کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
|
|
|
مفهومیاست که حسی از ثبات و صداقت را ایجاد میکند. در عمق بیشتر، احساسات نیمه هشیار، ریشه داشتن، خوب بودن، معرفت نفس و احساس هدف داشتن عزت نفس، مسئولیت پذیری را ایجاد میکند. گروهی از نظریه پردازان نیز تعاریف متفاوتی را از هویت ارائه داده اند که اشاره به پاره ای از آنها میتواند مفید باشد. مارسیا[۷۴] (۲۰۰۸) با بهره گرفتن از تعریف اریسکون در مورد هویت، معتقد است که شکل گیری هویت یک رویداد مهم در رشد شخصیت است. تحکیم هویت در اواخر نوجوانی بیانگر پایان کودکی و شروع بزرگسالی است. شکل گیری هویت شامل ترکیبی از مهارت ها، باورها ارزش ها و همانند سازی های کوکی است که به یک کل کم و پیش یکتا و پیوسته تبدیل میگردد و برای نوجوان حسی از پیوستگی با گذشته و جهتگیری به سوی آینده را فراهم میکند.
 بورک[۷۵] (۲۰۰۷) معتقد است که فرایند هویت یک نظام کنترل ادراک است و هویت مجموع معانی به کار گرفته برای خود در یک نقش یا موقعیت اجتماعی را شامل میشود که فرد را به طور خاص تعریف میکند. واترمن (۲۰۰۹) جستجوی هویت را تلاشی میداند که فرد برای تشخیص بالقوه های “خود واقعی اش” انجام میدهد. برزونسکی (۲۰۰۷) هویت را یک نظریه راجع به خویشتن میداند و معتقد است که افراد به سبک ها و شیوه های مختلف به نظریه پردازی راجع به خودمیپردازند. هویت بعنوان فیلتر پردازش اطلاعات عمل میکند که باعث فعال سازی اطلاعات مرتبط به خود و ساختار دادن به آنها میشود. مفاهیم و اطلاعات مربوط به خود بر تصمیمات افراد برای پی گیری اهداف معین تأثیر میگذارد اگر چه همه افراد حسی از هویت را تجربه میکنند ولی در میزان و ثبات آن متفاوت هستند. واترمن (۲۰۰۹) عقیده دارد که اکتشاف و تعهد هویت به یک میزان در حوزههای مختلف صورت نمیگیرد. برای مثال پی گیری هدفهای تحصیلی و آموزشی در سالهای دبیرستان بیشتر به چشم میخورد و فشارهای اجتماعی و روان شناختی برای تصمیم گیری درباره رشته تحصیلی در پایان دبیرستان و تعهد نسبت به یک حرفه در دانشگاه موجب میشود که شناخت مرتبط با هویت دراین حوزه ها قبل ازتفکر در حوزه های دیگر اتفاق بیفتد و میتوان گفت که تعهدات تحصیلی و اکتشافهای آموزشی در دوران دبیرستان و تعهدات شغلی در دوران دانشگاه بیشتر شکل میگیرد. یکی از اهداف تحول در اوایل نوجوانی، شکل گیری هویت شخصی است که از ۱۳ سالگی شروع میشد با اینحال تغییرات اجتماعی – ساختاری در ملت های مختلف رسش و روان شناختی را تا اواخر نوجوانی به تاخیر انداخته است (واترمن، ۲۰۰۹). دیدگاه های نظری درباره هویت در یک تقسیم بندی کلی، رویکردهای نظری مربوط به هویت دو دسته تقسیم میشوند: رویکرد ساختاری به هویت رویکرد فرآیندی به هویت ۱- در رویکرد ساختاری، هویت یک ساختار است و در این رویکرد، به پیامدهای تشکیل هویت توجه میشود. اریکسون (۱۹۵۶) و مارسیا (۲۰۰۷) جزء نظریه پردازان این گروه محسوب میشوند (کرپلمن[۷۶]، ۲۰۰۹). ۲- در رویکرد فرایندی، به جای بررسی پیامدهای هویت به بررسی فرایند زیربنایی شکلگیری هویت پرداخته میشود (کرپلمن، ۲۰۰۹). از نظریه پردازان این گروه میتوان از بورک (۲۰۰۷)، کرپلمن (۲۰۰۹)، گروتیوانت[۷۷] (۲۰۰۵) و برزونسکی (۲۰۰۷) نام برد. رویکرد ساختاری هویت دیدگاه اریکسون اریکسون ضمن شرح مراحل تحول در گستره حیات و با تأکید بر “من” به جای “نهاد” و با تشخیص تأثیر فرهنگ، جامعه و تاریخ، از نظریه فروید، به عنوان پایه استفاده کرده است. وی تحول را به منزله ی انحلال فزاینده تعارض هایی میداند که ازتلاقی بین خواسته های متفاوتی که مبنای درونی و بیرونی دارند سرچشمه میگیرد. وی در نظریه هشت مرحله ای خود از تحول انسان، برای هر مرحله یک اوج یا بحران قائل است. این بحران لزوماً جنبه ناخوشایند و مرضی ندارد بلکه بیانگر یک نوع حساسیت یا شکست پذیری خاصی است که از عدم تعادل ناشی میشود عدم تعادل نیز نتیجه رشد امکانات بالقوه جدید در فرد است و بیشتر جنبه مثبت بحران (که هم پیامد و هم علت پیشرفت های تکوینی است) مدنظر است. او تعارض روانی – اجتماعی را “هویت در برابر اغتشاش هویت[۷۸]” نامیده و معتقد بود که نتایج موفقیت آمیز مراحل پیشین رشد زمینه را برای حل مناسب این تعارض آماده میسازند. افرادی که با درک ضعیفی از اعتماد[۷۹] به نوجوانی میرسند به سختی میتوانند آرمان هایی را بیابند که به آنها معقتد باشند و نوجوانی که “خود مختاری[۸۰] یا ابتکار[۸۱] ناچیزی دارند، گزینه ها را به طور فعال بررسی نمیکنند و آنها که فاقد حس ” سازندگی[۸۲]” هستند نمیتوانند شغلی را انتخاب کنند که با تمایلات آنها هماهنگ باشد. در پایان دروره کودکی، بحران تمامیت مطرح میشود. جوان میبایس فرد یکپارچه ای شود یعنی یک مرحله تحولی که با ویژگی هایی نظیر تغییرات ناشی از رشد بدنی، رسش جنسی و آگاهی اجتماعی مشخص میشود. تمامیتی را که میبایست کسب ش ود، حسی از هویت درونی نامیده میشود. همچنین اریکسون هویت را یک مؤلفه شخصی میداند. که در دوران نوجوانی اولویت خاصی پیدا میکند. او هویت من را با کار کردهایی نظیر یکسانی در طول زمان، انسجام درونی، ترکیبی از همانند سازی های موفقیت آمیز وحفاظت خود در برابر تجاربی از عدم تداوم که بر اثر رشد بیولوژیکی با تغییرات شرایط و موقعیت های زندگی به وجود میآید توصیف میکند. هویت، حسی از انسجام بین گذشته، حال و آینده “خود” است و شامل کوشش های فعال برای کشف احتمالات آینده برای “خود” در حیطه های مختلف است. تعهد هویت، فرآیندی است که از خلال آن، نوجوان تصمیم میگیرد که کدامیک از خودهای احتمالی رادنبال کند. هویت “من” و اغتشاش هویت دو پیامد بحران روانی – اجتماعی هستندکه در اواخر نوجوانی اتفاق میافتد و از نظر اریکسون این دوره از زندگی، زمانی برای شکل گیری تعهدات حرفه ای و ایدئولوژیک است. برای روبه رو شدن با وظایفی مثل تکالیف تحصیلی، بدست آوردن یک شغل و تبدیل شدن به یک شهروند خوب فرد نیازمند ترکیب همانند سازی های دوران کودکی به طریقی است که از یک طرف بتواند رابطه متقابلی با جامعه اش برقرار کند و از طرفی احساسی از تداوم “خود” را حفظ کند. همچنین اریکسون هویت را بر واژه های “خود” و"من” رجیح میدهد.زیرا تأکید این واژه ها بیشتر بر جنبه درونی شخصیت است. هویت من احساسی است که از تبادل فرد با واقعیت اجتماعی ناشی شده و هشایارانه تجربه میشود و در پاسخ به تغییرات محیط اجتماعی تغییر میکند.درک هویت خود مستلزم تقابل روانی – اجتماعی است. به عبارت دیگر نوجوان باید بین آن تصویری که از خود دارد و آن تصویری که از استنباط و انتظار دیگران، از خود دارد، هماهنگی ایجاد کند. در صورتی که نوجوان با اطمینان از خود، درککند که از دیگران متمایز و جداست، در حد معقولی ثبات رای و حس انسجام داشته ودر طول زمان تداوم دارد وقتی خود را شبیه به آن تصویری بداندکه دیگران از او دارند به احساس کامل هویت خوددست مییابد (مارسیا[۸۳]، ۲۰۰۷). فضیلیت مرتبط با شکل گیری موفقیت آمیز هویت، وفاداری است، وفاداری عبارت است از : توانایی زیستن بر طبق وظیفه شناسی و ثبات قدم خویشتن علی رغم تضادهای ناگزیری که بین ارزشها اتفاق میافتد. آنچه باعث این وفاداری است تعهد است و اریکسون تعهد را اساس هویت میداند و معتقد است متعهد شدن به یک سری عقاید، ارزش ها و طرز فکر از تکالیف مهم این دوره از زندگی است. دیدگاه مارسیا جیمز مارسیا (۲۰۰۷) بااستناد به نظریه اریکسون و از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با دانشآموزان مفهوم هویت را عملیاتی کرد. او در شکل گیری هویت، دو روند اساسی را بیان میکند: بحران[۸۴] و تعهد[۸۵]. “بحران” در واقع جستجوی هویت است و دوره ای است که فرد درباره تقلید و همانند سازی های گذشته، انتظارات، نقش ها و سنن اجتماعی پرسش گری میکند.در مورد علایق، استعدادها و جهت گیری های خود تأمل میکند و نقش و آرمان ها و اشکال مختلف هویت را مورد آزمایش قرار میدهد. تعهد، تصمیم گیری های نسبتاً بادوام و با ثبات نسبی در زمینههای مختلف هویت و جهت گیری تلاش های فرد به سوی این تصمیم گیری هاست؛ وی با ترکیب حضور یا فقدان بحران و تعهد، چهار پایگاه هویت را مشخص کرده است. هویت موفق[۸۶]: پایگاه فردی است که دوره ای از بحران را در پی یافتن نگرش های شخصی تجربه کرده و تعهداتی را به وجود آورده است.در این مرحله، فرد بین نیازهای درونی و خواستهای اجتماعی، سازش برقرار میکند. هویت دیررس (مهلت خواه[۸۷]): پایگاه فردی است که در حال حاضر در بحران است و جستجوی فعال و پرسش گری عمیق را در زمینه هویت تجربه میکند، اما هنوز به تعهداتی نرسیده است. هویت زودرس[۸۸]:پایگاه فردی است که بدون داشتن دوره ای از بحران وجستجو، تعهداتی را پذیرفته است که اساس آنها، تقلید وهمانند سازی های دوران کودکی و ارزش های والدین است. هویت مغشوش (سردرگم)[۸۹]: پایگاه فردی است که دوره ای از بحران را تجربه نکرده و به تعهداتی نرسیده است. اگرچه ممکن است در گذشته دوره ای از بحران را برای جستجوی هویت تجربه کرده باشد، اما در حل این بحران توفیقی نداشته است و برای پرسش هویت خود، به جوابی نرسیده است و اکنون نیز در این زمینه نگرانی و دل مشغولی ندارد. مارسیا (۲۰۰۷) اعتقاد دارد که ساختار هویتی که به خوبی شکل گرفته باش، انعطافپذیر است و در برابر تغییرات اجتماعی و روابط، باز و گشوده است.این گشودگی موجب میشود که سازماندهی های مجدد فراوانی در محتوای “هویت من” فرد در طول زندگی انجام گیرد واترمن (۲۰۰۹) معتقد است اگر چه اریکسون و مارسیا، هر دوبه موضوع واحدی اشاره دارند، اما عناصر توصیفی و عملکردهای متفاوتی را مورد نظر قرار میدهند. از نظر اریکسون، هویت یک احساس ذهنی از کلیت است که میتواند هشیار یا ناهشیار باشد و ترکیبی از همانند سازی را شامل میشود که بیانگر محرکهای روانشن اختی با ارزش، هم برای خود فرد و هم برای دیگران مهم در اجتماعی است. عملکرد هویت نیز انسجام درونی، تداوم در طی زمان و بیان خویشتن است. از نظر مارسیا، ساختار هویت مورد توجه است. خصوصاً به عملکرد آن در سازماندهی و هماهنگی جنبه های مختلف فیزیکی و روانشناختی و اجتماعی شخص توجه میشود که هم به کسب تمایز از دیگران و هم به انسجام درونی فرد کمک مینمایدپارادایم پایگاه هویت را بر اساس دو بعد “اکتشاف و تعهد” طراحی کرد که عمدتاً بر پیامدهای شکل گیری هویت تمرکز دارد. لوکس[۹۰] و همکاران (۲۰۰۷) شکل گیری هویت را به صورت فرایند پویاتری در نظر گرفته اند و هر بعد را در شکلگیری هویت از یکدیگر متمایز کرده اند. آنها اکتشاف درعرض و اکتشاف در عمق را متفاوت از یکدیگر میدانند. اکتشاف در عرض، بررسی گزینه های مختلف هویت، توسط نوجوانان است. در حالیکه اکتشاف در عمق، به معنای تمرکز بیشتر برای به دست آوردن اطلاعاتی است که به ارزیابی مجدد تعهداتی که تا کنون شکل گرفته اند کمک میکند. اکتشاف در عمق و ارزیابی مجدد تعهدات فرد، شکل گیری هویت را به عنوان یک فرایند مداوم مورد تأکید قرار میدهد. اکتشاف در عرض با نشانه های افسردگی رابطه نشان میدهد و احتمالاً نشانه بحران هویت است. اکتشاف در عمق به میزان کمیبا سازگاری، رابطه مثبت نشان میدهد، همچنین بین شکل گیری تعهد و میزان همانندسازی با این تعهد (ساختن تعهد در مقابل هماندسازی با تعهد) تمایز قائل شده اند. آنها دریافتند که دو بعد تعهد با بهزیستی روانی رابطه دارد. رویکرد فرآیندی به هویت دیدگاه بورک (نظریه کنترل هویت) بورک (۲۰۰۷) در مطالعه مفهوم سازی فرآیندهای خود، نکات مشترک موجود در نظریه های ساختاری و فرآیندی را چنین عنوان میکند. هویت ها معانی هستند که شخص به خود به عنوان یک موضوع، در یک موقعیت اجتماعی یا یک نقش اجتماعی نسبت میدهد. هویت ها رابطه ای اند، یعنی یک هویت علاوه بر این که با نقش ها رابطه دارد، در ارتباط با هویت های متقابل (هویت افراد دیگر) هم معنا میشوند. هویتها بازتابیاند، به این معنا که هویت ها عملکردها را متأثر میسازند و این عملکرد، به وسیله خود و بر اساس نوع هویتی که بر آن دلالت دارند ارزیابی میشوند و هویت باز خوردی با هویت واقعی مقایسه میشود. هویت ها منبع انگیزه اند (بورک، ۲۰۰۷). تلاش های پی گیر بورک از دهه هشتاد تا به امروز در قالب نظریه هویت وی تبلور یافته است. بنابراین نظریه، فرایندهویت، یک نظام کنترل- به خصوص یک نظام کنترل ادراک است. هویت، مجموعه ای از معانی به کار گرفته برای خوددریک نقش یاموقعیت اجتماعی است که فلانی بودن (کسی که یک شخص است) را تعریف میکند .