کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



جامعه آماری این پژوهش خبرگان و افراد صاحب نظر در حوزه کانون ارزیابی شامل اساتید دانشگاه و متخصصین استقرار کانون ارزیابی می‌باشند.
به دلیل گستردگی جامعه آماری و اینکه شناسایی و دسترسی به تمام این جامعه در عمل امکان‌پذیر نمی‌باشد، محقق ناگزیر از نمونه‌گیری است. روش نمونه‌گیری، نمونه‌گیری تئوریک یا نظری خواهد بود؛ از آنجا که ابزار اصلی انجام این تحقیق مصاحبه است، نمی­ توان از قبل مشخص کرد که چه تعداد افراد بایستی در مطالعه ما انتخاب شوند تا پدیده مورد علاقه در مطالعه کیفی به طور کامل شناسایی شود. از این‌رو به جمع­آوری اطلاعات تا زمانی ادامه می­دهیم که به نقطه اشباع برسیم؛ جایی که داده ­های جدیداً جمع­آوری شده با داده­هایی که قبلاً جمع­آوری کرده­ایم تفاوتی ندارد و مثل هم شده ­اند.
۱-۹- روش نمونه‌گیری
با توجه به ویژگی‌های ذکر شده برای جامعه آماری، امکان شناسایی و تعامل با همه افراد جامعه ممکن نمی‌باشد. از این‌رو انتخاب یک نمونه آماری به عنوان نماینده جامعه مورد نظر اجتناب‌ناپذیر است. نمونه‌گیری تئوریک یا نظری مناسب‌ترین شیوه انتخاب نمونه در پژوهش‌های کیفی است. این نمونه‌گیری عبارت است از فرایند گردآوری داده‌ها برای نظریه‌پردازی که از این طریق تحلیلگر به طور همزمان داده‌هایش را گردآوری و کدگذاری و تحلیل می‌کند و تصمیم می‌گیرد که چه داده‌هایی را در مرحله بعدی گردآوری کند و آن‌ها را کجا پیدا کند تا بدین وسیله نظریه‌اش را در حین شکل‌گیری‌اش تدوین کند. نظریه در حال تدوین، فرایند گردآوری داده‌ها را کنترل می‌کند . استفاده از نمونه​گیری نظری به منزله یک استراتژی˓ تنها زمانی امکان​پذیر و عملی است که اقتضای آن را بپذیریم˓ که تمامی مصاحبه‌ها در یک مرحله انجام نشوند و تفسیر داده​ها پیش از پایان مصاحبه​ها آغاز شود. تفسیر فوری داده​های گردآوری شده مبنای تصمیم​گیری درباره نمونه​گیری است. این تصمیم‌گیری تنها به حوزه انتخاب موارد نمونه محدود نمی​شود، بلکه تصمیم‌گیری درباره نوع داده​هایی که در ادامه باید گردآوری شوند و در موارد حاد تغییر روش را نیز شامل می​شود[۲۸].
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۱-۱۰- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
روش تجزیه و تحلیل در این تحقیق، قیاسی (غیرآماری) است. با توجه به هدف تحقیق، که همانا شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت استقرار مراکز سنجش شایستگی و ارائه مدلی برای آن است، با انجام بررسی‌های اولیه، از روش نظریه مبنایی(نظریه برخاسته از زمینه، تئوری زمینه‌دار ، نظریه بنیادی، گراندد تئوری)، برای استخراج عوامل مؤثر و ارائه مدل برای آن استفاده می­ شود. به دلیل اینکه بخشی از جمع‌ آوری داده‌ها از طریق مصاحبه صورت خواهد گرفت، لذا در تجزیه و تحلیل کیفی از کدگذاری و تحلیل داده‌های کیفی استفاده خواهد شد.
«نظریه مبنایی معمولاً، بر سطح خرد (نه کلان) متمرکز است و بر تفسیر مداوم، بین تحلیل داده‌ها تأکید دارد» [۲۷]؛ زیرا هدف، استخراج نظریه­ای بر مبنای داده‌های جمع­آوری شده است. حاصل تئوری مبنایی ، نظریه­ای است که از نظر وسعت در طبقه ­بندی نظریه‌های میانی قرار می‌گیرد و از نظر نوع، یک نظریه اسمی یا مبتنی بر داده‌هاست و بنابراین می‌تواند فاصله تئوری و عمل را کاهش دهد[۲۹].
تئوری مبنایی، آفرینش نظریه به روش استقرایی و تلاش برای درک درست و احساس مناسب از وقایع روزمره است. همچنین تلاشی است برای درک دنیای مشارکت‌کنندگان آن‌طور که خود آن‌ها ساخته‌اند. گراندد تئوری می‌تواند بین مفاهیم ارتباط برقرار کند و از وقایع و امور مادی، مفاهیم انتزاعی تولید کند که شاید با پژوهش‌های کمی به دشواری قابل انجام هستند[۳۰]. با این روش پژوهش، شناخت شرایطی که فرایندهای روانی اجتماعی در آن روی می­ دهند، تشریح متغیرهای اجتماعی مؤثر و مخفی که رفتار انسان را شکل می‌دهد و درک شرایط اجتماعی که منشاء رفتار هستند، میسر است. در زیر فعالیت‌های انجام شده در مراحل اصلی تحقیق کیفی به اختصار بحث می‌شود.
۱- طرح تحقیق
نخستین گام، تعریف پرسش‌های اساسی تحقیق است. پرسش‌ها را باید حتی‌المقدور محدود تعریف کرد تا تحقیق بر موضوع متمرکز شود، اما نه آن‌چنان محدود که امکان کشف یافته‌های غیرمنتظره و انعطاف­پذیری از میان برود. برای انجام هر نوع بررسی و تحقیقی، مسئله­ای پیش می ­آید و سپس سوالاتی در آن مورد مطرح می‌شوند.
سؤال تحقیق اهمیت خاصی دارد؛ چرا که به نوعی، باعث می‌شود موضوع مورد بررسی محدود شود. در بررسی­­ها و تحقیقات نمی­ توان همه جوانب یک موضوع را بررسی کرد[۲۷]. در کل می­توان چنین گفت که مطالعات نظریه مبنایی با سوال «اینجا چه می­گذرد» آغاز می­شوند. این شیوه­ای است که به محقق کمک می­ کند فرایند یا یک موقعیت را درک کند. در این مراحل محقق باید ویژگی­ای داشته باشد که اصطلاحاً حساسیت نظری نامیده می‌شود. حساسیت نظری باید در دو مرحله (انتخاب موضوع و کدگذاری) حفظ شود. حساسیت نظری به کیفیت شخصی محقق اشاره دارد؛ منظور، آگاهی و باریک بینی محقق در مورد معنی داده­هاست. حساسیت نظری به داشتن بصیرت و توانایی معنی دادن به داده اشاره دارد و باعث می­ شود نظریه­ای توسعه یابد که مبنایی و به لحاظ مفهومی غنی و باانسجام بالا باشد[۲۷].
۲- جمع‌ آوری و مرتب کردن داده‌ها
در مورد جمع‌ آوری داده در بخش ۱-۷ توضیح داده شد.
۳- مرحله تجزیه و تحلیل داده ­ها
در تحقیق نظریه مبنایی، فرایند جمع‌ آوری داده‌ها ، نظم دادن و تجزیه و تحلیل داده‌ها به هم وابسته‌اند و هم­زمان انجام می‌شوند. به عقیده­ی اشتراوس و کوربین (۱۹۹۸) این فرایند‌، اعمالی را نشان می­دهد که به وسیله­ آن نظریه ­ها بر پایه داده ساخته می‌شوند. تجزیه و تحلیل داده ­ها برای هر مورد (هر نمونه) بر اساس مفاهیمی صورت می‌گیرد که در جریان کدگذاری به دست می‌آیند. در جریان کدگذاری، داده ­ها به واحد­های(قطعات) کوچکتر تجزیه یا شکسته می‌شوند و مفهوم‌سازی از آن­ها صورت می­گیرد. این قسمت فرایند اصلی ساختن نظریه است.
نکته­ی دیگری که در اینجا شایان ذکر است، این است که مرز بین انواع کدگذاری‌ها مصنوعی است؛ یعنی ممکن است از یک مرحله­ کدگذاری به مرحله دیگری وارد شویم، بدون این که متوجه باشیم. این اتفاق بیشتر در مراحل کدگذاری باز و کدگذاری محوری اتفاق می‌افتد. در مرحله­ تحلیل، کدگذاری­های باز ، محوری و انتخابی وجود دارند. کدگذاری به فرایندی از تحلیل اشاره دارد که از خلال آن مفاهیم تشخیص داده شده، ابعاد و خصوصیات آن در داده‌ها کشف می‌گردند. کدگذاری باز به آن بخش از کار اطلاق می‌شود که به طبقه‌بندی کردن پدیده‌ها از یادداشت‌های کوتاه پرداخته می‌شود که نتیجه­ نهایی آن، نام نهادن و طبقه‌بندی کردن مفاهیم است[۲۷].
