کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



  • توجه و تأکید بر نقش مردم و ملت ها در عرصه روابط بین الملل

 

    • تلاش برای بازتعریف نقش سازمان های بین المللی در تأمین منافع ملت ها و کشورهای مستقل

دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

 

  • ایجاد جبهه ضد امپریالیستی

 

  • تأکید بر احیا نقش عدالت و معنویت در تحولات جهان

 

  • مقاومت در زمینه هسته ای و تأکید بر دستیابی بر چرخه سوخت هسته ای

 

در ادامه در مورد برخی از اصول مهم این مؤلفه ها به تفضیل سخن خواهیم گفت.
۲- اولویت یافتن اسراییل در سیاست خارجی (تشکیک در موضوع هولوکاست):
همانطور که قبلاً ذکر شد دولت نهم در شرایط حساس منطقه ای و بین المللی روی کار آمد و با توجه فشارهای بین المللی در زمینه هسته ای و همچنین اشغال همسایگان شرقی و غربی ایران توسط نیروهای آمریکا و متحدانش و خطر حمله نظامی علیه ایران، انتظار می رفت دولت جدید در ایران، تحت تأثیر این شرایط از موضع انفعال برخورد کند اما نه تنها چنین نشد بلکه این دولت موضعی تهاجمی گرفت.
نوک پیکان سیاست خارجی تهاجمی دولت احمدی نژاد متوجه اسراییل بود، همانطور که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز چنین سیاستی از سوی امام خمینی در پیش گرفته شده بود.
چرا که اصولا امام خمینی سالها قبل از انقلاب اسلامی براساس نظری فقهی هرگونه رابطه ومبادله با رژیم صهیونیستی حرام دانسته بود ، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این امر با جدیت کامل پیگیری شد و جمهوری اسلامی ایران ضمن اعلام عدم به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی ، سفارت اسراییل رادر تهران تحویل مبارزان فلسطینی داد وفصلی نو را سیاست خارجی خود گشود و خواهان اتحاد جهان اسلام برای تضعیف و حتی محو اسرائیل از صفحه روزگار شد. این سیاست سالهای اولیه انقلاب دوباره در دولت نهم پیگیری شد واسراییل در اولویت سیاست خارجی این دولت قرار گرفت. محمود احمدی نژاد رئیس دولت نهم در طی یک سخنرانی در ابتدای روی کار‌آمدن در «نشست جهان بدون صهیونیسم» دوباره همان حرف های امام خمینی را در مورد محو اسراییل تکرار کرد که این سخنان وی باعث واکنش شدید رژیم صهیونیستی و حامیان غربی او شد. در ابتدا تصور می شد احمدی نژاد این سخنان را حساب نشده و اتفاقی بیان کرده است و ناشی از عدم تجربه وی می باشد اما ادامه این سخنان توسط احمدی نژاد در مناسبات و دیدارهای مختلف این فرضیه را باطل کرد و مشخص شد این سخنان از سوی احمدی نژاد هدف مند می باشد و وی با پیش کشیدن موضوع هولوکاست در پی هدف خاصی می باشد.
اصولاً دولت نهم با مبنا قرار قطعنامه تاریخی مجمع عمومی سازمان ملل متحد که تحت عنوان قطعنامه ۳۳۷۹ مشهور است، صهیونیسم را جریانی نژاد پرست توصیف نموده و این قطعنامه که در دهم نوامبر ۱۹۷۵ صادر گردید، صهیونیسم را شکلی از اشکال نژادپرستی و تبعیض نژادی دانسته و این قطعنامه از سوی مجمع عمومی با اکثریت ۷۳ رأی موافق در مقابل ۳۵ رأی مخالف و ۳۲ رأی ممتنع به تصویب رسیده بود،دولت نهم سعی داشت به هر ترتیب شده موضوع رژیم صهیونیستی را در کانون توجهات بیاورد. به همین دلیل با مطرح شدن موضوع هولوکاست توسط احمدی نژاد و احیای گفتمان انقلابی در دولت نهم شاهدیم که گروه های مقاومت در لبنان و فلسطین روحیه ای تازه پیدا کرده و بر مقاومت خود استوارتر می گردند.
پیش از آنکه به بررسی سیاست دولت نهم در مورد موضوع هولوکاست و رژیم صهیونیستی بپردازیم ابتدا برای تبیین بهتر موضوع به طور مختصر به بررسی موضوع هولوکاست می پردازیم.
هولوکاست در لغت به معنای سوزاندن با آتش است که به طور کامل از بین برود. واژه هولوکاست در اصل یونانی می باشد و ترکیب شده از (Holos) به معنای تمام و (Kalein) به معنای سوزاندن می باشد. این واژه برای اولین بار توسط فردی به نام «الی وایزل» به کار گرفته شد. معادل واژه هولوکاست در عبری کلاسیک «اولم کایل» و در عبری مدرن «شوآه» است.
و در اصطلاح هولوکاست به ماجرای کشتار یهودیان در جنگ دوم جهانی اطلاق می شود بدین ترتیب که صهیونیست ها مدعی هستند که در طول جنگ دوم جهانی هیتلر نزدیک به ۶ میلیون نفر از یهودیان را در کوره های‌آدم سوزی، سوزانده است.
افرادی که طرفدار نظریه کشتار یهودیان می باشند به دو موضوع مهم در این امر تأکید می کنند:

 

  • کشتار یهودیان حادثه ای است که در تاریخ بی نظیر است؛

 

  • این کشتار نقطه اوج تنفر ابدی و نامعقولانه ای است که غیر یهودیان از یهودیان در دل داشته اند.

 