این مجموعه از معانی برای این که شخص چه کسی است به عنوان هنجار یا مرجع به کار میرود.طبق نظر بورک افراد در مواجه با موقعیت های گوناگون، به منظور هماهنگ کردن ادراک خویشتن با معیارهای درونی که برای خود دارند، به صورت خود تنظیم عمل میکنند.این خودتنظیمیهمواره جاری است و اغلب به کمترین میزان توجه و دقت نیاز دارد. بنابراین تنها زمانی که شرایط به هنجار پیوسته موافق، در موقعیتی به هم بخورد، توجه افراد جلب میشود (استتس و تسوشیما[۹۱]، ۲۰۰۸). هنگامیکه یک هویت فعال میشود (فرایند تایید خود)، یک یا چند حلقه بازخورد به کارمیافتد. هر حلقه چندین مؤلفه دارد: یک هنجار درونی هویت یا مجموعه مرجع (مجموعه معانی خود)، یک درونداد از موقعیت (ادراکات معانی مرتبط با خویشتن)، فرآیندی که این درونداد را با هنجار مقایسه میکند (یک مقایسه گر) و یک برونداد یا رفتار. هنجار هویت شامل معانی مربوط به خود است که به نقش های اجتماعی نوجوان و عضویت وی در گروه مربوط میشود.درونداد یا ادراکات مربوط به خویشتن، یعنی این که شخص خودش را در یک موقعیت چگونه میبیند.این ادراک حاصل از ارزیابی ها و بازخوردهای بین فردی حاصل از رفتار نوجوان است. مقایسه گر یک مکانیزم درونی است که این دروندادها (ادراکات خویشتن) را با هنجارهای درونی هویت مقایسه میکند و تفاوت بین آن ها را ثبت میکند. نتیجه این مقایسه، برونداد یا رفتار است. این رفتار به منظور حفظ سازگاری میان درونداد و معانی هویت صورت میگیرد و در صورت هماهنگی درون داد و هنجار هویت، رفتار استمرار مییابد. در صورتیکه اختلاف فاحشی بین درونداد و هنجار ثبت شود، رفتار جهت تغییر و موقعیت و هماهنگ کردن این دو، تغییر میکند. نمودار (۲-۱) شکل گیری هویت را از طریق فرایند سیبرنتیک نشان میدهد همان طور که در تعاریف فوق به آن اشاره شد، باز خورد بین فردی دریافت میشود (A) و منجر به یک ادراک خویشتن میشود (B) که توسط مقایسه گر با درون داد © معیار هویت مقایسه میشود. هنگامیکه هنجار و ادراک خویشتن ناهماهنگ باشد، خطا یا اختلالی به وجود میآید (D) که برای تایید رفتار منجر به اصلاح هویت درهم ریخته قبلی میشود. برای این که اصلاح صورت گیرد رفتار شناختی ممکن است ادراکات خویشتن را به طور منظم شکل دهد (E). یا رفتار اجتماعی ممکن است موقعیت بین فردی را تغییر دهد (F) که منجر به بازخوردهای اجتماعی جدید (A) میشود. معیار اصلی هویت هنگامیبه دست میآید که رفتار، بین ادراکات خویشتن و معیار هویت هماهنگی ایجاد کند، اما هنگامیکه دوباره رفتار نتواند باعث هماهنگی بین ادراک خویشتن و معیار هویت گردد روش دیگری را برای هماهنگی با معیار هویت خویشتن به کار می گیرد (G). نمودار ۲-۱٫مؤلفه های فرایند کنترل هویت (اقتباس از بورک، ۲۰۰۷) کار سیستم کنترل هویت به ترموستات شبیه است.این سیستم، هماهنگی بین دروندادها و معیارها درونی را به طور مستمر بازنمایی میکند و تنها زمانی فعال میشود که یک عدم هماهنگی و اختلال را مشاهده کند. قسمت بالای نمودار ۲-۱، پاسخ سیستم را به بازخوردهای درونی موافق وسازگار نشان میدهد.این بازنمایی هیچگونه اختلال و ناهماهنگی را بین ادراکات خود و هنجارهای هویت نشان نمیدهد. موقعی که برخوردهای بین فردی منجر به ایجاد ادراکی از خویشتن میشود که با هنجارهای هویت موافق نیست همان طور که در قسمت پایین نمودار ۲-۱ مشاهده میشود یک اختلال ایجاد میشود که بین اختلال و عدم هماهنگی منجر به تجربه یک فشار هیجانی و فعال شدن فرایند کنترل میشود. در این جا رفتار، به عنوان پاسخ به یک سیستم کنترل، فعال شده، برای به حداقل رساندن این فشار هیجانی، صادر میشود. نمودار ۲-۲٫ پیامدهای با خورد هماهنگ و ناهماهنگ درباره هویت فرد (کرپلمن، ۲۰۰۸) از لحاظ نظری، فرایند فعال کنترل تا زمانی که هنجارهای هویت اصلاح شوند ادامه دارد و سپس سیستم به حالت غیر فعال باز میگردد (کرپلمن، ۲۰۰۸) دیدگاه برزونسکی به هویت برزونسکی (۲۰۰۷) با استناد به نظریه کنترل هویت، به ارائه مدلی پرداخته است، که روی تفاوت های فردی در زمینه پردازش شناختی – اجتماعی نوجوانان در رویارویی یا اجتناب از سازماندهی یا سازماندهی مجدد مسائل مربوط به هویت تأکید میکند. در پنج دهه اخیر اغلب تحقیقات مربوط به هویت بر اساس پایگاه های چهار گانه هویتی که توسط مارسیا (۱۹۶۶) مطرح شد انجام شده است. یکی از محدودیت های مدل پایگاهی هویت این است که جنبه های گوناگون هویت از قبیل: فرایند، محتوی و ابعاد ساختاری، در قالب دسته بندی افراد در این چهار پایگاه از هم متمایز نمیشوند. بر اساس مدل شناختی – اجتماعی[۹۲] برزونسکی( ۲۰۰۷) هویت به عنوان نظریه “خود” در نظر گرفته میشود. نظریه “خود” یک ساختار مفهومیمتشکل از مفروضه ها، اصول موضوعه و ساختارهای مرتبط با خود است که ضمن تعامل نوجوان با دنیای فیزیکی و اجتماعی شکل میگیرد. هویت شامل دانش رویه ای یا طرحواره ها و ساختارهای شخصی برای درک و ساختن حسی از وقایع و تجارب شخصی است (اپستین، ۲۰۰۹). برزونسکی معتقد است که نظریه “خود” به عنوان چارچوب ارجاعی برای پردازش و تفسیر اطلاعات مرتبط با خود است. بنابراین نظریه “خود” نه تنها از رفتارهای پیشین سرچشمه میگیرد، بلکه شامل راهبردهای پردازش اطلاعات است که به کوشش های فرد برای سازگاری و روبه رو شدن با موقعیت های زندگی جهت میهد. افراد از راههای مختلف درباره “خود” نظریه پردازی میکنند و در تصمیم گیری، پرداختن به مسائل شخصی و پردازش اطلاعات به صورت های متفاوتی عمل میکنند و این تفاوتهای فردی به عنوان فرآیندهایی در نظر گرفته میشوندکه ضمن آن ملاک های هویتی درونی سازی میشوند و به عنوان راهی برای تنظیم رفتار، مورد استفاده قرارمیگیرند. (برزونسکی، ۲۰۰۷). به نظر کلی[۹۳] (۲۰۰۸) افراد برای درک تجارب، سازه های شخصی را شکل میدهند که انتخاب، سازماندهی و درک محرک های محیطی را اداره میکند. حقایق ذاتاً معنادار نیستند. آنها همیشه درون سیستمیاز سازه ها تفسیر میشوند. تفسیرهای شخصی از وقایع و نه خود وقایع، واقعیت شخصی را تشکیل میدهند. اگرچه مفهومسازی فرایندی هویت مفید است، اما این نظریه به تنهایی یک دیگاه ساده و تحریف شده را فراهم میآورد. اگرچه فرایند ممکن است ساختار “خود” افراد را تحت تاثیر قرار دهد، لیکن تحول ساختاری نیز متعاقباً بر فرایندهایی را که افراد مورد استفاده قرار میدهند، تاثیر میگذارد. هویت یک ساختار چند وجهی است که ابعاد وابسته به یکدیگر نظر فرایند، ساختار، کارکرد، بافت و محتوا را شامل میشود. سنجش سبک هویت، تنها روی یک بعد از هویت تمرکز میکند (برزونسکی، ۲۰۰۷). فرایند هویت
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 03:49:00 ق.ظ ]
|
|
بازاریابی اجتماعی: بازاریابی اجتماعی کاربرد فناوری های بازار یابی تجاری برای تحلیل، طراحی، اجرا و ارزیابی برنامه های طراحی شده به منظور تأ ثیر گذاری بر رفتار اختیاری مخاطبان هدف به جهت ارتقای سطح رفاه فردی آنها و جامعه شان است (آندریسین، ۱۹۹۵)[۶].
 وفاداری[۷]: اولیور(۱۹۹۹)[۸] وفاداری را به شرح زیر تعریف می کند: “وفاداری به یک تعهد قوی برای خرید مجدد یک محصول یا خدمت برتر در آینده اطلاق می شود، به صورتی که همان مارک یا محصول علی رغم تأ ثیرات و تلاش های بازاریابی بالقوه ی رقبا خریداری گردد( بیل و همکاران،۲۰۰۴)[۹]. رفتار مطلوب اجتماعی[۱۰] : جنبه ای از رفتار انسان که پیامدهای مثبتی برای دیگران به دنبال دارد، رفتاری که به قصد کمک کردن به دیگران، صرفا به خاطر نوع دوستی و نه به منظور رسیدن به منفعت خاصی انجام می شود(آذربایجانی و همکاران، ۱۳۸۵). مشتری مداری (توجه به مخاطب)[۱۱]: مشتری مداری به مجموعه باورهای اطلاق می شود که رفتار فرد را به سمت مشتریان و مراجعان هدایت می کند. در واقع زیر بنای این باورها، این نظر است که آنچه مورد توجه و علاقه مراجع یا مشتری است نسبت به هر چیز دیگری اولویت دارد(گل پرور و نادری ۱۳۸۸). ماهیت( خدمات )[۱۲]: خدمت، فعالیت یا منفعتی است که یک طرف به طرف دیگر عرضه می کند که اساسا نامحسوس بوده و مالکیت چیزی را در بر ندارد نتیجه ممکن است محصول فیزیکی یا غیره مادی باشد(کاتلر،۱۳۸۲). آمیزه بازاریابی اجتماعی[۱۳]: مجموعه ای از ابزار های قابل کنترل که با ترکیب آنها، امکان پاسخ گویی به بازار هدف و گروه مخاطب وجود دارد) کاتلر وآرمسترانگ، ۱۹۹۹ (. ۱-۷-۲- تعاریف عملیاتی بازاریابی اجتماعی: در این پژوهش بازار یابی اجتماعی با بهره گرفتن از مدل مفهومی تحقیق از طریق چهار عوامل رفتار مطلوب اجتماعی کارکنان، آمیزه بازاریابی اجتماعی، توجه به مخاطب (مشتری مداری) و ماهیت خدمات بانک قرض الحسنه مهر ایران در شعب استان ادربیل و میزان تأثیر این عوامل در افزایش سطح رفاه فردی و اجتماعی مخاطبان و جامعه مورد سنجش قرار خواهد گرفت. وفاداری: در این پژوهش وفاداری با بهره گرفتن از مدل مفهومی تحقیق که میزان تاثیر بازار یابی اجتماعی (رفتار مطلوب اجتماعی کارکنان، آمیزه بازاریابی اجتماعی، توجه به مخاطب (مشتری مداری) و ماهیت (خدمات) در وفاداری مشتریان بانک قرض الحسنه مهر ایران شعب استان اردبیل مورد ارزیابی قرار می گیرد تا مشخص شود کدام یک بیشترین تأثیر را در ایجاد وابستگی روانی و فکری مشتریان این بانک را دارد. رفتار مطلوب اجتماعی: در این پژوهش رفتار مطلوب اجتماعی با گویه های مانند برخورد مؤدبانه، محترمانه و دوستانه، همدردی کردن و نودوستی، گوش دادن و اهمیت دادن به پرسشها و مشکلات مشتریان با صبر و حوصله، خدمت عاشقانه و صادقانه، رعایت عدالت و عدم تبعیض در ارائه خدمات و غیره مورد ارزیابی قرار می گیرد. مشتری مداری (توجه به مخاطب): آنچه که مورد توجه مشتری است و رفتار های که در جهت رضایتمندی مشتریان می باشد. در این پژوهش با گویه های مانند سرعت بالای ارائه خدمات بانکی به مشتریان، اقدام طبق وعده های قبلی به مشتریان، درک موقعیت ها و نیاز های مشتریان و توجه به آنها، حل صادقانه مشکلات مشتریان، مناسب بودن ساعت کاری، اعطاء هدایا و لوح تقدیر به مشتریان خوش حساب و دایمی، رسیدگی به شکایات مشتریان در اسرع وقت، استقبال از مشتریان و درخواست کمک به آنها، گوش دادن به سخنان مشتریان و شنونده خوب بودن، دریافت دیدگاه ها و نظرات مشتریان در خصوص خدمات بانک، ایجاد باشگاه مشتریان و غیره مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. ماهیت( خدمات ): ماهیت خدمات در این پژوهش با گویه های مانند تررویج سنت قرض الحسنه در جامعه، ترویج بانکداری خرد و بانکداری اسلامی و رفع نیازهای ضروری اقشار کم درآمد و برقراری عدالت اجتماعی سنجیده می شود. آمیزه بازاریابی اجتماعی: در این پژوهش میزان تاثیر آمیزه بازار یابی اجتماعی (محصول، قیمت، مکان و ترویج) از عوامل بازاریابی اجتماعی در جذب مشتریان مورد ارزیابی قرار می گیرد یعنی کلیه اقداماتی که بانک انجام می دهد تا مشتری را به استفاده از خدمات خود ترغیب نماید. محصول مبنای است که سایر عناصر آمیخته بازاریابی بر اساس آن تعیین می شوند. محصول در بازاریابی اجتماعی به عنوان رفتار مطلوب و مزایای مربوط به این رفتار تلقی می گردد که بازاریابی اجتماعی برای عرضه آن به مخاطبان هدف تلاش می کنند. در این پژوهش خدماتی که بانک در جهت افزایش رفاه جامعه عرضه می کند بعنوان محصول در نظر گرفته می شود و با گویه های مانند ارائه تسهیلات قرض الحسنه جهت ( ازدواج، تأ مین مسکن جوانان، درمان بیماران، کار آفرینان، دانشجویان و نخبه گان، تعویض خودروهای فرسوده، ایجاد اشتغال، واحدهای صنعتی که اصول زیست محیطی رعایت می کنند وغیره ) انجام فعالیتهای خیر خواهانه و بشر دوستانه، صدور کارتهای اعتباری قرض الحسنه برای کارمندان و کارگران، مشارکت در ساخت مساجد، مدرسه و بیمارستان در مناطق محروم، مشارکت در آزادی زندانیان مالی و دیه و