بررسی مبانی فقهی وجوب حفظ خون مسلمان با تأکید بر آیات ... |
۲-۱)مساوات بی حرمتی به خون یک مسلمان با بی حرمتی به خون تمام مسلمین:
خون مسلمانان محترم است وهیچ کس حق تعدی به آن راندارد.بی حرمتی به جان یک مسلمان بابی حرمتی به کل مسلمانان برابر است وبامیدان دادن به متجاوزان حیات سایر انسان هادرخطر مرگ قرار می دهد.
زیراکسی که دست به خون انسان بی گناهی می آلاید آمادگی داردکه انسان های بی گناه دیگری راکه باآن مقتول ازنظرانسانی وبی گناهی برابرندموردحمله قراردهدوبه قتل برساند.[۳۳۰]دراین قسمت از آیه۳۲/مائده« فکأنما قتل الناس جمیعا »چنان حرمتی برای جان انسان ها قائل است که کشتن اورابرابر باکشتن همه انسان ها وزنده نگه داشتن اورا برابر بازنده بودن همه می داند. یک فرداز انسان آن حقیقتی را که باخود حمل می کند وباآن زنده است وبا آن می میرد ،حقیقتی است که در همه افراد یکی است وفرقی بین بعضی ازافراد وکل افراد نیست وفردواحد وافراد بسیار در آن حقیقت واحدند.ولازمه ی این معنا این است که کشتن یک فرد به منزله ی کشتن نوع انسان باشد.[۳۳۱] تشبیه قتل یک نفر به قتل همه انسان ها به خاطر آن است که هرگاه شخصی یک نفر را می کشد دیگران از اونفرت و عداوت دارند وخصم او هستند.ونتیجه ی جنایت جانی بسیار سنگین است گویا همه ی جهانیان راکشته است.اگر او همه مردم را می کشت چگونه به قتل می رسید حال باید همان گونه کشته شود وفرقی به حال اوندارد.[۳۳۲]ترس ازمجازات قصاص، قاتل راازنابودکردن حیات یک شخص بازمی دارد.پس اوراازتعدّی کردن به حیات کل انسان هابازمی داردزیراکه تعدّی به حیات یک شخص برابرباتعدّی به کل انسان هاست.[۳۳۳]
۳-۱)تأثیر احترام خون وإحیای آن:
محترم بودن خون مسلمان باعث می شودتااوراازخطرمرگ نجات دهدوبرای حفظ آن تلاش شودتامورد بی حرمتی قرارنگیرد.
احترام به حیات نزدشرایع آسمانی به ویژه اسلام به حیات این شخص وآن شخص منحصرنیست بلکه حیات هرکسی که باشدمحترم است باهرخصوصیت وتفاوتی که باشد.فرقی میان طفل شیرخواروفرماندارشهریامیان مؤمن صالح ومردم نیست مهم این است که حیات محترم است.[۳۳۴] این قسمت ازآیه۳۲/مائده«من أحیا نفسا فکأنماأحیی الناس جمیعا» إحیای جان یک نفررا برابر با إحیای جان همه انسان هاتشبیه کرده است وتشبیه شئ به شئ از وجوه حقیقت ومجاز است پس تشبیه فعل به فعل جایز نیست چون یک إحیا به دوإحیا شباهت ندارد.پس تشبیه درمعنی إحیا است .[۳۳۵]که إحیای یک فردبرابرباإحیای کل افراداست.درمورد إحیای جان چند نظر وجوددارد:
۱-کسی که انسانی را از مرگ نجات دهد مانند کسی است که همه ی مردم را از مرگ نجات بخشیده است.
۲-هر کس نفسی را از غرق شدن یا سوختن درآتش نجات دهد اجر و پاداش کسی را دارد که همه مردم را از مرگ نجات داده است.
۳-کسی که از کشتن نفسی که مستوجب قصاص است ، بگذردمانند این است که همه ی مردم را عفو کرده واز جرمشان گذشته است .
