««شأن نزول» یا «سبب نزول» حوادثی است که در عصر پیامبر اکرم۲، در محدودهی حجاز یا خارج از آن رخ داده و همچنین مناسبتها و عواملی است که زمینهساز[۸۳] نزول یک یا چند آیه از آیات قرآن کریم بوده است. شأن نزول مخصوص یک یا چند آیه است و تنها ناظر به تأثیر یکجانبهی رخدادهای خاص، بر نزول آیه یا آیات است.»[۸۴]
ایشان در مورد روایات شأن نزول مینویسد: «شأن نزول، به وقوع پیوستن حوادث خاصی است که در پی آنها، آیه یا آیاتی نازل میشده است. برای اثبات شأن نزول باید دلیلی اقامه شود که مبیِّن ارتباط تنگاتنگ آن حادثه با آیهی مورد بحث باشد و محتوای آن باید دلالت کند که این آیه برای تبیین حکم این حادثه نازل شده است، هر چند به لحاظ سندی، بحث مستقلی دارد.»[۸۵] «شأن نزول باید ناظر به رخدادی خاص باشد و صرف بیان سنتهای جاهلی چنین صلاحیتی را ندارد. اگراینگونه تناسب را شأن نزول بدانیم، همهی آیات قرآن کریم از چنین شأن نزولی برخوردارند.»[۸۶]
بنابراین، تعریف دو دانشمند از مفهوم اسباب نزول، با توجه به اختلاف در استفاده از تعابیر، یکسان است.
۲-۲-اهمیت اسباب نزول در تفسیر
«مسلمانان از آغاز به روایات تفسیری چنان اهتمام داشتهاند که تفسیر به مأثور، اولین شیوهی تفسیری در عالم اسلامی تلقی میشود و اینگونه روایات، همواره به عنوان یکی از منابع تفسیر، مورد توجه بوده است. در میان روایات تفسیری، روایات اسباب نزول، حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است.
این روایات که ما را در فهم بهتر آیات کمک میکند، بهرغم اهمیت آن ـ همچون عموم میراث حدیثی ما ـ مشتمل بر غثّ و سمین است. در کنار این کاستی عام، مشکل تشخیص سبب نزول بودن این روایات هم وجود دارد که مختص این دسته از روایات است.»[۸۷]
۲-۲-۱-اهمیت اسباب نزول در تفسیر از نظر آیتالله معرفت
«در اهمیت شناخت اسباب نزول یا شأن نزول باید گفت: همانگونه که مىدانیم قرآن، تدریجى و در مناسبتهاى مختلف نازل شده است. بر حسب اقتضا اگر حادثهاى پیش مىآمد یا مسلمانان دچار مشکلى مىشدند، یک یا چند آیه و احیاناً یک سوره براى رفع مشکل نازل مىگردید. پر واضح است که آیات نازل شده در هر مناسبتى، به همان حادثه و مناسبت نظر دارد. پس اگر ابهام یا اشکالى در لفظ یا معناى آیه پدید آید، با شناخت آن حادثه یا پیشآمد، رفع اشکال مىکرد. در نتیجه براى دانستن معنا و تفسیر کامل هر آیه، باید به شأن نزول آن رجوع کرد تا کاملاً موضوع روشن شود. پس شأن نزول مىتواند قرینهاى باشد تا دلالت آیه را تکمیل کند و بدون آن، دلالت آیه ناقص مىماند. شناخت اسباب نزول نقش اساسى در فهم و پىبردن به معانى بسیارى از آیات ایفا مىکند.»[۸۸]
ایشان اطلاع از سبب نزول را بهترین وسیله در جهت رفع ابهام از برخی آیات میدانند.[۸۹]
۲-۲-۲-اهمیت اسباب نزول در تفسیر از نظر آیتالله جوادی آملی
«قرآن کتابی است همگانی و همیشگی. جهان شمول بودن آن ایجاب میکند که در فهم معارف مجموع قرآن رخدادهای کلی و جامع جهان معاصر وحی ارزیابی شود و در فهم مطالب هر سوره پدیدههای مقطعی همراه با نزول آن بررسی شود و در فهم پیام هر آیه حادثههای جزئی را به عنوان شأن نزول (اگر وجود داشت) از نظر دور نداشت.»[۹۰]
