( شکل۸- نقش مایه لوزی).
از جمله سفالینۀ های بدست آمده در محوطه باستانی شهردِلِه دارای نقش هندسی که شباهت نزدیکی به نقش موجود در وسط نمد کلاردشت دارد دیده می شود. گویی هر دو اثر را یک هنرمند بر جای گذارده است (شکل۹).
(کریمیان، سقایی: ۱۳۹۲، ۸۵). (طرح نمد از محقق).
(شکل۹- نقوش هندسی میان نمد و سفال).
از دیگر نقش بسیار جالب توجه در سفالینۀ های دوره اسلامی در محوطه شهر دِلِه می توان به سفال لعاب دار با زمینۀ سبز و نقش گیاهی به رنگ سیاه را نام برد. در این سفال هنرمند نقش برگ درخت را به تصویر می کشد و در کنار یکدیگر قرار گرفتن این برگها شباهت نزدیکی را با فرم های ایجاد شده در نقش های گیاهی موجود در قالی کلاردشت دارد (شکل۱۰).
(کریمیان، سقایی: ۱۳۹۲، ۸۵). (عکس فرش از محقق).
(شکل۱۰- نقش گیاهی در قالی و سفال اسلامی شهر دِلِه).
اگرچه در حال حاضر بافنده اصلی قالی های کلاردشت اکراد مهاجر به این منطقه هستند در اینجا این موضوع را در مقایسه ای با قالی های اکراد مهاجر در قوچان و فرش بافته شده آنها و تأثیر محیط زیست شان بر قالی قوچان بررسی می کنیم.
قالی قوچان که به نام قالی کردی شهرت دارد، دارای نقوش هندسی ویژهای است. این نقوش و استفاده از رنگهای طبیعی وزنده مانند روناس، لاجورد و درجات مختلف تیرگی و روشنایی این رنگها متأثر از طبیعت سخت و کوهستانی این شهر و تأثیر آن در روحیه مردم میباشد.
برای نمونه قالی ای بنام “سالانقوچی” که با نقش حوضی معروف است و سه لوزی کوچک و بزرگ در آن دیده می شود ( شکل۱۱). لچک و متن قالیچه از نقش مایه پرنده و دختر ملهم است و هر دو عروسک نام دارند حیوان چهار پا معمولا جیران یا بز تک شاخ نامیده می شود. از نقش های برگرفته از طبیعت نیز می توان از نقش گل و درخت نام برد که در قالی هایی بنام خرچنگ قابی بکار رفته است ( شکل ۱۲).
از سوی دیگر نقش قالی، نقش حوضی در روستا های هم مرز شوروی بافته می شود و بنام قالی های نقش “حوضی سرحد” معروف است که نقش سه حوض در حاشیه کوچک بنام جقه زنجیره ای و در جقه بزرگ طرح قاصدک و درخت کاج و چین کوپ در آن دیده می شود و چین در زبان کردی به معنی نقشه است. در میان طرح نقش حوضی که از طرح های مشترک قالی و گلیم است برگرفته از بافته های شوروی می باشد.
معروف ترین قالی قوچان که دارای نقش هندسی است “جلیلی” نام دارد که شکل تاج در بالا و پایین، ترنج، پرنده و گل و برگ است. در این نوع قالی پرنده ها چون هما تاج بر سر دارند ( شکل۱۳) (قهرمانی نژاد، ۱۳۸۳: ۳).
(شکل۱۱- قهرمانی نژاد، ۸۳: ۲).
(شکل۱۲- قهرمانی نژاد، ۸۳: ۲).
(شکل۱۳- قهرمانی نژاد، ۸۳: ۲).
ویژگی خاص منطقه کلاردشت مانند؛ پوشش گیاهی، زیست بوم و حیات جانوری همه و همه در حفظ نگه داشتن نقشهای مورد استفاده در فرش کلاردشت تأثیر بسزایی داشته اند زیرا قالی کلاردشت دارای سرشتی ذهنی بوده است یعنی قالی کلاردشت همانطور که در فصل های پیشین گفته شد به صورت ذهنی بافته شده و دارای قالبی از پیش تعیین شده نیست، و از طرفی فرش کلاردشت نشان دهنده بافت روستایی و عشایری است آنچنان که با پیشرفت منطقه و خارج شدن از حالات عشایری و روستایی کم کم فرش کلاردشت از رونق آن کاسته شده و چهار چوب ذهنی بافت خود را از دست داده است و به صورت سفارشی و پبشنهادی بافته شده و طرح و نقش صاحب و سلیقه خریدار را به یدک می کشد و این سلایق و سفارش ها در آن تأثیر بسزایی دارد.
