سلامت اجتماعی به معنای کیفیت روابط فرد با افراد دیگر، نزدیکان و گروه های اجتماعی است و شامل پاسخ های درونی (احساس، تفکر و رفتار) که نشانگر رضایت یاعدم رضایت فرد از زندگی و محیط اجتماعی امن است(لارسن،۱۹۹۶)
سلامت اجتماعی به توانایی فرد در تعامل موثر با دیگران و اجتماع به منظور ایجاد روابط ارضا کننده شخصی وبه انجام رساندن نقش های اجتماعی اشاره دارد(کییز وشاپیرو، ۲۰۰۴) . این ابعاد اجتماعی فرد سالم ، زمانی عملکرد خوبی دارد که اجتماع رابه صورت یک مجموعه معنا دار، قابل فهم و با امکان رشد و شکوفایی بداند(کییز،۱۹۹۸). سلامت اجتماعی شامل سطوح مهارت های اجتماعی، عملکرد اجتماعی و توانایی شناخت هر شخص از خود به عنوان عضوی از جامعه بزرگتراست. شاخص های مهم سلامت اجتماعی شامل مشارکت فعال در زندگی اجتماعی، پذیرش مسئولیت،شناخت حقوق و وظایف خودبه عنوان یک شهروند، شناخت حقوق و وظایف دیگران و احترام به حقوق آنان، احترام به محیط زیست و تلاش در راه حفظ آن، شناخت فرهنگ و ارزش های اجتماعی، پرهیز از خشونت و داشتن شکیبایی و مدارا با دیگران (استون و جیکوب،۲۰۰۵). به طورکلی مجموع نظریه ها درباره سلامت اجتماعی را می توان در سه رویکرد جمع بندی کرد: ۱- سلامت اجتماعی به مثابه جامعه سالم؛ ۲- سلامت اجتماعی به مثابه شرایط اجتماعی سلامت بخش ۳- سلامت اجتماعی به مثابه جنبه ای از سلامت فرد در کنار سلامت جسمی و روانی.
ماکس وبر پایگاه اجتماعی را یک امتیاز اجتماعی تعریف می کند که درجامعه به برخی ازموقعیت هاداده می شود و جامعه نیز از دسته هایی از سطوح و یا گروههایی از پایگاه ها تشکیل می شود. دیدگاه وبر، طبقه اجتماعی را به صورت چند بعدی در نظر می گیرد. رز و وو مطرح می کنند که افراد با تحصیلات بالاتر در مقایسه با افراد کم سواد از لحاظ سلامت روحی و روانی در وضعیت بهتری قرار می گیرند. به عبارت دیگر موقعیت یک فرد در سلسله مراتب اجتماعی برای وی شرایط و ویژگیهایی را فراهم می کند که می توانند سلامتی وی را تحت الشعاع خود قرار دهد. اشنایدر و همکاران نیز مهارتهای ارتباطی را به عنوان وسیله ارتباط میان فرد و محیط تعریف می کنند و به عنوان وسیله شروع و ادامه یک ارتباط سازنده می دانند که دربخش مهمی از سلامت اجتماعی، مورد استفاده واقع می شود. از دیدگاه روان شناسی، مذهب یک فعالیت فکری و احساسی و یک عمل ارادی است.مذهب گرایی با بهداشت روانی مثبت، احساس بهزیستی، کنترل خویشتن و توانایی تحمل در ارتباط است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۳- بخش دوم:پرخاشگری در کودکان و نوجوانان و درمان آن
۲-۳-۱- پرخاشگری:
محققان علوم رفتاری در کشورهای مختلف هرگز تعریف روشن و واحدی از مفهوم پرخاشگری ارائه نداده اند زیرا تعریف پرخاشگری تحت تاثیر فرهنگ،تجربه واعتقادات جوامع متفاوت است(ایزدی طامه وهمکاران،۱۳۸۹: ۱۸۵).به هر حال رفتارهای پرخاشگرانه یکی از مشکلات اجتماعی مهم و اساسی درهرجامعه است که به دلیل اهمیت آن بخصوص دردوران کودکی ونوجوانی توجه ویژه ای می شود.درزیر به مهمترین تعاریف ارائه شده در خصوص پرخاشگری اشاره می شود:
