کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



در تحلیل و تبیین معنای هر قاعده باید مفردات آن قاعده مورد بررسی قرار گیرد . لذا کلماتی که در قاعده «لایبطل دم امرئ مسلم» بکار رفته است را بررسی می کنیم :
الف: لایبطل ؛ لای به کار رفته در لایبطل ، لای نهی ( به معنای نباید ) بوده و فعل مضارع مجزوم به لای نهی به معنای باطل آوردن ، دروغ گفتن آمده است [۱۱۸]. در بررسی هیأت لایبطل دو نکته قابل توجه است . اینکه آیا ، جمله خبری و مراد از آن نفی ( خون مسلمان هدر نمی رود ) می باشد یا جمله انشایی و مراد از آن نهی ( خون مسلمان نباید هدر برود ) است ؟ اگر جمله خبری و مراد از آن نفی نمی باشد که در این صورت کذب در خبر لازم می آید و نتیجه اش لغو می شود زیرا موارد بطلان و تضیع دم مسلمان در عمل بسیار است .[۱۱۹] ضمن اینکه در این صورت بر لزوم پرداخت دیه هم دلالتی ندارد . پس مراد از « لا» نمی تواند لای نفی باشد چرا که صرفاً نفی حکم می کند نه اثبات حکم [۱۲۰]و اگر « لا » را ناهیه بگیریم جمله انشایی شده و اثبات حکم هم می گردد بدین صورت که خون مسلمان نباید هدر رود . پس ثبوت دیه و لزوم پرداخت آن از سوی بیت المال در این معنا ضروری است .
ب: واژه دم ؛ در لغت اصل آن دمی است و جمع آن دماء است . کلمه دم هفت بار و دماء سه بار در قرآن مجید آمده که به معنای خون می باشد .[۱۲۱] در تبیین و فهم قاعده لایبطل ، نباید معنای دم محدود به گسترده لغوی آن شود ، زیرا علاوه بر اینکه با موارد کاربرد قاعده در تعارض است ، مربوط به بعد از وقوع قتل و ناظر به اعمال ضمانت اجرای مربوط از قصاص و دیه بر افراد بیت المال است و بر اساس آن نمی توان تکلیفی را در جهت حمایت از حق حیات و حفظ نفوس بر حاکمیت اسلامی تحمیل کرد . ولی با استناد به معنای اصطلاحی فقهی مستفاد از دلایل نقلی و با توجه به هیأت لایبطل ، ناظر بر التزام و تکلیف بیت المال در حمایت از حق حیات با اعمال ضمانت اجراهای مربوطه در خصوص متجاوزان به حقوق انسانی فرد است .[۱۲۲] بنابراین در قاعده مزبور لفظ دم به معنای نفس و حیات افراد است . زیرا آنچه که نباید نادیده گرفته شود و نیاز به حمایت دارد ، حق حیات فرد است که مورد تعدی واقع شده است . با اجرای قصاص یا تحمیل دیه بر بزهکار ، عاقله و بیت المال ، در مقابل تعدی و تجاوز به حقوق افراد ، واکنش نشان داده می شود.[۱۲۳]
پایان نامه - مقاله - پروژه
ج: واژه ی مسلم ؛ در خصوص واژه مسلم نکته قابل توجه آن است که آیا گستره قاعده از نظر موضوع فقط شامل افراد مسلمان می شود و دولت وظیفه ای در امنیت جان کفار و پرداخت خسارت آسیب دیدگان غیر مسلمان را ندارد یا اینکه موضوع قاعده همه افراد را – اعم از مسلمان و غیر مسلمان- دربر می گیرد ؟
در سنت تاریخی خاص عصر صدور ، افراد با اظهار اسلام و پذیرش شرایط ذمه تحت حمایت حکومت اسلامی قرار می گرفتند . سپس تمامیت جسمانی و حیات ایشان از تعرض حکومت یا مؤمنان مصون می ماند و به عبارت دیگر ، حاکمیت اسلامی موظف به تأمین امنیت جان آنان و در صورت تعرض ، ملزم به ممانعت از هدر رفتن خود آنان بود .
با تعهد یهودیان و کفار در پیمان سیاسی – اجتماعی پیامبر (ص) با اهل مدینه ( در سال نخست هجری) ، متقابلاً حاکمیت اسلامی نسبت به امنیت جان و پرداخت دیه بزه دیدگان آنان متعهد شد . بنابراین نمی توان گفت حکومت وظیفه ای در خصوص حفظ نفوس کفار ذمی ندارد و اجماع مسلمانان نیز بر لزوم امنیت جان کفار ذمی در بلاد اسلامی و الزام مؤمنان به رعایت حق حیات و آزادی های مشروع ایشان با ضمانت اجرای پرداخت دیه – به منظور پایمال نشدن دماء اهل ذمه – با محدود کردن گستره قاعده به مسلمانان منافات دارد . همچنین روایات متواتر وارده از طرق عامه و خاصه در خصوص تعیین میزان دیه کفار ذمی ، ناظر به حرمت دماء کفار ذمی ولزوم تأمین امنیت جانی آنها از سوی حاکمیت اسلامی است . و نیز ممکن است قید مسلم ، قید غالبی باشد، زیرا بیشتر ساکنان بلاد اسلامی را مسلمانان تشکیل می دهند ، به همین سبب موضوع ، مقید به قید مسلم شده است . پس گستره موضوع حکم و قاعده اعم است و شامل مسلمانان و کفار ذمی می شود . و فراتر از این موارد به دلیل مناسبات مربوط به حکم و موضوع می توان لفظ مسلم را بر معنای لغوی آن و نه معنای اصلاحی حمل کرد و گفت که مراد از مسلم فردی است که تسلیم سلطه و اقتدار نظام اعم از مسلمانان یا کفار ذمی است .[۱۲۴]
اما مستندات این قاعده آیات و روایات فراوانی است که در این زمینه وارد شده است: آیه شریفه ۹۲ سوره نساء بیان می دارد : « هیچ مؤمنی را نسزد که مؤمنی را به قتل برساند مگر آنکه به اشتباه و خطا مرتکب آن شود و در صورتی که به خطا مؤمنی را به قتل رساند باید به کفاره این خطا بنده مؤمنی را آزاد کند و خون بهای آن را به صاحب خون تسلیم کند مگر آنکه دیه را ورثه به قاتل ببخشند …» بر اساس آیه اگر کسی مرتکب قتل خطایی شد باید کفاره و دیه بپردازد و به هیچ عنوان نباید خون مسلمان هدر برود .
و از روایات مستند در این خصوص در خبر عبدالله بن سنان و عبدالله بن بکیر از امام صادق (ع) چنین نقل شده است : امیرالمؤمنین (ع) در مورد مقتولی که قاتل او شناخته نشده بود، فرمودند : « اگر دارای بستگانی است که دیه او را مطالبه کنند ، دیه از بیت المال پرداخت شود تا خون مسلمانی هدر نرود» [۱۲۵] این خبر بر اهتمام شارع در حمایت همه جانبه از دماء حتی در مواردی که جرم ، قابل انتساب به شخص خاصی نیست ، دلالت دارد .
همچنین محمد بن یعقوب در خبری به سند صحیح از محمد بن مسلم از امام صادق (ع) نقل
می کند که امام در مورد مردمی که با قومی مجالست داشته است و در میان آن ها به قتل می رسد یا در مورد مردی که جسدش در مقابل باب آن قوم پیدا شده و نسبت به آن قوم ادعای قتل می شود ، می فرمایند: «برآن قوم چیزی نیست ، ولی خون او هدر نمی رود».[۱۲۶] یعنی دیه او از بیت المال داده می شود.
در روایت صحیحه ابوبصیر از امام صادق (ع) چنین آمده است:
« اگر جسد شخصی در بیابان یافت شود دیه او از بیت المال پرداخت می شود. همانا امیرالمؤمنین(ع) همیشه می فرمود: خون مسلمان هدر نمی رود.»[۱۲۷]
ابوبصیر روایت می کند : « از امام صادق (ع) در مورد شخصی که مرتکب قتل عمد شده و پس از آن اقدام به فرار نموده بود پرسیدم : در صورتی که به قاتل دسترسی نباشد چه باید کرد ؟ امام فرمود : اگر قاتل مالی دارد ، دیه مقتول از اموال او گرفته می شود والا از بستگان او با رعایت الاقرب فالاقرب ، و اگر قاتل بستگانی نداشت ، دیه مقتول را امام می پردازند پس به درستی که خون مسلمان نباید هدر رود .»[۱۲۸]