«هویّت جمعی قرآن در تفسیر آن دخیل است، ملاحظهی اموری از قبیل: ۱٫ سیاق آیه. ۲٫ شأن نزول یک آیه یا چند آیه. ۳٫ فضای نزول یک سوره. ۴٫ جوّ نزول مجموع قرآن و … که برخی از آنها درونْ قرآن و بعضی از آنها برونْ قرآناند.»[۹۱]
«ملاحظهی شأن نزول آیات، سهم بسزایی در فهم آنها دارد و میان اهل تفسیر، مرسوم است و شأن نزول ثابت شده دید مفسّر را وسعت میبخشد.»[۹۲]
ایشان، یکی از کاربردهای آشنایی با شأن نزول را در گزینش مناسبترین احتمالها در تفسیر آیه و تبیین صحیح مطالب کلی سوره میداند.[۹۳]
بنابراین، هر دو دانشمند به اهمیت شناخت اسباب نزول، اذعان کردهاند، با این تفاوت که آیتالله جوادی آملی، در کنار اهمیت شناخت اسباب نزول، به ضرورت آگاهی مفسر با فضا و جوّ نزول نیز تأکید دارد.
۲-۳-اسباب نزول و شأن نزول
هر مناسبتی که موجب نزول آیه و یا آیاتی شده است را گاه سبب نزول و گاه شأن نزول گفتهاند. بیشتر مفسران و قرآن پژوهان تفاوتی میان این دو قائل نشدهاند.
«هر چند برخی ترادف را در لغت عربی نمیپذیرند، اما به هر حال استعمال واژههای مترادف قابل انکار نیست. با توجه به این مطلب، قابل ذکر است که دو واژهی «سبب» و «شأن»، همانند واژههای دیگری مثل فقیر و مسکین یا ظرف و جار، غالباً به یک معنا بهکار میروند، مخصوصاً اگر به تنهایی ذکر شوند (إذا اجتمعا افترقا و إذا افترقا اجتمعا). امّا با توجه به معانی لفظی آنان میتوان فرقی ظریف بین آن دو قائل شد»،[۹۴] به این بیان که:
«شأن» در لغت به معنای أمر و حال، قصد و اراده میباشد.[۹۵] أعم از اینکه به چیزی برسد یا نرسد. ولی «سبب» در معنای طناب، راه، پیوند خویشاوندی و هر چیزی که با آن به چیز دیگر برسند،[۹۶] به کار میرود. در واقع نسبت بین این دو رابطهی عموم و خصوص مطلق میباشد.
««سبب نزول» حادثهای است که نزول حکم خدا را طلب نموده و آیه یا آیاتی برای رفع جهل حاصل شده از همان حادثه، نازل شده است. اما «شأن نزول» امری است که قرآن برای بیان و توضیح آن آمده است، چه حوادث و اتفاقات واقع شده در صدر اسلام و چه اموری که چهبسا سالها و یا قرنها پیش از ظهور اسلام محقق شده باشد. مثل داستان حملهی ابرهه و نابودی سپاه فیل سوار وی، داستان اصحاب کهف و همهی قصههای قرآنی که قرآن در مورد آنها سخن میگوید. بر این اساس نسبت بین «شأن نزول» و «سبب نزول»، أعم و أخص مطلق است و شأن شامل سبب نیز میشود.»[۹۷]
مؤلفان کتاب روششناسی تفسیر قرآن بحث مستقلی را به این موضوع اختصاص دادهاند.[۹۸] و بنابر نظر آنان علت نپرداختن محققان علوم قرآنی و مفسران به تفاوت میان «سبب نزول» و «شأن نزول» یکی دانستن این دو بوده است و به برخی از تفاسیر فارسی استشهاد میکنند که در موارد متعددی واژهی شأن نزول را به جای سبب نزول به کار بردهاند. و تعریف آیتالله معرفت را در شأن نزول بیان میدارند و سبب نزول را به لحاظ مفهوم، تباین و به لحاظ موارد و مصادیق عموم و خصوص من وجه میدانند؛ در حالیکه آیتالله معرفت آن را عموم و خصوص مطلق میداند.