جشن نفس، مشارکت در طرحهای ارتقای امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، پرداخت تسهیلات بلند مدت و غیره مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. قیمت در بازاریابی اجتماعی به هزینه ای بر می گردد که مخاطب در سازگاری با رفتار جدید متحمل می شود و هدف بازاریابی اجتماعی ایجاد این ادراک و آگاهی است که مزایای حاصله برابر یا بیشتر از هزینه های متحمل شده است. در حقیقت قیمت را می توان به هزینه های پولی و غیره پولی تقسیم نمود که البته هزینه های غیره پولی به بازار یابی اجتماعی مربوط تر است و می تواند شامل هزینه های عاطفی، ساختاری، جغرافیای و فیزیکی باشد در این تحقیق قیمت با گویه های مانند پرداخت تسهیلات قرض الحسنه، دادن تخفیف در ارائه خدمات بانکی به افراد خیر و مشتریان اصلی، دادن تخفیف در ارائه خدمات بانکی به افراد تحت پوشش سازمانهای حمایتی، موسسات خیریه و اقشار کم درآمد، نرخ پایین کارمزد خدمات بانکی برای سازمان های فرهنگی، عام المنفعه، موسسات خیریه، بنگاه های اشتغال زا و کار آفرین، ارائه خدمات سریع و به موقع به مشتریان، ارائه خدمات غیرحضوری، تسهیل در اعطای وام و تسهیلات تسریع در روند اغطای آنها، انجام کار یا خدمت وعده داده شده در زمان معین و در کمترین زمان، کاهش تشریفات زائد اداری در ارائه خدمات و غیره مورد سنجش قرار خواهد گرفت. مجموعه های از سازمانهای وابسته به همدیگر است که کارشان تدارک کالا یا خدمت برای استفاده یا مصرف است که در اینجا شعبات بانک می باشد. بازاریابی اجتماعی همیشه به مبنای یک محصول فیزیکی نیست اگرچه ممکن است آن را نیز شامل شود. اطلاق واژه ای مکان ویا توزیع نمی تواند برای آن مناسب باشد. بازاریابی اجتماعی بیشتر وابسته به بازاریابی خدمات است که کلید اصلی آن قابلیت دسترسی است. در این پژوهش مکان با گویه های مانند وجود شعب بانک در مناسب ترین و در دسترسترین مکانها، مطلوب بودن امکانات فیزیکی داخل شعب در جهت رفاه مشتریان، مناسب بودن ساعت کار شعب در طول روز برای مشتریان، تمیز و مرتب بودن محیط داخلی شعب، با کیفیت بودن خدمات دستگاه خود پرداز و پوز شعبه ای، در دسترس بودن خدمات بانکداری الکترونیک در همه زمان و همه مکان، افزایش خدمات الکترونیکی جهت کاهش مراجعه مستقیم به بانک، مناسب بودن فضای شعب بانک و تعداد باجه ها باتوجه به تعداد مراجعین و غیره مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. بازار یابی اجتماعی به ترفیع و تلاش های مبتنی بر تبلیغات، کمتر از بازاریابی تجاری تکیه می کند. در بازار یابی اجتماعی، ویژگی های گروه مخاطبین هدف تعیین کننده نوع کانال ارتباطی و ترفیع مناسب است، چنانچه در برخی موارد، زمان در دسترس بودن رسانه ها و یا ارتباطات شخصی می تواند نسبت به تلاش های تبلیغاتی گسترده، اثر بخش تر عمل کند. در این پژوهش ترویج با گویه های مانند تهیه و نصب بروشورهای تبلیغاتی مناسب خدمات بانک در داخل شعب، بازار یابی توسط کارکنان، تبلیغات از طریق خودپرداز، تهیه بروشورها، پلاکارتها و هدایای تبلیغاتی در مناسبتهای مختلف از طرف بانک، استفاده از مشتریان اصلی، افراد خیرو معتمد در تبلیغ بانک، استفاده از بازاریابی اینترنتی، تبلیغات در تلوزیون های شهری و غیره مورد سنجش قرار خواهد گرفت. ۱-۸- ساختار تحقیق این پژوهش در پنج فصل ارائه شده است. فصل اول به کلیات طرح اختصاص دارد، در فصل دوم ضمن مرور مبانی نظری موضوع پژوهش چهار چوب لازم جهت حمایت از فرضیات پژوهش ارائه می شود. فصل سوم به روش شناسی پژوهش احتصاص دارد و در فصل چهارم داده های جمع آوری شده از مطالعه میدانی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد که در قالب اهداف پژوهش سعی شده است به سوالات پژوهش پاسخ داده شود. در فصل پنجم نتایج و پیشنهاداتی در زمینه موضوع مورد بررسی ارائه می گرد فصل دوم ادبیات تحقیق ۲-۱- مقدمه در حوزه تجارت جهانی[۱۴]، کسب سهم بیشتر از بازار مصرف، هدف اصلی شرکت ها و صاحبان صنایع به شمار می رود و هر چه می گذرد استفاده از اصول و فنون علمی بازاریابی مورد توجه بیشتر قرار می گیرد. در بین فعالیتهای مختلف کسب و کار، بیش از همه بازاریابی با مشتری سرو کار دارد. ساده ترین تعریف در یک جمله می تواند اینگونه باشد: بازاریابی، مدیریت رایطه سود آور با مشتری است. هدف دوگانه بازار یابی، جذب مشتریان جدید با ارائه ارزش بالاتر و حفظ مشتریان فعلی به وسیله جلب رضایت آنها است. بازاریابی اجتماعی در دهه ۱۹۷۰ به عنوان یک حوزه علمی کامل و مستقل پا به عرصه گیتی نهاد. فیلیپ کاتلرو جرالد زآلتمن[۱۵] دو تن از اندیشمندان و صاحبنظران مشهور بازاریابی، این حوزه علمی جدید را معرفی کردند.آنها عقیده داشتند که مفروضات و مفاهیم بازاریابی تجاری می تواند برای فروش اعتقادات، باورها، نگر ش ها و رفتارهای انسانی مورد استفاده قرارگیرد. این مفهوم آخرین و جدیدترین مفهومی است که در فلسفه های پنج گانه مطرح می شود. تعدادی از اندیشمندان و صاحبنظران دانش بازاریابی، عقیده دارند که تأکید مفهوم بازاریابی تنها بر تأمین نیازها و خواسته های مشتریان است و سلامت اجتماعی و جامعه جایگاهی در این فلسفه ندارد. آنها بر این باورند که مدیران سازمانها موظفند اهداف و مقاصد خود را گسترش دهند و ضمن آن تلاش کنند تا نیازها، خواسته ها و منافع بازارهای هدف خود را تعیین نمایند تا شرکتشان بتواند در مقایسه با شرکتهای رقیب این نیازها و خواسته ها را به صورت کارآمدتر و کاراتر تأمین نماید. این اقدامات به نوبه خود موجب خواهد شد که رفاه و تندرستی مشتری و جامعه فراهم شود. در سبز فایل، توجه به رشد و توسعه وفاداری مشتریان به عنوان عاملی مهم در استراتژی بازاریابی شرکت ها که منجر به حفظ مشتریان فعلی می شود، افزایش یافته است. امروزه مفهوم وفاداری مشتری به عنوان دستورالعملی برای افزایش درآمد مطرح است. اما شاید این اولین قدم در تکامل مبحث مشتری مداری محسوب می شود. مشتری عاملی کلیدی و محوری در چابکی سازمان قلمداد و جهت گیری کلیه اهداف، استراتژیها و منابع حول محور جذب و نگهداری مشتری می باشد. حفظ و تقویت وفاداری مشتری برای شرکت های که دغدغه حفظ و توسعه جایگاه رقابتی خویش را در بازار دارند، چالشی استراتژیک تلقی می شود. چنانچه اگر سازمان در جلب رضایت و وفاداری مشتریان موفق شود و بتواند آنها را حفظ کند، زمینه رشد و بقای طولانی مدت خود را مهیا کرده است. واژه های رضایت و وفاداری مشتری در سازمان های خدماتی، خصوصاً بانک ها به دلیل وابستگی زیاد به مشتریان برای حفظ و بقای بانک از اهمیت به سزایی بر خوردار است. عرضه خدمات بانکی متنوع با هدف حفظ مشتریان موجود و وفادار کردن آنها، برای کسب سهم بیشتری از بازار رقابت بانکی دارای اهمیت است. ۲-۲- بازار یابی و بازاریابی اجتماعی ۲-۲-۱- تعریف و مفهوم بازار یابی در بین فعالیتهای مختلف کسب و کار، بیش از همه بازاریابی با مشتری سرو کار دارد. ساده ترین تعریف در یک جمله می تواند اینگونه باشد: بازاریابی، مدیریت رایطه سود آور با مشتری است. هدف دوگانه بازار یابی، جذب مشتریان جدید با ارائه ارزش بالاتر و حفظ مشتریان فعلی به وسیله جلب رضایت آنها است. بازاریابی درست، برای موفقیت هر شرکتی حیاتی است. بنگاههای اقتصادی بزرگ همچون پرو کتراند گمبل، سونی، ول مارت و آی بی ام، از بازار یابی استفاده می کنند. بازار یابی چست؟ بعضی افراد تصور می کنند که بازاریابی تنها تبلیغ کردن و فروش است. اما ما هر روزه با پیامهای بازرگانی تلوزیونی، نامه های پستی، آگهی های تبلیغاتی در روزنامه ها و اینترنت بمباران می شویم؛ بنا براین فروش و تبلیغات تنها قسمت نمایان روش های بازاریابی است که همچون یک قطعه یخ شناور، نیمه نمایان آن بسیار کمتر از کل آن می باشد( کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۸۹). تعریفهای گوناگونی برای بازاریابی بیان شده است، مانند گروهی از فعایتهای تجاری وابسته؛ پدیده ای بازرگانی؛ فرایندی اقتصادی؛ فرایند مبادله یا انتقال مالکیت محصولات؛ فرایند تعدیل عرضه و تقاضا؛ و بسیاری معانی دیگر. هرکدام از این تعاریف بیان کننده گوشهای از فعالیت های بازاریابی است، ولی تعریف کامل و منطبق بر گرایش بازاریابی جدید نیست. امروزه صاحبنظران، بازاریابی را فرایند ارضای نیازها و خواسته های بشر تعریف می کنند. به نظر فیلیپ کاتلر، بر جسته ترین صاحبنظر در این رشته، بازاریابی عبارت است از: « فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواسته ها از طریق فرایند مبادله»(روستا و همکاران، ۱۳۸۶). ارتباطات کالا ها و خدمات بازار( مجموعه خریداران) صنعت (مجموعه فرو شندگان) پول اطلاعات شکل۲-۱- یک سیستم ساده بازاریابی ( نیازی و منتظری، ۱۳۹۱) ۲-۲-۲- عوامل موثر بر بازاریابی عوامل متعددی بر بازاریابی تاثیر داردکه عبارتند از: ۱ ) محیط ها: شامل محیط های اقتصادی و جمعیتی، تکنولوژیک و طبیعی، قانونی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی هستند. ۲) عرضه کنندگان خدمات و کالاها، رقبا و واسطه های بازاریابی ۳) فرایند برنامه ریزی، تجزیه و تحلیل، کنترول و اجزای بازاریابی ۴) آمیزه بازاریابی شامل محصول، قیمت، مکان و ترویج و دیگر بخش های آن در مرکز این مجموعه نیز مصرف کننده یا مشتری قرار می گیرد. ۲-۲-۳- فرایند بازاریابی امروزه، بازاریابی را نباید همچون گذشته معادل فروش در نظر گرفت که شامل معرفی و فروش بود، بلکه بازاریابی به معنی بر آورده کردن نیازهای مشتری می باشد. در تعریفی جامع تر، بازاریابی فرایند اجتماعی و مدیریتی است که به وسیله آن، هر فرد نیازها و خواسته های خود را از طریق تبادل ارزش با دیگران بر آورده می سازد.به زبانی ساده تر، بازاریابی شامل ایجاد رابطه تبادلی و پر ارزش با مشتری است. بنابراین، بازاریابی فرایندی است که در آن شرکت برای مشتری ارزش ایجاد کرده و رابطه مستحکمی با او بر قرار کند تا بتواند در عوض از مشتری ارزش دریافت کند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
فهرست اشکال شکل(۲-۱) مفهوم سازی سرمایه فکری از سوی بونتیس ۳۲ شکل(۲-۲) طبقه بندی سویبی از طریق چارچوب ناظر دارایی نامشهود ۳۴ شکل(۲-۳) طرح ارزش یابی اسکاندیا ۳۶ شکل(۲-۴) مدل چن وهمکاران از سرمایه فکری و روابط بین آنها ۳۷ شکل(۲-۵) طبقه بندی اولیه توسط هاناس و لووندال ۳۹ شکل(۲-۶) طبقه بندی لیم و دالیمور ۴۱ شکل(۲-۷) چارچوب کارت امتیازی متوازن ۴۲ شکل(۲-۸) طبقه بندی کنفدراسیون اتحادیه های تجاری دانمارک ۴۳ شکل(۲-۹) جایگاه ارزش حاصل از سه جزء سرمایه فکری ۴۵ شکل(۲-۱۰) مدل چهار برگی ۴۶ شکل(۳-۱) مدل مفهومی تحقیق ۱۱۱
چکیده هدف این تحقیق، بررسی ارتباط نرخ رشد سرمایه فکری بر عملکرد حسابداری، بازار و مالی؛ شرکت های متوسط و بزرگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در واقع این تحقیق، پاسخی به این پرسش کلی است که؛ آیا نرخ رشد سرمایه فکری بر روی عملکرد شرکت های مورد مطالعه، تأثیرگذار است یا خیر؟ روش آماری در این تحقیق، تحلیل همبستگی[۱] از طریق رگرسیون[۲] پنل دیتا (حداقل مربعات)[۳] و آزمون F وT ، می باشد. در اجرای اولیه مدل، نخست با بهره گرفتن از آماره های چاو و هاسمن نوع مدل مناسب برازش رگرسیون(داده های تلفیقی یا پانل با اثرات ثابت و تصادفی) تعیین شد. در انجام این تحقیق نیز ۷۴ شرکت از مجموع شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲، به روش حذف سیستماتیک انتخاب شدند. ضمناً برای تعیین شرکت های متوسط و بزرگ از مشخصه پراکندگی چارکی استفاده گردید؛ بدین ترتیب که تا چارک برای شرکت های کوچک، بالای برای شرکت های بزرگ و بین این دو چارک ها، برای شرکت های متوسط در نظر گرفته شد. در ضمن تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با بهره گرفتن از نرم افزارهای Excel وEviews، صورت پذیرفته است. نتایج آزمون، بیانگر این است که؛ بین نرخ رشد سرمایه فکری با سود هر سهم و بازده سالانه سهام و بازذه دارایی ها، رابطه معنادار وجود دارد ولی با ارزش افزوده اقتصادی و بازده حقوق صاحبان سهام، رابطه معنادار وجود ندارد.