۴- ارائه نظریه و مقایسه با ادبیات
از این مرحله است که داده‌ها به نظریه تبدیل می‌شوند. تماشای رشد و نمو نظریه، یک حالت جالب توجه است. یگانگی، یک فرایند مداوم است که در طول زمان به وجود می ­آید. می‌توانیم بگوییم نظریه‌سازی از اولین تحلیل­ها ادامه می‌یابد. یگانه‌کردن یک عمل متقابل بین داده‌هاست[۲۷]. اولین قدم در مرحله­ یگانه‌کردن، تصمیم‌گیری در مورد طبقه ­بندی مرکزی است. طبقه ­بندی مرکزی، که گاهی طبقه ­بندی درونی هم نامیده می‌شود، تم (درون مایه­ی) تحقیق را نشان می‌دهد که محصول یک نوع تجرید است.
۱-۱۱- تعریف واژگان کلیدی
مراکز سنجش شایستگی: منظور از مراکز سنجش شایستگی همان کانون‌های ارزیابی و توسعه‌ای است که در سازمان‌ها تحت این عنوان مستقر می‌شوند.
کانون ارزیابی: مراکز ارزیابی، روشی جامع برای ارزیابی قابلیت‌ها و توانایی‌های افراد است. از این ارزیابی‌ها می‌توان برای سنجش آمادگی‌ها و توانایی‌های فعلی افراد و یا استعدادهای بالقوه آن‌ها استفاده کرد. مراکز ارزیابی، به ارزیابی گروهی از شرکت‌کنندگان (داوطلبان ) توسط تیم ارزیابی با بهره گرفتن از تمرین‌ها و آزمون‌های متنوعی دلالت دارد که به منظور انتخاب افراد واجد‌شرایط برای تصدی مناصب به طورعمده مدیریتی استفاده می‌شود[۳].
کانون توسعه‌ای: استفاده از تکنیک کانون ارزیابی به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف شرکت‌کننده است. از کانون توسعه‌ای برای شناسایی نیازهای توسعه‌ای که عملکرد اثربخش شغلی و یا بهبود شغلی را تسهیل می‌کند، استفاده می‌شود. این امر به نوبه خود به توفیق بیشتر سازمان منجر می‌شود[۱۱].
شایستگی: شایستگی قابلیت ها و رفتارهای دورنی افراد است که برای انجام درست کار لازم هستند.
گراندد تئوری: روش تحقیق کیفی است˓ که برای بررسی فرایندهای اجتماعی موجود در تعاملات انسانی به‌کار می‌رود و عبارت است از فرایند ساخت یک نظریه مستند و مدون از طریق گردآوری سازمان‌یافته و تحلیل استقرایی مجموعه داده‌های گردآوری شده به‌منظور پاسخگویی به پرسش‌های نوین در زمینه‌هایی که فاقد مبانی نظری کافی برای تدوین هرگونه فرضیه و آزمون آن هستند[۲۸].
فصل دوم
ادبیات تحقیق
۲-۱- مقدمه
امروزه تصمیم‌گیری، شناسایی و بهره‌گیری از مدیران شایسته یکی از اساسی‌ترین چالش‌های پیش روی سازمان‌ها برای عبور از شرایط دشوار فردا است. به‌ همین منظور، بسیاری از سازمان‌های آینده‌نگر، به دنبال طراحی برنامه‌های جدی و منظم برای برآورد و تأمین نیازمندی‌های آینده خود در این زمینه هستند. بدیهی است اجرای این برنامه‌ها مستلزم استفاده از فنون ارزیابی علمی و قابل اعتمادی است که بتوانند به ارزیابی درست شایستگی‌های مورد نظر بپردازند [۳۰؛۱۰].
سازمان‌ها از تعدادی ابزارهای منابع انسانی برای رسیدن به تناسب فرد و سازمان استفاده می‌کنند. این‌ها عبارتند از: استفاده از فرایندهای انتخاب پیشرفته[۳۱]؛ تاکتیک‌ها و فرایندهای اجتماعی‌کردن سازمانی باشدت بالا[۳۲؛۳۳]؛ فرایند‌های‌ توسعه و آموزش رهبری[۳۴]و فرایندهای توسعه و برنامه‌ریزی شغلی سازمان‌یافته[۳۵]˓روش کانون ارزیابی برای استخدام فارغ‌التحصیلان با پتانسیل بالا و شناسایی افرادی که بهترین تناسب را با سازمان دارند، به‌کار گرفته می‌شود. آن‌ها قادر به اندازه‌گیری طیف وسیعی از شایستگی‌ها و مهارت‌ها هستند و آنها مخصوصا قدرت مدیریت و شایستگی فردی مرتبط با موفقیت مدیریتی، رضایت شغلی و تناسب فرد-سازمان را اندازه می‌گیرند[۳۶]. نمرات کانون ارزیابی اعتبار پیش‌بینی را نشان داده‌اند[۳۷]˓ با این حال شک‌هایی در مورد قدرت پیش‌بینی با گذشت زمان وجود دارد[۳۸].
فارغ‌التحصیلان برای استخدام و توسعه پرهزینه هستند، اما مهارت‌های آن‌ها به شکل فزاینده‌ای مورد نیاز سازمان‌هاست[۳۲؛۳۹]. ظهور مدیریت استعداد باعث شده سازمان‌ها افرادی را استخدام کنند که در آینده از ستارگان سازمان باشند. ستارگان فارغ‌التحصیل غالبا ” بلند پرواز” ، ” سریع السیر"، ” پتانسیل بالا” لقب می‌گیرند و نشان‌دهنده‌ی یک رده خاص از منابع انسانی هستند و می‌توانند سهم منحصر به فردی در موفقیت استراتژیک سازمان داشته ‌باشند[۳۱]. سازمان‌ها منابع قابل‌توجهی در توسعه و فرآیندهای مدیریت شغلی برای فارغ‌التحصیلان با پتانسیل بالا سرمایه‌گذاری می‌کنند. فارغ‌التحصیلان انتظار مسئولیت زود هنگام برای کارهای پیچیده، فرصت‌های شغلی با دید بلند، فرصت‌های توسعه کیفی و پیشرفت شغلی سریع را دارند. سازمان‌ها از فارغ‌التحصیلان با توان بالقوه بالا انتظار دارند تا به عملکرد برتر دست یابند و انعطاف‌پذیری، وفاداری و تعهدشان را به سازمان نشان دهند[۴۱؛۴۲]. از آن‌ها انتظار می‌رود که به سرعت با ساختار و فرهنگ سازمان یکپارچه شوند[۴۳؛ ۴۴؛ ۳۸].
کانون‌های ارزیابی به ‌طور گسترده‌ای برای انتخاب فارغ‌التحصیلان استفاده می‌شوند و آن‌ها موفقیت قابل‌توجهی در پیش‌بینی طیفی از خروجی‌های قابل توصیف، مانند عملکرد بالا، پیشرفت و رضایت شغلی دارند[۴۵؛۴۶]. کانون‌های ارزیابی ویژگی‌های مهمی دارند که باعث می‌شود برای انتخاب فارغ‌التحصیلان مناسب باشند. آن‌ها استاندارد شده‌اند. آن‌ها روی تمرین‌های وابسته به عملکرد و رفتاری تمرکز می‌کنند و ابعاد مهارتی متعددی را با بهره گرفتن از تمرین‌های مختلف اندازه‌گیری می‌کنند. آن‌ها از ارزیابان متعددی برای اندازه‌گیری ابعاد مهارت استفاده می‌کنند[۴۷]. کانون‌های ارزیابی ظرفیت اندازه‌گیری خصوصیات یکتای سرمایه‌انسانی و منطبق کردن آن‌ها با فرهنگ و استراتژی سازمانی را دارند. این اتفاقات به این دلیل است که فرایند توسعه‌ی کانون ارزیابی ریشه در فرایندهای سازمانی مانند مدل شایستگی و آنالیز شغل دارد. رفتارهایی که معمولا در کانون‌ارزیابی، ارزیابی می‌شوند به عملکرد شغل واقعی و نیازهای فرهنگ سازمان، مربوط می‌شوند[۴۸].
کانون های ارزیابی ارزش پیش‌بینی به طور بالقوه خاصی برای افراد فارغ‌التحصیل دارند. فرایند ارزیابی ممکن است خودش ادراکات مثبتی درباره حرفه‌ای بودن سازمان و اینکه سازمان چطور پیش می‌رود˓ایجاد کند. فارغ‌التحصیلان با پتانسیل بالا به احتمال زیاد در معرض شیوه‌های مختلفی که به منظور افزایش تناسب فرد و سازمان طراحی شده‌اند، قرار می‌گیرند. این فرایندها ممکن است ادراکات ابتدایی فارغ‌التحصیل از سازمان را تغییر دهد و ممکن است که دنیای شخصی فارغ‌التحصیل به خاطر قرارگرفتن در معرض فرآیندهای سازمانی تغییر کند[۳۸].
۲-۲- تاریخچه
۲-۲-۱- کانون‌های ارزیابی از کجا آمده‌اند؟