۲-۳-۱-اسباب نزول و شأن نزول از دیدگاه آیتالله معرفت
آیتالله معرفت به تفاوت این دو قائل است، از آن جهت که شأن أعم از سبب است. ایشان در تفاوت سبب نزول و شأن نزول گفته است: «چه فرقى میان این دو عبارت وجود دارد؟ بیشتر مفسرین فرقى میان این دو قایل نشدهاند و هر مناسبتى را که ایجاب کرده است آیه یا آیههایى نازل شود، گاه سبب نزول و گاه شأن نزول گفتهاند. در صورتىکه میان این دو عبارت فرق است، از این جهت که شأن نزول أعم از سبب نزول است. هرگاه به مناسبت جریانی دربارهی شخص یا حادثهای خواه در گذشته، حال یا آینده یا دربارهی فرض احکام، آیه یا آیاتی نازل شود، همهی این موارد را شأن نزول این آیات میگویند. مثلاً میگویند که فلان آیه دربارهی عصمت انبیاء یا عصمت ملائکه یا حضرت ابراهیم، نوح و یا آدم نازل شده است. اما سبب نزول، حادثه یا پیشآمدی است که متعاقب آن، آیه یا آیاتی نازل میشود. و به عبارتی دیگر آن پیشآمد باعث نزول گردیده است. لذا سبب أخص است و شأن أعم. شأن واقعیتی است که قرآن، به گونهای دربارهی آن موضع دارد یا برای توضیح و تشریح یا تصحیح و نقد است.»[۹۹]
۲-۳-۲-اسباب نزول و شأن نزول از دیدگاه آیتالله جوادی آملی
آیتالله جوادی آملی «سبب نزول» و «شأن نزول» را مترادف دانسته است و بیان میدارد: «شأن نزول یا سبب نزول حوادثی است که در عصر پیامبر۲ و در محدودهی حجاز و یا خارج از آن رخ داده و همچنین مناسبتها و عواملی است که زمینهساز نزول یک یا چند آیه از آیات قرآن میباشد.»[۱۰۰]
به نظر میرسد پیشفرض مطرح شده در تعریف سبب نزول، مبنی بر اینکه عاملی میتواند سبب نزول آیه باشد که مقارن نزول آیه واقع شود، سبب تفکیک سبب از شأن شده است.
۲-۳-۲-۱-شأن نزول، فضای نزول و جوّ نزول قرآن از منظر آیتالله جوادی آملی
به دلیل تأکید آیتالله جوادی آملی بر ضرورت شناخت و آگاهی مفسر به فضا و جوّ نزول قرآن، در کنار شناخت اسباب نزول، این مطلب را به نقل از ایشان میآوریم:
«مفسران قرآن کریم عنایت و اهتمام ویژهای به تبیین شأن و سبب نزول آیات قرآن نشان داده اند،[۱۰۱] ولی «فضای نزول» که مربوط به مجموع یک سوره است و «جوّ نزول» که مربوط به مجموع قرآن کریم است مورد عنایت و توجه مفسران واقع نشده و در تفاسیر موجود مطرح نشده است.
فرق شأن نزول با فضا و جوّ نزول در این است که «شأن نزول» یا «سبب نزول» حوادثی است که در عصر پیامبر اکرم۲ در محدودهی حجاز یا خارج از آن رخ داده و همچنین مناسبتها و عواملی است که زمینهساز[۱۰۲] نزول یک یا چند آیه از آیات قرآن کریم بوده است.
