کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



۲-۲-۴- فرم چند هسته ای [۸]
چنسی هریس و ادوارد اولمن[۹] دو محقق برجسته آمریکایی با بهره گرفتن از نظریه­ های مناطق دایره­ای شکل ارنست برگس و ساختار قطاعی همر هویت به تنظیم و ارائه نظریه تازه­ای توفیق یافتند که با عنوان ساخت چند هسته­ای معروف است. این دو عقیده دارند استفاده از زمینهای شهر اغلب در اطراف چند هسته مستقل شهری و در کناره­های یک هسته یا یک مرکز معین ظاهر می­شوند. در این نظریه ،هسته و مرکز به عواملی اطلاق می­گردد که در اطراف آن امکان توسعه شهر وجود دارد، مانند عوامل مسکونی، تجاری، صنعتی، دانشگاهی، خرده فروشی، عمده فروشی، مذهبی، زیارتگاهی و گذران اوقات فراغت (شکوئی ،۱۳۸۷: ۵۲۰ ).
ریچارد چورلی و پتر هاگت جغرافیدانان انگلیسی تعداد و موقع هسته های اصلی شهر را مربوط به وسعت ، جمعیت و عوامل تاریخی آن می دانند . در شکل گیری هسته های متعدد درون شهری عواملی از قبیل :
فعالیت های ناهمسان و ناهماهنگ در منطقه ای از شهر،فعالیت های ویژه و تخصص در منطقه ای از شهر ، تفاوت فاحش در میزان اجاره،تمرکز و تراکم بخشی از فعالیت های شهری می توانند نقش داشته باشند .
بخش مرکز تجاری شهر؛ ۲- منطقه صنایع سبک؛ ۳- منطقه مسکونی طبقه سوم؛ ۴- منطقه مسکونی طبقه متوسط؛ ۵- منطقه مسکونی طبقه اول؛ ۶- منطقه صنایع سنگین؛ ۷- منطقه تجاری دور از مرکز شهر؛ ۸- حومه مسکونی؛ ۹- حومه صنعتی
شکل(۲-۲-۴)ساخت چندهسته ای شهر مأخذ: شکوئی، ۱۳۸۷ : ۵۲۱
۲-۲-۵- فرم اقماری
نظریه شهرهای اقماری بی­ارتباط با شهرهای ستاره­ای شکل نیست. به این ترتیب که همه شهر مرکزی باید بوسیله اقماری که به اندازه محدود و فواصل معین در اطراف آن قرار می­گیرند، محصور شود. مرکز اصلی و شکل کلی شعاعی شهر حفظ شده، لیکن رشد اضافی به جای اینکه سبب توسعه مداوم شهر در طول خطوط شعاعی گردد، به صورت شهرک­هایی جدا از شهر اصلی درمی­آید.هر شهرک اقماری دارای مرکز و خدمات خاص خود بوده و مقداری نیز فعالیت های تولیدی دارد. رفت و آمد روزانه معمولاً محلی بوده و در داخل شهرک صورت می­گیرد (لینچ، ۱۳۸۴ : ۴۹۷و۴۹۶ ).
محدودیت ابعاد منطقه از معایب کلی این طرح است؛ زیرا هنگامی که شهر از ابعاد خاص خود گذشت؛ هم بازدهی و هم کیفیت خود را از دست می­دهد.
شکل(۲-۵)الگوی شهر اقماری مأخذ: شیعه، ۱۳۸۱: ۷۱
۲-۲-۶-فرم خطی (کریدوری) [۱۰]
تمرکز رشد در راستای کناره های خطی تقویت شده از بخش تجاری مرکزی و حمایت شده توسط زیر ساختار حمل و نقل عمومی را ساختار کریدوری یک شهر می نامند (ویلیامز و دیگران، ۷۹:۱۳۸۳).
کنزو تانگه[۱۱] را باید یکی از پیشگامان طراحی شهری بر اساس طراحی ساختار و استخوان بندی اصلی دانست. تانگه ایده اصلی خود را با الهام از موجودات زنده بر تغییر ساختار تک مرکزی شهر، که الگویی مرکزی- شعاعی دارد، به یک “الگوی خطی” استوار می کند. وی برای طرح پیشنهادی خود اهداف ذیل را مطرح می نماید:
پایان نامه - مقاله - پروژه
جایگزینی یک سیستم شعاعی متمایل به مرکز با یک سیستم توسعه ی خطی.
تبدیل استخوان بندی اصلی شهر ، سیستم حمل و نقل و معماری شهری به یک ارگانیسم واحد.
یافتن یک نظام فضایی جدید متناسب با سازمان فضایی شهر و جابجایی جمعیت (پاپلی وهمکار، ۱۱۲:۱۳۸۲).در سالهای گذشته در بیشتر موارد، توسعه ی حوزه های شهری از شکل ستاره ای آغاز می شد و بعدها به شکل نزدیک به دایره می رسید. در سالهای اخیر، ایجاد بزرگراهها، باعث توسعه ی شکل “خطی یا کریدوری” در مسیر این بزرگراهها و گسترش تراکم فشرده ای در سطوح همین کریدورها شده است. (شکوئی، ۵۳۴:۱۳۷۹)
شکل(۲-۶) الگوی شهر خطی مأخذ: رهنما و همکار ، ۱۳۸۷ : ۲۳
۲-۲-۷- فرم شطرنجی (گسترده )
شبکه مستطیل شکلی از جاده، اراضی شهر را به بلوک­های همسان تقسیم کرده و این وضعیت را می­توان در هر سو ادامه داد. در وضعیت مطلوب ، نه حدود و ثغوری نیاز دارد و نه نقاط مرکزی، هر کاربری می تواند در هر نقطه­ای از شهر قرار بگیرد زیرا کلیه نقاط، دارای دسترسی­های برابر است، بجز کناره­های شهر ، کلیه قطعات زمین نیز همشکل می­باشند.هرگونه تغییر و تحول می ­تواند در هر نقطه در داخل بافت موجود و یا در مناطق توسعه یافته جدید واقع شود. زمینهای استاندارد و هم شکل، استفاده از راه حل های استاندارد شده را ممکن می­سازد. اراضی را می توان به سهولت تفکیک نموده و به فروش رساند. جالب توجه است که شکل شطرنجی به خاطردوهدف کاملاً متضاد مورد توجه قرار گرفته است: یکی به منظور اطمینان از کنترل مرکزی و دیگری تحقق جامعه­ای که افراد آن دارای حقوق فردی برابر باشند(کوین لینچ، ۱۳۸۴: ۴۹۸). این شکل فاقد مرکزیت شهری است و از آنجایی که توسعه شهری نامحدود خواهد بود رسیدن از نقطه­ای به نقطه دیگر مدت زمان زیادی را می­طلبد. برای کوتاه کردن این بعد مسافت معمولاً محورهای مورّب بر آن کشیده می­ شود که این محور­ها نیز تقاطع­های نامناسبی را پدید می­آورند (رهنما و همکار، ۱۳۸۷ :۲۴).
شکل(۲-۷) الگوی شهر شطرنجی مأخذ: رهنما و همکار ، ۱۳۸۷ :۲۴
۲-۲-۸- فرم شبکه محوری باروکی
ترکیب این شکل از یک­سری نقاط مهم از نظر نمادی و برجسته از نظر بصری تشکیل شده که در نقاط مثلثی در سطح شهر پخش شده اند هر دو نقطه بوسیله یک محور ارتباطی به یکدیگر وصل شده است و بعنوان یک محور بصری برای مراکز شهری و همچنین بعنوان ایجاد تداوم و هماهنگی بر روی زمین و نمای ساختمانها عمل می­ کند. اطراف محورهای اصلی را اغلب اقشار اجتماعی بالاوفعالیت­های معتبر و متراکم اشغال می­ کنند به این ترتیب شبکه نامنظم مثلثی شکل با کیفیات خاص، سطح شهر را می­پوشاند. در داخل شبکه می­توان ساختمانها، خیابانها و کاربری­ها را تا آنجا که به مرکز شهر و راه های اصلی لطمه وارد نکند، مستقیما مستقر ساخت ( کوین لینچ، ۱۳۸۴: ۴۹۹ ).
شکل (۲-۸)الگوی شبکه محوری باروکی مأخذ : شیعه ، ۱۳۸۱ :۸۲
۲-۲-۹- فرم مشبک ( توری شکل )
مجتمع زیستی کم تراکمی است که راه های ارتباطی آن کاملاً عریض و بخش عمده اراضی را فضاهای باز، مزارع و یا اراضی بایر تشکیل می­دهد. کاربری­های فعال شهری تنها در امتداد جاده ها و در عمق بسیار کمی مستقر می­شوند و بنابراین طرح مشبک در حقیقت نظیر شبکه­ هایی از مجتمع­های خطی و یا شبکه شطرنجی، بزرگ شده است. تراکم فعالیت­ها آنقدر زیاد نیست که توقف حرکت در ورودی­ ها و در طول راه های ارتباطی مسئله مهمی را برای رفت و آمد ایجاد کند. با فدا کردن تراکم فعالیت­ها و طول رفت و آمدهای روزانه، آرمان های شهر خطی که همان انعطاف­پذیری و دسترسی مناسب می­باشد با سهولت بیشتری قابل حصول خواهد بود ( کوین لینچ، ۱۳۸۴ : ۵۰۱ ).
۲-۲-۱۰- فرم متمرکز( درون گرا)
شهرهای بسته و کاملاٌ خصوصی دوران اسلامی هستند که هنوز هم در بعضی نقاط سنتی دیده می­شوند. در این الگو شکل شهر و اجزای آن محصور بوده و دارای در و دروازه می­باشند و راه های ارتباطی محصور و بن بست­های بسیار تنگ و باریک و سپس ورودی­های خصوصی دارند ( کوین لینچ، ۱۳۸۴ :۵۰۴ ).
شکل(۲-۱۰)الگوی شهر درون گرا مأخذ: رهنماو همکار ، ۱۳۸۷ :۲۵
۲-۳-پارادایم های جدید توسعه شهری
علیرغم وضوح و آشکار شدن معضلات اکولوژیکی ، زیست محیطی و برخی ابهام ها و تضادهای تئوریک در رابطه با مفهوم چگونگی دستیابی به پایداری شهری وجود دارد که به پیچیدگی شرایط می افزاید . در صورتی که این چنین جدل های تئوریکی می توانند به عنوان یک خطر بالقوه و یا مانع اساسی در مسیر تحقق توسعه پایدار عمل کنند .در اواخر قرن بیستم دو بحث و نظریه اصلی و متضاد برای پایداری شهر ها ارائه گردید که عبارتند از :
الف ) نظریه توسعه فرم شهری گسترده (پراکنش و توسعه کم تراکم[۱۲]
ب) نظریه توسعه فرم شهری فشرده (متراکم کردن و فشرده سازی )[۱۳] (مثنوی ،۱۳۸۲: ۹۰)
۲-۳-۱-راهبرد پراکنش شهری
«اسپرال» یا «پراکندگی» اصطلاحی است که به معنای رشد سریع و پراکنده نواحی متروپل و حتی شهرهای کوچک است که در برخی موارد تا نواحی روستایی یا مرز دِه شهر کشیده شده است (مثنوی ،۱۳۸۲ :۳۱)
اشنایدر وبر اصطلاح پراکندگی را در توسعه بسیار کم تراکم خارج از مراکز شهری، بر روی زمین­هایی که سابقه توسعه نداشته­اند،می داند(سعیدی رضوانی،۱۳۷۵ : ۹).
ازدیدگاهی دیگر، گسترش افقی یا حومه­نشینی الگوی نسبتاٌ جدید ی در سکونتگاه های انسانی است که ناشی از گرد هم آمدن اتفاقی مسکن با تراکم کم و توسعه ­های نواری شکل تجاری است که معلول کاربرد وسیع اتومبیل می­باشد (رهنما و همکار، ۱۳۸۷ :۳۱).
با توجه به تعاریف بیان شده اسپرال در یک منطقه شهری حاشیه­ای، که سرعت رشد و توسعه زمین­های شهری از رشد جمعیت آن منطقه بالاتر و تراکم جمعیت بسیار پایینی دارد ودراثرعدم برنامه­ ریزی صحیح وآگاهانه بوجود آمده است (سعیدی رضوانی، ۱۳۷۵ :۱۰).
مبتکر نظریه شهر پراکنده، ملوین وبر در سال ۱۹۶۲ است.وی که استاد برنامه­ ریزی شهری و منطقه­ای دانشگاه کالیفرنیا است اثرات کامپیوتر را بر روی تجارت آزاد از تمرکز یافتن در مکان­های مرکزی پیش ­بینی کرده و ماهیت پراکنده مناطق غیر کانونی جدید را مورد توصیف و بررسی قرار داده است. ملوین وبر پیش ­بینی کرده که درآینده سکونتگاهای شهری ،غیر­کانونی خواهد بود، به این معنا که سکونتگاه های شهری بیشتر دارای گرایش به پراکندگی و متنوع بودن نسبت به گذشته می­باشند. وی شکل ویژه­ای را برای شهر آینده توصیف نکرد،اما اعلام کردکه شکل شهر در آینده همگن و متجانس نیست، زیرا هزینه­ حمل ونقل و ارتباطات اجازه چنین چیزی را نخواهد داد. بلکه بر عکس شکل­ گیری و گسترش مراکز با ترکیب­ها و تراکم­های متفاوت و طیفی از توسعه فشرده تا پراکنده خواهد بود (زیاری، ۱۳۸۸ :۷۷ ).
فرم شهری پراکنده عمدتا توسط تئوریسین های استرالیایی ، آمریکایی و کانادایی دفاع می شود . حامیان این نظریه عمدتا از سرمایه داران و صاحبان کارخانجات عظیم اتومبیل سازی ، صنایع وابسته و سایر کالاهای مصرفی می باشند و منافعشان بر پایه استفاده از وسایل نقلیه شخصی و آزادی عمل در مصرف سوخت های فسیلی و مصرف هر چه بیشتر منابع ، مواد و ذخایر طبیعت ،باشعار فراهم آوردن شرایط رفاه و راحتی زندگی شهروندان این کشور ها می باشد. ( مثنوی ،۱۳۸۲: ۹۱).
اینگونه شهرها از نظر کیفی و کمی دارای ویژگی­هایی می­باشند که درجدول شماره (۲-۱) به آن اشاره می گردد. جدول (۲-۱) ویژگی­های شهر­ پراکنده

 

ردیف ویژگی های کیفی ویژگی های کمی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 04:49:00 ق.ظ ]




