آموزش رفتار درمانی شناختی و استرس زدایی مبتنی حضور ذهن ... |
در طی این جلسات، یادگیری بر موارد زیر متمرکز است:
-
- ورود و ماندن در حالتی ساکن و آرام
-
- چشیدن طعم آگاهی بدون واکنش، بدون قضاوت و دست اول
-
- تمرین کردن مجموعه ای از فنون هشیاری
-
- تشخیص مواقعی که تحت استرس هستیم
-
- آگاهی فزاینده از تعاملات ظریف ذهن بدن و تاثیر این تعاملات بر سلامتی و بهزیستی -
-
- دستیابی سریع تر به بهبودی پس از وقایع استرس زا
جلسات چهارم تا هشتم
در جلسات چهارم تا هشتم، بر اساس آموزش های ارائه شده در چهار هفته ی اول، یادگیری عمدتا شامل گسترش مهارتهای یاد شده خواهد بود و همزمان به تعمیق ظرفیت افراد برای به کارگیری این مهارت ها در زندگی شخصی و حرفه ای خود خواهد پرداخت.با تمرکز بر افزایش توانایی خود برای درک خود، دیگران و موقعیت ها در شبکه ای به هم مرتبط از اطلاعات، و یادگیری انتخاب
پاسخ های مناسب و موثر، به شکلی تجربه ای به بررسی موارد زیر خواهیم پرداخت:
-
- استفاده ی تعمدی از آگاهی لحظه به لحظه به منظور تغییر عادات و الگوهای ذهنی که پیش از این ناهشیار بودند و بهبود کارآیی خود در محیط کار
-
- سبک های ارتباط بین فردی که یا مانع مکالمه و کار گروهی می شوند و یا دریچه ای را به سوی آن می گشایند
-
- ایجاد همدلی بیشتر نسبت به خود و دیگران
-
- افزایش ظرفیت ما برای حفظ آگاهی خود در موقعیت های دشوار و هیجانی
-
- بازسازی، توانمندسازی و فعالسازی مجدد توانایی ذاتی ما برای رهبری، دیدن مسائل و تولید از طریق همکاری با همکارانمان، و بررسی شیوه های به کارگیری و استفاده ی موثر از هشیاری در محیط کار هم به عنوان وسیله ای برای کاهش استرس و هم به عنوان ابزاری برای پرورش درک و همکاری بیشتر در محیط سازمانی.
جلسه نهم تا دوازدهم: مرور مطالب و تکالیف داده شده قبلی
۳-۵-۲- آموزش رفتار درمانی شناختی
برنامه ی مداخله بر اساس الگوی شناختی رفتاری تورک(۲۰۰۴) و فری(۲۰۰۷) تنظیم شده است. این برنامه ی درمانی با شیوه ی شناختی رفتاری برای کنترل دردهای مزمن تنظیم شده است که عناوین کلی جلسات آن به شرح زیر است: جلسه ی اول: خوش آمدگویی، معارفه، ارزیابیهای اولیه و آشنایی با برنامه. جلسه ی دوم: منطق مداخله، چرخه ی تنش- ارزیابی- درد. جلسه ی سوم: تعامل افکار، هیجانات، فیزیولوژی و رفتار شناسایی افکارخودکار. جلسه ی چهارم: ارزشیابی افکار. جلسه ی پنجم: .ABC خودکار وابسته به درد، آموزش مدل مخالف ورزی با افکارخودکار و جایگزینی منطق متناسب. جلسه ی ششم: شناسایی افکار واسطه ای و افکار هسته ای و تبیین آنها در چرخه ی درد. جلسه ی هفتم: شناسایی باورهای خاص واسطه ای و هسته ای مربوط به درد. جلسه ی هشتم: تحلیل افکار و نحوه ی بازسازی و تدارک مخالف ورز منطقی. جلسه ی نهم : اضافه نمودن تمرین خودگویی مقابله ای. جلسه ی دهم: ادامه ی تحلیل افکار و تنظیم خودگویی مقابله ای برای موقعیتهای تحریک گر. جلسه ی یازدهم: آشنایی با مقابله ها و رفتارهای متناسب با افکار جایگزین. جلسه ی دوازدهم: اختتام، پیشگیری از عود، ارزیابی های نهایی
معرفی تکنیکهای شناختی رفتاری استفاده شده در جلسات درمانی
خودنظارهگری: یعنی آن که فرد افکار و رفتار خودش را مشاهده کرده و پاسخهایش به آنها را یادداشت کند. البته استفاده و بهره گیری بهینه و اثربخش از رفتارهای شناختی مستلزم آن است که فرد بتواند شیوههای ناسازگار تفکر را شناسایی کند. (هرینگتون، ۱۹۹۳). آموزش ارزیابی خود عبارت است از فرایند مقایسه عملکرد خود با یک معیار درونی. خودارزیابی منفی هم یکی از علائم رایج افسردگی است. (کندل، استارک و آدام، ۱۹۹۰ به نقل از هرینگتون ۱۹۹۳).
آموزش حل مساله: در این شیوه درمانگر چارچوب کلی مهارتها را به فرد آموزش میدهد تا او بتواند مسائل را شناسایی کند، برای حل مساله تدابیر مختلفی را اتخاذ کند. پاسخهای احتمالی گوناگون و پیامدهای این پاسخها را کشف کند و مراحلی را برای رسیدن به یک هدف مطلوب برنامه ریزی کند. (هیوز، ۱۹۸۸).
