|
|
و هم چنین ارواث و ابوال غیر مأکول اللحم که از نجاسات عینیه میباشند، و خون از صاحب خون جهنده، جایز نیست بیع آنها بدون منفعت محلّله ی مقصوده به بیع، و فاسد است معاوضه در آن صورت ممنوعیّت(بهجت، ۱۳۷۷، ص۳۸۷).
۲-۵-۵- مرحوم منتظری
نجاسات دوازده چیز مىباشد که عبارت است از: ادرار، مدفوع، منى، مردار، خون، سگ، خوک، کافر - بنابر مشهور - شراب، فقاع و بنابر احتیاط واجب: عرق حیوان نجاست خوار و عرق جنب از حرام. ادرار و مدفوع: ادرار و مدفوع انسان و هر حیوان حرام گوشتى که خون جهنده دارد. منى: منى حیوانى که خون جهنده دارد نجس است. مردار: مرده حیوانى که خون جهنده داشته نجس است، خواه خودش مرده باشد یا بدون رعایت دستور اسلام آن را کشته باشند. خون: خون انسان و هر حیوانى که خون جهنده دارد نجس است، پس خون حیواناتى مانند ماهى و پشه که خون جهنده ندارند پاک مىباشد. سگ و خوک: سگ و خوکى که در خشکى زندگى مىکنند حتى مو و استخوان و پنجه وناخن و رطوبت هاى آنها نجس است، ولى سگ و خوک دریایى نجس نمىباشند. کافر: کسى که منکر خداست، یا براى خدا شریک قرار مى دهد، یا پیامبرى خاتم الانبیاء حضرت محمد بن عبد الله ( ص ) و یا معاد را قبول ندارد کافر و بنابر مشهورو احتیاط واجب نجس مىباشد، همچنین است اگر در یکى از این ها شک داشته باشد و به حال شک باقى بماند . ولى اهل کتاب مانند یهود و نصارى اگر از نجاساتى همچون مشروبات الکلى، گوشت خوک و مانند آن پرهیز کنند، پاک بودن آنان بعید نیست. شراب: شراب و هر چیز مست کنندهاى که به خودى خود روان باشد نجس و خوردن آن حرام و موجب حد شرعى است، و اگر مثل بنگ و حشیش روان نباشد و درآن آب بریزند که روان شود پاک است، ولى خوردن آن حرام است. فقاع: فقاع که از جو گرفته مىشود و به آن آبجو مىگویند نجس و خوردن آن حرام است، ولى آبى که به دستور طبیب از جو مىگیرند و به آن ماء الشعیرمىگویند و به هیچ وجه مست کننده نیست پاک و خوردن آن حلال است. عرق جنب از حرام: بنابر احتیاط واجب باید از عرق کسى که از راه حرام جنب شده، مانند عرق کسى که در حال زنا یا لواط یا استمناء و… و یا بعد از آن از بدن او بیرون مى آید اجتناب شود، و نباید با بدن و لباس آلوده به این عرق نماز بخوانند. عرق حیوان نجاست خوار: بنابر احتیاط واجب باید از عرق شتر نجاست خوار، بلکه هر حیوان دیگرى که به خوردن مدفوع انسان عادت کرده به طورى که عمده خوراک آن مدفوع انسان باشد پرهیز شود(منتظری ، ۱۳۷۷، ص۲۶) فصل سوم مبانی فقهی
۳- مبانی فقهی
۳-۱- خرید و فروش خون
بسیارى از فقها، خرید و فروش و هر نوع استفادهاى از خون را حرام مىدانند. اینان، به کتاب و سنت تمسک جسته اند. این نظریه از آن جا ناشى شده که در گذشته دور، به ویژه در میان اعراب، هیچ گونه استفادهاى از خون، به جز آشامیدن، رایج نبوده است. از این روى، نیازى ندیده اند که بر دامنه بحث، بیفزایند و به کند و کاو بپردازند و… به همین قدر که خون را در ردیف محرمات و نجاسات آوردهاند، اکتفا کردهاند. در باره خون انسان، نه از حلیت سخنى دارند و نه از حرمت، زیرا، فایده و منفعت عقلایى و مفید و کارساز، براى خون انسان متصور نبوده است که فقها آن را به بحث بگذارند که آیا چنان استفادهاى از خون رواست، یا ناروا. از آن جا که امروز، منافع کثیرى براى خون، به ویژه خون انسان کشف شده، این بحث مطرح مىشود که مفاد ادلهی حرمت استفاده چیست؟ آیا مطلق بهره بردارى و داد و ستد حرام است، یا فقط آشامیدن آن و خرید و فروش در راستاى منافع حرام؟ آیا ادلهاى که فقها اقامه کردهاند بر حرمت خون، خون انسان را که امروزه، در پزشکى و معالجه بیماران از آن بهره مىبرند، در برمىگیرد؟ یا خیر منظور آنان فقط خون حیوان بوده و آن هم استفاده و خرید و فروش در این راستا و دیگر راه هاى نا مشروع. به هر حال، ما در این بحث، فرض را بر آن مىگذاریم که فتواى فقها در حرمت خرید و فروش و هر نوع بهره ورى از خون، طبق معیارهایى که آنان بر آنها تکیه کردهاند، خون انسان را نیز در بر مىگیرد. بله، فقهاى اسلام، خرید و فروش خون و نیز هرگونه استفاده و کسب با آن را حرام و از مصادیق اکل مال به باطل مىدانند و نوعاً بر حرمت مطلق خون تأکید کردهاند و فرقى بین استفاده و سایر منافعى که خون دارد، نگذاشتهاند.(تقوی، ۱۳۸۵، ص۲مقاله)
۳-۲- ادلهی فقها در حرمت خرید و فروش خون
۳-۲-۱-کتاب
آیات بسیارى بر حرمت خون دلالت مىکنند، از جمله: « إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ مَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَ لَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»(سوره بقره، آیه۱۷۳) (خداوند، تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را نام غیر خدا به هنگام ذبح، بر آن گفته شود، بر شما حرام کرده است. امّا هر کس در حال ضرورت و ناچارى و بدون تجاوز از حد و عدوان از آنها تناول کند، گناهى بر او نیست. به یقین خداوند آمرزگارى مهربان است.) این مضمون در آیه ۳ سوره مائده و آیه ۱۴۵ سوره انعام و آیه ۱۱۵ سوره نحل، با تفاوت هایى آمده است. در دو آیه، به صورت حصر و با جمله ی «انّما حرمت علیکم» بیان شدهاست و در دو آیه، بدون (حصر). ظاهر آیات عام است و هرگونه انتفاع و بهرهگیرى و خرید و فروش و تحصیل درآمد با آن را در بر مىگیرد. ولى با توجه به جمله: «او دماً مسفوحاً»(سوره انعام، آیه ۱۴۵). روشن مىشود که منظور از حرمت خون در این آیات، خونى است که در هنگام ذبح از حیوان بیرون مى آید. بر این اساس، روشن مىشود که خونى که پس از ذبح در رگ ها و عروق و در لابه لاى گوشتهاى حیوان باقى مى ماند، از شمول این حکم خارج است و حرمت شامل آن نمىشود. روشن است که از این آیات، نمى توان حرمت مطلق استفاده کرد، زیرا از ظاهر آیات که حلیت و حرمت استفاده را بیان مىکنند (امام خمینى(ره)،۱۳۶۸، ص۳۶). آمدن حرمت خون در ردیف حرمت استفاده از گوشت خوک و گوشت حیوانى که نام غیر خدا در هنگام ذبح آن برده شده، استثناى (مضطر) از این حکم، آیات قبل که به (اکل طیبات) توصیه مىکنند و هم چنین به آیات بعد، استفاده مىشود که منظور، حرمت خوردن و استفاده تغذیهاى از خون است، نه هرگونه استفاده و یا خرید و فروش آن. به عبارت دیگر، حرمت در این آیات منصرف به خوردن و استفاده است (امام خمینی(ره)، ۱۳۶۸، ص۳۶). علاوه بر این، از منابع اسلامى استفاده مىشود که خوردن خون در میان اعراب، پیش از اسلام، متداول بوده است و عرب هاى جاهلى، از خون، به شکل هاى گوناگون در تغذیه استفاده مى کردهاند و آیات شریفه، در مقام نهى آنان از این کار هستند؛ فاضل مقداد، در ذیل آیه شریفه «حرمت علیکم المیته والدم و…» مىنویسد: این آیه، اشاره دارد به تحریم چیزهایى که اعراب جاهلى، آنها را حرام نمى دانستند و به گونههاى مختلف، خون را مىخوردند. از جمله: (علهز) همان طور که امیرالمؤمنین(ع) در یکى از سخنانش، در مقام مذمت و سرزنش اعراب جاهلى و یادآورى نعمت هاى خداوند بر آنان، به وسیله تحریم پلیدی ها فرمود: علهز مىخوردند. علهز غذایى بوده که از خون و پشم شتر تهیه مىشدهاست. بدین گونه که خون را با پشم در مى آمیختند، آن گاه بریان مى کردهاند و مى خورده اند(فاضل مقداد، ۱۴۰۴ق، ص۳۰۰). از این جا به دست مى آید: حرمت در آیات مزبور، به استفاده انصراف دارد. خداوند، به این وسیله خواسته اعراب و دیگر مخاطبان را از این عمل ناپسند باز دارد(امام خمینی(ره)، ۱۳۶۸، ص۳۸). به عبارت دیگر، آیات، در مقام نهى مطلق استفاده از خون و نیز نهى از خرید و فروش آن نیستند. نمى توان به استناد این آیات، به حرمت هرگونه استفاده از خون و داد و ستد و مبادله آن، فتوا داد.