۴-اگر کسی مانع قتل نفس شود ونهی از آن نماید یابین نفس وکسی که می خواهد آنرا به قتل برساند فاصله ایجاد کند ،مانند کسی است که آن کاررا برای جمیع مردم انجام داده است.[۳۳۶]
۵- به معنی سرزنش کردن درمورد کشتن شخص است که برای قتلش باید دیه دهد چون حرمت قتل اوعظیم است همان طور که خداوند ریختن خونش را حرام کرده است.وإحیا وجه مجاز است یعنی نجات از هلاک شدن همان طور که نمرود گفته بود من زنده می کنم ومی میرانم.[۳۳۷]
به نظر می رسد نظر اول صحیح تر وجامع تر باشد چون در بردارنده ی سایر نظرات با نتیجه ی یکسان است وآن نجات دادن از مرگ می باشد.[۳۳۸]چون همه جنایت های خطرناک مانندجرح وقطع به مرگ منتهی می شود.وإحیای انسان نجات اوازمرگ است وإحیا بعدازمرگ برای انسانها مقدورنیست.[۳۳۹]
۲)بازدارندگی مجازات متعدی به خون مسلمان واهمیت حرمت خون اودرروایات:
۱-۲)ترس ازقصاص عامل بازدارنده ازتعرّض به خون مسلمین:
زمانی که به خون مسلمانان تعّرض شود اجرای قصاص قاتل یکی ازراه هایی است که ازتضییع خون مسلمان جلوگیری می کند.
باوضع حکم قصاص ، کسی راکه می خواهدمرتکب قتل به ناحق شودازقتل بازمی داردوفکراین که باقصاص مجازات خواهدشدموجب ترس وبیم اوومانع اقدامش به قتل خواهدشددرنتیجه زندگانی افرادتأمین خواهدشد.[۳۴۰] ابی خالد کابلی ازامام سجاد(ع)درتفسیر گفتار خداوند متعال «ولکم فی القصاص حیاه»نقل کرده است: «لکم یاامه محمد فی القصاص حیاهلأن من همّ بالقتل فعرف إّنه یقتصّ منه فکفّ لذلک عن القتل کان حیاهللذی همّ بقتله وحیاهلهذا الجانی الذی أراد أن یقتل وحیاهلغیرهما من الناس إذا علمواأنّ القصاص واجب لایجسرون علی القتل مخافه القصاص.» [۳۴۱] برای شما ای امت محمد در قصاص حیات است چون شخصی که اراده کشتن رادارد ،پس بداندکه ازآن قصاص می شودبه خاطر قصاص از قتل خودداری می کند.دراین صورت حیات هم برای کسی است که قصدقتلش راکرده بودوهم برای جنایتکاری است که می خواست مرتکب قتل شود. وهم حیات برای غیراین دو از مردم است ،هرگاه بدانندکه قصاص واجب است به خاطر ترس ازقصاص جرأت به ارتکاب قتل نیابند.
پس ترس از قصاص موجب تأمین حیات برای قاتل،مقتول واجتماع می شودکه خون مسلمان راحفظ می کند.
۲-۲)مجازات قصاص عامل حفظ حرمت خون مسلمان:
علاوه برترس ازمجازات قصاص که موجب حفظ حرمت خون مسلمان است خودماهیت قصاص به گونه ای است که عامل بازدارنده ازتعدّی به خون مسلمان است.
درحکم قصاص اگرچه که تنهاقاتل کشته می شود اما انسان هایی زنده می شوند یعنی انسان هایی که بعدها ممکن بودگرفتاردست ستمکاران شوند.حکم قصاص جلوی همه قتل هاراگرفته است.[۳۴۲]امام سجاد(ع)ازپدرپدرایشان ازامام علی(ع)نقل کردند:« أربع أنزل الله تعالی تصدیقی بها فی کتابه قلت القتل یقلّ القتل فأنزل الله «ولکم فی القصاص حیاه یا اولی الالباب».[۳۴۳] خداوندچهارکلمه رانازل فرموده که مرا باآن درکتابش تصدیق کرده است یکی ازآن کلمات قتل است گفتم:قتل،قتل راکم می کند.پس خداوند آیه «ولکم فی القصاص حیاه یا اولی الالباب»رانازل کرد.
