محیط خارج از سلولی ترشح می شوند. بیوسورفکتانت ها با داشتن قسمت های هیدروفیلیک و هیدروفوبیک، کشش سطحی و بین سطحی را به ترتیب در سطح و بین سطوح(مثلا آب و نفت)کاهش می دهند (۱۸).
۱-۱۸ بیوسورفکتانت ها از نظر وزن مولکولی
میکروارگانیسم ها اغلب به سطوح متصل شده و در بین سطوح تجمع می یابند، بنابراین تعجب آور نیست که یک باکتری با نسبت سطح به حجم بالا، عوامل فعال در سطح مختلفی را تولید کند. تحقیقات نشان داده که بیوامولسیفایرهای سنگین وزنی که سطح باکتری را می پوشانند می توانند به صورت افقی به دیگر باکتری ها منتقل شده، ویژگی های سطحی آن ها را تغییر داده و سبب میانکنش آنها با محیط می شود.
از نظر وزن مولکولی بیوسورفکتانت ها به دو گروه سبک و سنگین تقسیم بندی می شوند(۱۸).
۱-۱۸-۱ بیوسورفکتانت های با وزن مولکولی پایین
مولکول هایی هستند که کشش سطحی و بین سطحی را کاهش داده و عموما شامل گلیکولیپید ها و لیپوپپتیدها می باشند. بهترین بیوسورفکتانت های گلیکولیپیدی رامنولیپید ها، تره هالولیپیدها و سوفورولیپیدها هستند، دی ساکاریدهایی که با یک زنجیره بلند اسید چرب یا هیدروکسی اسید چرب آسیله شده اند (۱۸).
۱-۱۸-۲ بیوسورفکتانت های با وزن مولکولی بالا(بیوپلیمرها )
گونه های باکتری بسیاری سورفکتانت های پلیمری خارج سلولی تشکیل شده از پلی ساکاریدها، پروتئین ها، لیپوپلی ساکاریدها، لیپوپروتئین ها و مخلوط های پیچیده این پلیمرها را تولید می کنند. بهترین بیوپلیمر شناخته شده امولسان ها هستند که توسط گونه های مختلف cterAcinetobaتولید می شوند. امولسان یک امولسیفایر فعال در غلظت های کم می باشد. اجزاء پروتئین و پلی ساکارید تنهایی هیچکدام فعالیت امولسیفیکاسیون ندارند اما مخلوط پروتئین و پلی ساکاریدی خالص شده اجازه بازسازی فعالیت امولسیفیکاسیون را به آنها می دهد. امولسیفایرها زیرمجموعه ای از سورفکتانت ها هستند که انتشار یک مایع در دیگری را پایدار می کند (۱۸).
۱-۱۹ تولید بیوسورفکتانت ها
محققین زیادی در مراکز تحقیقاتی مختلف در سراسر دنیا سعی در تولید حداکثری بیوسورفکتانت ها با بهره گرفتن از منابع متفاوت و ارزان قیمت داشته اند، ولی تاکنون از نظر صرفه اقتصادی توانایی رقابت با انواع
شیمیاییسورفکتانت ها را نداشته اند. منابع کربنی مورد استفاده در تولید بیوسورفکتانت ها اغلب هیدروکربن ها، کربوهیدرات ها و روغن های گیاهی هستند. برای کاهش هزینه های تولید، دیگر منابع کربنی مانند ضایعات ناشی از روغن زیتون، ضایعات آبی تهیه پنیر و ملاس هایی که تلفات صنعتی به شمار می روند نیز به خوبی مورد استفاده قرار می گیرند (۱۷).
۱-۲۰ اثر فاکتورهای مختلف بر تولید بیوسورفکتانت
عوامل متنوعی بر تولید بیوسورفکتانت اثر می گذارند که خلاصه ای از آنها به قرار زیر است :
۱-۲۰-۱ اثر منبع کربن بر تولید بیوسورفکتانت
منبع کربن مورد استفاده در تولید بیوسورفکتانت بسیار مهم است. این منبع به طور کلی در سه گروه طبقه بندی می شود. کربوهیدرات ها، هیدروکربن ها و روغن های گیاهی.