اما «فضای نزول» که مربوط به مجموع یک سوره است بررسی اوضاع عمومی، اوصاف مردمی، رخدادها و شرایط ویژهای است که در مدت نزول یک سوره در حجاز و خارج آن وجود داشته است. هر یک از سورههای قرآن کریم فصل جدیدی بود که با نزول آیهی کریمهی ( بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم )گشوده میشد و با نزول بسم الله ِسورهی بعد، پایان میپذیرفت. سورههای قرآن کریم برخی بهطور دفعی نازل شده است؛ مانند سورههای حمد، انعام و نصر و برخی به تدریج و در طی چند ماه یا چند سال نازل شده است و در طی مدت نزول یک سوره در محدودهی زندگی مسلمانان و جهان خارج حوادثی رخ داده و شرایطی خاص حاکم بوده است. کشف و پردهبرداری از این رخدادها و شرایط و تبیین آن در آغاز هر یک از سورهها، ترسیم فضای نزول آن سوره خواهد بود.
اما «جوّنزول» مربوط به سراسر قرآن کریم است و مراد از آن بستر مناسب زمانی و مکانی نزول سراسر قرآن است. قرآن کریم در طیّ ۲۳ سال بر قلب مطهر و گرامی پیامبر اکرم۲ نازل شد. حوادثی که در طی سالیان نزول قرآن در حوزهی اسلامی و یا خارج از قلمرو زندگی مسلمانان و حکومت اسلامی پدید آمد و شرایط و افکاری که بر آن حاکم بود و یا رخدادهایی که بر اثر نزول آیات قرآن کریم در جهان آن روز پدید آمد، «جوّ نزول قرآن» است.»[۱۰۳]
۲-۳-۲-۲-تفاوت شأن، فضا و جوّ نزول
«سه عنوان یاد شده (شأن، فضا و جوّ نزول) افزون بر این تفاوت که اولی مخصوص یک یا چند آیه است، دومی مربوط به یک سوره و سومی مربوط به همهی قرآن، تفاوت دیگری نیز دارد که شأن نزول تنها ناظر به تأثیر یکجانبهی رخدادهای خاص، بر نزول آیه یا آیات است، ولی در فضای نزول سوره و همچنین جوّ نزول قرآن سخن از تعامل و تعاطی (تأثیر دو جانبهی) فضای بیرونی با نزول سوره یا جوّ جهانی با نزول مجموع قرآن است؛ بدین معنا که هم فضا و جوّ موجود، مقتضی نزول سوره و کل قرآن بود و هم نزول سوره و تنزل مجموع قرآن فضا و جوّ را دگرگون میساخت.
راهیابی به معارف قرآن کریم تا حدودی در گرو آگاهی به شأن، فضا و جوّ نزول است. در بررسی فضای نزول سورهها و جوّ نزول مجموعهی قرآن از منابع مختلف تاریخ، حدیث و خود قرآن کریم میتوان استفاده کرد و این رسالت مفسران قرآن است که کمبود موجود در بخش فضای نزول سورهها و جوّ نزول قرآن را ترمیم کنند.»[۱۰۴]
«شأن نزول غیر از فضای نزول است: فضای نزول همان تقارن تاریخی آیه با سنّت جاهلی است؛ یعنی در زمان بعثت، سنّتی جاهلی میان مردم رواج داشت و برای مبارزه با آن آیه یا آیاتی در این زمینه نازل میشد؛ ولی شأن نزول رخ دادن حادثهای در زمان نزول قرآن است که حکم آن را از پیامبر اکرم۲ میپرسیدند و آن حضرت منتظر وحی میماند که جوابی در این زمینه بیاید؛ یا خداوند مستقیماً آیهای را که ناظر به آن رخداد است نازل و حکم آن را مشخص کند.»[۱۰۵]
۲-۳-۲-۳-تأثیر متقابل فضای نزول و معارف سوره
«برای قرآن حکیم سه دیدگاه هست: ۱٫ عصر نزول وحی قرآنی و طلیعهی بعثت. ۲٫فضای نزول سوره (نه اصل قرآن). ۳٫ شأن نزول آیه (نه مجموع سوره).
