راهنمای نگارش پایان نامه درباره رهن دریایی- فایل 2 |
گفتنی است که در کشورهای کامنلایی در خصوص رهن دریایی طبقهبندی خاصی وجود دارد؛ به همین جهت، تعاریف متفاوتی از رهن دریایی ارائه شده است. رهن قانونی[17] گویای رهنی است که مطابق قانون تجارت دریایی انگلستان باشد و بهعنوان سند مکتوب مالی که ایجاد حق رهن بر کشتی میکند تعریف شده است. نمونهی بارز آن، رهنهای ثبت شده است. رهن کامن لایی[18]، رهنیاست عرفی که شرایط قانونی را ندارد و در آن، مالکیت مال مرهون به مرتهن منتقل میشود و امروزه کاربرد چندانی ندارد. درنهایت، رهن منصفانه[19] قراردادی است که منجر به تضمین قابل اجرای منطبق بر انصاف می شود ،و از قصد آشکار طرفین تأثیر میپذیرد. رهن کشتیهای ثبتنشده، همچنین رهنهای ثبت نشده و رهن کشتیهای خارجی از نمونههای این نوع رهن هستند.[20]
در حقوق آمریکا نیز رهن دریایی ایجاد گرو به نفع قرض دهنده توسط قرض گیرنده تعریف شده و به عنوان یک راه به دست آوردن سرمایه و انتقال سود یا دارایی کشتی به منظور تضمین درنظر گرفته شده است.[21]
در آخر باید اذعان داشت هرچند که ماهیت حقوقی عقد رهن دریایی تفاوت چندانی با رهن مدنی نمیکند، لیکن، بهدلیل بعد تجاری آن و قوانین خاصی که وضع شده، بهتر بود به دور از هرگونه توجیهی، در ابتدا تعریفی از این عقد ارائه میشد. به نظر نگارنده، عقد رهن دریایی را باید اینگونه تعریف نمود:رهن دریائی عقدی است که به موجب آن راهن (مالک یا فرمانده کشتی)در قبل اخذ وام جهت ساخت کشتی یا تأمین مخارج جاری کشتی و یا تأمین مخارج فوق العاده در جریان سفر دریائی،کشتی یا بار آن و یا کرایه حمل را به منظور تضمین بازپرداخت دین نزد مرتهن(وام دهنده)به وثیقه می گذارد.
گفتار دوم: سابقهی قانونگذاری
برای بررسی هرچه بهتر و آشنایی عمیقتر با قرارداد رهن دریایی لازم است در ابتدا سابقهی قانونگذاری در این موضوع در مقررات داخلی و سپس، در قوانین بینالمللی مدنظر قرار گیرد.
بند اول: مقررات داخلی
با مروری اجمالی در نظام حقوقی ایران ملاحظه میشود که هم در قانون مدنی و هم در قانون ثبت، به طور کلی، موادی به رهن اختصاص یافته است. در قانون مدنی، فصل هجدهم در باب عقود معین در خصوص رهن وضع شده است و همچنین، با توجه به رویهی معمول در کشور، قانون ثبت به عنوان یکی از مقررات عام اجراشدنی خواهد بود. علاوه بر این مقررات عمومی، میتوان به مقررات خاص از جمله قانون دریایی مصوب 1343 و قانون الحاق دولت ایران به کنوانسیون رهن دریایی و حقوق ممتازه، مصوب 1345، اشاره کرد.
الف. قوانین عام
-
- قانون مدنی
قانون مدنی از جامعترین قوانین اصلی و موضوعهی ایران تلقی میگردد که دربارهی کلیات حقوقی، مفادی دارد که درهرصورت مراجعه به آن موجب روشنشدن ذهن میشود و اغلب اصل مسائل موضوعه و چارچوب های کلی را نیز تا حدود زیادی حل میسازد یا حداقل راه حل های کلی را نشان میدهد.
مقررات رهن در قانون مدنی عمدتاً از منابع فقهی گرفته شده است و در فصل هجدهم قانون مدنی از باب عقود معین ذیل عنوان عقود معین منعکس گردیده است. قواعد رهن مدنی برای کلیهی رهنها در زمینههای تجاری و مدنی ملاک عمل قرار گرفته است، مگر اینکه قانونی خاص، از شمول این مقررات بکاهد. در همین راستا، قانون دریایی بهدلیل اهمیت موضوع رهن دریایی و با توجه به جنبههای عرفی و دریانوردی سعی کرده است که پارهای از قواعد رهن مدنی را کنار بگذارد و مقررات جدیدی را در خصوص رهن دریایی تدوین نماید؛ به همین جهت، در موضوع رهن دریایی، مسلماً قانون دریایی بهصراحت مادهی 42 که مقرر میدارد کشتی مال منقول است و رهن آن تابع احکام این قانون است، بهعنوان قانون خاصِ بعد از ورود قانون مدنی، در موارد تعارض ، قواعد عام قانون مدنی را در زمینه رهن دریائی تخصیص میزند. لیکن، در جایی که قانون دریایی حکم خاصی را پیشبینی نکرده است، میتوان به قانون عام مراجعه نمود، چرا که قانون مدنی حاوی قواعد عام رهن است و رهن دریائی نیز ماهیت رهن و وثیقه عینی را داراست.