از سلمه بن کهیل نقل شده است که ، حضرت علی (ع) در مورد شخصی که مرتکب قتل شده بود و خویشاوندی نداشت فرمود : «دیه مقتول را من از جانب قاتل پرداخت می کنم و نخواهم گذاشت خون مسلمانی پایمال شود».[۱۲۹]
جمیل بن دراج از امام صادق (ع) نقل می کند که به امام عرض کردیم : آیا شهادت زنان در حدود پذیرفته می شود ؟ امام فرمود : « تنها در قتل پذیرفته می شود ( زیرا ) علی (ع) به طور مداوم می فرمود: خون مسلمان هدر نمی رود ».[۱۳۰]
در روایت ابی الورد آمده است : به امام صادق (ع) عرض کردم : شخص مجنونی ، به شخص دیگری با شمشیر حمله ور می شود . آن شخص شمشیر را از مجنون می گیرد و با ضربه ای او را به قتل می رساند . امام فرمود : « قاتل نه قصاص می شود و نه دیه می پردازد ، بلکه دیه مقتول را امام
می پردازد و خون هدر نمی رود .»[۱۳۱]
بریدبن معاویه می گویند : از امام صادق (ع) در مورد مردی پرسیدم که عمداً مرد دیگری را به قتل رسانده و قبل از اثبات جرم و اقامه شهود ، دچار اختلال حواس شده و پس از آن گروهی شهادت داده اند که متهم مرتکب قتل شده است . امام فرمود : « اگر شهود شهادت دهند که متهم در هنگام قتل عاقل بوده ، متهم قصاص خواهد شد ، لکن اگر شهود به این مسئله شهادت ندادند ، در صورتی که متهم مالی داشته باشد ، خون بها از مال او به ورثه مقتول پرداخت خواهد شد ، اما اگر قاتل مالی نداشته باشد ، دیه از بیت المال پرداخت می شود و خون مسلمان هدر نمی رود».[۱۳۲]
ب: دامنه و شمول قاعده
تعلیلی که در ذیل روایات فوق آمده است ، یعنی عبارت « لایبطل دم امرئ مسلم» اطلاق دارد و حاکی از هدر نرفتن خون مسلمان است ؛ خواه این خون مربوط به نفس باشد یا عضو . لیکن از آنجا که موضوع روایات مذکور قتل است ممکن است این شبهه را بوجود آورد که مقصود از «دم» یا خون در روایات مذکور ، « جان مسلمان» است نه اعضا و منافع او ؛ لذا در جراحات و مانند آن بیت المال مسئولیتی ندارد . اما باید گفت که چنین برداشتی از روایات نادرست است ، به دلیل اینکه:
اولاً : در بررسی معنا و مفاد قاعده همانطور که گفته شد لفظ دم در اصطلاح فقهی کنایه از حیات و نفس و «لایبطل» به معنای حمایت از حیات ، یعنی تمامیت جسمانی فرد است و در این مورد فرقی نمی کند که تعرض به تمامیت جسمانی فرد به صورت وقوع قتل باشد یا ورود جرح ، قطع و آسیب بدنی ، همچنین در روایات مذکور مطلق خون است و مقید کردن آن به « دم النفس » محتاج به دلیل است .
ثانیاً : این ادعا که « هدر نرفتن خون » اختصاص به قتل نمی یابد و در جراحات ومادون نفس نیز جریان دارد ، بر مبنای روایاتی است که در آن به هدر نرفتن خون تاکید شده است ، بدون آنکه موضوع روایات مذکور قتل باشد . برای مثال در روایاتی حضرت علی (ع) به رفاعه می نویسد: «لاتطل الدماء و لا تعطل الحدود؛ خون را پایمال و حد را تعطیل نکن .»[۱۳۳] در روایت دیگری نیز آمده است : حضرت علی (ع) به گماشتگان خود می نگاشت : «در اسلام خونی هدر نمی رود .»[۱۳۴]
ثالثاً : روایاتی وجود دارد که به صراحت ظهور در مسئولیت بیت المال در مادون نفس دارند . که برخی از این روایات عبارتند از:
۱- در معتبره ابوعبیده آمده است که : از امام باقر (ع) سوال کردم : اگر نابینایی چشم شخص بینایی را عمداً درآورد ، حکمش چیست ؟ امام فرمودند «ای ابوعبیده ، عمد نابینا مانند خطاست : دیه جنایت ازمال نابینا پرداخت می شود . پس اگر مالی نداشت ، دیه را امام می پردازد و حق مسلمانی از بین نمی رود».[۱۳۵]
چنانکه ملاحظه می شود ، موضوع روایت فوق ، جنایت بر اعضاست که در صورت فقر جانی ، پرداخت دیه بر عهده امام قرار گرفته است . از آنجا که امام دیه را از بیت المال می پردازد ، بنابراین
بیت المال با توجه به نص روایت در مادون نفس نیز مسئولیت دارد .
۲- در روایت ابی مریم از امام باقر (ع) وارد شده است که حضرت علی (ع) چنین حکم فرمودند : «هر آنچه قضات در قتل یا قطع اشتباه می کنند ، دیه آن برعهده بیت المال است».[۱۳۶] این روایت نیز به صراحت مسئولیت بیت المال را در مادون نفس ، یعنی قطع و جراحات ، مورد تاکید قرار داده است.
۳- در روایتی که سکونی از امام صادق (ع) نقل می کند آمده است که حضرت علی (ع) فرمود : «در هایشات دیه و قصاص ثابت نیست». حضرت صادق (ع) در حدیث دیگری فرمود: «حضرت علی (ع) دیه (چنین شخصی) را از بیت المال پرداختند.»[۱۳۷] جمع دو روایت مذکور به آن است که گفته شود : نسبت به غیر بیت المال دیه ای ثابت نیست ، نه آنکه خون شخصی که در ناآرامی ها کشته شده یا مجروح گشته است هدر باشد.[۱۳۸]
با توجه به آنچه که ذکر شد مشخص است که قاعده «لایبطل دم امری مسلم» تنها مختص به قتل نمی باشد و شامل مادون نفس ( قطع ، جراحات ) نیز می باشد . اما در خصوص قاعده « لایبطل» چند نکته حائز اهمیت است : ابتدا اینکه در صورتی که قاتلی اقدام به قتل دو نفر یا بیشتر نماید ، در اینکه آیا می توان با استناد به قاعده مذکور ، قاتل را در مقابل مقتول اول قصاص نمود و برای هدر نرفتن خون مقتولان دیگر ، با استناد به قاعده لایبطل دیه آنها را از مال جانی یا بیت المال – حسب مورد – استیفا کرد ، دو احتمال وجود دارد : نخست ، با توجه به روایت « الجانی لایجنی علیه اکثر من نفسه»[۱۳۹] دریافت دیه پس از قصاص قاتل وجهی ندارد ، ضمن آنکه با قصاص قاتل خون مقتولان هدر نرفته است تا به قاعده لایبطل استناد شود . اما احتمال دوم که با عدل و انصاف سازگارتر است ، این است که با قصاص قاتل تنها خون یکی از مقتولان گرفته می شود ، لذا برای هدر نرفتن خون بقیه مقتولان و اجرای عدالت، در صورتی که قاتل متمکن باشد ، گرفتن دیه معقول خواهد بود ؛ بویژه با توجه به عبارت مشهور فقها که «در هر موردی که قصاص متعذر باشد تبدیل به دیه می شود» .[۱۴۰] وقتی ولی دم اول قاتل را قصاص کرد ، محل قصاص برای اولیای دیگر از بین می رود لذا گرفتن دیه تنها راه جبران خون بقیه مقتولان خواهد بود . بنابراین طبق قاعده لایبطل در صورت فقر قاتل ، دیه از بیت المال پرداخت می شود تا خون مسلمانی هدر نرود . ضمن اینکه در این فرض که شخصی فاقد عاقله مرتکب قتل عمدی یک نفر و قتل خطایی نفر دیگر گردد، در مقابل شخص اول در صورت تقاضای اولیای دم قصاص می شود ، اما در مورد مقتول دیگر طبق قاعده لایبطل ، دیه از بیت المال پرداخت خواهد شد ، هیچ شک و اختلافی وجود ندارد .
نکته ی دوم اینکه هرگاه پس از ارتکاب قتل عمد، قاتل فرار کند و به او دسترس نباشد ، برخی از فقهای امامیه و اهل سنت با استناد به اینکه اصل اولیه در قتل عمدی قصاص است و تبدیل آن به دیه جز با تراضی طرفین میسر نیست ، قصاص را ساقط و جایگزینی برای آن معرفی نکرده اند .[۱۴۱]