۳-۲-۲- سنّـت
به دو دسته از روایات، براى حرمت خرید و فروش خون و نیز بهره ورى از آن استدلال شدهاست: ۱- عمومات و اطلاقاتى که به طور کلى، از خرید و فروش و بهره ورى از (نجس) نهى مىکنند. ۲- روایاتى که در (ذبیحه)، چند چیز را حرام دانسته اند، از جمله خون، دنبلان، پی و… را . امام خمینى (ره) در این باره مىنویسد: از آن چه گفتیم روشن شد که نهى از خرید وفروش هفت چیز و از جمله خون منصرف به (خوردن) است، زیرا در آن سرزمین و در آن زمان دوران جاهلیّت خوردن خون متداول بوده، چنان که روایات نیز گواه بر آن است (امام خمینی(ره)، ۱۳۶۸، ص۳۹).
۳-۲-۳- اجماع
از دلایلى که بر حرمت خرید و فروش خون اقامه کردهاند، اجماع است. بسیارى از فقها، بر حرمت خرید و فروش خون به (اجماع) و استناد کردهاند. علامه مىنویسد: خرید و فروش خون، به اجماع فقها، به خاطر نجاست و عدم امکان بهرهگیرى، حرام است. (علامه حلی،۱۴۱۰ق، ص۴۶۳) شیخ انصارى، ضمن نقل اجماع از علاّمه و فخر المحققین و فاضل مقداد، تصریح به عدم خلاف مىکند، در حرمت خرید و فروش خون اختلافى نیست (انصاری، ۱۴۱۵ق، ص۲۸). بر استدلال به اجماع، اشکال وارد است و نمى توان به آن تمسک جست، زیرا: ۱ . بر فرض تحقق چنین اجماعى، روشن است که اجماع تعبدى کاشف از قول معصوم(ع) نیست، بلکه مدرکى و مدرک آن برخى از روایاتى است که براى حرمت بیع مطلق نجاسات، به آنها استدلال مىشود. اشاره کردیم که آن روایات، از نظر سند و از نظر دلالت، نارسایى دارند(شیخ تبریزی، ۱۳۶۹، ص۲۱). ۲ . از آن جا که حرمت خون مذکور در آیات و روایات، انصراف به خوردن دارد، اجماعى که هم اقامه شده چنین است، انصراف به خوردن دارد. ۳ . از این که علاّمه بعد از ادعاى اجماع، به (نداشتن منفعت) استناد کرده است. (علامه حلی، ۱۴۱۰ق، ص۴۶۳) و فخر المحققین و فاضل مقداد نیز، در اجماع بر حرمت خرید و فروش خون، به نداشتن منفعت تعلیل کردهاند(حسینی عاملی، ۱۴۱۹ق، ص۱۳). معلوم مىشود، اجماع بر حرمت، در حقیقت در اثر نداشتن منفعت حلال است، زیرا در آن زمان، خون غیر از خوردن، هیچ منفعتى نداشته و خوردن هم، به نص آیات، حرام است. بنابراین در صورتى که خون منافع حلالى داشته باشد، طبعاً حرمت بیع آن موردى ندارد.
آیت اللّه خویى اظهار مىدارد و امّا اجماع، اختصاصى به موضوع مورد بحث ما ندارد، بلکه همان اجماعى است که بر حرمت هرگونه خرید و فروش نجاسات، ادعا شده و مدرک آن هم، همان وجوهى است که بر حرمت خرید و فروش آن مورد استناد واقع شدهاست، مانند روایات عامه و غیر آن وگرنه اجماع تعبدى که کاشف از قول معصوم (ع) باشد، در این جا وجود ندارد(خویی، بی تا، ص۵۴).
۳-۲-۴- نداشتن مالیت
پیش از این، یادآور شدیم که از جمله شرایط صحت خرید و فروش، مالیت است. چیزى که هیچ فایده عقلایى و حلال ندارد، قابل خرید و فروش نیست. داد و ستد و کاسبى با آن (استفاده مال به باطل) است. بنابراین، خون از آن جا که مالیت و منفعت حلال عقلایى ندارد، خریدو فروش آن حرام و از مصادیق (استفاده مال به باطل) است. پیش از این اشاره کردیم که: علامه (علامه حلی، ۱۴۱۰ق، ص۴۶۳) و بسیارى دیگر از فقها، در فتواى به تحریم خرید و فروش خون بر بى ارزشى و نداشتن مالیت، تکیه کردهاند. امام خمینى در این باره مىنویسد: از ظاهر عبارات پراکنده فقها بر مى آید که حرام بودن کاسبى به وسیله نجاسات، دائر مدار جایز نبودن بهرهگیرى است(امام خمینی(ره)، ۱۳۶۸، ص۳۸). بله، براى بسیارى از نجاسات، از جمله خون در ادوار گذشته، هیچ گونه منفعت حلال عقلایى نمى شناختند. ازاین رو، فقها براى بحث از خرید و فروش و طرح فروعات، وجهى ندیدند. تا جایى که شیخ انصارى، با آن ذهن موشکاف، رنگ آمیزى را به عنوان بهره حلالى که مىشود از خون برد، ذکر کرده است(انصاری، ۱۴۱۵ق، ص۳۳). امّا امروز، با پیشرفت دانش و استفاده هاى گونا گون از خون، به ویژه خون انسان و فرآورده هاى آن، این ماده، نقش و جایگاه ویژه و حیاتى یافته است. امروزه، بدون بهره ورى از خون و فرآورده هاى آن، گردونه عظیم درمان نمى چرخد و بسیارى از جراحی ها، نا ممکن خواهد بود. از این رو، خرید و فروش آن و نیز کا سبى با آن، از مصادیق استفاده مال به باطل نخواهد بود. چه ثمره و منفعتى بالاتر از این که جان مصدومى که بر اثر خون ریزى شدید، در حال مرگ است، با تزریق چند سى سى خون نجات مىیابد و…
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 06:07:00 ق.ظ ]
|
|
هستند مشتریان وفادار به آن برند شده و رفتار خریدهای مجدد را نشان می دهند. قصد خرید مجدد معمولاً با تعهد برند شناخته شده است. با این حال یک تفاوت مهم بین آنها وجود دارد. تعهد برند به معنای یک ارتباط شبیه دوستی است که مشتری برای برند ایجاد می کند. اما تکرار خرید بدلیل آنکه آن برند ارزانتر بوده و یا برند دیگری وجود نداشته است رخ میدهد.