: ارزش سهام شرکت i در آخرین ماه t-1
: ارزش سهام شرکت i در اولین ماه t-1
که رابطه (۲-۱۹) اندازه رشد در بازار سهام را نشان می دهد.
LIQ در رابطه (۲-۱۴) به شرح رابطه (۲-۲۰) محاسبه می شود:
رابطه(۲۰-۲۰)
LIQ=
که : تغییرات غیر منتظره در نقدینگی بازار
مارشال و یانگ (۲۰۰۶) به بررسی رابطه میان مازاد بازده ی سهام عادی در بازار استرالیا و عواملی نظیر ریسک بتا و اندازه ی شرکت و قیمت پیشنهادی خرید و فروش، نرخ گردش و نسبت عدم نقدشوندگی پرداخت و نتایج نشان داد که از میان معیارهای مختلف عدم نقدشوندگی، نسبت ارائه شده توسط آمیهود مازاد بازده ی سهام را بهتر توجیه می کند (یحیی زاده فر،۱۳۸۷). بنابراین در این پژوهش عامل عدم نقدشوندگی آمیهود (ILLIQ) به علت سادگی محاسبه و توجیه بهتر صرف بازده ی سهام، طبق رابطه (۲-۲۱) جایگزین عامل نقدشوندگی (LIQ) در رابطه (۲-۱۴) ارائه شده توسط پاستور و استامباگ گردید.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
رابطه (۲-۲۱)
که در این رابطه
IMV [۴۹]: عامل عدم نقدشوندگی
در این رابطه، یک شاخص بتای نقدینگی بالاتر (β) در ساختار خود یک کواریانس بالاتر بین بازده ی یک سهام و تغییرات غیرقابل انتظار در نقدینگی بازار را نشان می دهد که این موضوع نشان دهنده ی ریسک نقدینگی بالاتر سهام مورد نظر می باشد.
مشخص کردن تفاوت های بین ریسک نقدینگی و مفهوم نقدینگی از اهمیت زیادی برخوردار است. ریسک نقدینگی یک سهام در ارتباط با حساسیت بازده ی سهام به تغییرات غیر قابل انتظار در نقدینگی بازار را بررسی می نماید. در مقابل، نقدینگی یک سهم به توانایی معامله ی سریع حجم زیادی از آن با هزینه ی کم و بدون ایجاد تغییر در قیمت بازار آن اشاره دارد.
لانگستاف[۵۰] (۲۰۰۵) نشان داد که تعداد بسیار زیادی از دارایی ها دارای خصوصیات نقدشوندگی اندکی هستند و همیشه نمی توان آن ها را فورا معامله نمود. در بازار سهام برخی دارایی ها دارای نقدشوندگی بالایی هستند، اما برخی دیگر در دوره های نسبتا طولانی مورد معامله قرار می گیرند. بنابراین ریسک نقدشوندگی تاثیر بسیار چشمگیری بر تصمیم گیری پرتفوی بهینه دارد.
۲-۱۲-۱-ریسک نقدشوندگی و قیمت گذاری دارایی‌ها
عامل نقدشوندگی بایستی به عنوان یکی از اجزای کلیدی قیمت گذاری دارایی مورد توجه قرار گیرد (مارسلو و کوییروس،۲۰۰۶[۵۱]). اوراق بهاداری که توان نقدشوندگی‌ پایین داشته باشد، بایستی حداقل بازدهی[۵۲] بالاتری داشته باشد تا جبران هزینه‌های معاملاتی سرمایه‌گذاران را بنماید. ممکن است که نقدینگی بازار در آینده ای که فرد تصمیم می‌گیرد دارایی خود را به فروش رساند، تضعیف شود و ریسک نقدینگی بازار پدیدار گردد. از آن جایی که سرمایه‌گذاران تمایل دارند که در ازای ریسک بالاتر، پاداش بیش تری به آن ها داده شود، وجود ریسک نقدینگی بازار، حداقل بازدهی مورد نظر آن ها را بالا می‌برد. مدل‌های قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (CAMP) که برای عامل نقدینگی تعدیل شده باشند، به خوبی نشان می‌دهند که چگونه در این جریان، ضریب بتای نقدینگی، به ضریب بتای استاندارد بازار افزوده خواهد شد. طبق این نظریه، افزایش حداقل بازدهی موردنظر به علت بالا رفتن ریسک نقدینگی بازار، منجر به کاهش هم‌زمان قیمت‌ها خواهد شد (پدرسون،۱۳۸۷).
۲-۱۲-۲- ریسک نقدشوندگی و بازده
ریسک نقدینگی اساسا در طی زمان و از بازاری به بازار دیگر فرق می‌کند. افراد بسیاری به مطالعه ی ریسک دارایی های مالی در بازار سهام پرداخته اند و نتایج متفاوتی را ارائه داده اند. تعدادی از آن ها ارتباط بین بازده و عدم نقدشوندگی را مثبت و بسیار قوی مشاهده نموده اند، در حالی که در برخی دیگر رابطه خاصی بین این دو نیافته اند (یحیی زاده فرد و خرمدین،۱۳۸۷). تعدادی دیگر نیز وجود رابطه بین بازده و عدم نقدشوندگی را مختص به ماه ژانویه دانستند. اما به طور کلی، این پرسش که آیا ریسک نقدینگی بازده دارایی را تحت تاثیر قرار می دهد یا خیر، تاکنون به طور کامل و با اطمینان پاسخ داده نشده است. البته با این حال مطالعات در این زمینه متوقف نشده است؛ چرا که همین تحقیقات مذکور نشان می دهد که این عامل بر بازده دارایی تاثیر دارد و سرمایه گذاران همواره آن را در نظر دارند (مارسلو و کوییروس،۲۰۰۶). بدین لحاظ، سرمایه گذاران تغییرات اخیر قیمت را برای تغییرات یک دارایی با ریسک پیش بینی می نمایند. هنگامی که تغییرات آن دارایی بالا باشد، صرف ریسک آن بالا و بازده جاری آن دارایی پایین می آید. همچنین، نرخ بازده دارایی های بدون ریسک نیز پایین و بازار با عدم نقدشوندگی روبه رو می شود (دیوسکار[۵۳]،۲۰۰۶).
آمیهود (۲۰۰۲) اعلام نمود که ریسک نقدشوندگی مورد انتظار بازار دارای رابطه مثبت با مازاد بازده ی پیش بینی شده سهام است. وی در تحقیق خود اعلام نمود که بخشی از مازاد بازده ی مورد انتظار را می توان به وسیله ی صرف ریسک نقدشوندگی بیان نمود. چوردیا[۵۴] (۲۰۰۱) معتقد است که ریسک به تغییرات نقدشوندگی مربوط است و سطح نقدشوندگی بر بازده ی دارایی موثر است (یحیی زاده فر و همکاران،۱۳۸۹).
ژانگ و همکاران[۵۵] (۲۰۰۷) نیز مدلی را مطرح نمودند که در این مدل، نشان دادند که هر چه ریسک نقدشوندگی بیشتر باشد، بازده نیز بالاتر خواهد بود. مدل آن ها به شرح رابطه (۲-۲۲) بیان می گردد.
رابطه(۲-۲۲)
Ri-RL=RL)
در این رابطه:
Ri : بازده دارایی یا سهم i
:Rبازده ی دارایی L که می تواند سریعا خرید و فروش گردد (کاملا سیال)
:بازده ی بازار سهام شناور موزون
میانگین سهام شناور
i: سهام شناور شرکت i
نسبت، معرف بتای نقدشوندگی و به عنوان معیار حساسیت بازده ی سهام تعبیر می شود (سیرانی و همکاران،۱۳۸۹).
۲-۱۳-کیفیت اطلاعات و ریسک نقدشوندگی سهام
امروزه اطلاعات، وسیله و ابزار مهمی در تصمیم گیری های اقتصادی به شمار می آید و بدون شک ، کیفیت تصمیمات نیز بستگی به صحت، دقت و به هنگام بودن اطلاعاتی دارد که در زمان تصمیم گیری در اختیار افراد قرار می گیرد. در بازار سرمایه، این اطلاعات می تواند به صورت نشانه ها، علائم، اخبار و پیش بینی های مختلف که از داخل یا خارج شرکت انعکاس می یابد، در دسترس سهامداران قرار گیرد و می تواند باعث ایجاد واکنش ها و در نتیجه، تغییراتی در قیمت های سهام گردد (حقیقت و ایرانشاهی ،۱۳۸۹).
هر چه اطلاعات دوره ای شرکت به صورت منظم تر و شفاف تر منتشر شود، اثر آن در قیمت سریع تر بوده و به تبع آن ریسک سرمایه گذاری در سهام کاهش می یابد (عبداله زاده،۱۳۸۱). همانطور که در قسمت قبلی اشاره گردید، ریسک نقدینگی[۵۶] از جمله ریسک های سرمایه گذاری در سهام می باشد. هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان دریافت اطلاعات، افشای اطلاعات و در نتیجه، ابهام قیمتی بالا باشد، میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش می یابد.
بنابراین، تغییر قیمت‌ها نیز معیار مناسبی برای نقدینگی می باشند. همچنین، ضریب مثبت حجم خالص معاملات اثر مستقیم بر روی نقدینگی می‌گذارد. شرکت هایی که نقد شوندگی خوبی دارند ، ممکن است اطلاعات بیشتری افشا کنند تا خودشان را از شرکت هایی که از لحاظ اقتصادی در وضعیت خوبی نیستند، متمایز کنند (بلکویی،۱۹۷۸).
علی رغم این موضوع، مدلی مناسب که بتواند ارتباط مستقیم بین کیفیت اطلاعات (یا ریسک اطلاعات) با ریسک نقدینگی برقرار کند، در عمل وجود ندارد. طبق بررسی های انجام شده می توان چگونگی برقراری ارتباط بین این دو مفهوم را به شرح زیر بیان نمود.
هنگامی که قدرت نقدینگی در بازار کاهش پیدا می کند، سهام های مختلف با درجه های متفاوتی از خروج سرمایه گذار و معامله گر از بازار مواجه می شوند. به طور خاص، خروج سرمایه گذاران در رابطه با سهام های دارای کیفیت اطلاعاتی پایین تر به نسبت با اهمیت تری از دیگر سهام های موجود در بازار می باشد. دلیل آن، کاهش تقاضای سرمایه گذار برای سهام با توجه به عدم قطعیت بیش تر و نیز احتمال بیشتر وقوع پدیده گزینش نادرست [۵۷] می باشد. همچنین، فعالان بازار علاقه ی کم تری به نقد کردن این سهام با توجه به نگرانی های موجود درباره ی پدیده گزینش نادرست دارند؛ و این موضوع باعث می شود که تقاضای سرمایه گذاران برای این سهم ها کاهش پیدا کند. بنابراین، این گونه سهام زمانی که قدرت نقدینگی بازار کاهش پیدا می کند، دارای عملکرد ضعیف تر در مقایسه با دیگر سهم ها خواهند بود. در طرف مقابل، زمانی که قدرت نقدینگی بازار افزایش پیدا می کند، این شرایط باعث ورود سرمایه گذاران و فعالان به بازار خواهد شد که تقاضای سهام و قدرت نقدینگی آن را در ارتباط با عدم قطعیت بیشتر و گزینش نادرست افزایش خواهد داد. بدین لحاظ، تقاضا برای سهام با کیفیت اطلاعاتی بالاتر به خاطر احتمال نوسان کم تر آن با ایجاد تغییر در شاخص نقدینگی بازار می باشد. بنابراین، انتظار می رود که بازده سهام با کیفیت اطلاعاتی پایین تر (برای مثال، سهام دارای ریسک اطلاعاتی بالاتر) حساسیت بیشتری به تغییرات در شاخص نقدینگی بازار داشته باشد. به همین خاطر، کیفیت اطلاعات با ریسک نقدینگی ارتباط دارد (جفری[۵۸]،۲۰۱۱).
در رابطه با این موضوع، لانگ و مافت[۵۹] (۲۰۱۰) ارتباط بین کیفیت اطلاعات و ریسک نقدینگی را بررسی نمودند. این محققان بیان می کنند که کیفیت بالاتر اطلاعات با توجه به شفافیت آن می تواند منجر به کاهش ریسک نقدینگی شود.
۲-۱۴-کیفیت سود حسابداری و ریسک نقدشوندگی سهام
فرایند اندازه گیری سود و در نتیجه نقش مهمی که در اداره شرکت دارد، برای کاربران و استفاده کنندگان صورت های مالی از اهمیت بسیاری برخوردار است. این بدین معنی است که اگر صورت های مالی، استفاده کنندگان را در پیش بینی گمراه سازد، از کیفیت کمی برخوردار می باشد (پنمان[۶۰]،۲۰۰۴). این موضوع کیفیت سود را برای سرمایه گذاران متبلور می سازد و باعث می گردد که سرمایه گذاران این مهم را مدنظر قرار دهند. از سویی دیگر، عواملی که باعث کاهش نقدشوندگی سهام و افزایش ریسک نقدشوندگی در بازار سهام شده اند؛ سبب شده است که اقبال عمومی سرمایه گذاران به بازار سرمایه رفته رفته کاهش یافته و سیر قهقرایی را به همراه داشته باشد. بدین لحاظ، بررسی ارتباط این دو متغیر (کیفیت سود و ریسک نقدشوندگی سهام) از اهمیت به سزایی برخوردار است. مطالعات متعدد نشان می دهد که پایین بودن کیفیت سود باعث افزایش عدم تقارن اطلاعاتی (وجود اطلاعات متفاوت بین خریداران و فروشندگان سهام) و در نتیجه کاهش نقدینگی سهام می گردد. کیفیت سود بالا منجر به افزایش نقدشوندگی و کاهش هزینه ی سرمایه می گردد (بتاچاریاو همکاران[۶۱]،۲۰۰۹).
مدل های تئوریک به کار گرفته شده در تحقیقات دیاموند[۶۲] (۱۹۸۵) و دیاموند و ورچیا[۶۳] (۱۹۹۱) بیانگر این موضوع است که کیفیت افشای اطلاعات شرکت سبب کاهش عدم تقارن اطلاعات در بازار سرمایه می گردد. ایزلی و اوهارا[۶۴] (۲۰۰۴) نشان دادند که کیفیت سود با عدم تقارن اطلاعاتی رابطه منفی دارد. کیفیت سود پایین منجر به افزایش عدم تقارن اطلاعاتی می گردد که این به نوبه ی خود منجر به افزایش ریسک نقدینگی می گردد. همچنین، عدم تقارن اطلاعاتی ناشی از کیفیت ضعیف سود، ریسک انتخاب نادرست را برای فراهم کنندگان نقدینگی را افزایش می دهد و در نتیجه سبب کاهش نقدینگی یا به عبارتی افزایش نقدینگی می گردد (هوگز و همکاران[۶۵]،۲۰۰۷).
کیفیت سود از عوامل مهم و موثر بر میزان نگهداری وجه نقد در شرکت ها است. افزایش کیفیت سود باعث کاهش نگهداری وجه نقد می گردد و شرکت هایی با کیفیت سود حسابداری پایین به دلیل ریسک نقدشوندگی بالا، بایستی میزان نگهداری وجه نقد لازم را افزایش دهند (فروغی و همکاران،۱۳۹۰).
۲-۱۵- مروری بر پیشینه ی تحقیق
مرور ادبیات موضوعی یک تحقیق و بررسی تئوری های موجود در آن زمینه، بنیان و اساس آن تحقیق را شکل می دهد. در مسیر انجام یک تحقیق علمی، بررسی چگونگی شکل گیری، رشد و تکامل موضوع آن تحقیق و یاری جستن از تحقیقات قبلی، گامی اساسی در درک بهتر موضوع و انجام هرچه شایسته تر آن تحقیق خواهد بود. در این بخش ادبیات موضوعی و برخی از پژوهش هایی که در ارتباط با موضوع تحقیق صورت گرفته اند، بیان می گردد.
۲-۱۵-۱- پیشینه خارجی
در خصوص پیشینه و سوابق موجود مرتبط با این پژوهش می‌توان به این موارد اشاره کرد :
سالاوی[۶۶] (۲۰۱۱) درپژوهشی با عنوان “کیفیت اطلاعات مالی و نقد شوندگی سهام” به بررسی ارتباط بین نقدشوندگی سهام و کیفیت اطلاعات مالی، از طریق تجزیه و تحلیل بلند مدت عدم نقدشوندگی سهام شرکت هایی که صورت های مالی را ارائه ی مجدد می کنند، پرداختند. آن ها از طریق بررسی اثر بازنگری درآمدها برروی نقدشوندگی سهام به این نتیجه رسیدند، زمانی که اطلاعات شرکت ها توسط حسابرسان بررسی شود و بازنگری بر شناسایی درآمد نیز کاهش یابد، نوسانات بازده سهام کاهش یافته و نقد شوندگی سهام بالا می رود. آن ها دوره ی نمونه ی بازنگری را از جولای ۱۹۹۷ تا ژوئن ۲۰۰۲ انتخاب نمودند. انتخاب دوره با توجه به شرایط زیر بوده است:
تجزیه و تحلیل نقد شوندگی در یک سال بعد از بازنگری
داده های انتخاب شده از ۴۶۸ بازنگری انجام شده به وسیله ی ۴۴۲ شرکت باشد. با توجه به شرایط گفته شده می توان نتیجه گرفت که ارتباط مثبتی بین کیفیت اطلاعات و نقد شوندگی سهام وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:48:00 ق.ظ ]




