نگرش کاملاً منفی درباره معنویت، احساس این که معنویت ابزاری است برای رهبران که پیروان خویش را استثمار کنند، یا مدیران، زیردستان را، و یا معلمان، دانش آموزان را.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

در سالهای اخیر، جایگاه معنویت در محیط کار به طور فزاینده ای از سوی مدیران، سرپرستان، کارکنان و محققان به عنوان یک ضرورت برای تعاملات سازمانها با کارکنان، مشتریان و جامعه مورد توجه قرار گرفته است ( لواسانی و همکاران، ۱۳۸۷،ص۶۲). به طوریکه مفهوم معنویت در محیط کار در دهه های اخیر شهرت قابل توجهی پیدا کرده است(آیدین و سیلان، ۲۰۰۹).
گیاکالون و جورکیویس[۳۲](۲۰۰۳) معنویت در محیط کار را اینگونه تعریف می کنند: «چارچوبی از ارزشهای سازمانی ثابت شده در فرهنگ که تجربه کارکنان از تعالی را از طریق فرایند کار، ترقی میدهد و احساس آنها از پیوند داشتن با دیگران را به روشی که احساس کامل بودن و لذت را برای آنها فراهم میکند، تسهیل می نماید«(دنیل،۲۰۱۰). میتوان گفت معنویت در محیط کار به عنوان چهارچوب ارزش های سازمانی مشاهده شده در فرهنگ تعریف شده که تجربه متعالی کارکنان را از طریق فرایند کار ارتقاء می دهد(ریوه[۳۳]، ۲۰۰۵ ).
معنویت در کار، نیروی الهام بخش و برانگیزاننده جهت جستجوی مداوم برای یافتن هدف و معنا در زندگی کاری، درک عمیق و ژرفا از ارزش کار، زندگی، پهناوری عالم هستی، موجودات محیط طبیعی و نظام باور شخصی است(ضیایی،۱۳۸۷،ص۷۰). به بیانی دیگر، معنویت در کار، تلاش در جهت ایجاد حساسیت نسبت به ارتباط فرافردی، درون فردی، میان فردی و برون فردی در زندگی کاری به منظور بالندگی شخصی در رسیدن به تعالی انسانی است(عابدی جعفری و رستگار، ۱۳۸۶،ص۱۰۹).
همان طور که ملاحظه می شود، تعریف معنویت در کار هم مانند تعریف معنویت، هم متفاوت و هم گوناگون است. هرکس براساس نظر خویش به تعریف آن پرداخته است. رسیدن به یک تعریف قابل قبولِ اکثریت، اگر نگوییم غیرممکن است، حداقل بسیار مشکل به نظر می رسد. اما ارائه یک تعریف نسبتاً جامع که بتواند تا حدودی ابعاد مختلف تعاریف یاد شده را پوشش دهد، می تواند راهگشا باشد. از این رو از تعریف معنویت کمک گرفته میشود و “معنویت درکار” برحسب ویژگیها، انواع و محتوای معینی به شرح زیر تعریف می شود:"معنویت در کار؛ تلاش در جهت ایجاد حساسیت نسبت به ارتباط فرافردی، درون فردی، میان فردی، و برون فردی در زندگی کاری به منظور بالندگی شخصی در رسیدن به تعالی انسانی می باشد".این تعریف در برگیرنده همه ابعاد وجودی انسان است که اخیراً سازمان بهداشت جهانی هم برای سلامت روانی – فیزیولوژیکی انسان، شامل: ابعاد زیستی، اجتماعی، روانی و معنوی پذیرفته است. بنابراین، معنویت دارای بعد درونی (معنوی و روانی) و بعد بیرونی (زیستی و اجتماعی) است. بعد زیستی با ایجاد حساسیت نسبت به ارتباط برون فردی، بعد اجتماعی با ایجاد حساسیت نسبت به ارتباط میان فردی، بعد روانی با ایجاد حساسیت نسبت به ارتباط درون فردی و بعد معنوی با ایجاد حساسیت نسبت به ارتباط فرافردی پیوند می خورد.