با این‌که کانون‌های ارزیابی در اروپا به وجود آمده‌اند، اما اکثر داده‌ها حکایت از ایجاد آن در امریکا دارد. هرچند بخش خصوصی بیشتر زیر نفوذ سنت امریکایی است، اما سنت اروپایی هنوز سهم مناسبی در بخش دولتی دارد. قدیمی‌ترین نمونه‌ای که به کانون ‌ارزیابی شباهت دارد، هیئت مصاحبه ارتش[۲] است. این هیئت در سال ۱۹۴۲ ایجاد شد و اقدام‌هایی انجام داد که در سایر واحدهای ارتش، به خصوص هیئت انتخاب افسران ارتش[۳] به‌کار گرفته شد. هیئت اخیر نیز باعث ایجاد رویکرد مشابهی در انتخاب افسران ارتش آلمان شد[۱۱].
دومین گام مهم در امریکا، و این بار نیز در ارتش اتفاق افتاد. در سال ۱۹۶۶˓ دفتر مطالعات استراتژیک OSS))[4] که به CIA تبدیل شد، از روشی مشابه برای انتخاب جاسوسان خود استفاده کرد. استفاده از این روش به عنوان نقطه آغاز و تولد کانون‌های ارزیابی شناخته می‌شود. البته این ادعا چندان درست نیست، اما بهبودهای بعدی این روش در CIA، تمرین‌ها و محتوایی ایجاد کرد که در حال حاضر کاربرد وسیعی دارند. تفاوت میان رویکرد امریکایی و انگلیسی هنوز بر شیوه و محتوای کانون‌های ارزیابی مؤثر است. کانون‌های ارزیابی بخش دولتی تا حد زیادی از رویکرد هیئت انتخاب افسران ارتش یا هیئت انتخاب خدمات عمومی[۵] تأثیر پذیرفته‌اند. شیوه مورد استفاده در بخش خصوصی، متأثر از روش OSS است[۱۱].
اولین کاربرد عمومی در اروپا، ایجاد هیئت انتخاب خدمات عمومی بود که برای ارزیابی شایستگی داوطلبان انتصابات خدمات عمومی و دیپلماتیک مورد استفاده واقع می‌شد. این هیئت از زمان تأسیس در سال ۱۹۴۵ تاکنون، به فعالیت خود ادامه داده است. هیئت انتخاب خدمات عمومی به این دلیل ایجاد شد که پیش از آن رویه‌های انتخاب متکی بر رشته و سطح تحصیلات بود. این روش برای مردانی که درگیر جنگ بودند و به تحصیل نپرداخته بودند، مناسب نبود. بدیهی است که از آن زمان پیشرفت‌هایی حاصل شده، اما اصول کاری تغییر نکرده است. تمرین‌هایی که برای شبیه‌سازی کار مدیران ارشد شرکت‌ها و سازمان‌های خدماتی طراحی شده‌اند، مشتمل بر کارگروهی، تمرین‌های نوشتاری، ارائه مطالب و حل گروهی مسئله می‌باشد. علاوه بر این، داوطلبان آزمون توانایی و پرسشنامه‌ای را تکمیل می‌کنند، همکارانشان آنان را ارزیابی می‌کنند و توسط سه نفر مختلف مصاحبه می‌شوند[۱۱].
پیشرفت مهم بعدی در خدمات عمومی، استفاده از کانون‌های ارزیابی در شرکت مخابرات امریکا (AT&T) است که مطالعه‌ای طولی [۶] از پیشرفت مدیریت را انجام داده ‌است. شرکت در اوایل دهه۱۹۵۰در پی شناسایی افرادی بود که بدون در نظر گرفتن تحصیلات و زمینه‌های شغلی قبلی، مستعد پیشرفت در شغل‌های مدیریتی باشند. این کار از دو جهت بسیار نافذ بوده است. اول این‌که اطلاعات فراوانی برای سنجش اعتبار این روش به‌دست داده است. اطلاعات جمع‌ آوری شده کانون‌ها و پیش‌بینی پیشرفت شغلی داوطلب در آینده افشا نشد و به صورت ادواری مقایسه‌هایی میان پیشرفت واقعی و پیش‌بینی صورت گرفت. در پی انتشار نتایج این پروژه، سایر شرکت‌ها - به خصوص در امریکا - به AT&T توجه کردند تا ببینید چه اتفاقی آنجا افتاده است و چگونه از این روش بهره ببرند[۱۱].
در دهه‌ های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، استفاده از این روش رشد اندکی داشت و این رشد بیشتر در امریکا و شعب شرکت‌های امریکایی در اروپا بود. استفاده‌ کنندگان کانون ارزیابی در آن زمان بیشتر شعبه‌های شرکت‌های امریکایی مثل IBM و زیراکس بودند[۴۹]. البته همان رقابتی که بر رشد کانون ارزیابی در امریکا تأثیر داشت، در انگلستان نیز وجود داشت. برای مثال مارس[۷] در اوایل دهه ۱۹۷۰ از کانون‌های ارزیابی برای انتخاب مدیران ارشد استفاده کرد و تا مدتی در صنعت موادغذایی یکه ‌تاز بود. در پایان دهه۱۹۸۰دو رقیب اصلی مارس ، کادبری شوئپس[۸] و رانتری مکینتاش[۹] (که اکنون بخشی از نستله است) برای انتخاب مدیران ارشد خود از کانون ارزیابی استفاده کردند[۱۱].
برخی شرکت‌های چندملیتی اروپایی نیز از اواسط دهه ۱۹۷۰، به استفاده از کانون‌های ارزیابی رو آوردند. شرکت‌هایی مثل فیلیپس و زیمنس از جمله این شرکت‌ها بودند.در طی این سال‌ها، استفاده از کانون‌های ارزیابی در بخش عمومی رشد کرد. رشد چشمگیر بعدی در سال ۱۹۷۸ اتفاق افتاد؛ زمانی‌که کمیسیون فرصت‌های برابر[۱۰] از کانون ‌ارزیابی به عنوان ابزار استخدام کارمندان اجرایی و عالی رتبه خود استفاده کرد. آنان به دنبال مکانیسمی عادلانه برای انتخاب افراد بودند[۱۱].
در سال‌های اخیر، کانون ارزیابی، روش متداول در گزینش و ارزیابی مدیران شناخته شده است. براساس پژوهشی در سال ۱۹۹۱، ۶۰ درصد شرکت‌های انگلیسی از این روش بهره می‌جستند. در حالی‌که تحقیق مشابهی در سال ۱۹۸۶ تعداد شرکت‌های استفاده کننده از کانون ارزیابی را فقط ۲۰ درصد گزارش کرده بود. در سال ۱۹۸۹ محقق دیگری به نام مآبی[۱۱] برآورد کرد که ۳۷ درصد شرکت‌هایی که بیش از یک هزار نفر پرسنل دارند، برای انتخاب و آموزش مدیران خود ازکانون ارزیابی استفاده می‌کنند. یک بررسی دیگر در سال ۱۹۹۳ گزارش کرد که شرکت‌های بزرگ تمایل بیشتری به بکارگیری کانون‌ارزیابی دارند. براساس این گزارش˓ ۴۹/۹ درصد شرکت‌های خصوصی و ۳۸/۷ درصد شرکت‌های دولتی در انگلیس کانون‌ارزیابی دایر کرده‌اند. برآورد دیگر حاکی از این است که ۴۰ درصد سازمان‌های فعال در انگلیس (که بیشتر از ۱۰۰۰ نفر پرسنل دارند) از این رویکرد به نحو گسترده استفاده می‌کنند.
بررسی تمرین‌های کانون ارزیابی در سازمان‌ها در ایالت متحده بیان می‌کند که با وجود فقدان یکنواختی در تمرین‌های کانون‌ارزیابی، راهنماها و ملاحظات اخلاقی برای عملیات کانون‌ارزیابی نوشته شده ‌است[۵۰؛۵۱]. این راهنماها توسعه یافتند و توسط شاغلانی که در استفاده از تکنیک کانون‌ارزیابی متخصص بودند، امضا شدند. با این حال،دستورالعمل‌ها تنها پیشنهاد می‌کنند که مراکز ارزیابی چطور توسعه یابند و استفاده شوند[۵۲].
۲-۲-۲- تاریخچه کانون ارزیابی در ایران
در ایران نیز‌، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) و سازمان مدیریت صنعتی در طراحی و اجرای مراکز ارزیابی پیشگام هستند‌. شرکت های سایپا ، تیزرو، شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی ایران‌، ریخته‌گری ایران خودرو، تراکتورسازی ایران و … از جمله سازمان‌های ایرانی هستند که از این روش استفاده کرده‌اند[۳].
در سال ۱۳۸۲ یک رخداد بسیار عظیمی در توسعه منابع‌انسانی ایدرو بوجود آمد و آن تأسیس مراکز ارزیابی برای شناسایی قابلیت‌ها و شایستگی‌های مدیران بود و شاید برای اولین بار در کشور بود که برای انتصاب مدیران و حتی تعیین نیازهای آموزشی آنان گروهی با تخصص‌های متنوع در مرکزی به سنجش قابلیت‌های مدیران می‌پرداختند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-01] [ 08:05:00 ب.ظ ]