پس هدف از قصاص حفظ حرمت خون هاوبازداشتن ازتعدّی به آن است.[۳۴۴]
۳-۲)بازدارندگی مجازات اخروی قاتل، ازبی حرمتی به خون مسلمان:
درروایات به بیان اهمیت خون مسلمان از طریق بیان مجازات اخروی که بسیار سنگین است می پردازد.مجازت اخروی برخلاف قصاص که مجازات دنیوی است ماندگارتر،شدیدتروغیرقابل بخشش است.بیان این مجازات عظیم که نشانگر اهمیت خون مسلمان است ،می تواندعامل بازدارنده ازازتکاب بی حرمتی به خون مسلمان قرارگیرد. بابیان روایاتی دراین مورد به بازدارندگی مجازات اخروی که مانع ازتعدّی به حرمت خون مسلمان است،می پردازیم.
ابی حمزه ثمالی از امام سجاد(ع)از رسول خدا(ص)نقل کرده است:« لایغرنّکم رحب الذّراعین بالدّم فإنّ له عندالله عزوجل قاتلا لایموت قالوایارسول الله وماقاتل لایموت قال النار.»[۳۴۵]شمارا نفریبد کسی که باتوانایی که دارد، دستش به ریختن خون،بازوگشاده شده است زیرا نزد خدا قاتلی خواهدداشت که نمی میرد.پرسیدندیارسول الله آن قاتلی که نمی میردچیست؟فرمودند:آتش .مجازات آتش که ازبین برنده همه هستی دراین دنیاست به طبع درآخرت شدیدتراست وترس ازچنین مجازاتی عامل بازدارنده ازارتکاب جنایت بر حیات مسلمانان می شود.
جابر بن زیداز امام محمدباقر (ع) از رسول خدا (ص) نقل کرده است:« اوّل مایحکم الله عزوجل فیه یوم القیامه الدّماءفیوقف ابنا آدم فیفصل بینهما ثم ّالذین یلونهما من اصحاب الدماء حتی لایبقی منهم أحدثمّ الناس بعدذلک حتی یأتی المقتول بقاتله فیتشخّب فی دمه وجهه فیقول هذا قتلتنی فیقول انت قتلته فلا یستطیع أن یکتم الله حدیثا.»[۳۴۶] اولین چیزی که خداوند درروز قیامت به آن حکم می کند ریختن خون انسان ها است پس پسران آدم(ع)رانگه می دارد وبین آنها حکم می کندسپس کسانی که بعداز قابیل اقدام به ریختن خون انسانها کرده اند،می آورندتا آنکه أحدی ازاصحاب دماءباقی نماند سپس مردم بعد ازآن ،تااینکه مقتول باقاتلش را می آورددرحالی که خون ازصورتش جاری است. پس می گوید این شخص مراکشت، پس به قاتل گفته می شود: تواورا کشته ای.قاتل نمی تواندسخنی رااز خدا پنهان کند.رسیدگی به مجازات قاتلان که نخستین موردی است که خداوند درروز قیامت به آن می پردازد،بیان کننده اهمیت خون مسلمین است وبه خاطراهمیت آن نحوه رسیدگی دقیق مجازات را بیان می کندکه حتی أحدی ازمردم باقی نمی مانندتااینکه همه قاتلان مجازات شوند.وافراددراین دنیااجازه تعدّی به خون مسلمان راندهند.
عبدالله بن سنان باواسطه ازشخصی از امام صادق(ع)نقل کرده است:« لایدخل الجنهسافک الدّم ولاشارب الخمر ولا مشّاء بنمیم.» [۳۴۷]خون ریز ،شراب خوار وسخن چین واردبهشت نمی شوند.عدم ورود به بهشت کنایه ازمجازات اخروی دوزخ داردتاخون مسلمانان حفظ شودچون منزلگاه اخروی آدمیان یادربهشت است یادردوزخ وقتی که انسانی وارد بهشت نشودوارددوزخ می شودهرچندکه هریک دارای مراتبی می باشد.
ازامام صادق(ع) درموردشخصی که دیگری را به عمد کشته بودسؤال شد.امام (ع)فرمودند:« جزاؤه النّار»:جزاءش آتش است.وجودروایاتی که دلالت بر مجازات آتش برقاتل عمدداردفراوان است ومافقط به چندمورداکتفاءکردیم.این روایات حاکی ازقطعی بودن مجازات متعرّضین به خون مسلمان است وهم قبح ارتکاب چنین افعالی رابیان می کند تاخون مسلمین محفوظ بماند.
امام علی (ع)از رسول خدا(ص) درموردجایگاه خاص متعرّضین به خون مسلمانان نقل کرده است:« إنّ فی جهنّم وادیا یقال سعیراإذا فتح ذلک الوادی ضجّت النّیران منه أعدّه الله للقتّالین.» [۳۴۸] درجهنم درّه ای است که سعیر نام دارد هنگامی که در آن باز می شود آتش از آن جافریاد می زند که آن برای (مجازات)قاتلان آماده شده است.
بنابراین خداوند مجازات متعرّضین به خون مسلمان وبی حرمتی کردن به آن راشدیدقرارداده است.[۳۴۹]تا خون مسلمانان بیشترمورداحترام باشدوازتعدی محفوظ بماند.
۴-۲)بیان اهمیت حرمت خون مسلمان:
درروایت ارزش واهمیت خون مسلمان هم بیان شده است.ارزش واهمیت خون مسلمان درآیات بابیان انواع مجازات هامانندقصاص مورد اهمیت قرارگرفته است.ودرروایات باصراحت به بیان آن می پردازد.هرچه که دارای ارزش واهمیت است باید محفوظ بماندتاازبین نرود.خون مسلمان هم که دارای ارزش واهمیت است باید حفظ شودبا بیان ارزش خون مسلمان می توان به حرمت تعدی آن دست یافت.
حرمت درمال به معنی حرمت تصرف ودرجان به معنی حرمت ریختن خون است. [۳۵۰] همان طور که درحدیث وصیت پیامبر(ص)به أباذرآمده است:« سباب المسلم فسوق و قتاله کفر و أکل لحمه من معاصى الله و حرمه ماله کحرمه دمه. »دشنام مسلمان فسق است ،جنگ بااو کفراست ،خورن گوشتش نافرمانی خداست وحرمت مالش مانند حرمت خونش است.[۳۵۱]پس اتلاف مال مومن مانند اتلاف جانش موجب ضمان است.[۳۵۲]که اتلاف جان ضمانش قصاص است.وجودقصاص نشان ازاهمیت خون مسلمان دارد.
درروایت بعدی کشتن انسان مومن وشکستن حرمت خونش راکه قاتل مرتکب قتل شده وارزشی برای خون مسلمان قائل نبوده است رانوعی خروج ازاسلام می داند .
دین اسلام به محافظت ازخون انسان ها توجه ویژه داشته است وجنایتکارانی که به خون انسان ها تعدی می کنند،موردتهدیدشدید قرارمی دهد.[۳۵۳] تامهم بودن حرمت خون مسلمان رامتذکر شود.
امام صادق(ع)درمورد مردی که مردمؤمنی راکشت فرمود: «یقال له مت أىّ میته شئت إن شئت یهودیّاً و إن شئت نصرانیّاً و إن شئت مجوسیّاً».به اوگفته می شود،بمیرهرمردنی راکه بخواهیداگرمی خواهیدیهودی واگر می خواهیدمسیحی واگر می خواهید زرتشتی.[۳۵۴]ریختن خون مسلمان مانند این است که قاتل را از حمایت وسلطه اسلام خارج می کند.واسلام دیگر قاتل رادرون خودجای نمی دهد.چون مهم ترین احکام اسلام یعنی محترم بودن خون مسلمانها رازیرپانهاده است.
خون مسلمان به اندازه ای مهم است که پیامبر(ص)درمراسم بازگشت ازمنی’ این اهمیت راصریحا به مردم اعلام می کندوحرمت خون مسلمان راباحرمت مکه وروزحج برابر می داند.ابی اُسامه زید الشحام ازامام صادق(ع)نقل کرده است:« أنّ رسول الله (ص)وقف بمنیً-حین قضی مناسکها فی حجه الوداع الی أن قال –فقال أیّ یوم أعظم حرمهفقالواهذا الیوم-فقال فأیّ شهر أعظم حرمهفقالوا هذا الشهر –قال فأیّ بلد أعظم حرمه قالوا هذا البلد –قال فإنّ دماءکم وأموالکم علیکم حرام-کحرمهیومکم هذا فی شهرکم هذا فی بلدکم هذا –إلی یوم تلقونه فیسألکم عن أعمالکم –ألا هل بلّغت قالوا نعم-قال اللهم إشهد ألامن کانت عنده أمانه-فلیؤدّها إلی من ائتمنه علیها –فإنه لا یحلّ دم امرئ مسلم ولاماله إلّا بطیبه نفسه _ولاتظلموا أنفسکم ولاترجعوا بعدی کفّارا.» [۳۵۵] رسول خدا(ص)در حجه الوداع پس ازانجام مناسک منی توقف کرد(به پا ایستاد)راوی گفت رسول خدا(ص)فرمودند:کدام روز حرمتش بیشتر است؟مردم گفتند:امروز.فرمود:کدام ماه حرمتش بیشتر است؟گفتند:همین ماه.فرمود:کدام سرزمین حرمتش بیشتر است ؟گفتند:همین سرزمین(مکه).فرمود:به راستی که خون شما واموالتان محترم است مانند احترام این روز تان واین ماهتان واین سرزمینتان تاروزی که خدارا ملاقات کنید وازشما اعمالتان را بپرسند.بعد فرمود:آیا تبلیغ نمودم گفتند:آری.فرمود:بارالهاشاهد باش .هرکس امانتی نزدش هست آن رابه کسی که اورابرآن امین داشته بازگرداندزیرا ریختن خون مسلمان وازبین بردن مال او حلال نیست مگر به رضایت اوپس به خودتان ستم نکنیدوپس از من به کفر بازنگردید.بیان این گونه ی حرمت داشتن خون مسلمان نشان ازتوجه شارع به حفظ خون مسلمین است.
شارع به محافظت ازخون انسانها توجه ویژه داشته است ومتعرّضین به خون مسلمان راشدیدا تهدید می کند.[۳۵۶]وموردمجازات قرار می دهد.تاشخصی مرتکب بی حرمتی به خون مسلمان نشود.تهدید شدید نشان ازاهمیت داشتن زیاد حرمت خون مسلمان است که اگر فردی مرتکب تعدی به آن شودشدیدا مجازات خواهدشد.
۵-۲) مجازات اخروی تعرّض به خون یک مسلمان برابر بامجازات تعرض به خون همه مسلمانان:
همان طورکه بی حرمتی به خون یک مسلمان برابر با بی حرمتی به خون همه مسلمین است درمجازات اخروی قاتل هم اینگونه است یعنی قاتل یک مسلمان دردوزخ به جایگاهی فرستاده می شودکه قاتل چندمسلمان درآن جاقراردارد.بااین تفاوت که عذاب قاتل چندمسلمان به مراتب بیشتر است.
به این ترتیب اهمیت مرگ وحیات انسان کاملاروشن می شود باتوجه به اینکه آیات قصاص درمحیطی نازل شده که خون بشردرآن ارزشی نداشت.[۳۵۷] محمدبن مسلم از امام محمد باقر (ع) درموردگفتارخدای عزّوجلّ « من قتل نفسا بغیر نفس أوفساد فی الارض-فکأّنما قتل االنّاس جمیعا»نقل کرده است :«قال له فی النّار مقعدٌ – لوقتل النّاس جمیعا لم یرد الّا ذلک المقعد.» [۳۵۸]امام (ع)فرمودند:درآتش جایگاهی است اگر قاتل همه مردم را بکشدفقط همان جایگاه برای اوست.
هم چنین حمران ازامام محمدباقر(ع)درموردمعنای گفتارخدای متعال درآیه« من أجل ذلک کتبناعلی بنی اسرائیل أنّه من قتل نفسا بغیر نفس أوفساد فی الارض فکأّنما قتل االنّاس جمیعا »نقل کرده است:«قلت کیف کأنّما قتل الناس جمیعا فإنّما قتل واحدا-فقال یوضع فی موضع من جهنّم إلیه ینتهی شده عذاب أهلها –لو قتل النّاس جمیعایدخل ذلک المکان –قلت ُفإنّه قتل آخرقال یضاعف علیه.» [۳۵۹] به امام عرض کردم چگونه مانند این است که قاتل همه مردم راکشته درحالی که اوفقط یک نفر رابه قتل رسانده است.امام(ع) فرمودند:اودر موضعی از جهنم قرار می گیرد که شدیدترین مراتب عذاب راداردواگرقاتل همه مردم رابکشد داخل آنجا می شود.پرسیدم:اگر قتل دیگری انجام دهد مجازاتش چگونه است ؟فرمود:عذابش دوبرابر می شود.
برابری در مجازات قاتل یک مسلمان وقاتل چندمسلمان توجه واهمیت بیشتربه خون مسلمانان رابیان می کند.که سخت ترین مجازات هاازبی حرمتی به خون اولین انسان آغازمی شودومختص قتل های زنجیره ای نیست تاتنها به سبب تعدادافرادبیشترمجازات شدیدترباشد.
۶-۲)عمومیت داشتن احترام خون انسان ها:
خداوندحکیم اولین بی حرمتی به خون انسان ها رایعنی کشتن هابیل توسط قابیل رانهی کرده است.وبرای خون انسان ها حرمت قائل است.
درحدیثی ازامام علی(ع)نقل شده است:«وأمّا مالفظه خصوص ومعناه عموم فقوله عزّوجلّ« من أجل ذلک کتبناعلی بنی اسرائیل أنّه من قتل نفسا بغیر نفس أوفساد فی الارض فکأّنما قتل النّاس جمیعا ومن أحیا ها فکأنمّا أحیا النّاس جمیعا»فنزل لفظ الایهفی بنی اسرائیل خصوصاوهو جارعلی جمیع الخلق عامّا لکل العباد من بنی اسرائیل وغیرهم من الاُمم.» لفظ آیه۳۲/مائده خاص ولی معنایش عام است.لفظ گفتار خداوند عزیز وجلیل در «من أجل ذلک کتبناعلی بنی اسرائیل أنّه من قتل نفسا بغیر نفس أوفساد فی الارض فکأّنما قتل النّاس جمیعا ومن أحیا ها فکأنمّا أحیا النّاس جمیعا»درموردبنی اسرائیل نازل شده است وحکم آن برهمه ی مردم جاری است چون عام است برای همه بندگان از بنی اسرائیل وغیر بنی اسرائیل است.[۳۶۰]پس قبح آدم کشی به اندازه ای است که خدای متعال آن راازابتدای خلقت تاقیامت موردنهی قرارداده است.چون که قتل خون انسان هاراپایمال می کندووجود بشریت راکه روح أقدس الهی درآن دمیده شده است نابودمی کندگویا قتل هم بی حرمتی به خالق است وهم مخلوق.تداوم نهی ازقتل عامل حفظ حرمت همه خون هاست.
نتیجه اینکه دلیل حرمت خون،کرامت است وبه سبب اعطای این نعمت انسان ازسایر موجودات متمایزشده است.وخونش مورداحترام واقع شده است.آیه کرامت وروایات به این مهم اشاره می کند.شارع برای این کرامت ارزش والائی قائل است.وبرای تضییع کنندگان این نعمت که معمولاازطریق ریختن خون انسان هاباارتکاب قتل به وقوع می پیوندد ،مجازات درنظرگرفته است .انواع مجازات درانواع قتل وسایر بی حرمتی ها متفاوت است .گاهی قصاص است ،گاهی دیه وسایر موارد.واولین مجازات بی حرمتی به خون را از اولین مرتکب یعنی قابیل به سبب کشتن برادرش هابیل ،به منصه اجرانهاده شد.این مجازاتها در آیات حدودمانند مجازات محارب وبه خطرافتادن خون مسلمان،آیات قصاص:مانند بیان قتل عمد،مساوات دراجرای مجازات ،استیفای حق قصاص وموارددیگربیان شده است.درآیات دیات:به بیان دیه درقتل خطایی می پردازد ودیه رابرای جبران خون مسلمان درنظر گرفته است.روایات هم مانندآیات اشتراکات زیادی با محتوای آیات دارند .
فصل سوم :استثنائات حرمت خون مسلمان
درفصل قبل بااستفاده ازآیات وروایات حدود،قصاص ودیات حرمت خون مسلمان راموردبررسی قراردادیم .وگفتیم که خون مسلمان نبایدموردتعرّض قراربگیردوازشایع ترین شیوه های بی حرمتی به خون مسلمان قتل است ودرانواع قتل وجرایمی که منجربه قتل می شوند این بی حرمتی ها وجوددارد.بااجرای مجازات برقاتلان وهتاکین خون مسلمان ازهدرشدن خون اوجلوگیری می شودوامنیت جان ها راتأمین می کند.
حفظ حرمت خون مسلمان اگرچه واجب است وبایدنسبت به آن کوشا بوداما این حرمت همیشگی نیست وحفظ حرمت خون برخی مسلمین همانندسایر افرادنیست وجواز بی حرمتی کردن نسبت به آن ها وجوددارد. دراین فصل آن مواردی راکه موجب حرمت نداشتن خون برخی مسلمین می شودبیان خواهیم کرد.مواردی که به خاطرمصلحت وحفظ کیان اسلام است مانندتتّرس،مواردی راکه خودمسلمان به سبب ارتکاب برخی افعال مانند ارتداد حرمت خونش راازدست می دهد.و زمانی که مسلمان درمقام دفاع باشدکه خون مهاجم مسلمان حرمت ندارد.اکنون به بیان این استثنائات درحرمت خون مسلمان می پردازیم.
عوامل حرمت نداشتن خون مسلمان:
بخش اول:حرمت نداشتن خون مسلمان درتَتَّرُس:
اصل اولیه درموردخون مسلمان حرمت است اما همان طور که گفته شد این حرمت همیشگی نیست.بلکه بنابرشرایطی که یکی از آنها تتّرس است این حرمت ازبین می رود به این صورت که هرگاه مسلمانان درجنگ بادشمن مشرک وکافرهستند وبه سوی سپاه دشمن تیر پرتاب می کنند،ممکن است سپاه دشمن، مسلمانان راسپردفاع خودقراردهدتاتیرهای سپاه مسلمانان به سپری که ازمسلمانان تشکیل شده است،اصابت کند.این کاردشمن برای تضعیف روحیه نظامی مسلمانان است تابه هم دین خودیعنی همان مسلمانان سپرواقع شده، تیرنزنند وجنگ راواگذارکنند.درچنین حالی است که زدن تیر به سپر مسلمین جایز است.وبرای آن فرض هایی وجوددارد که هریک راتوضیح خواهیم داد.دراین زمان اگرسپاه مسلمین سپرمسلمانان رانزنند ممکن است خون کل سپاه مسلمانان درخطر مرگ قرارگیرد.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-02] [ 06:39:00 ق.ظ ]
|