نهاد
جمله مرکب با پیرو مفعولی دو گانه
گزاره
فاعل
m
نهاد
مسند الیه
گروه فعلی
xiyl mikerdm
un
گروه فعلی
e
مسند
dem
ج) بند وابسته قیدی که قید جمله مرکب را می سازد :
آفتاب که غروب می کند ، می خوابد ruz ke be cu mire mixofte
هر وقت دیدم ، به تو می گویم hr vx didemet behet migm
۴-۴-۱۴-۳- جمله شرطی
نوعی جمله مرکب ناهمپایه است که از یک بند (هسته) و یک بند (وابسته) تشکیل می شود و با حرف ربط “اگر” همراه است.
جمله شرطی نوعی جمله مرکب ناهمپایه است که از هسته و وابسته تشکیل می شود و با حرف ربط اگر همراه است.
اگر خسته نبودم ، بازی می کردم. ge xste nbidm , bzi mikerdam
اگر ورزش کنید سالم می مانید
Ey varzes konin salem mimonen
۴-۴-۱۵- انواع جمله از نظر آهنگ :
جمله در این گونه زبانی مانند فارسی از نظر آهنگ سه نوع است :
۱-افتان ، ۲-خیزان ، ۳-خیزان افتان
۴-۴-۱۵-۱- افتان
جملات زیر با آهنگ افتان بیان می شوند :
۱-خبری : امروز به کرمان می روم . emro vr kermon mirm?
۲-امری : آب بیاور ow biyar?
۳-التزامی : (به جزء جملات شرطی) :
باید زحمت بکشی . miba (miva) zmt bekesi?
۴-پرسشی : ازمون چه می خواهی ؟ m cei mixey? ?
۴-۴-۱۵-۲- خیزان
جملات زیر با آهنگ خیزان بیان می شوند :
۱-پرسشی (بدون کلمه پرسشی) :
این دفتر را می خواهی ؟ ey dftro mixey??
۲-پرسشی (همراه با کلمه پرسشی آیا) :
آیا غذا می خوری ؟ y eza ro mixori??
۴-۴-۱۵-۳- خیزان افتان
جملات شرطی معمولا آهنگ آنها “خیزانِ ، افتان” است.
اگر اجازه بدهی ، با تو بیایم ge ejaze bedi hampt biyam?
فصل پنجم :
نتیجه گیری
نتیجه گیری :
زبانها ، لهجه ها ، آداب ورسوم ،ترانه ها ودر نهایت فرهنگ عامه ،گنجینه هایی هستند که همچون بستر رودخانه ها ،رسوبات فرهنگی قرن ها را در خود دارند و هر لایه از این رسوبات نشانه ی یک مرحله ی تاریخی و فرهنگی این سرزمین کهنسال است که همسان و همسنگ با تاریخ قدمت دارند.
فرهنگ عامه شاخه ای از دانش انسان شناسی است که قدمت آن به درازای عمر انسان در این منطقه است. فرهنگ مردم به مشابه بنایی می ماند که بر تجربه جمعی انسانها استوار است وخشت تا خشت آن به بیان کننده پندار گفتار و رفتار مردم است . این دانش را می توان به در بخش مادی و معنوی متمایز نمود . بخش مادی آن بررسی چگونه زیستن و نوع مسکن ،خوردنی ها و آشامیدنی ها ، پوشاک ،آب و هوا وطبیعت زمین ،حرف و ابزار کار ،معیشت و آنچه لازمه ی حیات است. اما بخش معنوی فرهنگ مردم به زبانها و گویش ها ،علم توده ،فلسفه تاریخ وهنر عامه مربوط می شود. فرهنگ مردم حیطه ی نسبتا وسیعی را شامل می شود چرا که ادبیات شفاهی مانند : ترانه ها واشعار ،مثل ها ،قصه ها ، افسانه ها، چیستان ها و لطیفه ها نیز شامل این حوزه است. هر چند در این دایره می توان دعاها ،نفرین ها ، قسم ها ، جشن ها و مراسم دینی ، وباورهای مردمی را نیز افزود.
یکی از دغدغه ها و نگرانی های مهم ،صیانت از میراث ارزشمند وغنی فرهنگ عامیانه این خطه ی عزیز است که متاسفانه با فراگیر شدن رایانه ،اینترنت و فرهنگ گفتاری رسانه های جمعی در میان مردم به ویژه قشر جوان، بیم نابودی و فراموشی این فرهنگ اصیل بیش از بیش احساس می شود و می رود در صورت عدم توجه به این ذخیره فرهنگی در خطر نابودی قرار گیرد.
در ساخت زبان فارسی گویش ها قواعدی برای واژه سازی وجود دارد که در گذشته آن طور که باید ازآنها استفاده نشده است. می توان با زایا کردن این قواعد و استفاده آفرینش گرانه از آنها واز انبوه واژه های پر بار زبانها ولهجه ها ی ایرانی ،جلوی ورودبی رویه انبوه واژه های خارجی گرفته شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
انسان موجودی است اجتماعی و لازمه ی اجتماعی بودنش زبان است.
در جامعه ی انسانی وجود داشته، هرچند نمی توان شکل اولیّه آن را به طور قطعی مشخص کرد. انسان به وسیله زبان با دیگران ارتباط برقرار کرده ، خواست و نیاز و تجربه و اندیشه خود را به دیگران انتقال داده و از نیاز و اندیشه آنان آگاه شده است. مردم مناطق مختلف ایران با گویش های مختلف سخن می گویند. مردم رفسنجان کرمان نیز با گونه ی زبانی نزدیک به شهر کرمان سخن می گویند. آشنائی با گویش های محلی و منطقه یک سرزمین به عنوان یکی از راه های شناخت آداب و رسوم یک قوم است. از مجموعه واژه های گویشی می توان اوضاع اجتماعی ، اخلاق ، نحوه، معیشت و روابط انسان ها ، تعلیم و تربیت و دیگر مظاهر اجتماعی روزگاران گذشته را بازشناسی کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...