تعهدات برند به میزانی که هر کدام از مصرف کنندگان درگیر خریدن یک برند خاص و ویژه شده اند برمی گردد و تعهدات برند به عنوان سود تفسیر می شوند. به عبارت دیگر زمینه فکری مشتری تشکیل شده از تعهدات فزاینده مشتری به یک برند که می تواند یک فروش قابل پیش بینی و جریان سود مشخص و قابل پیش بینی را ایجاد کند. به علاوه زمینه فکری یک مشتری وفادار ارائه کننده یک قیمت پایه و میزان بقای برند در رقابت قیمتی است. (Oliver , 1997) تعهد نسبت به برند نشانگر احساس تعهد از سوی مصرف کننده نسبت به محصول، برند، بازاریابیها یا خروجی های فروش می باشد که تکرار خرید را به دنبال دارد. شخصیت برند دارای تاثیر مثبتی بر تعهد عاطفی نسبت به برند می باشد که در عوض تبلیغات شفاهی مثبت درباره برند را به دنبال دارد. مشتریان متعهد اعمال زیر را به احتمال بیشتری نسبت به سایرین صورت می دهند۱) توصیه های مثبتی را برای افراد در گروه های مرجع فراهم می آورند. ۲) انگیزه بیشتری برای پردازش اطلاعات جدید درباره شرکت و برند دارند، ۳) مقاومت بیشتری را در مقابل اطلاعات مخالف و مغایر با نظریات خود نشان می دهند. (Kim & et al, 2010) تعهد به برند با مصرف کنندگانی آغاز می شود که سطح پایینی از تعهد را دارند. این مصرف کنندگان برندی را بر مبنای قیمت آن، انتخاب و میخرند. در مرحله دوم خریداران همیشگی قرار دارند، یعنی کسانی که یک برند مخصوص را ترجیح می دهند اما با فعالیتهای پیشبرد فروش رقبا به سمت آنها سوق مییابند. در مرحله بعد خریدارانی قرار دارند که خود را متعهد به برند می دانند. بین ترجیح برند و تعهد برند تفاوت مهمی وجود دارد. وقتی مصرف کننده یک برند، کالای مورد نیاز را از سایر نام و نشانهای تجاری که حتی کالای برتری ارائه می کنند خریداری نمیکند، گفته می شود به برند تعهد دارد. امروزه، توجه فزاینده به تعهد برند به یک عامل محرک در موفقیت صنایع مختلف تبدیل شده است.
۲-۱۱-۲ تعهد مستمر و تعهد عاطفی
تعهد به حدی اشاره می کند که در آن، مشتریان به صورت عاطفی خود را متعهد به یک سازمان، برند یا محصول دانسته که از طریق تمایل مستمر برای عضویت در سازمان یا استفاده از آن محصول ظاهر می شود (Ogba & Tan, 2009) پژوهشگران دو نوع متفاوت از تعهد را شناسایی کرده اند: تعهد عاطفی و تعهد مستمر (محاسبه فایده و هزینه) تعهد عاطفی بیانگر حدی است که در آن مشتریان دوست دارند که رابطه خود را با عرضه کننده حفظ کنند. در واقع تعهد عاطفی به نوعی به حالت عاطفی ذهن فرد برمی گردد که به نوعی احساس پیوستگی عاطفی با سازمان مورد نظر دارد. تعهد مستمراشاره به وضعیتی دارد که در آن، طرفین نمی تواند به راحتی برای طرف مقابل خود جایگزینی پیداکرده و منابع مورد نظر را به آسانی به دست بیاورد. در حقیقت این نوع تعهد به نوعی محاسبه میان مزایا و هزینه ها است (Ruyter, Moorman, & Lemmink, 2001) در حوزه بازاریابی رابطهای، بخشی از ارتباطات بر اساس تعهد متقابل طرفین ساخته می شود (Morgan & Hunt, 1994) همانطور که گفته شد تعهد یکی از عناصر اصلی روابط موفقیت آمیز میان طرفین است که منجر به وفاداری در هریک از طرفین می شود. (Gounaris, 2005) تعهد مستمر به آگاهی از بهای ترک سازمان (برند) بر میگردد. این بدان معناست که فرد نسبت به سازمان (برند) تعهد دارد به علت اینکه درک مینماید بهای زیادی بابت از دست دادن سازمان (برند) بایستی پرداخت کند از جمله بهای مالی و بهای اجتماعی متحمل میشوند. او این رابطه را ادامه خواهد داد زیرا مجبور است (یزدان دوست, ۱۳۹۱) تعهد مستمر ریشه در هزینه های تغییر برند یا شرکت، مقررات و یا تنظیمات قراردادی و کمبود جایگزینها دارد. ممکن است یک گروه به شرطی به یک رابطه متعهد بماند که مواجه با هزینه های تغییر باشد یا مزایایی که از رابطه کسب می کند به سادگی از طرف دیگر طرفهای بالقوه مبادله قابل جایگزینی نباشد. تعهد مستمر یک حالت روانی است که توسط کمبود گزینه های درک شده یا هزینه های درک شده تغییر طرف رابطه (برند یا شرکت) بوجود می آید، هنگامیکه یک رابطۀ بازاریابی مبتنی بر تعهد مستمر ایجاد شد، مشتریان به طرف رابطه خود وفادار میمانند زیرا آنها احساس می کنند که به طرف وابسته و محدود هستند. (Fullerton, 2005) تعهد نسبت به یک سازمان به صورت یک سازه چند بعدی نشان داده شده است. یکی از ابعاد اصلی آن، تعهد عاطفی است که از دلبستگی عاطفی مثبت با میزانی که یک فرد از لحاظ روان شناختی با سازمان ارتباط برقرار می کند، مشخص می شود. شواهد تجربی در بازاریابی نشان داده است که تعهد عاطفی مشتریان، قوی ترین ادراکی است که استحکام رابطه را نشان می دهد. (Verhoef, 2003)تعهد عاطفی پیوندی است که فرد با سازمان (برند) احساس می کند، با سازمان (برند) احراز هویت می کند و از عضویت درآن لذت میبرد. تحقیقات نشان میدهد که به غیر از ویژگیهای شخصی ، تجربیات مرتبط نیز بر تمایل به ادامه ارتباط اثر گذار است. (Bergman, 2006) تعهد عاطفی ارتباط عاطفی با برند است که نشان دهندۀ حس قوی هویت شخصی میباشد. تعهد عاطفی برند بر مبنای هویت و ارزشهای مشترک با برند شکل گرفته است. (Pring, 2007)
۲-۱۲ پیشینۀ تحقیق