از دیدگاه ارونسون (۱۳۸۷) پرخاشگری رفتارآگاهانه ای است که هدفش اعمال دردورنج جسمانی یا روانی باشد. به عبارت بهتر عمل آگاهانه ای است که باهدف واردآوردن صدمه و رنج انجام می گیرد.این عمل ممکن است بدنی یا کلامی باشد.خواه در نیل به هدف موفق بشود یا نشود، در هر صورت پرخاشگری است. هیلگارد و اتکینسون (۱۳۸۵) پرخاشگری را رفتاری می دانند که قصد آن صدمه زدن (جسمانی و کلامی) به فرد دیگر یا نابود کردن دارایی آنهاست. مفهوم اساسی در این تعریف قصد است.اگر کسی پای شمارالگد می کند قصد وی نشان دهنده پرخاشگرانه بودن یا نبودن رفتار است.به طور کلی رفتار پرخاشگرانه واجد چهار شرط زیر است:
الف) فردی که رفتارش توام با پرخاشگری است آن رفتار را عمداٌانجام می دهد.
ب) آن رفتار در رروابط بین فردی که حاکی از تعارض یا ناکامی باشد رخ می دهد.
پ) شخصی که دارای رفتار پرخاشگرانه است قصدش برتری یافتن بر فردی است که مقابل او رفتار پرخاشگرانه داشته است.
ت) شخصی که چنین رفتاری از او سر می زند یا در جهت جدال تحریک شده یا حد اعلای شدت، آن مسیر را پیموده است(ایزدی طامه و همکاران، ۱۳۸۹: ۱۸۷( .
با توجه به جمیع تعاریف مربوط به پرخاشگری مهمترین مفاهیم مستتر در این تعاریف عبارتند از:
نیتمندی: رفتار پرخاشگرانه همراه با قصد و نیت صورت می گیرد.
- جلوه رفتاری: عامل پرخاشگری به نوعی(کلامی یا جسمانی) قصد و نیت خود را آشکار می سازد.
- قربانی : پرخاشگری همواره معطوف به شخصی یا چیزی می باشد.
پرخاشگری به طورکلی به دونوع پرخاشگری خصمانه وپرخاشگری وسیله ای تقسیم می شود.پرخاشگری خصمانه عملی پرخاشگرانه است که ازاحساس خشم ناشی می شود وهدفش اعمال درد و آسیب است.اما در پرخاشگری وسیله ای قصد و نیت آسیب رساندن به شخص دیگر وجود دارد، لیکن آسیب رسانی به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدفی غیراز ایجاد درد و رنج صورت می گیرد (ارونسون ، ۱۳۸۷ : ۲۷۵).
پرخاشگری خصمانه شامل دو حالت پرخاشگری آشکار وپرخاشگری رابطه ای می باشد.در پرخاشگری آشکار کودک به دیگران صدمه بدنی وارد می کند یااو را به چنین صدمه ای تهدید می کند . مثلا کتک زدن ، لگد زدن یا تهدید کردن یک همسال به کتک زدن. اما در پرخاشگری رابطه ای به صورت محرومیت اجتماعی و شایعه پراکنی رخ می دهد و به رابطه همسالان آسیب می رساند(یعقوبی و همکاران،۱۳۹۰).
پرخاشگری رابطه ای که شامل دو نوع مستقیم و غیر مستقیم می شود در مورد کودکانی به کار می رود که به طور عمد سایر کودکان را از گروه طرد و منزوی می کنند. برخی از محققان این نوع رفتار را پرخاشگری اجتماعی و مستقل از پرخاشگری آشکار تعریف کرده اند(واحدی و همکاران، ۱۳۸۷).