-
- قانون ثبت
قانون ثبت در خصوص معاملات رهنی مقرراتی را بیان داشته است. مطلوب است به جایگاه این مواد و تأثیر آن بر مواد مربوط به رهن مدنی اشاره گردد. عمدهترین مواد مربوط به اسناد رسمی وثیقهای، مادهی ۳۳ و ۳۴ اصلاحی قانون ثبت است که با برخی از مواد قانون مدنی در تعارض بوده است.
به طور کل میتوان گفت تصویب مواد ۳۳ و ۳۴ قانون ثبت و تبصرههای ذیل آن، در برخی مواد قانون مدنی از جمله مواد ۷۷۱،۷۷۷،۷۷۹ و۷۸۱ موثر بوده است و در مقام اجرا، این مواد را نسخ یا دامنهی آن را محدود کرده است. بهعنوان مثال، میتوان به مادهی 777 قانون مدنی اشاره کرد. طبق این ماده، راهن میتواند ضمن عقد رهن به مرتهن وکالت دهد که اگر در موعد مقرر، راهن دین خود را ادا ننمود، مرتهن از عین مرهونه یا قیمت آن، طلب خود را استیفا کند. ولی با توجه به مادهی 34 قانون ثبت، بستانکار، اعم از اینکه از طرف بدهکار وکالت داشته باشد یا نداشته باشد، ناگزیر است که برای فروش مال مرهون و استیفای طلب، به مراجع قانونی مراجعه نماید و این مرجع درمورد اسناد رهنی که به صورت رسمی تنظیم گردیده، اداره ثبت است و در این راستا، مادهی 34 قانون ثبت اجرا میشود و درمورد اسناد رهنی عادی به دادگاه مراجعه میشود که در این صورت مادهی 779 قانون مدنی اجرا میشود. با این اوصاف، باید پذیرفت که وکالت در اسناد رسمی از شمول مادهی 777 قانون مدنی خارج است و مادهی 34 قانون ثبت را مخصص ماده 777 قانون مدنی تلقی نمود.[22]
همچنین، طبق آییننامهی اجرای مفاد اسناد رسمی لازمالاجرا، اجرای مفاد اسناد رسمی مذکور و فروش مال مرهون با توجه به مادهی ۳۴ قانون ثبت از طریق دفتر خانهای که سند را ثبت کرده است، صورت میگیرد.
قانون دریایی در قسمت دوم از فصل یک، موادی را به ثبت کشتی و همچنین ثبت معاملات مربوط به آن اختصاص داده است. لیکن، از قانون ثبت بهعنوان قانون عام، در زمینهی اجرا و فک اسناد رهنی در بسیاری از موارد، با توجه به خلأهای قانونی موجود در زمینهی رهن دریایی استفاده میشود و عملاً هم دیده میشود که بسیاری از دستاندرکاران از عمل به مقررات دریایی خودداری کرده و با توجه به رویههای معمول، این اسناد را تنظیم میکنند و عموماً علت این امر را نارسایی و ایرادات قانون دریایی عنوان مینمایند.
ب. قوانین خاص
کشور ایران با وجود داشتن بیش از 1800 کیلومتر مرز آبی بینالمللی در جنوب و 600 کیلومتر مرز آبی در شمال و سابقهی طولانی دریانوردی، تا سال 1343 فاقد قانون مدون و جامع دریایی بود و تنها از مقررات مدنی در زمینهی رهن دریایی استفاده میشد. عقد رهن در قانون مدنی، هرچند جوابگوی شرایط اقتصادی زمان خود بوده است،اما، با افزایش حجم سرمایهگذاریها و میزان اعتبارات بازرگانی، دیگر با شرایط اقتصادی و بینالمللی زمان ما تطبیقپذیر نیست.همچنین، بهدلیل ویژگیهای خاص رهن دریایی و وامهای کلانی که بهمنظور توسعهی حملونقل و تجارت دریایی اخذ میشودو نتیجتاً حمایت بیشتری از مرتهنین را طلب می کند، نیاز به تدوین مقررات ویژه در این زمینه احساس شد؛ بنابراین، در سال 1343 برای نخستین بار، قانونی به تصویب رسید که خاص حقوق دریایی بود و بهعنوان «قانون دریایی ایران» شهرت یافت. از سوی دیگر، پیوستن ایران به برخی کنوانسیونها، زمینهی ظهور قواعد و مقررات بینالمللی راجعبه رهن و حقوق ممتازه را در حقوق دریایی ایران فراهم نمود.