مفهوم وفاداری برای اولین بار در دهه ۱۹۴۰ مطرح گردید و تا به امروز محققان سعی در بررسی ابعاد مختلف داشته اند، اما آنچه مشاهده میگردد اغلب این تحقیقات به بررسی تنها چند متغیر اثر گذار بر وفاداری پرداخته و ارتباط میان تمامی این عوامل و اثراتشان به ندرت مورد توجه قرار گرفته است. لادن و بیتا و بطور مشابه الیور در مطالعاتش به بررسی ارتباط بین رضایت مشتری و وفاداری برند پرداختند و به این نتیجه رسیدند که یک ارتباط مثبت بین این دو متغیر وجود دارد. بر این اساس، رضایت وسیلهای برای تکرار خرید مشتری بوده و بیان کنندۀ تجربۀ مثبت درباره برند و خدماتی است که به دیگران میدهد. اگر مشتری ناراضی باشد، امکان تغییر برند و شکایت دربارۀ محصول و شرکت در بالاست. (Loudon & Della Bitta, 1993 & Oliver, 2003) سیمسک نیز در تلاش برای تعیین عوامل اثر گذار بر وفاداری برند بود. او ارتباط بین وفاداری برند، اعتماد، رضایت مشتری، ارزش درک شده محصول، کیفیت درک شده، انتظارات مشتری و تصویر برند را مورد بررسی قرار داد و پی برد که: رضایت مشتری، اعتماد و کیفیت درک شده محصول بر روی وفاداری اثر گذارند، و همچنین اعتماد و ارزش درک شده بر رضایت مشتری اثر داشته و تصویر برند، کیفیت درک شده و انتظارات از محصول بر ارزش درک شده اثر خواهد گذاشت و همچنین تصویر برند و کیفیت درک شده بر اعتماد تأثر گذار است. (simsek, 2007) تحقیق دیگری با هدف ارزیابی اثر واسطهای رضایت مشتری بر ارتباط بین ارزش ویژه برند و وفاداری برند صورت گرفت. رضایت مصرف کننده تا حدی واسطه میان اثرات رفتار کارکنان، خودپندارۀ ایده آل و شناخت برند بر وفاداری برند، و بطور کامل واسطۀ میان کیفیت فیزیکی و تناسب با سبک زندگی بر وفاداری برند بوده است. (Nam, Ekinci, & Whyatt, 2011) در بررسی دیگری که دکتر صدقیانی در رابطه با تأثیر ارزش ویژۀ برند از دیدگاه مصرف کننده بر رضایت و وفاداری به برند در صنعت هتلداری داشتند این نتیجه حاصل شده که هر شش بعد در نظر گرفته شده برای ارزش ویژۀ برند (کیفیت فیزیکی، رفتار کارکنان، آگاهی از برند، خودپندارۀ ایده آل، تناسب با سبک زندگی و هویت برند) از دیدگاه مصرف کننده بر رضایت و وفاداری به برند تأثیر مثبت و معنادار دارد و از طرفی نیز رضایت رابطۀ بین ارزش ویژۀ برند و وفاداری به برند را تحت تأثیر قرار میدهد و همچنین نشان داده شد که از بین ابعاد ارزش ویژۀ برند، تناسب با سبک زندگی دارای بزرگترین مقدار ضریب مسیر است و تأثیر آن نسبت به سایر متغیرها بر رضایت و وفاداری به برند هتل بیشتر است. (دهدشتی شاهرخ، صالحی صدقیانی و هرندی. ۱۳۹۱) گکتی و زنگین[۱۰۰] ۲۰۱۳ در مقالهای به ارتباط بین اعتماد برند، احساس برند و وفاداری نگرشی و وفاداری رفتاری پرداختند و دریافتند که ارتباط مثبتی میان اعتماد به برند و احساس برند وجود دارد، همچنین اعتماد به برند ارتباط مثبت با وفاداری نگرشی و رفتاری داشته، اما احساس برند هیچ تأثیر قابل توجهی بر وفاداری رفتاری ندارد. (Geçti & Zengin, 2013) شکل ۲-۱۰ مدل مفهومی تحقیق، منبع: Geçti & Zengin, 2013 بیانچی [۱۰۱]و همکاران ۲۰۱۳ در مقالهای به بررسی زمینه های ایجاد وفاداری در صنعت مشروبات شیلی پرداختند. یافته ها نشان داد که تجربه ارتباط مثبتی با اعتماد به برند و رضایت از برند دارد، بعلاوه رضایت مصرف کننده به عنوان قویترین عامل پیش برندۀ وفاداری شناخته شده است. (Bianchi & Drennan, 2013) شکل ۲-۱۱ مدل مفهومی تحقیق، منبع: Bianchi & Drennan, 2013 زهیر[۱۰۲] و همکاران ۲۰۱۱در مطالعه ای، رابطۀ متغیرهای ارتباطات برند، کیفیت خدمات و اعتماد به برند را با وفاداری به برند مورد بررسی قرار دادند. این تحقیق ارتباط بین ارتباطات برند و کیفیت خدمات را در یک زمینۀ ارتباطی با تأکید بر فهم نقش پیوندی اعتماد به برند و وفاداری تشریح و بیان می کند. آنها نتیجه میگیرند که ادراکات برند و کیفیت محصول / خدمت می تواند به عنوان مقدمات اعتماد که آن هم بر وفاداری اثر می گذارد، دیده شود. به عبارتی ارتباطات برند و کیفیت خدمات تأثیر قوی و مثبتی بر اعتماد به برند دارند و اعتماد به برند، آثار میانجی کاملی بین ارتباطات برند و وفاداری برند دارد. (Zehir, Sahin, Kitapci, & et al, 2011) Zehir, Sahin, Kitapci, & et al, 2011 شکل ۲-۱۲ مدل مفهومی تحقیق، منبع: ساهین[۱۰۳] و همکاران در مقالهای با عنوان “تجربیات برند، اعتماد و رضایت در ساختن وفاداری به برند” به بررسی ارتباط متغیرهای تجربیات برند، رضایت و اعتماد با وفاداری می پردازد. این محققان بیان می کنند که تجربۀ برند بر رضایت، اعتماد و وفاداری تأثیر می گذارد. در این تحقیق آنها آثار تجربیات برند در ایجاد برند پایا و ارتباط مشتری با اعتماد به برند، رضایت و وفاداری را پیشنهاد می کنند. به عنوان نتیجۀ مطالعه، تجربیات نام تجاری، رضایت و اعتماد دارای رابطۀ معنی دار مثبتی با وفاداری برند است. (Sahin, Zehir, & Kitapc, 2011) Sahin, Zehir, & Kitapc, 2011 شکل ۲-۱۳ مدل مفهومی تحقیق، منبع: مطالعۀ “اهمیت ارزش ویژۀ برند بر وفاداری مشتری” در سال ۲۰۰۴ توسط تیلور و همکاران انجام شد که هدف آن سنجش همزمان تأثیر نسبی رضایتمندی، ارزش، مقاومت در برابر تغییر، ترجیح، اعتماد و ارزش ویژۀ برند بر وفاداری برند است. نتایج تحقیق تیلور نشان میدهد که از میان عوامل گفته شده، اعتماد و ارزش ویژۀ برند بیشترین عوامل تأثیرگذار بر هر دو نوع وفاداری هستند. بنابراین بازاریابها باید استراتژی های بازاریابی را فراتر از رضایت در ارتباطات به سمت استراتژی های مبتنی بر این دو عامل سوق دهند. (Taylor, Celuch, & Goodwin, 2004) Taylor, Celuch, & Goodwin, 2004 شکل ۲-۱۴ مدل مفهومی تحقیق، منبع: دهدشتی شاهرخ و همکاران ۱۳۹۱در مقالهای به بررسی دیدگاه هویت اجتماعی برند و تأثیر آن در توسعه وفاداری به برند داشتند. یافته های تحقیق حاکی از اثر مثبت هویت برند بر وفاداری به برند و رابطۀ مستقیم این دو بود. برند با هویت قوی منشاء شکل گیری روابط بلند مدت میان مشتری و شرکت گشته و وفاداری را در پی خواهد داشت. (دهدشتی شاهرخ, جعفرزاده کناری و بخشی زاده, ۱۳۹۱) شکل ۲-۱۵ مدل مفهومی تحقیق، منبع: دهدشتی شاهرخ, جعفرزاده کناری و بخشی زاده, ۱۳۹۱ عزیزی و همکاران ۱۳۹۱ ارتباط بین ارزش ویژه برند با همخوانی شخصی برند و مشتری را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد همخوانی شخصیت برند و مشتری بر اعتماد به برند و حس تعلق به برند اثر معنا دار دارد، همچنین حس تعلق به برند بر وفاداری به برند اثر داشته و در نهایت وفاداری به برند بر ارزش ویژۀ برند اثر معنا دار دارد. از طرفی همخوانی شخصیت برند و مشتری رابطۀ معنا داری با وفاداری مشتری به برند ندارد و حس تعلق نیز به طور مستقیم ارتباط معنا داری با ارزش ویژۀ برند ندارد. (عزیزی, جمالی