 واژگان: نرخ رشد سرمایه فکری، عدم تقارن اطلاعاتی، مشکلات نمایندگی، ریسک تجاری، میانگین موزون هزینه سرمایه، تئوری ساختار سرمایه و ارزش افزوده اقتصادی. فصل اول کلیات تحقیق ۱-۱ مقدمه سرمایه فکری تعریف گسترده تری از دارایی نامشهود است که شامل جزء مشترک است، یعنی منابع انسانی، منابع ساختاری و منابع رابطه ای در روش مدیریتی. سرمایه فکری با توجه به این که نقش مهمّی در رابطه با ارزش شرکت دارد، توجّه زیادی را به خود معطوف داشته است. عصر حاضر، عصراقتصاد «دانش محور» نامیده می شود که در آن نقش و اهمّیت سرمایه دانش در اقتصاد و تجارت، تغییرات زیادی یافته و روز به روز بر اهمیّت آن افزوده می شود؛ این امر موجب افزایش اهمّیت سرمایه فکری به عنوان مقوله ای پژوهشی و علمی شده است. دانش، هسته اصلی تولید و رشد انسانی است؛ بطوری که قدرت تولید جامعه بر مبنای دانش و استقرار سیستم مبتنی بر تفکر قرار دارد، این در حالی است که سیستم های حسابداری کنونی توانایی محاسبه و اندازه گیری دانش را با توجه به نقش پررنگ آن در ارزیابی عملکرد واحدهای تجاری ندارند؛ لذا عدم توانمندی محاسبه واندازه گیری آن می تواند منجر به تصمیمات برای سرمایه گذاران گردد.[۴] دانش، هسته اصلی تولید و شاخص اصلی خلاقیت و سرمایه انسانی[۵] است. پرواضح است که هم افزایی مابین تحصیل دانش و قدرت تولید، جامعه ما را به فعالیت های ایجاد ارزش (ارزش افزوده اقتصادی) که بر مبنای دانش نو و متمرکز قرار دارد، می رساند. نوع ساختار توانمندی انسانی بر مبنای دانش جامعه، در سیستم های مختلف بسیار پراهمّیت بوده است. در این زمان که تحصیل دانش سرعت گرفته و شکل مهارت های انسانی شروط پیشرفته و توسعه اند؛ بسیار ضروری است که مسیر کلیدی مناسب برای تحصیلات، آموزش، تحقیق وتوسعه و بهبود، شامل انتخاب های استراتژیک و سیاست های خاص برای توسعه و رشد را بیابیم. در سال های اخیر، دارایی های نامشهود شرکت ها و موسسات؛ مخصوصاً موسسات با تکنولوژی بالا و شرکت های دانش محور درفرآیند ایجاد ارزش شرکت ها،نقش مهم و فزاینده ای دارند(رضایی و همکاران،۸۹). بطوری که ارزیابی اثر سرمایه فکری، خاص دارایی های نامشهود بر ارزش بازار شرکت ها، نسبت به دارایی های مشهود، مهم تر است. اهمّیت دارایی های نامشهود اخیراً به طور فزاینده ای رو به افزایش است.[۶] علاوه بر این درک وفهم ارتباط بین نرخ رشد سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها، جدای از حفظ منافع سرمایه گذاران اعم از بالفعل و بالقوه؛ باعث رشد شرکت و در نهایت باعث حداکثر کردن سود یا حداکثر کردن ثروت می شود. معیاری که می تواند این عوامل را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهد؛ ارزش افزوده اقتصادی(EVA) است که یک معیار ارزیابی عملکرد داخلی و مبتنی بر ارزش می باشد. ارزش افزوده اقتصادی یک معیار با چند هدف است؛ یکی ارزیابی عملکرد، دیگری تعیین ارزش سهام، بودجه بندی؛ علی الخصوص بودجه بندی سرمایه ای و کمک به تعیین میزان پاداش مدیران؛ بطوری که استحقاق آن را داشته و این یک عامل انگیزشی به حساب می آید. به همین دلیل مدیران برای رسیدن به اهداف فوق؛ توجه خاصی به متغیرهای سرمایه فکری و تعریف گسترده تری از دارایی نامشهود دارند. شناخت ارزش سرمایه فکری و متغیرهای مؤثر بر آن (از دیدگاه پالیک[۷]) موجب خواهد شد تا مدیران متغیرهایی را که نقش اساسی در ایجاد ارزش دارند را؛ شناسایی و در جهت بهبود آنها، گام بردارند و یا حتی عوامل مخرّب ارزش را از بین برده و یا تضعیف کنند که بدین ترتیبب مدیران می توانند در ایجاد ارزش به صورت اثربخش و کارا عمل کنند، در غیر این صورت ثروت سهامداران از بین می رود و مدیریت دستخوش تغییرات خواهد شد. وچه بسا شرکت ها به ورشکستگی دچار شوند. در حال حاضر، گزارش های مالی که طبق استانداردهای حسابداری تهیه می شوند، این اهداف را به طور فراگیر برآورد نمی سازند؛ به این معنی که در اندازه گیری و گزارش گیری سرمایه های فکری با نقصان مواجه هستند. بدین ترتیب، طبیعی است در ارزشیابی شرکت ها؛ شکاف فزاینده بین ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت ها به وجود می آید. به دلیل دشواری اندازه گیری و سنجش سرمایه فکری، چارچوب حسابداری مدونی برای افشای سرمایه فکری در جهان وجود ندارد، بنابراین وضعیت فعلی افشای سرمایه فکری در سراسر جهان محدود و درحال تغییر است. این چالش، موجبات تحقیقات وسیعی را فراهم می آورد. محدودیت های گزارش مالی در بیان ارزش بازار شرکت بر این واقعیت استوار است که منبع ارزش اقتصادی شرکت، تنها دارایی های مادی نیست، بلکه سرمایه فکری نیز است. علاوه بر این سرمایه فکری در بنگاه ها، خود ایجادکننده ی مزیت رقابتی بین بنگاه ها است؛ بنابراین سرمایه فکری برعملکرد شرکت ها نیز اثر متفاوتی خواهد داشت.[۸] این تحقیق ارتباط نرخ رشد سرمایه فکری بر عملکرد حسابداری، بازار و مالی؛ شرکت های متوسط و بزرگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را، مورد بررسی قرار می دهد. سرمایه فکری با توجه به این که نقش مهمّی در رابطه با ارزش شرکت دارد، توجه زیادی را به خود معطوف داشته است. بلیر[۹] و کوچان[۱۰] خاطر نشان می کنند که اهمّیت دارایی های نامشهود اخیراً به طور فزاینده ای رو به افزایش است. به نظر می رسد، تاثیر سرمایه فکری به طور خاصی در شرکت های دانش محور که به سرعت ایجاد شده اند، مهم باشند. مانند: شرکت های بیوتکنولوژی، فن آوری اطلاعات. هولند[۱۱] خاطر نشان می کند که معمولاً دارایی های نامشهود به خاطر این مشکل که چگونه ارزش دارایی اعلام شود، ناشناخته هستند؛ بنابراین مشکل می شود، این مسأله را که این دارایی های نامشهود[۱۲]، چه قدر سود برای این شرکت ها می آورند را، مورد ارزیابی قرار داد. یک تأثیر بر دارایی های نامشهود بر ارزش شرکتها، مربوط به عدم تقارن اطلاعات[۱۳] است. بارث[۱۴]،کازنیک[۱۵] ومک نیکولز[۱۶]، پیشنهاد دادند، از آن جایی که فقدان ارزیابی خاص برای ارزیابی دارایی نامشهود وجود دارد و برآورد یک قیمت منصفانه برای آنها مشکل است، شرکت ها با دارایی های نامشهود بیشتر، دارای عدم تقارن اطلاعات بیشتر بین مدیران و سرمایه گذاران می باشند. گارسیا[۱۷]، آیوسو[۱۸] متوجّه می شوند که این ریسک عدم تقارن اطلاعات هم؛ به تخصیص مؤثر سهام آسیب می رساند که به خاطر یک سری عوامل، مؤثر می باشد. مانند: افزایش هزینه سهام، افزایش در گسترش تقاضا برای مزایده، عدم نقدینگی، بازارهای سرمایه ای و تصمیمات سرمایه گذاری نامناسب(ون چانگ و همکاران،۲۰۱۱) [۱۹]. ابودی[۲۰]و لیو[۲۱] بیان می کنند: از طرف دیگر، غالباً سرمایه گذاران ممکن است تصمیم به سرمایه گذاری در شرکت هایی نمایند که ریسک تجاری[۲۲] بالا و هم چنین مشکلات نمایندگی[۲۳] داشته باشند. به منظور حذف عدم تقارن اطلاعات ومشکلات نمایندگی، سرمایه گذاران نیاز به اطلاعاتی راجع به دارایی های نامشهود شرکت ها دارند. ویات[۲۴] تاکید می کند که سرمایه گذاران به اطلاعات بیشتری راجع به دارایی های نامشهود شرکت ها و نقشی که آنها در فرایند ایجاد ارزش ایفا می کنند، نیاز دارند. دو منبع وجود دارد که سرمایه گذاران می توانند از آن ، این چنین اطلاعاتی مانند گزارشات سالانه و گزارشات کارشناسی(تحلیل گر) را بدست آورند. هلی[۲۵] و پالپو[۲۶] تاکید می کنند که گزارشات کارشناسی (تحلیل گر) نقش خیلی مهمّی در ارتباط با مدیران و سرمایه گذاران ایفا می کنند، آن می تواند عدم تقارن اطلاعات را کم کند و هم چنین قابلیت اعتماد[۲۷] را بهبود دهد. بارث، کازنیک ، نیکولز ، لیو و سوگینس امیرا؛ دریافتند که اطلاعات فراهم شده توسط تحلیل گران مالی برای شرکت های دانش محور مهم تر است، چون اطلاعات راجع به دارایی های نامشهود در گزارش های سالانه برای نمونه از شرکت ها، ناکافی است و تحلیل گران مالی باید به نقش کسب اطلاعات بیشتری راجع به دارایی های نامشهود در گزارش های سالانه خود ارائه دهند، ممکن است که عدم تقارن اطلاعات کاهش یافته و ارزش واقعی شرکت ها بهتر مشخص شود. در ضمن سرمایه فکری، فرصت های رشد آتی شرکت ها را مشخص می کند که ممکن است به عملکرد بهتر شرکت ها منجر شود(عبداله و سوفیانا،۲۰۱۲)[۲۸]. بنابراین در این تحقیق تلاش شده است تا ارتباط نرخ رشد سرمایه فکری بر عملکرد حسابداری، بازار و مالی؛ شرکت های متوسط و بزرگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را نشان دهیم. نتایج این تحقیق در قالب پنج فصل و تعدادی پیوست ارائه خواهد شد. در فصل اول کلیات تحقیق ارائه میشود. در فصل دوم، مبانی نظری سرمایه فکری و ارزش افزوده اقتصادی و فصل سوم به روش شناسی تحقیق اختصاص دارد .در فصل چهارم، نتایج حاصل از داده های آماری تحقیق ارائه و اطلاعات بدستآمده مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. در فصل پنجم نتیجهگیری به همراه پیشنهادات لازم ارائه خواهد شد. ۱-۲ تشریح وبیان مسئله در جوامع دانش محور کنونی، نقش و اهمّیت سرمایه های مالی در مقایسه با سرمایه های فکری در تعیین قابلیت سودآوری پایدار، کاهش چشم گیری یافته است. به دلیل اهمّیت روزافزون سرمایه های فکری در فرایند برتری راهبرد شرکت ها، اکثر شرکت ها در پی یافتن روش های اندازه گیری سرمایه فکری و بررسی آن با عملکرد شرکت ها می باشند. این تحقیق در پی کسب شواهد تجربی در زمینه ارتباط بین نرخ رشد سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها می باشد. در اقتصاد جهانی امروز، دانش مهم ترین سرمایه؛ جایگزین، سرمایه های مالی و فیزیکی شده است. بنابراین؛ در اقتصاد دانش محور، منبع ارزش اقتصادی شرکت ها، تولید کالاهای مادی نیست؛ بلکه ایجاد وحفظ سرمایه فکری(دارایی های نامشهود)است.در بیشترسازمان های دانش محور، دارایی های فکری منبع اصلی مزیت رقابتی و خلق ارزش ثروت شرکت، محسوب می شود. دانش، منبع کلیدی اقتصاد و شاید تنها منبع حکم فرما در تشخیص مزیت رقابتی[۲۹] بنگاه ها شده است. دانش؛ به عنوان دارایی، در مقایسه با دیگر طبقات دارایی ها، دارای یک ماهیت منحصر به فردی است. زیرا هر چه بیشتر استفاده شود به ارزش آن افزوده می شود. بر این اساس، موفقیت حال وآینده در رقابت میان سازمان ها تا حد کمی؛ مبتنی بر تخصیص راهبردی منابع فیزیکی و مالی و تا حد زیادی، مبتنی برمدیریت راهبردی[۳۰] سرمایه فکری خواهد بود. بنابراین، مدیران نیاز دارند که بتوانند اثر مدیریت دانش یا سرمایه فکری را با توجه به عملکرد شرکت اندازه گیری کنند.