هر یک از این سه منظر مسائلی خاص خود را دارد: برای تبیین فضای نزول سوره که گاهی متصلاً و زمانی منفصلاً و در صورت تقطیع و انفصال، گاهی در کوتاه مدت و زمانی در میان مدت و هنگامی در دراز مدت انجام میشد، ضمن تحقیق مسائل گوناگون آن مدتِ متصل یا منفصل، میتوان از یکسو از خطوط کلی و عناصر محوری عصر نزول و از سوی دیگر از جمعبندی شأن نزولهای مقطعی کمک گرفت.
باید عنایت شود که یکی از پیامهای سودمند جوامع الکلم که به حضرت ختمی نبوّت۲ داده شد و آن حضرت با دریافت قرآن کریم خود را واجد آنها معرّفی کرد، جامعنگری دربارهی عناصر محوری سهگانهی مزبوراست؛ یعنی معارف قرآن مجید ضمن پاسخ به شأن نزول، خصوصیت فضای نزول را از نظر دور ندارد، چنانکه در عین رعایت دو عنصر یاد شده، به دردهای جهانی و مُعضلات عالَمی و رنجهای عصر نزول تدریجی قرآن کریم نگاه دارد، بنابراین باید هر آیه از آیات کریم طبق ظرفیتش تفسیر شود و سعهی صدر مناسب با گسترهی وحی الهی لحاظ گردد.
گوشهای از خصوصیّتهای اعتقادی عصر بعثت را حضرت امیر مؤمنان، علیبنابیطالب۸ تشریح فرموده است: «إلی أن بَعَثَ اللهُ سُبحانَهُ مُحَمَداً رَسولَ الله۲ … و أهلُ الأرضِ (الأرضین) یومئذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَهٌ وَ أهواءٌ مُنتَشِرَهٌ وَ طَرائِقُ (طوائف) مُتَشَتِّتَهٌ؛ بَینَ مُشَبِّهٍ لِلّه ِبِخَلقِهِ أو مُلحِدٍ فِی اسمِه ِأو مُشیرٍ إلی غَیرِهِ؛ فَهَداهُم بِهِ مِن الضَّلالَهِ وَ أنقَذَهُم بِمَکانِهِ مِن الجَهالَهِ …»[۱۰۶] و خصوصیّتهای اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و خانوادگی آنها را در خطبههای دیگر بیان کرده است.
قلمرو رسالت حضرت ختمی نبوّت۲ تمام منطقههای بشرنشین، یعنی جهانی بود، هر چند رهنمودهای محلّی، منطقهای و بین المللی آن حضرت جداگانه تعلیم و اجرا میشود.
آشنایی با «فضای نزول» هر یک از سورههای قرآن کریم، راهگشای تفسیر آیات، تشخیص هدف سوره و تبیین پیوند آیات آن سوره با یکدیگر است؛ چنانکه آشنایی با «شأن نزولِ» معتبر، در کیفیّت تطبیق مفهومِ جامع بر مصداقها و اندراج جزئی تحت کلّی فراگیر مؤثّر است. همانگونه که بررسی دقیق مفاهیم آیاتِ سوره، راهنمای مناسبی برای حدس به فضای نزول خواهد بود. بنابراین، هم آگاهی به فضای نزول از بیرون، شاهد خوبی برای استنباط دقیق مضامین سوره است، و هم اجتهاد کامل از درون، زمینهی مساعدی برای حدس فضای نزول.
غرض آنکه، آشنایی با فضای نزول سوره و همچنین شأن نزول آیات، مفسّر را در گزینش مناسبترین احتمالها در تفسیر هر آیه و نیز تبیین صحیح مطالب جامع و کلی سوره یاری میکند. از این رو پیش از تفسیر سوره، باید از راه جمعبندی شأن نزولهای معتبرِ آیات و بررسی مسائل مهم فرهنگی، اعتقادی و تاریخی مقطع نزولِ سوره، با فضای نزول سوره آشنا شویم.»[۱۰۷]
۲-۴-راه دستیابی به اسباب نزول
[شنبه 1400-08-01] [ 09:48:00 ب.ظ ]
|