در مقابل این گروه ، بیشتر فقهای امامیه با استناد به قاعده « لایبطل دم امری مسلم ، معتقدند که قصاص تبدیل به دیه می شود».[۱۴۲] در چنین مواردی ، دیه از اموال قاتل تأدیه می شود و اگر مالی نداشته باشد ، بستگان قاتل آن را می پردازند و در صورت فقر یا فقدان آنها ، خونبهای مقتول از بیت المال پرداخت خواهد شد .
نکته سوم اینکه در فرضی که قاتل ناشناس باشد و در عین حال هویت مقتول نیز مشخص نباشد . همچنین در مواردی که مقتول شناسایی شده اما ولی دم او امام مسلمین یا نایب اوست ، عملاً دیه ای پرداخت نمی گردد و زیرا در چنین حالت هایی مسئول پرداخت دیه همان شخصی است که دیه را به ارث می برد ؛ با این توضیح که در این موارد بیت المال از یک سو وظیفه دارد دیه مقتول را بپردازد و از سوی دیگر نیز وارث دیه اوست .[۱۴۳]
نکته چهارم در خصوص شمول قاعده لایبطل نسبت به کفار و غیر مسلمانان ، ذیل واژه مسلم ، نکات و دلایلی ذکر شد . در اینجا جهت تکمیل بحث مسئولیت بیت المال در قبال دیه شخص غیر مسلمان یا بیگانه ای که به قتل می رسد یا جنایتی که بر او وارد می شود و اثبات این مدعا در حقوق موضوعه ، دلایل دیگری را بیان می کنیم . باید گفت که مواردی که در قانون مجازات اسلامی ، پرداخت دیه از بیت المال تجویز شده است ، شامل کافران و بیگانگان هم می شود چرا که ؛
اولاً : مواد مربوط در قانون مجازات اسلامی ( مواد ۳۳۲،۳۱۳،۳۱۲،۲۵۵،۲۳۱ ) اطلاق دارند و اطلاق آن برحسب اصاله اللاطلاق شامل کفار و بیگانگان نیز می شود .
ثالثاٌ : دیه ماهیت خسارت دارد و در جبران خسارت تفاوتی میان مسلمان و غیر مسلمان و ایرانی و بیگانه نمی باشد .
رابعاً : بیت المال در مواردی اموال کافر را به ارث می برد بنابراین بر اساس قاعده فقهی « من له الغنم فعلیه الغرم » بیت المال نسبت به پرداخت دیه کافر نیز مسئولیت دارد .
خامساً : محرومیت کفار و بیگانگان از ضمانت های اجرایی قانون مجازات اسلامی بر خلاف اصل می باشد ( ماده ۳ قانون مجازات اسلامی ) بنابراین نیاز به تصریح قانونی دارد و چنین استثنایی در قوانین موضعه دیده نمی شود .[۱۴۴]
گفتار دوم: قاعده ضمان بالخراج
الف : تعریف
قاعده الضمان بالخراج که از جمله قواعد فقهی مهم در فقه امامیه است با عناوین دیگری چون قاعده « کل من له الغنم فعلیه الغرم » و قاعده « التلازم بین النماء و الدرک» نیز شناخته می شود .[۱۴۵] و مراد از آن این است که بین انتفاع از نتایج یک شی ء و پرداخت خسارات بوجود آمده از طرف آن ملازمه برقرار است و در نتیجه هر کس از امری منتفع شود ، از خسارات ناشی از آن نیز متضرر می شود و خسارات به عهده اوست . از آنجا که بیت المال در مواردی از اشخاص منتفع می شود ، جبران خسارت ناشی از اعمال این گونه اشخاص نیز بر عهده بیت المال است . بر این مبنا در برخی روایات اشاره شده است :
امام صادق (ع) درباره مردی که کشته شود و ولی دمی جز امام (حکومت ) ندارد فرمودند : برای امام جایز نیست که عفو کند و او می تواند قصاص کند یا دیه بگیرد و آن را در بیت المال مسلمین قرار دهد ، زیرا جنایت مقتول بر امام است و همچنین دیه اش برای امام مسلمین است .[۱۴۶]
ب : شرایط و شمول قاعده :
قاعده ضمان بالخراج نوعاً در مبحث اموال مورد استناد قرار گرفته است ، لیکن باید گفت که در مباحث مربوط به دیات نیز جریان دارد . [۱۴۷]شاهد این مدعا آن است که در روایات متعددی بین ارث بردن امام از شخص بی وارث و قبول مسئولیت جنایات خطایی چنین شخصی ، ملازمه برقرار شده است.[۱۴۸] برخی از روایات مذکور عبارتند از :
۱-زراره از امام باقر (ع) روایت می کند : « حضرت علی (ع) در مورد میراث ابن ملاعنه حکم کرد که مادرش ثلث اموال او را به ارث می برد و باقیمانده را امام، زیرا مسئول جنایت [ خطایی ] او امام است.»[۱۴۹]
شیخ طوسی در ذیل روایت مذکور و روایت دیگری با همین مضمون می نویسد:
مادر زمانی ثلث اموال ابن ملاعنه را به ارث می برد که او عصبه ای نداشته باشد که عاقله او محسوب شوند . در چنین مواردی که جنایت ( خطایی ) ابن ملاعنه بر امام است ( در صورت قتل او ) ، مادرش ثلث دیه و امام باقیمانده دیه را ارث می برد ، لکن اگر ابن ملاعنه عصبه ای داشته باشد که عاقله او محسوب شوند ( جنایت خطایی او را بر دوش کشند ) ، در این صورت تمامی میراث متعلق به مادر یا اقربای مادری ابن ملاعنه – در صورتی که مادر نباشد – است.[۱۵۰]
۲-در روایت سلیمان بن خالد از امام باقر (ع) آمده است : درباره وارث دیه مسلمانی که کشته شده و تنها یک پدر نصرانی دارد ، پرسیدم ، امام فرمود : « دیه مقتول گرفته می شود و در بیت المال مسلمانان قرار می گیرد ، زیرا جنایت چنینن شخصی بر عهده بیت المال مسلمانان است».[۱۵۱]
۳-در روایت ابی ولاد از امام صادق (ع) نقل شده است که امام در مورد مردی که کشته شده و ولی دمی غیر از امام ندارد ، فرمودند : « امام نمی تواند قاتل را عفوکند ، بلکه یا باید او را قصاص کند و یا دیه بگیرد و در بیت المال مسلمانان قرار دهد . همچنان که جنایت مقتول بر عهده بیت المال است ، دیه او نیز برای امام مسلمین خواهد بود ».[۱۵۲]
چنانکه در روایات تصریح شده ، در مواردی که شخص ورثه ای غیر از امام نداشته باشد ، اموال او به امام یابیت المال منتقل می گردد . در قبال چنین امتیاز و نفعی ، بیت المال نیز متقابلاً مسئولیت خطایی چنین افرادی را بر عهده می گیرد . علاوه بر روایات در نوشته های بسیاری از فقیهان به این مسئله اشاره شده است که بین ارث بردن از شخص بی وارث و قبول مسئولیت جنایات خطایی او ملازمه وجود دارد.[۱۵۳] یادآوری این نکته ضروری است که بین «قاعده غرم» با «قاعده لایبطل» این تفاوت وجود دارد که در قاعده لایبطل زمانی مسئولیت بیت المال مطرح است ، که یا امکان انتساب قتل به شخص خاصی وجود ندارد و یا آنکه امکان مطالبه خون بها از قاتل ، به دلیل فرار یا اعسار او وجود ندارد و به عبارت دیگر مسئولیت بیت المال در پرداخت دیه به عنوان آخرین گزینه پیش روست . اما در مورد « قاعده غرم» این گونه نیست ، بلکه تنها حکمت مسئولیت بیت المال ، همان انتفاع حکومت از میراث شخص بی وارث است ؛ لذا حتی در صورت تمکّن قاتل بی وارث ، بیت المال مسئول پرداخت خون بهای مقتولی است که بوسیله او و به صورت خطا به قتل رسیده است .
مبحث دوم : مبانی حقوقی
به طور کلی آنچه از مبانی مسئولیت در حقوق اسلام استنباط می شود آنست که ، هیچ زیانی نباید بدون جبران باقی بماند . همینکه زیان وارد شد ناروا و قابل انتساب به فعل زیانبار شخصی باشد، از نظر فقه اسلامی ، آن شخص مسئول جبران خسارت وارده به زیان دیده می باشد . در این فرمول کلی فرقی نمی کند که عامل زیان ، شخص حقیقی باشد یا حقوقی ، دولتی باشد یا غیر دولتی ، موضوع خسارات از اموال باشد یا از ابدان ؛ عین باشد یا منفعت .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-01] [ 08:49:00 ب.ظ ]