۲-۳-۲- عوامل موثر بر پرخاشگری کودکان و نوجوانان:
بامطالعه وبررسی نظریات مختلف در حوزه پرخاشگری و خشونت به طور کلی و پرخاشگری کودکان و نوجوانان به طور خاص، موارد ذیل را به عنوان مهمترین عوامل موثر بر پرخاشگری شناسایی و معرفی می نماییم:
۱-خانواده: یکی از عوامل موثر و اساسی در رفتار افراد می باشد. کودک از بدو تولد خصوصیاتی رااز والدین خود به ارث می برد و زمینه های رشد وی را فراهم می کند. نفوذ والدین در کودکان تنها جنبه ارثی ووراثتی ندارد بلکه در آشنایی کودک با زندگی اجتماعی و فرهنگ پذیری وی خانواده و والدین نقش اساسی دارند. ساختار و شکل خانواده ، نحوه ارتباط اعضاءهرخانواده با یکدیگر و جامعه ای که خانواده درآن زندگی می کنددر بیشتر موارد همسانی نداردلذا رفتار و تاثیر خانواده ها در افراد متفاوت است(مجتهدزاده و نیسی، ۱۳۸۸: ۸). رفتار متضاد پدر و مادر، جدایی والدین از هم، غیبت طولانی مدت یکی از والدین، وجود جو نامساعد در خانواده پرخاشگر بودن پدر یا مادر یا هردو، تبعیض و بی عدالتی در مورد کودکان و نوجوانان، تحقیر کودکان و نوجوانان و احساس ناامنی، دخالت بیش از حد در کار آنها و رفتار تهدید آمیز از علل روانی اجتماعی مهم در پرخاشگری نوجوانان محسوب می شود(گلچین، ۱۳۸۱)
۲-جنسیت: تفاوت در پرخاشگری میان دو جنس از دو- سه سالگی مشهود است. در مهدکودک پرخاشگری کلامی و بدنی در پسرها بیشتر از دختران است و معمولا پسرها بیشتر در صدد تلافی برمی آیند.و این تفاوت در پرخاشگری پسران و دخترها در همه فرهنگها و طبقات اجتماعی دیده می شود(یعقوبی و همکاران، ۱۳۸۹: ۹۹). گلچین (۱۳۸۱) در تحقیقی نشان دادکه در دختران به طور ذاتی نسبت به پسران از پرخاشگری کمتری برخوردارند ودر حالی که پسران بیشتر از پرخاشگری فیزیکی استفاده می کنند، دختران پرخاشگری کلامی از خود نمایش می دهند.ودلیل آن این است که دختران در مواجهه با مشکلات بیشتربه صورت درونی یعنی افسردگی واظطراب پاسخ می دهند. همچنین پسران درصورتی که مورد تهاجم و حمله قرار بگیرند سریعتر دست به تلافی میزنندوبا شدت بیشتری پاسخ می دهند. علاوه بر آن دختران نسبت به پسران گرایش کمتری به تقلید رفتارهای پرخاشگرانه دارندمگر آنکه به دلیل چنین رفتار هایی از سوی دیگران تقویت شوند و البته در اجتماع ما کمتر به خاطر پرخاشگری دختران راتشویق وتقویت می کنند (سلحشور، ۱۳۷۸).
۳-سن: معمولا هرچه کودکان بزرگتر می شوند کم تر دست به رفتارهای پرخاشگرانه می زنند، زیرا می توانند با بیان کلامی به خواسته های خود دست یابند .البته چنانچه کودکان درسنین مدرسه رفتارهای پرخاشگرانه ازخود نشان دهندغالبا این نوع رفتار ازنوع خصمانه آن خواهد بود.به عبارت دیگر برای رسیدن به خواسته ها و تمایلات خود با قصد و برنامه قبلی عمل می کنندوبیشتر به پرخاشگریهای کلامی مثل انتقاد ،تمسخر،یاوه گویی وفحاشی ویامخالفت های کلامی می پردازند (سلحشور، ۱۳۷۸).