در(شکل۱۴) نمونه ای از قالی بافته شده در استان کرمانشاه که در مقایسه با فرش قوچان (شکل۱۵) و فرش کلاردشت (شکل ۱۶) به سادگی می توان تفاوتهای آن را مشاهده کرد و بدیهی است این تغییرات می تواند متأثر از محیط زیست و شرایط جغرافیایی منطقه باشد. (شکل ۱۸-۱۷ طرح نمد کلاردشت).
(شکل۱۵- قهرمانی نژاد،۸۳: ۲).
(شکل۱۶- عکس از محقق).
(شکل۱۷- طرح نمد، طراحی محقق).
(شکل۱۸- اشکال مختلف طرح متن نمد، طراحی محقق).
فصل پنجم:
نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱ نتیجه گیری
طبق پژوهش های علمی در منطقه کلاردشت و کاوش های انجام شده در تپۀ کلار و شواهد فرهنگی بدست آمده از جمله سردوک های گلی و سفال با نقش مایه های هندسی و نیز وجود مهر با نقش جانوری می توان به این نتیجه دست یافت که منطقه کلاردشت با توجه به بستر بسیار مناسب جغرافیایی برای پرورش دام و بدست آمدن و تولید پشم برای تهیۀ نخ و نیز سردوک های بدست آمده، می توانست محیط مناسبی در خصوص رواج صنعت ریسندگی بوده باشد. پس هنرمند بافنده مشکل چندانی برای تهیه ابزار لازم برای بافندگی نداشته است.
وجود نقش مایه های هندسی و اشکال گوناگون بر روی سفال بیانگر این مطلب است که هنرمند سفالگر بشدت متأثر از محیط اطراف خود بوده است. ایجاد خطوطِ مواج زیگزاگی، با کوه ها و چین خوردگی های محیط جغرافیایی هم خوانی دارد. از طرف دیگر ایجاد نقش جانوری بر روی مهر نیز با زیست بوم منطقه قابل مقایسه است و جانورانی همچون بز وگوزن به کرات دراین منطقه دیده می شوند.
جالب توجه ترین موضوعی که می تواند تاثیر شگرفی در موضوع نتیجه گیری داشته باشد وجود نقش جانوری حک شده بر روی مهر بدست آمده در تپه کلار است که دو حیوان شاخ هایشان را نزدیک هم قرارمی دهند گویی در حال نبرد و قدرت نمایی هستند چیزی که به طور غریزی در تمام حیوانات وجود دارد و هنرمند با دیدن این صحنه آن را در هنر خویش بکار بسته است. این موضوع عیناً در فرش کلاردشت نیز دیده شده و دو حیوان مانند نقشِ مهر شاخ هایشان را به هم می زنند و نمونه های این صحنه در طبیعت نیز بسیار دیده شده است (شکل۱).
( شکل۱- عکس روی جلد، موسوی کوهپر، عباس نژاد، ۱۳۸۵). (شکل۱- نگاره گوزن در قالی، عکس از محقق).
ایجاد نقوش شیاری در لبه سفال که از نقش های جالب توجه در سفال کلار به شمار می رود ودر این لبه ها گاهی به صورت زیگزاگ و مواج نقر شده که این گونه نقش مایه ها در فرش خصوصاً در لبۀ فرش بکار گرفته شده است. از جمله نقش های دیگر نقش هندسی در سفال است که بصورت مثلث کشیده شده است و در فرش کلاردشت بچشم می خورد و این نوع نقش امروزه به نام « درب دیگ » خوانده می شود.
بنابر این می توان برای اثبات فرضیه این پاسخ را آورد که: پیشینۀ صنعت و هنر ریسندگی و بافندگی در منطقه کلاردشت به دوران مس و سنگ می رسد. زیرا که آثار فرهنگی بدست آمده در تپۀ کلار از جمله سردوک های گلی یافت شده در کاوش های علمی دلایل و اسناد مطمئنی در اثبات این مدعا باشد .
از نقش ها و طرح های موجود در سفالینه های تپه کلار باید از نقش هندسی، سبک حیوانی و گیاهی نام برد.
طرح ها و نقش مایه های به کار رفته در قالی کلاردشت با طرح و نقش مایه های سفالینه های تپه کلار بیانگر این موضوع می تواند باشد که در هر دوره هنرمند بسیاری از محیط اطراف و زیست بوم منطقه پذبرفته اند و این دو عامل نقش آفرینی در هر دو هنر و صنعت نقش بسزای داشته است.