 

اگر گنجی کنی بر عامیان بخش
چرا نستانی از هر یک جوی سیم
  رسد هر کدخدایی رابرنجی
که گرد آید تو را هر روز گنجی

ملک روی از این سخن در هم کشید و او را زجر فرمود و گفت: مرا خدای ، عزّوجلّ، پادشاهِ این مملکت گردانیده است تا بخورم و ببخشم، نه پاسبانم که نگه دارم.

 

قارون هلاک شد که چهل خانه گنج داشت   نوشیروان نمرد که نام نیکو گذاشت»
(سعدی، ۱۳۸۷: ۷۳)

سعدی در این حکایت برای بیان نصیحت خویش و توصیه به بخشندگی، داستان ملک­زاده­ای را ذکر می کند که مال و ثروت فراوانی به ارث می برد. ملک زاده دست کَرم می­گشاید و به بخشش مال می پردازد؛ اما یکی از ندیمانش معترض می شود که چرا اموالی را که پادشاهان پیشین جمع کرده اند می بخشد. ملک زاده او را مجازات می کند و می گوید خداوند مرا پادشاه گردانیده که به بخشش و سخاوت بپردازم نه به جمع کردن دارایی و اموالم.
دانلود پروژه
سعدی در دو بیت اول این حکایت، می گوید اگر افراد خواهان بزرگی هستند، باید در زندگی سخاوت و بخشش داشته باشند. امام علی(ع) در خطبه ی صد و هشتاد و سوم در این مورد فرموده است: «فَاللهَ اللهَ مَعْشَرَ اٌلْعِبَادِ، وَ أَنْتُمْ سَالِمُونَ فِی الصِّحَّهِ قَبْلَ السُّقْمِ، وَ فِی الْفُسْحَهِ قَبْلَ الضِّیقِ. فَاسْعَوْا فِی فَکَاکِ رِقَابِکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُغْلَقَ رَهَائِنُهَا، أَسْهِرُوا عُیُونَکُمْ، وَ أَضْمِرُوا بُطُونَکُمْ، وَ اٌسْتَعْمِلُوا أَقْدَامَکُمْ، وَ أَنْفِقُوا أَمْوَالَکُمْ، وَ خُذُوا مِنْ أَجْسَادِکُمْ فَجُودُوا بِها عَلَى أَنْفُسِکُمْ وَ لَا تَبْخَلُوا بِهَا عَنْهَا، فَقَدْ قَالَ اٌللهُ سُبْحانَهُ: إِنْ تَنْصُرُوا اللّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ … . پس خدا را؛ ای جمعیت انسان ها پروا کنید، حال که تندرستید نه بیمار، ودر حال گشایش هستید نه تنگ دست، در آزادی خویش پیش از آن که درِ امید بسته شود بکوشید، در دل شب ها با شب زنده داری، و پرهیز از شکمبارگی به اطاعت برخیزید، با اموال خود انفاق کنید، ازجسم خود بگیرید و بر جان خود بیفزایید، و در بخشش بُخل نورزید که خدای سبحان فرمود:اگرخدای را یاری کنید، شما را پیروز می گرداند و قدم های شما را استوار می دارد.» (نهج البلاغه، ۱۳۸۶: ۳۵۴)
یکی از موارد تأثیر گذار در زندگی انسان ها همنشین نیک و بد است که در اخلاق و رفتار آدمی تأثیر به سزایی دارد اگرشخصی همنشین نیک رفتاری داشته باش مطمئناً بر رفتار وی تأثیر فراوانی دارد و اگر همنشین نامناسب داشته باشد باز بر رفتار او تأثیر خواهد گذاشت، شیخ اجل از سر دلسوزی و با هدف ارشاد انسان ها، با بهره گیری از کلام علی (ع) به پند و اندرز مخاطب می پردازد و دوری از همنشین نامناسب و بد را در زندگی گوشزد می کند.
«هر که با بدان نشیند اگر نیز طبیعت ایشان در او اثر نکند به فعل ایشان متهم گردد تا اگر به خراباتی رود به نماز کردن، منسوب شود به خمر خوردن.

 

رقم بر خود به نادانی کشیدی
طلب کردم ز دانایان یکی پند
که گر دانای دهری خر بباشی
  که دانا را به صحبت بر گزیدی
مرا گفتند: با دانایان مپیوند
وگر نادانی ، ابله تر بباشی»
(سعدی، ۱۳۸۷: ۱۸۵)

امام علی (ع) به فرزندش امام حسن می فرماید: «یَا بُنَیَّ احْفَظْ عَنِّى أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً، لَا یَضُرُّکَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ: إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ وَ أََکْبَرَ الْفَقْرِ اٌلْحُمْقُ وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَهِ الْعُجْبُ، وَ أََکْرَمَ اٌلْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ یَا بُنَیَّ إِیَّاکَ وَ مُصَادَقَهَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَنْفَعَکَ فَیَضُرَّکَ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَادَقَهََ الْبَخِیلِ فَإِنَّهُ یَقْعُدُ عَنْکَ أَحْوَجَ مَا تَکُونُ إِلَیْهِ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَادقَهََ الْفَاجِرِ فَإِنَّهُ یَبِیعُکَ بِالتَّافِهِ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَادَقَهَ الْکَذَّابِ فَإِنَّهُ کَالسَّرَابِ: یُقَرِّبُ عَلَیْکَ الْبَعِیدَ وَ یُبَعِّدُ عَلَیْکَ الْقَرِیبَ .پسرم ! چهار چیز از من یادگیر(در خوبى ها)، و چهار چیز به خاطر بسپار(هشدارها)، که تا به آن ها عمل مى کنى زیان نبینی
الف ـ خوبى ها
۱ـ همانا ارزشمند ترین بى نیازى عقل است. ۲ـ و بزرگ ترین فقر بى خردى است.۳- و ترسناک ترین تنهایى خودپسندى است. ۴ـ وگرامى ترین ارزش خانوادگى، اخلاق نیکوست.
ب ـ هشدار ها
۱ـ پسرم ! از دوستى با احمق بپرهیز، چرا که مى خواهد به تو نفعى رساند اما دچار زیانت می­ کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:48:00 ق.ظ ]




  • مصرف الکل(۴۳)

 

  • کنترل کنترل نامناسب گلوکز خون(۲, ۴۳)

 