[۳۱] از این رو لازم است؛ همه منابع و ظرفیت های سازمانی و دارایی های برون ترازنامه ای، شناسایی واندازه گیری شوند. سرمایه فکری شامل آن دسته از دارایی های نامشهود؛ مانند: علائم تجاری ، اختراع ها و حق الامتیازها و برتری های انسانی، ساختاری و ارتباطات محیطی است که به روش های حسابداری در صورت های مالی منعکس نمی شود و رشد دارایی های نامشهود شرکت ها، قدرت رقابت و توسعه پایدار را تضمین می کند(عباسی و همکاران،۱۳۸۹). بنابراین در این تحقیق تلاش شده است تا ارتباط نرخ رشد سرمایه فکری بر عملکرد حسابداری، بازار و مالی؛ شرکت های متوسط و بزرگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را نشان دهیم. این تحقیق؛ عملکرد شرکت ها را با توجه به سه جنبه، مد نظر قرار می دهد. یکی عملکرد حسابداری که می توان آن را با توجه به تشریح و بیان موضوع ارائه شده فوق؛ بر مبنای ارزش افزوده اقتصادی ارزیابی کرد. دومی، عملکرد بازار است که از طریق بازده سالانه سهام می توان آن را مورد ارزیابی قرار داد؛ و سومی عملکرد مالی می باشد که بر اساس نسبت های سودآوری مانند سود هر سهم، بازده حقوق صاحبان سهام و بازده دارایی ها قابل ارزیابی است. ۱-۳ اهمّیت موضوع سرمایه فکری با توجه به این که نقش مهمّی در رابطه با ارزش شرکت دارد، توجه زیادی را به خود معطوف داشته است. به نظر می رسد، تأثیر سرمایه فکری به طور خاصی در شرکت های دانش محور که به سرعت ایجاد شده اند، مهم باشند. سرمایه گذاران به عنوان اصلی ترین؛ تامین کنندگان منابع شرکت ها، متقاضی اطلاعات کامل و درست شرکت ها هستند. اطلاعات حسابداری در صورت های مالی متجلّی می گردد، سرمایه گذاران همیشه به طور ثابت و یکنواخت از اطلاعات حسابداری استفاده می کنند، بدون آن که؛ این اطلاعات را از نظر تغییرات انجام شده در روش های حسابداری تعدیل کنند و یا به نحوه ی محاسبه آن توجّهی داشته باشند. غالباً سرمایه گذاران، ممکن است تصمیم به سرمایه گذاری در شرکت هایی نمایند که ریسک تجاری بالا و هم چنین مشکلات نمایندگی داشته باشند. به همین دلیل اهمّیت دارایی های نامشهود اخیراً به طور فزاینده ای رو به افزایش است. علاوه بر این درک وفهم ارتباط بین نرخ رشد سرمایه فکری[۳۲] و عملکرد شرکت ها، جدای از حفظ منافع سرمایه گذاران اعم از بالفعل و بالقوه؛ باعث رشد شرکت و در نهایت باعث حداکثر کردن سود یا حداکثر کردن ثروت می شود. معیاری که می تواند این عوامل را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهد؛ ارزش افزوده اقتصادی است که یک معیار ارزیابی عملکرد داخلی و مبتنی بر ارزش می باشد. ارزش افزوده اقتصادی یک معیار با چند هدف است؛ یکی ارزیابی عملکرد، دیگری تعیین ارزش سهام، بودجه بندی؛ علی الخصوص بودجه بندی سرمایه ای و کمک به تعیین میزان پاداش مدیران؛ بطوری که استحقاق آن را داشته و این یک عامل انگیزشی به حساب می آید. به همین دلیل مدیران برای رسیدن به اهداف فوق؛ توجه خاصی به مشخصه های سرمایه فکری و تعریف گسترده تری از دارایی نامشهود دارند که این جزء مشترکی از سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی یا اجتماعی(مشتری) است. ۱-۴ مبانی نظری تحقیق هولند خاطر نشان می کند که معمولاً دارایی های نامشهود به خاطر این مشکل که چگونه ارزش دارایی اعلام شود، ناشناخته هستند؛ بنابراین مشکل می شود، این مسأله را که این دارایی های نامشهود، چه قدر سود برای این شرکت ها می آورند را، مورد ارزیابی قرار داد. یک تاثیر بر دارایی های نامشهود بر ارزش شرکتها، مربوط به عدم تقارن اطلاعات است. بارث،کازنیک ومک نیکولز، پیشنهاد دادند، از آن جایی که فقدان ارزیابی خاص برای دارایی نامشهود وجود دارد و برآورد یک قیمت منصفانه برای آنها مشکل است، شرکت ها با دارایی های نامشهود بیشتر، دارای عدم تقارن اطلاعات بیشتر بین مدیران و سرمایه گذاران می باشند. گارسیا، آیوسو متوجّه می شوند که این ریسک عدم تقارن اطلاعات هم؛ به تخصیص مؤثر سهام آسیب می رساند که به خاطر یک سری عوامل مؤثر می باشد. مانند: افزایش هزینه سهام، افزایش در گسترش تقاضا برای مزایده، عدم نقدینگی، بازارهای سرمایه ای و تصمیمات سرمایه گذاری نامناسب(ون چانگ و همکاران،۲۰۱۱). ابودی و لیو بیان می کنند: از طرف دیگر، غالباً سرمایه گذاران ممکن است تصمیم به سرمایه گذاری در شرکت هایی نمایند که ریسک تجاری بالا و هم چنین مشکلات نمایندگی داشته باشند. به منظور حذف عدم تقارن اطلاعات ومشکلات نمایندگی، سرمایه گذاران نیاز به اطلاعاتی راجع به دارایی های نامشهود شرکت ها دارند. ویاتتاکید می کند که سرمایه گذاران به اطلاعات بیشتری راجع به دارایی های نامشهود شرکت ها و نقشی که آنها در فرایند ایجاد ارزش ایفا می کنند، نیاز دارند. دو منبع وجود دارد که سرمایه گذاران می توانند از آن ، این چنین اطلاعاتی مانند گزارشات سالانه و گزارشات کارشناسی(تحلیل گر) را بدست آورند. هلی و پالپو تاکید می کنند که گزارشات کارشناسی (تحلیل گر) نقش خیلی مهمّی در ارتباط با مدیران و سرمایه گذاران ایفا می کنند، آن می تواند عدم تقارن اطلاعات را کم کند و هم چنین قابلیت اعتماد را بهبود دهد. بارث، کازنیک، نیکولز، امیرا، لیو و سوگینس دریافتند که اطلاعات فراهم شده توسط تحلیل گران مالی برای شرکت های دانش محور مهم تر است، چون اطلاعات راجع به دارایی های نامشهود در گزارش های سالانه برای نمونه از شرکت ها ناکافی است و تحلیل گران مالی باید به نقش کسب اطلاعات بیشتری راجع به دارایی های نامشهود در گزارش های سالانه خود ارائه دهند، ممکن است که عدم تقارن اطلاعات کاهش یافته و ارزش واقعی شرکت ها بهتر مشخص شود. در ضمن سرمایه فکری، فرصت های رشد آتی شرکت ها را مشخص می کند که ممکن است به عملکرد بهتر شرکت ها منجر شود (عبداله و سوفیانا،۲۰۱۲). بنابراین در این تحقیق؛ تلاش شده است تا ارتباط نرخ رشد سرمایه فکری بر عملکرد حسابداری، بازار و مالی؛ شرکت های متوسط و بزرگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را نشان دهیم. سرمایه فکری، چیزی فراتر از ذهن بوده و دربرگیرنده ای اقدام فکری[۳۳] نیز می گردد. این بدین معنی است که در ادبیات سرمایه فکری، در تشریح مفهوم سرمایه فکری، حرکت از داشتن دانش به سمت استفاده از دانش به این نکته اشاره دارد که روابط و فرآیندها برای این که به عنوان سرمایه فکری محسوب گردند، باید دانش را به محصول یا خدمتی تبدیل نمایند که برای سازمان، شرکت یا غیره، ارزشمند باشد. هم چنین این امر، منجر به فرآیندی می گردد که ما را از داشتن دانش به سمت استفاده از دانش می برد(ژو و همکاران).[۳۴] نگاهی مختصر به تعاریف سرمایه فکری، نشان دهنده ی این است که نویسندگان هنوز بر سر تعریف خاصی توافق ندارند. ولی از جهات زیادی شباهت هایی بین تعاریف مختلف مشاهده می شود. تمامی این تعاریف بر این اصل استوار است که سرمایه فکری، مجموع دارایی های نامشهود سازمان، اعم از دانش(بخشی از سرمایه انسانی)، سرمایه ساختاری، سرمایه ارتباطی، سرمایه داخلی و سرمایه خارجی را شامل می شود(آلریچ)[۳۵] . کلین و پارساک[۳۶] ، سرمایه فکری را، بسته کاربردی دانش، تعریف کردند. طبق تعریف مار و سکوما[۳۷]، سرمایه فکری؛ مجموعه ای از دارایی های مبتنی بر دانش است که به یک سازمان تعلق دارد و به طور چشم گیری در بهبود موقعیت رقابتی مشارکت دارد[۳۸]. بونتیس[۳۹]؛ معتقد است که سرمایه فکری عبارت از: تلاش برای استفاده مؤثر از دانش(محصول نهایی) در مقابل اطلاعات (ماده خام) است. بروکینگ[۴۰] سرمایه فکری را این گونه تعریف کرد:«سرمایه فکری؛ اصطلاحی است برای ترکیب دارایی نامشهود بازار، دارایی فکری، دارایی انسانی و دارایی زیر ساختاری، که شرکت را برای انجام فعالیت هایش توانمند می سازد»[۴۱] این تحقیق در پی کسب شواهد تجربی در زمینه ارتباط بین سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها می باشد. در اقتصاد جهانی امروز، دانش؛ مهم ترین سرمایه جایگزین، سرمایه های مالی و فیزیکی شده است. بنابراین، در اقتصاد دانش محور، منبع ارزش اقتصادی شرکت ها، تولید کالاهای مادی نیست؛ بلکه ایجاد وحفظ سرمایه فکری(دارایی های نامشهود) است. در بیشتر سازمان های دانش محور، دارایی های فکری منبع اصلی مزیت رقابتی و خلق ارزش ثروت شرکت، محسوب می شود. دانش، منبع کلیدی اقتصاد و شاید تنها منبع حکم فرما در تشخیص مزیت رقابتی بنگاه ها شده است. دانش، به عنوان دارایی، در مقایسه با دیگر طبقات دارایی ها، دارای یک ماهیت منحصر به فردی است. زیرا هر چه بیشتر استفاده شود؛ به ارزش آن افزوده می شود. بر این اساس، موفقیت حال وآینده در رقابت میان سازمان ها تا حد کمی؛ مبتنی بر تخصیص راهبردی منابع فیزیکی ومالی و تا حد زیادی، مبتنی برمدیریت راهبردی سرمایه فکری خواهد بود. بنابراین، مدیران نیاز دارند که بتوانند اثر مدیریت دانش یا سرمایه فکری را با توجه به عملکرد شرکت اندازه گیری کنند(رضایی و همکاران). بنابراین در این تحقیق تلاش شده است تا ارتباط نرخ رشد سرمایه فکری بر عملکرد حسابداری، بازار و مالی؛ شرکت های متوسط و بزرگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را نشان دهیم. این تحقیق؛ عملکرد شرکت ها را با توجه به سه جنبه، مد نظر قرار می دهد. یکی عملکرد حسابداری[۴۲] که می توان آن را با توجه به تشریح و بیان موضوع ارائه شده فوق؛ بر مبنای ارزش افزوده اقتصادی ارزیابی کرد. دومی، عملکرد بازار[۴۳] است که از طریق بازده سالانه سهام می توان آن را مورد ارزیابی قرار داد؛ و سومی عملکرد مالی[۴۴] می باشد که بر اساس نسبت های سودآوری مانند سود هر سهم، بازده حقوق صاحبان سهام و بازده دارایی ها، قابل ارزیابی است. ۱-۵ مروری بر چشم انداز تاریخی سرمایه فکری سرمایه فکری در مزیت رقابتی و عملکرد سازمان ها در سال های اخیر نقش با اهمّیتی پیدا کرده است. ولی در حال حاضر حتی تعریف و روش اندازه گیری که مورد قبول عموم قرار گیرد، نیز وجود ندارد. طبق استاندارد ۱۷ ایران، یک قلم؛ هنگامی به عنوان دارایی نامشهود شناسایی می شود که: با تعریف دارایی های نامشهود مطابقت داشته باشد و بهای تمام شده آن به گونه اتکاپذیر، قابل اندازه گیری باشد، هم چنین جریان منافع آتی دارایی به درون واحد تجاری محتمل باشد. قابلیت تشخیص؛ یکی از معیارهایی است که برای شناسایی دارایی نامشهود، باید محرز شود. به عبارت دیگر دارایی مورد نظر باید قائم به ذات خویش باشد. طبق همین استاندارد، یک دارایی هنگامی معیار قابلیت تشخیص را احراز می کند که یکی ازشرایط ذیل را داشته باشد: جداشدنی باشد یا از حقوق قراردادی یا سایر حقوق قانونی ناشی شود، صرف نظر از این که آیا چنین حقوقی؛ قابل انتقال یا جدا شدنی از واحد تجاری یا سایر حقوق و تعهدات باشد یا خیر؟. اصطلاح سرمایه فکری؛ اولین بار، توسط جان کنت گالبرایت(۱۹۶۹) بیان گردید. اونه تنها از سرمایه فکری به عنوان دارایی نامشهود یاد می کند، بلکه آن را فرایند ایدئولوژیک و ابزاری برای رسیدن به هدف می دانست. اولین انجمن علمی در رابطه با سرمایه فکری در سوئیس به سال ۱۹۸۸، شروع به کار کرده است و این انجمن تاکید بر دانش در رابطه با دارایی های ایستا یعنی اختراعات، تفکرات، برنامه های کامپیوتری، حق الامتیازها و غیره که نشان دهنده ی سرمایه فکری می باشند، داشته است.