 

۳-۳ تابع هدف و قیود موجود در مساله(با در نظر گرفتن واحدهای CHP)
در روش های معمول برای تامین نیازهای الکتریکی و حرارتی، انرژی قابل توجهی به گونه ای متفاوت نظیر: گازهای داغ خروجی دودکش، برجهای خنک کننده، کندانسورها، خنک کننده ها در موتورهای احتراق داخلی و همچنین تلفات توزیع و انتقال الکتریسیته در شبکه سراسری به هدر می رود که بیشتر آن قابل بازیافت است و می تواند در تامین انرژی حرارتی مورد استفاده قرار گیرد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
یکی از واحدهای تولید پراکنده، واحدهای CHP می باشد. تولید همزمان برق و حرارت یک روش صرفه جویی انرژی است که در آن برق و حرارت به طور همزمان تولید می‌شوند.
حرارت حاصل از تولید همزمان می‌تواند به منظور گرمایش ناحیه‌ای[۲۶] یا در صنایع فرآیندی مورد استفاده قرار گیرد. فرایند تولید همزمان می‌تواند بر اساس استفاده از توربین های گاز، توربین های بخار یا موتورهای احتراقی بنا نهاده شود و منبع تولید انرژی اولیه نیز شامل دامنه وسیعی است که می‌تواند سوختهای فسیلی، زیست توده،زمین گرمایی یا انرژی خورشیدی باشد.
از مزیت مهمی این تکنولوژی می توان به کاهش تلفات انتقال انرژی الکتریکی و امکان استفاده از حرارت از دست رفته جهت گرمایش ساختمان ها اشاره نمود.
کارآیی سیستم های معمول به روش متمرکز در حدود ۲۷ تا ۵۵ درصد می باشد که بیشترین کارآیی مربوط به نیروگاههای سیکل ترکیبی می باشد؛ در حالی که با بهره گیری از فنآوری تولید همزمان برق و حرارت به صورت مستقل، تلفات حداقل و کارآیی انرژی این مولد ها به حدود ۹۰% نیز خواهد رسید.
همچنین با توجه به اینکه واحدهای تولید همزمان از حرارت تولیدی نیروگاه ها استفاده می‌کنند، تولید انرژی حرارتی در آنها بدون وقفه انجام می شود.
یکی از مهم ترین مسائلی که در تحقیقات امروزه به آن پرداخته می شود، جایگزینی واحدهای تولیدکننده ی سنتی با واحدهای دیگر می باشد. از جمله نیروگاه های جایگزین، منابع تجدید پذیر انرژی و واحدهای CHP می باشد.از جمله مشکلاتی که واحدهای تولید پراکنده با آن مواجه هستند، نقص در کنترل پذیری آنها می باشند.
نیروگاه مجازی نیازمند این می باشد که در هر زمان قابل تنظیم باشد. از میان واحدهای تولید پراکنده، تنها واحدهای CHP و بیوماوس دارای قابلیت تنظیم می باشند.
از طرف دیگر، از جمله دلایل پذیرش جایگزینی واحدهای سنتی با نیروگاه مجازی،تولید انرژی الکتریکی با قیمتی نزدیک به نیروگاه های سنتی می باشد. از میان منابع تولید پراکنده، تنها هزینه بر کیلو وات ساعت واحدهای CHP نزدیک به هزینه ی نیروگاه های سنتی می باشد.
ذکر این نکته ضروری می باشد به طور معمول واحدهای تولید همزمان به سرمایه گذاری بیشتری نسبت به سیستم‌های معمول تبدیل انرژی نیاز دارند. ولی باید دقت داشت که میزان مصرف انرژی در آنها بسیار پایین‌تر است؛ به عبارت دیگر، هزینه‌های متوسط تبدیل یک واحد انرژی در واحدهای CHP پایین‌تر از سایر روشهاست]۳۴ [.
۳-۳-۱ تابع هدف مساله توزیع اقتصادی تولید همزمان برق و حرارت
در این بخش شبیه سازی به همراه شبکه ی اصلی از واحدهای موجود در استفاده شده است.
تابع هدف مساله توزیع اقتصادی تولید همزمان برق و حرارت به صورت رابطه زیر می باشد]۳۹ [:

 

(۳-۲۴)
min fcost = + +

 

 

قیود مساوی عبارتند از :

 

(۳-۲۵)
+ = Pd

 

(۳-۲۶)
+ = Hd

 

 

قیود نا مساوی عبارتند از :

 

Pimin Pi Pimax , i = 1,…,Np

(۳-۲۷)
(۳-۲۸)
(۳-۲۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:48:00 ب.ظ ]




 

    1. مرحله خط پایه که هیچ ترسی از مار وجود نداشت.

 

      1. مرحله فراگیری باور کارآمدی شخصی که آزمودنیها برای به دست آوردن احساس کارآمدی سازگارانه مقاومت می کردند.

    دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

 

    1. مرحله حداکثر باور کارآمدی شخصی درک شده که آن ها احساس کامل کارآمدی شخصی سازگارانه را تکمیل می کردند.

 

در طول این مراحل، مقدار کمی از خون آزمودنی ها گرفته شد و برای یافتن سلول هایی که در تنظیم سیستم ایمنی نقش مهمی را داشتند، آزمایش شد. مثلاً میزان سلول های کمک کننده T که نقش مخربی در سلول های سرطانی و ویروس ها دارند، مورد اندازه گیری قرار گرفت. این بررسی نشان داد که افزایش باور کارآمدی شخصی با افزایش عملکرد ایمنی بدن و افزایش سلول های کمک کننده ، ارتباط دارد. به طور خلاصه، کار بر روی باور کارآمدی شخصی نشان می دهد که این باور، نقش مهم و روشنی در زندگی هیجانی و انگیزشی ما دارد و عامل مهمی در عملکرد سلامتی می باشد (به نقل از نجمی و فیضی،۱۳۹۰).
ابعاد عزت نفس
به منظور تأمل بیشتر در مقوله عزت نفس، بحث و بررسی ابعاد مختلف آن، مفید به نظر می رسد. از ابعاد عزت نفس می توان بعد اجتماعی، تحصیلی، خانوادگی، جسمانی (بدنی) و عزت نفس کلی را نام برد.
عزت نفس اجتماعی
زمینه اجتماعی، احساسات فرد به عنوان یک دوست برای دیگران را شامل می شود. به طور کلی می توان گفت عزت نفس اجتماعی عبارت است از احساسی که شخص در مورد خودش به عنوان یک دوست برای دیگران دارد و هم چنین این که دیگران او را چگونه دوست دارند. آیا دیگران او را دوست دارند، به عقایدش احترام می گذارند، او را در فعالیت هایشان شریک می سازند و آیا او نسبت به واکنشها و ارتباطاتش با همسالان و دوستان احساس رضایت می کند؟ فردی که نیازهای اجتماعی اش برآورده می شود، با این جنبه از خودش احساس راحتی خواهد کرد(براندن ، ۱۹۸۴،ترجمه قراچه داغی،۱۳۸۴).
زمینه های اجتماعی عزت نفس
احساس اطمینان و امنیت شخصی از معیارهای مهم زمینه های اجتماعی هستند. مطالعاتی که در مورد مشاغل، نژادها و مذاهب انجام یافته حاکی از آن است که مسائل اجتماعی بر شخصیت افراد تأثیر دارند. مثلاً اگر شخصی یک افتخار اجتماعی کسب کند و بدین وسیله به رتبه بالاتری ارتقاء یابد، انتظار می رود که عزت نفس او بیشتر شود، چرا که ارزیابی فرد از خود مستلزم ارزشیابی دیگران از او است. افراد می دانند که در صورت دستیابی به موفقیت، اجتماع امتیازاتی برای آنها قائل خواهد شد. که به طور معنی داری بر زندگی آن ها اثر می گذارد (کوپر اسمیت[۷۹]، ۱۹۶۷). این مسأله به خوبی ارتباط میان موقعیت های اجتماعی و عزت نفس افراد را آشکار می کند(به نقل از، بیابانگرد، ۱۳۸۸).
عزت نفس تحصیلی
زمینه تحصیلی عزت نفس، با ارزشیابی فرد از خودش، به عنوان یک دانش آموز سروکاردارد. از جنبه تحصیلی، کودک و نوجوان خود را به عنوان یک دانش آموز ارزیابی می کند. البته این امرصرفاً یک ارزیابی از توانایی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی نیست و به راحتی نمی توان جایگاه تحصیلی یک فرد را مشخص کرد، مگر این که فاصله او با دیگران را محاسبه کرد. اگر فرد خود را با معیارهای مطلوب تحصیلی منطبق بداند و استانداردهای پیشرفت تحصیلی خود را برآورده سازد (طبیعتاً این استانداردها به وسیله خانواده، معلمین و دوستان شکل گرفته اند)، دارای عزت نفس تحصیلی مثبت خواهد بود. یعنی، اگر ملاک و یا معیار پیشرفت تحصیلی برای او قبول شدن در یک سال تحصیلی باشد و وی بتواند به این معیار دست یابد، دارای عزت نفس تحصیلی مثبتی است. در نتیجه بین عزت نفس و عملکرد تحصیلی دانش آموزان همبستگی مثبت وجود دارد.
عزت نفس خانوادگی
زمینه خانوادگی عزت نفس، احساسات فرد را درباره خود، به عنوان عضوی از خانواده منعکس می کند. به بیان دیگر، عزت نفس خانوادگی، انعکاس احساسی است که فرد در مورد اعضای خانواده خود دارد. اگر او در خانه مورد علاقه و محبت افراد خانواده باشد، احساس امنیت می کند و می توان گفت عزت نفس او مثبت است. فردی که احساس می کند عضو ارزشمندی از خانواده می باشد و به احترامی که از اعضای خانواده کسب می کند مطمئن است، عزت نفس بالایی خواهد داشت. در همین رابطه یک پژوهش نشان داده که بین نوع همبستگی اعضای خانواده و میزان عزت نفس فرد رابطه معنی داری وجود دارد (براندن ، ۱۹۸۴،ترجمه قراچه داغی،۱۳۸۴).
عزت نفس جسمانی (بدنی)
عزت نفس جسمانی، بر رضایت فرد از وضعیت فیزیکی و قابلیت های جسمانی خود آن گونه که به نظر می رسد، مبتنی می باشد. معمولاً در دختران رضایت بیشتر مربوط به وضعیت ظاهری است و در پسران مربوط به وضعیت عضلانی و توانایی بدنی است (براندن ، ۱۹۸۴،ترجمه قراچه داغی،۱۳۸۴).
عزت نفس کلی
سیستم نگرشی کودک در سال های پیش کلامی آغاز می شود. شکل کلی احساس خودارزشمندی تابع مراحل رشد است. بدین ترتیب عزت نفس هر کس را باید با عزت نفس کلی مقایسه کرد، عزت نفس کلی، ارزیابی عمومی تری از خود می باشد، که بر ارزشیابی فرد از خودش در تمام زمینه ها مبتنی است. عزت نفس کلی در احساساتی همچون “من یک شخص خوب هستم” یا “من بیشتر چیزها در مورد خودم را دوست دارم” منعکس می شود. عزت نفس کلی، تنها از یک جنبه متأثر نیست. بلکه مجموع نظرات فرد راجع به جوانب مختلف عزت نفس را مشخص می کند. به عبارتی، ممکن است فردی در یک جنبه، عزت نفس پایینی داشته باشد؛ اما عزت نفس کلی او بالا باشد. ماسن و کانگر[۸۰](۱۹۸۳) در این رابطه می نویسند: “حوزه مشخص عزت نفس در قلمروهای رفتاری مختلف فرق می کند. کودکان خود را در جنبه های متفاوت به نحو متفاوتی درجه بندی می کنند. ارزیابی های آنان از مهارتهای جسمانی شان با رده بندی مهارت های اجتماعی تفاوت دارد و حس کلی آنان درباره ارزش خود، لزوماً به این که در مورد مهارت های شناختی شان تا چه اندازه احساس خشنودی می کنند بستگی ندارد (براندن ، ۱۹۸۴،ترجمه قراچه داغی،۱۳۸۴).
برک[۸۱](۱۹۹۴) عزت نفس را دارای سه بعد تحصیلی (خواندن، ریاضی، …)، اجتماعی (ارتباط با والدین و دوستان) و جسمانی (توانایی جسمانی و ظاهر جسمانی) می داند. وی معتقد است که در طول سال های مدرسه واکنش اطرافیان و اولیاء مدرسه در چگونگی عزت نفس تأثیر دارد. ضمن این که دختران و پسران به مسائل متفاوتی اهمیت می دهند و دختران بیشتر بر کیفیات زندگی، مساعدت، مهربانی و ظواهر جسمانی اهمیت می دهند. پسران برای توانایی بدنی و کسب شایستگی ارزش قائلند. بنابراین عزت نفس بر اساس موضوعاتی است که درزندگی برای هر کس اهمیت دارد (به نقل از بیابانگرد، ۱۳۸۸).
روزنبرگ (۱۹۹۰) استدلال می کند که ما باید هم عقیده عزت نفس کلی را حفظ کنیم و هم بر اجزاء تشکیل دهنده این مجموعه توجه کنیم. او تأکید می کند این دو موضوع با هم یکسان نیستند، بلکه در میدان پدیداری فرد به صورت ماهیت های جداگانه و قابل تشخیص وجود دارند، و هر یک را میتوان و باید در محدوده مناسب خود مورد بررسی قرار داد، وی به داده های بچمن[۸۲] (۱۹۷۰) استناد میکند که همبستگی ۳۳% را بین مفهوم خود، توانایی تحصیلی و عزت نفس کلی نشان داد که اگر این دو را روی هم قرار دهیم، اصولاً با هم یکسان نیستند.
در واقع عزت نفس از اجزاء بسیاری تشکیل شده است که این اجزاء از جنبه های مهم زندگی نشأت می گیرند. مثلاً فرد براساس حیطه های ورزشی، دوستی و علائق تحصیلی به ارزش خود پی میبرد و عزت نفس کلی به اهمیتی که به هر یک از این اجزاء می دهد بستگی دارد. اگر فرد برای حیطههایی که احساس خوبی در مورد آن ها دارد ارزش قائل شود، عزت نفس کلی اش مثبت خواهد بود و اگر آن حیطه ها بی ارزش شوند منجر به احساس منفی در مورد فرد به عنوان یک کل خواهد گردید. برخی کودکان برای هیچ یک از خصوصیات یا توانایی های خوب خودشان ارزش قائل نیستند. در عوض برای تمام کارهایی که انجام نمی دهند ارزش زیادی قائل می شوند. این کودکان در مقایسه با کسانی که به نقاط قوت خود اعتراف دارند مشکلات بیشتری در رابطه با عزت نفس کلی خواهند داشت.
در پژوهشی که توسط برون و مارشال[۸۳] در سال ۲۰۰۲ در آمریکا صورت گرفت دانش آموزانی که دارای عزت نفس بالا بودند دارای رفتار انطباقی بهتر، خلاقیت بالاتر و رشد اجتماعی مناسب تر و نیز پیشرفت تحصیلی و ورزشی بالاتر بودند(به نقل از بیابانگرد، ۱۳۸۸).
عزت نفس، اعتماد به نفس، خویشتن پذیری و مفهوم خود
مشخص کردن و نیز یافتن پیوستگی در تحقیقات انجام شده درباره این سازه های گوناگون و در عین حال همبسته امری چالش انگیز است. با وجود این هنوز توافق کلی در این زمینه به دست نیامده است (دامون[۸۴]، ۱۹۸۳، هارتر[۸۵]، ۱۹۸۳، به نقل از بیابانگرد،۱۳۸۹).
گاه واژه هایی نظیر مفهوم خود و اعتماد به نفس که در ظاهر مترادف با عزت نفس هستند به جای آن به کار برده می شوند. این اصطلاحات با عزت نفس تفاوت دارند.
تفاوت عزت نفس با اعتماد به نفس