افزایش سطح گلوکز خون می تواند خونرسانی به پوست را مختل کند. زمانیکه آسیب پوستی بوجود می آید بدن برای بهبود آن نیازمند ۵۰ برابر خون رسانی بیشتر است. بدنبال افزایش سطح گلوکز خون جریان خون مختل میشود، جریان خون مورد نیاز برای بهبود در دسترس نمی باشد؛ بنابراین آسیب پوستی بدتر می شود و به سمت زخم شدن پیش می رود و خطر شروع سریع عفونت را افزایش می دهد(۹). کنترل نامناسب گلوکز خون(۲, ۴۳) با اندازه گیری میزان هموگلوبین گلیکوزیله بررسی و در سه گروه خوب(حداکثر تا ۵/۶) متوسط(۵/۷-۶/۶) و ضعیف(بیشتر از ۵/۷) طبقه بندی می شود(۲۸).
پایان نامه - مقاله - پروژه
*معیار سنجش و کنترل بیماری دیابت شیرین، میزان گلوکز خون و هموگلوبین گلیکوزیله است(۳۷). هموگلوبین گلیکوزیله، با میانگین گلوکز خون طی ۹۰ روز در ارتباط است(۲۳) و برای همه بیماران مبتلا به دیابت باید هر ۳ ماه اندازه گیری شود(۳۷). در دیابت نوع ۲ به ازای کاهش ۱% از هموگلوبین گلیکوزیله ، ۳۷% خطر بیماری های میکروواسکولار(از جمله نوروپاتی محیطی) کاهش می یابد(۲۳).
بطور معمول مراحل ایجاد یک زخم دیابتی در پا شامل صدمه به بافت نرم پا، تشکیل یک ترک بین انگشتان پا یا در نواحی خشک پوست و یا تشکیل پینه در پا می باشد(۳). عدم وجود تعریق که یکی از علائم نوروپاتی اوتونوم است، می تواند منجر به خشک شدن و ترک خوردن پوست شود، که در این صورت منجر به عفونت نیز می گردد(۴۵). بیماری که دارای حس در پاها نیست، جراحات و صدمات وارده به پا را حس نمی کند و ممکن است بعلت تماس با حرارت(بعنوان مثال، استفاده از پد داغ، راه رفتن با پای برهنه روی اجسام داغ و آزمایش آب حمام با پا جهت کنترل درجه حرارت)، تماس با مواد شیمیایی(بطور مثال، داروهایی که بصورت پماد برای از بین بردن میخچه و پینه استفاده می شود)، ضربه ها(مثل صدمات ناشی از کفش، پوشیدن کفش و جوراب نامناسب)(۳) و یا عفونت(مانند پای ورزشکاران، تاول ها و اختلال رشد ناخنها)(۴۶) دچار آسیب در پاها شود(۳). جراحات پا، معمولا” با آسیب های سطحی شروع می شوند و بعد به سمت تشکیل زخم پیشرفت می کنند. در این زمان، زخم به سمت نواحی عمیق تر مانند عضلات و استخوان ها پیش می رود و منجر به آبسه و استئومیلیت می گردد. عفونت ها بطور شایع در بافت های آسیب دیده و زخم ها بوجود میآیند. رنگ قرمز یا بنفش پوست، احتمالا” وجود عفونت را نشان می دهد. عفونت های قارچی می توانند زیر ناخنها رشد کنند و ظاهری ضخیم، زرد رنگ و شکننده را در ناخنها ایجاد کنند(۴۶). تریاد نوروپاتی، ایسکمی و سپسیس منجر به ایجاد گانگرن و در نهایت آمپوتاسیون می شود. گانگرن به دو دسته خشک و مرطوب طبقه بندی می شود. گانگرن خشک زمانی اتفاق می افتد که بافت مرده با تغییرات التهابی همراه نیست. در این هنگام، برای جلوگیری از گسترش عفونت، کنترل قند خون و بستری کردن بیمار برای دریافت آنتی بیوتیک های وریدی، ضروری است و معمولا” نیاز به قطع انگشتان مبتلا است. برای جلوگیری از گانگرن مرطوب، این ناحیه باید خشک نگه داشته شود. گانگرن مرطوب همراه با التهاب و سپتیسمی است و ممکن است شوک هم اتفاق بیفتد(۴۵).
با توجه به موارد ذکر شده، زخم های پا نمره دهی می شوند. بر اساس سیستم نمره دهی وگنر، نمره صفر به پایی اختصاص داده می شود که هیچ گونه زخمی ندارد اما در معرض خطر است (مانند برجستگی استخوانی، کالوس، انگشت چنگالی و دیگر مشکلات)؛ درجه یک، زخم تمام ضخامت لایه سطحی پوست است؛ زخم درجه دو، زخم عمیقی است که احتمال درگیری تاندون ها وجود دارد اما استخوان ها درگیر نیستند؛ زخم درجه سه، زخم عمیق با درگیری استخوانی و استئومیلیت است؛ زخم درجه چهار، گانگرن در محل مشخصی از پا است و زخم درجه پنج، به پایی اختصاص داده میشود که کل آن دچار گانگرن شده باشد(۱۹).
بهترین درمان برای زخم ها و آمپوتاسیون پا عبارت است از پیشگیری از بروز آنها از طریق تشخیص افراد درمعرض خطر، آموزش به بیماران و اجرای روش هایی برای پیشگیری از بروز زخم ها. تشخیص افراد در معرض خطر بالا، در ضمن معاینات معمولی پا که در تمام بیماران مبتلا به دیابت شیرین انجام می شود صورت می گیرد(۲). آموزش به بیمار برای آماده شدن در امر مراقبت از پا، یکی از اقدامات پرستاری است که هم مقرون به صرفه می باشد و هم از عوارض دردناک که منجر به ناتوانی حرکتی بیمار می شود، پیشگیری خواهد کرد. ترشح، تورم و قرمزی پا(ناشی از سلولیت) یا گانگرن ممکن است اولین علامت باشد که مورد توجه بیمار قرار می گیرد(۳). درمان زخم های پا شامل استراحت در بستر، آنتی بیوتیک و دبریدمان می باشد(۳, ۴۶). علاوه بر آن، کنترل سطح گلوکز خون که در زمان بروز عفونت تشدید می شود، برای پیشبرد بهبود زخم لازم است. آمپوتاسیون ممکن است جهت پیشگیری از گسترش عفونت به ویژه اگر استخوان درگیر شده باشد(استئومیلیت)، انجام شود(۳).
در آموزش بیماران باید بر نکات زیر تاکید کرد:
۱) انتخاب دقیق کفش و پوشش های پا(۲, ۶, ۲۳, ۴۲)،
۲) معاینه روزانه پاها(۲, ۶, ۲۳, ۴۲) برای تشخیص زودرس علائمی از جمله: قرمزی، تاول، ترک، کالوس، میخچه، زخم(۳, ۳۱, ۴۵)، تغییر درجه پوست یا تغییر شکل پاها(مانند انگشتان چکشی)(۳)
۳) رعایت بهداشت پاها، با شستشوی روزانه پاها با صابون و آب ولرم، خشک کردن پاها با حوله بخصوص بین انگشتان(۳۱, ۴۲, ۴۵, ۴۶) و استفاده از لوسیون های چرب کننده(بجز بین انگشتان) (۳۱, ۴۲, ۴۶) برای تمیز و مرطوب نگه داشتن پوست(۲, ۳)،
۴) اجتناب از درمان خودسرانه ناهنجاری های پا و رفتارهای پرخطر مثل پا برهنه راه رفتن(۲, ۴۲)،
۵) تشویق به نوشیدن مایعات(۳۱, ۴۶) حداقل ۲۵۰۰ میلی لیتر در روز مگر اینکه بیمار مشکل قلبی داشته باشد. دریافت کافی مایعات از خشکی و شکنندگی پوست، پیشگیری می کند. اما بیماران قلبی ممکن است با مصرف این میزان از مایعات دچار افزایش بیش از حد مایعات شوند(۴۶).
۶) توضیح در مورد اهمیت زیاد سیگار نکشیدن(۳۱, ۴۶)؛ زیرا نیکوتین موجود در تنباکو، باعث انقباض عروق میشود و کاهش خونرسانی به پاها می شود(۴۶).
۷) مشاوره سریع با مسئولین بهداشتی و پزشک در صورت بروز یک ناهنجاری(۲) مانند جوش، تاول و شکنندگی پوست(۴۶)، اختلال در رشد ناخن ها، عفونت پاها و مخصوصا” ایجاد زخم(۴۲)؛ زیرا مداخلات سریع و به موقع در جهت پیشگیری از گسترش زخم های عمیق و عفونت ضروری است(۴۶).
۸) توضیح در مورد اهمیت حفظ سطح گلوکز خون نزدیک به سطح طبیعی؛ زیرا هایپرگلیسمی رشد میکروارگانیسم ها را افزایش می دهد(۴۶).
۹) توصیه به عدم استفاده از درمان های معمول برای برداشتن کالوس و میخچه(۴۲, ۴۵).
۱۰) توصیه به کوتاه کردن ناخنها بعد از حمام، زیرا در این هنگام، ناخنها نرم و انعطاف پذیر می شوند. همچنین باید به بیمار آموزش داده شود که گوشه ناخنها را کوتاه نکند و از وسایل تیز برای تمیز کردن زیر ناخنها استفاده نکند و در صورت بروز درد هنگام کوتاه کردن ناخنها، به پزشک مراجعه کند(۴۲).
۱۱) به بیماران سالمند و یا افرادی که مشکل بینایی یا اختلال در حرکت مفاصل را دارند، توصیه می شود که از اعضای خانواده و یا از آینه برای مشاهده کف پاها استفاده کنند. کف کفش نیز باید از نظر وجود اجسام خارجی یا برجستگی و زبری بررسی شود(۳, ۴۲).
بنابراین می توان اذعان داشت که پرستاران بعنوان مراقبین بهداشتی در پیشگیری و تشخیص بهنگام دیابت و عوارض آن نقش اساسی دارند. آنان در بعد آموزش وظیفه خطیر پیشگیری از ابتلا به پای دیابتی، نحوه مراقبت از پا و جلوگیری از آسیب به آن و در بعد مراقبت، وظیفه تشخیص زودهنگام هر نوع تغییراتی در پاها را عهده دار هستند(۶).
سابقه طرح و بررسی متون
در سالهای اخیر بررسی وضعیت و عوامل خطر پای بیماران مبتلا به دیابت تمرکز اصلی بسیاری از مطالعات انجام شده است زیرا غربالگری گروه های پرخطر و تشخیص سریع دیابت و عوارض مزمن آن باعث درمان مناسب و به موقع(۲۰)، کاهش عوارض و هزینه های درمانی و ارتقای کیفیت زندگی بیماران می شود(۲۲). همچنین سندرم پای دیابتی یکی از عوارض اصلی و دیررس این بیماری و علت اصلی ناتوانی و بستری شدن بیماران مبتلا به دیابت محسوب میگردد و حدود ۵۸-۵۰ درصد از موارد قطع عضو اندام تحتانی(آمپوتاسیون) غیرتروماتیک را به خود اختصاص میدهد(۴۷). در این میان ارزیابی وضعیت پای بیماران مبتلا به دیابت مورد توجه بیشتری قرار گرفته و مطالعات زیادی در کشورهای مختلف در این رابطه صورت گرفته است. در این فصل به آن دسته از بررسی هایی اشاره می گردد که ارتباط بیشتری با موضوع این پژوهش دارند، زیرا مرور بر این مطالعات می تواند در شناخت نتایج مرتبط با موضوع مورد پژوهش، جنبه های مختلف مورد بررسی، شیوه کار، محدودیت ها و در پیش گرفتن مناسب ترین روش کار کمک نماید. لذا در ادامه به مرور ۸ مطالعه در رابطه با عنوان پژوهش می پردازیم.
در این راستا بکری[۵۴] و همکارانش در اردن در سال ۲۰۱۱ مطالعه ای تحت عنوان شیوع زخم پای دیابتی و فاکتورهای خطر مرتبط با آن در میان بیماران دیابتی انجام دادند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی شیوع زخم پای دیابتی و فاکتورهای خطر آن در میان بیماران مراجعه کننده به مرکز ملی دیابت ، غدد و ژنتیک بود. در این مطالعه ی غربالگری توصیفی- مقطعی ۱۰۰۰ نفر از بیماران مبتلا به دیابت که طی ۴ ماه به مرکز ملی دیابت، غدد و ژنتیک مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب و به این مطالعه وارد شدند. در این مطالعه، غربالگری روزانه توسط پرستاران متخصص پا انجام شد. همچنین با بهره گرفتن از فرم های استاندارد، اطلاعاتی از طریق مطالعه پرونده ها، مصاحبه با بیمار و انجام آزمایشات ثبت گردید. اطلاعات بر اساس سن، جنس، وزن، قد، نوع دیابت، طول مدت ابتلا به دیابت، ۳ نتیجه اخیر هموگلوبین گلیکوزیله ، درمان نگه دارنده، وضعیت سیگار کشیدن، افزایش فشار خون، وضعیت عروقی، عصبی، عضلانی – اسکلتی، پوستی، ناخن و وضعیت پوشش پا جمع آوری شد. در این مطالعه، نوروپاتی با انجام تست مونوفیلامنت[۵۵] در ۴ ناحیه در کف پای بیماران تشخیص داده شد که برای انجام آن از یک وین استین مونوفیلامنت[۵۶] ۱۰ گرمی استفاده کردند. همچنین نبض های پا و علائم و نشانه های اختلال در خونرسانی اندام های تحتانی مانند لنگیدن متناوب پا، ادم، رنگ پریدگی و لکه های پوستی بررسی شد. به علاوه، ناهنجاری های ساختاری پا از جمله انگشت چکشی، انگششت چنگالی، هالوکس والگوس و برجستگی سر استخوان کف پا و وضعیت بیمار بعد از آمپوتاسیون و سایر جراحی های پا بررسی گردید. همچنین محدودیت در حرکات مفاصل و محدوده حرکتی هر کدام از مفاصل اندام های تحتانی مورد بررسی قرار گرفت. پوست پا از نظر کیفیت(طبیعی- خشک- نازک و آتروفی چربی کف پا)، رنگ(طبیعی- قرمز- رنگ پریده- لکه دا و سیانوزه) و دما(طبیعی- سرد- گرم و داغ) مورد بررسی قرار گرفت. سایر ناهنجاری های پوستی پا مانند تاول، سلولیت، واریس، فیشر، تعرق، کالوس، میخچه، ادم و عفونت قارچی پا مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت زخم پا بر اساس سیستم نمره دهی وگنر نمره دهی شد. در این مطالعه، واحدهای مورد پژوهش بر اساس وجود و یا عدم وجود فاکتورهای خطر در ۴ گروه قرار گرفتند و به هر کدام از این گروه ها امتیاز ۰ تا ۳ داده شد. امتیاز ۰= بدون وجود نوروپاتی، امتیاز ۱= وجود نوروپاتی بدون دفورمیتی و سابقه ای از وجود زخم، امتیاز ۲= نوروپاتی همراه با دفورمیتی و بیماری عروق محیطی و امتیاز ۳= سابقه وجود زخم و آمپوتاسیون.
اطلاعات جمع آوری شده وارد نرم افزار SPSS[57] نسخه ۵/۱۱ شد. فراوانی هر یک از متغیرها محاسبه گردید و مقایسه آنها با یکدیگر از طریق تست کای اسکویر انجام شد. همچنین تجزیه و تحلیل چند متغیری برای تعیین فاکتورهای خطر مرتبط با زخم پا، از طریق آزمون رگرسیون لوجستیک[۵۸] انجام شد و سطح معناداری کمتر از ۰۵/۰ معنادار در نظر گرفته شد. در این مطالعه، از میان ۱۰۰۰ بیمار دیابتی مورد بررسی، ۴۹۰ نفر مرد و ۵۱۰ نفر زن بودند. ۱۳% این بیماران به دیابت نوع ۱ و ۸۷ درصد به دیابت نوع ۲ مبتلا بودند. میانگین گروه سنی این افراد، ۵۲ سال و میانگین طول مدت ابتلا به دیابت ۷/۹ درصد محاسبه گردید. شیوع کالوس ۷/۴۳ درصد، فیشر ۵/۲۶ درصد، ادم ۸/۱ درصد و تاول ۳/۱ درصد گزارش شده است. همچنین شیوع زخم پای دیابتی ۶/۴ درصد، نوروپاتی حسی ۹/۱۴ درصد، ایسکمی اندام های تحتانی ۵/۷ درصد و آمپوتاسیون ۷/۱ درصد محاسبه شده است. همچنین طبق تجزیه و تحلیل چند متغیری در این مطالعه، مشخص شد که تنها جنس مذکر، طول مدت ابتلا به دیابت و نوروپاتی حسی با زخم پا ارتباط معناداری داشتند(۱۹).
از آنجایی که شیوع بیماری دیابت در ایران در حال افزایش است و اطلاعات در زمینه عوارض پای دیابتی بسیار محدود می باشد، مطالعه ی دیگری در ایران در سال ۲۰۰۵ توسط علوی و همکارانش تحت عنوان بررسی ویژگی های شایع پای ۲۴۷ بیمار ایرانی مبتلا به دیابت انجام شد. هدف از این مطالعه، تعیین ویژگی های غیر طبیعی پای بیماران مبتلا به دیابت بود. در این مطالعه ی توصیفی- مقطعی آینده نگر در سال ۲۰۰۵، ۲۴۷ بیمار مبتلا به دیابت که به مرکز دیابت دانشگاه کرمان مراجعه کرده بودند تحت غربالگری قرار گرفتند. اطلاعات از طریق شرح حال و انجام معاینه فیزیکی جمع آوری و ثبت شدند. هر یک از بیماران مبتلا به دیابت، توسط متخصص پوست معاینه شدند و پرسشنامه توسط پزشک هر یک از بیماران تکمیل شد. در این مطالعه اطلاعات دموگرافیک از جمله سن، جنس و شغل و اطلاعات کلینیکی بیمار از جمله سابقه خانوادگی دیابت، نوع دیابت و عوارض مرتبط با دیابت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین پاها از نظر علائمی از جمله بی حسی، سوزش ، خارش، ترک پاشنه پا، خشکی پوست، رنگ پریدگی ناخن ها، ضخیم شدن ناخن ها، انیکولیز ناخن ها و اختلال رشد ناخن ها مورد بررسی قرار گرفته است.طبق نتایج بدست آمده، ۷۷ درصد بیماران مورد پژوهش زن بودند و ۹۴ درصد آنها به دیابت نوع ۲ مبتلا بودند. میانگین سن بیماران، ۱۲±۵۲ سال، میانگین طول مدت ابتلا به دیابت آنها، ۵±۷ سال و میانگین قند خون ناشتای بیماران، ۴/۴±۵۵/۱۱ میلی مول بر لیتر محاسبه شد. همچنین ۲۱ درصد دارای کالوس، ۵۰ درصد ترک پاشنه پا، ۷۳ درصد بی حسی، ۶۱ درصد حس سوزش، ۴۸ درصد حس سوزن سوزن شدن، ۳۴ درصد پوست خشک، ۳۰ درصد افزایش ضخامت ناخن ها، ۱۱ درصد رنگ پریدگی ناخن ها، ۷ درصد انیکولیز، ۱ درصد اختلال رشد ناخنها، ۴ درصد دارای زخم باز و ۱ درصد سابقه آمپوتاسیون قبلی داشتند. شیوع این علائم نشان می دهد که میان وجود کالوس با زخم پا، فقدان نبض تیبیای خلفی و انگشت چکشی ارتباط معنادار وجود دارد. این برنامه غربالگری نشان داده است که شناسایی کالوس، فقدان نبض پا و انگشت چکشی از علائم زودرس و مهم برای ایجاد زخم پا هستند و این برنامه باعث ایجاد درمان به موقع زخم پا و پیشگیری از آمپوتاسیون می شود(۱۷).
از آنجایی که پای دیابتی یکی از جدیترین عوارض مزمن بیماری دیابت محسوب می گردد و در صورت عدم کنترل، موجب معلولیت و کاهش شدید کیفیت زندگی به دنبال قطع عضو می شود، مطالعه ای توسط بجستانی و همکارانش در ایران تحت عنوان بررسی عوامل مستعد کننده ایجاد زخم پای دیابتی و پیامدهای آن در بیماران مبتلا به سندرم پای دیابتی بستری در مجتمع آموزشی درمانی حضرت رسول اکرم(ص) تهران طی سال های ۱۳۸۰-۱۳۷۵ انجام شد. هدف از این پژوهش بررسی فراوانی تعدادی از عوامل خطر در ایجاد زخم پا در بیماران دیابتی و پیامدهای این زخم در زمان مرخص شدن مبتلایان به این عارضه در یکی از مراکز آموزشی درمانی مهم مرکزی شهر تهران بوده است تا بدین ترتیب بتوانند ارزیابی هر چند کوچک اما با اهمیت در مورد این عارضه انجام داده و نتایج حاصل از این پژوهش را برای ایجاد یک زمینه آموزشی مناسب جهت کاهش نتایج وخیم این عارضه به کار ببرند. در این مطالعه توصیفی، مشاهده ای و گذشته نگر، تمام بیمارانی که با تشخیص سندرم پای دیابتی یا زخم پای دیابتی یا گانگرن پای دیابتی طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ بستری شده بودند، به این مطالعه وارد شدند. انتخاب نمونه ها به روش سرشماری صورت گرفت و ابزار جمع آوری اطلاعات چک لیست بود، سپس اطلاعات مورد نیاز از پرونده های مربوطه استخراج گردید و وارد نرم افزار آماری SPSS شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
جهت تعیین تفاوت معنی دار بین میانگین ها در چند گروه، از آزمون های تعقیبی[۵۹] و آنالیز واریانس یک طرفه[۶۰] و برای تعیین ارتباط بین متغیرهای کیفی از کای اسکویر استفاده شد. در این مطالعه پرونده ۱۳۰ بیمار بستری مورد بررسی قرار گرفت که ۳/۷۲ درصد آنها مرد و ۷/۲۷ درصد زن بودند. محدوده سنی جمعیت تحت مطالعه، ۳۳ تا ۸۲ سال بود و میانگین سنی آنها ۶۲ سال محاسبه شد. ۹/۳۶ درصد از بیماران سابقه قبلی بستری بعلت زخم پای دیابتی یا آمپوتاسیون دیابتی را ذکر می کردند. ۶/۷۴ درصد از بیماران جهت کنترل بیماری دیابت از داروهای پایین آورنده قند خون و رژیم غذایی و ۴/۲۵ درصد از انسولین استفاده می کردند. در ۸/۴۰ درصد از افراد تحت مطالعه سابقه مصرف سیگار و در ۵/۱۱ درصد از بیماران سابقه استفاده از کفش تنگ قبل از آخرین نوبت بستری وجود داشت. ۵۰ درصد از بیماران بیش از ۱۳ سال سابقه ابتلا به بیماری دیابت را داشتند. در ۵/۴۱ درصد موارد برای بیماران قطع عضو اندام تحتانی صورت گرفته بود و در ۱/۲۳ درصد موارد بیماران با بهبودی نسبی بصورت قطع ترشح و کاهش تورم و قرمزی با نسخه دارویی جهت ادامه درمان در منزل و در ۴/۳۵ درصد موارد با بهبودی کامل و توصیه های لازم مرخص شده بودند و ۷ نفر از بیماران به دنبال عمل آمپوتاسیون فوت کرده بودند. بعنوان نتیجه گیری کلی، این مطالعه توصیه می کند که با توجه به در دسترس بودن مراکز بهداشتی درمانی، آموزش کافی در زمینه مراقبت از پاها باید به صورت مداوم از طریق این مراکز یا از طریق رسانه های گروهی و عمومی به این بیماران داده شود. همچنین مراکز درمانی باید زخم های کوچک و غیرعفونی پاها در افراد دیابتی را درمان و پیگیری نمایند و تا بهبودی زخم اولیه ارتباط با بیمار وجود داشته باشد(۴۳)
از سوی دیگر در سال ۲۰۰۱ علی و همکارانش در کراچی مطالعه ای تحت عنوان زخم پای دیابتی با هدف تشخیص پای در معرض خطر، درمان سریع زخم های پا و پیشگیری از آمپوتاسیون انجام دادند. در این مطالعه توصیفی گذشتهنگر، ۱۰۰ بیمار مبتلا به مشکلات پای دیابتی که از سپتامبر۱۹۹۷ تا آوریل۱۹۹۹ در مرکز دیابت و غدد بقائی[۶۱] تحت نظر بودند، انتخاب و به این مطالعه وارد شدند. تاریخچه هر کدام از بیماران در پرسشنامه ثبت گردید که شامل اطلاعاتی از جمله سن، طول مدت ابتلا به دیابت، علت ایجاد زخم، مدت زمان ایجاد آن، سابقه قبلی زخم و سابقه اعتیاد به سیگار بود. هریک از بیماران از نظر نبض های محیطی، حس ها، رفلکس ها، خشکی پوست، دفورمیتی، کالوس و مشکلات ناخن معاینه و بررسی شدند و در اولین ملاقات از پای آنها عکس گرفته شد. در واقع این پرسشنامه، جهت بررسی فاکتورهای خطر تکمیل گردید. جهت بررسی گسترش خونرسانی در پاها، نبضهای محیطی اندام های تحتانی مانند نبض های فمورال، پشت زانویی، پشت پا و تیبیای خلفی از نظر تعداد و حجم بررسی گردید و بصورت مناسب، کاهش یافته و فقدان نبض ها نمره دهی شدند . جهت تشخیص نوروپاتی، حس ارتعاش پاها با یک دیاپازون دو شاخه ۱۲۸ هرتزی بررسی شد. حس لمس یا نوروپاتی حسی با بهره گرفتن از یک مونوفیلامنت ۱۰ گرمی بررسی گردید. سپس رفلکس پاشنه پا– زانو برای هر یک از بیماران بررسی شد. میزان شاخص توده بدنی، هموگلوبین گلیکوزیله، فشار خون و میزان پروتئین اوری هر یک از بیماران تعیین و ثبت گردید. از میان واحدهای مورد پژوهش، ۶۵ نفر مرد و ۳۵ نفر زن بودند. ۶۹ درصد افراد در گروه سنی ۶۰-۴۰ سال را قرار داشتند و طول مدت ابتلا به دیابت در ۵۸ درصد بیماران بیش از ۱۰ سال محاسبه شد. از میان ۱۰۰ بیمار مورد مطالعه، تنها یک نفر به دیابت نوع ۱ مبتلا بود و ۵۰ درصد بیماران دارای سابقه قبلی زخم پا بودند. هیچ کدام از بیماران از فاکتورهای خطر زخم پا اطلاعاتی نداشتند. ۷۰ درصد بیماران کنترل ضعیف قند خون داشتند و ۴۸ درصد BMI طبیعی داشتند. در این مطالعه، ۴۲ درصد بیماران زخم های نوروپاتیک داشتند و ۵۸ درصد آنان دارای زخم های ایسکمیک بودند. علت ایجاد زخم در ۲۹ درصد بیماران ناشناخته، در ۱۴ درصد بیماران تاول، در ۱۷ درصد تروما و بریدگی، در ۱۱ درصد سوختگی، در ۱۰ درصد خشکی پوست و کالوس، در ۱۶ درصد پوشش نامناسب پا و در ۶ درصد بیماران علل گوناگون از جمله عفونت های قارچی و گزش حشرات گزارش شد. طبق نتایج حاصل از این مطالعه، فاکتورهایی از جمله جنس مذکر، کنترل ضعیف قند خون و طول مدت ابتلا به دیابت بیش از ۱۰ سال با زخم پای دیابتی ارتباط معنادار(۰۰۵/۰P<) دارد و خطر ایجاد آمپوتاسیون با افزایش سن و طول مدت ابتلا به دیابت ۴-۲ برابر افزایش مییابد(۲۸).
از سوی دیگر مطالعه ای توسط حسینی و همکارانش در شهر قم در سال ۱۳۸۵ تحت عنوان تعیین عوامل خطر ساز زخم پای دیابتی در بیماران مراجعه کننده به کلینیک دیابت مرکز آموزشی- درمانی کامکار شهر قم انجام گرفت. هدف از این مطالع تعیین عوامل خطر زخم پای بیماران دیابتی مراجعه کننده به این مرکز است. جمعیت هدف، بیماران دیابتی بالای ۳۰ سال مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان کامکار قم بودند. در این مطالعه توصیفی- مقطعی، ۱۴۰ بیمار دیابتی بصورت متوالی انتخاب شدند. معیارهای خروج از این مطالعه شامل بیماران دیابتی کمتر یا مساوی ۳۰ سال و خانم های مبتلا به دیابت بارداری بوده است. برای گرد آوری اطلاعات از مصاحبه حضوری، معاینه بیماران و تکمیل پرسشنامه استفاده شد.
پرسشنامه شامل مشخصات فردی، سوابق بیماری ها و مصرف سیگار، اطلاعات مربوط به دیابت(شامل نوع درمان، عوارض مزمن، سابقه زخم پای قبلی، سابقه قطع عضو و سابقه آموزش مراقبت از پا)، معاینات فیزیکی(شامل اندازه گیری فشار خون قد و وزن و معاینه پا از نظر وضعیت ظاهری، عصبی و عروقی) و اطلاعات آزمایشگاهی بود.
پوست پا از نظر وجود پینه، ترک خوردگی و خشکی پوست معاینه شد و در صورت وجود زخم با بهره گرفتن از سیستم درجه بندی وگنر طبقه بندی شد. فرم ظاهری و بیومکانیک پا از نظر وجود بدشکلی کلی و تغییر شکل انگشتان، برآمدگی غیر طبیعی قسمت قدامی پا و محدودیت حرکت مفاصل انگشتان و برجستگی خارجی استخوان متاتارس اول بررسی شد.
معاینه مربوط به نوروپاتی بیماران در دو بخش انجام گرفت: ۱- بررسی نشانه های نوروپاتی با بهره گرفتن از پرسشنامهUK[62] ، که این پرسشنامه شامل ۵ سوال مربوط به نشانه های نوروپاتی می باشد. امتیاز کلی نشانه ها بصورت ۲ طبیعی، ۴-۳ خفیف، ۶-۵ متوسط و ۹-۷ شدید در نظر گرفته شد.
۲- معاینه پای بیماران بر اساس روش پیشنهادی گروه بین المللی مطالعه کننده پای دیابتی[۶۳] شامل ۴ قسمت احساس فشار با مونوفیلامان ۱۰ گرمی، ارتعاش با دیاپازون ۱۲۸ هرتزی، حس لمس سطحی با الیاف پنبه و رفلکس آشیل انجام گرفت. معاینات مربوط به عروق پای بیماران شامل نکات مهم در معاینه به نفع مشکلات عروقی مثل پاهای سرد، درد در استراحت و لنگیدن متناوب و نکات مهم در معاینه شامل وجود آتروفی زیر جلدی، پوست براق، ناخن های ضخیم، گانگرن و معاینات نبض ها شامل نبض پشت زانو، تیبیای خلفی و پشت پا بود. برای مقایسه یافته های بین گروه ها، از آزمون آنالیز واریانس[۶۴] استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS صورت گرفت و ۰۵/۰> P معنی دار تلقی شد. طبق نتایج حاصل از این مطالعه، میانگین سنی بیماران ۴/۵۲ سال و ۶۷ درصد بیماران زن، ۳۷ درصد بی سواد و ۱۰ درصد سیگاری فعال بودند و ۲۰ نفر از نمونه ها سابقه زخم قبلی داشتند که شایعترین محل زخم پا در انگشتان پا بود. همچنین مشخص گردید که هیچ یک از این ۱۴۰ بیمار در مورد مراقبت از پا، آموزش خاصی ندیده بودند. میزان شیوع نوروپاتی برای امتیاز کلی نشانه ها با آزمون UK در ۱۱۱ نفر دیده شد که در سه گروه خفیف (۴/۶%)، متوسط (۱/۱۷%) و شدید (۷/۵۵%) قرار گرفتند و در بین این سه گروه تنها سن (۰۳/۰> P) و طول مدت ابتلا به دیابت (۰۰۱/۰> P)، اختلاف معنی دار داشتند. همچنین بر اساس سیستم طبقه بندی IWGDF، بیماران در معرض خطر ابتلا به زخم پا به ۴ گروه تقسیم شدند و با هم مقایسه شدند، گروه صفر ۴۲ نفر(۳۰%)، گروه یک ۴۰ نفر(۵/۲۸%)، گروه دو ۳۸ نفر(۳/۲۷%) و گروه سه ۲۰ نفر(۲/۱۴%). در این چهار گروه، متغیرهایی از جمله سن، طول مدت ابتلا به دیابت و سطح سواد با خطر ایجاد زخم پا ارتباط معنادار داشتند. مطابق این یافته ها هرچه سن و طول مدت ابتلا به دیابت بالاتر و سطح سواد پایین تر باشد، بیماران بیشتری در گروه های با خطر بالاتر از نظر ایجاد زخم پا قرار خواهند گرفت.
نتایج این مطالعه بر اهمیت شناسایی زود هنگام افراد در معرض خطر و راهکارهای پیشگیری کننده در جهت کاهش هزینه های مربوط به مشکلات پا در بیماران دیابتی، به خصوص آموزش بیماران و بهبود کیفیت زندگی این افراد تاکید کرد. همچنین اهمیت توجه به طراحی برنامه های آموزشی قابل اجرا و گسترده را برای بیماران دیابتی در زمینه بهداشت و مراقبت از پا توسط مسئولان ذیربط گوشزد کرد(۲۲).