۴-رسانه ها: یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در بروز رفتارهای پرخاشگرانه محسوب می شود. از دیدگاه ارونسون (۱۳۸۷) رسانه ها و بخصوص تلویزیون نقش اساسی در اجتماعی کردن کودکان ایفاء می کنند. هرچه افراد در کودکی خشونت بیشتری رادر تلویزیون تماشا کنند بعدها در دوره نوجوانی و بزرگسالی خشونت و پرخاشگری بیشتری از خود نشان خواهند داد. کودکان حتی اگر مستعد پرخاشگری هم نباشند اگر برای مدت طولانی درمعرض نمایش پیوسته فیلم های خشن قراربگیرند پرخاشگرتر می شوند.
خشونت در برنامه های تلویزیونی مانند یک الگوی رفتاری عمل می کندکه به تماشاگران می آموزد چگونه پرخاشگری خود را به سمت دیگران بروز دهند. همچنین برنامه های خشن می توانند باعث ظهور افکار و احساسات پرخاشگرانه شوند. خشونت های مکرر تلویزیونی ممکن است حساسیت بیننده را نسبت به خشونت از بین ببرند و رفتارهای پرخاشگرانه را طبیعی و قابل قبول جلوه دهند(صفاری نیا، ۱۳۸۹).
بطور کلی قرار گرفتن درمعرض خشونت تلویزیونی به صورت طولانی مدت به نتایج زیر می انجامد:
الف) سبک های رفتار پرخاشگرانه را افزایش می دهد.
ب) محدودیت های اعمال چنین رفتاری را کاهش می دهد.
ج) عواطف و احساسات بینندگان چنین برنامه هایی را در قبال خشونت خنثی می کند.
د) تصویری از واقعیت اجتماعی درذهن بینندگان این برنامه ها شکل می گیرد که مبنای بسیاری از کنش های آنان قرار می گیرد(قاسمی و همکاران، ۱۳۸۹)
۵-بازیهای ویدیویی و رایانه ای:
پرخاشگری و خشونت از جمله موضوعات اساسی مطرح شده در بازیهای ویدیویی و رایانه ای به شمار می آید. بررسی مفاهیم پرخاشگرانه در این گونه بازیها حاوی نوعی از عادی سازی پدیده خشونت و پرخاشگری در جریان بازیهاست. جنگ ستارگان، انهدام سیاره ها، سفینه های فضایی و ربوت ها و مانند آن از موضوعات عادی و پیش پا افتاده این بازیهای رایانه ای محسوب می شود. و از همه بدتر اینکه در برخی از این بازیها کاربران کودک و نوجوان نقش جنایتکاران خیالی را ایفاء می کنند و با حمله به عابران و رهگذران با کشتن آنها امتیاز کسب می کنند. و یا مثلا با ماشین ربایی از مردم در خیابان و دزدیدن مواد مخدر از قاچاق فروشان امتیاز کسب می کند و یا برای قتل عام عابران جایزه می گیرد و صدای شکستن استخوان های آنها به جلوه های واقع گرای بازی اضافه می کند(منطقی، ۱۳۸۷).
