در الگو‌های زمانی رفتار مصرف‌کننده، ممکن است بخشی از بودجه صرف سرمایه گذاری‌های بلند مدت در جهت کسب سود بیشتر در دوره های زمانی آینده شود. ‌بنابرین‏ ممکن است که بودجه‌ی مصرف‌کننده تنها برای مصرف در نظر گرفته نشده باشد.

زمانی که بنگاه‌های فروش کالا و خدمات بسیار زیاد هستند، ممکن است اصطلاح ”مصرف‌کننده“ در حکم واژه‌ای تحقیرآمیز به‌شمار رود، ‌به این معنا که خریدار محصول، شخصی باهوش و زیرک نیست. این عبارت درست نقطه مقابل واژه ”مشتری“ است که فردی هوشمند تلقی می‌شود که قدرت خرید و حق انتخاب دارد.

۲-۵-۲- مشتری

 

مشتری عبارت است از کسی که چیزی را از یک بنگاه اقتصادی یا یک سازمان می‌خرد یا اجاره می‌کند.

 

انواع مشتری: مشتریان را به دو گروه اصلی می توان طبقه بندی کرد:

 

۱- مشتریان داخلی ۲- مشتریان خارجی

 

مشتری داخلی کسی است که برای یک سازمان، اما در بخش یا شعبه ای دیگر کار می‌کند.

 

مشتری خارجی همه‌ مردم خارج از سازمان هستند.

 

مشتریان داخلی شامل افرادی را شامل می‌شوند که در بخش‌ها و شعبه‌های مختلف یک سازمان مشغول به کارند. بنگاه‌های اقتصادی با نیازها و فرهنگ‌های مختلف، بازرگانان، خانواده ها و تمام گروه‌هایی که به یک سازمان پول پرداخت می‌کنند و کالا یا خدمات آن سازمان را می‌خرند، مشتریان خارجی را تشکیل می‌دهند.

 

۲-۵-۳- نیازها و انتظارات

 

مشتریان نیازها و انتظاراتی دارند که لازم است از جانب سازمان‌ها در نظر گرفته شود.نیاز یعنی آن چه که مشتری به برآورده شدن احتیاج دارد، مانند اتومبیل و بیمه با قیمت پایین.انتظار یعنی چیزی که مشتری به طور حتم نیازمند آن نیست اما توقع دارد که آن را داشته باشد.انتظارات یا خواسته ها عبارتند از تمایلات انسان برای ارضاء کننده های خاصی از نیازها. در حقیقت خواسته ها،اشکالی از نیازهای انسانی هستند که توسط فرهنگ یا شخصیت فردی انسان‌ها شکل گرفته اند.

 

۲-۵-۴- ارزش زمانی مشتری

 

توجه به ارزش مشتری در طول دوره ارتباط با شرکت یا بنگاه اقتصادی، یکی از اصول بلند مدت بازایابی است که در اصطلاح ارزش زمانی مشتری نامیده می‌شود. توجه این نکته که آیا مشتری در همین مدت، از کالاها و خدمات شرکت‌های مشابه و رقیب هم استفاده ‌کرده‌است یا خیراز ضروریات این اصل بازاریابی است. از نتایج مهم داشتن برنامه و چشم‌انداز بلند مدت، شناختن تمایلات جدید مشتریان برای کسب کالا یا خدمت بهتر و تازه‌تر است که در صورت پاسخ دادن سازمان ‌به این تمایلات، وفاداری مشتری به شرکت بیشتر خواهد شد.

 

۲-۵-۵- مدیریت تجربه‌ مشتری

 

فرآیندی است که همه‌ تجربیات مشتری از یک محصول یا یک شرکت را زیر نظر دارد و آن را به صورت استراتژیک مدیریت می‌کند. بدین منظور از رویکردهایی متفاوت هم‌چون نام و نشان تجاری، تنوع محصول، بخش‌بندی بازار و روابط عمومی بازایابی، شامل مدیریت روابط عمومی مشتری (CRM) و رضایتمندی مشتری استفاده می‌شود.

 

هدف نهایی مدیریت تجربه‌ مشتری ، غلبه بر موانع و شکاف بین حرف و عمل است که از طریق بازنویسی فرمول‌های اصول اولیه بازاریابی انجام می‌شود. در نهایت می‌توان گفت که مدیریت تجربه‌ مشتری بر چهار جنبه از مدیریت بازاریابی تأکید می‌کند:

 

تمرکز بر تمام جنبه‌های مرتبط با مشتری، ترکیب موشکافی و خلاقیت، توجه هم‌زمان به برنامه‌ریزی و اجرای برنامه‌‌های داخلی و خارجی.