بنابراین با توجه به این نوع تفکر، ظلم بی سابقه ای در حق یهودیان رواگشته است و بدین ترتیب باید از یهودیان دلجویی شود و در همین راستا دولت آلمان که مغلوب جنگ دوم جهانی نیز بود در طی توافقنامه ای مجبور به پرداخت میلیاردها دلار خسارت به یهودیان شده است. در اینجا این موضوع مطرح می شود که این خسارت ها به چه کسانی می شود و اینجاست که مبحث «بازماندگان» مطرح می شود.
واژه بازماندگان به آن دسته از مردم یهودی گفته می شد که به اردوگاههای نازی ها منتقل شدند و ناچار بودند در این اردوگاههای کار اجباری انجام دهند و گفته می شود که تعداد این بازماندگان حدود یک صدهزار نفر بوده است و مسلماً بعد از گذشت سال ها از این موضوع بیش از یک چهارم این افراد نباید زنده باشند، ولی به دلیل اینکه آنان در اردوگاهها به گفته یهودیان سختی های فراوانی متحمل شده اند، پس افرادی که از این اردوگاهها برمی گشتند در بین یهودیان از اعتبار خاصی برخوردار بودند، به همین دلیل بسیاری از افراد یهودی که در اردوگاههای کار اجباری نازی ها حضور نداشتند، خود را «بازمانده» معرفی می کردند. البته این اقدام افراد یک دلیل مهم دیگر نیز داشت و آن سود مادی این امر برای آنها بود، چرا که دولت آلمان به یهودیانی که در این اردوگاهها بودند خسارت پرداخت می کرد. اما آنچه در مورد هولوکاست بسیار قابل توجه است دو موضوع باشد:
اولبزرگ نمایی این کشتار آن هم با چندین سال تأخیر و سپری شدن زمان از موقع وقوع آن.
در همین راستا نورمن جی. فینکل شتاین چنین می گوید: «نخستین خاطره ای که خود من از فاجعه یهود کشی دارم به زمانی مربوط می شود که از مدرسه به خانه برگشتم و دیدم مادرم به صفحه تلویزیون چشم دوخته است و محاکمه «آدولف آیشمن (۱۹۶۱) را تماشا می کند. در آن هنگام فقط شانزده سال از پایان جنگ می گذشت اما به نظر من چنان می‌آمد که دره ای عبور ناپذیر اردوگاهها مرگ را از پدر و مادر من جدا می کند. در اتاق نشیمن ما عکس هایی از خانواده مادرم آویزان بود ولی من هیچ پیوندی میان خودم و آن عکس ها احساس نمی کردم …
اما نکته بسیار مهمتر این است که به جز آن خاطرات بسیار مبهم، من به خاطر نمی آورم که فاجعه یهودکشی کمترین تأثیری بر دوران کودکی من نداشته باشد. دلیل اصلی چنین وضعیتی این بود که در بیرون از خانواده من ظاهراً هیچ کس به این مسئله اهمیتی نمی داد، دوستان دوران کودکی من همه چیز می خواندند و درباره وقایع روز با هیجان بسیار بحث و جدل می‌کردند، ولی صادقانه می گویم که حتی یکی از دوستان من یا والدین آنها در مورد سختیهایی که پدر و مادر من تحمل کرده بودند چیزی نمی پرسیدند. این سکوت احترام آمیز نبود، بی اعتنایی محض بود. با توجه به این واقعیت طبیعی است که انسان از دیدن آن همه همدردی و دلسوزی که در دهه های بعد نثار قربانیان می شود دچار ناباوری و بدگمانی می‌شود. این وضعیت بی تردید حاصل استقرار صنعتی بود که از اسطوره یهودکشی تغذیه می‌کرد».[۱۶۲]
اصولاً پرداختن به موضوع هولوکاست چندین سال بعد از این موضوع آغاز شد و در این زمینه بزرگ نمایی های زیادی صورت گرفت و فیلم ها و داستان ها و مطالب زیادی در مورد هولوکاست مطرح شد. در همین رابطه فینکل شتاین می گوید که «غالب استادان دانشگاه ها ]در آمریکا[ می توانند شهادت دهند در میان دانشجویان دوره کارشناسی شمار کسانی که می‌توانند بگویند کشتار یهودیان به دست نازی ها در چه زمانی اتفاق افتاد و چه تعداد یهودی به قتل رسید، چندین برابر کسانی است که از زمان وقوع و تعداد کشتگان جنگ داخلی آگاهی دارند. واقعیت این است که یهود کشی تنها رویداد تاریخی ای است که امروز در کلاس های دانشگاه بجد مطرح می شود. آمار نشان می دهد که آمریکائیانی که از این فاجعه خبر دارند بسیار بیشتر از آمریکائیانی است که از حمله به پرل هاربور آگاهی دارند.»[۱۶۳]
در مورد بزرگ نمایی ها که در این زمینه شده می توان به کتاب «پرونده نقاشی شده» اثر جرزی کوزینسکی اشاره کرد که بسیار در مورد تنفر غیر یهودیان از یهودیان اغراق کرده است. یا کتاب «قطعات» نوشته ویلکومیرسکی است که برنده چندین جایزه مختلف نیز شده است، ویلکومیرسکی در این کتاب به شرح زندگی خود پرداخته است و خاطرات خود را در مورد اردوگاههای کار اجباری نازی ها و رنج یهودیان بیان کرده است اما بعداً مشخص شد او اصلاً یهودی نیست و در اردوگاههای کار اجباری نیز نبوده است بلکه تمام طول جنگ طول جنگ دوم جهانی را در یک دهکده کوهستانی در سوئیس به سر می برده است، و نام اصلی وی هم «برونو دوسکر» بوده است. در پی آشکار شدن این موضوع در اکتبر ۱۹۹۱ ناشر آلمانی کتاب «قطعات» تمام نسخه های این کتاب را از کتاب فروشی ها جمع کرد.
اصولا باید گفت که استفاده سیاسی و ابزاری یهودیان از هولوکاست در چهارچوب منافع آنها بوده است، به عنوان مثال قبل از روی کار آمدن حزب اسلام گرای عدالت در ترکیه، با توجه به روابط نزدیک ترکیه و اسرائیل، هر گاه موضوع نسل کشی ارمنی ها مطرح می شد، یهودیان سعی می کردند که این موضوع را کم اهمیت جلوه دهند به طوری که ایالات متحده آمریکا نیز از این امر حمایت می کرد، علی رغم اینکه ارمنی ها هم کیش آنها بودند، اما در زمینه هولوکاست هیچ نوع مسامحه ای در کار نبود در همین زمینه فینکل شتاین می گوید: «ترکیه مرتکب نسل کشی ارمنیان شده است، از متحدان اسرائیل است و همین مسئله گناه ترکیه را تخفیف می دهد، حمایت نخبگان یهود از ترکیه چنان است که حتی سخن گفتن از کشتار ارمنیان گناهی بزرگ تلقی می شود … .
شورای فاجعه یهودکشی آمریکا به دستور اسراییل، نام ارمنیان را از فهرست قربانیان نسل کشی در موزه یادمان یهودکشی واشنگتن حذف کرد. و گروه فشار یهودیان در کنگره اجازه نداد که یک روز به یادبود نسل کشی ارمنیان اختصاص یابد.»[۱۶۴]این موضوعات بیانگر این امر می باشد که یهودیان از موضوع هولوکاست به عنوان ابزاری در راستای پیشبرد سیاست ها ومنافع خود استفاده می کنند.
دوم: ممنوعیت انکار هولوکاست:
یکی از دیگر موضوعاتی که در مورد هولوکاست بسیار جالب و عجیب است موضوع ممنوعیت انکار هولوکاست است.
بدین صورت که «در ۸ جولای ۱۹۸۶ میلادی مجلس اسرائیل (کنست) در یک اقدام تحت عنوان ممنوعیت انکار هولوکاست به تصویب رساند»[۱۶۵]
موضوع ممنوعیت انکار هولوکاست به برخی از کشورهای اروپایی نیز سرایت کرد و بدین ترتیب هر کس که درباره موضوع هولوکاست به تحقیق می پرداخت و به نتایجی متفاوت از نظر صهیونیست ها می رسید مورد محاکمه و مجازات قرار می گرفت.
بسیاری از محققان تاریخ و دانشمندان بودند که در مورد موضوع هولوکاست به تحقیق پرداختند ولی به دلیل اینکه ،نتایج تحقیقات آنها مورد دلخواه یهودیان و رژیم صهیونیستی نبود، مورد هجمه قرار می گرفتند و به محاکمه کشانیده می شدند.
همین موضوع که تحقیق در مورد یک واقعه تاریخی با مجازات و محاکمه روبرو می شود باعث شده که بسیاری از افراد و محققان به این امر معترض باشند.
حال در اینجا این نکته مطرح می‌شود چرا اینقدر یهودیان در زمینه هولوکاست بزرگ نمایی می کنند وانکار آن با مجازات رو به رو می شود.
به نظر می رسد، با تکیه بر موضوع هولوکاست یهودیان مجاز خواهند شد برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی برای خود یک سرزمین داشته باشند. و در ضمن آنها حق خواهند داشت با توجه به مظلوم نمایی در زمینه هولوکاست به هر نحو که شده از خود دفاع کنند، و اصولاً باید گفت که یکی از دلایل تشکیل رژیم صهیونیستی هولوکاست می باشد، در همین راستا فینکل شتاین می گوید: «این عقیده که غیر یهودیان همواره از یهودیان نفرت داشته اند از سویی ضرورت تشکیل یک دولت یهودی را توجیه می کند. اما از سوی دیگر دشمنی با اسرائیل را نیز موجه جلوه می دهد، بر اساس این دیدگاه، یک کشور یهودی تنها پناهگاهی است که یهودیان می‌توانند در هنگام بروز یهودکشی به آنجا پناه ببرند و از سوی دیگر هر نوع حمله ای به این کشور یهودی و حتی هر حرکت دفاعی در مقابل این کشور به معنای حرکت در مسیر یهودستیزی است.»[۱۶۶]
علی رغم تمامی این موضوعات رژیم صهیونیستی با حمایت رسانه های جمعی کشورهای متحد خود توانسته بود هولوکاست را امری قطعی و خدشه ناپذیر جلوه دهد، با توجه به این موضوعات که ذکر رئیس دولت نهم در ابتدای روی کار‌آمدن با الهام از گفتمان انقلابی سالهای اول انقلاب در مورد موضوع فلسطین در نشست جهان بدون صهیونیسم چنین موضوع گیری می کند: «واقعاً ماجرای فلسطین چیست؟ آیا درگیری در فلسطین جنگ بین یک عده یهودی و غیر یهودی با مسلمانهاست؟ جنگ بین یهودیها یا سایر مذاهب است؟ جنگ بین یک کشور با بقیه کشورهاست؟ جنگ بین یک کشور با دنیای عرب است؟ آیا دعوا سر سرزمین محدود فلسطین است؟ به نظرم پاسخ همه این سئوالات منفی است.
تأسیس رژیم اشغال گر قدس حرکتی سنگین از جانب نظام سلطه و استکبار علیه دنیای اسلام است. بین دنیای استکبار و جهان اسلام نبردی تاریخی در جریان است و عمق این نبرد به صدها سال می رسد. در این نبرد تاریخی بارها وضعیت جبهه عوض شده است. یک دوره ای مسلمان غلبه و حرکت فعال و رو به جلو داشتند و دنیای استکباری در حال عقب نشینی یک دوره نیز جنگ و گریز بود و در طول سیصد سال اخیر متأسفانه دنیای اسلام در حال عقب نشینی از مقابل جبهه استکبار بود. نمی خواهم ریشه یابی کنم به چه دلیل، ما همین سیر تاریخی را مطرح می کنیم. صد سال قبل آخرین سنگرهای جهان اسلام فرو ریخت و دنیای استکبار رژیم اشغالگر قدس را به عنوان سرپل نظام سلطه در قلب دنیای اسلام برپا کرد. سرپل یعنی چه؟ «سرپل» یک اصطلاح جنگی و نظامی است. وقتی دو لشکر، دو کشور یا دو گروه با هم درگیر هستند، اگر یک گروه حرکتی انجام بدهد و در جبهه مقابل قطعه ای از زمین را در اختیار بگیرد و آنجا مستقر بشود، قوای خود را پیاده کند، استحکامات بسازد، خودش را تقویت کند و آنجا را به عنوان پایگاهی برای توسعه سرزمینی قرار بدهد، به آن سرپل می گوییم. این کشور اشغال گر در واقع سرپل دنیای استکبار در قلب جهان اسلام است. یک پایگاهی درست کردند تا از آن پایگاه سلطه خودشان را بر کل جهان اسلام توسعه دهند.»[۱۶۷]
این سخنان احمدی نژاد با واکنش های زیادی رو به رو شد ، صهیونیست ها و متحدان همیشگی آن شدیداً این سخنان احمدی نژاد را محکوم کردند اما احمدی نژاد به سخنان خود در مورد رژیم صهیونیستی و هولوکاست ادامه داد وی در اجلاس سران اسلامی در مکه دو سئوال در مورد هولوکاست مطرح کرد:

 

  • تحقیق و بررسی در خصوص واقعه هولوکاست صورت پذیرد.

 

  • چرا فلسطینیان باید تاوان این واقعه را که هیچ نقشی در آن نداشته اند را باید پرداخت کنند؟

 