در برخی از نسخه های اینگونه بازیها مثل بازی محکوم به فنا در آغاز برنامه اینگونه خاطرنشان می سازد که فقط خاطرتان باشد درب اتاقتان را در جریان بازی قفل نکنید تا در صورت لزوم راه فراری داشته باشید. و در شرح بازی قاتل بیان می شود که اول چند قرص آرام بخش دم دستتان بگذارید و بعد بازی را شروع کنید(منطقی، ۱۳۸۷).با توجه به اینکه انجام این بازیها فعالیتی تعاملی است و در نتیجه فرد را بیشتر درگیر می کند، تاثیر آنها حتی از تلویزیون هم بیشتر است(گانتر،۱۳۸۸). از دیدگاه منطقی (۱۳۸۷) مهمترین تبعات بازیهای رایانه ای عبارتند از: وجود تخیلات پرخاشگرانه، عادی شدن پرخاشگری، الگوبرداری از قهرمانان پرخاشگر، پرخاشگری به عنوان راه حل مسائل و مشکلات افراد،افزایش پرخاشگری عملی در کودکان و نوجوانان و افزایش قتل و بزهکاری در نوجوانان، حساسیت زدایی نسبت به خشونت و پرخاشگری و در نتیجه یافتن شخصیتی خشن و ستیزه جو و……..
۶-سلیقه کودکان به عنوان عامل موثر پرخاشگری:
گاهی کودکان با انتخاب های خود موجب تقویت رفتارهای پرخاشگرانه می شوند. مثلا انجام ورزش های رزمی، دیدن فیلم های پرتحرک و خشونت آمیز و انجام بازیهای رقابتی و … که باعث بروز رفتارهای پرخاشگرانه در آنها می شود. در حالی که شرکت در گروه های موسیقی، نقاشی ، انجام فعالیت های فرهنگی و بازیهای جمعی و مانند آن می تواند روحیه آرامش را در کودکان تقویت کند. یکی دیگر از عوامل رشد و تقویت پرخاشگری انتخاب دوست است برخی از همسالان می توانند الگوی رفتاری نامناسبی برای دیگرهمسالان باشند (سلحشور، ۱۳۷۸).
۲-۳-۳- راهکارهایی جهت کاهش پرخاشگری:
۱-آموزش مدیریت خشماز دیدگاه درتاج(۱۳۸۸) آموزش مهارت های کنترل خشم و پرخاشگری که طی آن راه های درست ومناسب بروز ومدیریت هیجانات ارائه میشودمی تواند درکاهش رفتار پرخاشگرانه موثر باشد . با بهره گرفتن از خودآرام سازی و خودگویی های مثبت و خویشتن داری، می توان احساس خود کارامدی و مهارت های اجتماعی را افزایش داد .رئوس محتوا و برنامه های آموزشی مدیریت خشم طی ۸ جلسه به شرح زیر آموزش داده می شود:
- معرفی برنامه و بیان انتظارات و مقررات
- تعریف و تشریح مفهوم خشم و پرخاشگری
- بیان علائم جسمانی خشم و راه ها تشخیص زودهنگام آن
- توضیح شیوه آرام سازی خویشتن
- توضیح چگونگی تغییر خودگویی های منفی
- آموزش شیوه ابراز خشم به صورت سازگارانه
- آموزش روش حل مساله
- ارزیابی برنامه و پاسخگویی به سوالات
۲-تنبیه:
اگر تنبیه خردمندانه و در زمینه رابطه ای گرم وپرمحبت انجام بگیرد می تواند موثر باشد. عامل مهم دیگر در اثربخشی تنبیه شدت یا محدودیت آن است . تنبیه شدید یا مقید کننده می تواند بی اندازه ناکام کننده باشدو از آنجا که ناکامی یکی از علل اصلی پرخاشگری است، عاقلانه است که از استعمال فنون ناکام کننده در کوشش جهت تقلیل پرخاشگری احتراز شود.
۳-پاداش به نمونه های دیگر رفتار :
پاداش دادن به رفتارهای غیرپرخاشگرانه کودک و نوجوان، چرا که برخی معتقدند کودکان شاید برای جلب توجه به رفتار پرخاشگرانه دست زنند و برای آنها تنبیه برنادیده انگاشته شدن رجحان دارد درنتیجه رفتار پرخاشگرانه برای آنها پاداش دارد که با دادن پاداش به رفتارهای غیر پرخاشگرانه این ذهنیت را پاک می کنیم.