[۴۵] ۱-۵-۱ پیشینه داخلی تحقیق تحقیقات داخلی انجام شده در رابطه با سنجش سرمایه فکری و ارائه مدل های ارزیابی سرمایه فکری در سازمان ها و بررسی ارتباط آن با سایر متغیر ها را به طور اهم؛ به شرح زیر می توان، مورد اشاره قرار داد:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل ۲-۴: مراحل انجام اندازه گیری میزان TBARS در گوشت ۳۶ شکل ۲-۵: تهیه محیط کشت جهت کشت میکروبی ۳۷ شکل ۲-۶: مراحل انجام کشت میکروبی ۳۸ چکیده تأثیر عصاره آویشن شیرازی (Zataria Multiflora) بر عملکرد، جمعیت میکروبی روده و ثبات اکسیداتیو گوشت بعد از کشتار در جوجههای گوشتی فاطمه محمد پور به منظور انجام این آزمایش از تعداد ۳۳۶ قطعه جوجه یکروزه در یک طرح کاملا تصادفی با ۷ تیمار، ۴ تکرار و ۱۲ قطعه جوجه در هر تکرار استفاده شد. تیمارها شامل: ۱) تیمار شاهد (جیره پایه بدون عصاره آویشن شیرازی)، ۲ و۳) جیره پایه + سطوح ۵/۰ و ۱ درصد از عصاره آویشن شیرازی به مدت ۴۲ روز، ۴ و ۵) جیره پایه + ۵/۰ و ۱ درصد عصاره آویشن شیرازی به مدت ۱۴ روز انتهای پرورش و ۶ و۷) جیره پایه + ۵/۰ و ۱ درصد عصاره آویشن شیرازی به مدت ۷ روز انتهای پرورش بود. مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک به صورت هفتگی و دورهای (آغازین، رشد و پایانی) اندازه گیری شد. همچنین تفکیک و اندازه گیری اجزاء لاشه در روز ۴۲ پرورش انجام شد. به منظور بررسی جمعیت میکروبی باکتری اشرشیاکلی و لاکتوباسیلوس ایلئومی، در روزهای ۲۱ و ۴۲ پرورش از جوجهها نمونه گیری شد. جهت اندازه گیری میزان اکسیداسیون و کیفیت گوشت از قسمت ران ۲ قطعه جوجه در روز ۴۲ نمونه گیری و ذخیرهسازی نمونههای گوشت به مدت ۲، ۴ و ۶ ماه در دمای فریزر نگهداری شدند و سطح TBARS در بافت ران و میزان pH و درصد رطوبت گوشت ران اندازه گیری شد. نتایج این بررسی نشان داد مکمل جیرهای عصاره آویشن شیرازی منجر به کاهش معنیدار مصرف خوراک در طول دوره های ۲۱-۰، ۳۵-۰ و ۴۲-۰ روزگی شد (۰۵/۰P<). مکمل کردن عصاره آویشن شیرازی در سطح ۱ درصد به مدت ۴۲ روز به طور معنیداری ضریب تبدیل خوراک را در مقایسه با سایر تیمارهای آزمایشی کاهش داد (۰۵/۰P<). مکمل کردن عصاره آویشن شیرازی و زمان استفاده از آن تأثیر معنیداری روی وزن نسبی اجزاءلاشه نداشت (۰۵/۰P>). مکمل جیرهای عصاره آویشن شیرازی در سطح ۱ درصد و به مدت ۴۲ روز منجر به افزایش معنیداری در وزن نسبی تیموس شد (۰۵/۰P<). عصاره آویشن شیرازی در سطوح ۵/۰ و ۱ درصد و در ۲۱ روز ابتدایی از دوره پرورش جمعیت میکروبی اشرشیاکلی را کاهش و جمعیت لاکتوباسیلوس را افزایش دهد (۰۵/۰P<). کمترین میزان اشریشیا کلای و بیشترین میزان لاکتوباسیلوس مربوط به عصاره آویشن شیرازی در سطح ۱ درصد و به مدت ۴۲ روز بود (۰۵/۰P<). استفاده از عصاره آویشن شیرازی منجر به کاهش معنیداری در غلظت TBARS پس از ۲، ۴ و ۶ ماه ذخیرهسازی شد (۰۵/۰P<)، اما تأثیری بر میزان pH و درصد رطوبت گوشت نداشت (۰۵/۰P>). کلمات کلیدی: ثبات اکسیداتیو گوشت- جمعیت میکروبی روده- جوجههای گوشتی- عصاره آویش شیرازی- عملکرد Abstract Effect of Zataria multiflora boiss extract on performance, intestinal bacterial populations and post-slaughtering oxidative estabilish of meat in broiler chickens. Fatemeh Mohammadpour In this experiment, three hundred thirty six one-day-old chicks were allocated to 7 dietary treatments with 4 replicates (12 birds per replication) in a completely randomized design. The dietary treatments included with the study were: 1) basal diet , 2 and 3) basal diet plus 0.5 and 1 % of ZMBE for 42 days, 4 and 5) basal diet plus 0.5 and 1 percent of ZMBE for 14 days and 6and7) basal diet plus 0.5 and 1 percent of ZMBE for 7 days. Feed intake, weight gain and feed conversion ratio were recorded on weekly basis and at the end of each growth period. At the end of experiment (day 42), two birds per replicate were selected and slaughtered in order to investigate the effects of dietary treatment on carcass efficiency and carcass parts. On days 21 and 42, digesta samples from ileum of chick (sample per replicate) were taken for bacterial (E. coli and Lactobacillus) analyses. The susceptibility of meats to lipid oxidation was determined by measuring pH and TBARS level of thigh muscle during 2, 4 and 6 months storage periods. The results of this study showed that dietary ZMBE supplementation resulted in significant reduction in feed consumption during 0-21, 0-35 and 0-42 periods (P<0.05). ZMBE supplementation at the level of 1% for 42 days was significantly reduced feed conversion ratio compared to the other dietary treatments (P<0.05). ZMBE supplementation and its using time had no significant effect on the relative weights of carcass components (P> 0.05). Dietary use of ZMBE at the level of 1% for 42 days resulted in a significant increase in the relative weight of the thymus (P<0.05). ZMBE at the levels of 0.5 and 1% in the first 21 days of rearing period, reduced the population of Escherichia coli and increased Lactobacillus population. The lowest count for Escherichia coli and highest for Lactobacillus were belong to ZMBE at the level of 1% for 42 days (P<0.05). Using ZMBE led to significant reduction in the concentration of TBARS in the thigh meat after 2, 4, 6 months of storage (P< 0.05), but had no effect on pH and moisture contents of meat (P> 0.05). Keywodrs: Broiler chickens, Intestinal bacterial populations, Oxidative estabilish of meat, Performance, Zataria multiflora boiss extract مقدمه تغذیه همواره برای انسان، از بدو خلقت زمانی که به صورت نیمه وحشی در غارها زندگی میکرد تا به امروز که به کمک تکنولوژی، فضا را به سیطره خود در آوردهاست، یکی از مهمترین مسائل بوده است و از نظر اقتصادی و اجتماعی در درجه اول اهمیت قرار دارد. گوشت سفید یکی از مهمترین منابع پروتئینی برای انسان است، که در این میان گوشت سفید حاصل از طیور به دلیل توانایی آنها در قابلیت هضم بالای مواد خوراکی، سهولت تغذیه، سرعت رشد بالا و صرفهجویی در جایگاه پرورش و سلامت گوشت دارای اهمیت ویژهای است [Bendich, 1993].
 یکی از عوامل تاثیرگذار بر عملکرد پرنده و در نتیجه بازدهی اقتصادی آن، میکروفلور دستگاه گوارش است که خود تحت تاثیر عوامل مختلف مثل تغییرات جیره غذایی، استفاده از مواد افزودنی و تنش قرار میگیرد. از آنجا که دستگاه گوارش جوجه در زمان خروج از تخم، فاقد میکروفلور است، بنابراین، در ابتدای زندگی دستگاه گوارش به آسانی تحت تاثیر میکروارگانیسمهای بیماریزا قرار گرفته و باعث بروز تلفات در جوجهها شود. یکی از راهکارهای مقابله با این مسئله، استفاده از افزودنیهای دارای خاصیت ضدمیکروبی میباشد. از آنجا که استفاده از محرکهای رشد آنتیبیوتیکی توسط اتحادیه اروپا از سال ۲۰۰۶ ممنوع شده است، حذف آنتیبیوتیکها از چرخه غذایی حیوانات می تواند منجر به افزایش عوامل بیماریزا حاد مانند اشرشیاکلی، سالمونلا، کمپیلوباکتر، کلیفرمها و غیره در دستگاه گوارش شود . اسانس های گیاهی به عنوان یکی از مکملهای تغذیهای جایگزین آنتیبیوتیک، معرفی شده اند . گیاهان دارویی از مدت زمان طولانی است که در محصولات غذایی، عطری و درمانهای دارویی مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. در سیستمهای پرورش حیوانات اهلی از گذشته متابولیتهای گیاهی به طور عام به عنوان عوامل ضدمیکروبی به شمار میرفتهاند. ممنوعیت و محرومیت اخیر در استفاده از آنتیبیوتیکهای محرک رشد سبب افزایش تمایل به استفاده از فرآورده های طبیعی با منشاء گیاهی شده است [Greathead, 2003]. گیاه دارویی به گیاهانی گفته می شود که دارای مواد موثره مشخصی هستند که از آنها در درمان بیماری یا پیشگیری از بروز آن استفاده می شود [دوازده امامی و مجنون حسینی، ۱۳۸۷]. نتایج تحقیقات حاکی از آن است که استفاده از گیاهان دارویی و مشتقات حاصل از آنها که تحت عنوان کلی مکملهای غذای فیتوژنیک نامیده میشوند، منجر به بهبود بازده تولید طیور گوشتی از جمله بهبود مصرف خوراک، افزایش وزن، ضریب تبدیل غذایی، افزایش ماندگاری، بهبود وضعیت سلامتی و عملکرد دستگاه گوارش می شود که از این لحاظ قابل مقایسه با آنتیبیوتیکها هستند [Grashron, 2010] گوشت طیور و فرآورده های حاصل از آنها به دلیل ویژگیهای تغذیهای مطلوب مانند محتوای چربی پایین و غلظت بالای از اسیدهای چرب غیر اشباع به طور گستردهای در سراسر دنیا مصرف میشوند [Bourre, 2005]. سه ویژگی مهم گوشت شامل رنگ، بافت و رایحه مهمترین ویژگیهای گوشت هستند که میتوانند پذیرش گوشت به وسیله مصرف کننده را تحت تاثیر قرار دهند. پراکسیداسیون لیپیدها عامل اولیه در تخریب گوشت و محصولات گوشتی است که بر ویژگیهای کیفیتی گوشت اثر منفی خواهد گذاشت [Addis, 1986].اکسیداسیون چربی و پروتئین تهدید اصلی برای کاهش کیفیت گوشت است. آغاز واکنشهای اکسیداتیو در ماهیچهها طی فرآوری و ذخیرهسازی منجر به ایجاد تغییرات نامطلوب در گوشت می شود . به منظور افزایش مدت زمان نگهداری گوشت و فرآورده های گوشتی از مواد ضدمیکروبی و آنتیاکسیدان که اکثرا سنتزی هستند استفاده می شود، این در حالی است که امروزه با آگاهی بیشتر مصرف کنندگان در مورد عوارض استفاده از نگهدارندههای شیمیایی، تقاضای بیشتری برای غذاهای طبیعیتر وجود دارد [نوری و همکاران، ۱۳۹۱]. مطالعات بسیاری آثار ضدمیکروبی عصارههای گیاهی را علیه طیف وسیعی از عوامل بیماریزای موجود در غذاها تأیید می کند، این مطالعات همچنین نشان میدهد که افزودن مواد گیاهی شامل گیاهان و اسانس ها به غذای حیوانات باعث می شود که امنیت این غذاها در مدت زمان ذخیرهسازی به صورت پخته یا خام در برابر میکروارگانیسمهای بیماریزا تأمین گردد. این عمل به خواص آنتیاکسیدانی و ضد میکروبی این افزودنیها نسبت داده می شود. گیاهان دارویی و عصارههای آنها دارای خواص مفیدی هستند که از جمله خواص آنها میتوان به خصوصیات ضد میکروبی، ضد قارچی و ضد انگلی، ضد ویروسی و آنتیاکسیدانی اشاره کرد [هاشمی و داوودی، ۲۰۱۰]. بنابر گزارش صورت گرفته، آویشن شیرازی از جمله گیاهانی است که دارای ترکیبات فعالی مانند تیمول و کارواکرول است که این ترکیبات خواص آنتیمیکروبی و آنتیاکسیدانی داشته و می تواند عملکرد را افزایش و ماندگاری گوشت را بهبود دهند. ترکیبات فعال گیاهی از طریق بهبود قابلیت هضم، تعادل اکوسیستم میکروبی و تحریک ترشح آنزیم های هضمی اندوژنوس می تواند عملکرد طیور را تحت تاثیر قرار دهد . لذا این تحقیق بر آن است تا تاثیر عصاره آویشن شیرازی بر عملکرد، جمعیت میکروبی روده و ثبات اکسیداتیو گوشت را در جوجههای گوشتی مورد بررسی قرار دهد. زیرا بهبود یافتن هریک از اهداف ذکر شده در نهایت سبب افزایش سوددهی خواهد شد. ۱-۱- گیاهان دارویی گیاهان دارویی گیاهانی هستند که یک یا برخی از اندامهای آنها حاوی حداقل یک ماده مـؤثره است. این ماده یا مواد که کمتر از ۱% وزن ماده خشک گیاه را تشکیل میدهد دارای خواص دارویی موثر بر موجودات زنده است. گیاهان دارویی عمدتا به اشکال گیاه تازه، گیاه خشک شده و یا کنسرو شده، فرآوری شده توسط حرارت و استحصال مواد موثره در صنعت مورد استفاده قرار میگیرد[هاشمیان و فیروزی، ۱۳۹۲]. تنوع و تعداد گیاهان دارویی حیرت انگیز است به طوری که نتایج بررسیها نشان می دهد که در حدود ۷۰ هزار گونه گیاهی از گل سنگها گرفته تا گونه های درختی حداقل یک بار برای اهداف پزشکی و درمان انسان و دام به کار گرفته شده است [قاسمی، ۱۳۸۸]. ۱-۱-۱- اهمیت استفاده از گیاهان دارویی قدمت شناخت خواص دارویی شاید بیرون از حافظه تاریخ باشد. یکی از دلایل مهم این قدمت حضور باورهای ریشه دار مردم سرزمینهای مختلف در خصوص استفاده از گیاهان دارویی میباشد. اطلاعات مربوط به آثار و خواص دارویی گیاهان از زمانهای بسیار دور به تدریج سینه به سینه منتقل شده است و با آداب و سنن قومی در آمیخته و سرانجام در اختیار نسلهای معاصر قرار گرفته است [امید بیگی، ۱۳۸۴]. کشور ما به لحاظ تنوع جفرافیایی و اقلیمی، گونه های گیاهی متنوعی در آن انتشار دارند. در این میان فلور غنی ایران دارای بیش از ۷۵۰۰۰ گونه گیاهی است که تعداد زیادی از آنها را گیاهانی تشکیل می دهند که به دلایلی گیاهان دارویی نامیده میشوند [امید بیگی، ۱۳۸۴]. در اواخر قرن بیستم حجم مبادلات جهانی گیاهان دارویی به ۲۰۰ میلیارد دلار رسیده است. بر اساس گزارش سازمان خوار