پلی­پروپیلن به دو گروه هموپلیمر وکوپلیمر تقسیم می­ شود. هموپلی­مر متبلور است ودمای ذوب آن حدود ۱۶۱-۱۶۵ درجه سلسیوس می­باشد. نرم­شدگی آن هم حدود ۱۵۵ درجه سلسیوس می‏باشد، و توزیع وزن ملوکولی آن کم است. کوپلی‏مر هم شامل مقداری هم­تکپار اتیلن است و به کوپلیمر تصادفی و بلوکی تقسیم می‏شود. نقطه ذوب آن حدود ۱۴۰ – ۱۵۰ درجه سلسیوس است.
پلی­پروپیلن به انواع اتکتیک، ایزوتکتیک و سیندوتکتیک تقسیم می­ شود. گروه ­های متیل ممکن است در یک طرف به فرم تناوب یا بصورت تصادفی باشند. این فرم­ها به ترتیب ایزوتکتیک، سیندوتکتیک و اتکتیک نامیده می­شوند. که این فرم­ها مربوط به هموپلی­مر می­باشند. پلی­پروپیلنی که عموماً برای کاربرد در چوب پلاستیک استفاده می‏شود، عموما اتکتیک است.
پایان نامه - مقاله - پروژه

شکل ۴- پلی پروپیلن

۱-۲-۸-تقویت­کننده­ها و سازگارکننده­ها
خواص چندسازه تحت تاثیر اجزاء، توزیع آنها و اثر متقابل بین آنهاست. ممکن است بعضی از خواص این فرآورده جمعی از خواص اجزا باشد. اما گاهی بعضی خواص حالت هم­بیشی[۲۲] داشته و نمی­ توان آنها را با جمع ساده خواص اجزا محاسبه نمود.
میزان ماده تقویت­کننده عموماً به صورت نسبت حجمی یا وزنی اجزا تعریف می­ شود. نقش یک جزء در بهبود خواص کلی چندسازه با این پارامتر تعیین می­ شود. غالبا میزان با نسبت الیاف مهمترین عامل تعیین­کننده این محصولات می­باشد. ضمناً این پارامتر در حین فرایند تولید به آسانی قابل کنترل می­باشد (تجویدی، ۱۳۸۲).
بطور‏کلی پلاستیک­ها از لحاظ خواص فیزیکی و مکانیکی ضعیف می­باشند و تقویت این مواد بوسیله تقویت­کننده­ها امری ضروری به­نظر می­رسد. تقویت­کننده­ها را می­توان به دو دسته تقویت کننده­ های لیفی و غیر لیفی تقسیم ­بندی نمود (محراب­زاده و اکبریان،۱۳۶۷)
تقویت کننده­ های لیفی شامل ذراتی هستند که دارای نسبت طول به قطر بالایی هستند. و این امر باعث می­ شود که قسمت اعظم تنش­های وارده به فاز پلیمری به الیاف منتقل شده و در نتیجه مقاومت چندسازه افزایش یابد (ساتایانارایانا[۲۳]،۱۹۸۱).
الیاف تقویت­کننده به دوگروه الیاف طبیعی والیاف مصنوعی تقسیم ­بندی می­ شود (سندی و جاکوبسون[۲۴]، ۱۹۹۷).
طی دهه اخیر امکان استفاده از مواد لیگنوسلولزی مانند الیاف چوب، کنف، باگاس و نارگیل و سایر مواد با منشا طبیعی به عنوان تقویت­کننده پلاستیک­ها مورد توجه بسیاری از محققین قرارگرفته است. ازجمله فوائد این مواد می‏‏توان به قیمت ارزان، آسانی فرآورش، اثر سایشی­کم بر روی تجهیزات فراورش در مقایسه با الیاف مصنوعی، سهولت اصلاح سطوح الیاف با مواد جفت کننده، مقدار زیاد نسبت مقاومت به وزن ،تجدیدی شوندگی و در دسترس بودن منابع آنها اشاره کرد (امیدوار، ۱۳۷۹).
اما مهمترین معایب الیاف طبیعی در چندسازه‏‏ها عبارتند از : دمای پایین‏‏تر برای فراورش، وجود مشکلاتی در پخش و پراکنش مناسب الیاف چوب درماتریس پلی­مر و دمای بالای مورد نیاز برای ذوب کردن پلی­مر که منجر به تجزیه الیاف چوبی می­گردد. ناسازگاری الیاف طبیعی آبدوست با الیاف طبیعی آبگریز و احتمال جذب رطوبت توسط الیاف به منظور سازگاری چنین محصولاتی معمولاً با یک سازگارکننده به مخلوط اضافه می­ شود که سطح مشترک دوفاز تلفیق‏‏شده را افزایش داده و باعث بهبود خواص این‏‏محصول می­گردد (تجویدی، ۱۳۸۲). بدیهی است هرچه اتصال بین مواد تقویت­کننده و فاز زمینه قوی­تر باشد، چندسازه ساخته شده از مقاومت بالاتری برخوردار خواهد بود. از طرفی حالت قطبی الیاف لیگنوسلولزی و حالت غیر­قطبی اکثر پلی­مرها مانع از انتقال تنش از فاز زمینه به فاز تقویت‏‏کننده می­ شود. بنابراین در ساخت مواد چندسازه استفاده از مواد افزودنی به عنوان سازگار­کننده که موجب بهبود اتصال بین دو فاز پلی­مری و تقویت­کننده می­گردد، ضروری به نظر می­رسد.
یک مولکول عامل سازگارکننده حاوی یک گروه عاملی معدنی و یک گروه عاملی آلی است که گروه عاملی معدنی به سطح پرکننده و گروه عاملی آلی به زنجیره پلی­مری اتصال دارد (شاکری و امیدوار، ۱۳۸۱).
از انواع مواد سازگارکننده می­توان سازگارکننده­های سیلانی، تیتنات‏‏ها، متاکریلات­ها و انیدرید­ها را نام برد (شاکری و هاشمی، ۱۳۸۲).

۱-۲-۹-روش های فراورش پلاستیک­ها
روش­های فراورش متفاوتی در مورد پلاستیک ها کاربرد دارند. اکستروژن[۲۵] و قالبگیری­تزریقی[۲۶] از همه رایج­ترند. در اکستروژن، رزین در دستگاه اکسترودر ذوب شده و به درون یک قالب فرستاده می شود. این قالب ماده مذاب را به شکل محصول نهایی درمی­آورد. آنگاه ماده مذاب به سرعت سرد شده و شکل بدست آمده حفظ می‏‏­گردد. پلاستیک جامد وارد بخش کشنده دستگاه که شکلی مشابه قطعه ساخته شده دارد می شود. این بخش ماده مذاب را از داخل قالب بیرون کشیده و در سیستم خنک­کننده حرکت می­دهد. آنگاه محصول به قطعات کوچکتر بریده‏‏شده و یا به دور یک قرقره پیچیده می­ شود. اکستروژن فرآیندی پیوسته است و محصول با سطح مقطع ثابت و طول بی‏‏نهایت تولید می­ کند. فیلم­ها، پوشش‏‏ها، لوله­ها و پروفیل­ها عموماً به این روش تولید می­شوند. دراین فرایند به گرمانرمی با شاخص جریان­مذاب (MFI)[27] پایین نیاز است. زیرا استحکام مذاب اهمیت دارد. دستگاه­های اکسترودر عمدتاً به دوشکل وجود دارند. یک‏‏پیچه (یک ماردونه)و دو‏‏پیچه (دوماردونه)[۲۸]. دستگاه­های دوپیچه عموماً برای مخلوط­کردن پلاستیک و مواد افزودنی مانند پرکننده مورد استفاده قرار می­گیرند. درحالیکه از نوع یک‏‏پیچه معمولاً برای ساخت قطعات پلاستیک استفاده می­ شود.

شکل ۵- دستگاه اکسترودر
قالب­گیری تزریقی فرآیندی است که یک ماده گرمانرم مذاب تحت فشار بالا به داخل یک قالب فولادی تزریق می­گردد. پس از سخت شدن پلاستیک قالب بازشده و محصولی به شکل حفره قالب بدست می آید. یک دستگاه قالب­گیری تزریقی از دو بخش تزریق و گیره تشکیل می­ شود. بخش تزریق پلاستیک را ذوب کرده و به قالب تزریق می‏‏کند. بخش­گیره قالب را باز و بسته کرده و درهنگام تزریق محکم نگه می­دارد. در این فرایند به ماده گرمانرمی با شاخص جریان مذاب بالا نیاز است. زیرا ماده مذاب باید توانایی جریان و پرکردن کامل قالب را داشته باشد (ایناس وهمکاران، ۲۰۰۱). نهایتاً لازم به ذکر است که شرایط فرآورش برخواص چندسازه‏‏های الیاف طبیعی-‏‏پلاستیک به­شدت موثراست (استرانگ[۲۹]، ۲۰۰۰).

شکل ۶- دستکاه قالبگیری تزریقی

۱-۲-۱۰-روش پرس
همانطورکه می­دانیم چوب پلاستیک­ها بطور سنتی با بهره گرفتن از پرس ساخته می­شوند. مخلوط مواد بصورت پودر در یک قالب تحت حرارت و فشار قرار می­گیرد. همان­طورکه بیان شده رایجترین روش برای تولید این­فرآورده روش تزریقی و اکستروژن است. ذرات لیگنوسلولزی به‏‏روش تزریقی بهتر توسط مواد ترموپلاستیک کپسوله می‏‏شوند. و سطح فرآورده ­ها غنی از پلی­مر است. و الیاف جهت­گیری خاصی دارند. درحالیکه در تخته­های تولید شده به روش اکستروژن پارامترهایی مانند جهت­گیری و مرزلایه­ها کمتر قابل تشخیص است و در سطح نمونه­ها بروش اکستروژن فیبرها آشکار هستند (میگنولت و همکاران، ۲۰۰۹). ولی مهمترین روش تهیه محصولات چند سازه پلی‏‏پروپیلن – ذرات چوب روش اکسترودر است. که با بهره گرفتن از این روش محصولات مورد نظر به صورت ورق و پروفیل به منظور استفاده در زمینه ­های مختلف تهیه می‏‏گردند. فرآیندی مانند قالب­گیری تزریقی زمانی مورد استفاده قرار می­گیرند که محصولات مورد نظر دارای شکل پیچیده­ای باشند، و یا نیازی به فرایند پیوسته نباشد.(دادخواه تهرانی، ۱۳۸۷). همچنین روش پرس برای تخته‏‏هایی با ابعاد بزرگ، دانسیته متفاوت و یا حجم زیاد استفاده می­ شود. ضمن اینکه در این روش می­توان از حجم بالای الیاف (بیش از ۸۰% وزنی) استفاده کرد.(چهار محالی و همکاران، ۱۳۸۵)
۱-۲-۱۱-اهمیت وکاربرد‏‏های چندسازه چوب­پلاستیک
باتوجه به دلایل زیر تولید و استفاده نیاز مواد چندسازه از جمله چندسازه­های لیگنوسلولزی در کشورهای در حال توسعه، همانند کشور ما از اهمیت ویژه­ای برخوردار است.

 

        1. انتخاب مواد اولیه و روش تولید مناسب صرفه­جویی قابل توجهی را در انرژی مصرفی سبب می­ شود.

       

        1. بطورکلی تولید چندسازه‏‏ها به خصوص از الیاف طبیعی از امکانات زیربنایی، تکنولوژی، دانش فنی پیشرفته و سرمایه گذاری بالا ندارد.

       

        1. روش­های مورد استفاده در ساخت کامپوزیت­ها بسیار متنوع است و این نوع تنوع باعث می­ شود که بتوان تکنولوژی مربوط را با شرایط و موقعیت حاکم بر هرکشوری انطباق داده و از امکانات موجود حداکثر استفاده را نمود.

       

        1. وجود سابقه تاریخی مصرف چندسازه‏‏­ها مانندچوب، کاه­گل، ساختمان­های بامبویی، بتون مسلح وقطعات سیمانی تقویت شده با آزبست در کشور‏‏های در حال رشد از دیگر دلایل توجیه چندسازه­ها می­باشد.

       

        1. در بسیاری موارد تولید کامپوزیت‏‏ها با وسایل ساده و در محل مصرف امکان­ پذیر است و در نتیجه مساله حمل کامپوزیت ساخته­شده از کارخانه به محل مصرف و هزینه مربوط حذف می شود (گرجانی، ۱۳۸۳).

       

       

 

ازطرفی با توجه به ویژگی‏‏های چند سازه چوب­پلاستیک این موارد کاربرد‏‏های مختلفی پیدا کرده اند. و استفاده از آنها به سرعت رو به افزایش است.
تجارب محصولات چوب پلاستیک از سال ۱۹۹۸ رشد ۲۵ درصدی داشته است. تقاضا برای تولید این فرآورده ­ها در آمریکای شمالی و اروپا از ۵۰۰۰۰ تن در سال ۱۹۹۵ به ۷۰۰۰۰ تن در سال ۲۰۰۲ رسیده است. بیشترین تجارت این فرآورده ­ها در بخشهای مختلف صنعت پلاستیک صورت گرفته بطوریکه هیچ یک از محصولات ساختمانی چنینی تقاضایی را نداشته است (ایباخ و کلمنس[۳۰]، ۲۰۰۶).
این مواد می­توانند در محوطه­های داخلی و بیرونی مورد استفاده قرارگیرند. بطوریکه بازارهای اصلی این مواد شامل خودروسازی، مبلمان‏‏شهری و ساختمان‏‏سازی می‏‏باشد (پورحمزه، ۱۳۸۵).
کاربرد عمده این محصولات عبارتنداز :
صنایع حمل و نقل:
بدنه واگن­های قطار، قسمت‏‏های مختلف بدنه خودرو سبک و سنگین، قطعات موتور، محور انتقال نیرو، قایق‏‏های تفریحی و ورزشی و…
صنایع الکتریکی و الکترونیکی:
وسایل الکتریکی،ورق مدارها،کلیدها و کنتورها
صنایع شیمیایی:
لوله‏‏های انتقال مواد شیمیایی و بخار، مخازن تحت فشار، تانکهای ذخیره مواد شیمیایی و ستون های تقطیر
وسائل ورزشی و خانگی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:05:00 ب.ظ ]




با این حال نبایدنقش دولت را در شکل گیری سرمایه اجتماعی از نظر دور داشت. شکل گیری هر پدیده اجتماعی احتیاج به شرایط خاصی دارد. به عبارت دیگر انسان‌ها نمی‌توانند به صورت کاملاً ارادی تحت هر شرایطی هر نوع جامعه‌ای را که خواستند ایجاد کنند بلکه باید زمینه‌های عینی و ذهنی لازم برای شکل گیری نوع خاصی از جامعه و پدیده اجتماعی وجود داشته باشد. مهیا کردن این زمینه‌ها عمدتاً بر عهده دولت‌هامی باشد.در این جهت تغییر نگاه دولتمردان به مردم ضروری است: افراد و مردم را باید به عنوان کسانی دید که فعالانه ـ با اعطای فرصت‌ها ـ درگیر شکل دادن به سرنوشت خودشان هستند و نه فقط به عنوان دریافت کنندگان منفعل ثمرات برنامه‌های فریبکارانه توسعه.
پایان نامه
بعلاوه آماده سازی محیط قانونی و سیاسی زیربنایی، تأمین منابع مالی و فیزیکی، ایجاد کانال‌هایی جهت ابراز شرایط توسط افراد و گروه‌ها و تعیین هنجارهای مشترک، دسترسی به سرمایه اجتماعی را امکان پذیر می کند. برای افزایش سرمایه اجتماعی می‌بایست تشکل‌های داوطلب مردمی را مورد حمایت قرار داد. با تقویت و افزایش تشکل‌های غیر دولتی همبستگی اجتماعی تکثیر شده و عمق می‌یابد و با افزایش این شاخص کارکردهای اجتماعی و اقتصادی سرمایه اجتماعی و جامعه مدنی نمایان می‌شود.
به گفته آلکسی دوتوکویل: ‹‹ جامعه و فرهنگی که از ابتدا به افراد خود می‌آموزد که نسبت به سرنوشت خود حساس بوده و در آن شرکت کنند و افراد از ابتدا می‌آموزند که برای هر امری از ساختن یک بیمارستان گرفته تا تصمیم گیری نسبت به سرنوشت یک جنگ به شور و مشورت بپردازند؛ در چنین جامعه‌ای مردم آزاد اندیش بوده و دمکراسی بنیان نهاده خواهد شد. روش‌های مبتکرانه‌ای برای اندازه‌گیری سرمایه اجتماعی وجود دارد. با این حال اندازه‌گیری واقعی آن به دلایل مختلف امکان پذیر نیست. اول آنکه، جامع‌ترین تعریف سرمایه اجتماعی، تعریفی چند بعدی است که چند واحد تحلیل را شامل می‌شود.
دوم آنکه برای اندازه‌گیری مشخصات مفاهیم غیر ملموس مانند جامعه، شبکه و رکن مشکلات زیادی وجود دارد و سومین دلیل این است که روش‌های علمی اندکی برای اندازه‌گیری سرمایه اجتمای وجود دارد و این باعث شده تا محققین معاصر مجبور شوند شاخص‌های نزدیک به آن چه واقعیت است را در نظر بگیرند؛ مثل اعتماد به دولت، تمایل به رأی دادن، نرخ رشد شرکت مردم در انتخابات، عضویت در نهادهای مدنی،ساعات فعالیت داوطلبانه افرادو… راه دیگر اندازه‌گیری سرمایه اجتماعی سنجش نبود سرمایه اجتماعی است. برای تخمین ذخیره سرمایه اجتماعی ملت به جای سنجش و اندازه‌گیری سرمایه اجتماعی به عنوان یک ارزش مثبت می‌توان نبود سرمایه اجتماعی یا به عبارت دیگر انحرافات اجتماعی از قبیل میزان جرم، جنایت، فروپاشی خانواده، مصرف مواد مخدر، طرح دعاوی و دادخواهی، خودکشی، فرار از پرداخت مالیات و موارد مشابه را اندازه گیری کرد. .( زکایی :۱۱) فرض بر این است که چون سرمایه اجتماعی وجود هنجارهای رفتاری مثبتی بر تشریک مساعی را منعکس می‌کند؛ انحراف‌های اجتماعی نیز بالفعل بازتاب نبود سرمایه اجتماعی خواهد بود( همان). مسائل اجتماعی ـ مانند ساختهای اقتصادی نامطلوبی که موجب نابرابریهای بزرگ می‌شود ـ باعث می‌گردند که اقشار اجتماعی مبتلا به این مسائل فاقد تعلق و دلبستگی و هویت نسبت به کل جامعه شوند و این آغاز بی هویتی و از خود بیگانگی در بین اقشار جامعه می‌شود .( آلمال :۱۳۸۳) با این که سرمایه اجتماعی عموماً به عنوان ارزش‌های مثبت تعریف می‌گردد؛ اما می‌توان سرمایه اجتماعی منفی را نیز در تحلیل خود مورد محاسبه قرار داد و در یک جمع جبری با سرمایه‌های اجتماعی مثبت به میزان سرمایه‌های اجتماعی مطلوب دست یافت.( همان) تشکیل یک سازمان غیر دولتی مستلزم آن است که ارزش‌ها و هنجارهای مشترک (چه مثبت و چه منفی) میان افراد وجود داشته باشد تا موجب گردد این افراد در جهت تحقق بخشیدن به این اهداف و هنجارها در سطح جامعه اقدام به سازماندهی و تشکیل گروه نمایند. همانطور که ذکر گردید یکی از شاخص‌هایی که برای اندازه‌گیری میزان سرمایه اجتماعی در جامعه مورد استفاده قرار می‌گیرد حجم فعالیت داوطلبانه افراد است. از آنجائیکه فعالیت داوطلبانه افراد عمدتاً از طریق مشارکت در گروه‌های غیر دولتی رسمی و غیر رسمی صورت می‌پذیرد می‌توان ازحجم و گستردگی فعالیت سازمان‌های غیر دولتی به عنوان معیاری در جهت سنجش میزان سرمایه اجتماعی استفاده نمود.می‌توان گفت اگر جامعه مدنی را بسان یک اتومبیل فرض کنیم، سرمایه اجتماعی به مثابه سوخت این اتومبیل به شمار می‌آید که بستگی به مقدار سوخت می‌توان پیش بینی کرد که چه مسافت‌هایی را می‌توان طی کرد، سازمان‌های جامعه مدنی مانند خیریه‌ها، سازمان‌های غیر دولتی و غیره به مثابه موتور این اتومبیل به شمار می‌آید، که هر چه قدرتمند باشد می‌تواند سربالایی‌هایی با شیب‌های زیاد را هم طی کند. همبستگی بین سرمایه اجتماعی و سازمان‌های جامعه مدنی در این مثال به خوبی پیداست. .( نشریه داوطلب : ۱۱ )
دکتر غلامعلی توسلی جامعه‌شناس معتقد است : ‹‹ توسعه سازمان‌های غیر دولتی یکی از اقداماتی است که به شکل گیری جامعه مدنی کمک می‌کند.›› .( توسلی :۱۳۸۳؛۵۲) با افزایش تشکل‌های غیر دولتی همبستگی‌ اجتماعی تکثیر می‌شود و عمق می‌یابد.به طورکلی می توان گفت ایجاد سرمایه اجتماعی مستلزم عوامل زیر است: ( نشریه داوطلب ؛ همان)
۱ـ شهروندانی فعال و مطلع به عنوان بازیگران
۲ـ شبکه‌ای غنی از سازمان‌های داوطلب و آژانس‌ها
۳ـ مجمع‌هایی برای مشورت عمومی به عنوان فرصت
۲-۵ حکمرانی و ابعاد آن
مفهوم حکمرانی با برخورداری از قدمت چند هزار ساله، همواره در بین جوامع بشری، نمود عینی داشته است. اغراق نیست که اگر مدعی شویم که این مفهوم به پیشینگی تمدن بشری است. این مفهوم به عقیده «صانعی» در دولت شهر های آتن نیز رواج داشته است. به عقیده او زمانی که دولت در نظر شهروندان به‌عنوان نهادی مستقل مطرح می‌شود (به جای اینکه یک فرایند باشد)، نیاز به حکمرانی به‌عنوان مفهومی جدای از دولت خود را آشکار می نماید. گفته می شود که در آتن باستان که به‌عنوان مهد دموکراسی شناخته شده است، شهروندان در بازار شهر همدیگر را ملاقات می کردند تا به مسائل مورد توجه جامعه و نحوه رفع آن بپردازند. در چنین شرایطی، دولت فرایندی برای پرداختن به مسائل و رفع آن بود( صانعی، ۱۳۸۵: ۲۷).
معنای ساده حکمرانی در تعبیر سازمان ملل، فرایند تصمیم گیری و اجرا تصمیمات است و دولت یکی از بازیگران مهم آن به حساب می آید که در بطن آن بازیگران دیگری نیز وجود دارند که با توجه به وابستگی شان به سطوح مختلف حکومت متفاوت هستند که این وضعیت در مناطق شهری پیچیده تر است (سازمان ملل متحد:۱). پیچیدگی برتابی مفهوم حکمرانی در سطوح خرد حاکمیت، عمدتا بواسطه وجود خرده لایه های دولت یا سازمان های غیر دولتی در قالب بازیگران محلی یا غیر رسمی است و از آنجا که دولت یکی از بازیگران عمده حکمرانی محسوب می گردد، سطح دخالت دیگر بازیگران حکمرانی بسته به میزان وابستگی با مقوله حکمرانی دولت است که این امر محل مناقشه و بحث را در این خصوص فراهم آورده است(همان). در خصوص مفهوم حکمرانی تا اکنون مباحث گسترده ای مطرح گردیده است و نویسندگان زیادی سعی کرده اند که ابعاد آن باز شود. این مفهوم در دهه های اخیر محبوبیت فراوانی در بین سازمان های خیریه ای، دانشمندان علوم اجتماعی، بشردوستان و جامعه مدنی پیدا کرده است. این محبوبیت ناشی از این واقعیت است که می توان مفهوم حکمرانی را به طیف گسترده ای از مسائل، روابط و رسومات دخیل در فرایند مدیریت عمومی و امور مربوط به حوزه خصوصی به کار برد (سازمان ملل متحد، ۲۰۰۶: ۳).
۲-۵-۱ - تعاریف حکمرانی
واژه حکمرانی از لغت یونانی(kybernan) و (kybernetes) گرفته شده است و معنی آن هدایت کردن و راهنمایی کردن و یا چیز ها را در کنار هم نگه داشتن است(نوبری و رحیمی، ۱۳۸۹: ۵) اما با این همه، این مفهوم از مفاهیمی است که از آن تعاریف گوناگونی ارائه گردیده است. گسترده گی جنبه های مفهومی آن الزامی است تا نویسندگان و پژوهشگران همواره در راستای ارتقاء نظام سیاستگذاری، آن را مد نظر داشته باشند. برخی از نویسندگان از مفهوم حکمرانی تعبیر به اعمال اقتدار اداری، اقتصادی و سیاسی در روابط بین دولت و جامعه مدنی و دیگر نهاد ها با دولت نموده اند. و برخی نیز مانند آقای «کاظمیان» از حکمرانی تعبیر به فرایند می کند. از دید او حکمروایی نوعی فرایند است که متضمن نظام به هم پیوسته ای است که هم حکومت و هم اجتماع را در بر می گیرد(کاظمیان،۱۳۸۶ ۵:). حکمرانی همچنین را می‌توان “نفوذ هدایت شده در فرایند های اجتماعی” تعریف کرد که مکانیسم های مختلفی در آن درگیر هستند، برخی از این مکانیسم ها بسیار پیچیده اند و فقط از بازیگران بخش دولتی سرچشمه نمی گیرند( صانعی، پیشین: ۲۷). اگر بخواهیم در خصوص مفهوم حکمرانی به تعابیر دقیقتری رجوع کنیم جدل زیر کمک گسترده ای به ادامه بحث در خصوص مفهوم حکمرانی می کند.

