افزایش نوآوری ؛
درک بیشتری از این موضوع که چگونه دانش، یک سری روابط متقابل را به وجود می آور د. ؛
افزایش فعالیت های همکاری و فرهنگ تسهیم دانش در نتیجه افزایش آگاهی از منافع و مزایای مدیریت دانش ؛
افزایش خود ادراکی کارکنان از سازمان و افزایش انگیزش آن ها ؛
ایجاد و خلق فرهنگ عملکرد گرا.(همان منبع)
۱۰-۲-۲) پیچیدگی اندازه گیری سرمایه فکری از نظر روس( ۱۹۹۷):
تاخیر زمانی: جریان سرمایه گذاری در یک جنبه خاص از سرمایه فکری ممکن است زمان زیادی طول بکشد تا اثر خود را نشان دهد تا بتواند اثر آن را سنجید برای مثال سرمایه گذاری در آموزش.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
اصلا دارایی های نامشهود و سرمایه فکری براساس واژه مالی اندازه گیری نمی شود و بیشتر معیار های در واحد زمان، تعداد و به صورت نسبت است .
در یک اقتصاد دانشی، رابطه بین هزینه ها و جریان های نقدی آتی همیشه واضح و مشخص نیست.(همان منبع)
۱۱-۲-۲) طبقه بندی روش های اندازه گیری سرمایه فکری:
در یک تقسیم بندی کلی روش های اندازه گیری سرمایه فکری به چهار طبقه کلی تقسیم بندی می شوند.
۱-۱۱-۲-۲) طبقه اول: روش های سرمایه فکری مستقیم
۱-۱-۱۱-۲-۲) مزایای روش های سرمایه فکری مستقیم:
مزایای مدل های مستقیم سرمایه ی فکری، بیشتر معطوف به این مسئله است که این مدل ها قادرند تا تصویر جامع تری از شرایط جاری و کارآیی سازمان نسبت به مدل های با رویکرد های متمایل به مسایل مالی عرضه دارند و در هر سطح سازمانی قابلیت کاربردی دارند . سنجه های این مدل ها ، بیشتر به واقعیت نزدیک بوده ، از این رو گزارش های حاصل از این مدل ها بسیار سریعتر و دقیق تر از گزارش های حاصل از سنجه های مالی خالص ، عمل می کنند . از آن جایی که در این مدل ها ، به طور عمومی احتیاجی به سنجش مسایل مالی نیست، در سازمان های غیر انتفاعی و سازمان های دولتی و همچنین برای اهداف اجتماعی و محیطی بسیار کاربرد پذیر تر هستند.(وطنی،۱۳۸۹ )
۲-۱-۱۱-۲-۲) معایب روش های سرمایه فکری مستقیم:
معایب این مدل ها ، نهفته دراین موضوع است که سنجه ها در این روش به شدت وابسته به قراین بوده و بایستی مطابق مشخصات هر سازمان، برای آن سازمان طراحی گردند. از این رو در مواقعی که سنجش گران علاقه به مقایسه دو یا چند سازمان دارند، مشکلاتی بروز می نماید. از سویی دیگر، از آنجایی که این مدل ها به طور عمومی جدید هستند، به راحتی توسط مدیران محافظه کار پذیرفته نمی شوند. چرا که این مدیران عادت دارند همه ی مسایل را از دریچه ی مفاهیم مالی خالص مورد توجه قرار دهند. اما نکته ی مهم تر، این موضوع است که مانند هر مدل همه جانبه نگری، این مدل ها نیز دامنه ی وسیع از داده ها را تولید می کنند ،که به طور طبیعی تجزیه و تحلیل این حجم از داده ها و ایجاد ارتباط میان آنها، بخشی از دشواری های مرتبط با این مدل ها به حساب می آید. در مورد مدل های تجسمی نیز می توان وضعیتی مشابه با مدل های کارت امتیازی حاکم است. این مدل ها به طور معمول به ترسیم شکلی تجسمی از فرآبندهای مرتبط با منابع نامشهود سازمان و سرمایه ی فکری با توابع هدف، در بررسی کمک می کنند. این مدل ها به طور عمومی مدل هایی گروه محور بوده و بر پایه ی تصمیم گیری و خرد جمعی پیرامون جزئیات آن عمل می شود. تصویر نهایی حاصل ازاین مدل ها به شناسایی منابع درگیر و حیاتی، نقاط با ربسک بالا، و تهدیدها و فرصته ای پیش روی فرآیندهای ایجاد ارزش در سازمان از دریچه ی سرمایه ی فکری کمک می کند. در ادامه ی بحث، تمامی مدل های سنجش سرمایه ی فکری معرفی شده و مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
