رابطه عناصر برنامهدرسی
هر مجموعه از فرصتهای یادگیری برای فراگیر معینی در ارتباط با سایر فرصتهای یادگیری موجودیت مییابد. برای توصیف چنین ارتباطی سه مفهوم به کار برده شده است؛ توالی، تداوم، وحدت.
مقاله - پروژه
توالی عبارت است از تنظیم عمودی یا تسلسلی تجربیات یادگیری مرتبط با یکدیگر. هنگامی که یادگیری ناشی از یک تجربه به عنوان مبنایی برای یک تجربه یادگیری دیگر مورد نیاز باشد، فرصتهای یادگیری باید در یک تسلسل طرح ریزی شده عرضه شوند. به این ترتیب توالی فراهم آورنده روشی است که ارتباط تسلسلی بین هدفهای عینی و تجربیات یادگیری را مورد شناسایی قرار میدهد.

 

۴۷ فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش

اصطلاح توالی همچنین در توصیف رابطه تجربیات یادگیری به صورت برگشت به مفهوم یا اندیشه مشابه در یک سطح بالاترو نه فقط به عنوان تکرار همان مواد به کار میرود.
تداوم به توالی کاملاً ارتباط دارد. معهذا تداوم در فرد هنگامی ایجاد میشود که او در طول زمان پیشرفت کرده و یا تسلسلی از تجربیات یادگیری را به صورت عمودی تحصیل میکند. در حالی که توالی به وسیله
طرحریزان برنامهدرسی و معلمان تنظیم شده و از این نظر نسبت به فراگیر خارجی میباشد، تداوم نسبت به فراگیر درونی است. به هرحال یک تنظیم مؤثر و متوالی فرصتهای یادگیری میتواند تداوم یادگیری را برای یک فراگیر به وجود آورد.
وحدت عبارت است از ارتباط افقی تجربیات یادگیری. هنگامی که فردی قادر است آنچه را در یک کلاس فراگرفته به یادگیری در کلاس دیگری ارتباط دهد، وحدت به وجود آمده است(سیلور، ۱۹۰۲، خوینژاد،۱۳۸۷).
برنامه درسی در آموزش عالی :
برنامه درسی در آموزش عالی ابزار علمی و اجتماعی نیرومندی است که ضمن ترسیم چگونگی وجود انتقال دانش و مهارت ها،یک تجربه وسیع علمی برای دانشجویان محسوب می شود.در یک دید کلان برنامه درسی هر موسسه آموزشی تلویحا معرف فلسفه و اهداف تربیتی و یا به عبارتی بیانگر سیاست های علمی آن موسسه می باشد.برنامه درسی حاکی از هنجارها،ارزش ها،رفتارهاو فرهنگ سازمانی است که علاوه بر مدارک،گواهی نامه ها،میزان اعتبارات تخصیص یافته برای موسسه،طرز تقسیمات داخل آن،اهداف میان مدت و بلند مدت،عوامل سازمان های منطقه ای در معرفی برنامه ها سهم موثرداشته و به نوبه خود تصویری از موسسه را برای جامعه دانشجویان،فارغ التحصیلان،کارفرمایان و غیره ارائه می دهد؛(رتکلیف،۱۹۹۲،سرمد و وزیری،۱۳۷۷).
هر برنامهدرسی در آموزش عالی بایستی مطابق با واقعیتها، نیازها و تحولات و نیز از جامعیت لازم برخوردار باشد تا از طریق رشد قابلتها و مهارتهایی در دانشجویان مورد توجه قرار گیرد که بتوان آن را در دنیای کنونی، از بعد فردی و اجتماعی، به عنوان بروندادهای مؤثر آموزش عالی محسوب نمود، بطوری که دارای

 

۴۸ فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش

مهارتها و دانشهای ضروری برای ایفای نقش دردنیای پیچیده امروز بوده و توان رویارویی با ساختارهای متغیر آن را داشته باشند. در غیر اینصورت از نظر بسیاری از مردم، والدین، کارفرمایان، حکومتها و دانشجویان، سرمایهگذاری انجامشده آنان از بازدهی خوبی برخوردار نخواهد بود(عارفی، ۱۳۸۴).
به طور کلی آنچه که بایستی مدنظر برنامهریزیان درسی در آموزش عالی قرار گیرد، توجه به رسالتهای اساسی آموزش عالی و شرایط و تحولات و درنتیجه نیازها میباشد و این امر مستلزم مطالعه و بررسی وبه دنبال آن بازنگری و بهبود برنامههاست. جوامع گوناگون در این زمینه تجربیات متعددی داشته و دستاندرکاران آموزش عالی آنها با انجام بررسیهایی، درصددبازنگری در اجزای نظام آموزش عالی خود از جمله برنامهدرسی بودهاند(همان منبع).
باتوجه به مطالب یادشده میتوان گفت که برنامهدرسی یکی از بروندادهای اصلی آموزش عالی است که نقش اساسی در تحقق اهداف ورسالتهای آن دارد وباید به طور جدی مرکز توجه دستاندرکاران واقع شود و در بهبود کیفیت آن تلاش مضاعف را به عمل آورند.
اهداف برنامهدرسی در آموزش عالی
هدفهای برنامهدرسی در آموززش عالی گوناگونند. اهداف یک رشته تحصیلی با در نظر گرفتن توسعه رشته درسی ویا با در نظر گرفتن مشاغل مربوط به آن رشته، تعیین میشوند. اهداف به تناسب نوع مؤسسات آموزش عالی نیز متفاوتند. بیشتر برنامههای درسی مؤسسات آموزش عالی غیردانشگاهی، یا آموزش عالی کوتاه مدت، یا دانشکدههای تربیت معلم، دروس حرفهای ارائه میدهند. یعنی به نسبت دانشگاههاف تأکید بیشتری برکاربرد دانش دارند. اهداف خاص آموزش عالی هر کشور مثلا تربیت مستخدمان غیر نظامی، یا ارتقاء و توسعه صنعتی یا کشاورزی در منطقه شکل دادن به مؤسسات آموزش عالی را تداوم میبخشد(سرمد، وزیری، ۱۳۷۷).
تیچلر[۲۷] کانونهای توجه برنامههای درسی آموزش عالی را در هفت طبقه اصلی دستهبندی میکند:

 

۴۹ فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش

 

 

    1. توانمندی فارغالتحصیلان، هنگامی که دانشآموخته شده کهنه میشود، مورد انتقاد است. برنامههای درسی یا به منظور آمادهسازی برای پژوهش و خلق دانش طراحی شدهاند، یا متمایل به تولید دوباره دانشی که موجود هست میباشند.

 

    1. برنامههای درسی را میتوان برای آمادهسازی شغلی طراحی کرد( مثل پزشکی، حقوق و مهندسی)، یا به گونهای که مستقیماً ارتباطی با نقشهای شغل نداشته باشند(مثل اکثر رشته های علوم پایه).

 

    1. اهداف برنامههای درسی آموزش عالی به تناسب میزان تخصص گرایی متفاوتند. هرچند تخصص گرایی به شکل مطالعه عمیق یک رشته بسیار مطلوب است. اما در عین حال به دلیل احتمال ایجاد

 

نگرش محدود وبه خاطر پایین آوردن احتمال یافتن یک شغل تخصصی مناسب وبهخاطرتضییع
رشته های تحصیلی ممکن است براساس موضوع (رشته تحصیلی) طراحی شوند مثل زیست شناسی، اقتصاد و…، یا چندرشتهای، یا میان رشتهای.

 

    1. در برخی کشورها ایجاد یک محور مشترک دانش برای همه دانشجویان یکی از اهداف آموزش عالی است و در بعضی دیگر دروس مشترک ارائه نمیشود.

 

    1. یک هدف دیگر برنامههای درسی آموزش عالی، رشد شخصیتی دانشجویان است که بسیارمهمتر از کسب مهارتهای شناختی، علمی و شغلی است.

 

    1. از برنامههای آموزش عالی برای ایفای نقش اساسی درغنای فرهنگی جامعه انتظار زیادی میرود(همان منبع).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...