برخی میکروارگانیسم ها فقط با بهره گرفتن از منبع کربنی هیدروفوبیکی هیدروکربن و روغن های گیاهی و برخی نیز توسط کربوهیدرات و یا چندین منبع کربنی مختلف بیوسورفکتانت تولید می کنند (۱۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:19:00 ب.ظ ]




رویکرد شاعر در این غزل تجلیل از مقام والای شهید و پس از آن تجلیل از مقام همسر شهید است که در ابیات یاد شده استفاده از دو واژهی « غرور و شرف » حکایت کنندهی صبری مغرورانه است، که پس از ابراز غرور از وجود چنین زنانی شاهد تشبیه مصیبت آنان به حماسهی توفان و صبوری آنان در برابر حماسه ای سهمگین همچون صبوری دریا در هنگامهی طوفان هستیم و تشویق شاعر زنان را، به امید نگه داشتن و واگذاردن احقاق حق خویش به محضر داور که کنایه ای است به روز حشر و برپایی عدل در محضر خداوندگار.
از شکوایه در آثار محمد رضا شفیعی کدکنی نمونه هایی می توان ذکر کرد که درونمایهی اغلب این آثار اجتماعی، سیاسی است لذا تنها به یک مورد شکایت او اشاره می کنیم که تجلیل از مقام زن در آن وجود دارد و از آوردن دیگر شکوایه ها به دلیل عدم نگاه زنانه در آن صرف نظر می کنیم. سرشک در دو بیتی « اگر مردی » با لحنی که خط و نشان کشیدن در آن احساس می شود خطاب به کسانی که جلای وطن می کنند آورده است:
اگر مردی
بیا ای دوست این جا در وطن باش / شریک رنج و شادی های من باش
زنان این جا، چو شیر شرزه کوشند / اگر مردی، در این جا باش و زن باش
(هزارهی دوم آهوی کوهی، خطی ز دلتنگی، اگر مردی ، صفحه ۱۴۲)
شاعر در این دو بیت فی الواقع پاسخ گوی آن مدعیانی است که به قصد کوشش بیش تر و کسب مقام و موقعیت جلای وطن می کنند و بزرگی خویش را ترک همنشینی با هموطن می دانند. سرشک زنان را در شجاعت و کوشندگی ِ در کار به شیر شرزه مانند کرده و خطاب به مردان از مقام زنانی که سخت کوشانه در راه وطن گام نهاده اند، مردان را در ادعای مردی که در منافات و تناقض با عمل آنان یعنی جلای وطن است، به سخره گرفته و جهت اثبات مردانگی از آنان می خواهد که در وطن بمانند و همچون زنان کوشنده و حمله برنده در وادی عمل باشند.
پی نوشت
روانشناسی زن و مرد، محمد مجد، صفحه ۵۲
همان کتاب، صفحه ۵۰
همان کتاب، صفحه ۵۴
زن امروز مرد دیروز، ا. کیهان نیا، صفحه ۱۱۹
زن و شعر، زینب یزدانی، صفحه ۲۳۱
بیان جنون آمیز زنانگی، مجلهی زنان، شماره ۱۰۷، روح انگیز کراچی، صفحه ۷۴
گهواره سبز افرا، احمد ابو محبوب، صفحه ۳۷
زن، شعر، اندیشه، غزل تاجبخش، صفحه ۲۱
بیان، سیروس شمیسا، صفحه ۱۵۳
زن و شعر، زینب یزدانی، صفحه ۳۲۸
همان کتاب، صفحه ۳۳۴
مجموعه اشعار، سیمین بهبهانی، صفحه ۳۸۰
پایگاه اطلاع رسانی دربارهی بیماری ها و مسائل زنان از منابع معتبر http://salamatezan.persianblog.ir
بررسی شعر بانوان در ادبیات معاصر، شهر بانو حسین زاده بولاقی، صفحه ۱۶۵
لوح فشردهی لغت نامهی دهخدا بر اساس آخرین ویرایش انجام شده SECONDEDITION
کولی واره ها