این سخنان احمدی نژاد در مکه بازتاب گسترده ای در رسانه ها پیدا کرد و کشورهای متحد رژیم صهیونیستی شدیداً آن را محکوم کردند. اما دولت نهم نه تنها از این مواضع خود کوتاه نیامد بلکه بر آن اصرار نیز می ورزید، در همین زمینه محمود احمدی نژاد رئیس دولت نهم در سخنرانی خود در جمع مردم زاهدان چنین به اظهارنظر پرداخت:
«در کنفرانس اسلامی در مصاحبه رسانه ای …. دو سئوال مطرح کردم … سئوال اول مربوط به فلسطین بود. عرض کردم به صحنه فلسطین نگاه کنید، روزانه مردم کشته می شوند، کودکان و زنان زیر سقفها مدفون می شوند، خانه بر سر مردم بومی خراب می شود، مزارع به آتش کشیده می شوند، مردمی که هزاران سال نسل اندر نسل در آن سرزمین زندگی کرده اند، آواره می‌شوند. با اعلام قبلی شخصیتها و بزرگان و انسانهای صالح هدف بمباران و موشکباران قرار می گیرند و هواپیماها و چرخبال ها هر روز مردم مظلوم را مورد هجوم قرار می دهند، سئوالات من این است:
سئوال اولاین کسانی که امروز در سرزمین فلسطین حاکم اند و به خودشان اجازه می دهند هر کاری که دلشان می خواهد انجام بدهند، مردم بومی را آواره کنند، بکشند، زندانی و اسیر بکنند، اینها از کجا آمده اند؟ اهل کجا هستند؟ پیروانشان اهل کجا هستند؟ پدر پدرانشان اهل کجا هستند؟ تا هزار سال، دو هزار سال اینها اهل کجا بوده اند؟ چرا اینها اجازه اعمال حاکمیت و حق تعیین سرنوشت دارند اما ملتی که صدها سال، هزاران سال در آن سرزمین زندگی کرده، حق تعیین سرنوشت ندارد؟ راه حل جمهوری اسلامی خیلی روشن است. ملت ایران می گوید تنها راه حل ریشه ای مسئله فلسطین این است که همه فلسطینیها، آن کسانی که فلسطینی الاصل هستند در یک همه پرسی شرکت بکنند و نظر خودشان را درباره نوع حاکمیت و آینده فلسطین اعلام بکنند.
سئوال دوم بنده این بود: اگر شما راست می گویید که در جنگ دوم جهانی شش میلیون یهودی را کشته اند، اگر راست می گویید شش میلیون یهودی را در کوره های آدم سوزی سوزانده اید که علی الظاهر راست می گویید و بر این ادعای خودتان اصرار دارید و هر کسی مخالفت می کند، او را دستگیر، محکوم و زندانی می کنید حتی دانشمندانی را که مخالفت می کنند، محکوم، محدود، زندانی و مجازات می کنید، پس معلوم است که شما در این ادعای خودتان جدی هستید. سئوال ما این است، اگر شما این جنایت بزرگ را مرتکب شده اید، چرا باید ملت مظلوم فلسطین تاوان این جنایت را پس بدهد؟ چرا به بهانه آن کشتار‌آمده اید در قلب دنیای اسلام و در فلسطین عزیز با توپ و تانک و مسلسل و بمباران و جوسازی های تبلیغاتی و تحریمها و جنگ روانی می خواهید یک حکومت جعلی صهیونیستی را بر مردم آن دیار تحمیل بکنید. اگر شما جنایت کرده اید، باید خود شما جبران بکنید.
پیشنهاد ما این بود و هست اگر شما جنایت کرده اید، خوب است قطعه هایی از خاک خودتان، اروپا، آمریکا، کانادا،‌آلاسکا را در اختیار اینها قرار بدهید تا اینها برای خودشان یک کشوری تشکیل بدهند، مطمئن باشید اگر شما چنین کاری را انجام بدهید، ملت ایران دیگر هیچ اعتراضی به شما نخواهد کرد. حتی یک تظاهرات هم در روز قدس به راه نخواهد انداخت و هیچ شعاری علیه شما و این رژیم غاصب صهیونیستی نخواهد داد و ما حتماً از این تصمیم شما حمایت می کنیم. کسانی مدعی آزادی بیان، دموکراسی و حقوق بشر هستند، در مقابل این منطق بسیار روشن و مستدل به جای اینکه تواضع کنند و بپذیرند، شروع کردند به استفاده از امکانات و ابزارهایی که در اختیارشان هست اطلاعیه دادند که آقا رئیس جمهوری ایران خیلی حرف های زشتی زده است. معلوم است که رئیس جمهور ایران نمی تواند در جهان متمدن امروزی یک انسان متمدن و تراز جامعه مدنی باشد. شروع کردند یکی یکی محکوم کردن، بدون اینکه به اصل موضوع بپردازند. امروز افسانه ای درست کرده اند به نام کشتار یهودیان و این را از اصل خدا، دین و پیامبران هم بالاتر می گیرند، اگر در کشورشان فردی خدا، پیامبران و دین را انکار کند، با او کاری ندارند، اما اگر کسی این افسانه کشتار یهودیان را انکار بکند همه بلندگوهای صهیونیستی و دولتهای خادم صهیونیست حنجره های خودشان را پاره می کنند و تا آنجایی که توان دارند، علیه آن صدا و ادعا می کنند و فریاد می کشند.»[۱۶۸]
این سخنان احمدی نژاد و راهبرد مقابله جویانه دولت نهم در برابر رژیم صهیونیستی باعث ایجاد موجی از امید در بین گروه های مقاومت وملت های منطقه شد واز سوی دیگر واکنش شدید اسرائیل و کشورهای غربی را در پی داشت . اصولاً این کشورها با توجه به شرایط منطقه‌ای و بین المللی، گمان نمی کردند که دولت نهم چنین سیاستی را در دستور کار دستگاه دیپلماسی ایران قرار دهد، اما احمدی نژاد با تشکیک در موضوع هولوکاست فلسفه وجودی رژیم صهیونیستی را زیر سئوال برد، همین امر باعث شد که سران رژیم صهیونیستی که گمان می‌کردند با فاصله گرفتن مردم و مسئولان ایران اسلامی از سالهای اولیه انقلاب، دیگر آرمان های اولیه کم رنگ شده است، اما به ناگاه با احیا و تقویت دوباره آن آرمان ها در دولت نهم مواجه شدند و از سوی دیگر انتظار داشتند که با توجه به شرایط منطقه ای چون اشغال عراق و افغانستان، بتوانند در راستای طرح خاورمیانه بزرگ از انزوای سیاسی خارج شوند و با پیش بردن مذاکرات صلح هویت منطقه ای پیدا کنند، اما با اقدامات دولت احمدی نژاد عملاً این موضوعات با چالش مواجه شد و باعث شد تحولات منطقه به سمت رادیکالیسم پیش برود و از سوی دیگر روحی تازه در بین گروه های مقاومت دمیده شد که جنگ ۳۳ روزه و ۲۲ روزه نیز حاصل همین رادیکال شدن اوضاع بود که در ادامه به تفضیل در مورد آن سخن خواهیم گفت، اما به چالش کشیدن فلسفه وجودی رژیم صهیونیستی با مطرح شدن موضو هولوکاست در دولت نهم و حوادث بعد در منطقه کار را به جایی رساند که سردمداران رژیم صهیونیستی بعد از گذشت قریب به شش دهه از تشکیل این رژیم و انتظار اینکه مورد پذیرش قرار گیرند، اما همچنان در این زمینه با چالش رو به رو هستند. خانم زیپی لیونی معاون نخست وزیر و وزیر خارجه سابق اسرائیل در طی سخنان در کنفرانس هرتزیلیا کاملاً به این موضوع اعتراف می کند که موجودیت اسرائیل زیر سئوال رفته است.
وی در این کنفرانس در مورد چالش های داخلی و خارجی پیش روی اسرائیل چنین می گوید: «ما باید ارزش های کشور را در یک قانون اساسی بگنجانیم، اما تا به امروز متأسفانه کنست در انجام آن ناکام بوده است. قانون اساسی باید شامل اصول آزادی و برابری باشد و در کنار این موارد، نمادهای یهودی، قانون بازگشت به اسرائیل (همانطور که اسرائیل میهن یهودیان محسوب می شود) و حاکمیت قانون نیز لحاظ شود. این اصول باید دوباره معرفی شوند و به اجرا درآیند … . هدف نهایی ایجاد کشور اسرائیل به عنوان میهن یهودیان است. بنابراین ارتباط خود را با یهودیان در غربت تقویت کنیم. به منظور دستیابی به این اهداف، باید تلاش خود را برای اجرایی ساختن موارد زیر تداوم بخشیم:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 09:40:00 ق.ظ ]




نیز مى‏فرماید: «ان السمع والبصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا»[۷۰]: از گوش و چشم و دل سؤال مى‏شود.
باز مى‏فرماید: «ایحسب الانسان ان یترک سدى»[۷۱]: آیا انسان گمان مى‏کند که به حال خود رها شده است.
و پیامبر گرامى اسلامصلى الله علیه و آله و سلم فرموده است: «الا کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته‏».[۷۲]

اصل ششم

هیچ انسانى بر دیگرى مزیت و برترى ندارد مگر از طریق کمالات معنوى که از آن برخوردار است. بارزترین ملاک مزیت و برترى نیز تقوا و پرهیزگارى در همه شئون زندگى است. چنانکه مى‏فرماید:
«یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثى وجعلناکم شعوبا و قبائل‏لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم»[۷۳]:اى انسان‌ها ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و شما را دسته‏ها و قبیله‏هاى گوناگون قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا گرامی‌ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شما است.
بنابر این خصوصیات نژادى وجغرافیایى ونظایر آن از دیدگاه اسلام مایه برترى طلبى و تفاخر و تبختر نیست.

اصل هفتم

ارزشهاى اخلاقى، که در حقیقت اصول انسانیت‏بوده و ریشه فطرى دارند، اصولى ثابت و جاودانه‌اند، و گذشت زمان و تحولات اجتماعى سبب تغییر و دگرگونى آنها نمى‏شود. مثلا زیبایى وفا به عهد و پیمان، یا نیکى را با نیکى پاسخ گفتن، امرى جاودانه است و تا بشر بوده و خواهد بود، این قانون اخلاقى دگرگون نخواهد شد. همچنین است‏حکم به زشتى خیانت و خلف وعده، بنابراین، از دیدگاه عقل، در زندگى اجتماعى بشر یک رشته اصول وجود دارد که با طبیعت و سرشت انسان درهم آمیخته و ثابت و پایدار مى‏باشد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
آرى در کنار این اصول اخلاقى یک رشته آداب و رسوم نیز یافت مى‏شود که از شرایط زمانى و مکانى تأثیر‌پذیرفته و دستخوش تغییر و دگرگونى قرار مى‏گیرد، که ربطى به مبادى و اصول ثابت اخلاقى ندارد.
قرآن کریم به برخى از اصول عقلى و ثابت اخلاقى اشاره دارد، چنانکه مى‏فرماید:
«هل‏جزاء الاحسان الاالاحسان»[۷۴]: آیا پاداش احسان، چیزى جز احسان است؟
«ما على المحسنین‏من سبیل»[۷۵]: برنیکوکاران نکوهشى نیست.
«فان الله لا یضیع اجر المحسنین»[۷۶]: خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمى‏سازد.
«ان الله یامر بالعدل والاحسان و ایتاء ذی القربى و ینهى عن الفحشاء والمنکر و البغی»[۷۷]: خدا به دادگرى و نیکوکارى و کمک به خویشاوندان فرمان مى‏دهد و از پلیدى و زشتى و ستم نهى مى‏کند.

اصل هشتم

اعمال انسان، گذشته از اینکه در سراى دیگر پاداش یا کیفر دارد، در این جهان نیز خالى از پیامدهاى خوب و بد نیست.در حقیقت پاره‏اى از حوادث جهان عکس‏العمل فعل او مى‏باشد، و این حقیقتى است که وحى از آن پرده برداشته و علم بشر نیز تا حدى بدان پى برده است. قرآن کریم در این باره آیات بسیارى دارد که دو نمونه را یادآور مى‏شویم:
«و لو ان اهل القرى آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماءو الارض ولکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون»[۷۸]: هرگاه اهل آبادیها ایمان آورند و پرهیزگار باشند، درهاى برکات آسمان و زمین را به روى آنان مى‏گشاییم، ولى آنان (آیات الهى را) تکذیب کردند، پس ما نیز آنها را به کیفر اعمالشان رساندیم.
حضرت نوح به امت‏خود یادآور مى‏شود که میان پاکى از گناه و گشوده شدن درهاى رحمت الهى و فزونى نعمت‏خداوند رابطه‏اى برقرار است. چنانکه مى‏فرماید: «وقلت استغفروا ربکم انه غفارا× یرسل السماء علیکم مدرارا- ویمددکم باموال وبنین ویجعل لکم انهارا»[۷۹]: (به قوم خود) گفتم از خدا طلب آمرزش کنید، او آمرزنده گناهاست، در این صورت از آسمان بر شما باران فراوان فرود مى‏فرستد. و با مال و فرزند شما را کمک مى‏کند. و براى شما باغها وچشمه‏سارهایى پدید مى‏آورد.