از آنجایی که گسترش و پیشرفت عوارض مزمن دیابت تا حد زیادی به کنترل قند خون وابسته است، شرا و همکارانش در پاکستان(کراچی) در سال ۲۰۰۴ مطالعه ای تحت عنوان شیوع عوارض مزمن و عوامل مرتبط با آن در بیماران دیابتی نوع ۲ انجام دادند. هدف از این مطالعه، تعیین شیوع عوارض مزمن و عوامل مرتبط با آن در بیماران دیابتی نوع ۲ بود. این مطالعه شامل ۵۰۰ بیمار مبتلا به دیابت نوع ۲ در محدوده سنی ۸۵-۲۵ سال بود که بطور تصادفی از میان بیمارانی که برای بررسی روتین به کلینیک سرپایی دیابت در پاکستان مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. همچنین افراد مبتلا به عفونت مجرای ادراری، زنان مبتلا به دیابت بارداری، افرادی با تورم شدید شکم و یا هرنی نافی و یا افرادی که به شرکت در این مطالعه راضی نبودند، از این مطالعه خارج شدند.
در این مطالعه مشخصات فردی، سابقه خانوادگی دیابت، ویژگی های سبک زندگی و سابقه درمان هایپرتانسیون، بیماری عروق کرونر، حوادث عروق مغزی و زخم پا مورد بررسی قرار گرفت. قد و وزن بیماران برای بدست آوردن BMI اندازه گیری و ثبت گردید. تعداد نبض های فمورال، پشت زانویی، تیبیای خلفی و پشت پایی شمارش شد و بصورت طبیعی، کاهش یافته، فقدان و پای آمپوته شده نمره دهی و ثبت شد. همچنین حس پا با مونوفیلامنت ۱۰ گرمی و رفلکس پاشنه پا- زانو هم بصورت قبل نمره دهی و ثبت شد و موارد کاهش یافته، فقدان و پای آمپوته شده به نفع نوروپاتی ثبت شد. پای بیماران مورد مطالعه از نظر وجود و فقدان کالوس، زخم بهبود یافته و یا زخم فعال بررسی گردید. همچنین کلسترول توتال، تری گلیسیرید، LDL، HDL، Cr و هموگلوبین گلیکوزیله اندازه گیری و ثبت شد. همه بیماران از نظر عوارض عروق کوچک و بزرگ مورد بررسی قرار گرفتند. چشم بیماران با افتالموسکوپ مستقیم مورد معاینه قرار گرفت و نقاط ریز خونریزی دهنده و وجود اگزودای سخت و نرم، رتینوپاتی زمینه ای در نظر گرفته شد. همچنین وجود یک یا بیشتر از یک مورد از این موارد(آنژین صدری، حمله یا سکته قلبی)، وجود عوارض عروق بزرگ در نظر گرفته شد. جهت بررسی نتایج آزمایشات بیوشیمیایی از همه بیماران نمونه خون و ادرار جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS نسخه شماره ۱۰ انجام گرفت.
طبق نتایج بدست آمده از واحد مورد پژوهش، ۱۶۰ نفر مرد و ۳۴۰ نفر زن با میانگین سنی ۶/۱۰ +۲/۵۵ سال بودند. میانه طول مدت ابتلا به دیابت ۷ سال محاسبه شد و ۸۷% آنها BMI بیشتر از حد طبیعی داشتند. ۴۶ درصد دارای سطوح بالای کلسترول و تری گلیسیرید بودند و ۸۰ درصد HDL کمتر از حد طبیعی داشتند. از میان واحدهای مورد پژوهش، ۴/۲۸ درصد هموگلوبین گلیکوزیله بیشتر از ۸ درصد، ۴۳ درصد رتینوپاتی، ۶/۳۹ درصد نوروپاتی، ۲/۲۰ درصد نفروپاتی و ۴ درصد زخم پا داشتند. عوارض عروق بزرگ در ۱۰۲ نفر مشاهده شد که از این میان، ۱۷ درصد آنژین صدری، ۵ درصد حمله قلبی و ۶/۲ درصد سکته قلبی داشتند. در تجزیه و تحلیل چند متغیری، نوروپاتی با طول مدت ابتلا به دیابت(۰۰۱/۰P=)، شاخص توده بدنی(۰۴/۰P=)، زخم پا(۰۲/۰P=)، نفروپاتی(۰۰۱/۰P=) و میزان هموگلوبین گلیکوزیله (۰۲/۰P=)ارتباط معنادار دارد؛ همچنین نفروپاتی با میزان هموگلوبین گلیکوزیله(۰۰۱/۰P=)، طول مدت ابتلا به دیابت(۰۵/۰P=) و افزایش فشار خون(۰۵/۰ P=) ارتباط معنادار دارد. از سوی دیگر رتینوپاتی با طول مدت ابتلا به دیابت(۰۰۱/۰P=) و زخم(۰۰۱/۰ P=) رابطه معنادار دارد. همچنین عوارض عروق بزرگ با طول مدت ابتلا به دیابت(۰۰۱/۰P=)، جنس(۰۰۱/۰P=) و سن(۰۴/۰P=) ارتباط معنادار دارد. در تجزیه و تحلیل رگرسیون لوجستیک، نفروپاتی با میزان هموگلوبین گلیکوزیله، فزایش فشار خون و رتینوپاتی ارتباط معنادار دارد. با توجه به نتایج بدست آمده، شیوع عوارض میکروواسکولار در بیمارانی که هموگلوبین گلیکوزیله آنها بیشتر از ۸% بود (کنترل نامناسب قند خون) و بیمارانی که افزایش وزن و فشار خون داشتند، بیشتر دیده شد(۲۰).
از آنجایی که نوروپاتی محیطی، شایعترین فاکتور خطر برای ایجاد زخم پای بیماران مبتلا به دیابت است و با بیش از ۸۰% زخم ها همراه است، مطالعه ای توسط طباطبائی و همکارانش در ایران (تهران) تحت عنوان شیوع نوروپاتی محیطی دیابت و فاکتورهای مرتبط با آن در سال ۲۰۱۰ انجام شد. هدف از این مطالعه برسی نوروپاتی محیطی در افراد مبتلا به دیابت و فاکتورهای مرتبط با آن بر اساس یافته های بالینی بود. در این مطالعه توصیفی- مقطعی ۱۲۴ بیمار مبتلا به دیابت که در سال ۲۰۰۴ بطور تصادفی به کلینیک دیابت بیمارستان دکتر شریعتی(تهران) ارجاع داده شدند، انتخاب شدند. بیمارانی که زخم پای دیابتی، آمپوتاسیون اندام های تحتانی، بیماری های اوتوایمیون، استئوآرتریت شدید مفاصل، نوروپاتی مادرزادی و اورمی مزمن داشتند و همچنین بیمارانی که بیش از ۱ ماه تحت درمان با داروهای ضد انعقاد، ضد افسردگی سه حلقه ای و یا دیگر درمان های نوروپاتی بودند، از این مطالعه خارج شدند. اطلاعات دموگرافیک (جنس، سن و طول مدت ابتلا به دیابت) هر یک از واحدهای مورد پژوهش جمع آوری و با پرسشنامه هایUK ، MNSI[65] و DNS[66] و آزمون مونوفیلامنت ۱۰ گرمی مورد بررسی قرار گرفتند. با بهره گرفتن از پرسشنامه UK، نوع، شدت و محل وجود علائم نوروپاتی در هر یک از بیماران بررسی گردید. همچنین با بهره گرفتن از ابزار غربالگری نوروپاتی میشیگان (MNSI) 4 فاکتور ظاهری پا (خشکی پوست، کالوس، فیشر و دفورمیتی)، زخم، رفلکس تاندون آشیل و حس ارتعاش(با یک دیاپازون ۱۲۸ هرتزی روی شست پا) بررسی و ارزیابی شد و نمره ی بیشتر از ۲، دفورمیتی در نظر گرفته شد. سپس بر اساس سیستم نمره دهی نوروپاتی دیابتی(DNS)، نوروپاتی حسی- حرکتی با بهره گرفتن از یک مونوفیلامنت ۱۰ گرمی و یک دیاپازون ۱۲۸ هرتزی، حس درد سطحی با بهره گرفتن از نوک سنجاق، تون عضلانی و رفلکس های تاندون های عمقی هم مورد بررسی قرار گرفت و نمره کل بیشتر از ۶، نوروپاتی در نظر گرفته شد. اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه های ذکر شده وارد نرم افزار SPSS نسخه ۱۵ شد و با بهره گرفتن از کای اسکوور، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون محاسبه و تجزیه و تحلیل شد و P کمتر و مساوی ۵۰۰/۰ معنادار در نظر گرفته شد.
طبق نتایج بدست آمده میانگین سنی بیماران ۵۳ سال و میانگین طول مدت ابتلا به دیابت ۱۰ سال محاسبه شد؛ از این میان ۶/۴۳ درصد بیماران مرد و ۴/۹۱% آنها به دیابت نوع ۲ مبتلا بودند. ۴۲ درصد بیماران از گزگز شدن اندام های تحتانی شکایت داشتند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که میان نتایج UK، DNS و MNSI و آزمون مونوفیلامنت ارتباط معناداری(۱۰۰/۰P<) وجود دارد. در این مطالعه شیوع نوروپاتی محیطی بر اساس پرسشنامه DNS و MNSI و آزمون مونوفیلامنت ۳۲ تا ۳۸ درصد گزارش شده است. اگرچه میزان شیوع نوروپاتی دیابتی بر اساس پرسشنامه UK، ۵۴ درصد محاسبه شد اما بیماران هنگام توصیف علائم مرتبط با نوروپاتی، اغراق می کردند و عوامل غیر مرتبط دیگری هم باعث افزایش شیوع نوروپاتی دیابتی بر اساس این پرسشنامه شد و علاوه بر آن بیماری های زمینه ای مانند استئوآرتریت زانو، لگن و مهره های کمری بر شدت شکایت بیماران تاثیر گذار بود. بر اساس موارد ذکر شده، شیوع نوروپاتی دیابتی تا حد زیادی به ابزار و معیار های تشخیصی مورد استفاده بستگی دارد. در این مطالعه از یک ابزار غربالگری جهت ارزیابی صحت شکایت بیماران استفاده شد که طبق نتایج آن حدودا” ۹۰ درصد بیماران کمتر از ۶۸ سال، هیچ علائم و نشانه ای از پلی نوروپاتی نداشتند. نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که میان سیستم نمره دهی DNS و MNSI (7/0r =) و میان آزمون مونوفیلامنت و DNS (6/0r =) همبستگی زیادی وجود دارد. نتایج بیانگر آن است که ترکیبی از آزمون MNSI و مونوفیلامنت، ابزار غربالگری مناسبی برای بررسی نوروپاتی محیطی دیابت فراهم می کند(۴۰).
از آنجایی که زخم های پای دیابتی در ۷۰ تا ۸۰ درصد موارد منجر به آمپوتاسیون اندام های تحتانی می شود، زوبیر و همکارانش در هندوستان در سال ۲۰۱۲ مطالعه ای تحت عنوان بروز عوامل خطر آمپوتاسیون در میان بیمارانی با زخم پای دیابتی در سومین بیمارستان مراقبتی شمال هندوستان انجام دادند. هدف از این مطالعه بررسی بروز عوامل خطر آمپوتاسیون در میان بیماران مبتلا به زخم پای دیابتی است. در این مطالعه آینده نگر، از میان ۴۶۹ بیمار دیابتی که به مرکز دیابت و غدد جاواهارلال[۶۷] مراجعه کرده بودند، ۱۶۲ نفر که از دسامبر ۲۰۰۸ تا مارچ ۲۰۱۱ دچار زخم پای دیابتی شده بودند به این مطالعه وارد شدند. وجود زخم های متعدد در طول یک نوبت بستری، بعنوان زخم مرحله اول در نظر گرفته شد و بدتر شدن زخم های قبلی بعنوان نتیجه نهایی ثبت گردید.
در این مطالعه تاریخچه و معاینه فیزیکی همه واحدهای مورد پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. سن، جنس، شاخص توده بدنی، طول مدت ابتلا به دیابت، کنترل قبلی قند خون، مدت زمان بستری در بیمارستان، وجود رتینوپاتی، نفروپاتی(کراتینین بیشتر از ۵/۱ میلیگرم یا وجود میکرو یا ماکروآلبومینوری)، نوروپاتی(درک حس مونوفیلامنت در ۲ ناحیه از ۱۰ ناحیه استاندارد کف پا)، بیماری عروق محیطی(وجود نشانه های ایسکمی و لنگیدن متناوب پا همراه با وجود یا عدم وجود نبض های پا از جمله نبض تیبیای خلفی)، افزایش فشار خون، اندازه زخم پا، سابقه مصرف سیگار و سابقه آمپوتاسیون قبلی و نتایج بالینی دیگر برای همه بیماران ثبت گردید. اندازه زخم با بررسی طول و عرض آن توسط متر اندازه گیری شد.
در زمان بستری شدن در بیمارستان، زخم ها بر اساس سیستم طبقه بندی دانشگاه تگزاس طبقه بندی شد و نمره یک به زخم سطحی بدون درگیری تاندون ها و کپسول ها اختصاص داده شد، نمره دو به زخمی اختصاص داده شد که به تاندون ها و کپسول ها نفوذ کرده باشد و زخم درجه سه به زخمی کفته شد که به استخوان ها و مفاصل نفوذ کرده باشد. زخم درجه صفر، زخم بهبود یافته بود و بیماران دارای زخم درجه صفر از این مطالعه خارج شدند.
در نهایت بیماران به دو گروه تقسیم بندی شدند: گروه اول افرادی بودند که آمپوتاسیون انجام داده بودند و گروه دوم بیمارانی بودند که آمپوتاسیون انجام نداده بودند. متغیرهای کمی بصورت میانگین و انحراف معیار نشان داده شدند. توزیع هر یک از متغیرهای پیوسته با بهره گرفتن از آزمون کولموگروف اسمیرنوف[۶۸] ارزیابی شد. اگر نتیجه بصورت طبیعی بدست آمد، شانس نسبی و شانس خطر با فاصله اطمینان ۹۵% در متغیرهای مستقل گزارش شد. تجزیه و تحلیل همه داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ۱۹ انجام شد و سطح اطمینان کمتر از ۰۵/۰ معنادار تعریف شد.
اکثر بیماران مرد بودند و همه بیماران نمره ۳-۱ سیستم طبقه بندی تگزاس را دریافت کردند. ۶/۲۹ درصد زخم درجه یک، ۵۸ درصد زخم درجه دو و ۳/۱۲ درصد زخم درجه سه داشتند. میانگین سنی واحدهای مورد پژوهش، ۴/۱۱±۱/۵۱ سال و میانگین طول مدت ابتلا به دیابت ۶/۴±۵/۱۳ سال محاسبه شد. ۸۲ نفر از بیماران نوروپاتی، ۷۲ نفر نفروپاتی، ۸۲ نفر رتینوپاتی و ۹۲ نفر افزایش فشار خون داشتند همچنین ۳۲/۴ درصد به بیماری های عروق محیطی مبتلا بودند. حدودا” ۶۰ نفر از واحدهای مورد پژوهش قبل از ورود به بیمارستان بیش از ۱ ماه زخم داشتند. عفونت زخم در ۴۸ نفر سطحی، در ۹۴ نفر زیرجلدی و در ۲۰ نفر از واحدهای مورد پژوهش استئومیلیت بود. در ۷/۶۹ درصد موارد در طی ۱ تا ۵ روز بستری در بیمارستان، کنترل ضعیف قند خون داشتند و ۷/۹۰ درصد موارد در زمان بستری در بیمارستان کنترل ضعیف قند خون داشتند. در ۴/۲۳ درصد موارد اندازه زخم کمتر از ۴ سانتی متر مربع بود و ۵/۷۶ درصد بیماران زخم بیشتر از ۴ سانتی متر داشتند. بر اساس نتایج بدست آمده از این مطالعه، فاکتورهای خطر برای آمپوتاسیون وجود بیماری های عروق محیطی، لکوسیتوز، نوروپاتی، نفروپاتی، افزایش فشار خون، اختلال در چربی های خون، استفاده بیش از حد از آنتیبیوتیک ها، استئومیلیت و درجه های بالای زخم است(۴۸).
.
فصل سوم
این فصل مشتمل بر مباحث روش پژوهش و ملاحظات اخلاقی است و مواردی که تحت عنوان روش پژوهش ارائه می گردد، شامل بیان نوع پژوهش، جامعه پژوهش، نمونه پژوهش، روش نمونه گیری، مشخصات واحدهای مورد پژوهش، محیط پژوهش، ابزار گردآوری داده ها، تعیین اعتبار و اعتماد علمی، روش گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده ها می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:47:00 ق.ظ ]