-
- قانون دریایی
همانگونه که اشاره شد، در سال 1343، مجلس شورای ملی قانون دریایی ایران را در 14 فصل و 194 ماده به تصویب رساند که این قانون عمدتاً با اقتباس از مقررات کتاب دوم قانون تجارت فرانسه، مصوب 1807 میلادی که خود ملهم از احکام و قواعد فرمان 1681 لوئی چهاردهم بوده، تهیه و تنظیم گردیده است.[23] در این میان، فصل سوم طی مواد 42 تا 51، تحت عنوان «رهن کشتی» و فصل هفتم طی مواد 102 تا 110، با عنوان «وثیقهدادن بار کشتی و اخذ وام» به موضوع مورد بحث اختصاص داده شده است. هرچند کاملاً واضح است موضوعی به گستردگی رهن دریایی نمیتواند طی چند ماده مبهم پوشش داده شود، اما، به هر روی، این مواد در راستای عرف دریانوردی و بینالمللی مبین قواعدی متمایز از اصول شناخته شده است که در این پایاننامه به دنبال تحلیل نقاط ضعف و قوت آن خواهیم بود.
علاوه بر قانون دریایی، همانطور که در مادهی 193 این قانون مقرر شده، کلیهی آییننامههای اجرایی این قانون توسط وزارتخانههای مربوط تهیه شده است و پس از تصویب هیئت وزیران به اجرا درمیآیند. اهم این آییننامهها عبارتاند از آییننامه ثبت انتقالات و معاملات کشتیها مصوب 13/6/1344 با توجه به مادهی 24 قانون دریایی و آییننامهی ثبت کشتیها و شناورها مصوب 10/9/1344 هیئت وزیران.
به وضوح پیداست که در وهلهی اول، ثبت کشتی و شناورها و در وهلهی دوم، ثبت معاملات و انتقالات کشتی برای قانونگذار بسیار پراهمیت بوده و به خصوص، اهمیت ثبت در رهن دریایی بسیار چشمگیر است. بدین جهت که رهن، شامل کشتیهای ثبت شده است و خود معامله و عقد رهن نیز باید در اسناد کشتی به ثبت برسد.
-
- معاهدات بینالمللی (قانون راجعبه اجازهی الحاق دولت ایران به کنوانسیون حقوق ممتازه و رهن دریایی 1926 بروکسل)
ایران با داشتن سواحل طولانی و بنادر متعدد، در زمرهی کشورهای دریایی قرار دارد و کشتیرانی تجاری تأثیر بهسزایی در بازرگانی خارجی آن دارد. ازهمینرو، پیوستن به معاهدات بینالمللی دریایی ضرورتی اجتنابناپذیر شناخته شده است. این معاهدات چندجانبه، هر دولت عضو را در مقابل سایر دول عضو متعهد ساخته و درنتیجه این اسناد برای آنها لازمالاجرا است. مفاد این معاهدات، همانگونه که در مادهی 9 قانون مدنی و اصل 77 قانون اساسی مقرر شده است، از نظر قانونگذار اعتباری معادل قانون داخلی داشته و به همان میزان لازمالاجرا ارزیابی میشود. از این دسته میتوان به قانون راجعبه اجازهی الحاق دولت ایران به کنوانسیون یکنواختکردن مقررات مربوط به حقوق ممتازه و رهن دریایی، 10 آوریل 1926 بروکسل، مصوب 28/4/1345 اشاره نمود.
این قانون درواقع ترجمهی کنوانسیون 1926 است که با همان اختصار به موضوع رهن پرداخته و فقط چهار مادهی آن مربوط به موضوع رهن است که همگی مقررات شکلیاند وعمده موضوعات رهن دریائی از نظر ماهوی مسکوت مانده است. اکثر مطالب این قانون، بر ضرورت ثبت رهن کشتیهای دول عضو، بیان موارد حقوق ممتازه و اولویت آنها و حق تقدم حقوق ممتازه نسبت به رهن کشتیها متمرکز شده است. با توجه به فصل دوم قانون دریایی 1343 و شباهت مواد این فصل با کنوانسیون بروکسل، به نظر میرسد که تدوینکنندگان قانون دریایی ایران، قبل از پیوستن به کنوانسیون 1926 آن را پذیرفته و در تدوین و نگارش قانون دریایی از آن الهام گرفتند و نتیجتاً باید یادآور شد که با تصویب قانون راجعبه اجازهی الحاق دولت ایران به کنوانسیون 1926 بروکسل، عملاً مقررات ویژهای پذیرفته نشد و به نوعی، همان مواد مصرح در فصل دوم قانون دریایی بوده است.
بند دوم: مقررات بینالمللی
برخلاف نظر برخی از حقوقدانان مبنی بر اینکه مقررات حقوقی حاکم بر رهن کشتی مربوط به حقوق خصوصی کشورها است و مربوط به امور داخلی هر کشور محسوب میشود،[24] باید گفت حملونقل دریایی در آبهای بینالمللی و بهتبع آن قراردادهای رهنی دریایی، عموماً جنبهی بینالمللی دارد و نمیتوان آن را صرفاً بهعنوان یک امر داخلی تلقی کرد؛ لذا، برای جلوگیری از تعارض قوانین و کاهش اختلافات در تفسیر و اجرای قراردادهای دریایی بینالمللی، کشورهای دریایی به این فکر افتادند تا مقررات یکنواخت و هماهنگی وضع نمایند.
اولین گام در جهت ایجاد یکنواختی در مقررات مربوط به رهن دریایی در سال 1905 از سوی «کمیته بینالمللی دریانوردی»[25]برداشته شد. متأسفانه، بهدلیل تفاوتهای بارز سیستمهای حقوقی مختلف، ایجاد یک نظام هماهنگ بسیار سخت مینمود و در همین ارتباط، کنفرانس دیپلماتیک در اکتبر 1909 با شکست مواجه شد. اما، تلاشها درنهایت منجر به تدوین کنوانسیونهایی در زمینهی متحدالشکل کردن پارهای از مقررات مربوط به رهن شد که به آنها اشاره خواهیم نمود.
الف. کنوانسیون 1926 بروکسل
این کنوانسیون در تاریخ 10 آوریل 1926 تصویب شد. با توجه به پذیرش حقوق ممتازه در اکثر کشورها به شکلهای مختلف، کنوانسیون 1926 سعی کرد به موضوع تعیین اولویت اینگونه حقوق، بین خود و در مقایسه با رهن بپردازد. متأسفانه، بهدلیل تنوع این حقوق ممتاز در کشورهای مختلف، کنوانسیون 1926 بروکسل نتوانست سیستم کامل و جامعی را ایجاد کند.
برای مثال، براساس بند 2 از مادهی یک پروتکل منضم به این کنوانسیون، کشورهای متعاهد اجازه داشتند به مقامات بندری خود حق بازداشت کشتیها یا لاشهی کشتیها و فروش آنها جهت تأمین مطالبات بندری، از قبیل هزینههای انتقال لاشهی کشتیها، عوارض بندری و خسارات ناشی از عملیات کشتی به تأسیسات بندری را بهگونهای که بر سایر مطالبات اولویت داشته باشد، اعطا نماید و ضمناً با توجه به شناختن بسیاری از حقوق بهعنوان حقوق ممتازه، این کنوانسیون نمیتوانست از حقوق مرتهنین رهن دریایی بهخوبی حمایت نماید.
این کنوانسیون به دلیل عدم حمایت کافی از مرتهنین تا سال 1931 به مرحلهی اجرا درنیامد. دولت ایران نیز همانطور که گفته شد، در سال 1345 و پس از تصویب قانون الحاق دولت ایران به قرارداد مربوط به رهن و حقوق ممتازه به عضویت این کنوانسیون درآمد.اما، عملاً شاهد بودیم که کشورهای بزرگ دریایی جهان، از قبیل انگلیس و آمریکا، تاکنون به این کنوانسیون نپیوستهاند[26] و تنها به تصویب 26 کشور رسیده است و هماینک لازم الاجرا است.