 

۲-۶- انواع بازار در اقتصاد کلاسیک

 

طبق مفروضات بنیادین اقتصاد کلاسیک ۴ نوع بازار در صنعت قابل شناسایی است . این بازارها در مکتب اقتصاد خرد کلاسیک (مارشال ۱۹۲۰ ، رابینسون ۱۹۳۳) به شرح ذیل معرفی شده‌اند .

 

۲-۶-۱- بازار رقابت کامل [۹]

 

ساختاراین بازار به صورتی است که حداکثر رقابت بین فعالان بازار را تشویق می‌کند . سطح رقابت‌پذیری سازمان (عرضه‌کنندگان و خریداران) شاخص قدرت انفرادی آنان در اثرگذاری بر قیمت و شرایط عرضه و تقاضای بازار است .

 

در این نوع از ساختار بازار هیچ یک از سازمان‌های عرضه‌کننده نسبت به کل بازار برتری ندارند لذا سازمان به تنهایی قدرت ایجاد تغییر و تحول در بازار را ندارد .

 

ویژگی‌های این بازار مختصراً به شرح ذیل است :

 

– همگونی کالاها و خدمات

 

– اطلاع (نسبتاً) کامل خریداران و فروشندگان از شرایط بازار و رقبا

 

– تصمیمات خریداران و فروشندگان نسبت به کل بازار بی‌اهمیت است .

 

– موانع ورود به صنعت کوتاه و سهولت خروج از صنعت میسر است .

 

– قیمت‌ها ثابت فرض می‌شوند .

 

۲-۶-۲- بازار انحصار کامل : [۱۰]

 

این نوع ساختار بازار مستلزم شرایطی است که در آن یک بنگاه به دلیل برخورداری از امتیازات خاص و حمایت دولت یا اتخاذ رفتارهای فرصت‌طلبانه [۱۱] و رانت‌جوئی در رقابت‌های اقتصادی ، به تنهایی کالایی را به بازار عرضه می‌کند که برای کالای مذبور هیچ جایگزین نزدیکی وجود نداشته باشد .

 

ویژگی‌های این بازار مختصراً به شرح ذیل است :

 

۱-۲ – در بازار فقط یک کالا وجود دارد ‌بنابرین‏ سازمان عرضه‌کننده تمام صنعت را تشکیل می‌دهد .

 

۲-۲ – اطلاع یا عدم اطلاع خریداران از شرایط بازار بی‌اثر است .

 

۳-۲ – به هیچ وجه امکان ورود به صنعت وجود ندارد .

 

۴-۲ – قیمت و شرایط عرضه توسط سازمان عرضه‌کننده مشخص می‌گردد معهذا حداکثر نقش دولت یا ارگان‌های سیاست‌گذار در حد تعدیل شرایط فروشنده است .

 

۲-۶-۳- بازار رقابت انحصاری : [۱۲]

 

بازاری که ساختار رقابت انحصاری دارد ، شامل تعداد زیادی عرضه‌کننده است لیکن محصولات هر یک از آن‌ ها به نوعی از محصولات سایرین متمایز است .

 

در این بازار حجم عرضه هر یک از سازمان‌ها به تفکیک نسبت به حجم بازار نسبتاً کم است به طوری که اقدامات هریک از آن‌ ها بر سایر سازمان‌های فعال و نیروهای ساختار بازار بی‌اثر است .

 

ویژگی‌های این بازار مختصراً به شرح ذیل است :

 

۱-۳ – ناهمگونی کالاها و خدمات .

 

۲-۳ – اطلاع یا عدم اطلاع مشتریان از شرایط بازار بی‌اهمیت است .

 

۳-۳ –کثرت سازمان‌های عرضه‌کننده به‌دلیل ناهمگونی کالاهامنجر به پیدایش بازار رقابت کامل نمی‌شود .

 

۴-۳ – قیمت‌های بازار خوشه‌ای [۱۳] است و قیمت واحد وجود ندارد .

 

۲-۶-۴- بازار انحصار چندجانبه : [۱۴]

 

ساختار بازار انحصار چندجانبه نیز مشتمل بر تعداد محدودی از سازما‌ن‌های عرضه‌کننده می‌باشد که به نوعی امکان تبانی و تعیین قیمت بین آ‌ن‌ها وجود دارد . معهذا هر گونه تلاش در ایجاد تغییر یا تحولی در نظام بازار به هر صورت از جمله تغییر قیمت یا مقدار عرضه با واکنش آگاهانه و سریع سایر عرضه‌کنندگان و مقابله به مثل احتمالی آن‌ ها روبرو می‌شود .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...