اصل نهم

پیشرفت و عقبگرد امتها ناشى از عللى است که صرفنظر از برخى عوامل بیرونى، عمدتاً ریشه در عقاید و اخلاق و رفتار خود آنان دارد.این اصل با قضا و قدر الهى نیز منافات ندارد، زیرا این قاعده خود از مظاهر تقدیر کلى الهى است. یعنى مشیت کلى الهى بر این تعلق گرفته است که امتها از طریق عقاید و رفتار خود سرنوشت‏خود را رقم زنند. مثلا جامعه‏اى که روابط اجتماعى خود را بر اصل عدالت و دادگرى استوار سازد، زندگى نیک و آرامى خواهد داشت، و امتى که روابط اجتماعى خود را بر خلاف آن قرار دهد، سرنوشتى ناگوار در کمین او خواهد بود. این اصل همان است که در اصطلاح قرآن «سنتهاى الهى‏» نامیده شده است. چنانکه قرآن مجید مى‏فرماید:
«فلما جاءهم نذیر ما زادهم الا نفورا× استکبارا فی الارض ومکر السى‏ء ولا یحیق المکرالسیئ الا باهله فهل ینظرون الا سنه الاولین فلن تجد لسنه الله تبدیلا و لن تجد لسنه الله تحویلا»[۸۰]: آنگاه که بیم دهنده‏اى نزدشان آمد، جز دورى از بیم‏دهنده آنها را سودى نبخشید، به علت استکبار در زمین و نیرنگهاى زشت،(باید دانست که) نیرنگهاى بد جز نیرنگبازان را در بر نمى‏گیرد. آیا آنان جز سنتى که بر گذشتگان حاکم بود، منتظر چیز دیگرى هستند؟! در سنت‏خدا هیچ تحول و دگرگونى نمى‏یابى.
«…و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین…و تلک الایام نداولها بین الناس…» [۸۱]: شماها برترید اگر مؤمن باشید… و این روزها (پیروزى و شکست) را بین مردم دست‏به دست مى‏گردانیم.

اصل دهم

تاریخ بشر آینده روشنى دارد. درست است که زندگى بشر غالبا با نابرابریها و نابسامانیها همراه بوده است، ولى این وضع تا آخر ادامه نخواهد داشت، بلکه تاریخ بشر به سوى آینده‏اى روشن درحرکت است که در آن عدل فراگیر حاکم شده. و به تعبیر قرآن کریم صالحان، حاکمان زمین خواهند بود. چنانکه مى‏فرماید:
«و لقدکتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون»[۸۲]: ما در زبور پس از «ذکر» (شاید مقصود تورات باشد) نوشتیم که صالحان حاکمان زمین خواهند شد.
و نیز مى‏فرماید:
«وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم»[۸۳]: خداوند به افرادى از شما که ایمان آورده و کارهاى نیک انجام دهند وعده داده است که آنان را در زمین خلافت‏بخشد، همان گونه که پیشینیان را خلافت ‏بخشیده است.
بنابراین در آینده تاریخ و در گردونه مبارزه مستمر حق و باطل، پیروزى نهایى از آن حق است، هرچند به طول انجامد. چنانکه مى‏فرماید:
«نقذف بالحق على الباطل فیدمغه‏فاذا هو زاهق»[۸۴]: حق را بر سر باطل مى‏زنیم تا آن را درهم کوبد، پس ناگهان نابود گردد.

اصل یازدهم

انسان از دیدگاه قرآن کریم از کرامتى ویژه برخوردار است، تا آنجا که مسجود فرشتگان قرار گرفته است. چنانکه مى‏فرماید:
«و لقدکرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر ورزقناهم من الطیبات و فضلناهم على کثیر ممن خلقنا تفضیلا»[۸۵]: همانا بنى آدم را کرامت‏بخشیدیم و آنان را در خشکى و دریا جاى داده و از طیبات روزى دادیم و بربسیارى از آفریده‏هاى خود برترى بخشیدیم.
با توجه به اینکه اساس زندگى انسان را حفظ کرامت وعزت نفس تشکیل مى‏دهد، انجام هرگونه کارى که این موهبت الهى را خدشه‏دار سازد از نظر اسلام ممنوع است. به تعبیرى روشنتر، هر نوع سلطه‏گرى و سلطه‌پذیرى ناروا، اکیدا ممنوع مى‏باشد. امیر مؤمنان على(علیه‌السلام) مى‏فرماید: «ولا تکن عبد غیرک وقد جعلک الله حرا»[۸۶] :‌بنده دیگرى مباش، خدا ترا آزاد آفریده است.
نیز مى‏فرماید: «ان الله تبارک و تعالى فوض الى المؤمن کل‏شی‏ء الا اذلال نفسه‏»: خدا کارهاى فرد با ایمان را به دست‏خود او سپرده (و او را در انجام و ترک آنها آزاد‌گذارده) جز خوار ساختن خویش را.[۸۷]
روشن است که حکومتهاى مشروع الهى با این قانون منافات ندارد، چنانکه توضیح آن در بحث آینده خواهد آمد.

اصل دوازدهم

حیات عقلانى انسان از دیدگاه اسلام جایگاه ویژه‏اى دارد، زیرا برترى و ملاک امتیاز انسان از سایر حیوانات به قوه تفکر و نیروى خرد او است. از این روى در آیات بسیارى از قرآن کریم، بشر به تفکر و اندیشه ورزى دعوت شده است تا آنجا که پرورش فکر و تفکر در مظاهر خلقت را از ویژگى‏هاى خردمندان دانسته است. چنانکه مى‏فرماید:
«الذین یذکرون الله قیاما وقعودا وعلى جنوبهم ویتفکرون‏فی خلق‏السموات‏والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا»[۸۸]: آنان کسانى هستند که خدا را، ایستاده و نشسته و در حالیکه به پهلو خوابیده‏اند، یاد مى‏کنند و در آفرینش آسمانها و زمین مى‏اندیشند و مى‏گویند: پروردگارا این جهان را بیهوده نیافریده‏اى(آیات مربوط به لزوم تفکر و مطالعه در مظاهر خلقت و آیات الهى بیش از آن است که در اینجا نقل شود).
بر اساس چنین دیدگاهى است که قرآن، انسان‌ها را از پیرویهاى نسنجیده و کورکورانه از گذشتگان منع مى‏کند.

اصل سیزدهم

آزادیهاى فردى در قلمرو مسایل اقتصادى، سیاسى وغیره در اسلام مشروط به این است که با تعالى معنوى او منافات نداشته و نیز مصالح عمومى را خدشه‏دار نسازد. در حقیقت فلسفه تکلیف در اسلام همین است که مى‏خواهد با موظف کردن انسان، کرامت ذاتى او را حفظ نموده و مصالح عمومى را تأمین کند. جلوگیرى اسلام از بت‏پرستى و میگسارى و نظایر آن براى حفظ کرامت و حرمت انسانى است، و از اینجا حکمت قوانین کیفرى اسلام نیز روشن مى‏گردد.
قرآن کریم اجراى قانون قصاص را عامل حیات انسان دانسته و مى‏فرماید: «و لکم فی القصاص حیاه یا اولى الالباب»[۸۹]: اى خردمندان، قصاص حافظ حیات شما است.
پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «ان المعصیه اذا عمل بها العبد سرا لم یضرالاعاملها، فاذا عمل بها علانیه ولم یغیر اضرت بالعامه‏»: هرگاه فردى به صورت پنهانى مرتکب گناه شود فقط به خود ضرر مى‏زند، ولى اگر آشکارا انجام دهد و مورد اعتراض واقع نشود به عموم ضرر مى‏رساند.
امام صادق علیه السلام پس از نقل حدیث مى‏افزاید:«ذلک انه یذل بعمله دین الله و یقتدی به اهل عداوه الله‏»:علت این امر آن است که فرد متظاهر به گناه با رفتار خود حرمت احکام الهى را مى‏شکند و دشمنان خدا از او پیروى مى‏کنند.[۹۰]

اصل چهاردهم

یکى از مظاهر آزادى فردى در اسلام این است که در‌پذیرش دین اجبارى نیست، چنانکه مى‏فرماید: «لا اکراه فی الدین قدتبین الرشد من الغى»[۹۱]. زیرا دین مطلوب در اسلام، ایمان و باور قلبى است و این چیزى نیست که با عنف و زور در دل انسان جاى گیرد، بلکه در گرو حصول یک رشته مقدمات است که مهم‌ترین آنها روشن شدن حق از باطل مى‏باشد. هرگاه این شناخت‏حاصل شود، در شرایط طبیعى، انسان حق را برمى‏گزیند.
درست است که «جهاد»یکى از فرایض مهم اسلامى است، ولى معناى آن اجبار دیگران به‌پذیرش اسلام نیست، بلکه مقصود از آن برطرف ساختن موانع ابلاغ پیام الهى به گوش جهانیان است تا «تبین رشد» تحقق‌پذیرد. طبیعى است چنانچه سوداگران زر و زور روى اغراض مادى و شیطانى مانع رسیدن پیام آزادیبخش دین به گوش جان انسان‌ها گردند، فلسفه نبوت (که همانا ارشاد و هدایت‏بشر است) اقتضا مى‏کند که جهادگران هرگونه مانع و یا موانع را از سر راه بردارند، تا شرایط ابلاغ پیام حق به افراد بشر فراهم گردد.