و بار جهانی (FAO) ارزش صادرات گیاهان دارویی در سال ۱۹۹۵ بالغ بر ۸۸۰ میلیون دلار بوده است. در این ارتباط در چین ۲۰۰ نوع گیاه دارویی کشت می شود که صادرات آنها به ارزش ۳۳۷ میلیون دلار مقام اول را به خود اختصاص داده است. کشورهای اروپایی در سال ۱۹۸۹ اقدام به ورود گیاهان دارویی مختلف به ارزش ۵۵۰ میلیون دلار نموده اند. بر اساس گزارش بانک جهانی، حجم تجارت گیاهان دارویی تا سال ۲۰۵۰ بالغ بر ۵ تریلیون دلار خواهد بود [امید بیگی، ۱۳۸۴]. طی گزارشی ارزش ریالی گیاهان دارویی در ایران در سال ۲۰۰۰ میلادی تنها در حدود ۳۷ میلیارد ریال برآورد شده است [قاسمی، ۱۳۸۸]. ۱-۱-۲- ترکیبات فعال گیاهی و طرز اثر آنها الف) اسیدهای آلی: اسید مالیک[۱]، اسید سیتریک[۲]، اسید تارتاریک[۳] و اسید اگزالیک[۴] نیز از ترکیبات معمولی گیاهان هستند و در اندامهایی مثل میوه آنها جمع میشوند. این ترکیبات به ویژه اسید تارتاریکمانند یک ترکیب ملین ملایم عمل می کند (امید بیگی ۱۳۸۴). ب) موسیلاژ[۵]: این ترکیب به گیاه اثر ملین میدهد. موسیلاژ یک لایه محافظ بر روی مخاط میکشد به طوری که محرکهای مانند اسید و نمک نمی توانند با قسمت های ملتهب بیمار تماس پیدا کنند. گاهی از این اثر تسکین دهندگی برای درمان اسهال به ویژه اسهال هایی ناشی از برخی عوامل باکتریایی استفاده می شود. موسیلاژ در اثر حرارت طولانی تجزیه شده و به قند تبدیل می شود و به این ترتیب فعالیت خود را از دست میدهد [امید بیگی ۱۳۸۴]. ج) گلوکوزیدها[۶]: موادی هستند که در اثر آنزیمها، اسیدهای رقیق، قلیاها و جوشاندن هیدرولیز میشوند و به یک ترکیب غیر قندی و یا به یک یا چند ترکیب قندی تجزیه میشوند. خاصیت درویی آنها مربوط به قسمت غیرقندی مولکول است که از نظر شیمیایی بسیار متنوعاند. بسیاری از گلوکوزیدهای گیاهی خاصیت درمانی ندارند. اما برخی مانند گلوکوزیدهای گل انگشتانه[۷]، خربق سیاه[۸] و گل برف[۹] روی قلب تاثیر زیادی دارند. این ترکیبات از فعالترین ترکیبات سمی در گیاهان میباشند [امید بیگی، ۱۳۸۴]. د: ساپونینها[۱۰]: این مواد از دسته گلوکوزیدها هستند. خاصیت مهم فیزیکی آنها این است که محلول آنها بسیار کف می کند. به همین دلیل است که از آنها در شویندهها استفاده می شود. وجود مقادیر زیاد آنها خطرناک بوده وممکن است به دلیل تجزیه کردن گلبول قرمز مهلک باشند. اما از آن جایی که به مقادیر ناچیزی از دستگاه گوارش جذب میشوند خوردن آنها معمولا خطرناک نیست. ساپونینها در دستگاه گواش جذب مجدد برخی از ترکیبات مانند مواد غذایی و داروها را تسهیل می کنند. ساپونینها ملینهای ملایم، مدر و خلط آور هستند و اگر محلولها مایعی از آنها جوشانده شود مانند سایر گلوکوزیدها از بین میروند و فعالیت خود را از دست می دهند [امیدبیگی، ۱۳۸۴]. ه: تاننها[۱۱] : این مواد باعث رسوب پروتئینها میشوند. در حالت آزاد و به مقدار زیاد مخاط را تحریک می کنند و در مقادیر کم مقدار کمی از پروتئینها را در آستر مخاطی رسوب داده و بدین ترتیب آن را نفوذناپذیر میسازند. بدین ترتیب از نفوذ سایر محرکها به لایه های عمیقتر مخاط آسیب دیده جلوگیری شده و به بهبودی آنها کمک می کند. به دلیل این خاصیت از تاننها به عنوان ضد اسهال و برای درمان برخی از سوختگیها به کار میروند. تاننها از رشد باکتری ها جلوگیری می کنند زیرا پروتئینهای لازم برای تغذیه آنها را از دسترس آنها خارج کرده و پروتئینهای خود باکتری ها نیز رسوب پیدا می کند تاننها بر اثر جوشاندن طولانی در آب منهدم میشوند [امید بیگی، ۱۳۸۴]. روغنهای ضروری و اسانس ها[۱۲]: روغن ضروری مخلوطی از ترکیبات معطر فرار است که پدید آورنده خصوصیات آروماتیک مواد گیاهی است. واژه ضروری از لغت جوهر ذاتی به وسیله پاراسلسوس به دست آمده که معتقد است این جوهر عنصر موثر در خصوصیت دارویی است. از آن جایی که اصطلاح روغن ضروری یک مفهوم تقریبا ناشناخته به دست آمده از قرون وسطی است، اصطلاح روغن فرار برای این ترکیبات پیشنهاد شده است [Bakkali, 2008]. روغنهای ضروری مخلوطهای بسیار پیچیده از ترکیبات شیمیایی با غلظتهای متفاوت اند، به عنوان مثال غلظت دو ترکیب عمده آویشن (تیمول و کارواکرول) در دامنه غلظتی کمتر از ۳ تا بیشتر از ۶۰ درصد اسانس در این گیاه گزارش شده اند. به دلیل تفاوت ترکیبات شیمیایی در اسانس ها ممکن است اثرات بیولوژیکی آنها با یکدیگر متفاوت باشد. روغنهای ضروری براساس واحدهای ایزوپرن (ترکیبات ۵ کربنه) به ترپنها {مونوترپن (۲ واحد ایزو پرن)، سزکویی ترپن (۳ واحد ایزوپرن)، دی ترپن(۴ واحد ایزوپرن)} و فنیل پروپنها تقسیم میشوند. ترپنها و فنیل پروپنها به وسیله مسیر موالونیک اسید[۱۳] و شیکمیک اسید[۱۴] سنتز میشوند. ترکیبات اصلی روغنهای ضروری مسئول فعالیت ضد میکروبی گیاهان هستند [Cowan, 1999] ز) ترکیبات معدنی: از میان ترکیبات معدنی کلسیم و پتاسیم اهمیت ویژهای دارند. نمکهای پتاسیم خاصیت مدر دارند، در حالیکه املاح کلسیم به ساختمان استخوانها، تنظیم دستگاه عصبی و مقاومت بیمار در برابر در برابر عفونتها یاری میرسانند، املاح پتاسیم تقریبا در تمام گیاهان به فراوانی یافت میشوند و معمولا به شکل محلول هستند، املاح کلسیم کمتر قابل حل میباشند [امید بیگی، ۱۳۸۴]. ح) رزینها[۱۵]: توسط غدههای مخصوص در گیاه ترشح میشوند که شبیه غدههای مولد اسانس ها هستند و غالبا هم در همان زمان ترشح میشوند. رزینها فرار نیستند و باعث تحریک پوست میشوند [زرگری، ۱۳۶۹]. ط) آلکالوئیدها[۱۶]: ترکیبات ازتهای هستند که تأثیر کم و بیش مشخصی بر اعصاب مرکزی دارند و اغلب بر اعصاب محیطی نیز اثر میگذارند. برخی از آلکالوئیدها از قویترین سموم شناخته شده هستند و فقط تعداد کمی از گیاهان آلکالوئید دار در طب خانگی کاربرد دارند [زرگری، ۱۳۶۹]. ی) ترکیبات تلخ: این ترکیبات یک گروه شیمیایی خاص نیستند و تنها خاصیت مشترک آنها مزه تلخ آنها است که دارای خاصیت درمانی است زیرا مصرف این ترکیبات به صورت خوراکی، ترشح شیرههای گوارشی را افزایش میدهد و اشتهای بیمار را زیاد می کند. از این گیاهان میتوان ریشه جنتیانا و خزه ایسلندی را نام برد برخی از گیاهان مانند جنتیانا هم تلخ هستند و هم دارای اسانس میباشند. این دو گروه از ترکیبات ترشح شیره گوارشی را زیاد کرده و اشتهای بیمار را افزایش می دهند [زرگری، ۱۳۶۹]. ک) ترکیبات فنولیک[۱۷] و پلیفنولها[۱۸]: از معمولترین این ترکیبات سینامیک اسید[۱۹] و کافئیک اسید[۲۰] هستند. از ترکیبات هیدروکسی فنول میتوان گاتگول[۲۱] و پیروگالول[۲۲] را نام برد که به ترتیب دارای دو و سه گروه هیدروکسیل هستند. مکان و تعداد گروه هیدروکسیل بر روی گروه فنول سمیت نسبی آن را بر علیه میکروارگانیسمها تعیین می کند و با افزایش تعداد گروه هیدروکسیل سمیت نیز افزایش مییابد. سمیت ترکیبات فنولیک در برابر میکروارگانیسمها میتواد ناشی از ممانعت آنزیمی به وسیله ترکیبات اکسایش یافته، یا احتمالا از طریق واکنش با گروه های سولفیدریل یا بیشتر از طریق اثرات متقابل نامشخص با پروتئینها باشد [Cowan, 1999]. ۱-۱-۳- بررسی تأثیر گیاهان دارویی در تغذیه طیور استفاده از آنتیبیوتیکهای محرک رشد به میزان کم سبب توقف رشد باکتری، جلوگیری از شیوع بیماری و افزایش سرعت رشد در حیوانات پرورش یافته به طور متراکم و صنعتی می شود. اما استفاده از آنها به دلیل شیوع سویههای باکتریایی مقاوم به آنتی بیوتیکها در طی دوره زمانی اندک، امکان انتقال این نوع مقاومت به دیگر سویههای باکتریایی و همچنین مقاومت باکتری های بیماریزا به خصوص باکتری های انسانی به آنتیبیوتیکها و عدم درمان موفقیتآمیز بیماریهای با منشاء باکتریایی باعث ممنوعیت در استفاده از آنها شد. در نتیجه تولید ترکیبات جایگزین آنتیبیوتیک با هدف حفظ سلامت روده و بهبود عملکرد حیوان مورد توجه قرار گرفته است. از آن جایی که متابولیتهای ثانویه گیاهی دارای خصوصیات ضدمیکروبی و ضد انگلی قابل توجهی علیه طیف وسیعی از عوامل بیماریزا هستند میتوانند به عنوان جایگزینهای مناسب برای آنتیبیوتیکها مورد توجه قرار گیرند [هاشمی و داوودی، ۱۳۹۰]. در سالهای اخیر توجه بسیاری به سمت افزودنیهای خوراکی با منشاء گیاهی معطوف شده است، واژه فیتوژنیک که به مواد گیاهی و فیتوبیوتیکها نیز مربوط می شود بیانگر ترکیبات استخراج شده از گیاهان هستند که جهت ایجاد تغییراتی در خواص خوراک و بهبود عملکرد به جیره حیوانات اضافه میشوند. فیتوژنیکها طیف وسیعی از مواد خوراکی را شامل میشوند که بسیاری از آنها سابقه طولانی در تغذیه انسانی دارند و به عنوان چاشنی، نگهدارنده و دارو از زمانهای قدیم استفاده میشده اند. این مواد گیاهی معمولا از انواع مختلفی از ترکیبات فعال تشکیل شده اند که در کنار یکدیگر سبب ایجاد طعم و عطر خاص میشوند، در واقع ترکیبات با منشاء گیاهی به دلیل خواص طعم دهندگی معروفاند، بنابراین بر خوشخوراکی جیره های دام و طیور موثرند.از طرف دیگر این ترکیبات به علت دارا بودن فعالیت زیستی، توانایی ایجاد اثرات مثبتی را بر سلامت دستگاه گوارش و عملکرد دام دارند. خواص ضدمیکروبی، ضدقارچی و ضدویروسی، آنتیاکسیدانی و سایر فعالیتهای ترکیبات گیاهی در شرایط برونتنی به خوبی مشخص شده و در آزمایشات علمی متعدد به اثبات رسیده است. تعداد مطالعاتی که اثرات ترکیبات گیاهی را در شرایط درونتنی بر دستگاه گوارش نشان دادهاند مانند آزمایشات تغذیهای روی حیوانات نیز در حال افزایش است. میکروفلور دستگاه گوارش، ریختشناسی روده، تخلیه معده، فعالیت اندامهای گوارشی ودر نهایت فراسنجههای عملکردی انتظار میرود که تحت تاثیر ترکیبات گیاهی قرار گیرد [محیطی اصلی و همکاران، ۱۳۸۹]. همچنین گوشت و فرآورده های گوشتی ممکن است به آسانی به میکروارگانیسمهای مختلف آلوده شوند و اگر شرایط حمل و نقل و نگهداری آنها مناسب نباشد منجر به رشد باکتری های مولد فساد و بیماری زا می شود و در نهایت کیفیت گوشت کاهش یافته و بهداشت عمومی در معرض خطر قرار میگیرد. نگهداری در سردخانه متداولترین روش نگهداری گوشت و فرآورده های گوشتی محسوب می شود. در برخی از کشورها به منظور افزایش مدت زمان نگهداری گوشت و فراوردههای گوشتی، از مواد ضدمیکروبی و آنتیاکسیدان که اکثر اوقات سنتزی هستند استفاده می شود این در حالی است که امروزه مصرف کنندگان آگاهی بیشتری در مورد عوارض استفاده از نگهدارندههای شیمیایی پیدا کرده اند و تقاضای بیشتری برای غذاهای طبیعیتر وجود دارد [نوری و همکاران، ۱۳۹۱]. در این راستا فیتوژنیکها که ترکیباتی با منشاء گیاهی بوده و عمدتا اسانس های گیاهی را شامل میشوند معرفی شدند، این گونه از ترکیبات میتوانند بدون نیاز به در نظر گرفتن دوره حذف استفاده شده و مقاومت آنتیبیوتیکی نیز ایجاد نکنند . ۱-۱-۴- تأثیر گیاهان دارویی بر جمعیت میکروبی روده
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ساخت یک برند قدرتمند در بازار، هدف بسیاری از سازمان هاست. متخصصان مالی بر این عقیده اند که برند تجاری می تواند ارزشی بیش از ارزش متداول ایجاد نماید. امروزه برند دیگر تنها یک ابزار کارآمد در دست مدیران نیست. برند یک الزام استراتژیک است که سازمان ها را در جهت خلق ارزش بیشتر برای مشتریان و همچنین ایجاد مزیت های رقابتی پایدار کمک می نماید (Keller & Lehamnn, 2003). برندهای موفق باعث افزایش اعتماد به محصولات و خدمات ناملموس می شوند و مشتریان قادر به تجسم و شناسایی بهتر خدمات آن ها می شوند. همچنین سطح بالایی از ارزش ویژه برند میزان رضایت مشتری، قصد خرید مجدد و سطح وفاداری را افزایش می دهد (Kim et al., 2008).