ب. کنوانسیون 1967 بروکسل
مشکلاتی که درمورد کنوانسیون 1926 وجود داشت، باعث شد که در سال 1963 کمیتهی بینالمللی دریانوردی با هدف ایجاد زمینه مناسب برای پیوستن کشورهای بیشتری به این مقررات، تجدیدنظر در مقررات کنوانسیون 1926 را در دستور کار خود قرار دهد. عمده دلیل این تجدیدنظر را میتوان حمایت از حقوق دارندگان حق رهن دانست. در همین راستا، کنوانسیون 1967 بروکسل، در زمینهی متحدالشکل کردن پارهای از مقررات مربوط به حقوق ممتاز و رهن دریایی، در تاریخ 27 می 1967 تصویب شد. این کنوانسیون که انگلستان در شکلگیری آن نقش اساسی داشت، تغییراتی را در مقررات سال 1926 ایجاد نمود. از جمله، در این کنوانسیون به موضوعات جدیدی چون حق حبس[27] و حق ممتاز مالکانه[28] نیز پرداخته شد. به موجب مادهی 6 کنوانسیون 1967، هر کشور متعاهد میتواند جهت تأمین مطالباتی به غیر از آنچه در مادهی 4 کنوانسیون ذکر شده است، حق حبس یا حقوق ممتاز دیگری اعطا نماید که البته این حقوق ممتاز از نظر اولویت، بعد از حقوق ممتاز مندرج در ماده 4 و همچنین بعد از رهنهای ثبتشده که منطبق با مقررات مذکور در مادهی 1 هستند، قرار میگیرند. [29]
فرق عمدهی دیگری که کنوانسیون 1967 با کنوانسیون 1926 داشت، این بود که در کنوانسیون 1926 نحوهی درجهبندی حقوق ممتازه بر مبنای سیستم حقوقی آلمان و با توجه به هر سفر دریایی تنظیم شده بود، بهگونهای که حقوق ممتازهای که در آخرین سفر ایجاد شده، بر حقوق ممتازهای که ناشی از سفرماقبلآخر باشد، رجحان دارند. درحالیکه، در کنوانسیون 1967، این درجهبندی بدون توجه به زمان صورت میگیرد[30].البته این امر یک استثناء دارد و آن مطالبات مربوط به «نجات»[31]، «انتقال لاشه کشتی»[32] و «خسارات مشترک»[33] است، بهگونهای که اول این موارد فوراً پرداخت میشود و سپس موارد دیگر. این کنوانسیون هیچگاه از حمایت کافی برخوردار نگردید و حتی به مرحلهی لازمالاجرا شدن هم نرسید و تنها شش کشور به آن پیوستهاند[34] و قدرت اجرایی ندارد. ایران نیز به آن نپیوسته است.
ج. کنوانسیون ۱۹۹۳
به دلیل ناکارآمدی کنوانسیون ۱۹۶۷، CMI در سال 1984 تصمیم گرفت دراین کنوانسیون نیز تجدیدنظر کند تا زمینهی پیوستن سایر کشورها را به این کنوانسیون فراهم کند. در همین راستا، این کمیته پرسشنامهای را به نهادهای حقوقی مربوط در سراسر دنیا فرستاد و پس از جمع آوری نتایج آن، CMI موفق شد با ارائه گزارش خود به کنفرانس عمومی 1985 در لیسبون، پیشنویس متن اصلاحشده کنوانسیون 1967 را تصویب کند. این پیشنویس به دو مرجع بینالمللی، یعنی سازمان بینالمللی دریانوردی[35] و کنوانسیون توسعه و تجارت سازمان ملل[36] ارائه شد و این دو مرجع با تشکیل یک گروه کارشناسان بینالمللی[37] طی شش اجلاس مابین سالهای 1986 تا 1989 متن مصوب CMI را بررسی کرده و با اعمال تغییرات مدّنظر خود آن را تأیید کردند. تغییراتی که در این متن نسبت به کنوانسیون 1967 به چشم میخورد، عبارتاند از: علاوه بر «Hypotheque» و «mortgage» که مبین نهاد حقوقی رهن در سیستم حقوقی مختلف است،سایر نهادهای حقوقی مشابه، تحت عنوان «registerable charges» بهعنوان یک نوع رهن شناسایی شد.
در متن پیشنویس جدید نیز همانند کنوانسیون 1967 تاحد ممکن سعی شد از تعداد مطالباتی که به عنوان حقوق ممتازه شناخته میشوند، کاسته شود. بهعنوان مثال، برخلاف کنوانسیون 1967، در متن جدید خسارات مشترک از لیست حقوق ممتاز حذف شد.
در قسمت حق حبس، بازسازی کشتی نیز از مصادیق تعمیر کشتی محسوب گردید و همچنین، مقررات مربوط به فروش اجباری، بهویژه در قسمتهای مربوط به آیین دادرسی، با تفصیل بیشتری بحث شد.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-02] [ 12:27:00 ق.ظ ]
|