گفتار سوم: انسان و محیط زیست

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:39:00 ق.ظ ]




قرآن مجید می‌فرماید: «فَالهَمَها فُجورَها وَ تَقویها»؛[۶۲] سپس فجو و تقوا (شر و خیر) را به او الهام کرده است.
و در جای دیگر می‌فرماید: «وَ هَدَیناهُ النجدَینِ»؛[۶۳] و او را به خیر و شرش هدایت نمودیم.
از این دو آیه و برخی آیات دیگر قرآن معلوم می‌شود که در مقابل انسان، دو راه وجود دارد: یکی راه خیر و دیگری راه شر. اگر کسی در مسیر صحیح قرار گرفت و راه رشد پیشه کرد، هر حرکتی که برای رضای خدا انجام دهد، اجر و پاداش دارد،‌ اما اگر در مسیر باطل قرار گرفت به جایی می‌رسد که از مرتبه‌ی والای انسانی سقوط می‌کند و از حیوانات پست‌تر می‌شود.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
قرآن مجید در مورد انسان‌هایی که از پذیرش حق و راه هدایت سرباز می‌زنند، چنین می‌فرماید:
«اولئکَ کَالانعامِ بَل هُم اضَلُ اولئکَ هُمُ الغافِلونَ»؛[۶۴] آنان همچون چهارپایانند، بلکه گمراهتر، اینان همانا غافلانند.
۲-۲-۷-۲ رابطه‌ی انگیزش و خیر و شر
انسان با توجه به توان انتخاب در مورد یکی از دو راه خیر و شر فعالیتها و اعمال خود را شکل می‌دهد.
۲-۲-۷-۳ نیازهای مادی
همه انسانها برای تأمین نیازمندی‌های خود تلاش می‌کنند،‌ خواه در مسیر هدایت قرار گرفته باشند یا ضلالت، اما در ورای نیازهای مادی، عده ای براساس قوانین دینی فعالیت‌های الهی خویش را بروز می‌دهند و گاهی آنچنان رشد می‌کنند که تأمین نیازهای خود را تحت تأثیر نیت‌های معنوی قرار داده تا آنجا که خوردن، خوابیدن، پوشیدن و … را برای رضای خدا انجام می‌دهند و عده‌ای هم براساس وسوسه‌های ابلیس فعالیت‌های شیطانی از خود بروز داده، رفتارهای خود را در جهت شر و ناپاکی شکل می‌دهند.
پس برای انسان غیر از نیازهای مادی مسائل دیگری مطرح است که باید شناخته شود.
۲-۲-۷-۴ جاذبه‌های معنوی
همه‌ی انسانها تحت تأثیر جاذبه‌های معنوی، حرکتها و تلاش‌هایی انجام می‌دهند، چه اهل خیر باشند یا شر. اصول جاذبه‌های معنوی که تا امروز شناخته شده و مورد قبول است، امور ذیل می‌باشد:
علم و دانایی؛
خیر اخلاقی؛
جمال و زیبایی؛
تقدیس و پرستش.[۶۵]
این جاذبه‌ها در نهاد همه انسانها، چه آنان که در راه خیر حرکت کنند یا شر، وجود دارد و در درون آنها ایجاد انگیزه می‌کند گرچه ممکن است بعضی از آنها در شرایط خاصی به گونه‌ای خاموش یا کم فروغ گردند.
تنها تفاوتی که وجود دارد این است که بعضی از انسانها به جاذبه‌های معنوی، به ویژه جاذبه تقدیس و پرستش در اعتقاد و عمل پاسخ مثبت می دهند و در این مسیر با راهی مشخص به پیش می‌روند و هر کدام به مرحله‌ای از رشد می‌رسند و برخی دیگر از انسانها پاسخ منفی به آن داده، در عمل و باور، آنها را منکر می‌شوند و یا این که در اعتقاد پذیرفته، اما از تأثیر آن جاذبه‌ها در رفتارشان نمودی یافت نمی‌شود.
خلاصه:
در همه‌ی انسانها انگیزش – جهت تأمین نیازمندیها – وجود دارد و انگیزش در جهت جاذبه‌های معنوی هم وجود دارد، اما این نوع از انگیزش دارای نوسان است:
بعضی مسائل معنوی را در اعتقاد و رفتار خود پذیرفته‌اند؛
برخی آن را در اعتقاد خود راه داده، اما در رفتار به آن عمل نمی‌کنند؛
برخی هم تأثیر مسائل معنوی را در رفتار و در اعتقاد خود ضعیف نموده، از بین برده‌اند.
لازم به یادآوری است که تقسیم‌بندی مزبور در مورد هر یک از جاذبه‌های معنوی به طور مستقل مطرح می‌باشد، زیرا ممکن است در بعضی از افراد، یکی از جاذبه‌های معنوی تأثیر داشته، ولی جاذبه‌های دیگر فراموش شده باشد، مثلاً ممکن است در فردی جاذبه جمال و زیبایی تأثیر بسیار زیادی داشته باشد، اما جاذبه‌های دیگر در او تأثیر نداشته باشند (نبوی ۱۳۸۸، ۱۰۶).
۲-۲-۸ کلیدهای اصلی اداره و رهبری انگیزش کارکنان
۱ – انگیزهها و نیازهایی که کارکنان سازمان همراه با خود به محیط کار می آورند.
یکی از مهمترین عوامل مؤثر در متفاوت بودن رفتار افراد در سازمان، تفاوتهای فردی و شخصیتی آنان است. هر چند در بحث از تفاوتهای فردی باید عوامل ارثی، محیط خانوادگی، نوع تربیت، آداب و رسوم و فرهنگ و مانند آن مورد توجه قرار گیرند.
۲ – کارها و وظایفی که باید در داخل سازمان انجام گیرد.
دومین عاملی که هر مدیر باید طی کوششهای خود برای اداره و رهبری انگیزش کارکنان مورد توجه قرار دهد ماهیت اساسی و طبیعت کارهایی است که باید در سازمان مورد توجه قرار دهد. واقعیت آن است که هر شغل یا هر دسته از مشاغل نیازمند به رفتار فردی خاص و الگوهای انگیزش متفاوت با شغل یا دسته مشاغل دیگر است.
۳ – فضای سازمانی(یا اقلیم سازمانی) که مشخص کننده موقعیت کار می باشد.
مهمترین عامل در مدیریت انگیزش کارکنان، اقلیم یا فضای سازمانی میباشد. فضای سازمانی تحت تأثیر دو عامل، یعنی الزامات شغلی و نیازهای افراد قرار میگیرد. چنانچه شخصی که نیاز به رشد دارد در شغلی که هیچگونه امکان استقلال، نوآوری و تنوع در آن نیست به کار گمارده شود در آن صورت میل یا نیاز به رشد در او برانگیخته نخواهد شد، به همین دلیل است که میتوان گفت: توانایی مدیر در تغییر و بهبود فضای سازمانی، مهمترین اهرم او در حرفه مدیریت است.
۴ – و بالاخره توانائیها و محدودیتهای شخص مدیر
اگر مسئله مدیریت انگیزش کارکنان بر محور مدیریت فضای سازمانی استوار باشد در آن صورت باید توانائیها و محدودیتهای شخصی مدیران در نطر گرفته شود. دلیل این مدعا نیز آن است که شیوه رهبری مدیر یکی از عوامل تعیین کننده فضای سازمانی است و به چهار زمینه اقدامات کلی زیر تقسیم میگردد:
۱ – تغییر در وضعیت مکانی و فضایی وسایل، ابزار، نیروی انسانی
۲ – تغییر در الزامات و خصوصیات شغلی و هدفها
۳ – تغییر در شیوه های ارتباطی و الگوهای گزارش دهی و گزارش گیری
۴ – تغییر در شیوه های رهبری (ساعت چی ۱۳۷۷، ۸۸).
۲-۲-۹ نقش انگیزش در سازمانها
هر سازمان برای ایفای وظایف خود،‌ نیاز به افراد انسانی دارد. به گونه‌ای مشخص‌تر، «کتزوکان» در نوشته های خود نشان دادند که سازمانها به سه ضرورت رفتاری بدین شرح نیاز دارند:
۱- افراد باید به گونه‌ای جذب شوند که نه تنها به سازمان بپیوندند که در آن سهیم شوند.
۲- باید کارهایی را که برای آن استخدام شده‌اند،‌ بر عهده گیرند و آنها را از روی دلبستگی و وابستگی به سازمان به انجام برسانند.
۳- گذشته از نقش و پیوستگی، باید افراد دررفتار کاری خود به نحوی خلاقیت، رضای خاطر و نوآوری نشان دهند.
بدین ترتیب برای آنکه سازمانی اثربخش باشد، باید مسائل انگیزش را برای ترغیب، هم در زمینه‌ی تصمیم‌گیری به مشارکت و هم تصمیم‌گیری برای تولید در کار مورد نظر جدی خود قرار دهد.
فهم مبحث انگیزش از این رو نیز لازم شمرده می‌شود که درک کامل و بهتر عوامل دیگر چون شیوه‌ی رهبری، طرح ریزی دوباره‌ی شغل، نظام‌های حقوق و دستمزد همگی با عملکرد کارکنان، خشنودی از کار و مانند آن بستگی دارد. از طرفی اثربخشی سازمانی تا اندازه‌ای به مسئله توانایی مدیریت در انگیزش کارمندانش برای جهت دادن آنان دست کم به سوی کوشش معقولی که به هدف‌های سازمان رهنمون شود بستگی پیدا می کند. طبیعت تکنولوژی مورد نیاز برای تولید در حال و آینده نیاز به توانایی سازمان در فراهم آوردن هزاران کارمند گرد یکدیگر است که اغلب هم باید با بالاترین ظرفیت خود برای استفاده در تکنولوژی لازم برای کامیابی موسسه کوشش کند. به سخن دیگر لازم می‌شود تا یک سازمان اطمینان یابد کارمندانش هم توانایی بهره‌گیری و هم علاقه‌ی به استفاده از پیشرفته‌ترین تکنولوژی را برای دستیابی به هدف‌های سازمانی دارند، و همه‌ی این موارد اهمیت توجه به انگیزش در سازمان را مشخص میکند (ستیرز و پورتر ۱۳۷۵، ۷۵).
۲-۲-۱۰ ضرورت شناخت نیازها
اگر کارمندان یک سازمان را از تأمین نیازهای آنان محروم نمائیم با واکنش روانی کارکنان مواجه خواهیم شد. عدم ارضاء نیازها موجب می شود کارمند مربوطه دچار مریضی روانی شود.
به همین جهت نمی‌توان خصومت کارمندان با مدیران، بی‌تفاوتی آنان نسبت به وظایف محوله و یا قبول نکردن مسئولیت در سازمان را به علت طبیعت بشر نسبت داد بلکه این حالات نتیجه و عکس‌العمل برآورده نشدن احتیاجات آنان است. اگر مدیران یک بعدی بیندیشند یعنی فقط به برآورده کردن احتیاجات جسمی کارمندان توجه کنند و دیگر احتیاجات را نادیده انگارند، عملاً باعث خواهند شد که انگیزه ی کار در کارمندان از بین برود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:39:00 ق.ظ ]