 امروزه یکی از با ارزشترین داراییهای هر شرکتی را ارزش ویژه برند آن شرکت تشکیل میدهد. زیرا شرکتها بر پایه یک برندقدرتمند میتواند قیمت بالاتری برای محصولاتشان تعیین کنند، اهرم تجاری بهتری ایجاد کنند، حاشیه فروش و سود خود را افزایش دهند و نیز آسیبپذیری خود را در مقابل رقبا کاهش دهند. پژوهشگران ارزش ویژه برند را با دو رویکرد متفاوت تعریف کردهاند. نخست ارزش ویژه برند بر مبنای ارزش مالی[۳۵] است که بر اساس این رویکرد ارزش ویژه برند از دیگر داراییهای شرکت استخراج میشود. پژوهشگران ارزش ویژه برند بر مبنای ارزش مالی را به صورت جریان نقدی افزایشی که از محصولات نامگذاری شده علاوه بر جریانات نقدی که از فروش محصولات بینام منتج میشود، تعریف کردهاند (Keller K. , 1993). دومین دیدگاه، ارزش ویژه برند بر مبنای مشتری[۳۶] است که بر اساس تعریف آکر[۳۷] (۱۹۹۶) عبارت است از مجموعهای از چهار گروه داراییها و تعهدات مرتبط با برند که از ارزشی که به وسیله یک محصول یا خدمت به شرکت یا مشتریان آن ارائه میشده اضافه و یا کسر میکند. این گروه داراییها عبارتند از:
-
- آگاهی برند[۳۸]که نشان دهنده قدرت حضور آن برند در ذهن مصرفکننده است. اغلب یک برند شناختهشده بهتر و بیشتر از نامهای ناشناس توسط مصرفکننده انتخاب میشود.
-
- کیفیت درک شده[۳۹]که به معنای ادراک مشتری از کیفیت یا برتری برند نسبت به جایگزینهای آن میباشد. در مطالعات و پژوهشهای تجربی متعددی ثابت شده که کیفیت درک شده برند باعث افزایش کارایی مالی شرکت و همچنین چگونگی درک کلی آن برند توسط مصرف کنندگان میشود.
-
- تداعی برند[۴۰]که میتواند ویژگی منحصر به فرد محصول، توصیههای یک شخص معروف و یا یک نشان یا سمبل خاص باشد. آکر معتقد است تداعی برند مبنایی را برای تصمیم خرید و وفاداری به نشان تجاری ایجاد میکند.
-
- وفاداری به برند که دارایی کلیدی یک برند است و بیشترین ارزش را برای آن ایجاد میکند زیرا مشتریان وفادار باعث یک جریان فروش و سود مستمر میشوند و نیز وسیلهای برای تبلیغات نام تجاری و اطمینان بخشیدن به مشتریان جدید هستند.
کلر (۱۹۹۳) ارزش ویژه برند بر مبنای مشتری را به صورت اثر تمایزی دانش برند[۴۱] بر پاسخ شناختی و احساسی مصرفکننده به فعالیتهای بازاریابی مرتبط با آن برند تعریف کرده است. به عقیده او ارزش ویژه برند بر مبنای مشتری به واسطه دانش برند به دست میآید که تصویر برند و آگاهی از برند دو جزء اصلی آن هستند. تصویر برند یکی از انواع تداعیهای برند است که کلر آن را اینگونه تعریف میکند: «تصویر برند مجموعهای از تداعیها در رابطه با برند شرکت است که مصرفکننده به ذهن میسپارد». تلاشهای فراوانی به منظور ایجاد و حفظ ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری به منظور شناسایی اهمیت ارزش مشتری برای شرکت ها باید صورت بگیرد. لذا اندازه گیری ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری در بازاریابی برند حیاتی است. ارتباط با مشتری یکی از راههای مناسب برای رشد و ترقی و افزایش ارزش برند است. همچنین به منظور افزایش سطح وفاداری به برند و ارزش ویژه برند و رفع نیازهای مشتریان در بخش خدمات، می توان از فعالیت های بازاریابی رابطه مند برای افزایش منافع مشتریان استفاده نمود (Kim et al., 2008). اهمیت برند در صنعت هتلداری در طی چند دهه اخیر، محققان و فعلان در زمینه خدمات توجه زیادی به موضوع برند داشته اند. به دلیل ویژگیهای ذاتی خدمات برند مهمترین جنبۀ بازاریابی خدمات است (Kapferer, 2008). این نکته که برند ارزشی دارد که از ارزش معمول دارایی که به وسیله فعالیت های مالی حرفهای ایجاد شده است، فراتر می رود که به توجه زیادی به برندها در بخش خدماتی منجر شده است. با توجه به ویژگی های خاص برند در بخش خدماتی، برندسازی در بخش هتل ها به عنوان یک ویژگی خاص که ارزش قابل توجهی را ایجاد می کند، مورد توجه قرار گرفته است شد. از این رو بسیاری از هتل ها به دنبال فرصت های توسعه برند به منظور دستیابی به مزیت بیشتر از برند فعلی خود هستند. این مزیت ها شامل مشتریان وفادار، توان بازگشت سریع و مواجه با بحرانها و افزایش اثربخش ارتباطات بازاریابی است (Keller, 2008). از لحاظ تاریخی مدیریت برند جزء واحد اقتصادی هتلها نبوده است، در دهه های گذشته این وضعیت تا حدی تغییر کرد که مدیریت برند به مثابۀ یکی از مهمترین عرصههای گسترشی واحد اقتصادی و تحقیقات در صنعت هتلداری شد (Forgacs, 2006). از نقطه نظر مصرفکننده مزایای کلیدی رشد، برندینگ در هتلداری شامل کاهش ریسکهای ادراکی و هزینههای جستجو و تسهیل فرایند تصمیمگیری خرید، و از نظر صاحبان برند مزایای اصلی شامل به دست آوردن سهم بازار بیشتر در برابر رقبا، توانایی حفظ مشتری از طریق ایجاد وفاداری میباشد، که این موارد به نوبۀ خود میتواند باعث کاهش هزینههای بازاریابی شوند (Javalgi et al., 2006`). دلایل متعددی در ادبیات مربوط به برند برای رشد برندسازی در صنعت هتلداری بیان شده است. از دیدگاه مشتری، کاهش ریسک های ادراک شده مالی و غیر مالی و هزینههای تحقیق از جمله منافع کلیدی هستند. در مورد صاحبان برند موضوع کلیدی، توانایی ارائه قیمتهای مناسبتر نسبت به هتلهای رقیب، توانایی کسب سهم بازار بیشتر، توانایی حفظ مشتریان از طریق ایجاد وفاداری به برند و کاهش هزینه های بازاریابی است. علی رغم تأکید فراوان بر اهمیت مشتریان در بخش خدمات اندازهگیری ارزش ویژه برند و در نظر گرفتن جنبههای شناختی آن تقریباً موضعی جدید در مفهوم بازاریابی خدمات در مقایسه با بازاریابی محصول است، که باید بیشتر مورد توجه قرارگیرد. صنعت هتلداری یک مثال از صنعت خدمات است که برند در موفقیت آن تأثیر به سزایی دارد. مهمانان هتل، این مکان اقامتی را بر پایه برندهایشان که به نظر میرسد به عنوان تعهدی ضمنی از خدمتی که آن ها انتظار دریافت آن را دارند، انتخاب می کنند (Xu & Chan, 2010). ارزیابی ارزش برند به مدیران عالی در بخش خدمات این امکان را میدهد که قدرت برندهایشان را در مجموعه رقابتی مقایسه کنند و از نتایج آن برای کسب ارزش برند در یک هتل در طی زمان و به منظور فرموله کردن استراتژی های بازاریابی استفاده کنند (Kim et al., 2008). هتلها بخشی از صنعت خدماتیاند که برند در موفقیت آنها نقش اساسی دارد. برند هتلهای شناخته شده مزیت رقابتی و ارزش سهامدارانش را افزایش میدهد. مشتریان هتلها به برند هتل توجه دارند و برند مبنایی برای انتخاب آنهاست. با توجه به افزایش توجه به خدمات هتلداری، وجود برندهای متعدد در این بخش، رقابت بین ارائه دهندگان خدمات و تشابه خدمات قابل ارائه به مشتریان منجر به سردرگمی مشتریان در انتخاب برند و ایجاد تمایز بین آن ها شده است. در چنین شرایطی تصویر برند و فعالیتهای بازاریابی، به شدت بر تصمیمگیری مشتری تاثیرگذار خواهد بود (Kayaman & Arasli, 2007). با توجه به اینکه، مهمترین داراییها در بخش خدماتی هتلها، ناملموساند و شامل وفاداری مشتری، برندها، نمادها و شعارهای شرکت، تصویر برند، شخصیت برند، تداعی و آگاهی از برند است. این داراییها همراه با سایر ابعاد ملموس، ارزش برند را در بر دارد و منبع اولیه ایجاد مزیت رقابتی محسوب میگردند. ایجاد تصویری پایدار و قدرتمند هنگام داشتن ارزش برند بالا منابع پنهانی است که میتواند متمایزکننده یک ارائه دهنده خدمت از رقبایش گردد (رحیمنیا و فاطمی, ۱۳۹۱). ارزش ویژه رابطه ایجاد ارزش در ادبیات بازاریابی مورد توجه زیادی واقع شده است و بعنوان بخش مهمی از ماموریت و بیانیه هر سازمانی درنظر گرفته شده است. بطور خاص، ارزش درک شده توسط بازاریابان زیادی بعنوان یک الزام برای مدیریت استراتژیک، لازمه موفقیت بلند مدت و منبعی برای مزیت رقابتی پایدار دیده شده است (Khalifa, 2004). اسلاتر[۴۲] (۱۹۹۷) در مطالعه خود پیشنهاد نمود که “ایجاد ارزش برای مشتری باید دلیل وجود سازمانها و موفقیت آنها باشد". نویسندگان ادعا دارند که حتی مشتریان راضی چنانچه احساس نمایند که ارزشی از آن خدمت و فراهمکننده بدست نمیآورند تمایلی به استفاده از خدمات آن فراهمکننده ندارند و شروع به جستجوی فراهمکننده دیگری برای دریافت بالاترین ارزش مینمایند (Anderson & Srinivasan, 2003). بنابراین به منظور ایجاد مشتریانی با وفاداری بالا، فراهمکنندگان خدمت باید مطمئن باشند که رضایتمندی خوب و ارزش درک شده بالایی را فراهم مینمایند. از اینرو، ارزش درک شده به خاطر ارتباط استراتژیک بالایی که با سازمان داشته و مولفهای جدید در ادبیات بازاریابی میباشد، مدیران خدمات باید شناخت عمیقی از آن کسب کنند. هرچند، بازبینی ادبیات زیادی ابهام را در تعریف، ابعاد و اندازه گیری ارزش درک شده نشان میدهد(Sánchez-Fernández & Iniesta-Bonillo, 2007). پس از یک بازبینی گسترده از تعاریف نویسندگان مختلف بیشترین نگرشها در باب تعریف ارزش درک شده چنین بیان میگردد (Chang, H; Wang, Y; Wen-Ying, 2009): ارزش درک شده برای یک مصرف کننده با تجربه یا شناخت وی از خرید و استفاده از محصول یک خدمت در ارتباط است. ارزش درک شده برای یک مصرف کننده با درک مصرف کننده در ارتباط بوده و نمیتواند توسط سازمان تعریف گردد. ارزش درک شده برای مشتری مبادله ای میان فواید و هزینه های درک شده توسط مشتری در یک ارائه از یک فراهمکننده را ارائه می کند. تعاریف مختلفی از ارزش جهت شناخت و بدست آوردن دیدگاه بهتردر جدول شماره ۲-۵ ارائه شده است: جدول شماره ۲‑۵- برخی تعاریف درک مشتری از ارزش
تعریف |
پژوهشگر(ها) |
ارزش درک شده اختلاف میان ارزیابی مشتری از تمامی فواید و هزینه های یک ارائه میباشد. |
(Kotler & Keller, 2006) |
ارزش درک شده زمانی ایجاد می شود که فوایدی که مشتری از یک محصول/خدمت بدست می آورد بیشتر از هزینه های پرداختی مورد انتظار توسط مشتری باشد. |
Slater and Narver (2000) |
برابر است با کیفیت درک شده نسبت به قیمت. |
Hallowell (2000) |
مبادله میان ویژگیهای دلخواه و مطلوب و ویژگیهای از دست دادنی و پرداختنی است. |
(Woodruff, 1997) |
ارزیابی کلی صرف کننده از فواید خالص بدست آمدده از خرید یا استفاده. |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|