۴-ایجاد هم حسی نسبت به دیگران:
وارد آوردن درد و رنج عمومی به دیگران برای اغلب مردم مشکل است مگر اینکه بتوانند راهی برای انسانیت زدایی از قربانی بیابند. از طریق خصوصیت هم حسی ارتکاب پرخاشگری مشکل تر می شود. چراکه یک همبستگی منفی بین هم حسی و پرخاشگری در کودکان وجود دارد و هرچه این توانایی افزایش یابد از میزان پرخاشگری کاسته می شود(محسنی تبریزی، ۱۳۸۳).
۵- آموزش مهارت های اجتماعی:
برخی از رفتارهای منفی همچون پرخاشگری از نبود مهارت هایی ناشی می شود که برای گفتمان شایسته وموثر باهمسالان مورد نیاز است.از مهمترین راهکارهای کاهش پرخاشگری در بین کودکان ونوجوانان تقویت مهارت های اجتماعی می باشد.برخی از این مهارت ها به شرح زیر است:
الف) آموزش مهارت ابراز وجود: روشی که در آن رفتارهای مناسب اجتماعی برای ابراز و بیان احساسات، نگرش ها و آرزوها، نقطه نظرات و علایق به افراد آموخته می شود تا بتوانند به راحتی و بدون ترس و نگرانی باورها، احساسات و علائق خود را ابراز کنند. آموزش ابراز وجود یک روش چند محتوایی است که دربرگیرنده راهنمایی،ایفای نقش، بازخورد ، مدل سازی، تمرین و مرور رفتارهای آموخته شده می باشد. تحقیقات انجام شده کارایی آن رادرکاهش اضطراب ، پرخاشگری وافزایش عملکرد تحصیلی نشان داده است(عاشوری و همکاران ، ۱۳۸۷).
ب) آموزش مهارت حل مساله (کفایت اجتماعی): یکی از مهمترین مهارت هایی که قادر است بالندگی و بهداشت روانی کودکان ونوجوانان رادرمواجهه بامشکلات آینده حفظ و تقویت نمایدمهارت حل مساله به معنای اعم وحل مساله اجتماعی به طور اخص است. به طوری که افراد ناتوان از حل این مسائل و مشکلات ممکن است با اقدام به راه حل های ناموثر مانند استفاده از مواد مخدر برای آرامش، استفاده ازسیگار برای جلب توجه و ترک تحصیل به علت ناتوانی در برطرف کردن مشکلات تحصیلی نه تنها مشکل را بزرگتر و پیچیده تر سازند بلکه حتی درمعرض خطر مرگ قرار گیرند.در این راستا تقویت حل مساله یکی از راه های مقابله با مشکلات زندگی می باشد (واحدی و فتحی آذر،۱۳۸۵).درواقع آموزش حل مساله فرایندی برای یافتن پاسخ ها ارائه می دهد و در نتیجه در تغییر رفتارکودک موثر بوده و درک وی را از کارایی خویش افزایش می دهد(بهرامی، ۱۳۸۹).
ج) هوش هیجانی: در شکل گیری ، گسترش و ادامه تعاملات انسانی موثر نقش مهمی دارد و عموما یکی از عوامل اساسی هوش هیجانی این است که فرد راهبردهای ارتباطی را چگونه و در چه زمانی و به چه شکل مورد استفاده قرار دهد. هوش هیجانی مجموعه ای از قابلیت های غیر شناختی است که توانایی فرد را در سازگاری با مقتضیات محیطی و فشارهای حاصله افزایش می دهد. هوش هیجانی به عنوان گونه ای توانایی عبارت است از ظرفیت درک، ابراز، فهم، کاربرد و مدیریت (مهار) هیجانات در خود و دیگران(افتخار صعادی و همکاران، ۱۳۸۹). در نتیجه آموزش و بکارگیری هوش هیجانی نقش موثری می تواند در کاهش پرخاشگری کودکان و نوجوانان داشته باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...