در اثبات نظریه های گفته شده مبنی بر این که اصالت فرش ریشه در اقوام کرد های مهاجر دارد، می توان گفت که در حال حاضر نقوش به کار رفته در قالی کلاردشت با زیست بوم منطقه هم خوانی نزدیکی دارد و این نقش های حیوانی و هندسی حداقل صدها سال است که در آثار هنر کلاردشت سابقه دارند مانند سفالینه ها، مهر، نمد و آثار گیاهی بدست آمده در اشیاء های کشف شده در کلاردشت.
در توضیحی مختصری که در فصل قبل در مورد قالی های قوچان داده شد می توان گفت که اگر چه بافنده قالی امروزی کلاردشت بازماندگان و منتسب به اکراد کرد مهاجر هستند اما محیط زیست و زیست بوم در طی زمان و دخل و تصرف در طرح و نقوش بی تأثیر نبوده است همانگونه که دیدیم قالی های قوچان با قالی امروزی کلاردشت تفاوت بسیاری دارد، مانند نقش و نگاره انسان که در فرش کلاردشت (جز به سفارش) بافته نمی شود اما در قالی های قوچان از تنه اصلی نقش مایه ها بشمار می رود.
از دیگر وجوه تمایز بین فرش کردی قوچان و فرش کلاردشت این است که در فرش کردی قوچان از کمترین فضا در متن قالی برای ایجاد نقش و نگاره ها استفاده می شود اما در فرش کلاردشت فضای خالی بسیار به چشم می خورد و این فضا های خالی را با ایجاد رنگ بندی های متنوع پر می کنند.
نمونه دیگر نقش حوض قوچان است که سه لوزی تودرتو در آن دیده می شود در حالی که در فرش کلاردشت تقریبا اصلا دیده نشده، فرش کلاردشت دارای یک لوزی بزرگ و یک لوزی کوچک و دو لوزی در کنار یکدیگر است. هرچند لوزی جزء ارکان اصلی و ترکیب بند فرش کلاردشت را تشکیل می دهد اما هیچ گاه به این صورت بافته نشده است اینکه دو سر لوزی فرش کلاردشت با الهام از طبیعت از طرح کوه و آب(نقش پله ای) استفاده شده است این چیزیست که در فرش کردی قوچان خیلی ضعیف به چشم می آید.
لوزی های موجود در فرش کردی قوچان متاثر از روستاهای هم مرز شوروی است که با نام نقشه حوزی سرحد معروف است.
اما دلیل اینکه فرش کردی قوچان را با فرش کلاردشت مقایسه و تفاوتها و مغایرتهای آن نسبت به فرش کلاردشت ارزیابی شد، این است که به هر دو منطقه اقوامی مهاجرت کردند که تقریبا از لحاظ زبانی، آداب و رسوم، و طبیعت انسانی هر دو از غرب ایران و نزدیک به هم و نیز در سده ها و دوره ای یکسان و همزمان به این دو مناطق مهاجرت کرده اند و در طول این زمان می توان تفاوتها و تشابهات را در فرش این دو منطقه نسبت به محیط طبیعت پیرامون، اقوام، آثار و صنایع هنری دیگر نشان داد.
موضوع اصلی رساله مبتنی بر این نیست که قالی ها اصالت در چه قوم و منطقه ای دارد بلکه بررسی نقش ها و تأثیر نقوش های سفالینه کلار را مورد نظر بوده است.
۵-۲پیشنهادات
هرچند منابعی در مورد فرش کلاردشت تدوین شده است، اما محدودیت این منابع منجربه این می شود تا تکیه ما بر چند منبع باشد. بحول قوه الهی و با کوشش و تلاش محققان در زمینه فرش بتوان منبع موثق و کاملی در خور شأن و منزلت فرش کلاردشت تهیه گردد. همچنین تحقیقات و پژوهش های تپه کلار وسعت بیشتری پیدا کند تا از فرهنگ و تمدن این منطقه پرده بیشتری برداشته شود.
منابع
۱- امیر عضدی، کاظم، )۱۳۸۶(، مطالعه سفالینه های دوره پارتی و ساسانی تپه کلار کلاردشت، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز، دانشکده علوم انسانی.
۲- بهاءالدین محمد بن حسن بن اسفندیار کاتب، ( ۱۳۷۷)، تاریخ تبرستان، تصحیح عباس اقبال، تهران، انتشارات پیک ایران، چاپ دوم.
۳- پرهام، سیروس، (۱۳۶۴)، دست بافته های عشایری و روستایی فارس، جلد اول، چاپ خانه سپهر، تهران، چاپ اول.
[یکشنبه 1400-08-02] [ 01:36:00 ب.ظ ]
|