حسابداری و هزینه گذاری منابع انسانی – راجر هرمانسون
مدل اظهارنامه منابع انسانی – گای استفان آهونن
ارزشگذاری حقوق انحصار معنوی بر مبنای میزان ارجاع – نیک بونتیس
مدل کارگزار فناوری – آنی بروکینگ
حسابداری آینده – هامفری نش
ارزشگذاری جامع – فیلیپ مک پیرسون
ایجاد ارزش فراگیر – رود اندرسون و راب مک لین
ارزشگذاری دارایی فکری – پاتریک سولیوان
مدل نمایه ی ارزش – دنیل اندریسن و رنه تیسن
رویه ی مالی سنجش دارایی های نامشهود – ایرنارودوف و فیلیپ لیارت(همان منبع)
۲-۱۱-۲-۲) طبقه دوم: روش های سرمایه گذاری بازار
به لحاظ تاریخی نخستین تلاش هایی که به نوعی با مدل های سنجش سرمایه ی فکری نیز مرتبط گشته ، مربوط به نیمه ی دوم قرن گذشته است. امروزه در طبقه بندی مدل های مرتبط با سنجش سرمایه ی فکری، مدل سنجش عملکرد اثربخش یا کیوی تابین، به عنوان نخستین مدل شناخته شده در این حوزه ، جزء مبتنی بر سرمایه ی بازار در نظر گرفته می شود. همانطور که گفته شد، مدل های مبتنی بر سرمایه ی بازار، به طور عمومی با هدف نمایش ارزش مالی سرمایه ی فکری و به منظور مقایسه و الگوگیری شرکت ها در گستره ی یک صنعت بخصوص قابل استفاده می باشند. اما از آنجایی که این مدل ها امکان عرضه ی اطلاعات جزنگر نسبت به مولفه های سرمایه ی فکری را ایجاد نمی کنند، و از قبل بکارگیری این مدل ها نمی توان ارزش مالی مولفه ای در سرمایه ی فکری را مورد محاسبه قرار داد. از سوی دیگر، این مدل ها به سبب وجود رویکرد منحصراً متمرکز پولی، برای اتخاذ رویکردهای کلی نگر اجتماعی- اقتصادی و توسعه ی انسانی چندان مناسب به نظر نمی رسند.
مقایسه ی ارزش بازاری و ارزش دفتری – توماس استوارت
کیوی توبین – توبین
برگه متوازن نامحسوس – کارل اریک سویبی
مدل عملکردی شرکت دانش پایه (نوکورپ) – کن استندفیلد(همان منبع)
۳-۱۱-۲-۲) طبقه سوم: روش های بازگشت روی دارایی ها
این روشها متوسط درآمد قبل از کسر مالیات شرکت را در یک دوره مشخص محاسبه نموده و آنرا بر متو سط ارزش دارایی های فیزیکی در همان دوره تقسیم می کنند . روش ارزش افزوده اقتصادی و ارزش نامشهود محاسبه شده با این ویژگی هستند و به این طبقه تعلق دارند.
ارزش افزوده اقتصادی – بنت استوارت
ارزش نامشهود محاسبه شده – توماس استوارت
تعیین ضریب ارزش افزوده فکری – آنته پالیک
محاسبه ی درآمد سرمایه ی دانشی – باروخ لو(همان منبع)
۴-۱۱-۲-۲) طبقه چهارم: روش های کارت امتیازی
در این روشها اجزاء مختلف دارایی های نامشهود یا سرمایه فکری شناسایی شده و برای آنها شاخص های تهیه شده در کارت های امتیازی گزارش می شوند و یا اینکه در نمودارها به نمایش در می آیند . روش های کارت ارزیابی متوازن، جهت یابی اسکاندیا، کنترل دارایی نامشهود، نتایج امتیازی زنجیره ارزش متعلق به این طبقه هستند.
کارت امتیازی متوازن – روبروت کاپلان و دیوید نورتون
محاسبات کل نگر – گروه رامبل
نشانگر اسکاندیا – لیف ادوینسون و میشل ملون
پایش دارایی های نامشهود – کارل اریک سویبی
شاخص سرمایه ی فکری – یوهان روس و همکاران
شاخص ایجاد ارزش – گآف با اوم و همکارانش
چرخه ی ممیزی دانش– برنارد مار و جیووانی اسکیما
تابلوی زنجیره ی ارزش – بارخ لو
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی – سازمان همکاری و توسعه اقتصادی
طبقه بندی سرمایه ی فکری – لیف ادوینسون
ارزشگذاری پویا سرمایه ی فکری – احمد بونفور
سنجش و حسابداری سرمایه ی فکری (مجیک) – کمیسیون اروپا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...