 

نام نویسنده مفاهیم، تعاریف و ویژگی های حکمرانی
سازمان ملل«کمیته اقتصادی و اجتماعی آسیا و اقیانوسیه»[۴]
(بی تا:۱-۲)
۱-تعریف: فرایند تصمیم گیری و اجرای تصمیمات
۲-ویژگی های حکمرانی:
مفهوم جدیدی نیست؛
در چند زمینه مختلف همچون حکومت اندام وار، حکومت بین المللی، حکومت ملی و حکومت محلی به کاربرده می شود؛
این مفهوم بر بازیگران رسمی و غیر رسمی درگیر در تصمیم گیری و اجرای تصمیمات و ساختار های رسمی و غیر رسمی که برای موفقیت و انجام تصمیمات طراحی شده اند، متمرکز می شود؛
در این مفهوم حکومت یکی از بازیگران آن به حساب می آید. دیگر بازیگران عبارتند از :
در سطح روستایی: زمینداران با نفوذ ، انجمن کشاورزان روستایی ، تعاونی ها ، سازمان های غیر دولتی ، موسسات پژوهشی ، رهبران مذهبی ، نهادهای مالی، احزاب سیاسی ، نظامی و..
در سطح شهری: وضعیت در مناطق شهری بسیار پیچیده تر است. بازیگران این سطح عبارتند از: فقرای شهری، طبقه متوسط شهری، کارگران و کارمندان، مافیا، نخبگان شهری، تصمیم سازان سطوح ملی، استانی و محلی، مقامات محلی، بنگاهها، مقامات دولتی سطوح میانی، متخصصان و آموزش دهندگان ملی و محلی
در سطح ملی: علاوه بر بازیگران فوق ، رسانه ها ، لابی ها ، اهدا کنندگان بین المللی ، شرکت های چند ملیتی و غیره.
سازمان ملل« کمیته اقتصادی و اجتماعی»[۵](سازمان ملل، ۲۰۰۶: ۳) حکمرانی به عنوان “بکاربردن قدرت اقتصادی ، سیاسی و اداری برای مدیریت امور مربوط به یک کشور در تمام سطوح” تعریف شده است. حکمرانی شامل مکانیسم ها، فرآیندها، رسومات که از طریق آن شهروندان و گروه های به بیان منافع، حقوق و تعهدات خود می پردازند، می شود.
مک کاولی[۶](۲۰۰۵: ۱) حکمرانی بر حسب وجود تعاریفی که از آن وجود دارد عبارت است از:
فرایندی که در آن دولت انتخاب می کند، کنترل می کند و تغییر می دهد؛
سیستمی از تعامل بین دولت ، قوه مقننه و قوه قضائیه؛
توانایی دولت برای ایجاد و اجرای سیاست های عمومی؛
به مثابه مکانیسم هایی برای ارتباط، تعامل و تعریف منافع میان شهروندان، گروه ها و نهادهای قدرت.
لغت نامه آکسفورد شیوه یا عمل حاکم بر حکومت یا سازمان های آن و … که بواسطه آن کارایی بیشتری از حکومت انتظار می رود.
کتاب آکسفورد مدیریت عمومی[۷]
(فرلیه[۸] و همکاران، ۲۰۰۵: ۲۸۲)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:04:00 ب.ظ ]




(ه)
(الف)
(ب)
(ج)
(د)
شکل ‏۳‑۹: نمودار تغییرات رسانندگی بر حسب زمان به ازای فرکانس­های: ), ۰٫۰۰۲(►), ۰٫۰۲(■), ۰٫۲(♦), ۱(◄)●s = 0( برای سطوح در حال رشد توسط انباشت ذرات خطی یکسان با طول­های: (الف) ، (ب) ، (ج) و (د) . طول زیر لایه می­باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه

۳-۳-۳ بررسی وابستگی رسانندگی مؤثر به اندازه­ ذرات

به­منظور بررسی رفتار رسانندگی بعنوان تابعی از اندازه­ ذرات انباشتی، ابتدا مقادیر این کمیت را برای سطوح مختلف و به ازای فرکانس صفر، که معادل رسانندگی می­باشد، محاسبه کرده ایم. در شکل ۳-۱۰ نمودار تغییرات لگاریتم بر حسب لگاریتم به ازای سطوح حاصله از انباشت ذرات یکسان با طول­های ۲، ۴، ۶، ۸، ۱۲ و۱۶ آورده شده است. نتایج این شکل نشان می­دهد که رسانندگی با افزایش اندازه­ ذرات انباشتی کاهش می­یابد. با برازش خطی این داده ­ها، همانطور که در شکل نشان داده شده است، رابطه­ زیر برای رفتار رسانندگی مستقیم بعنوان تابعی از انداره­ی ذرات بدست می ­آید.
(۳-۵)
نتایج ارائه شده حاصل ۵۰ بار میانگین گیری برای هر سطح می­باشد.
شکل ‏۳‑۱۰: مقادیر حسب برای سطوح رشد یافته از ذرات یکسان با طول­های . برای همه سطوح است. (■) بیانگر لگاریتم مقادیر برای هر سطح و )—( شیب حاصل از برازش داده ­ها می­باشد.
در گام بعدی رسانندگی مؤثر وابسته به فرکانس سطوح مختلف، به ازای چندین مرتبه­ی بزرگی از فرکانس محاسبه شده و نمودارهای تغییرات لگاریتم این کمیت بر حسب اندازه­ ذرات، برای سطوح رشد یافته از ذرات یکسان با طول­های ۲، ۴، ۶، ۸، ۱۲، ۱۶، ۶۴، ۱۲۸، ۲۵۶، در شکل ۳-۱۱رسم شده است. شکل ۳-۱۲ نمودار­های این تغییرات را بر حسب لگاریتم اندازه­ ذرات نشان می­دهد. همانطور که در این شکل­ها دیده می­ شود این کمیت در فرکانس­های پایین با افزایش طول ذرات کاهش، ودر فرکانس­های بالا با افزایش طول ذرات افزایش می­یابد.
نتایج ارائه شده برای ۲۰ بار میانگین­گیری می­باشد.
شکل ‏۳‑۱۱: نمودار تغییرات بر حسب . برای و به ازای فرکانس­های:
(+), (▲), (●), (▼), (♦), (◄), (■), (►).
شکل ‏۳‑۱۲ نمودار تغییرات بر حسب ، به ازای و برای فرکانس­های (+), (▲), (●), (▼), (♦), (◄), (■), (►).