کاپک و رضایی, ۱۳۹۱) شکل ۲-۱۶ مدل مفهومی تحقیق، منبع: عزیزی, جمالی کاپک و رضایی, ۱۳۹۱ صفائیان ۱۳۹۱ در پژوهشی تأثیر بازاریابی رابطه مند بر وفاداری به برند مشتریان بانک مورد بررسی قرار داد.. در پایان دریافت که متغیرهای اعتماد، تعهد و ارتباط که بنیانهای بازاریابی رابطهمند هستند عوامل مهمی در روابط بین سازمان و مشتریان و نهایتاً ایجاد وفاداری بر مشتریان میباشند. از دیگر یافتههای این پژوهش این است که بازاریابی رابطه مند تأثیر معناداری بر رضایت کلی مشتریان دارد ولی رضایت مشتری رابطۀ بین بازاریابی رابطه مند و وفاداری مشتریان را تعدیل نمیکند. (صفائیان, ۱۳۹۱) شکل ۲-۱۷ مدل مفهومی تحقیق، منبع: Wan Omar & Modd Ali, 2010 بخشی زاده ۱۳۹۰ در پژهشی ارتباط بین ارزش ویژۀ برند و قصد خرید مجدد بیمهگذاران عمر را مورد توجه قرار داد و پی برد که همبستگی مثبت و متوسطی بین متغیرها موجود است به شکلی که هرگونه افزایش یا کاهش در ارزش ویژۀ برند و ابعاد آن به جز بعد آگاهی از برند باعث افزایش یا کاهش در ارزش ادراک شده و قصد خرید مجدد میگردد و برعکس (بخشی زاده, ۱۳۹۰) Kim, Sun, & Kim, 2008 شکل ۲-۱۸ مدل مفهومی تحقیق، منبع: همانطور که مشاهده گردید و در ادامه در جدول ۸-۲ و ۲-۹ اشاره خواهد شد، تحقیقات مشابه تأثیر عوامل محدودی بر وفاداری و قصد خرید مجدد را مورد بررسی قرار دادهاند اما در این پژوهش با برطرف کردن نقاط ضعف کارهای گذشته از جمله فقدان نگاهی جامع به موضوع مورد بررسی، ابعاد گستردهتری از عوامل مؤثر بر وفاداری (ارزش درک شده، ارزش ویژۀ درک شده، کیفیت درک شده، اعتماد به برند، رضایت از برند، تعهد عاطفی و تعهد مستمر) را شناسایی و انتخاب کرده و به بررسی یکپارچۀ آنان میپردازیم. شایان ذکر است در میان عوامل مذکور، رضایت از برند، اعتماد به برند و تعهد، تقریبا فصل مشترک میان تحقیقات انجام شده است اما ارزش درک شده، ارزش ویژۀ درک شده و کیفیت درک شده بیانگر نگاه ویژهای است که این پژوهش به مقولۀ ادراک مشتری و تأثیر آن بر وفادای و قصد خرید مجدد دارد. جدول ۲-۸ خلاصه برخی پژوهشهای داخلی صورت گرفته در مورد وفاداری
ردیف |
پژوهشگر |
سال |
نتایج اصلی پژوهش |
۱ |
معصومی |
۱۳۸۷ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲- تکامل تدریجی چهار مرحله ای مدیریت کیفیت جامع (TQM) عدهای از محققین تکامل تدریجی تحولات TQM را به چهار مرحله شامل؛ بازرسی کیفیت، کنترل کیفیت، تضمین کیفیت، مدیریت کیفیت جامع تقسـیم نمـودند که ذیـلاً به اختـصار به هر یک اشاره می شود. ۱) بازرسی کیفیت[۵۳]: این مرحله از سال ۱۹۱۰ توسط شرکت موتور فورد[۵۴] بهکار گرفته شد، آنها یک تیم بازرسی را برای آزمـایش ماشینهای مدل T به کار بردند (Svensson, 2004, 13). این روش در طی سالهای انقلاب صنعتی رشد یافت. در آن زمان محصولات از مواد و یا روشهای غیراستاندارد ساخته میشد، این کار سبب تولید محصولاتی با کیفیتهای گوناگون میگردید. تنها استانداردی که به طور واقعی استفاده میشد؛ اندازه گیری ابعاد، اوزان و کیفیت از پیش تعیینشده، یعنی همان بعد مطابقت بود. بیشترین شکل کنترل کیفیت، بازرسی توسط خریدار بود که هنگام برخورد با محصولات کیفی ضعیف، آنها را از محصولات با کیفیت قابل قبول جدا کرده، یا تعویض میکردند و یا اینکه شرکت آن را بهعنوان یک محصول با کیفیت پایینتر میفروخت. بعد مورد بررسی در کیفیت مطابقت با استاندارد بود و بیشتر شامل بازرسی دیداری میشد (Shari, 2003, 8).
۲) کنترل کیفیت: با توسعه صنعتی، مرحله دوم از تکامل کیفیت آغاز و کیفیت با مهارت های ناظر، ویژگیهای نوشته شده، اندازه گیری و استاندارد کردن، کنترل گردید (Shari, 2003, 9). ایده اصلی در این مرحله آن بود که بهجای اینکه محصولات معیوب را برگردانند یا تعمیر نمایند؛ مشکلات را سریعتر شناسایی و فرایند تولیدی را کنترل نمایند (Svensson, 2004, 13). در این زمان تیلور، سیستم مدیریت علمی خود را توسـعه داد، وی بر بهرهوری هزینه کیفیت، تأکیـد میکرد. روشهای کنترل کیفیت آمـاری، توسعه نمودار شوهارت و روشهای نمونه گیری پذیرش دوج و رومینگ[۵۵] در طول سالهای ۱۹۳۱-۱۹۲۴، باعث شد که این دوره از دوره بازرسی موفقتر باشد (Shari, 2003, 9). ۳) تضمین کیفیت[۵۶]: مرحله سوم از تحول کیفیت، تبدیل فعالیتهای بازرسی به پیشگیری از کیفیت ضعیف یا ضایعات است. در این مرحله که «تضمین کیفیت» نامیده می شود، هدف حصول اطمینان از این است که یک محصول یا خدمات، نیاز مشتری را تأمین کرده و باعث رضایت او می شود. این کار از طریق ممیزی سیستم، تجزیه و تحلیل شکست و عوامل آن و طراحی آزمایشات انجام میشد. این روش استفاده از اندازه گیری کنترل کیفیت سنتی، بهعنوان مکانیسم دفاعی برای پیشگیری از شکست یا حذف ضایعات بود. فعالیتهای دیگری مانند نظامنامه کیفیت جامع، استفاده از هزینه کیفیت، توسعه کنترل فرایند و بازرسی سیستم کیفیت نیز در دوره تضمین کیفیت توسعه پیدا کرده و سبب پیشرفت کنترل کیفیت شدند (Shari, 2003, 9). ۴) مدیریت کیفیت جامع: ردیابی و جستجوی کیفیت تنها در فرایند ساخت نیز، فلسفهای کارآمد در تحقق کیفیت نبود. فعالیتهای کیفی باید بهگونه ای باشد که تضمین کیفیت را به تمامی بخشهای سازمان بسط دهد و ضمن تلفیق ابزارهای مورد استفاده در تضمین کیفیت و تعمیم آن به تمامی سازمان، بر مشتریمداری، از طریق بهبود مستمر کیفیت تأکید نماید؛ این همان شالوده تفکری است که به «مدیریت کیفیت جامع» موسوم است و صاحبنظران آن را رویکردی نوین به کیفیت تلقی کرده، استقرار آن مشارکت تمامی کارکنان سازمان اعم از مدیران، مدیران میانی، سرپرستان، کارگران خط تولید و کارکنان اداری را میطلبد (رمضانیان، ۱۳۸۳، ۲۰). مدیریت کیفیت جامع سطح بالاتری از روشهای سنتی در سازمان بوده و فنی اثباتشده جهت تضمین بقا در رقابت جهـانی است. در این نگـرش با تغییر فعالیتهای مدیریت، فرهنگ و فعالیتهای کل سـازمان تغییر می کند (بسترفیلد، ۱۳۸۷، ۳۱۱). ویژگی مراحل مختلف سیر تکـاملTQM در جدول (۳-۲) نشان داده شده است. جدول۳-۲: ویژگیهای مراحل گوناگون تکامل TQM
مراحل
ویژگیها
۱۹۱۰- بازرسی کیفیت (QI)
مصرف مجدد، دستهبندی کردن، فعالیتهای اصلاحی، شناسایی انطباق
۱۹۲۴- کنترل کیفیت (QC)
نظامنامه کیفیت، داده عملکرد، بازرسی تست محصول، طرحریزی کیفیت، استفاده از آمار، کنترل تشریفات اداری
۱۹۵۰- تضمین کیفیت (QA)
ممیزی سیستم، برنامه ریزی کیفیت، نظامنامه کیفیت، هزینه کیفیت، کنترل فرایند، تجزیه و تحلیل عوامل شکست و تأثیر آن، فعالیتهای غیرتولیدی
۱۹۸۰- مدیریت کیفیت جامع (TQM)
بصیرت متمرکز، بهبود مستمر، مشتریان داخلی، اندازه گیری عملکرد، پیشگیری، کاربرد در سطح شرکت،مرزهای بین ادارهای، رهبری مدیریت
نگرشTQM و اجرای آن مختص بخش خصوصی نیست؛ بلکه در بخش عمومی نیز قابلیت اجرایی دارد. البته در بخش عمومی در برخی از موقعیتها سازمانهای دولتی، انگیزه کمی برای بهبود نیاز مشتریان دارند. در این موارد، دولتها بایست بهعنوان دایره بازاریابی عمل نمایند و نیاز مشتریان را به قوانین تبدیل نمایند. در مقابل موانـع زیادی نیز، برای مدیریت کیفیت جامع در سازمانهای دولـتی وجود دارد. این موانع شامل؛ تعریف نامناسب مشتری که در برخی موارد ممکن است کل جامعه و نه فقط یک مصرف کننده مستقیم باشد، کمبود انعطافپذیری که مشخصه بخش عمده سازمانهای دولتی است و پیادهسازی ابعـاد مدیریت کیفیت جامع مانند، روابـط بلندمدت با عرضهکنندگان و توسـعه سیستم پادشدهی برای کارکنان را دچار مشکل میسازد (الوانی، ۱۳۸۰). در هر صورت TQM بهعنوان تکنیکی مناسب برای بهبود مستمر کیفیت و اساس مدلهای مختلف کیفیت در سازمانهای عمومی و خصوصی محسوب می شود. لذا سازمانها در طول زمان سعی نمودند تا کیفیت را در تشکیلات خود نهادینه نمایند. بدین منظور از مدلهای مختلف کیفیت به فراخور سازمان استفاده نمودند. این مدلها بهعنوان ابزاری در سازمانهای تولیدی خدماتی برای کمک به برنامه های بهبـود کیفیت بکـار گرفته شدند (Gronroos, 1984). تحولات اخیر در عرصـه مدیریت کیفیت سازمانهای دولتی و خصوصی را برای برتریجویی و تعالی تجاری و سازمانی به مدلهای مختلف تعالی و سرآمدی جوایز که همگی بر اساس نگرش TQM میباشد، سوق داده است. بههمین منظور و جهت تشویق سازمانها به اجرای برنامه های بهبود کیفیت در کشورها، همه ساله جوایزی به سازمانهای دولتی و خصوصی برتر، اعم از خدماتی و تولیدی شرکتکننده، بر اساس مدلهای تعالی سازمانی اعطا میگردد. در سیر تحول و توسعه جوایز مدیریت کیفیت میتوان گفت؛ در توسعه جوایز ملی کیفیت[۵۷] سه جایزه در انقلاب کیفی ژاپن، اروپای غربی و آمریکا، نقش کلیدی ایفا کردند. این سه عبارتند از؛ جایزه دمینگ[۵۸]، جایزه کیفیت اروپا[۵۹] و جایزه کیفیت ملی مالکوم بالدریج[۶۰] (جوادین و کیماسی، ۱۳۹۰). موفقیت این جوایز در ارتقاء عملکرد و قدرت رقابتی صنایع این کشورها، باعث جلب توجه جهانی به آنها شده است. اکثریت این جوایز به صورت پایهای بر اساس مدلهای تعالی زیر ساخته شده اند: EFQM، جایزه دمینگ و جایزه ملی مالکوم بالدریج. برخی کشورها (بهعنوان مثال فیجی و فیلیپین)، از مدل تعالی استرالیایی بهعنوان مرجع استفاده می کنند. مدل ارائه شده جایزه ملی مالکوم بالدریج از محبوبیت بیشتری در بین این جوایز برخوردار است. از بین ۲۵ برنامه اعطا جوایز مطالعهشده، ۶۸% حیطهکاری بالدریج را انتخاب کرده اند. علاوه بر این، برخی از کشورها در حال حاضر از نسخههای بهروز شده یا قدیمی MBNQA استفاده می کنند. این کشورها عبارتند از: خاوردور، هنگکنگ، نیوزلند، فیلیپین، سریلانکا، تایلند و ویتنام. شایان ذکر است که بالدریج به طور انحصاری برای این جوایز استفاده نشده است؛ بلکه از جوایز تعالی اروپایی و استرالیایی نیز برای این منظور استفاده شده است (دفتر تحقیقات معاونت طرح و برنامه ناجا، ۱۳۹۰). بسیاری از کشورها دیگر نیز برنامه های جایزهشان را، بر مبنای این سه جایزه طراحی کرده اند. برخی از مهمترین جوایز کیفیتی که بر مبنای سه جایزه فوق در سراسر جهان شکل گرفتهاند، عبارتند از؛ - جایزه کیفیت ملی آرژانتین ۱۹۹۶[۶۱](ArgNQA) - جایزه برتری تجاری استرالیا ۲۰۰۰ [۶۲](ABEA) - جایزه کیفیت مصر ۱۹۹۷[۶۳](EgyQA) - جایزه کیفیت اروپا ۲۰۰۱ [۶۴](EQA) - جایزه کیفیت اروپا برای مؤسسات کوچک و متوسط ۱۹۹۸ [۶۵](EQA for SMES) - جایزه کیفیت انجمن مدیریت هنگکنگ ۲۰۰۱ [۶۶](HKMAQA) - جایزه کیفیت ژاپن ۲۰۰۰ [۶۷](JQA) - جایزه کیفیت ملی مالکوم بالدریج ۲۰۰۱ (MBNQA) - جایزه کیفیت نخستوزیر ۲۰۰۰ (مالزی) [۶۸](PMQA) - جایزه کیفیت ملی راجیوگاندی ۱۹۹۷ [۶۹](RGNQA) - جایزه کیفیت سنگاپور ۲۰۰۱ [۷۰](SQA) - جایزه برتری تجاری آفریقای جنوبی ۲۰۰۰ [۷۱](SABEA) (جوادین، و کیماسی، ۱۳۹۰).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
(۹) یک مجموعه از n وظیفه غیرتناوبی، بوسیله سیاست زمانبندی DMS ، قابل زمانبندی است هرگاه : (۱۰) که UB(n) به صورت زیر تعریف میشود: (۱۱) معماری زمانبندی الگوریتم مرجع ]۳۵[ : میدانیم که وظایف تناوبی در سیستمهای تعبیهشده، دائم در حال تکرار شدن اجرایشان هستند، تا زمانیکه پردازنده خاموش شود. بنابراین بهتر است که بین تکرار وظایف، هستهها بجای اینکه خاموش و روشن شوند، به حالت مصرفپایین[۱۳۷] بروند. در این الگوریتم وظایف تناوبی را به تعداد کمی هسته محدود کرده اند تا به حداقل هستهها برای روشن ماندن نیاز داشته باشند، از سوی دیگر، وظایف غیرتناوبی را که خیلی کمتر رخ میدهند، به بقیه هستهها اختصاص داده اند.وقتی اجرای یک وظیفه به پایان رسید، هسته متناظر آن، همانند حافظه نهان آن، میتواند خاموش شود، بنابراین نیازی نیست محتوای مقادیر این وظایف که قرار نیست تا آیندهای نزدیک اتفاق بیوفتد، نگهداری شود. در الگوریتم این مقاله، وظایف تناوبی به وسیله الگوریتم RBound-FF به حداقل هستهها اختصاص مییابند و وظایف غیرتناوبی بین بقیه هستهها به صورت عادلانه توزیع میشوند. شبه کد این الگوریتم را در شکل ۳-۱۱ صفحه بعد مشاهده میکنید.
