فایل های مقالات و پروژه ها | ۲-۳-۱- مبانی نظری رضایت زناشویی – 8 |
۲-۳-۱- مبانی نظری رضایت زناشویی
مفهوم زناشویی
افراد معمولا به دنبال شریکی برای زندگی خود میگردند که از نظر نژادی، اجتماعی و مذهبی همتای خودشان باشد. بر خلاف نظر عامه زنها در انتخاب شریک کمتر از مردان رویایی فکر میکنند. مردان سریعتر از زنان عاشق میشوند و بیشتر از آن ها ویژگیهای شریک زندگی آینده خود را رضایت بخش مییابند. اما زنان در انتخاب شریک زندگی عملیتر میاندیشند و با احتیاط بیشتری گام برمیدارند(روبین[۱۵۷]، ۱۹۷۳ ؛ نقل از سیفی، ۱۳۸۸). بحثهای زیادی برسر این مسئله در گرفته است که آیا ازدواجهای موفق ناشی از وجه تشابه بین علاقه و خلق و خوی زوجین است( افراد همانند یکدیگر را جذب میکنند) و یا بر پایه این اصل استوار است که زن و شوهر مکمل یکدیگرند(افراد ناهمانند یکدیگر را جذب میکنند). از آن جا که دو نظرگاه، در پژوهش به تأیید رسیدهاند، نمیتوان به نتیجهگیری قاطعی رسید. روشن است که بسیاری از الگوهای روابط زناشویی میتوانند عملکرد رضایت بخشی داشته باشند. اریکسون تذکر میدهد که برخی از افراد جوان بیشتر از آن که یک حس هویت صحیح به دست آورده باشند، ازدواج میکنند. آنان امید دارند که بتوانند خود را در ازدواج بازیابند، اما چنین ازدواجهایی تنها به ندرت موفق خواهد بود. اریکسون[۱۵۸] معتقد است که تغییری در طرف مقابل تنها به ندرت میتواند چارهساز باشد. آن چه فرد نیاز دارد نوعی بینش عاقلانه هدایت شده نسبت به این واقعیت است که هیچ شخصی نمیتواند متوقع باشد با دیگری زندگی صمیمانهای داشته باشد مگر این که تبدیل به خودش شده باشد. بدین معنا که دو فرد مایل به تشریک مساعی و تنظیم دو جانبه همه جنبههای مهم زندگی خود میباشند(فدایی،۱۳۶۷؛ نقل از سیفی، ۱۳۸۸).
در پژوهشی بنیجمالی و همکاران (۱۳۸۳) علل از هم پاشیدگی خانواده ها و نیز موفقیت ازدواج زوجهای جوان را شامل موارد ذیل عنوان کردند:
۱-کمی سن جوانان به هنگام ازدواج، فقر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، کم بودن سواد، پایین بودن سطح شغلی، دخالت بی مورد اطرافیان، پدیده طلاق والدین زوجهای ناموفّق، وابستگی مالی زوجین به والدین، همه از عوامل تهدید کننده زندگی مشترک زوجین جوان بودند.
۲-عدم همسویی زوجین در جهات مختلف موجب اختلاف زناشویی بین زوجین میشود.
۳-تشابه نظرات زوجین به عنوان عامل تداوم بخش زندگی مشترک شناخته شد.
وجود بیماری های جسمی، روانی و اختلالات رفتاری اعلام نشده از سوی همسران و خانواده های آن ها عامل سستی روابط بین زوجین تلقی شد( بنی جمالی و همکاران، ۱۳۸۳).
توالی در رشد تحول در خانواده
ما در یک جامعه کثرتگرا زندگی میکنیم که دائما در حال تغییر ساختار خانوادگی، سبکهای زندگی و لاجرم الگوهای چرخه زندگی است. خانواده درمانگرها معمولا از دیدگاه متعارف جامعه شناختی راجع به چرخه زندگی خانوادگی که با ازدواج شروع میشود، فراتر میروند و مدعی هستند که افراد مجرد ابتدا میبایست تکلیف اولیه تحولی خویش را کامل کنند: جدا شدن از خانواده مبدأ ، بدون آن که از آن ها بریده باشند و رفتن به سوی یک پناهگاه و مامن عاطفی جایگزین. امروزه به خاطر دوره های طولانی تحصیل که موجب وابستگی درازمدت مالی، افزایش هزینه های زندگی مستقل، و جز اینها میشود. جدایی از والدین به ویژه در خانواده های طبقه متوسط دشوارتر شده است. ازدواجهای دیر هنگام ناشی از ضرورتهای شغلی، ترس از روابط جنسی به خاطر بیماریهای مقاربتی، پذیرش همگانی ازدواجهای دیر هنگام و نگرانی راجع به دوام و قوام ازدواج ، همگی باعث میگردند تا احساس تعهد نسبت به این رابطه جدید بیش از پیش تنشزا شود(سیفی،۱۳۸۸).
اصول مفهومی ازدواج و روابط زناشویی
۱-زوج به عنوان یک سیستم
این روش، انکار فرآیندهای فردی نیست بلکه تأکید بر فرآیندهای تاملی است. بنابرین گرچه ممکن است که رفتار، بیان فردگرای نیازهای یک شخص باشد اما میتواند در ارتباط زناشویی نیز کارکردی واضح داشته باشد. این الگو پیشنهاد میکند که رفتار همسران میتواند هم برای رسیدن به هدفی حقیقی و هم برای دستیابی به یک هدف مجازی در درون رابطه زناشویی به کار رود. رفتار در خلاء بروز نمیکند بلکه در رابطه با اشیا، افراد و رویدادهای دیگر اتفاق میافتد. علاوه بر این، همراه با بروز تغییر در افراد، احتمال میرود که تمامی سیستم نیز تحت تاثیر قرار گیرد. اثرات این تغییرات را میتوان به وسیله پیامدهای رفتاری و رابطهای آن ها اندازهگیری نمود. در واقع، کارکرد رابطهای کل رفتار را میتوان به بهترین وجه بر اساس پیامد حاصل شده درک کرد(الکساندر و پارسونز[۱۵۹]، ۱۹۸۲؛ نقل از سیفی، ۱۳۸۸).با توجه به آنچه گفته شد سیستمی که بیش از همه بر رفتار فرد اثر دارد، خانواده است. در واقع خانواده نه تنها رفتار سازشی و بهنجار، بلکه رفتارهای نابهنجار افراد را نیز تشکیل میدهد. نظریه های خانواده درمانی که به تاثیر محیط خانواده توجه دارد نشان میدهند که چگونه هر فرد نقشی را در مجموعه نظام خانواده ایفا میکند. این الگوها به درک ما از این که چرا فرزندان یک خانواده غالبا تا حد زیادی با هم متفاوت هستند؛ کمک میکند. این نگرش خانواده را یک سیستم تلقی کرده و فرد بیمار را تنها معلوم یا شناخته شده میداند که نشانه ناموفق بودن نظام خانواده محسوب میشود(ثنایی، ۱۳۷۵؛ نقل از جعفری، ۱۳۸۶).
۲-الگوی تبادل اجتماعی
وقتی افراد روابطی صمیمانه برقرار میکنند فقط تا زمانی که رابطه به اندازه کافی با توجه به پاداشها و هزینه ها رضایت بخش باشد، آن را حفظ میکند(تیبوت وکلی[۱۶۰]، ۱۹۵۹؛ نقل از سیفی ۱۳۸۸). با پذیرش این نکته به عنوان یک فرض اساسی، باید گفت که اختلاف زناشویی از ابتدا به عنوان تابعی از نرخهای تقویت تنبیه، مفهوم سازی میشود. شاید مناسب ترین واژه برای تقویت یا پاداش، واژه رضایت و برای تنبیه یا هزینه، واژه نارضایتی باشد. بنابرین نظریه تبادل بر این باور است که افراد میکوشند تا میزان رضایت را به حد اکثر و میزان نارضایتی را به حداقل برسانند. کاهش دادن جنبههای ناخوشایند رابطه از میزان انزجار میکاهد اما اثر کمی بر افزایش جنبههای مثبت میگذارد(برنشتاین، آنتون[۱۶۱] و همکاران،۱۹۸۱؛ برنشتاین، هیگی[۱۶۲] و همکاران، ۱۹۸۳؛ نقل از سیفی، ۱۳۸۸). اکستی [۱۶۳] مینویسد: در الگوی تبادل اجتماعی رضایت زناشویی به این صورت تعریف شده است. وجود ارتباط بین آنچه فرد در زندگی زناشویی انتظار دارد و آنچه در واقع در زندگی تجربه میکند(حق شناس، ۱۳۷۸؛ نقل از الماسی و همکاران، ۱۳۸۹). کنگ در پژوهش خود به این نتیجه دست یافت که الگوی ارتباط سازنده متقابل، یکی از حفاظت کنندهترین عوامل در برابر استرس، و زمینهساز ایجاد رضایت و پایداری زناشویی است (نجمه و دهقانی، ۱۳۹۱).
۳- مهارت های ارتباطی[۱۶۴]
“
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-09-20] [ 02:40:00 ب.ظ ]
|