اعتبار کارکنان : این اصطلاح به مناسب بودن و حقوقی بودن تصمیم های مدیر در مورد نیروی انسانی اطلاق می شود.تصمیم های کارکنان باید به دلیل و مدرک همراه و بر خط مشی های عملکردگرا استوار باشد (حقیقی، ۱۳۸۰، ص ۱۸۷) .
تناسب عوامل محیطی : عوامل محیطی به عوامل خارجی گفته می شود که حتی با وجود توانایی، وضوح، حمایت و انگیزه برای شغل، بر عملکرد تأثیر می گذارند. عوامل محیطی عبارت اند از:رقابت، آیین نامه های دولتی، تدارکات و… (حقیقی، ۱۳۸۰، ص ۱۸۷) .
پایان نامه - مقاله - پروژه
از جمله موارد مهم ومطرح در مورد عملکرد شغلی چگونگی ارزیابی آن است مهم ترین مزایای ارزیابی جامع عملکرد شغلی کارکنان ، عبارتند از :
از نتایج ارزیابی جامع عملکرد شغلی افراد می توان در افزایش کیفیت تصمیم گیری سازمانی در همه زمینه ها ، یعنی ، از تصمیم گیری در زمینه افزایش حقوق و مزایای کارکنان گرفته تا تصمیم گیری در زمینه اخراج آنان استفاده کرد .
ارزیابی جامع عملکرد شغلی می تواند موجبات افزایش کیفیت تصمیم گیریهای فردی را در زمینه های گوناگون ، یعنی از انتخاب شغلی گرفته تا رشد و بهبود فردی برای تصدی مشاغل مهمتر در آینده فراهم آورد .
ارزیابی جامع عملکرد شغلی می تواند بر نقطه نظر کارکنان در زمینه وابستگی خود به سازمان ، اثر بگذارد .
از نتایج حاصل از ارزیابی جامع عملکرد شغلی کارکنان می توان به عنوان منبع و اساس منطقی و قابل دفاع برای تصمیم گیری در زمینه ارتقا ، افزایش حقوق و دستمزد ، انتقال ، ترغیب برای شرکت در دوره های آموزشی خاص و نظایر آن استفاده کرد ( ساعتچی ، ۱۳۸۹ ، صص ۱۲۶ ، ۱۲۷ ) .
شاید بتوان عوامل ذیل را برخی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر ارزیابی عملکرد دانست :
حساسیتهای شخصی افراد .
وجود سوءظن نسبت به ارزیابی به دلیل اینکه تا کنون مستمسکی برای تسویه حسابهای شخصی بوده است.
قوانین و مقررات سازمانی و دخالت اتحادیه ها به منزله عوامل برون سازمانی ( عباسپور ، ۱۳۹۱ ، ص ۲۱۷ ) .
همه افراد حق دارند و علاقمند هستند که از نتایج عملکرد روزانه خود آگاه باشند. این مسأله در مورد کارکنان وجه دیگری هم پیدا می‌کند و آن اینست که کارکنان علاقه دارند از نظرات سازمان در مورد خود مطلع گردند و از سوی دیگر سازمان نیز محقق است نظرات خود را در مورد منابع انسانی سازمان که از اصلی‌ترین سرمایه‌های سازمان بشمار می‌روند ابراز داشته و به اطلاع ایشان برساند ( خوشوقتی ، ۱۳۸۴) .
ارزشیابی عملکرد ، یکی از فعالیتهای مهم مدیریت منابع انسانی است ، زیرا از دستاوردهای آن می توان برای تصمیمها واقدامات بسیاری در زمینه ارزیابی و پرورش کارکنان استفاده کرد ( ال دولان ، اس شولر ، ۱۳۸۸ ، ص۳۶۰ ) .
ارزیابی عملکرد ، فرایند شناسایی ، مشاهد ه ، سنجش و بهبود عملکرد انسانی در سازمانهاست . این توصیف مقبولترین تعریف از ارزیابی است . هریک از مولفه های این تعریف به یک جزء مهم از فرایند ارزیابی اشاره می کند . مولفه شناسایی به فرایند تعیین اینکه روی چه حوزه هایی باید متمرکز شود ، مربوط می شود . شناسایی نوعا در برگیرند تحلیل شغل به منزله ابزاری برای تشخیص ابعاد عملکرد و ایجاد مقیاسهای رتبه بندی است . شناسایی به این معنی است که ارزیاب باید به طریقی معین کند که چه چیزی باید مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد ( عباسپور ، ۱۳۹۱ ،‌ص۲۱۳) .
ارزیابی عملکرد شغلی کارکنان ( چه به شیوه رسمی و چه به شیوه غیر رسمی ) ، باید به طور مداوم و در دوره های معینی از سال انجام گیرد
۲-۱-۲ نظریه های عملکرد شغلی
بالا بردن سطح عملکرد کارکنان یکی از اهداف زیربنایی هر سازمان در جهت تحقق استراتژی ها و راهبردهای آن است. در افزایش سطح عملکرد پرسنل، عواملی همچون انگیزش (شخص، بخواهد که کار را انجام دهد) ، توانایی(بتواند کار را انجام دهد ) و محیط (مواد و وسائل انجام کار را در اختیار داشته باشد ) دخیل اند و فقدان هریک از این عوامل به عملکرد ایشان لطمه خواهد زد ( اسدی ، کریمی ، رضایی ، ۱۳۸۷) .
موری اینسورت و نیویل اسمیت[۱۲] عملکرد ر ا تابع وضوح نقش ، شایستگی، محیط ، ارزشها، تناسب ترجیحی و پاداش می دانند. در معادله اینسورت و اسمیت عوامل عملکرد معادله مایر با عنوان شایستگی (به جای توانائی ) و تناسب ترجیحی (به جای انگیزش ) آمده است ( خاکپور ، یمنی ، پرداختچی ، ۱۳۸۷ ، ص ۵۶۶) .
همچنین روجلبرگ ( ۲۰۰۷ ) ، عملکرد را فعالیت هایی تعریف کرده است که به طور معمول بخشی از شغل و فعالیت های فرد است و باید آن را انجام دهد ( ذاکر فرد ، همکاران ، ۱۳۹۰ ، صص ۱۵ ) .
برنادین ( ۱۹۹۵) معتقد است که ” عملکرد را باید به عنوان نتایج کاری تعریف کرد زیرا که نتایج قوی ترین رابطه را با اهداف راهبردی سازمان ، رضایت مشتریان و مشارکت اقتصادی برقرار می کنند .”
کمپل[۱۳] نیز بر این باور است که در عملکرد ، رفتار وجود دارد و باید از نتایج متمایز باشد زیرا که برخی از عوامل سیستم ها می توانند نتایج را از بین ببرند . صاحب نظران سازمان عملکرد را به دو بعد عملکر زمینه ای و عملکرد وظیفه ای یا فنی تقسیم کرده اند ( رحیم نیا ، مرتضوی ، دلارام ، ۱۳۹۰ ، ص ۶۹ ) .
بورمن[۱۴] و ماتاویدلو [۱۵]بین عملکرد وظیفه ای و عملکرد زمینه ای تمایز قائل شدند ( براتی ، عریضی ، نوری ، ۱۳۸۸ ، ص ۱۲ ) .
بورمن و ماتاویدلو (۱۹۹۳)معتقدند هرچند بعضی از کارکنان یک سازمان سخنانی می گویند یا اقداماتی را انجام میدهند که موجب افزایش اثر بخشی سازمان محل کارشان می شود و این رفتارها نیز در ورای فعالیت شغلی آنان قرار می گیرد ؛ اما معمولا ارزیابی ها به این رفتارها توجه نمی شود ( حجازی ، شمس ، ۱۳۸۴ ، ص ۳۳) .
اما در رابطه با ارزیابی عملکرد برخی از محققین از جمله زرکش و بیز ( ۲۰۰۴ ) ارزیابی عملکرد را بخشی از جنبش بزرگ و درحال تکوین مسئولیت پاسخگویی میدانند. آنان معتقدند ارزیابی عملکرد میتواند یکی از بهترین شیوه های ارزیابی با رویکرد پاسخگویی باشد ( بابا جانی ، ستایش ، ۱۳۸۶ ، ص ۴۶) .
کنون و فرای ( ۱۹۹۲ ) از انجمن ملی حسابداران بریتانیای کبیر در مورد ارزیابی عملکرد به این جمله بسنده میکنند که آنچه ارزیابی میشود، بهبود خواهد یافت . کوک و همکاران (۱۹۹۵) معتقدند که سیستم ارزیابی عملکرد میتواند مشوق مدیران در ابتکار و پاسخگویی باشد و در شفاف سازی انتظارات و التزامات نیز به مدیران کمک نماید. آنان برای ارزیابی عملکرد کارکردهای متعددی را از جمله فرمولبندی بودجه،تخصیص منابع، برانگیختن کارکنان، بهبود خدمات و تقویت توان پاسخگویی برشمرده اند ( بابا جانی ، ستایش ، ۱۳۸۶ ، ص ۴۷) .
مورفی[۱۶] و کلولند [۱۷] (۱۹۹۵) معتقدند که با ارزیابی عملکرد شغلی کارکنان می توان به شیوه های مختلف به سازمان یاری رسانید ( ساعتچی ، ۱۳۸۹ ، صص ۱۲۵ ، ۱۲۶ ) .
۳-۱-۲ هوش هیجانی
دو هزار سال پیش افلاطون گفت: « تمام یادگیری ها دارای یک زیربنای هیجانی و عاطفی هستند».  بر اساس گفته ی افلاطون از آن زمان تا کنون دانشمندان، پژوهشگران و فیلسوفان زیادی در جهت اثبات یا نفی نقش احساسات در یادگیری، مطالعات زیادی انجام داده اند . متاسفانه تفکر حاکم در این ۲۰۰۰ سال این بود که هیجانها مانع انجام کر و تصمیم گیری صحیح می شوند و تمرکز حواس را مختل می سازند . در سه دهه گزشته حجم رو به رشد تحقیقات ، خلاف این مطلب را ثابت کرد . در سال ۱۹۵۰ دکتر ابراهام مازلو مقاله ای در زمینه ارتقا نیازهای هیجانی – جسمی ، معنوی و روانی نوشت که بعد از دوره رنسانس ، انقلاب و تحول عظیمی در زمینه تجلیل از مکتب انسان گرایی به وجود آورد . بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ نظریه مازلو موجب رشد و تحول علوم مربوط به توان و استعداد انسانها گردید . اما موضوع هوش هیجانی نخستین بار توسط پیتر سالووی[۱۸] و جان مایر[۱۹] در سال ۱۹۹۰ مطرح شد ( آقایار ، شریفی درآمدی ، ۱۳۸۶ ، صص ۷۱، ۷۲ ) .
در واقعیت امر ما دو ذهن داریم، یکی که فکر می کند و دیگری که احساس می کند. این دو راه متفاوت شناخت، در کنشی متقابل، حیات روانی ما را می سازند. ذهن خردگرا همان مقام درک و فهم است که به مدد آن قادر به تفکر و تعمق هستیم. ولی در کنار آن نظام دیگری نیز برای دانستن وجود دارد، نظامی تکانشی و قدرتمند و گهگاه غیرمنطقی، یعنی ذهن هیجانی. تقسیم ذهن به دو بخش هیجانی و خردگرا تقریبا مانند تمایزی است که عوام میان «قلب» و «سر» قائلند. احساس یقین حاصل از «گواهی  قلبی» بر درست بودن چیزی، متفاوت با گواهی عقلی و تا حدودی عمیق تر از آن است. نسبت کنترل عقلانی ذهن بر بخش هیجانی آن روند یکنواختی دارد; هر چه احساس شدید تر باشد، ذهن هیجانی مسلط تر و ذهن خردگرا بی اثر تر می گردد. به نظر می رسد که این ترتیب، از امتیازی سرچشمه می گیرد که تکامل طی اعصار متمادی به احساسات و ادراک های شهودی ما داده است تا راهنمای پاسخ های آنی ما در موقعیت های مخاطره آمیز باشند; زیرا گاها لحظه ای تامل برای فکر کردن درباره کاری که باید انجام شود، ممکن است به قیمت از دست دادن زندگی ما تمام شود. این دو ذهن در اکثر موارد بسیار هماهنگ عمل می کنند اما با این وجود، دو ذهن  خردگرا و هیجانی نیروهای نسبتا مستقل از هم هستند. عملکرد ذهن هیجانی بسیار سریع تر از ذهن  خردگراست. ذهن هیجانی بدون آنکه حتی لحظه ای درنگ کند تا بررسی کند که چه می کند، مانند فنر از جا می جهد و دست به عمل می زند. نقطه تمایز ذهن هیجانی از واکنش سنجیده و تحلیل گرایانه ای که مشخصه ذهن اندیشمند است، سرعت عمل آن است. اعمالی که از ذهن هیجانی سرچشمه می گیرند با قطعیت شدید و مشخص همراهند که حاصل روش جاری و آسان گیر ذهن هیجانی در نگریستن به اطراف است که می تواند برای ذهن خردگرا کاملا مبهوت کننده باشد. پس از فرو نشستن گرد و غبار یا حتی در میانه راه متوجه می شویم که داریم از خود می پرسیم «راستی چرا آن کار را کردم؟» این سوال نشانه ای از آن است که ذهن خردگرا در حال آگاهی یافتن از آن لحظه است اما نه با سرعت ذهن هیجانی. از متداول ترین پاسخ های هیجانی سریع و نپخته، ازدواج های غلط است; چرا که در حالات هیجانی[۲۰] ذهن انسان از تفکر منطقی خالی می شود و پس از فروکش کردن هیجان ها تازه می فهمیم که چه بلایی سر خود آورده ایم. ذهن هیجانی همانند یک شمشیر دولبه است; امتیاز بزرگ ذهن هیجانی در این نکته است که می تواند واقعیت هیجانی رادر یک لحظه دریابد (او از دست من عصبانی است، او دروغ می گوید، او فکر خطرناکی در کله دارد)، و دریک آن به قضاوتی شهودی دست بزند که به ما می گوید در مقابل چه کسی باید احتیاط کنیم، به چه کسی باید اعتماد کنیم و چه کسی درمانده است. ذهن هیجانی رادار ما برای اعلام خطر است. اگر ما (یا پیشینیان ما در طول دوران تکاملی) در برخی از این موارد منتظر ارزیابی عقل خردگرا می ماندیم نه تنها ممکن بود اشتباه کنیم، که حتی شاید زنده هم نمی ماندیم. اما همین ذهن هیجانی ممکن  است دردسرساز شود; مشکل اینجاست که این برداشت ها و قضاوت های شهودی از آنجا که در یک لحظه صورت می گیرند ممکن است اشتباه یا گمراه کننده باشند. حال با این مقدمه بهتر می توانیم مفهوم «هوش هیجانی» را دریابیم ( شریفی ، ۱۳۸۶ ) .