Task assignment(Inpot: τj , schedparam) Begin If(schedparam ->scedpolicy == RMS) Assign τj to its bounded core Endif If(schedparam ->scedpolicy == DMS) Pi = IDLestCore_RestCore() If (τj can be admitted on Pi) Assign τj to Pi Endif Else return(REJECT) Endif end شکل ۳-۱۱ الگوریتم اختصاص دادن وظایف در مرجع ]۳۵[ شکل ۱۴شکل ۳-۱۱ الگوریتم اختصاص دادن وظایف در مرجع [۳۵] مزایا و معایب این الگوریتم: این الگوریتم بدلیل استفاده از RMS در زمانبندی وظایف تناوبی و الگوریتم DMS برای زمانبندی وظایف غیرتناوبی، میتواند تاثیر بسازیی در کاهش نرخ نقض سررسید وظایف گردد. همچنین در این الگوریتم نیز وظایف تناوبی از وظایف غیرتناوبی تفکیک شده و جداگانه توزیع میشوند که در مصرف انرژی موثر میباشد. اما از جمله معایب این الگوریتم این است که، ورود یک وظیفه جدید در سیستم، موجب میشود، مجموعه وظایف مجددا توسط الگوریتم RBound جزءبندی شوند و این مسئله باعث افزایش سربار زمان اجرا میشود. همچنین در این الگوریتم نیز فشار زیادی روی تعداد محدودی از هستهها برای اجرای وظایف غیرتناوبی میباشد که باعث میشود کارایی سیستم پایین بیاید. ۳-۶-۳ الگوریتم زمانبندی چند سطحی PDAMS [۱۳۸] در مرجع ]۳۶[ ، مسئله زمانبندی چندهستهای توان محور[۱۳۹] به دو قسمت زیر تقسیم میشود:
-
- توزیع بار [۱۴۰] بین هستهها
-
- زمانبندی توان محور برای هر هسته
با توجه به همین تقسیمبندی، برای هر کدام از این موارد، الگوریتمهایی جداگانه پیشنهاد شده است. برای کمکردن محدودیتها وساختن یک الگوریتمی که اجرایش راحتتر باشد، از دست دادن برخی سررسیدها در این پژوهش اجازه داده شده است. مدلی که در این مقاله پیشنهاد شده، بشرح زیر میباشد. مدل سیستم پیشنهادی مقاله ]۳۶[ : در این سیستم، یک واحد پردازنده به عنوان مدیر[۱۴۱] و n تا هسته پردازنده به عنوان برده[۱۴۲] ، وجود دارند و هر هسته پردازنده برای خودش یک سیستمعامل خاص دارد و میتواند به صورت مستقل، فرکانس و ولتاژ عملیاتی خود را تغییر و تنظیم کند. وقتی وظایف در این سیستم توزیع میشوند، واحد پردازنده مدیر، اطلاعات هر هسته را بوسیله IPC [۱۴۳] مبادله میکند و سپس این وظایف را بین هستهها توزیع میکند. سپس هستهها، وظایفی که به آنها توزیع شده است را به صورت مستقل زمانبندی میکنند. تحت این معماری، الگوریتم پیشنهادی این مقاله میتواند هم برای سیستمهای چندهستهای همگن و هم ناهمگن پذیرفته شود و هر هسته پردازنده میتواند خودش را مدیریت کند. ورودیهای الگوریتم: یک مجموعه کلی برای همه وظایف در نظر میگیریم: T= { Treal , Tnormal } (۱۲) Treal مجموعه وظایف بیدرنگ میباشد و Tnormal مجموعه وظایف معمولی است. همچنین هر وظیفه بیدرنگ دارای مشخصات زیر میباشد:
همچنین این وظایف میتوانند تناوبی یا غیرتناوبی باشند. در محیط های پویا، بدست آوردن همه اطلاعات یک وظیفه مشکل می باشد و همچنین سربار الگوریتمهای بهینهسازی استفاده شده، بسیار سنگین است( هنگامی که هر وظیفه آزاد می شود). بنابراین در این مقاله سعی شده است که بدون در نظر گرفتن زمان اجرای وظایف، وظایف بیدرنگ را زمانبندی کند. با اینکه سررسیدهای سخت ضمانت نشده است ولی روشهایی که پیشنهاد داده شده تا حد امکان باعث کاهش از دست دادن سررسیدها شده است.. Tnormal فقط از مشخصه های اولویت و زمان آزاد شدن تشکیل شده است. در کل، ترتیب اجرای وظایف بیدرنگ براساس سررسید مطلق وظایف میباشد. اولویت وظایف بیدرنگ فقط وقتی که دو یا چند وظیفه دارای سررسید مطلق یکسانی باشند، استفاده می شود. خروجی الگوریتم : خروجی الگوریتم PDAMS، یک مجموعهای از زمانبندیهای ممکن S که : S= { S1 , S2 , … , Sn } (۱۳)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ــــــ . “توجیه مواردی از تطور نظم و نثر در سبکشناسی ادب فارسی از دیدگاه زبان شناسی"، در کنفرانس زبان شناسی نظری و کاربردی (۱۸ـ۲۰ فروردینماه ۱۳۷۱)، مجموعه مقالات دومین کنفرانس زبان شناسی نظری و کاربردی. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۷۱، ص ۱۵۳ـ۱۶۶. سابقه بررسی تحولات در فرایندهای آوایی؛ علت اصلی تغییرات آوایی؛ بررسی تغییرات آوایی چند واژک از دوره باستان تاکنون. ــــــ . “چند نکته از چند استاد". وحید. پیاپی۲۳۷. مرداد ۲۵۳۷=۱۳۵۷، ص ۵۰ـ۵۶، ۶۰. ایرانیان و دستور زبان عربی؛ اولین دستور زبان فارسی؛ معرفی چند کتاب دستور زبان فارسی نوشته خارجیان. ــــــ . “زبان شناسی نوین در زبان فارسی"، در: سخنواره، پنجاه و پنج گفتار پژوهشی به یاد دکتر پرویز ناتل خانلری. بهکوشش ایرج افشار و هانس روبرت رویمز. تهران: توس، ۱۳۷۶، ص ۱۲۳ـ۱۲۹. اولین محققان ایرانی و غیرایرانی؛ ماهیت تکیه در زبان فارسی؛ تحقیقات علمی و آزمایشگاهی انجام شده. ــــــ . “سنجش مصوتهای زبان فارسی". نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی اصفهان. دوره۲. ش۱. مهرـ اسفند ۱۳۶۱، ص ۸۱ـ۹۸. فورمان؛ شناختن و تعیین کیفیت صوتی مصوتها؛ سنجش مصوتهای زبان فارسی معاصر “شیوه گفتار تهران". ــــــ . “گرایش تداول واژه در زبان فارسی"، در کنفرانس زبان شناسی کاربردی (تهران، ۲۳ـ۲۵ اسفندماه ۱۳۷۹)، مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس کاربردی. بهکوشش علی میرعمادی، زیرنظر معاونت پژوهشی. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۷۹، ج۱، ص ۲۶۵ـ۲۷۳. لزوم تداول واژه یا تکواژ، آمارگیری فورمول زیف ـ ماندل بروت بر تعدادی از کلمات فارسی. ــــــ . “نوای گفتار در فارسی” [نقد اثر تقی وحیدیان کامیار]. زبان شناسی. س۳.ش۱. پیاپی ۵. بهارـ تابستان ۱۳۶۵، ص ۸۵ـ۸۸ . ــــــ . “همزه در زبان فارسی". نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان. س۸ . ش۹. ۱۳۵۲، ص ۵۸ـ۷۰. تعبیر دستور زبان سنتی از همزه؛ تعبیر برخی زبان شناسی؛ شیوه تولید همزه در دستگاه واجی. ستوده، غلامرضا. “بخش دوم در مورد «مورد» کاربردهای معنایی مورد". مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تهران، س۲۹، ش۱ـ۲. پیاپی ۱۱۷ـ۱۱۸. بهارـ تابستان ۱۳۷۰، ص ۲۷۹ـ۲۸۴. معانی کلمه “مورد” در عبارتهای فعلی؛ معانی کلمه «مورد» در غیر عبارتهای فعلی. ــــــ . “در مورد «مورد»". مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تهران. س۲۸. ش۳ـ۴. پیاپی ۱۱۵ـ۱۱۶. پاییزـ زمستان ۱۳۶۹، ص ۱۱۵ـ۱۵۶. “مورد” در عبارت فعلی به عنوان الگو یا انگاره؛ ترکیبات مورد؛ چند کلمه مناسب به جای “مورد"/ معانی کلمه “مورد” در عبارتهای فعلی؛ معانی کلمه “مورد” در غیر عبارتهای فعلی. ــــــ . “نقش حرکات و اصوات و بعضی کلمات در مکالمه فارسی". مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تهران. س۲۴. ش۳ـ۴. پیاپی ۹۹ـ۱۰۰. مرداد ۱۳۵۸، ۲۲۵ـ۲۳۰. الف) نقش حرکات ب) نقش اصوات ج) نقش عبارات یا کلمات. ستوده، محمدرضا. “مروری بر چند مقاله از استاد اوستا"، در: افسوس بیسخن، یادنامه استاد اوستا. بهکوشش محمدحسین رحمانی. تهران: حوزه هنری، ۱۳۷۳، ص ۹۹ـ۱۰۴. هنر ترکیب سازی در شعر و مقالههای اوستا. ستوده، منوچهر. “خوئینی (یکی از لهجههای آذری)". فرهنگ ایران زمین. ج۶. ۱۳۳۷، ص ۳۲۴ـ۳۲۷. …. افعال … ــــــ . “صرف فعل در دستور زبان فارسی". آینده. س۱۹. ش۴ـ۶. تیرـ شهریور ۱۳۷۲، ص ۳۳۴ـ۳۳۸. بیان مبهم مباحث دستوری در مقدمه برهان قاطع؛ عبدالعظیم خان قریب و مبحث فعل و مشتقات آن؛ نظر مهدی قلیخان هدایت درباره کتاب “دستور سخن". سجادی، ضیاءالدین. “[ترکیب پدافند، دادار]” [ پرسش و پاسخ]. یغما. س۲۳. ش۲. پیاپی۲۶۰. اردیبهشت ۱۳۴۹، ص ۱۲۱ـ۱۲۲. پیشینه «ید» و «یاد»؛ پسوند «ار». ــــــ . “[ صیغه مبالغه]” [پرسش و پاسخ]. آشنا. س۲. ش۱۱. خردادـ تیر ۱۳۷۲، ص ۵۴. حروف «وه» در میوه، گیوه و…؛ صیغه مبالغه در زبان فارسی. سجادیه، محمدعلی. “پژوهشی پیرامون ریشههای مشترک فارسی، ایلامی و اوستایی". فروهر. س۲۷. ش۱۱ـ۱۲. بهمن ـ اسفند ۱۳۷۱، ص ۳۶ـ۳۷. تحقیقی پیرامون پسوند ایلامی «ایر= IR» و نقش آن در زبان فارسی؛ شباهت پسوند «ایر» با برخی پسوندهای انگلیسی و روسی. ــــــ . “پسوند «لم» در زبان گیلکی". گیلهوا. س۴. ش۳. پیاپی ۳۴. آذرـ دی ۱۳۷۴،?ص.* ــــــ . “کندوکاوی در گویش گیلکی". گیلهوا. س۵. ش۳۹. بهمن - اسفند ۱۳۷۵، ص ۳۴ـ۳۵. ۱ـ شناخت گویش گیلکی ۲ـ اتیمولوژی گویش گیلکی. سرابی جیرانبلاغی، میثم. “نارساییهای موجود در کتابهای فارسی و دستور دوره سه ساله راهنمایی". رشد معلم. ش۱۰۲. ۱۳۷۳، ص ۲۶ـ۲۸.* سروشیار، جمشید. “ده، دهی، دهید، دهاد، دهاده “. یغما. س۲۶. ش۱۰. پیاپی۳۰۴. دی ۱۳۵۲، ص ۵۸۶ـ۵۸۸. کاربرد واژههای ده،…. درمتون قدیم فارسی و تازی. سرهنگیان، حمید. “شرحی کوتاه درباره واکههای فارسی (vowels)". نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز. س۲۹. ش۴. پیاپی ۱۲۴. زمستان ۲۵۳۶=۱۳۵۶، ص ۴۵۱ـ۴۶۱. واج؛ نقش واج؛ تقسیمبندی واج؛ توصیف فونتیکی واج. ــــــ . “فعل معین در زبان فارسی". نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز. س۲۵. ش۱. پیاپی ۱۰۵. بهار ۱۳۵۲، ص ۵۱ـ۶۲. نظر برخی دستورنویسان؛ بررسی اختلاف نظرها. ــــــ . “گونهشناسی زبان"، در کنفرانس زبان شناسی نظری و کاربردی (تهران، ۲۳ـ۲۵ اسفندماه ۱۳۷۵)، مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس زبان شناسی کاربردی. بهکوشش علی میرعمادی، زیرنظر معاونت پژوهشی. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۷۹، ج۱، ص ۴۶۳ـ۴۷۴. آرایش کلام؛ همگانیهای زبان؛ کاربرد گونهشناسی. ــــــ . ” مقابله واکههای فارسی و آذربایجانی". نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز. س۲۴. ش۲. پیاپی۱۰۳. تابستان ۱۳۵۱، ص ۲۶۱ـ۲۷۵. بررسی انحرافات صوتی؛ مقابله واکههای فارسی و آذربایجانی طبق قانون همآهنگی واکهای؛ واجآرایی زبان آذربایجانی و فارسی؛ انحرافات واکهای؛ مقایسه توزیع واکهها. سعادت، اسماعیل. “«را»ی بعد از «یا»ی نکره". نشردانش. س۱۶. ش۱. بهار۱۳۷۸، ص ۱۷ـ۲۶. وجه تسمیه “را"ی حرف نشانه؛ تضاد ذیروح و غیر ذیروح؛ تقابل حقیقی و مجازی؛ تقابل وجود قبلی و وجود بعدی؛ گرایش به حذف “را". ــــــ . ” زبان فارسی ممیز ذی روح از غیر ذی روح “. نشر دانش. س۱۴. ش۵. مردادـ شهریور ۱۳۷۳، ص ۷ـ۱۴؛ ش۶. مهرـ آبان ۱۳۷۳، ص ۶ـ۱۰. تفاوت زبانهای فارسی و فرانسه در تقسیمبندی اسم به مذکر و مؤنث؛ نشانههای تمایز حاکم بر زبان فارسی/ تشخیص؛ افعال اسنادی و مجهول ؛ تشبیه. سعیدی سیرجانی، علیاکبر. “برای تهیه فرهنگ جامع فارسی با فرهنگهای جامع موجود چه کنیم؟". کتاب توس. س۳. پاییز۱۳۵۲، ص ۱۸۱ـ۲۰۱.*
سلامی، عبدالنبی [دوانی]. “ساخت فعل در گویش دوانی". زبان شناسی. س۵. ش۲. پیاپی۱۰. پاییزـ زمستان ۱۳۶۷، ص ۹ـ۲۸. ساخت فعل در گویش دوانی.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|