بازسازی شناختی: در این روش تلاش میشود که سبک ناسازگارانه فرد و فرضیههای ذهنی که منجر به این سبک شناختی منفی میشوند، اصلاح گردد. این اصطلاح که نخستین بار توسط الیس (۱۹۶۲) و بک (۱۹۶۷و۱۹۷۶) مطرح شد. به استفاده از طرح پرسش به شیوه سقراطی یا مجادله منطقی برای تغییر افکارناسازگارانه یا تحریف شده اشار دارد. این رویکرد توسط گلدفرید (۱۹۷۹) و مایکنبام (۱۹۷۷) گسترش یافت و در حال حاضر در درمان افسردگی و اضطراب کودکان و نوجوانان به کار میرود. (به نقل از علاقبند و فرهی۱۳۸۰)
آموزش روانی: گرچه درمانگران مکرراً اطلاعاتی را به شیوههای متفاوت در اختیار مراجعانشان قرار میدهند، آموزش روانی یکی از مفیدترین آنهاست. شیوه روانی آموزشی یک ابزار مفید در بسیاری از زمینهها میباشد. (کومینارز، ۱۹۹۷ مالو، وست کوریگانپنا و کاینگهام، ۱۹۹۴).
حل مسئله: به وسیله افزایش توانایی مراجعان جهت منطقی فکر کردن در خلال یک موفقیت، خلق جانشینهای بالقوه و سپس انتخاب مناسبترین راه حل. درمانگران مهارتهای حیاتی زندگی را فراهم میآورند و به مراجعان در حل مشکلات مربوط به مواد و مشکلات روزمره کمک خواهد نمود. تکنیک حل مساله در این مداخله برای افزایش کفایت شخصی به کار میرود.
۲-۶- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش بازبینی نمودارها، درصد بهبودی برای معناداری بالینی، و ضرایب اثر برای معناداری آماری و شاخص های شش گانه کارایی استفاده شد. همچنین مقایسه یافته های بالینی نیز برای مقایسه دو شیوه درمانی به کار برده شد .
فرمول درصد بهبودی یکی از روش های سنجش میزان پیشرفت مراجعان در کاهش مشکلات آماجی است. این فرمول را اولین بار بلانچارد[۳۶۲] و اسکوارز[۳۶۳] (۱۹۸۸؛ به نقل از اوگلز[۳۶۴]، لونر[۳۶۵]، و بونستیل[۳۶۶]، ۲۰۰۱) به کار بردند. در فرمول درصد بهبودی، نمره فرد در پیش آزمون را از نمره فرد در پس آزمون کم میکنیم و حاصل آن را بر نمره پیش آزمون تقسیم مینماییم. اگر درصد بهبودی دست کم ۵۰ باشد میتوان نتایج را از نظر بالینی معنادار قلمداد کرد (به نقل از اوگلز و همکاران، ۲۰۰۱).
A%=
فرمول ۳-۱ روش محاسبهی درصد بهبودی
به منظور بررسی معناداری آماری نیز از اندازه اثر کوهن استفاده شد. اندازه اثر یک اسم است به خانواده ای از شاخص هایی که مقدار اثر درمان را اندازه گیری می کنند داده شده است. کوهن در سال ۱۹۹۸ مقدار D را به عنوان تفاوت بین میانگین ها تقسیم بر انحراف استاندارد هر دو گروه تعریف کرده است که از فرمول زیر به دست می آید:
در این فرمول منظور از گروه اول نمره فرد در خط پایه است.
D=
فرمول ۳-۲ روش محاسبهی اندازه اثر کوهن
۲-۷- ملاحظات اخلاقی
شرکتکنندگان در پژوهش زیر نظر متخصصان همزمان با برنامه مداخله داروهای لازم را دریافت می کردند و همچنین کاملا داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند و از فرایند مداخله های درمانی از ابتدا با خبر شدند.
فصل چهارم: یافته ها
در این فصل یافتهها بهصورت جدول و نمودار ارائه گردیده است. همهی آزمودنیها ۱۲ جلسهی درمانی(رفتار درمانی شناختی و ۱۲ جلسه استرس زدایی مبتنی حضور ذهن) دریافت کردند. در ابتدا به ویژگی های جمعیتشناختی اشاره شده و سپس درصد بهبودی و ضریب کوهن در مرحلهی خط پایه، میانگین جلسات درمانی (جلسهی سوم، جلسهی هشتم، جلسهی دوازدهم، پس از درمان) و مرحلهی پیگیری ۱ ماهه ارائه شده است.
۴-۱- فرضیه های پژوهش
فرضیه اول: آموزش رفتار درمانی شناختی خستگی درد، استرس ادراک شده و عاطفه منفی بیماران مبتلا به درد مزمن را کاهش می دهد.
جدول ۴-۱
نمرات آزمودنی اول در خستگی درد، استرس ادراک شده و عاطفه منفی در مرحله خط پایه، حین مداخله، پس از درمان، پیگیری
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-08-01] [ 09:17:00 ب.ظ ]
|