شواهد موجود نشان می دهند که هوش به تنهایی نشان دهنده موفقیت ما در زندگی و محیط کار نیست و عواطف نقش کلیدی در موفقیت سازمانی به عهده دارند . افراد هوشمند از نظر هیجانی می توانند اثربخشی را در تمام سطوح سازمانی گسترش دهند و نقش مهمی در کیفیت و اثربخشی تعامل اجتماعی با دیگران ایفاء نمایند (Suliman ‚ Al-Shaikh ‚ ۲۰۰۷ ‚P 208 ) .
چندین راه براى تعریف هوش وجود دارد . سه نظر متداول :
هوش عبارت است از توانایى یادگیرى.
هوش عبارت است از توانایى فرد در تطبیق با محیط خود.
هوش عبارت است ازتوانایىِ تفکر انتزاعى .
این سه تعریف مغایر یکدیگر نیستند. تعریف اول تأکید بر تعلیم و تربیت دارد.  تعریف دوم بر شیوه مواجهه افراد با موقعیتهاى جدید تأکید مى‏کند، و تعریف سوم ناظر بر توانایى افراد در زمینه استدلال کلامى و ریاضى است.  به این ترتیب، این سه توانایى با یکدیگر وجوه مشترکى دارند ( صدق پور ، بامدادی ، ۱۳۷۷) .
هیجان‌ها بخش اعظمی از زندگی را در بر می‌گیرند. حضور مستقیم و غیرمستقیم هیجان‌ها را می‌توان در استدلال و عقلانیت مشاهده کرد . بی‌اعتنایی به هیجان‌ها، عدم ‌مدیریت آنها و مسامحه در بیان آنها می‌تواند هزینه‌های گزافی را برای انسان درپی داشته باشد. پژوهش‌های نوین نشان می‌دهند که فقدان هوش هیجانی می‌تواند آثار مخربی را در زمینه‌های فردی و اجتماعی ایجاد ‌کند و برعکس، تحصیل و تقویت آن، زمینه‌ساز موفقیت‌های بزرگ خواهد بود. آموزش هوش هیجانی می‌تواند بستر مناسبی برای اعتلای فردی و اجتماعی در حوزه‌های مختلف و متنوع فرهنگ فراهم آورد ( میردریکوندی ، ۱۳۹۰ ، ص ۱۰۰ ) .
به اعتقاد برخی از صاحب‌نظران، هوش هیجانی در زندگی عادی اهمیت زیادی دارد. به نظر می‌رسد این فرض که برخی نمی‌توانند با هیجان‌های خود به خوبی کنار بیایند، روابط بین فردی مطلوبی ندارند، از سلامت روانی کمتری بهره‌مندند و موفقیت‌های شغلی کمتری را تجربه می‌نمایند، فرض معقولی است. حوزه هوش عاطفی به عنوان یک موضوع مورد مطالعه، از بطن روان‌شناسی علمی ظهور پیدا کرد، از این رو مربیان، روان‌پزشکان، متخصصان منابع انسانی و سایرین به این موضوع علاقمند شدند و بدین ترتیب، این حوزه توسعه یافت. از زمانی که مجله‌های معتبر علمی مقاله‌هایی در این زمینه به چاپ رساندند تا به امروز مجله‌ها و مقاله‌های پژوهشی، فعالیت‌های مربوط به این حوزه را گزارش می‌کنند (سیاروچی و همکاران ، ۱۳۸۴ ، ص ۲۱) .
هیجانها نقش مهمی را در زندگی ایفا می کنند . آنها به رویاها ، خاطرات و ادراک ما انرژی می دهند . هیجان[۲۱] به معنی تحریک ، تهییج ، سوق دادن و وادار کردن گرفته شده است . هیجانها معمولا به احساسات و واکنشهای عاطفی اشاره میکند .هیجانها حالت عاطفی هشیاری یا خودآگاهی است که در آن مفاهیمی همچون شادی ، غم و ترس ، نفرت یا عشق نهفته است . هیجان از حالتهای شناختی و ارادی متمایز است ؛ به عبارتی هیجان مربوط به احساسات به ویژه جنبه های خوشایند و ناگوار فرایند ذهنی است . به عبارت دیگر هیجانها احساساتی هستند که به زندگی شور و نشاط می دهند و اجازه می دهند شادیها و غمها ی زندگی را تجربه کنیم . بدون وجود هیجانها زندگی بی روح ، سرد و پوچ می شود . بدون هیجان هرگز نمی توانیم لذت خوردن یک ساندویچ داغ و خوشمزه ، ندامت از یک اظهار نظر خصمانه ، شعف ناشی از دیدن یک دوست قدیمی ، غم از دست دادن یک عزیز ، شادی به خاطر پیروزی تیم ملی فوتبال کشورمان را احساس کنیم ( آقایار و شریفی درآمدی ، ۱۳۸۶ ، صص۳۷ ، ۳۸) .
ویژگی مشترک هیجانها این است که چه خوشایند و چه ناخوشایند ، تنها در مغز باقی نمی مانند بلکه با تغییرات فیزیولوژیک و بدنی همراه هستند . احساس نوعی هیجان در مقابل یک تابلوی نقاشی یا شنیدن یک شاهکار موسیقی تنها این نیست که خیلی ساده بگوییم (( چقدر زیباست ! )). این ویژگی خیلی اهمیت دارد زیرا اجازه می دهد تا هیجانها از احساسات ساده تمیز داده شود .همچنین این ویژگی مبنای مجموعه تحقیقاتی است که درباره روابط بین هیجانها و جلوه های بدنی انها انجام گرفته است . برخی هیجانها از بدو تولد حضور دارد اما برخی دیگر بعدا ظاهر می شود . در هر دو مورد ، یاد می گیریم که هریک از هیجانهایی که می توانیم حس کنیم ،‌به طور همزمان در خود و دیگران تایید کنیم . برای صحبت کردن از هیجانها و سهیم کردن اطرافیان در آنها یادمیگیریم که هیجانها را با واژه های خاصی تبیین کنیم ، مثل شادی ، شعف ، غم ، رنج ، گناه ، ترس و خشم ( موکیلی و دانتزر ، ۱۳۸۴ ، صص۱۳۵ ، ۱۳۶ ) .
از سوی دیگر بررسیها نشان می دهند که هم عوامل فطری و هم عوامل آموختنی در بروز هیجان دخالت دارند . در واقع تعیین کننده های تکوینی اساس هیجانها را تشکیل می دهند ، اما تجلی و شکل نمایش آنها با تجربه ، محیط اجتمافی و فرهنگ ارتباط پیدا می کنند ( پارسا ، ۱۳۷۶ ، ص۲۶۴ ) .
۴-۱-۲ نظریه های هوش هیجانی
در بین روان شناسان ، سالووی و مایر (۱۹۹۰) به عنوان اولین کسانی که وجود یک مهارت شناختی مهم غیر از هوش را مطرح کردند ، شهرت یافته اند ( اسپکتور ، ۱۳۸۸ ، ص۱۲۹ ) .
هم چنین دکتر دانیل گلمن[۲۲] از نتیجه تحقیقات سالووی و مایر و سایرین در پرفروش ترین کتابش به نام هوش هیجان در سال ۱۹۹۵ استفاده کرد و در این زمینه ، دو برنامه شناخت خود و رشد اجتماعی برای مدرسه ینوهاون نوشت ( آقایار و شریفی درآمدی ، ۱۳۸۶ ، ص۷۳ ) .
از طرفی ثرندایک[۲۳] استاد دانشگاه کلمبیا اولین کسی بود که مهارت های هوش هیجانی را نام گذاری کرد. اصطلاحی که او به کار برد هوش اجتماعی بود که نشانگر مهارت افراد در کنار آمدن موثر با مردم است (برادبری و گریوز ، ۱۳۸۶ ، ص ۱۷ ) .
لئونل[۲۴] هم برای اولین بار مفهوم هوش هیجانی را به زبان آلمانی در سال ۱۹۶۶ به کار برد . دکتر ریون بارون[۲۵] هم پس از ۲۰ سال تحقیق پرسشنامه هوش هیجانی را ابداع کرد .تاکید باون بیشتر بر قابلیت های غیر شناختی بوده و پرسشنامه او میزان خودسنجی افراد در زمینه قابلیت‌های غیر شناختی را اندازه گیری می کرد که به نام پرسشنامه هوش هیجانی (EQI ) معروف است ( آقایار و شریفی درآمدی ، ۱۳۸۶ ، صص ۷۳ ، ۷۴) .
در مورد هیجان و هوش داروین [۲۶] ( ۱۸۸۴) معتقد است که بروز هیجان به صورتهای مختلف به خودی خود همیشه سودمند و کارآمد نیستند بلکه جلوه هایی از رفتارهای سازش پذیر قبلی هستند . پلوچیک [۲۷] نیز معتقد است که هشت هیجان اصلی یا واکنشهای بدنی الگودار وجود دارند که هرکدام با فرایند زیستی همه گونه ها مطابقت و سازگاری دارد . همچنین نظریه پردازان دیگراستدلال می کنند که هیجانها دارای بافت زیستی و فطری نیستند ، بلکه بارتاب و نمایش آنها معلول یادگیری است ( پارسا ، ۱۳۷۶ ، ص ۲۶۴) .
جان مایر [۲۸] معتقد است که هوش هیجانی مجموعه‌ای از توانایی‌های ذهنی است که به شما کمک می‌کند احساسات خود و دیگران را درک کنید و در نهایت به توانایی تنظیم احساسات خویش نایل گردید (الدر ، ۱۳۸۲ ، ص ۵۵ ) .
در این باره استیوهین[۲۹] نیز عقیده دارد که هوش هیجانی عبارت است از توانایی مهار عواطف و تعادل برقرار کردن بین احساسات و منطق، به طوری که ما را به حداکثر خوشبختی برساند ( استیو ، ۱۳۸۴ ، ص ۱۱) .
همچنین تراویس برادبری وجین گریوز[۳۰] می گویند هوش هیجانی همان توانایی شناخت، درک و تنظیم هیجان‌ها و استفاده از آنها در زندگی است ( برادبری و گریوز ، ۱۳۸۴ ،ص ۱۴۸ ) .
از دید گلمن، هوش هیجانی این گونه تعریف شده است : ” مجموعه ی مهمی که آن را هوش هیجانی می نامیم شامل تواناییهایی است که فرد بتواند انگیزه ی خود را حفظ نماید، در مقابل ناملایمات پایداری نماید و تکانشهای خود را کنترل کند و کامیابی را به تعویق بیاندازد، حالات روحی خود را تنظیم نماید و نگذارد پریشانی خاطر ، قدرت تفکر او را خدشه دار سازد ، با دیگران همدلی کند و امیدوار باشد ( رنجبردار ، ۱۳۸۹، ص ۱۲ ) .
گلمن نیز ادعا نمود که هوش هیجانی سازهای مناسب برای موفقیت شغلی و کاری و به طور کلی موفقیت در زندگی است ( گل پرور ، خاکسار ، ۱۳۸۹ ، ص ۲۰) .
دانیل گلمن ضمن مهم شمردن هوش شناختی[۳۱] و هوش هیجانی[۳۲] می گوید: هوش شناختی در بهترین حالت خود تنها عامل ۲۰ درصد از موفقیت های زندگی است در حالیکه ۸۰ درصد موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گرو مهارت هایی است که هوش هیجانی را تشکیل می دهند. در حقیقت هوش هیجانى عدم موفقیت افراد با ضریب هوش بالا و همچنین موفقیت غیرمنتظره افراد داراى هوش متوسط را تعیین مى کند. به طوریکه مطالعات انجام شده در زمینه هوش هیجانی بیانگر آن است که افرادی که دارای هوش شناختی بالا و هوش هیجانى پایینی هستند در زندگی کاری و خصوصی خود موفق نیستند و برعکس افرادی که هوش شناختی پایین و هوش هیجانى بالایی دارند به موفقیتهای بسیاری در زندگی کاری و خصوصی خود نائل می گردند. بنابراین هوش هیجانى پیش بینى کننده موفقیت افراد در زندگی کاری و خصوصی است ( مصطفی زاده ، ۱۳۹۰ ) .
گلمن ابعاد تاثیر پذیر از هوش هیجانی را شامل افزایش بازدهی شهصی ، موققیت شغلی ، پرورش و افزایش خلاقیت ، افزایش عملکردهای گروهی ، انگیرش و کاهش فشار روانی افراد میداند ( مقدم و همکاران ، ۱۳۸۷ ،ص ۱۰۰ ) .
به اعتقاد دیگینز[۳۳](۲۰۰۴) هوش هیجانی به افراد در زمینه آگاهی بیشتر از روش های بین فردی، شناسایی و مدیریت تأثیر عواطف بر تفکر و رفتار، توسعه توانایی تشخیص تحرکات اجتماعی در محیط کار و درک چگونگی مدیریت روابط و بهبود آن ها کمک می نماید . هوش هیجانی اما به طور کلی تعریف‌های هوش هیجانی به‌رغم ظاهر متنوع و متفاوتشان، همگی روی یک محور اساسی تأکید دارند و آن هم آگاهی از هیجانات، مدیریت آنها و برقراری ارتباط اجتماعی مناسب است (کریمی ، لیث صفار ، حسومی ، ۱۳۹۰ ، ص ۲ ) .
پیتر سالوی و جان مایر در سال ۱۹۹۰، مفهوم اساسی نظریه خود را برای اولین دفعه با عنوان «هوش هیجانی» به چاپ رساندند ( اکبر زاده ، ۱۳۸۳ ، ص ۶ ) .
سالوی ضمن اختراع اصطلاح (سواد هیجانی)[۳۴] به پنج حیطه اشاره کرد که عبارتند از: خودآگاهی(شناخت حالات هیجانی خویش(، اداره کردن هیجان‌ها (مدیریت هیجان‌ها به روش مناسب)، خود انگیزی، کنترل تکانش‌ها (تأخیر در ارضای خواسته‌ها و توان قرار گرفتن در یک وضعیت روانی مطلوب)، تشخیص دادن وضع هیجانی دیگران، همدلی، برقراری رابطه با دیگران . با وجود اظهارنظرهای مختلف درباره هوش هیجانی، می‌توان گفت سالوی و مایر نخستین تعریف رسمی از هوش هیجانی را در سال ۱۹۹۰ بدین صورت منتشر کردند : توانایی شناسایی هیجان‌های خود و دیگران و تمایز بین آنها و استفاده از این اطلاعات برای هدایت تفکر و رفتار فرد (جلالی ، ۱۳۸۵ ، ص ۵) .
در سال ۱۹۸۰، رون بارـ آن[۳۵] اولین بار مخفف بهره هیجانی[۳۶] را برای این دسته از توانایی‌ها به کار برد و اولین آزمون را در این مورد ساخت ( اکبر زاده ،۱۳۸۳ ، ص ۶ ). بار ـ آن، هوش هیجانی را عامل مهمی در شکوفایی توانایی‌های افراد برای کسب موفقیت در زندگی تلقی می‌کند رون بار- آن، با طرح الگوی چندعاملی برای هوش هیحانی، آن را مجموعه‌ای از استعداد‌ها و توانایی‌هایی می‌داند که افراد را در جهت سازگاری مؤثر با محیط و کسب موفقیت در زندگی آماده می‌کند؛ این توانایی‌ها در طول زمان تغییر و رشد می یابد با روش‌های آموزشی قابل اصلاح و بهبود است ( خامنه مهانیان ، ۱۳۸۵ ، ص ۳۱۰ ) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:47:00 ق.ظ ]