۳-۳-۴ بررسی رابطه­ تخلخل و رسانندگی

به­منظور بررسی رابطه­ رسانندگی با تخلخل ، نمودار تغییرات رسانندگی DC بر حسب تخلخل، برای سطوح حاصل از انباشت ذرات خطی یکسان با طول­های ، در شکل ۳-۱۳ رسم شده است. همانطور که در شکل دیده می­ شود در این بازه از اندازه­ ذرات، رسانندگی تابعی کاهشی از تخلخل می­باشد، بطوریکه با افزایش تخلخل رسانندگی کاهش می­یابد.
با توجه به این نکته که تخلخل تابعی افزایشی از اندازه­ ذرات برای های کوچک وکاهشی برای های بزرگ است، مطالعات ما برای بررسی رابطه­ رسانندگی با تخلخل در مورد سطوح حاصل از انباشت ذرات بزرگتر نشان داد که، برای چنین سطوحی رسانندگی دیگر تابعی از تخلخل نبوده و تنها به نحوه­ قرار گیری ذرات روی یکدیگر و در واقع هندسه­ی محیط بستگی دارد. بطوریکه وقتی ما سطحی را با ذراتی که طول آنها به اندازه­ نصف سایز زیر لایه است شبیه سازی می­کنیم، با وجود اینکه میزان تخلخل این سطح کمتر از تخلخل سطوح ذکر شده است ودارای مقدار عددی ۵/۰ می­باشد، اما رسانندگی آن در کمترین مقدار خود قرار دارد.
شکل ‏۳‑۱۳ مقادیر بر حسب تخلخل سطوح رشد یافته از نشست ذرات یکسان با طول­های: ، به ازای .

۳-۳-۵ رابطه­ رسانندگی مؤثر بارهای آزاد با فرکانس

برای بررسی رفتار رسانندگی مؤثر مربوط به بارهای آزاد به عنوان تابعی از فرکانس، در شکل ۳-۱۴ نمودارهای تغییرات بر حسب برای سطوح رشد یافته از انباشت ذرات یکسان با طول­های مختلف، ، رسم شده است. همانطور که در شکل دیده می­ شود، رسانندگی با افزایش فرکانس افزایش می­یابد. همچنین این کمیت تابعی کاهشی از در فرکانس­های پایین و افزایشی از در فرکانس­های بالا می­باشد. مطابق شکل برای چندین مرتبه­ی بزرگی از تغییرات فرکانس، تغییرات لگاریتم بر حسب لگاریتم خطی می­باشد و این بدین معنی است که بر حسب بصورت توانی تغییر می­ کند، بطوریکه می­توان رابطه­ زیر را برای رسانندگی در نظر گرفت.
(۳-۶)
شکل ‏۳‑۱۴ : نمودار تغییرات بر حسب ، برای سطوح رشد یافته از نشت ذرات یکسان به ازای: l=256(+),128(▼), ۶۴(♦), ۱۶(▲), ۱۲(*), ۸(◄), ۶(●), ۴(■), ۲(►)
با برازش خطی این محدوده بگونه­ای که در شکل ۳-۱۵ نشان داده شده است، شیب هر یک از این نمودارها ، ، محاسبه شده و نتایج بدست آمده بصورت تابعیت برحسب در شکل ۳-۱۶ رسم شده است. با توجه به شکل رابطه­ای خطی را می­توان برای نتایج بدست آمده، بدین صورت در نظر گرفت:
(۳-۷)
که با برازش خطی این داده ­ها شیب این معادله محاسبه شده، و مقدار ، برای آن بدست آمد. در نهایت با توجه به نتایج بدست آمده رابطه رسانندگی مؤثر الکتریکی مربوط به بارهای آزاد بی بعد شده بصورت زیر بدست می ­آید.
(۳-۸)
شکل ‏۳‑۱۵ : شیب منحنی­های نمودار ۳-۱۳به ازای بازهایی از فرکانس که تغییرات رسانندگی در آنها بصورت خطی است و برای l=16(▼),۱۲(●), ۸(*), ۶(■), ۴(◄), ۲(►).
شکل ‏۳‑۱۶ : تغییرات لگاریتمی شیب­های حاصل از نمودارهای شکل ۳-۱۵ بر حسب اندازه ذرات. (■) بیانگر مقدار شیب­ها است و (—) شیب حاصل از برازش خطی این داده ­ها می­باشد.

بحث و نتیجه گیری

نتایج مربوط به نما های مقیاسی سطوح رشد یافته بوسیله­ی نشست ذرات با اندازه های خطی متفاوت و یکسان، با بهره گرفتن از مدل نشست بالستیکی نشان دادند که زبری سطوح در زمان های مختلف دارای سه رفتار متفاوت می­باشد. به این ترتیب که تغییرات لگاریتم پهنای زبری بر حسب زمان دارای دو رفتار خطی با شیب­های متفاوت در زمان­های اولیه و میانی است و در زمان­های طولانی به اشباع می­رسد. نتایج بدست آمده نشان دهنده آن است که سطوح رشد داده شده در رابطه­ مقیاس بندی Family-Vicsek صدق می کند و با وجود انباشت ذرات با انداز­های متفاوت کلاس جهانی مدل حفظ می­ شود.. بررسی تخلخل این سطوح نشان داد که سطوح تولید شده بشدت متخلخل هستند، تخلخل سریعتر از سطح به اشباع رسیده و بسته به اندازه­ ذرات انباشتی، تغییرات تخلخل دارای دو رفتار متفاوت است، بطوریکه برای lهای کوچک، با افزایش زیاد شده و برای lهای بزرگ با زیاد شدن l کاهش می یابد.
نتایج بدست آمده از بررسی رفتار رسانندگی مؤثر این سطوح نشان می­دهد که تحولات زمانی رسانندگی در طی فرایند رشد، رفتاری مشابه با تحول زبری سطوح دارد، بطوریکه ابتدا با افزایش زمان افزایش یافته و بتدریج به اشباع می­رسد، همچنین این کمیت تابعی کاهشی از اندازه­ ذرات انباشتی در فرکانس­های پایین و افزایشی در فرکانس­های بالا می­باشد. بررسی رابطه­ رسانندگی و تخلخل نشان داد که برای اندازه های کوچک ذرات، که برای آنها تخلخل تابعی افزایشی از l می­باشد رسانندگی با افزایش تخلخل کم می­ شود، اما برای ذرات با اندازه­ های بزرگتر، رسانندگی دیگر تابعی از تخلخل نبوده و تنها به چگونگی قرار گرفتن ذرات روی یکدیگر (هندسه­ی سطوح) بستگی دارد. نتایج بررسی رسانندگی مؤثر بعنوان تابعی از فرکانس نشان داد که رسانندگی با فرکانس افزایش می­یابد و برای طیف زیادی از مقادیر فرکانس این افزایش بصورت توانی می­باشد. مقدار توان تابعی از طول ذرات انباشتی بوده بطوریکه با افزایش اندازه­ ذرات مقدار توان افزایش می یابد.
پیشنهادات
استفاده از توابع توزیع مختلف برای نشست ذرات بر روی سطوح و بررسی تأثیر آن بر روی رسانندگی الکتریکی و مورفولوژی این سطوح.
رشد سطوح با بهره گرفتن از نشست بالستیکی ذرات خطی برروی زیرآیند دو بعدی و محاسبه­ی رسانندگی الکتریکی آن.
استفاده از دیگر مدل­های رشد سطح توسط نشست ذرات خطی.
مقالات ارائه شده
۱ . شرف الدینی، الهام؛ مسعودی، سید فرهاد؛ حمزه پور، حسین،” بررسی زبری و تخلخل سطوح رشد یافته بوسیله نشست بالستیکی ذرات با اندازه های مختلف"، نوزدهمین گردهمایی فیزیک ماده چگال مرکز تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان ۱۳۹۲٫
۲ . شرف الدینی، الهام؛ حمزه پور، حسین ؛ مسعودی، سید فرهاد ،” رسانندگی مؤثر سطوح رشد یافته به­روش نشست بالستیکی ذرات میله­ای"، ششمین کنفرانس فیزیک آماری، ماده چگال نرم و سیستم­های پیچیده. دانشگاه شهید بهشتی ۱۳۹۲٫
مراجع
[۱] A. L. Barabasi and H. E. Stanley, Fractal Concepts in Surface Growth (Cambridge University Press, New York, 1995).
[۲]P. Meakin, Fractals, Scaling and Growth far from Equilibrium (Cambridge University Press, New York, 1998).
[۳] G. R. Jafari, and M. Reza Rahimi Tabar, A. Iraji zad and G. Kavei , Physica A, ۳۷۵, ۲۳۹-۲۴۶ (۲۰۰۷).
[۴]Jos’s A. S’anches-Gil and Jos’e V. Garc’ia-Ramos, rXiv: cond-mat/0108370v1, (2001).
[۵] D.A. Kessler, H. Levine, and L.M. Sander, Phys. Rev. Lett. ۶۹, ۱۰۰ (۱۹۹۲).
[۶] Sang B. Lee, Taegven Hwangbo, Physica A ۳۳۷, ۴۷۰-۴۸۰ (۲۰۰۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:04:00 ب.ظ ]




دوره وصول مطالبات = مانده حسابهای در یافتی تقسیم بر فروش روزانه
فروش روزانه=فروش تقسیم بر ۳۶۰
۵- نسبت دوره گردش عملیات: این نسبت از جمع دو نسبت دوره وصول مطالبات و دوره گردش موجودی کالا به دست می‌آید و می‌تواند تأثیر تجمعی دو نسبت فوق‌الذکر را بر پیکره شرکت و در خصوص کسب عواید بیشتر و در عین حال کاهش هزینه‌های مالی کوتاه مدت، به نمایش بگذارد. کاهش مداوم این نسبت طی سال‌های متوالی می‌تواند بیانگر اصلاح ساختار مالی یک شرکت باشد.
۶- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: این نسبت بیانگر این موضوع است که چه نسبتی از سرمایه در گردش را موجودی کالا تشکیل می‌دهد. بزرگ بودن این نسبت بیانگر مشکلاتی در عملیات جاری شرکت می‌باشد. این نسبت به این صورت محاسبه میشود:
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا تقسیم بر (دارایی جاری - بدهی جاری)
۷- نسبت گردش سرمایه جاری: این نسبت بیانگر قدرت تأثیر سرمایه در گردش در فروش است و افزایش این نسبت بیانگر کمبود آن خواهد بود. مگر این که قراین دیگری همچون رشد فزاینده فروش و یا بهبود دوره گردش عملیات شرکت در دست باشد. نحوه محاسبه نسبت گردش سرمایه جاری به صورت ذیل است (هاشمی و بهزادفر، ۱۳۹۰).
گردش سرمایه جاری = فروش تقسیم بر (دارایی جاری - بدهی جاری)
ج) نسبت‌های سودآوری
این گروه از نسبت‌ها نشان دهنده منابع کسب عایدی و تأثیرگذاری آن بر کل سود می‌باشند. در حقیقت این گروه از نسبت‌ها میزان حاشیه امنیتی سود تحصیلی را نمایش می‌دهند.
۱- نسبت سود ناخالص: این نسبت به تأثیر غیرمستقیم بهای تمام شده بر سود شرکت خواهد پرداخت. از کسر نسبت سود ناخالص از عدد ۱ می‌توان نسبت بهای تمام شده به فروش را به دست آورد. نحوه محاسبه نسبت سود ناخالص به شرح ذیل می‌باشد.
نسبت سود ناخالص = سود ناخالص تقسیم بر فروش خالص
۲- نسبت سود عملیاتی: در این نسبت نشانه توانایی شرکت در کنترل هزینه‌های عملیاتی را می‌توان جستجو نمود و آن را در ارتباط با افزایش فروش و تغییرات سود ناخالص تفسیر نمود. نسبت سود عملیاتی به صورت ذیل محاسبه می‌گردد:
نسبت سود عملیاتی = سود عملیاتی تقسیم بر فروش خالص
۳- نسبت بازده فروش: این نسبت نشان می‌دهد که از هر یک ریال فروش چه میزان سود خالص عاید شرکت می‌گردد. پس از محاسبه سود عملیاتی در این مرحله پس از کسر هزینه‌های مالی و سایر درآمدها و هزینه‌های (غیرعملیاتی) و پس از محاسبات مربوط به مالیات، سود خالص شرکت محاسبه خواهد گردید. در این مرحله قابلیت مقایسه‌ای متقابل این نسبت با نسبت‌های سود عملیاتی و سود خالص وجود دارد. نحوه محاسبه نسبت بازده فروش به شرح ذیل است.
نسبت بازده فروش = سود خالص تقسیم بر فروش خالص
۴- نسبت بازده دارایی‌ها: این نسبت در واقع بیانگر توانایی واحد تجاری در کاربرد تمام منابعی است که در اختیار دارد و قدرت شرکت در کسب درآمد بیشتر از امکانات موجود را به نمایش خواهد گذاشت. نحوه محاسبه نسبت بازده دارایی‌ها به صورت ذیل است.
نسبت بازده دارایی‌ها = سود خالص تقسیم بر جمع دارایی‌ها
۵- نسبت بازده سرمایه در گردش: این نسبت بیانگر ارتباط سرمایه در گردش در کسب سود است. در بررسی این نسبت می‌توان به استفاده بهینه سرمایه در گردش اشاره داشت. نحوه محاسبه نسبت بازده سرمایه در گردش به صورت ذیل است (هاشمی و بهزادفر، ۱۳۹۰).
نسبت بازده سرمایه در گردش = سود خالص تقسیم بر سرمایه در گردش
د) نسبت‌های سرمایه‌گذاری و اهرمی
مجموعه این نسبت‌ها در واقع بیان‌کننده وضعیت مالکیت شرکت و حقوقی است که گروه‌های مختلف سرمایه‌گذار نسبت به شرکت دارند
۱- نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه: این نسبت نشان می‌دهد که چه میزان از ارزش ویژه صرف خرید دارایی‌های ثابت گردیده است. به عبارت دیگر چه میزان از سرمایه‌گذاری صاحبان سهام از گردش عملیات جاری شرکت خارج گردیده است. پایین بودن این نسبت مترادف با بالا بودن نقدینگی شرکت خواهد بود و نحوه محاسبه آن به شرح ذیل است.
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه = دارایی‌های ثابت تقسیم بر ارزش ویژه
۲ نسبت کل بدهی به ارزش ویژه: این نسبت بیانگر وضع بستانکاران در قیاس با صاحبان سهام شرکت می‌باشد و میزان سرمایه‌گذاری هر یک در شرکت را نشان می‌دهد. نحوه محاسبه این نسبت به صورت زیر است:
نسبت کل بدهی به ارزش ویژه = کل بدهی تقسیم بر ارزش ویژه
اگر این نسبت از میانگین صنعتی که شرکت متعلق به آن است، بیشتر باشد نشان از اهتمام قوی شرکت در استفاده از خاصیت اهرم بدهی‌ها دارد. در این صورت با مقایسه نسبت‌های سودآوری در این حالت، می‌توان به خاصیت مثبت و یا منفی اهرمی و سیاست اتخاذ شده در خصوص تأمین اعتبار از خارج شرکت، پی برد.
۳- نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه: این نسبت حاکی از ارتباط بدهی جاری و ارزش ویژه شرکت دارد. بالا بودن این نسبت و رشد آن می تواند بیانگر الزام در بازنگری ساختار سرمایه‌ای شرکت باشد. نحوه محاسبه نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه به صورت ذیل است.
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه = بدهی جاری تقسیم بر ارزش ویژه
۴- نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه: مشابه نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه این بار این نسبت سعی دارد تا ارتباطی بین بدهی‌های با سررسید بیش از یک سال و ارزش ویژه را به نمایش بگذارد. این نسبت در واقع به تشریح بخش دیگری از نسبت بدهی می‌پردازد، که نحوه محاسبه این نسبت به شرح ذیل است.
نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه = بدهی بلندمدت تقسیم بر ارزش ویژه
۵- نسبت مالکانه: این نسبت نشان می‌دهد که به طور کلی چه نسبتی از دارایی‌های شرکت به سهامداران تعلق دارد. نحوه محاسبه این نسبت به شرح ذیل است.
نسبت مالکانه = ارزش ویژه تقسیم بر کل دارایی‌ها
اگر این نسبت خیلی کمتراز یک باشد، حکایت از آن دارد که بخش اعظم تحصیل دارایی‌های شرکت از محل استقراض تأمین می‌گردد و درواقع مدیریت شرکت بیش از استفاده از منابع داخلی تمایل به تأمین اعتبار از خارج از بنگاه اقتصادی دارد (یعقوب نژاد و همکاران، ۱۳۹۱).
۲-۵- پیشینه تحقیق
۲-۵-۱- پژوهشهای انجام شده در ایران
عطایی (۱۳۷۹)، در تحقیق خود تأثیر افزایش سرمایه، تولیدات انحصاری و نوع مالکیت شرکتها را بر تصمیمگیری سرمایهگذاران و متغیر عرضه و تقاضا را بر قیمت سهام بررسی کرده است. یافته های این تحقیق حاکی از عدم تعیین قیمت سهام براساس عرضه و تقاضا در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. همچنین تصمیمگیری سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تهران متأثر از افزایش سرمایه، مالکیت شرکتها و تولیدات انحصاری آنها بوده است.
در پژوهشی که توسط آقایی و همکاران (۱۳۸۳)، با عنوان بررسی عوامل موثر بر تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق تهران انجام گرفته است، در این تحقیق به بررسی عوامل مالی و غیر مالی موثر بر انتخاب سهام یک شرکت توسط سرمایه گذاران پرداخته است، پژوهشگران در این تحقیق به این نتیجه رسیدند که اکثریت سرمایه گذاران، علاقه کمی به سفته بازی و معاملات پر ریسک دارند. در مورد تصمیم گیری برای خرید سهام، هم معیارهای مالی، از قبیل تقسیم سود و سود هر سهم بسیار مربوط، هستند، با این حال اهمیت آنها کمتر از نوسانات قیمت و روند قیمت سهام در بورس است. در جدول زیر عوامل مؤثر بر تصمیمگیری سرمایهگذاران در خرید سهام به همراه درجه اهمیت نسبی هر کدام از این عوامل ارائه شده است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول (۲-۴) فاکتورهای مؤثر بر تصمیمگیری سرمایهگذاران و اهمیت نسبی هر کدام از آنها
(منبع: آقایی و همکاران، ۱۳۸۳)

 

فاکتورهای مؤثر بر تصمیمگیری اهمیت نسبی هر عامل
روند قیمت سهام ۸۶%
وضع بازار
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:03:00 ب.ظ ]