در این بخش از رساله به سلسله اشعاری با عنوان کولی واره ها اشاره می کنیم. این سلسله اشعار در ابتدای مجموعهی « دشت ارژن» از شماره یک آغاز شده و تا شماره شانزده ادامه می یابد و پس از آن در بخشی جداگانه با عنوان پنج ترانه همین مضمون ادامه یافته و با پنجمین ترانه خاتمه می یابد. ما در این جا همه اشعار را ذکر نمی نمائیم و تنها به چند مورد آن اشاره خواهیم کرد. به طور کلی این سلسله از اشعار بیانگر نگاه مستقیم زنانه شاعر به دوره گردی زن است که رنجها، افکار و اندیشه های او را در نماهای مختلف بیان می دارد و گاهی عشق ناکام او را به تصویر می کشد. گاهی بی خانمانی او را، گاهی غیب گویی و خرافه گرایی او را، گاهی اعتلای روحی او را و گاهی انتظار او را برای گشایش کار خویش، گاهی هم نام ابزار و ادوات مختص او را در شعر می آورد - چون گوشوار و جلیقه زری و رفت و رو کردن که از کار های زنانه است- غالباً طوقی که از پول زر ساخته می شود از زیور آلاتی است که کولیان مورد استفاده قرار می دهند. یا اشاره به زلف بافتهی زن که از دو سوی چارقد بیرون نهادن آن جزء عادات مرسوم در میان کولیان است و قس علی هذا از این دست مقولات که در اشعار، بیش تر بدان خواهیم پرداخت.به زعم احمد ابو محبوب، کولی واره ها این گونه بیان می شود « در مجموعهی'’ دشت ارژن'’، همه ی کولی واره ها- که جداگانه نیز چاپ شده اند تحلیل هایی از زوایای احساسات و زندگی و روح زن به دست می دهند.'’ بهبهانی از تصویر کولی برای باز اندیشی و بازخوانی مفاهیم زنانگی استفادهی درخشانی می کند. او قدرت و نه غرشمالی کولی را، استقلال و نه آوارگیش را، تظلّم و نه ارقگیش را بر می کشد وتصویری نا آشنا از این چهره ی آشنا ارائه می دهد. تحرک و مرزپیمایی های کولی دراشعار بهبهانی حرمت بودن است و لازمه ی زندگی، نه نشانهی بی حیایی و به اصطلاح کولی گری. در حقیقت پرواز و بی مرزی ، تحول و تحرک ، برای زن و مرد، جان و لُبّ کلام بهبهانی است'’ ۱». در کتابی که به بررسی حضور زنان در ترانه ها و اشعار عامیانهی ایران می پردازد نمونه ای از مضمون کولی واره ها در اشعار عامیانه و فهلویات قدیمی وجود دارد که توسط « ژکوفسکی » مضبوط شده و از ترانه های باقی مانده ی شیراز قدیم در سال ۱۳۰۳ قمری است بدین مضمون:
پایان نامه - مقاله
« قد کولی مثال سلب بلنده
لب کولی مثال ریزه قنده
همه جا می کنند تعریف کولی
که حیفس مادرش غلبان بنده»
( زنان ترانه، بنفشهی حجازی، صفحه ۸۶)
در نگاهی به این دو بیت جنبهی تغزلی آن در نظر مخاطب جلوه می کند ولی در پایان به شفقت و ترحم خاتمه می یابد که می توان گفت خود نشانگر این است که زنانی که به این نام - کولی - شهره اند در عطف و کانون توجه جامعه بوده و هستند و عموماً نگاه به آن ها همراه با شفقت و دلسوزی است به مضامین سیمین نگاهی کنیم:
کولی وارهی ۱
کولی گرفته است فالی؛ با فال او وعده ها هست:
« - سی روز…
سی هفته…
سی ماه…»
-سی لحظه صبرم کجا هست!
کولی! گیاهی نداری کز درد عشقم رهاند؟
از رُستنی، بهر رَستن، با کولیان بس دوا هست
کولی! دعایی نداری؟ شاید گشاید طلسمی
با کولیان( دایه می گفت) تعویذ مشکل گشا هست
کولی! بپرس از زبانش؛ در سینه مهربانش
یک شعله- هر چند کوچک- از عشق من نیست؛ یا هست؟
هم صحبت خوابگاهش- گیرم به رخ شهرزادی-
از عشق آیا به گوشش این گونه دستانسرا هست؟
کولی! دلی کنده دارم با خود ببر زین دیارم،
گر زان که در « بِیله » هاتان بیگانه را نیز جا هست
شعر ظریفم، به نرمی، مژگان مار است، کولی!
زین سان متاعی که دارم، چَندَش در آن جا بها هست؟
کولی! جوابم نگفتی، تقلید هر گفته کردی-

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ب.ظ ]