روزنبرگ (۱۹۹۰) تفاوت اصلی بین عزت نفس و اعتماد به نفس را به این صورت بیان می کند اعتماد به نفس اساساً به انتظار غلبه موفقیت آمیز بر چالش ها و رفع موانع اطلاق می شود یا به طور کلی بر این باور اشاره دارد که شخص می تواند امور را مطابق خواسته های درونی خویش پیش برد. از سوی دیگر عزت نفس بر “حرمت نفس” و “احساس خود – ارزشمندی” دلالت می کند. بنابراین اعتماد به نفس به مقدار زیاد شبیه اصطلاح کفایت شخصی است که بندورا (۱۹۷۷) به آن اشاره نموده است. یعنی اعتقاد به این که فرد می تواند رفتاری را که برای پیامد مطلوب مورد نیاز است به نحو موفقیت آمیزی انجام دهد. اعتماد به نفس متضمن انجام موفقیت آمیز تکلیف بخصوص یا پروراندن نقش خاصی بوده و ممکن است در یک زمان سطح آن با سطح کل عزت نفس هیچ وابستگی نداشته باشد (ماسن ،۱۹۸۳ به نقل از، بیابانگرد،۱۳۸۹).
اعتماد به نفس اعتقاد فرد به توانایی انجام کار یا رفتاری مطلوب است اما عزت نفس قضاوت فرد از احساس ارزشمند بودن است (جنسن[۸۶] وهمکاران ، ۱۹۹۱).
تفاوت عزت نفس با خویشتن پذیری
عزت نفس به عنوان احترام و علاقه به خود است که اساس واقع گرایانه دارد. در حالی که خویشتن پذیری به معنی قبول کردن خود است. خویشتن پذیری و عزت نفس از نظر تجربی و مفهوم با هم مربوط هستند. به طور کلی خویشتن پذیری ممکن است برای عزت نفس بالا یک پایه اساسی و لازم محسوب شود. محققان در تلاش هستند تا بین عزت نفس و خویشتن پذیری تمایز معنایی و مفهومی قائل شوند اما این دو از لحاظ تجربی رابطه زیادی با هم دارند(بیابانگرد،۱۳۸۹).
تفاوت عزت نفس با مفهوم خود
اصطلاح عزت نفس با مفهوم خود یکی نبوده و با هم تفاوت دارند اما روان شناسان مختلف در مورد وجه تمایز آن ها اتفاق نظر ندارند. ماسن(۱۹۸۳) در این زمینه می گوید: “مفهوم خود، مجموعه ای است از عقاید خود درباره خود که بیشتر بر مبنای توصیف است تا قضاوت، در حالی که در عزت نفس مسأله ارزیابی مطرح می شود. عزت نفس براساس ارزیابی ها و قضاوت هایی است که شخص درباره خصوصیات خود دارد و به احساسات منفی یا مثبت شخص درباره خود اطلاق می شود". عزت نفس براساس ترکیب ارزیابی های عینی و ذهنی استوار است. خودپنداری یعنی خود واقعی شخصی که به طور عینی ادراک شده است و عزت نفس از فاصله خود واقعی با خود آرمانی ایجاد می شود با این مسأله ذهنی بودن عزت نفس مشخص می شود. یعنی زمانی که شخصی فکر می کند ارزش کمی دارد. اینجا فکر می کند و راجع به خودش می اندیشد و احساس می کند، از آن چه که باید باشد فاصه زیادی دارد (بیابانگرد،۱۳۸۹).
روان شناسان همچنین به ارتباط عزت نفس و برخی اختلالات روانی اشاره کرده اند. بسیاری از ویژگی های شخصیتی و از جمله عزت نفس پایین می توانند زمینه وشرایط بروز برخی از بیماری های روانی را فراهم آورند. گیلدر[۸۷]و دیگران (۱۹۹۸) در این باره می نویسند: ” خصوصیات شخصیتی بعضی از مردم آن ها را نسبت به ابتلای بیماری نوروتیک در مقابل اتفاقات استرس آمیز زندگی مستعدتر میسازد"(پورافکاری، ۱۳۷۰). در همین رابطه،( گلاسرو[۸۸] و دیگران ،۱۹۶۵) معتقدند: “بیماران روانی کسانی هستند که دارای هویت ناموفقی هستند و ازاحساس تنهایی و بی ارزشی رنج می برند. کسانی که واقعیت را نادیده می گیرند، از آن آگاهند ولی برای فرار از درد و رنج حاصل از احساس بی ارزشی و مهم نبودن بدان متوسل می شوند” (شفیع آبادی، ۱۳۸۷).
به عقیده آدلر: “تلاش برای کسب قدرت و سایر موارد وابسته به آن ناشی از احساس حقارتی است که هر فردی در خردسالی آن را تجربه کرده است و به همین دلیل است که در دیدگاه آدلر انتظار می رود که فرد بر اثر روان درمانی یأس خود را رها کند و امیدوار شود عزت نفس و خودپنداری مثبت به دست آورد، علاقه اجتماعی کسب کند.
مازلو درباره تأثیر ارضاء یا عدم ارضاء نیاز به عزت نفس روی سایر خصوصیات و احساسات می نویسد: “ارضاء نیاز به عزت نفس به احساساتی از قبیل اعتماد به نفس، ارزش، قدرت، لیاقت، کفایت و مفید و مثمر ثمر بودن در جهان منتهی خواهد شد. اما بی اعتنایی به این نیازها موجب احساساتی از قبیل حقارت، ضعف و درماندگی می شود. این احساسات به نوبه خود یا بوجود آورنده دلسردی و یأس اساسی خواهند شد و یا این که گرایش های روان نژندانه یا جبرانی را به وجود خواهند آورد (شفیع آبادی، ۱۳۸۷).
دیدگاه ها در مورد عزت نفس
دیدگا های مختلفی در مورد عزت نفس وجود دارد که دار ادامه به آنها پرداخته می شود.
دیدگاه روان شناسان
در این قسمت به بررسی دو دیدگاه نظری در مورد “خود"، (پدیدار شناسی و شناختی) می پردازیم.
نظریه پدیدار شناختی کارل راجرز
کارل راجرز زمانی به بررسی مفهوم خود پرداخت که بسیاری از روان شناسان دیگر از این موضوع غفلت کرده بودند. راجرز کار خود را با علاقه در مورد “خود” شروع نکرد. او در ابتدا فکر می کرد که خود یک اصطلاح بی معنی و از نظر علمی نامفهوم است. در سال ۱۹۷۴ تأکید راجرز بر مفهوم خود به عنوان بخش مهمی از شخصیت به وجود آمد. چند سال بعد او بر اهمیت آن بیشتر تأکید کرد و برای کشف مفهوم خود به طریق تجربی و هم به طریق کلینیکی تلاش کرد.
راجرز(۱۹۵۱) بر رویکرد پدیدارشناسانه تأکید داشت و سعی می کرد مردم را این گونه بفهمد که چه دیدگاهی نسبت به خود و دنیای اطرافشان دارند. طبق نظر او هر شخص دنیا را به طریق منحصر به فردی درک می کند. این دیدگاه زمینه ادراکی فرد را می سازد که هم شامل ادراکات آگاهانه و هم شامل ادراکات ناآگاهانه می شود. اما بیشترین عامل تعیین کننده مهم رفتار مخصوصاً در انسان های سالم، ادراکات آگاهانه یا توانایی برای آگاه شدن می باشد. اگر چه زمینه پدیداری ضرورتاً دنیای شخصی فرد است، ما می توانیم این دنیا را به همان صورتی که برای افراد ظاهر می شود درک کنیم و دنیا را به همان طریقی که چشمان آن ها می بیند و با همان معنای روان شناسانه ای که برای آن ها دارد ببینیم. یک قسمت کلیدی از زمینه پدیدار شناسی مربوط به خود است و شامل ادراکات و مفاهیمی است که با اصطلاحات من و مرا یا خود ارائه می شود. مفهوم خود یک الگوی سازمان یافته و وحدت یافته را ارائه می دهد. اگر چه خود تغییر می کند ولی همیشه کیفیت سازمان یافته و وحدت یافته خود را حفظ میکند. خود هم تجربیات را منعکس می کند و هم بر تجربیات ما تأثیر می گذارد. علاوه بر خود هر شخص یک خود ایده آل هم دارد که مفهوم خودی را ارائه می دهد که فرد بیشتر دوست دارد آن را داشته باشد و شامل ادراکات و مفاهیمی هستند که به طور بالقوه مربوط به خود هستند و توسط فرد به آنها مقدار زیادی بها داده می شود. طبق نظر راجرز، خود اولیه تا حد زیادی از ادراکات کودک و ارزیابیهای والدین نسبت به او رشد می یابد. عزت نفس کودک یا قضاوت شخصی درباره با ارزش بودن توسط این ادراک رشد می یابد. با تأیید و حمایت والدین کودک می تواند تجربیات جدید را در درون مفهوم خود تلفیق کند. از سوی دیگر اگر والدین شرایطی را برای ارزشمندی به کودک تحمیل کنند، “شرایط ارزش” تجربیاتی که احساس ارزشمندی خود را تهدید می کنند بعنوان تهدید درک می شوند و ممکن است طرد شوند. به عبارت دیگر به علت وجود شرایط ارزش تجربیاتی که ناهماهنگ با ساختار خود هستند ممکن است انکار یا تحریف شوند و یک حالت مغایرت با تجربه خود به وجود می آورند. تحمیل شرایط ارزشمندی منجر به نیاز برای طرد تجربیات ناهماهنگ با ساختار خود می شوند که قلب شکل گیری آسیب شناسی روانی است. اساساً راجرز به نیاز به همسانی خود در ارتباط با عملکرد نظام خود تأکید می کند. حفظ و همسانی ساختار خود است که بسیار مهم است (بیابانگرد،۱۳۸۸) .
راجرز علاوه بر پذیرش مفهوم بالا بیشتر بر حفظ تصور مثبت از خود تأکید می کند تا حفظ یک تصور همسان. به تازگی تحقیقات زیادی در زمینه نیاز به همسانی خود و نیاز به تصور مثبت از خود انجام گرفته است که در ادامه به آن ها نیز خواهیم پرداخت. آن چه از نظر راجرز مهم است عبارت است از اطمینان داشتن به خودبازشناسی تجریه و این که اجازه داده شود که تجربه قسمتی از نظام خود شود. مثلاً بازشناسی (تشخیص) احساس عصبانیت و این که به فرد اجازه دهد که خود را به عنوان شخصی که برخی اوقات عصبانی می شود ببیند حتی اگر ترجیح دهد که خود را فردی ببیند که هرگز عصبانی نمی شود. گرچه راجرز تحت تأثیر بیان خود مراجعان قرار گرفته است اما نیازی هم به تعریف عینی مفهوم و راهی برای اندازه گیری آن و ایجاد ابزار تحقیق احساس می کرد. او با دسته بندی بیان خود که در جلسات درمانی ضبط می کرد کار تحقیقی خود را آغاز کرد و سپس از دسته بندی پرسش های استیفن سن[۸۹](۱۹۵۳) استفاده کرد که این پرسش ها برای اندازه گیری مفهوم خود استفاده شد. در این روش آزمایشگر به آزمودنی چندین دسته کارت می دهد که هر یک شامل جمله ای در مورد برخی از ویژگیهای شخصیت است. دسته بندی جملات براساس بیشترین و کمترین توصیف خود براساس یک توزیع نرمال است. این روش برای اندازه گیری خود ایده آل نیز مورد استفاده واقع شده است و جملاتی از (بیشترین شباهت با خود ایده آل من) تا (کمترین شباهت با خود ایده آل من) را شامل می شود. این عمل باعث اندازه گیری کمی تفاوت بین خود و خود آرمانی می شود. هر چقدر این اختلاف کمتر باشد نشان دهنده سلامت روانی بیشتر است. البته راجرز بیشتر علاقه مند به تجربه فردی و راه هایی برای تلفیق کردن احساسات در نظام خود بود تا تفاوت بین ادراک خود و خود ایده آل. راجرز معتقد است که جنبه های شناختی و عاطفی خود به همان اندازه خودآگاه و ناخودآگاه اهمیت دارد. زیرا او در مورد اندازه گیری جنبه های ناخودآگاه به طور عینی مطمئن نبود و اعتقاد داشت که در هر موردی ادراکات خودآگاه اهمیت بیشتری دارد. او بر جنبه هایی از خود که قابل دسترسی برای خودآگاهی بودند و به گزارش خود اهمیت می داد. بیشتر از هر چیزی تلاش های وی برای کمک به افراد جهت آگاهی بیشتر و پذیرش تجربیات خودشان بود(بیابانگرد،۱۳۸۸) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:47:00 ب.ظ ]