علاقبند راد و شیرازی (۱۳۷۷)برنامه جامعی را در بخش فوق تخصصی روانپزشکی کودک و نوجوان بیمارستان روزبه تدوین واجرا نمودند. درطی این برنامه درمانی والدین کودکان مبتلا به ADHD طی ۱۰جلسه هفتگی، یک ساعت تحت آموزش قرار می گرفتند. هدف از این پژوهش درمانADHD با رویکرد شناختی- رفتاری بود. درطی این پژوهش پیش آزمون و پس آزمون صورت گرفت ونتایج نشان داد که روش اجرا موفقیت آمیز بوده است.
منعمی مطلق(۱۳۸۶)در پژوهشی برای ۲۱خانواده دارای کودک ونوجوان با اختلالات رفتاری فرایند حل مسأله را آموزش داده وپس از آموزش واجرا در این خانواده ها، نتیجه مثبت و ارتقاء سطح بهداشت روانی خانواده ها پیش بینی شده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
گرجی (۱۳۸۳) در پایان نامه دکتری رشته روانشناسی با عنوان « بررسی و مقایسه اثر بخشی کاربرد و روش های اصلاح رفتار توسط والدین و معلمان و ترکیب هر دو در کاهش نشانه های اختلال بیش فعالی و نقص توجه» به این نتیجه رسید که بسیاری از آزمودنیها از کارایی آموزش های ارائه شده راضی هستند.
تکنیکهای اصلاح رفتار در افزایش انگیزه تحصیلی این کودکان و افزایش اعتماد به نفس والدین در تربیت فرزندان خود، بسیار موثر است. آموزش والدین و معلمان احساس خود کارآمدی آنها را بالا برده و به افزایش سطح سلامت روان والدین و بهبود روابط فردی اعضاء خانواده کمک قابل توجهی ارائه خواهد کرد.
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
روانشناسان مدتها است که عنوان کردهاند که عملکرد والدین بر شکل گیری افکار، رفتار و هیجانات کودکان تأثیر معناداری دارد. بر این اساس پژوهشهای زیادی نقش عوامل مربوط به خانواده را به عنوان عامل زمینه ساز در آسیب پذیری کودکان مورد بررسی قرار دادهاند (هریس و کرتن[۴۵]، ۲۰۰۲). بنابراین، اختلال در روابط والدین و کودکان یک سطح بسیار مهم در مطالعات مربوط به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی را به خود اختصاص داده است و به نقش مهم شیوه فرزندپروری والدین[۴۶] و سلامت عمومی آنان در رشد روانی-اجتماعی کودکان اشاره شده است (بامریند[۴۷]،۱۹۷۱؛ خی و هینشاو[۴۸]،۲۰۰۲).
مطالعاتی که در حیطه تأثیر الگوهای تعامل خانوادگی در ایجاد کمبود توجه – بیش فعالی پرداختهاند از یک سو، این اختلال را نوعی واکنش کودک نسبت به نابسامانیهای خانوادگی مانند اعتیاد به الکل، اضطراب مزمن والدین و افسردگی مادر دانسته اند و از سوی دیگر، به علت فراوانی بیشتر مبتلایان به بیش فعالی در خانواده های پر جمعیت، آن را به محرکهای محیطی نامناسب مانند تعداد زیاد افراد و عدم رفاه خانواده نسبت دادهاند. با این حال هنوز مشخص نشده که علت کمبود توجه- بیش فعالی نتیجه مستقیم عوامل اقتصادی-اجتماعی- فرهنگی در ایجاد اختلال کمبود توجه- بیش فعالی است ( دادستان، ۱۳۸۳؛ جانستون و مش[۴۹]، ۲۰۰۱).
پیشینه درمانهای رفتاری کودکان ADHD حاکی از مؤثر بودن آنها است (واکر[۵۰] ۱۹۹۲). کافمن و هالاهان[۵۱] (۱۹۷۳) در پژوهشی که با بهره گرفتن از مدیریت مشروط، بر روی تعدادی پسر بیش فعال انجام دادند، موفق شدند طی شش روز رفتار هدف را از میانگین روزانه ۵۰ بار به کمتر از ده بار در روز کاهش دهند. در پژوهشی دیگر کریستین سن و اسپراگ [۵۲](۱۹۷۳) دو گروه همتا از کودکان بیش فعال انتخاب کردند. به گروه اول داروی متیل فنیدیت و به گروه دوم قرصهای دارو نمائی که از نظر ظاهر کاملاً شبیه داروی اصلی بود دادند. هر دو گروه همزمان و به طور یکسان مورد مدیریت مشروط نیز قرار گرفتند نتایج پس از ۱۳ جلسه درمانی نشان داد سطح فعالیت دو گروه کاهش یافته و تفاوت معنیداری بین آنها وجود ندارد. محققین از این پژوهش نتیجه گرفتند تأثیر رفتار درمانی (مدیریت مشروط) از ترکیب درمانهای داروئی و رفتاری کمتر نیست. از سوی دیگر، آموزش رفتاردرمانی به والدین و به کارگیری مدیریت مشروط توسط آنها، در درمان اختلالات کودکان سابقه فراوانی دارد(به نقل از هادیانفرد و همکاران، ۱۳۷۹). بارکلی[۵۳] (۱۹۸۱) یکی از اولین کسانی است که به ضرورت آموزش مدیریت رفتار به والدین در درمان کودکان ADHD اشاره می کند. شیوهای که او در درمان این کودکان به کار میگیرد از نظر کلی مشابه شیوهای است که برای سایر اختلالات کودکان بکار می رود. با این تفاوت که مشکلات خاص کودکان بیش فعال در این شیوه آموزشی لحاظ میشود. تحقیقات متعدد بارکلی بر مؤثر بودن این شیوه درمانی اشاره دارد. مطالعات پیگیری نیز نشان می دهند که اثر نتایج این نوع درمان حتی ۴ تا ۵ سال بعد از آموزش باقی مانده است. همچنین یافتهها نشان میدهند که تعمیم آموزش به موقعیتهای دیگر نیز رضایت بخش است (وبستر[۵۴] ،۱۹۸۴). در تحقیقی که اسکات[۵۵] (۱۹۸۷) انجام داد، به والدین کودکان، طی ۶ جلسه آموزشی ۹۰ دقیقهای اصول رفتار درمانی را آموزش داد. نتایج نشان داد که رفتار کودکانی که والدین آنها در جلسات آموزشی شرکت کردند، به طور معنیداری نسبت به گروه گواه بهبود یافت. این بهبودی در پیگیری سه ماهه و شش ماهه نیز ماندگار بود. این محقق معتقد است، آموزش هم به صورت گروهی و هم به صورت انفرادی میتواند کاربرد داشته باشد. پفیفنر ومک بورنت[۵۶] (۱۹۹۷) در یک تحقیق آزمایشی کودکان ADHD را با شیوه گمارش تصادفی به سه گروه مستقیم کردند.در گروه اول،کودکان به طور مستقیم مهارتهای اجتماعی را فرا گرفتند. در گروه دوم، والدین مهارتهای اجتماعی را فرا گرفتند تا در منزل با کودکان خود کار کنند. گروه سوم، هیچ مداخلهای دریافت نکرد. آموزش در گروه های اول و دوم، به صورت گروهی توسط یک کارشناس روان شناسی در ۸ جلسه انجام شد. نتایج بهبودی معنی داری در گروه های آزمایشی نسبت به گروه گواه نشان دادند. این نتایج در یک پیگیری ۴ ماهه نیز باقی مانده بودند. کازدین[۵۷] (۱۹۸۵) با بازنگری پیشینه پژوهشی متذکر می شود، آموزش رفتار درمانی به والدین در مقایسه با دارونما و عدم مداخله در اکثر پژوهشها تأثیر معنی داری داشته است. عموماً در مطالعات پیگیری نیز اثرهای این نوع مداخله رضایت بخش بوده است و اگر والدین بتوانند این شیوه را به خوبی پیاده کنند، تأثیر درمان از خانه و خانواده تجاوز می کند و حتی به محیط مدرسه و خارج از مدرسه نیز تعمیم می یابد. از سوی دیگر، تأثیر درمان در خانواده علاوه بر کودک مورد نظر، بر رفتار خواهران و برادران آنها نیز تأثیر می گذارد. حتی مشاهدات نشان می دهد این نوع درمان بر رفتار والدین نیز تأثیر می گذارد و آنها حتی با دیگران در خارج از خانواده بهتر رفتارمی کنند (بل[۵۸] ،۱۹۶۸).
گستره ادبیات پژوهشی مربوط به عوامل خطر ساز مشکلات رفتاری در کودکان، عمدتاً روی همبستههای خانواده به عنوان پیش بینی کننده مشکلات رفتاری تمرکز نموده است. این تحقیقات نشان میدهند که فرزندپروری یکی از مهم ترین عوامل در تحول این مشکلات است ( فریک[۵۹]، ۱۹۹۴). رابطه بین شیوه های فرزند پروری و رفتارهای والدینی با مشکلات رفتاری کودکان در پژوهشهای دیگری نیز به اثبات رسیده است. به عنوان مثال اسمارت[۶۰] در سال ۲۰۰۱ ( به نقل از هالنستین[۶۱]، ۲۰۰۴) در پژوهشی دریافته است که چگونگی تعامل والد- کودک اغلب به عنوان پیش بینی کنندهای برای مشکلات رفتاری کودکان میتواند مورد استفاده قرار گیرد. تعاملهایی که معمولاً همراه با خصومت متقابل، بدبینی، کنترل بیش از حد و خشونت هستند در بسیاری از آسیب شناسیهای دوران کودکی دخالت دارند. پژوهشی روی کودکان دبستانی نشان داده است، کودکانی که اختلال های رفتاری بیمارگونه داشتند، دارای مادرانی با میزان پرخاشگری بالاتر، افسردگی بیشتر، حمایت اجتماعی کمتر بودند که از شیوه های فرزندپروری توأم با طرد و تنبیه، استفاده میکردند (اوانز، جیوانی و وینسلو[۶۲]، ۲۰۰۱؛ به نقل از گیمپل و هالند، ۲۰۰۲).
هاروی[۶۳](۲۰۰۰) به بررسی رابطه همانندی (هماهنگی) در فرزندپروری والدین و مشکلات رفتاری مخرب و درون سازی مرضی در ۷۰ کودک با کمبود توجه- بیش فعالی پرداخت. هماهنگی در فرزندپروری کلی و هماهنگی در انضباط از سوی والدین با تعداد کمتر مشکلات رفتاری مخرب ارتباط داشت، اما رابطه ای با مشکلات درون سازی شده نداشت. هماهنگی در فرزند پروری با سازگاری زناشویی بیشتر و تعارض کمتر والدین رابطه داشت.. ماهونی ( ۲۰۰۹) رابطه ما بین فشار تربیت فرزند و کنش متقابل بین مادر – کودک با اختلالات رشدی فراگیر و ناتوانی رشدی را بررسی نمود و مشخص کرد ناتوانی شدید فرزندان یک پیش گوی معنادار از سطح فشار روانی تربیت فرزند برای مادر بود. هیلای و همکاران(۲۰۱۰) هم مشخص کردند که روش تربیت مثبت مادری در ارتباط با شدت نشانه های کمبود توجه -بیش فعالی کودکان است.
لیس و رنان (۲۰۰۴) در تحقیق خود به بررسی تأثیر آموزش مدیریت والدین بر مادران کودکان مبتلا به ADHD در سولو پرداخته است. نتایج تغییرات معنی داری را در گروه آزمایش در زمینه افزایش کار آمدی خانواده ، کاهش سطح استرس و افسردگی مادران شرکت کننده و بهبود روابط والد کودک نشان داده است.
دانفورت (۲۰۰۳)اثرات آموزش گروهی والدین را بر رفتار کودکان مبتلا به ADHD مورد بررسی قرار داده وگزارش دادند که این روش موجب کاهش مشکلات ،فزون جنبشی ، پرخاشگری و رفتار مقابله ای واسترس خانواده این کودکان شده است.همچنین وضعیت اقتصادی، تحصیلی وسن والدی به عنوان عوامل تأثیر گذار مطرح شدند.