۲-۲-۴- سطوح معنویت در سازمان

قبل از تشریح و بیان سطوح معنویت در سازمان، لازم است بین معنویت در کار و معنویت در محیط کار فرق گذاشته شود. معمولاً این دو اصطلاح به جای یکدیگر به کار می روند، اما با هم متفاوتند. معنویت در کار به جنبه های فردی و معنویت در محیط کار به جنب ههای سازمانی آن اشاره دارد. معمولاً معنویت در کار در سطح فردی، و معنویت در محیط کار در سطح سازمانی نمایان می شود. در برخی از نوشته ها واژه « روح در کار[۳۴]» را برای معنویت در کار، یعنی سطح فردی می آورند و واژه « روح درمحیط کار[۳۵]» برای معنویت در محیط کار، یعنی سطح سازمانی به کارمی گیرند(کینجرسکی و اسکریپنک، ۲۰۰۴).معنویت در سازمان، امری نوپا است که می تواند نیرویی قدرتمند و ژرف را برای زندگی به ارمغان آورد. این نیروی قدرتمند زمانی حاصل خواهد شد که زندگی کاری با زندگی معنوی کارکنان پیوند بخورد. با چنین نیرویی، کارکنان تقریباً با هزاران ساعت کاری، می توانند کاری لذت بخش تر، متوازن تر و معنادار تر داشته باشند و وقتی از محیط کار خود فارغ شده و به خانواده می پیوندند، به جای گریز از یکدیگر به یاری هم بشتابند. به دلیل این یکپارچگی و تلفیق، سازمان ها با افرادی اخلاقی تر و مولدتر ممکن است به سودآوری بیشتری نیز دست یابند(عابدی جعفری و رستگار، ۱۳۸۶،ص۱۰۳).در مجموع، اهمیت و ضرورت معنویت و معنویت در محیط کار، باعث می شود که خود را علاوه بر معنوی بودن در محیط کار، از لحاظ شغلی و تخصص، تقویت و توسعه دهند و موجبات سلامتی زیستی و روانی خود را فراهم آورند(عابدی جعفری و رستگار، ۱۳۸۶،ص۸۴).گی بنز[۳۶](۲۰۰۴) در تجزیه و تحلیل سطوح معنویت در سازمان؛ به دو سطح اصلی تحت عنوان « معنویت فردی در محیط کار» و « معنویت سازمانی در محیط کار» اشاره دارد. در نظر وی معنویت فردی در محی طکار، یک راه و مسیری فردی است به سوی یکپارچه ساختن کار با زندگی معنوی؛ و معنویت سازمانی در محی طکار، یک راه و مسیری سازمانی به سوی معنویت است که می تواند شامل تلاشهای سازمانی برای ایجاد معنویت فردی در محیط کار باشد، اما جهت گیری سازمانی آن به سوی اهداف و توانایی های سازمانی است که باید محقق شود.
جدول ۲-۲ چارچوب سازماندهی پیشنهادی را برای معنویت در محیط کار در دو سطح سازمانی و فردی با ابعاد درونی و بیرونی ارائه می دهد.
جدول ۲-۲- چارچوب سازماندهی پیشنهادی را برای معنویت در محیط کار (گیبونز، ۲۰۰۲)

 

 

ابعاد
سطوح

 

بیرونی

 

درونی

 

 

 

فردی

 

-رفتارهای قابل مشاهده
- نمادها و گفتمان معنوی
- معنویت و بهبود مسیر شغلی
- پژوهشهای تجربی: مانند؛ (خوب بودن، اثربخشی در کار، انگیزش)

 

-مراقبه و نیایش خصوصی
- ایجاد نگرشهای معنوی نسبت به کار و همکاران
- باورهای عمیق درباره ماهیت و ذات خدا، هستی،رانسانیت، نظم / بی نظمی، لطف و غیره.

 

 

 

سازمانی

 

- ویژگیهای ساختاری (مثل؛ سلسله مراتب اختیار، سیستمهای پاداش،مقیاسها)
- اهداف معنوی (سهامداران چندجانبه، پیامدهای غیرمادی)
- راه های معنوی (مشارکتی، در اوقات فراغت)
- مرزها (بیان خط مشی های معنویت در محیط کار)
- ایجاد معنویت فردی (از نظر زمان و مکان)

 

- اصول سازماندهی (مثل اصول سازماندهی ارائه
شده توسط میتروف و دنتون)
- برنامه هایی درباره ارزشها
- اوضاع و احوال، نگرشها
- تاریخچه و رسالت و مأموریت سازمانی
- فرهنگ، داستانها، اسطوره ها

 

 

 

این جدول، جنبه های فردی و سازمانی معنویت را براساس ابعاد درونی و بیرونی سازمان ارائه می دهد. پدیده های بیرونی سازمان با روش های مطالعات تجربی قابل مشاهده و سنجش است، اما پدیده های درونی و سازمانی نیازمند روشها و رهیافت های پدیدارشناسانه، قیاسی یا روایتی است.
اما در تجزیه و تحلیل سطوح معنویت در سازمان، سطوح ارائه شده توسط میلیام[۳۷]و همکارانش (۲۰۰۳)حائز اهمیت بیشتری است، زیرا با سه سطح رفتارسازمانی یعنی سطح فردی، گروهی و سازمانی پیوند برقرار می کند هر چند معنویت در سازمان، مفهوم فلسفی و فردی عمیقی به همراه دارد، با این وجود، تقریباً در تمام تعاریف ارائه شده توسط مراکز علمی و دانشگاهی، معنویت در بر گیرنده مفهومی از تمامیت، کمال، پیوستگی در محیط
کار و ارزشهای عمیق در کار است. بنابراین، معنویت در سازمان در سطح فردی؛ تلاش برای یافتن معنا و هدف در زندگی کاری، در سطح گروهی؛ ارتباط قوی بین همکاران و افرادی که به نحوی در کار مشارکت دارند و در سطح سازمانی؛ هماهنگی بین اعتقادات و باورهای اصلی و ارزشهای سازمان است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...