مصرف‏ کنندگان از نظر سن، درآمد، میزان تحصیلات، سلیقه و عوامل دیگر با یکدیگر تفاوت بسیاری دارند. رفتار مصرف‏کننده تحت تأثیر خصوصیات فردی و فرایند تصمیم‏ گیری او قرار می‏گیرد. خصوصیات فردی از چهار عامل اصلی فرهنگی، اجتماعی، شخصی و روانی تشکیل می‏شود. در ادامه هر یک از این عوامل به اختصار توضیح داده می‏شوند.
الف) عوامل فرهنگى
عوامل فرهنگى داراى بیشترین و عمیق‌ترین تأثیرات بر رفتار مصرف‏کننده هستند. به عنوان نمونه‏ای از عوامل فرهنگی می‏توان به فرهنگ، خُرد‌ه‌فرهنگ، طبقه اجتماعى و … اشاره نمود.
ب) عوامل اجتماعى
رفتار مصرف‌کننده تحت تأثیر عوامل اجتماعى نیز قرار مى‌گیرد. این عوامل اجتماعى از گروه‌هاى کوچک، افراد فامیل و جایگاه و نقش اجتماعى مصرف‌کننده تشکیل مى‌شوند. شرکت‌ها باید هنگام تدوین خط‌مشى‌هاى بازاریابى خود این عوامل را دقیقاً مدنظر قرار دهند، زیرا این عوامل بر واکنش‌هاى مصرف‌کننده شدیداً تأثیر مى‌گذارند.
ج) عوامل شخصى
تصمیمات یک خریدار تحت تأثیر خصوصیات فردى او نیز قرار مى‌گیرد. این خصوصیات شامل سن و مرحله زندگی، شغل، وضعیت اقتصادی، سبک زندگى و شخصیت و تصویر شخصى مى‌شوند.
د) عوامل روانى
انتخاب و خرید شخص، تحت تأثیر چهار عامل روانى عمده، شامل انگیزش، درک، یادگیرى و باورها و عقاید نیز قرار مى‌گیرد.
رفتار مصرف‏کننده در محیط دیجیتال
محیط دیجیتال[۴۹] فضای مبتنی بر شبکه است که امکان ارتباط مستقیم مصرف‏ کنندگان و تولیدکنندگان همچنین ارائه‏کنندگان اطلاعات کالاها و خدمات را فراهم می‏کند. ساختار ذهنی، در مطالعه رفتار مصرف‏کننده در محیط دیجیتال بسیار مهم است زیرا مفهوم ساختار ذهنی در برگیرنده گرایشات شناختی افراد است(فرید[۵۰]،۲۰۰۶: ۹۰-۱۰۰). محیط دیجیتال می‏تواند این گرایشات و در نتیجه ساختار ذهنی افراد را تغییر داده و بدین ترتیب آنها را به‏سوی خرید سوق دهد. در این صورت ممکن است مصرف‏کننده بالقوه‏ای که تنها با انگیزه تفریح به سایت دلخواه مراجعه کرده، تبدیل به مصرف‏کننده‏ای بالفعل شده و از سایت خرید نماید. به عبارت دیگر، ساختار ذهنی لذت‏جو و تجربه‏گرا، او را به ساختار ذهنی عملگرا سوق می‏دهد. بدین ترتیب می‏توان «مدل شکل‏گیری و تأثیر ساختار ذهنی» را معرفی نمود.
رفتار ارتباطی مصرف‏ کنندگان در محیط دیجیتال
در حال حاضر به‏کارگیری رفتارهای مرتبط برای دستیابی به اثربخشی بیشتر در تصمیم‏ گیری‏ها، کاهش هزینه‏ های پردازش اطلاعات، دستیابی به شناخت بیشتر مطابق با تصمیمات آن‏ها و کاهش ریسک مربوط به انتخاب از جمله تمایلات مصرف‏ کنندگان در محیط دیجیتال می‏باشد. بعد از چند مبادله موفق، مصرف‏ کنندگان به تأمین ‏کنندگان خدمات و عرضه‏کنندگان کالاها اعتماد می‏کنند. زمانی که اعتماد آن‏ها جلب گردید، آن‏ها می‏دانند که این شرکت‏های مجازی قادر به تأمین نیازها و خواسته‏هایشان می‏باشند و به آن‏ها متعهد می‏شوند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
محیط دیجیتال به مصرف‏ کنندگان کمک می‏کند تا با فراهم کردن انتخاب گسترده، ارزیابی اطلاعات، دقت و مقایسه کالاها زمان کمتری را صرف تصمیم‏ گیری نمایند. این محیط اطلاعات مقایسه‏ای و ارزیابی شده‏ای را فراهم می‏کند و ممکن است هزینه جستجوی اطلاعات و تلاش برای تصمیم خرید را کاهش دهد. اگرچه مصرف‏ کنندگان اینترنتی عمدتاً در تعامل با سیستم‏های کامپیوتری هستند و نمی‏توانند به طور فیزیکی کالای واقعی را لمس و احساس کنند، ولی آن‏ها با بهره گرفتن از اطلاعات فراهم‏شده به وسیله فروشگاه‏های دیجیتال می‏توانند به شکل الکترونیکی تصمیم‏ گیری کنند(جری[۵۱]،۲۰۰۶ :۴۵).
بنابراین بحث در مورد عوامل مهم در رفتار خرید مصرف‏ کنندگان در محیط تجارت الکترونیکی نیازمند تمرکز بر قابلیت دسترسی اطلاعات است. موفقیت در خرید دیجیتالی با توانایی استفاده از اطلاعات برای پیش‏بینی و پاسخ به نیازهای مصرف‏ کنندگان ارتباط دارد. نیاز اساسی برای ترغیب مصرف‏کننده به خرید اینترنتی عبارت است از کاهش هزینه جستجوی اطلاعات و افزایش قابلیت پیش‏بینی(زالاتمان[۵۲]،۲۰۰۳ :۱۲).
منافع زیادی برای مصرف کننده در محیط دیجیتال وجود دارد که از جمله آن‏ها می‏توان به صرفه‏جویی در زمان، افزایش سهولت و کاهش ریسک عدم رضایت خرید اشاره کرد. براساس مطالعات انجام شده، کیفیت اطلاعات و کیفیت ارتباط مصرف‏ کنندگان بر رضایت اطلاعاتی مصرف‏ کنندگان تأثیر می‏گذارد. اطلاعات فراهم‏شده توسط فروشگاه‏های دیجیتال به اطلاعات در مورد کالا و اطلاعات در مورد خدمات تقسیم می شود. اطلاعات کالا شامل نشانه‏های کالا، توصیه به مصرف‏ کنندگان و ارائه گزارش‏های ارزیابی است. اطلاعات خدمات نیز شامل اطلاعات در مورد اعضا، شیوه‏های پاسخ‏گویی، ارائه اطلاعات در مورد تحویل و سفارش کالا و تبلیغات می‏شود(زانگ و پریباتگ، ۲۰۰۵). از آنجا که ناتوانی سیستم، بخشی از خطر احتمالی است و اغلب با یک نقصان همراه است، فهمیدن اینکه خطر احتمالی چگونه می تواند بر کیفیت خدمات الکترونیکی و خشنودی مشتری های الکترونیکی تأثیر بگذارد، آسان است. لپز نیکلاس و مولینا کاستیلو (۲۰۰۸) و گفن ات ال (۲۰۰۳) بیان کردند که خطر احتمالی بر عملکرد خرید و تمایل به خرید الکترونیکی تأثیر می گذارد: خطرات بالاتر، تمایل مشتری الکترونیکی برای خرید را کم می کند. خطر درک شده احساسات خوب یابد را تحریک می کند که ممکن است عقاید، نگرش ها و تمایلات رفتاری را تغییر دهد. (پالو، ۲۰۰۳). زانگ و پری باتک (۲۰۰۵) بیان کردند که خطر احتمالی، تأثیر گذار برجسته ای بر کیفیت خدمات الکترونیکی دریافت شده توسط مشتری الکترونیکی و خشنودی مشتری دارد. به هر حال چانگ ات ال (۲۰۰۵) بازنگری مفاهیم برای مشخص کردن تأثیر خطر درک شده بر خرید آن لاین را در میان عوامل دیگر پیشنهاد کرد و نتیجه گرفت در حالی که برخی پژوهش های تأثیرات منفی عمده ای را یافته اند.
متغیر وابسته متغیر مستقل
تمایلات رفتاری مشتری
کیفیت سرویس وب
۲-۱۱٫ مدل نهایی
در تلاشی که برای این پژوهش انجام شده، یک مدل مفهومی برای آزمایش تأثیر کیفیت خدمات وب، برنگرش های مصرف کنندگان انتخاب شده در زمینه خطر احتمالی، رضایتمندی حاصل، تمایل رفتاری، تسهیلات خدماتی رضایت و تمایل رفتاری پیشنهاد کردیم مدل روابط و فرضیه های مرتبط بیان شده اند.
متغیر مستقل
سهولت خدمات
کیفیت خدمات ارائه شده
رضایت مشتری
تمایلات رفتاری
مهارت های pc
محتویات وب سایت
ریسک درک شده
متغیر وابسته
(سینکلر، ویکس و سیمون ،[۵۳]۲۰۰۶)
نوآوری مدل:

 

متغیر ها مدل متناوب IS مدل سازی پیوسته IS مدل سازی سازی مداوم IS مدل پیشنهادی
سینکلر، ریکس و سیمون
  استفاده از یک سیستم
اطلاعاتی جدید
اضافه کردن تأثیر
تعدیل کننده استفاده از یک سیستم اطلاعاتی جدید
ارزیابی مشتری از تفاوت
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:47:00 ب.ظ ]




DEG < Methanol < MEG
Na2SO< KBr < KCL < NaCL
پیشنهادات
برای انجام مدلسازی بعدی لازم است به جای استفاده از سرعت لغزشی، uslip، از شار ذرات جامد، Js، استفاده نماییم.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
مقایسه مدل‌های ترمودینامیکی پیش‌بینی شرایط تعادلی تشکیل هیدرات گازی از طریق شبیه سازی کامپیوتری
بررسی و تحلیل نمودارهای فازی توسط نرم افزار تخصصی HydraFLASH در نواحی تشکیل هیدرات.
بررسی بازدهی هیترهای گرمایی و تأثیر آنها برای جلوگیری و حذف هیدرات در لوله‌های انتقال گاز
مطالعه بازدارنده‌های سینتیکی و مقایسه عملکرد بازدارنده‌های سینتیکی تجاری در جلوگیری از تشکیل هیدرات
مطالعه بازدارنده‌های پلیمری و مقایسه عملکرد بازدارنده‌های پلیمری تجاری در جلوگیری از تشکیل هیدرات
تأثیر مقدار آب درون گاز در تشکیل هیدرات گازی
شبیه سازی واحدهای نم زدایی گاز (گلایکول، غربال مولکولی، تبرید) با نرم افزار PipePhase
روش‌های تشخیص محل انسداد هیدرات در خشکی و دریا
اثر دما و فشار بر زمان هسته زایی و تأخیر آن در هیدرات گازی
بررسی معادلات حالت تجمعی در پیش بینی شرایط تشکیل هیدرات گازی
Reference
Kvenvolden, Keith A.; Lorenson, Thomas D. (2001): The Global Occurrence of Natural Gas Hydrate. In Charles K. Paull, William P. Dillon (Eds.): Natural Gas Hydrates. Washington, D. C.: American Geophysical Union (Geophysical Monograph Series), pp. ۳–۱۸.
Makogon, I︠U︡. F. (1997): Hydrates of hydrocarbons. Tulsa, Okla.: PennWell Books.
Koh, Carolyn; Sloan, E. Dendy; Sum, Amadeu K. (2011): Natural gas hydrates in flow assurance. Amsterdam [u.a.]: Elsevier, GPP.
Chen, Litao; Sloan, E. Dendy; Koh, Carolyn A.; Sum, Amadeu K. (2014): Methane Hydrate Formation and Dissociation on Suspended Gas Bubbles in Water. In J. Chem. Eng. Data 59 (4), pp. ۱۰۴۵–۱۰۵۱. DOI: 10.1021/je400765a.
Tumba, Kaniki; Hashemi, Hamed; Naidoo, Paramespri; Mohammadi, Amir H.; Ramjugernath, Deresh (2013): Dissociation Data and Thermodynamic Modeling of Clathrate Hydrates of Ethene, Ethyne, and Propene. In J. Chem. Eng. Data 58 (11), pp. ۳۲۵۹–۳۲۶۴. DOI: 10.1021/je400727q.
Tumba, Kaniki; Hashemi, Hamed; Naidoo, Paramespri; Mohammadi, Amir H.; Ramjugernath, Deresh (2014): Phase Equilibria of Clathrate Hydrates of Ethyne + Propene. In J. Chem. Eng. Data, pp. ۱۴۰۳۰۷۱۳۳۳۴۱۰۰۵. DOI: 10.1021/je500032z.
Sloan, Dendy; Creek, Jefferson; Sum, Amadeu K. (2011): Where and How Are Hydrate Plugs Formed? In : Natural Gas Hydrates in Flow Assurance: Elsevier, pp. ۱۳–۳۶.
Li, Bo; Li, Xiao-Sen; Li, Gang; Wang, Yi; Feng, Jing-Chun (2014): Kinetic Behaviors of Methane Hydrate Formation in Porous Media in Different Hydrate Deposits. In Ind. Eng. Chem. Res. 53 (13), pp. ۵۴۶۴–۵۴۷۴. DOI: 10.1021/ie500580y.
Lv, Xiaofang; Shi, Bohui; Wang, Ying; Gong, Jing (2013): Study on Gas Hydrate Formation and Hydrate Slurry Flow in a Multiphase Transportation System. In Energy Fuels 27 (12), pp. ۷۲۹۴–۷۳۰۲. DOI: 10.1021/ef401648r.
Moridis, G. J. (2013): Numerical Studies of Gas Production From Methane Hydrates. In SPE Journal 8 (04), pp. ۳۵۹–۳۷۰. DOI: 10.2118/87330-PA.
Chou, I. M.; Sharma, A.; Burruss, R. C.; Shu, J.; Mao, H.; Hemley, R. J. et al. (2000): Transformations in methane hydrates. In Proc. Natl. Acad. Sci. U.S.A. 97 (25), pp. ۱۳۴۸۴–۱۳۴۸۷. DOI: 10.1073/pnas.250466497.
Wang, Wei Qiang; Fan, Kai Feng; Wan, Yu Fei; Wu, Ming; Le Yang (2014): Study on the Pigging Process of Rich Gas Pipeline. In AMR 884-885, pp. ۲۴۲–۲۴۶. DOI: 10.4028/www.scientific.net/AMR.884-885.242.
Carroll, John (2014): Hydrate Types and Formers. In : Natural Gas Hydrates: Elsevier, pp. ۲۳–۵۷.
Mehta, Ajay P.; Sloan, E. Dendy (1994): Structure H Hydrate Phase Equilibria of Paraffins, Naphthenes, and Olefins with Methane. In J. Chem. Eng. Data 39 (4), pp. ۸۸۷–۸۹۰. DOI: 10.1021/je00016a056.
Meng, Qingguo; Liu, Changling; Chen, Qiang; Ye, Yuguang (2013): Natural Gas Hydrate Dissociation. In Yuguang Ye, Changling Liu (Eds.): Natural Gas Hydrates. Berlin, Heidelberg: Springer Berlin Heidelberg, pp. ۲۶۱–۲۸۳.
Mondal, S.; Ghosh, S.; Chattaraj, P. K. (2013): A molecular dynamics study on sI hydrogen hydrate. In J Mol Model 19 (7), pp. ۲۷۸۵–۲۷۹۰. DOI: 10.1007/s00894-012-1625-7.
Ye, Yuguang; Liu, Changling (Eds.) (2013): Natural Gas Hydrates. Berlin, Heidelberg: Springer Berlin Heidelberg.
Lang, Xuemei; Fan, Shuanshi; Wang, Yanhong (2010): Intensification of methane and hydrogen storage in clathrate hydrate and future prospect. In Journal of Natural Gas Chemistry 19 (3), pp. ۲۰۳–۲۰۹. DOI: 10.1016/S1003-9953(09)60079-7.
Matsumoto, Yuuki; Grim, R. Gary; Khan, Naveed M.; Sugahara, Takeshi; Ohgaki, Kazunari; Sloan, E. Dendy et al. (2014): Investigating the Thermodynamic Stabilities of Hydrogen and Methane Binary Gas Hydrates. In J. Phys. Chem. C 118 (7), pp. ۳۷۸۳–۳۷۸۸. DOI: 10.1021/jp411140z.
Zhao, Wenhui; Wang, Lu; Bai, Jaeil; Francisco, Joseph S.; Zeng, Xiao Cheng (2014): Spontaneous formation of one-dimensional hydrogen gas hydrate in carbon nanotubes. In J. Am. Chem. Soc. 136 (30), pp. ۱۰۶۶۱–۱۰۶۶۸. DOI: 10.1021/ja5041539.
Zhou, Shi-dong; Yu, Yi-song; Zhao, Miao-miao; Wang, Shu-li; Zhang, Guo-Zhong (2014): Effect of Graphite Nanoparticles on Promoting CO2 Hydrate Formation. In Energy Fuels 28 (7), pp. ۴۶۹۴–۴۶۹۸. DOI: 10.1021/ef5000886.
Cha, Minjun; Shin, Kyuchul; Seo, Yutaek; Shin, Ju-Young; Kang, Seong-Pil (2013): Catastrophic growth of gas hydrates in the presence of kinetic hydrate inhibitors. In J Phys Chem A 117 (51), pp. ۱۳۹۸۸–۱۳۹۹۵. DOI: 10.1021/jp408346z.
Daraboina, Nagu; Malmos, Christine; Solms, Nicolas von (2013): Synergistic kinetic inhibition of natural gas hydrate formation. In Fuel 108 (0), pp. ۷۴۹–۷۵۷. DOI: 10.1016/j.fuel.2013.02.018.
Perrin, Andrea; Musa, Osama M.; Steed, Jonathan W. (2013): The chemistry of low dosage clathrate hydrate inhibitors. In Chem Soc Rev 42 (5), pp. ۱۹۹۶–۲۰۱۵. DOI: 10.1039/c2cs35340g.
Sharifi, Hassan; Ripmeester, John; Walker, Virginia K.; Englezos, Peter (2014): Kinetic inhibition of natural gas hydrates in saline solutions and heptane. In Fuel 117, pp. ۱۰۹–۱۱۷. DOI: 10.1016/j.fuel.2013.09.012.
Sharifi, Hassan; Walker, Virginia K.; Ripmeester, John; Englezos, Peter (2014): Inhibition Activity of Antifreeze Proteins with Natural Gas Hydrates in Saline and the Light Crude Oil Mimic, Heptane. In Energy Fuels 28 (6), pp. ۳۷۱۲–۳۷۱۷. DOI: 10.1021/ef500524m.
Boswell, Ray; Yamamoto, Koji; Lee, Sung-Rock; Collett, Timothy; Kumar, Pushpendra; Dallimore, Scott (2014): Methane Hydrates. In : Future Energy: Elsevier, pp. ۱۵۹–۱۷۸.
Carroll, John J. (2014): Natural gas hydrates. A guide for engineers. 3rd ed. Waltham, MA: Gulf Professional Pub.
Faizullin, M. Z.; Vinogradov, A. V.; Koverda, V. P. (2013): Formation of clathrate hydrates under crystallization of gas-saturated amorphous ice. In International Journal of Heat and Mass Transfer 65, pp. ۶۴۹–۶۵۴. DOI: 10.1016/j.ijheatmasstransfer.2013.06.023.
Foroozesh, Jalal; Khosravani, Abbas; Mohsenzadeh, Adel; Haghighat Mesbahi, Ali (2014): Application of artificial intelligence (AI) in kinetic modeling of methane gas hydrate formation. In Journal of the Taiwan Institute of Chemical Engineers. DOI: 10.1016/j.jtice.2014.08.001.
Mohebbi, V.; Behbahani, R. M. (2014): Experimental study on gas hydrate formation from natural gas mixture. In Journal of Natural Gas Science and Engineering 18, pp. ۴۷–۵۲. DOI: 10.1016/j.jngse.2014.01.016.
Musakaev, N. G.; Urazov, R. R.; Shagapov, V. Sh. (2006): Hydrate formation kinetics in piped natural-gas flows. In Thermophys. Aeromech. 13 (2), pp. ۲۷۵–۲۸۱. DOI: 10.1134/S0869864306020090.
Shahnazar, Sheida; Hasan, Nurul (2014): Gas hydrate formation condition: Review on experimental and modeling approaches. In Fluid Phase Equilibria 379, pp. ۷۲–۸۵. DOI: 10.1016/j.fluid.2014.07.012.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:47:00 ب.ظ ]