ادموند[۶۴] (۲۰۰۳ )معتقد است که جلسات آموزش خانواده تأثیر معناداری برنشانه های اختلال نارسایی توجه فزون جنبشی و سلامت روانی مادران دارد.
در پژوهش آبراموو تینر[۶۵](۲۰۰۱)روش آموزش والدین تأثیر معناداری در نشانه های نارسایی توجه فزون جنبشی و بهداشت روانی مادران داشته است.۵۳% از کودکان این گروه بهبود یافته بودند،در صورتی که در گروه مشاوره والدین وحمایتی۳۸%و گروه انتظار ۲۵% بهبود یافته اند. لذا مادران گروه آموزش والدین از سلامت روانی بهتری برخوردار بودند. تأثیر آموزش والدین بعد از ۱۵هفته پایدار بود.
انا ستو فولوس[۶۶](۱۹۹۳)در تحقیقی که برای کودکان دارای اختلال رفتاری همراه با فزون جنبشی طرح ریزی شده بود، تغییرات رفتاری والدین این کودکان را بعداز شرکت در جلسات آموزش والدین مورد آزمایش قرار داد.به این والدین طی ۹جلسه روشهایی را جهت کاهش نشانه های اختلال آموزش دادند که در مقایسه با گروه کنترل بهبودی معناداری را نشان می دادند واین بهبودی تا ۲ماه بعد از خاتمه درمان نیز قابل مشاهده بود. در جریان این تحقیق میزان احترام به نفس مادران شرکت کننده به طور قابل مشاهده ای افزایش یافت واسترس حاصل از اداره این کودکان در آنان کاهش چشمگیری پیدا نموده بود.همچنین در شدت نشانه های اختلال در کودکان نیز کاهش معناداری گزارش شده است.
کازینس و ویس[۶۷](۱۹۹۳)برنامه های آموزش والدین را همراه با آموزشهای مهارت اجتماعی به گروهی از کودکان دارای نارسایی توجه/ فزون جنبشی ارائه نمودند.دراین برنامه به والدین آموزش داده شد تا اطلاعات بیشتری در مورد رشد اجتماعی کودکان خود آموخته، از برنامه ها وشیوه های یادگیری اجتماعی، استفاده نموده و باعث رشد اجتماعی هیجانی کودکانشان شدند.
ارهارت وبیکر[۶۸] (۱۹۹۰)در تحقیقی به خانواده های دارای کودکان ADHD درطی ۱۰جلسه برنامه های اداره کردن کودکان را آموزش دادند و سپس طی پیگیری و ارزیابی مجدد، تغییرات قابل مشاهده ای در رفتارهای والدین وکودکان دیده شد. همچنین بهبودی در اعتماد به نفس والدین، در توانایی اداره کردن کودکان خود و مشکلات رفتاری کودکان و تعاملات والد فرزندی نیز دیده می شد.
برادون و بینی(۱۹۸۹)در پژوهش خود در ارتباط با وضعیت خانواده های کودکان مبتلا به ADHD به این نتیجه رسیدند که میزان افسردگی در والدین این کودکان بخصوص مادران بیشتر از والدین کودکان بهنجار است.
در مطالعه ای دیگر که به وسیله سوزان پیسترمن[۶۹]، تحت عنوان «درمان بیش فعالی همراه با کمبود توجه در کودکان پیش دبستانی» روی کودکانی که دارای علائم زود رس این اختلال بودند صورت گرفت ، بدین منظور ۴۶ خانواده کودک پیش دبستانی دارای اختلال کمبود توجه / بیش فعالی انتخاب و تحت درمان قرار گرفتند و پیش و پس از ۳ ماه از درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. ارزیابی مواردی همچون ارتباط متقابل والدین ـ کودک در هنگام بازی آزادانه ، کار معمولی ، فعالیتهایی که به راهنمای والدین انجام می شدند و تکمیل جدول نمره گذاری کانر نشان داد که در میزان آرامش ، نوع ارتباط والدین و مهارتهای مدیریت پیشرفت حاصل شد اما روی رفتاری های بی هدف آنها تاثیری نداشت.
اولیور جی ، دیوید[۷۰] و هلن ال و نتروب[۷۱] (۱۹۸۹)، در مطالعه ای در مورد نابسامانیهای ارتباطی و رفتار بیش فعالی همراه با اختلال سلوک ، ارتباط مادرـ فرزند را به عنوان عاملی موثر در افزایش اختلال سلوک کودکان بیش فعال ارزیابی کردند . در این مطالعه سه گروه کودک انتخاب شدند، اولین گروه کودکان بیش فعال با اختلال سلوک بودند که در تاریخچه رشد آنها و حتی در پیش از تولد آثار ضربه شدید مشاهده شده بود، در گروه دوم آثار ضرب دیدگی وجود نداشت و گروه سوم کودکان عادی بودند که به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند . یافته های پژوهش نشان داد که از نظر ارتباطی ، کودکانی که اختلال آنها احتمالاً ناشی از علل عضوی بوده با سایرین تفاوت معنی داری دارد اما در هر حال این دو گروه از نظر ارتباط بین مادر و فرزند نابسامانی بیشتری نسبت به کودکان طبیعی و کودکان بیش فعال بدون اختلال سلوک نشان دادند.
آرین میلکو[۷۲] و رامرکامان[۷۳] (۱۹۸۹) فعالیت حرکتی کودکان بهنجار و کودکان مبتلا به بیش فعالی / کمبود توجه را در مدت ۴۵ دقیقه ثبت کردند. میانگین فعالیت برای کودکان بهنجار برابر با ۷+۴۸ و برای کودکان ADHD در حد ۱۶+۷۹ بود.
خصوصیات مادر و ادراک وی از بیش فعالی شدید و موقعیتی، به عنوان تحقیقی صورت گرفته از سوی هرن بک، جفری اچ یانگ[۷۴]، هنت تارنوشی[۷۵] است که در آن، گروه ازمایشی شامل ۳۰ پسر ۶ تا ۹ ساله بودند که از سوی والدین خود به عنوان بیش فعال، شدید، موقعیتی و بدون فعال در خانه و مدرسه درجه بندی شدند . ویژگیهای مادرها و درک آنها از مشکل رفتاری فرزندانشان نیز گردآوری شد و مهارتهای کودکان هنگام اجرای نقش در یک نمایش ارزیابی شد. در نتیجه پژوهش مشخص شد که گزارش مادران بیش فعال نسبت به مادران کودکان فعال موقعیتی و بدون بیش فعالی نشانگر فشار روانی بیشتر آنها بوده است . این مادران نسبت به مادران دو گروه دیگر، افسرده تر، با احساس رقابت کمتر ، خشن تر و ناکام تر درجه بندی شدند. مادران کودکان بیش فعال موقعیتی اظهار داشتند که در مقایسه با گروه کنترل ، طبیعی بودند. در مجموع افراد گروه کنترل، به عنوان افرادی با مهارت اجتماعی بیشتری از پسران بیش فعال موقعیتی بودند.
اکثر مطالعات آموزش والدین متمرکز بر آموزش مادران می باشد. مارتین (۱۹۷۷) خاطرنشان می سازد که شرکت پدران در جلسات آموزشی عامل موثری در درمان و بهبودی رابطه بین مادر و فرزند نمی باشد اما در تحقیقی که آدسو و لیپسون انجام دادند شرکت هر دو والد را در برنامه های آموزشی حمایت می کنند. در این تحقیق که از چهار گروه
۱ـ آموزش مادران
۲ـ آموزش پدران
۳ـ آموزش دو والد
۴ـ گروه کنترل، تشکیل شده بود، نشان داده شد که هر چند سه گروه درمانی تغییرات سریع رفتاری درکودکان ایجاد می نماید اما گروهی که هر دو والد با هم در جلسات شرکت کرده بودند در اجرای برنامه های آموزش داده شده ثبات و تداوم بیشتری داشتند. آنها همدیگر را در این امر ترغیب و تقویت نموده و یگانگی بیشتری در رفتارهای خود نسبت به کودکان داشتند ( آدسو و لیپسون، ۱۹۸۱).
جمعبندی
اختلال بیش فعالی کم توجهی به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات روان پزشکی در کودکان و نوجوانان شناخته شده است (لویز، ۲۰۰۲). مبتلایان به این اختلال از مشکلات نافذ، طولانی مدت و شدیدی در سه حوزه ی توجه، فعالیت و تکانه رنج می برند (سادوک و همکاران، ۲۰۰۵) و بسیاری از این کودکان به اختلالات همراه رفتاری، هیجانی و یادگیری نیز مبتلا هستند (بیدرمن و همکاران، ۱۹۹۱) به عنوان مثال داپال (۱۹۹۱) مشاهده نمود که کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی در سنین پیش دبستانی سطوح بالاتری از عدم اطاعت پذیری را در بسیاری از موقعیت های ارتباطی میان کودک و والد نشان می دهند. تاثیر اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی بر روی خانواده ها نیز کاملا بارز و مشخص است. والدین کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی سطوح بالاتری فشارهای روانی مربوط به فرزندپروری را تجربه می کنند و احساس عدم کفایت دارند (آناستوپلز و همکاران، ۱۹۹۲) تعاملات کودک والد به خصوص در دوران نوجوانی در این خانواده ها به طور مشخص منفی تر و خصمانه تر از سایر خانواده ها می باشد (داپال و همکاران، ۲۰۰۱). همبودی اختلال نافرمانی مقابله جویی خطر تعاملات منفی میان مادر و کودک را افزایش میدهد.
خواهران و برادران این کودکان نیز سطوح بالاتری از تعارضات را در مقایسه با همسالان خود نشان میدهند (لویز، ۲۰۰۲). برخی عوامل مانند سطوح بالای افسردگی مادر، تعارضات زناشویی و افزایش الگوهای نامناسب فرزندپروری ، تداوم اختلالات رفتاری را در کودکان پیش دبستانی پیشگویی میکنند. مطالعهی جانستون (۱۹۹۶) در ارزیابی مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی نشان دهندهی آن بود که صرف نظر از شدت اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی والدین این کودکان در مقایسه با گروه کنترل، بیشتر از راهکارهای فرزندپروری منفی استفاده می کنند.
در زمینه اثربخشی آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر روی کاهش اختلال کودکان با رویکرد شناختی- رفتاری تحقیقات فراوانی شده است اما در رابطه با اثر بخشی آموزش مادران بر سلامت عمومی آنان تحقیقات بسیار اندکی انجام شده است. بنابراین این تحقیق در همین راستا انجام گرفته است.
فصل سوم
روش پژوهش
مقدمه:
در این فصل از پژوهش جامعه آماری، نمونه آماری و روش نمونهگیری، ابزار پژوهش و روش نمره گذاری، روایی و پایایی ابزار پژوهش ، نحوه اجرای پرسشنامه و روش های آماری استفاده شده به ترتیب مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
روش پژوهش
طرح کلی پژوهش با توجه به موضوع و هدف پژوهش طرح آزمایشی بوده است و از طرح تصادفی دو گروهی آزمایش و کنترل با انجام پیشآزمون و پسآزمون استفاده شده است. طرح این تحقیق به صورت زیر است:
جدول ۳-۱٫ طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل

 

گروه انتخاب نمونه پیشآزمون متغیر مستقل پسآزمون
آزمایش
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:38:00 ق.ظ ]




علاوه بر سهامداران، گروه‌های دیگری نیز وجود دارند که از اقدامات سازمان تأثیر می‌پذیرند و دارای منافع مشروعی از سازمان‌اند. ازجمله این گروه‌ها می‌توان به مشتریان، تأمین‌کنندگان مواد اولیه، دولت و جامعه اشاره کرد. برخی صاحب‌نظران براین باورند که پاسخ مثبت به ملزومات اخلاقی اجتماعی، با افزایش سود و ارزش افزوده در درازمدت، همراه است. چراکه موجب انگیزش نیروی انسانی، افزایش حسن نیت اجتماعی و اعتماد مردم به یکدیگر و نیز کاهش جریمه‌ها می‌شود.
دانلود پایان نامه
فصل سوم:
روش تحقیق
۳ـ۱ـ نوع روش تحقیق
تحقیق حاضر از جهت هدف، کاربردی و از جهت نحوه گردآوری داده‌ها از نوع تحقیقات توصیفی و در زمره مطالعات میدانی به شمار می‌آید. به لحاظ طبقه‌بندی پژوهش بر مبنای روش، این پژوهش یک پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی می‌باشد. هدف از تحقیقات پیمایشی (زمینه‌یاب) شناخت صفات، ویژگی‌ها، عقاید، نگرش‌ها، رفتارها و سایر مسائل افراد از طریق مراجعه به آن‌هاست (حافظ‌نیا، ۱۳۸۱). از جهت ارتباط بین متغیرهای تحقیق نیز از نوع همبستگی است، چون رابطه بین متغیرها مدنظر می‌باشد در آن به سنجش ابعاد مسئولیت اجتماعی و همبستگی آن با تعهد سازمانی و مؤلفه‌‌هایش در کارکنان بانک کشاورزی استان اردبیل می‌پردازد.
۳ـ۲ـ جامعه آماری
جامعه آماری تحقیق موردنظر تمامی کارکنان بانک کشاورزی استان اردبیل در سال ۱۳۹۳ که در این استان مشغول به کار می‌باشند که تعدادشان بنا به اطلاعات کسب‌شده از مدیریت استان ۳۴۵ نفر می‌باشد؛ که طبق آمار اعلامی از سوی مدیریت ۲۹۷ نفر آن‌ها مرد و ۴۸ نفر آن‌ها را زنان تشکیل می‌دهند.
۳ـ۳ـ نمونه و روش نمونه‌گیری
روش نمونه‌گیری پژوهش حاضر تصادفی طبقه‌ای می‌باشد. به این صورت که جامعه کارکنان بانک کشاورزی را با توجه به متغیرهایی که احتمالاً درنتیجه پژوهش مداخله داشته باشند به چند طبقه از نظر محل خدمت، جنسیت، سابقه، مدرک تحصیلی و . . . تقسیم کرده و بر اساس درصدهای اختصاص‌یافته به هرکدام از متغیرهای ذکرشده به‌صورت تصادفی ساده اقدام به نمونه‌گیری از کارکنان گردید؛ که درنهایت تعداد نمونه آماری پژوهش حاضر ۱۲۵ نفر انتخاب گردید.
۳ـ۴ـ ابزار گردآوری اطلاعات
ابزارهای استفاده‌شده در این پژوهش شامل:
پرسشنامه مسئولیت اجتماعی: این پرسشنامه ۳۵ سؤال دارد که چهار بعد مسئولیت اجتماعی را می‌سنجد که توسط حقیقتیان تدوین و تنظیم شده است. برای بررسی روایی ابزار پژوهش از روش تحلیل عامل استفاده شده است که گویه‌های این متغیر در ۴ بعد متمرکز شده‌اند (قانونی، اقتصادی، اخلاقی و بشردوستانه). به‌منظور قابلیت اعتماد داده‌ها از آزمون کفایت نمونه‌برداری (KMO[6]) استفاده گردید که مقدار آن ۸۶۴/۰ است. همچنین آزمون کرویت بارتلت در سطح ۹۵ درصد اطمینان معنی‌دار است. چهار عامل اصلی که از تحلیل عامل به‌دست ‌آمده‌اند به ترتیب عبارت‌اند از: اول خرده مقیاس قانونی با هفت گویه (سؤالات ۱، ۲، ۳، ۵، ۶، ۷، ۸)، عامل دوم مقیاس اقتصادی با هفت گویه (سؤالات ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴ و ۱۶) عامل سوم یا خرده مقیاس اخلاقی با نه گویه (سؤالات ۴، ۱۵، ۱۸، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۸ و ۳۱) و عامل چهارم یا خرده مقیاس بشردوستانه با دوازده گویه (سؤالات ۱۷، ۱۹، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۲۹، ۳۰، ۳۲، ۳۳، ۳۴ و ۳۵). روش نمره‌گذاری پرسشنامه نیز به‌صورت لیکرتی می‌باشد.
۲ـ پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و میر (۱۹۹۱) که شامل ۲۴ سؤال می‌باشد و سه شاخص فرعی عاطفی، مستمر و هنجاری را اندازه می‌گیرد و هرکدام از معیار‌ها دارای ۸ سؤال است.
اعتبار و روایی و نمره‌گذاری: ساعتچی؛ محمود، کامکاری؛ کامبیز، عسکریان؛ مهناز، در آزمون‌های روان‌شناختی، نشر ویرایش (۱۳۸۹) به‌منظور سنجش اعتبار این مقیاس از روش‌های مختلفی مانند محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. در مطالعه‌ای که در سال ۱۳۷۸ توسط احمدی‌پور در ایران انجام گرفت، با تأکید بر روش نامبرده، اعتبار هر یک از خرده مقیاس‌های پرسشنامه به‌دست‌آمده و مشخص شد که: ضرایب اعتبار تعهد عاطفی برابر با ۷۷%، ضرایب اعتبار تعهد مستمر برابر با ۷۹% و ضرایب اعتبار تعهد هنجاری نیز برابر با ۶۱% می‌باشد. ضرایب اعتبار به‌دست‌آمده با تأکید بر ویژگی‌های روان‌سنجی پرسشنامه مطلوب بوده و در سطح قابل قبولی قرار می‌گیرد. نتایج تحقیقات انجام‌گرفته، نشان‌دهنده روایی و اعتبار قابل‌پذیرش هر یک از خرده مقیاس‌های عاطفی، مستمر و هنجاری می‌باشد.
ضرایب اعتبار مقیاس تعهد عاطفی در تحقیقات انجام‌شده بیش از ۷۰% و در سطح قابل قبولی می‌باشد. همچنین، ضرایب روایی مقیاس مذکور در سطح آلفای ۰۱/۰ معنادار می‌باشد. ‌هاکت، باسیو و‌ هاسدروف در سال ۱۹۹۴ برای سنجش این مقیاس از تحلیل عوامل استفاده کرده‌اند.
ضرایب اعتبار مقیاس تعهد در تحقیقات انجام‌شده نیز بیش از ۷۰% بوده و در سطح قابل قبولی می‌باشد. همچنین، ضرایب روایی مقیاس مذکور در سطح آلفای ۰۵/۰، معنادار می‌باشد.
ضرایب اعتبار مقیاس تعهد مستمر در تحقیقات انجام‌شده نیز بیش از ۷۰% بوده و در سطح قابل قبولی می‌باشد. ضمناً، ضرایب روایی مقیاس مذکور در سطح آلفای ۰۵/۰ معنادار می‌باشد. به‌منظور اخذ روایی، همبستگی بین هر یک از خرده مقیاس‌ها با نمره کل به‌دست‌آمده و نتایج زیر حاصل شده است.

 

خرده مقیاس ضریب همبستگی شاخص‌های فرعی با نمره کل
تعهد عاطفی ۰۶۸/۰
تعهد مستمر ۰۴۸/۰
تعهد هنجاری ۰۷۰/۰

روش نمره‌گذاری پرسشنامه نیز به‌صورت لیکرتی می‌باشد.
۳ـ پرسشنامه سنجش ویژگی‌های جمعیت‌شناختی کارکنان بانک کشاورزی: که توسط محقق برای سنجش این ویژگی‌ها طراحی شده است.
۳ـ۵ـ روش تجزیه‌وتحلیل داده‌ها
روش تجزیه‌وتحلیل داده‌ها به‌صورت توصیفی و استنباطی انجام‌شده که در روش توصیفی، اطلاعات و داده‌های خام با بهره گرفتن از روش‌های معین طبقه‌بندی‌شده و به‌صورت جداول و نمودارهای آماری نمایش داده شده است. در قسمت استنباطی به تعیین ارتباط و شدت و جهت ارتباط بین نظرات آزمودنی‌ها در مورد هر یک از ابعاد پرداخته می‌شود. جهت انجام این کار بر اساس نرم‌افزار SPSS 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:38:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم